هر روز در گوشه ای از این کره خاکی واز جمله در کشور ما، کارگران معدن زیر آوار می مانند؛ تکه تکه می شوند ومدفون می گردند تا ثروت نهفته در دل خاک را به صاحبان سرمایه تقدیم کنند. این کارگران معمولا از محرومترین بخش ها و لایه های طبقه کارگرند که به دلیل بیکاری ومشکلات معیشتی اینچنین جان خود را به خطر می اندازند تا لقمه ای نان شرافتمندانه بر سر سفره خانواده شان بگذارند .
قرعه این بار به نام کارگران معدن زغال سنگ یال شمالی متعلق به شرکت آروین نوین واقع در بخش پدیده طبس افتاد که به دنبال انفجاری که ساعت هفت و پنجاه دقیقه صبح سه شنبه در این معدن روی داد ٨ نفر از ١٣ کارگری که در تونل های افق ٢ و٣ این معدن مشغول کاربودند به زیر آوار ماندند و به فجیع ترین و دردناک ترین شکل جان خودرا از دست دادند.اجساد این کارگران به تدریج تاساعت ٢٢ چهارشنبه از زیر آوار بیرون کشیده شد.اسامی کشته شدگان عبارتند از :«علی مهدیزاده»، «محمود عابد»، «جواد باقرزاده»، «رمضان رضوانی»، «اسماعیل رحیمیان»،«ابوالفضل خوری»و «رسول غلامی» و «اسماعیل عابد».
کارگران این معدن که در عمق بیش از ٣٠٠ مترکار می کردند، نه تنهاهرلحظه در معرض ریزش خروارها گل و سنگ قرار داشتند، بلکه زندگی شان همواره با مرگی تدریجی ناشی از تنفس گازهای سمی و گرد زغال عجین شده بود . فروش همه ی هستی و زندگی، در ازاء دریافت حداقل ممکن دستمزد که صاحبان سرمایه و حامیانشان همه ساله آن را در به اصطاح "شورای عالی کار" رقم می زنند. دریافت دستمزدی ، تنها برای این که زنده بمانند تا کار کنند و سرمایه داران را فربه و فربه تر نمایند .
این اولین بار نیست که در معادن این منطقه چنین حوادث مرگباری رخ می دهد .در اردیبهشت ماه امسال نیز در معدن شماره ٣ ذغال سنگ نگین ، کارگر٢٧ ساله ای به نام عظیم برزگر جان خود را از دست داد و در معدن شماره ٢ همین شرکت محمد قربانی دچار صدمه و جراحت شد.
هر بار به دنبال وقوع چنین حوادثی، در سناریویی تکراری و مسخره، عده ای از صاحبان سرمایه و عوامل آن ها که رد پایشان به وضوح و به اشکال مختلف در وقوع چنین حوادثی دیده می شود ، با خانواده های این کارگران به اصطلاح اظهار همدردی می کنند و پس از ابراز تأسفی ساختگی و فریبکارانه، در همچنان بر همان پاشنه، شروع به چرخیدن می کند و محیط های کار همچنان نا امن و پرخطر باقی می مانند، تا حادثه ای دیگر اتفاق بیفتد و تعدادی دیگر از خانواده ها، همسران و نان آوران خود را از دست بدهند و "این رشته سر ِ دراز دارد". حضرات صاحب سرمایه در اکثریت قریب به اتفاق موارد تقصیر را بر عهده کارگران می گذارند تا خود را از زیر بار مسئولیت ها و پیامدهای آن برهانند. واقعیت این که تا آن زمان که سلطه سرمایه بر جان و مال و هستی کارگران باقی است، این خانواده های کارگران هستند که همچنان قربانی خواهند داد و به روز سیاه خواهند نشست . به اظهار نظر یکی از همین آقایان به عنوان معاون دفتر نظارت و بهره برداری از معادن وزارت صنعت، معدن و تجارت توجه کنید : "معدن یال شمالی دارای ذخایر زغال سنگ بسیارغنی ای است و طبیعی است که بعد از رفع اشکالات فنی حاصل از انفجار، مجددا فعالیت تولیدی خود را از سر خواهد گرفت." وی ضمن اعتراف به این که : " هنوز نظر کارشناسان و بازرسان اداره کار و پزشکی قانونی اعلام نشده و نظر قاطع و حتمی کارشناسان وزارت صنایع نیز گزارش نشده است".، وضعیت ایمنی معدن یال شمالی را مطلوب ارزیابی کرده و پیشا پیش تقصیر را به گردن کارگران انداخت. او همچنین می گوید : "انفجار های معادن قابل پیشگیری نیستند و باید پس از رفع نقص در هر انفجاری بلافاصله فعالیت های آن را شروع کرد ." و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل .
واقعیت این است که در شرایط موجود و تحت حاکمیت نظام سرمایه داری، ارتقاء بهداشت محیط و بهبود وضعیت ایمنی کار، نیاز به صرف هزینه و اختصاص مبالغی از سود سرمایه دارد که کارفرمایان، به ویژه در شرایط فقدان تشکل های مستقل کارگری که بر ایمنی کار و بهداشت محیط کارخانه ها ، کارگاه ها و معادن نظارت داشته باشند و کارفرمایان را مجبور به رعایت آن نمایند ، توجه ای به آن نمی کنند و مبالغ مورد نظر را ، به این امر اختصاص نمی دهند. حضرات سرمایه دار اساسن این کارها را نمی کنند، چرا که جان و زندگی کارگران برایشان ارزشی ندارد. آنها فقط و فقط به سود سرمایه می اندیشند و حداکثر اقدامی که ممکن است در این گونه مواقع انجام دهند این است که،برای فرونشاندن خشم خانواده ها، پس از وعده و وعید های فراوان، مخارج کفن ودفن کارگران جان باخته را به عهده بگیرند، تا قضیه فروکش کرده و آن ها بتوانند همچنان به قیمت استثمارهر چه بی رحمانه تر کارگران بیش از پیش سود اندوزی کنند . تنها در صورتی که حوادث کار را در محدوده ای وسیعتر از این کارخانه و آن معدن بررسی کنیم متوجه خواهیم شد که این حوادث ، علی العموم ربطی به بی احتیاطی کارگران نداشته و اساسن نتیجه اجتناب نا پذیر ناامنی محیط های کار، به ویژه معادن و ساختار نظام مبتنی بر سود است.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ضمن ابراز تأسف عمیق از این واقعه جان گداز و اعلام همدردی با خانواده های محترم این عزیزان، مجددن بر علل اصلی و واقعی این گونه حوادث که هیچ چیز جز سودجویی بی حساب و افسار گسیخته سرمایه داران و حرص و ولع بی پایان آنان در انباشت سرمایه از یک سو، و صرفه جویی در هزینه برای ایمن سازی و بهداشت محیط های کار از سوی دیگر نیست تأکید نموده و خواهان پیگیری مسئله و محاکمه مسببین و دست اندر کاران این حادثه هولناک و همزمان جبران خسارت های وارده بر خانواده های این کارگران می باشد.
با آرزوی روزی که از معادن تنها به اندازه رفع نیاز زندگی بشر و نه نیاز آزمندانه سرمایه ،آنهم با استفاده ازبهترین و پیشرفته ترین امکانات ایمنی بهره بردای شود.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
٢ دی ١٣٩١