امسال در شرایطی زنگِ آغاز سال تحصیلی مدارس به صدا در می آید که طوفان سهمگینِ مشکلات و مصائب اقتصادی بیش از هر زمانِ دیگری زندگی کارگران و فرودستان را در نوردیده، و تأثیرات به مراتب زیان بارتری را نسبتِ به گذشته بر ابعاد مختلف زندگی و معیشت آنان گذاشته است. فقر و فلاکت و تنگناهای اقتصادی، به موازات بیکارسازی های گسترده، دیگر به بخشی جدایی ناپذیر از زندگیِ توده های زحمتکش مبدل گشته، و تصویری مبهم و ناروشن را از آینده ای نامعلوم در پیشاروی آنان به نمایش گذاشته است. همسایگی ثروت بی کران و فقر عنان گسیخته، و تعمیق روزافزون شکاف طبقاتی،بیش از پیش زندگی را بر بخش عظیمی از فرودستان و محرومان جامعه سخت و طاقت فرسا کرده، امکان تحصیل فرزندانشان را از آنان گرفته است.
در متن چنین اوضاعی، و با آغاز سال تحصیلی، شور و نشاط و هیجانِ بازگشایی مدارس به هیچ وجه فراگیر و عمومی نبوده، و تنها مختصِ به اقشارِ فرادست و مرفه و مصونِ از تندبادهای اقتصادی است. در مقابل، غم و اندوه و ناتوانی درتأمین و ایجادِ شرایط و امکاناتِ درخور و شایسته ی فرزندان کارگران، گریبان خانواده های کارگری و فرودست را گرفته، و امکانِ ترسیم و تحقق آینده ای روشن در دستیابی به مواهب و امکانات شایسته و ضروری را عملاً برای آنان ناممکن ساخته است.
زنگ آغاز سال تحصیلی در شرایطی به صدا در می آید که میلیون ها کودک بی گناه، تنها به دلیل فقر و ناتوانی خانواده هایشان در تأمین مایحتاج روزانه زندگی و هزینه های سرسام آور آن، از جمله ناتوانی در پرداخت شهریه ی مدارس، از نعمتِ تحصیل محروم گشته و با رها کردن کلاس های درس و مدرسه وارد بازار کار می شوند و قربانی سودپرستی و زیاده خواهیِ مشتی سرمایه دار می گردند. چرا که نظام طبقاتی که اساس آن بر مبنای سود بیشتر، آنهم در سایه ی بهره کشی از نیروی کار ارزان گذاشته شده است، کودکان را به مثابه قابل دسترس ترین وسیله، برای نیل به اهداف خویش مورد بهره برداری و بهره کشی قرار داده و در این راه از هیچ عملی فروگزار نخواهد کرد.
صاحبان سرمایه و دولت حامی آن ها با کاهش روزافزون تسهیلات و بودجه ی آموزش و پرورش و به دنبال آن تحمیل هزینه های کمرشکن تحصیلی به توده های مردم، بیش از پیش بستر را برای ترک تحصیل فرزندان خانواده های کم درآمد فراهم نموده، و همزمان، استانداردهای علمی و آموزشی را به نازل ترین سطح ممکن تنزل داده است. این مسئله، در کنار فقر و فلاکت گسترده ی توده های مردم و عدم تمکین مالی آنان ، به نوبه ی خود، زمینه ی کاهش انگیزه های عمومیِ افراد جامعه را در راه کسب علم و دانش فراهم آورده و امر خطیر دانش اندوزی و تحصیل علم را به موضوعی دست چندم تبدیل کرده است. براساس گزارشهای مرکز آمار ایران که دو سال پیش تهیه شده است، از جمعیت ۱۹میلیونی دانش آموزان ِ هفت تا ۱۹ ساله، بیش از ۷میلیون نفر به دلایل اقتصادی و معیشتی قادر به ادامه تحصیل نبودهاند و در حقیقت بیش از ۳۷درصد دانشآموزان ایرانی در همان سال های اول تحصیل مجبور به ترک مدرسه و کلاس های درس می شوند. و این مسئله البته بدین خاطر است که هزینههای تحصیل به اندازهای بالا رفته که تامین آن برای بسیاری از خانواده ها و به ویژه خانواده های کارگری مقدور نبوده و از سبد هزینههای آنان حذف شده است.
و حال آن که بر عهده ی دولت است که امکانات تحصیلی و آموزشی فرزندان این سرزمین را ، در بالاترین سطح و تا پایان مراحل مختلف آن مهیا نموده و تسهیلات لازم را جهت ارائه ی خدمات رایگان علمی، آموزشی و فرهنگی به توده های مردم، فارغ از ویژگی های جنسیتی، ملی و مذهبی فراهم نماید.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، ضمن تبریک آغاز سال تحصیلی جدید به تمامی معلمان، دانشجویان و دانش آموزان و آرزوی موفقیت و بهروزی برای یکایک آنان، به سهم خود از آنان می خواهد که به شکلی متحد و متشکل برای تحقق دنیایی فارغ از نابرابری، ستم واستثمار که در آن همه ثروت و امکانات، از جمله امکانات آموزشی، تحصیلی، فرهنگی و غیره صرفاً در دست عده ای قلیل و صاحب سرمایه نباشد و به تساوی در اختیار تمامی آحاد جامعه و فرزندان آنان قرار گیرد تلاش و مبارزه کرده و استقرار چنین جامعه ای را وجهه ی تلاش، همت و پیگیری خویش قرار دهند.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
٩٣/٦/٣٠