افق روشن
www.ofros.com

«!یاد کارگران جان باخته خاتون آباد گرامی باد»

به مناسبت کشتار کارگران مس خاتون آباد در ۴ بهمن سال ٨۲


کمیته هماهنگی برای کمک                                                                                                              شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳

یازده سال از کشتار وحشیانه کارگران کارخانه ذوب مس خاتون آباد، در اعتراض به از دست دادن شغل و بیکار شدن آنان می گذرد و این در شرایطی است که اخراج و بیکار سازی کارگران در سرتاسر ایران همچنان ادامه داشته و بیش از پیش سایه شوم خود را بر سر ِ کارگران گسترده است و می رود تا هست و نیست آنان را به نابودی بکشاند.
در یک چنین روزی (چهارم بهمن ماه سال ۱٣٨۲) حدود ۲۰۰ نفر از کارگران اخراجی این شرکت (شرکت ملی صنایع مس ایران) که در پی حرص و آز سیری ناپذیر صاحبان سرمایه و اهداف سود پرستانه ی آن ها و به اصطلاح "تعدیل نیرو"، اخراج و از کار بی کار شده بودند به همراه خانواده های شان، با خواست برخورداری از حق داشتن شغل جهت گذران زندگی و دراعتراض به بیکارسازی کارگران ،پس از چند روز تحصن و بی جواب ماندن خواست و مطالبه ی برحق آنان و در نهایت عدم نتیجه گیری، در قالب یک راهپیمایی اعتراضی به سوی فرمانداری شهر بابک حرکت می کنند و در مقابل این فرمانداری تجمع می نمایند. اما مسئولین بازهم از پاسخ گویی به این کارگران اجتناب کرده و با کمک نیروهای امنیتی و انتظامی، در نهایت بی رحمی و شقاوت این کارگران و خانواده های آنان را با استفاده از ابزارهای سرکوب ، از جمله یک فروند هلیکوپتر از زمین و هوا به گلوله بسته و در خون غرقه می کنند. در این حمله ناجوانمردانه چهار نفر از کارگران به نام های مهدوی، ریاحی، مومنی و جاویدی به همراه دانش آموزی به نام پور امینی، جان خود را از دست می دهند و تعداد زیادی از کارگران و خانواده های آن ها نیز زخمی و دستگیر می شوند.
کارگران خاتون آباد چه می خواستند که این گونه با آن ها رفتار شد؟ آنان می خواستند که بر سر کار خود باقی بمانند و اخراج نشوند؛ کارگران می خواستند که کارفرمایان، در پناه قوانین و قراردادهای ضدکارگری همچون قراردادهای موقت و سفید امضای کار و دخیل کردن انواع و اقسام شرکت های پیمان کاری ، هر لحظه با تمسک به یک بهانه و یک ترفند، شرایط کاری شان را مختل ننمایند و امنیت شغلی شان را به بازی نگیرند؛ کارگران می خواستند که اضطراب و نگرانی ناشی از اخراج و بیکاری را در لحظه لحظه ی زندگی شان احساس نکنند و هر آن در خطر اخراج نباشند؛ کارگران می خواستند که شغل داشته باشند و کار کنند. اما عوامل و کارگزاران سرمایه به جای پاسخگویی به این خواست های برحق و انسانی، آنان را مورد تهاجم قرار دادند و به خاک و خون کشیدند. تهاجم وحشیانه عوامل سرمایه به کارگران خاتون آباد، آن هم به دلیل دفاع از ابتدایی ترین حقوق خود، بلافاصله، موجی از خشم و نفرت را در میان طیف وسیعی از کارگران و فعالین کارگری و همه انسان های آزادی خواه و عدالت طلب جامعه برانگیخت. تا آنجا که طی بیانیه هایی آن را محکوم کرده و خواستار محاکمه عاملین و آمرین آن واقعه اسفناک و محاکمه و مجازات آنان شدند. در نتیجه ی این فشارها و اعتراضات بود که دولت اصلاح طلب خاتمی مجبور شد در مقابل کارگران و خانواده های آن ها متعهد شود که عاملان آن را محاکمه و مجازات نماید. اما پس از چندی این قضیه نیز مثل بسیاری دیگر ازاین قبیل قول و قرارها و تعهدها به بوته ی فراموشی سپرده شد و متوقف ماند.
کشتار کارگرانی که فقط و فقط برای برخورداری از حق کار و امنیت شغلی، به عنوان یکی از ابتدائی ترین حقوق و خواست های هر انسان ، دست به تجمع زده بودند را باید به راستی یکی از فجایع سرمایه داری حاکم بر ایران دانست. فجایعی که با توجه به شواهد و قرائن موجود اولین آن نبوده و تا آن زمان که کارگران خود را به مثابه يک طبقه حول خواست ها و مطالبات طبقاتی خویش متشکل نکنند، آخرین آن نیز نخواهد بود. این فجایع همچنین نشان داد که طبقه کارگر ایران برای دستیابی به حقوق و مطالبات طبقاتی خویش و جلوگیری از چنین جنایت هایی نیاز مبرمی به تشکل های توده ای، مستقل و طبقاتی خود در محیط های کار و زندگی دارد. چرا که سرمایه با همه ی بی رحمی و شقاوت خود تنها از کارگران متحد و متشکل حساب می برد و تنها در مقابل اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگران سر ِ تسلیم فرود آورده و مجبور به عقب نشینی و هزیمت می شود.
امروز که یازدهمین سالروز آن کشتارهولناک را سپری می کنیم، هنوز به کیفرخواست کارگران توجهی نشده و بسیاری از خواست­ها و مطالبات این طبقه مثل جلوگیری از اخراج و بیکارسازی کارگران و حق برخورداری از کار و شغل مناسب، بی پاسخ مانده است و کارگران و فعالین زیادی مثل رضا شهابی، بهنام ابراهیم زاده، محمد جراحی، افشین ندیمی، واحد سیده، یوسف آبخرابات، رسول بوداغی و تعدادی دیگر تنها به جرم دفاع از حقوق و مطالبات این طبقه یا در زندان بسر می برند و یا به نحوی از انحاء تحت فشار و پیگرد قرار دارند. کارگران هنوز از حق ایجاد تشکل های مستقل و متکی به خود در مراکز کار و تولید برخوردار نیستند و حق اعتصاب و حق آزادی بیان و طبع و نشر و راهپیمایی و تجمع و تحصن و ... را ندارند؛ دستمزدهایشان تا چهار برابر زیر خط فقر است؛ قراردادهای موقت و سفید امضای کار امانشان را بریده و شرکت های پیمانکاری و واسطه ای شرایط کار و زندگی را برای آنان سخت تر کرده است؛ از بیمه های اجتماعی مناسب و مکفی برخوردار نیستند و ... سرمایه داری حاکم در راستای حرص و ولع پایان ناپذیر خویش برای انباشت هرچه بیش تر سرمایه پس از گذشت یازده سال از جنایتی که درحق کارگران مرتکب شده است، در شرایط کنونی، حتی از سفره خالی کارگران نیز در نمی گذرد و همواره در صدد تحمیل بی حقوقی بیش تر به طبقه کارگراست.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، ضمن گرامی داشت یاد و خاطره کارگران جان باخته مس خاتون آباد، بار دیگر تأکید می کند که طبقه کارگر برای پیگیری خواست ها و مطالبات طبقاتی خویش و غلبه بر مشکلات و مصائب نظام سرمایه داری و در نهایت رهایی از منجلاب چنین نظامی، راهی جز اتحاد و همبستگی طبقاتی در میان کارگران و ایجاد تشکل های مستقل و متکی به خود آنان برای رو د ر رو با سرمایه در همه ی عرصه ها و میادین این نبرد طبقاتی نداشته و نخواهد داشت. به باور اعضا و فعالان این "کمیته"، طبقه کارگر توانایی آن را دارد که با اتکا به نیروی اتحاد و همبستگی طبقاتی خویش و استفاده از قدرت آگاهی و تشکل، بر معضلات و مصائب تحمیلی این نظام، فائق آید و سرمایه و عوامل آن را در همه ی عرصه ها به عقب براند و بر آن ها غلبه کند.

زنده باد اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگری

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری

٩٣/١١/٠۴