وفا قادری کارگر کارخانه شینبافت شهر سنندج و عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری است؛ وفا قادری به جرم عضویت در یک کمیته کارگری روانه زندان شد تا ٥ ماه حبس تعزیری را که دادگاه رژیم اسلامی برای او تعیین کرده، متحمل شود.
وفا قادری در آستانه ٨ مارس روز جهانی زن در سال ١٣٩٢ به همراه عدهایی دیگر از فعالین کارگری بازداشت شد و یک ماه بعد او را با قرار وثیقه ٥٠ میلیون تومانی آزاد کردند؛ در ٢٠ فروردین سال ٩٢ دوباره برای آخرین دفاعیات در شعبه ٥ بازپرسی دادگاه سنندج حاضر شد که به یک سال حبس تعزیری محکوم شد؛ نهایتا دادگاه تجدید نظر حکم ٥ ماه را برای او صادر و او را به زندان بردند؛ رژیم اسلامی وفا قادری را به زندان برد تا برای مدتی از دست او خلاص شود؛ آنها وفا قادری را محبوس کردند تا مانع آگاهگریهای طبقاتی وفا بشوند.
از یک طرف کارگری آگاه برای رفع تمامی بیحرمتیها و بیحقوقیهایی که به توده کارگر میشود مبارزه میکند و از طرفی دیگر سرمایهداران و محافظان تا دندان مسلحشان میکوشند که صدای اعتراض وفا قادری ها را خفه کنند؛ این یک جنگ تمام عیار است؛ از یک سو سرمایهداری با بهره گیری از تمامی امکانات و نیروهای سرکوبش جنایت میكند؛ سلاخی میکند؛ زندانیان سیاسی را اعدام میکند؛ کارگران آگاه و پیشرو را زندان میکند و خود که مسبب فقر و فساد و فحشا و اعتیاد در جامعه است؛ آدمهای آسیب دیده جامعه را در انظار عموم به دار میآویزد تا بلکه به عمر ننگینش چند صباحی بیفزاید.
از سوی دیگر طبقه کارگر و فعالین جسور و پیشرو آن همه هزینههای روحی و جانی و مالی را متحمل میشوند و با الهام از سنت مبارزاتی خود خشت روی خشت میگذارند تا در صف متحد علیه استثمار و و فقر و توحشی که سرمایهداران به آنان رواج دادهاند پایان دهند.
وفا قادری یکی از آن فعالین شریف و جسور کارگری است که چندین سال از عمرش را در سیاهچالهای رژیم اسلامی سپری کرده است؛ اگر رژیم اسلامی میتوانست با زندانی کردن یک کارگر آگاه مانع از اعتراضات و مبارزاتش بشود لابد چند سال پیش بایستی نتیجه میگرفت؛ رژیم اسلامی نیک میداند که با زندانی کردن کارگران پیشرو نمیتواند اعتراضات جنبش کارگری را خفه کند؛ زندانی کردن کارگران نه از سر قدر قدرتی رژیم اسلامی بلکه از سر استیصال اوست.
نرمش قهرمانانه این سیاست نرمش در خارج و سرکوب وحشیانه در داخل هم نمیتواند رژیم اسلامی را از این بحران سیاسی اقتصادی نجات دهد؛ اعدام زندانیان سیاسی قتل عام انسانهای آزادیخواه جوهر وجودی رژیم اسلامی است؛ این تنها طبقه کارگر و مبارزاتش در یک صف متحد است که میتواند به ماشێن کشتار جنایت رژیم اسلامی پایان دهد؛ تنها تشکل طبقاتی کارگران است که میتواند در مقابل این توحش صف آرائی کند و رژیم اسلامی را با همه قوانین و نیروهای سرکوبش جارو کند.
وفا قادری؛ رضا شهابی؛ پدرام نصرالهی؛ بهنام ابراهیمزاده؛ شاهرخ زمانی؛ محمد جراحی و همه کارگران زندانی دیگر باید مورد بیشترین حمایت قرار بگیرند؛ اینها کارگران آگاه و پیشرویی هستند که با تحمل هزینهای زیاد به امر مبارزاتی جنبش طبقه کارگر خدمت میکند؛ باید با تمام قوا از این رهبران و پیشروان جنبش طبقه کارگر حمایت کرد و در دفاع از آنها کمیتهها و نهادهای مختلفی ساخت و در سطح بینالمللی کارزاری گسترده در حمایت از آنها به راه انداخت.
این کارگران در زندان هستند اما فعالیتهایشان و به طبع افکار شێرین و انسانیشان کماکان در محیط کار؛ در درون کارخانهها؛ در بین کارگران موج میزند و در ازای هر روز که آنها شرایط سخت و غیر انسانی حاکم در زندانها را تحمل کنند دیواری از نفرت و بیزاری طبقاتی علیه سرمایهدران اسلامی ساخته میشود!
جای کارگران زندان نیست؛ کارگران زندانی و زندانیان سیاسی را باید آزاد کرد!
تیکا کلاکی - چهاردهم آبان ۱۳۹۲