تماشای صحنه های دلخراش اجساد سوخته زنان و مردان كارگر بنگلادشی و همچنین ضجه خانواده هایی كه نان آور خود را از دست داده اند، بار دیگر بر این حقیقت تلخ مهر تائید هزار باره و موكد زد كه سرمایه در میان اشك و خون زاده شده و در كثافت رشد می كند. رشدی كه نتیجه ی اجتناب ناپذیر آن، ایجاد جهنمی به وسعت تمامی جهان با مصائب بی شمار می باشد. جهنمی با این همه دیكتاتوری و جنگ و شكنجه، فقر و بیكاری و گرسنگی ، اعتیاد، فحشا، جهل و هزاران درد بی درمان است و هنوز لازم می داند تا به بردگانش مرتبا یاد آوری كند كه معنای واقعی مالكیت خصوصی بر ابزار و وسائل تولیدی، بازار آزاد، خصوصی سازی، جهانی سازی و در یك كلام سرمایه داری چیست. اگر نكته ای هم در این رابطه ناروشن باشد، با شعله های آتش در اماكنی كه جز كشتارگاه نامی نمی توان بدان داد، یعنی همان كارخانه های پرازدحام و بدون امكانات پوشاك در پاكستان و بنگلادش یا پالایشگاه های فرآورده های نفتی و پتروشیمی های موجد در ایران و نیجریه و... یا موسسات تولید مواد شیمیایی و گاز های بسیار خطرناك و كشنده در هندوستان و برزیل و... یا در اعماق معادن در چین و آفریقای جنوبی و... و نهایتا با شلیك مستقیم گلوله و دستگیری و شكنجه و اعدام كارگران "با زبان بی زبانی" همه چیز را به آنان تفهیم كرده و سهم و جایگاه و آینده و سرنوشت آنان در این شرایط اقتصادی - اجتماعی را مرتبا بازتولید می كند.
كارگران از اروپا و آمریكا گرفته تا آسیا و از آمریكای جنوبی گرفته تا آفریقا و... جهنم واقعی را می شناسند و رفته رفته پی می برند كه محل زندگی و كار آنان هیچ فرقی با جهنم توصیفی ندارد و همان ها هستند كه عجالتا فكر و چاره ای برای این امر كنند.
سرمایه داری حتی در دوران رشد و شكوفایی خود با حرص و ولع تمام نشدنی به دنبال سلطه بر جهان برای دستیابی به منابع نیروی كار ارزان ، مواد خام و بازار های جهان بود؛ حال كه در عمیق ترین بحران خود، لااقل پس از جنگ دوم جهانی، به سر می برد با بربریتی به مراتب كم نظیر به دنبال همان داروی شفا بخش خود است كه نیروی كار ارزان است تا بتواند كالاهای خود را ارزان تر تولید و در جنگ با هیولاهای رقیب، موفقیتش را تضمین و سود آوری خود را تثبیت نماید؛ پس لازم است تا هزاران نفر را در فضایی كوچك و بدون كم ترین امكانات و با عدم رعایت موارد ایمنی و موازین شناخته شده ی استاندارد برای محیط های كاری با حدود ۴٠٠ ساعت كار و با دستمزدی حدود ٦٠ دلار در ماه به كار گیرد. در این فرایند تولیدی، لباس هایی با برند های معروف و شیك با تار و پودی از گوشت و خون و رنج و بی حقوقی مطلق زنان، كودكان كارگر روانه ی فروشگاه های زنجیره ای بزرگ و معروف می شوند.
اگر حداقل ١٢٠ نفر زنده زنده در آتش كباب شدند چه باك؟ طبق آمار، در جنگ اخیر غزه نیز همین تعداد کشته شده اند. همان طور که در رسانه ها شاهد بودیم دولتمردان و دولت زنان بسیاری وارد عمل شدند و عکس العمل نشان دادند. اما حتما از نظر آنان چون این ١٢٠ نفر کارگرند و زنند، آنقدر ارزش ندارند که مقامات دولتی بلند پایه به آن اعتراض کنند و اقداماتی برای خاتمه ی این جنگ خاموش داشته باشند که قرباینان بی شماری را هر لحظه در تمام محیط های کار به کام خود فرو می برد.
در هندوستان، پاكستان، بنگلادش و ... صد ها میلیون انسان فقیر و گرسنه با شكم های برآمده و با ظاهری كه كمتر نشانی از هویت یك انسان در آن قابل مشاهده است به راحتی جایگزین می شوند. اصل این است كه هزینه ها باید كاهش یابند! با منطق سرمایه یعنی كاهش هر چه بیشتر ارزش نیروی كار- هرچه ارزان تر بهتر!!! هیچگاه به مخیله ی آنان خطور نمی كند كه حتی یك دلار از میلیاردها دلاری كاسته شود كه خرج تسلیحات اتمی و فساد دستگاه های دولتی، جنگ، نشر جهل وخرافه، نفرت پراكنی قومی - مذهبی و ...می شود. بهداشت ، آموزش ، مسكن و... هم که كالاهایی لوكس هستند و باید با مختصات فرهنگی خاص منطقه تطبیق پیدا كند!!! آیا این نیروهای كار وضعی به مراتب بدتر از بردگان ندارند؟
در اقصی نقاط جهان جنبش ها، تشكل ها و بسیاری از انسان های مترقی ، رادیكال و آزادی خواه هستند كه با ابزار و امكانات مختلف و به اشكال متنوع به دولت های اروپایی-امریكایی ، شركت ها و فروشگاه های بزرگ فشار می آورند تا كالاهایی كه توسط كودكان كار یا زنان كه با كم ترین دستمزد تولید می شود مورد تحریم و ... قرار گیرد. مرتب به شركت هایی مانند آدیداس، نایك ، گپ و...در تایلند، اندونزی ، سنگاپور، ویتنام، كامبوج، هندوستان، پاكستان،مالزی، بنگلادش و...كه در كار تولید لباس ها، كالا های ورزشی و... در اماكنی فاقد كمترین استانداردهای ایمنی و... اعتراض و فشار وارد می شود تا تحت نظارت قرار گرفته و پاسخگوی اعمال غیرانسانی و سودمحورانه ی خود باشند. در انگلستان در یك مورد حتی موفق شدند كه یك شركت و فروشگاه بزرگ را به دادگاه كشانده و محكوم كنند.
فعالان كارگری و نیروهای مترقی در جنبش های زنان و حمایت از حقوق كودكان و دانشجویان می توانند این حمایت ها ، حساسیت ها و همگرایی ها را تقویت كرده، بر آن دامن زده و دست به تبلیغ علیه نظم سرمایه داری بزنند. می توان همانند مدافعان جدی محیط زیست در اروپا و آمریكا با شركت هایی كه از پوست ببر، خرس، سمور، سوسمار و مار لباس و كفش و سایر كالا های گران قیمت برای ثروتمندان تولید می كنند، برخوردی جدی و هشدار دهنده داشت. مشابه این اقدامات می تواند و می باید انجام گیرد. باید دولت ها و شركت ها را وادار كرد كه به خواسته ها و مطالبات برحق كارگران تمكین كنند. علیرغم انسانی بودن این شیوه ها و مبارزات كه می تواند گستره ی وسیعی را نیز در برگیرد به خاطر محدودیت های عملی گوناگون و... این نوع اعمال قطعا كافی نخواهد بود، زیرا سرمایه داری پدیده ای جهانی است و اینك با تمام قوا و تعرضی همه جانبه به جنگ با طبقه ی كارگر جهانی و پس گرفتن آخرین دستاوردها تا آخرین حد ممكن آمده است. این توحش لجام گسیخته را با اتحاد رزمنده ی بین المللی كارگران و زحمتكشان و محرومان در سراسر جهان می توان به عقب راند. مسائل سیاسی تشكیلاتی و سایر ملزومات یك كارزار جهانی را در ابعاد منطقه ای و جهانی باید به بحث گذاشت.
كانون مدافعان حقوق كارگر ضمن ابراز همدردی با كارگران و قربانیان كارخانه ی پوشاك بنگلادش حمایت و همبستگی و پشتیبانی خود را از كارگران بنگلادش به خصوص از تظاهرات اخیر آنان در داكا اعلام می دارد و هر گونه سركوب ، تهدید و خشونت را در هر شكلی كه علیه آنان باشد محكوم می نماید و اعلام می دارد كه تنها با گسترده ترین مبارزات و با اتحاد و تشكل های مستقل می توان درسی فراموش نشدنی به سرمایه داران و دولت های حامی آنان داد درس هایی كه نوای دلنشین آن اینك از خیابان های آتن، مادرید ، نیویورك ، لیسبون و رم و... به گوش می رسد. مسلما در این كارزار جهانی ، كارگران به جز زنجیر های خود چیزی برای از دست دادن ندارند اما جهانی را به دست خواهند آورد.
کانون مدافعان حقوق کارگر - آذر ١٣٩١