افق روشن
www.ofros.com

از قتل عام مردم كوبانی جلو گیری كنیم

باید با تمام وجود ازمردم كوبانی دفاع كرد

كانون مدافعان حقوق كارگر                                                                                  یکشنبه ١۵ مهر ۱۳۹۳

از قتل عام مردم كوبانی جلو گیری كنیم

بار دیگر نیروهای ساخته و پرداخته نظام منحط سر مایه داری در صورت اوباشی به نام داعش مبادرت به قتل عام مردم آزادیخواه ومیارز كرده اند. چند ماه پیش این جانیان مسلح شده بدست كشورهای سر مایه داری آمریكا و عربستان وقطر، به جان مردم كرد شمال افتاده بودند و ضمن كشتار و قتل عام بر طبق آمار موثق بیش از 5هزار نفر از زنان و دختران این مردم را به کنیزی گرفته و به فروش در بازار عیاشان نظام سرمایه داری برده اند . اكنون این مزدوران به جان مردم كوبانی افتاده اند تا بار دیگر مردان را قتل عام كنند و زنان ودختران را در معرض فروش بگذارند.
اما گناه كوبانی ها چیست كه باید از میا ن هزاران منطقه موجود در سوریه و عراق تنها آنان انتخاب شوند تا چنین مورد تهاجم قرارگرفته و همه دولتها و مرتجعین منطقه در برابر كشتار این مردم دست به دست هم داده و سكوت كنند. گناه كوبانی ها آن است كه میخواهند مستقل و آزاد باشند و به شیوه ای متفاوت از نظام سر مایه دار ی زندگی كنند. مردم كوبانی صدائی دیگر را آغاز كرده اند و آن زندگی انسانها در كنار یكدیگر بدون داشتن آقای بالاسر است. امری كه نظام سرمایه داری و نیرو های مرتجع منطقه به شدت از آن وحشت دارند .
پس عجیب نیست که زرادخانه‌ی هوایی سرمایه‌داری هیچ کارایی نداشته باشد و نیروهای داعش به رغم بمباران‌های آمریکا، هر روز بیش از پیش از نظر تسلیحاتی تجهیز شده و جنگ علیه مردم مقاوم کوبانی را ادامه می‌دهند.
عجیب نیست که دولت ترکیه مرزها را از یک سو به روی روستائیان مهاجری می‌بندد که از جنگ به ستوه آمده‌اند و در سوی دیگر از ورود نیروی‌های مبارز مردمی داوطلب به منطقه برای کمک به مردم کوبانی جلوگیری می‌کند و دولت و نظامیان ترکیه به جای آنکه نیروی خود را صرف مبارزه با حکومت اسلامی کنند با مردمی مقابله می‌کنند که می‌خواهند علیه این وحشی‌گری مبارزه کنند. اکنون درکوبانی "یگان‌های دفاع خلقی" بدون حمایت و کمک دولت‌ های سرمایه داری مدعی "کمک‌های بشردوستانه"، تنها مدافعان شهر هستند و ماه هاست که در مقابل این هجوم وحشیانه مقاومت کرده و می‌کنند. در این گردان‌های مردمی، زنان دوشادوش مردان برای زندگی می‌جنگند.
این ها همه نشان از آن دارد که "مداخله‌ی بشر دوستانه" افسانه ای بیش نیست. جنگ با داعش برای امریکا و همپیمانانش بهانه‌ای است برای مداخله نظامی، آن هم به خاطر هموارکردن مسیر برای تصاحب منابع نفتی منطقه و مهار قدرت مردم. تمام دار و دسته ها و جریانات مزدور، ساخته و پرداخته دولت هایی هستند که در پوشش بشردوستی به تمام دنیا لشگرکشی می کنند اما به گونه مشخص هدف آنان سركوب و كشتار نیروهای مستقل و مردمی است كه نظام سلطه جهانی را قبول ندارند، در برابر چنین وحشیگریهایی جنبش کارگری و نیروهای مترقی و برابری طلب باید از لاک دفاعی بیرون بیایند و مبارزه با فاشیستها، بنیادگرایان مذهبی و جرثومه های ننگین نظام سرمایه داری را به مبارزه با کلیت نظام سرمایه داری پیوند بزنند تا آن كه نظام سرمایه داری كه تنها در اندیشه استثمار انسانها است جای خود را به نظامی بدهد كه در آن شرافت و انسانیت حاكم باشد.
هیچ قدرت دولتی ازمردم کوبانی آن گونه که باید و شاید حمایت نمی كند. ما از تمام آزادی خواهان و وجدان های بیدار میخواهیم تا به هر تر تیب كه میتوانند به این وحشی گری اعتراض كرده و به دو لت های سر مایه داری و سرویس های امنیتی (از جمله دولت ترکیه و عربستان) كه باعث، بانی و بنیان گذار این جانیان وحشی و درنده خوی مسلح هستند صدای اعتراض خود را برسانند. این ننگ جامعه بشری است كه مشتی و حشی بر جان و مال مردم مسلط شوند و هیچ عكس العمل جدی را نبینند. بر تمام آزادی خواهان و مبارزان واجب است كه به هر شیوه كه می توانند به این قتل عام اعتراض كرده و حكومت ها از اعمال خود پشیمان كنند. و این لكه ننگ بنیاد گرائی كثیف مذهبی راكه نظام سر مایه داری تلاش دارد خود را در لوای آن مخفی كند از منطقه بزدایند.

**********************

باید با تمام وجود ازمردم كوبانی دفاع كرد

چرا داعش ها را می سازند:
بیش از سه هزارنفراز شهروندان اروپائی در صفوف داعش میجنگند كه ازاین میان ١۵٠ زن فرانسوی جهاد نكاح میكنند وخودرادراختیارمردان داعش قرارمیدهند گروه داعش با استنادات فراوان ساخته و پرداخته مشترك آمریكا و عربستان سعودی، قطر و شیخ نشین های عجیب و غریب است یعنی آمیزه ای از ارتجاع ونظام سرمایه داری.و یا بهتر بگو ئیم نظام سر مایه داری در عر یان ترین شكل آن . اخیرا هم"اسنودن" مامور سابق اطلاعات آمریكا كه افشاگری هایش مورد تایید خود رسانه های سرمایه داری قرار گرفته، گفته است كه داعش(دولت اسلامی عراق و شام) ساخته و پرداخته محافل امنیتی سرمایه داری است . و حمایت مرتجعین حكومت تر كیه از این گروه امری اشكار است.
دولت اسلامی عراق و شام دو وجه مشخصه دارد .یكی آن كه یادآور تقسیمات استثماری پس از جنگ جهانی اول است كه از تجزیه كشور عثمانی به وجود آمد و دیگری یادآور تقسیم این كشور پس از جنگ جهانی دوم میان سوریه و عراق است. این نام برای توده های مردم نوعی یادآوری خلافت عباسی و حاكمیت آن بر كل خاورمیانه در قرون وسطی است و نوعی یادآوری حاكمیت اسلام و حكومت دینی در همان دوران است كه توده های فقیر و تحت فشار جنگ های پس از جنگ جهانی دوم در خاورمیانه را به یك آینده توهم آمیز در جهت احیای حاكمیت گذشته امیدوار می كند. این حركت از دو جنبه می تواند مورد بررسی قرار گیرد
١ - احیای گذشته مردم فقیر كه در هفتاد سال گذشته پس از تقسیم كشورشان چیزی به جز فقر و سیه روزی ندیده اند
٢ -احیای تفكرات بنیادگرایی اسلامی كه عدالت و مبارزه با مظاهر غرب را در سرلوحه قرار داده است و به نوعی بازگشت به عدل بنیادگرایی و مساوات طلبی مذهبی......(١) این دو انگیزه جایگزین خواست توده های محروم در جهت یك زندگی شرافتمندانه در دوران حاكمیت سرمایه می شود..... و توده های محروم و ناآگاه را به حركت وا می دارد. توده های محرومی كه فقر و سیه روزی خود را در ورود صهیونیسم و شركت های بزرگ سرمایه داری دیده اند
اكنون وابستگی سرمایه های جهانی پیش از هر زمان به انرژی فسیلی و نفت و گاز آشكار شده است و با گسترش ماشینیسم این امر هر روز بیشتر می شود، خاورمیانه به عنوان مبدا این انرژی از اهمیت زیادی برخوردار است
نفت بشكه ای بیش از ١٠٠ دلار هر روزه سیل سرمایه ها را به این منطقه سرازیر می كند، اگر كل تولید نفت این منطقه را به طور متوسط ٢٨ میلیون بشكه در نظر آوریم روزانه نزدیك به سه میلیارد دلار و سالانه حدود هزار میلیارد دلار وجه نقد و سرمایه به منطقه سرازیر می شود، و این امری نیست كه نظام سرمایه داری بتواند از آن چشم پوشی كند، بلكه برای چنین سرمایه ای به طور قطع باید برنامه داشته باشد.
و این بر نامه با رشد نیرو های آزادی خوا در منطقه هر روز رنگ تازه ای میگیرد .
پس از جنگ های سوریه و اعتراضات عمومی مردم این كشور به سیاستها ی چهل ساله سركوبگرانه خاندان اسد به گونه ای مشخص نیروهای مبارز و انقلابی درحال رشد بودند اما نظام سرمایه داری با ترس ووحشت از رشد نیرو های مستقل و انقلابی به حمایت از نیرو های ارتجاعی پرداخت وبا مسلح كردن گروه هائی همانند داعش با پیشرفته ترین تسلیحات به مقابله با نیرو های انقلابی پرداخت ودر این میان رژیم جنایت كار اسد را از ساقط شدن بدست نیروهای مردمی نجات داد . و اكنون این نیروهای به غایت ارتجاعی را به جان زحمتكشان ومردم استقلال طلب كوبانی انداخته است تا انكه تمامی حركت های استقلال طلبانه و ازادی خواهانه مردمی را در منطقه از میان بردارد .بر نیروهای انقلابی و مردمی است تا با هر انچه كه در اختیار دارند از مبارزات مردم كو بانی حمایت كرده و اجازه ندهند تا نیرو های ساخته و پرداخته نظام سر مایه داری و ار تجاع محلی بر منطقه مسلط شوند .به طور مشخص به نظرمیرسد كه پول واسلحه دو لت های سر مایه داری در تقویت و سازماندادن نیروهای بنیادگرا برای سركوب هر گونه ندای آزادی خواهی در منطقه بكار افتاده است . این تجربه را قبلا در سایر كشورهای منطقه به ازمایش گذارده اند . این تجربه از سالهای دهه هفتاد قرن گذشته در لبنان ایران فلسطین و یمن و افغانستان به آزمایش گذارده شد و نتایج خوبی برای نظام سر مایه داری به ارمغان اورد . نتیجه این تجربه جلو گیری از گسترش نیروهای انقلابی و جنبش رادیكال چپ در منطقه خاورمیانه بود . اكنون بار دیگر همان تجربه را به تكرار گذارده اند تا از گسترش ازادی خواهی و استقلال طلبی توده های زحمتكش و كارگری در كشورهای عراق و سوریه جلو گیری كنند و یكی از این نیروهای مستقل كه توانسته است بدون كمك دولتهای منطقه حكومت مردمی مستقلی را پایه گذاری كند كردهای نسبتا خود مختار منطقه هستند كه در اثر سالها ستم دو گانه استثمار و تحقیر قومی فرهنگ آزادی خواهی وزندگی جمعی در انها رشد كرده است .ابتدا ایزدی ها كه كرد های نسبتا مستقلی بودند از هم پاشاندند و سپس بجان كوبانی ها افتادند .بر كارگران و زحمتكشان است تا با تمام وجود از از نیرو های مستقل حمایت كنند و نگذارند كه عقب مانده ترین بخش های این كشور ها با حمایت كامل نیرو های حافظ نظام سر مایه داری هرگو نه استقلال طلبی را در درنطفه خفه كرده تا راه را برای استثمار و حشیانه و طولانی مدت نیروهای استعماری قدیمی و غارت گران جدید منابع باز كنند.

كانون مدافعان حقوق كارگر


------------------------------------------------------------------------.

(١) در پایان جنگ جهانی اول و شکست عثمانی، امیر فیصل بن حسین (که بعدها پادشاه عراق شد) از سوی کنگره مردم سوریه به پادشاهی این کشور انتخاب گردید. در سال ۱۹۱۸ میلادی با حکومت وی، موقعیت و مرکزیت سیاسی دمشق تثبیت گردید. در سال ۱۹۲۰، نیروهای فرانسه و متفقین، این کشور را به تصرف خود درآوردند و سوریه و لبنان با رای جامعه ملل، تحت قیمومیت فرانسه قرار گرفتند. در سال ۱۹۲۶ لبنان از سوریه تجزیه و کشوری جداگانه شد .ورد جنگ جهانی دوم منطقه به صورت فعلی تقسیم شد كه كشور اسرائیل به ان اضافه شد