یک ماه پیش زمین لرزه ای که می شد هیچ قطره خونی از بینی هیچ انسانی روان نسازد، شمار کثیری از انسان ها را به کشتن داد. جمعیت بسیاری با از دست دادن نان آوران خود، حتا نان خالی روزانه خود را هم از دست دادند. دهها هزار زن و کودک و پیر و جوان کارگر که تا آن روز در خانه های محقر نامطمئن زندگی می کردند، بی سر پناه شدند. از داشتن آب آشامیدنی محروم گردیدند. ابتدایی ترین امکانات بهداشتی و نظافت و حمام از دسترس آنها خارج شد. مجبور به شستن لباس و بدن خود و کودکانشان در آب های یخ زده شدند و در معرض ابتلا به بیماری ها قرار گرفتند. برای خورد و خوراک و پوشاک اسیر بدترین تنگناها شدند.
در دل این وضعیت فاجعه بار، طبقه سرمایه دار از دولت گرفته تا افراد این طبقه نه برای حل مشکلات زلزله زدگان که فقط برای فریب و سرکوب وارد عمل شدند. اغلب آسیب دیدگان زلزله کارگران مزدی هستند و در خلق ارزش اضافه و انباشت سرمایه های بی کران این سرمایه داران و دولتشان سهم عظیمی دارند. اما همین صاحبان سرمایه، همین کسانی که ازاستثمار کارگران زندگی می کنند، دستمزد کارگران را به شدت تنزل داده اند و فلاکت و سرکوب را بر کارگران تحمیل نموده اند. ما کارگران می دانیم که مسکن محرومان فاقد استحکام در برابر زلزله و سیل و شرایط کار در کارخانه ها و کارگاههای با کمترین تجهیزات ایمنی هر دو از منطق سرمایه بر می خیزد و ریشه در کسب سود هرچه بیشترسرمایه با کاستن هرچه بیشتر از دستمزد ما دارد. دستمزد نازل کارگران و هزینه نکردن دولت سرمایه برای مقاوم سازی خانه ها علت اصلی فاجعه آفرینی زلزله است. مرگ کارگران اما فقط مختص زمان وقوع فاجعه ای مانند زلزله نمی شود. سرمایه کارگران را مدام به کام مرگ می فرستد. حوادث کار، بی پولی برای تامین دوا و درمان، خود کشی، مرگ کارتن خوابان در زمستان نیز ثمره سرمایه داری است. برای لحظه ای به این اندیشیم که آوارگان و آسیب دیدگان زلزله بخشی از توده های طبقه کارگر ایران هستند. کارگرانی که حاصل کار و استثمار آنها میلیونها سرمایه دار ایرانی را صاحب سرمایه های کهکشانی ساخته است و طول و عرض و ارتفاع سرمایه های آنها را از سرمایه غولهای عظیم مالی و صنعتی دنیا افزون تر نموده است. کارگرانی که حاصل استثمار آن ها، نواحی مرفه نشین شهرهای ایران را، مالامال از عظیم ترین ویلاها و کاخها کرده است. به سرمایه داران امکان داده است تا به جای استخر شنای خصوصی، دریاچه اختصاصی سازند. به جای حساب بانکی سرشار از پول صاحب بانکهای خصوصی عظیم شوند. آری حاصل استثمار زلزله زدگان کارگر آواره و گرسنه و بی سر پناه به سرمایه داران خصوصی و دولتی چنین نعماتی داده است و خود و کودکانشان اینک اسیر این جهنم وحشت زا هستند. دولت سرمایه داری اسلامی حتا هم اکنون نیز در این شرایط بغرنج در رساندن کانکس و مایحتاج ضروری مردم تعلل می کند. خیمه شب بازی انساندوستی آنان در این روزها نیز برای آرام کردن زخم خوردگان است که مبادا طغیان و یا شورشی سر گیرد. دولت حتا در چنین مواقعی که شکل و شمایل انسان دوستانه به خود می گیرد و برای فریب کاری و دروغ پردازی خود را ماورای طبقات نشان می دهد فراموش نمی کند نیروی عظیمی از ارگان های سرکوب در منطقه مستقر کند تا مبادا خشم توده ها سرمایه را به خطر اندازد.
هم زمان، نیروی عظیمی از طبقه کارگر از اولین روزی که فاجعه به وقوع پیوست برای نجات همزنجیران گرفتار شتافتند. هم بستگی و حمایت کارگران از آن روست که همگی فروشندگان نیروی کار هستند، از بنمایه رنج مشترکی است که سرمایه به سر آنان آورده است. کارگران از هر راهی سعی کردند کمک کنند. برای نجات گرفتار شدگان در مناطق صعب العبور و رساندن کولباری از مواد خوراکی و پوشاک و لوازم ضروری به طور خودجوش افراد کوهنورد و آشنا به مناطق کوهستانی را سازماندهی کردند. اگر چادر و سرپناهی در منطقه برافراشته شد، اگر سفره ای در پیش روی کارگران آسیب دیده و کودکان آنها پهن شد، اگر لباسی بر تن مجروحان رفت، اگر زخم دیدگانی از زیر آوار بیرون آورده شدند یا هر کمک دیگری به توده کارگر اسیر زمین لرزه شد، در عظیم ترین بخش خود حاصل تلاش و همیاری انسانی همزنجیران آنها در منطقه یا در سایر نواحی ایران و دنیا بود. این کمک ها صورت گرفت و همچنان ادامه دارد. اما همگی خوب می دانیم که: « این نسخه علاج درد ما نیست » در سرمای زیر صفر نمی توان در درون چادرها زندگی نمود. نمی توان در زیر خیمه هایی خوابید که با وزش هر باد بر سر ساکنانش ویران می گردند. نمی توان بدون داشتن آب آشامیدنی سالم به زنده ماندن ادامه داد. نمی توان برای حمام کردن، یخ رودخانه ها را شکست. نمی توان وضعیتی اینچنین را تحمل کرد.
برای کمک به این انسان ها نمی توان به ارسال چند چادر و چند کامیون خورد و خوراک و پوشاک و ابراز «نوع دوستی» بسنده کرد. همبستگی کارگری صرفا محدود به کمک های مادی نمی شود. یک بعد دیگر حمایت و کمک رسانی به زلزله زدگان، سازماندهی جنبشی است که در منطقه زلزله زده حضور دارد. جنبشی که نه به صورت همبسته بلکه به صورت پراکنده برای گرفتن مطالبات خود پیکار می کند.
گذری به مناطق زلزله زده و با نظر به اخبار و کلیپ هایی که وضعیت زلزله زدگان را به نمایش می گذارند، نشان می دهد که زلزله زدگان فقط دست کمک به سوی دولت و حاکمان سرمایه دراز نکرده اند، بلکه بارها چنگ در چنگ حاکمان سرمایه کرده اند.
کارگران زلزله زده وکارگران سراسر ایران
سرمایه به طور خود به خودی و از سر ترحم به مطالبات زلزله زدگان جواب نمی دهد. همان طور که در عرصه های دیگر اعتراضات کارگری هم تا زمانی که بخواهیم با نامه نگاری به عوامل حکومتی و یا رسانه های خارجی و روشهای این چنینی به خواسته هایمان برسیم به بی راهه رفته ایم. بیائید در تقویت و ارتقا این جنبش حی و حاضر فعالانه بکوشیم. دورهم جمع شویم و شوراهای ضد سرمایه داری خود را برپا کنیم. چگونه زنان و مادران مصیبت زده و داغدیده در دمای زیر صفر رخت بشویند، پخت و پز کنند و بدون حمام و دستشویی بهداشتی و آب گرم سرکنند؟ هم اکنون مردان کارگر دوشادوش زنان خانه دار کارگر منطقه می توانند خواهان ایجاد آشپزخانه، مهد کودک و رختشویخانه های عمومی کاملا رایگان شوند. چگونه کودکان از بازی و تفریح و آموزش به دور مانند و مصدومان و مجروحان فراموش شوند؟ هر کارگری مستقل از زن و مرد و هر تعلق فکری خواهان مقابله با این اوضاع دهشتبار است. دخالت گری آگاهانه و آزادانه اکثریت کارگران و تصمیم گیری جمعی در این موارد امری است که به سادگی امکان پذیر است. شورا بستر چنین کارهائی است. آتش حمایت از مبارزه شورائی کارگران زلزله زده را شعله ور کنیم. از کارگران صنعتی، معلمان، پرستاران، زنان خانه دار و دانشجویان بخواهیم که به این جنبش بپیوندند. سرمایه داران و دولتشان را با یک جنبش شورایی سرمایه ستیز روبرو سازیم تا وادار به تمکین و تن دادن به مطالبات زلزله زدگان شوند. مطالباتی که مهم ترینشان اینها است:
١- جایگزینی فوری چادرها با خانه های پیش ساخته مجهز به آب و برق، آشپزخانه، حمام، توالت و فاضلاب
٢- تاسیس درمانگاه، مدرسه، مهد کودک، رختشویخانه و آشپزخانه عمومی کاملا رایگان
٣- پرداخت مستمری مکفی بلا عوض به کلیه افراد
۴- آموزش رایگان برای کلیه کودکان زلزله زده
۵- دکتر و دارو و درمان رایگان برای همه زلزله زدگان
٦- درمان رایگان مصدومان و مجروحان زلزله در بیمارستان های کشور و در صورت نیاز اعزام آنها به خارج کشور
٧- برنامه ریزی فوری تأسیس مسکن دائمی با ضریب های امنیتی بالا و مقاومت کافی در مقابل زلزله برای کلیه افراد
کارگران ضد سرمایه داری - آذر٩٦