مردم کردستان ترکیه به حمایت مردم آزادیخواه جهان نیاز دارند
مجمــــوعه
یکشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۴ - ۲٨ فوریه ۲۰۱٦
گفتگوی بهروز خباز با بهرام رحمانی پیرامون فجایع انسانی در کردستان ترکیه
*****************
مقاومت زندگى است!
تمامى خبرها و گزارش ها حاکى از آن است که دولت ترکیه جنگى نابرابر و خونین را به
«حزب کارگران کردستان» و توده ى مردم در این منطقه تحمیل کرده است؛ دلایلى که
توسط دولت ترکیه براى این توحش افسارگسیخته اعلام
مى شود، چیست؟
بهرام رحمانى: رجب طیب اردوغان، نخست وزیر سابق و رییس جمهورى کنونى ترکیه، در سال ۲۰۱۲ مذاکراتى را با عبدالله اوجان، رهبر زندانى
«حزب کارگران کردستان» (پ ک ک)
، آغاز کرد. اما در روزهاى پایانى جولاى ۲۰۱۵ ، با حمله
ارتش و نیروهاى امنیتى ترکیه به
«پ ك ك » و مردم کردستان
ترکیه، این مذاکرات نه تنها قطع شد، بلکه در شهرهاى کردستان
یک مقاومت قدرت مند و توده اى مسلحانه راه افتاد که هنوز
هم ادامه دارد. ادامه مطلب را
اینجا کلیک کنید.
نگاه - بهرام رحمانی
*****************
مقاومت زنده گی ست!
در تبیین چیستیِ یورشِ دولتِ ترکیه به کردستان
نسل کشی یورشِ گسترده ی ارتش ترکیه به شهرهای کردستان و ارتکاب جنایات جنگی و نسل کشی به ساده گی موید این نکته است که پیشروی دولت ترکیه برای چراغانی کردن "حرمسرای سلطان" اردوغان متوقف شده و الگوی نئولیبرالیسم اسلامی به بن بست رسیده است. دستِ کم طی یک دهه مدافعان حزب عدالت و توسعه با استناد به رشد اقتصادی ترکیه و ثبات نسبی سیاسی چنین تبلیغ می کردند که مدل جدیدی از دولت رفاه در منطقه شکل بسته است که توانسته ضمن تعدیل سنت های اسلامی با مدل سکولارِ حکومتی به تعارض ها و تناقض های لائیسیته ی دوران ژنرال ها پاسخ مقتضی دهد. از اگوست ٢٠٠١ که اردوغان از اربکان جدا شد و سال بعد به پیروزی مطلق انتخاباتی دست یافت تا ده سال، رشد اقتصادی ترکیه همچون چماقی به سر مخالفان فرود می آمد و این گونه وانمود می شد که تلفیق اردوغانیِ مشی "عدالت و توسعه" می تواند گره از کار فرو بسته ی این دو مولفه در " جهان اسلام" بگشاید. این فقط جریان روحانی - نوبخت و اصلاح طلبان مشارکتی و ملی مذهبی نبودند که سودای تکرار الگوی ترکیه را در سویدای سیاست ایران دنبال می کردند؛ حتا لیبرال ها و سکولارها و سوسیال دموکرات های وطنی نیز مرعوب الگوی ترکیه شده بودند. و چنین بود که رویای تجدید بنای امپراطوری عثمانی از پستوی موزه های تاریخ سیاسی ترکیه بیرون آمد و بر تارک استراتژی حزب اردوغان نشست! این رویا و تمام جاه طلبی هایِ متاثر از یک دهه پیش روی حالا به صخره خورده است. دوران افول دولت و حزب عدالت و توسعه فرا رسیده است. نئولیبرالیسم اسلامی در میانه ی راه شکوفایی به خنس خورده است. اضلاع شکست اردوغان و حزبش را در چند عرصه می توان ترسیم کرد.
ادامه مطلب را
اینجا کلیک کنید.
محمد قراگوزلو
*****************
«دولت سرمایه دار فاشیست و امپریالیست اسلامی ترکیه در کردستان از چه چیز انتقام میگیرد؟»
کارگران و زحمتکشان آگاه و پیشرو! : جنایتی که این روزها با ایدئولوژی چند منظوره ی پان اسلامیسم و پان ترکیسم سرمایه داران امپریالیست ترکیه و دولت دلال صفت بین المللی آن بدست حزب عدالت و توسعه ی اسلامی در امر خونریزی علیه بشریت کرد آغاز شده است به دلایل متعدد از جمله شکست پیشین انتخاباتی و توطئه داعش پروری او هیچ پایانی ندارد!
صحنه های خون باری که در مناطق کردنشین استان های شیرناک ودیاربکر در جنوب شرقی ترکیه شاهد آن هستیم باتوجه بر اینکه داغ و آثار تخریب و جنایات و خونریزی ها و نسل کشی و محاصره نظامی پیشین یکی از شهرهای این مناطق بنام جزیره هنوز کاملاً آشکار و زنده و باقیست خودبخود همین حقیقت انکار ناپذیر را نیز تأیید می کند!
بنا به گزارشات منابع متعدد منع رفت و آمد عمومی و حکومت نظامی بصورت متوالی در مناطق و شهرهای سیلویی- جزیره- سور، شدیداً برقرار است و منابع پلیسی و امنیتی دولت اردوغان هیتلر قبلاً به خبرگزاری آلمان آمار این قتل عام مردم بی دفاع را بنام ۴۲۰ نفرچریک کشته شده ی پ. ک.ک. اعلام می نمایند!
دراینجا اصلاً نیاز به یادآوری نیست که هنرنمایی زبونانه و وارونه نمایی یک ارتش قدرقدرت و برگزیده ی ناتو است که با تکیه بر بزرگترین زرادخانه نظامی جهانِ سرمایه اینگونه سرکوب بیرحمانه ی مردم بی دفاع تحت حاکمیت خود را دقیقاً برعکس به عنوان یک جنگ نظامی وانمود می کند!!
لازم به توضیح است که ما کارگران ضدسرمایه داری در این گفتار کوتاه اکنون برآن نیستیم که تکرار تاریخی یکایک جنایات نیاکان امپریالیست این جماعت در قتل و عام ارامنه و اقوام دیگر را با انگیزه های ضد بشری آنان از ابتدای قرن بیستم بر شماریم و علتهایش را بازگو کنیم و یا دلایل ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک امروزین سیاسی و اقتصادی و نظامی دولت سرمایه داری عدالت و توسعه خونریزی اسلامی آنرا ریشه یابی نماییم حاکمیتی که تاریخاً مرکز استثمار و خون و تعفن سرمایه و گذرگاه بین المللی و ترانزیت هر نوع معاملات مافیای جهانی و دلالان تراست ها و سرمایه های مالی و در عین حال اولین سنگر و خاکریز بلوک نظامی ناتو هست!
امّا لازم است پیوسته یادآوری نماییم که ساده ترین دلیل اینگونه سرکوب گری ها آن هم در این منطقه ی حساس جهانی باتوجه به سربرآوردن مجدد تاریخی انواع جنبش چپ عدالت طلب در سطح جان امروز و رشد روز افزون آن و بخصوص ظهور و نمود عینی صف بندی آن در نبرد حماسی کوبانی است که دقیقاً حمایت بی دریغ چپ رادیکال کرد ترکیه و حتی سندیکالیست ها وآنارشیست های مبارز ترک استامبول و غیره را نیز به همراه داشته است یعنی این صف بندی مبارزه ی جانانه برابری طلبانه ای که فراتر از هرگونه خرافه دین و مذهب و قومیت اقشار و طبقات سرمایه به یکباره تمام خیالات و پروژه ی تبهکارانه و دیرینه ی چپ ستیزی و چپ زدایی دولتهای سرمایه داری ریزه و درشت منطقه ای و جهانی را فروپاشیده است!!
اینجاست که فاشیست های سرمایه دار جنگ طلب حاکم بر ترکیه فرجام شکست طرح ضد انسانی سرمایه جهانی را بعنوان نماینده میر غضب آنان از مردمان مظلوم و بی دفاع کرد استان های شیرناک و دیاربکر...، کردستان بیرحمانه انتقام می گیرند!
براستی حال وظیفه فوری و حیاتی ما کارگران پیشرو در مقابل آنان چیست؟
اگر این انتقام جویی ها محصول شکست این قدرت طلبان انسان ستیز است و هرچند می دانیم که این دارودسته ی تبهکار در همه جای جهان انواع امکانات سرکوب را نیز در اختیار دارند امّا در مقابل از سوی ما زحمتکشان تنها اعلامیه و بیانیه و افشاگری مداوم اصلاً کافی نیست. همانطوری که باخبریم درهمین روزهای اخیر بسیاری از احزاب چپ و کمونیست و انقلابی ایرانی و غیرایرانی با حرکت پرشور اعتراضی در برابر برخی از مراکز قدرت اروپایی از پارلمان نروژ تا انگلستان و نخست وزیری آن تحصن و راهپیمایی نموده اند و برای مردم آزاد و شرافتمند این شهرها علت همه این جنایات را توضیح دادند و خواستار قطع دیپلماسی و روابط سوداگرانه ی آشکار و پنهان دولتهای آنان با حکومت فاشیست ترکیه گردیده و در عین حال خواهان حمایت بشر دوستانه جهانی از این جنبش دفاع انسانی شده اند البته این کار شگرف انسانی نیز حتی در داخل ترکیه و در برخی نقاط آن از سوی مردم بروز و ظهور نموده است و همچنین از طریق امضاء طومار حمایت از کردها و محکومیت کشتار آنان از سوی دانشگاهیان ترکیه ادامه یافت تا حدی که دستگاه های پلیسی اردوغان هیتلر اسلامی بر علیه امضاء کنندگان این طومار در ۹۰ دانشگاه ترکیه اعلام جرم سیاسی کرده اند!
کارگران و زحمتکشان پیشرو و آگاه: بی شک این حقیقت را تا کنون به تجربه آموخته ایم همانطوریکه یک روند مبارزه انقلابی همواره راه حل واقعی مبارزه علیه ستم سرمایه را از درون ساختار عینی خود آشکار می کند بنابراین با درس گیری از این تجارب عملی پیوسته و دقیق می توان در مقابله با انسان ستیزی گسترده و نسل کشی بی امان سرمایه ایستاد بخصوص برای بازگشت به انسانیت در وانفسای درنده گی جهان امروز سرمایه و از جمله در منطقه ی بشدت بحرانی سرمایه ساخته ی خاورمیانه ما قبل از هرچیزی برای دفاع از انسانیت خویش ناگزیر به مقابله با این بربریت فزاینده هستیم و این وظیفه حیاتی و انسانی فقط و فقط با اتفاق و اتحاد آگاهانه و بی کم و کاست وسیع ترین طیف های انسانی: کارگری- چپ کمونیست- انسان های آزاد و ترقی خواه- ضد استثمار- برابری طلب- فمنیست- طرفدار محیط زیست و...، بصورت یک جبهۀ گسترده جهانی ممکن خواهد بود! تا بعد!
"فعالان کارگری ضد سرمایه داری گیلان"
*****************
آیا جنبش کارگری تُرکیه به
دولت فاشیستی - اسلامی، اجازه کشتار دستجمعی دیگری را میدهد؟
بیش از دوهفته است که دولت مستبد و سرکوبگر حزب اسلامی عدالت و توسعه با بسیج دهها هزار نفر از نیروهای سرکوبگر ارتش و پلیس و نیروهای امنیتی به اكثر شهرهای کردستان ترکیه، علیه جان و زندگی مردم در آن مناطق تهاجم وحشیانه و گسترده ای نموده و عملا" کشتار جمعی مردم کردستان را در دستور خود قرار داده است. با سرکوب مردم و اعلام حکومت نظامی و تفتیش خانه به خانه منازل مردم، این نیروها تاکنون ضمن ویرانی بیشتر شهرها و کشتار صدها نفر از کودکان، جوانا و مردم کرد، صدها هزارنفراز مردم را در سرمای وحشتناک شمال شرق ترکیه از خانه و کاشانه خود بیرون رانده اند. دول غربی هم تاکنون نسبت به جنایات اخیر دولت ضد بشری ترکیه بی تفاوت بوده و رسانه های ترکیه وهمچنین رسانه های غربی سکوت مطلق اختیار کرده اند!
طرح دولت مستبد حزب عدالت و توسعه اردوغان که همراه و هم پیمان با دول مرتجع عربستان، قطر و امپریالیستهای غربی و با تسلیح و سازماندهی گروهها و آدمکشهای اسلامی برای سرنگونی حکومت بعث بشار اسد بود، با ورود رقبای جنایتکاری چون دول روسیه و ایران، با بن بست روبرو می شود. علاوه براین اردوغان در انتخابات خرداد گذشته علیرغم تبلیغات شنیع شونیستی و حتی بمب گذاری و کشتار عده زیادی از طرفداران حزب دموکراتیک خلقها، نتوانست از ورود این حزب به پارلمان ترکیه جلوگیری کند و دلایل شکست طرحهای فاشیستی و ضد بشری خود را وجود مردم مبارز در شهرها و از جمله شهرهای کردستان ترکیه می بیند و بدین وسلیه با کشتار جمعی، از آنها انتقام شکستهای خود را میگیرد.
شورای همبستگی با جنبش کارگری – پاریس، ضمن اعلام انزجار نسبت به دولت فاشیست ترکیه، تهاجم نظامی و کشتار مردم را بعنوان عملی جنایتکارانه محکوم میکند میکنیم و همبستگی خود را نسبت به مبارزات کارگران و مردم مترقی کرد و ترک اعلام میدارد.
نهاد کارگری ما در پاریس، از نیروهای کمونیست و سازمانهای پیشرو و مترقی در جنبش کارگری میخواهد با اعتصابات و مبارزات گسترده و مستمر خود، سبب سرنگونی دولت اسلامی سرمایه داری ترکیه همراه رهبر جنایتکار آن که با پوشش نظامی داعشیان وحشی و آدمکش اسلامی، رویای "امپراطوری عثمانی" را در منطقه دنبال می کند، به زباله دان جانیان مستبد بفرستند!
زنده باد اتحاد بین المللی کارگران
پیروز باد مبارزات کارگران و زحمتکشان علیه دولت فاشیستی ترکیه
شورای همبستگی با جنبش کارگری - پاریس
۹ دیماه ۳۹۴ا - ۳۰ دسامبر۲۰۱۵
*****************
اعلامیه مشترک شانزده تشکل چپ و کمونیست ایرانی
تهاجم قوای نظامی ترکیه و قتل عام در مناطق کردنشین را محکوم می کنیم!
حکومت ترکیه در روزهای اخیر تهاجمات گسترده ای را برای سرکوب توده های مردم مناطق کردنشین آغاز کرده است. ده هزارنفر از نیروهای ارتش به همراه نیروهای ویژه عملیاتی، تهاجم نظامی علیه مناطق کردنشین ترکیه را درابعاد بی سابقه ای گسترش داده اند.جزی،سلوپی،نصیبین،کربوران و منطقه سور در شهردیاربکر از جمله اهداف اصلی این عملیات سنگین سرکوب است. نیروهای نظامی ترکیه با جت های جنگده، تانک، توپخانه و سلاح های سنگین دیگر این مناطق را در هم کوبیده و به آتش کشیدند و آن گاه با قطع برق، آب و همه نوع خدمات شهری تلاش کردند که ساکنان این مناطق تخریب شده را به زانو درآورند. بر اساس عکس ها و گزارشات مستند منتشر شده در این مناطق مردم ناچارند مرده گانشان را در یخ نگه دارند زیرا نیروهای مهاجم ترک از طریق محاصر اجازه نمی دهند که اجساد به بیمارستان ها منتقل شود. از تابستان به این سو صدها نفر غیرنظامی شامل، کودک، زن و سالمند در جریان عملیات نظامی و برخورد مسلحانه میان نیروهای امنیتی و نظامی دولت ترکیه با فعالین جوان کرد، که مناطق خودحکومتی دربرخی از شهرهای کردنشین ایجاد کرده اند، کشته شدهاند. نیروهای نظامی و انتظامی مردم این مناطق را مجبور به تخلیه خانه هایشان و انتقال به مناطق دیگر می کنند.براساس گزارشات خبرگزاریها از پی این سیاست صد هاهزار نفر ناچار به کوچ اجباری از مناطق مسکونی خود شده و این روند همچنان در حال افزایش است.
"حزب عدالت و توسعه" در انتخابات مجلس ترکیه در ماه ژوئن شکست خورد و بدین ترتیب رویاهای بلندپروازانه "رجب طلب اردوغان"رهبر حزب برای تبدیل نظام سیاسی ترکیه به نظام ریاست که معنای آن رسمیت دادن به دیکتاتوری فردی او بود، بر باد رفت. شکست "حزب عدالت و توسعه" در این انتخابات همراه بود با پیروزی چشم گیر"حزب دمکراتیک خلق ها"(ه.د.پ) که توانست هشتاد کرسی در پارلمان ترکیه به دست آورد."رجب طیب اردوغان" برای جبران شکست سیاسی خود با زیر پا گذاشتن توافقات انجام شده با "پ.ک.ک" برای به رسمیت شناختن حقوق ملی خلق کرد روند صلح دو ساله را پایان داده و از طریق انکار کامل حقوق مردم کرد جنگ نظامی علیه فعالین کرد را آغاز و تلاش کرد که برای پیش برد اهداف سیاسی خود بر موج احساسات ناسیونالیستی و شونیستی بخشی از جامعه ترکیه سوار شده و به این ترتیب توانست در انتخابات مجدد در اول نوامبر ۲۰۱۵ اکثریت پارلمانی برای تشکیل دولت متشکل از "حزب عدالت و توسعه"را به دست آورد. تشدید سرکوب علیه حقوق ملی و دمکراتیک مردم کرد همراه است با حمله به آزادی های سیاسی، مطبوعاتی و رسانه ای، دستگیرهای فعالین چپ و مترقی، روزنامه نگاران و سایر مخالفین حکومت که اکنون در ابعاد وسیع در ترکیه درجریان است.
ما ضمن حمایت قاطع از حق تعیین سرنوشت و مبارزات دمکراتیک و آزادیخواهانه طبقه کارگر و مردم کرد، گسترش و تعمیق خودحکومتی به مثابه یکی از حقوق پایه ای شهروندی، برابری حقوق زنان بامردان در همه سطوح، به رسمیت شناخته شدن حقوق همه اقلیت های ملی،مذهبی ترکیه، اقدامات سرکوبگرانه حکومت ترکیه و پشتیبانی قدرت های امپریالیستی ازاین اقدامات سرکوبگرانه را شدیداً محکوم میکنیم.
ما از همه نیروهای کمونیست، سوسیالیست، آزادی خواه و مترقی ترکیه، منطقه خاورمیانه و جهان می خواهیم که به هر شیوه ممکن و موثر برای متوقف کردن فوری اقدامات سرکوبگرانه دولت ترکیه که به پاکسازی قومی بیرحمانه و کشتار گسترده غیرنظامیان فرا روئیده، به اعتراض برخیزند.
زنده باد همبستگی بین المللی
زنده باد آزادی زنده باد سوسیالیسم
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
شورای نمایندگان احزاب، سازمانها و نیروهای چپ و کمونیست
شنبه ۵ دی ۱۳۹۴ برابر با ۲۶ دسامبر ۲۰۱۵
اسامی امضا کنندگان:
۱- اتحاد چپ ایرانیان در خارج کشور
۲- اتحاد چپ سوسیالیستی ایرانیان
۳- کمیته یادمان کشتار زندانیان سیاسی دهه ۶۰ در ایران - مونترال، کانادا
۴- حزب کمونیست ایران
۵- سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
۶- سازمان راه کارگر
٧- سازمان کارگران انقلابی ایران(راه کارگر)
٨- شورای حمایت از مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران- استکهلم
۹- شورای فعالین سوسیالیست و آزادیخواه - هامبورگ
۱۰ - کانون اندیشه کپنهاگ -دانمارک
۱۱- کانون همبستگی با کارگران ایران- گوتنبرگ
۱۲- کمیته حمایت از مبارزات جنبش کارگری ایران- دانمارک
۱۳- کمیته حمایت از مبارزات کارگران ایران- فنلاند
۱۴- کمیته خارج کشور سازمان فدائیان(اقلیت)
۱۵- نهاد همبستگی با جنبش کارگری ایران- غرب آلمان
۱۶- هسته اقلیت
*****************
فراخوان به تظاهرات ایستاده در حمایت و همبستگی با مبارزات مردم کردستان ترکیه
رژیم فاشیستی ترکیه با بهره گیری از تمامی امکانات ماشین سرکوب خویش جنگی تمام عیار را به مردم مبارز کردستان ترکیه تحمیل کرده است. جنگ وحشیانه کنونی ادامه سیاست تهاجم به احزاب، سازمانها و نیروهای چپ و سکولار از زمان انتخابات ماه ژوئن میباشد.
شوونیسم عظمت طلبانه کنونی دولت ترکیه ادامه کشتارهایی است که در دورانهای مختلف در این کشور انجام گرفته است. از کشتار ارامنه در سالهای پایانی امپراتوری عثمانی تا کشتار کردهای علوی توسط 'گرگهای خاکستری' و دستگاههای امنیتی در سال١٩٧٨، از جنایات ارتش فاشیستی ترکیه در سالهای نود تا کوچ اجباری میلیونها نفر از مردم کردستان متعاقب این جنایات، همه و همه بروز یک سیاست واحد سرکوبگرانه از جانب طبقه حاکمه ترکیه است که در دوره های مختلف و به نامهای گوناگون انجام گرفته است. هدف تهاجم گسترده کنونی و محاصره دهها شهر و منطقه در هم شکستن مقاومت مردم در این مناطق و نابود کردن ارگانهای حاکمیت توده ای است که با توجه به تجربه ارزشمند و آموزش از مقاومت کانتونهای کردستان سوریه شکل گرفته اند.
در شرایطی که دولتهای امپریالیستی با حمایت تلویحی و یا دست کم سکوت در مقابل این تهاجم وحشیانه، دولت فاشیستی ترکیه را پشتیبانی میکنند و در شرایطی که مردم مبارز شهرهای کردستان با وجود محاصره نظامی و زیر آتشباران سلاحهای سنگین در مقیاسی گسترده و توده ای دست به مقاومت با شکوه زده اند، وظیفه همه نیروهای کمونیست، چپ و آزادیخواه است که با استفاده از همه امکانات و توان خویش به همبستگی با این مبارزات پر شکوه بپردازند.
مبارزه و مقاومت حماسی مردم کردستان ترکیه بخشی از مبارزه عادلانه ای است که باید افق دیگری را در مقابل مردم خاورمیانه که در این هنگامه مرگ و زندگی از سوی امپریالیستها و دولتهای ارتجاعی منطقه و بویژه جریانات مرتجع و وحشی اسلامی مورد تهاجم و محاصره قرار گرفته اند، بگشاید. تحقق این امر در گرو حضور گسترده و پیگیرکمونیستها و بشریت آزادیخواه و برابری طلب درمیدانهای مبارزه میباشد.
ما از همه احزاب، سازمانها و انسانهای آزادیخواه و مبارز دعوت میکنیم که با حضور خود در تظاهراتی که درهمین راستا سازمان داده شده است همبستگی انسانی و مبارزاتی خود از مبارزات آزادیخواهانه و حق طلبانه مردم کردستان را به نمایش بگذارند.
علیه دولت سرکوب گر ترکیه و در دفاع از مبارزات مردم کردستان
در هفته های اخیر،دولت اسلامی/پان ترکیست اردوغان و شرکا، شهرها و روستاهای کردستان ترکیه را با بمب، توپ و انواع سلاح های مرگبار به آتش کشیده است که تا کنون منجر به جان باختن دها تن از مردم این منطقه و فعالین حزب کارگران ترکیه، اعضای احزاب و سازمانها چپ،نهادها و افراد مترقی مدافع خواسته های دموکراتیک مردم شده است. محاصره شهرها و روستاهای کردستان توسط ارتش و سرکوبگران امنیتی ترکیه به ویرانی، خانه خرابی وکوچ اجباری مردم منجر شده که تا کنون نیز ادامه داشته است. با این همه مردم مبارز این منطقه با همبستگی جمعی و مبارزه در برابر سرکوب دولتی و کنترل شهرها، ایستاده اند.جنبش مبارزه و مقاومت شورانگیز و توده ای درکردستان ترکیه نشان داده است که جنبشی از پایین و دمکراتیک در منطقه است. احزاب و نهادهای همسو همبسته با این جنبش، حزب کارگران کردستان،دیگر سازمانها و گروه های چپ و نهادهای دمکراتیک و روشنفکران و فرهنگ ورزان مترقی مختلف مدافع آن، مادامی که در پائین ریشه دارند، دولت ترکیه هرگز نمی تواند با سرکوب این جنبش را خاموش کند.
حزب اسلامی اردوغان که همین چندی پیش از جانب دولتهای امپریالیستی، رسانه های جریان غالب، بخش های از جمهوری خواهان و گرایشات ملی/مذهبی، بعنوان الگویی برای "دموکراسی در کشورهای اسلامی" از جمله در ایران تبلیغ می شد و تلاش داشتند این جریان مرتجع رابه عنوان "بدیل اجتماعی منطقه ای"به افکار عمومی غالب کنند، هم اکنون در سیاست های داخلی، منطقه ای و بین المللی اش با شکست های مفتضحانه روبرو شده است. حزب اردوغان و دولت اش که درگیرفساد، بحران سیاسی و اقتصادی ژرفی است، تلاش دارد با حمله به کردستان ترکیه و دامن زدن به ناسیونالیسم و پان ترکیسم و ایجاد فضای رعب و وحشت و نا امنی، نمادهای رکود اقتصادی را پنهان نموده، آزادی های دموکراتیک را محدود تر و سرکوب تمام عیار را بر فضای سیاسی حاکم نماید و بر بحران حزب اسلامی متکی به سرمایه داران غلبه نماید.سیاست سرکوب دولتی در جامعه و کردستان ترکیه، با حمایت ناتو،دولتهای مرتجع منطقه، همدستی دولت اقلیم کردستان عراق، باج دهی اتحادیه اروپا برای کنترل زندگی پناهندگان سوریه و منطقه و نیز سیاست سکوت "امپریالیسم رسانه ای" و سانسور جریان های غالب خبر رسانی همراه بوده است.
ما ضمن محکوم کردن سیاست سرکوب دولت ترکیه از مبارزه مردم جامعه و کردستان ترکیه برعلیه هرگونه ستم قومی،ملی، جنسیتی و طبقاتی حمایت می کنیم وباور داریم که تجربه کوبانی و روژوا در کردستان سوریه ، نقش آفرینی مردم زحمتکش ، مبارزه شورانگیززنان و اقوام مختلف در خودگردانی متکی بر دموکراسی مستقیم نشان داده است که در شرایط کنونی یکی از اشکال مهم و پایدار مقابله با سرکوب دولتی و عقب راندن آن در منطقه ازجمله کردستان ترکیه ، اتکا دایمی، به قدرت نهادهای خود سامان توده ای و همبستگی کارگران و زحمتکشان برای خود حکومتی و حمایت احزاب و نهادهای دموکراتیک و مترقی است. برای غلبه برسرکوب باید همدست سرکوب شدگان بود.
هسته اقلیت
دسامبر ٢٠١۵ - دی ماه ١٣٩۴
*****************
سركوب خلق كرد در كردستان تركیه را محكوم می كنیم
تهدیداتی كه رئیس جمهور تركیه رجب طیب اردوغان به كرات در بیانات خود بر علیه خلق كرد و سازمانهای موجود كردستان ایراد میكرد چند روزی است جامه عمل به خود پوشیده است و شهرهای دیاربكر، سیلوپی، جزیره، نصیبین، دانگیشیت، سیلوان در آتش و خون بسر می برد، ارتش و پلیس تركیه در عملیاتی دامنه دار به مردم این شهرها حمله ور شد ه اند و دهها هزار نفر ازساكنان آن آواره شد اند۔
تانكها در داخل شهرها مستقر گردیده اند و ویرانی و كشتار ببار آورده اند۔ خشونتها و تجاوزات نیروهای دولتی تاكنون صدهاكشته و زخمی بر جای گذاشته است۔ یورش ارتش تركیه بدنبال تهاجماتی صورت پذیرفت كه قبلا در جریان انتخابات پارلمان به سوی اعضائ و دفاترحزب دمكراتیك خلقها نشانه رفته بود، رئیس كانون وكلای شهر دیاربكر در حین سخنرانی به قتل رسید۔ به رئیس حزب دمكراتیك خلقها در جلو محل سكونت خویش سوئ قصد شد۔ او اخیرا در مورد تجاوزات ارتش و پلیس به مردم كردستان اظهار داشت:
"ما از آنها كه برعلیه تانكها و بمبارانها مقاومت می كنند حمایت می كنیم"
آنچه امروز در كردستان مشاهده می شود عصیان و طغیان و شورش مردمی است كه بر علیه نابرابریها و برای دفاع از خواستهای ملی و دمكراتیك خود قیام كرده اند، بر علیه تروریزم دولت تركیه كه در سی سال اخیر در مورد ملت كرد بكار گرفته است۔
سكوت جامعه بین الملل در قبال جنایات دولت تركیه در كردستان مایه نهایت تعجب وحیرت است۔ در شرایطی كه نیروهای پیشمرگ و گریلا و شه ڕڤان در سخت ترین وضعیت به مبارزه بر علیه جنایتكاران و تروریستهای دولت اسلامی ادامه می دهند وهمه خلقهای جهان درعزم راسخ آنها به مقاومت در مقابل این تروریستها و جهادیستهای داعش در عراق و سوریه به زبان حمایت سخن می گویند، دولتهای سرمایه داری و اكثر مطبوعات و میدیای آنها در خصوص تهاجمات دولت تركیه كه خود یكی از اهرمهای كمك و حمایت از داعش میباشد، سكوتی سر سام آورو نفرت انگیزاتتخاب كرده اند، آیا این خود تاییدی بر عملیات ضد بشری ارتش و پلیس تركیه نیست؟
جمعیت كردهای مقیم فرانسه سركوب خلق كرد توسط نیروهای ضد خلقی دولت تركیه را قویا محكوم می كند و از جامعه بین الملل، سازمان ملل متحد، مجامع حقوق بشر و سازمانهای غیر دولتی در خواست می نماید با فشار بر زمامداران تركیه كشتار و خونریزی در كردستان را قطع نمایند۔
جمعیت كردهای مقیم فرانسه
٢۵ دسامبر ٢٠١۵
*****************
حمام خون کارگران کرد در ترکیه و سکوت مرگبار کارگران دنیا
پسرفت بسیار رعب انگیزی است. ٨٦ سال پیش، در تاریکی زار بربریت فئودالی، در نقطه ای از دنیا که شیوه تولید سرمایه داری فازهای نخست انکشاف خود را طی می کرد، در خوزستان ایران، در پهنه کارزار پرتلاطم ١١٠٠٠ کارگر نفتگر علیه صاحبان سرمایه و دولت های درنده انگلیس و ایران، زنی کارگر، زهرا نام، با صلابت و قدرت شایسته یک کارگر مبارز سرمایه ستیز، وارد شهربانی شهر آبادان شد. او خواستار ملاقات با کارگر همزنجیر دستگیر شده و زندانی خود گردید. رئیس شهربانی که مرعوب روحیه تعرضی و عاصی زهرا شده بود از وی پرسید که با کارگر زندانی چه نسبتی دارد. زن کارگر پاسخ داد که خواهرش می باشد. افسر مزدور رژیم رضاخان جلاد و عمله و اکره کمپانی عظیم نفتی خطاب به زهرا گفت: تو لر هستی و او ترک است. شما چگونه برادر و خواهری می توانید باشید؟ و درست در همین جا بود که زهرا با صدائی تندرگون و قهر آمیز بر سر افسر زندان فریاد کشید: « ما از آن برادران و خواهرانی هستیم که لر و ترک و فارس و کرد و عرب و عجم و اروپائی و آسیائی و هیچ کجائی نمی شناسیم»
و اکنون ٨٦ سال پس از آن تاریخ، در شرائطی که سرمایه سرتاسر کره ارض را در باتلاق بربریت خود، به طور کامل غرق نموده است. در شرائطی که بیش از ۵ میلیارد توده کارگر جهان در میان شعله های قهر این نظام می سوزند و نابود می شوند، در وضعیتی که نقطه، نقطه دنیا از وفور اتحادیه های کارگری، سندیکاها و احزاب مدعی رهائی پرولتاریا دم کرده است. آری در چنین ایامی دولت فاشیست سرمایه داری ترکیه به دنبال یک قرن نسل کشی کارگران کرد، باز هم زمین و زمان مناطق کردنشین کشور را میدان قتل عام ساکنانش کرده است، اما، هیچ صدای اعتراضی از هیچ کارگری، حتی از کارگران ترک و کرد ترکیه، حتی از کارگران کرد جاهای دیگر بر نمی خیزد!! اگر از کارگر اروپائی، کانادائی و نوع این ها سؤال کنی چرا؟ جوابشان به احتمال این خواهد بود که اگر لازم باشد حتماً اتحادیه اعتراض می نماید!!! خیلی ها هم خواهند گفت که آخر آنها « تروریست» و طرفدار یک حزب «تروریستی» هستند!!! پاسخ هائی که میلیونها بار، از سکوت مرگبار آن ها، هولناک تر و وحشت انگیزتر است. جواب کارگر امریکائی از این هم بسیار سرراست تر است. او بیش از یک قرن نشان داده است که سوختن کارگران دنیا در کوره های آدم سوزی سرمایه را حق مسلم توده کارگر می داند. برای او آنچه اهمیت دارد، زنده ماندن افسانه قدر قدرتی بورژوازی امپریالیستی درنده ایالات متحده است!!! وی سالیان متمادی است که کل احساس کارگر بودن، شعور و شناخت و اعتراض طبقاتی خود علیه هر جنایت و توحش بورژوازی را در گورستان سازش محض با سرمایه دفن کرده است. او تعهد آکنده از تضمین سپرده است که تا پای مرگ ناشی از شدت استثمار و محرومیت و بی حقوقی و سیه روزی خویش نیز پاسدار جان برکف حریم قدرت امپریالیست های جنایتکار امریکائی باشد!!! فاصله ها را کم کنیم، پرسش را با کارگران ترکیه در میان گذاریم. بخش وسیعی از آنها جواب خواهند داد که آخر آن ها کرد هستند و ما ترک هستیم و دولت ما نیز ترک است و همگان باید اوامر مطاع دولت ترک زبان و ترک نژاد را مقدس بشمارند!!! برخی نیز شاید پاسخشان این است که «امنیت مسأله بسیار حیاتی و مهمی است» و ما از « سوریه ای شدن» اوضاع «کشور خویش» وحشت داریم!!! باز هم نزدیک تر شویم، از کارگر کرد دولت اقلیم کردستان می پرسیم که آخر تو چرا لام تا کاف هیچ نمی گوئی!!! چرا به دولت خود به خاطر همدلی هایش با بورژوازی فاشیست ترکیه در این کشتار اعتراض نمی کنی؟!! مگر نه این است که نسل بعد از نسل و قرن بعد از قرن سراسر دنیا را از آوازه کرد بودن خود دچار لرزش ساختی!! اصلاً کارگر بودنت پیشکش!!! چرا شمشیر کرد بودن خود را نیام کرده ای و باز هم کلامی علیه کشتار کردهای کشور همسایه بر زبان نمی رانی!!! جواب این عده – صد البته که نه تمامی آحادشان اما علی العموم و اکثراً - از همه دندان شکن تر، براتر و کوبنده تر است. اینان خواهند گفت که کارگر بودن اصلاً سرشان نمی شود!!! کرد هستند!!! و معنای کرد بودنشان نیز جنگیدن در پشت سر خاندان « پرافتخار»!! بارزانی ها یا پیشوایان مباهات آفرین کرد متحزب دیگر می باشد!!! در خارج از این مدار و فقط همین مدار هر کردی خائن به اساس قومیت و شرف و ناموس کردها است!!! پاسخ ها از سوی کارگران سراسر دنیا از این سنخ خواهد بود. این مطلقاً اغراق نیست، عین واقعیت است. «آن که می خندد خبر تلخ را نشنیده است» و شاید هم شعور این شنیدن را به طور کامل از دست داده است.
فرق و زهراهای کارگر ٨٦ سال پیش با کارگران امروزی مورد گفتگوی ما چیست؟ این فرق ها از کجا زائیده است و تکلیف جنبش کارگری روز دنیا با آنها چیست؟ به این پرسش باید پاسخ گفت، اما پیش از آن موضوع مهم دیگری را توضیح دهیم. آنان که اینک در کشور ترکیه قتل عام می گردند توده های کارگرند. درست همان گونه که کل انسانهای اسیر حمام خون دولت ها و قدرت ها در سوریه، عراق، یمن، افغانستان، ایران، فلسطین کل خاورمیانه یا نقطه، نقطه جهان موجود همگی کارگر و توده فروشنده نیروی کارند. همان گونه که کل جمعیت چند ده میلیونی آوارگان گرسنه و خانه به دوش دنیا جملگی بدون هیچ استثنا بردگان مزدی سرمایه اند. به آن سوی ماجرا نظر کنیم دولت ها، قدرت ها، قطب ها یا کلاً طبقه ای که این کشتارها، درندگی ها، گرسنه سازی ها، سیه روز کردن ها و آواره نمودن ها را می آفریند و زندگی روز بشر می سازد، نیز همه جا و بدون هیچ اگر و اما طبقه سرمایه دار، یا سرمایه در جلد مخوف و اختاپوسی افراد و قدرت ها و دولت ها است. اسیران حمام خون در ترکیه کارگرند و دولت فاشیستی جنایتکار اردوغان نیز دولت سرمایه است. اگر انتظار داریم کسی، نیروئی یا جنبشی به طور واقعی و از سر ستیز واقعی با این نوع بربریت ها و جنایات، به یاری قتل عام شوندگان کرد ترکیه بشتابد باید اولاً اهل ضدیت با سرمایه، سبعیت های سرمایه و نظام بردگی مزدی باشد و ثانیاً و لاجرم از اهالی جنبش کارگری و صف پیکار ضد سرمایه داری طبقه کارگر باشد. با بازمانده های بی رمق احساسات بشردوستانه فراطبقاتی آلوده به تمامی پایاب های پویه سودسازی سرمایه نمی توان در سنگر حمایت مؤثر و تعیین کننده از این توده داغ لعنت خورده قرار گرفت. از این مهم تر، بسیار اساسی تر و کاملاً سرنوشت سازتر، با دود و دم سراسر لجن آلود متعفن همگنی های قومی و ناسیونالیستی، با همپیوندی های ماوراء ارتجاعی عقیدتی اعصار فئودالی و ماقبل فئودالی، با کرد بودن و سنی بودن و ترک و فارس و عرب و عجم و این نوع کلیشه های پلشت عمیقاً انسان ستیزانه نمی توان در سنگر حمایت راستین از کارگران کرد ترکیه حاضر شد. عین همین مسأله در مورد چند و چون پشتیبانی از تمامی کارگران دیگر اسیر حمام خون در سایر نواحی دنیا یا اساساً مسأله ای به نام همبستگی بین المللی طبقه کارگر نیز صدق می کند و بر قضا کل مشکل در همین جا نهفته است. در اینجا که جنبش کارگری جهانی در طول این صد سال آماج همه نوع یورش بیرونی و درونی به همین رویکرد خود، به جهتگیری واقعی ضد سرمایه داری خود بوده است. سرمایه با بارآوردهای فکری و فرهنگی و ایدئولوژیک و سیاسی و اجتماعی و دولت و مدنیت و قانون و پارلمان و نظم و عرف و پلیس و حقوق و ارتش و مذهب و ناسیونالیسم و فاشیسم و کل قوای سرکوب فکری و فیزیکی خود از درون و برون و رفرمیسم منحط راست و چپ از درون و کنار، درست همین وجه سرشتی ضد سرمایه داری جنبش کارگری را مورد تمامی اشکال تهاجم و تعرض قرار داده اند و در این تعرض بسیار موفق گردیده اند و به بیشترین پیروزی دست یافته اند. تفاوت اساسی بخش عظیم کارگران امروزی دنیا با زهراهای کارگر ٨٦ سال پیش در همین است. زهرا و زهراها، کارگران پرچمدار انقلاب ژوئیه ١٨۴٨، شعله افروزان جنبش چارتیستی، توده کارگرانی که جنبش «تورینگن» را راه انداختند. کموناردها، جمعیت عظیم کارگرانی که انترناسیونال اول را پدید آوردند و همزنجیران و همرزمان آن روز آنها در سپهر زندگی خود، با دو چیز سر و کار داشتند. در یک سوی سرمایه و قدرت سرکوب حامی سرمایه را می دیدند و در سوی دیگر به قدرت پیکار جمعی خود چشم می دوختند. ریشه بدبختی های را در وجود سرمایه و استثمار خود توسط سرمایه می کاویدند و راه کاهش فشار این استثمار و بدبختی ها یا مبارزه علیه آنها را در به کارگیری قدرت متحد و جمعی خود جستجو می کردند. بسیار درس آموز، مهم و قابل فکر است که آنها در قعر شرائطی کل حواس خویش را به این دو، به سرمایه و طبقه سرمایه دار و قدرت سیاسی مدافع استثمار سرمایه داری در یک سوی و قدرت طبقاتی سرمایه ستیز طبقه خویش در سوی دیگر می دوختند که جامعه آن ها یا هنوز شاهد تسلط تام و تمام سرمایه داری نبود، یا در بهترین حالت چند سال و چند دهه از زمان این تسلط نگذشته بود. زهراها، کموناردها و کارگران سلسله جنبان جنبش های بالا در قعر تاریکی زارها، در برهوت عقب ماندگی ها، در شرائطی که شمارشان در سراسر دنیا در قیاس با امروز بسیار معدود و ظرفیت اعمال قدرتشان با وضع حاضر، اصلاً قابل مقایسه نبود، رابطه میان خود و سرمایه را در هر زمینه ای نه اجماع که فقط ستیز و جنگ می دیدند. کارگرانی که سپهر زندگی و کار و پیکار خود را چنان نظر می انداختند معلوم است که کرد و لر و ترک و عرب و فارس و تابعیت این یا آن قاره نمی شناختند. از انگلیس در حمایت از همزنجیران بلژیکی خویش علیه بورژوازی آن دیار اعلام نبرد می دادند. از لهستان به پاریس می شتافتند تا فرماندهی لشکری از لشکریان کموناردها را بر دوش گیرند. مشغله آن ها در آن روز نه جنگ با « امپریالیسم تنزیل بگیر غارتگر»، نه « انقلاب بورژوا دموکراتیک ضد امپریالیستی»!!!، نه « صف بندی خلق و ضد خلق»!!!، نه لگاریتم خیر و شر جبهه واحد با « سرمایه داران ملی» و « ملاکان لیبرال»، نه استقرار « دموکراسی خلق»!!!، نه « تشکیل حکومت خودمختار»، نه « حق تعیین سرنوشت ملی و ملت ها»، نه «استقرار پایه های صنعت ملی»، نه هیچ کدام این ها که جنگ میان خود و سرمایه بود. آن ها دستیابی به آزادی و رفاه و حقوق انسانی و کل خواسته های اجتماعی یا چالش بی حقوقی ها، تبعیضات و همه مصیبت های دیگر زندگی را هم در همین جا در پهنه کارزار متحد خود علیه سرمایه دنبال می کردند. آنچه جنبش کارگری دنیا در فاصله زمانی میان آن روزها تا امروز از دست هشته است، کوره مشتعل ریخته گری، آگاه گردانی، بالندگی و به صف کشیدن قدرت پیکار ضد سرمایه داری خویش است. این است همان چیزی که سرمایه و رفرمیسم از جنبش کارگری تاراج کرده است و جای آن را با همان گمراهه ها و برهوت هائی پرساخته است که چند سطر بالاتر اقلامی از آنها را لیست کردیم. اگر کارگر کرد ایرانی هوادار غالب احزاب منطقه، اینک در برابر کشتار همزنجیران کرد خویش در ترکیه ساکت، صامت، منفعل و فاقد نقش مؤثر است به این دلیل است که سالیان متمادی نه علیه سرمایه بلکه زیر بیرق ناسیونالیسم کرد و با دورنمای به قدرت رساندن این و آن حزب جنگ کرده است. او مبارزه طبقاتی نکرده است، پیوند طبقاتی میان خود و کارگر کرد ترکیه را در های و هوی ناسیونالیسم و برای به قدرت رساندن حزب پیشوا به طور کامل از یاد برده است. او میدان جنگ در رکاب ناسیونالیسم کرد را ام القرای سوسیالیسم فهمیده است. معضل کارگر کرد اقلیم صدها بار افزون تر از همزنجیر ایرانی وی است. او نیز نسل بعد از نسل کارش جنگیدن علیه صدام با هدف پرتاب رئیس قوم به عرش قدرت بوده است. در دل این عرصه ها هیچ جائی برای تمرین و آموزش و پراکسیس همبستگی طبقاتی ضد سرمایه داری وجود ندارد. در مورد کارگران اروپا و جاهای دیگر بالاتر گفتیم و نیازی به تکرار دوباره آنها نیست. ریشه همه فجایع در دور شدن از پویه کارزار واقعی آگاه ضد سرمایه داری قرار دارد.
در این میان یک چیز از همه گفتنی تر است. این وضع مطلقاً قابل دوام نمی باشد. کارگر کرد، فارس، عرب، ترک، خاورمیانه ای، اروپائی، آسیائی، امریکای لاتینی، افریقائی و هر کجائی باید بسیار خوب بدانند که آنچه امروز و در این ساعت ها علیه کارگران کرد ترکیه می رود، آنچه بورژوازی فاشیست و درنده ترکیه با این کارگران می کند، اگر نه فردا، اما در آینده ای بسیار نزدیک به طور قطع بر سر همه آنها خواهد رفت. سفاهت بسیار دهشتناکی است اگر آینده این کارگران را آینده محتوم خویش ندانیم. اگر دولت اردوغان با تمامی قدرت کشتار می کند، این کشتار را از خلق و خوی نژادی و اعتقادی به ارث نگرفته است. او فقط آن می کند که نیاز سرمایه است و سرمایه برای بقای خود در سراسر جهان به این جنایات و به بربریت هائی بسیار فزون تر از این محتاج است و هر روز بیشتر محتاج خواهد شد. اگر قرار است از این آینده فرار کنیم فقط یک راه وجود دارد، باید علیه سرمایه به طور واقعی و از طریق به صف نمودن شورائی قدرت پیکار همه آحاد توده های طبقه خود وارد کارزار شویم.
این تنها راه است و قیام به حمایت از کارگران کرد ترکیه نیز جزء پیوسته ای از این پیکار است. یک نکته باقی مانده است. ما از کارگران کرد ترکیه و قتل عام آنها توسط دولت فاشیست سرمایه داری آن کشور حرف زدیم. اینکه توده کارگر اسیر قتل عام به کدام حزب راست یا چپ بورژوازی آویزان است موضوعی جدا از این بحث است.
شالوده حرف ما همیشه این بوده و این است که کارگران هر نقطه دنیا باید به جای آویختن به این یا آن اپوزیسون بورژوازی به قدرت شورائی آگاه ضد سرمایه داری همه آحاد طبقه خود اتکاء کنند.
در هرکجا که هستیم فریاد اعتراض علیه کشتار کارگران کرد ترکیه سر دهیم و به حمایت از این همزنجیران خود برخیزیم.
فعالین جنبش لغو کار مزدی - دسامبر ٢٠١۵
*****************
در اعتراض به کشتار مردم کُردستان توسط رژیم فاشیستی ترکیه به پا خیزیم!
مردم آگاه و مبارز!
با چراغ سبز دولتهای امپریالیستی و سکوت رسانههای بینالمللی، رژیم جنایتکار ترکیه، کشتار بزرگی را در کُردستان ترکیه آغاز کرده است. مردم بی دفاع کُردستان ترکیه از زمین و هوا مورد هجوم وحشیانه ارتش ترکیه قرار گرفتهاند. ارتش ترکیه از اعضای پیمان نظامی ناتو می باشد و این حمله جنایتکارانه در واقع یک عملیات نظامی ناتو بر علیه مقاومت خلق کُرد محسوب می شود. تمامی رسانههای وابسته به سرمایههای جهانی و تمامی سازمان های حقوق بشری ، چشمان خود را بر روی این کشتار ددمنشانه بستهاند، چرا که آبشخور تمامی آنان ، دولتها و شرکت های بزرگ و چپاولگران بینالمللی هستند. در این شرایط تاریخی ، وظیفه تمامی انسان های آزادیخواه و مبارز است که با اعتراضات خود ، این سکوت را بشکنند و وجدان های بیدار را آگاه سازند. ما باید علیه بربریت به پا خیزیم. ما باید علیه کشتار مردم کُردستان توسط جنایتکاران حاکم بر ترکیه به پا خیزیم. به همین منظور در روز شنبه ۲۶ دسامبر ۲۰۱۵ ، ساعت ۲ بعد از ظهر در شهر تورنتو کانادا ، تقاطع خیابان های یانگ و بلور گرد هم میائیم تا پژواک گر صدای خلق به خون نشسته کُردستان ترکیه باشیم، تا صدای مقاومت و مبارزه خلق به پا خواسته کُردستان ترکیه را بگوش جهانیان برسانیم، تا چهره رژیم داعش پرور ترکیه را افشا کنیم.
فعالین چریکهای فدائی خلق ایران - تورنتو، کانادا
٢۴ دسامبر ٢٠١۵
*****************
سکوت را باید شکست، مردم کردستان ترکیه به حمایت مردم آزادیخواه جهان نیاز دارند
روزهاست از حمله وحشیانه نیروهای سرکوبگر دولت فاشیستی ترکیه و رویدادهای خونین در کردستان ترکیه می گذرد. هنوز رسانه ها و دولت های فخیمه غربی و سازمان "حقوق بشر" شان در مورد آنچه بر مردم کردستان ترکیه میگذرد سکوت اختیار کرده و خفقان گرفته اند و یا در بهترین حالت در مواردی گذرا به آن اشاراتی داشته اند. انگار نه انگار که در گوشه ای از این دنیای نابرابر، مردمی که به زبان دیگری تکلم دارند و از ابتدایی ترین حقوق انسانی خود محروم هستند و توسط دولت فاشیست ترکیه سالهاست این حقوق و آزادی از آنها سلب شده، سرکوب و خونشان ریخته میشود و دنیا به روی این واقعیت تلخ و تراژدی انسانی چشم می بندند. همین سیاست سکوت را در مورد کوبانی، که مورد حمله وحشیانه و جنایتکارانه "داعش" قرار گرفته بودند، ماهها در پیش گرفتند. زمانی که مردم آزادیخواه جهان در دفاع از مردم مبارز کوبانی و در اعتراض و محکوم کردن جنایت تروریسم اسلامی و دولت فاشیست ترکیه در سراسر جهان به خیابانها ریختند و این سکوت مرگبار را شکستند، تازه آن هنگام خبر مقاومت مردم کوبانی در برابر حملات جنایتکاران داعش به روزنامه ها و رسانه های جهان راه یافت. دولت فاشیست ترکیه و هم پیمانان غربی اش که ادعای مبارزه با تروریسم دارند خود یکی از حامیان اصلی تروریسم و با حمایت آشکار و پنهان از این جنایتکاران برای سقوط کوبانی دقیقه شماری می کردند. امروز همین دولت فاشیستی بدتر از جنایتکاران داعش به جان مردم ستمدیده و بیدفاع کردستان ترکیه افتاده و خونشان را بر زمین می ریزد.
سکوت ناسیونالیسم کرد
سکوت و خفقان احزاب ناسیونالیست کرد در مقابل جنایات دولت ترکیه در قبال مردم کردستان نه فقط بی شرمانه بلکه افشاگر ماهیت واقعی ناسیونالیسم کرد و ضدیتش با منافع و حقوق و آزادی مردم کرد زبان است. مردم آزادیخواه منطقه نباید در برابر سکوت جانبدارانه این احزاب ساکت بمانند. حزب بارزانی در مخالفت با حزب پ ک ک به نظر نمی آید از این واقعه خوشحال نباشد. این حزب اولین حزبی بود که بعد از پیروزی حزب آ ک پ در انتخابات یک نوامبر به رجب اردوغان تبریک گفت و مصطفی هجری رهبر حزب دمکرات کردستان ایران نیز از پیروزی رجب اردوغان ابراز خوشحالی کرد و به او تبریک گفت. این احزاب مادام که منفعت روزشان ایجاب کند چشم به روی هر جنایتی می بندند، اگر چه این مردم "کرد" باشند. مردمی که احزاب ناسیونالیست مدال قلابی دفاع از آنها را به سینه می زنند. کسی از یاد نمی برد هنگامی که تروریسم اسلامی داعش به شنگال حمله کرد نیروهای مسلح حزب بارزانی بدون مقاومت از این شهرعقب نشینی کردند و به جنایتکاران داعش امکان دادند که مردم بیدفاع را قتل عام و آواره و زنان را به عنوان برده اسیر کنند.
دولت فاشیست ترکیه با گُسیل نیروهای سرکوبگر پلیس و ارتش و نیروهای ویژه به جنوب شرقی کردستان ترکیه، شهرهای جزیره، سیلوبی و سور از توابع استان شرناخ را به اشغال نظامی در آورده و جنگی خونین و نابرابر را به مردم ستمدیده این منطقه تحمیل کرده است. تاکنون دهها نفر از جوانان و کودکان کشته و زخمی و هزاران نفر ناچار به ترک محل زندگی خود و آواره شده اند. بنا به خبری که از روزنامه های محلی درز کرده پیش از حمله پلیس و ارتش و اشغال نظامی این شهرها، صدها معلم و تعداد زیادی پزشک از این شهرها خارج شده اند تا بدینوسیله مردم را از امکانات آموزشی و درمان و بهداشت محروم کنند. سه شنبه گذشته مردم دیاربکر در اعتراض به اشغال نظامی شهر سور دست به راهپیمایی زدند که با حمله سرکوبگران به این اعتراض دو نفر کشته و دو نفر زخمی شدند. پخش صحنه های دلخراش در شبکه های اجتماعی از اذیت و آزار و حمله وحشیانه به جوانان و کودکان در خیابانها، خانه گردی و دستگیری مردم توسط نیروهای سرکوبگر، دل هر انسان با وجدانی را به درد می آورد.
بعد از انتخابات یک نوامبر و پیروزی مجدد حزب آ ک پ در این انتخابات دولت ترکیه با ادامه حمله به آزادی های سیاسی، تعقیب و دستگیری و ترور مخالفین و منتقدین حزب حاکم در سراسر کشور، جهت جبران شکستها و برگرداندن شرایط سیاسی به قبل از انتخابات ماه ژوئن یکی از اهدافی است که در شرایط فعلی دولت ترکیه تعقیب می کند. اظهارات شخص اردوغان در جهت "نابودی کامل پ ک ک"، حملات بیوقفه جنگنده های دولت ترکیه به قندیل محل استقرار نیروهای مسلح این حزب و متعاقب آن حمله و اشغال نظامی شهرهای جنوب شرقی کردستان ترکیه که هم مرز با کردستان سوریه هستند، ادامه سیاستهای ارتجاعی این دولت هستند. از یک طرف آوارگی و کوچ اجباری مردم غیر نظامی از محل زندگی خود در این شهرها، تحمیل جنگ به مردم و سرکوب و دستگیری جوانان میلیتانت، از هم پاشاندن محلات و شهرداری هایی که اخیرا با سیستم خودمدیریتی مردم اداره می شود، از اهداف بلافصل این تهاجم نظامی اند. از طرف دیگر استقرار نظامی در نوار مرزی میان هر دومنطقه کرد نشین سوریه و ترکیه در جهت عدم دسترسی نیروهای پ ک ک به پشت جبهه در خاک کردستان سوریه و ضربه زدن به دستاوردهای مردم و نیروهای مسلح در مناطق کردنشین سوریه، یعنی آرزویی که جنایتکاران داعش به آن دست نیافتند، اهدافی است که دولت فاشیست ترکیه در این سناریو تعقیب می کند.
اما اینبار نیز حمله و یورش وحشیانه دولت ترکیه توسط مردم و جوانان مبارز این شهرها بی جواب نماند. هر بار که دولت فاشیست و سرکوبگر ترکیه با هدف تسلط بر این مناطق، شکستن اراده و بازپس گرفتن دستاوردهای مردم ستمدیده به این شهرها یورش می برد با مقاومت مردم و جوانان روبرو شده و ناکام مانده اند. تنها مقاومت و مبارزه مردم در کردستان، حمایت مردم آزادیخواه و چپ در این کشور، اعتراض و حمایت بیدریغ مردم آزادیخواه جهان در حمایت از مردم و محکوم کردن جنایات دولت ترکیه در حق مردم کرد زبان و رنج دیده در این کشور می تواند تناسب قوای سیاسی را به نفع مردم و شکست و عقب راندن سیاستهای دولت بورژوا فاشیستی رجب اردوغان تغییر دهد. مردم کردستان ترکیه امروز بیشتر از هر زمانی همانند حماسه مردم کوبانی به حمایت مردم آزادیخواه جهان نیاز دارند. *
سعيد يگانه
*****************
جنبش کردستان و خیانت دولت های منطقه و قدرت های امپریالیستی
از تاریخ باید درس گرفت
دور تازه ای از سرکوب و جنایت در کردستان ترکیه علیه مردم، توسط دولت جمهوری ترکیه که اکنون تحت رهبری رژیم اسلام گرای حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان و داووداوغلو می باشد، آغاز شده است. این رژیم، پس از ناکامی در انتخابات ماه ژوئن گذشته، با تجدید انتخابات در ماه نوامبر و با همراهی نیروهای ناسیونال-فاشیست رای لازم را برای تشکیل کابینه دولتی به دست آورد. متعاقب آن، ارتش ترکیه که دومین ارتش ناتو است جنگ جدیدی را علیه نیروهای پ ک ک و مردم کرد آغاز کرد و طی همین مدت از زمین و هوا چندین شهر کردستان ترکیه را مورد حمله قرار داده است. تا کنون صدها نفر به قتل رسیده و هزاران نفر از اهالی این منطقه آواره شده اند.
حکومت اردوغان در عین پیش برد سرکوب همه جانبه علیه پ ک ک و نیروهای نزدیک به آن تلاش می کند برای خروج از این وضعیت و رسیدن به اهدافش «فرآیند مذاکرات صلح» را نیز کاملا کنار نگذارد و از حضور حزب قانونی پ ک ک و برخی جریان های چپ متحد آن در پارلمان ترکیه، حداکثر استفاده را برای تثبیت رژیم خود و پیش برد اهدافش بکند. اردوغان با صراحت می گوید، اگر حزب او حداکثر رای را در انتخابات اخیر به دست آورده بود، این وضع به وجود نمی آمد. وی در واقع بدین وسیله به طبقه سرمایه دارا بزرگ و طبقه میانی ترکیه فراخوان می دهد که اگر «صلح و ثبات» می خواهند باید تحت فرمان برنامه حزب او جمع شوند. و «صلح و ثبات» در تاریخ شکل گیری دولت جمهوری ترکیه در صد سال اخیر از جمله مبتنی بر نسل کشی مردم ارمنی ها و سرکوب خلق کرد بوده است.
از سال ١٩٢٣ و پس از توافق لوزان که منطقه کردستان بین چهار کشور ایران، ترکیه، عراق و سوریه تقسیم شد سرنوشت ملت کرد پر از رنج و محنت و بی عدالتی توسط دولت محلی بومی و نقشه های امپریالیست های مختلف بخصوص آمریکا بوده است. تاریخ را نباید فراموش کرد: سرکوب خیزش های مردم کرد در ترکیه در دهه ١٩٣٠ توسط جمهوری تازه تاسیس ترکیه تا شکست جمهوری مهاباد و سیاست تعریب و تخریب در سوریه و عراق توسط حکومت های بعث، تا قرارداد الجزایر در سال ١٩٧۵ با توطئه آمریکا تحت رهبری نیکسون و کسینجر و دولت دست نشانده ی آمریکا در ایران و با همدستی رهبری بورژوا فئودال جنبش کردستان. سرکوب امروز در کردستان ترکیه ادامه ی همین روند در شرایطی جدید است.
هر زمان هر کدام از دولت های مرکزی دچار ضعف می شدند ملت کرد با مبارزه خونین خود تحت رهبری طبقه بورژوا فئودال به حقوقی دست می یافت و حتی سبب تغییراتی در قانون اساسی برای احقاق حقوق اولیه خود می شد اما هر زمان حکومت مرکزی به موقعیت بهتری دست می یافت همین حقوق اولیه باز پس گرفته می شد و دور تازه ای از سرکوب و تحمیل آوارگی رقم می خورد یکی از این نمونه ها در کشور عراق را شاهد بودیم. متعاقب قدرت گیری حزب بعث در سال ١٩٦٨، رژیم جدید به كردها وعده داد که سرنوشتشان بهبود خواهد یافت. قانون اساسی جدید ١٩٧٠ عراق «حق ملی مردم كرد و حقوق حقه تمام اقلیت های درون عراق متحد» را به رسمیت شناخت. «قانون خودمختاری در منطقه كردستان» مصوبه سال ١٩٧۴، وعده داد که كردی زبانی رسمی خواهد بود و در مدارس تدریس نیز خواهد شد. با این اقدامات، هویت و حقوق كردی وسیعتر از کشورهای همسایه به رسمیت شناخته شد (ایران و تركیه، یعنی متحدین ثابت قدم آن زمان آمریكا، هرگز حتا به شكل فرمالیته و صوری كردها را بعنوان ملتی معین برسمیت نشناختند چه برسد به آنكه وعده حقوق ملی به آنها بدهند.)
در همان زمان ملا مصطفی بارزانی در مصاحبه با روزنامه واشنگتن پست گفت: «اگر آمریكا ما را در مقابل گرگ ها حفاظت نماید، ما حاضر به همراهی با سیاست آمریكا در این منطقه هستیم. اگر حمایت به اندازه كافی قوی باشد، ما می توانیم میدانهای نفت كركوك را كنترل كرده و آنرا به شركتی آمریكائی بدهیم تا در آن كار بكنند.»
از زمان دستگیری اوجلان در سال ١٩٩٩ تا کنون دولت ترکیه و تحت فشار آمریکا برای امن کردن منطقه ناتو تلاش کرده جنبش حق طلبانه مردم کردستان را به شیوه های گوناگون چه با نیروی نظامی و چه وعده های محلی و انتخاباتی خنثی کند و در جهت طرح های منطقه ای دولت ترکیه در خدمت بگیرد. امروز این جنبش تحت رهبری پ ک ک قرار دارد که آمال و منش طبقه بورژوازی کرد را نماینده گی می کند. پ ک ک از همان زمان شکل گیریش یک تشکیلات مسلح اما رفرمیست بود و هدفی جز شریک شدن در قدرت نداشت. عبداله اوجلان رهبر این حزب برای همراه شدن در این شراکت و اصلاح نظام تئوری بافت و تلاش کرد تحت پرچم ترکیه و عکس آتاتورک صداقت خود را برای چنین شراکتی ثابت کند. این نیرو هیچوقت خواهان سرنگونی دولت فاشیستی ترکیه نبوده و نیست. این نیرو در عین حال که توانسته توده های مردم کرد را تحت عنوان رهایی ملی بسیج کند اما از این مبارزات به عنوان اهرم فشار برای شرکت در قدرت استفاده کرده و همیشه چشم به بالایی ها داشته است. در شرایط کنونی جهان و منطقه پ ک ک تلاش کرده به دنبال یافتن حامیانی در میان دولت های ارتجاعی منطقه و قدرت های امپریالیستی باشد در حالی که، رهایی واقعی از ستم ملی در جهان سرمایه داری- امپریالیستی امروز، با توسل به افق و ایدئولوژی ناسیونالیستی امکان پذیر نیست زیرا این نظام ستم گری ملی را در شکل های گوناگون بازتولید می کند. رهایی از ستم ملی، همانند رهایی از کلیه ی ستم های دیگری که نظام سرمایه داری تولید می کند فقط و فقط از طریق پیش برد انقلابی که دولت های حاکم را با هدف ریشه کن کردن نظام سرمایه داری سرنگون کند ممکن است. و مبارزه علیه ستم ملی کرد یکی از جبهه های مهم نبرد علیه دولت های حاکم در ترکیه و ایران و سوریه و عراق است اما باید در چارچوب و بر بستر افق و برنامه ی کمونیسم انقلابی پیش رفته و به آن خدمت کند. در غیر این صورت مبارزات حق طلبانه مردم علیه ستم ملی در مجاری همان نظام طبقاتی که ستم ملی را تولید می کند جریان یافته و اغلب به تثبیت همان دولت هایی که ستم ملی کرد از ستون هایشان است، خدمت خواهد کرد - و تجربه تاریخی مبارزات ملی در کردستان این را به وضوح نشان می دهد.
امروز بار دیگر این سوال در ذهن ها نقش می بندد که کدام برنامه می تواند زمینه های یک رهایی واقعی را برای مردم خاورمیانه به ارمغان بیاورد. منطقه خاورمیانه میان دو نیروی امپریالیستی و بنیاد گرایی تقسیم شده است. برخی نیروهای کرد چشم خود را به نقش جنایت کارانه امریکا که کشورهای عراق و افغانستان و سوریه و لیبی را ویران کرده است بسته اند. تمام تلاش های امپریالیست ها در حمایت های ضمنی شان از مبارزات مردم در کوبانی برای حفظ منافع امپراتوریشان است و امروز نیز سکوت شان در مقابل اعمال جنایت کارانه حکومت اردوغان در همین راستاست. شرایط کنونی منطقه و حضور و خشم توده های عاصی مردم کردستان در ترکیه و سایر نقاط و تشدید تضادها و مشکلات عدیده مقابل پای حکومت های ارتجاعی زمینه های کار آگاهانه برای نیروهای انقلابی و کمونیست پایه مادی بالقوه را برای شکل گیری یک راه متفاوت هر چند دشوار اما رهایی بخش بر مبنای درکی کاملا علمی و کمونیستی را فراهم آورده است.
حزب کمونیست ایران (م.ل.م)
۵ دی ١٣٩۴ - ٢٦ دسامبر ٢٠١۵
*****************
تنور کشتار در کردستان ترکیه داغ است و جدان ها یخ بسته اند!
در گرماگرم کشتار بی مرز در کردستان ترکیه و شکافتن سینه جوانان توسط ارتش فاشیستی این کشور. فقط خبرگزاریها نیستند که آگاهانه سکوت معنی داری را بر جامعه حکم فرما کرده اند، تا جهانیان از این فاجعه انسانی بی خبر باشند. دولتها و کلا محافل بین المللی، نیمچه حقوق بشیرها، همه و همه در مقابل جهتگیریهای منطقه ای اردوغان و راه انداختن حمام خون توسط ارتش فاشیستی این کشور سکوت کرداند. زبانشان لال ، کوشها کرّ، و چشمها را به خاطر منافعشان، بر روی این فاجعه انسانی بسته اند و عملا راه تداوم و تکرار این نسل کشی را هموار نموده اند!
در هم کوبیدن شهرهای کردستان، یورش به منازل مردم و مدرسه و دانشگاه، بگیر ببند و زندانی کردن، اعدامهای خیابانی، انفجارهای پی در پی. اعدام زن حامله و کشتن نوزاد هشت ماهه توسط پلیس فاشیستی این کشور بشریت را شرمسارکرده است. اگر جامعه بشری حالت نرمالی داشت که ندارد در مقابل این هجوم وحشیانه می بایست پردۀ سیاهی بر درِ اتحادیه اروپا بجای سکوتش آویزان می شد وهمه اعضای سازمان ملل را با شرمندگی به خانه هایشان روانه می شدند. رسانها و دفاتر حقوق بشریهای نان به نرخ روز خور، بجرم این سکوت ضد انسانی بسته می شدند. تا دیگر هیچ دیکاتوری، هیچ حکومتی، هیچ ارتش و پلیسی، بخود اجازه چنین حرکت ضد انسانی ای علیه بشریت را ندهد.
امروزه بر هر انسان شریفی، بر هر انسان منصفی وظیفه است برای دفاع از خواسته های بر حق ملت کرد و علیه نسل کشی دولت فاشیستی ترکیه به هر شیوه ممکن اقدام کند. سیاست ضد بشری دولت اروغان را محکوم نماید. زنده باد انسانیت. .