افق روشن
www.ofros.com

برای عزیزان کوچک، بزرگتر از من، نینا، هدیه، شادی، دیاکو


جهانگیر محمود ویسی                                                                                چهارشنبه ١١ اردیبهشت ۱۳۹٢

راستش را بخواهید سن و سالمان آنچنان بالا رفته است که نمی توانم با زبان هم سالیم با شما عزیزان صحبت کنم. به شما درود می فرستم و صد آفرین می گویم. صد آفرین به احساس گرم و دوست داشتنی تان، اما نه آن صد آفرینی که در کلاس های درس برای مشق های طولانی و خسته کننده جملات بی مفهوم به شما می دهند.
صد آفرین به شما برای ورودتان به دنیای پر رمز وراز بزرگترهای، کوچکتر ازشما. شما به دنیایی آمده اید که با کلاسهای درستان فرق دارد. اونا از همون اولش یک چیزی را از شما قایم کرده اند. آنهم حرف الف است. الف (آزادی) الف (اتحاد) الف(انسان) و چنان آن را محاصره کرده اند که باید به دنبالش گشت. شما اونو پیدا کردید. به قیمت گزاف اشک چشمهای دریای تان، به وسعت غصه های زمینمان.و برای ب هم گونه ای دیگر رفتار کردند. ب (برابری) جایش را با بابا نان داد عوض کردند. تا مادر را در گوشه ای غمگین و ناتوان نشان دهند. سر بابا شیره مالیدند. تا میان دخترا و پسرای هم سن و سال شما جدایی بیندازند. آنچنان شما را از هم دور کنند؛ تا فکر کنید یکی از شما اهل کره مریخ و آن دیگری مثلا از زمین یا چیزی شبیه آن.
کارگری با نان سنگکی پخته شده را در چند صفحه بعد می بیند. با این جمله "نانوا نان می پزد" اما از شما پنهانش میکنند که بدانید.برای خودش آن را نمی پزد! مادری با چرخ خیاطی کنارش، لباس می دوزد. اما به شما نمی گویند این لباس برای بچه هایش نیست. و با هر یک از دیگر حروف همان بازی را در آورده­اند.
به همان حرف آ بر می گردم به جای آزادی می گویند بخوان آب. حالا شما از آنها بپرسید. این همه آب که بیشتر زمین را در بر گرفته و در بیشتر فصول ریزش مرجانی آن را دیده ایم چرا به ما آن را به قیمت گران می فروشید؟ معنی این آب چیست؟ بابا نان داد معنیش چیست؟ حالا بگذریم به دور از چشم بعضی ها مامان هم کار می کند. اما نا گفته نماند این روزها چنان وضع بد شده که اکثر سال بابا و مامان بیکار می شوند. وهر دوی آنها نان خوب ندارند که به ما بدهند. و تازه بعضی ها به کلی نانشان می سوزد.و این جملات را به کتابخانه ذهنتان بسپارید و اضافه کنید. چرا نان به اندازه نیاز هر کس نباشد؟ و یا اینکه شما چکاره اید باید نان پخته شده دست ما را شما قسمت کنید؟ باید حواستان جمع باشد. ممکن است نوشته دفترهای مشقتان قاطی بشه، آنوقت ممکن است به جای صد آفرین، سید غالب و وفا، شهابی ..غیره را تو پرانتز بگذارند. تا شمای عزیز نزد اونا نمره کم بگیرید.
می خواستند هدیه شب عیدی را به شما غصه بدهند. اما شما غصه هایتان را در جملات ارغوانی برای ما نوشتید.و مای بزگترهای ،کوچکتر از شما آن را از دست های کوچک شما گرفته و میان خود قسمت کرده، اشک هایتان را با بوی گل ها و بنفشه های بهاری آذین کردیم و به همراه ابرهای بارانی به دست پرندگان زیبای جهان سپردیم تا به آب های اقیانوس برسانند .اونا هم برای رودخانه و چشمه و جویبارها آ و بی ...دنیای قشنگتان را معنی کننند
.تنها در آخر هم ح را اضافه کنم. تا بگویم رودخانه ها هم در ح شریکند. در حال حرکت به دنیای زیبایی هستیم .گیریم شما دوست نداشته باشید.و به بابا ومامان و سفره خالی هفت رنگمان لگد بزنید. ما فرزندان خورشید همچنان می درخشیم و به زمینمان عشق می ورزیم.

جهانگیر محمود ویسی - ٩٢/٢/٨ خورشیدی