افق روشن
www.ofros.com

خطاب به فولادگران به پاخاستۀ اهواز

ضرورت پشتیبانی از مبارزات کارگران فولاد اهواز

پنج تشکل کارگری                                                                                               یکشنبه ۵ شهریور ۱۳۹٦ - ۲٧ آوت ۲۰۱٧

جنبش بازنشستگان:

ایجاد تشکل مستقل برای دستیابی به خواست های میلیون ها بازنشسته

در تاریخ ٣١ مرداد ١٣٩٦ براساس فراخوان عمومی از سوی فعالان حقوق بازنشسته ها، گروه های بازنشسته کشوری، لشکری و تأمین اجتماعی اقدام به یک تجمع اعترضی در مقابل مجلس شورای اسلامی کردند. یکی از گروه های اصلی ِفراخوان دهندۀ این گردهمائی «گروه اتحاد بازنشستگان» بود. جمعیت کثیری از بازنشستگان و همچنین گروه هائی از شاغلان و مزد بگیران برای همبستگی با جنبش بازنشستگان از بیشتر شهرهای ایران در محل تجمع حضور یافتند. گرچه زمان تجمع را ساعت ١٠ صبح اعلام کرده بودند، اما توده های مشتاق با روحیه ای جسورانه و با عزمی راسخ پیش از وقت موعد، دسته دسته از خیابان های اطراف مجلس در میدان بهارستان و ایستگاه مترو به سمت ضلع جنوب شرقی مجلس گسیل می شدند. در همان دقایق اول جمعیت ِ چشم گیری با در دست داشتن پلاکارت و بنرهایی که بر روی آن شعار ها و خواست های بازنشستگان نوشته شده بود در محل حاضر شدند. جمعیتی حدود دو تا سه هزار نفر در این تظاهرات حضور داشتند (برخی تخمین ٤ هزار نفر می زدند، زیرا عده ای در پیاده روها ایستاده بودند). اخبار و گزارش های این تظاهرات و راه پیمائی کمابیش توسط رسانه های خبری، گروه های فراخوان دهنده و شبکه ها انعکاس داده شده است. به اذعان همه نیروها و تشکل ها این تجمع یکی از آکسیون های موفق دوره اخیر بوده است. به این دلیل که برخلاف دوره های پیشین و همچنین برخلاف تمایل برخی افراد و تشکل های رفرمیست، این بار فراخوان دهندگان به ویژه «گروه اتحاد بازنشستگان» با تأکید، مخالف هرگونه نامه نگاری و مذاکرات بی نتیجه بودند و این موضوع را بر یک بنر با خط درشت نوشته و حتی در قطعنامه هم بیان کرده بودند. به دلایل موفقیت و نقاط قوت و ضعف این تجمع می پردازیم:
یکم: انگیزۀ قوی و منشأ اجتماعی و اقتصادی شرکت کنندگان و مشکلات بزرگی که ریشه در مناسبات عینی زندگی آنها دارد و ناگزیر تغییراتی اساسی در خواست ها و نجوۀ بیان و پیشبرد آنها را می طلبد. در نتیجه تنها با پیگیری خود ِ بازنشستگان برای طرح مطالبات شان که مدت هاست به یک مبارزه حق طلبانه و آزادی خواهانه بدل گشته است می تواند با پیشبرد جنبش بازنشستگان و پشتیبائی مزدبگیران از آن به نتیجه برسد. تداوم این مبارزات حق طلبانه موجب پختگی و آموزش دیدگی فعالان جنبش بازنشستگان شده است: همۀ همدردانی که با خواست مشترک پشت شعارهای ملموسی که واقعیت زندگی اجتماعی آنها را منعکس می کند متحد شده اند و روابط دوستانه، اعتماد متقابل و اتکا به خود و جمع خود را تجربه کرده اند. این واقعیتی است که بازنشستگان را متحد و مصمم ساخته و به دوستان هم پیمان تبدیل کرده است. همین عوامل و انگیزه ها موجب تشکیل «گروه اتحاد بازنشستگان» کشوری و لشکری و تأمین اجتماعی و پشتیبانان و یاری رسانان آنها گردیده است.
دوم: اشتراک منافع نیروها ی بازنشسته از یک سو، و سرخوردگی و رویگردانی از روش های چانه زنی و مذاکره های بی نتیجه و اتلاف وقت با مسئولان حکومتی از سوی دیگر، موجب شده است که بازنشستگان به ایجاد سازماندهی مستقل ِ خود روی آورند و با اعتماد به نیروی خود بدون چشم داشت و توهم به وعده های پوچ و بی پایه مجلس، دولت و سازمان های رسمی و فرمایشی بازنشستگان، دستان همیاری خود را به سوی یکدیگر دراز کنند و «گروه اتحاد بازنشستگان» را به وجود آورند. ساختاراین تشکل برپایه نظر جمع و سازماندهی دموکراتیک و شورایی است که هرکدام از اعضا در پیشبرد اهداف تشکل و منافع جمع و حفظ آن، صاحب رأی و نظر هستند.
سوم: «گروه اتحاد بازنشستگان» برپایه ساختار شورایی و دموکراتیک خود همراه با فعالان دیگر اقدام به برنامه ریزی تجمع ٣١ مرداد کردند و اهداف خود را برهمین اساس با تعیین وظایف هرکدام از اعضا به پیش بردند. چهارم: راه پایداری این تشکل، اتحاد سراسری ِ بازنشستگان براساس همین ساختار ِ ذکر شده است.
برای بهبود و ارتقای این جنبش، علاوه بر حفظ و تحکیم نقاط قوتی که در بالا ذکر شدند توجه به نکتۀ زیر ضروری به نظر می رسد: اتحاد بازنشستگان برای اینکه بتواند به یک تشکل فراگیر و در واقع به مأمن همه بازنشستگان تبدیل شود، باید سایر بازنشستگان را بر محور مطالبات واقعی شان سازماندهی کند و علاوه بر خواست های مبرم و فوری مانند مستمری بازنشستگان، بیمۀ درمانی، مسکن و غیره به یک رشته خواست های پایه ای و درازمدت که در جهت تأمین زندگی بازنشستگان نقش اساسی دارد نیز بپردازد. یکی از آن خواست های مهم طرح مسأله صندوق بازنشستگان و مبارزه برای صیانت از آن و احراز مدیریت شورایی و انتخابی صندوق های بازنشستگی از سوی اعضاء صندوق ها و مخالفت با واگذاری صندوق های بازنشستگی و دارائی های آن (از جمله مؤسسات و بنگاه های وابسته به این صندوق ها) به دولت و بخش خصوصی است. سرنوشت صندوق های بازنشستگی باید در دست نهادهای دموکراتیکی باشد که از سوی اعضای بازنشستگان تعیین گردند. بازنشستگان کشوری و لشکری و تأمین اجتماعی قشر وسیعی از انسان های زحمتکش بودند که براساس نوع شغل شان در اداره آموزش و پرورش و سایر ادارات، کارخانه ها و شرکت ها و غیره به کار اشتغال داشتند و اکنون از نظر اجتماعی به یک رسته اجتماعی تبدیل شده اند که از لحاظ پایگاه اجتماعی عمدتاً به طبقه کارگر و سایر زحمت کشان تعلق دارند. یکی از دلایل قوی برای هم پیمان گشتن و متحد شدن در مبارزات اجتماعی، پایگاه طبقاتی افراد است که به نیروهای اجتماعی وحدت می بخشد. گروه اتحاد بازنشستگان باید اتحاد طبقاتی خود را با مزد بگیران و به عبارت دیگر با کارگران اعم از شاغل، بازنشسته یا بیکار قوام بخشد. گروه اتحاد بازنشستگان باید منادی اتحاد سراسری همه بازنشستگان باشد و باید تلاش بی وقفه خود را برمحور وحدت فراگیر بازنشستگان قرار دهد و «اتحادیۀ مستقل بازنشستگان ایران» را سازماندهی کند.

کارگران پروژه های پارس جنوبی

جمعی از کارگران پتروشیمی های منطقه ماهشهر و بندر امام

فعالان کارگری جنوب

فعالان کارگری شوش و اندیمشک

جمعی از کارگران محور تهران - کرج

٢ شهریور ١٣٩٦

******************

خطاب به فولادگران به پاخاستۀ اهواز

دوستان کارگر! اعتصاب و اعتراضات خستگی ناپذیر شما برای دست یابی به ٤ ماه مزد عقب افتاده و سایر خواست هایتان طی چند هفتۀ پیاپی، تبلور اراده فولادین شماست. شما در این مبارزه خیابانی، اتحاد و پشتکار خود را نشان دادید. شما با مبارزۀ پیگیر خود در مقابل دیدگان عابران و شهروندان زحمتکش، سفرۀ خالی، گرسنگی و فلاکتی را که دولت و کارفرما به طبقه کارگر تحمیل کرده اند به تصویر کشیدید. شما با تلاش و مبارزه متحد خود بانک ملی را، که مالک و تصاحب کننده گروه ملی فولاد اهواز است، مجبور به پرداخت یک ماه از مزدهای پرداخت نشده تان کردید. در شرایطی که تمرد کارفرمایان و دولت از پرداخت ماه ها مزد کارگران به شیوه ای معمول تبدیل شده است، گرفتن یک ماه حقوق آن هم با مبارزۀ خیابانی را باید یک پیروزی و یک گام به پیش محسوب کرد. باید بپذیریم و بیاموزیم که اتحاد و مبارزه است که طبقه کارگررا به پیروزی می رساند. شاید در نگاه نخست چنین تصور شود که کارگران گروه ملی فولاد ایران یک ماه از حقوق خود را از کارفرما و مالک دریافت کردند و برای بقیۀ خواست هایشان هم وعده هائی به آنان داده شده است، پس باید منتظر بمانند تا دولت و کارفرما به وعده هایشان وفا کنند! اما این اشتباه است و ما مطمئیم که شما فریب وعده و وعیدها را نمی خورید و با عزم راسخ تر به مبارزه ادامه خواهید داد. در کشوری که با تأکید حاکمان، اعتصاب کارگران برای احقاق حقوق خود دشمنی و محاربه با خدا محسوب می گردد، در کشوری که دولت، کارفرما، پلیس و قوه قضائیه در یک صف واحد در مقابل طبقه کارگر ایستاده اند و کارگرانی را که برای گرفتن مزد عقب افتاده خود به اعتراض و مبارزه روی می آورند به شلاق می کشند و به زندان محکوم می کنند، مبارزه چند هفته ای شما کارگران فولاد در صحن کارخانه و در خیابان های شهر اهواز نشان داد که برای احقاق حقوق ِ خود شجاعت و جسارت به چالش کشیدن قوانین منحط نظام حاکم را دارید و از تهدیدهای مسئولان قضائی، نیروهای انتظامی و امنیتی نمی هراسید و فریب کارفرما و وعده های او را نخواهید خورد!
دوستان کارگر و همدردان! آنکه صاحب کارخانه است و مالکیت ابزار تولید را در انحصار خود دارد و زندگی طبقۀ کارگر را به به سیه روزی و فلاکت کشانده است و از هیچ ستم و جنایتی برای ادامۀ استثمار ابا ندارد و هرگونه دروغ و فریب و تهدید را مجاز می داند، طبقۀ سرمایه دار است. این طبقه با اتکا به قانون سرمایه و با حمایت دولت و قوه قضائیه و مجلس که قانون خصوصی سازی را تصویب کرده است برای خود حقانیت قائل است. چه کسی می تواند باور کند که بانک ملی که در همین بده بستان ها و رانت خواری ها، گروه ملی فولاد را تصاحب کرده است و به عنوان یکی از بنگاه های مالی قدرتمند دولتی از تنزیل خواری و سرمایه گذاری در بخش های مختلف به سودهای کلان می رسد، قادر به پرداخت حقوق کارگران خود نباشد؟ کارگرانی که با کار طاقت فرسای خود چرخ تولید را به حرکت درمی آورند و به مواد خام و شمش های فولاد و آهن جان می بخشند و به کالای پر سود تبدیل می کنند، فریب دروغ های کارفرما و دولت را دربارۀ مشکلات مالی شرکت فولاد نخواهند خورد. در مقابل چشمان همۀ ما در مجتمع فولاد خوزستان با ظرفیت اسمی بسیار بالا در شیفت های مختلف خطوط تولید کارخانجات صنعتی گروه ملی فولاد به حرکت درمی آیند و هر روز حدود ۴۵۰۰ کارگر در چند شیفت کاری در این چرخه تولید در مقابل مزدی که چند بار از خط فقر پانین تر است سیل کالا را به نفع کارفرما و نظام سرمایه داری حاکم به بازار روانه می کنند. آنگاه دولت و کارفرما می خواهند ما باور کنیم که از این تولید سودی عایدشان نمی شود!
فولادگران به پا خاسته! همان گونه که در عمل نشان داده اید خواست شما کارگران گروه ملی و صنعتی فولاد اهواز فقط گرفتن یک یا چهار ماه حقوق نیست که کارفرما قادر باشد با وعده پرداخت آن مبارزه کارگران را به سازش بکشاند. گرچه گرفتن مبلغ یک ماه حقوق برای کارگرانی که از سفره خالی فریاد برمی آورند و از خرید حتی نان مصرفی روزانه شان محرومند پیروزی محسوب می شود. شما در حرف و عمل نشان دادید که سرنوشت مجتمع فولاد برایتان اهمیت دارد و به عنوان مولدان اصلی ثروت حق دارید در تصمیم گیری دربارۀ آیندۀ این مجتمع شرکت و دخالت داشته باشید، چون زندگی شما و خانواده هایتان با سرنوشت این مجتمع گره خورده است. برای پیشبرد نظر خود دربارۀ آیندۀ مجتمع فولاد و برای پیشبرد دیگر خواست های امروز و فردای خود بیش از هر چیز نیازمند حفظ اتحاد و مبارزه برای پی ریزی یک تشکل طبقاتی براساس روابط و مناسبات رشته های صنعتی و حرفه ای خود هستید. کارگران صنعت فولاد ایران باید به اتحاد طبقاتی و تبدیل گشتن به یک قطب قدرتمند در مبارزۀ طبقاتی بیاندیشند. باید خود را در یک اتحادیه مستقل متشکل سازند. آنان تنها از این طریق می توانند بر سرنوشت آیندۀ خود تأثیر بگذارند. اگر همۀ کارگران صنعت فولاد متشکل از مجتمع فولاد خوزستان و گروه ملی صنعتی فولاد اهواز از «اتحادیه مستقل صنعت فولاد» برخوردار باشند و این اتحادیه در سرنوشت کارگران و حفظ منافع طبقاتی آنها مداخله داشته باشد، هرگز به دولت اجازه نخواهد داد که کارخانه های صنعتی سود ده را به سرمایه داران و عوامل حکومتی واگذار نمایند. تجربه نشان داده است که واگذار کردن کارخانه و صنایع به بخش خصوصی منجر به ورشکستگی و تعطیلی این واحدهای صنعتی گشته است. اتحادیۀ مستقل صنعت فولاد وظیفه دارد از کارگران در مقابل خودسری و اعمال تبعیض و ستم طبقاتی کارفرما و وزارت خانه و سازمان های به اصطلاح متولی امور کارگران حمایت کند و ضمن ایجاد همبستگی و تشویق کارگران به مشارکت در سرنوشت خود به آموزش کارگران برای اهداف برشمرده شده نیز کمک می کند.
طبقۀ کارگر برای بهبود زندگی، پیشرفت اجتماعی و سیاسی خود و برای رهایی سیاسی و اقتصادی و رفع استثمار باید تشکل های مستقل طبقاتی خود را به وجود آورد. یکی از این تشکل ها اتحادیه یا سندیکای صنعتی در رشته ها و صنایع مختلف و اتحاد این تشکل ها در اتحادیه های سراسری و کنفدراسیون هاست که باید مستقل از دولت، کارفرما، احزاب سیاسی و نهادهای مذهبی سازمان یابند و عمل کنند. تشکل مستقل دیگر طبقۀ کارگر حزب سیاسی مستقل این طبقه است. زیرا طبقۀ کارگر نمی تواند بدون تغییر بنیادی سیاست حاکم بر جامعه، به اهداف خود دست یابد.
ما از همۀ کارگران، بویژه کارگران فولاد تمام مناطق کشور و کارگران صنایع مختلف خوزستان تقاضا می کنیم با تمام توان خود از فولادگران به پا خاستۀ اهواز پشتیبانی کنند.

کارگران پروژه های پارس جنوبی

جمعی از کارگران پتروشیمی های منطقه ماهشهر و بندر امام

فعالان کارگری جنوب

فعالان کارگری شوش و اندیمشک

جمعی از کارگران محور تهران - کرج

٢٩ مرداد ماه ١٣٩٦

******************

ضرورت پشتیبانی از مبارزات کارگران فولاد اهواز

  حدود پانصد نفر از جمعیت ٤ هزار نفری ِ کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز، چندین روز پیاپی است که معابر و خیابان های شهر اهواز را به صحنه اعتراضات خود تبدیل کرده اند. آنان پس از آنکه در مقابل اعتراض و اعتصاب یک هفته ای شان در محیط کارخانه با بی اعتنائی و عدم پاسخگوئیِ مدیران و کارفرمای این واحد صنعتی و تمرد و سرپیچی کارفرما و مدیران از پرداخت مطالباتشان روبرو شدند، تصمیم گرفتند در محلات شهر اهواز اعتراض خود را انعکاس دهند.
کارگران معترض گروه ملی فولاد ابتدا مقابل بانک ملی شعبه امانیه را، که نزدیک فلکه ساعت است، برای نمایش اعتراض خود برگزیدند (زیرا بانک ملی مالک اصلی این شرکت است). روز بعد مقابل بانک ملی مرکزی و شعبه آزادگان، اول خیابان 24 متری و روز سوم در چهار راه نادری، مرکز شهر راه پیمایی کردند. در ادامۀ این اعتراضات تصمیم گرفتند در مصلای اهواز، که محل تجمع و تردد گروه های مختلف مردم است گرد هم آیند و با برافراشتن بنر و پخش دست نوشته های افشاگرانه خواست های به حق خود را بار دیگر اعلام کنند و مردم را از وضعیت خود آگاه سازند. کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز حداقل ٤ ماه است که مزد دریافت نکرده اند و علاوه بر آن سایر مطالبات و مزایای شغلی از جمله حق بیمۀ آنها پرداخت نشده است. هر کارگر حداقل پنج میلیون تومان بستان کار است. آنان در حال حاضر از تمدید اعتبار دفترچه بیمه نیز محرومند.
گروه ملی صنعتی فولاد ایران از مجموعۀ کارخانه های جانبی صنایع فولاد اهواز است. صنایع فولاد در کنار کارخانه صنعتی ذوب آهن و صنایع مس ایران، از مراکز صنعتی زیربنایی و صنعت مادر، در رشته صنعت ذوب و شمش و تولید محصولات فولادی و آهن محسوب می شود. این صنایع به دلیل سود دهی سرشارهمواره مورد طمع سرمایه داران بخش خصوصی و دولتی بوده اند. به دلیل همین سود دهی و تولید ارزش اضافی در سطح بالا است که این صنایع با هزاران کارگر مثل "گوشت قربانی " با خصوصی سازی بین سرمایه داران و رانت خواران دست به دست می شود. در این میان، ٤هزار کارگر سال هاست زیر سخت ترین مناسبات ظالمانۀ سرمایه داری در کنار کوره های ذوب فلز و ریخته گری و ساخت قالب های صنعتی و خط تولید تیر آهن، نبشی، میل گرد و سایر محصولات فلزی به کار طاقت فرسا مشغولند. از استثمار کار همین کارگران سود های نجومی نصیب باند منصور آریا و سایر اختلاس گران و در حال حاضر بانک ملی می شود. حال با تصمیم کارفرما، یعنی دولت، (چون بانک ملی متعلق به دولت است) کارگران از دریافت چندین ماه مزدشان محروم شده اند! لازم است گفته شود که در زمان جنگ ایران و عراق، نهادهای پیش برندۀ جنگ بخشی از همین واحد های صنعتی با همین کارگران را به خدمت جبهه و جنگ درآورده بودند.
این روند چپاول گری و به یغما بردن مزد و حقوق کارگران را در گوشه ای دیگر از خورستان، در شرکت توسعه نیشکر هفت تپه نیز شاهدیم. دیدیم که چگونه کارگران نیشکر هفت تپه برای احقاق حقوق خود، که از سوی بخش دیگری از سرمایه داران بخش خصوصی بلعیده شده است، اقدام به اعتراض و اعتصاب و مسدود کردن جاده ترانزیتی اهواز به اندیمشک کردند. کارگران مبارز گروه ملی صنعتی فولاد اهواز، با الهام از مبارزۀ بخش های دیگر طبقه کارگر همانند نیشکر هفت تپه، راه دست یابی به مزد و حقوق خود را اعتراض خیابانی و حضور در مراکز پر جمعیت شهر و کسب حمایت از سوی شهروندان زحمت کش انتخاب کرده اند. ارتقای مبارزات کارگران از اعتراض و اعتصاب در محل کارخانه، به تحصن و راه پیمایی اعتراضی در مرکز شهر، نشان می دهد که کارگران حداقل در این دو بخش از صنایع خوزستان مانند کارگران شرکت هپکو در اراک اعتراض خیابانی را انتخاب کرده اند. انتخاب مبارزه خیابانی و انعکاس اعتراض کارگران برای گرفتن مطالبات خود در مراکز پر جمعیت شهر یکی از روش های جلب افکار عمومی و مورد حمایت قرار گرفتن از سوی توده های مردم می باشد. اما این اعتراضات هنگامی موفق تر خواهند بود که کارگران در واحدهای صنعتی مختلف پشتیبان مبارزۀ یکدیگر باشند و اتحاد و همبستگی طبقاتی خود را در چندین کارخانه و یا حداقل در یک رشتۀ صنعتی به نمایش بگذارند.
شرط پیروزی کارگران گروه ملی فولاد اهواز همراهی و پشتیبانی سایر کارگران در کارخانۀ لوله سازی، درکارخانه نورد کاویان، در ملی حفاری، در شهرداری ها، در شرکت توسعه نیشکر هفت تپه، در پتروشیمی ها، در پروژهای پارس جنوبی، در شرکت گاز و شرکت نفت است. زیرا کارگران این واحدهای صنعتی دارای همین خواست ها هستند و از عدم دست یابی به همین خواست ها رنج می برند. طبقه کارگر در مبارزه برای به دست آوردن مطالبات خود، لازم است که در هیئت یک طبقۀ دارای انسجام و آگاهی از مبارزۀ طبقاتی، حضورداشته باشد. طبقۀ کارگر باید با سیاست مستقل و سازمان های مستقل خود وارد ِ عمل، به ویژه وارد ِ میدان مبارزه سیاسی شود. این طبقه در مبارزۀ خود به ضد نظام سرمایه داری باید بتواند حلقۀ اتحاد طبقاتی ِ خود را گسترده تر کند و وسع ترین توده های مردم را به گرد خواست هایی که منافع مشترک آنهاست متحد کند. طبقۀ کارگر باید آگاهی و چشم انداز روشنی از مطالبات و اهداف آینده خود داشته باشد و این آگاهی و چشم انداز و راه دست یابی بدان را به توده های وسیع مردم نشان دهد.

کارگران پروژه های پارس جنوبی

جمعی از کارگران پتروشیمی های منطقه ماهشهر و بندر امام

فعالان کارگری جنوب

فعالان کارگری شوش و اندیمشک

جمعی از کارگران محور تهران - کرج

مرداد ١٣٩٦

******************

زنده باد اتحاد سراسری بازنشستگان ایران

  بازنشستگان در۳۱ مرداد فراخوان تجمعی اعتراضی داده اند. آنها برای اعلام خواسته های خود، که مدتهاست برای آن مبارزه می کنند، قصد دارند بار دیگر متحد و یکپارچه به خیابان بیایند و فریاد اعتراض شان را برای احقاق حقوق خود که مجریان امور در دستگاه دولت، از آن محرومشان ساخته اند بلند کنند. بازنشستگان اغلب، به عنوان کارگر و کارمند، مزدبگیرانی هستند که پس از۳۰سال خدمت در نظام مبتنی بر استثمار و ستم طبقۀ سرمایه دار در مراکز تولیدی و یا خدماتی توان جسمی و فکریشان تحلیل رفته است. نظام کار مزدی در طول ۳۰ سال نیروی کار شاغلان را به کمترین بهایی در اختیار گرفته و فقر را بر آنان تحمیل کرده است. حال مقامات حاکم می خواهند در دوران بازنشستگی هم فقر و محرومیت به طور مضاعف بر آنان تحمیل شود.
ما می گوئیم: بازنشستگان نباید پس از پایان دورۀ اشتغال خود دغدغۀ تأمین هزینه زندگی - هزینه مسکن و درمان، بهداشت، پوشاک، مسافرت و تحصیل فرزندان خود – داشته باشند. مستمری و حقوق بازنشستگی آنها باید هزینه زندگی خانواده شان را تأمین کند. اعتراضات خستگی ناپذیر بازنشستگان پاسخ اِعمال تبعیض و ستم طبقاتی دستگاه دولت و ارگان های متولی اموربازنشستگان است. اجرای قوانین به نفع بازنشستگان و پرداخت مستمری حداقل ۴ میلیون تومان در ماه، داشتن بیمه همگانی و درمان رایگان جزء حقوق اولیه همۀ بازنشستگان است. اداره و نظارت بر صندوق های بازنشستگی از طریق اعضای هر صندوق باید انجام شود. بازنشستگان معترض نباید تحت هیچ گونه فشارهای امنیتی، پیگرد پلیسی و قضائی قرارگیرند.
ما ضمن دفاع از خواسته های بازنشستگان، با شعار اتحاد مزدبگیران و بازنشستگان در روز۳۱ مرداد در میان تجمع بازنشستگان خواهیم بود.

زنده باد اتحاد و همبستگی همه نیروهای اجتماعی زیر ستم سرمایه داری:

کارگران صنعتی، کشاورزی و خدماتی، معلمان، پرستاران،

بازنشتگان، دانشجویان و دانش آموزان طبقات فرودست پرتوان باد اتحاد بازنشستگان!

کارگران پروژه های پارس جنوبی

جمعی از کارگران پتروشیمی های منطقه ماهشهر و بندر امام

فعالان کارگری جنوب

فعالان کارگری شوش و اندیمشک

جمعی از کارگران محور تهران - کرج

١٦مرداد ٩٦

Kargaran.parsjonobi@gmail.com