سودآفرینان سرمایه، قربانی می شوند
بار دیگر آتش سوزی در کارخانه تولید لباس در بنگلادش
بار دیگر طومار زندگی ١١٢ کارگر در هم پیچیده شد. آتش سوزی در شیفت شب شنبه ٢۴ نوامبر در کارخانه ای متعلق به Tazreen Fashion Lid. در منطقه صنعتی حومه داکا آغاز شد و در ساعت ۵:۵٠ صبح یکشنبه به کنترل در آمد. کارگری تعریف می کند که با بلند شدن آژیر خطر خواستم از ساختمان بگریزم مدیر جلویم را گرفت و گفت اتفاقی نیفتاده بسرکارت برگرد. اما بزودی متوجه شدیم که دروغ می گوید وقتی به طرف خروجی رفتیم دیدیم آن را از بیرون مسدود کرده اند دیگر دیر شده بود. آتش سوزی از طبقه هم کف که انبار کالا بود شروع شد و بسرعت به طبقات بالا سرایت کرد. او خود را از پنجره طبقه دوم به بیرون پرتاپ کرد و مصدوم نجات یافت اما ١١٢ کارگر که اکثریت آن ها را زنان تشکیل می داد در آتش سوزی جان باختند و یا به ذغال تبدیل شدند. عده ای نیز با درجات مختلف سوختگی در بیمارستان بستری هستند. اداره آتش نشانی منطقه می گوید ما در محل کارخانه حاضر شدیم اما در کارخانه امکانات خروج اضطرای وجود نداشت و معبری برای ورود به طبقات بالا پیدا نمی کردیم. ٦٩ جسد تنها در طبقه دوم پیدا شد و واقعا معلوم نیست که آیا قربانیان همین ١١٢ کشته باشند.
کارخانه ٨ طبقه دو سال پیش ساخته شد و ١۵٠٠ کارگر دارد و فروش سالیانه اش ٣۵ میلیون دلار است. با توجه به این که حداقل دستمزد ماهانه در بنگلادش تنها ٣٧ دلار است سهم کارگران از این فروش یعنی سرمایه متغیر بکار رفته در این کارخانه برای این سال تنها اگر با خوشبینی بگوئیم که همه این کارگران از حداقل دستمزد برخوردار بوده اند که نبوده اند، ماهانه ۵۵.۵٠٠ دلار و سالانه مبلغ ٦٦٦.٠٠٠ دلار می شود یعنی اندکی بیش از یک هفتادم فروش سالانه که بیانگر درجه ی بالای استثمار نیروی انسانی است. در بنگلادش ۴٠٠٠ کارخانه تولید لباس وجود دارد که کارگرانش کمترین دستمزدها را دریافت می کنند و مهمترین عاملش نیز درصد بالای کارگران زن و تبعیض جنستی است در حقیقت می توان گفت که نیروی کار این صنعت در بنگلادش تقریبا زنانه است. اکثر این کارخانه ها از نظر شرایط ایمنی در وضعیتی اسفبار قرار دارند و به دلیل وجود فساد مالی و رشوه و ارتشا در جامعه، سرمایه داران بنگلادش از سرمایه گذاری در زمینه شرایط ایمنی و کلا بهبود شرایط کار بدون واهمه از مورد سئوال و مواخذه قرار گرفتن، طفره می روند. در حقیقت این همان نکته ای است که سبب می شود سرمایه در این گونه کشورها بدون داشتن ترکیب ارگانیک بالا تنها با بکار گرفتن نیروی کار ارزان و ساعات کار طولانی و شدت استثمار غیر قابل تصور شیره جان کارگران را با عنوان سود بمکد و درشیشه کند. به همین دلیل است که بطور دائم کارخانه ها تعدادشان افزوده می شود. این کارخانه ها برای کنسرن های عظیم بین المللی از جمله H&M, Marks Spencer, Tesco, JC Penny Primark,,,C&A, Carrefour, KIK and Walmart, و برای سراسر دنیا تولید می کنند. وقتی به توزیع سود حاصله بین عوامل مختلف نگاه کنیم خواهیم دید که این شرکت های بین المللی با داشتن بالاترین سهم در این توزیع چگونه در ارزش اضافی تولید شده توسط کارگران بی حق و حقوقی چون این کارگران سهیم هستند. البته هرچه حق و حقوق کارگران بی رنگ تر باشد سهم این شرکت ها و نیزهمکاران محلی شدن و واسطه های تجاری نیز بیشتر خواهد بود. و البته که این رابطه ای دوسویه است. بنگلادش بعد از چین دومین صادر کننده منسوجات و لباس به سراسر دنیا و به ویژه آمریکای شمالی و کل اروپا است. سهم این صنعت در صادرات بنگلادش که در سال ٢٠٠۵ مبلغ ۵ میلیارد دلار بود در سال ٢٠١١ به ١٨ میلیارد دلار رسید، به بیانی بیش از ٣٠٠% رشد داشته است.
باری مرگ کارگران همچون زندگی شان نه برای دولت سرمایه داری و نه سرمایه و سرمایه داران ارزشی ندارد. کارگران تنها برای تولید ارزش اضافی یا به بیان سرمایه داری سود، دارای ارزش هستند. به همین سبب بارها و بارها شاهد این حوادث ناگوار هستیم. حتی یک روز بعد از این واقعه دوباره در همین منطقه آتش سوزی ای دیگر رخ داد که خوشبختانه بموقع تحت کنترل در آمد. سخنگوی گروه توبا که یک گروه بزرگ صادر کننده لباس از بنگلادش به سراسر دنیاست و کارخانه تازرین نیز متعلق به آن است روز یکشنبه اعلام کرد که به خانواده هریک از کشته شدگان مبلغ ١٢۵٠ دلار غرامت خواهد پرداخت! از سال ٢٠٠٦ تا کنون ۵٠٠ کارگر این صنعت در بنگلادش در اثر آتش سوزی جان خود را از دست داده اند. درست چنین واقعه ای در سپتامبر ٢٠١١ در کارخانه جین در پاکستان که برای KIK تولید می کرد و منجر به مرگ ٣٨٠ کارگر شد اتفاق افتاد و به خانواده کشته شدگان مجموعا ۵٠٠.٠٠٠ دلار یعنی به هرخانواده ١٦٠٠ دلار پرداخت شد. می بینیم که سال بسال این ارزش پایین تر می آید. جان کارگر ارزان ارزش چندانی ندارد و با وجود خیل میلیونی بیکاران، بی سروصدا کارگرانی ارزان تر از آن ها بکار گمارده خواهند شد. کارگرانی بدون قرار داد کار یا با قرارداد سفید امضا شده بدون بیمه بهداشتی، بدون بیمه بازنشستگی و بدون بیمه حوادث و لازم نیست سرمایه برای حفظ جان کارگران حتی برای ساختن پله های خروج اضطراری در ساختمان های چندین طبقه به هدر برود. این سرگذشت طبقه کارگری است که دست و پا بسته بدام سرمایه اسیر است. به آگاهی طبقاتی برای متشکل کردن خود در مقابل سرمایه دست نیافته است. با وجودی که میلیون ها عضو دارد درمقابل سرمایه تنهاست و سرکوب می شود، شیره جانش مکیده می شود و طومار زندگی اش این گونه با ١٢۵٠ دلار برای همیشه بسته می شود. امروز بیش از ١۵٠٠ کارگر بنگلادشی منطقه صنعتی حومه داکا بعنوان اعتراض خیابان های منطقه و یک بزرگراه را مسدود و کارخانه را سنگباران کردند و خواهان رسیدگی قضایی به مساله کشته شدن ١١٢ کارگر و ناامنی محیط کار شدند. برای مقابله با سرمایه تنها اعتراضی یک یا چند روزه کافی نیست. پرتاپ سنگ نیز دردی را درمان نخواهد کرد. مشکل نه از ساختمان کارخانه که از ساختار سیستم سرمایه داری است و برای مقابله با سیستمی سازمان یافته باید مبارزه نیز سیستم داشته و سازمان یافته باشد. همان گونه که سرمایه خون آشام شیره جان کارگران را می نوشد کارگران نیز باید شیره جان سرمایه را هدف قرار دهند.
فریده ثابتی - نوامبر ٢٠١٢