نظام سرمایه در بحرانی عمیق گیر کرده است. سرمایه داران حمله به سطح معیشت و امکانات کارگران و خانواده هایشان را تنها راه نجاتی میدانند تا بلکه به کمک آن نظام شان را از گل بحران بیرون بکشند. از سال ٢٠٠٨ که بحران کنونی سرمایه داری تشدید شده دهها میلیون کارگر بیکار شده اند. از میزان دستمزدهای شاغلها کاسته شده و ساعات کاری آنها افزایش پیدا کرده است. در نتیجه این اوضاع، میلیونها خانواده کارگری قادر به پس دادن وام خانه هایشان نشده و از طریق قوه قهریه دادگاهها از مسکن های خود رانده شده و در اطراف شهرها اسکان کرده اند. در این مدت سرمایه داران فرصت را غنیمت شمرده و کوشیده اند حاصل دهها سال مبارزه کارگری در کسب امکانات گوناگون را از طبقه کارگر پس بگیرند. عمر کاری اضافه شده است و از میزان حقوق بازنشستگی کم شده است. امکانات تحصیل و استفاده از بهداشت برای طبقه کارگر و فرزندانشان کاهش پیدا کرده است. حق مسکن و بیمه بیکاری و سایر بیمه های اجتماعی کاهش پیدا کرده و یا قطع شده اند. مخارج تامین ایمنی در محیط کار کاهش داده شده و تندرستی و جان زنان و مردان کارگر در خطر بیشتری قرار گرفته است. دولتهای سرمایه داری تمام این اجحافات را تحت عنوان "سیاست ریاضت اقتصادی" پیش برده اند. آنها در مقابل تریلیونها دلار از پول مالیات دهندگان را به جیب سرمایه دارانی سرازیر کرده اند که مسبب تشدید بحران کنونی هستند. این دولتها به دلیل دادن آن پولها و نگرفتن مالیات از مجتمعهای مالی و صنعتی و مولتی میلیونرها و میلیاردرها دچار کسر بودجه و قرض های کلان شده اند. آنها همین قرض ها را نیز بهانه کرده و روز به روز حمله به سطح معیشت و دستاوردهای طبقه کارگر را شدیدتر کرده اند. در کنار این مصائب، از آنجا که بحران کنونی با رکود همراه است. کالاهای مورد نیاز طبقه کارگر روز به روز گرانتر هم شده است و درآمد حاصل از این گرانی ها به جیب صاحبان سرمایه رفته است. آخرین آمارها نشان میدهد که بخشش مالی و مالیاتی دولت در کنار سودهای باد آورده سبب شده تا بر ثروت سرمایه داران بزرگ افزوده شود. طبقه کارگر اروپا، که در دل بحران قرار گرفته و بیشترین ضربه را از حملات بیرحمانه سرمایه داران و دولتشان خورده اند در مقابل این اجحافات ایستاده اند. مدتهاست کارگران در کشورهای اروپائی در مقابل "سیاست ریاضت اقتصادی" و ریختن پول مالیات دهندگان به جیب سرمایه داران اعلام جنگ کرده اند. آنها با اعتصابات عمومی، تظاهراتها، راه پیمائیها، گردهمائیها، حمله به مراکز تجمع سیاستمداران حلقه به گوش سرمایه داران و تعرض به پلیس سرمایه این جنگ را پیش برده اند. حلقه ای از این جنگ طبقاتی در چهارشنبه ١۴ نوامبر خود را نشان داد. در این روز میلیونها زن و مرد کارگر و مردم آزاده در شهرهای ٢٣ کشور اروپائی و در راس همه آنها کشورهای اسپانیا، یونان، پرتقال و ایتالیا در اعتصابات عمومی گسترده، تظاهرات و راه پیمائیهای بزرگی شرکت کردند. در این کشورها تظاهر کنندگان و بویژه جوانان حملات پلیس را با حمله متقابل پاسخ گفتند. این اعتصابات توسط کنفدراسیون اتحادیه های کارگری اروپا سازمان داده شد. سران این کنفدراسیون در واقع در زیر فشار توده های کارگر دست به چنین کاری زدند. آنها کوشیدند تا شعار ها را در محدوده اعتراض به سیاست اقتصادی، تامین شغل و بالا بردن قدرت خرید کارگران نگهدارند. اما کارگران آگاه در تجمعات خود، شعارهائی علیه ساختار نظامهای سرمایه داری و دولتهایشان سر دادند.
کارگران ایران ضمن ستایش از روحیه رزمنده کارگران در کشورهای مورد اشاره، تلاش خواهند کرد تا از تجربه مبارزاتی آن همطبقه ایهای مبارز، درسهای لازم را فرابگیرند.
محمود صالحی - ٢٦ آبان ١٣٩١