در صدر اخبار سرکوب رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی صدور شلاق و زندانهای طولانی مدت فعالین کارگری و حامیان همراه حرکت شورایی کارگران نیشکر هفت تپه قرار دارد. اسماعیل بخشی، محمد خنیفر، سپیده قلیان ، عسل محمدی، امیر امیرقلی، امیرحسین محمدی و ساناز اللهیاری بعد از ماهها شکنجه در سیاهچالهای رژیم اسلامی توسط ضابطه دستگاه سرکوب - قوه قضائیه رژیم به ریاست ابراهیم رئیسی از اعضای برگزیده خمینی جلاد درهیئت مرگ جمهوری اسلامی به شلاق و بیش از یک قرن زندان محکوم شده اند. هنوز حکم بیدادگاه رژیم دررابطه با کارگر بازنشسته نیشکر هفت تپه، علی نجاتی که با حرکت شورایی همکارانش همراهی داشت نا مشخص است.
هربار که بحران اقتصادی - سیاسی رژیم اسلامی شدت بیشتری میگیرد سرکوب فعالین جنبش کارگری هم با حدت بیشتری رخ مینماید. کشاکش اخیر مابین امپریالیسم آمریکا و متحدین اش - دولتهای مرتجع شیوخ منطقه و دولت فاشیست اسرائیل - از یکطرف و رژیم سرمایه داری اسلامی از طرف دیگرجهت سهم خواهی بیشتر در خاورمیانه که در جریان است و زندگی توده های مردم کارگر را به سراشیب نابودی کشانده است مبتنی بر سرکوب جنبش کارگری از فاز جدید شدت یافتن بحران اقتصادی - سیاسی رژیم اسلامی ناشی میشود. باید توجه داشت رژیم بحران زای سرمایه داری اسلامی چه به لحاظ بحرانهای ناشی از تضاد ذاتی شیوه تولید سرمایه داری و چه به لحاظ ماهیت سیاستهای ماجراجویانه توسعه طلبانه اش تا زمانی که سرنگون نشده است ادامه دارد و بار بحران اقتصادی در هر فاز سیاسی اش که بر توده های میلیونی تحمیل میشود با شدت سرکوب طبقه کارگر و توده های ستمدیده همراه میباشد. زیرا اگر به مبارزات کارگری در همین دو دهه گذشته که هر روزه به اشکال مختلف ادامه یافته و زمین را زیر پای رژیم داغ نگه داشته است و هنوز بعلت فقدان سازمانیابی سراسری و شورایی مبتنی بر مضمون ضد سرمایه داری ونیز نقش مخرب رفرمیسم نتوانسته بر خرمن عمر رژیم سرمایه داری اسلامی آتش اندازد، به چرایی احکام جنایتکارانه علیه فعالین کارگری پی برده میشود. باید در نظر داشت که اسارت ، شکنجه و احکام شلاق و زندانهای طویل المدت فعالین کارگری علیه تمامی آحاد طبقه کارگر وهر انسان آزادیخواهی است که درجهنم جمهوری اسلامی بسر می برد.
اطلاعیه های کلیشه ای «محکوم میکنیم» هیچ راهبرد عملی را دربر نمیگیرد و بیشتر به ریشخند گرفته میشود. حمایت از فعالین کارگری باید یک واقعیت جنبشی و جزء مبارزه طبقاتی کارگران شود. در دیماه سال گذشته که کارگران نیشکر هفت تپه با رویکرد شورایی، اعتصاب را خارج ازمحدوده کارخانه در شهر شوش تداوم دادند حمایت عملی سکنه زحمتکش شهر را بدنبال داشت و به شهرهای دیگر نیزسرایت کرد و ازجمله فعالین معترض دانشجویی به صف حمایت کنندگان از اعتصاب هفت تپه پیوستند. در حال حاضر مبارزات کارگری در نیشکر هفت تپه، فولاد اهواز، هپکو و آذرآب اراک و نیز کنتور سازی قزوین در جریان است که میتوانند ضمن همبستگی مبارزاتشان و فراخوان به هم طبقه ایها در بخشهای صنایع نفت، پتروشیمی ها، آب و برق، ماشین سازی ها، حمل و نقل و ترانسپورت و دیگرمراکز کار و فعالیت ، تدارک اعتصاب سراسری علیه احکام فعالین کارگری را به پیش ببرند و آزادی بدون قید و شرط آنها و دیگر زندانیان سیاسی را بدور از هرترفند قوه قضائیه خواستار شوند. راهکار رهایی از بن بست اعتراضات کارگری که بیش از دو دهه هر روزه ادامه داشته است و حتی خواستهای نازل مثل حقوق های معوقه را نتوانسته تحقق ببخشد ، به گسست از توهمات رفرمیستی که در راه حلهایی مثل طومار نویسی، مراجعه به نهادهای رژیم اسلامی و نظیر اینها بازتاب میابد بستگی دارد . به یاد داشته باشیم که دردیماه سال قبل، وقتی اسماعیل بخشی در اجتماع اعتراضی کارگران درصحبت هایش اشاره کرد که “خودمان می رویم توی مدیریت می نشینیم و هفت تپه را اداره می کنیم ” مورد حمله گرایش رفرمیسم با جلوافتادن رضا رخشان مسئول سابق سایت سندیکای هفت تپه که دررکاب خانه کارگریها به حساب میاید قرار گرفت و اورا متهم کرد که از " تصرف کارخانه " حرف زده است. درصورتیکه سخن اسماعیل بخشی نشانی از تعرض به حریم "مقدس" مالکیت سرمایه داری را بازتاب نمیداد. بطورقطع، باید اقرار کرد که اگرطبقه کارگر جنبش شورایی سراسری خود را سازمان بدهد ، میبایست به خاطر تأخیر درانجام این " اتهام" بعنوان یک تاکتیک ضد سرمایه داری علیه اساس استثمارش توسط سرمایه یعنی کارمزدوری، اعتراف نماید. جایگزینی راه حلهای توهم آفرین رفرمیستی با راهبرد رادیکال کارگری ازجمله اعتصاب به ویژه اعتصاب سراسری، به هر اندازه اتفاق افتد پاسخ مناسبی به دستگاه سرکوب رژیم است. نباید فراموش شود در همان اعتصاب دیماه کارگران نیشکر هفت تپه، گرایش رفرمیسم توانست درپایان دادن به اعتصاب بدون تحقق خواستها وایجاد تفرقه در بین کارگران پس از فرصت سرکوبی که رژیم پیدا کرد و همکاری در تشکیل شورای اسلامی، نقش مخرب خود را ایفا کند.
بنابراین، مقابله با راهکارهای گرایش رفرمیستی تا سرمایه داری سلطه دارد درمبارزات طبقه کارگر بخصوص ازجانب فعالین کمونیست جنبش کارگری امریست که نباید فراموش شود. زیرا که رفرمیسم یک گرایش بورژوایست و زمینه نفوذ در جنبش کارگری برایش فراهم است تا جنبش کارگری را تحت کنترل درآورد و به سازش طبقاتی بکشاند واز رشد رادیکالیسم واستقلال طبقاتی جلوگیری نماید. روشن است که هرچه سطح آگاهی طبقاتی ارتقاء بیابد ازدامنه نفوذ گرایش رفرمیسم کاسته میشود و قدرت مانورش کاهش میابد. درطی اعتصاب دیماه هفت تپه، وزارت اطلاعات و کل نیروی سرکوب رژیم که درکمین فرصت لحظه شماری میکرد آنچه مانع یورش آنها میشد ادامه اعتصاب وخارج شدن از درون کارخانه وکشاندن اعتصاب در سطح شهرشوش ودرپی آن حمایت توده مردم زحمتکش شهراز مبارزه متحدانه کارگران بود.
این امر بدیهی است که به هرسطحی که اعتراضات سراسری شود، حمایت مردم ستمدیده بیشتری را بدنبال خواهد داشت و رژیم اسلامی عقب خواهد نشست، بویژه که به شکل اعتصاب پیش برده شود.
بیژن شفیع - سپتامبر ٢٠١٩