در محکومیت تهدیدات جمهوری اسلامی برای خلعسلاح نیروهای اپوزیسیون مستقر در کردستان عراق!
در آستانه سالگرد قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی که آغازگر جنبش انقلابی سراسری شد، رژیم جمهوری اسلامی در هراس از شعله ور شدن دوباره اعتراضات توده ای و در ادامه اعمال تروریستی بار دیگر تهدیدات خود برای خلع سلاح نیروهای اپوزیسیون مستقر در کردستان عراق را از سر گرفته است. رژیم جمهوری اسلامی از برپا کردن این جار و جنجال تبلیغاتی و تهدید به موشک باران اردوگاههای نیروهای اپوزیسیون و تعیین ضرب العجل برای خلع سلاح این نیروها اهداف چند گانه ای را تعقیب می کند. رژیم اسلامی درمانده و عاجز در برابر تداوم مبارزات و جنبش های اعتراضی در داخل ایران در تلاش است اذهان عمومی در ایران و منطقه را از تداوم خیزش انقلابی منحرف و به بحران آفرینی در بیرون از مرزهای ایران جلب نماید. در حالی که یکی از جلوه های شکوهمند مبارزات مردم کردستان در این دوره اتحاد و همبستگی با جنبش انقلابی در سراسر ایران بوده است، رژیم اسلامی با دروغ پردازی و اهدافی تفرقه اندازانه می خواهد جنبش اعتراضی و توده ای در کردستان را از جنبش سراسری جدا کرده و آن را نتیجه فعالیت وتحرک نظامی نیروهای مستقر در کردستان عراق معرفی نماید.
رژیم جمهوری اسلامی در حالی که در رقابت با قدرت های رقیب منطقه ای موقعیتش در خاورمیانه تضعیف شده است می خواهد با تکیه بر نفوذی که بر گروه های اسلامی شیعه سهیم در ساختار قدرت در عراق و حشد الشعبی دارد این شکست ها را تا حدودی جبران کند. از این روی طی قراردادی زمان بندی شده با دولت مرکزی عراق برای خلع سلاح نیروهای اپوزیسیون در اقلیم کردستان تلاش دارد با سیاست تجاوزکارانه، دامن زدن به تروریسم و مداخله گری ها و با بی ثبات کردن بیشتر منطقه خود را برای دوره جدید از جدال و کشمکش در عراق و منطقه آماده کند.
تردیدی نیست رژیمی که تنها با اتکا به سرکوب و اقدامات تروریستی و تجاوزکارانه اش سر پا ایستاده در این پروژه شوم نیز شکست خواهد خورد. بحران های عمیق اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در جامعه، که ایران را به سوی انفجاری ساختار شکن برده از یک طرف و رشد و تعمیق مبارزات کارگران، زنان، دانشجویان، فرهنگیان، بازنشستگان و سایر جنبش های اجتماعی از طرف دیگر، امان این را به رژیم ترور و اعدام نخواهد داد تا با توسل به خلع سلاح نیروهای اپوزیسیون از مهلکه ای که گریبانش را گرفته است، خلاصی یابد.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست تهدیدات قلدرمنشانه رژیم اسلامی را بر علیه نیروهای اپوزیسیون، پناهندگان و مردم زحمتکش نوار مرزی کردستان عراق قویا محکوم می کند و از همه نیروهای آزادیخواه و انقلابی درخواست می کند که با پشتیبانی و همگامی با جنبش های اجتماعی در ایران که “پاشنه آشیل” این رژیم رو به زوال است، صدای مبارزات انقلابی توده های بپاخاسته کار و زحمت را به هر شکل ممکن از قبیل اعتصاب و اعتراضات خیابانی در سالگرد خیزش انقلابی شهریور ماه رساتر سازند.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست از نیروهای جنبش سوسیالیستی و نیروهای پیشرو و ترقی خواه در کردستان عراق انتظار دارد که با دامن زدن به فعالیت تبلیغی و روشنگرانه در مورد ماهیت ارتجاعی سیاست ها و اهداف جمهوری اسلامی، هزینه سیاسی این اعمال جنایتکارانه و تروریستی را سنگین تر کنند.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادى! زنده باد سوسياليسم!
۱۵ شهریور ۱۴۰۲ - ۶ سپتامبر ۲۰۲۳
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست،اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،
حزب کمونیست کارگری ایران-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
**************
اطلاعیه علیه سرکوب و پادگانی شدن فضای سیاسی جامعه
علیه سرکوب و پادگانی شدن فضای سیاسی جامعه
تهاجم رژیم کشتار به زنان، فعالین جنبش انقلابی،
خانوادههای جان باختگان و دانشگاهیان را محکوم میکنیم
درآستانه سالروز جنبش انقلابی توده های مردم ایران، جمهوری اسلامی تهاجم همهجانبه و فزایندهای را به زنان، فعالین جنبش انقلابی و جنبشهای اجتماعی، خانوادههای جان باختگان، دانشجویان و اساتید مترقی دانشگاهها تشدید و فضای سیاسی جامعه را پادگانی کرده است.
تهاجم به زنان و مقاومت علیه حجاب اسلامی
در شرایطی که زنان همچنان جسورانه علیه حجاب اسلامی مبارزه میکنند، رژیم، قوانین ضد زن را افزایش داده، اوباشان حزب اللهی، دستگاه کنترل و سرکوب را به جان زنان انداخته است، اما تاکنون نتوانسته مبارزه زنان را در هم بشکند. مقاومت و مبارزه زنان در برابر تهاجمات افسارگسیخته رژیم به امری روزمره و فراگیر بدل شده است.
دستگیری فعالین جنبش انقلابی و کنشگران جنبشهای اجتماعی
تا کنون هزاران فعال جنبش انقلابی، و کنشگران جنبشهای اجتماعی در سراسر جامعه دستگیر و یا به مراکز قضایی و پلیسی احضار شدهاند. طی هفت ماه گذشته، تنها در کردستان بیش از هفتصد نفر دستگیر و به زندان انداخته شدهاند. بسیاری از نهادها، گروههای شغلی و اجتماعی که در جنبش انقلابی نیمه دوم سال گذشته مشارکت و یا با آن همبستگی داشتهاند، مدام تهدید میشوند. از جمله کارگران صنعتی و خدماتی واحدهای تولیدی مختلف، معلمان، کارکنان خدمات درمان و بهداشت و بازنشستگان، همچنین صدها دانشجو و استاد دانشگاه نیز اخراج، تعلیق و بخشی از کسبه نیز به تعطیلی واحد شغلی خود تهدید شدهاند. رژیم همه ابزارهای سرکوب و تهدید را برای کنترل اوضاع سیاسی و علیه شعلهور شدن جنبش انقلابی بهکار گرفته است. با این همه اعتراض، مبارزه و مقاومت در متن جامعه ادامه داشته و از هر روزنهای سربلند میکند و در این فرآیند پر تپش و باوجود دستگیریهای گسترده بازهم فعالین نوینی به جنبشهای سیاسی و اجتماعی میپیوندند و امکان پویش جنبش انقلابی را افزایش میدهند.
دستگیری و تهدید خانواده جان باختگان
خانوادههای جان باختگان همانند همه دوران این رژیم جنایتکار یکی از کانونهای تداوم جنبش انقلابی و گسترش دادخواهی بوده و هستند. رژیم اسلامی بیشرمانه خانوادههای جان باختگان را دستگیر، تهدید و سرکوب کرده و یا مورد آزار و اذیت قرار میدهد. رفتار جمهوری اسلامی با خانواده جان باختگان، یادآور رفتار فاشیستی و قرون وسطایی رژیم در دهه خونین شصت است. اگرکشتار دهه خونین شصت یکی از گستردهترین کشتار دستهجمعی در زندانها بود که در سکوت مطلق داخلی و جهانی انجام گرفت و خانواده زندان سیاسی در آن دوران سرد و سیاه ستونهای اصلی جنبش دادخواهی را ایجاد نمودند، مقاومت و مبارزه خانوادهها در شرایط کنونی، همچنان ادامه داشته، تا جاییکه پایههای اجتماعی جنبش دادخواهی را گسترش داده و مستحکمتر کرده است.
جنبش دانشجویی و دانشگاهیان
در چند ماه گذشته صدها فعال جنبش دانشجویی دستگیر، اخراج و تعلیق شدهاند. رژیم با اعزام اوباش و نیروی سرکوب، دانشگاه را پادگانی نموده و عملا فضای کنترل و سرکوب را در دانشگاه افزایش داده است.
صدها استاد مترقی و آزاد اندیش دانشگاه که با اعتراضات دانشجویی و جنبش انقلابی مردم ایران اعلام همبستگی کردهاند، اخراج و تعلیق شده و با افراد وابسته به رژیم جایگزین میشوند. ابعاد تهاجم رژیم به دانشجویان و اساتید دانشگاه، چنان گسترده است که با ضد انقلاب فرهنگی رژیم در اردیبهشت سال ۵۹ تداعی میشود. این تهاجم گسترده نه تنها نشانه عقبماندگی رژیم بلکه تلاش حاکمیت برای بقا به بهای انهدام علم و دانش در جامعه است.
کارگران، زحمتکشان!
انسانهای شریف و آزاده!
جمهوری اسلامی، به عنوان حکومتی که در آن دین و دولت به عریان ترین شکل ممکن با هم ادغام شده است، حکومت فقر، فلاکت و استبداد است. حکومتی که شکاف طبقاتی، انواع سامانههای ستمملی و اتنیکی، جنسی و جنسیتی و اشکال گوناگون تبعیضها را ژرفتر کرده است. یک رژیم ضد زن، ضد دانش و پژوهشهای علمی، و مخالف توسعهی آزادی در مراکز دانشگاهی است. این رژیم به دلیل ماهیت ارتجاعی و واپسگرایانهاش، دشمن آزادی و فرهنگ پیشرو است که تنها به اتکای گسترش دستگاه سرکوب ماندگار بوده است. رژیم کشتار، ادعا کرده که به دنبال بازگشت “خدای دهه شصت” یعنی تکرار سرکوب و جنایتهای دهه خونین شصت است. سودای بازگشت به این دهه، یعنی گسترش بذر نومیدی و ایجاد سکوت قبرستانی در جامعه، آرزوی پوچی است که بر بستر برآمد جنبش انقلابی توده های مردم ایران به کابوس جمهوری اسلامی بدل شده است. در پرتو رشد جنبش از پائین و امید به مبارزه و مقاومت در جامعه، بازگشت به آن سالهای وحشت و مرگ، دیگر امکان پذیر نیست و جمهوری اسلامی تنها جسد خدای آنسالها رابردوش میکشد.
در این شرایط حساس و متلاطم، لازم است از مبارزات زنان، فعالین جنبشهای کارگری، بازنشستگان، معلمان، کنشگران سیاسی و اجتماعی و نیز دانشجویان و استادان تعلیقی، زندانی و اخراجی، همه جانبه دفاع کنیم. با سازماندهی و سازمانیابی مبارزاتی تودههای مردم و در مرکز آن جنبش طبقاتی کارگران در ابعادی سراسری، تهدیدها و سیاست سرکوب رژیم را خنثی نموده و راه را برای بهزیر کشیدن جمهوری اسلامی هموار کنیم. با همبستگی مبارزاتی امیدها برای برقراری جامعهای آزاد و برابر و محو هر گونه ستم، تبعیض، استثمار و شکوفایی دانش، فرهنگ و حرمت انسانی را افزایش دهیم.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
۲۰.۰۸.۲۰۲۳/هفتم شهریور ۱۴۰۲
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست،اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،
حزب کمونیست کارگری ایران-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
**************
در سالگرد قتل مهسا(ژینا) امینی به پیشواز
سالروز خیزش انقلابی ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ برویم!
سلطه زن ستیزی و حجاب اسلامی، اعدام، فقرو اختناق را بزیر بکشیم!
از امروز تا بیست و پنج شهریوردر گرامیداشت همه جانباختگان راه آزادی و برابری و در دفاع از مباررزات سراسری مردم در ایران فعالانه حضور یابیم.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست با برگزاری سمینارها، فراخوان به آکسیونهای اعتراضی در میادین شهرها در اروپا، ایجاد پانلهای سیاسی در تلویزیون کانال شورا شما را به شرکت و پشتیبانی از اعتراضات زنان، کارگران، جوانان و همه اقشار انقلابی درگیر مبارزات یکساله اخیر در ایران فرا می خواند. دوره انقلابی مدتهاست که آغاز شده است و مبارزات سازمانیافته و در صحنه خیابانها، جلو زندانها و در محیط های کارگری تا پایان دادن به عمر ننگین این رژیم وحشی ادامه دارد. برای همبستگی و پیوستن به برنانه های ما مدیا و کانال شورا را دنبال کنید.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی!
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم!
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست،اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،
حزب کمونیست کارگری ایران-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
**************
صدای اعتراض بازنشستگان باشیم
اعتراضات بازنشستگان نماد تداوم و پیوستگی در مبارزه ضد سرمایه داری است
“فقط توی خیابون بهدست میاد حقمون” یکی از محوریترین شعارهای اعتراضی بازنشستگان است که صدای آن چندی است در خیابانهای اغلب شهرهای ایران طنین انداخته است. اگر در دورههای گذشته عموما بازنشستگان تامین اجتماعی تحت عنوان یکشنبههای اعتراضی مطالبات برحق خود را در کف خیابانها فریاد میزدند، در هفتههای گذشته بازنشستگان مخابرات و بازنشستگان کشوری(فرهنگی) نیز در روزهای دوشنبه و سه شنبه به اعتراضات پیوستهاند. توالی و تداوم روزهای یکشنبه، دوشنبه و سهشنبههای اعتراضی بازنشستگان و نیز حضور فزاینده زنان، نشانه اراده خستگی ناپذیر آنها برای تحقق خواستهایشان است.
در روزهای گذشته بازهم بازنشستگان برای افزایش حقوق با توجه به رشد نجومی قیمتها و نیز تهاجم رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی به سطح معیشت شان و طرح دولت برای دستبرد مجدد به صندوقهای بازنشستگی و ادغام آنها جهت تامین کسری بودجه، در شهرهای مختلف از جمله کرمانشاه، شوشتر، اهواز، اصفهان و … تجمعهای اعتراضی برپا کردند. وزیر کار و استثمار جمهوری اسلامی ضمن سلب مسئولیت از خود و وزارت استثمار در رابطه با تامین و افزایش حداقل دستمزد در پاسخ به اعتراض کارگران و بازنشستگان ادعا کرده که: “آنها باید با چانه زنی برای دستمزدهای خود تلاش کنند”. این ادعا در شرایطی است که در ایران اعتصاب و ایجاد تشکل مستقل کارگری ممنوع است و بسیاری از فعالین کارگری، معلمان و بازنشستگان بخاطر تلاش برای ایجاد تشکل مستقل در زندان هستند.
مبارزه جسورانه بازنشستگان در حالی تداوم مییابد که رژیم اسلامی از ترس گسترش مبارزه در سالروز جنبش انقلابی، فضای سیاسی جامعه را میلیتاریزه و به شدت امنیتی نموده و هزاران تن از فعالین جنبشهای سیاسی و اجتماعی، دانشجویان، زنان، کارگران و خانوادههای جانباختگان و …را به زندان انداخته است. مبارزه بازنشستگان برعلیه شرایط موجود و نیز تلاش برای ایجاد تشکل و شبکههای سازماندهی نیز در طول جنبش انقلابی پیوسته تداوم داشته است. در همه جای جهان سرمایهداری، اکثریت عظیم بازنشستگان در زیر مجموعه طبقه کارگر قرار دارند. حقوق بازنشستگی بخشی از دستمزدهای آنان است که از پیش به صندوقهای بازنشستگی واریز شده و این نهاد باید توسط خود کارگران و حقوق بگیران اداره شود. همچنین آنها باید بر حساب و کتاب این صندوقها کنترل و نظارت داشته باشند. دولتهای سرمایهداری حق ندارند صندوقهای بازنشستگی و موسسات مربوط به آن را به شرکتهای خصوصی واگذار کنند و باید حقوق بازنشستگان را تضمین و پرداخت نمایند.
مبارزه بازنشستگان بر علیه خصوصی سازی، دستبرد رژیم به صندوقهای بازنشستگی و برای افزایش حقوق، یک مبارزه اجتماعی و در عین حال ضد سرمایهداری است که زمینه ساز پیشروی جنبش طبقاتی کارگران و گسترش مبارزه علیه جمهوری اسلامی در شرایط متحول کنونی جامعه است. ازخواست ها و مبارزه بازنشستگان و از نهادها و تشکلهای مستقل و شبکههای خودسامان آنها حمایت کنیم.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
۲۰۲۳.۰۸.۲۴ - دوم شهریور ۱۴۰۲
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست،اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،
حزب کمونیست کارگری ایران-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
**************
بیانیه به مناسبت سالگرد خیزش انقلابی اخیر
روز ۲۵ شهریور خبر تکان دهنده ای مردم ایران را در بهت فرو برد. ژینا (مهسا) امینی پس از اینکه به دلیل “بدحجابی” توسط گشت گشتاپویی ارشاد دستگیر و مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود، در بیمارستان کسرای تهران بر اثر شدت جراحت جان باخت. به دنبال قتل عمد حکومتی، موجی از خشم و اعتراض جامعه را فرا گرفت. شامگاه این جنایت فاشیستی، مردم تهران بپا خاستند و در اطراف بیمارستان، دست به تظاهرات زدند. فردای آنروز در گورستان آیچی سقز، هنگام خاکسپاری ژینا، خانواده اش بر مزارش نوشتند: نامت رمز خواهد شد و زنان و مردان آزادیخواه فریاد “ژن، ژیان، ئازادی” را سر دادند که به سرعت به شعار اصلی جنبش انقلابی سراسر ایران تبدیل شد.
این خیزش انقلابی عظیم، رعدی در آسمان بی ابر نبود. قتل حکومتی ژینا امینی تنها انگیزه ای بود برای اینکه اکثریت مردمان، کارگر و زحمتکش، ستمدیده و جویای آزادی و برابری، یکبار دیگر - اینبار وسیعتر از هر زمان - اعلام کنند که حل بحرانهای عظیم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در ایران، بدون سرنگونی انقلابی رژیم استبدادی، مذهبی و سرمایه داری جمهوری اسلامی امکان پذیر نیست.
خیزش انقلابی اخیر، انکشاف و تداوم دوره انقلابی و فاز سیاسی نوینی است که از خیزش دیماه ۹۶ در ایران شروع شده بود. دوره جدیدی که با طرح شعار “اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا” اراده اکثریت مردم را برای پایان دادن به چهار دهه استبداد سیاسی مذهبی، فقر و نابرابری طبقاتی، آپارتاید جنسی - جنسیتی، تبعیضات شوونیستی، نابودی سیستماتیک محیط زیست و … اعلام میکرد. خیزش انقلابی مرداد ۹۷ و بویژه آبان ۹۸ به دنبال سه برابر شدن بهای بنزین و نیز دیماه ۹۸ به دنبال ساقط کردن عمدی هواپیمای مسافربری اوکراینی توسط سپاه را نیز باید در همین راستا ارزیابی کرد.
اما آنچه این خیزش انقلابی را از همه جنبشها، حرکات اعتراضی و خیزشهای انقلابی پیش از شهریور ۱۴۰۱ منفک میکند، وسعت بی نظیر و تداوم خیره کننده آن بود. این خیزش، بهراستی عظیمترین جنبش و عصیان ضدحکومتی در تاریخ حیات ۴۵ ساله جمهوری اسلامی بود.
تقریبا هیچ نقطه ای از ایران نبود که در این جنبش انقلابی سراسری، مشارکت نداشته باشد. برخی از مهمترین شاخصه های این خیزش تاریخی، عبارت هستند از:
۱- نقش پررنگ زنان و پیشقراولی آنها در همه جای ایران. این روند مثبت اگر چه از همان روزهای به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی آغاز شده، اما در جریان خیزش انقلابی ژینا، بیش از هر زمان جلوهگر شد. زنان با سوزاندن حجاب اسلامی و پایان دادن به آپارتاید جنسی چنان به مظهر و بخشی از هویت رژیم جمهوری اسلامی ضربه زدند که تا کنون نتوانسته کمر راست کند. دفاع مردان از حرکتهای بغایت سکولار زنان، انعکاس و پشتیبانی جهانیان از اعتراضات زنان موقعیت و نقش زنان را در اعتراضات عمومی بسیار ارتقا داد.
۲- نیروی کار و زحمت و فرزندان آنها بی شک اکثریت معترضین انقلابی کف خیابان را تشکیل میدادند و اکثریت کشته شدگان، دستگیرشدگان و اعدام شدگان و زخمیها نیز متعلق به همین طبقه و خانواده های کارگری بودند. اما کارگران هم به دلیل شدت سرکوب سیاسی و نیز فلاکت هولناک اقتصادی، و هم به دلیل ضعف تشکل یابی و سازماندهی محلی و سراسری، نتوانستند با برپایی اعتصاب عمومی سیاسی به یاری این خیزش انقلابی بشتابند. البته کارگران پالایشگاه آبادان و نیز چندین شرکت در بخش کارگران پیمانی نفت، گاز و پتروشیمی در عسلویه، کارگران ذوب آهن اصفهان و پارهای دیگر از کارخانجات با برپایی اعتصابات و اعتراضات موردی، و نیز معلمان با فراخوان دو حرکت سراسری در هفته های نخست این خیزش، کارکنان بخش بهداشت و درمان و رانندگان کامیون با برپایی چند اعتصاب و حرکت سراسری، سعی کردند علیرغم همه موانع، وزن طبقه کارگر و زحمتکشان را در جنبش انقلابی افزایش دهند، اما این تلاشها همچون انقلاب ۵۷ به اعتصاب عمومی سیاسی کمرشکن منجر نشد.
۳- شکل گیری کمیته ها و شوراهای محله محور از پائین (مخفی، نیمه علنی و علنی) توسط جوانان انقلابی در بسیاری از شهرها و نقش اساسی این تشکلهای مردمی در تداوم جنبش و جنگ و گریزهای خیابانی. و هماهنگی و همکاری شماری از این کمیته ها با هم، و نیز پلاتفرمهای رسانهای چپ یکی از نقاط درخشان این جنبش بود. همین جوانان انقلابی، بیشترین هزینه را در مصاف با نیروهای سرکوب رژیم، متحمل شدند.
۴- حضور بی سابقه جنبش دانشجویی در همبستگی با خیزش انقلابی که به اعتراف خود رژیم، حداقل در بیش از صدوهشتاد دانشگاه و دانشکده، و در برخی مراکز، چندین حرکت در روزها و هفته های مختلف حرکت اعتراضی برگزار کردند. نکته جالب در این مبارزات، خلق تاکتیکها و روشهای جدید اعتراضی بود که بسیار مورد توجه قرار گرفت.
۵- عروج مجدد جنبش دانش آموزی یکی دیگر از ویژه گیهای درخشان این خیزش تاریخی بود. اینبار شاهد شکل گیری حرکات اعتراضی در صدها مدرسه بویژه در دبیرستانهای دخترانه بودیم که در همبستگی با جنبش معلمان، امر مبارزه را در محیط مدرسه به پیش میبردند. حملات شیمیایی مزدوران رژیم اسلامی به صدها مدرسه - عمدتا دخترانه - بیانگر خشم رژیم از عروج مجدد جنبش دانش آموزان بود.
۶- یکی دیگر از نکات مهم، حضور پررنگ جنبش های ضد شوونیستی و ضد تعیضات ملی، نژادی و مذهبی در این خیزش بویژه در کردستان و بلوچستان بود. که ضمن تاکید بر همبستگی سراسری و برابرحقوقی همه مردمان ایران، بار دیگر چهره کثیف تبعیض، ستم مضاعف و نابرابری نهادینه شده در دو رژیم شاه و جمهوری اسلامی را رسوا کردند.
۷- همچنین بخشهای وسیعی از کسبه و مغازه داران چند اعتصاب سراسری موفق بویژه در کردستان و شهرهای بزرگ ایران برگزارکردند.
۸- غیبت کامل شعارهای مذهبی در این جنبش، بهروشنی نشانه شکست اسلام سیاسی، رشد خداناباوری در جامعه، و نیز ماهیت عمیقا لائیک و سکولار خیزش انقلابی را به نمایش گذاشت. در عین حال، نوع واکنش و فرهنگی که انبوه خانواده های داغدیده به نمایش گذاشتند، بهراستی کم نظیر بود. آنها در بسیاری موارد با صدای رسا اعلام داشتند که عزاداری نمی کنند، بلکه به راه سترگ فرزندان و عزیزان خود ادامه خواهند داد. آنان به جای عزاداری و نوحه خوانی، سرود پخش میکردند و شعارهای انقلابی را پژواک میدادند، زنان، حجاب از سر بر میداشتند و گیسوان خود را به نشانه همبستگی قیچی میکردند و با کف زدن و هلهله، داغ غمگساری و عزاداری را بر دل رژیم گذاشتند. سنت مبارزاتی مدرنی که کماکان بر سر مزار صدها جانباخته، ادامه دارد.
۹- هنر اعتراضی و انقلابی نیز در تمام دوران تداوم خیزش انقلابی اخیر، در اشکال مختلف ترانه سرود، نه تنها صدای توده انقلابی را بازتاب می داد، بلکه سهم به سزایی در افزایش روحیه انقلابی مبارزین کف خیابان داشت. در تاریخ مبارزات سیاسی مردمان ایران، ما در هیچ دوره انقلابی، به اندازه این دوره خیزش ، شاهد این حجم از تولید آثار هنری ماندگار نبودیم. بعلاوه ابعاد عظیم خیزش چنان بود که حتی محافظه کارترین هنرمندان و نیز ورزشکاران که بسیاری از انها در دوره های گذشته، معمولا ساکت بودند، ترغیب شدند که به همبستگی با جنبش و همدردی با خانواده های جانباختگان بپردازند.
۱۰- طرح شعارهای اثباتی در کنار شعارهای سرنگون طلبانه، یکی دیگر از ویژه گی های مثبت این خیزش انقلابی بود. مردم در سراسر ایران ضمن سر دادن شعار مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر جمهوری اسلامی، سعی کردند در کنار شعارهای کلیدی “زن زندگی آزادی” و “فقر، فساد، گرونی، میریم تا سرنگونی”، با طرح پارهای شعارها و مرزبندیها، تلاش اپوزیسیون راست و ابر رسانه های وابسته به آنها را برای استحاله این خیزش به یک حرکت “رژیم چنجی” صرف، و یا تلاش آنها برای جاانداختن آلترناتیو سلطنت طلبان بهرهبری رضا پهلوی را خنثی کنند. به همین خاطر شاهد شنیده شدن شعارهایی همچون: مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر”، “نه سلطنت، نه رهبری، دمکراسی، برابری”، “نه کولبری، نه سوختبری، آزادی، برابری”، “نان، کار،آزادی”، “از کردستان تا جلفا، قدرت به دست شورا”، “فرزند کارگرانیم کنارشان می مانیم”، “کارگر، معلم، دانشجو اتحاد اتحاد”، “کرد، بلوچ، آذری، آزادی، برابری” و … بودیم. این شعارهای اثباتی و رادیکال در داخل کشور، نقش مهمی در فروپاشی کارناوال های پوپولیستی “همه با هم” و ائتلاف دست راستی بهرهبری رضا پهلوی ایفاء نمود.
خیزش انقلابی اگر چه در بعد خیابانی، شورشی و تعرضی، دچار افت شده است، اما دوره انقلابی و حرکات اعتراضی بخشهای مختلف مردم: کارگران، معلمان، بازنشستگان، زنان، دانشجویان، خانوادههای جانباختگان و زندانیان سیاسی و حرکات اعتراضی ادواری مردم در بلوچستان و کردستان با فراز و فرودهایی، همچنان تداوم دارند. در واقع ما شاهد یک دوره انقلابی مداوم هستیم که گاهی فراز و گاهی فرود دارد، اما اراده اکثریت مردم پابرجاست و آن تلاش برای پیدا کردن راهی جهت پایان دادن به رژیم استبدادی، فاسد، غارتگر، فاشیستی و سرمایهداری جمهوری اسلامی است.
این رژیم تنها در شش ماهه اول خیزش با دستگیری بیش از شصت هزار نفر (طبق آخرین اعتراف مقامات قضایی)، کشتن حدود ششصد معترض در خیابانها، قتل بیش از بیست زندانی در زیر شکنجه، اعدام رسمی حدود ده معترض زندانی و مجروح و معلول و نابینا کردن هزاران تن از مبارزین انقلابی و در یک کلام با کم نظیرترین سرکوب و و توحش فاشیستی توانست خود را فعلا سرپا نگه دارد. اما هم این رژیم و هم اکثریت مردمان جویای رهایی میدانند که انفجارهای سیاسی بزرگ در راهند و باید با درسگیری از کاستیهای این خیزش و خیزش های قبلی، خود را برای پیکارهای سرنوشت ساز نوین آماده کنیم.
بی تردید قطب متنوع چپ انقلابی در جنبش کارگری و سایر جنبشهای اجتماعی داخل کشور و فعالین سوسیالیست خارج کشور و شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست - به مثابه مهمترین بخش متشکل بدیل سوسیالیستی -، باید خود را برای این نبردها و روزهای سرنوشت ساز پیش رو آماده کنند.
ما بارها اعلام کرده ایم که علیرغم اهمیت و ضرورت کلیدی همه جنبشهای اجتماعی انقلابی و مترقی، انقلاب مردم ایران موقعی میتواند به یک انقلاب اجتماعی پیروزمند تبدیل شود که طبقه کارگر به مثابه یک طبقه متشکل، سازمانیافته و انقلابی، مهر خود را بر جنبش بکوبد. این حضور قدرتمند و رهبری کننده، نه تنها تضمینی برای به موفقیت رساندن خیزشهای انقلابی است، بلکه تضمینی است برای اینکه امر سرنگونی رژیم اسلامی در حد یک رژیم چنج و یا انقلاب سیاسی باقی نماند، بلکه علاوه بر بهزیر کشیدن استبداد سیاسی مذهبی حاکم، موجبات عبور از نظام استثمارگر و مبتنی بر نابرابریهای طبقاتی یعنی نظام سرمایه داری را فراهم کند و زمینه را برای گذار به سوسیالیسم و استقرار بدیل کارگری و شورایی فراهم نماید.
از اینرو ما از تکرار این نکته خسته نمی شویم که: چاره رنجبران، وحدت و تشکیلات است! نه تنها در درون جنبش کارگری و جنبشهای اجتماعی، بلکه در درون خود احزاب و سازمانهای کمونیستی وفادار به انقلاب اجتماعی و بدیل سوسیالیستی. در این راستا، فائق آمدن بر همه روشهای فرقه گرایانه، سکتاریستی، خرده کاری و پراکنده کاری و بنابراین دیدن افق های بزرگ طبقاتی و انقلابی، اهمیت ویژه ای پیدا میکند.
انبوه زندانیان سیاسی بویژه فعالین پیشرو کارگری، معلمان، زنان، دانشجویان و جوانان از درون زندان و انبوه خانواده های جانباختگان راه آزادی و برابری در بیرون از زندان، بارها شجاعانه و ثابت قدم، اعلام کرده اند که روز رهایی فرا خواهد رسید و این رژیم بحران زده، از ترس است که میترساند و رجز میخواند. کافیست به نافرمانی میلیونی جاری زنان قهرمان ایران در برابر تحمیل حجاب اسلامی نگاه کنیم تا تداوم مبارزه و مقاومت را در اشکال متنوع به عینه شاهد باشیم.
به همین خاطر، ما تردیدی نداریم که ققنوس انقلاب از خاکستر خویش باز بر خواهد خاست، شک نداریم که انفجارهای بزرگ سیاسی و اجتماعی در راه خواهند بود، اما وقوع خیزش و حتی انقلاب یک چیز است، موفقیت و پیروزی آن چیزی دیگر. سازماندهی و ایجاد تشکلها کلیدی ترین عناصری هستند که امکان سرکوب و به شکست کشاندن روندهای انقلابی را به حداقل می رساند. برای براندازی جمهوری اسلامی و بسرانجام رساندن انقلاب و برقراری شوراها باید ایجاد تشکلهای کارگری، محلات ، زنان، جوانان، بازنشستگان را فورا در دستور کار همه فعالین و رهبران عملی گذاشت. جنبش کارگری با متحد کردن هر چه بیشتر کارگران و ایجاد ظرفهای سازمانی - تشکیلاتی ویژه همه بخشهای کارگری را می تواند از پراکندگی و بی ارتباطی به هم از بین ببرد و به عنوان یک وزنه سرنوشت ساز در روند یک انقلاب نقش بازی کند و با متحد کردن دیگر جنبشهای انقلابی چون زنان و جوانان در کنار خود جهانی دگر بنا خواهد نمود.
گرامی باد یاد همه جانباختگان راه آزادی و برابری بویژه جانباختگان خیزش انقلابی اخیر
سرنگون باد رژیم اسلامی سرمایه داری
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
۲۰۲۳.۰۸.۱۷
امضاها : سازمان اتحاد فدائیان کمونیست،اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،
حزب کمونیست کارگری ایران-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
**************
در گرامیداشت یاد و خاطره جانفشاندگان تابستان ۶۷
در خلوت روشن با تو گریسته ام
بخاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام
زیباترینِ سرودها را
زیرا که مُردگان این سال
عاشق ترینِ زندگان بوده اند.
از قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ سی و پنج سال گذشته است. کشتاری هولناک و خونین که بعد از پذیرش قطعنامه پایان جنگ به فرمان مستقیم خمینی جلاد صورت گرفت. ۲۷ تیر ۱۳۶۷، روز پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل توسط جمهوری اسلامی بود. قطعنامه ای که بر پایه پایان دادن بر ۸ سال جنگ ویرانگر میان دو رژیم ارتجاعی حاکم بر ایران و عراق تدوین شده بود.، دو روز بعد از پذیرش قطعنامه، در شامگاه ۲۹ تیر، خمینی بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و با چهره ای مغموم و شکست خورده در جملاتی کوتاه پایان جنگ را اعلام کرد. چهره مغموم و درهم تنیده خمینی در آن لحظاتی که اعلام کرد، پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل برای او به منزله نوشیدن “جام زهر” است، واقعا دیدنی بود.
سرشکستگی، درماندگی و خواری جام زهری را که خمینی در شامگاه ۲۹ تیر سر کشید، و نگرانی از خیزش توده های عاصی از پیامدهای جنگ ویرانگر ۸ ساله، خمینی را بر آن داشت که برای جبران اقتدار شکست خورده اش و رفع خطر خیزش توده های مردم چاره ای بیاندیشد. از نگاه جلاد مقتدر جمهوری اسلامی و همه آدمکُشان پیرامونی او، سریعترین، کوتاه ترین و سهل الوصول ترین راه جبران رسوایی و بی اعتباری نظام و در دسترس ترین اقدام برای مرعوب کردن جامعه، کشتار زندانیان سیاسی بود. زندانیانی که در چهاردیواری زندان های رژیم اسیر و گرفتار بودند. انبوه زندانیانی که نه راه فرار داشتند و نه صدایشان به گوش کسی می رسید. با پذیرش قطعنامه پایان جنگ، فرمان کشتار زندانیان نیز توسط خمینی جلاد صادر شد. زندان ها به مدت دو ماه قرنطینه شدند. ملاقات ها قطع و هرگونه ورود و خروج افراد به داخل و بیرون زندان حتی برای پرسنل زندان ممنوع شد. ماشین آدمکُشی جمهوری اسلامی در سکوت و بی خبری محض به حرکت درآمد. نهادهای حقوق بشری در تمامی روزها و ماه های کشتار بکلی حفقان گرفتند. هیأت های ویژه مرگ به سرعت در سراسر کشور سازماندهی و با اسم رمز “هیأت عفو” راهی زندان ها شدند. مخوف ترین “هیآت مرگ” در تهران، مرکب ازمرتضی اشراقی(دادستان وقت)، ابراهیم رئیسی(معاون وقت دادستان و رئیس جمهور فعلی رژیم)، حسینعلی نیری(حاکم شرع وقت) و مصطفی پورمحمدی (نماینده وزارت اطلاعات و وزیر دادگستری کابینه اول حسن روحانی) شکل گرفت. هیأتی که کشتار هزاران زندانی سیاسی را در اوین و گوهردشت رقم زد. پروسه کشتار در اوین و گوهردشت با کشتار زندانیان مجاهد از پنجم مرداد ۱۳۶۷ شروع و تا هفته پایانی مرداد ماه ادامه یافت. قتل عام زندانیان چپ و کمونیست در پنجم شهریور کلید خورد و در ۲۵ شهریور متوقف شد. عین همین پروسه در زندان های سراسر کشور پیش رفت. و بدین سان در بازه زمانی کمتر از دو ماه، بیش از پنج هزار زندانی سیاسی در “حسینیه” زندان ها و “اتاق” های مرگی که جمهوری اسلامی برای کشتار زندانیان تدارک دیده بود، حلق آویز شدند.
کشتار تابستان ۶۷، آنچنان رعدآسا و فاجعه بار بود که با گذشت ۳۵ سال هنوز هم از زخم این جنایت هولناک خون شَتَک می زند. هنوز هم صدای بند و سلسله و دار از آن روزهای کشتار و مرگ به گوش می رسد. فتوای قتل عام خمینی آنچنان سنگین و رعب آور بود که با گذشت این همه سال، هنوز زخم های مانده بر چهره بازماندگان آن جنایت بزرگ، عمق فاجعه را بازتاب می دهد. هنوز جامعه در لهیب آتش آن کشتار دهشتناک می سوزد. هنوز چهره خمینی با نقاب تزویر و مرگ بر فراز کشور سایه افکنده است. تصویری خوفناک که از همان نخستین روزهای به قدرت رسیدن فریاد برکشید: “بشکنید این قلم ها را، بکُشید منافقین و کفار را”. زخم برجای مانده از قتل عام هزاران زندانی سیاسی آن چنان عمیق و جان فرسا بود که هنوز خانواده های آن عزیزان جانفشانده نتوانسته اند دردها و ویرانی حاصل از این فاجعه را در خود التیام دهند. و بعضا در رویاهای نافرجام خود بازگشت فرزندانشان را انتظار می کشند. و این چقدر غم انگیز است.
کشتار نخستین سال های دهه ۶۰ و کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ که در فرایند شکست یک انقلاب بزرگ صورت گرفت، برای سال های متمادی جامعه را در رخوت و سکون و سکوت فرو برد. گذشت سال های متمادی لازم بود تا جامعه و توده های مردم ایران بتوانند از زیر آوار سنگین سرکوب و کشتار دهه ۶۰ بیرون آیند. سال ها لازم بود تا مردم بی لبخند و شکستگان آن سال های دور سپری شده، دوباره برخیزند. آنچنان که در دیماه ۹۶ برخاستند. آنچنان که در آبان ۹۸، بالا بلند قد بر کشیدند. آنچنان که در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، در پی قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی، پر طنین تر از امواج برخاستند. آنچنان برخاستنی که در قالب خیزش و قیام و نبردهای خیابانی تا مرز سرنگونی رژیم سفاک و آدمکُش جمهوری اسلامی پیش رفتند. توده ها و مردم دلاوری که در شش سال گذشته، در فراسوی آن همه کشتار و جنایت و فاجعه، بار دیگر سلحشورانه بپا خاسته اند تا با سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و استقرار حاکمیت شورایی کارگران و زحمتکشان، در مسیر آزادی و سوسیالیسم، سرنوشت خود را رقم زنند.
همزمانی سی و پنجمین سالگرد یادمان جانفشاندگان کشتار تابستان ۶۷ که با نخستین سالگرد قتل مهسا امینی و گرامی داشت جانفشانان جنبش انقلابی سال گذشته در آمیخته است، فرصتی است بزرگ برای عموم توده های مردم ایران، بویژه توده های کار و زحمت که در گستره ای وسیعتر از جنبش انقلابی “زن، زندگی، آزادی” به مصاف با جمهوری اسلامی برخیزند.
گرامی باد یاد و خاطره همه آن عزیزانی که در این سال های پر رنج سپری شده در راه آزادی و سوسیالیسم جان باختند. جان فشاندگانی که عاشق ترینِ زندگان این سال ها بودند.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم!
۲۵ مرداد ۱۴۰۲
امضاها : سازمان اتحاد فدائیان کمونیست،اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،
حزب کمونیست کارگری ایران-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
**************
اطلاعیه شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
یورش نیروهای امنیتی به کارگران و مردم روستای "آقدره"
روز یکشنبه هشتم مرداد مردم روستای آقدره در اعتراض به عدم استخدام کارگران روستا در معدن و نشت سیانور و جیوه و آلوده سازی محیط زیست روستا، تجمع اعتراضی برپا کردند. بنا به توافقات قبلی کارفرما متعهد شده که کارگران بیکار این روستا را برای کار در آن معدن استخدام نماید و اقدامات لازم برای تأمین ایمنی کارگران و جلوگیری از آلودگی محیط زیست به عمل آورد. اخیرأ این تعهدات از جانب مالکان معدن آقدره که هر دو عضو سپاه پاسداران هستند، نقض شده است. معدن طلای آقدره که یکی از غنی ترین معادن طلا در ایران میباشد در۳۰ کیلومتری شهر تکاب واقع شده و حدود ٦٥٠ کارگر به صورت سه شیفته در آنجا کار می کنند.
نیروهای سرکوبگر رژیم که از مهاباد به آنجا اعزام شده بودند، با یورش به این تجمع اعتراضی و شلیک مستقیم بهسوی کارگران و مردم "آق دره" سه نفر را مجروح کرده و بیش از٤٠ نفر را نیز دستگیر و با خود بردند. به دنبال آن بسیاری از جوانان روستا نگران از یورش مجدد رژیم اسلامی شب را در خارج از روستا گذراندند. با این حال ساعت سه بامداد روز دوشنبه نهم مرداد بیش از یک صد نفر از نیروهای انتظامی و یگان گارد ویژه بار دیگر وحشیانه به آق دره حمله ور شده و برای ایجاد رعب و وحشت به ضرب و شتم و مجروح کردن مردم و تخریب خانه و اموال و شکستن ماشینهای آنان پرداخته و حدود ۵۰ نفر دیگر را نیز ربودند که از سرنوشت آنان اطلاعی در دست نیست.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست از کارگران دیگر معادن منطقه و مردم ستمدیدۀ تکاب و روستاهای اطراف میخواهد که به هر شکلی که می توانند به یاری هم طبقەای و هم سرنوشتانشان در آقدره بشتابند و مانع تداوم یورش نیروهای سرکوبگر رژیم اسلامی شوند. شورای همکاری ضمن محکوم کردن این اقدام ضد انسانی و وحشیانه رژیم اسلامی علیه کارگران و مردم بیدفاع آقدره از خواست و مطالبۀ برحق آنان حمایت می کند و خواهان آزادی بیقید و شرط دستگیر شدگان است.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم!
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
۹ مرداد ١٤٠٢
امضاها : سازمان اتحاد فدائیان کمونیست،اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،
حزب کمونیست کارگری ایران-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
**************
حمله به پایگاه مجاهدین درآلبانی را قویا محکوم می کنیم!
اخبار منتشره در رسانه ها حاکی ازآن است که روز ۲۰ ژوئن، یک روز پس از لغو اجازه همایش سالانه مجاهدین خلق درفرانسه، کمپ این سازمان درآلبانی نیز که درآن صدها نفر از اعضا و هواداران این سازمان مستقرهستند، مورد یورش نیروهای پلیس آلبانی قرارگرفته است و دراین حمله یک نفرکشته و تعدادی زخمی گزارش شده است.
یورش جنایتکارانه پلیس به کمپ مجاهدین در آلبانی درشرایطی است که شاهد تحولات جدیدی در روابط کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا با ایران هستیم . استرداد اسدالله اسدی دیپلمات تروریست جمهوری اسلامی، مذاکرات پشت پرده برای استرداد حمید نوری که دردادگاه سوئد به جرم مشارکت درقتل عام زندانیان سیاسی به بیست سال زندان محکوم شده است، آزادسازی قسمتی از پول های بلوکه شده رژیم و…، نشان دهنده تغییر سیاست کشورهای غربی در قبال جمهوری اسلامی است و بدون تردید حمله به پایگاه مجاهدین در آلبانی و لغوهمایش سالیانه آنها در پاریس که می تواند به ایجاد محدودیت و فشار به سایرفعالین ایرانی درخارج کشور نیزتعمیم داده شود، ازجمله توافقات پشت پرده دول غربی با رژیم سرکوبگر حاکم بر ایران است که خیزش عظیم زن، زندگی، آزادی، پایه هایش را بلرزه درآورده و با خطر قیام توده های زحمتکش مردم وسرنگونی مواجه است.
شورای همکاری نیروهای چپ وکمونیست که با سیاست های سازمان مجاهدین مرزبندی روشنی دارد، لغوهمایش سالانه این سازمان در پاریس و یورش پلیس به محل استقرار آنها در آلبانی را قویا محکوم می کند وآنرا تعرض به حق آزادی و مبارزه برعلیه رژیم جنایت پیشه جمهوری اسلامی می داند.
درعین حال لازم می دانیم برای چندمین بار به اپوزیسیون بورژوائی رژیم، ازجمله مجاهدین خلق که شرکت دادن نئوکانهای جنایتکاری نظیرجان بولتون ها را درهمایش های خود به رخ کشیده و به پشتیبانی و همکاری آنها افتخارمی کردند و تمام افراد و دسته جاتی که برای بقدرت رسیدن و یا ایجاد تغییرات مورد نظرخود در ایران به کرامات دول امپریالیستی و کشورهای مرتجع منطقه امید بسته اند، هشدار دهیم که نشست و برخاست و معامله و امید بستن به قدرت های خارجی، جزشکست و وجه المصالحه قرارگرفتن و قربانی شدن درمعاملات پشت پرده و رسوائی و بی اعتباری در میان توده های مردم ثمره دیگری در برنداشته و نخواهد داشت.
رهائی اکثریت مردم ایران، یعنی توده های کار و زحمت از ستم و استثمار و زور و سرکوب اقلیتی صاحب قدرت و ثروت که با تلفیق دین ودولت بر اریکه قدرت سوار است، تنها بدست توانای طبقه کارگرو توده های زحمتکش مردم سراسرایران امکان پذیراست. پیروزی انقلاب ایران و کسب آزادی و رهائی از ستم و استثمار و تبعیض و نابرابری، در گرو اتحاد و تشدید مبارزه طبقه کارگر و زحمتکشان ایران وهمه آنهائی است که قهرمانانه در کوچه و خیابان و درمحل کار و زندگی با جانفشانی ها و مقاومت های بی نظیر خود حماسه می آفرینند، نه دخیل بستن به قدرت های خارجی که برای تامین منافع شان از قربانی کردن میلیون ها انسان نیز ابائی ندارند.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی! زنده بادسوسیالیسم!
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
۳۱ خرداد ۱۴۰۲
امضاها : سازمان اتحاد فدائیان کمونیست،اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،
حزب کمونیست کارگری ایران-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
**************
در دفاع از دانشجویان دانشگاه هنر و در ستایش همبستگی
جمهوری اسلامی تهاجم همه جانبهای را به جنبش دانشجویی سازمان داده است. در روز چهارشنبه ۲۴ خرداد، بخشی از دانشجویان دانشگاه هنر در اعتراض به حجاب اجباری در پردیس باغ ملی این دانشگاه تحصن کردند. اعتراض دانشجویان با واکنش حراست و دستگاه سرکوب رژیم کشتار مواجه شد. سرکوبگران دانشجویان را مجروح کردند. سرویسهای بهداشتی را بسته و از رسیدن مواد غذایی و آشامیدنی به دانشجویان جلوگیری کرده و تعدادی را دستگیر کردند. مقاومت دانشجویان هنر در مقابل رژیم و سیاستهایش با همبستگی بسیاری از تشکلهای دانشجویی همراه شده است. همچنین نهادهای مترقی و پیشرو جامعه از مقاومت دانشجویان برای انتخاب پوشش و مقابله با رژیم آپارتاید جنسی و جنسیتی حمایت نمودهاند.
رژیم برای مقابله با جنبش انقلابی و پیامدهای آن، تهاجم همهجانبهای را به جنبشهای اجتماعی و فعالین و پیشروان آن سازمان داده و هزاران معترض را به زندان انداخته است. دانشجویان را دستگیر، تعلیق و یا اخراج میکند. به کردستان با پهباد، توپ وتانک حمله میکند. مردم مقاوم بلوچستان را به گلوله میبندد. زندانیان سیاسی و دستگیر شدگان جنبش را در بی دادگاهها شکنجه و اعدام میکند. از برگزاری مراسم یادمان خانودههای جان باختگان جلوگیری نموده و دستگیرشان میکند. فعالین جنبشهای کارگری، معلمان، زنان، آزادیخواهان، دانشجویان و آنهایی را که علیه سامانههای ستم و سلطه مبارزه میکنند، را به زندان میاندازد و یا اینکه با پرونده سازی و احکام سنگین و اخراج، شرایط زندگی خود و خانوادههایشان را به مخاطره میاندازند.
جمهوری اسلامی از برآمد و گسترش جنبش انقلابی به شدت ترسیده و با “چرخش بزدلانه” در سیاست خارجی و سرکوب گسترده در جامعه میخواهد از گسترش آن جلوگیری کند. راه مقابله با رژیم سرکوب و کشتار، مقاومت و همبستگی جنبشهای اجتماعی و حضور تودههای مردم و جنبش طبقاتی کارگران در خیابان، محل کار و زندگی است. ضمن ستایش از مقاومت دانشجویان دانشگاه هنر، با همبستگی و همگرایی از پائین رژیم کشتار را به عقب رانده و فرآیند سرنگونی انقلابی رژیم را گسترش دهیم.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
امضاها : سازمان اتحاد فدائیان کمونیست،اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،
حزب کمونیست کارگری ایران-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
۲۰۲۳/۰۶/۱۹ - ۱۴۰۲/۰۳/۲۹
**************
حمله نظامی جمهوری اسلامی به کردستان را شدیداً محکوم میکنیم
به دنبال اعزام کاروانهای نظامی سپاه پاسداران رژیم جمهوری اسلامی به منطقهٔ جنوب کردستان در چند روز گذشته، مناطق وسیعی از بخش کوهستانی کوسالان در کردستان با پهپادهای جنگی رژیم مورد حمله قرارگرفته است. روز ۱۶ ژوئن یک کاروان نظامی شامل ادوات سنگین سپاه پاسداران در اطراف سروآباد بهطور متوالی چند روستا و از جمله ارتفاعات کوهستان شاهو را توپ باران کرد. ظهر همان روز نیز کاروان نظامی سپاه همراه با چندین دستگاه بولدوزر بهسوی این منطقه حرکت کرده و در بلندیهای آنجا مستقرشدهاند. اخبار دستگیری و اذیت و آزار مردم توسط نیروهای سپاه پاسداران روزانه منتشر میشود و رژیم حکومتنظامی اعلامنشده در شهرها و روستاها و بهویژه در مناطق مرزی کردستان برقرار کرده است.
جمهوری اسلامی به بهانههای مختلف از جمله کنترل فعالیت نیروهای سیاسی کرد در منطقه، روزانه به سرکوب مبارزات جنبشهای اجتماعی و کارگران و مردم زحمتکش کردستان دست میزند اما نمیتواند صدای آزادیخواهانه و اعتراضات آنان را خاموش سازد. دیدیم که روز سهشنبه ۲۳ خرداد مردم مبارز سقز در اعتراض به اقدام رژیم در ایجاد تغییراتی در اطراف آرامگاه "مهسا ژینا امینی"، با بستن مغازهها و دست از کار کشیدن یک اعتصاب عمومی را در شهر پیش بردند و به رژیم اسلامی اخطار دادند که در مقابل تعرضات رژیم کوتاه نخواهند آمد.
اخبار این تحرکات زیانآور و حملات نظامی رژیم هر انسان آزاده و مبارزی را به تلاش برای مقابله با رژیم و همبستگی با مردم در کردستان واداشته است. پایان دادن به عمر این رژیم ننگین از طریق انقلاب و قیام همگانی همچنان خواست مبرم جنبشهای اجتماعی چون کارگران, زنان و جوانان بوده که عزم و اراده آنها را در تقابل با جمهوری اسلامی چند برابر کرده است. این در حالی است که جریانات ناسیونالیست عظمت طلب ایرانی در مقابل همه این جنایات آشکارا سکوت کردهاند.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست حرکات نظامی، بمبارانهای رژیم و اذیت و آزار مردم کردستان را شدیداً محکوم میکند و خود را در کنار مبارزات آزادیخواهانه و برابریطلبانه مردم کردستان میبیند. همگام با مردم کردستان و در پیوند با مبارزات سراسری به مبارزات خود علیه کلیت حکومت اسلامی سرمایه تا سرنگونی انقلابی این رژیم ضد انسانی ادامه خواهد داد..
سرنگون باد رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
۲۸ خرداد ۱۴۰۲
امضا: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،
حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
**************
جمهوری اسلامی رفتنی است؛ قتل و اعدام کمکی به رژیم نخواهد کرد
صالح میرهاشمی، مجید کاظمی و سعید یعقوبی را صبح امروز کشتند. رژیم جنایتکار اسلامی طی ۱۹ روز گذشته ۹۳ نفر را اعدام کرده است. سران حکومت میدانند که اعتراضات مردم برای پایان دادن به عمر رژیم پر قدرتتر باز میگردد و بدانند که با آدمکشی قادر نیستند حرکت انقلابی مردم ایران را متوقف کنند. مردم ایران که اراده کردهاند جمهوری اسلامی را سرنگون کنند از این رژیم شکنجه و مرگ نمیترسند. هر اعدام با موج بیسابقه ای از اعتراض مردم ایران در داخل و خارج کشور روبرو میشود و نفرت از رژیم را گسترش میدهد. جمهوری اسلامی رفتنی است و تمام آنها که در جنایت علیه مردم دست داشتهاند محاکمه و مجازات خواهند شد.
آدمکشان و شکنجه گران به اشتباه میپندارند که پس از جمهوری اسلامی، نظام سلطنتی باز میگردد و به این آدمکشان نیاز دارد و از محاکمه و مجازات معاف خواهند شد. الگوی خدمت ساواک به نظام اسلامی تکرار نخواهد شد. وعده کشتار مخالفان سلطنت توسط یاسمن پهلوی تنها یک آرزوی خام جنایتکارانه است. مردم پیروز مجازات مرگ را لغو خواهند کرد. زندانی سیاسی نخواهند داشت. این را جنبش دادخواهی، جنبش کارگری، جنبش زنان، دانشجویی، معلمان و بازنشستگان که بارها مخالفت خود را با مجازات اعدام اعلام کردهاند، تضمین میکنند.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست ضمن انزجار شدید از قتلهای حکومتی و اعلام همدردی و تسلیت به خانوادههای صالح میرهاشمی، مجید کاظمی و سعید یعقوبی، و دیگر خانوادههای داغدار بر این امر تاکید دارد که با بودن جمهوری اسلامی، قتل و اعدام و کشتار نیز ادامه خواهد یافت. تنها راه برچیدن اعدام، سرنگونی انقلابی این رژیم است.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم!
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
امضا: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،
حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
**************
ننگ دیگر سازمان ملل متحد: جمهوری اسلامی
رژیم اعدام و کشتار، رئیس مجمع اجتماعی “شورای حقوق بشر” شد
در حالی که ماشین اعدام و کشتارو سرکوب جمهوری اسلامی، بیش از۶۰۰ نفراز معترضین مشارکت کننده در جنبش انقلابی را کشته و ۶ نفر را اعدام کرده است و درطی هفتههای گذشته تا کنون ۶۳ نفر را اعدام کرده که از میان آنها مردم بلوچ، عرب و کرد بیشترین اعدامیان را داشتهاند. دو جوان بهخاطر نقد مذهب اعدام شدند و تعدادی زیادی در اصفهان و دیگر شهرها در لیست اعدام قرار دارند. لیست بلندبالایی نیز از احکام اعدام نیز صادر شده است. با کارنامه ننگین جمهوری اسلامی در طول حیاتش “مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر سازمان ملل” این رژیم کشتار، شکنجه و اعدام را به عنوان رئیس مجمع شورای حقوق بشر “انتخاب” کرده است.
اقدام این نهاد سازمان ملل دهن کجی به مردم ایران و جهان، استفاده ابزاری از “حقوق بشر” و معامله با دولتهای سرمایهداری و ارتجاعی و توهین به مبارزه مردم جهان، نهادها، تشکلها و افراد انسان دوست است که برای ثبیت این قوانین تلاش کردهاند. این نهاد حتی این قوانین سر ودم بریده حقوقی که فاقد حقوق اجتماعی افراد در زمینه کار، رفاه، مسکن و بهداشت و نیز پذیرش و پرستش مالکیت خصوصی است و مصوبات آن میتواند با “حق وتو” قدرتهای امپریالیستی ملغی شود را رعایت نمیکنند و در جلوی چشم افکار عمومی جهان رژیمهای قتل عام و کشتار و اعدام و سرکوب همانند جمهوری اسلامی، را به عنوان رئیس “مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر” انتصاب میکند.
چنین گزینشهایی اما ماهیت، اهداف و “کسب و کار” انبوهی از فاند بگیران مدعی “دفاع از حقوق بشر” که در سالهای گذشته رشد کرده و خیزشها و جنبشهای انقلابی را در سطوح مابین دولتهای سرمایهداری و کارکرد این نهادها محدود کرده و امیدهای کاذب میآفرینند را هم برملا میکند. همچنین به جنبشهای انقلابی نیز میآموزد که تنها به نیروی خود، نهادهای خودسامان کارگران، احزاب چپ و کمونیست، تشکلهای انقلابی و مترقی جنبشهای اجتماعی میتوانند علیه ستم، سلطه و استثمار بپاخواسته و رژیم کشتارجمهوری اسلامی را براندازند و دولت کارگری و شورایی کارگران و زحمتکشان و ستم دیدگان را ایجاد نمایند.
سرنگون باد رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی / زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
۱۱ماه مه ۲۰۲۳/ ۲۱ اردیبشت ۱۴۰۲
امضا: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،
حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
**************
درباره ترور و احکام جدید بیدادگاه رژیم اسلامی علیه فعالین کارگری و سیاسی
روز پنجشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲، شعبه ۳۶ بیدادگاه جمهوری اسلامی، در دادگاه تجدید نظر حکم اولیه رضا شهابی و حسن سعیدی (دو تن از اعضای سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه)و کیوان مهتدی (کنشگر چپ و عضو کانون نویسندگان ایران) را تایید و این سه فعال کارگری و سیاسی مجموعا به ۱۸ سال حبس محکوم شدند.
لازم به ذکر است که روز دوشنبه ۱۵ اسفند ماه ۱۴۰۱ نیز، جلسه رسیدگی به اتهامات داود رضوی عضو سندیکای شرکت واحد، در شعبه ۱۵ بیدادگاه “انقلاب” تهران برگزار شده بود.
در همین حال، خانم فرزانه امیری جاه، مادر کیوان مهتدی، در خصوص آنیشا اسداللهی، فعال کارگری و همسر کیوان گفته است که ” آنیشا در حال حاضر در سلول انفرادی بند ۲۰۹ اوین نگهداری میشود و منتظر حکم ایشان هم هستیم.”
انگیزه جدید رژیم ضدکارگری برای پرونده سازی علیه سه عضو سندیکای شرکت واحد و مترجمین آنها – کیوان و آنیسا – این است که با دو تن از اعضای سندیکاهای کارگری فرانسه که در یک سفر توریستی به ایران مسافرت کرده بودند، ملاقات کرده اند.
در همین حال، برادر سپیده قلیان فعال کارگری دربند در کانال اینستاگرامی خود خبر داده که رژیم، سپیده را به دلیل سر دادن شعار علیه خامنه ای در هنگام آزادی از زندان که بلافاصله در راه دزفول دوباره دستگیر شد، به دو سال حبس جدید محکوم کرده است.
در حال حاضر حدود سی فعال جنبش کارگری و جنبش معلمان در زندان هستند و روزی نیست که شاهد دستگیری و به اجرا درآوردن احکام زندان برای فعالین جنبش کارگری و سایر جنبش های اجتماعی نباشیم.
در تازه ترین جنایت، شورای هماهنگی تشکلهای فرهنگیان ایران گزارش داده که حسین مهدی پور معلم مبارز در بلوچستان که در شهرستان دشتیاری دبیر جامعه شناسی بوده و یکی از ادمین های کانال اطلاع رسانی فرهنگیان نیز بوده، در روز سه شنبه دوازده اردیبهشت همزمان با روز معلم هدف سوءقصد مسلحانه قرار گرفته و متاسفانه روز جمعه پانزده اردیبهشت بر اثر شدت جراحات، جان خویش را از دست داده است. این معلم مبارز سال قبل نیز در روز معلم برای مدتی در بازداشت بوده است.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست ضمن محکوم کردن این جنایت و نیز احکام زندان برای فعالین جنبش کارگری و سایر جنبشهای اجتماعی، معتقد است که کارگران، زحمتکشان، زنان، جوانان و … تنها در سایه تشدید مبارزه، اعتصاب و تظاهرات و البته با تشکل یابی و سازماندهی، میتوانند در برابر رژیم اسلامی سرمایه داری بایستند و خیزش انقلابی جاری و جنبش توفنده کارگری را به پیش ببرند.
خوشبختانه در روزهای پیش رو، شاهد دو فراخوان سراسری برای اعتصاب و تجمع هستیم. در فراخوان نخست، شورای هماهنگی فرهنگیان ایران برای روز دوشنبه نوزده اردیبهشت فراخوان تجمع اعتراضی در سراسر شهرهای ایران داده است. همچنین تشکل کامیون داران و رانندگان کامیون نیز با صدور اطلاعیه ای برای روز اول خرداد اعلام اعتصاب سراسری کرده اند.
ما از همه بخشهای متنوع طبقه کارگر و مردم ایران میخواهیم که به هر شکل ممکن از این دو فراخوان سراسری و نیز سایر اعتراضات و مبارزات جاری بویژه نافرمانی عظیم و درخشان زنان ایران علیه حجاب اجباری حمایت کنند.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی ، زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
امضا: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،
حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
**************
توطئه های رژیم اسلامی علیه اعتصاب کارگران نفت و پتروشیمی را در هم بشکنیم!
دو هفته از اعتصاب کارگران صنایع نفت و گاز و پتروشیمی که از اول اردیبهشت ماه با مطالبه محوری افزایش ۷۹ درصدی دستمزدها و بیست روز کار و ده روز استراحت و دیگر خواستههای رفاهی میگذرد. کارگزاران رژیم جمهوری اسلامی که ابتدا با تهدید کارگران به اخراج دسته جمعی و استخدام کارگران جدید وارد عمل شدند، در ادامه با توسل به حیله و نیرنگ های فریبکارانه برای ایجاد تفرقه در صفوف کارگران در تلاش هستند که اعتصاب کارگران را به شکست بکشانند.
در ادامه این تهدیدات و توطئهگریها علیه کارگران اعتصابی، روز سه شنبه ۱۲ اردیبهشت خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران اعلام کرد که «با رصد اطلاعاتی با حمایت و اقدام قاطع دستگاه قضایی، تعدادی از پیمانکاران متخلف تامین نیروی انسانی پروژههای توسعهای پارس جنوبی، احضار و بازداشت شدند.» این خبرگزاری امنیتی دلیل اصلی بازداشت این پیمانکاران را «تخلفات متعدد در حوزه کارگری، همراهی با فراخوانها و اقدامات ضد انقلاب و ایجاد اعتصابات در پروژههای توسعهی صنعت در منطقه پارس جنوبی» اعلام کرده است. سپاه پاسدارن با این تبلیغات فریبکارانه می خواهد، تعدادی “پیمانکار متخلف” را عامل اصلی شرایط فلاکتباری که به ده ها هزار کارگر پروژه ای در صنایع نفت گاز تحمیل شده است معرفی کند. در این تردیدی نیست که یکی از خواستههای مهم کارگران برچیدن شرکتهای پیمانکار است و وجود شرکتهای پیمانکار مدیون رژیم اسلامی و سپاه پاسداران است. دولت، قرارگاه خاتم الانبیا و شرکتهای پیمانی دشمنان کارگران هستند و بد و خوب هم ندارد. اما سپاه میخواهد با منتسب کردن اعتصاب کارگران به فراخوان نیروهای “ضد انقلاب”، برای فعالین کارگری و سازماندهندگان اعتصاب پرونده های امنیتی درست کند.
جمهوری اسلامی در حالی با تهدیدها و تبلیغات دروغین و برای به شکست کشاندن اعتصاب متحدانه کارگران نفت و پتروشیمی نقشه پردازی می کند که بیش از سه دهه است نیروی کار این صنایع را زیر تهاجم پی در پی برای ارزان سازی قرار داده است. یکی از مهمترین سیاست های دولت های رفسنجانی و خاتمی در دوره بعد از جنگ ایران و عراق موقتی سازی، زدن از مزایای کارگران و ارزان سازی نیروی کار شاغل در صنایع نفت و سپس پتروشیمی بود. وضعیت سخت کاری، شرایط فلاکتبار اقتصادی وایجاد شرکتهای پیمانی نتیجه سیاست های سرمایه دارانه دولت های مختلف در نظام اسلامی سرمایه داران بوده است.
در طول این دوهفته که از اعتصاب سراسری کارگران صنایع نفت و گاز و پتروشیمی می گذرد، نهادهای مختلف حکومتی با تهدید، تفرقه افکنی و پیمانکاران با تداوم استثما، برای به شکست کشاندن اعتصاب کارگران تلاش می کنند. سپاه پاسداران با گزارش های بی پایه و اساس و دروغین سازماندهندگان اعتصاب را به نیروهای “ضد انقلاب” منتسب کرده و مشغول پرونده سازی امنیتی برای آنان است. در چنین شرایطی تنها با هوشیاری و حفظ اتحاد و همبستگی صفوف کارگران است که می توان توطئه های نهادهای حکومتی و پیمانکاران، علیه اعتصاب متحدانه کارگران را به شکست کشاند. در این شرایط برپایی تجمع های کارگری و برگزاری مجامع عمومی و دخالت دادن مستقیم کارگران در تصمیم گیرها نقش تعیین کنندهای برای اتحاد و یکپارچگی کارگران اعتصابی دارد.
پیروز باد اعتصاب کارگران نفت و گاز و پتروشیمی
زنده باد اتحاد و استقلال طبقاتی کارگران
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم!
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ /۵ ماه مه ۲۰۲۳
امضا: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،
حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
**************
از اعتصاب سراسری کارگران نفت و گاز و پتروشیمی پشتیبانی کنیم
کارگران پروژه ای در بیش از هشتاد شرکت پیمانی فعال در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی، مس، فولاد، معادن در استان های خوزستان، فارس و کهکلویه بوشهر و کرمان اعتصاب کرده اند. این اعتصابات که از اول اردیبهشت آغاز شد تاکنون ادامه یافته و دامنه و ابعاد گسترده تری پیدا کرده است.
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت با انتشار بیانیه ای تحت عنوان «با قدرت وارد اعتصاب شویم» اعلام کرده است که افزایش ۷۹ درصدی دستمزدها و ۲۰ روز کار و ۱۰ روز تعطیلی جهت داشتن فرصتی برای بودن با خانواده ها از مطالبات محوری و فوری کارگران پروژه ای در این اعتصابات می باشد. این شورا در عین حال بر پیگیری دیگر مطالبات پاسخ نگرفته کارگران از جمله کوتاه شدن دست پیمانکاران مفتخور، بهبود و بالابردن استاندارد وضع خوابگاه ها، غذاخوری ها، بهبود کیفیت سرویسهای رفت و آمد و ایمنی محیط کار تأکید کرده است. کارگران همچنین تأکید کرده اند که کف دستمزد در مناطق نفتی نباید از ۲۰ میلیون تومان در ماه کمتر باشد. کارگران اعتصابی اعلام کرده اند تا تحقق خواسته هایشان به اعتصاب ادامه می دهند.
بر طبق آخرین گزارش ها گروهی از کارگران پیمانکاریهای اژدر و طهماسبی در اصفهان، معدن مس درالو کرمان، کارگران پروژه ای در جاسک، کارگران مس سرچشمه در رفسنجان و فولاد مادکوش در بندرعباس، پرستاران در سنندج نیز در اعتراض به سطح پایین حقوق و دستمزدها در سال جدید، دست از کار کشیدند و به اعتصاب پیوسته اند. کارگران هفت تپه که از یک ماه پیش با دادن یک فراخوان عمومی از همه کارگران خواسته بودند تا جهت لغو مصوبه شورای عالی کار در مورد تعیین حداقل دستمزدها به اعتراض برخیزند، اکنون نیز با صدور یک بیانیه از اعتصابات کارگری حمایت نموده اند.
اعتصاب سراسری کارگران صنایع نفت و گاز و پتروشیمی برای افزایش دستمزدها در حالی ادامه دارد که سرکوب شدید و تفرقه افکنی نیروهای حراست حکومتی در محیط های کار، تهدید به اخراج و عدم امنیت شغلی، فقر و بیکاری و نگرانی از تأثیرات پیامدهای اعتصاب بر زندگی خانواده های کارگری در شرایط فقر و فلاکت اقتصادی کنونی مانند یک زنجیر و وزنه آهنین به دست و پای کارگران سنگینی می کند. سازماندهی این اعتصاب در شرایط دشوار کنونی بیانگر این واقعیت است که جنبش کارگری ایران با تکیه بر آگاهی و کاردانی فعالین و رهبران عملی خود و با تکیه بر تجارب مبارزاتی سال های گذشته می تواند بر این موانع سخت و دشوار غلبه کند و راه پیشروی خود را باز یابد. در شرایط کنونی و در آستانه اول ماه مه، روز جهانی کارگر، گسترش و سراسری کردن اعتصابات کارگری جهت درهم شکستن تعرض رژیم به دستمزدها و زندگی و معیشت کارگران بطور عینی می تواند زمینه ساز اعتصاب عمومی سیاسی و پیشروی جنبش انقلابی جاری برای به زیر کشیدن رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی باشد.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست ضمن پشتیبانی کامل از اعتصابات کارگران نفت و گاز و پتروشیمی مناطق جنوب کشور، دیگر بخش های جنبش کارگری ایران را به حمایت و همبستگی با کارگران صنایع نفت و گاز و پتروشیمی فرا می خواند تا در حرکتی سازمان یافته و متحدانه علیه تعرض رژیم به سفره خالی کارگران و علیه دستمزدهای چند مرتبه زیر خط فقر، دست به اعتراض و اعتصاب بزنند.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ -
۲۴ آوریل ۲۰۲۳
امضاها: اتحاد فدائیان کمونیست، اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،
حزب کمونیست کارگری - حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان(اقلیت) و هسته اقلیت
**************
تهاجم رژیم اسلامی به زنان، تهاجم به کل جامعه است، این تهاجم را درهم بشکنیم
بعد از فرمان آتش به اختیار خامنه ای علیه زنان، احمدرضا رادان، فرمانده کل نیروی انتظامی رژیم جمهوری اسلامی روز شنبه ۱۹ فروردین اعلام کرد، کسانی که در معابر عمومی، خودرو یا اماکن تجاری کشف حجاب کنند، شناسایی میشوند، در مرحله اول به آنها تذکر داده میشود و در مرحله دوم با اسناد و مدارک به قوه قضائیه معرفی میشوند. حسین شریعتمداری به عنوان مدیر مسئول و نماینده خامنه ای در روزنامهٔ کیهان نیز پدیده کشف حجاب را یک پدیده امنیتی اعلام کرد. به دنبال این تهدیدات دستگاه پلیس و نیروهای امنیتی در همکاری و همدستی با رسانه های اجیر در تلاش هستند که با هر حیله و نیرنگی شده بخشی از مردم عادی را به همکاری با نهادهای حکومتی جهت مقابله با زنان بی حجاب وادار کنند. فرمانده نیروی انتظامی به صاحبان صنوف هشدار داده است که «در صورت عدم رعایت حجاب اجباری از سوی متصدیانشان، ابتدا تذکر و اخطار پلمب دریافت خواهند کرد و در نهایت، پلمب میشوند». موج جدید حملات شیمیایی به مدارس دخترانه بخشی از این تهاجم گسترده به زندگی زنان است.
سازماندهی این ضد حمله و تهاجم گسترده به زنان و دختران دانش آموز برای جبران شکست و ترمیم پایه های ایدئولوژیک حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی است که با تعرض زنان و دور افکندن حجاب و روسری ها و سوزاندن آن در کف خیابان به لرزه درآمده است. حق با شریعتمداری این حلقه بگوش خامنه ای است، با کشف حجاب و سوزاندن روسری ها امنیت جمهوری اسلامی به مخاطره افتاده است. اگر چه زنان مبارز و آزاده ایران از همان فردای به قدرت رسیدن ضدانقلاب اسلامی در محیط خانواده و عرصه های مختلف حیات اجتماعی با قوانین اسلامی و زن ستیز و فرهنگ مردسالارانه در افتادند و یک پای اصلی خیزش های انقلابی و جنبش های پیشرو اجتماعی در دو دهه اخیر بوده اند، اما در جنبش انقلابی جاری با نقش پیشتازی که ایفا کردند آشکاراتر از همیشه ارکان سیاسی و ایدئولوژیک رژیم را مورد تعرض قرار دادند. زنان آزاده در دانشگاه و مدرسه و خیابان با به زمین افکندن حجاب و روسری و سوزاندن آن کل فضای سیاسی جامعه و حتی افکار عمومی جهان را تحت تأثیر قرار دادند. این دستاورد جنبش رهایی زنان، این میزان از آزادی که به دست آورده اند فقط مختص به زنان نیست، این از دستاوردهای جنبش آزادیخواهی در ایران است، مربوط به کل جامعه است، بنابراین همه جنبش های پیشرو اجتماعی، همه انسانهای آزادیخواه و برابری طلب در برابر این تهاجم گسترده رژیم اسلامی به زنان باید از زنان و حقوق انسانی آنان به دفاع برخیزند.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست اعلام می کند که این تهاجم گسترده به زنان و مدارس دخترانه و به جامعه را فقط با برپایی و سازماندهی یک جنبش اعتراض توده ای می توان در هم شکست. نباید زنان آزاده ایران را در برابر این تهاجم و افسارگسیختگی ضدانقلاب اسلامی تنها گذاشت. نباید مقابله با این تهاجم به حقوق انسانی و زندگی زنان را فقط به مقاومت و زنان در مکانهای کنترل شده با دوربین های هوشمند ودر محاصره آتش به اختیاران محول کرد. اگر چه دفاع میدانی و تنها نگذاشتن زنان در هر مکانی امر انسانی و اخلاقی همه مردان و زنان آزاده است، اما مقابله با این یورش گستاخانه به دستاوردهای جنبش انقلابی ژینا امر حیاتی جنبش کارگری و همه جنبش های پیشرو اجتماعی است. باید محیط های کار و دانشگاه و مدرسه و خیابان را به میدان مبارزه و تعرض متقابل برای در هم شکستن تهاجم علیه زنان آزاده ایران تبدیل کرد.
دستاورد زنان در جنبش انقلابی ژینا که برای آن جان ها، و چشم ها داده اند فقط به زنان تعلق ندارد، به همه زنان و مردان آزادیخواه و برابری طلب، به همه انسانهای تحت ستم حکومت اسلامی سرمایه داران تعلق دارد، برای دفاع از این دستاورد و برای درهم شکستن تهاجم رژیم اسلامی بپا خیزیم. در هم شکستن این تهاجم در گرو هر چه توده ای تر کردن و سازمانیافته تر کردن و سراسری تر کردن اعتراضات علیه کلیت رژیم جمهوری اسلامی است.
رهایی زنان، رهایی جامعه است!
سرنگون باد رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی - زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
۱۲ آوریل ٢٠٢٣- ۲۳ فروردین ١۴٠٢
امضاها: اتحاد فدائیان کمونیست، اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،
حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان(اقلیت) و هسته اقلیت
___________________________________
برای مشاهده م مطالعه اطلاعیه ها از تاریخ ۲۶ آذر ماه ۱۴۰۰ تا ۱۷ فروردین ۱۴۰۲
اینجا کلیک کنید.