افق روشن
www.ofros.com

نه به جنگ، نه به جنگ‌طلبان، نه به حکومت اسلامی

بازهم انفجار در معدن زغال سنگ و قتل کارگران

شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست                                                                                            دوشنبه ١٦ مهر ١۴٠٣ - ٧ اکتبر ۲۰۲۴




اعلامیه شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست:

نه به جنگ، نه به جنگ‌طلبان، نه به حکومت اسلامی

زنده ‌باد انقلاب کارگری!

در آستانهٔ یک‌سالگی کشتار و مجازات جمعی بیش از دو میلیون مردم غزه و کشتار بیش از ۴۱ هزار فلسطینی، در بحبوحه پاک‌سازی‌های نژادی و ملی و مذهبی در کرانه باختری، تروریسم دولتی اسرائیل مردم لبنان را هم‌زمان زیر بمباران‌های وحشیانه و مهیبی قرار داده که تاکنون بیش از یک‌میلیون آواره، ده‌ها هزار مجروح و معلول و ویرانی‌های بزرگ به ارمغان آورده و آماده می‌شود تا با تبدیل سیاست ترورهای سازمان‌یافته و جنگ غیرمستقیم، جنگ ویرانگرانه‌ای را با مشارکت ایالات‌متحده آمریکا و ناتو علیه ایران آغاز کند.
مدت‌هاست رقابت‌ها و درگیری‌ها و تنش‌های بین‌المللی قدرت‌های بزرگ، خصوصاً در خاورمیانه، همهٔ آستانه‌های خطر و خطوط قرمز را پشت سر گذاشته است. نبرد برای ترسیم تازه‌ای از قدرت در جغرافیای سیاسی جهان، عملاً مردمان منطقه ما را به‌سوی جهنمی ویرانگر سوق داده و جهان و نظم بین‌المللی به مرحله‌ای بدون بازگشت واردشده است.
در این میان، رقابت‌های منطقه‌ای بین رژیم اسلامی ایران و دولت نژادپرست اسرائیل، این دو نیروی ارتجاعی و افراطی، وارد فاز درگیری‌های مستقیم شده است. وضعیت و موقعیت این دو رژیم و هم‌پیمانانشان، به‌عنوان طرف‌های تأثیرگذار و تعیین‌کننده در این جنگ اهمیت فراوانی در نتایج و عواقب این درگیری‌ها دارد. در این مقطع، هم‌زمان با اجرای «دکترین ضاحیه» که سیاست استفاده نامتناسب از زور در غزه و کرانه باختری، برای هدف قرار دادن غیرنظامیان و زیرساخت‌ها به‌عنوان سیاست مجازات دسته‌جمعی، ترور رهبران و کشتن فرماندهان به حالت یک تاکتیک کلیدی درآمده است. این سیاست گرچه منجر به سقوط کامل یک ساختار سیاسی نمی‌شود، اما باعث سردرگمی، آشفتگی و آسیب‌پذیری شدید دشمن می‌شود. قتل دانشمندان و مسئولین هسته‌ای رژیم، کشتن فرماندهان سپاه در لبنان و سوریه،‌ کشته‌شدن اسماعیل هنیه در تهران، کشته‌شدن فرماندهان حزب‌الله و سپاه قدس و خصوصاً حسن نصرالله نمونه‌های برجستهٔ این شیوه از جنگ و حذف بودند. باید انتظار داشت که این رویه همچنان ادامه پیدا کند. به این لحاظ جنگی که میان رژیم اسلامی و دولت اسرائیل آغازشده بود، اینک با تضعیف فوق‌العاده بازوهای نیابتی حکومت اسلامی در فلسطین و لبنان و سوریه، از مرحلهٔ بازدارندگی یکدیگر، حذف شخصیت‌های کلیدی وابسته به جمهوری اسلامی توسط دولت اسرائیل و محاصره کردن اسرائیل از طریق نیروهای نیابتی توسط رژیم ایران گذر کرده و به مرحله تازه و بسیار خطرناک و پرمخاطره‌ای واردشده است. آژیرهای خطر جنگ و ویرانی به صدا درآمده است.
درحالی‌که سیاست تقویت گروه‌های نیابتی در منطقه با هزینه‌های وحشتناک با شکست مواجه شده، سیاست "صبر استراتژیک" با تعرضات گسترده اسرائیلی به بن‌بست رسیده، حملات مستقیم موشکی و راکتی به اسرائیل به تنها راه رژیم اسلامی در پاسخ‌گویی محدودشده است. اما این حملات مستقیم، عامل مهمی در تقویت حمایت‌های ملی و بین‌المللی از دولت راست افراطی ناتانیاهو شده؛ راه را برای قبولاندن و پذیرش طرح حملات خردکننده به ایران فراهم کرده و تلاش دولت پزشکیان را برای خروج از انزوا و تعامل با غرب به شکست کشاند. علیرغم فرستادن پیام‌های آشکار و پنهان به آمریکا برای مدارا با آمریکا و غرب و گشایش مذاکرات برجامی، سیاست همراهی با روسیه و چین و کمک موشکی - پهپادی به روسیه در جنگ اوکراین، پاشنه آشیل شکست این تلاش‌هاست.
دولت ناتانیاهو هم با کشتن اسماعیل هنیه در تهران، حسن نصرالله و اکثر فرماندهان نظامی حزب‌الله، و پیام به مردم ایران، تلاش خود را برای کشاندن رژیم به مسیر بی‌بازگشت جنگ، کشاندن امریکا به منازعه تشدید کرده است.
رقابت دو رژیم آپارتاید مذهبی یهودی و اسلامی، درهای جهنم ویرانی و مرگ را بروی منطقه و مردمان خاورمیانه گشوده است. بزرگ‌ترین قربانیان این جنگ، مردمان این منطقه هستند. جنگ دو رژیم جنایت و تباهی، جنگ مردم نیست. هرگز نباید وعده‌ها و پیام‌های آنان را باور کرد. ما پیام‌های آنان را در سرکوب‌های خونین مردمان ایران در چهل و اندی سال گذشته، در پاک‌سازی و قتل‌عام خونین و وحشتناک مردم فلسطین در غزه و کرانه باختری دیده‌ایم. بدون تردید دنیا بدون تروریست‌های جنایتکار دولتی و اسلامی دنیای ایمن‌تری است اما پیروزی هیچ‌کدام از این دو طرف در خدمت اهداف و منافع مردم نیست.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست، جنگ جنایتکارانه اسرائیل علیه مردم غیرنظامی در فلسطین و لبنان را جنایت جنگی می‌داند و خواهان آتش‌بس فوری و بی‌قیدوشرط در همهٔ جبهه‌های جنگ در غزه و کرانهٔ باختری و لبنان، قطع فوری بمباران‌ها، برداشتن همهٔ موانع کمک‌های انسانی به مردم فلسطین در غزه و کرانه باختری و لبنان است. درعین‌حال تمام تلاش‌ها برای گسترش جنگ به‌کل خاورمیانه و ایران را محکوم می‌کند. این جنگ، جنگ مردم نیست. جنگی برای گسترش سلطه، تقویت رژیم‌های جنایتکار سرمایه‌داری در ایران و اسرائیل، تقویت کمپانی‌های اسلحه‌سازی است. بزرگ‌ترین قربانیان این جنگ مردم منطقه و روند انقلابی در ایران است.. باید با همهٔ توان علیه این جنگ ایستاد. ما از همهٔ نیروهای چپ و کمونیست، از طبقه کارگر جهانی، همه نیروهای آزادیخواه و بشردوست و صلح‌طلب در ایران و خاورمیانه و جهان می‌خواهیم صدای خود را علیه جنگ و جنگ‌طلبان، در دفاع از روند انقلابی در ایران برای سرنگونی جمهوری اسلامی، برای همزیستی مردمان منطقه، برای به رسمیت شناسی دولت مستقل فلسطین، برای آزادی و برابری و سوسیالیسم بلند کنند. باید خیابان‌ها را بار دیگر علیه جنگ، علیه جنگ‌طلبان حاکم تسخیر کنیم!

سرنگون باد نظام سرمایه‌داری جمهوری اسلامی

زنده باد آزادی - زنده باد سوسیالیسم

سوم اکتبر ۲۰۲۴

شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست

امضاها: اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،

حزب کمونیست کارگری ایران - حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت)

****************

اطلاعیه شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست

بازهم انفجار در معدن زغال سنگ و قتل کارگران

شنبه شب ۳۱ شهریور ماه به‌علت انفجار آنی گاز متان در عمق زمین، تونل‌های معدن زغال سنگ شرکت معدنجو فروریخت و در پی آن تا کنون ۵۲ کارگر جان باخته و ۱۷ نفر دیگر زخمی شده‌اند. شرکت معدنجو یک شرکت خصوصی در طبس واقع در استان خراسان شمالی است. خبرگزاری‌های دولتی گفته‌اند که در زمان وقوع ریزش معدن ۶۹ کارگر در بلوک‌های مختلف آن مشغول کار بودند. تصاویردرناک منتشر شده، انبوهی از جسد کارگران را نشان می‌دهند که در واگن حمل سنگ معدن تلنبار شده‌اند و کارگران آسیب دیده این انفجار به دور آنها حلقه زده و در سوگ همکارانشان اشک می‌ریزند.

مسئولین و نهادهای دولتی با انتشار ورق‌پاره‌هایی برای کارگران اشک تمساح می‌ریزند و با ژست‌های توخالی مدعی شده‌اند که: “در حال امداد رسانی هستند و درصورت تخطی کارفرماها با آنها برخورد می شود”. دولت و سرمایه‌داران نمی‌گویند که چرا وسایل بهداشت و ایمنی و امداد رسانی برای کارگران و بویژه کارگران معدن در محیط کار وجود نداشته است در حالی که این گونه از رخدادها مدام تکرار می‌شود. تنها در سه ماه نخست امسال هشت حادثه مرگبار مشابه در محیط کار به صورت رسمی ثبت شده است که سه مورد آن مربوط به معدن بوده است. همه ساله انبوهی از کارگران در رخدادهای ناشی از کار کشته و زخمی میشوند و جایی هم ثبت نمی‌شود و مرجعی هم نیست که پاسخگوی شرایط زندگی این کارگران و خانوده‌هایشان باشد.

در موارد بی‌شمار روشن شده که این گونه از رخداد‌ها و بویژه در معادن، نتیجه نادیده گرفتن حفاظت و ایمنی در محل کاربوده و مقصر اصلی سرمایه‌داران و دولت ‌انها هستند. سرمایه داران برای سود بیشتر از هزینه‌های ایمنی و حفاظت ازکارگران می‌کاهند و دولت نیز با ترفندهای مختلف بر آن چشم می‌پوشد و با سرکوب نهادهای مستقل و خود سازمانده کارگری مانع از کنترل مستقیم شرایط و محیط کار توسط کارگران می‌شود. “حوادث ناشی از کار”پدیده رایج در مناسبات سرمایه‌داری است.

سرمایه‌داران برای سود بیشتر شیره جان کارگران را تا آخر می کشند، موجب مرگ آنها در محل کار می‌شوند و دست آخر نیز انبوهی از کارگران در میان سالی و یا آغاز دوران بازنشستگی در اثر فرسودگی و مرگ زودرس ناشی از کار، جانشان را از دست می‌دهند. در سنت جنبش کارگری وسوسیالیستی این نوع از کشته شدن کارگران تنها یک مرگ ساده دلخراش نیست بلکه قتل اجتماعی کارگران به واسطه کارفرماها، دولت و مناسبات سرمایه داری است.

شورای همکاری نیروی های چپ و کمونیست ضمن هم‌دردی با خانواده‌های کارگران جانباخته شرکت معدنجو و آرزوی بهبودی آسیب دیدگان، خواهان پیگری این حادثه توسط فعالین و نهادهای شاخته شده مستقل کارگری، وکلای مترقی و مردمی برای محاکمه مسببین این رویداد دردناک می باشد.

سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی

زنده باد آزادی - زنده باد سوسیالیسم

بیست و دوم سپتامبر ۲۰۲۴/ یکم مهرماه ۱۴۰۳

امضاها: اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیستایران،

حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت

****************

اطلاعیه شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست

در گرامیداشت دومین سالگرد جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»

در حالی به دومین سالگرد قتل حکومتی مهسا امینی (ژینا) نزدیک می‌شویم که خشم و نارضایتی توده‌های کارگر و زحمتکش در کنار تداوم مبارزات درخشان زنان، زندانیان سیاسی، دانشجویان، جوانان، روشنفکران و هنرمندان مترقی و آزادیخواه بیش‌ازپیش می‌رود تا طومار رژیم سرمایه‌داری جمهوری اسلامی را درهم‌پیچیده و به زباله‌دان تاریخ بسپارد.
برآمد جنبش انقلابی ۱۴۰۱، توده‌های مردم به‌جان‌آمده از سرکوب، فقر، استثمار، بیکاری، خشونت، تبعیض‌های جنسیتی و بی حقوقی فردی و اجتماعی نهادینه‌شده در تمامیت رژیم جمهوری اسلامی در ادامه خیزش‌های انقلابی دی‌ماه ۹۶ و آبان ۹۸ به مدت چند ماه، ماشین سرکوب و بیداد رژیم را به چالش گرفت. این جنبش انقلابی، با شعار «زن، زندگی، آزادی»، نسلی رزمنده و فداکار از زنان و مردان پرشور و جویای آزادی را به مبارزات مردم ایران برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی کشانید. این جنبش، طی چند ماه تمامی نمادهای توحش، بربریت و دستگاه ایدئولوژیک رژیم را تکان داد و اعتبار و اتوریته آن را به‌طور جبران‌ناپذیری خدشه‌دار کرد. تعرض خیزش انقلابی «ژینا» همچنین نیروهای بورژوایی مدافع حکومت‌های موروثی - چه از نوع «دمکراتیک اسلامی» و چه سلطنت‌طلبان - را نیز با طنین شعارهایی نظیر «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر» را هم به چالش کشید و شعارهای توخالی و فریبکارانه آنان را برملا ساخت.

در دو سال گذشته، رژیم جمهوری اسلامی علیرغم به‌کارگیری ماشین سرکوب و کشتار، و ارتکاب شنیع‌ترین جنایات ممکن، نه‌تنها نتوانسته این جنبش را به‌زانو درآورد، بلکه تداوم و گسترش مبارزات آزادی‌خواهانه و برابری‌طلبانه مردم در کارخانه‌ها، مراکز آموزش و بهداشت و درمان، صنایع و معادن کوچک و بزرگ، و خیل وسیع بازنشستگان و بیکاران، و مقاومت و مبارزات شجاعانه زندانیان سیاسی و زنان و هنرمندان و روشنفکران متعهد به مردم، همه و همه، نشان از آن دارد که اکثریت عظیم مردم ایران تصمیم خود را در مقابل این رژیم آدمکش گرفته‌اند و به چیزی کمتر از سرنگونی انقلابی آن تن نخواهند داد. از همین رو می‌توان گفت که تلاش رژیم در اعدام زندانیان سیاسی به‌قصد ایجاد ترس و وحشت در جامعه به‌تمامی شکست‌خورده و علیرغم خسارات بسیاری که به جنبش وارد آورده و می‌آورد، اما نتوانسته و بعدازاین هم نمی‌تواند خدشه‌ای در تداوم مبارزات انقلابی مردم ایران ایجاد نماید.

جنبش انقلابی ۱۴۰۱، اگر چه دستآوردهای بس مهمی داشته است و کماکان به اشکال گوناگون ادامه دارد، اما شوربختانه به دلیل ضعف‌هایی که داشت نتوانست ماشین سرکوب و تمامیت رژیم جمهوری اسلامی را از پای درآورد. این جنبش علیرغم فداکاری و شجاعت بی‌نظیر زنان و جوانان و سایر توده‌های عاصی مردم و به‌رغم برخورداری از درصدی از ارتباط و سازمان‌دهی درونی، ازآنجاکه موفق نشد بخش‌های وسیع‌تری از توده‌ها زحمتکش را به میدان مبارزه بکشاند، و به‌ویژه به دلیل عدم حضور سازمان‌یافته و راهبری جنبش کارگری و نیروهای جنبش کمونیستی ایران، نتوانست به اهداف آزادی‌خواهانه و عدالت‌جویانه خود دست یابد. آگاهی به این ضعف و مبارزه برای رفع آن، یکی از درس‌های بزرگی است که در پناه فداکاری و جان باختن صدها نفر از جان‌باختگان این جنبش و اسارت و شکنجه و تبعید هزاران نفر دیگر، به بهایی بس سنگین به‌دست‌آمده است.

شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست در سالگرد جنبش انقلابی ژینا، ضمن گرامیداشت یاد همه جان‌باختگان این جنبش عظیم توده‌ای، ضرورت پیوند و سازمان‌دهی هر چه بیشتر مبارزات و اعتراضات کارگران و سایر جنبش‌های اجتماعیِ آزادیخواه و برابری طلب، و همچنین تلاش برای شکل دادن به یک آلترناتیو سوسیالیستی برای سرنگونی انقلابی رژیم سرمایه‌داری جمهوری اسلامی را از اهم وظایف خود می‌داند.
ما در دومین سالگرد این جنبش عظیم انقلابی، از همه نیروهای آزادیخواه، مبارز و چپ و سوسیالیست می‌خواهیم که با حضور در برنامه‌های اعتراضی که بدین مناسبت سازمان داده می‌شود به‌طور فعال شرکت نمایند.

سرنگون باد رژیم سرمایه‌داری جمهوری اسلامی!

زنده باد آزادی - زنده باد سوسیالیسم!

شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست

امضاها: اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،

حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت

۲ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۲۳ اوت ۲۰۲۴

****************

اطلاعیه شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست

در همبستگی با اعتصاب گسترده پرستاران

اعتصاب پرستاران از ۱۱ مرداد آغاز شد و به‌سرعت به بیمارستان‌های بیش از پانزده شهر گسترش یافت. پرستاران و کلاً کارکنان مراکز درمانی بیشترین از خودگذشتگی را در دوران کرونا از خود نشان دادند اما رژیم اسلامی به خواستن‌هایشان پاسخ مثبت نداد. از جمله اضافه دستمزد، لغو اضافه‌کاری اجباری، پرداخت دستمزدهای معوقه و پایان تهدید و دستگیری پرستاران اعتصابی توسط نهادهای امنیتی.
هماهنگی پرستاران اعتصابی بیمارستان‌های درون یک شهر با شهرهای دیگر و در استان‌های مختلف یادآور سازمان‌یافتگی اعتراضات و اعتصابات معلمان و کارگران پروژه‌ای و نویدبخش اعتصابات سازمان‌یافته و سراسری در رشته‌های دیگر تولیدی و خدماتی است.

نیروهای سرکوب رژیم اسلامی با احضار، تهدید پرستاران اعتصابی و گسیل اعتصاب‌شکنان می‌کوشند تا مانع گسترش اعتصاب به بیمارستان‌های دیگر شوند. خواست‌های پرستاران و به‌ویژه اضافه دستمزد خواست مشترک ده‌ها میلیون کارگر است و زمینه‌ساز یک همبستگی گسترده با پرستاران است.
اعتصاب در مراکز درمانی به دلیل نقشی که در سلامت مردم‌دارند نمی‌تواند همگانی و طولانی باشد و کارفرماها و دولت‌ها هم با سوءاستفاده از این سهم تعطیل ناپذیر همواره می‌کوشند مردم را علیه اعتصابیون مراکز درمانی تحریک کنند. مردم ایران اعتصاب پرستاران را بخشی از مبارزات خود علیه رژیم اسلامی می‌دانند و این عامل مهمی در شکست عوامل رژیم برای تحریک مردم علیه پرستاران اعتصابی است. حمایت کارگران بخش‌های دیگر تولیدی و خدماتی از خواست‌ها و مبارزات پرستاران نقش اساسی در موفقیت پرستاران دارد زیرا آن‌ها مانند همکارانشان در تمام جهان به دلیل کاستن از درد و حفظ جان مردم نمی‌توانند اعتصابات درازمدت داشته باشند.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست خود را همراه و متحد پرستاران اعتصابی می‌داند و به سهم خود برای جلب حمایت هر چه گسترده‌تر از خواست‌ها و مبارزات آن‌ها فعالیت می‌کند.

زنده باد همبستگی کارگری

نابود باد رژیم سرمایه‌داری جمهوری اسلامی

زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم

شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست

۲۵ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۵ اوت ۲۰۲۴

امضاها: اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،

حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت

****************

جمهوری جنایتکار اسلامی بعد از انتخابات اخیر اعدام زندانیان را سرعت بخشیده است

در فضای جنگی و تنش ایجادشده میان دولت‌های مرتجع و تروریست اسرائیل و ایران، اعدام و اختناق تشدید شده و جمهوری اسلامی از سر عجز و ناتوانی با اعدام زندانیان  انتقام ترور هنیه را از مردم می‌گیرد. 
از آغاز مضحکه انتخاباتی رئیس‌جمهوری تا کنون، ده‌ها زندانی را در زندان‌های مختلف به دار آویختند. رضا رسایی زندانی سیاسی از بازداشت‌شدگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ سحرگاه سه‌شنبه ششم اوت بدون آخرین ملاقات با خانواده‌اش اعدام و در شرایط  شدید امنیتی به خاک سپرده شد. روز چهارشنبه هفتم ماه اوت، ۲۲ زندانی دسته‌جمعی به دار آویخته شدند. امروز نهم اوت نیز دیوان عالی کشور حکم اعدام شش زندانی سیاسی را در زندان وکیل‌آباد مشهد تأیید کرده است.
جمهوری اسلامی که در کشتار و اعدام و جنایت از همه پیشی گرفته از فضای جنگی و تنش ایجادشده استفاده کرده به اعدام جوانان در زندان‌ها و دستگیری و تشدید اختناق سرعت بخشیده است. این رژیم که خود با نیروهای نیابتی‌اش یک پای جنگ و ترور در داخل و بیرون مرزها می‌باشد، از فضای جنگی و تشدید تنش با رقبایش در جهت حاشیه‌ای کردن اعتراض و نارضایتی مردم در داخل بهره می‌برد.
جمهوری اسلامی که غرق در بحران‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است برای مقابله با تشدید نارضایتی و نفرت عمومی مردم ناچار به تغییر آرایش‌شده و این‌بار پزشکیان را جلو صحنه رانده به این امید که برای بقای خود وقت بخرند. کابینه پزشکیان که با حمایت از نیروهای نیابتی تروریستی و گسترش اعدام در ایران کارش را آغازکرد، با گسترش اعدام در زندان‌ها و استفاده از فضای جنگی، برای مقابله با نارضایتی مردم و پیش‌گیری از برآمدها و خیزش‌های بعدی به میدان آمده است.
اعدام، دستگیری و تشدید اختناق اگرچه از مردم تلفات می‌گیرد، اما نتوانسته جامعه را مرعوب کند و به سکوت بکشاند. اعدام رضا رسایی و حکم اعدام برای فعالین زن، شریفه محمدی، پخشان عزیزی، وریشه مرادی و نسیم غلامی سیمیاری با واکنش زندانیان سیاسی، به‌ویژه زنان زندانی مواجه شده و به بیزاری و نفرت از جمهوری اسلامی دامن زد. اعتراضات کارگری در اشکال مختلف در جریان است. بازنشستگان خیابان را ترک نکرده‌اند. کارگران واگن سازی پارس چند روز است به اعتراض به خیابان آمده‌اند. زنان علیه حجاب اجباری با سرکوبگران رژیم می‌جنگند.
رفتار جنایتکارانه جمهوری اسلامی، اعدام بی‌وقفه زندانیان، گسترش اختناق و واکنش خشن به اعتراضات، به خاطر ترس از مبارزه و مقاومت عموم مردم است. شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست، همه مردم آزادیخواه در داخل و خارج کشور  را به گسترش اعتراض علیه اعدام و اختناق فرامی‌خواند.
سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی تنها به دست مردم و در رأس آن با شکل‌گیری اعتصابات سراسری و همبسته کارگران و مبارزات زنان و آزادیخواهان امکان‌پذیر است. این واقعیت روشن، تنها راه رهایی از جنایات فجیع رژیم جمهوری اسلامی است. سرنگون باد رژیم سرمایه‌داری جمهوری اسلامی

زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم

شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست

امضاها: اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،

حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت

۱۹ مرداد ۱۴۰۳ - ۹ اوت ۲۰۲۴

****************

از اعتصاب کارگران واگن سازی پارس حمایت می‌کنیم

خیابان‌های اراک در هشتمین روز اعتصاب، شاهد راهپیمایی و فریاد کارگران واگن سازی پارس، علیه فساد سیستماتیک حکومتی، بی‌عدالتی و تبعیض بود. در گرمای سوزان مردادماه اراک، کارگران اعتصابی از کارخانه خارج‌شده، با عبور از پل شهر صنعتی، روبروی استانداری مرکزی تجمع کردند. کارگران علیه فساد سیستماتیک مدیران، سیاست ارزان‌سازی نیروی کار، عدم امنیت شغلی، نبود استانداردهای اولیه امنیت و سلامت محیط کار و تبعیض‌های آشکار شعار داده و خواهان تغییر مدیریت و سیاست‌های ناعادلانه و غیرانسانی علیه کارگران هستند.

شرکت «واگن پارس» وابسته به گروه صنعتی «مپنا» و عمده سهام آن متعلق به وزارت نیرو و آستان قدس رضوی و در دست باندهای حکومتی است. ملانژاد در خرداد ۱۴۰۰، با نفوذ سپاه و باندهای حکومتی به سمت مدیرعامل و نایب‌رئیس هیئت‌مدیره شرکت واگن پارس گماشته شد. او،‌ با گماشتن شبکه‌ای از خویشاوندان و فامیل خود در پست‌های کارگزاری و مدیریت استثمار، با اقدامات فاشیستی در دوره مدیریتش، شرایط بردگی آشکار وبی حقوقی کارگران را فراهم کرده است. در این راستا ۱۲ کارگر معترض را اخراج کرده، با تهدید و فشار و توهین می‌خواهد سیاست ضد انسانی، کارگر ارزان وبی حقوق را بر بیش از ۱۱۷۰ کارگر تحمیل کند.

کارگران میگویند: در دوره مدیریت «پادگانی» مرتضی ملانژاد، اگرچه تولید واگن پارس افزایش چشمگیری یافت، اما درآمد کارگران هیچ تغییری نکرد.» در حالیکه تمامی خطوط تولید این کارخانه فعال و تولید در نتیجه استثمار شدید کارگران همچنان روبه افزایش است، با افزایش میزان اضافه‌کاری، پرداختی به کارگران کمتر شده و دریافتی کارگری که پس از ۲۰ سال کار با اضافه‌کاری، ۲۵ میلیون تومان به او پرداخت می‌شد، به ۲۰ میلیون تومان کاهش‌یافته است؛ درحالی‌که اتاقک‌های محل استراحت کارگران را از بین برده و کارگران مجبور به نشستن بر روی زمین و نشستن روی کارتن و مقوایند،، مدیران از افزایش حق سفر و هزینه ورزش، استخدام دائم،‌ بیمه کامل و ویژه، افزایش حقوق و مزایا و رانت‌های حکومتی و ده‌ها مزایای دیگر برخوردارند.

کارگران اعلام کرده‌اند تا لغو این دستور، اعتصاب خواهند کرد. مرتضی ملانژاد، در پاسخ به کارگران با استفاده از الفاظ رکیک گفت که «هفت هشت نفر [دشنام] را بیرون انداختیم» و بقیه نیز در صورت ادامه اعتراض اخراج خواهند شد. کارگران در گزارش رسانه‌ای خود پاسخ دادند: این کارگران بودند که با «اتحاد مثال‌زدنی» خود، ملانژاد را «از کارخانه بیرون انداختند! شعار: «ملانژاد، حیا کن! کارخونه رو رها کن!» به صورتی کوبنده در این خیزش کارگری، نشان از همبستگی و أرادهٔ طبقاتی کارگران دارد. بنا به بیان یکی از کارگران شرکت‌کننده در اعتراض: «کاهش مبلغ اضافه‌کاری، تأخیر در پرداخت دستمزد، توهین‌های مدیرعامل و مدیر کارخانه و نیز جابه‌جایی تعطیلی روزهای پنجشنبه و جمعه با روزهای شنبه و یکشنبه به دلیل کمبود برق»، نیز به‌ویژه به «توهین‌های مدیرعامل شرکت که آن‌ها را اراذل‌واوباش نامیده» و خواهان بازگشت ۱۲ تن از همکاران کارگر خود هستند که به دستور مدیریت از ورود آن‌ها به کارخانه جلوگیری شده است.

اعتراضات و اعتصاب اخیر کارگران واگن پارس اراک، همانند بیشترین بخش‌های کارگری در ایران از جمله کارگران پیمانی و پروژه‌ای نفت و گاز و پتروشیمی و معادن، اعتراضات وسیع و مستمر و هفتگی بازنشستگان در همه شهرهای ایران همگی نمایانگر اوج‌گیری و گسترش جنبش کارگری هستند. جنبش کارگری ایران در این دورهٔ بحران‌های پیچیده و دشوار، همچنان ستون اصلی مبارزه اجتماعی و انقلابی، برای آزادی و برابری و سرنگونی رژیم سرمایه‌داری اسلامی است. رژیمی که بر بستری از بحران‌های بزرگ داخلی و بین‌المللی، شریرانه ترین سیاست‌های ضد کارگری، ضد انسانی و غارتگرانه را با سرنیزه‌ای خونین، با زندان‌هایی انبوه از فعالان اجتماعی و کارگری و مدنی، با طناب‌های آماده برای بدار آویختن زندانیان به اجرا گذارده است. بی‌دلیل نیست که علیرغم هزینه‌های گزاف و مجازات‌های سنگین، صدای اعتراض و فریاد آزادی و برابری است که حتی در زندان‌های حکومتی نیز بگوش می‌رسد و شجاعت و دلاوری زنان و مردان زندانی را به نمایش درمیاورد.

شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست، با همه توان از اعتراض و اعتصاب و تظاهرات کارگران واگن پارس اراک، حمایت می‌کند. این شورا، همهٔ کارگران و مزدبگیران ایران، همه مردم شریف و آزادیخواه و برابرطلب، همه نهادها و تشکل‌های کارگری و آزادیخواه و انسان‌دوست را به حمایت از این مبارزه شریف کارگری، علیه سیاست تبهکارانه تحمیل گرسنگی، بی حقوقی، کاهش دستمزدهای ۵ برابر زیرخط فقر،‌ شدت‌یابی ستم و استثمار طبقاتی، رفتارها و سیاست توهین‌آمیز و تحقیرآمیز حکومتی علیه کارگران و همه مردم فرامی‌خواند. اینک که کارگران واگن سازی پارس اراک به پا خاسته‌اند، باید با همهٔ توان آنان را در دست‌یابی به حقوقشان، برکناری و عزل مدیرعامل فاشیست شرکت، بازگشت کارگران اخراجی یاری کرد.

سرنگون باد رژیم اسلامی سرمایه‌داری

زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم

شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست

امضاها: اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،

حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان‌(اقلیت) و هسته اقلیت

چهارشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۳ برابر با ۷ اوت ۲۰۲۴

****************

بیانیه در باره پیامدهای مضحکه انتخابات رژیم

نتایج دور اول و دوم نمایش انتخابات ریاست جمهوری اسلامی، بار دیگر بر این واقعیت صحه گذاشت که اکثریت مردم ایران، خواهان سرنگونی این رژیم فاشیستی هستند!
رژیم اسلامی جنایت و غارت، در روز هشت تیر، چهاردهمین دوره مضحکه انتخاباتی “ریاست جمهوری” را برگزار کرد. نمایشی که این سیستم مبتنی بر استبداد عریان سیاسی و مذهبی، در تمام ۴۵ سال گذشته ادامه داشته است. با این همه تا سال ۹۶ رژیم قادر بود با فریب میلیونها نفر از مردم و یا ایجاد رعب، آنها را به پای رای گیری ها و رای سازی های دوره ای خود بکشاند. اما از خیزش انقلابی دیماه ۹۶ بدین سو و جا افتادن گفتمان “اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا” اکثریت مردم به ویژه اردوی کار و رنج، به چیزی جز سرنگونی تام و تمام جمهوری اسلامی از طریق یک انقلاب مردمی نمی اندیشند. از اینرو در تمام هفت سال اخیر شاهد خودداری شرکت اکثریت مردم در بالماسکه های انتخاباتی رژیم بودیم.
ابعاد نه به رژیم در دور اول چنان خردکننده بود که علیرغم همه رای سازیها، خود رژیم اعتراف کرد که بیش از شصت درصد مردم از شرکت در “انتخابات” خودداری کرده اند، که تمام گزارشات مردمی نشان می دهند که ابعاد تحریم به مراتب بیشتر از نرخ رسمی اعلام شده بوده است.
خامنه ای که معمولا بعد از هر نمایش انتخاباتی به میدان می آمد و رجز میخواند، اینبار پنج روز سکوت کرد و وقتی به فغان آمد، با صدایی لرزان نارضایتی خود را از میزان مشارکت اعلام کرد. این ناخرسندی در عین حال چراغ سبزی بود که نهادهای رژیم باید در دور دوم، ارقام مطلوبتری را به هر قیمت جفت و جور کنند!!
بدین ترتیب این مضحکه به دور دوم کشیده شد تا در روز جمعه پانزده تیر سرنوشت نفر پیروز میان دو رقیب باقی مانده یعنی پزشکیان و جلیلی مشخص شود. از این نقطه به بعد، تمام ابزارهای تبلیغاتی و رسانه ای در داخل و خارج از کشور بکار گرفته شد که با جا انداختن یک دوقطبی کاذب و مهیج کردنِ گفتمان بد و بدتر به کمک اصلاح طلبان ورشگسته و توده ای و اکثریتی و احزاب ناسیونالیست مثل حزب دمکرات و پژاک و مذهبی های مرتجع خوزستان، بخشهایی از مردم را علیرغم نارضایتی از رژیم اسلامی، به پای صندوق رای بکشانند. این بخش از مردم ناراضی، با آنکه می دانند در آپارات رژیم اسلامی، اهرمهای اساسی و کلیدی و راهبردی نظام در دست بیت رهبری و نهادهای امنیتی و نظامی و قضایی زیرمجموعه آن است و رئیس جمهور یک تدارکاتچی بیش نیست و اگر هم بخواهد کوچکترین اصلاحاتی برقرار کند، نمیتواند و با انواع سد سکندر روبرو خواهد شد، خود را چنین فریب می دهند که ریاست جمهوری پزشکیان، اوضاع کشور را کمی بهتر خواهد کرد.
بنابراین بخش کوچکی از مردم با آزمودن آزموده ها و گفتمان زنگ زده ” انتخاب میان بدتر و بدترین”، علیرغم تحریم در دور اول، حاضر شدند در دور دوم در این بازی “باخت باخت” شرکت کنند هر چند نمیتوان به هیچ وجه ادعای مشارکت ۴۹ درصدی در دور دوم که دو درصد آن هم آرای باطله بود را پذیرفت، با این همه ابعاد تحریم مردم چنان بود که اجازه رقم سازی بیشتر را به رژیم نداد و خود حکومت اعتراف کرد که باز اکثریت مردم یعنی ۵۱ درصد از شرکت در دور دوم نمایش خودداری کرده اند.
حال با پایان این نمایش مضحکه، مسعود پزشکیان رئیس جمهور جدید رژیم مبتنی بر جنایت و غارت خواهد بود. عنصر بی رمقی که بارها در جریان سخنرانیها و مناظره های انتخاباتی اش، وفاداری کامل خود را به “منویات مقام معظم رهبری” اعلام کرده است و بلافاصله پس از پیروزی نیز با حضور در مقبره خمینی جلاد، از خامنه ای تشکر کرد که اجازه داده نام او از صندوق بیرون بیاید و با ارسال نامه به رهبر حزب الله لبنان ثابت کرد که قرار نیست حتی در زمینه سیاست حمایت های مالی و نظامی چندین میلیارد دلاری از نیروهای نیابتی و مرتجع اسلامی در منطقه، هیچگونه خللی وارد شود. البته در روزهای نزدیک به “انتخابات” نیز محمد مخبر معاون ابراهیم رئیسی در حاشیه اجلاس شانگهای طی ملاقاتی با پوتین، به او اطمینان داد که تعویض رئیس جمهور هیچ تغییری در سیاست خارجی راهبردی جمهوری اسلامی از جمله ادامه پیوند با روسیه ایجاد نخواهد کرد.
بنابراین با برگزیده شدن پزشکیان، قرار نیست هیچیک از سیاستهای کوچک و کلان این رژیم تغییر کند. استبداد خشن سیاسی، سرکوب فاشیستی جنبش ها و خیزش ها، حاکمیت ارتجاعی مبتنی بر بنیادگرایی اسلامی، آپارتاید جنسیتی و از جمله ادامه سیاست تحمیل حجاب اجباری بر زنان، سرکوب مداوم واعدام، اعمال تبعیض علیه اقلیتهای ملی، نژادی، مذهبی و گرایش جنسی، تداوم غارت و استثمار در بطن افزایش نابرابریهای طبقاتی نهادینه شده در نظام سرمایه داری ایران، ادامه رانت خواری و فساد سیستماتیک و تداوم ریخت و پاش های میلیاردی برای تقویت نیروهای نیابتی در خاورمیانه و اقصی نقاط جهان، تداوم ماجراجویی های هسته ای و نظامی، و ادامه ترور و اعدام و کشتار …. بدون تردید ادامه پیدا خواهند کرد.
از اینرو راس نظام هیچ نگرانی از بابت گزینش پزشکیان ندارد، او از جنس خودشان است. ولی در عوض میتوان از او به عنوان یک ویترین ” خوش آب و رنگ تر” در چانه زنی های رژیم با امریکا و متحدین غربی اش بهره برد. زیرا همچنان که خود پزشکیان و برخی دیگر از نامزدها در جریان مناظره های انتخاباتی مطرح کرده اند، تحریمهای بین المللی به ویژه مالی، دارد حلقوم این رژیم را می فشارد و آنرا با ابرچالش های اقتصادی بزرگ مواجه خواهد کرد.
ضمن اینکه رهبری نظام این توهم را نیز دارد که از پزشکیان و رویاپردازی های توخالی او همچون قرص آرام بخش برای آرام کردنِ بخشهایی از مردم بهره ببرد. غافل از اینکه این حنا مدتهاست که دیگر رنگی ندارد و اکثریت مردم به چیزی جز سرنگونی رژیم و انقلاب اجتماعی برای دستیابی به آزادی، برابری، رفاه ، شادی و منزلت انسانی فکر نمی کنند. و آن بخش بسیار کوچک مردم نیز که حاضر شدند یکبار دیگر فریب بخورند و در نمایش انتخاباتی رژیم شرکت کنند، خیلی زود خواهند فهمید که در چارچوب این نظام، نه تنها هیچ راهی برای رهایی وجود ندارد، بلکه حتی جزیی ترین اصلاحات نیز قابل تحقق نیست. کما اینکه دو دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی و دو دوره ریاست جمهوری حسن روحانی، این حقیقت را به اثبات رساند.
بنابراین تا آنجا که به نیروهای چپ و انقلابی و جنبش توفنده کارگری، جنبش زنان، جنبش دانشجویی و سایر جنبش های اجتماعی برمیگردد، برگزاری چهاردهمین دوره “انتخابات” ریاست جمهوری، هیچ تغییری در استراتژی سیاسی ما ایجاد نکرده است، بلکه بار دیگر حقانیت آن را به اثبات رسانده است. اکثریت عظیم جامعه که از استبداد، تحجر، فقر، تبعیض و نابرابری کلافه شده اند، با ادامه جنبش و البته با تلاش برای درسگیری از خیزش های انقلابی عظیم سالهای اخیر، می کوشند که حلقه محاصره را به دور رژیم اسلام و سرمایه، تنگ تر کنند و آن را به زباله دان تاریخ پرتاب کنند. هر راهی جز این سراب است.

سرنگون باد رژیم اسلامی سرمایه داری

زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم

شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست

۲۰۲۴.۰۷.۱۱

امضاها: اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،

حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت

****************

اطلاعیه: در رابطه با آزادی حمید نوری

برای دول سرمایه داری«حقوق بشر و نسل کشی»
کالایی است که با رژیم کشتار معامله می شود

دولت سوئد حمید نوری، جنایتکاری که یکی از عوامل کشتار خونین سال ۶۷ بود را در یک معامله پنهانی، بزدلانه و بدور از افکار عمومی با رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی آزاد کرد. این معامله در شرایطی انجام گرفت که هزاران زندانی سیاسی در زندان‌ های رژیم کشتار هستند. شکنجه به اشکال مختلف در این زندانها رایج است و بسیاری از فعالین سیاسی و جنبش‌های اجتماعی در معرض خطر اعدام هستند و جمهوری اعدامی در صدر اجرای حکم اعدام در جهان قرار دارد.
نوری در یک دادگاه علنی به جرم شرکت در قتل عام هزاران زندانی سیاسی در سال ۶۷ محاکمه شد. او در این دادگاه که با حضور و شهادت انبوهی از زندانیان جان بدر برده و در برابر چشمان پراشک افکار عمومی و خانواده‌های جانباختگان برگزار گردید به حبس ابد محکوم شد و در دادگاه تجدید نظر هم مجدادا همین حکم تائید شد. نوری خوش و خندان پس از ورود به ایران مورد استقبال نظام قتل عام و نسل کش جمهوری اسلامی قرار گرفت. معامله مشمئز کننده دولت سوئد ( و نیز چندی پیش دولت بلژیک) با جمهوری اسلامی نشان داد که دولت‌های سرمایه‌داری حتی برای دادگاه‌های خود نیز پشیزی ارزش قائل نیستند. روند معامله با سیاست گروگان گیری با جمهوری اسلامی امری تازه نیست و در طول حیات آن و به اشکال مختلف بارها تکرار شده است.
آزادی نوری در شرایطی انجام گرفت که از قتل‌عام سال ۶۷ بعنوان یکی از بزرگترین جنایت‌ها و نسل کشی حکومتی بعد از جنگ جهانی نام برده می‌شود . حضور امثال رئیسی در سازمان ملل و سپس برگزاری مراسم کشته شدن او در سازمان ملل نیز نشان داده که نهادهای جهانی چگونه در برابر دولتهای جنایتکار و سیاست‌های دول سرمایه داری و مرتجع،‌ ناکارآمد هستند. آزادی نوری بار دیگر نشان داد که جُرم، مُجرم، حقوق بشر و نسل کشی برای دول سرمایه داری کالایی است که به اشکال مختلف بر سر آن معامله می‌شود. آنها به راحتی بر چشم مادارن و خانواده‌های داغدار خاک می‌پاشند.
همین تجربه‌ها نشان‌دهنده یک شکست دیگر برای اپوزیسیون راست و بسیاری از نهادها و رسانه‌های همسو با آن نیز است. آنها همواره تلاش داشته‌اند از طریق معامله با دولت‌های امپریالیستی و مرتجع و نیز رواج گفتمان جلب حمایت و معاملات آشکار و پنهان با آنها، بر جنبش انقلابی مردم ایران مسلط شوند و بار دیگر اعتراضات مردمی برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی را به انحراف بکشند.
جنبش دادخواهی از پايین برعلیه جمهوری اسلامی که از سال‌های سیاه دهه شصت با همیاری مادران و خانواده زندانیان سیاسی و نیز نیروهای چپ، مترقی و پیشرو، آغاز شد، همچنان تداوم داشته و به عرصه عمومی نیز راه یافته و سالها است که به یکی از گفتمان‌های مهم در فضای سیاسی جامعه بدل شده است. این جنبش یکی از کانون‌های مهم آزادی خواهی نیز بوده و هرگز مرعوب معاملات با دولتها و گرایشات راست و گفتمان برساخته رسانه‌های آنها نمی‌شود و همچنان با اتکا به دست آوردها و دخالتگری نیروهای پیشرو و مترقی به اهداف خود برای آزادی زندانیان سیاسی، لغو حکم اعدام و دادخواهی از پائین ادامه می‌دهد.

زندانی سیاسی آزاد باید گردد - ترور، شکنجه، اعدام نابود باید گردد

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی سرمایه داری-

زنده باد آزادی - زنده باد سوسیالیسم

شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست

۱۶/۰۶/۲۰۲۴ - ۲۷ خرداد۱۴۰۳

امضاها: اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،

حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت.

****************

اطلاعیه شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست علیه سیرک "انتخابات" جنایتکاران!

انتخاب جامعه: سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی!

جمهوری اسلامی از آخرین شکست وسیع در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و مجلس "خبرگان رهبری" کمر راست نکرده است که کشته شدن رئیسی، برپائی نمایش انتخابات دیگری را به رژیم تحمیل کرده است. رژیم اسلامی در دو انتخابات قبلی ریاست جمهوری و مجلس متحمل شکست فضاحت باری شد. رژیم میداند اینبار شکست مهلک تر است. خامنه ای تلاش دارد به کمک باندهای فاسد و جنایتکار درون حکومتی موسوم به اصلاح طلبان و میانه روها، با ایجاد یک دو قطبی کاذب و یک سری وعده توخالی، بدرجه ای جامعه و بخش های ذینفع را پای بازی انتخابات بکشاند. هدف این سیاست که فی‌الحال صحنه را با شش کاندیدای امتحان پس داده و آدمکش چیده اند؛ گرم کردن تنور یخ زده انتخابات برای جبران عدم مشروعیت فرمال حقوقی است. بار دیگر باندهای متفرقه درون حکومتی حول خامنه ای برای بقای نظام و علیه روند انقلابی در جامعه به صف شدند.

اما این سیاست ها در روز خودش شکست خوردند. تابوت "اصلاح طلب و اصولگرا" سال ٩٦ دفن شد. جامعه روی ریل سرنگونی و تغییر انقلابی است. جامعه عوض شده است، نسل جدید و آگاهی پا به صحنه سیاست گذاشته است که بدواً از اصلاح طلبی عبور کرده است. زنان با قامتی بزرگ و انقلابی علیه حجاب اسلامی و آپارتاید و حکومت مذهبی بمیدان آمده اند و از امر برابری کوتاه نمی آیند. طبقه کارگر و اعتراض بیوقفه کارگری که موتور کلیه اعتراضات در جامعه است، مدتهاست علیه فقر و بردگی و استثمار فریاد میزند. اصلاح طلبان بسان عقب مانده های سیاسی می‌مانند که بنا به منافع مشترک شان با خامنه ای و نظام اسلامی، تلاش دارند تاریخی را بازسازی کنند که سپری شده است.

اردوی انقلابی اما در سیمای این جنایتکاران ترس و عدم اعتماد بنفس را مشاهده میکند. جامعه مثل بمب ساعتی است، رژیم بشدت درهم ریخته و تضاد منافع باندهای درون حکومتی جنگ و رقابت شان را تشدید کرده است. همه آنها نگران سرنگونی اند و برای بعد از خامنه ای خود را آماده می کنند. رژیم این بار شکست فجیع تری را متحمل خواهید شد. انتخابات برای بالائی ها قرار است به این معضلات جواب مقدماتی بدهد. برای جامعه و اردوی انقلابی اما هشیاری سیاسی برای مواجهه با اتفاقات غیر مترقبه، به شکست کشاندن طرح و سیاست خامنه ای و کل رژیم در نمایش انتخابات، استفاده از هر فرصتی برای ضربه زدن و عقب راندن حکومت اسلامی صورت مسئله است و نه خود "انتخابات".

روشن است که اینبار هم نه تنها در مضحکه تقسیم قدرت و ثروت میان باندهای متفرقه سرمایه دار و جناح های حکومت شرکت نمی کنیم بلکه بطور فعال برای تحمیل شکست بزرگتری به جمهوری اسلامی تلاش می کنیم. در فرصت باقیمانده علیه این نمایش با ابتکارات مختلف فعالانه تلاش کنیم و در روز "انتخابات"، با عدم شرکت گسترده بساط مضحکه "انتخابات" را برسرشان خراب کنیم. بزرگترین بلوک رای جامعه ایران "نخواستن جمهوری اسلامی است"!

شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست، کارگران و مردم آزادیخواه ایران در داخل و خارج را به مبارزه ای گسترده علیه "انتخابات"، سیرک جنایتکاران اسلامی، فرا می خواند. تحمیل یک شکست قاطع دیگر به جمهوری اسلامی، موقعیت شکننده امروز رژیم را شکننده‌تر و شرایط را برای تعرض انقلابی مهیاتر می کند. جامعه انتخابش را کرده است: جمهوری اسلامی نمی خواهیم! حجاب و آپارتاید نمی خواهیم! فقر و فلاکت نمی خواهیم! سرمایه داری نمی خواهیم!

سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی!

زنده باد آزادی! زنده باد سوسياليسم!

۲۵خرداد ١٤٠٣ - ۱۴ جون ٢٠٢٤

امضاها: اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،

حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت.

****************

گزارش و مصاحبه تلویزیون آلترناتیو شورایی با شرکت کنندگان در مقابل سازمان جهانی کار


****************

اعتراض به حضور شوراهای اسلامی در اجلاس سازمان جهانی کار

امسال اجلاس سالانه سازمان جهانی کار روز هفتم ژوئن برگزار میشود. چند دهه است که فعالین جنبش کارگری و سوسیالیستها از فرصت برگزاری اجلاس سازمان جهانی کار استفاده می کنند تا سرکوب جنبش کارگری ایران، بی حقوقی کارگران ایران از جمله فقدان حق تشکل و اعتصاب کارگران را به گوش دیگر تشکلهای کارگری برسانند. اهمیت اعتراض به سازمان جهانی کار برای جنبش کارگری ایران وجود میثاق حق تشکل و اعتصاب است. طبقه کارگر ایران فاقد حق تشکل است و شوراهای اسلامی که در اجلاسهای سازمان جهانی کار شرکت می کنند عوامل جمهوری اسلامی هستند و نه نمایندگان واقعی کارگران ایران. از این نظر جنبش کارگری ایران فقط با عوامل رژیم اسلامی روبرو نیست. در این سالها جریانات دیگری هم کوشیده اند با ارتزاق از اختناق حاکم بر ایران، خود را نماینده کارگران ایران جا بزنند. آخرین نمونه آن کنفدراسیون کار است که در ۲۳ فوریه امسال توسط بنیاد هانریش ایبرت، حزب سوسیال دمکرات آلمان و “دی جی بی” و با جلو انداختن چند نفر ایجاد شده است.

قانون کار جمهوری اسلامی حق اعتصاب را برای طبقه کارگر ایران برسمیت نمی شناسد. اعتراضات و اعتصابات کارگری توسط جمهوری اسلامی سرکوب می شود و فعالین و سازمان دهندگان آن اخراج، دستگیر و شکنجه و زندانی میشوند.

شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست ضمن پشتیبانی از فراخوان نهادهای همبستگی، در تجمع روز جمعه ۷ ژوئن در مقابل مقر سازمان ملل متحد در ژنو شرکت می کند. شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست حضور شوراهای اسلامی در اجلاس سالانه سازمان جهانی کار، سرکوب جنبش کارگری و فقدان حق تشکل و اعتصاب طبقه کارگر ایران را محکوم میکند و خواهان آزادی فوری فعالین جنبش کارگری و دیگر زندانیان سیاسی است.

سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی

زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم

شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست

سی اردیبهشت ۱۴۰۳- نوزده می ۲۰۲۴

امضاها: اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،

حزب کمونیست کارگری ایران - حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت

****************

پیام تسلیت و همدردی به مناسبت جانباختن رفیق حسین مراد بیگی (حمه سور)

با تاسف فراوان مطلع شدیم که قلب مهربان و پرشور رفیق حسین مرادبیگی (حمه سور) یکی از چهره های بارز جنبش کمونیستی - کارگری ایران و کردستان، بعد از ۱۲ سال مبارزه و استقامت در مقابل بیماری سرطان، در شب شنبه چهارم ماه مه ۲۰۲۴ از طپش باز ایستاد و این رفیق مبارز و عزیز زندگی را بدرود گفت و ما و بستگانش را تنها گذاشت.
“حمه سور” یکی از بنیانگذاران کومه له و اولین فرمانده نظامی این تشکیلات در کردستان در سال ۵۸ بود که بیش از نیم قرن از زندگی اش با مبارزه ای پیگیر و متشکل بر علیه ستم و استثمار و هر نوع تبعیض عجین است. رفیق حسین مرادبیگی مارکسیستی مبارز و از چهره های موثر و بنیانگذار حزب کمونیست ایران و پس از آن حزب کمونیست کارگری و حزب کمونیست کارگری - حکمتیست بود. بی شک نام و آوازه حمه سور در جنبش گسترده برای آزادی و برابری، در جنبش توده ای و مسلحانه مردم کردستان علیه تبعیض طبقاتی و ملی، و مهمتر در جنبش کمونیستی چند دهه اخیر ثبت شده و ماندگار است.
با درگذشت رفیق حسین مرادبیگی (حمه سور)، کارگران و آزادیخواهان و برابری طلبان یکی از پیگیرترین یاران خود، رفقای حزب کمونیست کارگری – حکمتیست یکی از رهبران و همسنگران، و طیف وسیع رفقا، دوستان و بستگان او یکی از دوست داشتنی ترین، صمیمی ترین و وفادارترین یاران خود را از دست دادند.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست فقدان حمه سور عزیز را به خانواده و بستگان داغدیده و عزیزش، به همه رفقا و دوستان بیشمارش و به رفقایش در حزب کمونیست کارگری - حکمتیست صمیمانه تسلیت می گوید و یاد عزیزش را با تعهد به پیگیری اهداف کمونیستی و انسانی او گرامی میدارد.

یاد و خاطره رفیق حسین مرادبیگی (حمه سور) همیشه زنده و گرامی باد!

شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست

۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۵ مه ۲۰۲۴

اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،

حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان اقلیت و هسته اقلیت

****************

حکم جنایتکارانه اعدام برای توماج صالحی هنرمند انقلابی را محکوم می کنیم

امیر رئیسیان وکیل توماج صالحی، چهارشنبه پنجم اردیبهشت اعلام کرد که از سوی شعبه یک دادگاه “انقلاب” اصفهان برای موکلش توماج صالحی به اتهامات واهی و بی پایه از جمله “فساد فی الارض” در ارتباط با پرونده ای که دراعتراضات ۱۴۰۱ برای او مهندسی کرده اند، حکم اعدام صادر کرده است.
این حکم جنایتکارانه رژیم فاشیست اسلامی در حالی صادر می شود که سال گذشته پس ازدستگیری اولیه و ماهها زیر شکنجه جسمی و روحی بودن، رژیم اسلامی ناگزیر از آزادی او شد. اما توماج بعد از ان آزادی موقت با انتشار ویدیوهایی با افشای آنچه در دوران اسارتش بر او گذشت، پس از دوازده روز، مجددا بوسیله نیروهای اطلاعاتی رژیم بازداشت شد. جانیان دستگاه سرکوب رژیم برای درهم شکستن مقاومت توماج، او را ماهها تحت شکنجه وفشارهای مضاعف قرار دادند که در نهایت وقتی با مقاومت او که ازاعتماد و اعتقاد او به مبارزه و همراهی با مردمان رنج کشیده از دست رژیم فاشیست ناشی میشد، مواجه شدند، بیدادگاه رژیم برایش حکم اعدام صادر کرد.

این حکم جنایتکارانه در شرایطی برای او صادرمی شود که رژیم در سایه بحران های بین المللی و بخصوص منطقه ای که خود نقشی اساسی در پدید آمدن آن دارد به سرکوب شدیدتر در داخل کشور و با هجوم به جنبش های داخلی که بیش از هر زمان در محاصره آنان قرار دارد از جمله جنبش سراسری و بی نظیر زنان که حاضر به هیچ عقب نشینی از خواستهای به حقشان نیستند، کارگران، بازنشستگان، دانشجویان، زندانیان سیاسی و عقیدتی، معلمان، دادخواهان و جوانان پرداخته است. در شرایطی که تمامی این جنبشها به این حقیت واقعی رسیده اند که برای بدست آوردن یک زندگی انسانی و آزاد راهی به غیراز سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ندارند، رژیم با تلاشی مذبوحانه سعی دارد تا بار دیگر مقاومت گسترده آنان را درهم بشکند.

شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست ضمن محکوم کردن این حکم جنایتکارانه از همه مردمان آزادیخواه و انقلابی میخواهد که با سازماندهی اعتراضات سراسری خود چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور و با برگزاری کارزارهایی که شکل آنرا خود تشخیص میدهند، علاوه براینکه تداوم خیزش انقلابی کنونی را به نمایش میگذارند که هدف بزرگ و اصلی کارگران و زحمتکشان برای به زیر کشیدن نظام سرمایه داری حاکم بر ایران است، در عین حال تلاشی خواهد بود بر جلوگیری از اعدام توماج.
ضمن اینکه باید با این حرکت نقشه شوم جدید رژیم را نقش بر آب کنیم، آزادی بی قید و شرط توماج و همه زندانیان سیاسی و عقیدتی را سر لوحه شعارهایمان قرار دهیم.
همچنین شورای همکاری ازهمه نیروهای خود میخواهد در اعتراض به این حکم جنایتکارانه، برای روز شنبه ۲۷ آوریل همراه با دیگر نیروهای چپ و آزادیخواه آکسیونهای اعتراضی سازمان دهند.

اعدام این جنایت دولتی ملغی باید گردد

زندانی سیاسی آزاد باید گردد

سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی

زنده باد آزادی ، زنده باد سوسیالیسم

۲۰۲۴.۰۴.۲۵

امضاها: اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،

حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان اقلیت و هسته اقلیت

****************

کشمکش نظامی جمهوری اسلامی و اسرائیل و احتمال گسترش یک جنگ ارتجاعی محکوم است

شب گذشته جمهوری اسلامی با ۱۸۵ پهباد ۱۱۰ موشک بالستیک و ۳۶ موشک کروز، اسرائیل راهدف قرار داد که اغلب آنها بوسیله سامانه نظامی در خارج از اسرائیل منهدم شده و تعداد کمی که وارد محدوده این کشور شده اثرات زیادی نداشته است. آمریکا، فرانسه،انگلیس و اردن اعلام کردند که در انهدام موشک‌ها و پهبادهای رژیم ایران نقش داشته‌اند.
جمهوری اسلامی مدعی است که پاسخ حمله اسرائیل به سفارت جمهوری اسلامی را که منجر به کشته شدن فرماندهان سپاه شد را داده است. دولت اسرائیل نیز اعلام کرده که به این حمله نظامی در زمان و مکان مناسب پاسخ خواهد داد. گسترش کشمکش نظامی بین دول ارتجاعی جمهوری اسلامی و اسرائیل آتش یک جنگ ارتجاعی تمام عیار در منطقه را روشن خواهد کرد که علیه منافع توده‌های مردم دو کشور و منطقه است و حاصلی جز ویرانی و کشتار، بی‌خانمانی و گرانی نخواهد داشت. در یک سوی این جنگ ارتجاعی وضد مردمی دولت سرمایه داری جمهوری اسلامی قرار دارد که یک حکومت دینی مستبد، تروریست، ضد کارگری و ضد مردمی است که جامعه ایران را به ورطه ویرانی سوق داده، شکاف طبقاتی را ژرف‌تر و هر نوع اعتراض سیاسی و اجتماعی را سرکوب می‌کند. این رژیم همراه با نیرو‌های نیابتی‌اش در منطقه اهداف توسعه طلبانه و ارتجاعی را دنبال نموده وادعای دروغین دفاع از مردم فلسطین را دارند. در سوی دیگر این جنگ ارتجاعی، دولت نژادپرست و اشغال‌گر اسرائیل قراردارد که دشمن مردم فلسطین و آزادی‌خواهان اسرائیل هستند.
کشمکش در منطقه در پی حمله ۷اکتبر حماس به اسرائیل که به کشته شدن بسیاری از مردم عادی منجر شد، گسترش یافت. جمهوری اسلامی ونیروهای نیابتی‌اش این حمله را پیروزی قلمداد کردند. به تلافی این حمله، دولت اسرائیل و در راس آن نتانیاهو قصاب مردم فلسطین با بمباران، موشک پراکنی و حملات گسترده نظامی زمینی غزه را با خاک یکسان کرده است که تا کنون بیش از ۳۳ هزار کشته بجای گذاشته که اغلب آنها کودکان و زنان بوده‌اند. اغلب دول غربی و در راس آن آمریکا کشتار مردم عادی توسط دولت اسرائیل را “حق دفاع از خوداین کشور” قلمداد نمودند و تمام قد از این دولت نژاد پرست و اشغالگر حمایت نمودند. طی شش ماه تداوم حملات بی رحمانه دولت اسرائیل به مردم غیر نظامی، سیاست محاصره و اعمال گرسنگی به مردم غزه با واکنش افکار عمومی و مبارزات وسیع اجتماعی مواجه شد و دولت‌های غربی را وادر نمود که اسرائیل را برای پذیرش آتش بس تحت فشار قرار دهند.
دولت دست راستی اسرائیل بعد ازناکامی در اهداف اعلام شده درغزه و انزوا در عرصه جهانی به‌خاطر نسل کشی در غزه، با حمله به کنسولگری رژیم اسلامی و کشتن فرماندهان قصد وارد کردن مستقیم جمهوری اسلامی به جنگ وحاشیه‌ای نمودن مساله غزه را دنبال می کرد. جمهوری اسلامی که در منگنه فشارهای درونی و نیروهای نیابتی‌اش قرار داشت و نیز بخاطر گریز از امکان شکست سیاست بازدارندگی و انزوا بین متحدین‌اش گزینه حمله نظامی مستقیم به خاک اسرائیل را انتخاب کرد.
با حمله نظامی جمهوری اسلامی به اسرائیل اوضاع در منطقه تغییر کرده و وارد شرایط جدیدی شده که زمینه ساز گسترش نظامی‌گری و جنگ رسمی و علنی است. اغلب دولت‌های منطقه و جهان از جمله روسیه و چین موافق گسترش جنگ در منطقه نیستند. دولتهای غربی علارغم حمایت از اسرائیل بارها اذعان داشته‌اند که خواهان حل دیپلماتیک این نزاع و مخالف گسترش جنگ هستند. آمریکا حامی اصلی اسرائیل نیز اعلام داشته که واکنش اسرائیل به این حمله نظامی نباید به یک جنگ تمام عیار منجر شود.
واقعیت این است که جهان زیر سلطه دولت‌های سرمایه‌داری درگیر بحران‌های درهم تنیده‌ای است. جنگ در اوکرائین و در غزه، پیامدهای ناشی از افول هژمونی و یکه تازی آمریکا در مناسبات بین‌الملل، بحران‌های فزاینده سیاسی و نظامی در خاور میانه، هرچه بیشتر جهان معاصر را به سوی جنگ و میلیتاریسم سوق می‌دهد که حاصلش چیزی جز کشتار، قتل عام و ویرانی نیست. رسالت‌ همه نیروهای چپ، کمونیست و همه نیروهای مترقی و انسان های شریف و آزاده افشای جنگ طلبی و مقابله با سیاست‌های دولت‌های ارتجاعی ومذهبی جنگ افروز از جمله دول اسرائیل و جمهوری اسلامی است.

کارگران و مردم شریف ایران
جمهوری اسلامی دشمن کارگران و مردم آزاده و ستم دیده ایران است. اکنون سیاست جنگ طلبانه رژیم اسلامی با حمله مستیقم نظامی به اسرائیل، وارد مرحله جدیدی شده است. این رژیم تلاش می‌کند به بهانه شرایط جنگی دامنه سرکوب و خفقان در جامعه را گسترش داده و جنبش‌های اعتراضی را به عقب براند. تداوم سیاست جنگی به انهدام بیشتر جامعه منجر می‌شود و در صورت بروز جنگ، توده‌های مردم ناچارند هزینه‌های آن از جمله نابودی زیرساخت‌ها، قتل عام و کشتار، افزایش عمومی قیمت‌ها و ویرانی و بی‌خانمانی را بپردازند. کارگران، زحمتکشان و انسان‌های آزادی‌خواه و شریف، باید با همبستگی و مقاومت علیه رژیم و سیاست جنگ طلبانه آن مقابله کنیم.

سرنگون باد جمهوری اسلامی

زنده باد آزادی - زنده باد سوسیالیسم

۱۴.۰۴.۲۰۲۴

امضاها: اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،

حزب کمونیست کارگری ایران-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت

****************

نشست دوره ای شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست برگزار شد!

نشست دوره ای شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست در روزهای شنبه و یک شنبه ۱۸ و ۱۹ فروردین ماه ۱۴۰۳ برابر با ۶ و ۷ آوریل ۲۰۲۴ با حضور هیئت هایی از جانب احزاب و سازمان ها و نیروهای متشکل در این شورا در آلمان برگزار شد. این نشست که با سرود انترناسیونال و یک دقیقه سکوت جهت گرامیداشت یاد جانباختگان راه آزادی و سوسیالیسم آغاز شد، بعد از دو روز جلسات فشرده به کار خود پایان داد. مباحث این نشست حول ارزیابی از کار و فعالیت شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست بر متن تحلیل اوضاع سیاسی ایران و منطقه و شرایط مبارزه طبقاتی و راهکارهای مؤثر برای ارتقاء کیفی فعالیت های شورا در دوره کنونی بر اساس دستور جلساتی که از قبل روی آن توافق به عمل آمده بود متمرکز شد.
این نشست در شرایطی برگزار شد که شش ماه از جنگ و نسل کشی دولت اسرائیل علیه مردم فلسطین در نوار غزه با توجیه مقابله با تروریسم ارتجاع اسلامی حماس می گذشت. در این مدت در حالی که دولت نتانیاهو از ارسال هرگونه کمک های بشردوستانه و پزشکی جلوگیری کرده، آمریکا و دیگر اعضای ناتو در اروپا نیز ضمن حمایت بی قید و شرط از دولت اسرائیل، با ارسال بدون وقفه کمک های مالی و نظامی عملا در این نسل کشی و جنگ ویرانگر علیه مردم ستمدیده فلسطین در غزه مشارکت کرده اند. در حالی که دولت اسرائیل حتی از قحطی و گرسنگی و قتل عام کودکان به عنوان وسیله جنگی برای به زانو در آوردن مردم فلسطین استفاده کرده است، اما جنبش همبستگی جهانی علیه نسل کشی دولت اسرائیل و در دفاع از آزادی فلسطین توانسته، نه تنها دولت اسرائیل، بلکه دول حامی آنرا در میان آزادیخواهان جهان افشا کند. شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست در این اجلاس بار دیگر اشغالگری و نسل کشی دولت اسرائیل علیه مردم غزه را محکوم کرده و همبستگی خود را با مبارزات ملت فلسطین برای کسب حق تعیین سرنوشت و حق تشکیل دولت مستقل و برای آزادی فلسطین اعلام کرد.
در مورد اوضاع سیاسی ایران، همه نیروها بر این واقعیت تأکید داشتند که تعمیق بحران اقتصادی، گرانی سرسام آور، گسترش فاجعه بیکاری، دستمزدهای چند مرتبه زیر خط فقر، عمیق تر شدن شکاف بین فقر و ثروت و ابعاد بی سابقه آسیب های اجتماعی، گسترش اعتراضات و اعتصابات کارگری و خیزش های توده ای را به امری اجتناب ناپذیر تبدیل کرده و اعتلای جنبش کارگری و توده ای را در چشم انداز قرار داده است. رژیم جمهوری اسلامی به دلیل تنگناهای اقتصادی و اولویت هایی که برای حفظ دستگاه سرکوب و تأمین مالی نیروهای “محور مقاومتی” دارد در سطح منطقه قادر به ایجاد هیچگونه اصلاح و یا بهبودی در زندگی کارگران و فرودستان جامعه برای فرونشاندن اعتراضات کارگری و توده ای نیست. سران حکومت اسلامی در این دوره انقلابی از اینکه کوچک‌ ترین عقب ‌نشینی از سیاست‌های سرکوبگرانه تا کنونی، به رویکرد تعرضی در جنبش کارگری و دیگر جنبش های اجتماعی و اعتراضی دامن بزند و به از هم‌ گسیختگی کامل ساختارسیاسی حاکم بیانجامد بشدت هراس دارند. از این رو سیاست راهبردی رژیم جمهوری اسلامی برای بقاء خود همچنان بر محور تلاش برای یکدست کردن ارگان ها و قوای سه گانه حکومتی و تشدید سرکوب می چرخد. در مقابل کارگران و توده های آزادیخواه و بپاخاسته ایران با مبارزات خود و با به شکست کشاندن مضحکه های انتخاباتی نشان دادند که با حکومت اسلامی سرمایه داران هیچ سر سازشی ندارند و جنبش انقلابی آنان در اشکال مختلف ادامه دارد.
نشست حضوری شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست با آگاهی به این حقیقت که خلاء نبود یک آلترناتیو انقلابی و سوسیالیستی که مقبولیت اجتماعی کسب کرده باشد و کارگران و فرودستان جامعه برای عبور انقلابی از جمهوری اسلامی و برای رسیدن به خواسته هایشان به آن امید ببندند که یکی از کمبودها و نقطه ضعف های جنبش انقلابی جاری است، بر گسترش و ارتقای فعالیت های خود در جهت غلبه بر این کمبود تأکید کرد.
نشست شورای همکاری در همان‌حال که بر اهمیت تبدیل افق سوسیالیستی به یک افق نیرومند در درون جامعه و به عنوان تنها بدیلی که به همه معضلات و مصائب جامعه سرمایه داری پایان می دهد تأکید کرد و بر ضرورت نقد پیگیر استراتژی سیاسی و پروژه های اپوزیسیون راست از سلطنت ‌طلبان گرفته تا اپوزیسیون لیبرال و جمهوری خواه طرفدار غرب برای به بیراهه بردن و به شکست کشاندن جنبش انقلابی جاری انگشت گذاشت. لیبرال های جمهوری خواه که برای براندازی نرم و مخملی جمهوری اسلامی نقشه می ریزند، در بهترین حالت خواهان یک نظام سرمایه داری مستبد غیر دینی بجای حکومت مستبد اسلامی سرمایه داران کنونی هستند.
نشست شورای همکاری همچنین در راستای شکل دادن به بدیل سوسیالیستی بر اهمیت پاسخگویی به معضلات سر راه پیشروی جنبش های اجتماعی، به اهمیت سیاست گذاری در راستای انسجام بخشیدن به گرایش رادیکال و سوسیالیستی در جنبش کارگری، جنبش رهایی زن و دیگر جنبش های پیشرو اجتماعی و کمک به امر سازمانیابی این جنبش ها تأکید کرد. اجلاس در راستای تحقق این استراتژی و گسترش فعالیت های شورا به تفکیک بر بستر ارزیابی از فعالیت های دور گذشته و اذعان بر کاستی ها، عرصه های مختلف از جمله اولویت های فعالیت شورا در داخل کشور، چگونگی فعالیت های میدانی در خارج کشور، تبلیغات و تلویزیون “آلترناتیو شورایی” و چگونگی گسترش کیفی و کمی دیگر فعالیت های شورا پرداخت.
در رابطه با داخل کشور، شورا روی اولویت گذاری به منٍظور تقویت و همراهی بیشتر با فعالین و تشکل های مترقی و چپ در جنبش های اجتماعی، پیشبرد کار پروژه ای در رابطه با معضلات اصلی جامعه مانند امر معیشت و دستمزدها و … تاکید کرد.
در رابطه با فعالیت در خارج کشور، اجلاس با تاکید بر هویت فعالیت مستقل خود موارد زیر را در نشست حضورى به تصویب رساند:
١- شوراى همکارى مى کوشد در هر محلى در خارج کشور که نیروهایى از این شورا فعالیت مى کنند به شکل مناسب خود را هماهنگ کنند. این هماهنگى در راستاى سیاست های شورا از طریق نماینده گان شورا پیش مى رود.
٢- شورا در چارچوب موازینش می کوشد با نهادها، شوراها و دیگر نیروهاى چپ و مترقى و نیز افراد مستقل چپ و آزادیخواه همکارى کند.
٣- فعالیت شورا در خارج کشور از طریق برگزارى آکسیون ها، سمینارهاى حضورى و آنلاینى و تماس با نهادهاى مترقى بین المللى و انترناسونالیستى پیش مى رود.
اجلاس در رابطه با امر تبلیغات، بر ضرورت تقویت فعالیت در تلویزیون “آلترناتیو شورایی” و تقویت فعالیت در شبکه های اجتماعی به گونه ای که این تریبون ها در خدمت انعکاس فعالیت های طیف گسترده تری از نیروهای چپ و کمونیست در داخل و خارج کشور قرار گیرد، تاکید کرد.
اجلاس در رابطه با گسترش شورا بر اساس مباحث انجام شده، تاکید اساسی خود را بر گسترش کیفی گذاشت که هم آوایی و یاری رساندن به جنبش‌ کارگری، جنبش زنان و دیگر جنبش‌های اجتماعی رادیکال در جامعه است. در عین حال گسترش دیالوگ و همکاری با نهادها ، شوراها و نیروهای دیگردر خارج کشور که همسویی با اهداف شورا دارند را مورد تاکید قرار داد.
لازم به توضیح است که در فاصله نشست قبلی شورا تا کنون “اتحاد سوسیالیستی کارگری” به جمع “شورای همکاری” پیوست و “سازمان اتحاد فدائیان کمونیست” از جمع ما خارج شد.
ارزیابی شرکت کنندگان از این اجلاس مثبت و راهکارهای پیشنهادی نویدگر احساس مسئولیت جمعی و تلاشی موثرتر برای پاسخ به تعهدات و وظایفی بود که در این شرایط خطیر سیاسی، ضروری و حیاتی است.

سرنگون باد رژیم سرمایه‌داری جمهوری اسلامی

زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم

شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست

۲۳ فروردین ۱۴۰۳ برابر با ۱۱ آوریل ۲۰۲۴

امضا: اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،

حزب کمونیست کارگری - حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت

****************

اطلاعیه شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست

مصوبه دستمزد ١٤٠٣، تشدید تهاجم سرمایه داران به سفره خالی کارگران

نهاد دولتی - کارفرمائی "شورای عالی کار" در آخرین روز اسفند ۱۴۰۲ مصوبه ۳۵ درصد افزایش دستمزدهای پایه را برای سال ١٤٠٣ اعلام کرد. این افزایش حتی نرخ تورم جعلی اعلام شده بانک مرکزی را پوشش نمیدهد و هزینه واقعی زندگی فاصله زیادی با دستمزد پایه هفت میلیونی دارد. تأمین هزینه زندگی حداقلی در کلان شهرها و شهرهای بزرگ بالای سی میلیون است و در شهرهای کوچکتر نیز با کمتر از بیست و پنج میلیون مقدور نیست. علاوه براین شوک های اقتصادی خاموش و پلکانی از جمله گرانی نان و برق و احتمالا بنزین در سال جدید، کاهش مستمر ارزش ریال و پرداخت هزینه ها به دلار، مستقیم و غیرمستقیم قدرت خرید کارگران را مرتباً کاهش میدهد و درصد ناچیز اضافه شده به دستمزدها در همان ماه اول توسط تورم بلعیده میشود.
مسئله ابدا برسر عدم اطلاع و درک حکومت و سرمایه داران از هزینه ها، خط فقر، نرخ تورم، میزان فلاکت، گرانی و گرسنگی مردم نیست. سیاست بورژوازی ایران ارزان سازی نیروی کار و تداوم تهاجم به سفره طبقه کارگر با هدف تامین افزایش سهم سرمایه دار از ثروت تولید شده و افزایش سود سرمایه است. برای این کار باید ارزش نیروی کار کارگر، دستمزدها و مزایای مربوطه و کلاً سطح زندگی کارگران کاهش یابد. این یعنی زنده نگاه داشتن و بازتولید نیروی کار به ارزانترین شکل ممکن. کارگران نیز بدلیل ممنوعیت تشکلها و سازمانهای توده ای و حزبی خود، اصولاً در روند تعیین دستمزد، نمایندگی نمی شوند و کمترین نقشی در تعیین دستمزدها نداشته اند. لذا، مصوبات نهاد ضد کارگری «شورای عالی کار» برای کارگران اعتبار نداشته و ندارد. در این میان اگرچه ضلع سوم شورای کارفرمائی– دولتی یعنی «نمایندگان کارگران» مصوبه را امضا نکردند، اولاً این افراد نه "نماینده" کارگر، که عامل و طرفدار کارفرما و دولت در میان کارگرانند. ثانیاً در این شورا حتی اگر نمایندگان واقعی کارگران نیز حضور می داشتند، از آنجا که مکانیسم اجرایی «شورای عالی کار» بر مبنای سه جانبه گرایی است و مصوبات آن - چه با حضور نمایندگان واقعی کارگران و چه بی حضور آنان- همواره با اکثریت دو رای نمایندگان دولت و کارفرما جنبه قانونی می گیرد، از این رو، نمایش به اصطلاح رشادت نمایندگان قلابی کارگران در امضا نکردن این مصوبه، صرفا برای ایجاد شبهه میان کارگران و کنترل حرکت و اعتراضات پیش رو و آتی آنان است. کارگران اساساً این نهاد و اجزای متشکله ضد کارگری اش را برسمیت نمی شناسند.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست مصوبه دستمزد سه برابر زیر خط فقر را محکوم کردن کارگران به زندگی در خط مرگ قلمداد می کند. کارگران قطعاً در مقابل این زالوهای اسلامی ساکت نخواهند نشست و پاسخ دولت سرمایه داران را با تشدید اعتراض و اعتصاب خواهند داد. ما تنها مرجع صلاحیتدار برای تعیین دستمزدها را نمایندگان واقعی و منتخب کارگران می دانیم. طبقه کارگر برای جبران چند دهه تحمیل فقر و دستمزدهای ناچیز، برای درهم شکستن سیاست تشدید فقر دولت و کارفرمایان، ناگزیر است راساً با عمل اعتراضی و اعتصابی خود برای افزایش دستمزدها تلاش کند و جنبشی واقعی را برای افزایش دستمزد براساس خط رفاه، خط زندگی مناسب و ضروری در جامعه امروز سازماندهی کنند. از نظر کارگران حداقل دستمزدها باید بالای خط فقر و جوابگوی نیازهای یک زندگی مرفه و انسانی باشد. از نظر کارگران، این دستمزد باید مبنای حقوق کارکنان و بازنشستگان و کارکنان بخش خدماتی، کارگران بیکار و غیره شود. بعبارت دیگر یک حداقل دستمزد و حقوق پایه مکفی و جوابگو، می بایست برای همه افراد تضمین شود.
شورای همکاری از کارگران پیشرو، رهبران عملی و شبکه های کارگری، مجامع عمومی و تشکل های مستقل کارگران می خواهد که در صنایع و مراکز مختلف تولیدی و خدماتی نمایندگان خود را تعیین و برای افزایش دستمزد مورد نظر دست به اقدام عملی بزنند. نفی مصوبه فلاکتبار مزدی، تنها با عمل مستقیم و گسترش اعتراض و اعتصاب کارگران ممکن است. در فقدان این عمل مستقل، دولت و کارفرمایان حتی همین سطح دستمزد را نیز به بیشتر کارگران مشمول قانون کار هم نمی پردازند و روند تشدید فقر، رقابت، بیکاری و ناامنی کارگر گسترش می یابد. کارگران ناچارند راساً و بعنوان لنگر رفاه همگانی وارد عمل شوند. در این مسیر، توده های میلیونی کارگر و زحمتکش شهری که زیر بار فقر و گرانی کمرشان شکسته است، از حامیان جنبش افزایش دستمزدها و حقوق پایه برای همه آحاد جامعه و خانواده بزرگ کارگری اند. چرا که کارگران یک زندگی درخور شأن انسان را برای همه می خواهند.

سرنگون باد رژیم سرمایه‌داری جمهوری اسلامی

زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم

شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست

۲۱ مارس ۲۰۲۴ - ۲ فروردین ۱۴۰۳

امضا: اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت

****************

پیام شادباش شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست به مناسبت آغاز سال جدید ۱۴۰۳ خورشیدی

روزی بهار انقلاب، زمستان جمهوری اسلامی را ذوب خواهد کرد!

در حالی به استقبال نوروز، بهار و سال جدید خورشیدی می‌رویم که علیرغم سرکوب فاشیستی و هولناک جنبش انقلابی زن زندگی آزادی در نیمه دوم سال ۱۴۰۱ و نیمه اول سال ۱۴۰۲، کماکان مقاومت، نافرمانی و مبارزه زنان و مردان آزادیخواه و برابری طلب ایران، در اشکال مختلف ادامه دارد.
هر روز، هزاران زن شجاع و معترض به حجاب و آپارتاید جنسی - جنسیتی، در سراسر کشور، احکام شرعی ارتجاع حاکم را به چالش می‌گیرند و به شیوه‌های مختلف، پایداری خود را بر آرمان "زن زندگی آزادی" اعلام می‌کنند.
جنبش کارگران، بازنشستگان، پرستاران، معلمان و... علیه بی حقوقی، گسترش فقر و نابرابری‌های طبقاتی و علیه رژیم استبدادی و سرمایه‌داری جمهوری اسلامی، در سراسر ایران ادامه دارد و روزبه‌روز پژواک وسیع‌تری پیدا می‌کند.
اکثریت عظیم مردم با تحریم مضحکه انتخاباتی اخیر رژیم (که خود سردمداران حکومت، از بی‌سابقه بودن شکست انتخاباتی‌شان سخن گفتند) نشان دادند که در جستجوی رهایی، مسیری جز سرنگونی کلیت رژیم مبتنی بر غارت و جنایت از طریق یک انقلاب اجتماعی نمی‌شناسند.
اما مبارزه برای آزادی، برابری و کرامت انسانی، تنها دلیل نبرد مردم با رژیم نیست. آن‌ها به‌خوبی می‌دانند که این رژیم به‌شدت از شادی و علاقه اکثریت مردم به‌ویژه جوانان به یک زندگی آزاد به‌دوراز استبداد و استثمار و دست‌اندازی مذهب و شریعت، واقف هستند، ازاین‌رو در سراسر کشور، سپاه و عوامل سرکوب را بسیج کرده‌اند که مبادا مردم در ایام نوروز، که امسال با ماه مطلوب رژیم - رمضان - مقارن شده است، احکام پوسیده فقه و شریعت اسلامی را نقض کنند. اما همان‌طور که در مراسم شب چهارشنبه‌سوری از کران تا کران ایران دیدیم، مردم با شعار آزادی، مرگ بر دیکتاتور و رقص و پای‌کوبی نشان دادند که عزم شان برای به گور سپردن حاکمیت تئوکراتیک، خلل‌ناپذیر است و در سراسر ایام نوروز و به هر مناسبت دیگری تداوم خواهد داشت.
متأسفانه رشد فزاینده فقر، گرانی و تورم که به بهانه رمضان و عید نوروز، افزون‌تر هم شده است، مانع از آن می‌شود که اکثریت عظیم اردوی کار و رنج، بتوانند حداقل‌های لازم را برای خود و خانواده خویش فراهم کنند. ازاین‌رو بیش از هر زمان، به اهمیت پیوند شادی با رزم و مبارزه رسیده‌اند. این پیوند استراتژیک، شرایط مناسبی را برای رشد گفتمان سوسیالیستی فراهم می‌کند که صرفاً در پی "رژیم چنج" نیست بلکه می‌خواهد استبداد و سرمایه‌داری را توأمان به گور بسپارد، تا شاهد استقرار حداکثر آزادی و برابری باشیم.
با امید به عروج مجدد خیزش‌های مردمی و انقلاب اجتماعی به رهبری طبقه کارگر، آغاز نوروز، بهار و سال جدید را به مردمان سراسر ایران و همه مردمانی که در منطقه و سراسر جهان، آن را جشن می‌گیرند، شادباش می‌گوییم.

ایام تان به کام و بهارتان خجسته باد!

سرنگون باد رژیم سرمایه‌داری جمهوری اسلامی

زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم

شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست

۱۷ مارس ۲۰۲۴، ۲۷ اسفند ۱۴۰۲

امضا: اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،

حزب کمونیست کارگری- حکمتی است، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت


___________________________________

برای مشاهده م مطالعه اطلاعیه ها از تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۲ تا ۲۰ اسفند ۱۴۰۲ اینجا کلیک کنید.

برای مشاهده م مطالعه اطلاعیه ها از تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۲ تا ۱۵ شهریور ۱۴۰۲ اینجا کلیک کنید.

برای مشاهده م مطالعه اطلاعیه ها از تاریخ ۲۶ آذر ماه ۱۴۰۰ تا ۱۷ فروردین ۱۴۰۲ اینجا کلیک کنید.