تهدیدهای زنان بخاطر “بی حجابی” و پوشش اختیاری نشانه ترس رژیم است
سپیده قلیان و عبور از دیوار زندانها
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۲ - ٦ آوریل ۲۰۲٣
تهدیدهای زنان بخاطر “بی حجابی”و پوشش اختیاری نشانه ترس رژیم است
جمهوری اسلامی تهدید و ارعاب همهجانبهای را علیه زنان و “بی حجابی” سامان داده است. برآمد جنبش انقلابی و مبارزه گسترده زنان در کف خیابانها که با کنار زدن حجاب اجباری، آتش زدن روسری ها و عادی نمودن پوشش اختیاری در خیابان و مدرسه و دانشگاه همراه بوده است، خشم رژیم اسلامی را برانگیخته است. خامنهای روز سه شنبه ۱۵ فروردین طی سخنانی “کشف حجاب را حرام شرعی، سیاسی و کار دشمن” نامید. دستگاههای مختلف سرکوب، آخوندها و اوباش رژیم که سیاست شان در کنترل بر بدن زنان و تحمیل حجاب اجباری بر آنان شکست سختی خورده است، مدام به اشکال مختلف، شمشیرها را علیه زنان “بیحجاب” تیزتر کرده و آنها را مورد اذیت و آزار قرار میدهند. سردمداران اداری، آموزشی و دانشگاهی رژیم نیز با مصوبات گوناگون، زنانی که حجاب اسلامی را رعایت نمی کنند به اخراج یا عدم برخورداری از خدمات آموزشی تهدید میکنند. با این همه و به رغم تهدایدات روزافزون نهادهای سرکوبگر رژیم، خیابانها، فروشگاهها، متروها، پارکها و عرصه عمومی جامعه پر از زنانی است که جمهوری اسلامی و آپارتاید حجاب اجباری را به ریشخند میگیرند.
جمهوری اسلامی برای انتقام از دانشآموزان که در جنبش انقلابی حضور پر رنگی داشتند، برنامه هدفمند مسموم سازی دختران در مدارس را همچنان ادامه میدهد. در دور جدید بعد از سیزدهبدر در تبریز، نقده و اصفهان تعدادی از مدارس دخترانه با مواد شیمیایی مورد حمله قرار گرفته اند.
این تهاجم همه جانبه، نشانه ترس رژیم از مبارزه جسورانه زنان در عرصههای مختلف اجتماعی است. مبارزهای که مدت هاست در متن جامعه تداوم داشته و در جنبش انقلابی کنونی به اوج رسیده است.
علیرغم تهدید و سرکوب رژیم، زنان در عرصه قابل توجهی با عادی نمودن پوشش اختیاری و برداشتن حجاب اجباری، مبارزه خود علیه جمهوری اسلامی را تدوام میدهند . در این شرایط حساس، وظیفه همه آزادیخواهان و کلیه تشکلها، نهادهای صنفی و مدنی و نیز همه نیروهای مترقی و پیشروی جامعه است که مدافع پیگیر و همه جانبه مبارزات زنان باشند و دوشادوش آنها رژیم اسلامی را به عقب برانند. زنان و تودههای مردم ایران با حربه تهدید و سرکوب عقب نخواهند نشست. آنها عزمشان را جزم کرده اند تا این رژیم تبهکاررا به گورستان تاریخ بسپارند.
رهایی زنان، رهایی جامعه است
سرنگون باد رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی - زنده باد سوسیالیسم
شورای همكاری نيروهای چپ و كمونيست
پنجم آپریل ۲۰۲۳- ۱۶ فروردین ۱۴۰۲
امضاها: اتحاد فدائیان کمونیست، اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،
حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان(اقلیت) و هسته اقلیت
*************
سپیده قلیان و عبور از دیوار زندانها
سپیده قلیان، پس از ۴ سال و هفت ماه با فریاد “خامنه ای ضحاک، میکِشیمت زیر خاک” از زندان اوین آزاد شد. آزادی او اما فقط ۴ ساعت طول کشید و مجددا توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ربوده و از زندان بزرگ ایران به زندان کوچک اوین منتقل شد.
سپیده قلیان در اعتصابات کارگران هفت تپه دستگیر و به پنج سال زندان محکوم شد و نامش یادآور هفت تپه ۹۷ است. سپیده قلیان از معدود زندانیانی است که دیوار زندانهای کوچک و بزرگ در مبارزاتش وقفه ای ایجاد نکرد. همراه با اسماعیل بخشی افشاگر شکنجه در زندانها شد. نقش آمنه سادات ذبیح پور را در اعتراف گیری زندانیان افشا کرد و در اضافه شدن “بازجو خبرنگار” به ادبیات سیاسی ایران نقش مهمی داشت.
برای آزار وی و خانواده اش به زندانهای متعدد تبعید شد و در هر زندان افشاگر وضعیت وخیم زنان گشت. زنانی که اغلب برای انتقام از همسران و اقوام خود که علیه رژیم اسلامی فعالیت می کردند به گروگان گرفته شده بودند. گزارش هولناکی از اوضاع زنان در “سیاه چال بوشهر, جایی نزدیک آخر دنیا” تهیه کرد و از انواع آزار و تعرض جنسی به زنان توسط مقامات زندان پرده برداشت. در زندان ها شعر گفت و نقاشی کشید. هنگام یک مرخصی کوتاه نمایشنامه تک نفری نوشت و خود آنرا اجرا کرد.
انعکاس و تاثیر فریاد “خامنه ای ضحاک، میکِشیمت زیر خاک” سپیده قلیان در فضای سیاسی ایران و در ششمین ماه حرکت انقلابی مردم فراتر از طاقت و تحمل رژیم اسلامی بود. سپیده قلیان را به زندان کوچک اوین بردند، نزد “سپیده کاشانی، نیلوفر بیانی، زهرا زهتابچی، بهاره هدایت، گلرخ ایرایی، ناهید تقوی و همه زندانیان سیاسی” که وی در همان اولین دقایق رد شدن از دیوار اوین خواهان آزادی آنها شده بود. رژیم اسلامی رفتنی است. زندانیان سیاسی تا پایان محکومیت شان در زندان نخواهند ماند. درب زندانها توسط مردم باز و زندانیان سیاسی آزاد خواهند شد.
کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد!
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی!
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم!
شورای همكاری نيروهای چپ و كمونيست
۲۶ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۷ مارس ۲۰۲۳
امضاها: اتحاد فدائیان کمونیست، اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،
حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان(اقلیت) و هسته اقلیت
*************
درباره منشور اپوزیسیون ضد انقلابِ رضا پهلوی و شرکا!
از دهم فوریه که همایش گروهی از نیروهای بوژوازی ضد انقلاب در دانشگاه جرج تاون واشگتن برگزار شد، رضا پهلوی و هم پیمانانش وعده دادند تا پایان ماه فوریه منشور گذار از جمهوری اسلامی را رونمایی خواهند کرد. این وعده آنان، شور و شوق زیادی را در میان نیروهای اپوزیسیون راست افراطی ایجاد کرد. رسانه های بورژوازی به طور شبانه روز از تدوین منشور فوق حرف زدند و لحظه رونمایی آن را با بوق کرنا تبلیغ کردند. سرانجام پس از آنهمه جار و جنجال تبلیغاتی رسانه های بوژوازی، روز یکشنبه ۱۲ مارس (۲۱ اسفند) منشور سراپا ارتجاعی و ضد انقلابی اپوزیسیون راست افراطی با امضای رضا پهلوی و هم پیمانانش حامد اسماعیلیون، شیرین عبادی، مسیح علینژاد، نازنین بنیادی و عبدالله مهتدی منتشر شد. منشوری که شالوده آن یکسره در ساخت و پاخت و چانه زنی با دولت های غربی بنیان نهاده شده است تا طراحان آن بتوانند از بالای سر مردم، انقلاب توده های مردم ایران را ذبح و رژیم سرمایه داری دیگری را بر جان و هستی کارگران و زحمتکشان ایران تحمیل کنند. منشوری که با دست و دل بازی تمام، کوشیده است تا مبارزات قهرمانانه توده های مردم ایران را در پای مذاکره با دولت های غربی به سلاخی بکشاند.
این منشور آنچنان بی مایه است، که حتی شکاف در درون نیروهای راست از جمله سلطنت طلبان را تشدید کرد. اپوزیسیون دست راستی بوژوایی را ناامید و آنان را به شکوائیه از محتوای این منشور کشانید. بی مایگی و ناهمگونی مضمون و محتوای این منشور با خواست ها و مبارزات خیابانی توده های مردم ایران آنچنان عمیق است، که حتا امضا کنندگان منشور، پس از رونمایی از آن، هر کدام ساز خود را در تفسیر بندهای آن می زنند.
نویسندگان “منشور همبستگی و سازماندهی برای آزادی”، که پیش از این، همه توان خود را در گنجاندن نام سپاه پاسداران در لیست گروهای تروریستی گذاشته بودند، اکنون که منشور خود را رونمایی کرده اند، با وقاحت تمام همان نیروهای تروریست و آدمکُش سپاه پاسداران برایشان عزیز شده اند. تا جاییکه مجموعه مزدوران سپاه پاسداران را در وجود چند فرمانده جلاد و آدمکُش خلاصه کرده اند. آنان، با وقاحت تمام ارتش سرکوبگر جمهوری اسلامی را تطهیر و از ادغام سپاه تروریستی در ارتش سخن گفته اند. مدعیان هم پیمان با دول امپریالیستی، که با فریب و ریا نام “مهسا” را بر منشور خود نهاده اند، از هم اکنون نسبت به ارتش دست ساز جمهوری اسلامی ابراز وفاداری کرده و خواهان حفظ تام و تمام ارکان این ارتش سرکوبگر شده اند. غافل از اینکه جمهوری اسلامی از همان آغاز به قدرت رسیدن، با گماردن وابسته ترین نیروهای مزدور خود در رده های بالا و میانی ارتش سرکوبگر بازمانده از رژیم پادشاهی را همانند سپاه پاسداران به ارتشی مزدور، ایدئولوژیک و وفادار به خود تبدیل کرد.
منشور ارتجاعی و ضد کارگری ۶ نفره رضا پهلوی و هم پیمانان او، نه تنها کمترین ارتباطی به منافع کارگران و توده های زحمتکش ایران ندارد، نه تنها نشانی از حق و حقوق ملیت های تحت ستم ایران در آن گنجانده نشده است، بلکه تنظیم کنندگان آن، با سوار شدن بر مبارزات خیابانی زنان و توده های مردم ایران از هم اکنون در مقابل توده های تحت ستم و نیروی بزرگ کارگران و زحمتکشان صف آرایی کرده اند. طراحان منشور فوق، از آنجا که می دانند، منشورشان تنها پاسدار نظم طبقاتی، ستمگرانه و استثمارگرانه سرمایه داری حاکم بر ایران است، و باز از آنجا که بر این امر آگاهند که کارگران و توده های رنج و کار و زحمت، هرگز به چنین منشور ضد کارگری تن نخواهند داد، از هم اکنون با تطهیر ارتش و ادغام نیروهای مزدور و آدمکُش سپاه در ارتش سرکوبگر جمهوری اسلامی، خود را برای سرکوب کارگران و توده های مردم ایران در دوران پس از سرنگونی جمهوری اسلامی آماده می کنند.
منشور رضا پهلوی و شرکا، اگرچه از نظر کارگران و توده های مردمی که هم اینک در کارخانه و کف خیابان برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی مبارزه می کنند، محلی از اِعراب ندارد، با این همه باید در افشای این منشور ضد کارگری نیرو گذاشت و به توده های مردم ایران بیش از پیش نسبت به ماهیت ارتجاعی و اهداف ضد انقلابی منشور بورژوایی رضا پهلوی و شرکای آن هشدار داد.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست که برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی، درهم کوبیدن ماشین بوراکراتیک - نظامی سیستم سرمایه داری حاکم بر ایران و برقراری یک دولت کارگری - شورایی مبارزه می کند، کارگران، زنان، معلمان، بازنشستگان، دانشجویان، نویسندگان و عموم توده های مردم ایران را به هوشیاری در مقابل دسیسه های این منشور ضدانقلابی فرا می خواند و به سهم خود در افشای ماهیت این منشور ارتجاعی و تنظیم کنندگان آن پیگیرانه مبارزه می کند.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
۱۵ مارس ۲۰۲۳ (۲۴ اسفند ۱۴۰۱)
امضاها: اتحاد فدائیان کمونیست، اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،
حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان(اقلیت) و هسته اقلیت
*************
اطلاعیه در رابطه با درگذشت نا به هنگام رفیق صالح احمدیان
متاسفانه مطلع شدیم که رفیق صالح احمدیان، کمونیست و کادر هسته اقلیت دیروز ۱۴ مارس در اثر بیماری مزمن سرطان درکشورنروژ در گذشت.
رفیق صالح از دوره نوجوانی به فعالیت سیاسی رو آورد و به صفوف چریکهای فدایی خلق ایران پیوست. او بیشتر از سی سال از زندگی پربار فعالیت سیاسی خود را در صفوف هسته اقلیت انجام داده است. در کنار فعالیتهای سیاسی دیگرش به نمایندگی از طرف هسته اقلیت در شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست، فعالیت میکرد. ما افتخار آنرا داشتیم از نزدیک از صمیمیت و دقت بالای او در پیشبرد مسئولیتهایش برخوردار باشیم.
جنبش کمونیستی و کارگری ایران بار دیگر عضو بزرگی را از دست داد.
ما در گذشت رفیق صالح احمدیان را به خانواده و دوستانش و به رفقای هسته اقلیت تسلیت میگوییم.
یادش گرامی و راهش پر توان باد
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
۱۵ مارس ۲۰۲۳
*************
جمهوری اسلامی مسئول مسمومسازی سریالی و عمدی دانشاموزان است!
طی روزهای گذشته انعکاس خبرمسمومسازی سریالی مدارس دخترانه در فضای سیاسی، موجب نگرانی عمومی شده است. مسمومیت دانشآموزان نتیجه گاز سمی شیمیایی است که در محیط مدارس عامدانه پخش شده است. حمله به مدارس دخترانه با گاز سمی که از آذر ماه شروع شده تا کنون در۲۶ مدرسه و ۵ استان بیش از ۹۰۰ دانشآموز را مسموم کرده است. تمام شواهد نشان میدهد این جنایت سریالی و سازمانیافته است و توسط دشمنان مدارس آموزش دختران برنامهریزی شده است و دولت جمهوری اسلامی پشت این جنایت سازمانیافته است.
حضور پرشور دانشآموزان در جنبش انقلابی و انعکاس مبارزات آنها در جامعه و خبرگزاریهای جهان یکی از انگیزههای این جنایت است. مسئولین رژیم ابتدا این جنایت سازمانیافته را انکار میکردند، اما در این اواخر با ضد و نقیض گویی از امکان عمدی بودن آن سخن میگویند. چندی پیش روزنامه شرق به نقل از یکی از آخوندهای حوزه علمیه نوشت که یک گروه اسلامی در قم مسئول این حملات است. در روزهای گذشته اعتراض خانواده دانشآموزان به این جنایت افزایش یافت و در برخی از مناطق شعارهای ضد رژیم از جمله “مرگ بر این رژیم کودک کش”داده شده است. جنایتهای سازمان یافته بارها در جمهوری اسلامی تکرار شده است. قتلهای زنجیرهآی زنان در کرمان، اسید پاشی زنان در اصفهان و … نمونههای روشنی از این جنایتهای سازمان یافته است. انکار، توجیه و تهدید، روش همیشگی رژیم در قبال جنایتهایش است.
انسانهای شریف و آزاده!
بیتردید جمهوری اسلامی با گروههای مختلف “آتش به اختیار” و شبکههای تو در توی نهادهای امنیتی و نظامی مسئول این جنایت سازمانیافته سریالی است. این رژیم از جنبش انقلابی و حضور دانشآموزان خصوصا دانش آموزان دخترآن چنان وحشت کرده که برای انتقام و ترس از امکان حضوردوباره آنها در اعتراضات مردمی دست به هر جنایتی میزنند. صدای اعتراض دانش آموزان و خانواده آنها باشیم و همراه با آنان حکومت ننگ و جنایت و سرکوب را آماج اعتراض قرار دهیم.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
۰۱.۰۳.۲۰۲۳/۱۰ اسفند ۱۴۰۱
امضا: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست،اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،
حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
*************
بمناسبت روز جهانی زن
زنان پیشروان جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی در ایران
جنبش رهایی و آزادی زنان در ایران طی چهل و چهار سال گذشته یکی از دشمنان آشتی ناپذیر رژیم آپارتاید جنسیتی جمهوری اسلامی بوده است. حاصل سالها نبرد دایمی توده های مردم ایران با حکومت سراپا زن ستیز، قرون وسطایی و جنایتکار جمهوری اسلامی، در مبارزات ماه های اخیر، پیشروی زنان در خیزش انقلابی توده های مردم ایران را برای پایان دادن به حاکمیت ننگین نظم سرمایه اسلامی نشان داد.با قتل ژینا (مهسای جوان) جنبش رادیکال با هدایت و محوریت زنان حول شعار “زن، زندگی، آزادی” سراسر ایران را فراگرفت. مرزها را درنوردید و به صدر رویدادهای سیاسی جهان عروج کرد و حمایت بی نظیر بشریت آزادیخواه را به خود جلب کرد.
متن کامل را
اینجا کلیک کنید.
*************
*************
در حمایت از منشورحداقلی بیست تشکل صنفی و مدنی در ایران
انتشار منشور مطالبات حداقلی با ابتکار و تلاش بیست تشکل مستقل صنفی و مدنی را باید گامی به پیش در مسیر همگرایی نیروهای کار و زحمت به حساب آورد . این منشور خصوصا در پى خیزش انقلابی توده های مردم ایران که در چند ماه گذشته با برآمد توده ای علیه فقر و فلاکت و اختناق و استبداد جهت به گور سپردن حکومت اسلامی سرمایه بپا خاسته اند، اقدامى در خور و قابل حمایت است .دربطن این تحولات، تا جایی که به جنبشهای اجتماعی از جمله جنبش طبقه کارگر، جنبش رهایی زن و جنبش جوانان برای آزادی و برابری و خلاصی از ظلم و ستم طبقاتی ، مربوط است، این منشورحداقل مطالباتی را باید گامی مهم در شکل دادن به انسجام و اتحاد جنبشهای اجتماعی به حساب آورد که درشرایط کنونی افق روشنی را جلو پای این جنبشها برای پایان دادن به این زندگی فلاکتبار و ضد انسانی قرار مى دهد.
در شرایطی که جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی برای سرنگونی جمهوری اسلامی گامهای مهمی برداشته است وکشمکش میان آلترناتیوهای راست و چپ ، میان جنبشهای متخاصم طبقاتی برای شکل دادن به آینده بعد از جمهوری اسلامی روز به روز حادتر می شود و جریانات بورژوازی با تمام امکانات برای مصادره انقلاب مردم به نفع اهداف ضد انقلابی خود ازهیچ اقدامی ضد مردمی رویگردان نیستند ، انتشار اين منشور از جمله اقدامی به جا و موثر در مقابل پلاتفرم و منشور جريانات بورژوازی است. اقدامی مسئولانه که بر اتحاد و همبستگی مبارزاتی میان جنبشهای اجتماعی و آزادیخواه در مخالفت با شکل گیری هر نوع قدرت دولتی از بالای سر مردم تاکید دارد.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست جدا از هرملاحظه ای که در مورد این منشور داشته باشد، انتشار آن را در شرایط کنونی گامی مهم در راستای انسجام جنبش آزادیخواهی و برابرى وتقویت جنبش طبقاتی کارگران و زحمتکشان در مقابل جمهوری اسلامی و جواب محکمی به آلترناتیوهای بورژوازی ارزیابی می کند، از آن حمایت می کند و در تقویت و پیشبرد آن می کوشد.
در عين حال باید تاکید کرد که تحقق این منشور و مطالبت حداقلی، اساسا در گرو سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و نظم طبقاتی موجود و برپایی حاکمیت شورایی کارگران و زحمتکشان ممکن و عملى است و باید تلاش کرد که جنبشهای ازادیخواهی و برابری طلبانه را حول آن برای پایان دادن به عمر ننگین جمهوری اسلامی و تحقق تمام و کمال مندرج دراین منشوربسیج کرد .ما ازهمه تشکلها وجنبشهای مترقی و ازادیخواه، از تشکلهای جوانان محلات، تشکلهای پیشرو زنان و داشجویان می خواهیم که از این منشور حمایت کنند، به آن بپیوندند و در تحقق مفاد آن بکوشند.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
پنجشنبه ٢٧ بهمن ١٤٠١ برابر با ١٦فوریه.٢٠٢٣
امضاها: اتحاد فدائیان کمونیست، اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران،
حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
*************
اطلاعیه در رابطه با پیوستن اتحاد سوسیالیستی کارگری به شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست در راستای سیاست گسترش و همکاری بیشتر با نیروهای سیاسی چپ و کمونیست، با چند نیرو و از جمله با رفقای اتحاد سوسیالیستی وارد پروسه ای از بحث و گفتگو شد که نتیجه آن طبق توافق طرفین وبر اساس اطلاعیه ای که این رفقا منتشر کرده اند ،پیوستن آنها به شورای همکاری است.
پیوستن اتحاد سوسیالیستی به شورای همکاری در شرایطی که نیاز جنبش انقلابی جاری و مبارزه طبقه کارگر، همکاری کلیه نیروهای چپ و کمونیست را می طلبد، گامی است مسئولانه در راستای پاسخ به این نیاز و بدون شک به پیشبرد بهتر فعالیت های شورا یاری می رساند.
ما از این تصمیم و اقدام رفقای اتحاد سوسیالیستی استقبال می کنیم و امیدواریم که در ادامه فعالیتهای مشترکمان شاهد همگرایی و همکاری بیشتر نیروهای چپ و کمونیست در راستای تقویت قطب چپ و سوسیالیستی در اوضاع خطیر سیاسی کنونی باشیم.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
۱۰ فوریه ۲۰۲٣
*************
بیانیه پیوستن اتحاد سوسیالیستی کارگری به شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
در پنجمین ماه حرکت انقلابی مردم ایران برای سرنگونی رژیم اسلامی آشکار است که برآیند رقابت میان طالبان سلطنت، جمهوری خواهان و سوسیالیستها در داخل و خارج کشور، هم تعیین کنندهی مسیر حرکت انقلابی مردم است و هم تعیین کنندهی سرنوشت نظام سیاسی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آینده در ایران. هر سه جریان سلطنت طلب، جمهوریخواه و سوسیالیست در بر گیرندهی دهها حزب و سازمان هستند؛ منتها مستقل از اینکه احزاب و سازمانها در درون هر بلوک چه مناسباتی با هم دارند و تا چه حد از هم دور و یا نزدیک هستند، سرنوشت هر یک از آنها به سرنوشت کلیت بلوکی که در آن قرار دارند، گره خورده است. نقش هر یک از این بلوکها در مبارزه علیه رژیم اسلامی و سهم هر یک از بلوک ها در نظام آینده، سرنوشت عمومی هر بلوک را تعیین میکند.
در این میان، تا آنجا که به بلوک سوسیالیستها بر می گردد نتیجه نقش و سهم آنها در نظام آینده مستقیما تعیین کننده میزان بهرهمند شدن دهها میلیون مردم کارگر و متحدینش در جنبش زنان، دانشجویی، رفع ستم ملی، معلمان و بازنشستگان از نان، کار و آزادی در نظام پس از رژیم اسلامی است. لذا منافع عمومی جنبش کارگری و متحدینش سوسیالیستها را ناچار میسازد تا صفوف خود را علیه دو جریان دیگر سروسامان دهند.
تا قبل از آغاز حرکت انقلابی جاری در اعتراض به قتل ژینا با شعار زن زندگی آزادی، هر یک از احزاب و سازمان های سوسیالیست برنامه، تحلیل و خط مشی مستقل خود را داشتند؛ اما پیش از آن که هر کدام بتوانند تاثیر اساسی مد نظر خود را بر سوسیالیسم و جنبش کارگری و متحدانش داشته باشند اوضاع چند ماههی ایران یک سرنوشت مشترک را برای همهی سوسیالیستها به عنوان یک مجموعه ایجاد کرد. اکنون مستقل از برنامه و پروژه ویژه ای که هر حزب و سازمان سوسیالیستی دارد و هنوز هم ضروری است تا آنرا دنبال کرده و پیش ببرد؛ آنچه که روشن است نیروهای سوسیالیست یا دسته جمعی پیروز میشوند یا هیچیک به تنهایی موفق نخواهد شد تا تغییرات اساسی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و فرهنگی مورد نظر خود را در زندگی دهها میلیون کارگر و متحدینش بوجود آورد.
از نظر اتحاد سوسیالیستی کارگری بلوک سوسیالیستها برای اثر بخشی تاریخی در انقلاب ایران باید چهار مشخصه اساسی داشته باشد.
۱- بتواند خطوط عمومی یک حرکت سوسیالیستی را در مقابل سلطنت طلبان و جمهوری خواهان بیان و نمایندگی کند.
۲- بتواند خطوط کلی مواضع، خواستها و برنامه عمومی یک حرکت سوسیالیستی را بطور اثباتی به دهها میلیون مردم کارگر و متحدینش معرفی کند و بکوشد تا کارگران و جنبشهای متحدش متحد و متشکل شوند.
۳- بتواند جریان مباحث نظری بین سوسیالیستها را بعنوان یک راه اساسی برای پالایش سوسیالیسم ایران و با هدف تبدیل شدن به یک نیروی عظیم اجتماعی متشکل در تحولات ایران و همچنین برای پاسخگویی به مسائل جنبش های اجتماعی و طبقاتی سوسیالیسم دنیای پس از جنگ سرد تضمین کند
۴ - جهت کمک و دستیابی به اهداف بالا انواع رسانه های قدرتمند را سازمان دهد.
با صدور این اطلاعیه اتحاد سوسیالیستی کارگری پیوستن اش به “شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست” را اعلام می دارد. از نظرما “شورای همکاری…” ظرفیت فعالیت در راستای تحقق اهداف فوق و نیز توان و ظرفیت رفع کم و کاستی های احتمالی را دارد.
شورای مرکزی اتحاد سوسیالیستی کارگری
سرنگون باد رژیم اسلامی
زنده باد انقلاب
زنده باد جنبش نان کار آزادی
زنده باد سوسیالیسم
۱۵ بهمن ۱۴۰۱ -
۴ فوریه ۲۰۲۳
*************
زلزله های ویرانگر از خوی تا ترکیه و سوریه!
روز دوشنبه دو زمین لرزه شدید با قدرت هفت و نیم ریشتر مناطق وسیعی از جنوب ترکیه و شمال غرب سوریه را لرزاند و سبب خسارات و تلفات بسیاری شده است. این زمین لرزه در ایران، عراق و لبنان نیز احساس شد. بر طبق گزارشات اولیه، تاکنون حدود ده هزار نفر کشته و دهها هزار نفر مجروج و مصدوم شده اند و آمار تلفات، ساعت به ساعت در حال افزایش است.
رژیم ترکیه از جامعه جهانی تقاضای کمک فوری کرده و تاکنون حدود هفتاد کشور و بیست نهاد بین المللی به آن پاسخ مثبت داده اند.
یکی از مناطق به شدت آسیب دیده در سوریه، بخش هایی است که تحت کنترل مخالفین جهادیست دولت سوریه است. به گزارش سازمانهای امداد رسانی سازمان ملل، این گروه مخالفین مانع ورود امدادرسانان به این منطقه هستند که طی جنگ داخلی دهساله با رژیم بشار اسد دچار ویرانی های عظیم و فقر و فلاکت بسیار شده اند و این زمین لرزه وضعیت مردم ساکن این مناطق را بسیار اسفبارتر کرده است و عملا از امداد رسانی و کمکهای بین المللی خبری نیست.
حدود دو هفته پیش نیز زمین لرزه ای به قدرت شش ریشتر شهر خوی و مناطق اطراف را لرزاند و هزاران نفر از مردم این منطقه را در سرمای شدید زمستان، بی خانمان کرد. درماندگی کامل رژیم اسلامی در امدادرسانی فوری به زلزله زدگان خوی، صدای اعتراض مردم این منطقه و کل مردم ایران را برانگیخت. این رژیم درمانده حتی موانع بسیاری برای جلوگیری از ارسال کمکهای مستقل مردمی ایجاد نمود و به جای گسیل نیروهای امدادگر و ایجاد سرپناه و تهیه وسایل گرمازا و کمکهای غذایی و بهداشتی وسیع، یگان ویژه ضدشورش را عازم منطقه نمود و برای متفرق کردن مردم معترض از ماشین آب پاش استفاده کرد. با این همه و با وقاحت ادعا میکند که در روزهای اخیر کمکهای زیادی به ترکیه و سوریه فرستاده است.
فجایع ناشی از وقوع زمین لرزه در ایران و ترکیه و سوریه و … بار دیگر نشان میدهد که رژیم های سرمایه داری و ارتجاعی، اهمیتی به حفظ جان مردمان خود نمی دهند.
بشر اگر چه تا کنون قادر به جلوگیری از وقوع رویدادهای طبیعی مثل زمین لرزه نشده است، اما قادر بوده و هست که با رعایت استاندارهای ساختمان سازی و مقاوم سازی آنها در برابر زمین لرزه های شدید، جلوی ویرانی و مهمتر از آن جلوی تلفات انسانی وسیع را بگیرد. اما شرکتهای ساختمان سازی و بورژوازی مسکن در راستای کسب حداکثر سود و کاهش هزینه ها، سعی میکنند به شیوه های مختلف از رعایت استانداردهای ایمنی طفره بروند و در این میان، رژیم های ارتجاعی و بوروکراسی دولتی فاسد و رشوه گیر نیز در خدمت آنهاست تا با جان و مال میلیونها انسان بازی کنند.
ضمن اینکه خرافات مذهبی نظیر اینکه زمین لرزه “مشیت و آزمون الهی” است و غیره نیز به مدد رژیم های ضدمردمی و ارتجاعی می آید تا بی عرضگی و درماندگی خود را برای حفظ جان شهروندان توجیه کنند.
پیشرفت های علمی در امر ساختمان سازی در شماری از کشورها، نشان داده که میتوان ساختمان هایی بنا نمود که براحتی بتوانند زمین لرزه ای با قدرت ده ریشتر را نیز تحمل کنند. بنابراین اگر جلوی زمین لرزه را نمیتوان گرفت، جلوی خسارات و فجایع انسانی ناشی از آنرا میتوان گرفت و این بدون مبارزه با سودپرستی نظام سرمایه و دولتهای فاسد پشتیبان آنها میسر نیست.
ما ضمن تاکید بر این حقیقت و ضرورت تشدید مبارزه با مافیای مسکن و بوروکراسی فاسد، معتقدیم آنچه اکنون میلیونها زلزله زده در ترکیه و سوریه و از جمله خوی نیاز دارند، گسیل وسیع کمک های غذایی و بهداشتی، تامین سرپناه برای مردم آواره و زلزله زده و اعزام فوری امدادگران آموزش دیده از سراسر جهان است تا بتوانند هزاران نفری را که در زیر آوار گیر کرده اند نجات دهند.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست، ضمن همدردی عمیق با خانواده های قربانیان زلزله های اخیر، خواهان همبستگی جهانی برای کمک به مردم زلزله زده است که میلیونها نفر از انها به کمکهای فوری نیاز دارند. بدون ارسال کمکهای فوری و گسترده، تراژدی هولناکی در انتظار مردمان این مناطق خواهد بود.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی! زنده باد سوسیالیسم!
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
۱۹ بهمن ۱۴۰۱ - ۸ فوریه ۲۰۲۳
سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری ایران-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
*************
قلب یک کمونیست دیگر از طپش افتاد!
با اندوه فراوان مطلع شدیم که رفیق عیسی جمشیدی یار دیرینه کارگران و مردم زحمتکش جنوب کردستان از رهبران و فرماندهان با سابقه حزب کمونیست ایران و کومله روز شنبه ۴ فوریه ما را تنها گذاشت.
عیسی جمشیدی انسانی خوشنام ولایق مردم زحمتکش بود که بخش اعظم زندگی پربار خود را وقف مبارزه برای حصول اهداف انقلابی و رهایی جامعه از نکبت سرمایه داری و مقابله با ظلم و ستم و رژیم جنایتکار اسلامی کرد. زندگی سیاسی رفیق عیسی مملو است از فداکاری و جسارت و کاردانی و این خصوصیات رفیق عیسی را به فرماندهی مورد اعتماد نزد رفقایش مبدل کرده بود. یقینا یاد فداکاریهای رفیق عیسی در دل مردم زحمتکش منطقه باقی خواهد ماند.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست مرگ رفیق عیسی جمشیدی را به خانواده و بستگان و رفقای حزب کمونیست ایران و کومله تسلیت می گوید.
یاد عزیزش گرامی و راهش پررهروباد
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
۴ فوریه ۲۰۲۳
*************
اپوزسیون بورژوایی ایران شایسته هیچ اعتمادی نیست
کارگران و زحمتکشان
تودههای رنجدیده و تحت ستم و استثمار
در شرایط حساسی قرارداریم. شکاف عمیق بین دو طبقه اجتماعی اصلی جامعه سرمایه دار و کارگر مدتها است که گذار مسالمت آمیز از وضعیت مشقت بار کنونی را منتفی ساخته است. جنگ میان آزادی و استبداد و خودکامگی، و جنگ میان استثمارشدگان و ستمدیدگان با طبقه حاکم و قدرت سیاسی- مذهبی آن، مدتها است که آغاز شده است. از دیماه ۹۶ تا شهریور ۱۴۰۱ و از شهریور ۱۴۰۱ تاکنون خیابانها، دانشگاه ها، مدارس، کارخانه ها و مراکز کار و محلات، عرصههای مختلف نبرد زنان، جوانان، کارگران و زحمتکشان و تمامی انسانهائی بوده است که از ظلم و ستم و استثمار و تبعیض و نابرابری به جان آمدهاند. جنبشی که از بیست و شش شهریورماه با قتل حکومتی «ژینا امینی» جرقه خورد و تحت شعار زن - زندگی - آزادی شعله کشید، برغم سرکوب زندان شکنجه و کشتاری که حاکمیت ننگین سرمایه و ثروت براه انداخت، همچنان ادامه دارد. خیزشی مردمی که با شعارها و مطالبات اقتصادی و سیاسی روشن، خواهان سرنگونی انقلابی نظام حاکم و استقرار نظمی نوین و متکی به رای و اراده آزاد خودشان هستند.
دراین میان، جریانات متعددی از جنس سلطنت طلبان گرفته - که در دوران حاکمیت سلطنت پهلوی از یک طرف با سرکوب نیروهای چپ و مترفی و کمونیست و از طرف دیگر با باز گذاشتن دست روحانیت در تبلیغ و ترویج خرافات مذهبی- عملا یکی از مسببین اصلی سرکار آمدن رژیم خونخوار اسلامی بودند، تا لیبرالهائی که دست بال خمینی را گرفتند و پستهای وزارت و وکالت را عهده دار شدند و مرتجعین اصلاح طلب دیروزی که در سازماندهی ارگانهای ضد مردمی رژیم ابتکارعمل را در دست داشتند و در قتل و کشتارهای دهه شصت و بستن دانشگاه ها، سرکوب تشکلهای کارگری و سازمانهای سیاسی و مدنی دست از پا نمیشناختند، سرمایهداران و رانت خواران و دزدان رانده شده از حاکمیت و جمهوری خواهان رنگارنگ، و چپ های رفرمیست فرصت طلب و صدبار توبه کرده که با شنیدن کلمه جنبش انقلابی رو ترش میکردند و طرفدار «رواداری» با دستگاه جهنمی حاکم بودند. همه اینها امروز در پرتو خیزش انقلابی توده به جان آمده ردای انقلابی پوشیده و با پرچم دروغین دموکراسی خواهی به میدان آمده اند تا مردم را فریب داده و به دنبال خود بکشند. آنها با مرتجع ترین محافل و شخصیت های وابسته به انحصارات نظامی و امنیتی کشورهای امپریالیستی و دول مرتجع منطقه نشست و برخاست میکنند. خرده بورژواهای نه چندان ساده لوحی نظیر حامد اسماعیلیون و سیلبرتیهای رنگارنگ را به جلو صحنه آورده اند تا از بالای سر مردم کارگر و زحمتکش، دولت و مجلس و رهبری تعیین کنند.
آنها درجریان خیزش انقلابی اخیر تلاش کردند تا شعارها و خواست های تودههای مردم از جمله شعار زن_زندگی _آزادی را از محتوای واقعیاش تهی کنند و آنرا صرفا به مخالفت با حجاب اجباری تقلبل دهند. سرنگونی جمهوری اسلامی را از محتوای اقتصادی و اجتماعی آن تهی کرده به شعار نفی ولایت فقیه و مرگ برخامنه ای تقلیل دهند .
آنها تلاش می کنند که تمام امکانات مادی و معنوی کشورهای امپریالیستی و دول مرتجع منطقه را درخدمت انحراف مسیر مبارزه و تقلیل خواستهای انقلابی توده های زحمتکش مردم بکار گیرند تا از تکامل خیزش انقلابی به انقلاب اجتماعی و به نفع اکثریت جامعه، یعنی طبقه کارگر و انبوه زحمتکشان و ستمدیدگان جلوگیری کرده و نظام منحط سرمایه داری ایران را که به انباشت سرمایه زیر سرنیزه عادت کرده و به فساد و رانت خواری مشهور است، از زیر ضرب خارج کنند. آنها باردیگر و برای چندمین بار امتحان خود را پس دادند و نشان دادند که نه آزادیخواه هستند و نه عدالت طلب، بلکه به انباشت سرمایه از طریق تشدید استثمار و شراکت در غارت و چپاول دسترنج تودههای مردم میاندیشند. آنها با خرافات مذهبی و سنتهای ارتجاعی مردسالار و زن ستیز نیز نه مخالفت جدی بلکه سرسازش و مماشات دارند و تنها به فکر خزیدن به قدرت و شریک شدن در ثروت میباشند. آنها در حالی از آزادی و دموکراسی حرف میزنند که هنوز به قدرت نرسیده همچون دسته جات حزب الله به مخالفین خود حمله میکنند و تجمعات آنها را برهم میزنند. آنها با تفرقه انداختن میان تودههای معترض و سردرگم کردن آنها عملا به سرکوبگری رژیم و عوامفریبیهای آن یاری رسانیدند.
کارگران و زحمتکشان
دانشجویان جوانان و زنان پیشگام و مبارز
اپوزیسیون بورژوائی رژیم شایسته هیچ اعتمادی نیست، وهرگونه همراهی و همگامی و هم آوائی با این دستجات، آلوده شدن به پلشتیهای آنها و ضدیت با اهداف و خواستهائی است که هزاران نفر برای رسیدن به آن جانباختهاند، به زندان افتاده و شکنجه شده اند و میلیونها نفر آواره گردیده اند.
نباید دردام فریبکاریهای اپوزیسیون بورژوائی و ضد کارگری و دول امپریالیستی که برآنند جنبش تودههای مردم و فداکاری جوانان را وجه المصالحه منافع اقتصادی وسیاسی خود کنند، گرفتار شد. و ازاتکاء بهخود و تداوم مبارزه غافل ماند. بلکه افشا و طرد آنها ضامن انسجام و قدرتمند شدن جنبش طبقه کارگر و نیروهای راستین انقلابی است که رسالت و قدرت به ثمر رسانیدن انقلاب تودهها و تحقق خواستهای آنان را دارند.
جنبش ما هرچند طولانی، سخت و با افت و خیزها توام است اما شعلههای آن خاموش شدنی نیست.
باید جنبشی سازمان داد که زمان و مکان را درنوردد، از فعالیت فردی به مبارزه سازمانیافته محلات از اعتصاب یک کارخانه به اعتصابات کارخانه ها و مراکز کارگری و اعتصاب عمومی ارتقاء یابد. در این راه سازماندهی و تشکل و تحزب و تدارک لازم و حفظ استقلال طبقاتی و تلفیق کار علنی و مخفی در مبارزه از اهمیت انکارناپذیری برخوردار است.
طبقه کارگر و تمام ستمدیدگان و نیروی کار و زحمت تنها با سرنگونی انقلابی رژیم سرمایه داری ایران، لغو مالکیت خصوصی بر ابزار تولید، سرکوب مقاومت بورژوازی و اعمال قدرت از طریق شوراها است که میتوانند به قدر قدرتی و ستم و استثمار و زور و سرکوب و تمامی تبعیضات موجود پایان دهند و آزادی و اقتدار و حق تعیین سرنوشت را به مردم بازگردانند. هرچند این مبارزه طولانی و راه پرفراز و نشیب باشد اما تاریخ راهی جزاین برای رهائی نیروی کار و زحمت نمیشناسد.
سوسیالیسم یا بربریت!
این است شعار طبقه کارگر و متحدین زحمتکش آن که اکثریت جامعه را در مقابل اقلیتی ناچیز اما صاحب قدرت و ثروت تشکیل میدهند.
رسوا و طرد باد عوام فریبان و سازشکاران
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی
زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
۲۵ دیماه ۱۴۰۱
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
*************
با فراخوان ۱٨ دی ماه برای اعتراض، اعتصاب و تظاهرات همراه شویم!
*************
همراه و همگام با خانواده ها برای آزادی زندانیان سیاسی بپا خیزیم!
مردم مبارز، نیروهای مترقی و مردم آزایخواه!
جان هزاران زندانی سیاسی محبوس در زندان های جمهوری اسلامی در خطر است. آنان به حمایت بی دریغ همه انسان های آزادی خواه، مبارز و مترقی، بویژه به حمایت همه جانبه توده های بپاخاسته مردم ایران نیازمندند. زندانیان سیاسی را تنها نگذاریم. در کنار خانواده های آنان باشیم. به دفاع از آنان برخیزیم و برای آزادی شان از سیاه چال های جمهوری اسلامی متحدانه مبارزه کنیم. آنان فرزندان قهرمان و مبارز ما هستند. آنان برای رهایی توده های مردم ایران از یوغ سرکوب و ستم و بی عدالتی، بی محابا خطر کردند، با پرچم جان در کف خیابان ها به مبارزه برخاستند، دلیرانه در مقابل نیروهای سرکوبگر رژیم سینه سپر کردند و در کشاکش نبردی بی امان، گرفتار زندان و بند و شلاق و شکنجه شده اند. اکنون وظیفه ماست در کنارشان باشیم، به حمایت از آنان برخیزیم، آزادی شان را در هر کوی و برزن فریاد زنیم و اجازه ندهیم دستگاه قصابی رژیم سرمایه داری حاکم بر ایران برای انتقام گرفتن از مبارزات سلحشورانه مردم قهرمان و مبارز ایران به طور آشکار و نهان، این عزیزان مبارز و زندانی را در قتلگاه های خود سلاخی کند.
مردم مبارز، نیروهای مترقی و مردم آزایخواه!
اکنون بیش از سه ماه است که زنان و جوانان و عموم توده های مردم ایران در مبارزه ای بی امان برای سرنگونی جمهوری اسلامی بپا خاسته اند. از آغاز روی کار آمدن جمهوری اسلامی تا به امروز، هرگز سرنگونی این رژیم فاسد و مستبد و تبهکار تا بدین حد برای توده های مردم ایران به امری مسجل تبدیل نشده بود. از ۲۶ شهریور ماه ۱۴۰۱ تا به امروز، بیش از سه ماه گذشته است. بیش از صد روز است که زنان و جوانان و دانشجویان و پزشکان و هنرمندان و انبوه عظیم نیروی کار و زحمت، با مشت های گره کرده در میدان مبارزه حضور دارند تا اینبار برای همیشه تکلیف خود را با نظام ارتجاعی و آدمکُش جمهوری اسلامی یکسره کنند. بیش از سه ماه است که شعار “مرگ بر خامنه ای”، “زن، زندگی، آزادی”، “جمهوری اسلامی نمی خواهیم” و ده ها شعار ضد حکومتی دیگر در جای جای کشور به گوش می رسد. در این مدت بیش از ۵۰۰ نفر جان باخته اند که دست کم ۶۴ تن از آنان کودکان زیر ۱۸ سال بوده اند و بیش از ۱۸ هزار نفر نیز بازداشت شده اند که تا کنون دو تن از آنان، به نام های محسن شکاری و مجیدرضا رهنورد در بیدادگاه های قرون وسطایی رژیم بر اساس احکام ارتجاعی بر گرفته از قرآن و فقه و شریعت اسلامی اعدام شده اند و نگرانی از صدور حکم محاربه و اعدام برای دست کم ۱۰۰ نفر دیگر هم وجود دارد.
مبارزات علنی و قهرمانانه مردم ایران که از دی ماه ۹۶ برای سرنگونی جمهوری اسلامی کلید خورد، در روزهای پس از قتل حکومتی “ژینا”، آنچنان شتاب گرفت که اکنون پیشروی به سوی انقلاب و حرکت برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی به باوری قطعی و دست یافتنی برای عموم توده های مردم ایران تبدیل شده است.
این باور عمومی و نیازمندی جامعه به تغییر و تحولات بنیادین، بویژه باور زنان و جوانان و کارگران و عموم توده های مردم ایران به انقلاب و سرنگونی جمهوری اسلامی و ایستادگی آنان در مقابل این نظام سرکوبگر، آن چنان هیئت حاکمه را به هراس و سراسیمگی کشانده است، که مجموعه نظام به شیوه همیشگی با توسل به بگیر و ببند و سرکوب و کشتار و اعدام در ابعادی وسیع وارد میدان شده تا شاید بتوانند چند صباح دیگری بر عمر ننگین خود بیفزایند. غافل از اینکه پیشبرد چنین امری برای رژیمی که در عرصه داخلی و بین المللی بکلی منزوی و مفتضح شده است دیگر همانند گذشته به سادگی ممکن نیست. چنانکه دیدیم، اعدام محسن شکاری و مجیدرضا رهنورد، به اتهام “محاربه”، نه تنها انزجار و خشم عمومی افکار مترقی جهان و جهانیان را علیه جمهوری اسلامی برانگیخت، بلکه اعدام آنان، آنچنان فاجعه بار و به دور از موازین قضایی بود که حتی در درون نظام نیز واکنش عناصری را که تا پیش از این در خدمت اهداف جنایتکارانه رژیم بودند، بر انگیخت.
مردم مبارز، نیروهای مترقی و مردم آزایخواه!
هم اینک جمهوری اسلامی با موجی از بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مواجه است. بحران هایی که از هر سو رژیم را احاطه کرده اند و راه ادامه حیات را بر آن بسته اند. هم اینک، مبارزه برای توقف اعدام و آزادی زندانیان سیاسی، هم در عرصه داخلی و هم در عرصه بین المللی به طرز چشمگیری شتاب گرفته است. جمهوری اسلامی و دستگاه قضایی آن با صدور حکم اعدام برای جوانان دستگیر شده در نزد افکار عمومی و در میان جهان و جهانیان به شدت مفتضح شده است. در چنین شرایطی اگرچه قصاب خانه جمهوری اسلامی همانند گذشته هرگز قادر به کشتار و اعدام وسیع زندانیان سیاسی نخواهد بود، اما هرگز نباید از رجزخوانی ها و تهدیدات دستگاه های سرکوب رژیم غافل شویم. اگرچه جمهوری اسلامی رفتنی است، اما چه بسا برای انتقام گیری از خیزش انقلابی توده های مردم ایران که سرنگونی خفت باری را برای هیئت حاکمه ایران رقم زده است، به صدور حکم اعدام برای تعداد دیگری از جوانان دستگیر شده اقدام کند.
فراموش نکنیم جمهوری اسلامی یک رژیم سرمایه داری متعفن و سرکوبگر با روبنای سیاسی دینی است که در آن، دین و دولت به آشکارترین شکل ممکن در هم تنیده شده است. پوشیده نیست، با بودن جمهوری اسلامی و تا زمانی که یک زندانی در زندان است، همواره باید نگران جان زندانیان باشیم. پس برای نجات جان زندانیان سیاسی بپا خیزیم و برای آزادی آنان از زندان های جمهوری اسلامی با تمام نیرو مبارزه کنیم.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
پنجشنبه ۸ دی ۱۴۰۱ برابر با ۲۹ دسامبر ۲۲
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
*************
در رابطه با تحرکات اراذل سلطنت طلب در خارج کشورعلیه نیروهای چپ و آزادیخواه!
از زمان شروع تظاهرات در خارج کشوردر حمایت از خیزش انقلابی مردم علیه جمهوری اسلامی، بارها شاهد تعرض لمپن ها و آتش بیاران سلطنت، به تظاهرات نیروهای چپ و آزادیخواه بوده ایم . آنها مخالفین سیاسی خود را با زبان رکیک و زن ستیزانه و حتی فیزیکی مورد تعرض قرار می دهند.
آخرین مورد آن روز شنبه سوم دسامبر با برنامه قبلی به آکسیون علیه اعدام “شورای حمایت از مبارزات مردم ایران” در شهر کلن آلمان تعرض کردند و با توهین و دشنام های رکیک و زن ستیزانه علیه یکی از فعالین زن شورا و حمله فیزیکی به یک فعال دیگر و آسیب رساندن به او، سعی در بهم زدن اکسیون کردند.
پیش ازاین نیزهمین افراد شناخته شده درشهرکلن آلمان در آکسیونی که از طرف شهرداری کلن در حمایت ازمبارزات مردم ایران برگزار شد، مانع سخنرانی یکی از فعالین سیاسی شدند.
درترافالگارلندن به استیج آکسیون چپ ها حمله کردند، در استکهلم نیز چنین مزاحمت هایی را از خود نشان داده اند. همه این موارد بطور روشن از جانب طرفداران دو آتشه رضا پهلوی صورت گرفته و قصد دارند که با این تحرکات فاشیستی فضای سیاسی خارج کشوررا آلوده و در مقابل اپوزسیون چپ و آزادیخواه بایستند و مانع فعالیت آنها شوند. بنابرگفته یکی از اوباش عملشان بخاطر شعار”مرگ بر ستمگرچه شاه باشد چه رهبر” بوده.
با آغازخیزش انقلابی در ایران با عبوراز کلیت رژیم اسلامی و پایان توهم نسبت به حاکمان مستبد وضد بشر، مردم مبارز و انقلابی با طرح شعارهای رادیکال از جمله “مرگ بر ستمگر، چه شاه باشد چه رهبر”عملا دست رد به سینه جریانات مرتجع و بورژوا از جمله سلطنت طلب زده اند و دیگرنمی خواهند بعد از۴۳ سال فقرو فلاکت و آزادی کشی توسط یک حکومت فاشیستی اسلامی به بخش دیگری از بورژوازی با هر نام و نشانی از جمله سلطنت تن بدهند. مردم ایران خواهان آزادی و برابری و رفاه و خلاصی از ستم وتبعیض و استثمار هستند. به همین دلیل است که جماعت سلطنت طلب به هر شیوه منحطی دست میزنند تا با نشان دادن پرچم شیر نر و شمشیر اسلام و بواسطه بازنمایی قلابی آن در ابر رسانه های مدافع سرمایه داری ؛ تظاهراتی را که دیگران سازماندهی کرده اند؛ مصادره کنند. آنان همچنین به این علت که در تظاهرات و اعتراضات جامعه کوچکترین نشانی از شعارهای طرفداران سلطنت نیست؛ همانند مار زخمی شده و به همه مخالفین خود دیوانه وار تهاجم میکنند.
ما از تمام نیروهای آزادیخواه و برابری طلب می خواهیم که اجازه ندهند فضای خارج کشورتوسط اوباشان آلوده شود. باید در مقابل تحرکات سخیف و فاشیستی آنان واکنش نشان دهیم و آنان را افشا، بی آبروو منزوی کنیم.این جریانات به پشتیبانی دول غربی ،ظرفیت بیش از این را دارند. ما باید جلو تحرکات ضد مردمی آنان را سد کنیم.
این جریانات فاشیستی و ضد مردمی، نباید در فردای ایران بعد از سرنگونی رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی جایگاهی در میان مردم داشته باشند.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
مرگ بر ستمگر؛ چه شاه باشه چه رهبر!!
زنده باد آزادی؛ زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
چهارشنبه ۱۶ آذر۱۴۰۱ – ۷ دسامبر ۲۰۲۲
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
*************
گزارش اجلاس حضوری نمایندگان نیروهای شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست نوامبر ۲۰۲۲
اجلاس حضوری نمایندگان نیروهای “شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست” در روزهای شنبه و یکشنبه ۵ و ۶ آذر ماه ۱۴۰۱ برابر با ۲۶ و ۲۷ نوامبر ۲۰۲۲ در شهر کلن آلمان برگزار گردید. اجلاس با سرود انترناسیونال و یک دقیقه سکوت به یاد جانباختگان خیرش انقلابی اخیر و دو رفیق فعال شورای همکاری زنده یادان سعید سهرابی و مسعود دقیقی اصل که در فاصله دو اجلاس حضوری شورا جانباخته بودند، شروع بکار کرد و بدنبال وارد بحث حول دستور جلساتی شد که از قبل روی آن توافق به عمل آمده بود.
***
اولین دستور این اجلاس ارزیابی از فعالیت های دور گذشته و بویژه در دوره خیزش انقلابی اخیر بود. سئوال این بود که “شورای همکاری” در اوضاع کنونی کجا ایستاده است؟ کاستی ها و فرصت ها بطور مشخص کدامند؟
در پاسخ به این سئوالات همه نیروهای “شورای همکاری” بر این باور بودند که فعالیت های نیروهای چپ و کمونیست در کل و همکاری شش نیروی شورا، اگر چه بهبودهای داشته و فعالیت های مثبتی از قبیل براه انداختن کانال مشترک تلویزیونی، حضور چشمگیرتر تبلیغاتی و …صورت گرفته است، اما در کل این همکاریها از نبض جنبش و خیزش انقلابی اخیر عقب است و هنوز شورا نتوانسته از همه پتانسیل نیروهای خود بهره برده و به گسترشی فراتر از جمع کنونی که از ملزومات پیشروی های قطب چپ جامعه است نائل آید. این کمبود و کاستی هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی در شرایطی که بیش از هفتاد روز از خیزش انقلابی مردم در ایران می گذرد و در شرایطی که خصلت نمایی بسیاری از اعتراضات درون جامعه مهر چپ و رادیکال بر خود دارد ضعفی غیر قابل انکار است. همچنین در شرایطی که بدیل سازی های جریانات راست در خارج کشور که موج سواری کرده و می خواهند ترمز انقلاب را بکشند، تعهدات “شورای همکاری” را به عنوان بخشی از نیروهای چپ و کمونیست جامعه از همیشه بیشتر می سازد.
در رابطه با امر گسترش و فعالیت های میدانی و عملی، چه در رابطه با همبستگی و حمایت از شوراها، نهادها و کمیتههای فعال در جنبش انقلابی در داخل کشور و چه در رابطه با شوراها و نهادهای حمایت از جنبش انقلابی در خارج کشور، بحث های مفصلی صورت گرفت و برای هر کدام از این دو بخش “شورای همکاری” سیاست خود را در دو سند به تصویب رساند.
در جمع بندی این بخش توافق روی این مسئله بود که باید بطور جدی فرصت ها را بیشتر دریافت و برای ارتقا آن فعالیت کرد و ضعف ها را در حد امکانات و توان برطرف کرد و این امر به جز با گسترش فعالیت میدانی، تخصیص نیرو و امکانات و اولویت دادن بیشتر به فعالیت و همکاری جمعی و برقرای دیالوگی رفیقانه برای همکاری مشترک و گسترده تر با دیگر نیروهای چپ و کمونیست، شوراها و نهادها و انسان های منفرد و مستقل ممکن نیست.
در همین رابطه تصمیم گرفته شد در گام اول، تعدادی از نیروهای چپ و کمونیست که با چارچوب بیانیه استکهلم توافق دارند، دعوت به همکاری شود. در ادامه از طریق دیالوگهای رفیقانه با استفاده از مکانیسم سمینارهای عمومی علنی و میزگردهای تلویزیونی، نزدیکی و همکاری با دیگر نیروهای چپ و کمونیست ادامه داده شود.
در ارتباط با نهادها، محافل و فعالین مستقل چپ و کمونیست، علاوه بر استفاده از ساز و کارهای مورد اشاره در بالا، تاکید شد در هماهنگی با آنها راهکارهای عملی و تدابیر مشترکی دیده شود.
***
بر بستر بحث ارزیابی، جدا از توافق روی قرارهایی در دفاع و همراهی با تشکیلات های محلی در داخل و خارج کشور، تقویت بخشی از عرصه ها برای گسترش و دخالتگری فعالانه تر بعنوان دومین دستور جلسه اجلاس بود که در چند بخش جداگانه پیش رفت و در هر مورد تصمیماتی اتخاد گردید که به تفکیک به آنها اشاره می شود:
- شبکه های اجتماعی: هر چند شورای همکاری فعالیت های مشخصی را در بعضی از پلاتفرم های شبکه های اجتماعی از قبیل “انستاگرام”، “تلگرام”، “فیسبوک” و “کلاب هاوس” دارد، اما هنوز کار در این عرصه مهم یعنی شبکه های اجتماعی رضایت بخش نیست. قرار بر این شد که با اختصاص نیروی بیشتر و پوشش دادن اخبار و گزارشاتی که نه فقط کارهای شورا، بلکه فعالیت مجموعه ای از نهادها و تشکل ها و افرادی که با اهداف شورای همکاری همسویی دارند پوشش دهد و این عرصه از کار را فعال تر و گسترده تر کند.
- تلویزیون آلترناتیو شورایی: چهار نیرو از شش نیروی “شورای همکاری” کانالی ۲۴ ساعته را در اختیار دارند. این کانال اگر چه تریبون نیروهایی از “شورای همکاری” است، اما هنوز این به معنای یک تلویزیون مشترک همه نیروهای شورا نیست. در این اجلاس بار دیگر پروژه یک برنامه مشترک تلویزیونی تحت نام “آلترناتیو شورایی” بررسی و تصویب شد و کمیسیونی با شرکت یک نماینده از هر نیرو برای تدارک و پیشبرد این پروژه تعیین گردید.
دستور جلسه آخر این اجلاس بررسی و بروز کردن نکات ساختاری و آیین نامه درونی همکاری این نیروها در راستای سرعت بخشیدن به کارها و تصمیمات، نحوه هماهنگی درونی و … بود. این تغییرات با توجه به شناخت و آشنایی بیشتر نیروها از همدیگر و اعتمادی که حاصل چند سال کار مشترک بود صورت گرفت.
***
ارزیابی شرکت کنندگان از اجلاس حضوری که محدودیت های دوره کرونایی آن را به تعویق انداخته بود، مثبت و راهکارهای پیشنهادی در هر یک از موارد نویدگر احساس مسئولیت و تلاشی موثرتر بود برای پاسخ به تعهدات و وظایقی که در این شرایط خطیر به عهده ماست.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی!
زنده باد آزادی! زنده باد سوسیالیسم!
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
۱۱ آذر ۱۴۰۱ - ۲ دسامبر ۲۰۲۲
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
*************
از اعتصابات رانندگان و کامیون داران حمایت کنیم
زنده باد اعتصابات کارگری
خیزش انقلابی مردم ایران علیه رژیم جهل و جنایت جمهوری اسلامی وارد سومین ماه خود شده است. علیرغم سرکوبهای فاشیستی بیرحمانه و جان باختن بیش از ۴۵۰ نفر و دهها هزار دستگیری، این خیزش انقلابی همچنان به اشکال مختلف ادامه دارد و بویژه در هفته های اخیر با گسترش اعتصابات روبرو بوده ایم. از جمله شاهد اعتصاب کامیون داران از روز شنبه ۵ آذر هستیم که تا کنون در بیش از ده شهر و منطقه از جمله بندر عباس ، کاشان، قزوین ، شاهپور اصفهان، مرند ، شیراز ، خرم آباد ، مرز باشماق مریوان ، کرمانشاه و جاده بومهن تهران صورت گرفته است. خواسته های کامیون داران در رابطه با سهمیه سوخت ، کرایه حمل بار و حمایت از همکارانشان می باشد و علیرغم وعده وعید های دولت همچنان ادامه دارد. این اعتصاب در تداوم خود میتواند با اختلال در حمل و نقل مواد اولیه، سوخت و سایر وسایل مورد لزوم واحدهای صنعتی ، بخشهای کلیدی و صنایع وابسته به آن را به چالش کشیده و رژیم را زمین گیر کند.
در بر آمد اعتصابات کارگری در هفته های اخیرهمچنین شاهد اعتصابات در بسیاری از مراکز صنعتی نیز هستیم از جمله: ذوب آهن اصفهان ، مجتمع آلومینیوم جنوب ، بهمن موتور، بهمن دیزل قزوین ، آب معدنی داماش ، پارس آمپول ساوه ، داروگر تهران ، شرکت برونز، زیر مجموعه ایران خودرو، آتش نشانی مشهد ، سیتی سنتر اصفهان، رانندگان و کارگران باربری های نسیم شه ، مجتمع فولاد بافق ، تولیدی مرتب ، شرکت سرما آفرین ، لوازم خانگی پارس ، مخابرات استان آذربایجان شرقی ، گندله سازی مادکوش بندرعباس و… این لیست همچنان ادامه دارد. در جریان اعتصاب کارگران کارخانه قطعه سازی کروز که از مهم ترین کارخانه های تولیدی و عمده ترین تهیه کننده قطعات برای خودرو سازی کشور به حساب می آید شاهد حضور با قدرت زنان کارگر که بیش از ۷۰ در صد نیروی کار این شرکت را تشکیل میدهند بوده ایم.
تحت تاثیرخیزش انقلابی و فضای سیاسی حاکم بر جامعه مبارزه کارگران میتواند به مبارزه سیاسی قدرت ببخشد. بدون شک با به میدان آمدن طبقه کارگر و رشد و گسترش اعتصابات کارگری در همه بخشهای صنعتی ، خدماتی و اداری ، نه فقط جنبش عمومی سراسری نیرو و انرژی تازه ای مییابد ، بلکه در دل این اعتصابات است که طبقه کارگر میتواند با ایجاد شوراها و کمیته های اعتصاب ، به سازماندهی خود پرداخته و در همگرایی ،همکاری و هم یاری با سایر تشکل ها و شوراهای محلات به پیشروی و تداوم جنبش انقلابییاری رسانده و سرنگونی انقلابی رژیمراهرچه سریعتر رقم بزند.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی؛ زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
سه شنبه ۸ آذر ، ۲۹نوامبر ۲۰۲۲
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
*************
ضرورت کمک مالی و حمایت پزشکی، دارویی
در سراسر جامعه، بویژه در بلوچستان و کردستان
همراه با گسترش جنبش انقلابی، جمهوری اسلامی شهرهای مختلف ایران را بویژه در بلوچستان و کردستان به خاک و خون کشیده است. خانههای مردم ویران شده و بسیاری از ساکنین آن از امکانات حداقل زندگی عادی محروم شدهاند. مزدوران رژیم، زخمیها را از بیمارستانها و مراکز درمانی میربایند و یا مانع درمان آنها میشوند و عملا آنها را به قتل میرسانند. علاوه بر این، بسیاری از فعالین جنبش که هزینه زندگی خانواده خود را تامین میکنند، هم اکنون در زندانها هستند.
انسانهای شریف و آزادیخواه
از هر امکانی که میشناسید و یا از طریق رابطین معتبر، کمکهای مالی خود رابه فعالین و آسیب دیدگان جنبش انقلابی برسانید. از مراکز خدمات پزشکی در سراسر جامعه و مراکز معتبر و جهانی خارج از کشور بخواهیم که امکانات دارویی و خدمات پزشکی را در اختیار زخمیشدگان و آسبب دیدگان قرار دهند
کارکنان انسان دوست خدمات درمانی و پزشکی!
شما همواره در شرایط سخت و دشوار در کنار مردم و حامی جنبشهای پیشرو و انقلابی بودهاید. تاریخ جبشهای معاصر شاهد حمایت بیدریغ بسیاری از پزشکان و پرستاران و کارکنان خدمات درمانی بوده که برای همراهی با افراد و سعادت جامعه به جنبشها کمک کردهاند. بسیاری از آنها نیز در این راه جان باختهاند. اکنون بسیاری از زخمیها و آسیب دیدگان دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی به کمک شما احتیاج دارند. از هر طریق که میتوانید به آنها کمک کنید.
همبستگی همه جانبه و در همه عرصهها، کلید پیشروی جنبش و دستیابی به اهداف انقلابی آن و سرنگونی جمهوری اسلامی است.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی - زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
۸ آذر /۲۰۲۲.۱۱.۲۹۱۴۰۱
*************
فراخوان شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست به مردم آزادیخواه ایران
کردستان از سنگرهای انقلاب است، یکپارچه از سنگرهایمان دفاع کنیم!
جمهوری اسلامی در بیش از صد و پنجاه شهر و صدها محل و منطقه شهرهای ایران دست به جنایت زده است. اما در سیستان و بلوچستان و مشخصا در زاهدان و خاش و در کردستان و بویژه در شهرهای سنندج و مهاباد و جوانرود و پیرانشهر، دست به قتل عام زده است. شلیک با دوشکا و گلوله جنگی به مردمی که نهایتا سنگ در دست دارند، هدف بسیار مشخصی دارد. جمهوری اسلامی تلاش میکند با تحمیل جنگ به مردم و میلیتاریزه تر کردن کردستان، سرنوشت مبارزه سیاسی و انقلابی در کردستان را از کل ایران جدا کند و با به خون کشیدن کردستان سیر مبارزات انقلابی در ایران را به شکست بکشاند. اما مردم آزادیخواه در سراسر ایران با اطلاق “چشم و چراغ انقلاب” به کردستان و حمایت های خود به رژیم اسلامی پاسخ دادند.
جمهوری اسلامی در کردستان دست به جنایت جنگی زده است، نیزار جراحی ماهشهر در آبان ۹۸ را در مهاباد و سنندج و پیرانشهر و جوانرود بازسازی کرده است و شهروندان عادی و معترض را به گلوله بسته است. رژیم اسلامی با لشکرکشی به کردستان به بهانه “مبارزه با تجزیه طلبان” حکومت نظامی برپا کرده است. ما میگوئیم باید قاطعانه این سیاست جمهوری اسلامی را بشکست بکشانیم. راه به شکست کشاندن این سیاست ارتجاعی و سرکوبگرانه، تقویت همبستگی و اتحاد انقلابی ای است که در سراسر کشور ایجاد شده و راه را بر هر سوء استفاده محدود بینانه و ناسیونالیستی و قومی و مذهبی بسته است. مردم کردستان هوشیارانه بر اتحاد و همسرنوشتی با جنبش انقلابی سراسری تاکید کرده اند.
فراخوان ما به کمیتهها، حلقه ها و شبکههای سازماندهنده اعتراضات خیابانی در سراسر جامعه، به زنان و مردان آزادیخواه در سراسر کشور، دانشگاه ها و مراکز آموزشی، کارگران و مردم زحمتکش این است که در تداوم مبارزه انقلابی برای سرنگونی حکومت جنایتکار اسلامی، قویاً در حمایت از مبارزان انقلابی در کردستان به میدان بیایم و نیروی اتحاد و همبستگی را تقویت کنیم.
جنایت و قتل عام رژیم در کردستان را محکوم و علیه فاصله انداختن و تقابل های کاذب بین بخش های مختلف مردم بایستیم و بر اتحاد و هم سرنوشتی و آزادی و برابری همگان تاکید کنیم. ضروری است اشکال مختلف مبارزه انقلابی، از اعتراض خیابانی تا اعتصاب عمومی را ترکیب کنیم و نیروی بیشتری بمیدان بیاوریم. اعتصاب در مدارس و دانشگاه ها و ادارات، اعتصاب در بازار و پاساژها، اعتصاب رانندگان بی آر تی و خطوط حمل و نقل، اعتصاب در شهرک های کارگری و کارخانجات، اعتراض انقلابی در خیابان و پس راندن حکومت را در مقیاس گسترده تر به هم پیوند بزنیم. در ده روز گذشته بیشتر شهرهای کردستان و بیش از هشت شهر ایران عملاً و عمدتاً در اعتصاب عمومی و نبرد خیابانی بودند و هم اکنون این وضعیت ادامه دارد.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست از مردم مبارز و زنان و مردان آزادیخواه در سراسر ایران می خواهد که همه جا یکپارچه و یکصدا علیه جنایتکاران رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی، در حمایت از مبارزات انقلابی مردم کردستان بمیدان بیائیم. هرگوشه ایران سنگر مبارزه انقلابی است. کردستان از سنگرهای پیشرو انقلاب است، سنگرهایمان را حفظ کنیم! نگذاریم رژیم جنایتکار اسلامی با توسل به حربه مقابله با تجزیه طلبی سرنوشت جنبش انقلابی در کردستان را از جنبش سراسری جدا کند و با به خون کشیدن آن زمینه را برای سرکوب جنبش سراسری فراهم آورد.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی! زنده باد سوسیالیسم!
شورای همکاری نیروی چپ و کمونیست
٢ آذر ١٤٠١- ٢٣ نوامبر ٢٠٢٢
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
*************
با حمایت همه جانبه از خیزش انقلابی مردم در شهرهای کردستان،
سنگر انقلاب برای آزادی و برابری را مستحکم تر کنیم
دستگاه سرکوب رژیم مستاصل جمهوری اسلامی شهر مهاباد را در محاصره آتش گلوله و شلیک به مردم مبارز قرار داده است. سپاه پاسداران از شهرهای مختلف به مهاباد اعزام شدهاند و می خواهند با ایجاد حمام خون در این شهر، مقاومت و مبارزه سلحشورانه ای که در شهرهای مختلف کردستان پی گیرانه ادامه داشته است، درهم بکشند.
در دو ماه گذشته کردستان به یکی از سنگرهای پیشروی انقلاب برای سرنگونی جمهوری اسلامی تبدیل شده است. با حمایت همه جانبه از خیزش انقلابی مردم در شهرهای کردستان سنگر انقلاب برای آزادی و برابری را مستحکمتر کنیم.
از مردم مبارز سراسر ایران، فعالین اعتراضات و کمیته ها و حلقه های مبارزین محلی که جنبش انقلابی در شهرهایی مختلف را تا کنون به پیش بردهاند و از ستونهای اصلی پیشروی جنبش انقلابی در سراسر شهرهای ایران بوده اند، از همه کارگران و معلمین در حال اعتصاب از دانشجویان از فعالین جنبش زنان و فرهنگ ورزان و همه انسان های شریف و آزادیخواه در سراسر ایران و جهان می خواهیم که مدافع مردم مهاباد و کردستان باشند و اجازه ندهند دستگاه سرکوب جهنمی جمهوری اسلامی به اهداف خود دست یابد.
با تلاش و همبستگی مبارزاتی خود می توانیم جنبش انقلابی را هرچه بیشتر به پیش برده و رژیم سرکوب و ترور شکنجه را بهزیر بکشیم.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی - زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
۲۹ آبان ۱۴۰۱/۲۰۲۲.۱۱.۲۰
*************
آبان ادامه دارد: پیشروی شورانگیز خیزش انقلابی
در روزهای بزرگداشت “خیزش آبان” مردم آزادی خواه با اعتراضات و اعتصابات فزاینده در سراسر جامعه نشان دادند، که عزم آنها برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی خلل ناپذیر است. بیشتر کلانشهرها، شهرهای بزرگ و کوچک و روستاها، بستر مبارزه شکوهمند، با رژیم شد. “خیابان” بستر مبارزه پرشور،دختران و پسران جوان و نوجوانی شده که از این رژیم بیزارند و میخواهند این رژیم از گور برآمده را به گورستان تاریخ بسپارند. زنان در همه جا حضور فعالی دارند و قوانین و سنتهای اسلامی را به ریشخند گرفتهاند. دانشآموزان و دانشجویان، مدرسه و دانشکاه را به نماد شورانگیز مبارزه با حکومت جهل و جنایت بدل کردهاند. بیتردید آحاد کارگران نیز پیوسته در مبارزه خیابانی مشارکت داشتهاند. کارگران ذوبآهن، بخشی از کارگران پیمانی پتروشیمی ونفت در عسلویه، و … بازهم اعتصاب کردهاند. کسبه و صاحبین مشاغل کوچک کم درآمد نیز به اعتصاب پیوستهاند. در برخی از شهرها بازاریان که از اقشار محافظهکار هستند نیز اعتصاب کردهاند. در تعدادی از شهرها نیروهای سرکوب آماج واکنش جسورانه مبارزین قرار گرفتهاند. طی سه روز در شهرهای کامیاران، سنندج، بوکان، ایذه، سمیرم ودیگر شهرهای ایران بیش از ۳۰ نفر از مبارزین جنبش، جانباختهاند. بسیاری از کنشگران جنبش انقلابی نیز در شهرهای مختلف دستگیر شده و به انبوده زندانیان سیاسی افزوده شده است. باید تلاشها برای آزادی زندانیان سیاسی را به اشکال مختلف افزایش دهیم. با همه تلاشهای رژیم برای سرکوب جنبش، مردم مبارز و نسل جوان پرشور با جسارت بیمانندی، رژیم و دستگاه سرکوباش را به وحشت انداختهاند.
در سه روز گرامیداشت جانباختگان آبان ۹۸، خیزش انقلابی نشان داد که “آبان ادامه دارد” و این جنبش با گسترش فزاینده مبارزات سراسری، گام بزرگ دیگری روبه جلو برداشته است. بیتردید این روزها در تاریخ مبارزاتی جامعه ما ثبت خواهد شد.پیشروی و تداوم جنبش اما در گرواعتصاب عمومی و رشد اعتصابات کارگری در بخشهای صنعتی، خدماتی و اداری است. هرچه که خیزش انقلابی پیش رود زمینه برای برآمد این اعتصابات و تحقق اهداف جنبش برای سرنگونی انقلابی رژیم نیز بیشترمهیا میشود. در بستر چنین شرایط متحولی، اپوزیسیون راست تلاش میکند که از بالا و بواسطه قدرتهای امپریالیستی و رسانههای که با پول دول ارتجاعی ایجاد شدهاند، هژمونی خود را بر جنبش اعمال کنند.
هبستگی کارگران و زحمتکشان، نیروهای چپ و کمونیست، نهادهای مترقی و پیشرو برای کنار زدن اپوزیسیون راست، و سمت و سو دادن به جنبش انقلابی ضرورتی انکار ناپذیراست. این نوع از همبستگی میتواند در بستر یک روند رشد یابنده، به گسترش و تحول قدرت خود سامان و شورایی کارگران و زحمتکشان کمک نموده و زمینههای پیشروی به سوی تحقق آزادی و برابری را فراهم نماید.
زندانی سیاسی آزاد باید گردد
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی - زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
۲۶.آبان ۱۴۰۱- ۲۰۲۲.۱۱.۱۷
*************
برای آزادی زندانیان سیاسی همبسته و متحد تلاش کنیم
کارگران، زحمتکشان!
انسانهای شریف و آزاده!
هزاران دختر و پسر جوان و نوجوانِ گمنامی که بسترساز جنبش انقلابی کنونی در خیابانها بودهاند، هماکنون در زندانند. بسیاری از فعالین جنبش کارگری، زنان، دانشجویی، محیط زیست، فرهنگورزان، آزادیخواهان، کنشگران رهایی از ستم ملی/اتنیکی، کوئیرها و خبرنگان شریف، در زندانهای جمهوریاسلامی هستند. به گفته خانواده زندانیان سیاسی، ابعاد فاجعه و جانباختگان آتش سوزی و ویران سازی زندان اوین بسیار بیشتر از حد تصور است. هم اکنون بسیاری از زندانیان بهعلت بیماری و نبود خدمات پزشکی جانشان در خطر است. علاوه بر این بخشی از پزشکان و کارکنان شریف خدمات درمانی که بر علیه حضور نهادهای سرکوب در محیط پزشکی، ربودن زخمی شدگان و استفاده از آمبولانسها برای جابجایی سرکوب کنندگان، اعتراض کردهاند، دستگیر و در زندان هستند و یک پزشک نیز جان باختهاست. در زاهدن ابعاد کشتار سپاه و بسیج، و دستگیری و زندان چنان فاجعه بار بوده که باید در تاریخ این منطقه از جامعه ثبت شود. ابعاد دستگیری ها آنچنان گسترده است که جمهوری اسلامی بسیاری از مراکز نظامی خود را به زندان بدل کرده و مراکز پنهان برای بازجویی و شکنجه را چندین برابر کرده است. هم زمان با تشدید سرکوب و امنیتی کردن فضای جامعه، دستگاه قضایی رژیم اسلامی نیز با پرونده سازی و اتهامات واهی، محاکمه بیش از هزار نفر از مشارکت کنندگان در اعتراضات اخیر را آغاز و برای تعدادی از آنان نیز حکم اعدام صادر کرده است. با این همه و به رغم اینکه بیم آن میرود که ابعاد این سیاست فاجعه بار گسترش یابد، اما جوانان و توده های بپا خاسته مرعوب سیاست سرکوب و کشتار نشده و با عزمی استوار همچنان در کف خیابانها حضور دارند.
کارگران، زحمتکشان!
مردم شریف و آزاده!
زندان، شکنجه و کشتار در سرشت جمهوری اسلامی بوده و هم اکنون که این رژیم ارتجاعی و سرکوبگر مورد آماج سرنگونی جنبش انقلابی مردم قرار گرفته و میرود که عمر ننگیناش به پایان رسد، میخواهد با ترور و کشتار زندانیان، مانع گسترش جنبش انقلابی شود. لذا، در این شرایط حساس باید با هر نیرویی که در توان داریم، سیاست کشتار و زندان را درهمشکسته و بستر گسترش جنبش را فراختر کنیم. گام مهم در این راستا، حمایت و همدردی با خانوادههای جانباختگان و دستگیرشدگان است که همه آحاد جامعه باید انعکاس صدای آنها باشیم و با مبارزه ای متحدانه و همبسته برای آزادی زندانیان سیاسی تلاش کنیم.
زندانی سیاسی بیهیچ قید و شرطی آزاد باید گردد- ترور شکنجه زندان نابود باید گردد
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
۱۲ آبان ۱۴۰۱ - ۲۰۲۲.۱۱.۰۳
*************
جان زندانیان سیاسی در زندان اوین در خطر است!
مردم آزادی خواه
گزارشات و تصاویر منتشرشده در شبکه های اجتماعی شب گذشته بیست و سوم ماه مهر ۱۴۰۱ برابر با ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۲، آتش سوزی و صدای تیراندازی های ممتد و ظاهرا شلیک از بیرون در زندان اوین مشاهده و شنیده شده است. در حین این اتفاق رژیم مزدوران بسیاری را از سطح شهر به زندان و سمت آن گسیل کرد. بر اساس همین گزارشات این آتش سوزی لحظه به لحظه گسترش یافته و صدای آژیر شنیده میشد. علاوه بر محبوس بودن زندانیان سیاسی قدیم، بسیاری از بازداشتی های خیزش انقلابی موجود که سرنگون کردن رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی را مورد هدف خود قرار داده اند و همچنین تعدادی از دانش آموزان بازداشتی در این محل بسر میبرند و این واقعه میتواند فاجعه ای انسانی در پی داشته باشد.
آتش سوزی در زندان اوین و تیراندای در آن بدون تردید در پی اعتراض و اعتصاب زندانیان سیاسی وحمایت ازخیزش انقلابی مردم برای سرکوب زندانیان سیاسی و دستگیرشدگان اخیر صورت گرفته وبرای جنایتکاران حاکم می تواند فرصتی برای قتل عام زندانیان سیاسی عقیدتی باشد.
تجربه جنایت انجام گرفته سال ۶۷ بیانگر این است که رژیم جانی و خونخوار اسلامی برای رهایی و مرعوب ساختن جوانان و مردمان حاضر در کف خیابانهای تمامیت ایران که پا به میدان گذاشته اند که دودمان این رژیم فاشیست را به باد دهند و او را برای همیشه به زباله دان تاریخ بفرستند، بنا به ماهیتش می تواند هر جنایتی را مرتکب شود.
جان زندانیان سیاسی در تمامی زندانهای سراسر ایران در خطر است.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست با نگرانی سناریویی که که رژیم جنایتکار اسلامی برای سرکوب و قتل عام زندانیان سیاسی و دستگیرشدگان خیزش انقلابی مردم تدارک دیده است دنبال می کند. مسئولیت جان تک تک زندانیان و هرگونه اتفاقی ناگواری را متوجه این رژیم رو به سرنگونی میداند و از تمامی کارگران، دانشجویان، دانش آموزان و مردم آزادی خواه می خواهد نسبت به این واقعه بی توجه نبوده و تلاش خود برای به زیر کشیدن این رژیم غیر انسانی و فاشیست را چند چندان کنند.
زندانی سیاسی بی قید و بی وثیقه آزاد باید گردد
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی؛ زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
بیست و چهار مهرماه ۱۴۰۱ برابر با ۱۶ اکتبر ۲۰۲۲
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
*************
زنده باد کارگران صنعت نفت
پیش به سوی اعتصابات سراسری کارگری
ورود کارگران صنعت نفت به صحنه سیاسی ایران در پالایشگاه های عسلویه، بوشهر و به دنبال آن آبادان، در حمایت از خیزش انقلابی زنان، جوانان و توده های مردم تحت ستم واستثمار باهدف سرنگونی نظام سرمایه داری ومذهبی حاکم در صورت گسترش سریع، میتواند توازن قوا به نفع جنبش انقلابی از یک طرف و شرایط عینی در جهت گسترش جنبش کارگری - سوسیالیستی، از طرف دیگررا تغییر دهد.
بعد از سالها مبارزه صنفی وسیاسی و مطالباتی وکسب تجربه شکستها و پیروزی ها، این بار بخش پیشتاز کارگران صنعتی، با شعار مرگ بر دیکتاتور به میدان آمده اند. رفقایشان در بخش های دیگر اخطار کرده اند که “اگر دستگاه امنیتی - انتظامی رژیم، دست از اقدامات سرکوبگرانه خود بر نداشته و به خون و خونریزی پایان ندهد، آنها نیز وارد اعتصاب خواهند شد.” تجربه جنبش ضد سلطنتی درسال ۵۷ و ورود پیروزمند کارگران شرکت نفت با اعتصاباتی که به سرعت به اعتصاب سراسری بدل شد و پایه های رژیم سلطنتی را به لرزه درآورد، خواب از چشمان حاکمان جبار ربوده است. خبرهائی که از شکاف سانسور درز میکنند نشان از هراس، اختلاف نظر شدید و دستپاچگی مسئولان سرکوب دارند. هراسی که ناشی از گسترش سریع، طولانی شدن بیسابقه مبارزه خیابانی و جنبش پرتوان کارگران است که شیشه حیات رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی در دستان پرتوانشان است.
اگر جنبش ” زن، زندگی، آزادی ” زمینه سیاسی ورود کارگران به مبارزه بلاواسطه سیاسی را فراهم کرده و طلسم اعتصاب سیاسی کارگران پس از یک دهه جنگ و گریز مطالباتی شکسته شد، و ورود کارگران به جنبش عمومی سراسری نیرو و انرژی تازه ای می بخشد.
این دو از یکدیگر نیرو گرفته وبه هم انرژی میدهند، اما این گسترش اعتصاب خیابانی و تبدیل آن به یک قیام کارگری - توده ای است که سرنوشت نظام حاکم را رقم خواهد زد. ورود درخشان کارگران نفت به صحنه سیاست این چشم انداز را بیش از بیش محتمل و روشن تر کرده است.
زمان آن فرا رسیده است که کارگران انقلابی و سوسیالیست در دل این اعتصابات زمینه جنبش شورائی آتی را از همین امروز تدارک ببینند.
امروز تشکیل شوراها و کمیته ها ی محلات آن ظرفی است که اجازه همگرائی سریع و بلاواسطه همه فعالان حاضر در نبرد خیابانی و نیز جنبش اعتصابی را میدهد.
تجربه انقلاب شکست خورده بهمن به ما می آموزد که کارگران و زحمتکشان باید از همین امروز در صدد پی ریزی دولت کارگری- شورائی خود باشند و به هیچوجه رهبریکسانی را که بر فراز جنبش اعتصابی و قیام، با دعوت زحمتکشان به آرامش و دادن وکالت به آنها برای بند وبست میان جناحهای مختلف طبقه حاکم تلاش میکنند نپذیرند.
قدرت در دست شما و از آن شماست!
زندانی سیاسی بی قید و بی وثیقه آزاد باید گردد
مرگ بر رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی؛ زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
نوزدهم مهرماه ۱۴۰۱ برابر با ۱۱ اکتبر ۲۰۲۲
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
*************
سرنگونی جمهوری اسلامی، جواب قطعی مردم به کشتارمردم زاهدان
در تب و تاب اعتراضات سراسری و جنگ خیابانی مردم برعلیه رژیم جمهوری اسلامی، تجاوز به یک کودک خردسال توسط یکی از فرماندهان نیروی انتظامی در رسانه های عمومی علنی شد و خشم و اعتراض مردم را علیه جنایتکاران اسلامی صد چندان کرد.
در شرایطی که مردم در سراسر ایران در روزهای متوالی با گسترش اعتراضات ،خیابانها را به تسخیر خود در آورده و برای سرنگونی رژیم جنایتکاران اسلامی خیز برداشته اند ،تجاوزبه دختر ۱۵ ساله توسط یکی از فرماندهان نیروی انتظامی ، نفرت و بیزاری بی پایان مردم ستمدیده زاهدان که زیر بارفقرو ستم و تبعیض به ستوه آمده اند ،بار دیگرهمزمان با خیزش مردم در سراسر ایران به مصاف جمهوری اسلامی کشانده است .
مردم زاهدان در اعتراض به این جنایت ددمنشانه، روز جمعه بعد از نماز جمعه دست به تظاهرات زدند . این اعتراض با سرکوب وحشیانه و تیراندازی مستقیم مزدوران پایگاه بسیج روبرو شده است. طبق اخباررسمی دولتی ۴۰ نفر کشته و زخمی شده اند، ولی بنا به اخبار محلی حدود ۶۰ کشته و ۲۰۰ نفر از معترضین زخمی شده اند.
بدنبال این جنایت، درگیری میان مردم و مزدوران دولتی بالا گرفته و مردم خشمگین به پایگاه بسیج حمله میکنند و آنرا به آتش میکشند و فرمانده اطلاعات زاهدان نیز کشته میشود. اعتراضات به شهرهای دیگری در سیستان و بلوجستان نیزسرایت میکند.
اعتراض به جنایت رژیم ادامه داردو بنا به فراخوان مردم،امروز شنبه ۹ مهرماه اعتصابات، تظاهرات و اعتراضات خیابانی در بیشتر شهرهای استان سیستان و بلوچستان علیه سرکوبگران اسلامی ادامه داشته است .
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست همدردی عمیق خود را با خانواده جانباختگان و مردم ستمدیده زاهدان و تمام مردم ایران ابراز میدارد و این جنایت هولناک رژیم زن ستیزو ضد انسان جمهوری اسلامی را محکوم میکند و همه مردم آزادیخواه را به گسترش اعتراضات و همبستگی با مردم ستمدیده زاهدان فرامی خواند.
حکومتی که هرگونه اعتراض به حق مردم را با قتل عام جواب میدهد،باید سرنگون و ماشین سرکوبش بدست مردم درهم کوبیده شود. سران آن باید دستگیر و بطور علنی محاکمه و بسزای جنایاتشان برسند.
مرگ بر رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی؛ زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
۱۰مهرماه ۱۴۰۱ برابر با دوم اکتبر ۲۰۲۲
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
*************
مردم آزادی خواه و برابری طلب ایران
در شرایطی که قریب به اتفاق دانشگاه های ایران در اعتصاب بسرمی برند و دانشجویان مورد هجوم وحشیانه مزدوران رژیم قرار گرفته اند، همچنین در شرایطی که کارگران شرکت اسنپ و بخشی از کارگران پیمانی نفت دست به اعتصاب زده اند ، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران طی فراخوانی برای سه شنبه ۱۲ مهرماه دانش آموزان و معلمان را فراخوان داده است که از حضور در کلاسهای درس خودداری کنند تا با مبارزات اعتراضی و اعتصابی شما مردم همراهی کنند.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست ضمن حمایت خود از این فراخوان، از شما میخواهد که با آن همراه شده و حمایت فعال خود را در اشکال گوناگون بر علیه جمهوری اسلامی به نمایش بگذارید.
۲۰۲۲٫۱۰٫۰۴
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
*************
اطلاعیه شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
در محکومیت حمله موشکی رژیم به پایگاههای احزاب اپوزیسیون در اقلیم کردستان عراق
روز چهارشنبه ۶ مهرماە ۱۴۰۱ برابر با ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۲ حدود ساعت ۱۰ و نیم قبل از ظهر سپاه پاسداران جمهوری اسلامی مقرها و اردوگاه های نیروهای اپوزیسیون در نزدیک شهر”کویسنجاق” و “زرگویزله” واقع در منطقه سلیمانیه را مورد حمله موشکی و پهبادی قرار داد که بر اساس گزارشات منتشر شده دستکم ۹ نفر کشته و ۳۲ نفر زخمی شده اند.
این حملات جنایتکارانه در شرایطی از سوی جمهوری اسلامی انجام می گیرد کە دوازده روز است خیزشی سراسری ایران را فرا گرفته و خیابانهای بیش از صد شهر ایران به میدان ابراز خشم و اعتراض زنان و مردان آزادیخواه ایران علیه کلیت این رژیم تبدیل شده و این خیزش به اشکال مختلف در حال گسترش است. هدف رژیم از موشک باران مردم منطقه و مقر نیروهای اپوزیسیون در اقلیم کردستان، منحرف کردن اذهان و کم رنگ کردن این اعتراضات هم در کردستان و هم در سراسر ایران است.
رژیم با این تعرض جنایتکارانه به پناهندگان و خانواده پیشمرگان و مقرات نیروهای اپوزیسیون در اقلیم کردستان میخواهد تمرکز توده های بپاخاسته را از کف خیابان، از دانشکاهها و مدارس و از کارخانه منحرف سازد و تفرقه ایجاد کند، اما زهی خیال باطل! چون خیزش مردم به ستوه آمده از کردستان تا سراسر ایران اینک می رود کل این رژیم جنایتکار را به گورستان تاریخ بسپارد. این رژیم اکنون بیش از هر زمانی با خشم و نفرت مردم آزاده هم در ایران و هم در سطح جهانی روبرو است.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست، ضمن اینکه “حکومت افلیم کردستان” را مسئول حفظ جان امنیت پناهندگان و نیروهای مستقر در منطقه می داند، حملات تجاوزکارانه و جنایتکارانه رژیم جمهوری اسلامی به پایگاه های نیروهای اپوزیسیون در کردستان عراق را شدیدا محکوم می کند و پاسخ به این جنایت را تشدید مبارزات همه جانبه برای سرنگونی انقلابی رژیم می داند.
مرگ بر رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی؛ زنده باد سوسیالیسم
۶ مهرماە ۱۴۰۱ برابر با ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۲
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
*************
اعلامیه شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
تحولاتی انقلابی و زیرورو کننده در راه است!
اعتراضات چند روزگذشته به دنبال مرگ مهسا امینی توسط تبهکاران رژیم سرمایه داری سلامی تحولی انقلابی و زیر و روکننده را رقم زد و اعتراض و نفرت عمومی مردم از جمهوری اسلامی، بسرعت اکثر شهرهای ایران را درنوردید و فضای سیاسی جامعه ایران را به نفع جنبش انقلابی برای سرنگونی دولت ارتجاعی و مذهبی طبقه حاکم را بشدت دگرگون کرده است.
جانیان اسلامی او را کشتند اما پرچم مبارزه با حجاب اسلامی و آپارتاید جنسیتی توسط هزاران مهسای دیگربسرعت در چند روز گذشته در کف خیابانها به اهترازدرآمد و با بر داشتن و سوزاندن حجاب، این سنبل بردگی زن قلب رژیم اسلامی را نشانه گرفتند.
اعتراضات چند روز گذشته، رعد وبرقی درآسمان بی ابر نبود. خشم و نفرت و بیزاری انباشته شده میلیونها زن تحت ستم، کارگران بیکارو گرسنه و میلیونها انسان دردمند جامعه ماست که منتظرشرایطی بودند که خشم و نفرت خود را دوباره از بانیان وضع موجود برای چندمین بار مثل دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ اما اینبار سیاسی ترو رادیکال تراز گذشته به نمایش بگذارند.
خیزش عظیم کنونی که در صف مقدم آن زنان قراردارند و مورد حمایت وسیع توده ای قرار گرفته است با شعارزن، زندگی، آزادی بدرست نظم آپارتاید اسلامی را برای اولین بار عمیقا مورد تعرض قرار داده است و تمام دستگاه مذهب و اخوند و هر چه نمادی از اسلام و قوانین ضد زن را نشانه گرفته و مورد تعرض قرار داده است.
اعتراضاتی که این باراز سقز تا تهران و دهها شهرو استان را در بر گرفت و قتل مهسا رابه رمز اعتراضات سراسری و خیابانی به صحنه نبرد زنان و جوانان علیه دولت سرمایه داری ضد زن و ضد کارگر تبدیل کرد و نشان داد که ستم بر زنان به هر شیوه ای از جمله حجاب اجباری مورد نفرت عموم مردم و مسئله همه جامعه است. این دوره تحول بخش، در ادامه اعتراضات و جنبشهای مختلف اجتماعی تاکنونی تحولی تاریخسازرا رقم زده است که تاثیرات آن تنها به جامعه ایران محدود نمانده و نخواهد ماند.
در حالیکه زنان و مردان جوان در ایران شبانه روز با مزدوران این رژیم سرکوبگرو ضد زن برای رهایی از ظلم و ستم و اختناق مذهبی دست و پنچه نرم میکنند و آنها را به مصاف می طلبند، رئیسی عضو هیئت مرگ سالهای ۶۷-۶۸، و رئیس جمهور جنایتکار ایران در امریکا از طرف سازمان ملل پذیرایی میشود. جایی که مدعی دمکراسی و حقوق بشر و حقوق زنان هستند. در شرایطی که اغلب رسانه ها ی دنیا نتوانستند در مقابل موج عظیم اعتراض ضد رژیمی در ایران سکوت بکنند ،سازمان ملل و دولتهای مدافع “حقوق بشر” به جنایات رژیم اسلامی علیه زنان و مردم ستمدیده و اعتراضات جاری چشم می بندند.
اعتراضات توده ای و کوبنده چند روز گذشته که می رود گام جدی دیگری در سرنگونی انقلابی جمهوری سرمایه داری اسلامی را رقم بزند، تنها گوشه کوچکی از نفرت و بیزاری عظیمی است که به پهنای جفرافیای ایران علیه جمهوری اسلامی وجود دارد و فقط با گسترش آن در خیابانها و پیوند با دیگر جنبشهای اجتماعی و در راس آن جنبش طبقه کارگرمی تواند به ثمر برسد. شرط پیروزی در این مبارزه در عین حال انسجام، گسترش مبارزه توده ای، زمین گیر کردن نیروهای سرکوب با ابتکارات گوناگون است.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست همراه و همصدا با تمام توده های بپا خواسته، باتمام انسانهای آزادیخواه و برابری طلب، همراه با زنان مبارزو آزادیخواه، همه مردم را به مبارزه ای مداوم و متحدانه علیه رژیم آپارتاید جنسیتی و ضد زن، علیه رژیم سرمایه داری و ضد کارگر،برای پایان دادن به ستم و استثمارو تبعیض و نابرابری فرا میخواند.
دراین شرایط خطیر و حساس که مردم به سر می برند، از کارگران، معلمان، بازنشستگان همانند گذشته که در میدان مبارزه بوده اند، می طلبد که با هر شکل و شیوه ممکن به این مصاف بپیوندند و جنبش توده ای برای سرنگونی انقلابی رژیم را حمایت و تقویت بکنند .
مرگ بر رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی؛ زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
۱ مهر ۱۴۰۱ برابر با ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۲
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
*************
فراخوان شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
متحد و یکپارچه علیه قتل مهسا امینی و آپارتاید جنسیتی به میدان بیاییم!
روز جمعه ۲۵ شهریور بخش مراقبت های ویژه بیمارستان کسری در تهران، خبر مرگ مهسای جوان ۲۲ ساله را منتشر نمود. مهسا امینی روز سه شنبه ۲۲ شهریور توسط “گشت ارشاد” تهران در متروی “حقانی” در حالی دستگیر شد که همراه مادر و برادرش به تهران سفرکرده بود. اما پس از دو ساعت او را در حالی یافتند که به کما رفته بود. او به دست نیروهای سرکوبگر رژیم جهل و خرافه اسلامی با ضربات باتوم و شوک الکتریکی به سرش دچار سکته مغزی شد و به قتل رسید. این در حالی است که مدت زیادی از مرگ شلیر رسولی در مریوان نمیگذرد.
مهسا امینی، نماد تمامی دخترانی است که در نوبهاران زندگی به دست اوباشان حکومت اسلامی پرپر شده و میشوند. مهسا امینی نه اولین قربانی سیاست ها و قوانین زن ستیز جمهوری اسلامی است و نه آخرین خواهد بود. دست رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی را باید از سر زنان کوتاه کرد، نباید گذاشت این جنایت ها را تکرار کند، این رژیم را باید سر جای خود نشاند. مردم به ستوه آمده مرعوب وحشیگری و سرکوبگری رژیم نشده و نمی شوند. این جنایت جمهوری اسلامی با موج اعتراض زنان و مردان آزادیخواه در تهران و شهرهای کردستان روبرو شده و نفرت و انزجار مردم سراسر ایران را برانگیخته است.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست همصدا و همراه با همه زجردیدگان و محرومان جامعه ایران، جنایات رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی را محکوم و همه انسان های آزاده را به هر شکل ممکن به اعتراض گسترده و متحدانه علیه آپارتاید جنسیتی رژیم فرا می خواند.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی!
زنده باد آزادی! زنده باد سوسياليسم
۲۶ شهریور ۱۴۰۱ برابر با ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۲
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
*************
دستگیری و احکام اعدام همجنسگرایان را محکوم میکنیم
بیدادگاه ارومیه جمهوری اسلامی حکم اعدام ساره (زهرا) صدیقی همدانی و الهام چوبدار دوفعال مدافع حقوق همجنس گرایان را صادر کرده است. اراجیف اخیرخامنهای و رئیسی در باره همجنسگرایی، بستر صدور حکم ضدانسانی و جنایتکارانه اعدام را افزایش داده است. جمهوری اسلامی همواره همجنسگرایان را مورد آزار و اذیت قرار داده و با صدور احکام اعدام و زندان برای آنها اوج بربریت خود را نشان داده و میدهد. وحشت رژیم از گسترش فعالین عرصه LGBTQ+ و گرایش جنسی/جنسیتی و حمایت گرایشات مترقی و پیشرو از حقوق آنها است که روز به روز دامنه آن افزایش مییابد. احکام اعدام این دوفعال عرصه همجنسگرایی و دیگر متهمانی که در این رابطه دستگیر شدهاند، باید فورا لغو شده و آزاد شوند.
شورای همکاری نیرویهای چپ و کمونیست خواهان لغو فوری حکم اعدام است و از حق انتخاب آزادانه گرایش جنسی و جنسیتی (LGBTQ+) افراد، دفاع میکند.
این احکام در امتداد دستگیری کارگران، معلمان و فعالین جنبشهای اجتماعی، بهائیان و … ادامه اختناق و سرکوب برای کنترل جامعه و نشانه ترس رژیم از گسترش جنبشهای از پائین، رشد فرهنگ پیشرو و جنبش طبقاتی کارگران است. گسترش این جنبشها میتواند زمینه ساز سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی شده و عرصه تلاش برای ایجاد جامعهای فارغ از ستم و استثمار که همه افراد در ان برابر و آزادند را فراختر کند.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی - زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
۰۷ سپتامبر۲۰۲۲ /۱۶شهریور۱۴۰۱
*************
اطلاعیه شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
در محکومیت فشار سیستماتیک رژیم بر فعالین جنبش های اجتماعی
ماشین سرکوب جمهوری اسلامی کم اثر تر از همیشه در جریان است. رژیم در مقابله با روند رو به گسترش اعتصابات کارگری و جنبش های اعتراضی که موجودیت رژیم را به مخاطره انداخته اند، از تشدید سرکوب، هم به عنوان سیاست و تاکتیکی به منظور جلوگیری از استمرار و پیوستگی این مبارزات و هم به عنوان استراتژی تضمین بقای رژیم استفاده می کند و این سیاست را در دور اخیر با سناریوسازی های رنگ باخته و موجی از احضار و دستگیری فعالین کارگری، فرهنگی، دانشجویی و دیگر فعالین اجتماعی پیش برده است.
در ماه های اخیر دستگاه سرکوب رژیم صدها تن از معلمان مبارز و دیگر فعالان جنبش کارگری، جنبش زنان و دانشجویی و دیگر فعالان جنبش های اجتماعی را بازداشت و روانه زندان کرده است. تعدادی از معلمان و فعالان کارگری شناخته شده هنوز در بازداشت به سر می برند. رسول بداقی، مسعود نیکخواه، جعفر ابراهیمی و محمد حبیبی از اعضای شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران و رضا شهابی و حسن سعیدی از اعضای شناخته شده سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و همچنین سپیده قلیان، کیوان مهتدی، ریحانه انصاری نژاد و واله زمانی و… از فعالان کارگری، یاشار و کاوه داراشفا از فعالین دانشجویی، ناهید شقاقی، اکرم نصیریان، مریم محمدی و اسرین درکاله از فعالان حقوق زنان و در شهرهای کردستان هم تعدادی از فعالین سیاسی و اجتماعی احضار و یا به زندان محکوم شده اند.
رژیم در ادامه این سیاست در روزهای اخیر در حالیکه اسکندر لطفی، آنیشا اسدالهی، شعبان محمدی و مسعود نیک خواه و… را با وثیقه های سنگین آزاد کرد، همزمان لیلا حسین زاده فعال چپ جنبش دانشجویی را به شیوه ای وحشیانه دوباره دستگیر و ابتدا به زندان اوین و سپس به زندان اطلاعات شیراز منتقل کرد و این درحالی بود که او قبلا به دلیل ابتلا به بیماری خودایمنی که در دوران حبس پیشین به آن مبتلا شده بود به گواهی پزشکی قانونی عدم تحمل کیفر گرفته و آزاد شده بود.
اینها تنها نمونه هائی از بگیر و به بندهای رژیم در ماه های اخیر بوده است. به این لیست میتوان نام ده ها نفر را از نقاط مختلف ایران اضافه نمود که نشان می دهد چرا رژیم برای پیش برد این استراتژی و سیاست سرکوبگرانه برجسته ترین مهره جنایتکارخود در کشتار دهه شصت یعنی رئیسی را در رأس قوه مجریه قرار داده است.
اما استراتژی سرکوب رژیم توان جلوگیری از موج اعتصابات کارگران، اعتراضات سراسری معلمان، مبارزات مستمر بازنشستگان و سایر جنبش های اعتراضی در نقاط مختلف ایران را ندارد و رژیم را در بکار گیری ابزار سرکوب دست به عصا کرده است. استمرار اعتراضات و اعتصابات، بیانگر این واقعیت است که پتانسیل و نیروی زمین گیر کردن و در هم شکستن ماشین سرکوب رژیم جمهوری اسلامی وجود دارد. فقر و فلاکت اقتصادی به مرز غیر قابل تحملی رسیده و راهی برای عقب نشینی برای کارگران و توده های فرودست جامعه باقی نمانده است.
در این شرایط متحول فعالین کارگری، پیشروان جنبشهای اجتماعی و نیروهای چپ و کمونیست تلاش می کنند از درون این جنبشها و با اتکا به قدرت جنبش کارگران و زحمتکشان، مبارزه برعلیه استثمار و ستم و سرکوب را افزایش داده و راه را برای سرنگونی انقلابی رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی، شکلگیری دولت کارگری و شورایی و برقراری آزادی و برابری هموار کنند.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست، فشار بر فعالین جنبش های اجتماعی را محکوم و همه آزادیخواهان را به دفاع از دستگیرشدگان فرامیخواند. برای آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی بپا خیزیم. هیچ کس را نباید به خاطراظهار عقیده و فعالیت سیاسی اش به زندان انداخت. آزادی عقیده و آزادی در فعالیت سیاسی حق بی چون و چرای هر فرد در جامعه است. .
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی!
زنده باد آزادی! زنده باد سوسياليسم!
۳ شهریور ۱۴۰۱ برابر با ۲۵ اوت ۲۰۲۲
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
*************
در گرامیداشت یادمان جان فشانان کشتار ۶۷ در تلاقی دو تابستان
در آئینه سال شمار قتل عام زندانیان سیاسی تابستان ۶۷، تصویر دیگری از سی و چهارمین سالگرد خونبار این فاجعه هولناک پیش روی ما است. فاجعه ای بزرگ که زخم های خون چکان آن هرگز با گذر زمان التیام نمی گیرد و یادمان آن عزیزان سر به دار هرگز از خاطره ها محو نخواهد شد. قتل عام سراسری زندانیان سیاسی در مرداد و شهریور ۶۷، اگر چه ادامه و برآمد کشتار و اعدام های سال های نخست دهه ۶۰ بود، اما عواقب انسانی این جنایت هولناک آنچنان عمیق و کاری و فاجعه بار بود که با گذشت بیش از چهار دهه، هنوز صدای بند و سلسله و دار از آن روزهای خونین به گوش می رسد. کشتار تابستان ۶۷، همانند یک صاعقه بود. صاعقه ای رعد آسا که با فرمان خمینی جلاد بر فراز زندان های ایران فرود آمد. وقوع این فاجعه هولناک، آنچنان سریع و ناباورانه بود که با گذشت ۳۴ سال، هنوز هم اندام خانواده ها و دل سوختگان این فاجعه بزرگ از یادآوری آن روزهای داغ و درفش به لرزه می افتند.
اوین و گوهردشت از جمله زندان هایی بودند که زندانیان آن بیش از هر زندان دیگری در تابستان ۶۷ اعدام شدند. کشتار زندانیان در دادگاه های چند دقیقه ای با چند پرسش کوتاه توسط اعضای “هیئت مرگ” آغاز شد. نام و نام سازمان؟ مسلمانی؟ نماز می خوانی؟ سازمانت را قبول داری؟ حاضر به همکاری با جمهوری اسلامی هستی یا نه؟ دادگاه هایی پر از فریب و نیرنگ که حتا عنوان و مضمون آن نیز بر زندانیان آشکار نبود. دادگاه های تفتیش عقاید قرون وسطایی که قضات مرگ آن با ظاهری آراسته تحت عنوان “هیئت عفو و آزادی ” در زندان ها حضور یافتند و به فاصله هر چند دقیقه یک زندانی را به کام مرگ فرستادند. مرداد و شهریور ۶۷ با حکم خمینی رقم خورد و به یکباره ناقوس مرگ در تمامی زندان های ایران نواخته شد. هیولای مرگ به اندرون زندان ها خزید، کابوس قتل عامی فجیع بر فراز زندان های ایران سایه افکند و طی کمتر از دو ماه روزانه پیکر صدها زندانی سیاسی با حکم خمینی و با گزینش کمیته های مرگ بر چوبه های دار آونگ شدند.
اکنون با گذشت ۳۴ سال از آن کشتار هولناک، در پسِ ۳۴ سال مقاومت و پایداری مادران خاوران و دیگر خاوران های بی نام و نشان، در پسِ بیش از چهاردهه دادخواهی خانواده های جانفشانان آن سال های آتش و خون، در روزشمار یادمان سر به دارشدگان آن تابستان خونین، اکنون با تابستان دیگر گونه ای در مقابل آئینه سال شمار آن تابستان تفتان ایستاده ایم. تابستانی امیدبخش برای دادخواهان، تابستای شوق انگیز برای مادران خاوران، تابستانی متفاوت با تابستان های دیگر برای خانواده های جانباختگان دهه ۶۰، تابستانی توامان با بغض و جاری شدن اشک شوق بر گونه های تمامی دلسوختگان این سال های سپری شده، تابستانی نوید بخش برای تداوم دادخواهی که اکنون با اعلام محکومیت “حمید نوری” به حبس ابد، امید به پیروزی های بزرگتر در دل و جان مردم ایران نشسته است.
حمید نوری معروف به “حمید عباسی”، کمک دادیار زندان گوهردشت کرج، در تاریخ ۹ نوامبر ۲۰۱۹( ۱۸ آبان ۹۸) به هنگام ورود به سوئد با حکم دادستانی این کشور به اتهام دست داشتن در کشتار زندانیان سیاسی بازداشت شد و پس از ۲۰ ماه، دادگاه او با کیفرخواست سنگین “جنایت جنگی”، “نقض فاحش قوانین بین المللی” و “قتل” آغاز گردید. دادگاه حمید نوری پس از برگزاری ۹۲ جلسه، سرانجام در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ با درخواست حکم اشد مجازات برای او پایان یافت. پایانی خوش که عین حکم درخواستی دادستان ها در تاریخ ۲۳ تیر ۱۴۰۱ از طرف قضات پرونده تایید شد.
در روند دادگاه حمید نوری، نام خمینی به عنوان آمر و فتوا دهنده کشتار زندانیان سیاسی به کرات تکرار شد. از ابراهیم رئیسی به عنوان یکی از افراد موثر “هیئت مرگ” در تمامی جلسات دادگاه نام برده شد. اسامی نیری و اشراقی و پورمحمدی که دیگر اعضای “هیئت مرگ” بودند، بارها و بارها تکرار شد. از ناصریان (قاضی محمد مُقیسه فعلی) به طور مداوم اسم برده شد. مجموعه افراد جنایتکاری که هنوز هم با نشستن بر مسند قضا و دیگر پست های کلیدی جمهوری اسلامی به جنایت و کشتار مردم ایران مشغولند. لذا، محکومیت حمید نوری و اعلام مجرمیت او در دادگاه سوئد، عملا به معنای محکومیت خمینی، ابراهیم رئیسی و به طریق اولی اعلام مجرمیت کل جمهوری اسلامی در پرونده کشتار تابستان ۶۷ است. مضافا اینکه محکومیت حمید نوری به حبس ابد صرفا یک حکم قضایی نیست، بلکه اعلام این حکم به لحاظ سیاسی برای جنبش دادخواهی و آزادیخواهی ایران بسیار پر اهمیت تر از بعد قضایی آن است.
طی ۹ ماهی که برگزاری دادگاه حمید نوری طی شد، روند برگزاری این دادگاه عملا به فرایندی برای محاکمه جمهوری اسلامی تبدیل شد. دادگاهی که امید و شوق به پیروزی جنبش دادخواهی و آزادیخواهی را در دل توده های مردم ایران زنده کرد. به جنبش انقلابی سرنگون طلبی نیرو بخشید، توان دادخواهی و کارزار مبارزاتی توده های مردم ایران را بالا برد. همان توده های کار و زحمتی که دیرگاهی ست برای سرنگونی جمهوری اسلامی خیز برداشته اند و محاکمه کلیه آمران و عاملان ۴۴ سال کشتار و جنایات جمهوری اسلامی را در روزهای بعد از سرنگونی این رژیم فاسد و تبهکار در دادگاه های مردمی داخل ایران انتظار می کشند.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست محکومیت حمید نوری به حبس ابد را مستثنا از اینکه نتیجه دادگاه تجدید نظر او چه خواهد شد، یک پیروزی بزرگ برای جنبش دادخواهی و آزادیخواهی در ایران می داند. شورای همکاری همزمان با گرامی داشت یادمان تمامی جانفشانان دهه ۶۰، بویژه جانفشانان تابستان خونین ۶۷، این موفقیت تاریخی را به خانواده بزرگ خاوران، جنبش دادخواهی و عموم توده های مردم ایران تبریک می گوید. روشن است این پیروزی بزرگ می بایست نقطه امیدی برای گسترش جنبش دادخواهی و تعمیق آن در مسیر بازدارندگی استرداد حمید نوری، اسدالله اسدی و دیگر جانیان آدمکش و تروریست جمهوری اسلامی از بلژیک، سوئد و دیگر کشورهای اروپایی به ایران باشد.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران
زنده باد آزادی - زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
۱۹ مرداد ۱۴۰۱ (۱۰ اگوست ۲۰۲۲)
*************
اعلامیه شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
در محکومیت سیاست سرکوب و پاکسازی مذهبی علیه شهروندان بهایی
جنایت درجمهوری اسلامی پایانی ندارد.درچند روزگذشته موج جدیدی ازبازداشتها و اذیت و آزارشهروندان بهایی ونفرت پراکنی علیه آنان توسط دولت جنایتکاراسلامی آغاز شده است.
متعاقب این رفتارغیر انسانی وضد بشری، اوباشان اسلامی با لشکرکشی به روستای “روشنکو” درمازندران منازل بهائیان را تخریب ومردم را آواره و زمین هایشان را مصادره کرده اند،عملی غیر انسانی وجنایتکارانه مشابه آنچه که در سال ۹۹ با تخریب و مصادره منازل و املاک ۵۴ خانوار از بهائیان در روستای “ایول” از توابع شهرستان ساری انجام دادند.
اولین بار نیست که دولت جمهوری اسلامی علیه شهروندان بهایی دست به جنایت و پاکسازی مذهبی می زند.این دو حمله ددمنشانه ،مشابه ده ها واقعه از این قبیل از آغازحکومت جمهوری اسلامی در ایران است .نفرت پراکنی و سرکوب سازمانیافته شهروندان بهایی به بهانه عقاید متفاوت مسبوق به سابقه است .رژیم سرکوبگر اسلامی از فردای به قدرت رسیدن با هدف تحکیم و تثبیت پایه های حاکمیت سیاه اسلامی بر جامعه ،همگام با سرکوب وگسترش اختناق و اعدام و پاکسازی دانشگاهها وسرکوب کارگران ،زنان ،جوانان ،ملیتها ،به سرکوب اقلیت های مذهبی از جمله شهروندان بهایی نیزدست زد . اعدام ،زندان ، اخراج و محرومیت از تحصیلات دانشگاهی ،فشارو تحقیر دانش آموزان در سطوح پائین مدارس ، تبعید و تخریب و مصادره منازل و مغازه های آنان ، تصرف و تخریب گورستان بهائیان و بازداشتن بهائیان از خاکسپاری مردگانشان تنها گوشه کوچکی ازکارنامه سیاه جریان اسلامی تازه به قدرت رسیده علیه شهروندان بهایی بوده ودر طول حیات جمهوری اسلامی تا کنون ادامه داشته است.
متهم کردن بهائیان به جاسوسی برای کشورهای بیگانه مانند اسرائیل در دوران جمهوری اسلامی و (انگلیس در دوران پهلوی و قاجار) و مجموعه این فشارها و تعزیرات با هدف نابودی سیستماتیک این مردم و مجبور کردن آنان به ترک ایران و یاماندن وتحمل فقر وآوارگی صورت پذیرفته است .
بهایی ستیزی در جمهوری اسلامی به دلیل حاکمیت سیاه اسلامی به اوج خود رسید.رفتارغیرانسانی وضدیت با شهروندان بهائی دردولت پهلوی با همکاری وهمدستی آخوندهای مرتجع ،ساواک ودستگاههای دولتی بی سابقه نبوده است. انجمن حجتیه که در اسناد ساواک به نام سازمان تبلیغات اسلامی در رژیم پهلوی فعالیت کرده است، انجمنی ضد بهایی و با هدف وِیژه مبارزه با بهائیت زیر نظر ساواک و مورد تائید دولت پهلوی به دست روحانی مرتجع “شیخ محمود حلبی” تاسیس و علیه شهروندان بهایی دست به فعالیت سیستماتیک زده اند. در اقدامی دیگر”حسین علا” نخست وزیر وقت به درخواست “آیت اله بروجردی” دستورمحرمانه، تصفیه و اخراج بهائیان را از ادارات دولتی به وزیر کشور ابلاغ کرده است ،کاری که در جمهوری اسلامی به پاکسازی وحذف فیزیکی بهائیان نیزمنجرشد. دولت پهلوی بند نافش به روحانیت و دستگاه مذهب وصل بود و از آن ارتزاق می کرد. دستگاه مذهب وروحانیت عصای دست رژیم شاه بودند وبرای تقویت اسلام و خرافات و میدان دادن به ارتجاع اسلامی بود. شکل گیری جمهوری اسلامی بخشا مدیون رژیم پهلوی و تسهیلاتی بود که در اختیارمساجد و اماکن مذهبی و دستگاه روحانیت قرار داد و به رشد موریانه ای آنها کمک کرد.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست رفتارغیرانسانی و نفرت پراکنی فاشیسم اسلامی علیه شهروندان بهایی وسرکوب سیستماتیک آنان را به شدت محکوم می کند وهمه مردم آزادیخواه را به اعتراض علیه این جنایات و دفاع از شهروندان بهایی فرا می خواند. از نگاه ما همه انسانها فارغ ازعقاید، مذهب، جنسیت، رنگ، نژاد وملیت باید به عنوان شهروندان با حقوق برابر به رسمیت شناخته شوند ویکسان با آنان رفتارشود.مذهب یا بی مذهبی و عقاید مختلف امر خصوصی افراد است و باید به رسمیت شناخته شوند، چیزی که در جمهوری اسلامی مطلقا وجود خارجی ندارد.
آزادی و رفاه و زندگی فارغ از سرکوب و اختناق اسلامی نه تنها برای شهروندان بهایی که برای همه مردم ستمدیده در ایران، تنها درگرو سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و بر قراری دولت کارگری- شورایی است. تحولی که اکثریت کارگرو زحمتکش وهمه مردم متنفراز جمهوری اسلامی دست به کارآن شده اند و مصمم اند که خود را از شر این حکومت جهل ، جنایت، سرکوب واستثمار خلاص کنند.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی-زنده باد سوسیالیسم
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
اوت ۲۰۲۲
*************
برعلیه سرکوب، حربه زنگ زده جمهوری اسلامی
جمهوری اسلامی که در چنبره بحرانهای درهم تنیدهی سیاسی، اقتصادی و بینالمللی گرفتار است بار دیگر ماشین سرکوب خود را در ابعادی گستردهتراز پیش بکارگرفته و فعالین جنبشهای سیاسی و اجتماعی، کارگران و معلمان، زنان، مادران جان باختگان، فرهنگورزان و هنرمندان را آماج قرارداده و به زندان انداخته است. وحشت رژیم از گسترش فزآینده خیزشهای از پائین و تحرک اجتماعی اکثریت مردمی است که از فقر و فلاکت و تبعیض و اختناق به تنگآمده و می خواهند این رژیم از گوربرآمده را به گورستان تاریخ بسپارند.
اعتصابات و اعتراضات فزآینده کارگران و معلمان، تحرک اجتماعی انبوهی از نسل جوان به حاشیه رانده شده که سوژه اصلی خیزشهای بزرگ سالهای اخیر بوده و نگران کار وآینده بهتر است، مقاومت جسورانه زنان علیه حجاب اجباری و تبعیض جنسیتی، مبارزه دانشجویان بر علیه کالایی شدن آموزش و پادگانی شدن دانشگاه، اعتراضات زحمتکشان و قیام تشنگان که سیاستهای تخریب محیط زیست رژیم و کمبود آب، زندگی آنها به مخاطره انداخته است، مبارزه فرهنگورزان و هنرمندان علیه سانسور و برای آزادی بیان و آفرینش خلاقانه آثارفرهنگی و هنری و... همه و همه نشانههایی از وحشت رژیم از گسترش اعتراضات و رشد جنبشهای از پائین است. اما واقعیت این است که سرکوب واختناق و زندان دیگر اثر نداشته و حربهی کهنه شده و زنگزدهای است که نمیتواند جنبشهای اجتماعی را به عقب براند. سیاست سرکوب اما میتواند روند معکوس داشته و زمینه ساز تحرک بیشتر این جنبشها شده، بحران در حاکمیت و شکاف در دستگاه سرکوب را ژرفتر و شرایط برای سرنگونی جمهوری اسلامی را هموار کند.
تحت چنین شرایط متحولی، اپوزیسیون راست میکوشد با سئواستفاده ابزاری از تحرک جنبشهای اجتماعی، بند و بست با امپریالیسم و عملکرد ابررسانههای وابسته به پول دولتهای ارتجاعی و نیز پیامهای آشکار و نهان به رهبران سپاه و نیرویهای نظامی، دستگاه بورکراتیک- نظامی سرمایهداری را حفظ و در قدرت سیاسی مشارکت کند. در این شرایط متحول اما فعالین کارگری، پیشروان جنبشهای اجتماعی و نیروهای چپ و کمونیست تلاش می کنند از درون این جنبشها و با اتکا به قدرت جنبش خودگردان کارگران و زحمتکشان، مبارزه برعلیه استثمار وستم و سرکوب را افزایش داده و راه را برای سرنگونی انقلابی رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی، شکلگیری دولتکارگری و شورایی و برقراری آزادی و برابری هموار کنند.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست، این بازداشتها را محکوم و همه آزادیخواهان را به دفاع از دستگیرشدگان فرامیخواند.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی - زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری ایران-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
با حضور فعال و تلاش شبانه روزی خانواده های زندانیان سیاسی، فعالان سیاسی و جان بدربردگان از قتل عام زندانیان سیاسی در دهه شصت سرانجام قاضی و هیئت منصفه دادگاه استکهلم پس از ۹ ماه بررسی، روز پنچ شنبه ۱۴ ژوئیه برابر با ۲۳ تیر ماه ۱۴۰۱ رای نهائی خود را بر علیه "حمید نوری" یکی از جلادان گوهر دشت، صادر کرد. حمید نوری با نام مستعار "عباسی" که در جریان قتلعام زندانیان سیاسی به دستور خمینی جلاد دستیار دادیار زندان گوهردشت و از عاملان و مجریان کشتار زندانیان سیاسی در تابستان خونین سال ۶۷بود، بنا به شواهد و مدارک مستند به اتهام شرکت در قتلعام زندانیان سیاسی و جنایت جنگی در این دادگاه محاکمه و به حبس ابد که اشد مجازات در کشور سوئد است، محکوم شد.
در آستانهی سی و چهارمین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ ، محکومیت حمید نوری که از همدستان هیئت مرگ : ابراهیم رئیسی، مصطفی پورمحمدی، حسین علی نیری و مرتضی اشراقی بود، خبر مسرت بخشی برای بازماندگان کشتارهای رژیم جمهوری اسلامی و جان بدربردگان از این کشتارها و نیز پیروزی سترگی برای همه فعالین جنبش آزادیخواهی و دادخواهی ایران بود.
محکومیت این جنایتکار، قدم بزرگی است برای تحت تعقیب قراردادن مزدوران و جانیان رژیم جمهوری اسلامی که برغم جنایات بیشمار و قتل و چپاول دست رنج کارگران و زحمتکشان، در طی سالیان گذشته بدون هیچ نگرانی و با فراغ بال در کشورهای اروپایی و آمریکا و سایر کشورها در رفت و آمد و زندگی اشرافی هستند.
این نخستین بار است که پس از گذشت بیش از سه دهه که از قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان سال ۶۷ می گذرد، یکی از متهمان این پرونده دادگاهی و محکوم میشود. این دست آورد و حکم تاریخی در حالی صادر شد که در هفته های گذشته خبر افشای معاهدهی ننگین و شرم آور «مبادلهی زندانی میان ایران و بلژیک» منتشر شد. معاهده ای که میان دولت بلژیک و رژیم جمهوری اسلامی ایران در مارس ۲۰۲۲ به طور مخفیانه امضا شده است و طبق آن هر شخصی از اتباع ایران و بلژیک که مطابق حکم دادگاههای این دو کشور به حبس یا شکلی از محرومیت از آزادی محکوم شده باشد، مشمول این معاهده خواهد شد.
بنابر شواهد موجود هدف از این معاهده در این شرایط مبادلهی "اسدالله اسدی" دیپلمات / تروریست رژیم جمهوری اسلامی است که در سال ۲۰۱۸ به اتهام سازماندهی برای بمبگذاری در نشست " سازمان مجاهدین خلق " در فرانسه توسط دستگاه قضایی بلژیک به ۲۰ سال حبس محکوم شده است.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست ضمن شاد باش محکومیت " حمید نوری" به تمام خانوادها، بازماندگان و فعالین جنبش آزادیخواهی و دادخواهی که برای به نتیجه رساندن این پرونده تلاش کردند، افکار عمومی را برای محکوم کردن و افشای مماشات دولت بلژیک با رژیم جمهوری اسلامی فرا می خواند. هر چند احتمال معامله بین دولت سوئد با دولت جنایتکار جمهوری اسلامی وجود دارد ولی صدور حکم محکومیت حمید نوری؛ جنایات دهه شصت را در درجه اول از یک راز حکومتی خارج ساخت و بدان بعد جهانی داد و ثانیا رژیم را برای لاپوشانی و انکار بیشتر این جنایات نزد افکار عمومی جهان رسوا ساخت؛ و این حکم برای دادگاهی کردن سران رژیم در آینده قابل استناد است.
بی شک با تداوم مبارزات کارگران و زحمتکشان و قیام عمومی، روزی فرا خواهد رسید که توده های مردم تحت ستم و استثمار طومار این رژیم ارتجاعی و مزدوران و باند های مافیائی اش را درهم پیچیده و تمام آمرین و عاملین جنایات و سیه روزی خود را به پای پاسخگوئی در دادگاه های خود بکشانند.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
۲۴ تیر ماه ۱۴۰۱
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری ایران-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
*************
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست:
در همبستگی با اعتراضات بازنشستگان در خیابان
مدتها است که بازنشستگان هر یکشنبه در شهرهای مختلف علیه تهاجم رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی به سطح معیشت خود اعتراض کرده و برای همسان سازی حقوق و مزایا و علیه تاراج منابع صندوقهای بازنشستگی -که نتیجه کار انها بوده است- به خیابان میآیند. بازنشستگان همه جا در کنار کارگران، فرهنگیان، خیزشهای اعتراضی برای نان،آزادی و تخریبهای محیط زیستی حضورمداوم داشته و از پیشگامان مبارزه طبقاتی بودهاند. بسیاری از فعالین بازنشستگان نیز به جرم تلاش برای سازمانیابی اعتراضات، همانند اسماعیل گرامی، ژاله روح آزاد و دیگران با احکام سنگین و زندان مواجه شدهاند. حضور چشم گیر و فزاینده زنان در اعتراضات بازنشستگان نیز نمادی است از نقش فزاینده زنان زحمتکش در سطوح مختلف اجتماعی، سیاسی و عاملیت آنها برای گسترش اجتماعی جنبش زنان.
فاصله نجومی بین دریافتی بازنشستگان با سطح تورم و افزایش عمومی قیمتها، زمینهی اعتراضات بازنشستگان برای همسان سازی حقوق و مزایا را افزایش داده و آنها در شهرهای مختلف به خیابان آمدهاند. حضور در خیابان و آماج قرار دادن جسورانه جمهوری اسلامی، نشانهای از جنبشی سیاسی علیه برنامههایی است که ریشه در نظام سرمایهداری دارد.
اپوزیسیون راست که تلاش دارد از جنبشهای اعتراضی نمدی برای کلاه خود بدوزد، با وارونه نمایی زمینهی اعتراضات اجتماعی و طبقاتی بازنشستگان، اما در عمل همین سیاستهای نئولیبرالی را دنبال میکند. ما در “شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست” به همراه دیگر نیروها و گرایشات کمونیست و انقلابی ضمن همبستگی با اعتراضات بازنشستگان، از کارگران، فرهنگیان و سایر اقشار معترض میخواهیم که از مبارزات بازنشستگان حمایت کنند.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی - زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری ایران-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
۱۵ جون ۲۰۲۲- ۲۵ خرداد ۱۴۰۱
*************
اعلامیه شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
رهبر تراشی آلترناتیو راست علیه منافع کارگران و زحمتکشان را خنثی و منزوی میکنیم!
با گسترش جنبش سرنگونی و درشرایطی که جنبش کارگری و جنبشهای اجتماعی رادیکال، همانند جنبش فرهنگیان و معلمان و بازنشستگان و جنبشهای اعتراض توده ای برای نان و آب با فداکاری و ابتکارات مبارزاتی، تناسب قوا را به نفع مبارزه نهایی برای سرنگونی کلیت جمهوری اسلامی تغییر داده اند. درشرایطی که کارگران وزحمتکشان،یعنی اکثریت جامعه برعلیه نظام استثمارگر وستمگر حاکم به پا خواسته اند تاباسرنگونی انقلابی رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی سرنوشت خود را دردست گیرند.
اپوزیسیون راست با بسیج رسانه هائی که توسط دول امپریالیستی ودول مرتجع منطقه تامین مالی میشوند، در راستای برجسته کردن آلترناتیو بورژوایی و ضد کارگری و سد کننده تحول انقلابی به تقلا افتاده است.
مانورهای روزهای اخیر رضا پهلوی در این چهارچوب است واو که اخیرأ متوجه شده "رژیم رفتنی است" لایه های مختلفی ازمشروطه خواه و جمهوریخواه را جلو انداخته اند، تا به زعم خود "رهبری" را برای "جنبش" تامین کنند. اپوزیسیون راست وارتجاعی، علاوه برپاشنه آشیل شکافهای درونی خود، نمی خواهند بپذیرند، که دوران "رهبری همه با همی" دیگر بسر آمده است. این درس بزرگی است که طبقه کارگر و کمونیستها از شکست تجربه انقلاب ۵۷ به دست آورده اند و روشن است که اینبار با تمام ابتکار و توان نخواهند گذاشت حاصل پیشروی و پیروزی انقلاب پیش روی کارگران و مردم ایران همانند سال ۵۷ به حاکم شدن آلترناتیو بورژوایی جمهوریخواه یا مشروطه خواه و یا ملغمه ای از هر دو در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی منجر شود.
ما به عنوان بخشی از جنبش چپ و کارگری و کمونیستی تردیدی نداریم که اپوزیسیون بورژوازیی بنا به ماهیت سرمایه دارانه و ضد کارگری و ضد کمونیستی خودبا گسترش اعتراض و اوج گیری خیزش انقلابی توده کارگروزحمتکش و خیزبرداشتن برای تعیین تکلیف نهایی با رژیم جمهوری اسلامی به شیوه های مختلف با مانورهای فریبکارانه، رنگ عوض کردنهای مقطعی و انواع توطئه و ترفندهای شناخته شده و کودتایی واتکا به قدرتهای امپریالیستی و حمایت غرب، پول و اسلحه و تبلیغات رسانه ای میخواهند خود را به جامعه تحمیل بکنند.
اکنون ودراین کشمکش طبقاتی ،ما به عنوان احزاب چپ و کمونیست و مدافع آزادی و سوسیالیسم و نیز از منظر دفاع از منافع طبقه کارگر، ضمن افشای اهداف طیفهای مختلف اپوزیسیون بورژوایی و منزوی کردن آنها، با قدرتمند کردن آلترناتیو کارگری و چپ مجدانه میکوشیم، مسیر تحولات سیاسی به برقراری دولتی کارگری و شورایی منجر شود.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست به عنوان بخشی از آلترناتیو چپ و کمونیست با آگاهی از شرایط متحول و پر جنب و جوش ایران، اولا می کوشد تکاپو و تقلاهای ارتجاعی جناحهای مختلف بورژوازی، از جمله مشروطه خواهان و رضا پهلوی را خنثی و ناکام سازد، ثانیأ با اتکا به مبارزه و قدرت طبقه کارگر در پیوند با جنبشهای اجتماعی رادیکال تلاش می کند مبارزات درخشان جاری را به یک تحول انقلابی بنیادین و زیرو روکننده به نفع طبقه کارگر ومحرومان جامعه سوق دهد. ما همگام وهمدوش با طبقه کارگر وتوده های زحمتکش ایران، ضمن به دست گرفتن پرچم وپلاتفرم انقلابی سرنگونی جمهوری اسلامی، به سهم خود نمیگذاریم تا باردیگرسرنوشت ومقدرات جامعه ایران بعدازسرنگونی جمهوری اسلامی توسط امپریالیستها وآلترناتیوهای رنگارنگ و استثمارگروسرکوبگرسرمایه وثروت رقم بخورد.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
امضاها:
سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری ایران-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
۲۱خرداد ۱۴۰۱ - ۱۲ ژوئن ۲۰۲۱
*************
اطلاعیه شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
در همبستگی با آبادان و خیزش سراسری
برجی که در دوم خرداد ماه ۱۴۰۱ در آبادان فروریخت و ده ها نفر جانباخته و زخمی برجای گذاشت، نماد حکومتی برآمده ازسرکوب و فساد و جنایت بود. قربانیان فاجعه مردمانی بودند و هستند که از همان روزهای نخست به قدرت رسیدن حکومت اسلامی جز فقر و فلاکت و دشواری های مختلف اجتماعی چیزی نسیب شان نشده و با گلوله، آتش بار، آوار و آوارگی و جنگ داخلی و نیابتی به استثمار و فلاکت نشانیده شدند.
فروریختن برج حکومتی متروپل در آبادان، مجرایی برای فوران خشم بی پایان و نفرت عمیق مردم از بانیان وضع موجود بوجود آورد و خیزش جاری را به رویارویی مستقیم با ماشین سرکوب حکومتی کشانید. فاجعهی سینما رکس در تابستان ۵۷ در آبادان، کشتارهای سال ۱۳۵۸ در خرمشهر و اهواز و مسجد سلیمان و … و جنگ ۸ ساله و سرکوب خیزش برای آب و علیه تشنگی در تابستان ۱۴۰۰ تا کنون همه جنایاتی بوده و هستند که در حافظه تاریخی و آگاهی تودههای به پا خاسته، به ویژه در خوزستان ماندگار هستند. این جنایتهای زنجیرهای از طبقه حاکم و حکومتی مشروعیت گرفته و میگیرند که فساد نهادینه یکی از مشخصات آن است.
طبقه حاکم ایران در ۴۳ سال گذشته، دسترنج کارگران و تمامی زحمتکشان را به غارت برده و جان و هستی و نیروی کار طبقه کارگر و تهیدستان را درو کرده است. این حکومت، با ربودن نان شب و آب و هستی جامعه، چیزی جز فلاکت، حاشیه نشینی، قبرخوابی، بیماری، گسترش اعتیاد، ویرانی، مرگ، قتلعام، آوارگی، ناامنی اجتماعی، تروریسم دولتی و جنگ افروزی و فساد و… نیافریده است.
فروریزی برج متروپل گوشه ای ازفساد و رانت خواری نهادینه شده درجمهوری اسلامی را برملاکرد و بیانگر ماهیت مناسبات اقتصادی و سیاسی سرمایه داری حاکم بر ایران بود و باردیگرنشان داد که برای صاحبان قدرت و ثروت جان و زندگی انسانها در برابر سود و رانت های بادآورده ارزش ندارد. از همین روی این واقعه با اعتراض توده های به جان آمده مردم آبادان مواجه شد و متعاقبا کارگران و تهیدستان به پیشتازی زنان در اکثرنقاط ایران با آبادان و خوزستان، همبستگی نشان دادند. در این فاجعه، نه تنها کارگزاران فاسد و پاسدارانی در نقش شهردار و استاندار و امام جمعه و عبدالباقیهای وابسته شریک جرم و جنایت هستند، بلکه خامنه ای و دیگر رهبران درجهی اول مناسبات طبقاتی حاکم، مجرمینی هستند که مسئولیت فجایع تاریخی حکومت اسلامی را به عهده داشته و دارند.
پیوند خیزش سراسری اردیبهشت و همبستگی با خوزستانِ، حکومت را درمانده ساخته است. در این خیزش ها توده های بپاخاسته ترسی از نیروهای سرکوبگر رژیم ندارند. موج همبستگی، همدردی و همراهی شهرها با همدیگر هر روز بیشتر می شود. شعارها بیش از گذشته موجودیت رژیم را نفی کرده است. رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی، گرفتار در گرداب بحرانهای اقتصادی و سیاسی، اکنون به بن بست و هراس افتاده و با خیزشی مهار ناپذیر و سراسری دست به گریبان است. خیزش دیماه ۹۶ و آبانماه ۹۸ و تابستان ۱۴۰۰ و اردیبهشت ۱۴۰۱ که شکوهمندانه همچنان جاری است، با شعارهای رادیکال عینیت یک مبارزه طبقاتی را در پیش روی میگذارند. این خیزش خاموشی ناپذیر و همبستگی سراسری که به سرنگونی انقلابی حکومت اسلامی، رویکرد دارد، با یک اعتصاب سراسری نیروی کار و با همبستگی تهیدستان شهر و روستا و تنها با سازمانیابی جنبش کارگری و رهبری آگاهمندانه طبقه کارگر و جنبش سوسیالیستی است که پیروزی دولتی کارگری شورایی را تضمین میکند.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست، طبقه کارگر و همه اقشار محروم جامعه را به گسترش این اعتراضات و دخالت موثر در این تحولات فرامی خواند..
زنده باد همبستگی و اتحاد انقلابی طبقه کارگر و زحمتکشان ایران مردم ایران
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
دوم ژوئن ٢٠٢٢ برابر با دوازده خرداد ١٤٠١
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری - حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
*************
از اعتصاب کارگران و رانندگان شرکت واحد حمایت کنیم
اتحاد و همبستگی کارگران و زحمتکشان سراسر کشور ضروریست
از روز ۲۶اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ رانندگان بی ار تی و کارگران سامانه های مختلف شرکت واحد در اعتراض به عدم رسیدگی به خواستها یشان از جمله افزایش دستمزد حداقل۵۷ درصدمصوب شورای عالی کاردست به اعتصاب و تحصن زدند. دولت کارفرمای شرکت واحد با هدف دزدی از سفره کارگران با افزایش فقط ده درصدی دستمزد ها اعلام توافق کرده است درحالیکه که شورای ضد کارگری کار، اول سال افزایش ۵۷ درصدی را برای حداقل دستمزد امسال اعلام نموده بود و برغم عدم تطابق این مبلغ با نرخ تورم و افزایش روزمره هزینه های زندگی و نیز تفاوت فاحش آن با مطالبه کارگران درحد ۱۶ میلیون توما ن، اما مدیریت ضد کارگری شرکت واحد حتی از اجرای این تصمیم ارگان ضد کارگری بالا دست خود نیز طفره رفته است.
اعلام توافق مدیریت شرکت واحد با فقط ده درصدافزایش دستمزد نشاندهنده عمق سیاست ضد کارگری دولت و مدیریت شرکت واحد در مورد کارگران است که بدرستی مورد اعتراض کارگران قرارگرفته و آنها با اعلام اعتصاب و تحصن صف متحدی را درمقابل کارفرما و سیاستهای ضد کارگری آن تشکیل دادند. متعاقب همین اقدام متحد بود که شهردار تهران بعنوان کارفرمای شرکت واحد برای جلوگیری از گسترش اعتصاب تلاش کرد با دادن وعده و عیدهای پوچ و قول افزایش دسمزد تا چهل درصد کارگران را فریب داده و به اعتصاب پایان دهند، اما کارگران باعزمی راسخ به ادامه اعتصاب تا رسیدن به خواستهایشان پای فشردند. متعاقب تصمیم کارگران برای ادامه اعتصاب، نیروهای سرکوبگر رژیم در یک اقدام انسان ستیزانه ۱۲نفر از رانندگان را بازداشت و روانه زندان اوین نمودند .اما نه اقدامات سرکوبگرانه حاکمیت و نه تلاش تفرقه افکنانه مدیریت نتوانسته است در اراده اعتصابیون خلل ایجاد کند. آنها برغم تهدیدات نیروهای امنیتی به اعتصابشان تارسیدن به خواستهایشان ادامه میدهند.
خواسته های کارگران اعتصابی شرکت واحد از جمله افزایش دستمزدها درشرایط گرانی سرسام آور مایحتاج اولیه زندگی، خواست همه کارگران و زحمتکشان است و ضروری است بوسیله بخشهای مختلف کارگران و زحمتکشان پشتیبانی و حمایت شوند.
اعتصاب کارگران شرکت واحد در شرایطی آغاز شده است که طبقه کارگر و توده های زحمتکش با اعتراضات عمومی علیه گرانی وافزایش چند برابری قیمت مایحتاج اولیه معیشت نظیر نان، روغن و قند و شکر درشهرهای مختلف کشور به مصاف نظام سرمایه داری حاکم برخاسته اند. اعتصابات واعتراضات معلمان، بازنشستگان بیکاران، کشاورزان، حاشیه نشینان و کارگران بخش های مختلف صنعت، معدن، حمل و نقل، زنان، جوانان ودانشجویان به اشکال مختلف جریان دارد. در چنین شرایطی همبستگی بخشهای مختلف حمل و نقل با کارگران اعتصابی شرکت واحد و نیز تلاش برای اتحاد جنبش های اجتماعی باجهتگیری ضد سرمایه داری از ضروریات پیشروی جنبش انقلابی طبقه کارگر و زحمتکشان جامعه علیه ستم واستثمار و زور وسرکوب نظام استثمارگرانه و ستمگرانه حاکم است .
اتحاد سراسری جنبشهای انقلابی کارگران، معلمان، زنان و جوانان بیکاران میتواند چشم انداز سرنگونی طبقه حاکم و بدست گرفتن سرنوشت خود ازطریق استقرار نظامی مبتنی برحاکمیت شورایی را درمقابل مبارزات مان بگشاید.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست ضمن پشتیبانی از خواستها واعتصاب رانندگان و کارگران شرکت واحد بار دیگر کارگران سایر بخشهای مختلف حمل و نقل را به پیوستن به اعتصاب کارگران شرکت واحد و تقویت صفوف آنها فرا میخواند و خواستار آزادی بی قید وشرکت کارگران دستگیرشده شرکت واحد و معلمان و سایر زندانیان سیاسی میباشد..
پیروز باد اعتصاب کارگران شرکت واحد
گسترده باد اتحاد و همبستگی صفوف کارگران و زحمتکشان و کلیه مبارزین راه آزادی و سوسیالیسم
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی
زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ -
۱۹ مه ۲۰۲۲
اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فداِئیان (اقلیت) وهسته اقلیت
*************
برای آزادی معلمین و دستگیر شدگان اول ماه مه تلاش کنیم
روز اول ماه مه (۱۱ اردیبهشت) در سراسر جهان صدها هزار کارگر به همراه نیروهای چپ و کمونیست و مترقی، علیه نظام سرمایهداری و تهاجم گسترده آن به سطح معیشت و رفاه کارگران و استثمار فزاینده نیروی کار و نیز علیه جنگ طلبی و میلیتاریسم این نظام ویرانگر به خیابانها آمدند. در ایران نیز هزاران کارگر به اشکال مختلف صدای اعتراض خود علیه رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی را رساتر نموده و جنبش اعتراضی خود را گسترش دادند و به همین خاطر تعدادی از فعالین کارگری و معلمین بازداشت شدند.
در مرکز اعتراضات امسال حضور پرشور جنبش سراسری معلمان بود که با وجود سیاستهای پلیسی و امنیتی گسترده و دستگیری فعالین و سازماندهندگان آن، این جنبش عقب ننشست و فرهنگیان برای طرح خواستههایی چون همسان سازی و رتبه بندی مشاغل (با حقوق مکفی متناسب با همه نیازهای انسانی)، آموزش رایگان، آزادی تجمع و تشکل، آموزش زبان مادری، آزادی معلمین دربند و … در بسیاری از شهرهای جامعه به خیابان آمدند. رژیم برای ایجاد رعب و وحشت، و ترس از گستردهتر شدن اعتراضات بیش از سی نفر از فعالین شوراهای صنفی فرهنگیان را در شهرهای: بوشهر، مریوان، سقز، تهران، مشهد، هریسن،اهواز، منطقه البرز، جلفا، الیگودرز، همدان، اراک، لنگرود و … را دستگیر کرده است. وسعت دستگیریها، نماد روشنی از یک جنبش سراسری و پدیداری کادرها و فعالین پیشرو آن است. اعتراض فرهنگیان با حمایت گسترده بازنشستگان،تشکلهای کارگری، نیروهای چپ و کمونیست و مترقی و همه انسانهای شریف و آزاده مواجه شده است.
شواهد نشان میدهند که با رشد اعتراضات و مبارزات کنونی در جامعه، امکان سامان دادن یک جنبش سراسری نیرومند، حول خواستههای مشترک، و برای نان، آزادی و رفاه و نیز آماج قرار دادن جمهوری اسلامی بیش از گذشته، فراهم شده است. تلاشهای همبسته برای آزادی معلمین زندانی، فعالین کارگری و دیگر جنبش اجتماعی گام مهمی در این راستا است. هم اکنون لازم است از هر طریقی که میتوانیم در داخل و خارج از جامعه برای آزادی آنها تلاش کنیم. شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست ضمن محکوم کردن این فشارها، خواهان آزادی بی قید و شرط همه دستگیرشدگان است.
زندانی سیاسی آزاد باید گردد
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی - زنده باد سوسیالیسم
چهارم ماه مه ۲۰۲۲- چهاردهم اردیبهشت ۱۴۰۱
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فداِئیان (اقلیت) وهسته اقلیت
*************
سیاست های راسیستی جمهوری اسلامی علیه مهاجران افغانستانی را قویا محکوم می کنیم!
طی دو هفته گذشته، سیاست های سرکوبگرانه و راسیستی جمهوری اسلامی علیه پناهجویان و مهاجران ستمدیده افغانستان به شکل آشکاری تشدید شده است. اگرچه سیاست های نژادپرستانه جمهوری اسلامی علیه مهاجران افغانستان بحث دیروز و امروز نیست، اما با شروع مهاجرت گسترده ترمردم افغانستان بعد از استقرار مجدد حکومت طالبان و پس از آن در پی حمله روز سه شنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۱، به ۳ آخوند مزدور در مشهد که منجر به مرگ دو تن از آنان شد، موج جدیدی از سرکوب و نفرت پراکنی علیه مردم ستمدیده افغانستان و به طور اخص مهاجران افغانستانی ساکن ایران ایجاد شده است.
اصرار مقامات جمهوری اسلامی از جمله ابراهیم رئیسی و دادستان کل، درست در همان ساعات اولیه بعد از حادثه مشهد و تاکید آنان مبنی بر اینکه قاتل “تکفیری” و از مهاجران افغانستان بوده است، عملا فضا را برای انجام گسترده تر اقدامات راسیستی و سرکوبگرانه نیروهای رژیم علیه پناهجویان و مردم افغانستان فراهم کرد.
یک روز بعد از حادثه، فضا سازی و نفرت پراکنی علیه مهاجران افغانستان آنچنان شدت یافت، که محمود احمدی بیغش، نماینده مجلس و عضو کمیسیون امنیت ملی در توئیتر نوشت: “حمله گستاخانه تبعه افغانی به سه روحانی در صحن حرم مطهر امام رضا، نشان از اتفاقات ناخوشایندی توسط مهاجران بی هویت افغانی برای کشور در آینده دارد”. و بدین گونه بود که موج جدیدی از سرکوب و تبلیغ سیاست نژادپرستانه علیه مردم افغانستان و مهاجران این کشور توسط رسانه های جمهوری اسلامی شکل گرفت که هنوز هم ادامه دارد.
واقعیت این است که اعمال سیاست نژادپرستانه جمهوری اسلامی علیه مهاجرین و پناهجویان افغان موضوع جدیدی نیست. این سیاست تبعیض آمیز طی سالیان متمادی و به اشکال مختلف در رسانه های رسمی رژیم تبلیغ و به خورد مردم داده می شود و بعضا بخشی از مردم ناآگاه کشور را به رو در رویی علیه پناهجویان و مهاجران ستمدیده افغانستان سوق می دهد. این همه تبلیغات علیه مهاجران افغان در شرایطی صورت می گیرد که جمهوری اسلامی بابت هر پناهجو و مهاجر افغانستان مبالغ هنگفتی پول از سازمان ملل دریافت می کند، اما کمترین حق و حقوقی برای آنان قائل نیست. در واقع مردم افغانستان هم از طرف طالبان با سرکوب و تبعیض و بی حقوقی مواجه اند و هم زمانی که به عنوان مهاجر به ایران پناه می آورند، با سیاست های راسیستی و سرکوبگرانه جمهوری اسلامی روبرو می شوند. در حالی که این حق مردم افغانستان است که به خاطر شرایط فاجعه بار حاکم بر افغانستان چه قبل از طالبان و چه اکنون که طالبان بر سریر قدرت است، برای نجات جان خود و برخورداری از حقوق انسانی به کشورهای دیگر پناه ببرند.
بر کسی پوشیده نیست، سرکوب و تبعیض و اقدامات نژادپرستانه ای را که مهاجران افغانستانی در ایران متحمل می شوند، ادامه همان سیاستی است که جمهوری اسلامی طی ۴۳ سال علیه توده های مردم ایران روا داشته است. همانگونه که مردم افغانستان زیر مهمیز رژیم های ارتجاعی پیشین و طالبان امروز قرار گرفته اند، توده های مردم ایران نیز بیش از چهار دهه است که با سرکوب و بی حقوقی جمهوری اسلامی مواجه اند. از این رو، توده های مردم ایران و افغانستان درد مشترکی را بر دوش می کشند و لذا، برای رهایی از این درد مشترک و رهایی از وضعیتی که توسط رژیم های جمهوری اسلامی و طالبان بر آنان تحمیل شده است، باید همدرد و پشتیبان هم باشند و برای سرنگونی رژیم های ارتجاعی و سرکوبگر حاکم بر دو کشور در کنار هم قرار گیرند.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست، اعمال هرگونه فشار و تبعیض نژادی ، سیاسی ، حقوقی و فرهنگی علیه پناهجویان و مهاجران افغان را قویا محکوم می کند. ما از حق شهروندی برابر برای افغانستانی های ساکن ایران که بخش بزرگی از طبقه کارگر زحمتکش ما را تشکیل می دهند ، دفاع می کنیم و آنرا حق طبیعی و انسانی آنها می دانیم . در همین راستا ، ما طبقه کارگر و توده های مردم ایران و افغانستان را به همدلی و همدردی برای رزم مشترک در مقابل رژیم های دینی و سرمایه داری حاکم بر ایران و افغانستان فرا می خوانیم.
زنده باد همبستگی توده های مردم ایران و افغانستان
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
دوم اردیبهشت ۱۴۰۱ – ۲۲ آپریل ۲۰۲۲
امضاها: اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فداِئیان (اقلیت) و هسته اقلیت.
*************
تیزر در حمایت از تحصن و تجمع اعتراضی معلمان و فرهنگیان
*************
اطلاعیه پایانی اجلاس وسیع
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
روز یکشنبه ۳ آوریل ۲۰۲۲ میلادی برابر با ۱۴ فروردین ۱۴۰۱ شمسی از ساعت ۹ صبح تا ۶ بعدازظهر، نشست وسیع نمایندگان “شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست” بصورت آنلاینی در شبکه زوم برگزار شد. این اجلاس در ادامه نشست های دوره ای به منظور ارزیابی از فعالیت “شورای همکاری” و راهکارهای گسترش و پیشروی این همکاری در راستای اهدافی “بیانیه استکهم” و دیگر اسناد شورا برگزار شد.
اجلاس با سرود انترناسیونال و یک دقیقه سکوت به منظور گرامیداشت جانباختگان راه آزادی و سوسیالیسم و یادبود رفقا “مسعود دقیقی اصل” و “سعید سهرابی” شروع شد، سپس نمایندگان شش نیروی “شورای همکاری” ارزیابی خود از نقاط قوت و ضعف فعالیت شورا و راهکارهایشان را برای رفع کاستی ها ارائه دادند. سپس شرکت کنندگان در نشست فرصت پیدا کردند که نظرات خود را روی سخنان آنها بیان کنند و در ادامه بار دیگر نمایندگان به ملاحظات و پرسش ها پاسخ دادند.
در بخش دوم این اجلاس، نمایندگان نیروها به نوبت پیشنهادات مشخص و کنکرت خود را در راستای فایق آمدن بر کاستی ها ارائه دادند و شرکت کنندگان در جلسه نیز حول این پیشنهادات به بحث و گفتگو پرداختند و نهایتا تصمیماتی برای بهبود فعالیت ها در دستور کار قرار گرفت. اجلاس پیگیری و اجرای آین پیشنهادات به جمع هیات نمایندگی سپرد.
در ارزیابی از فعالیت دور گذشته “شورای همکاری”، شرکت کنندگان در سمینار با تأکید بر این که پایه اجتماعی آلترناتیو سوسیالیستی در داخل ایران است و پاسخگویی به نیازهای جنبش کارگری در محور تلاش برای شکل دادن به آلترناتیو سوسیالیستی قرار دارد، از اینرو “شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست” باید به عنوان بخشی از سبک کار کمونیستی پاسخ دادن به نیازهای مبارزه طبقه کارگر را در هر شرایطی در صدر وظایف و اولویت های خود قرار دهد. نمایندگان تأکید کردند که حول پاسخ هایی که به نیازهای جنبش کارگری و دیگر جنبش های پیشرو اجتماعی داده می شود باید گفتمان سازی کرد و فعالیت های تبلیغی و سیاسی ما باید در همین راستا تشدید شود.
حاضرین همچنین توافق نظر بر این امر داشتند که در شرایطی که هنوز چپ تحزب یافته با چپ درون جنبش های اجتماعی و بویژه جنبش کارگری به دلیل شرایط تحمیل شده از طرفی و ضعف سبک کاری نیروهای چپ و کمونیست از طرف دیگر فاصله وجود دارد، نفس وجود بلوکی از نیروها و توافق آنها روی ضرورت سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی، درهم شکستن ماشین بوروکراتیک – نظامی و تلاش و یاری رساندن برای ایجاد آلترناتیویی سوسیالیستی و شورایی دستاوردی با اهمیتی است، اما این بخودی خود کافی نیست و باید بیشتر نقطه عزیمت و فعالیت های این شورا به ابراز وجود به مثابه یک موجودیت سیاسی و معطوف شدن بیشتر به جنبش های اجتماعی در ایران از جمله جنبش کارگری، جنبش معلمان و بازنشستگان، جنبش رهایی زن و سایر حرکت های حق طلبانه و پیشرو در جامعه ایران باشد و ملاک ارزیابی و پیشروی این همکاری از این زاویه مورد بازبینی قرار گیرد و طبیعتا تحقق این امر در گرو تلاش برای گفتمان سازی سوسیالیستی باید بر بستر دخالتگری بیشر شورا روی معضلات و مسائلی که این جنبش ها با آن درگیرند صورت گیرد. این گفتمان سازی مستلزم پروژهای سیاسی و پیشبرد کمپین های معین در دفاع از مطالبات معیشتی و رفاهی و آزادی های سیاسی و اجتماعی در هر دوره ای است که اگر چه در مواردی صورت گرفته، ولی هنوز نهادینه نشده است. از این روی گسترش فعالیت ها در این زمینه ها باید به رویه غالب فعالیت های مشترک نیروهای این شورا تبدیل گردد.
همزمان در این اجلاس توافق روی این امرشد که گسترش کمی شورا، که اکنون بیشتر از سابق مورد توجه دیگر تشکل ها قرار گرفته، عامل مهمی در نزدیکی و هماهنگی نیروهای متفرق چپ و کمونیست، برای تاثیر گذاری متمرکزتر در سمت و سو دادن به تحولات سیاسی پر شتاب از منظر سوسیالیستی بوده و باید طی مدت زمانی کوتاه سیاست گسترش نیروهای شورا تدوین و اعلام گردد.
در میان راهکار های مورد توافق این اجلاس، روی بهره گیری موثرتر از کانال مشترک ۲۴ ساعته تلویزیون چهار نیروی این شورا (تلویزیون آلترناتیو شورایی) به عنوان یکی از ابزارهای موثر دخالتگری در اوضاع سیاسی ایران تاکید شد و مقرر گردید که پروژه برنامه “تلویزیون مشترک شورای همکاری” هم که تریبونی برای همه نیروهای شورا و افراد چپ و کمونیست مستقل می باشد در دستور کار قرار گیرد. در همین بخش روی بهره گیری موثرتر از شبکه های اجتماعی که ارتباط با فعالین داخل را سهل تر ساخته است تاکید شد.
اجلاس روی پیشبرد پروژه های معین و ایجاد گروه های کاری از جمله برای جنبش رهایی زن تاکید کرد که بتوان فعالیت های متمرکزی برعلیه تبعیض جنسیتی در ایران پیش ببرد.
اجلاس همچنین روی رابطه “شورای همکاری” با تشکل های توده ای چپ در خارج و داخل کشور و کمونیست های منفرد و مستقل بحث کرد و قرار بر این شد که در این رابطه سیاست های تعریف شده ای را تدوین و از طریق برگزاری سیمنارهای آنلاینی و حضوری، رابطه عمیق تر و نزدیک تری را با آنها در دستور کار قرار دهد.
در خاتمه ارزیابی شرکت کنندگان از این اجلاس یک روزه این بود که بحث ها در فضایی صمیمانه و رفیقانه پیش رفته و نقدهای سازنده شرکت کنندگان و امیدواری و آمادگی آنها برای گسترش فعالیت شورا و ایفای نقش فعال تر در راستای وظایف خطیری که شورای همکاری به عنوان بخشی از قطب چپ جامعه فراروی خود قرار داده است، با جدیت پیگیری شود.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
۶ آوریل ۲۰۲۲ - ۱۷ فروردین ۱۴۰۱
امضاها: اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فداِئیان (اقلیت) و هسته اقلیت.
*************
پیام به مناسبت سال نو
در حالی به استقبال بهار طبیعت و آغاز سال جدید خورشیدی ۱۴۰۱ می رویم که همچون سالهای گذشته، فقر و فلاکت، تورم و بیکاری و تبعیض و سرکوب در ایران بیداد می کند.
نوروز که قرار است بهانه ای باشد برای نو نوار کردن خانه و خرید لباس تازه برای فرزندان، دیدار دوستان و آشنایان و فرصتی باشد برای شادکامی و پایکوبی، اما در زیر سایه سیاه حاکمیت رژیم استبدادی و سرمایه داری جمهوری اسلامی، به امری نادر تبدیل گشته اند.
رژیم با حاکم نمودن فقر و فلاکت و تباهی بر زندگی کارگران و زحمتکشان، آنها را از هستی ساقط نموده است و اندک بضاعتی برای استقبال از بهار شکوفان طبیعت برای آنها باقی نگذاشته است.
مدتهاست که مایحتاج اولیه زندگی به کالاهایی لوکس مبدل شده اند به طوریکه اکثریت تهیدستان شهر و روستا با سفره خالی، طبیعت زیبای بهاران را نظاره میکنند و با الهام از سرسختی طبیعت عزم خود را برای درهم شکستن زمستان سیاه حاکم بر زندگیشان صیقل میدهند.
در چنین شرایطی و در آستانه سال نو”شورای عالی کار” (مثلث سه جانبه ضد کارگری) حداقل دستمزد یک کارگر را چهار میلیون و ۱۷۹ هزار تومان در ماه تعیین کرده است که گویا با بن خواربار، حق مسکن و حق اولاد میتواند به بالای شش میلیون تومان هم برسد، اما این رقم هم شامل حال کارگران روز مزدی و کارگران شاغل در بخش خدمات نمی شود. این در حالیست که خود نهادهای رژیم خط فقر را حدود ده میلیون تومان ارزیابی کرده اند که با داده های اقتصادی واقعی و از جمله رقمی که شماری از تشکل های مستقل کارگری ایران اعلام کرده اند یعنی ۱۶ میلیون تومان فاصله زیادی دارد.
رژیم ادعا می کند که برای افزایش واقعی دستمزد کارگران و حقوق بگیران، بودجه کافی ندارد، اما هر سال موقع تدوین بودجه سال جدید، یادش نمی رود که بودجه سپاه و سایر نهادهای سرکوبگر نظامی، انتظامی و امنیتی را افزایش دهد و یا بر بودجه نهادهای ارتجاعی مذهبی بیفزاید، گوئی آنها با پایان سرمای سیاه زمستان و رجعت بهاران، شکست و انهدام قطعی خود را با تمامی ساز و برگ و جهل و جنایت شان احساس می کنند.
امروزه جوانه های فردا، در نبرد طبقاتی جامعه ما بیش از سالیان گذشته چهره نموده است و آنرا می شود در مبارزات اخیرکارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران و سایر زحمتکشان، در هر گوشه کشور دید، مبارزه ای پیگیر و شجاعانه برای معیشت و منزلت انسانی اردوی کار و رنج، مبارزه غرور انگیزی که از طریق تقویت همبستگی های متقابل و گسترش سازماندهی و تشکل یابی و بالا بردن رادیکالیسم این جنبش ها می توانند رژیم اسلام و سرمایه را به لبه پرتگاه هدایت کند.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست با گرامیداشت یاد و خاطره تمامی مبارزین راه آزادی و سوسیالیسم، فرا رسیدن سال جدید را به تمامی کارگران و زحمتکشان، زندانیان سیاسی و خانوده های شان و تمامی فعالین و مبارزین جنبش های اجتماعی جاری و همه مردمان در بند رژیم استبدادی و سرمایه داری جمهوری اسلامی، که این ایام را به طرق مختلف گرامی میدارند، شاد باش می گوید.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
اسفند ۱۴۰۰- مارس ۲۰۲۲
امضاها: اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فداِئیان (اقلیت) و هسته اقلیت.
*************
جنگ امپریالیستی و ضد بشری باید متوقف شود!
*************
اطلاعیه در مورد جنگ در اوکراین جنگ امپریالیستی و ضد بشری باید متوقف شود!
بعد از هفته ها جنگ لفظی، تهدیدها، هشدارها و دیدارهای سران دو بلوک امپریالیستی آمریکا و اروپا، امپریالیسم روسیه همراه با مانور های نظامی طرفین بر سر اوکراین و پس آن با به رسمیت شناختن جمهوری های لوهانسگ و دونتسک از طرف فدراسیون روسیه، بالاخره در روز پنجشنبه ۲۴ فوریه، روسیه تهاجم نظامی خود به اوکراین را از شمال، شرق و جنوب و از طریق هوا و زمین و دریا آغاز کرد.
تشدید بحران های موجود و تهاجم نظامی روسیه به اوکراین بار دیگر این حقیقت محض را نشان داد که جنگ ادامه سیاست به شکل دیگر است. سیاستی که اکنون خود را در شکل تهاجم روسیه به اوکراین نشان داده است، چیزی جز انعکاس همان سیاست قبلی نیست که اکنون با تغییر توازن قوا بین قدرت های امپریالیستی این بار در اوکراین به میدان جنگ این رقابت ها تبدیل شده است.
در واقع، چه ادعاهای ریاکارانه روسیه که گویا در دفاع از ساکنین “جمهوری های خلق لوهانسک و دونتسک” ارتش خود را به این مناطق گسیل گرده است و چه ادعاهای مزورانه امپریالیسم آمریکا، اتحادیه اروپا و ناتو که گویا در دفاع از حق حاکمیت اوکراین نیروهای نظامی و تسلیحات به کشورهای مرزی اوکرائین فرستاده اند، ذره ای از این حقیقت نمی کاهد که هدف هر دو بلوک امپریالیستی تقسیم و باز تقسیم مناطق نفوذ خود در شرایط جدید جهانی است.
واقعیت این است که نظم جهان دوقطبی بعد از جنگ جهانی دوم و شکل گیری جهان یک قطبی بعد از فروپاشی بلوک شرق به تاریخ سپرده شده است. عروج چین تا حد دومین قدرت اقتصادی جهان، عروج مجدد روسیه به عنوان دومین قدرت نظامی جهان، گسترش قدرت های سرمایه داری در اروپا، ژاپن و.. نشان از این واقعیت دارد که قطب های چند گانه سرمایه داری، سرتاسر جهان را به میدان کشمکش ها و جدال های خونین خود تبدیل کرده اند.
اوکراین با در اختیار داشتن منابع غنی و زمین های حاصل خیز که بخش قابل ملاحظه ای از غلات در جهان را تولید می کند و موقعیت سوق الجیشی سیاسی و نظامی اش، طعمه ای نیست که طرفین این جدال ویرانگر به آسانی در اختیار آن دیگری قرار دهد. اگر روسیه این هدف را دنبال می کند که با تصرف اوکراین و یا به قدرت رساندن رژیم دست نشانده و یا متحد خود، زمینه را برای برای مصالح و منافع بزرگ سرمایه داران و ناسیونالیسم تجاوزگر روس، برای تحمیل و تثبیت موقعیت خود به عنوان یک ابر قدرت بازیگر در معادلات جهان چند قطبی را میسر سازد، در مقابل بلوک آمریکا و اروپا و پیمان جنگی ناتو نیز با رساندن خود به مرزهای روسیه و با تحولات سال ۲۰۱۴ در اوکراین و تبدیل آن کشور به متحد خویش، هدف تضعیف و جذب روسیه در درون خود و اگر موفق نشدند تبدیل آن به یک قدرت درجه چندم اروپایی را مد نظر دارند، به این ترتیب آنها بلوک روسیه و چین را نیز تضعیف می نمایند. اگر تا دیروز خاورمیانه و آفریقا میدان نبرد و کشمکش های خونین قدرت های جهانی و منطقه ای بود، اکنون غرب می خواهد از طریق اوکراین با روسیه و در حوزه پاسیفیک با چین، نظم جدیدی را سازمان بدهد.
ثمره این کشمکش ها و جدال ها برای مردم جهان، برای کارگران و زحمتکشان، زنان و کودکان چیزی جز مرگ و میر و نابودی هستی و نیستی شان و آواره شدن میلیون ها انسان به همراه ندارد. همه این نتایج و خطرات را پیش از این در خاورمیانه و شمال آفریقا دیدیم و اکنون دست کم در اوکرائین شاهد آن هستیم.
در برابر این وضعیت، تنها با محکوم کردن این جنگ و افشای نیات سودجویانه بازیگران جنگ طلب و امپریالیستی آن، با به میدان آمدن بشریت مترقی و طبقه کارگر جهانی و شکل گیری اعتراضات گسترده می توان به این بربریت موجود پایان داد. در این میان طبقه کارگر روسیه و اوکراین بیش از همه مسئولیت و وظیفه دارند که نه تنها به گوشت دم توپ این جدال و کشمکش ارتجاعی تبدیل نگردند، بلکه نفرت و خشم خود را به سوی آنانی نشانه روند که جان میلیونها انسان را در میدان جنگ و تحریم به نابودی خواهند کشاند.
لذا،”شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست” خود را همراه و همگام با طبقه کارگر و مردم محروم کشورهای اوکراین و روسیه و هرگوشه جهان، علیه جنگ سرمایه داران و دولت هایشان می داند. ما طبقه کارگر و مردم آزادیخواه در سراسر جهان را برای دخالت در این بحران بین المللی فرا می خوانیم و ضروری است علیه سیاست های جنگی و توسعه طلبانه قدرت های امپریالیستی، برای ختم فوری جنگ، علیه دولت های جنگ طلب و نظام سرمایه داری به میدان بیائیم.
علیه جنگ سرمایه داران، علیه نظم سرمایه داری!
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم!
۲۸ فوریه ۲۰۲۲ - ۹ اسفند ۱۴۰۰
امضاها: اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فداِئیان (اقلیت) و هسته اقلیت.
*************
طبقه کارگر و حداقل دستمزد- سمینار دوم شورای همکاری در کلاب هاوس(تیزر)
*************
اعلامیه درباره تعیین حداقل دستمزد سال ۱۴۰۱
مبارزه برای افزایش دستمزدها، امری است حیاتی و تعطیل ناپذیر!
« شورای عالی کار» متشکل از نمایندگان دولت، کارفرماها و عناصر وابسته به نهادهای حکومتی در تشکل های فرمایشی و ضد کارگری دست ساز رژیم ، در دو ماهه پایانی هر سال بدون توجه به نیازها و مطالبات واقعی کارگران که درطول سال فریاد زده اند، رقمی را بر مبنای انچه که به صلاح حاکمیت و به نفع مافیای قدرت و سرمایه داران است و قبلا حد و اندازه آن تعیین شده است، بعنوان حداقل دستمزد سال پیش رو اعلام میکنند.
طبق تصمیم این ارگان ضد کارگری، تعیین این حداقل دستمزد بر مبنای نرخ تورم و سبد هزینۀ معیشت زندگی یک خانوار است. با محاسبۀ این دو عامل، سقف حداقل مزد ماهیانه کارگران حدود ۴.۵میلیون تومان در نظر گرفته شده است که اگر مبلغی همچون حق مسکن، بُن خوارو بار و پایۀ سنوات هم به آن اضافه شود نهایتا در حدود ۵ میلیون تومان در ماه میشود.این در شرایطی است که خط فقرواقعی بیشتراز ۱۲ میلیون می باشد، ولی شورای عالی کار وقیحانه نرخی را که چند برابر زیر خط فقر میدانی است بعنوان خط فقر اعلام کرده است.
نرخ تورم در سال جاری طبق گفته بانک مرکزی بین ۴۰ تا ۴۵ درصد در نوسان بوده است و برای سال آینده نرخ تورمی ۵۰ درصدی احتمال میرود که با افزایش ۶۰ درصدی قیمت مواد خوراکی در کنار هزینۀ سرسام آورمسکن، این حداقل دستمزد که کمتر از یک دوم خط فقر ۱۲ میلیون تومانی است قادر نخواهد بود که حتی نصف هزینه های زندگی یک خانواده سه نفره را پوشش دهد.
بر اساس اعلام وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تا سال گذشته ۲۶ میلیون نفر از جمعیت ۸۴ میلیونی کشور در فقر مطلق زندگی میکردند ،با توجه به خروج بیش ازدومیلیون نفر از بازار کار بواسطه شیوع مجدد کرونا ،برآورد میشود که جمعیت زیر فقر مطلق به ۳۰ الی ۳۵ میلیون نفر افزایش یابد.علاوه براین گفته می شود که نزدیک به ۷ میلیون کارگر فاقد بیمه های اجتماعی و درمانی می باشند..
اخیرامحسن حاجی بابایی رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی رژیم گفته است که حدود ۴۰میلیون نفر از جمعیت کشور نیاز به کمک فوری و آنی دارند.
با این حال افزایش دستمزد چندین برابر زیرخط فقر، که هرساله توسط “شورای عالی کار” تعیین و اعلام می شود، دربهترین حالت تنها شامل بخش محدودی ازکل شاغلین دربخش عمومی وخصوصی میشود. اکثریت عظیم کارگران کارگاه هائی که تعداد آنها نزدیک به یک میلیون است و صد ها هزارکارگر پاره وقت و زنان و کودکانی که به تولید خانگی محصولات فرعی وهزاران حاشیه نشین شهرها با دستمزد بسیار ناچیزمشغولند، ازشمولیت همین”قانون کار” ضد کارگری ،واز ، حداقل دستمزد ناچیزنیزخارج هستند.
رژیم سرمایه داری اسلامی با تمام اهرم های حقوقی، قانونی و انتظامی اش و با تمام قوایش تلاش دارد هزینۀ سنگین تورم و اقتصاد ورشکسته اش را از سفرۀ کارگران تامین کند تا سودآوری مافیای در قدرت و کارفرماهای دزد و فاسدش را همچنان محفوظ نگاه دارد.
اکنون که بسیاری از کارگران و زحمتکشان به اعتصاب، تظاهرات و اجتماعات اعتراضی مشغولند، بیش از هر زمانی به همبستگی و بسیج طبقاتی در صحنۀ نبرد نیاز هست. رژیم ضد انسانی جمهوری اسلامی ثابت کرده است که یار و غار سرمایه داران و دزدان است و برای حفظ سلطۀ این استثمارگران از هیچ جنایتی دریغ نخواهد کرد و تضمین کمترین مطالبۀ اقتصادی، فقط با سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و استقرار دولتی کارگری شورایی متحقق خواهد شد.
تشکلات دست نشانده و سرسپردۀ رژیم هم نه نمایندۀ کارگران بلکه کارچاق کن سرمایه داران و ابزارِ مهارِ جنبش انقلابی کارگران هستند. تا زمانیکه سرنوشت کار و زندگی کارگران بدست خود و نماینده های انتخابی شان رقم زده نشود ، در بر همین پاشنۀ جرم وجنایت سرمایه داری اسلامی خواهد چرخید.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست همراه با طبقه کارگر تا تحقق رفاه وحاکمیت کارگران بر سرنوشت خویش وسرنگونی حاکمیت سرمایه علیه جمهوری اسلامی و قوانین ضد کارگری اش مبارزه میکند.
مبارزه برای افزایش دستمزد یکی از اولیه ترین ومهمترین واساسی ترین مبارزه کارگران علیه سرمایه محسوب می شود و به هیچ وجه تعطیل بردارنبوده و نیست. ما ضمن حمایت ازحداقل دستمزد ماهانه پیشنهادی در بیانیۀ تشکلات مستقل کارگری و بازنشستگان و معلمان و … بر این نکته تاکید می کنیم که دستمزدها باید براساس ملزومات رفاه مکفی در زندگی کارگری تعیین شود وصلاحیت تشخیص این تناسب تنها و تنها به عهده تشکلهای مبارز و مستقل و سراسری کارگران است نه تشکلهای دست ساز حاکمیت سرمایهدار یا تشکلهای زرد.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی!
زنده باد آزادی! زنده باد سوسیالیسم!
۱۴ فوریه ۲۰۲۲ - ۲۵ بهمن ۱۴۰۰
اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
روز دوشنبه ۱۷ ژانویه، با خاموشی رفیق سعید سهرابی، جنبش کمونیستی ایران، یکی از رزمندگان شریف خود را در تبعید از دست داد. رفیق سعید یکی از مبارزین قدیمی و خوشنام و فعال جنبش چپ بود که فعالیت سیاسی اش را باسازمان چریکهای فدائی خلق ایران آغاز کرد، در انشعاب بزرگ درون این سازمان به صفوف سازمان چریکهای فدائی خلق ایران (اقلیت) پیوست و در پی تحولات بعدی دراین سازمان با هسته اقلیت همراه شد . سالها از گردانندگان اصلی تشکیلات هسته اقلیت، عضو "شورای استکهلم" و "شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست" بود. رفیقی که حضور همیشگی اش در اکسیونها و تظاهرات و میتینگهای حمایت و پشتیبانی از مبارزات مردم ایران، علیه اعدام شکنجه وزندان، در دفاع از جنبش نان و کار و آزادی و اداره شورایی در استکهلم، انرژی بخش بسیارانی از یارانش بود.
شورای همکاری نیروهای چپ وکمونیست ، فقدان این رفیق عزیز را به خانواده، لیلا، حمید و دخترانش مارال و طلایه و مهرنوش گرامی که تا آخرین روز همراه و یاور او در دورهی سخت بیماری بودند و به فعالین جنبش کمونیستی تسلیت میگوید. یاد وخاطره این رفیق صمیمی و فعال وپرشور جنبش ما همواره با ماخواهد بود
یاد و خاطره رفیق سعید سهرابی گرامی باد
۱۹ ژانویه ۲۰۲۲- ۲۹ دیماه ۱۴۰۰
اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
*************
بکتاش آبتین شاعر و فیلمساز را جمهوری اسلامی به زندان انداخت و کشت
بکتاش آبتین شاعر و فیلم ساز جسور و مبارز و عضو کانون نویسندگان جان باخت. اوهمراه با نویسندگان دیگررضا خندان (مهابادی)،کیوان باژن و آرش گنجی در زندان جمهوری اسلامی به کرونا مبتلا شده بود. بر اساس اطلاع رسانیهای کانون نویسندگان، بکتاش آذرماه در زندان درگیر کرونا شد اما زندانبانان مانع از انتقال او به بیمارستان شدند و تنها هنگامی که حال او وخیم شد او را به بیمارستان طالقانی برده و با غل و زنجیر به تخت بستند و پس از آنکه معالجات در آنجا موثر واقع نشد، به درخواست خانوادهاش به بیمارستان دیگری منتقل شده و پزشکان ناچار شدند او را در کمای مصنوعی قرار داده تا شاید حال او بهتر شود اما متاسفانه پس از چند روز بکتاش جان باخت.
خبر جان باختن آبتین با انزجار افکار عمومی و با واکنش زندانیان سیاسی بند ۸ زندان مواجه شد. آنها با سردادن شعار مرگ بر دیکتاتور دست به اعتراض زدند. آنان از سالنهای مختلف در محلی که بکتاش در آن زندانی بود، تجمع کرده و در حضور رئیس بند و مسئولین زندان علیه رژیم شعار دادند و آنها نیز مجبور به ترک سالن شدند.
بیتردید جمهوری اسلامی قاتل بکتاش آبتین است. جرم او و دیگر نویسندگان دفاع از آزادی و تلاش برای تحقق اهداف کانون نویسندگان یعنی «دفاع از آزادی اندیشه و بیان و قلم بدون هیچ حصر و استثنا» بوده است. شرایط سخت و قتلهای سیستماتیک در زندانهای جمهوری اسلامی و کشته شدن نویسندگان در این رژیم، نکته تازهای نیست در گذشته سعید سلطانپور، محمد مختاری، محمد جعفر پوینده و ... و امروز بکتاش آبتین شاعر و فیلم ساز جسور و آزادمنش نیز بر انبوه جانباختگان راهآزادی افزوده شده است. ما جان باختن بکتاش آبتین را به خانواده وی به کانون نویسندگان و همه آزادیخواهان تسلیت گفته و جمهرری اسلامی را مسئول قتل بکتاش آبتین میدانیم و خواستار آزادی دیگر نویسندگان و همه زندانیان سیاسی بوده و از تجمع زندانیان اوین در اعتراض به قتل آبتین حمایت میکنیم. شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست باور دارد که با همبستگی و همیاری فعالین و افراد همه نهادهای آزدیخواه و سوسیالیست و پیشروان جنبشهای اجتماعی و کنشگران جنبش نان و آزادی و اداره شورایی، میتوان دامنه اعتراضات از پايین را گسترش داده و شرایط برای بزیر کشیدن این رژیم ارتجاعی و برقراری آزادی و برابری را فراخ تر کرد.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیرویهای چپ و کمونیست
ژانویه ۲۰۲۲/ دی ماه ۱۴۰۰
امضاها: اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری -حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت ) و هسته اقلیت
**************
پیام تسلیت به مناسبت درگذشت رفیق مسعود دقیقى اصل
با کمال تاسف مطلع شدیم که روز۲۷ دسامبر۲۰۲۱ رفیق مسعود دقیقی اصل، یکی از فعالین سازمان اتحاد فدائیان کمونیست و رفیق فعال شوراى همکارى نیروهاى چپ و کمونیست، بعد از تحمل یک دوره بیماری در یکی از بیمارستان های شهر گوتنبرگ سوئد چشم از جهان فرو بست.
رفیق مسعود از دوران نوجوانی به صفوف سازمان چریکهای فدائی خلق ایران پیوست و در جریان انشعاب به سازمان اقلیت پیوست. وی بعد از مدتی فعالیت مخفی، دستگیر شد و زندان و شکنجه را تجربه کرد.
بعد از آزادی از زندان به مبارزه اش ادامه داد و پس از مدتی ناگزیر از کشور خارج شد. او متعاقبا به مبارزه خود در سازمان اتحاد فدائیان کمونیست ادامه داد و تا آخرین روزهاى زندگى اش از انجام وظائف انقلابی اش باز نماند. اما متاسفانه بیماری امانش نداد و با درگذشت نابهنگامش جنبش کارگری و کمونیستی ایران یکی دیگر از فعالین و یاران پیگیر و مبارز خود را از دست داد.
ما در گذشت رفیق مسعود دقیقی اصل را به خانواده و دوستان و همرزمان اش بویژه رفقاى اتحاد فداییان کمونیست از صمیم قلب تسلیت میگوئیم و خود را درغم و اندوه آنها شریک می دانیم.
یاد و خاطره رفیق مسعود، کارگر کمونیست وانقلابی گرامی باد!
۲۹ دسامبر ۲۰۲۱ برابر با ۸ دی ماه ۱۴۰۰
امضاها: اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت.
**************
اعلامیه شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
سرکوب و"طناب های بر گردن" رژیم جنایت و کشتار را نجات نمی دهد!
روز یکشنه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ جلادان رژیم ، چهار زندانی سیاسی (حیدر قربانی، عبدالخالق سالارزهی، نعیم شه بخش و هادی شهریاری) را که سالها در بند بودند به دار آویختند تا درماندگی خود را با سیاست ایجاد رعب و وحشت جبران کنند. سیاستی که بعد از روی کار آمدن رئیسی جلاد ده ها اعدامی در کارنامه وجهه اصلی و تنها راه بقای حاکمیت ننگین شان است. به این ترتیب یکشنبه سیاه و خونینی بر کارنامه رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی افزوده شد.
حیدر قربانی، زندانی سیاسی اهل شهرستان کامیاران، بامداد یکشنبه به اتهام «بغی» در زندان سنندج اعدام شد. پس از نزدیک به ۵ سال زندان و شکنجه و اعتراف گیریهای اجباری، بی آنکه فرصت آخرین وداع را با خانواده اش داشته باشد، شبانه بدار آویخته ومخفیانه دفن شد. آدمکشان اسلامی خانواده قربانی را به دروغ برای دیدار فراخواندند ، ولی به آنها خبر اعدام در صبحگاه ومحل دفن جسدش را دربهشت محمدی سنندج نشان دادند.
اعدام حیدر قربانی در شرایطی صورت گرفته است که او پس از یکسال بازداشت و شکنجه در سلول های انفرادی ، مجبور به تسلیم و اجرای سناریوی دستگاه امنیتی شده بود. این اعترافات در اسفند ماه ۹۵ از شبکه پرس تی وی انتشار یافت. کوتاه زمانی پس از آن، حیدر وهمراه بازداشتی او، همه ی اعترافات را اجباری و تحت شکنجه وکذب محض میخوانند. تلاشها برای لغو حکم اعدام حیدر گسترش مییابد. نامه ها وطومارها به مقامات حکومتی نوشته میشود، قول وقرارهایی مبنی بر دادرسی مجدد داده میشود، اما قاتلان که برای طنابهایشان بدنبال گردن میگردند، شبانه حیدر را به دار آویختند.
در مقابل این سبعیت وجنایت، علیرغم فشارها وتهدیدهای دستگاههای امنیتی رژیم ، مردم شهر کامیاران در مقابل خانه ی حیدر قربانی تجمع کرده همبستگی خودرا با خانواده قربانی و نفرت از وحشیگری رژیم را نشان دادند. همبستگی ای که یاد آور اعتصاب عمومی مردم در کردستان بعد از اعدام شوانه سید قادری، فرزاد کمانگرو همراهانش در کردستان بود. همچنین همبستگی ای که نشانه شکست رژیم اسلامی در ترساندن و به عقب راندن جنبش اجتماعی ومطالباتی مردمان ایران در سراسر کشور است. جنبشی که اینک با اعتصاب بزرگ معلمان در بیش از ۱۲۰ شهر کشور در هفته گذشته و با تظاهرات باشکوه فرهنگیان شیراز وشعار "زندانی سیاسی آزاد باید گردد، معلم زندانی آزاد باید گردد" گامی بزرگ برای پیوند جنبش های مطالباتی و سیاسی برداشته است. جنبشی که پس از سرکوب تحصن دوهفته ای کشاورزان ومردمان تشنه اصفهان ، بر بستر اعتصابات بزرگ هزاران کارگر پیمانی نفت و اعتصابات ،اعتراضات ، تظاهرات و اکسیونهای مستمر کارگران هفت تپه، فولاد، معادن و اعتراضات مستمر بازنشستگان و مالباختگان و کشاورزان و .. برخاسته است و میرود که در کنار جنبش های دادخواهی خانواده های خاوران، جنبش آبان و قربانیان جنایت های چهل واندی ساله ی حکومت اسلامیِ، طوفان گسترده وعظیمی را سامان دهد که تمام بنیانهای رژیم سرمایه داری اسلامی را نابود کند.
در همین حال در چند روز گذشته، شاهد دستگیری رسول بداغی و لیلا حسین زاده بوده ایم . از شرایط این دو فعال معلمان ودانشجویان خبری در دسترس نیست. بنا به گزارشات ، هردوی این بازداشت شده گان ، بشدت مورد ضرب وشتم وشکنجه قرار گرفته و احتمالا د ربند ۲۰۹ زندان اوین در همسایگی هیراد پیربداقی و نرگس محمدی زندانی و تحت بازجویی و شکنجه اند . و نیز چهل و هفت تن از زندانیان بند سیاسی زندان ارومیه هشتمین روز اعتصاب غذای خود را پشت سر گذاشتند. این زندانیان که روز یکشنبه ۲۱ آذرماه در اعتراض به دستور رئیس زندان مبنی بر انتقال ساکنین این بند به بند جدید بدون امکانات و فضای کافی اعتصاب غذا کرده بودند با انتشار یادداشتی مشترک اعلام کردهاند که تا زمان اعلام رسمی مسئولان زندان مبنی بر لغو انتقال به بند جدید به اعتصاب خود ادامه خواهند داد.
شورای همکاری نیروهای چپ وکمونیست، اعدام جنایت کارانه حیدر قربانی و سایر زندانیان سیاسی را بشدت محکوم میکند و از همه مردم ایران، از همه نیروهای انساندوست و آزادیخواه درخواست می کند که علیه این رژیم جنایتکار وماشین کشتار وجنایت دولت اسلامی به اعتراض برخیزند. نباید گذاشت صدای آزادیخواهی، حق طلبی ، مطالبه خواهی، عدالت وانسانیت خفه شود، نباید گذاشت که جنایتکاران بهترین فرزندان این کشور را به جرم مقابله با جنایت وغارت وتبعیض وستم به زندان وشکنجه ودار بسپارند، نباید صدای زندانیان محبوس در ارومیه، صدای سپیده ولیلا ورسول وهیراد واسماعیل وسایر زندانیان خاموش شود، باید صدای رسای این زندانیان ، صدای رسای آزادی ،برابری ،انسانیت ورهایی از حکومت دارو داغ وشکنجه باشیم. ما همه ی انسانهای مسئول ، آگاه ، مبارز و آزادیخواه را به اقدامات گسترده در هر جای جهان وبه هر گونه که میسر وموثر است برای اعتراض به سرکوب وزندان واعدام فرامیخوانیم.
زندانی سیاسی، آزاد باید گردد!
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم!
دوشنبه ۲۹ آذر ماه ۱۴۰۰ - ٢٠ دسامبر ۲۰۲۱
امضاها: اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت.
**************
اطلاعیه شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
از اعتصاب و اعتراضات سراسری معلمان پیگیرانه حمایت کنیم!
اعتصاب و اعتراضات سراسری معلمان طی روزهای ۲۰ و ۲۱ آذر ۱۴۰۰، بار دیگر جلوه ای از همبستگی، همدلی و پیگیری مطالباتی معلمان را به نمایش گذاشت. اعتصاب سراسری معلمان که شورای هماهنگی کانون های صنفی فرهنگیان فراخوان آن را داده بود، به طور همزمان در ۱۱۰ شهر برگزار شد. اعتصاب و اعتراضاتی که در روز دوشنبه ۲۲ آذر نیز هرچه باشکوهتر ادامه یافت و در مقیاس سراسری در بسیاری از شهرهای ایران در مقابل اداره آموزش و پرورش و در تهران مقابل مجلس ارتجاع اسلامی صورت گرفت.
اجرای طرح رتبه بندی شاغلان به صورت کامل (هشتاد درصد حقوق هیئت علمی) و همسان سازی بر پایه حداقل ۱۳ میلیون تومان برای بازنشستگان، از جمله اصلی ترین مطالبات معلمان است که تشکل های معلمان از مدت ها پیش برای تحقق آن به اعتصاب و اعتراض سراسری روی آورده اند. امنیت شغلی برای معلمان پیش دبستانی، آموزش یاران نهضت سوادآموزی، معلمان خرید خدمات آموزشی و معلمان شاغل در بخش خصوصی، توقف خصوی سازی، تاکید بر حق تحصیل رایگان، آموزش با کیفیت، پایان دادن به پرونده سازی های امنیتی علیه معلمان، بازگشت به کار معلمان اخراجی و همچنین آزادی معلمان دستگیر شده از جمله دیگر مطالبات معلمان است که اجرا و تحقق این خواست ها در هر اعتصاب و اعتراض سراسری معلمان به گوش می رسد.
ویژگی های این دوره از اعتصابات معلمان، همانا تداوم اعتصاب، گستردگی حضور معلمان در اعتصاب و سراسری بودن اعتراضات آنان در شهرهای مختلف کشور است. به رغم بگیر و ببندها، از جمله بازداشت اخیر رسول بداقی و ایجاد موانع و تضییقات سرکوبگرانه ای که هر بار طی روزهای پیش و پس از برگزاری اعتراضات سراسری معلمان بر آنان اعمال می شود، اعتصاب و اعتراضات سراسری آنان در روزهای اخیر باز هم بسیار گسترده تر، پرشکوتر و رادیکال تر از اعتصابات و اعتراضات پیشین برگزار شد. در واقع، تداوم اعتصاب، گستردگی و افزایش حضور چشمگیر معلمان در اعتصابات و اعتراضات سراسری آنان، بیانگر این حقیقت است که سرکوب، تهدید، بازداشت و پرونده سازی های امنیتی، تاثیر و کارایی خود را از دست داده و جنبش اعتراضی معلمان همراه با دیگر جنبش های اجتماعی به تاسی از شرایط موجود در جامعه و به فراخور تعمیق و تشدید بحران های حاکم بر جمهوری اسلامی، چه به لحاظ کمی و چه به لحاظ کیفی به درجه بالاتری از اعتصاب و اعتراضات خیابانی ارتقاء یافته اند.
همراهی دانش آموزان با معلمان اعتصابی، حضور گسترده و چشمگیر معلمان زن در اعتصابات کنونی، پشتیبانی و ورود توده های غیر معلم به صفوف اعتراضی معلمان و نیز افزایش وزن سیاسی اعتراضات و اعتصابات اخیر معلمان، از جمله ویژگی های برجسته اعتصابات سراسری آنان در روزهای ۲۰، ۲۱ و ۲۲ آذر بوده است. ویژگی بسیار ارزنده ای که باید بدان توجه نمود و پیگیرانه در مسیر گسترش و تعمیق آن نیرو گذاشت. اگرچه اعتصابات سراسری معلمان، مجلس ارتجاع اسلامی را وادار به تصویب طرح رتبه بندی معلمان، آنهم به صورت نیم بند کرد، اما این ترفند جمهوری اسلامی که با هدف ایجاد شکاف در صفوف مبارزاتی معلمان و همچنین ایجاد تردید در ادامه اعتصابات و اعتراضات سراسری آنان بود، با موضع گیری سریع و به موقع کانون صنفی معلمان در نطفه خفه شد.
محمد حبیبی، سخنگوی کانون صنفی معلمان، روز چهارشنبه ۲۴ آذر، در واکنش به تصویب نیم بند طرح رتبه بندی گفت: "آنچه که امروز در مجلس تصویب شد یک سرهم بندی بود، نه طرح رتبه بندی. این طرح مورد تایید معلمان و تشکل های صنفی فرهنگیان نیست و تجمعات سراسری معلمان تا رسیدن به مطالبه مطلوب ادامه خواهد داشت". روشن است، با تصویب نیم بند طرح رتبه بندی و بودجه ناچیزی که برای اجرای آن لحاظ شده است، تغییر چندانی در وضعیت معیشتی معلمان رخ نخواهد داد و اکثریت مطلق معلمان همچنان در فقر معیشتی باقی خواهند ماند. علاوه بر این، دولت هم آب پاکی را بر سر این مصوبه مجلس ریخت و اعلام کرد که اساسا هیچگونه بودجه ای برای اجرای همین مصوبه "سرهم بندی" شده مجلس ندارد. در چنین وضعیتی، فرهنگیان کشور برای تحقق مطالبات بر حق خود راهی بجز تشدید مبارزه و تداوم بخشیدن به اعتصابات سراسری خود ندارند.
به رغم پیشرفت های غیر قابل انکاری که جنبش اعتراضی معلمان تاکنون داشته است، اما هنوز این جنبش از حمایت عملی توده های مردم ایران و دیگر جنبش های اجتماعی بخصوص جنبش کارگری برخوردار نیست. پوشیده نیست، تحقق مطالبات معلمان تاثیرات مستقیمی در بالا رفتن امنیت شغلی آنان، پرهیز از چند شغلی، ایجاد آرامش و داشتن فراقت بیشتر برای ارتقاء علمی خود و ارتقاء سطح آموزش و پرورش دانش آموزان خواهد بود. لذا، ارتقاء سطح معیشتی معلمان، امنیت شغلی و نیز تحقق مطالبات آنان با سرنوشت آتی دانش آموزان، اولیاء آنان و به طریق اولی با ارتقاء آموزش و فرهنگ کل جامعه مرتبط است. حال با توجه به مجموعه شرایط موجود، آنگونه که سخنگوی کانون صنفی معلمان گفته است، آنان تا تحقق مطالباتشان، راهی بجز پیشبرد اعتصاب و اعتراضات سراسری ندارند.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست، دفاع از مطالبات معلمان را وظیفه خود و همه نیروهای آگاه و مترقی جامعه می داند و بر این باور است که حمایت و همبستگی دیگر جنبش های اجتماعی، بخصوص جنبش کارگری، و همچنین همراهی و همدلی دانش آموزان و اولیاء آنان با مطالبات فرهنگیان، تکیه گاه موثری برای پیشبرد اعتراضات و اعتصابات سراسری معلمان خواهد بود.
گسترده باد اتحاد و همبستگی معلمان
معلم، کارگر، دانشجو! اتحاد اتحاد!
زندانی سیاسی بی قید و بی وثیقه آزاد باید گردد
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
۲۶ آذر ماه ۱۴۰۰ برابر با ۱۷ دسامبر ۲۰۲۱
امضاها: اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت