بیانیهی اعتراضی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
در محکومیت بازداشت غیرقانونی نمایندگان صنفی
روز سهشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، در نخستین روز برگزاری مجمع فوقالعاده شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در شهرضا، نیروهای امنیتی با یورش به محل برگزاری این مجمع، ۱۸ تن از نمایندگان و فعالان صنفی فرهنگیان را بازداشت کردند.
این اقدام سرکوبگرانه در حالی صورت گرفت که مجمع مزبور صرفاً با هدف اصلاح اساسنامه و بحث در حوزهی صنفی معلمان کشور برگزار میشد.
بازداشت چندینساعتهی نمایندگان صنفی، ضبط وسایل شخصی و ادامهی بازداشت مسعود فرهیخته که پیشتر نیز به حکم ناعادلانه سه سال و شش ماه و یکروز زندان محکوم شده بود، نقض آشکار حقوق بنیادین شهروندی و اصل بدیهی فعالیت صنفی مستقل است.
هر چند که طبق گزارشها، سایر بازداشتشدگان پس از حدود ۸ ساعت بازجویی آزاد شدند، اما آزادی آنان چیزی از غیرقانونی بودن اصل این اقدام نمیکاهد.
شورای هماهنگی این اقدام غیرقانونی را به شدت محکوم کرده و اعلام میدارد:
۱. یورش به مجمع صنفی فرهنگیان حمله به حق تشکلیابی مستقل است؛ حقی که در قانون اساسی و منشورهای بینالمللی صراحتاً به رسمیت شناخته شده است.
۲. بازداشت نمایندگان صنفی نهتنها مسئلهی شخصی آنان نیست، بلکه تعرضی مستقیم به کرامت و حقوق میلیونها معلم و بازنشستهای است که این نمایندگان، صدای آنان هستند.
۳. ادامهی بازداشت مسعود فرهیخته و تهدید به اجرای حکم ناعادلانهی او، تلاشی آشکار برای ایجاد رعب و خاموش کردن صدای حقخواهی است.
ما تأکید میکنیم:
- تمامی فعالان صنفی باید امکان فعالیت آزادانه و بیدغدغه داشته باشند.
- وسایل شخصی و الکترونیکی ضبطشده باید فوری و بدون شرط بازگردانده شوند.
- فشار و پیگرد فعالان صنفی باید متوقف شود.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با صدای بلند اعلام میکند که سرکوب، تهدید و زندان هرگز نمیتواند ارادهی معلمان برای دستیابی به حقوق انسانی، شغلی و اجتماعیشان را درهم بشکند. راه ما روشن است: اتحاد، ایستادگی و پافشاری بر حق تشکلیابی مستقل و آزادی فعالیت صنفی.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۲۶ شهریور ۱۴۰۴
اسامی بازداشتشدگان:
۱. عبداله رضایی
۲. محمد حبیبی
۳. آرام محمدی
۴. حمید رحمتی
۵. منوچهر آقابیگی
۶. رسول بداقی
۷. محمود صدیقی پور
۸. علی صفری
۹. خانعزیز اسماعیلی
۱۰. اصغر حاجب
۱۱. محمدحسن مصدقیان
۱۲. اسماعیل فرهنگمنش
۱۳. شکرالله احمدی
۱۴. ایرج رهنما
۱۵. عبدالرضا امانیفر
۱۶. فرامرز خداشناس
۱۷. مسعود فرهیخته
۱۸.علی فلاح
***************
بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
به مناسبت سالگرد جانباختن ژینا (مهسا) امینی و جنبش «زن، زندگی، آزادی»
سه سال پیش، با جانباختن ژینا (مهسا) امینی در بازداشتگاه گشت ارشاد، جامعه ایران تکان خورد و آنچه تا دیروز به نام قانون و نظم بر زندگی مردم تحمیل میشد، فرو ریخت و جنبشی نو زاده شد. جنبشی که با شعار زن، زندگی، آزادی گفتمان رسمی حاکم را به چالش کشید و نشان داد که زندگی در ستم و تبعیض را نمیتوان عادیسازی کرد.
زنان، که از ابتدای انقلاب برای خلق فضاهای آزادتر سرکوب شده بودند، این بار با شجاعت پیشگام شدند.
آنها با شعار زن، زندگی، آزادی عاملیت خود را باز یافتند و به نیرویی بدل شدند که فضای فکری و عملی جامعه را دگرگون کرد.
این جنبش که بی تاثیر از جنبش های پیش از خود نبود با گشودن راهی نو، امکان رهایی را نه تنها برای زنان، بلکه برای همهی فرودستان، کارگران، معلمان و بازنشستگان فراهم آورد.
در چنین شرایطی، حاکمان که زوال مشروعیت خود را میدیدند، ماشین سرکوب، زندان، کور سازی و اعدام را به کار انداختند اما واقعیت این است که جنبش ژینا به درون زندگی روزمره مردم راه یافته بود و به همین دلیل زنده ماند، به گونه ای که امروز در انتخاب سبک زندگی، در اندیشه و در کنشهای کوچک و بزرگ جامعه، ردپای آن به روشنی دیده میشود.
جنبش ژینا با شعار «زن، زندگی، آزادی» تنها یک اعتراض خیابانی نبود، بلکه نقطهی عطفی در تاریخ معاصر ایران شد. این جنبش توانست حذف شدگان و حاشیه نشینان را به متن بازگرداند و صدایی تازه و جهانی بیافریند؛ صدایی که مرزهای جغرافیایی را درنوردید و به الهامبخش دیگر جنبشها بدل شد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، با گرامیداشت یاد و نام ژینا (مهسا) امینی و همهی جانباختگان این جنبش، تأکید میکند که:
همواره در کنار مردم و بهویژه زنان و جوانان ایستاده است و خواست آزادی، برابری و کرامت انسانی را صدای خود میداند.
ما بر این باوریم که جنبش ژینا همچنان زنده است و آیندهای آزاد و برابر تنها با همبستگی جمعی و مقاومت مدنی ممکن خواهد شد.
ما همانند دیگر بخشهای جامعه، بر سر این پیمان ایستادهایم:
زن، زندگی، آزادی ـ صدای امروز و فردای ماست.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۲۵ شهریور ۱۴۰۴
***************
بیانیه در محکومیت حکم اعدام شریفه محمدی؛ توقف اعدام و سرکوب
در آستانه سالروز قتل حکومتی ژینا و سالگرد جنبش باشکوه «ژن، ژیان، ئازادی»، حاکمیت با شیوههای گوناگون در پی انتقامگیری از دلسوزترین افراد و گروههای جامعه است. تأیید دوباره حکم اعدام شریفه محمدی، فعال کارگری و مدافع حقوق زنان، یکی از بیرحمانهترین جلوههای این انتقامگیری کور و بیسرانجام است.
این حکم علیه زنی دلسوز و فعالی متعهد در شرایطی از سوی دیوان عالی کشور تأیید شده که روند قانونی و حقوقی پرونده ایشان بهدرستی طی نشده است. «قاضی پدر» با لجاجت و بدون رعایت اصول دادرسی عادلانه، حکم اعدام صادر کرد و «قاضی پسر» نیز در همان مسیر سیاسی و غیرقضایی، حکم پیشین را تأیید و نام تمام این نمایش را «اعاده دادرسی» گذاشتهاند. آنچه در این روند غایب بوده است، «داد»، «دادوری» و دادرسی عادلانه است.
تأیید حکم اعدام شریفه محمدی بار دیگر فقدان استقلال قوهی قضاییه و نبود عدالت در این دستگاه را عریان میسازد و نشان میدهد که این حکم نه صرفاً محصول التزام به قوانین ناقص و متناقض جمهوری اسلامی، بلکه ادامهی سیاستهای سرکوبگرانه و بازتاب مستقیم نگرش سیاسی-امنیتی حکومت نسبت به هرگونه فعالیت مدنی است.
صدور حکم نا انسانی اعدام شریفه محمدی را باید در چارچوب سیاست سرکوب گستردهتری دید که رژیم در آستانهی سالگرد خیزش ژینا به آن دامن زده است: احکام خردگریز و غیر انسانی اخراج و زندان علیه معلمان در کوردستان و کرج، احضار گستردهی بازنشستگان در گیلان، تسریع در اجرای احکام اعدام در زندانها، افزایش فشار بر زندانیان، بازداشت بیرویهی افراد با متهم نمودن آنان به همکاری با اسرائیل و وخیمتر کردن وضعیت زندانها، همگی بخشی از این هجمه علیه جامعه است. با اینهمه، زنان* امروز در صف نخست مقاومت برای زندگی آزاد و عادلانه ایستادهاند. صدور دستهجمعی احکام اعدام برای زنانی چون شریفه محمدی، پخشان عزیزی و وریشه مرادی نهتنها ارادهی زنان* و مردان این سرزمین را در مسیر آزادی و عدالت متزلزل نخواهد کرد، بلکه عزم آنان را استوارتر میسازد.
شریفه محمدی، بهعنوان زنی بااراده، دلسوز و متعهد، الهامبخش هزاران زن و مرد جوانی است که به تباهی و سیاهی تن ندادهاند و برای آبادانی، رفاه، شادی و عدالت مبارزه میکنند. او را آزاد کنید؛ شریفه یکی از نمادهای خواست جمعی و سراسری مردم این سرزمین برای زندگی انسانیتر و اخلاقیتر است. حکم اعدام او توهینی آشکار به این اراده جمعی است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران قاطعانه اعتراض خود را به این حکم ظالمانه اعلام کرده و خواستار لغو فوری حکم اعدام شریفه محمدی، پخشان عزیزی، و وریشه مرادی و تمامی دیگر زندانیان سیاسی و غیرسیاسی است. این شورا تأکید میکند که اعدام، در هر شرایطی و علیه هر انسانی، چه زندانی سیاسی و چه غیرسیاسی، عملی ضدانسانی و غیرقابل توجیه است. این شورا با اعلام همبستگی کامل با همهی مبارزانی که برای آزادی و آبادانی این سرزمین تلاش میکنند، یادآوری می کند که قدرت حاکم با ارعاب و انتقام کور قادر نخواهد بود ارادهی میلیونها زن* و مرد آزادیخواه را درهم بشکند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
۱۸ شهریور ماه ۱۴۰۴
***************
بیانیە در خصوص حادثه آتشسوزی آبیدر سنندج و جان باختن ٣ فعال زیستمحیطی
تصور زندگی بدون اتکا بە طبیعت حتی برای لحظەای هم ممکن نیست. در واقع بشر هرآنچە برای حیات و توسعە لازم دارد ( هوا، آب، غذا، چوب، معدن و...) از سفرە طبیعت بر میدارد. طی میلیونها سال، زمین سخاوتمندانە از بشر میزبانی کردە و بشر هم چون خود را بخشی از طبیعت دانستە با اقداماتی نظیر: کاشت درخت، همزیستی با سایر جاندارن، پرهیز از تخریب و مصرف بیرویە و... از آن محافظت نمودە است. اما با شروع انقلاب صنعتی و رشد فزایندە جمعیت جهان این چرخە تعامل بە هم خوردە و بشر هموارە در حال هجوم و دستدرازی بە طبیعت بودە است. گرچە بهرەکشی از زمین و تخریب آن در سایە شوم نظام سرمایەداری و حاکمیت منطق سود و سرمایە، بە رویەای کموبیش رایج در جهان تبدیل شدە است ولی این رویە نامیمون در کشور ما بە شیوەای زشتتر و بیرحمانەتر در جریان است. بیبرنامەگی و ناکارآمدی دولتهای پیدرپی در مدیریت منابع و زیستگاەها، استیلای افراد و نهادهای حاکمیتی فاسد بر روند مدیریت و بهرەبرداری از معادن و منابع آب، قرار نگرفتن محیطزیست در اولویت برنامەهای حاکمیت، کشاورزی غیرعلمی، عدم فرهنگسازی در زمینە محافظت از محیطزیست، بیتوجهی بە استانداردهای جهانی در زمینە مصرف آب، تصرف کوهها، جنگلها، مراتع، رودخانەها و سواحل توسط افراد سودجو و باندهای متصل بە قدرت و ... ایران را با بحرانهای زیست محیطی همچون فرونشست زمین، گرمای مستمر و غیرقابل تحمل، کاهش جمعیت و تنوع گیاهی و جانوری، کمبود شدید و بیسابقە آب و... مواجە کردە است.
در کشوری با این وضعیت و داشتن آب و هوای نیمە خشک کە در برخی از مناطق آن نە آبی وجود دارد و نە غذایی تولید میشود، کوهها و جنگلهای زاگرس بە عنوان یک اکوسیستم وسیع و یک ذخیرەگاە حیاتی کە هموارە بخش عظیمی از نیاز کشور بە هوای پاک، غذا، آب و... را تامین کردە و میکند موهبت بسیار بزرگی است. ولی متاسفانە زاگرس در اثر مداخلات ویرانگر و دستدرازی باندهای ثروت و قدرت و نهادهای دولتی در معرض نابودی است. برخی از جانواران این منطقە منقرض شدە و یا در معرض تهدید جدی هستند، گرمای بیسابقە هر روز رکورد جدیدی میشکند، زیباییهای زاگرس و دلفریبیاش رو بە پژمردگی میرود، مساحت جنگلهایش هر روز کمتر میشود، برخی شهرهای حوزە زاگرس از آذربایجان و کوردستان (کردستان) گرفتە تا کرمانشاە، ایلام، خوزستان و چهارمحال و بختیاری کە خود از سرشاخەهای حوزەهای آبریز کشور بودند اینک با تنش آبی بیسابقە مواجەاند و...
اگر هم هنوز اندک رمق و رونقی برای زندگی در زاگرس و سایر مناطق کشور ماندە است فقط بە لطف "خاصیت خودبازسازی طبیعت" و همچنین "همت و دلسوزی مردم و فعالان محیط زیست" است و گرنە چپاولگران منابع طبیعی نە تنها بودجە و برنامەای برای احیاء و نگهداری جنگلها، مراتع، رودخانەها و ... ندارند بلکە از تدارک اندک تجهیزات اولیە برای مهار آتشهایی کە هر سالە بخش عظیمی از جنگلها و مراتع را خاکستر میکند، سر باز میزنند. در سایە تداوم این دست سیاستهای منفعتپرستانە و غارتگرانە است کە برای نجات طبیعت هیچ هزینەای نمیشود و وقتی آتشسوزیهای سریالی کە هر سالە در اقصینقاط کشور و بە شیوە معنیدارتری در زاگرس و کوردستان (کردستان) تکرار میشود، هر بار جان عدەای از شریفترین انسانهای روزگار را کە خود سرشار از عشق بە زمین و زندگی هستند قربانی میکند. در ٢ مرداد ١٤٠٤ هم وقتی آتش بە جان کوە آبیدر سنندج افتاد، عدم حضور بەموقع افراد و نهادهای مسئول و فقدان تجهیزات مدرن اطفاء حریق، فعالان محیطزیست و جوانان شهر را ناچار کرد کە خود بە پیکار آتش بروند، کە متاسفانە در این حادثە ٣ نفر از فعالان زیست محیطی سنندج بە نامهای حمید مرادی، چیاکو یوسفینژاد و خبات امینی شهید شدند و بە شهدای سبز کوردستان پیوستند. چندین نفر هم مصدوم شدند کە هنوز ٢ نفر بە نامهای مصطفی هژبری و محسن حسینپناهی در بخش icu بیمارستان کوثر بستری هستند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن عرض تسلیت بە خانوادە شهیدان مرادی، یوسفینژاد و امینی و آرزوی شفای عاجل و کامل برای مصدومان این حادثە تلخ، همدلی و همراهی خود را با مردم سنندج و کوردستان (کردستان) اعلام میدارد و بە جوانان پاک و دلیری کە سخاوتمندانە برای نجات ژینگە (محیط زیست) فداکاری میکنند افتخار میکند. همچنین این شورا بە همە افراد، شرکتها و نهادهای حاکمیتی مسئول یا بهرەبردار هشدار میدهد کە نسبت بە مسئولیتهای خود در برابر مردم و محیطزیست پایبند باشند و بدانند کە دیگر نە طبیعت تاب این حجم از غارتگری و ویرانگری را دارد و نە مردمان این جغرافیا تحمل این اندازە از شقاوت، سودجویی و بیمسئولیتی را.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
***************
بیانیه شورای هماهنگی در محکومیت تداوم سرکوب معلمان
و احکام صادر شده برای فعالان صنفی استان کرمان
در حالی که کشور هنوز از پیامدهای آتشبس شکننده پس از جنگ دوازدهروزه در امان نیست، و بحرانهای مداوم معیشت، کمآبی، و قطع مکرر برق و آب، که نشان از ناکارآمدی سیستماتیک نهادهای تصمیمگیرنده قدرت مستقر است، زندگی روزمره میلیونها ایرانی را مختل کرده؛ حاکمیت بنا بر نوع حکمرانی خود، راهحل را نه در تدبیر و عقلانیت، بلکه در سرکوب و بازداشت و صدور احکام زندان جستوجو میکند.
بهجای مقابله با بحرانهای انباشت شده اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و انتخاب راهکاری عقلانی و دموکراتیک بر مبنای خواست مردمان ستمدیده جهت حل بحران های عظیم برساخته و ممانعت از جنگ ویرانگر، در هفتههای اخیر شاهد موج تازهای از احضار ها و بازداشتهای سیاسی، عقیدتی، صنفی و مدنی بودهایم ،مسیر غیر دموکراتیکی که گویا هیچ ارادهای برای بازنگری و ارجاع به خواست مردم در آن وجود ندارد.
در چند روز اخیر، هشت نفر از معلمان بازنشسته و فعالان صنفی استان کرمان با احکام ناعادلانه زندان روبهرو شدند. این احکام تنها بهدلیل مطالبهگری صنفی، دفاع از حقوق معلمان، و پیگیری مطالبات آموزشی کودکان این سرزمین صادر شدهاند.
بر اساس کیفرخواست صادرشده از سوی دادگاه انقلاب کرمان و به استناد گزارش سازمان اطلاعات سپاه
مجید نادری -
حسین رشیدی زرندی و محمدرضا بهزادپور
هرکدام به یک سال حبس قابل اجرا و
فاطمه یزدانی -
میترا نیکپور -
زهرا عزیز -
لیلا افشار و شهناز رضایی شریف آبادی
هر یک به شش ماه حبس قابل اجرا محکوم شدهاند.
در این گزارش، تجمعات صنفی و مسالمتآمیز این همکاران، "غیرقانونی" توصیف شده، بیآنکه پاسخ دهند اساساً مردم ایران چگونه میتوانند نسبت به وضعیت بحرانی کنونی اعتراض کنند، بیآنکه با برخورد امنیتی، بازداشت یا صدور احکام قضایی روبهرو شوند.
علاوه بر این، هفته گذشته فروغ خسروی، معلم مقطع ابتدایی در شهرستان بهبهان بازداشت شده و تاکنون اطلاعی از دلایل بازداشت و محل نگهداری او به خانوادهاش داده نشده است.
علیرضا مرداسی معلم اهوازی نیز که نزدیک به دو سال است در بازداشت موقت به سر می برد ، بدون برخورداری از یک دادگاه عادلانه و شفاف و دسترسی به وکیل مستقل به اعدام محکوم شده است.
عبدالله مومنی، معلم و زندانی سیاسی سابق نیز طی روزهای اخیر با پروندهای جدید به دادسرا احضار شده و به نظر میرسد باید در انتظار صدور حکمی تازه برای او باشیم.
توران سلیمانی از دیگر فعالان صنفی استان خوزستان است که در ماههای گذشته به خاطر فعالیتهای صنفی به دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان شوش احضار شده بود و اخیرا با حکمی ناعادلانه به پرداخت جزای نقدی محکوم شده است.
در کنار این موارد، نامهای آشنای بسیاری همچنان بهدلیل فعالیتهای صنفی یا سیاسی در زندان بهسر میبرند:
هاشم خواستار،
جواد لعلمحمدی،
اصغر امیرزادگان، محمد حسن پوره،
ابوالفضل خوران،
ناهید شیربیشه،
حسین واحدی،
فاطمه سپهری،
محمد حسین سپهری و مان جلالی نژاد
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، بار دیگر به حاکمیت هشدار میدهد:
تداوم روند سرکوب، پروندهسازی، و صدور احکام قضایی علیه معلمان و فعالان صنفی/مدنی نهتنها ما را از مسیر مطالبهگری بازنخواهد داشت، بلکه بر عزم ما برای پیگیری راههای مسالمتآمیز و مقاومت مدنی خواهد افزود.
ما این احکام را نشانهی شکست سیاست سرکوب و تأییدی بر حقانیت مسیر مطالبهگری و دادخواهی خود میدانیم.
شورای هماهنگی خواهان لغو فوری احکام ناعادلانه صادرشده برای فعالان صنفی کرمان، توقف احضارها و بازداشتهای غیرقانونی دیگر معلمان، و آزادی بیقید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله معلمان زندانی است.
و از تمام نهادها، انجمنها و فعالان حقوق بشر در داخل و خارج از کشور میخواهیم که همصدا با ما، نسبت به تداوم سرکوب فعالان جنبشهای مطالبهگر اجتماعی معلمان، بازنشستگان، دانشجویان و زنان اعتراض کنند.
تجربه جهانی نشان داده که در چنین بزنگاههای خطرناکی که همه ما را دلنگران وضعیت بحرانی حاکم بر کشور و مردمانش کرده است، آنچه میتواند نجاتبخش باشد، همبستگی اجتماعی و بازآفرینی قدرت جمعی است.
***************
فراخوان شورای هماهنگی برای شرکت در کارزار حمایت از زندانیان
پس از حملات موشکی اخیر و آسیبهای جدی به زندان اوین، صدها زندانی، ازجمله زندانیان
سیاسی، مدنی، صنفی، زنان و بیماران خاص، با شرایطی تحقیرآمیز و ناایمن به زندانهای
تهران بزرگ، شهرری و ورامین منتقلشدهاند. گزارشهای میدانی از قطع آب و برق،
نبود خدمات درمانی، برخورد خشونتآمیز، زنجیر کردن زندانیان و انتقال آنها در
میان آوار و اجساد، تصویری تکاندهنده از نقض شدید کرامت انسانی ارائه میدهد.
(ناگفته نماند که بسیاری از زندانهای کشور، وضعیتی مشابه دارند و زندانیان از
حداقل استانداردها محروماند)
در این میان، زمزمههایی از تغییر کاربری اوین به مراکز تجاری، مسکونی یا تفریحی شنیده میشود؛ تلاشی
خطرناک برای پاک کردن حافظهی جمعی و محو نماد دههها مقاومت و مبارزه مدنی مردم ایران.
ما امضاکنندگان این کارزار، با هر نگاه و گرایش، خواهان اقدامات فوری زیر هستیم
۱. توقف هرگونه تصمیمگیری برای تغییر کاربری زندان اوین.
٢. انتقال زندانیان به محلهای ایمن، بهداشتی و متناسب با وضعیت آنها، ضمن رعایت اصل تفکیک زندانیان مطابق آییننامهی سازمان زندانها.
٣. تشکیل هیأتی مستقل برای بررسی وقایع روز حمله و نحوهی انتقال زندانیان.
۴. تضمین حقوق اولیهی زندانیان، ازجمله دسترسی به درمان، وکیل و تماس با خانواده برای همهی زندانیان در همهی شهرها و استانها.
۵. آزادی همهی زندانیانی که به دلیل کهولت سن یا بیماریهای خاص، بهواسطهی قانون و به دلیل عدم تحمل کیفر باید آزاد شوند.
٦. آزادی بیقیدوشرط همهی زندانیان صنفی، سیاسی و مدنی که بدون ارتکاب هرگونه رفتار بزهکارانهای، صرفاً به جرم تلاش برای عدالت، آزادی وزندگی شرافتمندانه برای همهی شهروندان، مورد غضب و تنگنظری مسئولان قضایی و امنیتی قرارگرفتهاند و شایسته نیست که در چنین وضعیتی، سلامت و وجودشان در معرض تهدید قرار بگیرد.
لینک ورود:
اینجا کلیک کنید.
***************
اطلاعیه شورای هماهنگی
در محکومیت برخوردهای غیرانسانی با کودکان افغانستانی
محمد حبیبی/ سخنگوی شورای هماهنگی
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با نگرانی عمیق، موارد مکرر خشونت، تحقیر، طرد و تبعیض علیه کودکان افغانستانی ساکن ایران را رصد کرده و اینگونه برخوردهای ضدانسانی را بهشدت محکوم میکند.
جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۳۷۲ به کنوانسیون جهانی حقوق کودک پیوسته و متعهد شده است که تمامی کودکان در قلمرو حاکمیتیاش را بدون تبعیض، مورد حمایت، آموزش و مراقبت قرار دهد. نقض این تعهدات، صرفاً یک تخطی حقوقی نیست، بلکه لکه ننگی بر وجدان عمومی جامعه ماست.
بویژه که خبرهایی نگران کننده از رد مرز کودکان و دختران افغانستانی بدون حضور والدین آنها گزارش شده است. بهعلاوه بسیاری از این کودکان در حالی رد مرز میشوند که همهی مدارک اقامتی قانونی در ایران را دارند یا اصلا در ایران متولد شدهاند. بسیاری از آنها پس از رد مرز به دلیل جنسیت خود حق برخورداری از آموزش را از دست میدهند.
از طرف دیگر تصاویر منتشر شده از محل نگهداری اتباع افغانستانی در شهرهای مرزی ، نشان دهنده عدم برخورداری از حداقل های حقوق انسانی بویژه در مورد کودکان است.
همه این موارد نقض کننده قوانینی است که جمهوری اسلامی در مجامع بین المللی پایبندی به آن را پذیرفته است.
ما به عنوان معلمان این سرزمین، بر این باوریم که هیچ خط مرزی، ملیتی یا کاغذ هویتی نباید مانع دسترسی کودکان به آموزش، امنیت و کرامت انسانی باشد.
ما از تمامی نهادهای مدنی، فرهنگی، آموزشی و حقوق بشری میخواهیم در برابر این روند خطرناک و ضدانسانی سکوت نکنند. دفاع از حقوق کودکان، دفاع از آیندهی انسانیت است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
***************
بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در محکومیت
تجاوز نظامی و سیاست های جنگ افروزانه و تاکید بر صلح و دموکراسی
ملت شریف و آگاه ایران! سایه شوم جنگ و ناامنی سالهاست که بر آسمان منطقه سنگینی میکند و بار دیگر شاهد تجاوز نظامی رژیم اسرائیل به خاک کشورمان بودهایم؛ اقدامی که نقض آشکار حقوق بینالملل، تهدیدی علیه تمامیت ارضی ایران و خطری برای جان و امنیت شهروندان بیدفاع است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران این تجاوز را به شدت محکوم کرده و خواستار پاسخگویی عاملان آن در مجامع بینالمللی است.
ما معلمان، که رسالتمان پرورش نسلی آگاه، صلحطلب و عدالتخواه است، نمیتوانیم نسبت به ریشههای این بحران و سیاستهای ماجراجویانه و تنشزای حاکمیت جمهوری اسلامی بیتفاوت باشیم. تصمیمگیریهای غیرشفاف، عاری از عقلانیت و بدون مشارکت مردم، از جمله پیگیری برنامههایی که به بهانههای مختلف به تنشهای منطقهای دامن زدهاند، زندگی میلیونها ایرانی، بهویژه فرودستان، را به ورطه فاجعه کشانده است. ما از هرگونه سیاست جنگافروزانه، چه از سوی حاکمیت ایران و چه از سوی دیگر دولتهای منطقه، برائت میجوییم و اعلام میکنیم که جنگ نه نعمت است و نه فرصت، بلکه نکبت و فلاکتی است که قربانیان اصلی آن مردم عادی، کودکان، زنان و غیر نظامیان هستند.
ما باور داریم که:
جان هر انسان، فارغ از ملیت، مذهب یا مرزهای جغرافیایی، ارزشمند و محترم است. کشتار غیرنظامیان و کودکان، از جمله توسط رژیم اسرائیل، نقض صریح ماده ۳۸ کنوانسیون حقوق کودک و جنایتی غیرقابل توجیه است که به شدت آن را محکوم میکنیم.
دوقطبیسازیهای کاذب و شعارهای «یا با ما یا با دشمن» مغالطهای فاحش است که تنها به سود جنگطلبان و کاسبان تحریم و ناامنی عمل میکند. ما از هر دو جریان افراطی که منطقه را به کام آتش کشیدهاند، فاصله گرفته و بر استقلال فکری و انسانی خود تأکید میکنیم.
ادامه روندهای تنشآفرین در منطقه، بهویژه در شرایط بحرانی معیشتی، اجتماعی و اقتصادی کنونی ایران، تنها به تضعیف امنیت ملی، افزایش فقر و آسیبهای روانی و اقتصادی به خانوادهها، معلمان و دانشآموزان منجر خواهد شد.
صلح پایدار، گفتوگوی مبتنی بر احترام متقابل، تقویت دموکراسی و جامعه مدنی، و رعایت حقوق بشر، تنها راه تأمین منافع ملت ایران و همه ملتهای منطقه است.
ما از کسانی که جنگ را فرصت یا نعمت میدانند و در عافیت به سر میبرند، و همچنین از کسانی که با اتهامزنیهای بیاساس، دیگران را به همکاری با دشمن متهم میکنند، اعلام برائت میکنیم. شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران بر این باور است که به جای هزینههای هنگفت نظامی و امنیتی، منابع کشور باید صرف آموزش، سلامت، رفاه و آینده کودکان این سرزمین شود.
درخواستهای ما:
توقف فوری جنگ و خشونت:
از همه دولتهای درگیر، بهویژه رژیم اسرائیل و جمهوری اسلامی، میخواهیم چرخه باطل خشونت را متوقف کنند.
فشار بینالمللی برای صلح:
از نهادهای مستقل بینالمللی، تشکلهای معلمان جهان و کنشگران صلح میخواهیم با فشار بر دولتهای منطقه و قدرتهای جهانی، زمینه توقف جنگ و آغاز گفتوگوهای صلحآمیز را فراهم کنند.
حمایت از جامعه مدنی و دموکراسی:
تقویت نهادهای مدنی، احترام به حقوق شهروندی و مشارکت مردم در تصمیمگیریهای کلان، تنها راه برونرفت از بحرانهای کنونی است.
اولویتبخشی به رفاه و آموزش:
حاکمیت ایران باید منابع کشور را به جای ماجراجوییهای نظامی، صرف بهبود معیشت، آموزش باکیفیت و سلامت مردم کند.
ما معلمان ایران، در کنار مردم شریف کشورمان، با خانوادههایی که عزیزان خود را در این چرخه بیحاصل خشونت از دست دادهاند، ابراز همبستگی میکنیم. تعهد ما به تربیت نسلی آگاه، صلحطلب و عدالتخواه، ما را وامیدارد که صدای صلح، گفتگو و انسانیت باشیم. بار دیگر تأکید میکنیم که آینده ایران و منطقه نه در سایه جنگ، بلکه در پرتو دموکراسی، عدالت و احترام به کرامت انسانی ساخته خواهد شد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۲۸ خرداد ماه ۱۴۰۴
***************
بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در حمایت از اعتصابات کامیونداران
در طول نزدیک به نیم قرن حاکمیت جمهوری اسلامی بر این سرزمین، هر روز شاهد افزایش فشارهای اقتصادی بر اقشار آسیب پذیر اجتماعی بویژه کارگران، معلمان و بازنشستگان بوده ایم. به طوریکه در شرایط کنونی اکثریت آنها بنا بر آمارهای رسمی زیر خط فقر مشغول گذران زندگی خود هستند.
زیستی طاقت فرسا که به مرگ تدریجی تبدیل شده است و بویژه در طول یک دهه گذشته در نتیجه افزایش فشارهای اقتصادی که تحریم های بین المللی، که خود محصول سیاست های حاکمیتی است، یکی از دلایل آن بوده است، به مرز بحران رسیده است.
افزایش آمار های خودکشی، قتل های خانوادگی، رشد تصاعدی بزهکاری های اجتماعی، آمار وحشتناک کودکان بازمانده از تحصیل، مهاجرت وسیع جوانان و نخبگان دانشگاهی و ...همگی نشان هایی از این بحران هستند.
از طرف دیگر پاسخ حاکمیت و نیروهای امنیتی اش، به هرگونه تشکل یابی و اعتراضات مسالمت آمیز صنفی و مدنی، سرکوب، پرونده سازی و فشارهای امنیتی است.
نمونه روشن آن بازداشت و صدور حبس های طولانی برای دهها فعال کارگری، فعال صنفی معلمان و فعالان بازنشستگی، در طول سال های اخیر است.
در چنین شرایطی است که در طول هفته جاری شاهد اعتصابات کامیونداران در سراسر کشور برای پیگیری حقوق صنفی شان می باشیم .
مطالبه گری مسالمت آمیزی که واکنشی است به افزایش فشار های هر چه بیشتر اقتصادی و معیشتی بر زندگی این عزیزان زحمتکش که از طرف حاکمیت کانالیزه می شود.
اعتراض به کاهش سهمیه گازوئیل، افزایش نرخ بیمه تامین اجتماعی، عدم افزایش دستمزد و کرایه حمل بار متناسب با تورم حاکم بر اقتصاد و فقدان ایمنی های لازم شغلی و بویژه توجه به مسیرهای حمل و نقل فرسوده بخشی از مطالبات به حق کامیونداران بوده است که با وجود پیگیری های متعدد از طرف حاکمیت پاسخی شایسته دریافت نکرده است.
حال که کامیونداران از سر استیصال دست به اعتصاب گسترده در سراسر کشور زده اند، پاسخ حاکمیت نه چاره جویی و ارائه راه حل مناسب که بکارگیری امکانات حمل و نقل نیروی نظامی همچون سپاه برای شکستن اعتصابات و تلاش در جهت ارعاب و بازداشت تعدادی از پیشگامان این اعتصاب سراسری بوده است. این همان الگوی ثابتی است که در همه این سال ها در برخورد با اعتراضات مسالمت آمیز صنفی و مدنی اقشار مختلف اجتماعی به کار رفته است.
ما به عنوان شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ، که در طول بیش از دو دهه فعالیت صنفی و مدنی، بارها متحمل هزینه های فراوان در پیگیری مطالبات به حق خود شده ایم، خود را همدرد و هم سرنوشت اقشار مختلف اجتماعی بویژه کارگران حوزه حمل و نقل دانسته و از اعتصابات آنها حمایت می کنیم.
از نظر ما تنها مسیر صحیح پیگیری و قابل تحقق این مطالبات گسترده ، پیوند جنبش های مطالبه گری است و مطالبات هیچ قشری خارج از این اتحاد سرنوشت ساز دست یافتنی نیست.
ما به حاکمیت هشدار می دهیم، که این الگوی تکراری سرکوب اعتراضات مسالمت آمیز صنفی و مدنی، نمی تواند برای همیشه تداوم یابد و خواهان پاسخ شایسته به مطالبات به حق کامیونداران و آزادی اعتصاب کنندگان بازداشتی هستیم.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
۸ خرداد ماه ۱۴۰۴
***************
فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران به مناسبت روز معلم
در آستانهی روز معلم، یاد و خاطرهی زندهیاد ابوالحسن خانعلی، معلم آزادهای که در دوازدهم اردیبهشت سال ۱۳۴۰ در جریان تجمع صنفی فرهنگیان به دست حکومت وقت جان باخت را گرامی میداریم؛ او نماد ایستادگی فرهنگیان در برابر ظلم و بیعدالتی بود. بیش از شصت سال از آن روز میگذرد اما هنوز خواستههای فرهنگیان بر زمین مانده و ساختار تبعیضآمیز حاکم بر آموزش و پرورش پابرجاست.
ما: فرهنگیان شاغل و بازنشسته ایران، در تداوم همان مسیر عزتمند، امروز نیز صدای رسای مطالبات برحق خود را از تریبون تشکلهای صنفی اعلام میکنیم؛ مطالباتی که ریشه در قانون اساسی، کرامت انسانی و حقوق اولیه شغلی، معیشتی و مدنی دارد.
الف) مطالبات معیشتی
▪️تعیین دستمزد عادلانه برای معلمان شاغل و بازنشسته، بهگونهای که حداقل تا بالای سطح خطفقر تأمین شود.
▪️تعیین بیمه تکمیلی قوی، کارآمد و فراگیر برای همه معلمان شاغل و بازنشسته و دانشآموزان
▪️تعیین تکلیف فوری معلمان خرید خدمتی، حقالتدریس و سرایداران مدرسه و رسیدگی به وضعیت معیشتی آنها از طریق پرداخت دستمزد و بیمه عادلانه.
▪️پرداخت پاداش پایان خدمت معلمان در سال بازنشستگی همچون سایر نهادهای دولتی بدون تأخیر.
▪️تدوین اساسنامه جدید صندوق ذخیره فرهنگیان با هدف تبدیل آن به شرکتی خصوصی با مالکیت و مدیریت فرهنگیان، برگزاری مجمع عمومی و انتخاب هیئتمدیره توسط سهامداران و اختصاص ارزش مالکانه به اعضای صندوق.
▪️اجرای کامل و واقعی همسانسازی حقوق بازنشستگان با شاغلین آموزش و پرورش.
ب) مطالبات آموزشی
▪️بازگشت به اصل آموزش رایگان مندرج در اصل ۳۰ قانون اساسی و پایان دادن به کالاییسازی آموزش
▪️لزوم توجه به آموزش با کیفیت در مدارس و رفع تبعیضهای جنسیتی و ارائه آموزشهای جنسی و اجتماعی در مدارس در جهت کاهش مشکلات اجتماعی دانشآموزان
▪️برنامهریزی برای جلوگیری از بازماندگی از تحصیل و بازگرداندن کودکان محروم به نظام آموزشی کشور.
▪️پذیرش حق آموزش به زبان مادری و اجرای مفاد آن به عنوان گامی در راستای عدالت آموزشی.
▪️اختصاص بودجهی مناسب و کافی برای مدارس
پ) مطالبات حقوقی و مدنی
▪️لغو تمامی احکام صادره توسط حراست و هیأتهای تخلفات اداری علیه فرهنگیان و دانشجو معلمان به دلیل فعالیتهای صنفی.
▪️به رسمیت شناختن تشکلهای صنفی مستقل و حق تشکل یابی در چارچوب اصل ۲۶ قانوناساسی.
▪️حق برگزاری تجمعات بر اساس اصل ۲۷ قانوناساسی
▪️لغو هر گونه قرارداد یا تفاهمنامهای که باعث دخالت یا ورود نیروهای انتظامی و امنیتی به ساحت مدرسه شود.
▪️ما فرهنگیان ایران، بار دیگر اعلام میکنیم که این مطالبات حقوق بدیهی ماست؛ حقوقی که سالهاست مورد بیتوجهی، انکار یا سرکوب قرار گرفته است. حاکمیت باید بداند که جامعه فرهنگیان دیگر حاضر نیست در برابر فقر، تبعیض، تحقیر و سیاستهای مخرب آموزشی سکوت کند.
ما آمدهایم که آموزش را نجات دهیم، منزلت معلم را بازگردانیم و آینده کودکان این سرزمین را از دستانداز سوداگری و تبعیض بیرون بکشیم. این راه را با اتکا به وحدت، آگاهی و حقخواهی ادامه خواهیم داد.
در همین راستا شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان از همهی همکاران شاغل و بازنشسته میخواهد که در تجمع روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت که به مناسبت آغاز هفتهی معلم برگزار میشود شرکت کنند.
👈 زمان: روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ساعت ۱۰ صبح
👈 مکان: در مراکز استانها مقابل اداره ی کل و در شهرستانها مقابل ادارات آموزش و پرورش
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران