رفقای کارگر، فعالین کمونیست-انقلابی !
تمامی اخبار و رویدادهای روزمره حکایت از آن دارد که ارتجاع بورژوازی حاکم هر روز بیش از پیش به گرداب بحرانهای اقتصادی و سیاسی فرو میغلطد. رقابتهای درونی باندهای حکومتی با یکدیگر و اعتراضات جریانات درونی طبقه بورژوازی به باندهای حاکم که علی العموم حول چگونگی سازماندهی صفوف ارتجاع بورژوازی و مسئله نمایندگی و رهبری این صفوف متمرکز است، هر دم از شدت بیشتری برخوردار میگردد. جنگ و دعواهای این دارودسته های ارتجاعی تا بدانجا پیشرفته که رقبا در افشا و حتی تعرض به یکدیگر بی محابا تر از همیشه عمل مینمایند. امروزه در رقابتهای باندهای درون حکومتی، از برملا کردن دزدیهای یکدیگر گرفته تا فحاشی و تهدیدهای علنی و مرگها و حوادث سوال برانگیز، امری روزمره و بدیهی میباشد. از سوی دیگر جریانات درونی ارتجاع بورژوازی بطور اعم در هیئت دستجات اپوزیسیونی جهت حفظ موقعیت طبقاتی خویش صریحتر از هر زمان دیگری به آستان دخالتهای بشر دوستانه بورژوازی امپریالیستی که صد البته از لوله تفنگ سربازان ناتو شلیک میشود و شامل بمباران و موشک باران نیز میگردد، دخیل میبندند و یا بطور دو فاکتو در زیر علم سیاست تشدید تحریم ها به این دخالتهای بشر دوستانه ناتوئی رای مثبت میدهند. این شرایط در کنار تشدید رقابتهای گروهبندیهای امپریالیستی حول مسئله ایران به مثابه منطقه نفوذ، تماما موید بحران تشدید شونده ای است که ارتجاع بورژوازی در آن گرفتار آمده است. متعاقب این اوضاع ارتجاع حاکم جهت باز تجدید حصول نمایندگی مجدد طبقه بورژوازی و تثبیت رهبری خود و کسب حمایت و ضمانت سیاسی از بورژوای امپریالیستی، با تمام قوا سازماندهی سیاست چپاول و سرکوب عریان جهت تامین منافع بورژوازی امپریالیستی و کنترل اوضاع را در دستور نهاده است. تمامی سیاست ارتجاع حاکم جهت مقابله با اوضاع بر اساس گسترش سیاست سرکوب عریان انقلاب و چپاول هستی صفوف کارگران و زحمتکشان قرار گرفته است. ارتجاع حاکم در جهت اثبات اینکه قادر به تامین منافع اردوگاه بورژوازی است و قادر است که سیاستهای اقتصادی سازمانها و بنگاههای بورژوا-امپریالیستی را جهت سازماندهی اقتصاد غارت و چپاول اجرا نماید، شرایط فقر و تنگدستی گسترده ای را بر زندگی کارگران و زحمتکشان مستولی گردانیده است و هر روز نیز بر ابعاد سیاست چپاول و سرکوب میافزاید. مرتجعین حاکم مجریان سیاستی اقتصادی هستند که جهت حفظ منافع بورژوازی، حذف هرگونه خدمات اجتماعی و حذف یارانه ها و افزایش سرسام آور قیمتها و بیکار سازیهای روزمره را در دستور دارد و نتیجه عملی چنین سیاستهای ارتجاعی، جمعیت گسترده تری را به صفوف بی چیزان اضافه کرده و میکند. پیشبرد سیاست چپاول لاجرم سیاست تشدید سرکوب عریان و ددمنشانه را در دستور ارتجاع حاکم قرار داده است. مرتجعین حاکم در جهت تامین همین سیاست و برای آنکه بتوانند به صفوف بحران زده اشان و معاملات ارتجاعی و سری اشان در عرصه داخلی و بین المللی سروسامان بدهند: سیاست جنگ همه جانبه بر علیه انقلاب را که سالها در دستور داشته اند، شدت بخشیده اند.
رفقا ! همه اخبار موید آن است که ارتجاع حاکم در دور جدید سیاست تالانگری و کشتار اش ، به موازات یورش به جنبش کارگری ، سرکوب عریان جنبش زنان و جنبش دانشجوئی و جنبش ملتهای تحت ستم را به سبوعانه ترین شکلی در دستور دارد. آنان به همان سبوعیتی که فعالین کارگری در بند را مورد تعرض قرار میدهند و حتی از فراهم کردن ساده ترین امکانات پزشکی برای آنان خودداری میکنند و رفقای مابایستی با تحمل رنج بیماری به مقاومتشان تداوم بخشند، به همانگونه که نمایندگان سندیکای واحد و فعالین کمیته پیگیری را به بند میکشند و مورد ضرب و جرح قرار میدهند و یا نمایندگان کارگران هفت تپه را مورد تعرض قرار میدهند و یا به همانگونه که اخیرا به شکلی ددمنشانه به تجمع کارگران در کرج یورش آورده و اقدام به دستگیری فعالین "کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری" کرده اند، به اعمال بگیر و ببندهای قرون وسطائی بر علیه فعالین جنبش زنان و شاخ و شانه کشیدن روزمره و خیابانی بر علیه زنان و یورش وحشیانه به هرگونه تجمع دانشجوئی از جمله یورش اخیر به دانشجویان در اهواز و تهدیدهای مستمر در اجرائی کردن احکام اعدام بر علیه فعالین جنبشهای ملی را در چهاچوب همین سیاست جنگی اشان سازمان میدهند. همه اخبار حکایت از آن دارد که متعاقب تشدید بحرانهای اقتصادی و سیاسی ، ارتجاع حاکم جهت کنترل اوضاع سیاست جنگی گسترده ای را بر علیه اردوگاه انقلاب در دستور نهاده است.
رفقای کارگر، فعالین کمونیست انقلابی !
آن هاری و عنان گسیختگی که مرتجعین حاکم در مقابله با هر تحرک اجتماعی از خود نشان میدهند دقیقا بیانگر وحشت آنان از سرنوشت محتومشان میباشد. اوضاع و شرایط اقتصادی و سیاسی جاری و گسترش جنبش اعتراضی-انقلابی، رویاروئی نوینی را میان صفوف انقلاب و ضدانقلاب ناگزیر ساخته است و ارتجاع حاکم را به کابوس مرگ گرفتار کرده است.
گسترش تحرکات اعتراضی و اعتصابی در صفوف طبقه کارگر و پیشروی ها و دستاوردهای نظری و عملی و اشکال سازمانی که در جریان این مبارزات بروز یافته و تحول نظری در بیانیه های صادره در روز اول ماه مه که به صراحت امر "آزادی" را در تبیینی کارگری-انقلابی مورد تاکید قرار میدادند و همچنین برپائی تجمعات کارگری و تظاهرات خیابانی در کردستان، بالاخره پس از سالها امر مبارزه آزادیخواهانه را بیش از پیش به دستور مبارزه صفوف بیشتری از فعالین کارگری مبدل ساخت. بدون تردید باید گفت که اول ماه مه سال جاری را میتوان سرآغاز تحولی رادیکال در طرح مطالبات کارگری و بیان صریحتری در مدافعه از منافع صفوف انقلاب و همچنین گرایش نظری و عملی صفوف بیشتری از کارگران به نبرد نان و آزادی محسوب نمود. این امر در همان نخستین گام اش، ضرورت تدارک صف آرائی نوین و گام نهادن بسوی رویارویی های نوین بر علیه ارتجاع بورژوازی را بر پرچم خود حک نمود. تدارک پیشرفت و گسترش نبرد فوق، پرولتاریای کمونیست را ملزم میسازد که سیاست تاکتیکی تدارک و پیشبرد رادیکال انقلابی جنبش "نان ، آزادی ، سوسیالیسم" را جهت مقابله با شرایط فقر و سرکوب به ملکه ذهنی جنبش کارگری مبدل سازد. کارگران کمونیست وظیفه دارند که امر تدارک این نبرد را تا برپائی حاکمیت شوراها و گام نهادن بسوی سوسیالیسم مجدانه سازماندهی نمایند. در راستای پیشبرد و تدارک چنین امری است که صفوف پرولتاریای کمونیست انقلابی در جریان نبرد برای بزیر کشیدن ارتجاع بورژوازی، ناگزیر است که کارزار فراخوانهای انقلابی را در پرتو شعائری اساسی که بیان منافع صفوف کارگران و زحمتکشان باشد، سازمان دهند. بر اساس تبیین ما از اوضاع جاری، مناسبترین بیان منافع صفوف کارگران و زحمتکشان در شعارهای" نان، آزادی، سوسیالیسم" و "بر قرار باد حاکمیت شوراهای مسلح کارگران و زحمتکشان" و "مرگ بر ارتجاع و امپریالیسم" متبادر میگردد. ما با این پرچم انقلابی به استقبال طوفانهای ناگزیر گام مینهیم.
سرنگون باد حاکمیت جنایتکاران اسلامی !
نان، آزادی، سوسیالیسم!
بر قرار باد حاکمیت شوراهای مسلح کارگران و زحمتکشان!
مرگ بر ارتجاع و امپریالیسم!
سازمان رزمندگان آزادی طبقه کارگر-٤ تیر ماه- ١٣٩١
razmandehi@ymail.com