افق روشن
www.ofros.com

شبی فراموش نشدنی

The Red Detachment of Women

ناصر پاریس                                                                                                       شنبه ٢٠ مهر ۱۳۹٢

دیشب شبی فراموش نشدنی بود. نمایش باله‏ای را در تئاتر شاتله پاریس دیدم که نزدیک به ۵٠ سال پیش در چین سوسیالیستی و تحت نظارت چیان چین (همسر مائو که خودش از رهبران حزب کمونیست چین بود و با کودتای بورژوازی در سال ١٩٧٦ دستگیر و زندانی شد و در زندان درگذشت) تهیه شده بود و الان یک کمپانی رقص چینی آن را برای ارایه به پاریس آورده بود. اولین بار در عمرم بود که باله می رفتم. آن هم بعد از بیست سال زندگی در پاریس. به همسرم گفتم بلیط های این نمایش را نگاه داریم برای یادگاری که ما اولین باله را که در عمرمان رفته ایم در مورد چین سوسیالیستی بود که در پاریس دیدیم آن هم بعد از ۵٠ سال.
باورم نمی شد که در قلب پاریس چنین نمایشی را به صحنه بیاورند. آنهم در یکی از مجلل ترین سالن های رقص و اپرا. باورم نمی شد که این همه جمعیت برای دیدن یک نمایش رقص کمونیستی بیاید. چیزی که برای من جالب بود عکس العمل تماشاچیان بود. جمعیت بارها در هر صحنه که ارتش سرخ بر دشمنانش پیروز می شد کف می زدند و در آخر آنقدر تشویق کردند که بازیگران چند بار به روی صحنه آمدند و تشکر کردند. برایم سوال پیش آمده بود که این جمعیتِ پاریسی که هر شب در تلویزیون قهرمانی های ارتش امپریالیسم فرانسه را در مالی علیه اسلامی ها می بینند چرا این عکس العمل مثبت را به این نمایش کمونیستی نشان می‏دهند. مثل این که زمانه دارد عوض می شود و همه دنبال یک چیز دیگر در این دنیا می گردند که نه این باشد و نه آن. به خصوص نگاهی که در این نمایش رقص در مورد زنان هست و امیدی که می‏دهد به این که می شود جامعه ی متفاوتی ساخت و اگر هم هزینه دارد که داشته باشد.
داستان این نمایش که با رقص باله اجرا می شد در مورد دختر رعیتی است که علیه ظلم ارباب شورش می کند و به خاطر این شورش شکنجه می شود و کتک می خورد و جسم بی جانش را در کوه ها رها می‏کنند. ارتش سرخ او را پیدا می کند. بهش آگاهی می‏دهد که چطور باید علیه ظلم مبارزه کرد، پرچم حزب کمونیست را نشانش می دهند، اسلحه دست گرفتن و جنگیدن یادش می دهند. بالاخره عضو "رسته سرخ زنان" می شود.
این نمایش زنان را شخصیت های قوی و شجاع و آگاه نشان می‏دهد. آدم می فهمد که در چین سوسیالیستی زن چه مقامی داشت و به زن چطور نگاه می‏کردند. آدم مقایسه می کند با وضع ایران که زن بی حقوق ترین فرد جامعه است و در کل جامعه همه به زن از بالا به پایین و به صورت موجود درجه دوم نگاه می‏کنند. در فیلم ها و نمایشنامه هایی که در ایران و جهان ساخته می شود اکثرا و تقریبا همیشه زن مقصر و بدبخت و ذلیل و کالا است. با دیدن این نمایشنامه آدم یک بار دیگر می رود به فضای زمانی که چین سوسیالیستی موجود بود و نسل من با آرمان های بزرگ و برای یک جامعه ی واقعا متفاوت مبارزه می کرد. چقدر همه چیز فرق داشت با حالا که فضای ضد انقلابی در جهان حاکم است. دید و خواست های نسل جوان امروز مثل ما نیست که می خواستیم دنیا را زیر و رو کنیم و کارگر و زن و دهقان و برده قدرت به دست بگیرند و صاحب سرنوشت خودشان بشوند. اما این نسل جوان هم باید عوض بشود. باید به گذشته نگاهی کند و ببیند که راه حل فقط اسلامی یا امپریالیستی نیست. راه حل کمونیستی یک موقع حکومت می کرد و جامعه یک میلیون بار بهتر از الان بود.
نمایش نامه در صحنه های مختلف جنگ مسلحانه ی ارتش سرخ و میلشیای مردم با ارتش دشمن را نشان می‏دهد. برخی صحنه ها نشان می دهد که رزمندگان ارتش سرخ جان می بازند. سرود انترناسیونال به یاد آنها نواخته می شود. در صحنه ای دیگر یکی از فرماندهان ارتش سرخ به دست دشمن اسیر می شود. زیر شکنجه مقاومت می کند و همان جا با حرکت های دست و سخن گفتن آنان را محکوم می کند. بالاخره اعدام می شود. و صحنه ای پرشکوه همراه با آهنگِ سرود انترناسیونال نشان می‏دهد که این کمونیست ها حتا هنگام جانباختن چقدر قدرتمند هستند.
حرکت های رقص، موسیقی و دکوراسیون همه خیلی حرفه ای و جذاب بود. اما مهمتر از همه محتوای این نمایش بود در مورد زن، در مورد رهبری کمونیستی، در مورد این که زن و مرد ستم دیده و استثمار شده باید تبدیل به یک نیروی آگاه و سازمان یافته بشوند تا سر دشمن را به سنگ بزنند و سرنگونش کنند تا همه آزاد بشوند به خصوص زنان. آدم فکر می کند اگر ۵٠ سال پیش چنین نگاهی داشتند و آن را در نمایش رقص زیبا و جذابی می توانستند اینقدر قوی نشان بدهند پس ببین خود آن جامعه سوسیالیستی چه چیزی بود؟ واقعا باید به این فکر کنیم.

ناصر پاریس- ٣ اکتبر ٢٠١٣

 

قسمت دوم

The Red Detachment of Women 1& 2