ویکتور خارا، شاعر انقلابی، آهنگساز، آوازخوان و گیتاریست بود. ویکتور خارا از دوران نوجوانی، زندگی خود را با مبارزه زیست و مبارزه ی خود را با موسیقی بیان کرد، وی در جریان کودتای پینوشه، علیه دولت مردمی آلنده دستگیر شد. ١٦ سپتامبر ۱۳٧۳، در کنار دیگر همرزمانش، در استادیوم بزرگ شهر تا آخرین لحظه گیتار نواخت و سرود خواند، کالبد تیرباران شده اش با دست های شکسته در کنار یکی از خیابان های شهر رها شده بود.
احمد شاملو، شاعر پرآوازه ی ایران، سرودها و ترانه های "ویکتور خارا" را به زبان فارسی ترجمه کرده است.
يوتيوب مانيفست ويکتور خارا با زيرنويس فارسی به ترجمه ی احمد شاملو، به ياری دوستان در گفتمان سیاسی اجتماعی تهیه شده که تقديم ميشود.
پرواز
*******
بیانیه
نه برای خواندن است که میخوانم
نه برای عرضهی صدایم.
نه!
من آن شعر را با آواز میخوانم
که گیتار پُر احساس من میسراید.
چرا که این گیتار قلبی زمینی دارد.
و پرندهوار، پرواز کُنان در گذر است.
و چون آب مقدس
دلاوران و شهیدان را به مهر و مهربانی تعمید میدهد.
پس ترانهی من آنچنان که «ویولتا» میگفت هدفی یافته است.
آری گیتار من کارگر است
که از بهار میدرخشد و عطر میپراکند.
گیتار من دولتمندان جنایتکار را به کار نمیآید
که آزمند زر و زورند.
گیتار من به کار زحمتکشان خلق میآید.
تا با سرودشان آینده شکوفا شود.
چرا که ترانه آن زمانی معنایی مییابد
که قلبش نیرومندانه در تپش باشد.
و انسانی آن ترانه را بسراید
که سرود خوانان شهادت را پذیرا شوند.
شعر من در مدح هیچکس نیست
و نمیسرایم تا بیگانهای بگرید.
من برای بخش کوچک و دور دست سرزمینم میسرایم
که هر چند باریکهای بیش نیست
اما ژرفایش را پایانی نیست.
شعر من آغاز و پایان همه چیز است.
شعری سرشار از شجاعت
شعری همیشه زنده و تازه و پویا.
پرواز
گفتمان سیاسی اجتماعی