نشریه بذر شماره ١١
چند روز پیش نصراله عابدی با قرص برنج خودكشی كرد. او يكی از كارگران بيكار كارخانه ريسندگی و بافندگی پوشش در شهر رشت بود. اكثر رفقای كارگر او خانه اش رفته و با تاسف از هم سئوال می كردند كه اين چه فشاری بوده كه نصراله را وادار به خودكشی كرده است؟ اين اولين و يا آخرين خودكشی یک كارگر بيكار شده نبود و نیست. ناملايمات زندگی و عدم توانايی مقابله با مشكلات، نابسامانی های اجتماعی و اختلافات خانوادگی ناشی از فروپاشی هنجارها، فقر، بيكاری، اعتياد بين كارگران بيكار همه و همه پاسخی بود كه هر كارگری كه از مراسم ختم نصراله باز می گشت شنيده بود و در ذهن خود مرور می كرد.
کارگران این پاسخ را هر روز با گوشت و پوست خود لمس می كنند. بيكاری آنها را به موقعيت پائین تری تنزل می دهد. احساس شكست و نوميدی به خود و خانواده شان دست می دهد. بله هر كارگر بيكاری، روز ها و شايد سالها با اين احساس زندگی كرده و می كند. كارگران ريسندگی پوشش جزئی از هزاران هزار كارگران بیکاری هستند كه لحظات زندگی شان را چنین می گذرانند.
كارخانه ريسندگی و بافندگی پوشش متعلق به بانك صنعت و معدن در سال ٨٣ به افرادی كه فاقد هرگونه قابلیت مديريت و سرمايه گذاری بودند و در چارچوب طرح خصوصی سازی به مبلغ ٢٩ ميليارد ريال و بصورت اقساط فروخته شد. در ٢٢ بهمن سال ٨٣ با برف سنگينی كه در رشت آمد سقف كارخانه فرو ريخت و نتیجتا برای باز سازی مجدد به سرمايه بيشتری احتياج بود. به همين بهانه كارخانه تعطيل شد. اين شركت بزرگ توليدی كه زمانی محصولات آن به اروپا هم صادر می شد امروز به ورشكستگی کامل كشيده شده است. اين كارخانه در مجموع ٣٦٠٠ كاركن دارد که بنا به گفته خليل حنيف رئیس سازمان كار و آموزش فنی حرفه ای گيلان ٣٠٠ كارگر در اين كارخانه بيكار شده اند. به قول كارگری از كارخانه پوشش،٣٠٠ نام دیگر در ليست باز خريد اجباری هستند.
مدير عامل شركت به كارگران گفته است كارگرانی كه با سابقه سی سال به بالا هستند با حقوق سه روز در هفته بازنشسته می شوند.
عده ای كه به اجبار باز خريد می شوند بدون محاسبه سابقه كار آنها تنها با پرداخت ٥/١ مليون تومان عذرشان خواسته می شود. به کسانی که زير ٢٠ سال سابقه كار دارند وعده بازگشت به كار داده اند که این هم به قول كارگران يعنی اخراج.
آنهايی كه سابقه كار كمتر از ١ سال دارند تنها يك سال بيمه بيكاری دریافت خواهند کرد (تازه اگر دریافت کنند). آنهايی كه زير سی سال كار كرده اند بايد سربازی شان را بخرند و پول بدهند تا بتوانند باز نشسته بشوند. حقوق كارگران پوشش ماهی ١٢٨ هزار تومان است.
بنا به گفته يعقوبی دبير اجرايی خانه كارگر گيلان ٥ هزار كارگر بيكار گيلانی تاوان خصوصی سازی را پرداخت می كنند (روزنامه خزر يك شنبه ٧ خرداد).
به راستی آيا صرفا خصوصی سازی كارگران را بيكار می كند؟
مگر همين كارخانه ها در ابتدا به دولت تعلق نداشت؟ دولت با بحران مالی، كمبود نقدينگی، تورم نيروی كار و ركود در بازار فروش كارخانجات را به بخش خصوصی با قيمت های بسيار نازل واگذار کرد. دولت برای كارخانه های تحت پوشش خود سوبسيد می دهد و با اين سوبسيد هاست كه كارخانه های دولتی سر پا نگه داشته شده اند. علی رضا محجوب دبير كل خانه كارگر گفت ٥٠ هزار نفر از كارگران كشور سال جاری بدليل افزايش نرخ دستمزد ها شغل خود را از دست داده اند. وی در حاشيه همايش دبيران اجرايی خانه های كارگر در چمخاله لنگرود به خبرنگار ايرنا گفت: «دو نرخی بودن دستمزد كارگران قرار دادی و ثابت وضع نگران كننده ای را در محيط كار و مزدی موجب شده است تا كارفرمايان نسبت به تعديل نيروی كار اقدام كنند»
٧ میليون كارگر در كشور موجود است كه ٤ میليون آن بنا به آمار داده شده شغل خود را از دست داده اند. در سال گذشته کارگران ٤٧٥ واحد توليدی در استانهای قزوين، تهران، گيلان به دلايل مختلف هم در بخش خصوصی و هم دولتی بيكار شده اند. جوادی اكبری دبير اجرايی خانه كارگر استان كرمانشاه از نيروی كار اين استان در سال٨٤ می گويد. او اذعان دارد كه مهم ترين مشكل كارگران وجود قراردادهای موقت كار است. كه اين مساله باعث شده نيروی كار در اين استان امنيت شغلی نداشته باشد. هنوز تعدادی از كارگران فاقد بيمه بوده و از مزايا و حمايت های قانونی بطور كامل بهره مند نيستند. ناهمخوانی سطح عمومی دستمزدها با تورم و گرانی موجود در كشور، تعطيل شدن بسياری از واحد های توليدی، تعديل نيروی كار در بسياری از واحدها، قراردادهای موقت، تحت پوشش قرار نگرفتن بسياری از كارگران در بسياری از مناطق كشور بخشی از مشکلاتی است که گریبانگیر کارگران شده است.
غير اقتصادی بودن توليد، ورود انبوه كالاهای چينی و تايوانی، عدم توان رقابت با اين كالا ها و سياستهای اقتصادی وابسته، اقتصاد ايران را فلج كرده است در نتیجه كارگران بيكار شده بدون آينده ای روش برای خود و خانوده شان دچار ياس و نا اميدی می شوند. آنان یا خودشان را می كشند و يا خود و خانواده شان را بهمراه هم..
قرار است احمدی نژاد به رشت بيايد. كارگران کارخانه پوشش گفته اند كه ما با خانواده هايمان از جلو فرودگاه كف خيابان می خوابيم. تا ماشين او از روی ما و خانواده مان رد شود.
در روزنامه صبح گيلان (معين) پنجشنبه ٤ خرداد رئیس سازمان فنی و حرفه ای گيلان نويد داد كه كارخانه ريسندگی و بافندگی پوشش از بخش خصوصی پس گرفته شد و دارند كارخانه را باز سازی می كنند.
آنها با مطرح كردن مساله نوسازی و بازسازی صنايع، بخش قابل توجهی از نيروی كار خود را تعديل كرده اند. دولت می گويد اين از بی كفايتی بخش خصوصی است. و بخش خصوصی میگویدمشکل عدم حمايت دولت از اين بخش است. مقامات استانی و شهری و پا اندازهای دولتی هر جور شده می خواهند دولت را از اين بحران بيكارسازی كارگران مبرا كنند و كارگران را به اين و آن اميد سر بدوانند.
در استان گيلان حدود دو هزار واحد صنعتی كوچك و بزرگ وجوددارد كه اكثر آنها در شرف ورشكستگی هستند. واحدهای صنعتی يكی يكی تعطيل می شوند و زمين و مايملك آنها را برای كاربری های ديگر نظير ساخت مسكن به فروش می گذارند و يا سرمايه شان را نقد می كنند. هم اكنون جز كارخانه پوشش، كارخانه الكترونیك گيلان نیز دچار اين سرنوشت است و حدود هزار كارگر بيكار شده و در بلاتكليفی بسر می برند. اين بلاتكليفی ماههاست كه گریبان كارگران شركت ايران را هم گرفته است.
چه در بخش خصوصی و چه دولتی فرقی نمی كند. خانه از پای بست ويران است. و اين دولت طبقاتی است كه نقش واقعی و اساسی را در ورشكستگی و بيكار سازی كارگران كشورمان دارد.
نشريه بذر شماره ١١
١ /٤/ ١٣٨٥