گزارشی از یک اعتصاب:
این گزارش برای سازمان ارسال شده است که جهت اطلاع خوانندگان در نشریه کار درج می شود.
اعتصاب در واحد ذوب فلز صنایع فولاد اهواز
روز سه شنبه ۴ تیر ماه نود و دو، کارگران قسمت ذوب فلز، وکارگران جنب این واحد صنایع فولاد اهواز، دست از کارکشیده، وزمین نشستند.!!
مجتمع صنایع فولاد اهواز درجنوب شرقی این شهر و با فاصلهای اندک، کمتر از دو کیلومتر، درحاشیه شهر واقع شده است، راه آهن اهواز- سربندر و بندر امام از کنار این صنعت می گذرد. ساختمان صنایع مجتمع فولاد اهواز در سال ١٣۵٣شروع شد، وآغاز به فعالیت نمود.
واحدهای مهم صنایع فولاد اهواز عبارتند از:
۱- واحد گند له سازی
٢- واحد احیای ۱و٢و٣
٣- واحد ذوب
۴- واحدانباشت وبرداشت
۵- واحد تولید اکسیژن-واحدتامین آب و واحد...
واحد ذوب فلز مهمترین واحد این صنعت بزرگ است، که متشکل از شش کوره ذوب فلز است. مخازن کوره های ذوب فلزدارای درجه حرارت بسیار بالائی هستند. حرارت ذوب فلزاین کوره ها، بیش از۱۵۰۰ درجه است.!! تحمل گرمای درجه هوای سالن بلند وطولانی ذوب برای کارگرانی که در آن مشغول کارهستند بسیار سخت و طاقت فرسا است. این سالن شبیه یک فر غذاپزی غول آسا است. کارگران این قسمت از صنایع فولاد به معنی واقعی همیشه در حال پخت هستند. کارگران این واحد در لحظاتی که برای تجدید قوا ی تنفسی، ویا در حین کار با کوره ها فاصله می گیرند و در معرض هوای بیرون قرار می گیرند، احساس سبک بالی وآسودگی میکنند. استنشاق درگرمای هوای ۴۰ درجه به بالای بیرون سالن برای این کارگران لذت بخش است. هوائی که مردم این منطقه را در شرایط عادی زندگی، عصبی وفرسوده کرده! هوائی که مردم منطقه از شدت گرمایش می نالیدند، درسال های اخیر، باد و گرد وغبار جهنمی! به پرواز درآمده ، هم آلوده گردیده.!
کار در صنایع فولاد، بسیار سخت است، کار در واحد ذوب فلزصنایع از تمام قسمت های دیگرسخت تر است. البته سختی کار در واحدهای گند له سازی و واحدهای احیاء کمتر از واحد ذوب نیست.!!
سنگ آهن ازواحد انباشت، به واحد گند له سازی منتقل وپس از مخلوط شدن با نوعی از آهک وآسیاب شدن به شکل گلوله های ریزی به اندازه دانه های آلبالو و ریزتردرآورده می شود. این گلوله ها با درجه ی حرارت بالائی پخته می شوند، در واحد احیاء توسط گاز های طبیعی به شکل آهن اسفنجی در آورده شده و به واحد ذوب منتقل می شوند. در واحد ذوب با آهن های قراضه مخلوط می شوند و به کوره ریخته می شوند. پس ازذوب با حرارت بیش از ۱۵۰۰ درجه سانتیگراد، ریخته گری و پالایش می شود و به صورت شمش آهن و شمشال وانواع آهن های پروفیلی در آورده شده ،و روانه بازار می شود.
درسالن ذوب همواره کوهی از آهن های قراضه در قالب بندیل تل انبار شده، که مرتب به خورد کوره ها داده می شود.این آهن قراضه ها از استان خوزستان واستان های همجوار گردآوری وبه صنایع منتقل می شود. ماشین هائی که بار آهن قراضه دارند، مرتب در مسیر این صنایع در رفت وآمد هستند. بخش اعظم این آهن قراضه ها توسط دستان کوچک کودکان کارایران در شهرهای مختلف،درکوچه وپس کوچه،درخانه ها وکارگاه های کوچک جمع آوری می شود.!
رژیم نظامی - امنیتی وضد کارگری جمهوری اسلامی، که بیشترین وحشت را از توده ها وطبقه کارگر دارد، باایجاد وضعیت امنیتی وضد کارگری درصنایع ،کارخانه ها ومراکزکارگری ،همواره درتلاش است تا کارگران، با حقوق خود وتعهداتی که کارفرما در مقابل تامین بهداشت محیط کارو کارگران، ایمنی محیط وایمنی کارگران، ودیگر تسهیلات کارگری دارد ، کمتر آشنائی پیدا کنند وعلل وموجباتی که با عث می شود تا کارگران در مدت کار با انواع واقسام عارضه های جسمی وبیماری ها روبرو گردند پنهان نگهداری شود. تا کنون کمتر گزارشی توسط مراکز پزشکی ومراکز حافظ سلامتی جان کارگران! بعنوان سرمایه های ملی، درارتباط با کارگران صنایع فولاد ، وبیماری هائی که این کارگران در ارتباط با کاردراین صنایع دچار می شوند بیرون داده شده.!محیط آکنده از گرد وغبار آلوده وسمی، گازهای متصاعد در هوا،صداهای ناهنجارناشی از فشار هوای سیستم و دستگاه ها، برق ناشی از سوخت، برق دستگاه های کار وده ها وصدها ! مورد دیگروجوددارد، که کارگران صنایع را در مدت خیلی کمی کار،دراین صنعت، به انواع بیماری ها وعارضه ها ی جسمی دچار می کند.
کارگران واحد ذوب صنایع علاوه بر تحمل گرمای شدید ناشی از ذوب که گفته شد،درمعرض استنشاق انواع بوهای تهوع آور، خفه کننده،وشیمیائی قرار دارند،که از سوخت آهن قراضه ها متصاعد می شود . آهن قراضه هائی که آغشته به انواع مواد شیمیائی از قبیل مواد رنگ،پلاستیک،چسب ،کاغذ تبلیغاتی هستند. انواع جنس قوطی هائی که از ترکیبات متفاوت ساخته شده، آهن های اکسیده شده همراه بازنگ ومواد اکسید، هرکدام از این مواد،طعم،بو،ومزه بد وخاص خودرا دارد که کارگران روزانه مقدار بسیار زیادی از آن را تحت هرشرایطی حتی با رعایت حد اکثرنکات ایمنی موجود استنشاق می کنند. گردوغبارناشی از حمل وجابجائی آهن قراضه ودیگرمواد ومتریال، وگردش سوخت ، چنان در فضای بسته سالن ذوب معلق است ،که افرادی که با فاصله کم در حد کمتر ازده متر از کنار سالن عبور می کنند، نمی تواننددرون سالن تاریک وآکنده از مواد معلق راببینند.تنها چیزی که از بیرون دیده می شود شعله سرکش درمهاروسرخی آهن مذاب و گداخته ی کوره ها است، که در شریان است. در دل تاریکی واز بیرون که نگاه می کنی، به رنگ ارغوانی خیره کننده ای دیده می شود. این آتش ارغوانی افسونگرو به ظاهر چشم نواز،دارای انواری است که شدیدا به چشم وبینائی کارگران آسیب وصدمات سخت می رساند. حرارت آهن مذاب سطح پوست وبخصوص چشم کارگران را که حساس تر است می سوزاند. حرارت گرمای درون سالن ازپوست وگوشت وتن کارگران ذوب وریخته گری عبور می کند ، وجان کارگران رامی سوزاند.!!
کنترل کوره های ذوب فلز صنایع اهواز الکترونیکی وکامپیوتری! هستند. با این حال صدای ماشین های حمل مواد وبخصوص ماشین غول پیکر وهیولاوش حمل پاتیل های آهن مذاب،صدای ناشی از گردش دستگاه های سوخت وانواع موتورهائی که کار می کنند،گوش کارگران راشدیدا آزارمی دهد. کارگران صنایع بخصوص واحد ذوب و واحد های گندله سازی،و احیاء ۱و... عموما ازگوش درد وناشنوائی رنج می برند. همانطور که عموما دچار عارضه تنفسی و بیماری های تنفسی هستند. بیماری های ناشی ازسموم، گرد وغبار،گازها و مواد سوختی ومتریال صنایع آنقدرزیاد ومتنوع هستند که شناسائی آن ها تنها از عهده انستیتوهاوآزمایشگاهای مجهزمی تواند انجام بگیرد. کارگران تازه کاردر صنایع،درهمان دو سه ماه اول کار بیمار می شوند. ریه ودستگاه تنفسی کارگران براثراستنشاق هوای آلوده به گرد وغبارسمی، چرک می کند. کارگر دچار تب ولرزمی شود،مرتب سرفه میکند وخلط از سینه اش بیرون می دهد. کارگر بیمار رنگش به زردی می گراید،آب بدنش براثر بی اشتهاهی به غذا کم می شود ووزنش شدیدا کاهش پیدا می کند. بیماری تنفسی ،بیماری دستگاه گوارش را در پی دارد که تاپایان عمر، کارگر صنایع ازاین دو بیماری رنج می برد. بعلت نشستن گرد وغبار ناشی از متریال بر بدن وسروصورت کارگران اغلب از خاراندن خود رنج می برند و دچارریزش مو و بیماری های پوستی می شوند.
کارگران واحد ذوب صنایع از جمله کارگران زحمتکش ، سختکوش وپرطاقت این صنعت هستند. پیشگامی حرکت اعتراضی این کارگران وواحد های جنبی درروز ۴ تیر ماه، نتیجه کار طاقت فرسائی است که این کارگران انجام می دهند.این کارگران خود را محق همه گونه تسهیلات،امکانات وحقوق کارگری برابر با حقوق کارگران درجوامع مدنی می دانند، حقوقی که یک بخش آن در قانون کار رژیم هم برسمیت شناخته شده است ورژیم ملتزم به اجرای آن است.
رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی،بعداز فراغت از جنگ ارتجاعی ۸ ساله با عراق وبدنبال سرکوب تتمه ی آزادی های نیم بند موجود ناشی از قیام ۵۷ وتثبیت استیلاگرانه خود، برای به مهمیز در آوردن توده ها وبخصوص طبقه کارگرایران ،به شیوه ای فوق العاده اهریمنی ،ضد انسانی وضدکارگری به طرح نقشه برای در مهار آوردن وکنترل طبقه کارگرایران پرداخت.کپی ارتجاعی ترین نسخه های ضد کارگری را به توصیه نهاد های سرمایه ی جهانی، برای طبقه کارگر ایران پیچاند وبه اجراءدر آورد. طرح ونقشه هائی که کمتر رژیم های سرمایه داری وارتجاعی به اعمال آن در قبال طبقه کارگرخود اقدام می کردند. شکستن واز هم پاشیدن وحدت ویکپارچگی منظم طبقاتی کارگران،یکی ازنتایج و اهداف رژیم در طرح اعمال قانون های ضدکارگری دراین دوره بود ،این اهداف به پیشنهاد محافل جهانی سرمایه و واگذاری صنایع به بخش خصوصی در راستای استثمار بیشتر طبقه کارگر ایران انجام گرفت.
در عادی ترین وضعیت طبقه کارگر ایران از یکپارچگی افتاد، کارگران صنایع بزرگ که تا پیش از این ،همه مشمول یک قانون بودند،به دسته ها ،گروه ها، وواحدهای کارگری تقسیم شدند که هرکدام جدای از دیگری دارای یک نوع رابطه ودرنتیجه دارای منافع ومواضع متفاوت شدند. بخشی از طبقه کارگر در این رهگذر از هویت طبقاتی کارگری خود باز ماند.کارگران یک محیط کارگری وزیر یک سقف با شرایطی متفاوت مشغول کار شدند. کارگران! به کارگران رسمی، کارگران قراردی، کارگران پیمانی وروزمزد تقسیم شدند.صنایع ومجتمع های کارگری وکارخانه ها به بخش خصوصی وپیمانکاران واگذار شد تاهرکدام از این کارفرمایان وپیمانکاران با سلیقه خود به تنظیم رابطه وتعیین حقوق کارگران خودبپردازند.! تفکیک کارگران به این شکل ،گاهی موجب می شود تا کارگران در رقابت بی مورد و رو در روی هم قرار بگیرند . این رقابت بوسیله رژیم، عوامل کارفرما وحراست های محیط های کارگری تشدید می شود. در بعضی مواقع حاد ،به رویاروئی کارگران با همدیگر می انجامد.! بخصوص در واحدهای صنعتی بزرگ که توده ی کارگران کم مزد نیروی اساسی هستند.
صنایع فولاد وکارگران این صنعت از این قاعده ی ساختگی رژیم استثناء نیستند. به کارگران رسمی،قراردادی ، پیمانی وروزمزد تقسیم شده اند. علاوه بر این صنایع فولاد به خاطر اهمیتی که دارد، دارای یک قشر فوقانی وارشد مدیریتی از کارگران نیز هست که همه از افراد نور چشمی رژیم،فرزندان خانواده های پرنفوذ مذهبی دست اندر کار وبرگزیده وبالا کشیده ی نهاد های امنیتی وزارت اطلاعات وسپاه پاسداران هستند.
تعداد کارگران صنایع فولاد و وضعیت کارگری ومسائل آنان ،همواره از طرف نهاد های امنیتی وحراست این صنعت پنهان ومحفوظ نگهداری می شود،تاناشناخته بمانند. حدود دوازده هزار نیرودر این واحد صنعتی مشغول کارهستند وبه چهار شیفت کاری تقسیم شده اند که بطور گردشی در طول شبانه روز وبدون وقفه درسه شیفت کارمی کنند . یک شیفت ازساعت ۸ صبح تا سه بعداز ظهر کارمی کند،سه بعدازظهر جای خودرا با شیفت کارگری دیگری عوض می کند که تاساعت ۱۱ شب کار می کنند. شیفت پایانی ازساعت یازده شب شروع می شود و تا ساعت ۸ صبح روز بعد کارمی کنند ویک شیفت کاری بطور گردشی درحال استراحت ومرخصی است.کارگران روز مزد مشمول این شیفت بندی نمی شوند. ساعات کار آنان اغلب در روز است،درجاهائی که درحالت عادی در کار ساخت وساز روزانه هستند، ساعات کاری از ۸ صبح آغاز می شود وساعت ٣ بعدازظهرپایان روز کارآنان است. درجاهائی از صنایع که کارگران روز مزد وپیمانی در حال تعمیر ونگهداری هستند ،ساعات کارشان بخاطرفعال بودن سیستم، ووضعیت اضطراری، طولانی تر است، کاراز ساعت ۷ صبح آغاز می شودوتاساعت ۷ غروب ادامه دارد.مجموعا نیمی از کارگران صنایع فولاد کارگران رسمی هستند،که از امتیازات بیشتری برخودار هستند ونیمی دیگر از کارگران قرار دادی وپیمانی وروز مزد هستند.
کارگران صنایع فولاد روز پنچشنبه وجمعه وروزهای تعطیل تقویمی، تعطیل هستند وکار کردن در این روزها اضافه کاری برای آنان محسوب می شود.دیسیپلین ونظم عمومی صنایع فولاد امنیتی وشبیه مراکز نظا می اداره می شود. کارگران مرتب بوسیله نهاد های ارشادی رژیم کنترل وشستشوی مغزی می شوند. همواره اطلاعیه هائی در برد های این صنعت نصب وچسبانده می شود که کارگران را دعوت به مسجد و وفراخوانی به مسابقه کتابخوانی مذهبی می کند.کارگران صنایع فولاد اهوازعلیرغم تعداد زیادشان فاقدهرگونه تشکل صنفی- سیاسی وطبقاتی هستند. دستگاه های کنترل امنیتی رژیم وحراست این صنعت، با ایجاد فضای امنیتی ،پیشاپیش راه تشکل کارگری رابر کارگران صنایع بسته است.روز جهانی کارگرامسال،کارگرانی از واحدهای این صنعت،در اشکالی بسیار کوچک در محیط های کاردر غالب جشن های خودمانی ودوستانه،اقدام به پاسداشت این روز بزرگ کارگری کردند.
کارگران قراردادی وپیمانی وروزمزد صنایع تا یکی دو سه سال پیش غذای خودرا از خانه به محل کار می بردند.اخیراً به همه کارگران نهار وشام می دهند. نهار وشام اغلب غذای جفتی،متشکل از پلو وچلوودسرچند ده گرمی بسته های ماست ودوغ است. اغلب کارگران غذای خودرا در اطاق های محل آسایش خود که نزدیک محل کارشان است سرو می کنند. بعضی ازکارکنان که به لحاظ کاری فارغ تر هستند،دررستوران وسالن غذاخوری ،غذای خودرا میل می کنند.
صنایع فولاد در ردیف صنایع مادر وسنگین واستراتژی محسوب می شوند. صنایع فولاد اهوازازجمله بزرگترین صنایع ایران ومنطقه است. رژیم در برآورد وجدول های راندمان تولید آهن وفولاد اهواز، مدعی است راندمان حداکثری سالانه تولید را دارد. تولیدی حداکثری ناشی از تلاش وفعالیت کارگران این واحد صنعتی.علاوه برکلیه تبلیغات های چاپی درمجلات وروز نامه های اقتصادی رژیم در زمینه تولید فولاد،تابلو هائی در ارتفاع های بلند وبا طول وعرض چند متری نصب در شاهراه های اصلی شهراهواز شده و رقم سالانه حداکثری تولید فولاد صنایع را نشان می دهد،تولیدی که حاصل تلاش کارگران است.
علیرغم تلاش وزحمت بسیارکارگران وکار در شرایط سخت صنایع،اغلب این کارگران حقوقی زیر خط فقر تعیین شده رژیم دریافت می کنند ورژیم با ترفند ودسیسه سعی می کند تا کارگران را از حقوق ومزایای مسلم وحداقلی کاری خود محروم نماید.رژیم وکارفرمای صنایع از افزایش حقوق ٢۵ درصدی سالانه کارگری وپرداخت آن در سال نود ودو به کارگران قرار دادی این صنعت که تاکنون سه ماه از سال گذشته خودداری کرده، ونسبت به پرداخت افزایش ٢۵ درصدی حقوق کارگران هیچگونه اقدامی نکرد تا اینکه روز چهارم برج کاری تیرماه ، وموعد پرداخت حقوق کارگران فرا رسید. کارگران صنایع روز چهارم هر ماه ،حقوق ماه پیش را دریافت می کنند.
روزچهارم تیرماه، بین ساعت ده و یازده صبح یکی دو ساعت مانده به نهار،توسط یک اکیپ از واحد اداری اقدام به پخش برگه های حقوقی کارگران واحد ها می کنند.کارگران صنایع بعنوان بخشی از طبقه کارگرایران، درروزهای پایانی هرسال وهمزمان باتعیین میزان افزایش درصدی حقوق کارگری، با دغدغه ی خاطروارد منازعه وکشمکش روی حد اقل میزان افزایش دستمزد ها می شوند.امسال با توجه به گرانی اجناس وافزایش قیمت ها وهزینه زندگی، کارگران روی ٢۵ درصدی افزایش ناچیز حقوق ها، حساسیت بیشتری از خودنشان می دادند، ودرطول سه ماهه سال جدید،همزمان با دریافت حقوق،پیگیر افزایش چنددرصدی به دریافتی خود بودند.کارگران قراردادی واحد ذوب وریخته گری پس از دریافت برگه های حقوقی وقتی مشاهده می کنند که میزان دریافتی حقوقشان ثابت مانده وتنها افزایشی زیر ده درصدی داشته اند،خطوط چهره اشان در هم رفته وبرافروخته وعصبی می شوند. دریک لحظه کارگران همدیگر را فرامی خوانند وازکیفیت برگه های حقوقی وعدم افزایش حقوق خود همدیگررا مطلع می کنند. کارگران واحد ذوب وریخته گری پیشگام وکارگران جنبی وپیرامون این واحد بفوریت گرد هم می آیند. حرف ها وصحبت بالا می گیرد،اجتماع کارگران زیاد می شود، بخاطر حساسیت کوره های ذوب که حکم مغز وقلب صنایع را دارد،موضوع ابعاد وسیعی به خود می گیرد.
تنها یک سکته آنی!حتی یک تپق درجریان کارکوره های ذوب،برای کارفرما وصنایع، خسارات سنگینی درپی دارد.!
حساسیت جریان دست از کار کشیدن کارگران واحد ذوب درهمان دقایق اول به یک بحران وموضوع عمومی در صنایع تبدیل شد. محل اجتماع کارگران به محل حضورمدیریت کلان صنایع وعوامل حراست ودستگاه های امنیتی صنایع ودست اندرکاران استانداری استان تبدیل شد. کارگران نه تنها از گرفتن غذای نهار خود خودداری کردند، بلکه دست ازکار کشیدند وبر روی زمین نشستند.!! همین کم کاری موقت وفوری کارگران درقسمت های ریخته گری،بخاطر برگشت دادن مواد ذوب، خساراتی برای صنایع به وجود آورد.! اعتراض واجتماع کارگران تا بعدازظهر ادامه داشت. بنا به گفته یکی از این کارگران ،خبراعتصاب کارگران ذوب فلزدرسطح مسئولین اجرائی استان باقی نماند ،فوری به وزیر ورؤسای بلند پایه اجرائی کشور منتقل شد.مدیران ارشد صنایع ،مسئولین حراست ودستگاه های امنیتی که موقعیت خودرا ضعیف دیدند،ازرویاروئی با کارگران پرهیز کردند، سعی داشتند تا جلو دامنه ی اعتراض کارگران را بگیرند. به شکل مرسوم شروع به نعل وارونه زدن برای کارگران کردند ، سعی داشتند باایجاد ابهام ذهنی کارگران را خام کنند،از جمله این گونه شایعه کردند که صنایع با افزایش وپرداخت ٢۵ درصدی به حقوق کلیه کارگران هیچگونه مشکلی ندارد،منتها بخشی از کارگران رسمی ،نگران تساوی حقوقی میان خود وکارگران قرار دادی هستند.!این شایعه ودروغ را پخش کردند،تا هم خودرا اززیرضرب کارگران معترض خارج کنند وهم اگر توانستند کارگران را رودرروی همدیگر قرار بدهند وبطوربسیار ضمنی وپوشیده ای هم به پرداخت ٢۵ درصدی افزایش حقوق کارگران موافقت کرده باشند، تا قا دربه کنترل موقت ومهار حرکت کارگران باشند.!
کارگران که به یکپارچگی بوجود آمده ی میان خود اعتماد پیداکرده بودند،با ایستادگی وپا فشاری برخواست خود تاکید کردند تامسئولین را واداربه قبول پرداخت افزایش ٢۵ درصدی حقوق خودکنند. درفاصله چانه زنی میان کارگران وکارفرما،تعداد بیشتری از کارگران از جریان اعتصاب وحرکت اعتراضی واحد ذوب وریخته گری آگاه می شدند وبه همکاران خود می پیوستند. چانه زنی میان طرفین تا پایان وقت کاری روز در جریان بود، طرفین از میزان قدرت وتوانائی همدیگراطلاع داشتند. حرکت کارگران فاقد سازماندهی بود، درمیان کارگران برانگیخته ی اعتصابی و معترض، جای عنصرفعال کارگری خالی بود. در میان کارگران، گاهی تردید غالب بود وزمانی تهییج .عنصر عینی وعنصرذهنی در این حرکت کارگری در همسوئی ودرتلفیق با هم نبودند.کارفرما که سوار بود، خود راغا لب دراین کشمکش می دید و آن را تقریبا بطور موقت به بلحاظ روانی و... به محاصره آورده ودر کنترل داشت . با قصد جمع کردن وبه هم آوردن حرکت کارگران، با تاکتیک،ترفند ووعده وگاها با تهدید مستقیم کارگران ، به گفتگو با کارگران نشست وباپرداخت مطالبه سه ماهه ی به تاخیر افتاده ی کلیه کارگران منتها بشکل مبهم وغیرمنطقی که پیشاپیش معلوم بود کارگران ازقبول آن خودداری می کنند وارد گفتگو شد. رئیس حراست صنایع بدنبال تهدید کارگران اشاره داشت،شما را می کشم!!کارگران در مقابل گفتند چند نفر از ما را می خواهی بکشی!؟ رئیس صنایع می گفت ،من موافق پرداخت ٢۵ درصدی افزایش حقوق شما هستم وآن رادر قالب پاداش ویا تحت هر عنوانی در مقاطع مختلف پرداخت می کنم!!! یعنی اینکه به حقوق پایه ی شما افزوده نمی شود!کارگران که این پیشنهاد راغیر منطقی می دانستند آن را قبول نکردند! وزیر بار نرفتند!کارگران می خواهند مطابق قانون، ٢۵ درصد به حقوق پایه آنان اضافه شود.!که درست و منطقی اش هم همین است. آنان می خواهند تا در فردای بازنشستگی با بیس حقوقی بالاتری که حقشان است بازنشسته شوند. پرداخت ٢۵ درصد درقالب پاداش یا سور ودست خوشی برای کارگران، مانندخاک پاشیدن به صورت آنان است.
کارگران اعتراض کننده، برای اینکه در مقابل کارفرما کوتاه نیایند ،به طرح خواست دیگری پرداختند که تاکنون در مورد آن سکوت کرده بودند وفکر می کردندصنایع وکارفرما قصد خوردن آن را دارد.صنایع مطابق یک قرار، همه ساله درصدی بابت افزایش تولید به کارگران می دهد، امسال باتوجه به اینکه سه ماه از سال گذشته بود، خبری ازاین درصد درمیان نبود.! کارگران که ازمیزان تولید آگاه بودند ومی دانستند هیچگونه کسری وکاهشی در تولید نبوده ، بلکه کارفرما قصد دارد این درصد را به آنان ندهد،به طرح این خواست خود نیز پرداختند تا شاید حداقل درخواست قبلی خود موفق شوند، یا هردو مطالبه را یک جا دریافت نمایند.!!این حرکت کارگری که تا کنون دو سه روز از آن می گذرد،درشرایط بیم وامید ودر یک کشا کش میان طرفین در جریان است. در یک وضعیت هم برد وهم باخت، دو طرف درتلاش وشاهد فعالیت همدیگر هستند. همه چیزدرگرو آینده است . پیروزی کارگران اعتراضی در یک همآهنگی واتحاد وسیع با دیگر همکاران کارگر خودشان است که حاصل می شود. پیروزی این کارگران در مبارزه ای که برای بخشی از حقوق خود آغاز کرده اند در گرو تلاش وسازماندهی وپیوستن همه ی کارگران صنایع به این حرکت است.کارگران دیگر واحد های صنایع برای احقاق حق قانونی خود،افزایش ٢۵ درصدی به حقوق همه کارگران باید به کارگران اعتراضی بپیوندند تاخواست ٢۵ درصدی افزایش حقوق وخواست درصد ناشی از افزایش تولید به خواست عمومی همه کارگران صنایع تبدیل شود. کارگران صنایع برای موفقیت در مبارزه ای که برای خواست بر حق خود آغاز کرده اند، نیاز دارند روابط خودرا با دیگر کارگران همکار خود گسترش دهند واز همه گونه امکانات وفرصت در جهت عمومی شدن این مبارزه بکوشند.این کارگران باید به مبارزه ی خود شکل منظم بدهند،اعتراض های پراکنده ای که صورت می گیرد باید عمومی ومنظم شود . کارگران واحد ذوب وریخته گری وا حیاء که بطور نامنظم وپراکنده در قالب اعتراض از گرفتن غذا خودداری می کنند باید سعی کنند این اعتراض را از طریق تماس با دیگر همکاران خود به سراسر صنایع گسترش دهند. علاوه بر نگرفتن غذا از طرق دیگری اعتراضات خودرا گسترش وسازمان بدهند. این حرکت کارگری در تلاش برای پیروزی، احتیاج به حمایت وپشتیبانی کلیه فعالین کارگری داخل وخارج، سازمان ها واحزاب ونهادها کارگری دارد. کارگران صنایع فولاد اهواز که سابقه ای در کارمبارزه ی سیاسی وسندیکائی دارند،موفقیت آنان در این مبارزه،موجب برداشتن گام بلندتری ازطرف آنان درآینده خواهدشد.همچنین موجب اعتلاء ورشد جنبش سراسری کارگری خواهد بود.
به تقویت، حمایت وپشتیبانی عملی حرکت اعتراضی کارگران صنایع برخیزیم.!
زنده باد اعتصاب!اعتصاب مدرسه انقلاب!
رژیم جمهوری اسلامی راباید، بایک اعتصاب عمومی سیاسی وقیام مسلحانه برانداخت.
کار، نان، آزادی - حکومت شورائی
سازمان فدائیان (اقلیت) - نیمه اول تیرماه ۱٣۹٢