هفته گذشته خبرهای اعتصاب کارگران واگن پارس، معدن سنگرود و کاشی گیلانا در صدر اخبار رسانه ها و سایت های کارگری قرار داشت. بر اساس آخرین خبرهائی که پنج شنبه ١٠ مهر انتشار یافت، در ششمین روز اعتصاب حدود ٩٠٠ نفر از کارگران واگن پارس اراک، مدیر داخلی این واحد تولیدی ناچار به استعفا شد. به گفته یکی از نماینده های کارگران، آنها پس از پایان تعطیلات و در روز دوشنبه در محل کارخانه حاضر می شوند و در صورت محقق نشدن خواسته های شان، به اعتراض خود ادامه می دهند. مهم ترین مطالبه کارگران اعتصابی واگن پارس، پرداخت سه ماه حقوق معوقه است. این در حالی بود که در چهارمین روز این اعتصاب، کارگران از توضیحات شورای اسلامی کارخانه قانع نشدند و قصد ادامه اعتراض در بیرون کارخانه را داشتند که با ممانعت اعضای شورای اسلامی مواجه شدند. کارگران معترض نیر با آنها درگیر شدند که در نتیجه، رئیس این نهاد، روانه بهداری کارخانه گردید.
هم چنین روز پنج شنبه، اعتصاب کارگران کاشی گیلانا منجیل در حالی وارد شانزدهمین روز خود شد که آنها اعلام کردند که اگر تا دوشنبه هفته آینده( ١۴ مهر)، در باره مطالبات معوقه شان تصمیمی گرفته نشود، اعتراض خود را به شکل دیگری ادامه می دهند. اعتصاب ١٦٠ کارگر کاشی گیلانا در اعتراض به عدم پرداخت ١٦ ماه دستمزد شان بین سال های ٨٨ تا ٩٣ و پرداخت نشدن حداقل ٣٠ ماه حق بیمه آنهاست. از سوی دیگر کارگران اعتصابی با اعتراض خود، کارفرما را ناچار کردند که حکم اخراج دو تن از نماینده گان شان را لغو کند و آنها به سر کار بازگشتند.
علاوه بر این ٢۵٠ کارگر معدن سنگرود پس از شش روز اعتصاب در اعتراض به عدم دریافت 3 ماه حقوق و مصوبه انحلال معدن و بی توجهی مقام های استانی، روز یکشنبه ٦ مهر به تهران سفر کردند. آنها پس از چهار روز تجمع در مقابل اداره کار و ساختمان مجلس و ملاقات با مسئولین حکومتی، به محل زندگی شان در رودبار بازگشتند. اما ٣٠ نفر از نماینده گان آنها برای پیگیری مطالبات شان در تهران ماندگار شدند.*
روشن است که پرداخت حقوق معوقه، خواست مشترک کارگران اعتصابی واگن پارس، کاشی گیلانا و معدن سنگرود می باشد. البته با نگاهی به دیگر اعتراض های کارگری سال جاری و حتی سال های گذشته، می توان نتیجه گرفت که در کنار دیگر خواسته ها، اعتراض به عدم پرداخت دستمزدها، فوری ترین مطالبه کارگران ایران است. نگفته پیداست که پرداخت نشدن حقوق ماهیانه چه تبعاتی دارد: در دنیای واقعی، معنای ندادن دستمزد به کارگران عبارت است از تحمیل فقر و گرسنگی بیشتر به آنها؛ ایجاد استرس و نگرانی های روحی و روانی و بروز مشکلات خانواده گی و بسیاری دیگر از نابسامانی های اجتماعی! کارگران از همین واقعیت های زندگی و تلاش آنها برای امرار معاش است که در برابر این بی حقوقی آشکار، اعتصاب می کنند و خواستار پرداخت دستمزدهای شان هستند.
به عبارت دیگر صاحبان سرمایه همان حداقل دستمزدی که به مراتب زیر خط فقر رسمی است را به کارگران پرداخت نمی کنند و سفره خالی آنها را هم نشانه گرفته اند. تا جائی که این امر به مسئله ای نهادینه و پذیرفتنی تبدیل شده و به راحتی حقوق ها، ماههای طولانی به تاخیر می افتد. این در حالی است که بسیاری از سرمایه داران و کارفرمایان مراکز تولیدی، پروژه ای و یا خدماتی، حتی در محل کار، حضور فیزیکی ندارند که پاسخ گوی معترضین شوند.
کارگران خواستار پایان دادن به ادامه روند عدم پرداخت دستمزدها از سوی کارفرمایان هستند و می خواهند که خاطیان تحت پیگرد قرار بگیرند. در چنین شرایطی ضرورت دارد که کارگران و فعالین کارگری، جدی تر از هر زمان دیگری به این مسئله توجه کنند و خواست پرداخت کلیه حقوق های معوقه را در اولویت قرار دهند. دستمزدی که حاصل کار و زحمت کارگر برای گذران معاش خود و خانواده اش است، باید به موقع پرداخت شود.
خسرو غلامی - ١٣٩٣/٧/١٣
kh.gholami@hushmail.com
******************************
*منبع خبرها: http://ilna.ir/news/services.cfm?id=4