به هیچکس ربطی ندارد!!
امشب اسماعیل عبدی در بازداشت نیروهای امنیتی است.نیروهای قوه ی قضائیه و مسئولین کشور دیگر نگران امنیت کشور نیستند،یکی ازانسانهایی که به دنیال حقوق ملت ،دانش آموزان و معلمان بود،امروزصبح توسط سربازان گمنام امام زمان طی یک عملیات متهورانه با یورش به خانواده ی این فرد معترض او را دستگیر کردند،و با این عملیات این فرد معترض صدایش خاموش شد،اسماعیل عبدی دیگر نمی تواند،فریاد بزندکه چرا کلاسهای درس ۴۰ نفره است،که سرمایه ی کشورکجا خرج می شود،چراهرروز آمار دانش آموزان ترک تحصیلی بالا می رود،اسماعیل عبدی دیگر نمی تواند،به آمار بالای اعتیاد در مدارس ودر کشوراعتراض کند،اسماعیل عبدی دیگر نمی تواند،فریاد کند،چرا باید دانش آموزان برای نپرداختن پول هزینه ی آب و برق،وگاز،و پول برگه ی امتحانی شرمسار شوند،دیگر اسماعیل نمی تواند،فریاد بزند،که باوجود تاکید قانون اساسی مبنی بر دولتی بودن مدارس،مسئولین کشور مدارس آزاد را درسراسر کشور گسترش داده اند،دیگر نمی تواند ،به خصوصی سازی مدارس اعتراض کند،نیروهای امنیتی هم امشب بابت بازداشت اسماعیل با دست پر به خانه می روند،و فرزندانشان را با مهر و محبت در آغوش می کشند.
اما این سوی سکه ،خانه ی اسماعیل امشب دور از پدر سوت وکور است،فرزندانش امشب آغوش گرم پدر را احساس نمی کنند،شاید تا ۵ سال دیگر هم احساس نکنند،ورفته رفته یادشان برود که محبت پدر چه حسی دارد،امشب ماندانا،امیرحسین و مبینا نمی دانند،پدرشان در چه وضعیتی به سر میبرد،امافرزندان اسماعیل می دانند،که دیوار زندان مهربان نیست، سربازان گمانم همه از فریاد عدالت خواهی اسماعیل عصبانی اند،خون جلوی چشمشان را گرفته است.آنان پول اضافه کاری می خواهند،آنان می خواهند،که برای خشنود کردن کارفرمای خود باید در سرکوب اسماعیل،زن و فرزندان اسماعیل،،مادر،پدر،برادر خواهرو دوستان و آشنایان و همکاران اسماعیل سنگ تمام بگذارند.
امشب اطراف اسماعیل به جای لبخندهای شیرین زن وفرزندانش دیوار است ودیوار،پاسبان است وخشم و خشونت.
به زودی بهشتی را هم شاید ببرند،تا بیشتر احساس امنیت کنند،هرکس صدایش در بیاید را هم خواهند برد تا بیشتر و بیشتر امنیت برقرار شود.باغانی هم که در تبعید است،بداقی هم که دیگر چشمش پس از هفت سال زندان ترسیده است!!
برای خواستار،باستان ،و دیگر کسانی که فریادی در گلو دارندفکری خواهند کرد.
این است امنیت یک کشوراسلامی ،که همه اش باید نظامی باشد!!!
به کسی ربطی ندارد،که دزدان و دروغگویان و فریبکاران ،کشور را بلعیده اند،به هیچکس ربطی ندارد،که عدالت نیست،به هیچ کس ربطی ندارد،که فساد و اعتیاد،و تورم و بیکاری مردم را نابود کرده است،به هیچکس ربطی ندارد،که اخلاق و فرهنگ وتمدن و شرافت و اعتماد به انحطاط کشیده شده است ،وخلاصه به هیچکس ربطی ندارد،که آرامش وانسانیت نابود شده است. چون نام حکومت اسلامی است.
رسول بداقی - ۱۹ آبان ۹۵
**************
بیانیه در خصوص بازداشت اسماعیل عبدی، عضو کانون معلمان تهران
به نام خدا وند جان و خرد
متاسفانه صبح روز چهارشنبه(۱۳۹۵/۸/۱۹) شش مامور امنیتی، بدون داشتن حکم قضایی در آغازین لحظات صبحگاهی، هنگامی که آقای اسماعیل عبدی دبیر کل معلمان ایران در خواب بود، با حضور در منزل وی و در حضور چشمان نگران ماندانای چهار ساله و خانوادهاش، این معلم و فعال صنفی را دستگیر کرده و به زندان اوین منتقل کردند.
این در حالی است که علی اصغرفانی _وزیر پیشین_ این روزها اعلام کرده بود که در دولت قبل در زیر زمین وزارتخانه چماقهای آماده برای برخورد با معلمان داشتند و زمانی که معلمان مقابل وزارت آ.پ تجمع کرده بودند، علیه آن ها به کار گرفته و در زیر زمین وزارت آموزش و پرورش معلمان را چماق زدند. همچنین رئیس جمهور این روزها از وجود اجنه در دستگاه امنیتی خبر داد که پیش از مقامات رسمی از محتویات پروندههای قضایی خبر دارند و خودسرانه و به شکل فراقانونی اقدام میکنند.
علیرغم این انتقادات که از زبان مقامات بالای دولت و در تقبیح این اعمال در رسانهها منتشر شد، در کمال تاسف و به شکلی عریان، در برخورد با اسماعیل عبدی شاهد اقدامی غیرانسانی و غیرقانونی هستیم. در حالی که دولت محترم تدبیر و امید تلاش میکند نشان دهد که برخوردهای اینچنینی با درایت و هدایت دولت به حداقل رسیده است ولی عملا شاهد بازگشت برخوردهای عصر جاهلیت هشتاد و هشتواره هستیم.
انتظار میرود با توجه به عمق برخورد غیرانسانی با اسماعیل عبدی مسئولان دولت تدبیر و امید بهویژه وزیر جدید، نسبت به این حرکتهای قانونشکنانه برخوردی قاطع در پیش گرفته شود تا شاهد تکرار چنین رویههایی در برخورد با کنشگران راستین صنفی و قانونگرا نباشیم.
نوزدهم آبان ماه نود و پنج
کانون صنفی فرهنگیان گیلان
**************
اسماعیل عبدی در منزلش دستگیر شد
اسماعیل عبدی هیات مدیره ی کانون تهران و معلم ریاضیات مدارس اسلامشهر دستگیر شد.
امروز صبح (نوزدهم آبان ماه)، شش تن ازماموران امنیتی در حالیکه از ارائه ی کارت شناسایی و مجوز امتناع کرده اند دبیر پیشین کانون را تهران در منزل شخصی اش دستگیر کرده اند.
پیش از این دادگاه تجدید نظر حکم شش سال حبس اسماعیل عبدی را تایید کرده بود
**************
آموزش بین الملل: اعلام کمپین جهانی برای آزادی اسماعیل عبدی
دوم نوامبر ۲۰۱۶ - آموزش بین الملل (EI ) به کلیه سازمانهای عضو خود فراخوان داده است که در اعتراض به شش سال حکم تحمیلی و توجیه ناپذیر زندان برای اسماعیل عبدی، یکی از رهبران کانون صنفی معلمان تهران، بطور فوری و قاطع اقدام کنند.
آموزش بین الملل به مقامات جمهور اسلامی ایران اطلاع داده است که اتهاماتی مانند “اجتماع و تبانی بر علیه امنیت ملی” ناعادلانه هستند و کنوانسیون های حقوق بشر از جمله کنوانسیون هایی که از حق آزادی بیان و تشکل و حق مشورت اتحادیه های کارگری در سیاست های مربوط به آموزش و پرورش حمایت می کنند را نقض می کنند. آقای عبدی همراه با سه نفر از فعالین صنفی معلمان در جولای ۲۰۱۵ بطور غیرمنصفانه بازداشت شدند و از شرکت ایشان در هفتمین کنگره آموزش بین الملل در شهر اتاوا، کانادا جلوگیری شد . اعتصاب غذای آقای عبدی و کمپین های همبستگی گسترده در ایران و حمایت اتحادیه های کارگری در سرتا سر جهان، باعث آزادی موقت آقای عبدی در ماه مه ۲۰۱۶ شد.
فرد ون لیون، دبیر کل آموزش بین الملل در محکومیت این شرایط می گوید: مقامات ایران در تلاش هستند نارضایتی های معلمان را از طریق سرکوب و حبس های طولانی مدت علیه فعالین معلمان به سکوت بکشانند.
آخرین حکم که توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر تهران در تاریخ ۷ اکتبر ۲۰۱۶ صادر شده است در شرایطی صورت می گیرد که سیاست های نئولیبرالی رژیم جمهوری اسلامی، نظام آموزشی کشور و شرایط زندگی معلمان را دچار بحران کرده است. سیاست خصوصی سازی و کالایی سازی آموزش، بقایای فرصت های برابر و آموزش و پرورش رایگان در ایران را نابود کرده است. بسیاری از دانش آموزان، به ویژه دختران از خانواده های کم درآمد در مناطق روستایی و عشایری، عملا به آموزش و پرورش دسترسی ندارند؛ گزارش ها نشان می دهد که بیش از سه و نیم میلیون دانش آموز قادر به حضور در مدرسه نیستند.
در ایران علی رغم اینکه تعداد بسیار زیادی از معلمان از حقوق و آزادی های اساسی برخوردار نیستند اما به تدریس در مدارس ادامه می دهند. دستمزد معلمان اغلب زیر خط فقر رسمی است. اعتراضات و اعتصابات معلمان در سرتاسر کشور در چند سال اخیر، بیانگر خواست قاطعانه معلمان برای تغییر سیستماتیک این شرایط است.
هر سال حدود ۱۵۰ هزار نفر با تخصص های بالا ایران را ترک می کنند. بسیاری از آنان به دلیل بالا بودن سطح بیکاری، دست به این کار می زنند، اما سرکوب های سیاسی و فقدان آزادی مذهب نیز از دلایل دیگر این مهاجرت هستند.
آموزش بین الملل از تشکلات عضو خود و همه شهروندانی که نگران وضعیت موجود هستند می خواهد که از طرق مختلف از جمله ارسال نامه های اعتراضی به رئیس جمهور و رهبر جمهوری اسلامی ایران خواهان آزادی اسماعیل عبدی شوند.*
*جهت اطلاعات بیشتر و دسترسی به متن کامل انگلیسی به لینک زیر مراجعه نمایید:
https://www.ei-ie.org/en/news/news
**************
تایید حکم شش سال زندان اسماعیل عبدی
اسماعیل عبدی در تاریخ ٦ تیر ۹۴ پس از وقایع اعتراضی فرهنگیان ایران نسبت به نابسامانی های آموزش و پرورش ،به عنوان نماینده شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان سراسر کشور برای شرکت در اجلاس جهانی معلمان قصد رفتن به کانادا را داشت که به شکل غیر قانونی بازداشت شد.
دبیرکل کانون صنفی معلمان که پیش از این به مدت ۱۱ ماه در بازداشت به سر می برد در دادگاه بدوی در بهمن ماه ۹۴ با ریاست قاضی صلواتی به ۶ سال زندان محکوم شده بود.
عبدی در اعتراض به حکم بازداشت غیر قانونی همزمان با هفته معلم به اعتصاب غذای نامحدود در بازداشتگاه اوین روی آورد با تشکیل کمپین های حمایتی و حمایت گسترده معلمین و فعالین مدنی بعد از گذشت ۱۶ روز با قید وثیقه ی ۳۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.
دبیر کانون صنفی معلمان به همراه وکیل خود خانم سمانه اسد خانی ابتدا در ۱۲ خرداد ۹۵ در شعبه 36 تجدید نظر حضور یافت در ادامه دادرسی به جلسه ی بعدی موکول شد که دادگاه تجدید نظر در ۲۴ شهریور جلسه ی دوم خود را نیز برگزار کرد.
کیفر خواست این پرونده براساس تجمعات صنفی معلمان در ۱۰ اسفند ۹۳ و ۱۷ اردیبهشت ۹۴ بوده است .
وکلای ایشان پیمان عطار و سمانه اسدخانی همواره از قانونی بودن اعتراضات معلمان دفاع کرده اند.
این حکم ۱۶ مهرماه به وکیل اسماعیل عبدی ابلاغ شده است.
**************
جعفر ابراهیمی: برگزاری مجامع عمومی کانون های صنفی، یک گام به جلو
نگاهی به انتخابات کانون صنفی معلمان استان گیلان
روز پنجشنبه ، ۱۵ مهر ۱۳۹۵ ، انتخابات کانون صنفی در استان گیلان برگزار شد و اعضای هیئت مدیره این تشکل مشخص شدند تا جایی که از منتخبان شناخت دارم یک هیئت مدیره با اعضایی پیشرو و مستقل در گیلان شکل گرفته است پیشتر از این هم بارها در یادداشت های خود تاکید کرده ام که تشکل یابی مستقل تنها ظرف و امکان جدی است که معلمان و سایر اقشار اجتماعی را در تحقق مطالبات کامیاب خواهد نمود. اینک سال ها تلاش آگاهانه و برابری خواهانه معلمان در گیلان به ثمر نشسته است امید که این مهم در سایر استان ها نیز محقق شود تا زمینه شکل گیری یک شورای هماهنگی منسجم و قوی فراهم گردد. پس از این مقدمه، در این یادداشت می کوشم نکاتی در مورد مجمع عمومی کانون گیلان را بارز نمایم.
۱. به نظر می رسد کسانی که به هیئت مدیره راه یافته اند مستقل از دیدگاه های سیاسی آنان در پیگیری مطالبات صنفی افرادی مستقل و پیشرو هستند نگاهی به ترکیب منتخبان و چهره های شاخص، گویای این امر است و نشان می دهد که اقبال معلمان به افرادی است که منافع جمعی و مطالبات صنفی و آموزشی را بر منافع سیاسی جناح های قدرت ترجیح می دهند. پس کسانی که دلواپس جناح های قدرت هستند و مواضع مستقلِ فعالین، از باندهای خود را برنمی تابند و فعالین مستقل را مورد هجمه و اتهام قرار می دهند از نتایج اینچنینی خوشحال نخواهند شد و این امری طبیعی است.
۲. بار اصلی برگزاری مجمع بر دوش پیشکسوتان و فعالین دوره های قبل بوده است و برخی از این بزرگواران علی رغم اقبال عمومی، با عدم کاندیداتوری راه را برای ورود برخی نیروهای جوان تر فراهم نمودند این درسی است که در سایر استان ها برای پیشکسوتان صنفی می تواند الگو و راهنمای عمل باشد.
۳. در ترکیب اصلی هیئت مدیره کانون گیلان نام سه زن دیده می شود که یک اتفاق بسیار مبارک است چرا که حضور زنان پیشرو و آگاه و برابری خواه در ساختار تشکل ها، مسیر تلاش برای رفع استثمار و تبعیض جنسیتی را فراهم می کند. اگر چه زنان گیلان در تاریخ مبارزات اجتماعی معاصر ایران همواره نقش آفرینی کرده اند ولی ورود قدرتمندانه زنان به هئیت مدیره کانون ها، در پیشبرد مطالبات در شرایط فعلی می تواند سرفصل نوینی در پویایی جامعه معلمان و کل جامعه باشد. بخصوص اینکه تبعیض جنسیتی در نظام آموزشی ایران از جمله وجوه تبعیض و نابرابری است که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است.
۴. در مجمع گیلان ۲۰۴ نفر در انتخابات رای داده اند. پیشتر از این در آذربایجان غربی نیز حدود ۴۰۰ نفر در مجمع شرکت نمودند این آمار مستقل از تعداد معلمان استان، آمار خوبی است. در روزهای آینده ممکن است برخی برای هجمه به دستاوردهای برگزاری مجمع تعداد شرکت کنندگان را با آمار معلمان استان ها مقایسه نمایند و بر طبل نا امیدی بکوبند. بی شک نباید مقهور این بازی با ارقام شد در جامعه ای که کار جمعی و گروهی و مجوز فعالیت مستقل و آزادانه سال هاست در محاق است این مقایسه های کمی شاخص مناسبی برای تحلیل نیست. کسانی که به عدد و رقم تنها بسنده می کنند درکی از کیفیت ندارند همان هایی هستند که فعالیت اجتماعی را محدود به شرکت موسمی در انتخابات می کنند و حتی پیگیر رای خود نیز نیستند. اما مشارکت در مجمع عمومی یک تشکل مستقل از جنس مشارکت از پایین در راستای تحول و تغییر در زیست اجتماعی است. بی شک این مشارکت نباید به جلسه مجمع محدود گردد و بایستی تار و پود کار جمعی و شورایی در تمام مناسبات و فعالیت های کانون ها ریشه بدواند.
در پایان باید براین نکته تاکید نمود که مستقل از نتیجه انتخابات و ترکیب هیئت مدیره، برگزاری مجمع عمومی در هر استان بصورت مستقل و دموکراتیک یک گام رو به جلو برای کلیت جنبش پویای معلمان است. جنبشی که مطالبات خود را از دل تضادهای جدی زیست اجتماعی خود بیرون کشیده است و علی رغم فراز و نشیب های فراوان و تحمل هزینه های زیاد بر مدار تکاملی خود حرکت می کند و میل به اجتماعی شدن از مشخصه های بارز آن است. بی شک ترکیب شورای هماهنگی از کانون های مستقل و پیشرو، ترکیبی است که بهتر می تواند مطالبات بر زمین مانده و محقق نشده معلمان را نمایندگی و محقق سازد پس ضمن تاکید بر تقویت کانون های مستقل باید یادآوری نمود که متشکل شدن معلمان یک ضرورت تاریخی برای معلمان و کلیت جامعه است.
**************
بیانیه ”کانون صنفی فرهنگیان گیلان” به مناسبت پنجم اکتبر
روز جهانی معلم (۵ اکتبر) ۱۴مهر، در حالی فرا رسید كه هنوز هم با وجود تحولات گسترده و عمیق در ابعاد زندگی بشر، تعلیم و تربیت در اولویت كشورهای توسعه یافته و برخی از جوامع در حال توسعه میباشد و با وجود سیستم های گوناگون و مدرن گسترش دانش و آگاهی، نه تنها از نقش معلم کاسته نشده است، بلکه هر لحظه بر نقش موثر معلمان در فرایند آموزشی و پرورشی جوامع افزوده می گردد.
با این وجود در آستانه روز جهانی معلم، در اكثر كشورها، و از جمله در کشور ما، معلمان زیادی با مشكلات فراوان معیشتی، اجتماعی، سیاسی و رفاهی روبرو هستند و جهان متاسفانه هنوز برای معلمان امن و آرام و رضایت بخش نیست، که با دل فارغ و خاطری آسوده، به دور از دشواری های معیشتی و امنیتی به پژوهش و آموزش بپردازند که رسالت تاریخی و ایده آل اجتماعی آنان است.
در دنیایی که بودجه های نظامی و تولید سلاح، ده هابرابر بیش تر از هزینه های تعلیم و تربیت و پژوهش و دانش اندوزی است، صلح و آرامش واقعی تنها در کلاس درس معلمانی تحقق می یابد که با وجود احساس نا امنی و تضییع و محرومیت از حقوق حقه خودشان، الفبای زندگی را آموزش می دهند و تردیدی نیست كه جهان بدون معلم توانمند و با انگیزه، انسانهایی توانمند و تامین كننده صلح و رفاه و امنیت نخواهد داشت.
ما نیز در آستانه روز معلم، با اعلام مطالبات بر حق خود، انتظار داریم که تصمیم سازان جامعه در آن به چشم عنایت بنگرند و با الگو گرفتن از خرد سلیم و کشورهای طراز اول جهان، جایگاه و منزلت معلمان را به مثابه سرمایه های طراز اول اجتماعی پاس دارند و نه در تخفیف که در اعتلای آن بکوشند و یقین داشته باشند که نتایج سودمند آن نصیب اکنون و آینده ایران عزیز خواهد شد.
مطالبات اصلی ما از این قرار است:
۱- رفع انواع تبعیض هایی که تاکنون روا داشته شده است مثل تبعیض های معیشتی و رفاهی میان معلمان و کارکنان دیگر دولت،
۲- تبعیض های حقوقی و اجتماعی، تبعیض های میان بازنشستگان و شاعلین، کارکنان اداری و آموزشی و …
۳- رفع فشارهای امنیتی و سیاسی اجتماعی بر معلمان و احترام به حقوق اجتماعی و سیاسی آنان.
۴- اعتلا بخشیدن به شأن و جایگاه معلمان با تصویب قوانین شایسته
۵- توجه به بیمه های اجتماعی و درمانی معلمان و هم تراز کردن آن با بیمه های رایج در کشور .
٦- ایجاد هم طرازی و تناسب حقوق و مزایا میان شاغلین و بازنشستگان آموزش و پرورش، با شاغلین و بازنشستگان دستگاه های آموزشی دیگر مثل آموزش عالی و آموزش پزشکی.
٧- رفع هر گونه موانع از سر راه فعالیت آزادانه تشکل های صنفی فرهنگیان و رسانه های وابسته به آنها
۸- بازسازی و تجهیز فضاهای آموزشی با ابزارهای نوین آموزشی، برای بازدهی بیشتر تعلیم و تعلم دانش آموزان.
۹- ساماندهی کلاس های درس بر اساس استانداردهای جهانی
با امید به آینده ای بهتر، خواهان تحقق خواسته های معلمان، و برنامه ریزی شایسته برای دستیابی به آن، بدون وعده های دور و دراز و بی پشتوانه علمی و اقتصادی هستیم تا بتوانبم گامی مطمئن در مسیر اعتلای نظام آموزشی كشور و تحقق جامعه ای شاداب و آباد برداریم.
کانون صنفی فرهنگیان گیلان
۹۵/۷/۱۴
**************
دیدار کنشگران فرهنگی خراسان رضوی از علی اکبر باغانی
جمعی از کنشگران صنفی فرهنگی از استان خراسان رضوی امروز ۱۲ شهریور به زابل رفته و با علی اکبر باغانی نایب رییس کانون صنفی معلمان دیدار کردند.
باغانی پیشتر در شعبه ۲٦ دادگاه انقلاب تهران به یک سال حبس و دو سال تبعید به زابل محکوم شد.
این معلم بازنشسته دوره حبس را در زندان رجایی شهر گذراند و هم اکنون در حال گذراندن دوره تبعید خود در شهرستان زابل در استان سیستان و بلوچستان است.
این دیدار به منظور تکریم از این معلم و فعال صنفی انجام شده است.
**************
۲۴ شهریور جلسه نظارت بر پرونده دبیرکل کانون صنفی معلمان برگزار می شود
سمانه اسدخانی وکیل اسماعیل عبدی در گفتگو با حقوق معلم و کارگر از تعیین وقت نظارت بر پرونده موکلش در ۲۴ شهریور در شعبه ۳٦ تجدید نظر دادگاه انقلاب خبر داد.
وی انتقال یک روزه ی پرونده عبدی به شعبه ۱۵ (شعبه بدوی) را عجیب دانست و الحاقیه ی ضابط قضایی و بررسی مسائل مطروحه در این الحاقیه را دلیل احتمالی برگزاری وقت نظارت برشمرد و افزود امیدوار است که نتیجه دادگاه به تبرئه دبیرکل کانون صنفی معلمان بیانجامد.
اسماعیل عبدی شانزده روز پس از اعتصاب غذا با نظر قاضی و سپردن قرار وثیقه ۳۰۰ میلیونی عبدی در ۲۵ اردیبهشت ۹۵ آزاد شد. سپس در ۱۲ خرداد جلسه دادگاه تجدید نظر وی برگزار شد که تا کنون رای این دادگاه صادر نشده است.
**************
تجمع سراسری بازنشستگان فرهنگی در سراسر کشور
صبح امروز ( ششم شهریور) چند صد بازنشسته فرهنگی در سراسر کشور دست به تجمع اعتراضی زده اند.
این تجمعات در تهران و بسیاری از شهرها از جمله، تبریز، کرمان و مشهد برگزار شده است.
این چندمین تجمع اعتراضی بازنشستگان فرهنگی در ماههای گذشته است و در آن چند صد معلم بازنشسته شرکت کردهاند.
در این تجمع خواسته اصلی معترضین توجه به وضعیت بد معیشتی بازنشستگان و ارتقاء سطح زندگی آنان است.
در این تجمع شعارهایی از جمله ” ما بازنشستگان فرهنگی خواهان حقوق حقه خود هستیم” در دستان معترضان دیده می شود.
**************
کارگران نفت و گاز گچساران: آقای وزیر! همچنان منتظر وعدههای شما هستیم
جمعی از کارگران نفت و گاز گچساران در آستانه سفر وزیر کار به استان کهگیلویه و بویراحمد با انتشار نامه ای از عدم تحقق وعدهها مبنی بر یکسان سازی دریافتی پرسنل انتقاد کردند.
متن نامه به شرح زیر است:
آقای وزیر، به یقین نامه نماینده گچساران در خصوص عدم پیگیری حضرتعالی در جهت اجرای وعدهایتان در همایش کارگران گچسارانی در سال ۹۴ مبنی بر احداث ورزشگاه و استخر و پلی کلنیک تخصصی تأمین اجتماعی و خانه امید بازنشستگان و اقدام جهت اجرای یکسان سازی حقوق کارگران صنعت نفت گچساران را خوانده اید.
ذکر دوباره وعده هایتان به این خاطر بود که شاید فراموششان کرده اید ولی ما همچنان سخنان زیبای شما را بعنوان وزیری که جوانی خود را با مشقت کارگری در ایران ناسیونال سپری کرده و فقر و محرومیت و مشکلات کارگران را با گوشت و پوست لمس کرده را هرگز فراموش نمی کنیم.
کوتاه سخن می گویم چون نه رمقی مانده و نه امیدی؛آقای وزیر؛ یکسان سازی حقوق کارگران شرکت بهره برداری نفت وگازگچساران نه تنها اجرا نشد بلکه اجرای ناقص طرح طبقه بندی مشاغل و لحاظ نشدن مدرک تحصیلی و سابقه کار کارگران باعث دلزدگی و افسردگی چهار هزار و اندی کارگری شده که با حداقل حقوق ( حقوق پایین تر از کارگران قراردادی سایر ادارات ) رنج و زحمت اصلی استخراج یک چهارم نفت و گاز کشور را بر عهده دارند.
عدم پرداخت حق و حقوق واقعی کارگران شرکت نفت وگاز گچساران این روزها باعث افزایش خسارت های جانی و مالی در این شرکت شده است.
ما همچنان منتظر تحقق وعده های شما هستیم. ما بر آن عهد که بستیم هستیم شما هم خلف وعده نکنید امیدست دعای خیر کارگران شرکت نفت وگاز گچساران و خانواده آنها بدرقه راهتان باشد.
**************
ابراز نگرانی اتحادیه حمل و نقل بین الملل از احکام قضایی اعضای سندیکای شرکت واحد
استفان كاتن رئیس فدراسیون اتحادیه های حمل و نقل بین المللی در نامه ای به رئیس جمهور ایران به محكومیت حبس برای آقایان داود رضوی و ایراهیم مددی دو تن از اعضاء سندیكای شركت واحد اتو بوس رانی تهران و حومه شاعتراض کرده است.
او در این نامه یاد آور شده كه ایران متعهد شده است تا به حقوق اتحادیه ای و سندیكائی احترام بگذارد و تاكید كرده كه این محكومیت ها فعالیت های اتحادیه ای در ایران را به خظر می اندازد. او تاكید میكند كه قوانین بین المللی از شما میخواهد این محكومیت ها را لغو كرده و ازادی های مدنی ان ها را رعایت كنید تا آن كه آنها بتوانند فعالیت های اتحادیه خود را ادامه دهند. در انتهای نامه تاكید شده است كه این فدراسیون تلاش خودش را ادامه خواهد داد.
این در حالیست که سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه اعلام کرده است پرونده محکومیت ۵ سال و سه ماه حبس تعزیری ابراهیم مددی نایب ریس سندیکای کارگران شرکت واحد به دادگاه تجدید نظر ارسال شده است.
**************
رسول بداقی تبرئه شد
رسول بداقی که درخردادماه ۱۳۹۵ دربیمارستان هزار تختخوابی تهران توسط حراست بیمارستان به توهین به رهبرمتهم شده بود، امروزشنبه ۲۳ مرداد ۹۵ طی یک دادگاه آرام وبدون حاشیه توسط شعبه ی ۲٦ دادگاه انقلاب قاضی احمدزاده به علت کافی نبودن مدارک شکات، بی گناه شناخته شد.
حکم تبرئه برای وی صادر گردید.
**************
ارزان سازی نیروی کار توسط دولت!
احسان محمدی، فعال صنفی دانشجویی دانشگاه تهران
نماینده دولت برای مبارزه با بیکاری: کارفرمایان میتوانند بدون صرف هزینه برای حقوق و دستمزد دانشجویان را به خدمت بگیرند.!!
دولت (که از یاد نخواهیم برد بزرگترین کارفرمای کشور است)، ارتش بیکاران کشور را در اختیار کارفرمایان قرار میدهد تا از این طریق هم به حامیان اصلی خود در انتخابات کمک کرده باشد و هم به کارگران شاغل در کارخانه ها و دیگر کارکنان و کارگران فشار آورد!
دولت در تلاش برای تغییر دائمی قانون کار در جهت تسلط همه جانبه بر نیروی کار و سودآوری بسیار بالا در نظام جهانی سرمایه داری است. این بار نوبت به فارغ التحصیلان دانشگاهی رسیده است تا با ارزشی پایین و در خدمت به منافع بیگانه از هستی خود، برای نظام سرمایه داری کار کنند تا بیش از پیش شاهد انباشت سرمایه و نابودی هستی انسان باشیم. اخیرا در یک نشست دولتی، محمدرضا کارگر مدیر کل توسعه و اشتغال درباره استثمار نیروی کار تحصیلکرده در لفافهی مقابله با بیکاری نطقی جالب ارائه داد. زیر ضرب بردن نیروی کار از هر طریق ممکن و موجود در سخنان این فرد مسئول موج می زند. اگر بخواهیم با ادبیاتی واضحتر و صادقانهتر گفتههای نماینده دولت را بازگو کنیم باید اینطور بگوییم: وی انگیزه رزومه ساختن تحصیلکرده های دانشگاهی را دستمایه به بند کشیدن آنان در چرخه سود سرمایه کرد. در این میان مقابله با بیکاری را نیز به عنوان مساله مشترک تمام مردم و مسئولان مطرح کرد. مقابله با بیکاری در زبان نمایندگان طبقه مسلط، ترجمه دیگر استثمار روز افزون کارگران است که به دروغ با استفاده از عبارت مقابله با بیکاری، خود را حامی فرودستان جا می زند. این بار نوبت به تحصیلکرده های دانشگاهی رسیده است که همزمان با ایجاد اتحادیه های علمی و شرکت های دانش بنیان وابسته به وزارت علوم که در دانشگاه پایگاه های به ظاهر دانشجویی ایجاد کرده اند، در نشست های دولتی هم مساله استفاده تمام و کمال از تحصیلکرده ها در چرخه اقتصادی نظام بررسی و به شور و مشورت گذاشته می شود.
همه ما دانشجویان و متحدان خود در عرصه های دیگر باید نسبت به این سیاستگزاری ها تمام هشیاری خود را حفظ کنیم.
بی شک دانشجویان، کارگران و دیگر اقشار فعال جامعه اجازه نخواهند داد دولت تمام هست و نیست آنان، نتایج سالها دست و پنجه نرم کردن با فشار معیشتی و آموزشی در خانواده ها، دانشگاه و محیط کار را با اجرا کردن بی درد سر و آسان این طرح ها به غارت ببرد.
**************
پایان اعتراض طولانی کارگران ایران ترانسفو زنجان+ متن توافق ٦ ماده ای
کارگران کارخانه ایران ترانسفوزنجان روزسه سه شنبه ۱۹ مردادماه، پس از هفده روز اعتصاب به اعتراض خود خاتمه دادند.
این معترضان به نحوه واگذاری سهام کارخانه به یک شرکت خصوصی (شرکت آداک) اعتراض داشتند. کارگران از دخل و تصرف این شرکت در امورات کارخانه و کاهش سطح تولید ناراضی هستند.
روز سه شنبه این کارگران توانستند به بخشی از مطالبات خود دست پیدا کنند و یک توافقنامه ٦ ماده ای با کارفرما و مقامات استان به امضا برسانند.
متن این توافق که به دست حقوق معلم و کارگر رسیده به شرح زیر است:
- مزایای خدماتی و رفاهی کارگران کاهش پیدا نکند منجمله بیمه تکمیلی لغو نشود.
- چگونگی و روند واگذاری ایران ترانسفو وصلاحیت شرکت آداک مورد بررسی مجدد قرارگرفته واگر خطاهایی صورت گرفته است، رفع شود.
- سازمان بورس میزان سود سالیانه تقسیم شده شرکت بترانس (ایران ترانسفو) را مورد بازبینی قرارداده و اعلام کند.
- فروش املاک، تاسیسات وساختمان های ایران ترانسفو متوقف شود.
-نمایندگان تمامی سهامداران شرکت درجلسات حاضر شوند و تصمیمات هیئت مدیره به اطلاع و تایید استانداری برسد. همچنین مومنی یک سهامدار بماند اما از سمتی درشرکت برخوردار نباشد.
- مجموعه توافقات فوق طی یک فرصت ۲ ماهه مورد پیگیری قرارگیرد ونتیجه اش به اطلاع کارگران رسانده شود.
کارگران نگرانند که در آینده این توافقات اجرایی نشود و در عمل سرنوشت آنها به سرنوشت کارگران معدن بافق دچار شود که آنها نیز سال گذشته اعتراضات مشابهی را ساماندهی کرده بودند.
**************
کارگران پیمانکاری شهرداری ها در تنگنای معاش
در سالهای گذشته واگذاری خدمات شهری به پیمانکاران، کارگران بخشهای مختلف شهرداری ها را با مشکلات بسیار مواجه کرده است.
پیمانکاران خرد و درشت در شهرداری با در اختیار گرفتن پروژه ها، بخش اعظم حقوق کارگران را زیر پا می گذارند و شهرداری ها هم در این میان از خود سلب تکلیف می کنند.
دستمزد کارگران به موقع پرداخت نمی شود، امنیت شغلی ندارند و حتی گاهی با عوض شدن پیمانکار، برای پیگیری مطالبات نقدی و غیرنقدی دستشان به هیچ جا بند نیست.
این واگذاری های بی حساب و کتاب در حالی انجام می شود که چندی پیش محسن سرخو رئیس فراکسیون کارگری شورای شهر تهران در گفتگو با خبرگزاری ایلنا، این واگذاری ها را خلاف قانون دانست و گفت: بر اساس مصوبات دولت قبل، سازمان های دولتی و نهادهای عمومی مکلفند مستقیم با کارگران قرارداد ببندند.
وضعیت نابسامان کارگران شهرداری ها در موارد متعددی مانند کارگران شهرداری اهواز به اعتراض و تجمع این کارگران انجامیده که باز هم از طرفی چون این کارگران قرارداد رسمی ندارند، نه می توانند به صورت کاملا متشکل و سازمانیافته اعتراض کنند و نه کارفرمایان شرکت های پیمانکاری و مدیران شهرداری ها خود را مکلف به پاسخگویی به آنها می دانند.
در نهایت این وظیفه دولت و نهادهای دولتی است که در امور مربوط به کارگران خدماتی شهرداری ورود کنند و از تضییع حقوق کارگرانی که بار سنگین زیباسازی و رفت و روب شهرها و کلانشهرها برعهده آنهاست، جلوگیری کنند.
**************
محمد جراحی امروز قبل از ظهر از زندان تبریز آزاد شد
محمد جراحی، فعال کارگری، امروز (۱۹ مرداد) از زندان تبریز آزاد شد.
جراحی با وجود مشکلات جسمی فراوان، پنج سال حبس را بدون یک روز مرخصی در زندان تبریز گذارند و حتی به او برای گذراندن دوران درمان، مرخصی استعلاجی ندادند.
پس از اختلالات بسیار جسمانی، تشخیص پزشکان، سرطان تیروئید بود. با دستبند و پابند راهی بیمارستان شد.انتظار میرفت طبق قانون مرخصی استعلاجی بگیرد. تشخیص دادستان این بود که وی مجرم امنیتیست و محروم از مرخصی.
جراحی امروز پس از آزادی، پیش از هر کار دیگر، بر مزار شاهرخ زمانی، رفیق و یار دیرین خود ظاهر شد و پس از آن به دیدار خانواده شتافت.
**************
ارزان سازی نیروی کار: پروژه ای که در وزارت کار کلید خورده است
حقوق معلم و کارگر
بر اساس آنچه خبرگزاری ایلنا منتشر کرده است، معاونت اشتغال وزارت کار مدعی شده برای تسهیل اشتغال و مبارزه با بیکاری یکی از راهکارها، ارزان سازی نیروی کار است.
این اظهارات به معنای تلاش برای اصلاح ضد کارگری قانون کار و از حیز انتفاع ساقط نمودن ماده ۴۱ این قانون است. تلاش برای حذف حداقل دستمزد، چراغ سبزی است به استثمار بیش از پیش طبقه کارگر.
سالهاست که طرح اصلاح و بی اثر کردن قانون کار در دستور کار مسئولان قرار گرفته است. طرح هایی مانند استاد شاگردی و یا خروج کارگاههای کوچک از شمول قانون کار در همین راستا قرار میگیرند.
ولی نکته جالب اینجاست که این اولین باری است که یک مقام دولتی آنهم از وزارتخانه ای که باید متولی امور کارگران باشد، اینچنین عریان و بی پروا از تضییع حقوق حداقلی کارگران سخن میگوید و در مقام دفاع از کارفرمایان خصوصی و خصولتیهای بی حساب و کتاب، تمام قد میایستد.
لازم است یادآوری کنیم که همین چندی قبل نیز دولت لایحه گسترش مناطق آزاد و ویژه اقتصادی را به مجلس داده است، لایحه ای که خود به معنای خروج هرچه بیشتر کارگران از شمول قانون کار است.
گرچه به قانون کار فعلی اعتراضات بسیار وارد است، اما همین قانون و از جمله بند دوم ماده ۴۱ آن، مبنی بر لزوم تعیین حداقل دستمزد بر اساس هزینههای سبد معاش خانوار به محاق فراموشی رفته است و دست کم در بیست سال گذشته هرگز اجرایی نشده است.
**************
تجمع فرهنگیان گیلان بر سر زمینی که خانه نشد
روز گذشته (دوازدهم مردادماه)، جمعی از فرهنگیان استان گیلان بر سر زمینی که سیزده سال پیش قرار بود مسکن آنها باشد تجمع کردند.
۲۲۵ فرهنگی گیلانی بعد از ۱۳ سال نه تنها خانه دار نشدند بلکه سرمایه اصلی خود که جان و آرامش خاطر است با عدم مسئولیت پذیری مسئولانی که صرفا در شعار، فریاد حمایت از قشر فرهنگی را سر می دهند از دست رفته می بینند.
اما آنچه رسانه های محلی در شرح ماجرا منتشر کرده اند:
ماجرا از سال ۸۱ شروع شد، آموزش و پرورش گیلان طبق بخشنامه ای مبنی بر اینکه این اداره درصدد خرید زمین و احداث خانه ویژه فرهنگیان است از معلمین و کارکنان خود در خواست کرد که در ازای مبلغی در این پروژه سهیم شوند.
معلمان و فرهنگیان گیلانی هم به امید خانه دار شدن در آن سال جمعا نزدیک به یک میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان برای خرید زمین به حساب سه نفر که از طریق آموزش و پرورش معرفی شد بود واریز کردند؛ از آن سال زمین خریداری در ازای مبلغ یک میلیارد و ۹۰۰هزارتومان از پس انداز ۲۲۵ فرهنگی خریداری شده است اما بعد از گذشته ۱۳ سال هنوز سرمایه گذاران این پروژه قطعات زمینشان را فقط بر روی نقشه می تواند ببیند و تاکنون هیچ پیشرفتی نداشته است.
حدیث خانه دار شدن فرهنگیان گیلان حدیثی طولانی است. معلمان گیلانی می گویند، بهتر است آموزش و پرورش به جای شعار کمی هم عمل کند.
**************
مشروعیت سازمان های کارگری در چیست
حسین اکبری
سندیکای کارگری شرکت واحد اتوبوسرانی درتاریخ یازده مرداد ماه۱۳۹۵ طی فراخوانی از اعضای خود خواست تا در تاریخ دوازدهم مرداد یعنی یک روز بعد از انتشار فراخوان برای رسیدگی به موضوع مسکن کارگری که پیشینه ای طولانی دارد درمقابل شهرداری و شورای شهر تهران به تحصن اعتراض آمیز دست زنند . با توجه به زمان کوتاه بین فراخوان و گرد همایی قریب ۴۰۰ نفر از رانندگان این شرکت به فراخوان سندیکا پاسخ مثبت دادند و با در دست داشتن پلاکارد هایی به نشانه اعتراض در نابرابری های موجود، خواهان رسیدگی به موضوع مسکن خود شدند تا بدانجا که خانم معصومه آباد از سوی شورای شهر تهران از نمایندگان سندیکایی برای مذاکرات در باره مطالبه معوقه آنان دعوت به عمل آورد و طی گفتگو های فی مابین و ارائه مستندات و گزارشاتِ نمایندگان سندیکایی از سوی شورای شهر تهران قول رسیدگی به موضوع در کوتاه ترین زمان ممکن داده شد ؟
در ارزیابی این رفتار صنفی کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه تحت رهبری سندیکای خود نکات بسیار پر اهمیتی وجود دارد که می تواند برای سایر کارگران و همچنین سایر سازمان های مدعی نمایندگی کارگران و نهاد های ذی ربط بسیار درس آموز باشد .
این نکات کدامند؟
اولین و مهمترین نکته مشروعیت آشکار سندیکای کارگری است که این نهاد به رغم همه فشار ها و تضییقاتی که از بازگشایی تا کنون با آن روبرو بوده؛ توانسته است بین اعضای خود به دست آورد. این درحالیست که همواره تلاش شده است شورای اسلامی کار در این واحد کارگری به عنوان سازمان رسمی کارگری به کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه تحمیل گردد. نوع رابطه و مضمون آن بین نمایندگان سندیکا و اعضا نشانگر این واقعیت است که سندیکا توانسته است به رغم همه هزینه هایی که کمترین آن محرومیت شغلی و اجتماعی بوده است با اعضای خود پیوستگی متقابل داشته باشد و تنها به موجودیت اسمی خود اکتفا نکند. اینکه یک سازمان کارگری همواره جستجوگر مشکلات آوار شده بردوش اعضایش باشد و تلاش کند تا این مشکلات را به همت و همبستگی خود کارگران حدالمقدور برطرف کند و یا از شدت آن بکاهد؛ از اهم وظایفی است که این سندیکا آنرا به درستی فهمیده است و این فهم درست از وظایف پایه های مشروعیت این سندیکا را قوام خواهد بخشید .
نکته دوم آنکه کارگران برای درخواست برحق خود دریافته اند که باید با روش های مدنی مسالمت آمیز وبا توجه به همبستگی صنفی به دور از هیجانات تحریک آمیز در فضای امنیتی هنوز موجود (که در آن احتمال مخاطرات ، بیکاری و اخراج کارگرانی که به این فراخوان پاسخ مثبت دادند؛وجود دارد) با این گردهمایی، هم خواسته های برحق خود را طرح و پیگیری کنند و هم نشان دهند که سندیکای را به عنوان نماینده واقعی شان می شناسند. و بار دیگر به مشروعیت این سندیکا تاکید کنند .
نکته سوم بیانگر این واقعیت است که استقلال این سندیکا میزان وفاداری اعضا به آن را افزایش داده است و آنان با پرداخت هزینه های مالی برای تدارک چنین رفتار مدنی از راه پرداخت حق عضویت خود؛ راه را برای هرگونه تصاحب این رفتار مدنی از سوی فرصت طلبان بسته اند و در عین حال اعضای سندیکا این تجربه گرانبها را به دست آورده اند که سلامت، پویایی ،پایداری و توان و قدرت سندیکایی رابطه مستقیم و عمیقی با استقلال مالی آن از راه پرداخت حق عضویت ها و کمک های داوطلبانه اعضا دارد.
نکته ای که می توان آنرا به فال نیک گرفت مذاکره شورای شهر به عنوان یک نهاد مدنی با سازمان سندیکایی کارگران است که این موضوع می¬تواند به توانمندسازی سازمان های مدنی یاری رساند و البته در کنار آن این واقعیت هم وجود داردکه مسوولین شهری از جمله شهردار که طرف سندیکا در این اعتراض صنفی و مدنی است ؛متاسفانه هنوز برخواست کارگران و نمایندگی سندیکایی آنان گردن ننهاده است و به رغم تاکید کارگران معترض در شعار هایی که مخاطب آن شهردار بود مسوولین این نهاد خود مستقلا با نمایندگان کارگران وارد گفتگو نشدند و این موضوع بیانگر آنست که کارگران برای اثبات موقعیت و قدرت سندیکا در نزد ذی نفع ها در اعتراضات و مذاکرات و چانه زنی ها را ه درازی پیش روی خود دارند.
نکته چهارم در این حرکت مسالمت آمیز توجه دادن مسوولین فضایی به این واقعیت است که جوهر آنچه موجب چنین اعتراضات صنفی است سوء استفاده هایی است که طی سال ها در ارتباط با مسکن کارگران این شرکت از سوی کارفرما صورت گرفته است و از رهگذر این سوء استفاده؛ کارگران از دست یابی آنها به مسکن مناسب محروم شده اند. مسوولین قضایی تا کنون بارها و¬بارها کارگرانی که سندیکای کارگری شرکت واحد اتوبوسرانی را نمایندگی کرده اند را به دادگاه فراخوانده و به آنان اتهاماتی را نسبت داده اند که عناوین مجرمانه را شامل می شود و این در حالیست که این نمایندگان تنها و تنها به وظیفه خود که دفاع از حقوق صنفی خود و همکارانشان بوده است؛دست زده اند. حضور حدود ۴۰۰ نفر از کارگران شرکت اتوبوسرانی واحد تهران و حومه که از قضا این بار بدون دخالت های نیرو های لباس شخصی و پلیس از ساعت ده صبح تا سه بعد از ظهر به مدت پنج ساعت جریان داشت بار دیگر نشان داد که اعتراضات کارگری مضمون صنفی و عدالتخواهانه دارد و به هیچ روی اقدامی علیه امنیت ملی نیست و این یارآوری چند باره برای اصحاب قضا است تا در مسند دادگری انصاف را رعایت کنند.
در پایان ذکر این نکته هم ضروری است که هر سازمان کارگری تحت هر نام بدون وجود و حضور فعالانه اعضایش تنها در حد یک اسم باقی خواهد ماند و در بهترین حالت به تریبونی برای اطلاع رسانی بدل خواهد شد. انان که به نام سندیکا و یا هر نهاد دیگری ادعای نمایندگی کارگران را دارند؛ باید نشان دهند که مشروعیت شان در چیست؟ آیا قادرند قوانمندی خود را از راه های ممکن مانند آنچه این سندیکای کارگری به نمایش گذارده است نمایان کنند ؟ تنها رسمیت یافتن سازمان صنفی از راه توسل و چسبندگی های به قدرت دولتی و یا به عکس استقلال خواهی در حرف نمی تواند به سازمان های کارگری هویت بخشد. سازمان کارگری باید نشان دهد که به مطالبات صنفی کارگران عضو می اندیشد و در راه کسب آن کوشش می کند. در هنگامه ای که حقوق کار درایران با انواع روش ها (با توسل به دستور العمل های غیر قانونی، فراقانونی و لوایح متعددی که ماموریت مقررات زدایی در محیط های کار و تولید را به عهده دارند) مورد هجوم بی وقفه و همه جانبه واقع شده است. تنها و تنها آندسته از سازمان های کارکری در نزد کارگران مشروعیت دارند که می توانند با تکیه به حضور آگاهانه و مستمر اعضای شان از حقوق کار در همه ابعادش به دفاع برخیزند.
وبلاگ کار در ایران
**************
یک تشکل کارگری: گسترش مناطق آزاد دور زدن قانون کار است.
انجمن صنفی کارگران ساختمانی و استادکاران مریوان و بانه با صدور بیانیهای نسبت به لایحه گسترش مناطق آزاد و ویژه اقتصادی اعتراض کرده است.
متن بیانیه به شرح زیر است:
ایجاد ۱۹ منطقه ویژه آزاد و تجاری جدید که در تاریخ ۲۳ تیر ماه۹۵ در مجلس مورد تائید نمایندگان قرار گرفت ناخواسته مجوز حذف قانون کار را در این مناطق صادر کرده است. در واقع با در دستور قرار دادن لوایح منطقه ازاد تجاری دولت قصد دارد به جای لغو قانون کار به صورت مستقیم آن را غیرمستقیم تقییر و باطل کند. هر چند خود قانون کار نیز شامل نواقص زیادی است و مشکلات زیادی برای اجرایی شدن آن وجود دارد با این وجود دولت با این شرایط اقتصادی و بیکاری چگونه می تواند امنیت شغلی کارگران را در مناطق ازاد و تجاری تعیین کند. در حالی که در مناطق آزاد که تحت پوشش هیچ قانون کاری نیست در این شرایط چگونه میتوان به افزایش آشتغال در این مناطق دلخوش بود. متاسفانه با تصویب منطقه تجاری ناخواسته ضربه بر قانون کار زده خواهد شد و فضا را برای افزایش بیکاری مهیا خواهد کرد ایا به این نا اندیشیده ایم که در مناطق آزاد چندین نفر از کارگران که شمول قانون کارند خارج خواهند شد و شاهد آخراج کارگران ، کاهش امنیت شغلی ، سواستفاده بیشتر از کارگران ، آفزایش حوادث کار و آستثمار بیشتر کارگران این مرزوبوم خواهیم بود . به طبق کارگران و تشکلات کارگری نیز با این موارد موافق نیستند. با توجه به تجربیات ناکام کشور در مناطق آزاد و تجاری آیا در بوشهر، آبر قو ، گچساران ، فسا، بانه و مریوان و… زیرساخت های لازم جهت آجرای این لوایح وجود دارد. و در مناطق آزاد دیگر چه کارهای مثبتی صورت گرفته است که باعث آشتغال شده باشد در مناطق آزاد ،کارگران از شمول قانون کار خارج خواهند شد و این لوایح به بهانه سرمایه گذاری و اشتغال منجر به ایجاد سواستفاده دلالان و واسطه گران از کارگران و شرایط موجود خواهد شد. میشود از این زاویه بیان کرد که مناطق ازاد برای کارگران و خانواده این قشر ۴۵ میلیونی کشور و ۱۶ هزار نفری شهرستان مریوان صد در صد تهدید خواهد بود و شرایط زندگی را برای این قشر سخت و سختتر خواهد کرد . حال چند مورد در خصوص شرایط کارگران مناطق ازاد تجاری :
۱- سنوات خدمت و یک ماه مرخصی یک کارگر در سایر نقاط ایران برای یک سال کار کردن از کارفرمای خود معادل یک ماه حقوق به عنوان سنوات خدمت و یک ماه مرخصی می باشد ولی حقوق سنوات و مرخصی یک کارگر شاغل در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی تنها ۱۵ روز است.
۲-در مناطق ازاد نه الزامی برای بیمه شدن کارگران وجود دارد و نه کارگران میتوانند نسبت به تشکیل نهاد صنفی خود اقدام کنند.
۳.در حالی که در بیرون از این مناطق به واسطه فعالیت هیتهای تشخیص و حل اختلاف امکان بازگشت به کار کارگر اخراجی وجود دارد، در محدوده مناطق آزاد و ویژه اقتصادی چنین امکانی وجود ندارد.
۴- تجارب مناطق دیگر نشان داده که بالغ بر ۶۰ درصد کارگران در مناطق ازاد از حداقل دستمزد مصوب شورای عالی کار برخوردارند و این مبرم است که در این مناطق این مقدار دستمزد برای تامین نیاز های اولیه زندگی کارگران کافی نیست که صد در صد این مقدار دستمزد با شرایط کار و هزینههای زندگی در این مناطق همخوانی ندارد. نظر چندین فعال کارگری در این خصوص : علیرضا محجوب دبیر کل خانه کارگر در یادداشتی برای خبرگزاری ایلنا، ایجاد مناطق آزاد تجاری را موجب به باد دادن امنیت شغلی کارگران دانست.
او در بخشی از این یادداشت با یادآوری اینکه «مشروعیت بخشیدن به قراردادهای موقت و پیمانکاری» موجب افزایش ناامنی شغلی کارگران شده، مناطق آزاد تجاری را به لحاظ اشتغال آفرینی «ناکارآمد» دانسته و نوشته است: «دولتمردان و نمایندگان مختلف مجلس با پروراندن چنین سودایی تیشه به ریشه امنیت شغلی متزلزل کارگران میزنند.»
همچنین حسین اکبری از فعالان کارگری ایران این لایحه را یکی از اقدامات دولت برای «هجوم چندگانه به قانون کار» خوانده و عنوان کرده است: «مناطق آزاد و ویژه به مناطق آزادی استثمار کارگران بدل میشود تا سرمایه داران امنیت سرمایه گذاری را به دست آورند.»
این فعال کارگری با اشاره به آن که دولت یازدهم به تبعیت از سیاستهای تعدیل، به “تعدیل حقوق کار در ایران همت گماشته”
اشاره کرده است .
علی خدایی عضو شورایعالی کار هم در پیوند با این مسئله گفته است: «دولت و مجلس با در پیش گرفتن گسترش مناطق آزاد و ویژه اقتصادی زمینه بیاعتباری مصوبات این شورای عالی را فراهم کردهاند».
او وعده ایجاد اشتغال، رونق اقتصادی و رفاه اجتماعی از طریق ایجاد مناطق آزاد و ویژه اقتصادی برای کارگران را «یک سراب» توصیف کرده و گفته است: «با توسعه محدوده مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، سیاستهای تعدیلی با شیب بیشتری اجرایی خواهند شد.»
انجمن صنفی کارگران ساختمانی و استادکاران مریوان
**************
پاسخ به یک پرسش: من تنها عضو کانون صنفی معلمان هستم
رسول بداقی
سالهاست، چه پیش از دوران زندان و چه پس از دوران زندان، مرتب از گوشه و کنار از اینجانب پرسیده می شود،که (آقای” پ” از تشکیلات” س”) می گوید که شما (رسول بداقی) جزو فلان حزب خارج از کشور هستید، آیا این ادعا درست است؟
پس از سالها (حدود ۱۰ سال) بی تفاوتی، لازم دیدم که برای پاسخ به این همکار گرامی، به خاطر حفظ حرمت خودشان و برا ی حرمت به همکاران کانون های صنفی وپرسش کنندگان گرامی عرض کنم:
بی گمان شما و انسانهای منصفی که مرا می شناسند تا اندازه ای که لازم به بیان عقیده و باور واندیشه ام باشد، در من شجاعت وصداقت و غیرت را سراغ دارند .
یعنی تا این اندازه شهامت دارم، که اگرعضو تشکیلات دیگری غیر از کانون های صنفی معلمان ایران باشم، آنرا به زبان بیاورم وبلکه فریاد کنم.
منتصب کردن من از طرف شما به احزاب متفاوت آنهم به شیوه ی ناجوانمردانه و با پشت سر گویی کار پسندیده ای نیست .
اینجانب کانون صنفی معلمان را به اندازه ای ارجمند و ارزشمند می دانم( با احترام به همه ی اندیشه هایی که درراستای رهایی انسان تلاش می کنند)،نیازی ندارم به هیچ حزب و تشکیلاتی وابسته باشم. زیرا تنها راه رهایی انسان را از همه ی قید وبندها ی درونی و بیرونی، پرورش عقلانیت، بیداری وجدان، شکوفایی استعدادهای او وبرطرف شدن نیازهایش می دانم، و این میسر نمی شود مگر از راه تربیت عقلانی ومنطقی و تربیت عقلانی و منطقی شکل نمی گیرد مگربدست معلمان ومادران که اینجانب طرح آنرا (تربیت سفید ) در درون زندان با مطالعه ،تحقیق و تفکر در کاستی های آموزش و پرورش کنونی ریخته ام که ارائه ی آن درجای دیگری انجام شده است.
باور من به ارجمندی کانونهای صنفی معلمان چیزی نیست که از روی تعصب باشد. بلکه از دید عقلانی پس از دقت و بررسی همه ی افراصاحب اندیشه به این ادعای بنده اذعان خواهند کرد.
کانونهای صنفی معلمان در کشور از شر ایطی برخوردار هستند که به جرات می توان گفت هیچ حزب، گروه وتشکیلات دولتی و غیر دولتی چه باسابقه و چه کم سابقه از این شرایط خوب وعالی برخوردار نیستند.
کانونهای صنفی معلمان بسیار برتر از همه ی احزاب در نزدیک به ۲۰ سال گذشته ظاهر شده اند. کانونهای صنفی معلمان ایران از نظر گستردگی، محتوای ذهنی، غیرت و شجاعت اعضا که عمدتا همکاران فرهنگی و بافرهنگ کشور می باشند، هم از نظر شیوه ی کنشگری و هم از نظر تاثیر گذاری برجامعه و هم از نظر موقعیت معلمان بر همه ی احزاب درون کشور و بیرون کشوربرتری داشته و در بسیاری ازموارد سرمشق سایر تشکلهای صنفی و احزاب سیاسی بوده است.
آیا از دید انسانهای صاحب فکر - با این توضیحات - ضرورتی به عضویت من در سایر احزاب هست؟
آیا پنهان کردن باور ذهنی، ازمن انتظار می رود؟
و آیا با این سم پاشی ها من تخریب خواهم شد؟
یا اینکه شما دیگران را ساده فرض کرده اید؟ و از دیگران انتظار دارید که بدون تحقیق تحت تاثیر حرف شما قرار گیرند؟
رسول بداقی- نهم تیرماه یکهزار و سیصد ونود و پنج
**************
۳۱ تیر، سرفصلی در حرکت جنبش معلمان ایران
جعفر ابراهیمی
قسمت سوم: ۳۱ تیر، تجربه رهبری جمعی
یکی از نکات مهم در ۳۱ تیر، نوع برنامه ریزی مدیریت و هدایت آن بود. همانطور که اشاره شد مطالبات در یکروند مشارکتی از پایین به بالا به مدد فضای مجازی محتوای فراخوان شورای مرکزی تشکلها را شکل دادند لذا به همان اندازه که موقعیت شورا در فراخوان دارای اهمیت است جایگاه سازمان دهندگان از پایین نیز درخور توجه است. بررسی وقایع روزهای منتهی به ۳۱ تیر نشان میدهد که چگونه در فضای مجازی در تکتکاستانهای کشور فعالین برای برگزاری باشکوه ۳۱ تیر بدون ادعا فعالیت میکردند. هسته اصلی تیم ساماندهی نشان از یک کار جمعی و مشارکتی و علنی داشت.
سازماندهی از پایین و مشارکتی
پس از فراخوان شورا معلمان در گروههای تلگرامی به هم پیوستند تا ارزیابی درستی از میزان استقبال از برنامه را داشته باشند بهخاطر همین فعالین در سراسر کشور میکوشیدند تا در استانها هماهنگ عمل نمایند حتی در استانهایی که کانون فعال نداشت فعالین بهصورت داوطلبانه برای شرکت در مراسم ۳۱ تیر دست به ساماندهی زدند.مکانیسمسازماندهی در فضای مجازی و توسط یک جمع بالای ۲۰ نفره انجام میگرفتبهطوریکه در استانهای مختلف افراد داوطلبگروهها را برای هماهنگی ۳۱ تیر شکل می دادند سپس در گروههایشکلگرفته افراد فعال هر استان میکوشیدند با تبیین و توضیح فراخوان شورا افراد جدید را به گروههای مربوط اضافه نمایند و پس از کامل شدن گروه، گروه جدید شکل میگرفت. گروههاباهدف مشخص و برگزاری ۳۱ تیر شکلو با پیشنهاد افراد در فضای مجازی برنامهریزیصورت می گرفت ضمن اینکه سازماندهی و هدایت عمودی و از بالا به پایین نبود درعینحالبیبرنامگی رویکرد افقی که فاقد مدیریت و راهبری مشخص است نیز وجود نداشت.
معلمان به یک مدیریت و رهبری جمعی رسیده بودند و نقش چهرههای شاخص کم شده بود و افراد جوان و گمنام در فضای مجازی همدیگر را پیداکرده و میکوشیدند به بهترین نحو برنامه را مدیریت کنند. معلمان پیشتر از این در تجمع ۲۷ فروردین موسوم به تجمع ادمین ها، توانسته بودند از این ظرفیت به نحو احسن استفاده نمایند. به نظر میآید دلایل این نوع سازماندهی برای شورا و اعضای فعال، ناشی از این نکته بود که آنها قصد داشتند یک برآورد عینی از حمایت فعالین داشته باشند. مرور مباحث آن روزها نشان میدهد رویکرد و انتظار برگزاری یک مراسم بالای هزارنفر توسط فعالین بود در همان روزها اعلام شد که بالای ۱۰ هزار نفر برای شرکت در مراسم اعلام آمادگی کردهاند؛اما با بالا گرفتن موج احضار و تهدید حدود ۳ هزار نفر بنا بر گفته شاهدان به سمت بهارستان حرکت کردند.
اما سازماندهی برای فعالین و کانون در تهران بهخاطر میزبان بودن پیچیده و بغرنج بود.آنها هم مجبور بودند با شورا، فعالین استانی و فعالین فضای مجازی هماهنگ شوند هم معلمان تهران را هماهنگ کنند دلایل این پیچیدگی در عملکرد نهادهای دولتی مخالف تجمع بود، دولت در گام اول با ندادن مجوز کوشید بدون هزینه حرکت را متوقف کند اما عزم معلمان برای رسیدن به تهران در آستانه ۳۱،تیر نهادهای امنیتی دولتی را بر آن داشت تا با کمک احضار و تهدید فعالین در مرکز منفعل نمایند تا جایی که مدیرکل حراست تهران بهصورت مستقیم وظیفه احضار و تهدید را به عهده گرفت نتیجه اینکه برخی چهرههای شاخص در کانون تهران یا در خانه ماندند یا روز ۳۱ تیر را در دفتر پیگیری سپری کردند اما ساماندهی حرکت با مشکل روبرو نشد. چراکهبخشی از فعالین بدون توجه به تهدیدها تا آخرین لحظه برای ساماندهی همکاران کوشیدند هرچندمیدانستند که این ایستادگی بر اصول ممکن است هزینههایی را به آنان تحمیل کند. از سوی احضارها نتوانسته بودمعلمانی را که راهی تهران بودند متوقف نماید. ۳۱ تیر در آستانه شکلگیری بود.
حضور زنان، چند گام بهپیش
میزان آزادی و فعالیت زنان در درون یک حرکت شاخص مهمی در ارزیابی آن حرکت است زنان در طی ۱۰ سال اخیر حضور پررنگی درحرکت صنفی معلمان داشتهاند. من زمانی را به یاد دارم که در سال ۸۷ زنی معلم خود را به تریبون رساند و باصلابت تریبون را از مردان گرفت و بر نقش زنان صحه گذاشت از آن زمان تاکنون حضور زنان همواره بالنده بوده است و تا جایی که در ۱۰ اسفند و ۱۷ اردیبهشت در چند استان زنان در صف مقدم بیان مطالبات قطعنامههای پایانی را خواندند در ۳۱ تیر این حضور گستردهتر بود اگرچه جمع منسجمی شکل نگرفت اما مرور خاطرات منتشرشده زنان معلم در ۳۱ تیرنشانمیدهد که زنان به لحاظ کیفی و کمی در ۳۱ تیر مؤثر بودند. باوجوداینکه ۳۱ تیر بهصورت رسمی شکل نگرفت برخورد زنان و مدیریت درصحنه و در مواجهه با مأموران جالب و آموزنده بود آنها هم شجاعت لازم را داشتند تا حرف خود را بزنند و برخی نمایندگان را وادار نمایند تا به حرفشان گوش دهند و همزمانی که از طرف مقابل خشونتی اعمال میشد قادر به دفاع و مدیریت صحنه بودند. طبیعی است وقتی زن معلمی از دلیجان و اصفهان خودش را به بهارستان رسانده است انقدر شهامت دارد که از حقوق صنفی و آموزشی خود دفاع نماید یا زنانی که از قشم و روستاهای گرگان آمده بودند تا نشان دهند میخواهند در پروسه بهبود معیشت وزندگی خود مؤثر باشند؛و از موضع یک زن خواهان بهبود شرایط شغلی و امنیت زندگی خود بودند. این قدمهای استوار بدون غلبه بر نگاه سنتی نقش زن ممکن نبود که به حرکت درآیند و این نشان از بالندگی حضور زنان معلم در عرصه اجتماعی است.
اینهمهمؤید این مسئله است که معلم زن امروزی شغلش را با کلیشههای مرسوم جامعه مردسالار انتخاب نکرده است و مسئله معیشت و آموزش و حتی امنیت فعالین صنفی برای او یک مسئله مهم است. از سویی زنان در ارائه ایده و پیشنهاد در گروههای تلگرامی پیشرو بودند و هر جا لازم بود پا بهپای مردان در صف مقدم مطالبه گری حضور داشتند حضور این زنان آگاهو پیشرو نشان از رنگ باختن کلیشههای جنسیتی بود این امر نشان میدهد که پراتیک اجتماعی و مدنی چگونه قادر است زنگارهای کهنه را پا نماید و زنان و مردان را از کلیشههای طبیعی جلوه دادهشده خارج کند.
بازنشستگان، پیشکسوتان پیشرو، سرمایههای نمادین جنبش
هر صنفی که حرکتش متکی بر تجربه پیشکسوتان نباشد و عقبه خود را نبیند مثل این است که در خلأ گام برمیدارد. اگرچه عقبه عدالتخواهی معلمان به ۱۵ سال اخیر برنمیگردد و همواره از بدو تأسیس مدرسه معلمان در عرصههای مختلف حضور جدی داشتهاند اما بعد از انقلاب و با پایان یافتن عمر کوتاه اما مؤثرتشکلهای مستقل صنفی معلمان تا سال ۱۳٦۰،ما شاهد یک گسست ۲۰ ساله درحرکت معلمان هستیم. شکلگیریکانونها در اواخر دهه هفتاد و ایجاد یک ظرف نسبی بری فعالیت معلمان باعث شده است که در مقطع کنونی معلمان دارای تجربه تاریخی ۱۵ باشد. تجربهای که در عملکرد پیشکسوتان عینیت یافته است.
۱۵
اگرچه تاریخ ۱۵ ساله کانونها نیاز بهنقد جدی در عملکرد و محتوا دارد اما معلمان نشان دادهاند که از افراد پیشکسوت، فعال و صادقی که برمدار حرکت صنفی و آموزشی حرکت کردهاند تجلیل میکنند. از سوی دیگر بهخاطر وضعیت بد معیشتی و زیستی معلمان بازنشسته، بسیاری از این فعالان پویاتر از پیش، مقهور گذشت ایام نشدهاند و همچنان در صف اول مطالبه حقوق صنفی قرار دارند. از این منظر در ۳۱ تیر، همچون برنامههای پیشین معلمان بازنشسته بخصوص معلمان زن حضور پرشوری داشتند. مرور خاطرات شاهدان نشان میدهد که چگونه این زنان گفتگوی خود با مأموران را تبدیل به کلاس آموزشی با موضوع عدالتخواهی نمودند.
پی نوشت: آمار و ارقام و ذکر برخی موارد مبتنی بر مباحث ارایه شده و خاطران همکاران در مقطع ۳۱ تیر است. و ممکن است دقت لازم را نداشته باشد. نگارنده از پیشنهادات و انتقادات همکاران جهت تحلیل بهتر مسایل صنفی استقبال می نماید.
**************
جمعی از فعالان مدنی: دستفروشی جرم نیست
جمعی از فعالان مدنی در نامهای خطاب به مقامات مسئول از جمله سران سه قوه از مصوبه اخیر شورای شهر تهران مبنی بر جرم انگاری دستفروشی انتقاد کردند.
متن نامه به شرح زیر است:
مصوبهی اخیر شورای اسلامی شهر تهران در خصوص «اصلاح اساسنامه و آئیننامهی شرکت شهربان» اقدامی در جهت ظاهر حقوقی بخشیدن به تبعیض و تهدید کرامت انسانی بوده است. مصوبهای که به جهت ضرورت اقتصادی دستفروشی، تأثیرگذاری بر معیشت جمعیتی قابل توجه، حساسیت شهروندان و رویکرد حمایتی شهروندان نسبت به دستفروشان و نیاز شهروندان به خرید از آنها در عمل نیز با ناکامی روبرو خواهد شد و فقط بر دامنهی تعارضات اجتماعی و نارضایتی شهروندان خواهد افزود و به دلیل تخلفهای حقوقی متعدد در رویهی حقوقی، اصول قانوننویسی، تخالف با قانون اساسی و قوانین بالادستی، نقض اصل تفکیک قوا و سلسله مراتب قانونگذاری و مخدوشسازی مرز امور حاکمیتی و امور محلی، میتوان از آن با لفظ «ناقانون» یاد نمود.
برای مشاهده و مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید.
**************
۳۱ تیر، سرفصلی در حرکت جنبش معلمان ایران
جعفر ابراهیمی
قسمت دوم: مطالبات ۳۱ تیر، مطالبات مغفول مانده از سوی فرادستان
اگر ۳۱ تیر از بطن جنبش زاده شد پس مطالبات آن نمیتواند مستقل از مطالبات پیشین باشد. در اصل مطالبات معلمان در ۳۱ تیر، مطالبات عینی و ملموسی بود که طی سالهای پیش بهخاطر عدم توجه در دولتهای احمدینژاد و روحانی انباشته و رسوبی شده بود این مطالبات در خلأ شکل نگرفته بود و منبعث از زیست اجتماعی معلمان سراسر ایران بود. در ۳۱ تیر، مطالباتی که در ۱۰ اسفند، ۲۷ فروردین و ۱۷ اردیبهشت تکرار شده بودند و محور اصلی مطالبات بودند مطالباتی که توسط شورای مرکزی تشکلهای صنفی معلمان، در قالب فراخوان و بیانیه بارها مطرحشده بود.
اما نمود عینی و ملموس مطالبات هر جنبش را میتوان در قالب شعارهای مطرحشده توسط آن جنبش ارزیابی نمود هر جنبشی برای پویایی خود باید در هر مرحله شعار خود را انتخاب و برمدار آن حرکت کند. از این منظر میتوان شعارهای مطرحشده در سطح جنبش را در دستهبندی زیر مشاهده نمود. شعارهای مطرح در ۳۱ تیر، همان شعارهایی بود که معلمان تا پیش از ۳۱ تیر، با سکوت بارها فریاد زده بودند شعارهایی که در روز ۳۱ تیر، در سایه مشت آهنین دولت و سرکوب شدید هرگز روی دست معلمان بالا نرفتند.
پیش از پرداختن به این دستهبندی بر این نکته تأکید میکنم که در فقدان شرایط برای برگزاری مجامع عمومی و با گسترش گروههای تلگرامی در فضای مجازی، عملاً مطالبات و شعارهای تجمعات معلمان در این فضا ظهور و بروز پیدا میکرد/میکند که به نوعی نقش “مجامع مجازی”[۱] برای تشکل ها را ایفا می نمایند و کانونها و شورای مرکزی تشکلهای صنفی بخشی از خواستههای خود را بر همین اساس جمعبندی و مطرح مینمایند.
مطالباتی که در بین بدنه فراگیر بودند: شعارهای معیشتی و رفاهی
شعارهای مطرحشده در این دستهبندی ناشی از شرایط اقتصادی زیست معلمان است مطالباتی که درد مشترک تمام معلمانی است که زیست آنان تحت تأثیر بیعدالتی و تبعیض با مشکل جدی روبرو است. بهجز افرادی که در صنف معلمان هستند اما بهخاطر برخورداری از رانت وفاداری یا خاستگاه طبقاتی خانواده از امکانات ویژهای برخوردارند، اکثریت معلمان نسبت به وضعیت رفاهی و معیشتی خود معترض هستند، این وضعیت، مطالباتی را شکل داده است که میتوان از این مطالبات بهعنوان مخرج مشترک مطالبات اکثریت معلمان و بهعنوان مطالبات فراگیر یاد نمود. بحث حقوق و دستمزد عادلانه، برخورداری از بیمه کارآمد، امنیت شغلی و … در این ردیف قرار دارند.
متأسفانه دولتها هرگز پاسخ مناسب و درخور به این مطالبات ندادهاند گویی به همان اندازه که تحقق این مطالبات برای بدنه معلمان، فعالین و تشکلهای صنفی حیاتی است بیتوجهی و تن ندادن به این خواستهها از طرف فرادستان نیز در برنامه دولتها امری ضروری و حیاتی است. از این منظر است که دولت فعلی و دولتهای قبلی در قالب انواع و اقسام استدلالهای عجیبوغریب کوشیدهاند تا مانع تحقق این مطالبات گردند. از استدلال بیاساس ارتباط مستقیم افزایش دستمزد زحمتکشان با افزایش تورم تا استدلال بیمایه فقدان منابع و بودجه امروز باوجود اختلاسهای فراوان و فیشهای نجومی افشاشده و نشده بیمعناست. بهعنوانمثال مطالباتی که در ۳۱ تیر در قالب شعارهای زیر بارز شدند را می توان شعارهای فراگیر جنبش در طی ۱۵ سال اخیر دستهبندی نمود:
هماز فرق می نالیم هم از فقر
معلم بیدار است از تبعیض بیزار است
حقوق بالای خط فقر حق معلمان است
یکی از ویژگی های بارز در شعارهای ۳۱ تیر، تاکید بر وضعیت معیشتی و رفاهی پیشکسوتان و معلمان بازنشسته بود همچنین در ۳۱ تیر ، رسیدگی به وضعیت نامطلوب معلمان آزاد، قراردادی و پیمانی مورد تاکید واقع شده بود.
مطالباتی مبتنی بر بهبود کیفیت آموزشی با تاکید بر نفی خصوصیسازی آموزش عمومی
این دسته از مطالبات اگرچه به میزان مطالبات دسته اول در بین بدنه معلمان فراگیر نبود/نیست ولی طی سالهای اخیر با تلاش فعالین صنفی و اقبال کانونها به مباحث آموزشی بروز و ظهور بیشتری یافته است. مطالباتی که فراتر از بحث معیشتی و زندگی روزمره معلمان، به کیفیت آموزش در مدارس از ابعاد مختلف میپردازد. انتقاد از محتوای آموزشی کتب درسی تا استانداردسازی و ایمنسازی مدارس در مرکز این مطالبات قرار دارند اما یکی از مطالباتی که در دو سال اخیر بروز بیشتری پیدا نمود بحث انتقاد از روند خصوصیسازی آموزش عمومی و به محاق بردن حق تحصیل کودکان طبقات فرودست بود.
کسانی که در طرح جدی این مطالبه نقش داشتند طیفی از فعالین صنفی منتقد وضعیت آموزشی موجود بودند که از طریق یادداشت و مصاحبه نسبت به روند رو به رشد خصوصیسازی در دولت روحانی و تأثیرات مخرب آن بر کیفیت آموزش روشنگری نمودند. حاصل این روشنگریها همراه کردن بدنه معلمان با این مسئله اساسی بود که منافع صنفی معلمان با مسئله آموزش و حق کودکان پیوند خورده است ازاینرو در مقطع 31 تیر مخالفت با خصوصیسازی ازجمله شعارهای مطرح بین فعالین صنفی بود. مطالباتی که در شعارهای زیر ماده شده بودند ازجمله شعارهایی بودند که عدالت آموزشی را مطالبه میکردند.
آموزش رایگان و با کیفیت حق دانش آموزان است.
بی توجهی به آموزش و پرورش = افزایش آسیب های اجتماعی در جامعه
این شعارها نشانی از بلوغ جنبش در پیگیری حق دانش آموزان بود و نکته قابل توجه در این شعارها جهت گیری اجتماعی است که معلمان را با سایر ذینفعان امر آموزش در راستای یک آموزش انسان محور پیوند می زند.
مطالباتی از جنس آزادی: معلمان دربند را آزاد کنید
اگر هر حرکت و جنبشی نتواند متناسب با شرایط شعار مرحلهای خود را انتخاب نماید نمیتواند در مدار بالاتری قرار گیرد. لذا از چند منظر مطالبه امنیت فعالین صنفی، تأکید بر آزادی معلمان دربند، اعتراض به خط برخورد با معلمان با تأکید بر حق تشکل یابی مستقل امری ضروری بود. از منظر وضعیت فعالین صنفی، نهتنها در آستانه ۳۱ تیر روزنهای برای بهبود شرایط معلمان دربند و دارای پرونده دیده نمیشد بلکه پروندههای جدیدی نیز توسط نهادهای درون و بیرون دولت گشوده میشد. از منظر دیگر این مطالبه از دولتی صورت میگرفت که مدعی برچیدن فرهنگ امنیتی و اعتقاد به فعالیت اصناف بود این مطالبه شاخصی برای پایبندی فرادستان به آزادیهای مدنی بود. دولت روحانی پیشتر از ۳۱ تیر برای فعالیت تشکلهای همسو با خود شرایط لازم را فراهم نموده بود اما مانند دولت احمدینژاد مانع از فعالیت رسمی کانونهای صنفی بود در مقابل این رویکرد طبیعی بود که شعار حق تشکل یابی مستقل به یک شعار محوری تبدیل گردد. شعاری که تحقق آن به شکلگیری ظرف فعالیتهای جمعی راه میبرد و آزادی تشکل یابی را تضمین می کرد.
اما یکی از اصلیترین و کانونیترین مطالبه ۳۱ تیر، در شعار آزادی معلمان دربند عینیت یافته مییافت این شعار ازآنجهت اهمیت داشت که با نزدیکی به زمان آزادی شاخصترین زندانی معلم، رسول بداقی، اما امیدی به آزادیاش دیده نمیشد، علیاکبرباغانی به زندان فراخوانده شده بود و دبیرکل کانون تهران بهتازگی بازداشتشده بود و بیم آن میرفت که روند بازداشتها ادامه یابد در یک چنین شرایطی شورا و فعالین صنفی برای دفاع از معلمانی که بهخاطر فعالیت صنفی در زندان بودند شعار :
جای معلم زندان نیست
معلمان زندانی را آزاد کنید
را بهعنوان یک شعار محوری در ۳۱ تیر انتخاب کردند تا نشان دهند جنبش در مدار تکاملی خود رادیکالترین شعار خود را مطرح و پیگیری میکند. رادیکالیسمی که حرکت را نه در فرم و به معنای تندوری، بلکه در محتوا و به معنای ریشهای سامان میدهد. بی شک اگر جنبشی که نتواند از فعالینش که به خاطر پیگیری مطالبات صنفی دچار محنت زندان شدهاند حمایت نماید قادر به تحقق مطالبات نخواهد بود.
ادامه دارد …
[۱]. برای مطالعه در مورد نقش مجامع مجازی معلمان نگاه کنید به یادداشت، از مجامع کارگری تا مجامع مجازی معلمان، به قلم یاسر ریگی در حقوق معلم و کارگر
**************
۳۱ تیر، سرفصلی در حرکت جنبش معلمان ایران
جعفر ابراهیمی
قسمت اول: حرکتی که از بطن مطالبات زاده شد
۳۱ تیر یکساله شد. یک سال فرصت مناسبی بود که یکی از عمیقترین حرکتهای معلمان پس از انقلاب مورد ارزیابی و نقد قرار گیرد اما اتفاقات پس از ۳۱ تیر، با دستگیری اعضای شاخص کانون تهران، مهدی بهلولی، محمدرضا نیک نژاد و محمود بهشتی، فضای سنگینی بر جنبش نوپای معلمان ایران تحمیل نمود. نتیجه این فضا هجمه علیه فعالین صنفی، کانونهای پیشرو و شورای مرکزی تشکلهای صنفی سراسر کشور بود. از یک سود روند تهدید، احضار و بازداشت توسط نهادهای امنیتی پررنگ شد و از سویی مخالفانِ حرکت مستقل صنفی فرصت یافتند تا اتهامات جدیدی علیه جنبش نوپای معلمان مطرح کنند.
نقد حرکت یا دلواپسی قدرت
دلواپسان اصولگرایی در یک عمل غیراخلاقی و غیرقانونی به خود اجازه دادند تا انواع اتهامات امنیتی را به معلمان بازداشتی در سایتهای زنجیرهای خود مطرح نمایند و دلواپسان دولت کوشیدند با قربانی کردن اصول صنفی در لباس منتقد، ۳۱ تیر را اردوکشی خیابانی، ماجراجویی فردی، عمل پارتیزانی، حرکت بدون دستاورد و غیر صنفی و …
تصویرنمایند. در اینیک سال گذشته هیچ نقد جدی از سوی مخالفین مطرح نشد بهجز برخی یادداشتهای جهتدار که میکوشید صورتمسئله اصلی را مخدوش نماید و ۳۱ تیر را از زاویه منافع جناحی و سیاسی تجزیهوتحلیل نماید. دلواپسان اول نگران بودند که خواسته برحق معلمان مورد سو استفاده ضدانقلاب، اصحاب فتنه و …قرار گیرد و دلواپسان دولت هراس داشتند که در تعادل قوای داخل موقعیت حسن روحانی تضعیف گردد. پس اصل مسئله یعنی مطالبات و خواستههای معلمان که مورد غفلت واقعشده بود جایگاهی در تحلیل آنان نداشت و از همین منظر تاکنون به تخریب جنبش معلمان ادامه داده/میدهند.
اما در دیگر سو، موافقان ۳۱ تیر به خاطر فضای سنگین بعدازآن، نتوانستند جمعبندی منسجمی از ضربهای که بر پیکر جنبش وارد شد داشته باشند اما برخی فعالین در سراسر ایران، در همان فضا مجبور بودند چند کار را همزمان انجام دهند هم به فکر پیگیری و تلاش برای افراد بازداشتشده بودند، هم میکوشیدند به اتهامات در حد توان پاسخ دهند هم خود نقد از درون را شروع کنند؛ اما به خاطر ادامه فضای امنیتی بعد از ۳۱، بخش زیادی از انرژی فعالین و کانونها مصروف دو مورد اول گردید و بی شک نمیتوان آنهمه پیگیری و پشتکار را بینتیجه دانست. امروز همه معلمان زندانی (با قید وثیقه یا توقف حکم) آزادشدهاند، معلمان تلاش میکنند علیاکبر باغانی به خانه برگردد و متهمانی که پرونده مفتوح دارند به زندان بازنگردند و کانون ها به دنبال برگزاری مجمع عمومی در سراسر ایران هستند. این یعنی اینکه جنبش به محاق نرفته است و جنبش معلمان بر مدارِ خواستههای ۳۱ تیر بالیده و قد کشیده است. این یادداشت میکوشد که وجوهی از ۳۱ تیر را بارز نماید که پیشازاین کمتر بدان پرداختهشده است.
۳۱ تیر بر بستر مطالبات شکل گرفت
۳۱ تیر نتیجه طرح و توطئه پیشین و محصول ماجراجویی فردی و جمعی نبود، ۳۱ تیر از دل شرایط عینی و واقعی معلمان و فضای حاکم بر فعالین صنفی زاده شد. بیتوجهی به خواست و مطالبات معیشتی و رفاهی معلمان، وضعیت اسفناک آموزشی و ادامه نگاه امنیتی به فعالیت صنفی، توسط دولتی که مدعی جایگزینی امنیت فرهنگی بهجای فرهنگ امنیتی بود علت اصلی ۳۱ تیر بود باقی قضایا فرع مسئله است.
دو نگاه تلاش میکنند که شکلگیری ۳۱ تیر را به افراد محدود و خاص تقلیل دهند نگاه امنیتی برای وارد ساختن اتهام امنیتی به فعالین جهت پروندهسازی و … دیگر حامیان و دلواپسان فرهنگِ امنیتی که به معلمان دربند اتهام ماجراجویی و … را وارد میساختند. در زایش و شکلگیری ۳۱ تیر، بهاندازه افراد مؤثر و شاخص صنفی، تمام معلمانی که از سراسر ایران مسافتهای طولانی را پیمودند نقش داشتند. اگرچه شورای مرکزی تشکلهای صنفی سراسر کشور به خاطر جایگاهی که داشت مسئولیت فراخوان را بر عهده گرفت اما این تصمیم نتیجه خواستهای بود که فعالین صنفی در سراسر کشور آن را مطالبه میکردند. واقعیت این است که در سطح فعالین مخالفان در اقلیت بودند و اگر اکثریت فعالین موافق نبودند نهتنها افراد شاخص نمیتوانستند بر شکلگیری ۳۱ تیر مؤثر باشند بلکه شورای مرکزی هرگز تن به فراخوان نمیداد. عدم توجه مطالبات مطرحشده در سه تجمع قبلی توسط دولت و مجلس از یکسو و شروع خط برخورد با فعالین با دستگیری دبیر کل کانون تهران، فعالین صنفی را به تکاپو انداخت که ۳۱ تیر را در تهران و با حضور فعالین صنفی سامان دهند. پس کسانی که پس از ضربات ۳۱ تیر بهصورت غیرمنصفانه و فرصتطلبانه برخی افراد، کانونها و شورا را مورد هجمه قراردادند به این وجه از مسئله توجه نمیکنند که بدون در نظر گرفتن زمینههای عینی و واقعی نمیتوان چیزی را نقد کرد. این افراد بجای اعتراض به علل زمینهای مثل عدم توجه دولت به خواستههای صنفی و خط برخورد با فعالین، به معلمان حمله میکنند که چرا معلمان بهصورت مسالمتآمیز و مدنی دست به یک اقدام سراسری زدند.
هر نوع نقد و برخورد با چگونگی شکلگیری ۳۱ تیر بدون در نظر گرفتن علل زمینهای ، یک برخورد مکانیکی و ذهنی است. روشی که به دنبال نقد نیست یک مسئله و پدیده را مقطعی و بدون در نظر گرفتن زمینههای مادی و عینی بررسی میکند به خاطر همین به سمت برجستهسازی فرد یا افراد میرود چون نمیخواهد به مطالبات تن بدهد پس ناچار اتهام امنیتی میزند و برخی که در موضع قانونی برای صدور کیفرخواست نیستند دست به تخریب میزنند. اینها هیچگاه از اصل مسئله سؤال نمیکنند چه در لباس قانون باشند چه در جایگاه بهاصطلاح منتقد. با این رویکرد نگارنده معتقد است ۳۱ تیر، ادامه روند منطقی سیر مطالبه معلمان و واکنش به نوع مواجهه فرادستان با این موضوع بود. زایش ۳۱ تیر را تنها میتوان در یکروند تحلیل نمود.
ادامه دارد…
**************
مطالبات برآورده نشده معلمان حق التدریس و غفلت مسئولان آموزش و پرورش
رضا مسلمی
در روزهای گذشته معلمان حق التدریس برای چندمین بار در مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع اعتراضی برگزار کردند. این تجمعات که در طول ماههای گذشته نیز مسبوق به سابقه بوده است، چند مطالبه اصلی و کلیدی را دنبال می کند.
یکی از مهمترین مطالبات این پرسنل آموزشی کشور، تثبیت جایگاه شغلی و خروج از وضعیت بلاتکلیفی و تأمین امنیت شغلی است. در شرایطی که وظیفه بخش گسترده ای از آموزشِ دانش آموزان کشور بر دوش این معلمان گذاشته شده، آنها از کمترین حقوق شغلی نیز محرومند.
در سراسر کشور و به خصوص در مناطق محروم معلمانی هستند که با وجود سختی شغل و خدمت در کم امکانات ترین فضاهای آموزشی مجبورند با حق الزحمه ساعتی آموزش و پرورش بسازند و دم برنیاورند. این معلمان در سه ماه تابستان و تعطیلات نوروز دریافتی ندارند وگرچه از اواخر دهه هشتاد مصوب شده است که حق بیمه برای معلمان حق التدریس واریز شود اما همچنان این معلمان حق بیمه کامل دریافت نمی کنند و اگر قرار باشد و بخواهند از مزایای بازنشستگی برخوردار شوند باید خیلی بیشتر از سی سال به همین شیوه، کار تدریس را ادامه دهند.
خواسته اصلی این معلمان بسیار ساده است: اگر ما معلم هستیم و آموزش را بر عهده گرفته ایم، چرا وزارتخانه ای که متولی این امر، یعنی آموزش و پرورش است، در قبال وضعیت شغلی و معیشتی ما تا این حد غیر مسئولانه عمل میکند.
با توجه به اعلامِ مركز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، در حال حاضر در این وزارتخانه حدود ٧۵٠ هزار بازنشسته وجود دارد و هر ساله بین ۴٠ تا ٦٠ هزار نفر به این افراد افزوده می شود، چرا هیچ تلاشی برای جایگزینی و جذب معلمان حق التدریس انجام نمی شود؟
اگر بخواهیم جوابی برای این سوال بیابیم باید به غفلت مسئولان امر رجوع کنیم. این غفلت نه تنها معاش بخشی از کارکنان آموزشی کشور را هدف گرفته است، بلکه به راحتی مقوله آموزش با کیفیت را نیز زیر سوال برده است. وجود معلمانی که برای حداقل ها، بارها تجمع کرده و پاسخی نگرفته اند گواه بر این است که مسئولان آموزشی به مساله آموزش کیفی که بدون تردید در گرو رفاه معیشتی و سلامت روانی معلمان است اهمیتِ در خور و شایسته ای قائل نیستند.
این بی توجهی، عواقب دیگری نیز در بردارد و آن این که بعضا معلمان رسمی نیز جایگاه خود را بالاتر از حق التدریسی ها می دانند و در محیط های آموزشی و حتی در ساماندهی نیروها، معلمان حق التدریس در اولویت های پایین قرار می گیرند.
حال برای این که مسئولان به این قشر از نیروهای آموزشی کشور توجهی به سزا داشته باشند و مجبور شوند که به اوضاع نابسامان حق التدریسی ها توجه کنند، شاید یک راه حل اتحاد معلمان رسمی و غیر رسمی در دفاع از مطالبات معلمان حق التدریس باشد. بایستی این معلمان حق التدریس در تشکل های صنفی معلمان حضور و فعالیت داشته باشند و این تشکل ها خواسته های آنها را در اولویت مطالبات صنفی خود قرار دهند.
**************
یک تشکل کارگری: کارگران را از شمول قانون کار خارج نکنید
یک تشکل کارگری با صدور بیانیه ای نسبت به تصویب فوریت لایحه افزایش مناطق آزاد و ویژه اقتصادی توسط مجلس اعتراض کرده است. کارگران مناطق آزاد و ویژه اقتصادی مشمول قانون کار نمیشوند واجحاف درحق آنها مضاعف است.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
دولت آقای روحانی که مدعی کاربردی کردن اقتصاد مقاومتی بود لایحه توسعه مناطق آزاد و ویژه را با قید یک فوریت به مجلس بردند و نمایندگان مجلس با تصویب آن مناطق بزرگی را از شمول قانون کار خارج کردند.
یا به زبان ساده تر آنهایی که به اصطلاح با رای مردم برای خدمت به مردم انتخاب شدند با این مصوبه منافع بی قید و شرط دلال های کار را تامین کردند آن هم به قیمت نابودی خدمات درمانی برای کارگران و تامین اجتماعی و بازنشستگی آنها، تا منافع سرمایه داران وطنی و غربی پاسداری گردد و منافع مردمی که به آنها رای دادند لگد مال شود. دولت آقای روحانی درشتاب برای کاربردی کردن نولیبرالیسم از جناب احمدی نژاد هم سبقت گرفتند. بعید نیست همین روزها جایزه صلح نوبل را هم به توصیه صندوق بین المللی پول به ایشان بدهند.
با این مصوبه ۹۹ درصد کارگران ایرانی از شمول قانون کار خارج می شوند.خدمات درمانی سنوات وبازنشستگی در حیطه وظایف پیمانکاران نخواهد بود . این مصوبه چراغ سبز دولت روحانی به شرکتهای بزرگ غربی است که بیایند و سرمایه گذاری کنند. ما اگر سرمایه های خود را در کشور خود هزینه کنیم نیازی به سرمایه گذاری دیگران نداریم جز در بخش هایی که باید تکنولوژی را باید وارد کنیم.همان گونه که پس از انقلاب کار تولیدی ما متوقف نشد در حالی که جنگ را هم بر دوش می کشیدیم. این بی خردی مشتی اقتصاد دان فراماسیونر نولیبرال است که با مشاوره هایی که در جهت منافع نهادهای سرمایه داری مالی جهانی است، ایران را به سوی ویرانی رانده اند.چون این مصوبات با قانون اساسی کشور ماده ۴۴ و ۴۵ در تضاد است بدین جهت این عمل کرد قانونی نیست و از اعتبارساقط است. دولت و مجلس موظف هستند قانون اساسی را کاربردی کنند وحق دور زدن یا تصویب موادی که در چارچوب قانون اساسی نمی گنجد را ندارند.ما از همه ی کارگران و سازمان ها و سندیکا های مستقل کارگری انتظار داریم همآهنگ با هم به این مصوبه و به صورت کلی با روند قانون زدایی دولت های پس از جنگ اعتراض نمایند.
اتحادیه نیروی پروژه ای کارایران
۲۹ تیرماه ۹۵
**************
هجومی چندلایه علیه حقوق کار در ایران
حسین اکبری
در تدارک نوشتن بخش دیگری از موضوع «هجومی سه گانه برای «اصلاح» قانون کار به سود کارفرمایان» بودم که از گزارشهای دیگری در راستای لغو مقررات کار با خبر شدم. این بارسیل حادثه سهمناکتر از پیش است گویا دولت یازدهم بیاری مجلس مصصم است تا گروه زیادی از کارگران ایران را از شمول قانون کار خارج کند!
ماجرا از این قرار است که دولت یازدهم در جمهوری اسلامی لایحه یک فوریتی «ایجاد مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی جدید» را در تاریخ چهاردهم تیر ماه ۱۳۹۵ تقدیم مجلس میکند. بنا به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت رئیس جمهوری، لایحه ایجاد ٧ منطقه آزاد تجاری، صنعتی و ١٢ منطقه ویژه اقتصادی را برای طی تشریفات قانونی به مجلس شورای اسلامی تقدیم کرد. براساس این لایحه به دولت اجازه داده میشود در استانهای گلستان (اینچه برون)، ایلام (مهران)، اردبیل (اردبیل)، سیستان و بلوچستان (سیستان)، کردستان (بانه، مریوان)، هرمزگان (جاسک)، بوشهر (بوشهر)، منطقه آزاد تجاری، صنعتی را در محدودههایی که به تصویب هیئت وزیران میرسد ایجاد کند. همچنین دولت میتواند در استانهای فارس (فسا)، یزد (ابرکوه، میبد)، زنجان (زنجان)، کهگیلویه و بویراحمد (گچساران)، آذربایجان غربی (سرو، ارومیه)، خراسان رضوی (خواف، قوچان)، لرستان (خرم آباد)، قزوین (تاکستان) و اصفهان (شاهین شهر) منطقه ویژه اقتصادی و در استان البرز (ساوجبلاغ) منطقه ویژه اقتصادی دارویی ایجاد کند.
در ادامه اخبار رسمی نیز، مجلس شورای اسلامی در روز شنبه ۲۶/۴/۱۳۹۵ یک فوریتی بودن این لایحه را به تصویب میرساند؛ براین اساس نمایندگان مجلس شورای اسلامی با یک فوریت لایحه دولت برای ایجاد ۷ منطقه آزاد تجاری، صنعتی و ۱۲ منطقه ویژه اقتصادی در کشور، موافقت کردند. مطابق این مصوبه کلیات و جزییات لایحه دولت پس از بحث و بررسی بر سر لایحه در کمیسیون اقتصادی، مجددا در صحن علنی بررسی خواهد شد. جزئیات مربوط با این اخبار به نوعی لایحه مذکور را به دوبخش تقسیم کردهاند:
۱- اراضی نیمه شمالی جزیره هرمز در محدوده مصوب هیات وزیران و با تایید ستاد فرماندهی کل قوا به وسعت ۲۱ کیلومتر مربع به هم پیوسته و راه اتصال دریای آن به جزیره قشم به محدوده منطقه آزاد تجاری صنعتی قشم ملحق میشود.
۲- مناطق آزاد تجاری صنعتی یاد شده بر اساس قانون چگونگی اداره مناطق آزاد مصوب ۱۳۷۲ و مناطق ویژه اقتصادی مصوب ۱۳۸۴ اداره خواهند شد.
براساس این گزارش در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی یک فوریت لایحه «ایجاد ۷ منطقه آزاد تجاری، صنعتی و ۱۲ منطقه ویژه اقتصادی» در دستور کار قرار گرفت که پس از توضیحات اکبر ترکان مشاور رئیس جمهور و دبیر شورای عال ی مناطق آزاد و نیز سخنان نماینده مخالف و موافق، نمایندگان با ۱۳۰ رای موافق، ۱۰۰ رای مخالف و ۱۲ رای ممتنع از مجموع ۲۵۶ نماینده حاضر با یک فوریت یک لایحه موافقت کردند.
کلیات و جزییات لایحه دولت پس از بحث و بررسی بر سر لایحه در کمیسیون اقتصادی، مجددا در صحن علنی بررسی خواهد شد.
اما آنچه از این لایحه نصیب کارگران مناطق آزاد صنعتی و تجاری و مناطق ویژه اقتصادی خواهد شد چیست؟
در بررسی قانون چگونگی اداره این مناطق در ماده ۱۲ آمده است:
ماده ۱۲ – مقررات مربوط به اشتغال نیروی انسانی، بیمه و تأمین اجتماعی و صدور روادید برای اتباع خارجی به موجب آییننامههایی خواهد بودکه به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.
این مقررات در تاریخ ۳/۸/۱۳۷۳ تحت عنوان «مقررات اشتغال نیروی انسانی، بیمه و تأمین اجتماعی در مناطق آزاد تجاری – صنعتی جمهوری اسلامی ایران» تصویب و به تایید رییس جمهور وقت رسیده است.
شاکله این مقررات چیزی حتی کمتر از لایحه اصلاح قانون کار پیشنهادی دولت به مجلس است. فصول و مواد بسیاری از قانون کار در این مقررات وجود ندارد عمدهترین موضوع آن براساس توافق و تراضی کارگر و کارفرماست ضمن آنکه به تعریف مزد و ساعت کار پرداخته است و اضافه کاری و نرخ آنرا هم بهر عهده قرارداد فی مابین کارگر و کار فرما میگذارد اما هیچ سخنی در باره حداقل دستمزد در این لایحه وجود ندارد. در این مقررات از سنوات و پاداش و عیدی خبری نیست. در تمامی این مقررات کارگران حق داشتن تشکل صنفی را ندارند و حل اختلاف در روابط کار درنهایت با توافق کارفرما حاصل میگردد حتی درصورتی که رای به بازگشت کارگر داده شود کارفرما مخیر است از پذیرش آن سر باز زند. مرخصی سالیانه در این مقررات به بیست روز کاهش یافته است. نرخ شب کاری و اضافه کاری نیز با توافق طرفین تعیین میشود.
مقررات بین المللی مانند مقاوله نامهها و توصیه نامهها در این مقررات لارم الاجرا نیستند و تنها گفته شده است لازم الرعایه هستند (ماده ۵۱)
بدین ترتیب با گسترش مناطق آزادی و مناطق ویژه عملا قانون کار از ۷ منطقه تجاری_ صنعتی و ۱۲ منطقه ویژه اقتصادی خارج خواهد شد
این هجوم چند گانه و چند لایه به قانون کار و حقوق کار شناخته شده در عرصه ملی و بین المللی در حالی صورت میگیرد که کارفرمایان وسرمایه گذاران در این مناطق یا معافیتهای تشویقی و ترغیبی دیگری که در قانون چگونگی اداره این مناطق آمده است روبرو هستند از دریافت زمین و تسهیلات تا معافیتهای مالیاتی برای دورههای مقرر در قانون.
دولت یازدهم به تبعیت از سیاستهای تعدیل اکنون به تعدیل حقوق کار درا یران همت گماشته است و بنا دارد لایحهای را که یک بار در پنجم بهمن ۱۳۹۴ با مخالفت مجلس روبرو شده است به تصویب رساند. سیاستهای انقباضی دولت یازدهم در حوزه روابط کار، هر روز بیشتر میشود از یک سو طرح استاد شاگردی مجدد به شورای عالی کار باز میگردد و از سویی لایحه به اصطلاح اصلاحی بر قانون کار تقدیم مجلس میشود و یا به بهانه ماده ۱۹۱ مدتهاست بیهیچ توجیه قانونی کارگران کارگاههای دارنده تا ده نفر را از شمول قانون کار خارج شدهاند را بلاتکلیف گذاشته است. و این همه به خاطر ارزان سازی هر چه بیشتر نیروی کار کارگران و مزد و حقوق بگیران است. مناطق آزاد و ویژه به مناطق آزادی استثمارکارگران بدل میشود تا سرمایه داران امنیت سرمایه گذاری را به دست آورند.
**************
سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران صبح فردا دربیمارستان شفای لاهیجان، جراحی خواهد شد
محمود بهشتی لنگرودی که پس ازچند دوره اعتصاب غذا از زندان اوین به مرخصی آمده است کماکان با مشکلات پزشکی ودرمانی ناشی ازاعتصاب غذا روبه روست.
وی که در حال پیگیری عوارض جسمیِ ناشی از اعتصاب غذا، راهی بیمارستان شده بود باتاکید پزشکان مجبور به پذیرش عمل جراحی و حذف کیسه صفرا گردید.
وی قرار است فردا (بیست و ششم تیرماه) در بیمارستان شفای لاهیجان تحت عمل جراحی قرار بگیرد.
لازم به ذکر است که طبق گفته ی پزشکان، عارضه ی ایشان، تورم پانکراس (پانکرانیت) تشخیص داده شده ودلیل بروز این بیماری کاهش ناگهانی وزن، ناشی از اعتصاب غذای خشک اعلام گردیده است.
این فعال مدنی طی یک سال گذشته و در اعتراض به احکام ناعادلانه ای که توسط دادگاه های انقلاب صادر می گردد بیش از چهار بار دست به اعتصاب غذا زده است.
**************
رسول بداقی باردیگر به دادگاه احضارشد
رسول بداقی این بار به شعبه ی ۲٦ دادگاه انقلاب احضار شد.
نامبرده که باید درمورخه ی دوم مردادماه به شعبه ی ۱۰۳۳ قدوسی مراجعه می کرد،پیش از این تاریخ بایستی خود را به شعبه ی ۲٦ دادگاه انقلاب معرفی نماید.
شعبه ی ۲٦ دادگاه انقلاب علت حضور را مشخص نکرده است.
مدیر دفتر شعبه ی ۲٦ دادگاه انقلاب علت حضور را اینگونه یادآوری نموده است: “به عنوان متهم دروقت مقرر دردادگاه حاضر شوید.”
**************
به مناسبت آزادی جعفر عظیم زاده/ تبریک به جعفر دردمند و آزاده
به نام شرف وانسانیت
به نام پایداری و مبارزه
تبریک به معلمان
تبریک به کارگران
تبریک به جعفردردمند و رنج کشیده وخانواده ی آررومند او
تبریک به ستمدیدگان این مرزوبوم
که تازیانه های بی عدالتی خودکامگان تکراری تاریخ بر زندگی ومرگ آنان نقش شرف وبزرگی زده است.
مردمانی که تازیانه های ستم نام نیک آنان را برسینه تاریخ حک کرده است.
سلام برزنان ومردان آگاه و شجاعی که میروند تا جامعه ی انسانی-ایرانی را برپایه ارزش های واقعی بنا بگذارند،وسروری ای را که گروهی با گداصفتی و دریوزگی وفریب و نیرنگ وریا ودزدی ودروغ ازچنگ صاحبان واقعی آن ربوده اند ،بازپس گرفته و به ملت شریف وآبرومند،متفکرومداراگر و زحمتکش تحویل نمایند.
دیدگانم رانثارگامهای واراده های پولادین مردمانی می کنم،که گمنام ،بانام،باجان،بامال ودسترنج واندیشه ی خویش تلاش می کنند،تا اخلاق،انسانیت،اعتماد،آرامش وآسایش به تاراج رفته ی این ملت را به آنان باز گردانند.
به امید تلاش بیشتری برای آزادی سایرزندانیان بی گناه وارجمندی که درآنسوی دیوارهای مخوف زندان های ستمگران، چشم امیدشان وگوش آرزویشان به فریادهایی است که از حلقوم ملتی ستمدیده بیرون آید.
به امیدروزی که بنیاد فریب وریا از این کشوربه همت اندیشه و بازوی این مردم برچیده شود.
**************
جعفر عظیم زاده آزاد شد/ مسئولان قول اعاده دادرسی دادند
حقوق معلم و کارگر:
جعفر عظیم زاده، فعال کارگری و دبیر اتحادیه آزاد کارگران ایران، در شصت و سومین روز اعتصاب غذا آزاد شد. او امروز عصر اعتصاب غذای خود را شکست
از قرار معلوم، مسئولان به او قول اعاده دادرسی داده اند و جعفر با مرخصی قابل تمدید آزاد شده است.
هم اکنون (شامگاه پنج شنبه) کارهای ترخیص او از بیمارستان سینا در حال انجام است و او پس از آن، راهی منزل خواهد شد.
این آزادی باعث خوشحالی و مسرت همه فعالین صنفی و کارگری است.
**************
کمپین حمایت از جعفر عظیم زاده: ما هم اعتصاب می کنیم
جمعی از معلمان و کارگران با راه اندازی کمپینی حمایت خود را از جعغر عظیم زاده که بیش از شصت روز است، در اعتصاب غذاست، بیان کرده اند. تا کنون بیش از نهصد معلم و کارگر به این کمپین حمایتی پیوسته اند.
متن این کمپین و اسامی به شرح زیر است:
کارگران و معلمان ایران!
برای اعلام حمایت از جعفر عظیم زاده که ٦۰ روز است لب بر غذا فروبسته!
نام خود را در لیست درج نمایید .
تشکل های کارگری، فعالین و رهبران کارگری و معلمان و… در سطح جهانی و بین الملل از عظیم زاده اعلام حمایت کرده اند، آیا سکوت ما جایز است ؟؟
عظیم زاده جوانمردی است که بخاطر فعالیت صنفی و دفاع از حقوق مظلومترین قشر این سرزمین در رنج است و از جان خویش گذشته است .
جعفر عظیم زاده رییس اتحادیه کارگران آزاد ایران و اسماعیل عبدی دبیر کل کانون صنفی معلمان ایران در دفاع از فعالیت های قانونی و حذف اتهامات امنیتی از پرونده های فعالین صنفی و اجتماعی از دهم اردیبهشت دست به اعتصاب غذا زدند و جان خویش به خطر انداختند.
جعفر عظیم زاده امروز هفتم تیرماه شصتمین روز اعتصاب غذا را با حالی وخیم در بیمارستان به سر میبرد و حاضر به شکستن اعتصابش نیست!
هم اکنون ما معلمان و کارگران ایرانی در حمایت از ایشان به مدت ۲ شبانه روز از سحرگاه پنجشنبه ۹۵/۴/۱۰ تا سحرگاه شنبه ۹۵/۴/۱۲ اعتصاب غذا میکنیم.
اسامی امضا کنندگان:
1. پروین محمدی
2. رسول بداقی
3. ناهید خداجو
4. سیدهاشم خواستار
5. شیث امانی
6. اسماعیل عبدی
7. خلیل کریمی
8. علی اصغر ذاتی
9. منصور کریمی
10. رضا مسلمی
11. هادی سلیمانی
12. تیمور باقری کودکانی
13. نسرین جوادی
14. معصومه دهقان
15. ایرج کریمی پور
16. سیما سلمانی
17. ابراهیم کریمی
18. ابوالقاسم قاسمی
19. احمد آقاجانپور
20. احمد جامعی
21. احمد صمدانی
22. احمد فرد
23. احمد نوبختی
24. احمد نور
25. امین پالایش
26. امین قنواتی
27. ایرج توبه ایها(نجف آبادی)
28. الهام خیابانی
29. بابک پژند
30. بهراد اسفندیاری
31. بهرام گرگان
32. بهروز حسینی
33. بهنام محمدی
34. بهنام موسیوند
35. پروانه آل بویه
36. پروانه نوروزی
37. پروین اسفندیاری
38. پروین توکلی
39. پروین حاجی زاده
40. پروین سلیمی
41. پروین صالحی
42. پری آرام
43. پری ناز امیری
44. پوریا خرسند
45. تاج محمد دردی نژاد
46. توران سرلک
47. تیمور باقری کودکانی
48. تیمور خرسند
49. ثریا تبریزی
50. جمیله یمودی
51. جناب رضایت
52. حامد پسنگک
53. حبیب الله زندی
54. حبیب رضاپور لاسکی
55. حبیب شمس
56. حجت سبزی
57. حسن باقری
58. حسن بهرامی
59. حسن شیخ
60. حسن محمدی
61. حسن هنری
62. حسین اکبری
63. حسین رضائی
64. حسین رئیس زاده
65. حسین سنجری
66. حسین صداقتی
67. حسین عسگری
68. حسین کرمی
69. حکیمه بنی هاشمی
70. حمید امین زاده
71. حمید پرویز
72. حمید فلاح
73. حمید لقا
74. حمید محسن زاده
75. حوریه فخیمی
76. حوریه فرجزاده طارانی
77. حیدر علی امینی
78. خان عزیر اسماعیلی
79. خانم قنبری
80. خرامان قادری
81. داریوش رسولی
82. داوود عباسی
83. دکتر کاوه اقتصادی
84. راضیه داعی
85. رامین لشنی
86. رسول جمشیدی
87. رحمان فرامرزی
88. رخشنده سلیمی
89. رسول بداقی
90. رضا احمدی
91. رضا امیدوار
92. رضا خرسندی
93. رضا خزائی
94. رضا عبدی
95. رضا عصمتی
96. رضا غریبوند
97. رضا غضنفری
98. رضا گودرزی
99. رمضان کوشکستانی
100. روح الله صابریان
101. زینب بیگی
102. زهرا بلوکی
103. زهرا بیگی
104. زهرا خادمی
105. زهرا رحمانی
106. زهرا شریفان
107. زهرا منصوری
108. زهره داودی فر
109. زهره علی اکبری
110. زیور سید موسوی
111. ژاله اسفندیاری
112. سارا سیاهپور
113. سامان فقیهی
114. سپهر احرار
115. سپیده امیدوار
116. سپیده صفاریان
117. سجاد طلوعی
118. سعید احمدزاده
119. سعید باقری
120. سعید حق پرست(بجنورد)
121. سعید رضایی
122. سعید کرد کریمی
123. سعید محمودیان
124. سهیلا خوشبین
125. سهیلا شارقی
126. سوسن احمدی
127. سعیده کیایی
128. اکرم مرادبیگی
129. سید اکبر کسائیان
130. سید جمال میرحسینی
131. سید مجتبی ابطحی
132. سید مجیب آزاد
133. سیده زهرا رئیسی
134. سیده لیلا علوی
135. هما آزادی
136. سیما پاشا
137. منیژه آزادی
138. سیما سلمانی
139. سیمین سیری
140. شاهسوند
141. شایان رضایی
142. شهپر بامداد
143. شهریار قنبری
144. شهناز افشار
145. شهناز گیشکی
146. شهین ایران پرست
147. شیدا وکیلی
148. شیوا رحیمی
149. شیوا عاملی راد
150. شیوا محمدی
151. حبیب عزیزی
152. صبورا صادقیان
153. صفیه بسیم
154. طاهره یوسفی
155. طهماسب سهرابی(بدلیل بیماری یک روز همراهی میکنند)
156. طیبه آشفته
157. طیبه مورج
158. عارف فاتحی
159. عباس اسدی
160. عباس قربانی
161. عباس یزدی
162. عبدالله نظری
163. عزیز قاسم زاده
164. عشرت صادقی
165. عبدالله رمضان زاده
166 . عقیل نظیری
167. فرهاد احمدی
168. علی اسدی نامور
169. علی اکبر ابراهیمی
170. علی اکبر باغانی
171. علی اکبر شکوهی نیا
172. علی انصاری
173. علی پورعبدالهی
174. علی حاجی
175. علی داوودی
176. علی رضوانی
177. علی رمضانی
178. علی معزی
179. علیرضا پیراحمدی
180. علیرضا شاه بیگی
181. آدینه بیگی
182. آدینه ناروی
183. آذر فیروزی
184. ارسلان دهداری
185. آرش صادقی
186. ارغوان جوان
187. آزاده شیرکوند
188. اسدالله سیف
189. اسفندیار پیلارام
190. اسماعیل عبدی
191. اشرف اسماعیل زاده
192. اعظم خادمیان
193. افسانه یزدانی مقدم
194. اکبر پورعلی
195. اکبر نیک ضمیر
196. امیر امیرقلی
197. فریده گرگانی
198. فیصل نوری
199. قاسم فلاح
200. کاظم انصاری
201. کوروش بابا مرادی
202. کوروش ذوالقدر
203. کوروش نعمتی
204. لادن عابدی
205. لطیف روزیخواه
206. لقمان افضلی
207. لقمان ویسی
208. لیلا عظیم زاده
209. ماریا پور علی
210. مجتبی گودرزی
211. مجید جابری
212. مجید حاجیزاده
213. مجید رضوی
214. فرهاد احمدی
215. مجید گنودی
216. محبعلی شادیان
217. محبوبه فرحزادی
218. محترم حبیبی
219. محسن قاسمی
220. محسن کامبر
221. محسن محمد پور
222. محمد اسماعیل زاده
223. محمد ایزد پناه
224. محمد جعفر علیزاده
225. محمد جودی
226. محمد چگنی
227. محمد حسن پوره
228. محمد حیدری
229. محمد دعاچی
230. محمد صادق زاده
231. محمد عباس زاده
232. محمد غفاری
233. محمد قاسمی
234. محمد مهدوی فر
235. محمد نورانی
236. محمد هراتی
237. محمدحسین گودرزی
238. محمدرضا بهنام نژاد
239. محمدرضا حکیم الهی
240. محمدرضا رمضانزاده(بجنورد)
241. محمدرضا عباسزاده
242. محمدرضا فهیم
243. محمدرضا کشمیری
244. محمود احمدی
245. محمود امانی
246. محمود بهشتی لنگرودی
247. محمود صدیقی پور
248. محمود محمدزاده
249. مختار عابدی
250. مختار میرکی
251. مدینه حقیقت
252. مرتضی آقا بیگی
253. مرتضی الیاسی
254. مرتضی فتاحی نیا
255. مرضیه حاجی
256. مرضیه حبیبی
257. مرضیه عمرانی
258. مرمر نظرنژاد
259. مریم آخوند زاده
260. مریم ایزدیان
261. مریم حسام
262. مریم خسروی(البرز)
263. مریم خلیل نژاد
264. مریم رنود
265. مریم غریقی
266. مریم کهریزی
267. مریم ملایی
268. مریم موری
269. مریم نوری
270. مژگان طاهرخانی
271. مژگان عباسی
272. مسعود عالم زاده
273. مصطفی تاجیک
274. مصطفی گودرزی
275. معصومه بشارت
276. معصومه دهقان
277. معصومه عسگری
278. معصومه فهیمی فر
279. معصومه لطفی
280. منصور حسن پور
281. منصوره عرفانیان
282. منصوره کاشانی
283. منوچهر خطیر
284. منیر جعفری
285. منیر عبدالملکیان
286. منیر قاسمی زاده
287. منیژه زبیری
288. منیژه سلیمی
289. مهدی جباری
290. مهدی داودی
291. نصرت الله حسینی
292. مهدی شاه رمضانی
293. مهدی غفوری
294. مهدی گودرزی
295. مهران علیخانی
296. مهران مظفری
297. مهری وامخواه
298. مهسا خرسند
299. مهناز ابراهیمی
300. مهین راد
301. موسی الرضا جلیلی جشن آباد
302. میترا اسکندری
303. میر آفا رضازاده
304. مینا تهمداد
305. مینو انصاری
306. مینو عباس پور
307. نادر قدیمی
308. ناهید حیاتی
309. ناهید خیل نژاد
310. ناهید رنجبر
311. ناهید صلاحمند
312. نجمه جاوید
313. نرگس سیری
314. نزهت نیستانی
315. نسرین بهمن پور
316. نسرین پور حصیری
317. نسرین عزیزی
318. هادی خیاط مشهدی
319. هادی طاهری
320. هاشم عسگری
321. هایده جمیل آبادی
322. علیرضا قاسمی
323. عیسی خوشوقت
324. فاطمه رمضان زاده
325. فاطمه سلیمی
326. فاطمه شابازاده
327. فاطمه طوسی
328. فاطمه غنی زاده
329. فاطمه قنبری
330. فرحناز حیدری
331. فردین حاجی
332. فرزانه آقاجانپور
333. فرزانه ترابی
334. فرشاد محمدی
335. فرشته بهادری زاده
336. فرنوش احمدی
337. فریده نخستین
338. الهه حجتی
339. هیوا پیر خضرانی
340. وجیهه عرب
341_علی احمدی روزبهانی
342_سارا سلیمی
343_احمد تقوی
344_جناب غلامزاده
345_شهلا فضلی
346_فهیمه برجی
347_علیرضا عظیمی
348_سمانه محبی
349_فرخنده قربانی
350_زهره اعتماد
351_شهین مقامی
352_حسین رضایی
353_مهری قاسمی زاده
354_الهام سراوانی
355_یعقوب یزدانی
356_منوچهر اکبری
357_صدیقه پاک ضمیر
358_امید قربانی
359_سمانه اردوخانی
360_دل آسا شعبانی
361_سعید صفری
362_مجتبی گودرزی
363_سمیه شهریسوند
364_فریدون حاتمی
365_ابراهیم احمدی
366_ابراهیم محمودی
367_اصغر سرداری راد
368_شهلا سید صالحی
369_محمد رمضانی
370_داود اعتمادی
371_احسان صایبی
372_امین عظیمی
373_حسن سلیمانی
374_وحید ملک محمودی
375_مهری رضایی
376_کیانوش رهنما
377_رزگار محمدی
378_پروین کاظمی
379_عصمت نداف
380_ناهید سمنانی
381_رحمان عابدینی
382_فاطمه دشتی
383_زارعشاهی
384_مهران دلاوری
385_فرشته خواجه وند
386_زهرا عسگری
387_دل آسا شعبانی
388_نادر کسرایی
389_اعظم ادب
390_ناهید خویینی
391_جناب علی اکبری
392_مجید زارعی الموتی(سروش)
393_حافظ کریمیان
394_امید قربانی
395_بختیار رحیمی
396_فرهاد شفیع زاده
397_شوگار فاتحی
398_ستار خسروی
399_سیروان سهرابی
400_لایق مشایخی
401_معین کریمیان
402_حمید محمدی
403_پویا غفاری
404_فرهاد عرب زاده
405_سید محی الدین اسلامی
406_علیرضا مصلحی راد
407_بهمن رحمانی
408_بهناز صادقیان
409_فائقه وحیدی
410_خانم شاهرخی
411_اشرف بیگی
412_حسن حسینی
413_زینب سپهری
414_فاطمه طاهری
415_فرحناز سلیمی
416_سید هاشم خواستار
417_محمود صداقت
418_پروین محمدی
419_ناهید خداجو مراد روحی
420_حسن محمدی
421_راحله رحیمی پور
422_شکوه جعفری
423_گلاله قربانی
424_مرتضی صیدی
425_مریم معیل
426_وحیده جوهر چی
427_امیر شهیدیان
428_مصطفی شوکت
429_زرتشت احمدی راغب
430_نسرین جوادی
431_اصلان جعفری
432_داود نعمتی
433_ایرج آقایی
434_فرهاد رجبی
435_احسان یوسفی
436_برهان افراشته
437_خلیل شکوری
438_مهناز فریدونی
439_سارا فروغی
440_جلال امیری
441_سهراب آل کنعان
442_فرانک بنایی
443_خالد فتاحی
444_اشرف آزموده
445_کیوان آزموده
446_پدرام فدکی
447_یونس فدکی
448_جبار قربانی
449_بابک مدرسی
450_قدر ثابتی
451_عدنان پویا
452_غلام قطبی
453_صابر کریمی
454_شورانگیز بکتاش
455_طوبی مرادی
456_مستانه دری
457_محمد تارا
458_باور خرسندی
459_مجتبی وردی
460_هانیه شاکری
461_قربانعلی ذوقی
462_مهرداد خوشاب
463_عطا گرامیاری
464_حسن آقایی
465_هادی بهرامی
466_پروین محمدی
467_ناهید خداجو
468_هدایت حجتی
469_محمود سهرابی
470_وهاب قراره
471_رئوف شاه غلام
472_سیروس مویدی
473_اختر موسوی
474_شراره بداعت
475_مسعود گلستانی نژاد
476_فواد طوسی
477_شهرام بختیاری
478_اسد قادری
479_صادق بهادری
480_یوسف تهرانی
481_شیوا محبت
482_انیس محبت
483_آرام فراهانی
484_جمیل خدایی
485_کنید خدایی
486_مریم چنگیزی
487_حبیب نائب
488_گوهر آراسته
489_لهراسب منطقی
490_دادا یوسفی
491_هادی سلیمانی
492_فریده محمدی عیسی اباد
493_رحمان سلیمانی
494_خانمه سلیمانی
495_دیاکو سلیمانی
496_رحمان امینی
497_رحمان فتحی
498_علی محمدی
499_محمد حسینی
500_سیوان کرمی
501_بهمن کرمی
502_یحیی خانی زاده
503. وحید دهسری
504. وحید صیادی
505. وحیده کخستین
506. ولی میرزا سیدی
507. الیاس بختیاری
508. یاور ذاتی(علی اصغر)
509. یدالله بهارستانی
510. یوسف رحیمی
511_پیمان ذوالقدر
512_یحیی کیایی
513_یاسر کیایی
514_علی رحیمی
515_حبیب بیگی
516_زینب بیگی
517_ندا طاهرخانی
518_کتایون راد
519_یدالله مرادویسی
520_جبار محمدی
521_کیوان خدایی
522_ دارا یوسفی
523_ساره برکاتی
524_علیرضا قاسمی
525_مهین صباحی
526_علیرضا موسوی
527_شهین امیرفضلی
528_مهرداد بهمنی
529_طاهره سلیمی
530_ شعله شمس
531_اسماعیل جداره
532_شاهرخ قاسمی
533_منصور ترابیان
534_خالد قبادی
535_شهرام افتخار
536_آفاق صدقی
537_اقدس فدایی
538_مهرداد بلندی
539_بهرام خندان
540_شیرزاد جوادی
541_هاله محمدی
542_گیتی هادی
543_جلیل قاسمی
544_یدی فرخی
545_قربان خداداد
546_فریدون یاوری
547_یاسمن جباری
548_عطیه کلامی
549_سمانه شیرازی
550_عبدالله حسینی
551_کریم وحدانی
552_باران گوهری
553_شریف وطن خواه
554_وحید اورزه
555_اردشیر صالحی
556_کورش عارفی
557_مهدی سروقدی
558_بشیر قربانی
559_علیرضا بهدادوند
560_علی مرادی
561_کبری رضایی
562_سعید کریمی
563_خدیجه غفاری
564_فرید یوسفی
565_وال خرسندی
566_پدرام کرمانی
567_فرشاد موثقی
568_رویا افراشته
569_منصوره آقایی
570_سیمین بهادر
571_مینو نعمتی
572_اردکان لطفی
573_خدر یزدانی
574_آرزو بهمنی
575_محمد واصلی
576_شهریار رستمی
577_عبید غلامی
578_احسان وارسته
579_شهیاد پاکدل
580_هوشنگ برادران
581_ندا رونقی
582_جلاا پرتوی
583_عدنان شریفی
584_اکبر تاله
585_نوید وحدت
586_مشاوره پرواز
587_یوسف سمیعی
588_قربان صادقی
589_نریمان کریمی
590_پیام بهمنی
591_توران پرند
592_شهباز همیلی
593_فاروق مولایی
594_بهداد قشقایی
595_سهیلا وحدت
596_حسن ربانی
597_ویدا صالحی
598_نسرین توپچی بابا
599_لیلا شرفی
600_بختیار صداقت
601_حوری پیام
602_رقیه شریفی
603_هانیه شوقی
604_باقر بداقی
605_رحمت هلالی
606_عثمان براتی
607_پروین امید شفاعت
608_طلعت امیری
609_جیران امجدی
610_مراد علی فاروقی
611_محبت عمرانی
612_فرشته اورزه
613_لطیف خالدی
614_قاسم چراغی
615_احمد جودت
616_عباس رستمی
617_اردکان لطفی
618_شراره پرواز
619_محبوبه غروی
620_مهدی کریمی
621_قربان امجدی
622_مجید سعیدی
623_وریشه ربانی
624_مهری وحدانی
625_محسن ترابی
626_زیور حسنی
627_فریده یوسفی
628_خالد نیابت
629_نیما روشن
627_فریبا بهنامیان
628_سروه وریانی
629_توران شریفی
630_فاطمه قربانی
631_شهناز مسلمی
632_یاور داودی
633_آیدین محبت
634_طهمورث حداد
635_رضا توکلی
636_ناصر یاوری
637_مهدی رحمانی
638_حسین خالدی
639_وحید اکبری
640_زاهد تورانی
641_حامد شوقی
642_کیانا راغب
643_مستانه غفاری
644_رحمان قادری
645_محمد نظری
646_فتانه نظری
647_محراب ناظری
648_لاله خاوری
649_شعله سحابی
650_فائق نوری
651_ثمر ترابیان
652_سلیم تارا
653_سیامک ستاری
654_قربان احمدی
655_ماردین یوسفی
656_مهین بهمنی
657_زینب بهمنی
658_حمید بهمنی
659_نسترن آقایی
660_شمسی بوجار
661_فروزان خدری
662_لیلا خدری
663_نعیم روشن
664_دریا صمدی
665_نادر فراهانی
666_بهجت نادری
667_پرویز وحدانی
668_برزو علیدادی
669_سید محسن نصرالهی
670_آرمان وثوقی
671_بهمن رضایی
672_شراره غفاری
673_امید ناجی
674مهران دبیر
675_خندان مونسی شرافت
676_ حمید آراسته
677_غلام حاجی بابا
678_صمد آراسته
679_سیمین وحدت
680_ناهید متین
681_محمد روشن
682_بهروز صداقت
683_پروانه خرمی
684_ثریا طالبی
685_برات عثمانی
686_مسعود شرافت
687_عادل فروغی
688_فائق رسولی
689_طهماسب آزادی
690_شهلا شریفی
691_عیسی محمدی
692_عیسی رحیمی
693_هیوا سپیده
694_خالد امینی
695_صاحب محمدی
696_وریا جمیلی
697_ویدا شریفی
698_حامد سلطان آبادی
699_اسعد فرهمند
700_پرستو مودت
701_اقبال زرینه
702_آرشام خدایی
703_مهناز شکوری
704_احترام شکوری
705_ژیلا قادری
706_پونه خرمدل
707_ربابه شیرازی
708_احسان کوثری
709_کریم مولایی
710_مهیار مهدوی
711_سیما آشنا
712_برات جوادی
713_بهرام امیر قلی زاده
714_پری ستوده
715_زهرا احمدی
716_محمد کریمی
717_ایرج کریم پور
718_حسین آقایی
719_فرهاد شاهویی
720_مسلم ندیمی
721_افسانه میانبر
722_محبت سهرابی
723_شوکت خدا مرادی
724_رضا وارسته
725_علی اشرفی
726_خلیل شرفی
727_حمید نیک پسند
728_لیلا همتی
729_امید معروفی
730_سهیل شرفی
731_علی شرفی
732_مهین خاوری
733_ولی محمدی
734_عادل محمدی
735_عدالت محمدی
736_الهه گوهری
737_سامان اروندی
738_خالد قوامی
739_حمید قوامی
740_بهروز لطفی
741_شورش حقجو
742_امین حقجو
743_کیوان خالدی
744_اشرف سلطان آبادی
745_هادی سلیمانی
746_فاطمه مهرانیان
747_دانیال مهرانیان
748_شعیب سلیمی
749_شعبان سلیمی
750_جلال عبدی
751_بهمن سلیمانی
751_فخرالدین سلیمانی
753_میلاد افضلی
754_جمال سلیمانی
755_کمال سلیمانی
756_هیوا احمدیان
757_سهیلا شریفی
758_وهاب قادری
759_آرزو عدالت
760_ادیب روحانی
761_شاهین محمدی
762_شکیب محمدی
763_وحید طارم
764_رامین هردانی
765_علی رحمانی
766_اردوان چراغی
767 احسان پورعلی
768 احمد سوری
769 ازاد طاهری
770 اسعد رحیمی
771 اسماعیل نعمتی
772 اعظم اسدی
773 الهام یکتایی
774 امیر پورعلی
775 امین خداداده
776 انوشیروان کوهپیما
777 اول رستمی
778 اوین کریمی
779 ایدن ال بویه-
780 ایوب آمره
781 ایوب دولت ابادی
782 آذر فرخی
783 آرام عبدالهی
784 آرام محمدی
785 آریز کریمی
786 آزاده مدبر
787 بابک نعمتی
788 بهداد روشن
789 بهرام صفا
790 بهروز احمد پناه
791 بهمن شیری
792 بهیه سفیدبن
793 بیان کریمی
794 پرستو عباسی
795 پرشنگ عباسی
796 پروین سلیمی
797 پریا صادقی
798 پیام خرمدل
799 پیمان فدایی
800 پیمان قاسمپور
801 تهمینه خسروی
802 ثریا سبحانی
803 جلال حدودی
804 جمال طهماسبی
805 چاوش رشیدی
806 حبیب اله کریمی
807 حمد شیورانی
808 حمید ایوبی
809 حمید قبادی
810 حمیدخداداده
811 خداداد فروغی
812 خدیجه سرشتی
813 خلیل پرویزی
814 خلیل کریمی
815 خوشبو قربانی
816 داریوش قمری
817 دانیال ایمانی
818 داود اشتیاق
819 داود نقشی طیب
820 داوود کریمپور
821 دلیر کریمی
822 راحله راحمی پور
823 رامتین شوریده
824 رضا سرشتی
825 روشنک فکرت
826 زهرا کریمی
827 زینب کریمی
828 سامیار ایوبی
829 سرو پیام
830 سعادت رشیدی
831 سعید پور احمدی
832 سید محسن نصرالهی
833 شادی جهرمی
834 شادی غلامی
835 شاهین بهرامی
836 شراره ارژنگ
837 شریفه ندیمی
838 شقایق پاکرو
839 شکار روشن
840 شوان کریمی
841 شور انگیز فره خانی
842 شهرام نصیری
843 شهرام نوایی
844 شهرامسرشتی
845 شهروز مرادی
846 شهلا روشن
847 شهلا صلواتی
848 شیث امانی
849 شیوا نعمتیان
850 صادق بحرینی
851 صالح موسوی
852 صدیق روشن
853 صغری طماسبی
854 صمد توانا
855 صهیب نادری
856 طاهرخرسند
857 طیبه هدایت
858 عابدین شاه ابراهیمی
859 عابرین کریمی
860 عارف شیدای
861 عباس ایلخانی
862 عصمت حاجیان
863 عصمت مدبر
864 عطا ا… حبیبی
865 علی خرسند
866 علی محمد نوروزی
867 عماد کریمی
868 عیسی رستمی
869 فاطمه دشتی
870 فاطمه سمیع زاده
871 فرانک خالدی
872 فرخ امامت
873 فرزانه زهری
874 فرهاد شفیع زاده
875 فرهنگ بقایی
876 فریدون رمضان پور
877 فهیمه شریعتی
878 قاسم یحیایی
879 کمیل بوداغی
880 کورش محمدی
881 کورش یادگار
882 کیوان احمدی
883 کیومرث مظفری
884 کیومرث مولانایی
885 گوهر خیری
886 گیتی هدایت
887 لاله روشندل
888 لطیفه شکیبا
889 لقمان خسروزاده
890 لیلا کریم پور
891 ماهان بنی بشر
892 مبشر نادری
893 مبین شریفی نیا
894 محبوبه سواری
895 محبوبه غروی
896 محسن سخنگو
897 محمد حسن افتخاری
898 محمد سلیم ابراهیمی
899 محمد صالح
900 محمدپورعلی
901 محمدرضا الله وردی
902 محمدوریا سجادی
903 محمود دنیایی
904 مراد سلطانی
905 مراد سلیمی
906 مروارید رخشانی
907 مریم ایزدیان
908 مریم کوثری
909 مسلم کبوتراهنگ
910 مظاهر موسوی
911 معصومه ترکاشوند
912 معصومه دهقان
913 معصومه سفید بنی
914 معصومه عطری
915 منبر بختیاری
916 منصور فیروز کوهی(سیستان)
917 منصور کریمی
918 موسی اسکندری
919 موسی محمدی
920 مه لقا اسوه
921 مهدی کریمی
922 مهران منبری
923 مهرانه یاوری
924 مهنازجاودانی
925 مهین دوخت شکاری
926 میرزانیا
927 میکائیل صدیقی
928 میلاد بنفشی
929 مینا شریعتی
930 مینو ابراهیمی
931 نادعلی قزوینه
932 نسترن اسدی
933 نسترن خرمالی
934 نسرین امینی
935 نسرین شداد
936 نشمین فریدی
937 نصرت یزدانی
938 نواب مویدی
939 نهیه کریمی
940 نیژه فرهادی
941 هادی پهلوانی
942 هداد روشن
943 هستی فروغی
944 یاور خوشنام
945 یوسف صفایی
**************
دل های لرزان بیمارستان سینا (خاطره دیدار با جعفر عظیم زاده)
عزیز قاسم زاده
امروز صبح ٧ تیر به اتفاق دوستان نازنینم تیمور خرسند، حبیب رضاپور و سعید رضایی به سمت تهران آمدیم. قرار بود به دیدار مردی برویم که پایداری و مقاومت را در دستان پر هیمنت خویش مچاله نموده و پاهای ایستادگیش حیرت را هم به حیرت نشانده است. قرار و مرارها را با اسماعیل عبدی نازنین گذاشتم و حوالی ظهر به او ملحق شدیم و به سمت بیمارستان سینا آمدیم حدود ساعت ۱۲:۵۰ ظهر به بیمارستان رسیدیم ساعت ملاقات ۱۴ عصر بود.در این فاصله مردان و زنان مقاوم و مبارز بسیاری را دیدیم که برای ملاقات جعفر خود را به بیمارستان رسانده بودند.
وقتی هنگامه ی ملاقات رسید و به دیدار جعفر عظیم زاده شتافتیم، مردی مصمم، پرنشاط،سرشار از آرمان و عدالت را با تنی به شدت نحیف و رنجور یافتیم . صورتش گود رفته بود.ملحفه ای بر پاهایش کشیده شده بود.پاهایی که دیگر استخوان نازکش را از روی ملحفه می شد حس کرد اما وقتی شروع به سخن گفت،چنان صلابت و استواری در کلام جادویی اش موج می زد که کسی باورش نمی شد. این همان جعفر رنجور ماست که چنین خروش می زند که من این راه را تا پایان خواهم رفت.من با صدایی لرزان و چشمانی اشک بار از او پرسیدم مثل تو با چنین سرمایه ی عظیمی که در خویش گرد آورده ای مگر در این سرزمین هفتاد میلیونی چند تا داریم که به راحتی از دستش بدهیم ؟ گفتم آیا فقط ٧ نفر در این ملک شبیه تو هستند؟ پاسخ شورمندانه جعفر اما قفل بر دهان همه گشوده بود:«اگر به راستی باور دارید که من چنین سرمایه ای هستم اگر این سرمایه امروز در راه برقراری عدالت هزینه نشود پس به چه کار می آید؟» او به صراحت می گفت اگر آقایان نمی خواهند به ندای حق طلبی او پاسخ دهند تنها قربانی شدن جان نازنین اوست که می تواند جنبش کارگری ایران را در مرحله ی بهتری قرار دهد.در کلام این مرد و در اراده پولادین این شیر عجب ایمان ابراهیمی عظیمی نهفته بود وقتی این کلمات را می گفت.همسر دردمندش چشم در چشم او دوخته بود و دیدگانش از اشک جاری می شد
باید آرزو کنیم عقلانیتی آنی و ناگهانی در مسئولان قضا شکل گیرد والا جعفر عظیم زاده در خطرناک ترین مرحله ی زندگی خود قرار گرفته است.واقعیت جانسوز و کشنده این است که او تا مرگ چند قدمی بیش ندارد.فقط خدا کند با اتفاقی این معادله ی رنجور در هم شکند.
**************
لزوم رسیدگی مسئولان به وضعیت جعفر عظیم زاده
جعفر عظیم زاده در آستانه ورود به دومین ماه از اعتصاب غذاست. او در پی وخامت حال، هشت روز گذشته را در بیمارستان سینا به سر برده است و تنها به علت تزریق مداوم سرم است که همچنان قدرت تکلم و حواس او پا برجاست.
عظیم زاده که همچنان بر ادامه اعتصاب غذای خود پایفشاری می کند، یک خواسته قانونی و حداقلی دارد: حذف اتهامات امنیتی از پرونده فعالین صنفی و یا به عبارتی آزادی کنش صنفی و دفاع از حقوق قانونی دستمزدبگیران.
وخامت حال عظیم زاده و بی توجهی مسئولین بر نگرانی خانواده، دوستان و اطرافیان او افزوده است. فعالین کارگری و مدنی به شدت نگران این اعتصاب غذای طولانی هستند و با در نظر گرفتن این که روز گذشته مقامات قضایی اعلام کرده اند حاضر به پذیرش خواسته های جعفر نیستند و تنها ادامه رسیدگی پزشکی را دستور داده اند، بر این نگرانی افزوده شده است.
بر اساس اعلام خانواده عظیم زاده، او در پنجاه و هشتمین روز اعتصاب، ١٨ کیلو یعنی چیزی نزدیک به یک سوم وزنش را از دست داده فشار خونش ٧ روی ۵ است و ضربان قلبش که به زیر ۵۰ رسیده است. اینها یعنی خطر مرگ در آستانه دو ماهگی اعتصاب.
در آستانه دو ماهگی اعتصاب عظیم زاده اگر هرچه سریعتر به خواسته های او رسیدگی نشود و مسئولان نخواهند صدای دادخواهی او را بشنوند، فاجعه ای انسانی در راه خواهد بود، فاجعه ای که بی شک جان جعفر را به خطر خواهد انداخت، جان کارگری را که حداقلی ترین خواسته های صنفی را فریاد می زند……….
**************
محمود بهشتی لنگرودی: کاش قبل از این که دیر شود تصمیمی منطقی بگیرند
محمود بهشتی لنگرودی، سخنگوی کانون صنفی معلمان از ملاقات جعفر عظیم زاده در بیمارستان سینا می گوید، از جعفر که کمر خم نکرده و استوار ایستاده است:
دیروزبه دیدارش رفتیم.دوستان دیگری هم که نگران سلامتیش بوده وهستندآمده بودند.بعضی هادلسوزانه ومضطرب،دعوتش می کردندبه شکستن اعتصاب غذاواین که صدایت شنیده شدوجان عزیزت برایمان ارزشمندترازهردستاوردی است که به بهای ازدست دادن آن حاصل شوداما،باوجودضعف شدیدجسمانی ،ضربان ضعیف نبض وتاکیدپزشکان مبنی براین که درصورت خودداری ازخوردن،دیگرهیچ کاری ازدستشان برنمی آید،برادامه ی اعتصاب غذاتاحصول نتیجه ورسیدن به مقصودپافشاری می کند.
حقیقتا نمی توان دربرابراین جثه ی ضعیف واراده ی پولادین سرتعظیم فرودنیاورد.
بااین وصف ازقهرمان شدن وتعریف وتمجیدخوشش نمی آیدوقهرمان واقعی این داستان راکسانی می داندکه ازاوحمایت کرده ومی کنندوالبته همسرمحترمش که تحمل این همه فشار،هنوزکمرش راخم نکرده واستوارایستاده است.
امروز ،مرگ وزندگی کارگرزندانی ،جعفرعظیم زاده،که دراعتراض به احکام ناعادلانه وانگ های امنیتی ،بیش از۵۶ روزاست که دراعتصاب غذابه سرمی برد دردست مسوولان قضایی وامنیتی است.
کاش قبل ازاین که دیرشودتصمیمی منطقی وعاقلانه اتخاذ شود.
محمودبهشتی لنگرودی - ۹۵/۴/۴
**************
اسماعیل عبدی: جعفر عظیم زاده را آزاد کنید
دهم اردیبهشت سال ۹۵ بود که در زندان اوین جعفرعظیم زاده دبیر اتحادیه آزاد کارگران ایران و اسماعیل عبدی دبیرکل کانون صنفی معلمان در اعتراض به حق قانونی معلمان و کارگران یعنی برداشتن اتهامات امنیتی از فعالان صنفی، پس از صدور بیانیه ای مشترک دست به اعتصاب غذای نامحدود زدند.
اسماعیل عبدی در ۲۵ اردیبهشت و پس از ۱۶ روز اعتصاب غذا با قرار وثیقه تا نهایی شدن حکم دادگاه تجدیدنظر آزاد شد ولی گویا مسئولین امر صدای عدالتخواهی جعفر عظیم زاده را نشنیده یا خود را به نشنیدن زده اند. تا جایی که عظیم زاده در پنجاه و دومین روز اعتصاب غذا به دلیل شرایط حاد جسمانی نظیر خونریزی روده، تاری دید، عدم تعادل در راه رفتن، خواب رفتگی در ناحیه سمت چپ سر و… به بیمارستان سینا انتقال یافته و بستری شد. ولی او تا امروز که در آستانه پنجاه و هشتمین روز اعتصاب غذای خود است همچنان بر خواسته اش اصرار داشته و ایستادگی می کند.
اسماعیل عبدی دبیرکل کانون صنفی معلمان امروز جمعه سوم تیرماه پس از ملاقات خانوادگی با جعفر عظیم زاده اینگونه می گوید:
فردی که دست به اعتصاب غذا زده با گرسنگی دادن به خود، “مرگ” و “رنج” را که امری بسیار شخصی است، همگانی میکند و رنج او منبع انرژی برای حمایتکنندگان و ناظران میشود. فرد اعتصابکننده که صدایش به جایی نمیرسد، با بر سر دست گرفتن جان خود، می خواهد پیامش را به صاحبان قدرت برساند. میزان مقاومت و پایداری بر سر خواسته نشان از برحق بودن آن است.
پس از بستری شدن عظیم زاده در بیمارستان سینا هر روز به ملاقاتش رفته و از نزدیک تمامی روند آزمایشات او را زیر نظر داشتم. از مسئولان بیمارستان سینا به خاطر تلاش و نهایت همکاریشان در بستری کردن او و جلوگیری از بروز فاجعه سپاسگزاری میکنم. حمایت بیدریغ و همیشگی خانواده عظیم زاده به ویژه همسرش نیز قابل تحسین و تقدیر است. در این مدت کارگران و معلمانی را دیدم که از اقصی نقاط کشور برای حمایت از جعفر به بیمارستان آمدند که خود نشانه همدلی معلمان و کارگران ایران است. حمایت نهادهای بینالمللی از خواسته مشترک ما یعنی برداشتن اتهامات امنیتی نیز قابل ستایش و قدردانی است.
اما روی سخن من با مسئولین و قضات و ضابطان قضایی است که هیچ توجهی به فریادهای برآمده از جان عظیمزاده ندارند. ما بر خواستههای مشترک قانونی خود همچنان ایستاده و بر آن تأکید داریم. با توجه به وضعیت وخیم جعفر عظیمزاده بیم آن میرود که این بیتوجهیها منجر به فاجعهای جبران ناپذیر شود. اگر چنین فاجعه ای رخ دهد مسئولیت آن تنها متوجه کسانی است که فریادهای دادخواهی عظیم زاده را نشنیده اند.
**************
احضار رسول بداقی عضو کانون صنفی معلمان به دادگاه
رسول بداقی پس از چند بار احضار شفاهی، در نهایت به صورت کتبی به شعبه ی ۱۰۳۳ دادگاه کیفری قدوسی واقع در ونک احضارشد، ایشان برای قرائت کیفرخواست بایستی روز شنبه دوم مرداد ۹۵ در شعبه ی ۱۰۳۳ حاضر شود.
بداقی که در اردیبهشت ۹۵ به قصد دیدار با محمود بهشتی راهی بیمارستان هزار تخت خوابی شده بود، پس از ٧۲ ساعت بازداشت درکلانتری ١۴٨ و اوین به قید کفالت آزادشده بود، پیشتر بداقی بارها بطور تلفنی احضارشده بود اما به دلیل غیرقانونی بودن احضار تلفنی از رفتن به دادگاه خودداری کرده بود.
رسول بداقی اردیبهشت ماه امسال پس از هفت سال حبس، بدون حتی یک روز مرخصی از زندان اوین آزاد شد.
**************
صمد پیش از ارس جاودانه بود
کودکی را با داستان های صمد سر کردیم، بیست و چهار ساعت در خواب و بیداری، ماهی سیاه کوچولو، اولدوز و کلاغها… در لابلای سطور و ورق های این کتاب ها نفس کشیدیم و اوج گرفتیم. “همه اش که نباید ترسید، راه که بیفتیم ترسمان می ریزد”…
صمد نسل های پی در پی الگو بوده است، الگوی من، الگوی پدرم، الگوی همه کسانی که می اندیشند، غرض رسیدن نیست، بلکه رفتن است. الگوی نسل هایی که تا بن استخوان از بی عدالتی به ستوه آمده اند و می خواهند چراغی هرچند کوچک برافروزند، چراغی که اگرچه همواره در معرض باد بوده ، اما هاله ای از روشنایی در جهانی است که سیاهی تا عمق جانها نفوذ کرده است…..
صمد دوم تیر ماه ۱۳۱۸ در شهر تبریز پا به این جهان گذاشت، سالها بعد وقتی جوانی پرشور بود معلم روستاهای آذربایجان شد با کوله باری از کتاب بر دوش و دغدغه دستان کوچک پرالتهاب کودکان روستایی و رنج دردهای مزمن تاریخی که منتقل می شود و می سوزاند و فقط همین سوزاندن است که روزی اوج قصه های ما را رقم خواهد زد.
صمد درباره خودش می گوید: کسی نشد مرا آبیاری کند. من نمو کردم… مثل درخت سنجد کج و معوج و قانع به آب کم، و شدم معلم روستاهای آذربایجان. پدرم میگوید: اگر ایران را میان ایرانیان تقسیم کنید، از همین بیشتر نصیب تو نمیشود.
صمد که کج و معوج قد کشید و تا اوجها صعود کرد، درس عدالت خواهی و دفاع از رنج دیدگان به من و ما آموخت.
صمد همواره الگو بوده است، از آن الگوها که تبدیل به اسطوره می شوند و هرگز نمی میرند. اسطوره ای که پیش از آن که در ارس جاودانه شود، به جاودانگی پیوسته بود. صمد با نگاهی به دوردست ها و با قلمی پرتوان و زانوان خستگی ناپذیر در کوه ها و دامنه های قره داغ، جاودانه شده بود. صمد پیش از ارس جاودانه بود.
هنوز صمد بهرنگی را میبینم با کلاه آذربایجانی و کاغذ های کاهی کتاب ها ایستاده در گوشه و کنار ذهنم در واقعیت روزمرگی دردناک و ستوه آور من، در پشت و پسله های تردیدهایم . هنوز صمد را هر روز می بینم……………..
نسرین هزاره مقدم
**************
سخنگوی کانون صنفی معلمان همچنان در حال ادامه مداوای عوارض جسمی ناشی از اعتصاب غذا
محمود بهشتی لنگرودی که از ابتدای اردیبهشت ۹۵ وارد چهارمین دور اعتصاب غذای خود شده بود، پس از ۲۳ روز اعتصاب غذای تر و خشک و افت شدید قند خون و خونریزی معده و پس از مداوا در بیمارستان، نهایتاً روانه منزل شد.بهشتی همچنان در حال پیگیری عوارض جسمیِ ناشی از اعتصاب غذاست.
این عضو ارشد کانون صنفی معلمان پس از آزادی، مجدداً به دلیل تشخیص عارضه ملنا (خونریزی معده) به مدت ۶ روز در بیمارستان طالقانی تهران بستری بود و در جریان پیگیری درمان و معاینه و عکسبرداری ها، تورم پانکراس (پانکرانیت) نیز تشخیص داده شد.
در حال حاضر در طی پیگیری های درمان این معلم و فعال صنفی، به علت خطرات جدی پانکرانیت، عمل جراحی در دستور کار پزشکان قرار گرفته است.
محمود بهشتی لنگرودی، به واسطه سه حکم مجزا که توسط قضات دادگاه انقلاب اسلامی، صلواتی و مقیسه صادر شده، به ۱۴ سال زندان محکوم شده است و از بدو اجرای حکم در شهریور ۹۴ تا کنون چهار بار اقدام به اعتصاب غذا کرده است.
**************
برگزاری دادگاه تجدیدنظر اسماعیل عبدی
اسماعیل عبدی، دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران(تهران) روز چهارشنبه ۱۲ خردادماه در دادگاه تجدیدنظر حاضر خواهد شد.
بنا بر گزارش رسیده اسماعیل عبدی، به همراه وکیل خود سمانه اسدخانی پیرو اعتراض به حکم شش سال حبس که در دادگاه بدوی دهم بهمن ۹۴ به ریاست قاضی صلواتی به استناد مواد ۵۰۰ و ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی برای ایشان صادر شده بود، میبایست ساعت ۱۱ صبح روز چهارشنبه دوازدهم خردادماه در شعبه ۳۶ تجدیدنظر دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی قمیزاده شرکت کند.
پیش از این در مورخه ۲۵ اردیبهشتماه و پس از ۱۶ روز اعتصابغذای اسماعیل عبدی، قرار بازداشت ایشان با نظر مساعد قاضی قمیزاده در شعبه ۳۶ تجدیدنظر به وثیقه سیصد میلیون تومانی تبدیل و وی پس از ۳۲۲ روز بازداشت موقت آزاد شد. امید است که قاضی محترم دادگاه نسبت به حکم صادره بازهم نظر مساعد داشته و خانواده، پدر و مادر اسماعیل عبدی و جامعه بزرگ معلمان کشور را از نگرانی درآورد.
**************
محمود بهشتی لنگرودی، پس از ۶ روز ازبیمارستان ترخیص شد
محمودبهشتی لنگرودی، معلم و فعال صنفی، که از چهارشنبه گذشته به تشخیص پزشکان بیمارستان طالقانی به دلیل عارضه مشکوک به خونریزی معده (ملنا)، ناشی از اعتصاب غذای ۲۳ روزه در این بیمارستان بستری شده بود، پس از حدود یک هفته معالجات پزشکی و استفاده از داروهای متعدد، امروز با رضایت شخصی از بیمارستان طالقانی ترخیص شد.
مطابق اظهارات یکی از نزدیکان وی، اگرچه مشکل زخم و خونریزی معده ایشان تا حدود زیادی برطرف شده، اما با توجه به آزمایشات و نتایج آندوسکپی و عکسبرداریها، پزشکان بیمارستان با تشخیص اولیه «پانکراتیت» نظر بر تجدید آزمایشات و پیگیری درمان دارند. از این رو قرار شد در اولین فرصت این موارد در مراکز درمانی دیگر پیگیری شود. با این وصف درحال حاضر وضع عمومی وی خوب توصیف شده است.
محمود بهشتی لنگرودی، به واسطه سه حکم مجزا که توسط قضات دادگاه انقلاب اسلامی، صلواتی و مقیسه صادر شده بود، به ۱۴ سال زندان محکوم شد و از بدو اجرای حکم در شهریور ۹۴ تا کنون چهار بار اقدام به اعتصاب غذا کرده است.
این معلم و فعال صنفی که از ابتدای اردیبهشت در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده بود، در تاریخ ۲۳ اردیبهشت، پس از ۱۳ روز اعتصاب غذای تر و ۱۰ روز اعتصاب غذای خشک متعاقب آن از بیمارستان روانه منزل شد.
خواسته محمود بهشتی لنگرودی در پی اعتصاب غذا، برگزاری دادگاه علنی و با حضور هیات منصفه طبق اصل ۱۶۸ قانون اساسی است.
۱۰ خرداد ۱۳۹۵
**************
در دفاع از تشکل یابی مستقل
بارها و در هر فرصت و به هر بهانه در یادداشتهای منتشرشده از سوی نگارنده، بر ضرورت تشکل یابی مستقل بهعنوان ظرف مناسب برای تحقق مطالبات صنفی و آموزشی معلمان تأکید کردهام. بیشک تنگناها و موانع فراوان است اما گریزی از تشکل یابی مستقل نیست. به بررسی چرایی و ضرورت تشکل یابی و موانع آن در فرصتی دیگر میپردازم. در این سطور میکوشم نشان دهم ، برخی چگونه موضوع تشکل یابی مستقل را به برخی اشکال ناکارآمد از حرکت جمعی تقلیل میدهند. در مقابل خواست تشکل یابی مستقل برخی مدلی را بنام نظام صنفی پیشنهاد میکنند و برخی به مشارکت معلمان در قالب حزب سیاسی توصیه میکنند میکوشم بهصورت خلاصه توضیح دهم که چرا این دو رویکرد منافع صنفی معلمان را تامین نخواهد کرد.
نظام صنفی معلمان
در نظام صنفی، مسئله صنفی به امر معیشت صرف و مسائل بخشنامهای و بوروکراتیک کاسته میشود مسئله صرفاً تبدیل میگردد به سازوکاری که افراد در آن بهصورت منفرد در ارتباط با رأس نظام صنفی قرار دارند و عملاً نظام صنفی جایی برای ارتباط دولت برای ارسال ابلاغیه به کارکنان است. در این میان چیزی بنام مشارکت فعالانه دیده نمیشود و رابطه، یک رابطه معیوب و بالا به پایین است. بررسی تجربه نظام صنفی ، اصناف مختلف نشان میدهد که این شکل از سازمانیابی برای طرح و پیگیری مطالبات موفق نبوده است و بیشتر کسانی که از گردانندگان چندین ساله نظام صنفی هستند از مواهب رانتی و رانت وفاداری به دولتها بهرهمند شدهاند و نه بدنه صنف. به خاطر همین ویژگیهای غیر پویا است که وزیر آموزشوپرورش و مشاوران دست راستی و مخالفان تشکل یابی مستقل میکوشند این ایده را مطرح و نهادینه کنند.
ولی روند رو به رشد حرکت معلمان ، بخصوص تجربه دو سال اخیر و حرکت کانونهای صنفی به سمت استقلال بیشتر، جنبش معلمان را در مسیر تکاملی خود در نقطهای قرار داده است که امکان تحقق این امر غیرممکن است مگر با حذف کانونهای صنفی، که در دوره احمدینژاد بهصورت آشکار و در دوره روحانی بهصورت پنهان دنبال میشود. البته یکسر قصه دولتها هستند و یکسر ماجرا کانونها و کنشگران مستقلی هستند که تن به این معادلات نداده و نمیدهند.
ایجاد حزب معلمان یا سازمانیابی معلمان در احزاب موجود یا در احزاب در حال شکلگیری
در این شکل از سازمانیابی، عملاً معلمان باید با بخشی از قدرت یا جناحهای سیاسی پیوند بخورند. این رویکرد بیشتر رویکرد معطوف به کسب قدرت سیاسی است. این رویکرد یک تجربه شکستخورده است. بررسی تجربه سازمانیابی تشکلهای معلمان در دل احزاب و جریانات سیاسی، پیش و پس از انقلاب نشان میدهد که در این حالت وضعیت معلمان ، تابعی از وضعیت جناح و حزب سیاسی و تعادل قوا در عرصه سیاسی است. مثلاً کسانی که خود را با جریانات همسو با جریان همسو با اصلاحات پیوند زدند با حذف این جریان از قدرت سیاسی به محاق رفتند و هرگز نتوانستند گسترش تشکیلاتی در بین معلمان داشته باشند و تشکلهای منتسب به معلمان که همسو با احمدینژاد یا جریان موسوم به اصولگرا بودند در بین بدنه اجتماعی معلمان اصلاً جایگاهی پیدا نکردند. احزاب در حال تولد یکشبه هم که مدعی نمایندگی مطالبات هستند فراتر از قانونمندی موجود نمیتوانند عمل نمایند.
دو رویکرد ایجاد نظام صنفی و یا مشارکت در ساختار سیاسی از طریق احزاب ، بهزعم نگارنده قادر نیستند منافع عالیه معلمان و دانش آموزان را تأمین نمایند، لذا به نظر میرسد تأکید بر تشکل یابی مستقل و پرهیز از ورود به بازیهای جناحی و باندی بایستی به یک اولویت تشکلهای موجود صنفی تبدیل گردد.کانونهای صنفی موجود که هرگز در هیچ دادگاه رسمی، غیرقانونی اعلامنشدهاند باید بر حق برگزاری مجمع و فعالیت آزادانه تأکید کنند. دولت باید تن به این حق مسلم بدهد و از برخورد دوگانه با تشکل های صنفی دست بردارد.
دولت حق ندارد مانع برگزاری مجمع عمومی هیچ تشکل مستقلی شود و به شیوهای که در انتخابات اسفند گذشته منتقد و مخالف عملکرد شورای نگهبان بود بر ترکیب هیئتمدیره و اساسنامه تشکل ها دخالت و نظارت استصوابی کند. اگر دولت مدعی است که به دنبال امنیتی کردن فضای کنشگران صنفی نیست و اگر سخنان حسن روحانی در خرداد ۹۲ ، جنبه تبلیغاتی و پوپولیستی نداشته است بایستی فوراً از حیطههای که بهناحق در اشغال دولتها بوده است عقبنشینی کند و مشارکت فعالانه معلمان در ساختار آموزشی را در قالب تشکلهای مستقل صنفی بپذیرد.
جعفر ابراهیمی - ۳/ خرداد/۹۵
**************
اسماعیل عبدی چند روز پس از آزادی با وثیقه، راهی بیمارستان شد
اسماعیل عبدی، دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران، که به تازگی پس از اعتصاب غذای ۱۶ روزه با قرار وثیقه آزاد شده است، امروز شنبه یکم خرداد ۹۵ به دلیل عفونت و خونریزی کلیهها در کرج به بیمارستان مراجعه کرد.
پزشکان معالج پس از بررسی های اولیه و مداوا در بیمارستان کرج اعلام داشتند که کلیه ی راست ایشان هیدرونفروز و هیدرویورتر داشته و یک سنگ شش میلیمتری نیز در UVG مشاهده گردید و میبایست برای ادامهی معالجات تخصصی به بیمارستان شهید هاشمینژاد تهران مراجعه نماید.
**************
گزارش آموزش بین الملل (ei ) درخصوص آزادی موقت اسماعیل عبدی
فعال اتحادیه ای زندانی با وثیقه آزاد شد.
اسماعیل عبدی دبیر کانون صنفی معلمان ایران (تهران) که با اتهامات امینتی ما ه ها در زندان بود با قید وثیقه آزاد شد.
اسماعیل عبدی روز شنبه ۱۴ ماه مه با وثیقه حدود ۱۰۰ هزار دلار از زندان آزاد شد. اسماعیل عبدی بار دیگر علی رغم داشتن حکم ٦ سال زندان به اتهام “فعالیت علیه امنیت ملی” آزاد شده است.
عبدی در تاریخ ۲۷ ژوئن سال گذشته در حالی که خود را برای حضور در هفتمین کنگره بین المللی آموزش بین الملل (ei) که در اتاوا، کانادا برگزار شد آماده می کرد بازداشت شد.این فعال اتحادیه معلمان اعتصاب غذا ی خود را در اواخر ماه آوریل، بعد از اینکه فشار ها و اقامات گسترده و مداوم بین المللی برای آزادیش گوش شنوایی نداشت، آغاز کرد.
آزادی عبدی تنها به طور موقت است و او باید منتظر دادگاه تجدید نظر بماند.
http://www.ei-ie.org/en/news/news_details/3961#
**************
اسماعیل عبدی: علیرغم آزادی از زندان، احساس آزادی نمیکنم!
اسماعیل عبدی، دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران، که از ششم تیرماه ۱۳۹۴ بازداشت شده و در ۱۳ بهمن ۹۴ حکم شش سال حبس برایش صادر شده بود، پس از صدور بیانیهی مشترک با جعفر عظیمزاده، دبیر اتحادیه آزاد کارگران ایران، با خواستهی حذف احکام امنیتی از پروندهی فعالان صنفی، در شانزدهمین روز اعتصاب غذای خود، آزاد شد.
وی لحظاتی پس از آزادی اعلام داشت که با توجه به تصمیم مشترک با جعفر عظیمزاده، قرار بر این بود که هرکدام آزاد شدند، به خاطر حفظ سلامت روانی خانواده دست از اعتصاب غذا بردارند.
عبدی در ادامه گفت: ما همچنان بر سر مطالبات خود که همان برداشتن احکام امنیتی از پروندههای فعالان صنفی و کارگری هست اصرار داریم.
وی ضمن اظهار خوشحالی از خبر آزادی رسول بداقی، محمود بهشتی لنگرودی و علیاکبر باغانی، گفت: به دلیل آزاد نشدن همبندیاش جعفر عظیمزاده، احساس آزادی نمیکند و امیدوار است ایشان نیز با نظر مساعد مسئولین امر، به زودی به آغوش خانواده بازگردد.
**************
آزادی اسماعیل عبدی با قرار وثیقه
اسماعیل عبدی، دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران(تهران) که از ششم تیرماه ۱۳۹۴ در بازداشت به سر می برد امروز (۱۳۹۵/۰۲/۲۵) با قرار وثیقه سیصد میلیونی آزاد شد.
عبدی که قرار بود در کنگره ی هفتم سازمان جهانی معلمان ( ei) شرکت کند. پس از جلب پاسپورت به داد ستانی زندانی اوین فرا خوانده شد و از همان زمان بازداشت و تحت بازجویی قرار گرفت. در اسفند ماه ۱۳۹۴ دادگاه او تشکیل شد و به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به شش سال حبس محکوم شد.
عبدی که به جز فعالیت صنفی در چهار چوب قواعد قانونی هیچ فعالیت دیگری نداشت از دهم اردیبهشت ۱۳۹۵ با خواسته ی ( برداشتن اتهام امنیتی از پرونده ی فعالین صنفی )دست به اعتصاب غذا زد.
پس از گذشت چندین روز از این اقدام، امروز مقامات قضایی با تبدیل قرار بازداشت وی به قرار وثیقه مقدمات آزادی او را تا تشکیل دادگاه تجدید نظر فراهم ساختند
آزادی اسماعیل عبدی پس از نزدیک به یک سال موجبات خرسندی خانواده، دوستان وی و همچنین معلمان کشور را فراهم نموده است.
**************
پیام قدردانی محمود بهشتی لنگرودی، فعال صنفی معلمان:
حتی یک قدم از خواسته هایی که مطرح کرده ام عقب نشینی نخواهم کرد
به نام خداوند جان وخرد
هم میهنان عزیزم، معلمان، همکاران و همراهان گرامی؛
درود بی کران برشما
درزمانه ای که به هزاران دلیل، خودپرستی و خودخواهی به فرهنگ مسلط تبدیل شده و می رود که واژه هایی همچون ایثار و از خودگذشتگی و فداکاری از فرهنگ جامعه ی ما رخت بربندد، یک بار دیگر و متاثر از این سخن حکیمانه که:«چوعضوی به دردآورد روزگار //دگر عضوها را نماند قرار» به دفاع از یک عضو خانواده که برای انتقال پیام دردمندانه ی خویش راهی جز اعتصاب غذا و بذل جان ناقابل خود نیافته بود پرداختید و سرود همبستگی شما، فرهنگ انسان دوستی وحق طلبی و حمایت از مظلوم بود، که بزرگوارانه و انسانی همنوایی شد.
مهربانان ارجمند؛
صمیمانه عرض می کنم که به هیچ وجه خودم را قابل این همه لطف و مهر و همراهی نمی دانم و معتقدم همراهی های شما، نه درحمایت از یک فرد بلکه حمایت از یک خواسته و آرمان بود. با این وصف در برابر تمامی همدردی ها، همراهی ها و مهرورزیهایتان، سر تعظیم فرود می آورم و از خداوند بزرگ که به این حقیر، سعادت همراهی دوستانی چنین بزرگوار و ایثارگر و آگاه به مسایل و دغدغه های اجتماعی عنایت فرموده بی نهایت سپاسگزارم. همچنین، بابت تمامی دل نگرانی هایی که به واسطه ی اعتصاب غذای 22روزه ی خود ایجاد کرده ام، از یکایک شما بزرگواران، صمیمانه پوزش می خواهم و امیدوارم که مسوولان قضایی چنان کنند که دوباره مجبور به استفاده از این ابزار دردآور و نگران کننده نشوم.
همراهان گرامی؛
اگرچه معتقدم تا همین مقطع نیز بخش قابل توجهی ازمطالبات مطرح شده، محقق شده و در واقع خواسته ی اصلی حقیر که انتقال پیام تظلم خواهی، مبنی بر ناعادلانه بودن روند دادرسی ها و همچنین عدم اجرای اصل 168قانون اساسی بود به گوش ملت ایران، بلکه جهانیان رسیده است، اما در ارتباط با بحث توقف اجرای حکم، هنوز اخبار موثقی به دستم نرسیده و اعزام اینجانب از زندان به بیمارستان و از بیمارستان به منزل، با دستور قضایی و بدون اطلاع بنده از نیت ها و تصمیمات انجام گرفته است، لذا هنوز توضیح شفاف، روشن وقابل ارائه ای از مسیر پرونده ندارم که تقدیم حضور عزیزان نمایم و قطعا و سریعا پس ازگفتوگو با مسوولان قضایی و کسب اطلاع ازوضعیت پرونده، شرح ماوقع رابه استحضار هموطنان خواهم رساند.
اما آن چه مسلم است، حتی یک قدم از خواسته هایی که مطرح کرده ام، عقب نشینی نخواهم کرد و توقف اجرای حکم و برگزاری دادگاه عادلانه را تنها راه پایان این ماجرا می دانم و امیدوارم که درادامه ی راه، ازحمایت های شما عزیزان محروم نگردم.
اینجانب به عنوان یک معلم و فعال صنفی، اگرچه هرگز در انتخاب راهی که سال هاست در آن گام برداشته ام و زندگی خود و خانواده ام را وقف آن کرده ام، تردیدی به خود راه نداده ام، اما قطع به یقین لطف و محبت و حمایت شما دوستان، به شکل های مختلف «به ویژه با اعلام همبستگی و همراهی چند صد نفری معلمان و دیگر هموطنانم با اعتصاب غذای خانواده ام و تهیه ی طومارها و جمع آوری امضاها و دیگر اقدامات» باعث شد تا امروز، بیش از پیش بر تداوم راهی که برگزیده ام، مصمم شوم.
امید است مسوولین امر نیز با درک صحیح شرایط موجود، مدبرانه عمل کرده و راهگشا باشند.
«همراهی و همبستگی هرگز بی پاسخ نخواهدماند»
باسپاس محمود بهشتی لنگرودی - ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۵
**************
محمود بهشتی لنگرودی آزاد شد
بر اساس اطلاعات دریافتی، محمود بهشتی لنگرودی، پس ۲۲ روز اعتصاب غذا، از بیمارستان ترخیص شد و در حال حاضر در راه رسیدن به منزل است .
پس از چندین روز اعتصاب غذا حال جسمی او چندان خوب نیست. محمود بهشتی لنگرودی با درخواست اعاده دادرسی از اول اردیبهشت اعتصاب غذا را آغاز کرده بود.
جامعه معلمین و خانواده بهشتی از این آزادی ابراز خوشحالی و خرسندی نمودند.
**************
جمعی از بازنشستگان: اعتصاب کنندگان اوین شایسته گسترده ترین حمایتها هستند
تلاش برای تآمین امنیت جامعه از طریق مبارزه با فقر و تنگدستی، فعالیت برای ارتقاء سطح معیشت و رفاه اکثریت مردم وبهبود شرایط زندگی ، مبارزه برای ایجاد تشکل های مستقل بمنظور دفاع از منافع اکثریت جامعه، دستاوردهایی بدنبال دارد که به امنیت و آسودگی عموم مردم منجر شده و شایسته بیشترین قدردانی ها و حمایتها از این تلاشهاست. اینها همان فعالیتهایی است که امثال جعفر عظیم زاده ، اسماعیل عبدی، محمودبهشتی لنگرودی و بهنام ابراهیم زاده و ده ها چهره و شخصیت اجتماعی بخاطرش در زندان به سر میبرند.
در این دنیای وارونه ، انسانهای دلسوز و جسورو فعالین تآمین امنیت و رفاه و آسایش جامعه اینک بجرم ” اقدام علیه امنیت ملی” به حبس کشیده شده اند. درست توسط همان اراده و قدرت هایی که برای تآمین منافع اقلیت بسیار ثروتمند با قوانین و اقداماتشان ، موجب تشویش، نگرانی و دغدغه خاطر کارگران، معلمان،پرستاران و اکثریت مزدبگیر جامعه شده ودر نتیجه به معنای واقعی “امنیت ملی” را بخطر انداخته اند.
چگونه میتوان تصورکرد که در دنیای امروز اگرتعدادی از کارگران یا معلمان یا فعالین اجتماعی برای طرح خواسته طبیعی و قانونی خود به مراکزی ازجمله مجلس و وزارت کار،استانداری و فرمانداریها یا مراکز و ادارات مرتبط با شغلشان مراجعه کنند برچسب قضائی “تجمع غیرقانونی” بخورند و اگر در مورد تعرض مسئولین به منافعشان صحبت کنند به “تشویش اذهان عمومی” یا “تبلیغ علیه نظام” متهم شده و در صورتیکه اقدام یا اعتراضی برای دستیابی به مطالباتشان کنند “اقدام علیه امنیت ملی” تلقی میشود؟!!
امروزه هر کودک دبستانی هم میداند که این اتهامات واهی صرفا” به قصد سرکوب وخاموش نگهداشتن کارگران درمقابل تعرض سرمایه داران و قدرتهای حامی آنان و ممانعت از هرگونه خواسته و مطالبه طبیعی و مقاومت مردم جامعه، بمنظور تحمیل بدترین شرایط فلاکتبار معیشتی است.
۱۶ روز از اعتصاب غذای محمودبهشتی لنگرودی و ۷ روز از اعتصاب غذای جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی میگذرد.
ما جمعی از بازنشستگان سازمان تآمین اجتماعی، شرکت نفت، و فرهنگیان بازنشسته، حمایت و پشتیبانی خودرا از خواسته این عزیزان که حذف اتهام بیربط “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی” از فعالیتهای صنفی و معیشتی مزدبگیران جامعه میباشد، اعلام داشته و ضمن ابراز نگرانی شدید از صدمات جسمی و روحی ناشی از ادامه اعتصاب غذای آنان، مقامات قضائی را مسئول سلامت این عزیزان میدانیم.
جمعی از:
بازنشستگان (آموزش و پرورش.سازمان تآمین اجتماعی و وزارت نفت)
۱۶ اردیبهشت ۹۵
**************
مصاحبه اختصاصی حقوق معلم و کارگر با آدینه بیگی، همسر محمود بهشتی لنگرودی
متن زیر مصاحبه حقوق معلم و کارگر با آدینه بیگی، همسر محمود بهشتی لنگرودی، معلم زندانی است که از اول اردیبهشت ماه در اعتصاب غذا به سر می برد. بر اساس گفته های خانم بیگی، بهشتی لنگرودی به شدت بر ادامه اعتصاب خود تا رسیدن به خواسته های قانونی تاکید دارد.
متن مصاحبه را با هم می خوانیم:
حقوق معلم و کارگر:لطفا ما را در جریان آخرین وضعیت آقای بهشتی قرار دهید چرا ایشان وارد مرحله اعتصاب خشک شده اند؟
آدینه بیگی- بعد از رایزنی های مکرر با مسئولین در هر سه قوه، و بعد از سه مرحله اعتصاب غذا، از آنجا که هیچ توجه اساسی به موضوع و خواسته های قانونی ایشان نشد، دور جدید اعتصاب غذا را از ابتدای اردیبهشت آغاز کردند و در نهایت، به دلیل بی توجهی مسئولین، متاسفانه از روز دوشنبه سیزدهم اردیبهشت، این اعتراض را تبدیل به اعتصاب خشک مطلق کردند.
حقوق معلم و کارگر: ایشان در دوران مرخصی و پیش از اعتصاب در حال درمان بودند وضعیت پزشکی ایشان به چه صورت است؟
آدینه بیگی- وضعیت بیماری ایشان، به دلیل فرصت کم مرخصی، عملا در حال حاضر به عفونت شدید و خطرناک تبدیل شده است و با وجود نیاز جدی به مصرف داروهای آنتی بیوتیک قوی، به خاطر اعتصاب غذا نمیتوانند دارو را مصرف کنند.
حقوق معلم و کارگر: به نظر شما آقای بهشتی در چه صورت اعتصاب خود را خواهد شکست ؟
آدینه بیگی- ایشان در نامه شروع به اعتصاب غذا، ضمن شرح کامل روند فعالیت های صنفی معلمان و وضعیت فعلی خود، خواسته خود را، توقف اجرای حکم تا زمان اعاده دادرسی در دادگاه علنی و با حضور هیات منصفه، طبق نص صریح اصل ۱۶۸ قانون اساسی عنوان کرده اند و به شدت بر ادامه اعتصاب خود تا رسیدن به خواسته های قانونی تاکید دارند.
حقوق معلم و کارگر:دوستان و همکاران ایشان چه قدمهایی در راستای برآورده شدن مطالبات ایشان می توانند انجام دهند؟
آدینه بیگی: قطعا مهمترین قدمهای دوستان و همکاران، اطلاع رسانی، پشتیبانی از خواسته های به حق ایشان و پشتیبانی از این اعتصاب تا رسیدن به اهداف خواهد بود. مسئولین باید صدای تظلم خواهی معلمان زندانی را بشنوند. باید اضافه کنم امنیتی کردن فضا برای فعالیت صنفی معلمان ووارد کردن اتهامات بی اساس و بدون ارایه مستندات ، با عناوین امنیتی، برای معلمان و فعالین دلسوز صنفی قابل تحمل نخواهد بود.
**************
کارکرد نهادهای صنفی درایران
میزگردی با حضور فعالان صنفی معلمان و کارگران
نهادها وتشکلهای حمایتی و صنفی همواره یکی از مهمترین دل مشغولیهای شهروندان در هرجامعهای است. در ایران با اینکه نهادهای زیادی تحت این عنوان فعالیت میکنند اما گویا بیشتر جنبه نمایشی داشته و برای اعضای خود کارکرد بالفعلی ندارد. نبود امنیت شغلی از آن دسته موضوعاتی است که شهروندان ایران را درهر حرفهای نگران میکند.آنچه میخوانید نظرات دوتن از فعالان معلمی وکارگری درباره مشکلات و موانع صنفی و رفاهی معلمان و کارگران است.در این میزگرد محمد حبیبی ،عضو کانون صنفی معلمان و مهدی توپچی فعال کارگری به بیان نظرات خود در این زمینه پرداخته اند.
سوال - راهکار شما برای همگرایی اکثریت منفعل معلمان در شرایط کنونی چیست؟
متن کامل مصاحبه را
اینجا کلیک کنید.
حقوق معلم و کارگر
منبع: نشریه دانشجویی آفتاب - سارا زارع
**************
همراهی معلمان با اعتصاب غذای معلمان دربند
همزمان با روز معلم (۱۲اردیبهشت ۱۳۹۵) جمعی از فرهنگیان اعلام کرده اند که با هدف همراهی با معلمان دربند که در اعتصاب غذا به سر می برند، ۱۳ و ۱۴ اردیبهشت ماه، اعتصاب غذا خواهند کرد. خانواده ی محمود بهشتی لنگرودی نیز از روز ۱۲ اردیبهشت در اعتصاب غذا به سر میبرند.
لازم به ذکر است ۱۲ اردیبهشت، دوازدهمین روز اعتصاب غذای محمود بهشتی و سومین روز اعتصاب غذای اسماعیل عبدی بود.
متن نامه ای که ضمن آن معلمان برای اعلام همبستگی با همکاران زندانی خود اعلام اعتصاب غذا کرده اند به شرح زیر است:
به نام خداوند جان و خرد
ناله را هرچند می خواهم که پنهان برکشم
سینه می گوید که من تنگ آمدم فریاد کن
یاران!
ما هم با خانواده جناب بهشتی در اعتصاب غذا همراهی خواهیم کرد.
به همان مواردی که جناب بهشتی و جناب عبدی در اعتراض به آنها در اعتصاب غذا هستند ما هم اعتراض داریم .
آیا تقاضای زیادی است که معلمان عدالت خواهی که به ناروا بازداشت و محبوس کرده اید، مطابق اصل ۱۶٨ قانون اساسی، درخواست برگزاری دادگاه علنی با حضور هیات منصفه دارند ؟
ما که خود صراحتا می گوییم اعتراض ما بر مرگ عدالت در این سرزمین است چرا شما درصدد دادن نشانی غلط هستید؟
در کجای جهان فعالیت صنفی و اعتراضات معلمان اقدام علیه امنیت ملی است؟
کجا معلمان عدالت خواه ایران موافق به خطر افتادن امنیت ملی هستند که شما چنین اتهام ناروایی را برآنها وارد می کنید؟ جز اینکه با چنین اتهام ناروایی بخواهید احکام سنگین خود را توجیه کنید.
جای بسی تاسف است که آنچنان به معلمان اطمینان دارید که فرزندانتان را با طیب خاطر به آنها می سپارید ولی همین که از حق خود دم زدند آنها را که رسولان تنویر افکارند، مشوش کننده اذهان می نامید.
براستی در کجای جهان اعتراض به حق و حقوق صنفی، آن هم توسط فرهیخته ترین قشر جامعه، حتی یک روز زندان دارد که شما سالها معلمان بی گناه را زندانی می کنید؟
این همه ستم قابل تحمل نیست و ما امضا کنندگان این نامه، روزهای دوشنبه و سه شنبه ۱۳ و ۱۴ اردیبهشت ۹۵ در اعتصاب غذا، یاران دربندمان را همراهی خواهیم کرد.
اسامی معلمان امضاکننده به شرح زیر است:
1- نادر قدیمی 2_ محمود جلیلیان 3_ محمد بلوهر 4_یوسف رفاهیت 5_علیرضا مرادی 6_محمد زوالفیان 7_هادی صادقی شفق 8-هادی شیری 9_حمید رضا جباری 10_ جعفر محمودی 11- جلال نباتی 12_ خدیجه شیدایی 13-ایوب محمدی 14 _ شیدا رضایی 15- شیوا عاملی راد 16_ شهلا مهرپویا 17_ میراقا رضا زاده 18_ لقمان ویسی 19_ شعبان محمدی 20_ حسن رضا رحیمی 21- ولی میرزاسیدی 22_ امیر گلپریان 23_ محمدرضا بهنام نژاد 24_ موسی الرضا جلیلی 25_ ناصر عافیتی 26_ سید اصغر ناقدی 27_ سید هاشم خواستار 28_ رضا مسلمی 29_ فرشته خواجه وند 30 _سعید شوکتی 31_ تیمور باقری کودکانی 32_ حبیب رضاپور لاسکی 33_ منیژه آزادی 34_ شهرزاد علم باز 35 _ عزیز قاسمزاده 36 – اسکندر لطفی 37- شهرام جمالی 38_ مریم بابایی 39_ مجتبی گودرزی 40_محسن رضایی 41_محمود صدیقی پور 42- سعید رضایی 43_ مرتضی آقا بیگی 44_ معصومه دهقان 45_ زهرا رحیمی 46_ مرضیه درود 47_پروین سلیمی 48_سمانه محبی 49_ مهدی سعیدی 50_سارا سیاهپور 51_ پروانه ال بویه 52_ فریده فرخنده 53_ علیرضا عظیمی 54_ پروین اسفندیاری 55_نزهت نیسانی 56_محمدرضا زمانی 57_زینب پرنیان 58_ صادق رضایی 59- احمد ایران پناه 60_سعید سعادتی پور 61_عباس یگانگی 62_ابراهیم محمودی 63_ صاحب پور عابد 64_ امید قربانی 65_ عبدالله مرادی 66_ حافظ کریمیان 67_ علیرضا ملایری 68- مهدی صمدیان 69- احسان رضایی 70- صاحب پور عابد 71-علی پیروز 72-فرنوش احمدی 73-ملیحه کریم الدینی 74-مریم رنود 75- نرگس ملک زاده 76_ امیر علیزاده 77- جبار دوستی 78- محمود صفدری 79-مهدی طاهرخوانی 80-صدیقه پاک ضمیر 81-احمد حیدری 82-معصومه دهقان 83-لیلا ملکی 84-ناهید شریفی 85-سارا ملک 86-افسانه عبدالملکی 87-آدینه بیگی 88-سارا بهشتی 89-نعمت گراوند 90-مسعود زینال زاده 91-فرزانه ناظران پور 92-محمد تقی فلاحی 93-محمد تیموری 94-اسماعیل جعفری 95-کورش پاشا 96-داود عباسی 97-طاهره میثمی 98-رحمن عابدینی 99-فرحناز حیدری 100-کیوان قدامی 101-مرجان کیخسروی 102-محمد دهقانی 103-ابوذر بهشتی 104-بهادر اخلاقی 105-فروغ فریدونی 106- زهره گچکاران 107-حمزه شیخه پور 108-محمد حبیبی 109-جعفر ابراهیمی 110-یاسر ریگی 111-زینب بیگی 112-ابوالفضل کیایی 113-ناصر محمدزاده 114-خانم باغانی 115- غفار دیندار 116-ملیحه ( صغری) کریم الدینی 117-حسن جعفری 118- علی حاجی 119-شهریار نادری 120- امیر لعل محمدی 121-سهیلا زنگنه 122-حبیب مراد علی بیگی 123- مسعود نیکخواه 124- محبوبه فرح زادی 125_ لطیف روزیخواه 126-حمزه علی نصیری 127-سیدغیاث نعمتی 128-داود بهشتی 129_ مرتضی پرورش 130_ ایرج انصاری 131-شوگار فاتحی 132_مصطفی حق مرادی 133_زهرا شاهسوند 134_امنه رضایی 135_حمید پرویز 136-عبدالرضا برزیده 137_حیدر ایمانی 138_میلاد نوروزی 139امیر مسعود شالچی 140_مصطفی افشار 141_حسن کرمی 142_یحیی تسلیمی 143_سیروس زارعی 144_عبدالله کاووسی 145_صفدر احمدی 146_جعفر حسنی 147_رسول هنری 148_احد پیراسته 149_فاضل هلالی 150_ جعفر موسوی 151-لیلا کهنه پوشی 152-محمد زارعی 153-محمد رضا دهقانی 154-سعید اصلانی 155-اکبر زارعی 156-هاجر فکوری157-مجید اینانلو158-اشرف مراد علی بیگی159-سید حسن حسینی160-تیمور خرسند161-محمد اسماعیل زاده 162-محمد هاشمی163-بهاره احمدی 164حسین تاجران165-مجید کریمی166-عزیز ناصری167-محمد یعقوبی 168-محمد حسن پوره169-عشوه مهری170-یاسمن امیر کیایی171-بهناز صادقیان172-حوری فخیمی173-صابر ممبینی174-اعظم خادمیان175-فردوس مرادی176-مرتضی عالمی177-محمد رضا غضنفری178-فاطمه مرادی179-سجاد طلوعی180-قاسم فلاح 181-مقداد مراد علی بیگی182-نسرین صالحی183-ابراهیم ادیبی184-حسن باقری185-محمود اسیابانی186-احمد برقراری187-کتایون کمیابی188-روح الله مرادی مهر189-فاطمه اخوان 190-نصرالله مراد علی بیگی 191-صبورا صادقیان 192-عارف فاتحی193-ولی محمد شاملو194-اردلان شهشهان195-علی رضا سجادی 196ا-شهابی197-حبیب الله زندی198-اسفندیار شهابی نژاد199-علی حشمتی کلهر200-منوچهر اقا بیگی201-مهرزاد نظری پور202-زهرا احمدی203-لیلا ملکی204-مهدی سعیدی205-سعید عزتی206-سیما سلمانی207-رخشنده شانسی208-امنه باقری209-محمد دعاچی210-سودابه پور حصیری211-پروین حاجی زاده 212-رضا رحیمی213-اقدس مومنی 214-سپهر بامداد215-قاسم شکری زاده 216-احمد نور217-ازاده شیر کوند 218-رضا شهابی219-مریم ایزدیان 220-رضا اقا محمدی 221-معصومه قاسمی222-زهرا اسد الهی 223-سهیلا شریفی224-حبیب الاحسینی225-معصومه سید نژاد 226-مریم اخوند زاده 227-عیسی اسماعیل پور228-نسرین چراغی229-رضا عبدی 230-محمد رضا بهنام نژاد 231-زینب سپهری232-کیوان دامیان233-زهرا خماریان 234-یوسف نژاد235-گلرخ ابراهیمی 236-مصطفی رحمانی 237-مجید لنگرودی 238-ادریس خسروی زاده 239-علی پیروز 240-محسن طریقی 241-عادل شکری 242-یوسف زارعی 243-فاطمه دارابی244-فریبا انصاری245-حسن نورزاد ۲۴۶-نقی امینی ۲۴۷-مرتضی فاتحی نیا- 248 گراوند 249- رفعت سحرخیز 250- مدینه حقیقت 251- پروین منصوری 252- حجت ایوبی 253- نصراللهی 254- مرتضی پرورش 255- آرزو شاطاهری 256- ناهید خلیل نژاد 257- محمدحسن کریمی 258- محبوبه فرح زادی 259- احمد میرزایی 260- مرتضی روزبهانی 261- مهدی قدرتی 262- امین الله قنواتی 263- عقیل نظیری 264- محمود صفدری 265- فریدون حاتمی 266- آمنه رضایی 267- سمیه شهریسوند 268- بهروز حسینی 269- احمد محمدی راد 270- منوچهر محمدپور- 271- علی فتح خواه 272- نبی الله باستان فارسانی 273- حسن باقری 274- لیلا همتی زاده 275- سعید کرد کریمی 276- محمد طلوعی 277- سیمین سیری 278- مهدی سعادتی 279- شعله پاکروان 280- مهدی شوهانی 281- زهرا ملاکریمی 282- نسرین خوانساری 283- سیامک قدیری 284- یاسمن داداش خواه 285- بهزاد قوامی 286- مهاباد مظهری 287- شنو اسدی 288- عرفان منوچهری 289- موسی فتاحی زاده 289- فاروق نرگسی 290- مریم بابایی 291- سیدحیدر هوشمند- 292- زاهد مجیدی 293- علی رمضانی 294- احمد فرد 295- سعید مهدی زاده 296- علی اکبر ابراهیمی 297- شیرین احمدی 298- جواد بشیری 299- معینی 300- نسرین پور 301- مژگان طاهرخانی 302- شیرین رضایی 303- رضا عسگری 304- نصرت نوروزی 305- روح الله صابریان 306- مرجان کیخسروی 307- احمد نور 308- ترابی 309- فرحناز حیدری 310- مریم امیری 311- رفعت شهابی 312- فاطمه پاکیزاده 313- سیدحسین رییس زاده 314- امینی 315- ابوالفضل کیایی 316- لیلا سلیمی 317- یوسف نژاد- 318- مریم کرمانی پور 319- قاسم شکری زاده 320- وحید دهسری 321- سوسن احمدی 322- فرحناز حیدری 323- افشین حاصلی 324- فریده فرخنده 325- داوود عباسی 326- مانیا خلیلی پور 327- بهمن جمشیدی 328- فاطمه رستمی 329- آرین قربانپور 330- عبدالله فیض اللهی 331- اشرف خیرخواه 332- احمد ایران پناه 333- محمد کریم صالحی 334- اسکندر لطفی 335- جلال قمری 336- غلامرضا عمرانی پور 337- داود آقامهدی 338- محمد شیری 339- فرهاد شادی 340- زهرا احمدی 341- محمدحسن پوره 342- محمد داستان 343- نسیم کایدی 344- محسن ثقفی 345- زارعشاهی 346- مسعود نیکخواه 347- عبدالرضا امانی فر 348- مهران موایی 349- علی بابایی 350- فرهاد رحمانی 351- علیرضا افکند 352- مرضیه زائین دشت 353- آزاده شیرکوند 354- حسین سلیمانی 355- علیرضا مرادی 356- م.ر تقی زاده 357- مرتضی الیاسی
**************
بیانیه وقطعنامه ها به مناسبت روز معلم سال ۱۳۹۵
به نام خداوند جان وخرد
در تمامی سال های گذشته روز و هفته معلم فرصتی بوده است تا مسئولان عالی رتبه و صاحب تریبون، به تبیین جایگاه معلم، بعضا تکریم
و تجلیل از او و گاه یارگیری با معلمان به قصد و نفع مسایل سیاسی جناحی خود بپردازند. هفته گرامیداشت مقام معلم، مانند بسیاری از هفته های نامگذاری شده، تاریخ مصرف یک هفته ای دارد و پس از آن تمامی مسئولانی که در مقام و شان معلم سخن گفته بودند، همه حرف هایشان را فراموش کرده و وارد هفته ای دیگر با نامگذاری دیگر می شوند.
هفته معلم سال ۱۳۹۵ را درحالی برگزار می کنیم که سرانجام رسول بداقی پس از تحمل ۷ سال زندان بدون یک روز مرخصی ، از زندان
اوین، آن هم به صورت مشروط، آزاد شد. این در حالی است که هنوز چند تن از همکاران مان به دلیل پیگیری همان مطالبی که مسئولان
درباره ی آن سخن رانده اند،یا در زندان هستند و یا با احکام قضایی سنگین اما در حال تجدید نظرمواجه اند. همکارانی همچون محمود
بهشتی لنگرودی با سه حکمِ زندان که جمعاً به ۱۴ سال می رسد، اسماعیل عبدی با حکم جدید ۶ سال زندان، علی اکبر باغانی با تحمل یکسال زندان و دوسال تبعید، مهدی بهلولی با حکم اولیه ۵ سال زندان و محمد رضا نیک نژاد با حکم اولیه ۵سال زندان. همچنین علیرضا هاشمی با حکمی سه ساله به مدت یکسال است که در زندان به سر می برد. و هفته معلم ۱۳۹۵ را در حالی سپری می کنیم که همکاران ما در سراسر کشور به علت برگزاری تجمع سکوت در حمایت از همکاران زندانی و مطرح نمودن خواسته های خویش با هزاران ساعت بازجویی و احضار روبرو بوده و هستند.
برای مطالعه بیانیه و قطعنامه ها
اینجا کلیک کنید.
**************
خانواده محمود بهشتی لنگرودی: از روز معلم اعتصاب غذا می کنیم
خانواده محمود بهشتی لنگرودی، معلم زندانی که از ابتدای اردیبهشت ماه در اعتراض به حکم ناعادلانه دادگاه در اعتصاب غذا به سر می برد، اعلام کرده اند از ١٢ اردیبهشت مصادف با روز معلم دست به اعتصاب غذا خواهند کرد.
متن پیام خانواده بهشتی به شرح زیر است:
به نام خداوند دادگستر
مسئولان محترم جمهوری اسلامی اعم از قوه قضاییه، مجریه و مقننه
از آنجا که عزیز دربندمان، محمود بهشتی لنگرودی، معلم و فعال صنفی محبوس در بندِ هفتِ زندان اوین، در اعتراض به احکام ظالمانهای که توسط قضاتِ دادگاه انقلاب علیه ایشان صادر شده از روز چهارشنبه اول اردیبهشت ۹۵، تن رنجور، نحیف و بیمار خود را محروم از غذا گذاشته وبرای سومین بار در هشت ماه اخیر، دست به اعتصاب غذا زده است و درخواست برگزاری دادگاهی علنی و قانونی، با حضور هیات منصفه، مطابق اصل ١٦٨ قانون اساسی برای رسیدگی به اتهامات خود را دارد و علیرغم اینکه به دلیل اعتصابهای مکرر و براساس شهادت مسئولان زندان، پایبند به رعایت شرایط اعلام شده اعتصاب غذاست و وضعیت خطرناکی را از سر می گذراند، تاکنون هیچ پاسخی دریافت ننمودهاست.
هم اکنون، ما خانواده این آزاده دربند جهت همراهی با ایشان از روز ١٢ اردیبهشت، مصادف با «روز معلم» و آغاز هفتهی معلم، در اعتصاب غذا با ایشان همراهی خواهیم نمود و از آنجا که اراده و ایمان تزلزل ناپذیر ایشان را در خود سراغ نداریم، این همراهی به مدت ٢ روز ادامه خواهد داشت.
امیدواریم که گوش شنوا و وجدان بیداری برای این تظلم خواهی وجود داشته باشد. تاریخ و وجدان ملت آگاه ایران در آینده بر این روزها قضاوت خواهند داشت .
ازطرف خانواده محمودبهشتی لنگرودی
معلم زندانی و فعال صنفی معلمان
**************
نامههای جعفرعظیمزاده و اسماعیل عبدی
به رییس زندان اوین مبنی بر شروع اعتصاب غذای نامحدود
جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی نامهی شروع اعتصاب غذای خود را قبل از ظهر امروز دهم اردیبهشت ۹۵، تحویل مسئولین بند ٨ زندان اوین دادند.
با توجه به مقررات زندان مبنی بر ارائه فردی نامهی زندانی به مسئولین، این دو نفر مجبور شدند نامهی شروع اعتصاب غذای خود را به طور فردی تحویل مسئولین دهند.
موضوع درخواست:
اعتصاب غذا
به ریاست بند زندان اوین
با سلام
بدینوسیله اینجانب جعفر عظیمزاده اعلام میدارم در اعتراض به امنیتی کردن فعالیتهای صنفی و تجمعات و اعتصابات کارگران و معلمان ، دستمزدهای زیر خط فقر ، ممنوعیت برگزاری مستقلانه و آزادانه روز جهانی کارگر و روز جهانی معلم، عدم شفافیت و عمل مؤثر سازمان جهانی کار ILO در قبال نقض حقوق بنیادین کارگران و معلمان ایران و با خواست خارج کردن اتهام “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی کشور” و دیگر اتهامات امنیتی از پروندههای مفتوح کارگران و معلمان معترض و برداشتن اینگونه اتهامات جعلی و ساختگی از پروندههای خود و دیگر فعالین کارگری و معلمان زندانی از امروز دهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۵ از دریافت غذای زندان خودداری و دست به اعتصاب غذای نامحدود میزنم.
جعفر عظیم زاده
موضوع درخواست:
اعتصاب غذا
به ریاست بند زندان اوین
با سلام
بدینوسیله اینجانب اسماعیل عبدی اعلام میدارم در اعتراض به امنیتی کردن فعالیتهای صنفی و تجمعات و اعتصابات کارگران و معلمان ، دستمزدهای زیر خط فقر ، ممنوعیت برگزاری مستقلانه و آزادانه روز جهانی کارگر و روز جهانی معلم، عدم شفافیت و عمل مؤثر سازمان جهانی کار ILO در قبال نقض حقوق بنیادین کارگران و معلمان ایران و با خواست خارج کردن اتهام “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی کشور” و دیگر اتهامات امنیتی از پروندههای مفتوح کارگران و معلمان معترض و برداشتن اینگونه اتهامات جعلی و ساختگی از پروندههای خود و دیگر فعالین کارگری و معلمان زندانی از امروز دهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۵ از دریافت غذای زندان خودداری و دست به اعتصاب غذای نامحدود میزنم.
اسماعیل عبدی
**************
اطلاعیه کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
شادباش و تبریک بمناسبت آزادی رسول بداقی
رسول بداقی، عضو ارشد کانون صنفی معلمان ایران، پس از تحمل درد و رنجِ هفت سال زندان ، با پایان دوره محکومیتش، شب گذشته از زندان اوین آزاد شد. در این سال های پر درد همسر و فرزندان رسول شرایط بسیار سختی را پشت سر گذاشتند آنها با تحمل و پایداری خویش به رسول این قدرت و نیرو را دادند که بتواند این سال های پرمحنت را در زندان ها و بندهای مختلف از اوین تا گوهردشت تحمل نماید. دیشب شکیبا و ستایش دو قلوهای نازنین رسول بداقی پس از هفت سال دوری از پدر ،برای اولین بار پدر خویش را آزادانه در آغوش کشیدند. ما آزادی رسول بداقی را پیش و بیش از همه به همسر فداکار و صبور وی و دختران فهیم و نازنینش، شبنم، ستایش و شکیبا تبریک و شادباش می گوییم.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)، از همراهی و پیگیری تمام معلمان، فعالین صنفی، کانون های صنفی سراسر کشور، شورای هماهنگی تشکل های صنفی سراسر ایران، سایر افراد و تشکل های حقوقی، مدنی و صنفی در ایران ونهادهای بین المللی آموزشی و صنفی که در این سال ها برای آزادی رسول تلاش نموده اند، تشکر و قدردانی می کند.همچنین ما از تلاش های وکلای آقای بداقی ،خانم اسدخانی و آقای عطار ، صمیمانه قدردانی می کنیم. و آزادی رسول بداقی را به تمام هموطنان، معلمان ایران زمین، فعالین صنفی و مدنی و هرکس که خواهان بهبود وضعیت آموزش کودکان است صمیمانه تبریک می گوییم.
کانون صنفی معلمان تهران به صفت یک تشکل مستقل صنفی و آموزشی، اتهام امنیتی به فعالین صنفی را از اساس قبول ندارد. ما معتقدیم که هیچ معلمی نباید بخاطر پیگیری مسایل صنفی و آموزشی متحمل درد و رنج زندان شود. زندان نباید پاسخ به مطالبات معلمان باشد و مسئولین بایستی ضمن تحقق خواسته ها و مطالبات بر حق معلمان، زمینه را برای آزادی سایر همکاران دربند ما فراهم نمایند.
به امید تحقق مطالبات صنفی و آموزشی ایران
به امید آزادی معلمان دربند
به امید آرزوی سلامتی و شادی برای رسول و خانواده محترم ایشان
کمیته اطلاع رسانی کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
**************
رسول بداقی آزاد شد
رسول بداقی، عضو کانون صنفی معلمان ایران ( تهران ) پس از هفت سال ، دیشب ۱۳۹۵/۰۲/۰۹ ساعت ده شب آزاد شد.
بداقی که به خاطر فعالیت های صنفی در سال ۱۳٨٨ در محل کار خود بازداشت شده بود، با حکم اولیه به شش سال زندان محکوم شد، این دوران محکومیت در مرداد ماه ۱۳۹۴ پایان میافت که در همان زمان ( و در زندان ) به سه سال حکم تغزیری دیگر محکوم شد. بداقی بعد از طی کردن هشت ماه از حکم جدید خود دیشب آزاد شد. رسول بداقی در تمام مدت زندان خود حتی بک ساعت به مرخصی نیامده بود.
لازم به ذکر است که هم اکنون تعداد دیگری از فعالان صنفی معلمان در زندان به سر میبرند. اسماعیل عبدی، محمود بهشتی لنگرودی، علیرضا هاشمی .همچنین علی اکبر باغانی که در تبعید به سر میبرد.
**************
بیانیه ی شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان سراسر کشور
درخصوص اعتصاب غذای معلمان زندانی
به نام خداوند جان و خرد
«به اتهامات امنیتی علیه فعالان صنفی فرهنگیان خاتمه دهید.»
درحالی به روز بزرگداشت مقام معلم نزدیک می شویم که تعدای از بهترین معلمان ایران با حکم های بسیار سنگین در زندان به سر می برند.
این معلمان همراه با سایر فرهنگیان کشور، بر اساس تعهد و مسئولیت معلمی و از سر دلسوزی نسبت به فرزندان این آب و خاک و با اتکا به اصل 26قانون اساسی، برای بهبود اوضاع آموزشی کشور، رفع تبعیض در پرداخت حقوق و مزایا و تشویق دولت ها به رفع قانونمند این تبعیض ها، با اقداماتی کاملاً صنفی به نقد عملکرد مسؤلان پرداخته اند.
فرهنگیان کشورو نمایندگان آنها سال هاست که بر اساس حقوقی که توسط قانون اساسی جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته شده با برگزاری جلسات متعدد و صدور بیانیه های بسیار، در جهت احقاق منزلت و معیشتِ فراموش شده خود، صدایشان را به گوش مسئولان رسانده اند. اما در تمام این سال ها نه تنها دولتیان و مجلس نشینان وقعی بر این خواسته های قانونی ننهاده اند، بلکه با بی مبالاتی نسبت به مسئولیت قانونی خود، راه زندان و تبعید را برای معلمان عدالت خواه این سرزمین هموار کرده اند.
بی توجهی عامدانه به خواسته های فرهنگیان و عدم تخصیص بودجه ی مناسب برای آموزش در این سرزمین گویی به سنتی در تمام دولت ها و مجلس ها تبدیل شده است زیرا همگان شاهدند که معلمان دلسوز و منتقد به جای قدردانی و تشویق ، با برخوردهای امنیتی و حبس های طولانی مدت نواخته می شوند.
در شرایطی که نه تنها مطالبات انباشته شده ی فرهنگیان کشور برآورده نشده بلکه احکام سنگین امنیتی برای معلمان دلسوز و عدالت خواه صادر شده است، سخن گفتن از گرامیداشت مقام معلم از سوی مسؤلان و ترتیب دادن برنامه های رنگارنگ برای تجلیل از جایگاه معلم، نشان از فقدان درک درست مسؤلان از مشکلات واقعی معلمان دارد و این طرز عمل چیزی جز تحقیر آنان در قالب نمایش نخواهد بود.
تشکیل پرونده های قضایی با «اتهامات امنیتی» توأم با برگزاری دادگاه های غیرعلنی و بدون حضور هیئت منصفه که مخالف نص صریح قانون اساسی و قوانین قضایی کشور است، هیچ گونه تناسبی با فعالیت های صنفی ندارد.
بنابراین صدور احکام سنگین برای معلمان زندانی (رسول بداقی ۶ + ۳ سال بدون مرخصی ، محمود بهشتی ۱۴ سال، اسماعیل عبدی ۶ سال و صدور احکام سنگین برای سایر کنشگران صنفی فرهنگیان با اتهامات امنیتی ، به هیچ وجه مورد پذیرش فرهنگیان کشور نبوده و نیست. مسلما اعمال چنین فشارهای شدیدی بر تشکل های صنفی فرهنگیان، نه تنها معلمان را از پیگیری حقوق قانونی خود، مأیوس نکرده ، بلکه عزم آنها را برای پیگیری خواسته هایشان جزم تر نموده است.
اسماعیل عبدی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران (تهران) که به اتهام فعالیت های صنفی و دفاع از حقوق معلمان و دانش آموزان در زندان به سر می برد، تصمیم گرفته است در اعتراض به «صدور حکم ناعادلانه بر اساس اتهامات امنیتی»، از دهم اردیبهشت ماه ۱۳۹۵، دست به اعتصاب غذای نامحدود بزند.
این درحالیست که محمود بهشتی لنگرودی، سخنگوی فعلی و دبیرکل اسبق کانون صنفی معلمان تهران نیز از اول اردیبهشت در اعتراض به صدور حکم حبس چهارده ساله ی خود، دست به اعتصاب غذا زده است.
جای بسی تاسف است که گوش شنوایی در نظام قضایی کشور برای شنیدن و پاسخ دادن به این خواسته ی حداقلی یعنی «رفع اتهامات امنیتی از پرونده ی فعالان صنفی» وجود ندارد، درحالی که غارتگران بیت المال و بدهکاران بزرگ بانکی که کوس رسوایی شان گوش فلک را کر کرده است ، در نگاه مقامات کشور، ذره ای امنیت ملی را به خطر نینداخته اند و از حقوق شهروندی برجسته تری نیز بهره مند هستند.
در این شرایط فعالان صنفی فرهنگی که دربند هستند ، اعتصاب غذا را تنها راه برای رساندن صدای حق خواهی خود دیده اند چرا که مدت هاست فریاد دادخواهی و عدالت طلبی آنان بی پاسخ مانده و مقامات مسئول وقعی به خواسته های آنها نمی نهند.
جامعه معلمان و فعالان صنفی فرهنگیان نگران به خطر افتادن سلامتی این معلمان زندانی هستند و با حساسیت وضعیت آنها را دنبال می کنند و به مسئولان یادآور می شوند پیش از آن که دیر شود، فرصت را غنیمت شمرده ، به قانون مندی و اجرای عدالت برگردند.
تشکل های صنفی فرهنگیان در سراسر کشور، بارها از راه گفتگو ،قانون شکنی مسئولان و تضییع حقوق معلمان را یادآور شده و به امید رفع مشکلات در فضایی آرام، به وعده های تکراری آنها دل سپرده اند اما جای بسی تأسف است که این وعده ها غالبا ترفندی سیاست آلود برای پایمال نمودن حقوق شهروندی فرهنگیان بوده است.
اینک و این بار نیز در آستانه ی هفته ی معلم، امیدواریم مسؤلان دستگاه قضا صدای تظلم خواهی معلمان را بشنوند و به خود آیند و به عواقب آن اندیشه کنند و یا قوای مقننه و مجریه به بانگی
رسا علیه این همه عملکرد قانون شکنانه تبدیل شوند. در غیر این صورت بانیان و ناظران این کنش ها
هر دو در پیشگاه معلمان کشور، تاریخ سرزمین خود و ایزد عدل آفرین، مسئول خواهندبود.
جامعه فرهنگیان ایران ، نسبت به نگاه امنیتی مسؤلان به فعالیت های صنفی به شدت معترض اند و خواستار رفع اتهامات امنیتی از پرونده فعالان صنفی معلمان و صدور حکم آزادی آنها هستند و با صراحت اعلام می دارند مسئولیت عواقب اعتصاب غذای فرهنگیان دربند ، مستقیما متوجه مقامات قضایی و امنیتی کشور است.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان سراسر کشور
پنجم اردیبهشت ۱۳۹۵
**************
محمود بهشتی لنگرودی دبیرکل پیشین و سخنگوی فعلی
کانون صنفی معلمان ایران در زندان اعلام اعتصاب غذا کرد
به نام خداوند جان و خرد
اینجانب محمود بهشتی لنگرودی، دبیرکل پیشین و سخنگوی فعلی کانون صنفی معلمان ایران در اعتراض به احکام ظالمانهای که توسط قضات دادگاههای انقلاب، آقایان صلواتی و مقیسه برایم صادر گردیده و مجموعاً بنده را به ١۴ سال حبس محکوم کردهاند. از روز چهارشنبه اول اردیبهشت ماه ١٣٩۵ تا زمان توقف اجرای حکم و برگزاری دادگاه علنی و قانونی مطابق اصل ١٦٨ قانون اساسی دست به اعتصاب غذا خواهم زد و به جز آب، چای، قند و نمک چیز دیگری نخواهم خورد.لازم به ذکر است مسولیت هر اتفاق ناگواری که طی مدت اعتصاب غذا و یا پس از آن برایم پیش آید ، متوجه تمام کسانی خواهد بود که در برابر تظلم خواهی اینجانب سکوت یا بی اعتنایی کنند.
چرا به چهارده سال حبس محکوم شدم؟
پرده اول:
انقلاب پیروز شد و پس از آن جنگ هشت ساله و فقر و نداری و خزانه خالی و تحمل و صبوری و همراهی قشری قانع که انقلاب را از خودشان می دانستند ومسوولان را هم .
پرده دوم:
جنگ به پایان رسید و دوران سازندگی آغاز شد و مسوولان شروع به تقسیم غنایم کردند و سهم خواهی ها باعث بروز تبعیض های آشکار و گسترده و حقوق هایی که هیچ تناسبی با تورم رو به افزایش نداشت و آغاز تدریجی زمزمه ها و اعتراضات.
پرده سوم:
دوران اصلاحات آغاز گردید و با باز شدن نسبی فضای کشور معلمان صاحب تشکل های مجوز داری با نام کانون های صنفی شدند ،کانون هایی که از همان ابتدای شروع فعالیت با موج رو به افزایش مطالبات و اعتراضات فرهنگیان مواجه بودند که حاصل آن برگزاری تجمعات و تحصن در سراسر کشور بود. نهایتا پس از بازداشت اینجانب به عنوان دبیرکل کانون صنفی معلمان و همچنین سخنگوی همین تشکل، پرونده ما به دادگاه انقلاب ارسال و پس از مدتی پرونده مذکور مختومه و برایمان منع تعقیب صادر گردید. دولت اصلاحات نیز با تشکیل کمیته های تحقیق به بررسی مشکلات معلمان پرداخت و در نهایت با وعده تنظیم لایحه مدیریت خدمات کشوری، فرهنیگیان و سایر کارمندان معترض به تبعیض را به اصلاح امور امیدوار نمود.
پرده چهارم
عمر دولت اصلاحات که در آخرین سال مدیریت خود لایحه مذکور را به مجلس تقدیم کرده بود به پایان رسید و دولت تاریخی احمدی نژاد روی کار آمد و در اقدامی شگفت انگیز تقاضای استرداد لایحه مدیریت خدمات کشوری را به مجلس ارایه داد. این امر فرهنگیانی را که پس از سالها انتظار به این لایحه دل خوش کرده بودند به خشم آورد و تجمعات گسترده ای مقابل مجلس شورای اسلامی شکل گرفت و تجمع کنندگان خواهان تسریع و اجرای بی قید و شرط لایحه مذکور شدند. اما این تجمعات مسالمت آمیز و بدون حاشیه با دخالت نیروهای سرکوبگر در روز ٢٣ اسفند ٨۵ به خشونت کشیده شد و تعداد بیشماری از فعالان سراسر کشور به حبس های کوتاه وطولانی مدت، اخراج ، تبعید و انفصال از خدمت محکوم شدند. که بنده هم به ۴ سال حبس تعلیقی محکوم شدم.
پرده پنجم:
زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ٨٨ فرا رسید. بسیاری از فرهنگیان یه ویژه فعالان صنفی و مدنی با دیدگاه مطالبه محور از کاندیداها خواستند که برنامه های خودشان را در رابطه با آموزش و پرورش ارایه نمایند تا با توجه به برنامه های ارایه شده نسبت به حمایت یا عدم حمایت از کاندیداها تصمیمی مقتضی اتخاذ کنند. در میان چهار کاندیدای ریاست جمهوری تنها احمدی نژاد بود که تشکل ها را به رسمیت نشناخت و از ارایه برنامه خودداری کرد و سایر کاندیداها با ارایه برنامه و تعهد به اجرای آن ها خود را در معرض انتخاب تشکل ها قرار دادند. حاصل این رایزنی ها توافق تشکل ها بر روی کاندیداهای رقیب و نفی دوران سیاه دولت احمدی نژاد بود.
اما پس از شمارش آرا و اعلام نتایج و حوادثی که پس از آن رقم خورد دولت مدعی مهرورزی انتقام گیری را آغاز و دست نیروهای تحت امر خود را برای سرکوب مخالفان بازگذاشت. در نتیجه موج جدیدی از دستگیریها و پرونده سازیها آغاز و درکنار سایر دوستان اینجانب مجددا با رای قاضی صلواتی در دادگاه چند دقیقه ای به 5 سال حبس تعزیزی محکوم گردیدم و این در حالی بود که هیج مستند محکمه پسندی برای صدور چنین حکمی وجود نداشت.
پرده ششم:
عمر دولت دوم احمدی نژاد نیز به پایان رسید و با همت آرای رای دهندگان دولت روحانی روی کار آمد. انتخابات سال ٩٢ که با فعال شدن فضای مجازی از جمله وایبر و تلگرام همراه بود ، به باز شدن نسبی فضا به ویژه برای فرهنگیان که آتش زیر خاکستر بودند کمک موثری کرد و معلمان به برکت گروه های تلگرامی فعالیت های گسترده ای را آغاز کردند وگروههای ١٠٠ و ٢٠٠ نفره مجازی در سراسر کشور شکل گرفت که حاصل اتحاد آن ها برگزاری تحصن ها و تجمعات خود جوش و بدون رهبریت خاص در سراسر کشور بود. این تحصن ها و تجمعات که در میانه راه با حمایت وهدایت کانون های صنفی معلمان سر و سامان یافته و عمدتا به تجمعات سکوت شهرت پیداکرده بود نه تنها مورد اعتراض دولت واقع نشد بلکه شخص رییس جمهور، بعضی از اعضای کابینه و وزارت کشور و حتی برخی نمایندگان شاخص مجلس خصوصا در هیات رییسه ، حق اعتراض معلمان را به رسمیت شناختند و قانونی بودن تجمعات مذکور را تایید کردند. اما با ورود و دخالت بخشی از سپاه به موضوع معلمان بار دیگر موج دستگیری ها آغاز و تعدادی از فعالان کانون از جمله اینجانب بازداشت و روانه زندان شدیم و پس از مدتی پرونده ها به دادگاه انقلاب ارسال گردید و اینجانب این بار با رای قاضی مقیسه به ۵ سال حبس محکوم شدم که این رای هنوز در دادگاه تجدید نظر تایید نگردیده است.
درنتیجه مجموع احکام اینجانب محمود بهشتی لنگرودی معلم بازنشسته آموزش و پرورش و از اعضای با سابقه کانون صنفی معلمان در کشوری که ادعا شده بود آزادترین کشور جهان است به ١۴ سال رسید.
چرا اعتصاب غذا می کنم؟
گاندی می گوید: اگر ما نمی توانیم بصورت مردان و زنان آزاد زندگی کنیم باید از مردن خود شادمان باشیم. (همه مردم برابرند ص ٢۵۵)
اگر چه اینجانب مطابق قوانین جاری کشور بویژه اصل ٢٧ قانون اساسی هیچ یک از فعالیت های صنفی خود را جرم قلمداد نمی کنم اما بفرض احتمال مجرمیت مطابق اصل١٦٨ قانون اساسی جرایمی این چنین که با انگیزه های خیر خواهانه انجام می شود می بایست در دادگاه های عادی-علنی و با حضور هییت منصفه مورد بررسی قرار گیرد که متاسفانه به دلیل تعلل مسئولین و بلاتکلیفی این اصل مترقی قانون اساسی، بیش از ٣٧ سال است که دادگاه های انقلاب به صورت غیرعلنی و غیر قانونی به بررسی این پرونده ها می پردازند و به واسطه احکام ظالمانه آن ها انسانهای بی گناه زیادی به بند کشیده شده و یا در انتظار روانه شدن به زندان ها هستند . و اینجانب همانگونه که شرح داده ام در ٣ حکم مجزا در همین دادگاه های غیرعلنی به ١۴ سال حبس محکوم گردیده ام. لذا از آنجا که اعتراض را حق مسلم خود می دانم و گفنگوها و رایزنی ها را بی حاصل ، پیشاپیش از خانواده خود به ویژه همسر گرامیم که بیشترین آسیب ها را در صورت اعتصاب غذایم تحمل خواهد کرد صمیمانه عذر می خواهم، همچنین از اقوام و دوستان و سایر عزیزانی که با شنیدن خبر اعتصاب غذای مجدد من آزرده و رنجیده می گردند پوزش می خواهم.
به امید روزی که،
دوباره نغمه آزادی را
مرغان خوش نوا
برخاسته از خاکستر ققنوسهای شب ستیز
فریاد خواهند کرد
و سوگ سیاوشان
ما را
به فردایی پرغرور
وصبحی روشن
ازپس این شام تیره
رهنمون خواهد بود .
والسلام
محمود بهشتی لنگرودی -
۱۳۹۵/۰۱/۳۱
**************
بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان سراسر کشور
در خصوص حکم صادره علیه طاهر قادرزاده عضو انجمن صنفی فرهنگیان کردستان
به نام خداوند جان و خرد
فرهنگیان گرانقدر!
امروزه آموزش و پرورش به عنوان مهم ترین نهاد هر جامعه و در مرکز تفکر توسعه مدارانه قرار گرفته است. اهمیت آموزش وپرورش از آن جهت است که نقش اساسی در توسعه ی کشورها دارد، به گونه ای که این نقش پر رنگ ، قابل اغماض و چشم پوشی نیست.
آموزش و پرورش مرکز تولید سرمایه ی اجتماعی و به عبارت روشن تر، نیروی انسانی کارآ و خلاق آتی جوامع بشری است. برهمین مبناست که تفکر توسعه مدار باید بیشترین توجه را به نظام آموزشی و اجزای تشکیل دهنده ی آن داشته باشد.
در آستانه ی روز معلم و در ادامه ی برخوردهای فراقانونی با فعالان صنفی و تلاشی برای به محاق بردن حرکت های صنفی و برحق معلمان، حکم ناعادلانه ی ۹۱ روز حبس تعزیری علیه طاهر قادرزاده، عضو انجمن صنفی معلمان استان کردستان و از فعالین صنفی شهرستان سقز، به اتهام مشارکت در برگزاری تجمعات صنفی که از بدیهی ترین و ابتدایی ترین حقوق به رسمیت شناخته ی معلمان در ایران و بسیاری از نقاط دنیا می باشد، صادر گردیده است.
مسلماً احضار، بازداشت، تبعید و احکام ناروای این چنینی نه تنها خللی در اراده ی راسخ جامعه ی بزرگ فرهنگیان ایجاد نکرده، بلکه عزم جامعه ی فرهنگیان را جزم تر نموده و تا هر چه بیشتر حقانیت و قانونی بودن خواسته های بر حق مطرح شده را به اثبات برسانند.
اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» جفایی بزرگ در حق فرهنگیان محسوب می شود که ناشی از نگاه امنیتی و سیاست آلود مسؤلان به فعالیت های صنفی و قانون مدار معلمان است نه تنها از حیث مبانی حقوقی سنخیتی با کنش های صنفی ندارد بلکه برای افکار عمومی نیز قابل پذیرش نیست.
بدون تردید چشم انداز کنش های صنفی معلمان در صورت تحقق، به تقویت امنیت ملی خواهد انجامید و بی تردید آنها که تبعیض را دامن می زنند و به خواسته های عدالت خواهانه فرهنگیان بی توجهی می کنند و حق طلبی را با تهمت و حبس پاسخ می دهند، زمینه بحران را فراهم و امنیت ملی را تهدید می کنند
معلمان ایران با عزمی آهنین و استوار در برابر احکامی که فراتر از بنیان های مبانی قانونی باشد با اتکاء به موازین قانونی و حقوق مدنی خواهند ایستاد و به شیوه های مقتضی، اعتراض خود را نشان خواهند داد.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان سراسر کشور، احکام صادره بر علیه معلمان را نقض آشکار حقوق فرهنگیان می داند و لذا بر مبنای مفاد اساسنامه ی متبوع خود، ضمن دفاع از فعالیت های صنفی معلمان مصرانه خواهان پیگیری آزادی همه فعالان فرهنگی صنفی و الغای حکم زندان علیه آقای طاهر قادر زاده می باشد.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان سراسر کشور
۲۷ فروردین ماه ۱۳۹۵
حقوق معلم و کارگر:
https://telegram.me/joinchat/Bhl3cDuztWd0zMdaBthDig
**************
اطلاعیه در اعتراض به صدور حکم ناعادلانه بر علیه فعال صنفی طاهر قادرزاده
مطلع شدیم در استانه روز معلم ،بار دیگر یک فعال صنفی معلمان ،بواسطه فعالیت های صنفی و تلاش در جهت احقاق حقوق فرهنگیان ،با محکومیت قضایی مواجه شده است. بر علیه طاهر قادر زاده عضو انجمن صنفی معلمان استان کردستان و از فعالین صنفی شهرستان سقز که جرمی جز فعالیت های صنفی نداشته است،حکم ناعادلانه ی ۹۱ روز حبس تعزیری صادر گردیده است.
کانون صنفی معلمان ایران ضمن اعتراض به صدور چنین احکام ناعادلانه ای بر علیه فعالین صنفی، اعلام می نماید که بر خوردهای امنیتی و قضایی با فعالین صنفی معلمان ،که هدفشان منزلت فرهنگیان و اعتلای اموزش کشور است ، نتایجی ناگوار برای اموزش کشور به دنبال خواهد داشت.
کانون صنفی معلمان ایران امیدوار است که دادگاه تجدید نظر حکم به برائت این فعال صنفی داده و زمینه ساز امنیت برای فعالین صنفی در استان کردستان شود.
کمیته اطلاع رسانی کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
**************
محکومیت یک فعال صنفی معلمان به ۹۱ روز حبس تعزیری
طاهر قادرزادە عضو انجمن صنفی معلمان کردستان و از معلمین فعال شهرستان سقز، بە اتهام راە انداختن تجمعات صنفی معلمان و تشویش اذهان عمومی بە ۹۱ روز حبس تعزیری محکوم گردید.
از قرار معلوم حکم صادره به ایشان ابلاغ شده است.
پیش از این این فعال صنفی معلمان بارها به دادگاه احضار شده بود.
**************
بیانیه در حمایت از اسماعیل عبدی و جعفر عظیمزاده
به نام خداوند جان و خرد
همکاران گرامی:
سرزمین ما از دیرباز مردانی را در دامن خویش پرورانیده که هیچگاه در برابر پلشتیها و زشتیها سر تعظیم و تسلیم فرود نیاوردهاند و در برابر روح زخمی عدالت صدای حقخواهی خود را افراشته نگاه داشتهاند. در روزهای اخیر دو تن از فعالان شناخته شده کانونهای صنفی و اتحادیه آزاد کارگران ایران آقایان اسماعیل عبدی و جعفر عظیمزاده در اعتراض به نقض قوانین گسترده در حق اقشار مزدبگیر جامعه و درآمد زیرخط فقر و توزیع انواع و اقسام نابرابریها در حق این دو قشر، تصمیم به اعتصاب غذای نامحدود همزمان با هفتهی معلم و کارگر نمودهاند.
نیمنگاهی به قوانین جاری کشور نشان میدهد دستگیری کنشگران مدنی همچون اسماعیل عبدی و جعفر عظیمزاده نقض آشکار تمامی قوانین جاری و اقدامی ضد امنیت ملی محسوب میشود. چه، که این فعالان به صورت قانونمند و مسالمتآمیز برای کاهش آلام و رنجهای فزایندهی اقشار مزدبگیر جامعه تلاش کردهاند و متأسفانه هزینه عدالتطلبی خود را اینک در زندان با احکامی سنگین میپردازند.
ما علیرغم تمام نقضهای گسترده و نا امیدی گسترده در میان ستمدیدگان اجتماعی از نقض عدالت، کماکان امید آن داریم که گوش شنوایی از میان مسئولان نهادهای مختلف به این صداهای پر از درد توجه نماید. چگونه میشود کسی را به جرم گفتن ناملایمتیهای جامعه و تلاش برای گسترش عدالتورزی به زندان محکوم کرد؟ این بیگناهان برای احقاق حق خود دست به قماری با جان خود زدهاند تا از طریق اعتصاب غذا صدای حقخواهی خود را به گوش همه برسانند.
ما ضمن حمایت از خواستههای حقطلبانهی آقایان اسماعیل عبدی و جعفر عظیمزاده امیدواریم مسئولان ذیربط در روزهای منتهی به هفتهی معلم و کارگر با اقدامی اساسی ضمن رسیدگی به خواستههای این دو زندانی، اقدامی درخور و مغایر آنچه تاکنون انجام دادهاند، در پیش گیرند. در غیر این صورت عواقب خطرناک ناشی از اعتصاب غذای نامحدود این زندانیان متوجه نظام قضایی کشور خواهد بود.
کانون صنفی فرهنگیان گیلان
فروردین ۱۳۹۵
**************
بیانیۀ کانون صنفی معلمان اسلامشهر در حمایت از اسماعیل عبدی و جعفر عظیمزاده
به نام خداوند جان و خرد
از آنجا که فعالیتهای صنفی، گامی مؤثر در جهت رشد و اعتلای هر جامعهای است و جامعهی ایران اسلامی ما نیز از این قاعده مستثنی نیست لذا باید به این فعالین وفعالیتهای آنها به دید مثبت نگریست.
حبس نمودن و محدود کردن فعالین صنفی مخالف اصول دموکراسی بوده و خدای ناخواسته موجب دلسردی آحاد جامعه خواهد شد.
کانون صنفی معلمان اسلامشهر در راستای اهداف خود، حمایت قاطع خود را از بیانیهی مشترک اسماعیل عبدی، دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران و جعفر عظیمزاده رییس هیأت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران، اعلام نموده و ضمن اینکه خواستهی آنها را خواستهی خود میداند خواستار خواستار برخورد غیر امنیتی با فعالیتهای صنفی معلمان و کارگران و آزادی بیقید و شرط تمام فعالان صنفی است.
کانون صنفی معلمان ایران شعبه اسلامشهر
بیست و پنجم فروردین ۹۵
**************
محمود بهشتی لنگرودی با اعتراض بیمارستان را به مقصد اوین ترک کرد
آدینه بیگی: همسر محمود بهشتی لنگرودی، سخن گوی کانون صنفی معلمان:
امروز همسرم محمود بهشتی معلم زندانی را بعد از ۱۰ روز دردکشیدن بالاخره با نامه پزشک بیمارستان رسالت و موافقت بهداری زندان و حاجیلو برای ویزیت به بیمارستان آوردند، ولی بدلیل کار غیر اخلاقی مامور همراه که البته از زندان دستورداشت و اصرار داشت دراتاق معاینه حضور داشته باشد، ایشان حاضر به ویزیت شدن ومعاینه نشدند و با اعتراض بیمارستان را به قصد اوین ترک کردند.
**************
بیانیه جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی
پیرامون اقدام به اعتصاب غذا از روز دهم اردیبهشت ماه ۹۵
امروزه بر هیچ انسان شریف و منصفی پوشیده نیست که میلیونها کارگر و معلم و دیگر زحمتکشان کشور با شرایط معیشتی طاقت فرسا و غیرقابل تحملی دست به گریبانند و سالهاست ابتدایی ترین حقوق انسانی آنان به طور وقفه ناپذیری پایمال میشود.
تحمیل دستمزدهای زیر خط فقر،عدم پرداخت به موقع دستمزدها در ابعادی گسترده، نابودی کامل امنیت شغلی اکثریت قریب به اتفاق کارگران با قراردادهای موقت و سفید امضا و بخش چشمگیری از معلمان تحت عناوین مختلفی همچون معلمان آزاد، حق التدریس، شرکتی، پیمانی و پیش دبستانی، بکارگیری معلمان آزاد بامدارک تحصیلی لیسانس و بالاتر با حقوق سیصدهزارتومانی و بدون بیمه، نهادینه کردن گسترده شرکتهای پیمانکاری در صنایع بزرگ و متوسط دولتی و غیردولتی و غارت مضاعف دسترنج کارگران، گسترش کار کودکان، عدم اجرای کامل قانون نظام هماهنگ پرداخت و مصوبات هیات وزیران در مورد فرهنگیان شاغل و بازنشسته، رشد فزاینده مدارس غیرانتفاعی و هیات امنایی و نابودی تدریجی آموزش و تحصیل رایگان، غارت و چپاول صندوق تامین اجتماعی و برخی دیگر از صندوقهای بازنشستگی، ممنوعیت ایجاد تشکلهای مستقل کارگران و معلمان و امنیتی کردن اعتراضات آنان، قطع سوبسید کالاهای اساسی مانند نان،آب،برق، گاز، لبنیات و...،تنها گوشه هایی از بی عدالتیها و شرایط مشقت باری است که بر کارگران و معلمان تحمیل شده است.
تحمیل چنین وضعیتی بر کارگران و معلمان و دیگر زحمتکشان به مثابه اکثریت عظیم مردم ایران، امروزه عرصه را چنان بر زندگی و هستی آنان تنگ کرده است که علیرغم جا افتادن اجباری کار روزانه ۱۲ ساعته و حتی ۱۸ ساعته در میان کارگران به عنوان ساعت کار معمول و روی آوری معلمان به مشاغل دوم و سوم، آنان نه تنها قادر به تامین حداقلهایی از استانداردهای زندگی امروزی نیستند، بلکه اکثریت عظیمی از آنها از خط فقر به خط بقا رانده شده اند.
اما پاسخ دولتهای مختلف به این وضعیت فلاکتبار، تنها و تنها تشدید سرکوب اعتراضات صنفی کارگران و معلمان، تلاش برای تحمیل بی حقوقی بیشتر به آنان و بر این بستر تسهیل زمینه های غارت و چپاول روز افزون سفره های خالی آنها بوده است.
بطوریکه در نتیجه این سیاستها از زمان استقرار دولت روحانی به این سو بخشنامه ممنوعیت اعتصاب و اعتراض از سوی قوه قضائیه بطور رسمی به برخی مراکز کارگری ابلاغ شده،دامنه سرکوب اعتراضات کارگران و معلمان در ابعادی سراسری به اعتراضات آرام آنان در محل کارشان گسترش پیدا کرده،صدها کارگر و معلم احضار ،بازداشت و تحت تعقیب قضایی قرار گرفته اند، چهره های موثر معدود تشکلهای مستقل کارگران و معلمان با اتهامات سنگین امنیتی مواجه شده اند و تعدادی از آنان و منجمله ما در حال گذراندن حبسهای طولانی در زندانهای کشور هستیم.
به ما اتهام "اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی کشور" زده اند و بر این اساس با حکم های طویل المدت در زندان اوین محبوس هستیم. ما همچون هزاران کارگر و معلم معترض، هیچ فعالیتی جز دفاع از کرامت انسانی خود و هم طبقه ای هایمان نداشتیم. تمام فعالیتهای ما و دیگر همکاران زندانی مان در کانون صنفی معلمان ،اتحادیه آزاد کارگران ایران و دیگر تشکلهای مستقل کارگری و معلمان در مقابل دیدگان افکار عمومی قرار دارد و بر همگان روشن است.
فعالیتهای ما برای دست یابی به مطالبات قانونی و انسانی مان چنان محرز است که حتی مصادیقی هم که بر اساس آنها در پرونده هایمان به ما اتهامات امنیتی وارد کرده اند تماما معطوف به فعالیتهایی از قبیل جمع آوری امضا در اعتراض به دستمزدهای زیر خط فقر، ایجاد تشکلهای مستقل کارگران و معلمان و فعالیت در آنها، شرکت در تجمعات صنفی در مقابل مجلس و وزارت کار و ارائه نامه های اعتراضی به نهادهای مسئول و دیگر کنشکریهای صنفی است.
بدینگونه بر اساس مستندات رای هایی که بر علیه ما صادر شده است باید گفت هر گونه تلاش برای اجرای قوانین حداقلی موجود و مبارزه برای بهبود شرایط زندگی و معیشت کارگران و معلمان در این کشور اقدام علیه امنیت ملی محسوب میشود.
ما میدانیم و بر این امر اذعان داریم که با فعالیتهایمان امنیت و آسایش کسانی را که بر بستر قانون شکنی و تحمیل فقر و فلاکت بر کارگران و معلمان سالیان سال دست به غارتگری زده اند به خطر انداخته ایم و با اصرار بر تحقق خواستهای بر حق مان تداوم منافع چپاوگرانه ی آنان را به چالش کشیده ایم.
اما آنان با نشاندن منافع و امنیت خود به جای امنیت ملی کشور و بر این بستر با هدف وا داشتن کارگران و معلمان معترض برای تمکین به وضعیت فلاکتبار موجود، ما و دیگر فعالین کارگری و معلمان را به بند کشیده اند.
لذا ما در گرامیداشت اول ماه می روز جهانی کارگر و اعلام همبستگی با کارگران جهان، به مناسبت این روز بزرگ در اعتراض به امنیتی کردن فعالیتهای صنفی و تجمعات و اعتصابات کارگران و معلمان، دستمزدهای زیر خط فقر، ممنوعیت برگزاری مستقلانه و آزادانه روز جهانی کارگر و روز جهانی معلم، عدم شفافیت و عمل موثر سازمان جهانی کار ILO در قبال نقض حقوق بنیادین کارگران و معلمان ایران و با خواست خارج کردن اتهام "اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی کشور" و دیگر اتهامات امنیتی از پرونده های مفتوح کارگران و معلمان معترض و برداشتن اینگونه اتهامات جعلی و ساختگی از پرونده های خود و دیگر فعالین کارگری و معلمان زندانی از روز دهم اردیبهشت ماه دست به اعتصاب غذای نامحدود خواهیم زد.
رونوشت به: کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری ITUC و سازمان جهانی معلمان EI
جعفر عظیم زاده اسماعیل عبدی
زندان اوین - بند ۸ زندان اوین- اندیشگاه ۸
**************
اطلاعیه کانون صنفی معلمان ایران پیرامون خبر کذب سایت صدای معلم
سایت صدای معلم در اقدامی کاملا غیر حرفهای و خارج از عرف رسانهای ، با اشاره به شنیدههای موثق از آزادی قریبالوقوع رسول بداقی خبر داده است.
این درحالی است که رسول بداقی ، خانواده ایشان و وکیل این معلم زندانی هر گونه تحول جدید در پرونده وی را تکذیب کردهاند.
بدین وسیله ضمن تکذیب خبر این سایت خبرساز، به اطلاع همکاران عزیز میرساند ، که خبرهای مربوط به همکاران دربند از طریق کمیته اطلاعرسانی کانون صنفی معلمان به اطلاع همگان خواهد رسید و درج هر خبری خارج از جریان کانون صنفی معلمان فاقد وجاهت خبری است.
ضمنا بر خلاف خبر سایت صدای معلم رسول بداقی مدت شش سال و هشت ماه است که بدون یک روز مرخصی در بند می باشد.
کمیته اطلاع رسانی کانون صنفی معلمان ایران
**************
نقد یا تخریب تشکل های صنفی
اسکندر لطفی
عضو انجمن صنفی معلمان کردستان / مریوان
تهمت ،تخریب و بهتان در قالب نقد تشکلهای صنفی برای معدودی به تنها تاکتیک کارآمد برای حفظ موجودیتشان بدل گشته است. دیر زمانیست این عده هر کنش صنفی را که جامعهی فرهنگیان به آن روی آوردهاند چنان مورد هجمههای سنگینی با عنوان” دیدگاه انتقادی” قرار داده اند که گویی قدرتمداران تمام مجراهای قانونی را در اختیار فعالین صنفی قرار دادهاند و با این وجود فعالین صنفی تخطی کردهاند و بیراهه را در پیش گرفتهاند.
البته مواضع اصولی بعضی از “منتقدین” سبب به وجود آمدن نگاه بهتر و عمیقتر به کنشهای صنفی میگردد و به تبع حجم انتقادهای اصولی در ادامه تاثیری مطلوب بر نیروهای جوان و پرشور فعالیتهای صنفی و مدنی میگذارد و میتواند تعدیل کنندهی کنشهای افراطی و هیجانی آنان باشد و میتوان نتیجهای در خور انتظار با توجه به دامنهی فعالیت را چشم انتظار بود.
استمرار در فعالیت صنفی و اصرار بر پیگیریهای با توان حداکثری برای رسیدن به نتیجههای هر چند حداقلی از اصول فعالیت صنفی است. فعالین صنفی در ابتدا مواضع و خواستههای به حق خود را در قالب نامه طومار و رایزنی حضوری با مقامات مطرح میکنند و چنانچه در این شیوهها با بنبست مواجه شدند و همراهی از سوی فرادستان نصیبشان نشد با به آزمون گذاشتن راههایی اعتراضی مانند اعتصاب و تحصن و تجمع شانس خود را برای رسیدن به خواستههایشان امتحان مینمایند.
هرگونه فعالیت صنفی یا کنشهای مدنی تلاشی است برای تغییر در وضعیت و رسیدن به سطح مطلوب و قاعدتاً نباید نتیجهای چون زندان و تبعید را بر فعالیت متحمل نماید.
با وجود محدودیتهایی که بر فعالین صنفی در پیگیری خواستههایشان تحمیل شده است یا باید برای همیشه از مطالبهی حقخواهی دست شست یا آن که کمترین تقابل ممکن را با فرادستان در پیش گرفت. به عبارتی “تحمل شرایط موجود” و منتظر بذل فرادستان ماندن و آن را به عنوان تنها راه قطعی عدم تقابل و صفر کردن هزینههای تحمیلی در پیش گرفتن و همیشه چشمانی منتظر به عنایت آنها داشتن.
از آنجا که افق دید فعالین صنفی فرهنگیان تنها به مسائل معیشتی محدود نمیشود و گستره نگاه بسیاری از فعالین به جهت تغییر در وضعیت مالیشان نیست، تمام تلاش آنها در جهت اعتلای آموزش وپرورش و در نتیجه اعتلای کشور می باشد، اصل قابل اتکاء فعالین صنفی فرهنگی در مقوله آموزش و پرورش را می توان عدم ذهنیت محدود و تکبعدی در آموزش دانست و این ادامه مسیری است که مسالهی خصوصیسازی ؛ فضای ایدئولوژیک حاکم بر نظام آموزشی؛ محتوای کتب درسی و… را کم اهمیتتر از معیشت فرهنگیان در نظر نباید گرفت.
تشکلهای صنفی بر پایهی اساسنامهای مدون شکل گرفتهاند و فعالین این حوزه غالباً با تفاسیر مختلف از آن به فعالیت میپردازند و البته باید این مهم را در نظر داشت که اساسنامه وحی منزل نیست و غیرقابل تغییر; و با تصمیم مجمعها قابلیت اصلاح دارد و میتوان مواردی را اصلاح و تفسیر کرد حوزهی آن را گستردهتر یا محدودتر کرد(با توجه به شرایط غالب در برهه زمانی خاص).
فعالیت صنفی در قالب اساسنامهها در سطحی گسترده تعریف شده که اعضا و مدیران این تشکل مطابق علایق خود و البته مناسب بودن بستر و بنا به مقتضیات زمان و شرایط حاکم بر جامعه آموزشی، مطالبات مطرح شده را که در هر صورت “صنفی” است گرچه در مواردی مرز مشترکی با دنیای”سیاست” می یابد، پیگیری میکنند.(گستره هر کدام از این دو امر به حدی هست که نمیتوان محدودیتی برای آن متصور بود.)
مثال روشن بر این ادعا مطالبهکردن این اصل است که درصدی از بودجه تجهیزات نظامی را باید صرف آموزش نمود و این نمونهای از مباحثی است که درهر دو حوزه قابل ورود است. چگونه میتوان هر مسالهای که در نهایت به آموزش کودکان و انسانها و ارتقاء سطح فرهنگ و بازخورد اجتماعی مناسب درجامعه امروز میشود را غیرصنفی دانست؟ فعال صنفی پا در دنیای برهنه کودکان کار و خیابان میگذارد و از همدلی و همزبانیهای آنچنانی میگذرد و اقدامی عملی را در پیش میگیرد و همزمان طرح بیمهی درمانی مکمل برای پرسنل و دانشآموزان را مطرح میکند و از سوی دیگر فعالیتش را در بعدی تعقلی هدایت کرده و به برداشتهشدن نظارت ایدئولوژیک میپردازد و گاه در دورترین امیدواریهای صنفی خواهان بیشتر شدن فضای ایدئولوژیک آموزشوپرورش میشود.
با وجود گرایشات فکری و عقیدتی مختلف در میان فعالین صنفی، مطالبات مختلف مطرح میشود، اما بدیهی است در این مقطع، اولویت با فعالیتهایست که مشترکات همهی دیدگاههاست و در مراحل بعد انواع فکرها برای طرح مطالبات خود به همراه کردن بدنهی معلمان میپردازند تا آن را به خواستهی اکثریت بدل کنند این ویژگی شاخص یک فعال صنفی است که بدنه را برای طرح مطالبات همراه کند و قطعا هرکس دلایل منطقیتر و انسانیتر برای طرح مطالبهای داشته باشد به تبع، همراهان بیشتری خواهد داشت و پشتوانهای سختتر و پیگیرتر خواهد داشت.
این راهی غیراخلاقی و شاید نخنما شدهای است که کسانی برای سرکوب تلاش فعالین صنفی در همراه کردن بدنه در طرح خواستهها به انواع اتهامات و تخریبها دست بزنند و همواره با مطرح کردن پارامترهای غیرواقعی فضا را ملتهب کنند و بقیه را از همراهی منصرف کنند. کار اخلاقی و شایسته آن است که بادلایلی منطقی مطالبات موردنظر خود را مطرح کنند و به دور از تخریب شخصیت و اتهام زدن خواستههای آنها را مورد نقد قرار دهند.
بارها شاهد بودهایم که در برابر مطرح شدن یک خواستهی انسانی و همهگیر مثل “نفی خصوصیسازی” طراحان و فریاد زنندگان این مطالبه به کمونیست و الخ منتسب شدهاند که اگر چنین هم باشد منتقد واقعی باید به نقد دیدگاهشان در این مورد خاص بپردازد، بایدها و نبایدها، محدودیتها و مسئولیتها را به نقد بکشاند نه اینکه راهی را بگشاید که در انتهایش چیزی جز اتهامات امنیتی و تخریب برای مطالبه کننده باقی نگذارد.
در هر مکتب فکری مواردی مطرح است که خواست غالب انسانهاست حتی با باورهای کاملاً متضاد با هم. باید تلاش همهگیر خود را معطوف به رسیدن به جایگاهی کنیم که یک فعال صنفی و مدنی فقط دغدغهی پیگیری مطالبات برحقش را داشته باشد نه توجیه تهمتها و بهتانها که هزینهای به بزرگی یک اتهام امنیتی را برایش به بار خواهد آورد. دیدمان را از تخریب به سوی نقد اصولی تغییر دهیم و دنیا را زیباتر از قبل ببینیم.
**************
نگاهی گذرا در آخرین لحظات سال۹۴ به وضعیت معلمان زندانی
در آستانه ی سال نو دو معلم زندانی (عبدالرضا قنبری و علی اکبر باغانی) با طی دوران حبس خود آزاد شدند. علی اکبر باغانی بعد از بیست روز میبایست به محل تبعید ۱۰ سالهی خود (زابل از شهرستانهای سیستان و بلوچستان) برود.
در حالی حکم سه سال حبس مجدد (بعد از شش سال حبس بدون مرخصی) رسول بداقی در دادگاه تجدیدنظر تأیید شد که رسول تقریباً پنجاه درصد از بینایی چشم چپ خود را از دست داده است.
اسماعیل عبدی، دبیر کل کانون صنفی معلمان نیز، با حکم شش سال حبس همچنان در بند هشت زندان اوین به سر میبرد و خانوادهی او سال نو را بدون حضور او تحویل میکنند.
اما امروز علیرضا هاشمی رییس سازمان معلمان و محمود بهشتی لنگرودی، مرد صبور تشکلهای صنفی، برای سه روز به مرخصی نوروزی آمدند.
از سویی دیگر، دوتن از فعالان صنفی معلمان به نامهای محمدرضا نیکنژاد و مهدی بهلولی که هم اکنون با قرار وثیقه آزاد هستند، هرکدام محکوم به تحمل پنج سال حبس شدهاند.
امید است روزی برسد که در کشور ما حرکتهای عدالتخواهانه و حقخواهی، جرم محسوب نشود.
**************
فلسفه هفتسین، برای رسول بداقی بخاطر هفتسالگی هفت سیناَش در زندان
جعفر ابراهیمی
من عید زندان را ندیده ام ، من نمی دانم وقتی در آستانه عید ، لیست مرخصی های شب عید خوانده می شود و همبندی ها ساک بیرون را می بندند چه حالی به آن زندانی دست می دهد که باید در زندان ثانیه های پایانی سال را سپری نماید. من نمی دانم وقتی یک زندانی بعد از تحویل سال، وقتی می خواهد بهترین کسانش را ببوسد و سال نو را تبریک بگوید چه حسی پیدا می کند وقتی حتی در لحظه نمی تواند با همسر و فرزندانش صحبت کند.
من از این حس ها چیزی نمی دانم ولی رسول را می شناسم می دانم که چقدر از رفتن دوستانش به مرخصی خوشحال می شود می دانم که چقدر بیشتر از قبل دلش برای دو قلوهایش تنگ می شود اما شک ندارم که به فکر هفت سین هفت سالگی زندانش هم هست هر چند ساده و بی آلایش.
به هفت که می رسم به فلسفه اعداد فکر می کنم با خودم فکر می کنم این همه مطلب در مورد فلسفه هفت سین کاش ما را ببرد بر سر سفره معلمان دربند،پیش فرزندان رسول و اسماعیل. با خودم فکر می کنم بین هفت سین سفره عید و هفت سال عید در زندان چه رابطه ای وجود دارد. بین هفت سین و هفت بار تحویل سال بی حضور پدر و همسر . بین هفت سین و هفت سال ….
بی اختیار ذهنم کلید می کند روی این شعر که انگار حکایت سیب نیوتن است و سیبی ممنوعه وقتی شاعر می گوید:
“فرق است بین سیب من و تو
سیب تو به جاذبه ختم می شود
سیب من به فاجعه”***
با خودم فکر می کنم هفت سین من کجا و هفت سال رسول کجا؟
***من حتی شاعر شعر بالا را هم نمی شناسم و اگر جابجا و اشتباه نوشتم از شاعر می خواهم که به حرمت هفت سالگی هفت سین رسول در زندان از من نرنجد.
**************
دادگاه تجدید نظر حکم سه سال حبس رسول بداقی را تایید کرد
پس از گذراندن شش سال حبس بدون حتی یک روز مرخصی ، حکم سه سال حبس مجدد برای رسول بداقی، معلم زندانی در دادگاه تجدید نظر تایید شد.
رسول بداقی در دهم شهریور ماه ۱۳۸۸ پس از احضار به اداره آموزش و پرورش اسلامشهر بازداشت و در دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی، به اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” و “تبانی و تجمع به قصد برهم زدن امنیت ملی” به ۶ سال حبس تعزیری و پنج سال محرومیت از فعالیتهای اجتماعی محکوم شد.
او ابتدا به بند ۴ زندان گوهردشت کرج و بند ۲۰۹ زندان اوین و زندان گوهردشت کرج و سپس به زندان رجاییشهر کرج منتقل شد. در اردیبهشت ۹۴ مجددا به زندان اوین منتقل شد و مدت زیادی را در انفرادی گذراند. و نهایتا به بند هشت زندان اوین منتقل شد.
مدت ۶ سال حبس او که در مرداد ماه ۱۳۹۴ به پایان میرسید نه نتها به آزادی او منحر نشد بلکه پس از پایان حکم، رسول مجددا با حکم جدیدی به مدت سه سال مواجه شد .
اعتراض به حکم سه ساله او نیز راه به جایی نیافت و اخیرا دادگاه تجدید نظر هم حکم دادگاه بدوی را تایید نموده است . این معلم که تنها جرمش فعالیت های صنفی قانونی است، در تمام دوران محکومیت خود اجازه مرخصی نیافت.
**************
شرافت معلمی
برای رسول بداقی،
که در پیگیری مطالبات صنفی و پرداخت هزینه در این راه بی ادعاست.
هرکس میخواهد بداند معلمی شغل شریفی است یا نه، باید برود حاشیه اسلامشهر، نزدیک تهران. اگر لباسش خاکی نمیشود از کوچههای پرفرازونشیب عبور کند تا به خانه محقر رسول بداقی برسد همانجا که مقاومت و فداکاری یک زن به همراه سه دختر پس از "دو هزار و سیصد و هفتاد روز"در غیاب همسر، سمبلی از شرف و ایستادگی را رقمزده است.
تنها انسان های شریف می توانند لحظهای چشم در چشم شکیبا و ستایش بدوزند تا درکی از یک زیست شرافتمندانه داشته باشد.
هر کس می خواهد صدای معلم شریف و صبوری را بشنود باید برود پای دیوار بلند زندان اوین. همان جا میتواند صدای شعرخوانی رسول بداقی را بشنود .حتی میتواند ببیند که شرافت را نمیشود به بند کشید و در زندان محصورش کرد وقتی شعری از جنس مردم و برای آزادی میخواند.
به امید آزادی رسولِ معلمانِ ایران ، که با صبوری و بی ادعا حبس می کشد و آرمانی جز بهبود شرایط زندگی معلمان و مردم ایران ندارد.
رسولِ بی ادعا
رسولِ مهربان
رسولِ استوار
که حالا بر سه سال حکم ناعادلانه او مهر تایید زده اند.
کانون صنفی معلمان
**************
عبدالرضا قنبری معلم زندانی آزاد شد
او که ابتدا به اعدام، سپس ۱۵ سال و در نهایت ۱۰ سال زندان محکوم و در زندان رجایی شهر کرج نگهداری می شد با توجه به حذف ماده ۱۸۶، لحظاتی پیش از این زندان آزاد شد. فعالیت های آقای قنبری به دلیل اینکه مسلحانه نبوده مصداق محاربه بر اساس ماده ۲۷۹ قانون جدید نشده و با اعمال بند ب ماده ۱۰ قانون مجازات اسلامی جدید و تجویز اعاده دادرسی حکم به آزادی او داده شد
بنا بر اخبار رسیده به حقوق معلم و کارگر، قنبری هم اکنون در مسیر منزل می باشد.
عبدالرضا قنبری دی ماه سال ۸۸ در مدرسهای که در آن تدریس میکرد بازداشت شد.
**************
آزادی علیاکبر باغانی و آمادگی برای تبعید به زابل
علی اکبر باغانی عضو کانون صنفی معلمان که از خرداد ماه امسال در حبس به سر می برد امروز با قرار وثیقه آزاد شد.
این فعال صنفی به اتهام عضویت در کانون صنفی معلمان و شرکت در تجمعات صنفی به یک سال حبس و تبعید به شهرستان زابل محکوم شده بود. با پایان یافتن دوران محکومیت وی ،بنابر نظر دادستانی عمومی تهران تاقبل از اعزام به تبعیدگاه با قرار وثیقه در مرخصی کوتاه مدت خواهد بود و پس از آن به شهرستان زابل تبعید خواهد شد.
درهمین حال، پیامهای زیادی از فرهنگیان زابل در شبکه های مجازی ارسال می شود که خبر از آمادگی معلمان زابلی برای استقبال از دبیر کل سابق کانون صنفی معلمان ایران می دهد.
**************
بیانیه کانون صنفی معلمان ایران خطاب به فرهنگیان سراسر کشور
به نام خداوند جان و خرد
اسفندماه برای معلمان عضو یا علاقهمند به کانون صنفی معلمان، پیش از آنکه نویدبخش پایان فصل سرد و آغاز روشنایی بهار باشد، یادآور تداوم تیرگی در نگاهی است که حضور و رشد تشکلهای مستقل را برنمیتابد. یادآور برخورد پرخشونت و غیرقانونی با معلمان در ٢٣ اسفند ١٣٨۵ توسط دولتی است که کوس رسوایی دولتمردانش در سوء مدیریت، حیفومیل اموال عمومی، جنجالآفرینی و کشاندن کشور به شرایط دشوار و خطرناک دستکم اکنون برای همگان آشکارشده است.
در حالی در آستانه ٢٣ اسفند قرار داریم که احکام صادرشده برای همکاران ما در طی روزهای اخیر این مسئله را برای ذهن تداعی میکند که بهرغم تغییر دولتها نگاه امنیتی به فعالیت صنفی، همچنان نگاهی مسلط است. برخورد خشن و دستگیری معلمان در مقابل پاستور در سال ١٣٨٠، دستگیری و بازداشت گسترده اعضای کانونهای صنفی در سراسر کشور در سال ١٣٨۵ و برخوردهای اخیر بخصوص بازداشت دست جمعی فعالین در ٣١ تیر ٩۴ و صدور احکام سنگین برای اعضای کانون در همین سال، بخصوص صدور احکام جدید برای اسماعیل عبدی، محمود بهشتی لنگرودی، مهدی بهلولی و محمدرضا نیک نژاد و رسول بداقی و ادامه حبس علیاکبر باغانی هریک مصداقی از این مدعا است که فرارستان در قدرت و حاکمیت هیچگاه فعالیت صنفی مستقل را برنتابیدهاند.
همکاران فرهنگی عزیز:
همانطور که میدانید سال ١٣٩۴ برای کانونهای صنفی سراسر کشور و کانون صنفی معلمان ایران (تهران) سال پرفرازونشیبی بود سالی که ریشه تحولات آن را بایستی در سال پیش و بخصوص ١٠ اسفند ١٣٩٣ مورد تحلیل قرارداد. شما بیشک تجمعات مسالمتآمیز سکوت در ١٠ اسفندماه سال گذشته را به خاطر میآورید. ١٠ اسفند از این منظر برای ما اهمیت دارد و یک سرفصل تلقی میگردد که در طی روزهای قبل از آن ما شاهد طرح مطالبات سراسر توسط همکاران در سراسر کشور بودیم. اعتراضات دی و بهمن ٩٣ که بهصورت خودجوش و بر اساس واقعیت عینی و ملموس تبعیض در اعتراض به وضعیت معیشت و رفاه موجودِ معلمان شکل گرفت، مجموعه شورای هماهنگی و کانونها را به این جمعبندی رساند که یک تشکل صنفی مستقل باید در کنار بدنه بایستد. پیش از هر اقدامی توسط تشکلها، معلمان آگاه ایران براثر فشار تبعیضها و نارساییها، به مدد شبکههای اجتماعیِ مجازی که پلی ارتباطی میان صدها هزار فرهنگی در سراسر کشور بود، مسیر و افق جدیدی برای تحقق مطالبات خود گشودند. در اصل ما در ١٠ اسفند با بدنه فعال و مطالبه محور همگام شدیم و کانونها بهواسطه برخورداری از اعتماد و پایگاه اجتماعی در بین معلمان توانستند تجمع ١٠ اسفند را با عقلانیت و امید به بهبود وضعیت مدیریت نمایند.
١٠ اسفند ازنظر ما بیش از هر چیز بیانگر رشد جامعهی معلمان در پیگیری قانونی حقوق صنفی خود با تکیه بر توان جمعیشان بود. ولی ١٠ اسفند پایان راه نبود چراکه به خاطر عدم پاسخگویی دولت و مجلس به مطالبات بر حق، روند اعتراضات در سال ٩۴ ادامه یافت، تجمع سراسری ٢٧ فروردین ١٣٩۴ که به ابتکار فعالین سراسر کشور و به کمک سازماندهی گسترده معلمان در فضای مجازی برنامهریزی و اجرا شد، نشان داد که معلمان قادر هستند از هر ظرفیت ممکن برای بیان خواستهای بر حق خود استفاده کنند. این تجمع سراسری بدون دخالت کانونها به وقوع پیوست و صحنه زیبایی از اتحاد و همدلی معلمان را رقم زد. باوجوداین همچنان مطالبات از سوی مجلس و دولت نادیده گرفته شد.
اما هر چه کانونها با سکوت و طرح مسالمتآمیز مطالبات به اتکای مرام و مسلک معلمی بهپیش رفتند دستگاههای امنیتی مختلف و موازی مسیر دیگری را پیمودند. احضارها و تهدیدهایی که از ١٠ اسفند شروعشده بود شدت بیشتری یافت و با بازداشت محمدرضا نیک نژاد و مهدی بهلولی و متعاقب آن محمود بهشتی لنگرودی، در شهریورماه و در آستانه بازگشایی مدارس، وارد مرحلهی جدیدی شد.
بدین ترتیب مهر سال ٩۴ را ما در حالی شروع کردیم که ٦ تن از اعضای برجسته کانون پشت میلههای زندان بودند. بسان نوروز ٨٦ که بیش از ٢٠ نفر از فعالین صنفی به خاطر بازداشت ٢٣ اسفند، زمان تحویل سال نو را در انفرادی ٢٠٩ سپری کردند.
فعالان صنفی سراسر کشور، پیشکسوتان و معلمان عزیز:
همانطور که میدانید این فعالیتها بینتیجه نبوده است. ما نسبت به گذشته بیشتر متحد شدهایم و بر سر اصول مشترک صنفی بیشتر تأکید میکنیم. دستاوردهایی نظیر تغییر ضریب افزایش حقوق معلمان و نزدیک نمودن آن به مصوبهی قانونی و یا اجرای شتابزدهی طرح رتبهبندی از شروع سال تحصیلی جاری، نتیجه همین تلاش معلمان و فعالان سراسر کشور است؛ همچنین تبدیل مطالبات معلمان به مسئلهای اجتماعی و درگیر نمودن اذهان جامعه با این مسئله، بالا رفتن روحیهی اتحاد و همدلی در معلمان برای پیگیری مطالبات برحقشان و معرفی فعالان صنفی جوان و پیگیر به جامعهی معلمان از دستاوردهای انکارناپذیر در یکسالهی اخیر بوده است. لیکن متأسفانه هزینههایی را نیز به تشکلها بهویژه کانون تهران تحمیل نمود که آخرین آنها صدور احکام سنگین زندان برای چهار تن از اعضا و مرتبطان با کانون صنفی معلمان است. این در حالی است که با اندکی تأمل مشخص میشود کانون آغازکنندهی تجمعات اسفند سال گذشته که در بهار نیز تداوم یافت، نبود. تنها در برخی موارد برگزاری مسالمتآمیز همراه با سکوت آن را بر عهده گرفت که کاملاً هم با موفقیت انجام شد. به این معنا که در روزها و ساعات تعطیلی فعالیتهای آموزشی برگزار شد، هیچگونه تنشی در جریان تجمعات ایجاد نشد، کوچکترین اهانتی نسبت به هیچکس شنیده نشد و در آرامش کامل در ساعت از پیش تعیینشده، به پایان رسید.
بااینوجود و بهرغم آنکه قانون اساسی، شخص رئیسجمهور و برخی نمایندگان مجلس بهصراحت برگزاری تجمعات مسالمتآمیز را بهعنوان حقی همگانی به رسمیت شناختهاند، این تجمعات بهانهای شده است برای فشار بر تشکلها و فعالان صنفی و مبنایی برای صدور احکامی حیرتآور.
ما از رئیسجمهور محترم بهعنوان مسئول اجرای قانون اساسی، میپرسیم:
آیا تأخیر هشتساله در تمدید پروانه یک تشکل صنفی و یا تعیین تکلیف آن امری قانونی است؟
چرا وزارت کشور به وظایف قانونی خود عمل نمیکند؟ چرا با تشکلهای منتسب به معلمان سلیقهای و جناحی برخورد میشود تشکلهای سیاسی منتسب به معلمان بهحق اجازه فعالیت دارند اما تشکلهای صنفی مستقل با روشهای غیرقانونی، غیرقانونی اعلام میشوند؟!
چگونه است درحالیکه سیاست رسمی در وزارت آموزشوپرورش تبدیل فرهنگ امنیتی به امنیت فرهنگی برای همه ازجمله تشکلها اعلام میشود؛ وجود تشکلها فرصت و نه تهدید تلقی میگردد؛ بازهم نگاهی که تداوم خط حاکم بر نهادهای امنیتی دولت پیشین است، در نهاد موازی، فرصت مییابد برخلاف سیاست اعتدالی اعلامشده تاختوتاز نماید و مانع و اعتراض آشکار و مهمی در مقابل خود نمیبیند؟!
از ریاست محترم قوهی قضاییه میپرسیم:
کانون صنفی معلمان تهران در کدام دادگاه صالح محکوم و غیرقانونی اعلامشده است که اکنون به استناد آن همکاران ما در دادگاهها به اتهام عضویت یا فعالیت برای تشکل غیرقانونی، به زندان محکوم میشوند؟
آیا آشکار ساختن کاستیها و بیسامانیهای نظام آموزشی در نزد مسئولین و در نشریات بهقصد اصلاح آنها، شرکت در تجمعی که حدود یک سال از برگزاری آن میگذرد و هیچگونه پیامد سوء امنیتی برای کشور نداشته و از همه تأسفبارتر شرکت در مراسم افطاری که توسط معلمان ترتیب دادهشده است، عمل مجرمانه محسوب میشود که به استناد آن، سه تن از همکاران ما هرکدام به پنج سال حبس تعزیری محکوم میشوند؟
بر اساس کدام منش اخلاقی و انسانی، علیاکبر باغانی بعد از تحمل یک سال حبس به دلیل فعالیتهای صنفی، باید بدون حتی یک روز مرخصی و دیدار با خانواده، بر اساس حکم ناعادلانه به تبعیدگاه فرستاده شود؟ آیا حضور یک معلم در جمع خانواده و دوستان تا بدین حد هراسآور است که تأکیددارید این حکم ناعادلانه-تبعید به شهرستان زابل- با تعجیلی حیرتآور اجرایی شود؟ فأین تذهبٌ؟
از رئیس محترم قوهی مقننه و البته رئیس محترم جمهور میپرسیم:
بزرگترین دلیل اعتراضات معلمان در حدود 15 سال اخیر رفع تبعیض موجود میان حقوق و مزایای شغلی آنان با سایر کارکنان دولت بوده است. در این فاصله دستکم سه برنامهی 5 ساله تدوین و اجراشده است و چهارمین آنها (برنامه ششم) نیز در حال تدوین و تصویب است. اگر آنگونه که در بیان تمامی مسئولان تصمیمساز و تصمیم گیر کشور طرح میشود، آموزشوپرورش از مهمترین مسائل کشور است، آیا کار دشواری است که در قالب یکی از برنامههای پنجساله، تبعیض موجود رفع شود؟ کیفیتبخشی به آموزش در اولویت قرار گیرد تا بتوان این ایراد جدی به آموزش کشور را که گرفتار چرخهی معیوبی است که به تولید نمیرسد را برطرف نمود؟
از معلمان که بگذریم آیا کودکان و نوجوانان کنونی و سازندگان نسلهای آیندهی کشور، ارزش چنین سرمایهگذاری را ندارند؟
همکاران گرامی:
کانونهای صنفی معلمان در سراسر کشور دستکم در هشتماههی گذشته برای پیگیری خواستههای صنفی خود، تلاش نمودهاند. روشهای آزمودهی پیشین ازجمله رایزنی با مسئولان مختلف و نمایندگان مجلس، قوهی قضاییه و ... را در اولویت کاری خود قرار دهند. در این راستا دهها ساعت گفتگو، ارائهی برخی طرحها و نامهنگاری با مسئولان را انجام داده و همچنان ادامه خواهند داد؛ اما متأسفانه تنها پاسخی که تاکنون دریافت شده، صدور احکام جدید زندان برای همکاران خود و تداوم اجرای احکام قبلی سایر همکاران است. احکامی که با روح حاکم بر قانون مغایرت آشکار دارند.
بازنشستگان و معلمان شریف سراسر کشور میدانند کانونها خواستهای بهجز مطالبات اکثریت معلمان و خانوادههای دانش آموزان را مطرح نمینمایند. از این منظر است که تأکیدداریم مطالبات محقق نشده را مرور کنیم تا برای همگان یادآوری شود که ما خواهان چه چیزی هستیم.
١- بهبود معیشت و افزایش حقوق به بالاتر از خط فقر برای عموم فرهنگیان شاغل و بازنشسته با اجرای کامل دقیق قانون مدیریت خدمات کشوری، بهگونهای که فرهنگیان کشور از همهی حقوق و مزایایی که سایر کارکنان دولت برخوردارند، بیهیچ تبعیضی برخوردار گردند.
٢- آزادی معلمان زندانی و صدور قرار منع تعقیب برای معلمانی که دارای حکم هستند.
٣- بهبود وضعیت بهداشت و درمان معلمان با برقراری یک نوع بیمهی درمانی مؤثر، کارآمد و فراگیر، با حق بیمهی معقول و منطقی.
۴- حق تشکل یابی صنفی مستقل، با تأکید بر تمدید پروانه کانون و صدور مجوز برای برنامههای کانون.
۵- تأکید بر آموزش کیفی و برابر و رایگان برای تمام کودکان ایران و توقف برنامههای خصوصیسازی که موجب کالایی شدن آموزش و کاهش کیفیت آموزشی و فشار بر اقشار فرودست جامعه و محرومیت بخشی از کودکان این سرزمین از حق برخورداری از آموزش عمومی میشود.
٦ - تبدیل وضعیت نیروهای قراردادی و پیمانی که از حداقل امنیت شغلی نیز برخوردار نیستند؛ و حمایت از حقوق صنفی و آموزشی معلمان شاغل در مدارس غیردولتی.
٧- مشارکت معلمان و تشکلهای صنفی در ساختار نظام آموزشی با تأکید بر حق مشارکت در سیاستگذاریها.
برای اطلاع همگان یادآوری مینماییم، تنها اتهامی که به این مطالبات نمیچسبد اتهام امنیتی است و ما بهعنوان نمایندگی بخشی از بدنه معلمان برای پیگیری این مطالبات تلاش میکنیم و نیک میدانیم که مسیر پیموده شده تاکنون عاری از نقص نبوده است. برای آسیبشناسی حرکتهای خود درگذشته و گشودن افقهای جدید برای فعالیت صنفی کانون، انتقادهای بدنه فعال صنفی و منتقدانی که دل در گروه ارتقای فعالیتهای صنفی و رشد جامعه فرهنگی و ارتقا آموزش کشور دارند را باجان و دل میپذیریم.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
۱٣۹۴/۱٢/٢٣
**************
اطلاعیه کانون صنفی معلمان ایران
احکام اولیه دادگاه سه تن از فعالان صنفی معلم صادر گردید.
حکم دادگاه بدوی محمود بهشتی لنگرودی، سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران، محمدرضا نیک نژاد و مهدی بهلولی از اعضای پیشین هیئت مدیره کانون صنفی معلمان تهران صادر شده است. در این احکام این فعالان هر یک به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده اند . این حکم توسط قاضی شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب، قاضی مقیسه، صادر شده است.
لازم به ذکر است، محمود بهشتی بدلیل حکمی که در سال ٨۵ توسط قاضی صلواتی صادر شد، از ١۵ مرداد ماه تاکنون در زندان اوین به سر می برد و محمدرضا نیک نژاد و مهدی بهلولی با قرار وثیقه آزاد می باشند.
کانون صنفی معلمان ایران ضمن اعتراض به این احکام ناعادلانه، مواضع خود را در اطلاعیه و بیانیه های بعدی اعلام خواهد نمود.
**************
اعتراض به محکومیت اسماعیل عبدی
بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان سراسر کشور
به نام خداوند جان و خرد
در هفته گذشته حکم بدوی شش سال حبس تعزیری برای آقای اسماعیل عبدی صادر شد. آقای عبدی عضو هیئت مدیره ی کانون صنفی معلمان ایران (تهران) همانند سایر فعالان صنفی فرهنگی، پیگیر مطالبات قانونی معلمان بوده است. او به نمایندگی از کانون های صنفی معلمان کشور، هنگام فراهم نمودن تمهیدات لازم برای شرکت در هفتمین کنگره ی سالانه آموزش بین الملل (ei) که دولت جمهوری اسلامی ایران نیز عضو آن است، در ششم تیرماه ۹۴ بازداشت شد.
عبدی پس از تحمل هفت ماه بازداشت موقت، در تاریخ ۱٣۹۴/۱۱/۱۰ محاکمه و به شش سال حبس تعزیری محکوم گردید.
کانون های صنفی معلمان با مجوز رسمی از کمیسیون ماده ی ۱۰ احزاب، بیش از ده سال است که فعالیت خود را آغاز کرده اند و در تمام این مدت از مجاری قانونی پیگیر مطالبات صنفی خود بوده و درمقام یک نهاد منتقد قانونمند به دنبال اصلاح نظام آموزشی کشور بوده و هستند.
با وجود آن که در قانون اساسی و سایر قوانین جاری کشور، آزادی فعالیت های صنفی به صراحت قید شده است (اصل ۲۶ قانون اساسی و ماده ی یک آیین نامه ی اجرایی قانون احزاب مصوب۱٣۶۰/۶/۷ )، متاسفانه با فعالان صنفی برخوردهای قهری گوناگونی صورت می گیرد و آنها را به مجازات هایی همچون: تبعید، انفصال از خدمت، کسرحقوق و زندان محکوم می کنند.
درحالی هزینه ی فعالیت های صنفی پس از روی کارآمدن دولت یازدهم برای فرهنگیان افزایش یافته است که رییس جمهور محترم، حمایت از تشکل های صنفی را در تبلیغات انتخاباتی خود به صراحت اعلام کرده بود. وعده ای که متأسفانه تاکنون جامه عمل به خود نپوشیده است.
بدیهی است که اسماعیل عبدی درچارچوب مفاد اساسنامه یک تشکل قانونی، همدوش با سایر فعالان صنفی فرهنگی و نیز بر مبنای اصل ۲۶ قانون اساسی فعالیت می کرده و عملی جدا از سایر معلمان معترض انجام نداده است که مستوجب مجازات حبس باشد. لذا معلمان کشور می پرسند:
درکجای قانون، پیگیری مواردی چون آموزش رایگان (اصل ٣۰ قانون اساسی)، دفاع از حق آموزش برابر و کیفی، مطالبه ی حقوق بالاتر از خط فقر، پیگیری اجرای قانون نظام هماهنگ پرداخت حقوق و شرکت در جلسات کانون صنفی، جرم است که اسماعیل عبدی به دلیل این فعالیت ها به تحمل شش سال حبس محکوم شده است؟
مجرم تلقی کردن فعالان صنفی با اتهاماتی از این دست، عملا زیر پا نهادن قانون اساسی و قوانین پذیرفته شده بین المللی است.
برخوردهای قهری با دلسوزترین معلمان کشور یقیناً نتایج زیان آوری برای آموزش کشور خواهد داشت که کمترین پیامد آن دلسرد کردن معلمان در مشارکت برای بالا بردن کیفت آموزشی خواهد بود.
جامعه معلمان کشور از مسئولان قضایی انتظار دارند اسماعیل عبدی را بدون هیچ قید و شرطی آزاد نمایند. چرا که دربند نگاه داشتن ایشان و تحمیل رنج زندان بر او ، فرهنگیان کشور را به شدت آزرده و موجبات نارضایتی شدید آنها را فراهم ساخته است.
شایسته نام جمهوری اسلامی نیست که عرصه را در فعالیت های اجتماعی حداقلی، مثل مطالبه حقوق قانونی، بر فعالان صنفی چنان تنگ کند که برای پیگیری حقوقی منصفانه، به احکام شش سال و نه سال حبس تعزیری محکوم شوند.
آیا این نوع برخورد بامعلمان عدالت خواه، رویکرد تعریف شده ی قوه قضاییه است یا به نوع قضاوت یک قاضی مربوط می شود؟ به راستی آیا یک قاضی می تواند از چنان اختیاری برخوردار باشد که سبب نارضایتی جامعه میلیونی فرهنگیان و خانواده های آنها شود؟ آیا باید همیشه مسئولان را گمان برآن باشد که نارضایتی معلمان فقط در قالب کنش های خیابانی نمود پیدا می کند؟ آیا صدای شکستن اعتماد عمومی جامعه فرهنگیان به نوع قضاوت برخی از قضات را نمی شنوید؟
فاعتبروا یا اولی الابصار
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان سراسر کشور
اسفند ماه ۱۳۹۴
**************
برای یک فعال صنفی معلمان پرونده تشکیل شدا
برای طاهر قادر زاده، عضو انجمن صنفی معلمان کردستان، پرونده ای در دادگاه عمومی و انقلاب شهرستان سقز تشکیل شده است.
از قرار معلوم اتهام وارده در این پرونده تبلیغ علیه نظام ذکر شده است.
در حال حاضر، این پرونده به شعبه پنجم دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان سقز ارجاع شده است.
این فعال صنفی معلمان در ماه های گذشته به علت فعالیت های صنفی، بارها برای بازجویی احضار شده است.
**************
کمپین بین المللی: « عبدی را آزاد کنید»
ترجمه متن کمپین بین المللی در حمایت از اسماعیل عبدی به شرح زیر است:
مبارزه برای حقوق کارگران یک مبارزه بی پایان به نظر می رسد. با توجه به تجربه ی آشنا بودن با این موضوع، امروز ما این کمپین را با هدف طنین انداختن این صدای بسیار آشنا رسانه ایی می کنیم.
«اسماعیل عبدی» یک عضو پیشرو اتحادیه معلم در ایران است. در سال گذشته، به درخواست آموزش و پرورش بین المللی (EI) ، ما یک کمپین اینترنتی را، پس از اینکه او به خاطر شرکت در یک کنگره (EI) بازداشت و زندانی شد، با حمایت هزاران نفر از او به راه انداختیم. این هفته، اسماعیل عبدی به خاطر فعالیت بعنوان یک فعال صنفی به شش سال زندان محکوم شد. او هیچ جرمی مرتکب نشده است. لطفأ با ثبت نام در کمپین اینترنتی «حمایت از عبدی» به ما در زمینه آزادی او کمک کرده و لینک کمپین را امضا ومنتشر کنید:
لینک کمپین بین المللی
**************
بیانیه درمورد صدور حکم سنگین اسماعیل عبدی
به نام خداوند جان و خرد
بیش از یک سال از آغاز تجمعات قانونی و مسالمت امیز معلمان در اعتراض به وضعیت معیشتی شان و شرایط اموزشی حاکم بر مدارس ،می گذرد.دراین میان کانون های صنفی سراسر کشور بنابر وظایف ذاتی ،ضمن درک شرایط معلمان و همراهی با آنان ،با تدوین وجمع بندی مطالبات و خواسته ها ،تلاش داشته اند اعتراضات در مسیری قانونی و مسالمت آمیز پیگیری و انجام شود.
برگزاری سه تجمع سراسری با حضور هزاران معلم از سراسر کشور،بدون هیچ گونه رفتار غیر مدنی و در آرامش کامل،ضمن اینکه نشان از بلوغ مدنی معلمان این سرزمین دارد،توانایی و ظرفیت کانونهای صنفی برای هدایت مجموعه اعتراضات در بستری مسالمت آمیز را نشان می دهد.با این حال به جای دادن پاسخ معقول به مطالبات برحق معلمان از جانب دولت و مجلس و به رسمیت شناختن حق اعتراضات صنفی،شاهداجرای احکام معلق و مسکوت مانده ی برخی فعالین و بازداشت تعدادی دیگر از فعالین صنفی توسط قوه ی قضائیه بودیم.
با این همه و با وجود رفتارهای غیر قانونی برخی متولیان نسبت به کانون و اعضای زندانی آن ،تلاش کانون صنفی معلمان و شورای هماهنگی ،مبتنی بر تعامل با مسئولین حکومتی از قوای سه گانه و رایزنی برای حل مشکلات معلمان دربند بوده است.
حال در چنین شرایطی شاهد صدور حکم ناعادلانه دیگری در چند روز گذشته برای اسماعیل عبدی دبیرکل کانون صنفی معلمان بوده ایم.این فعال صنفی که از تیرماه گذشته ،باوجود پایان دوران بازجویی ،به صورت غیر قانونی در بازداشت موقت به سر می برد ،به اتهام تلاش برای احقاق حقوق صنفی معلمان ،در شعبه ١۵ دادگاه انقلاب ،به ٦ سال حبس تعزیری محکوم شده است.صدور چنین حکمی بیش از هرچیز ،به تلاشهای صورت گرفته در طی این یکسال برای ایجاد ارتباطی سازنده میان کانونهای صنفی و دستگاههای مسئول لطمه می زند. کانون صنفی معلمان ایران ضمن اعلام اعتراض شدید خود نسبت به صدور این حکم سنگین برای دبیرکل خود، از تمامی ظرفیت های قانونی موجود، برای تغییر آن استفاده خواهد کرد.
ما معتقدیم چنانچه همین قوانین موجود رعایت شوند،نه تنها اسماعیل عبدی بلکه هیچ فعال صنفی دیگری نیز به دلیل پیگیری مطالبات صنفی مورد تعقیب قرار نخواهد گرفت. بر همین مبنا خواسته ی مشخص ما در حال حاضر تجدید نظر در احکام تمامی معلمان دربند، آزادی آنان و پایان دادن به برخوردهای فراقانونی نسبت به تمدید پروانه کانون است.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
**************
هیس… معلم ها فریاد نمی زنند…
مهدی فتحی / دبیر ریاضی ناحیه یک سنندج
هر دولتی که بر سر کار آمد چیزی از این معلمان کَند، و ما معلمان هیچ نگفتیم . پاداش روستا را قطع کردند و باز هیچ نگفتیم. حق یک ماه مرخصی پایان سال را حذف کردند و دوباره چیزی نگفتیم . اضافه کارهایمان را قطع کردند و کلاس هایمان را تا حدی که دیگر جا برای دانش آموز دیگری نباشد پرجمعیت و متراکم کردند و باز ما معلمان ساکت شدیم، کلاس رفتیم و چیزی نگفتیم ! حتی حق الزحمه هایمان را چندین ماه بعد ، آن هم بصورت نصفه نیمه و در چند قسط پرداخت کرده و گاهی بعضی از آن ها را آنقدر پرداخت نکردند که به قول خودشان به دیون رفت و باز سکوت کردیم و چیزی نگفتیم . کارانه و سالانه و حق ماموریت و امتیازات ویژه و… هم که به حمدالله نداریم.
تمام مناسبت های ملی را توسط ما و دانش آموزانمان برگزار کردند و شیرینی اش را به حساب کارکنان بقیه ارگان ها واریزکردند و دوباره ما چیزی نگفتیم و ادامه دادیم…
تبعیض بین حقوق معلمان و کارکنان دیگر ادارات را به جایی رساندند که حتی صدای فلک هم بلند شد و این بار نیز سکوت کردیم و چیزی نگفتیم . چیزی نگفتیم و نگفتیم و نگفتیم . حتی برای آن جوک هم نساختیم.
هر کاندیدایی که آمد چه نامزد نمایندگی مجلس و چه نامزد ریاست جمهوری با وعده وعیدهای خوش رنگ و لعاب، ما معلمان را به طرف خود کشاند و ما نیز با رویای تغییر بالایش کشاندیم و بر کرسی اش نشاندیم . ولی باز آش همان آش بود کاسه همان کاسه…
حتی بعضی هایمان را که آمدند و حرف زدند و اعتراض کردند. نه پشتشان را گرفتیم و نه حمایتشان کردیم و نه حتی تشویقشان کردیم . و جالب تر اینکه توسط خودمان ساکتشان کردیم و گفتیم:
هیس…
معلم ها فریاد نمی زنند…
به خدا نجابت هم حدی دارد و قناعت هم حدودی . آنقدر چیزی نگفتیم تا کارد به استخوان مان رسید و داد خانواده و فرزندان مان گوش فلک را کَر کرد . و به تبع آن داد خودمان هم بلند شد . اما باز آنقدر بلند نشد که از دهانمان بیرون بیاید . بلکه آن را نیز در گلو آنقدر نگهداشتیم تا خفه مان کند . و همچنان سکوت کردیم . حتی تجمع اعتراضی هم که انجام دادیم در قالب سکوت بود.
گفتیم مبادا دشمنان صدایمان را بشنوند و از آن سوءاستفاده کنند. و دوستان نیز فکر کنند که ما علیه امنیت ملی اقدامی کرده ایم . احضارمان کردند. فلّه ای بازداشتمان کردند . تهدیدمان کردند . و خلاصه هر آنچه از دستشان بر آمد را بر سرمان آوردند و باز چیزی نگفتیم.
انگار زیر خط فقر بردن معلمان و در همان حالت نگهداشتن شان نه اتفاقی بوده و نه بر اساس بی تدبیری و بی برنامگی . و انگار تر اینکه براساس تدبیر و سیاستی از پیش تعیین شده و برنامه ای هدف دار بوده است.
چون ما زیاد هستیم و با اعتبار. اندیشمند هستیم و قلم به دست . نبض حرکت و افکار جوانان جامعه در دستمان است و این خطرناک است . پس باید همیشه محتاج باشیم . بترسیم و محتاطانه عمل کنیم . و این ترس نیز باید تا جایی باشد که اگر حقوقمان را نصف نیز بکنند و از این فلاکت بار تر نیز بر سرمان بیاورند باز سرمان را پایین بیاندازیم و کلاس هایمان را تعطیل نکنیم و تمامیت خواهان را راضی نگهداریم.
حال جالب تر اینکه موسم انتخابات که می شود ، همه معیشت و منزلت معلمان به یادشان می افتد و از کثرت آنها که در همه مواقع بجز انتخابات و راهپیمایی ها دست و پاگیر و معضل است استفاده لازم را برده و از قدرت نفوذ معلمان که در همه موارد بجز انتخابات و حمایت از کاندیداها خطرناک و آسیب زا است نردبانی می سازند برای بالا رفتن خود از دیوارهای ترقی و عبور از درهای ورودی مجلس و ساختمان ریاست جمهوری و داستان همیشگی فراموشی پس از گذر از این درها…
داستانی که همچنان بوده و هست و خواهد بود . و تنها وجه مشترک معلمان و کاندیداها همان حافظه ضعیفشان است . همان حافظه ضعیفی که در معلمان چهار سال بعد نمود پیدا می کند و در کاندیداها یک یا دو روز بعد از عبور از درهای طلایی قدرت و ثروت و مکنت و…
درهایی که در تمامی کشورهای متمدن و پیشرفته دنیا نه تنها به ثروت و مکنت ختم نمی شوند ، بلکه بجز دردسر و زحمت و خطر چیزی نداشته و ندارند…
التماس تفکر…
**************
آموزش بین الملل خواهان آزادی اسماعیل عبدی شد
سایت رسمی آموزش بین الملل در صفحه اول خود گزارشی در مورد حکم شش سال زندان برای اسماعیل عبدی همراه با عکسی از او درج کرده است. در این گزارش ضمن اشاره به آغاز کوشش های تازه برای آزادی عبدی، آمده است که آموزش بین الملل یک بار دیگر خواهان آزادی بدون قید شرط عبدی است. ترجمه این گزارش را در زیر می خوانید:
خشم اتحادیه های کارگری از حکم ۶ سال حبس اسماعیل عبدی
کوشش های تازه ای برای آزادی اسماعیل عبدی بعد ازآنکه دادگاه انقلاب در ۲۲ فوریه این معلم و فعال سندیکایی را با ادعای ارتکاب جرایم مربوط به فعالیت اتحادیه ای محکوم کرد، در جریان است. حکم دادگاه علیه این رهبر کانون صنفی معلمان ایران ( تهران) بعد از آن صادر می شود که ایشان در راه سفر به ارمنستان برای اخذ ویزای کانادا دستگیر شد. عبدی قصد داشت برای شرکت در کنگره جهانی آموزش بین الملل در شهر اوتاوا به کانادا مسافرت کند.
عبدی که از هنگام بازداشت در حبس به سر می برد به “تجمع و تبانی به قصد بر هم زدن نظم عمومی” و ” تبلیغ علیه نظام” متهم شده است. همکاران او می گویند که این اتهامات به دلیل فعالیت های مشروع سندیکایی و داشتن نقش رهبری، به او نسبت داد شده است.
آموزش بین الملل یک بار دیگر آزادی فوری و بدون قید شرط عبدی را در خواست می کند.
دبیر کل آموزش بین الملل، آقای فرد وان لیوون در نامه ای که برای حسن روحانی رئیس جمهور ایران ارسال شد ، اعلام کرد که: بازداشت عبدی ” بیانگرنقض بسیاری از میثاق های بین المللی در مورد حقوق بشر ازجمله میثاق هایی است که از آزادی بیان و تشکل حمایت می کند”.
کوشش های قبلی برای آزادی عبدی، از جمله کارزار نامه نگاری و به همراه آن طومار “لیبر استارت” که به کمک آموزش بین الملل صورت گرفت و ۱۲۰۰۰ نفر آن را امضا کردند (توسط دولت ایران) نادیده گرفته شد.
بعد از ضبط پاسپورت عبدی در مرز ارمنستان، به او دستور داده شد که به تهران باز گردد و خود را به دادستانی معرفی کند. در روز دوشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۲ فوریه ۲٧ ژوئن ۲۰۱۵ عبدی در حالی که ٧۰ نفر از یارانش او را همراهی می کردند خود را به دادستانی تهران معرفی کرد و همان جا دستگیر شد.
http://www.ei-ie.org/en/news/news_details/3880
**************
حکم شش سال حبس ناعادلانه برای اسماعیل عبدی
صبح امروز حکم شش سال حبس برای اسماعیل عبدی به وکیل ایشان، پیمان حاج محمود عطار، ابلاغ شده است.
این حکم اولیه در آستانه سال نو در حالی صادر می شود که عبدی از ششم تیرماه در بازداشت غیر قانونی به سر می برد.
این حکم ناعادلانه به شدت بر نگرانی خانواده و دوستان ایشان و همچنین جامعه معلمین و فعالان افزوده است و این حکم سنگین بر فضای جامعه فعالان صنفی به شدت سنگینی می کند.
**************
حکایت کارگران مس خاتون آباد، حکایت تلاش برای حقوق حداقلی است
بیش از ده روز از بازداشت ۲٨ کارگر مس خاتون آباد می گذرد.
این کارگران در اولین روز بازداشت به زندان شهر بابک منتقل شده اند.
حکایت این بازداشت جالب است:مدیریت مجتمع مس خاتون آباد در مهرماه با برگزاری یک آزمون استخدامی، از بین حدود ۳۰۰ کارگر این مجتمع فقط ۱۵۰ کارگر را به استخدام در می آورد و باقی کارگران بیکار می شوند.
آزمون در حالی برگزار میشود که پیش از آن بر اساس مصوبه شورای تامین شهر بابک باید همه کارگران جذب مجتمع می شدند و تعدیلی انجام نمی گرفت.
پس از برگزاری آزمون و تعدیل های انجام شده، تجمعات این کارگران در ماهها و هفته های گذشته منجر به این بازداشت گسترده می شود.
نکته اساسی اینجاست که کارگران مس خاتون آباد با حداقل دستمزد مصوب وزارت کار و با شرایط سخت محیطی مشغول به کار بوده اند و این اعتراضات نیز برای بازگشت به کار با همان شرایط حداقلی است.
بازداشت کارگرانی که خواسته های حداقلی دارند و تنها خواهان بازگشت به شغلی هستند که از تامین مخارج زندگی آنها ناتوان است، بی عدالتی محض است.
وکیل کارگران مس خاتون آباد، دهم بهمن ماه به خبرگزاری ایلنا گفته است: ۶۰ درصد کارگران خاتون آباد مشکل ریوی دارند.
وی گفت: کارگران بیکار شده فقط کار می خواهند و این خواسته زیادی نیست، بهتر است به جای بازداشت معترضین به این خواسته ساده رسیدگی شود.
**************
نامه سخن گوی کانون صنفی معلمان ایران دراستانه بازگشت به زندان
به نام خداوند جان وخرد
در آستانه ی بازگشت به زندان ودرحالی که کارهای ناتمام بسیاری باقی مانده وپرونده های اعاده دادرسی وهمچنین دادگاه اخیر نیازبه پی گیری دارد وباوجودیکه علی رغم داشتن انواع بیماری هایی که عمدتا متاثرازاعتصاب غذاست،با تمدیدمرخصی موافقت ننموده اند، وظیفه ی خودمی دانم که ازهمه ی شما عزیزان ، بابت تلاش هایی که داشته اید قدردانی وبرای تمامی زحمت هایی که ایجادکرده ام ، عذرخواهی نمایم.
دوستان بزرگوار
وقتی که فعالیت صنفی راآغازمی کردم ، باورم این بودکه تشکل های صنفی ، به عنوان واسطه ی بین بدنه وحاکمیت ، نقش قابل پذیرش وارزشمندی درنزد مسوولان وبه ویژه ، دولت ها خواهند داشت وگفت وگوی انتقادی وحتی اعتراضات قانونی ومسالمت آمیز ، نه تنها آن ها را به تقابل نخواهد کشاند ، بلکه این گونه روابط ، به تعاملی سازنده منجرخواهدشد.
اما به تدریج وبابروز اولین حرکت های اعتراضی مسالمت آمیز معلمان وتشکل های صنفی، سرنوشت آن ها به آرای دادگاه های غیرعلنی انقلاب گره خورد واحکام سنگینی برای بسیاری از فعالان این عرصه ، صادرشد.
این احکام ، اگرچه غیرعادلانه به نظرمی رسید اما به عنوان رویه ای عادی وقانونی که گویا گریزی ازپذیرش آن ها نیست ، قلمدادمی شد وصدای متهمان این عرصه ، که مدعی بودند ، کارشان صنفی است و جز دفاع از حقوق صنفی همکاران خود وتلاش برای ارتقای شان .و منزلت آنان اقدامی نکرده اند ، به دلیل عدم اجرای اصل ١٦٨ قانون اساسی ودرنتیجه غیرعلنی بودن دادگاه ها ، هرگز به گوش هیچ کس نرسید .
یاران گرانقدر
اگراصل ١٦٨قانون اساسی که براساس آن می بایست ، پرونده ی فعالان صنفی ، اجتماعی وسیاسی ، دردادگاه های عادی وبه صورت علنی وباحضور هیات منصفه بررسی شود اجرا می شد، هیچیک از همکاران ما به احکامی اینگونه ، مبتلا نمی گردیدند ، چراکه درمنظر افکارعمومی ، هیچ یک ازفعالیت های خیرخواهانه ای که توسط همکارانمان درتشکل های صنفی انجام شده ، جرم محسوب نمی شود.
همکاران ارجمند
متاسفانه ، طی ٣٧ سال گذشته ، به بهانه های مختلف ، اجرای اصل ١٦٨ قانون اساسی ،که به عقیده ی حقیر یکی از مترقی ترین اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است ، به تاخیر افتاده ودرنتیجه ، متهمان بی گناه بسیاری ، با احکام سنگین قضایی روانه ی زندان هاشده اند ودرعوض ، برخی از آن ها که درمحکمه ی افکارعمومی ، شایسته ی سخت ترین مجازات ها بوده اند، دردادگاه های غیرعلنی وبدون حضورهیات منصفه ، تبرئه گشته ویابه جرایم نقدی بسیارناچیز، محکوم گردیده اندکه مصادیق این گونه احکام را همه به روشنی به یادمی آوریم.
اینجانب ، طی این مدت یک ماهه ی مرخصی که تصور می شد تداوم داشته باشد، با عزیزان بسیاری دیدارداشته ام وبرایم جالب بود که اکثریت قریب به اتفاق این عزیزان ، ازاصل ١٦٨ قانون اساسی وضرورت برگزاری دادگاه های علنی وباحضورهیات منصفه ، آگاهی یافته بودندکه به نظرحقیر این مهم ، دستاورد ارزشمندی بود
که حاصل یک تلاش جمعی قلمدادمی گرددوالبته ضروری است که این تلاش ، تاحصول نتیجه یعنی تبدیل درخواست اجرای اصل ١٦٨به یک مطالبه ی عمومی ، ادامه داشته باشد.
بااین اوصاف وباوجودراه دشواری که تارسیدن به مقصوددرپیش داریم ، به عنوان یک معلم وفعال صنفی که به جرم دفاع ازحقوق صنفی خودوهمکارانم به حبسی طولانی محکوم گردیده ام وخودراقربانی یکی ازهمین دادگاه های ناعادلانه می دانم ، ازهمه ی همکاران وهمچنین اقشارمختلف جامعه بویژه قضات محترم ، حقوقدانان ، فعالان مدنی وروزنامه نگاران تقاضادارم که ازتمامی توان خود برای تبیین واجرایی کردن این اصل ، استفاده نمایندوازمسوولان محترم نیز تقاضادارم که درراه تحقق این خواسته ی قانونی ومنطقی ، همراهی وهمدلی نمایند، چراکه جامعه ی امروز مابه هیچ چیز بیش از امنیت ، عدالت وآزادی نیازمند نیست وعدالت واقعی درعرصه ی قضایی وبویژه برای متهمان صنفی ، اجتماعی وسیاسی، بدون اجرای این اصل برقرارنخواهدشد.
خدانگهدار
محمودبهشتی لنگرودی
۹۴/۱۰/٢۴
**************
اطلاعیه ڪانون صنفی معلمان ایران(تهران)
بنا بر مصوبه رسمی کانون در جلسه رسمی روز سهشنبه به تاریخ ٢٢ دی۹۴ ، کانون صنفی معلمان ایران اعلام مینماید از این تاریخ تا پایان انتخابات پیش رو(٧ اسفند ۹۴) ، این تشکل صنفی با احزاب و تشکل های سیاسی یا سیاسی- صنفی دیدار تشکیلاتی نخواهد داشت و حضور و موضعگیری احتمالی هر یک از اعضای هیئتمدیره کانون در نشستهای سیاسی و انتخاباتی خارج از وجهه تشکیلاتی و شخصی تلقی میگردد. این مصوبه در راستای تأکید بر استقلال و ماهیت صنفی این تشکل و بر مبنای اساسنامه کانون صنفی معلمان است که هرگونه حضور تشکیلاتی در عرصه انتخابات را بصورت نفیای و اثباتی منع میکند.
بدیهی است از این تاریخ به بعد انتشار هرگونه خبر پیرامون دیدارهای اعضای هیئتمدیره کانون صنفی معلمان ایران فقط در چارچوب کمیته اطلاعرسانی این تشکل قابلقبول است لذا انتشار هر خبر توسط هر رسانه که در تضاد با این اطلاعیه باشد از منظر این تشکل سو استفاده از نام و اعتبار کانون جهت مقاصد سیاسی و انتخاباتی است.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
٢٢ دی ۱۳۹۴
**************
محمود بهشتے لنگرودی: اشتباه ما را تڪرار نڪنید.
حقوق معلم و ڪارگر- متن زیر نامه محمود بهشتی لنگرودی سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران(تهران) خطاب به فعالان صنفی در خصوص ورود به عرصه انتخابات است که در زیر میآید.
اشتباه ما را تکرار نکنید!!!
بعد از به محاق رفتن حرکت های صنفی معلمان که به دلیل سرکوب جنبش دراسفندماه ٨۵ و تشکیل پرونده های رنگارنگ برای فعالان صنفی و صدور احکام سنگین برای مسوولین صنف درنقاط مختلف کشورایجاد شده بود،به واسطه ی پیشنهادات برخی معلمان و همچنین تشکل های همسو،تعدادی ازفعالان صنفی ومسئولان صنف ،با این باورکه می توان با حضور درعرصه ی انتخابات مجلس وکاندیداشدن، هم به بازشدن فضای بعدازسرکوب کمک کرد و هم توانِ معلمان رابرای تسخیر برخی کرسی های مجلس به نمایش گذاشت ،کاندیدای نمایندگی مجلس شدند.
اگرچه این تصمیم را درهیات مدیره به رای گذاشته بودند و حضور انفرادی و بدون درنظرگرفتن هویت صنفی افراد مورد تایید و تصویب قرارگرفته بود و با وجودی که با ردصلاحیت شدن تمامی کاندیداهای کانونی درآن دوره،موضوع به کلی منتفی شده بود اما آثار زیانبار اختلاف به وجودآمده درهیات مدیره،هنوز باقی و مورد سوء تفاهم و سوء استفاده قرارمی گیرد.
تجربه ی مذکور نشان می دهدکه حتی درصورت کسب رای موافق اکثریت هیات مدیره نیز، جایز نیست که با ورود به موارد شبهه انگیزی چون انتخابات به وحدت صنفی جمع لطمه واردشود.
متاسفانه دراین دوره ازانتخابات مشاهده می شود که برخی از فعالان تهران و شهرستان ها بدون درنظرگرفتن این ملاحظات و حتی لحاظ کردن نگرانی های دلسوزان صنف و بدون انجام کمترین تلاش برای جلب رضایت آن ها پابه عرصه ی انتخابات گذاشته اند و بدون درنظرگرفتن این نکته که استفاده از اعتبارتشکل ها برای حمایت ازکاندیداهای مختلف و با دیدگاه ها و جناح بندی های مختلف چه آثارمخربی می تواندبه همراه داشته باشد و ارد این عرصه شده اند.
پیامم به این عزیزان ،یک جمله بیش نیست.
حفظ وحدت صنفی و پرهیز از ورود به سیاست.
اشتباه ماراتکرارنکنید.
محمودبهشتی لنگرودی - ۹۴/۱۰/٢۳
**************
اطلاعیه کانون صنفی معلمان ایران پیرامون شرایط ایجاد شده برای اسماعیل عبدی
به نام خداوند جان و خرد
حدود هفت ماه است که اسماعیل عبدی دبیرکل کانون صنفی معلمان در بازداشت موقت به سر می برد و در تمام این مدت چه در انفرادی چه در بند عمومی از دیدار با وکیل محروم بوده است. تمدید بازداشت موقت او نیز پس از ماه اول نه به خود او و نه به وکیلش ابلاغ نشده است . در این مدت بارها از قاضی پرونده درخواست تبدیل قرار به وثیقه از جانب عبدی و یا وکیل به دادگاه ارائه شده که تاکنون پاسخ مشخصی دریافت نگردیده است.
مراجعات مکرر خانواده ی عبدی اعم از پدر و مادر با سن بالا و یا همسر ایشان علیرغم داشتن سه فرزند، به دادگاه انقلاب نیز جز سرگردانی بیشتر حاصلی نداشته است.در دادگاه انقلاب میگویند پرونده در دادسرای اوین است و در دادسرا نیز میگویند در دادگاه انقلاب است و بدینسان والدین مسن و همسر ایشان را که در حال حاضر به تنهایی مسئولیت سرپرستی سه فرزند خردسال و نوجوان را به عهده دارد سرگردان و دست خالی راهی خانه می کنند.
در این مدت چندین بار قول تبدیل قرار به وثیقه داده شده لکن هر بار با بهانه ای به این قول عمل نشده است،مواردبازداشت موقت درقانون پیش بینی شده است و اتهامات منتسبه به آقای عبدی به هیچ وجه منطبق باموارد پیش بینی شده قانونی برای صدورقراربازداشت موقت آن هم دراین مدت بسیارطولانی نیست. این در حالی است که رفتار با برخی از دیگر متهمان پرونده های ملی با اتهامات سنگین تر بسیار سهل گیرانه تر است.
از سوی دیگر در مراجعات مکرر وکیل اسماعیل عبدی به دادگاه به او اجازه مطالعه ی پرونده موکلش داده نشده است تا از نوع اتهامات و مستندات پرونده جهت دفاع از موکل با خبر شود.این درحالی است که برابرقانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲، درمرحله دادگاه ، وکیل متهم کاملامجازاست پرونده اتهامی موکلش رامطالعه کندو ازمحتویات آن به منظور دفاع ازموکل آگاهی کامل داشته باشد.
نکته ی دیگر این که در جرایم امنیتی، طبق قانون وزارت اطلاعات به عنوان ضابط دادگستری باید وارد پرونده شود که در مورد ایشان چنین عمل نشده است .
با عنایت به موارد فوق ما ادامه بازداشت اسماعیل عبدی تا زمان تشکیل دادگاه را منطبق بر قوانین جاری کشور ندانسته و خواهان صدور قرار تامین مناسب برای او و خروج از شرایط بازداشت هستیم.
بی تردید آزاد بودن یک معلم حتی اگر فرض بر مجرم دانستن او باشد، نه تنها خدشه ای بر اقتدار نظام قضایی نخواهد بود که بیشتر بیانگر قوت آن است.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
۱۳۹۴/۱۰/۱۶
**************
اطلاعیه کانون صنفی معلمان پیرامون خبر روزنامه اعتماد و سایت سخن معلم
روزنامه اعتماد روز چهارشنبه، ۱۶ دی ۹۴ در شماره ۳۴۳۳ خود مطلبی با عنوان ”هماندیشی صنفی و سیاسی معلمی” درج نموده است .
سایت سخن معلم نیز در همین روز در گزارشی باعنوان “نشست تشکلهای معلمان پیرامون مطالبات فرهنگیان وانتخابات ” منتشر کرده است.
بدین وسیله به اطلاع همکاران ،فرهنگیان و فعالین صنفی سراسر کشور می رساند که کانون صنفی معلمان ایران بنابر ماهیت صنفی و براساس اساسنامه ی خود ، در انتخابات به صورت تشکیلاتی از هیچ جناح سیاسی حمایت نخواهد کرد.
در نشست فوق نیز علاوه بر وجود موضوع دیگر به عنوان دستور جلسه نقطه نظرات تشکل های حاضر درباره انتخابات نیز مطرح شده است.
از آن جا که کانون صنفی معلمان در جلسات خود هیچگونه بحثی درباره ی انتخابات نداشته است، چنان چه نظری از جانب نمایندگان حاضر اعلام شده باشد نیز نظر شخصی بوده است.
ایراد خبر فوق آن است که نظر دوتن از نمایندگان تشکل های دیگر را به عنوان نظرات کل حاضرین تعمیم داده است.
ضمنا اطلاعیه کانون صنفی معلمان پیرامون خبر روزنامه اعتماد و سایت سخن معلم مواضع کانون بهصورت بیانیه یا اطلاعیه توسط هیئتمدیره و از کانالهای رسمی منتشر میگردد.
از روزنامه اعتماد و سایت سخن معلم می خواهیم مطابق با قانون مطبوعات اطلاعیه ی کانون را در اولین فرصت منتشر نمایند.
**************
کمیته اطلاع رسانی کانون صنفی معلمان ایران
اطلاعیه کانون صنفی معلمان ایران(تهران) پیرامون دادگاه فعالان صنفی
روز یکشنبه ۱۳ دی ماه ، سه تن از معلمان فعال صنفی، در شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب بخاطر فعالیت صنفی محاکمه خواهند شد.
در این روز قرار است آقایان محمدرضا نیک نژاد، محمود بهشتی لنگرودی و مهدی بهلولی از فعالین صنفی تهران که در تابستان گذشته بازداشت شده بودند ،در برابر قاضی قرارگیرند.
کانون صنفی معلمان ایران، ضمن دفاع از عملکرد صنفی و آموزشی اعضا و همکاران خود در طی یک سال گذشته، تاکید می نماید:
۱. مطالبات معلمان برخواسته از وضعیت معیشتی آنان و وضعیت نابسامان نظام آموزشی است، لذا معلمان حق دارند برای بهبود وضعیت خود و دانش آموزان به روند موجود،اعتراض مدنی نمایند و نباید نمایندگان معلمان را به این دلیل،مورد پیگرد قانونی قرار داد.
٢. انتظار ما این است که دادگاه این معلمان بصورت علنی، با حضور هیئت منصفه و وکیل مدافع برگزار گردد.وکلا بایستی به پرونده موکلین خود بصورت کامل دسترسی داشته باشند تا بتوانند از حقوق آنان دفاع نمایند.
باور و اطمینان داریم با رعایت اصل یکصد و شصت و هشت قانون اساسی،در یک دادگاه صالح زمینه ی تبرئه همکاران از اتهامات وارده،فراهم خواهد شد.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
۹/ دی/۱۳۹۴
**************
تشکل مستقل معلمان: حقی گرفتنی! تاملی بر یک نوشته و طرح چند نکته
بهمن پرتوی - معلم
مطلبی با عنوان” تشکل یابی مستقل، حقی که دیده نمی شود” به قلم جعفر ابراهیمی - در وبسایت حقوق معلم و کارگر- منتشر شده است که از چند جهت حائز اهمیت و تاکید است.
نخست اینکه در آن نوشته به درستی به دفاعیات مقطعی و کاسبکارانه برخی نمایندگان مجلس از مطالبات معلمان اشاره شده و دوم اینکه در خلال متن، نگارنده بر این نکته بسیار حیاتی و مهم که تشکل های معلمان باید از هر جناح سیاسی مستقل باشند تاکید میکند(نقل به مضمون).
ابراهیمی در عنوان و در متن نوشته اش از مفهوم-عنوان تشکل یابی مستقل و تشکل مستقل سخن رانده است.
در این یاداشت کوتاه قصد دارم با استقبال از رویکرد نوشته ی ج.ابراهیمی، نکاتی چند را بر مطلب فوق الذکر افزوده و مطالبی ضروری را در باب ضروت مطلق تایید بر تشکل یابی مستقل بیان کنم.
۱- تاکید بر استقلال تشکل های صنفی از هر دسته و جناح سیاسی حکومتی و نیز از هر دولت و از هر کارفرما مهم ترین اصلی است که حین فعالیت صنفی-اجتماعی باید در دستور کار فعالین اجتماعی-صنفی قرار بگیرد.
جناح های سیاسی معمولا میل دارند نیروی اجتماعی موثری چون معلمان را به نوعی به دنبالچه ی منافع سیاسی خود بدل کنند تا در بزنگاه های سیاسی بتوانند از موجودیت و اثر آن به نفع جریان سیاسی خود بهره ببرند. اساسا آن منافعی که ما برای خود حق میدانیم و به واقع حق ماست، برای بالادستی ها منافع خودشان محسوب میشود. متشکل میشویم که این حق را کسب کنیم، آنها در قدرتند، قانون وضع میکنند و تعقیب قضایی میکنند که ما موفق نشویم. این بحث، ساده اما جدی است. منافع! چگونه میشود تشکلی برای کسب منافعمان ایجاد کنیم که مستقل نباشد و به همانهایی وابسته باشد که با آنها در کلنجاریم برای گرفتن حق مان؟!
٢-استقلال تشکل های اجتماعی-صنفی تنها از بعد عملکرد حقوقی و سیاسی و اجتماعی نیست؛ بلکه همچنین استقلال مالی این تشکل ها مساله ای بسیار مهم است. حتا حمایت مالی از یک تشکل، برای کمک به روند فعالیت و نیز کمک به فعالان گرفتار شده در مشکلات قضایی-اقتصادی باید با تکیه بر منابع مالی همان تشکل واعضای آن باشد.
کمک مالی از هر دولت و هر کارفرما و هر گروه سیاسی نه تنها به مرور بلکه در کوتاه مدت نیز، حرکت و جهت فعالیت های تشکل های مستقل را در راستای منویات و منافع کمک کننده شکل میدهد.
٣- نکته ی بسیار مهم دیگر در نوشته ی جعفر ابراهیمی آوردن نام ” تشکل مستقل” است. دعوا بر سر نام نیست.باید دید چرا این مفهوم یک مفهوم ضرورت حیاتی در روند فعالیت مستقل صنف و اجتماعی ماست. بیایید بنا به فرض، نام نهادهای صنفی مستقل معلمان را اتحادیه یا سندیکا بگذاریم.
حال سوال این است که فرقش با کانون یا انجمن در چیست؟ هیچ ! مادامی که تنها اسامی فرق داشته باشند تفاوتی در کار نیست؛ مگر اینکه اعضا همزمان با اتخاد یک نام و عنوان، رویکرد متناسب با ان را نیز در عمل به کار بندند.نام ظرف الزما شکل دهنده ی مظروف و محتوا نیست. اگر چه این بدین معنی نیست که هر نام و عنوانی میتواند درست باشد.
اکنون بحث این نیست که خوب است نام کانون یا انجمن ها را به چیز دیگری تغییر داد اما خوب است هنگام بحث و معرفی موضوعات(مانند مطلب مورد بحث) همزمان با نام بردن از نام حقوقی تشکل هایمان از عنوانی که نشان دهنده ی محتوای حرکت ماست نیز یاد شود. به عبارتی خوب است که از عنوانی که ناظر بر مفهوم استقلال است یعنی تشکل مستقل نام برد و البته بلافاصله افزود مثلا کانون، انجمن( به عنوان مصادیق تشکل مستقل).
از سویی در صورت تبلیغ و ترویج نام و مفهوم تشکل مستقل و ارائه و تبیین معنای آن برای بدنه ی تشکل هایمان به نوعی از استقلال مان از هر دسته ی سیاسی نیز تاکید کرده ایم. نیز استقلال مالی و حقوقی و تشکیلاتی.
نکته ی مهم دیگر در تایید الزام تبلیغ مفهوم ِ تشکل مستقل برای کانون و انجمن ها این است که ممکن است برخی با نیت خوب و برای تمایز بخشیدن حرکتشان از حرکت های وابسته به دولت، به ما بگویند یکی از هدف های ما این است که به سوی تشکیل اتحادیه یا سندیکا حرکت کنیم. آن وقت این سوال بزرگ پیش میآید که آیا در حال حاضر تشکل هایی با این نام در جاهای دیگر دنیا الزاما مستقلند؟ غالبا خیر.
با در نظر گرفتن سوابق درخشان مبارزات اجتماعی و قاعدتا نتیجه ای که از این مبارزات میبایست گرفته میشد که یکی از شکل های آن نوع تشکل های موجود همچون سندیکا ست به نظر میرسد عملکرد این نهاد ها در مقیاس تاریخ و سابقه ی اجتماعی آن جوامع در واقع عقب گردی بزرگ است.
سندیکاها حالا به به طور مفهوم داری به بازیچه ی کارفرمایان بدل شده و حتا منطبق بر سنت های سوسیال دموکراسی درغرب و در همان چهارچوب سه جانبه گرایی هم مدافع مطالبات و خواسته های بدنه ی خود نیستند. به همین دلیل است که ریزش بسیاری در این نهاد های انجام گرفته و روسا ی این سندیکاها( و اتحادیه ها ) اکنون به نوعی دچار اشرافیت نمایندگی-کارگری شده و دیگر منافع بدنه برایشان مهم نیست.
نمایندگانی که با هواپیمای خصوصی جابجا میشوند و از منشا حق عضویت اعضا مبالغ هنگفتی را برای دستمزد خود و برای تشکیلات عظیم بوروکراتیک خود صرف میکنند. از زد و بند های آنها با دولت ها و کارفرماها هم میشود در فرصتی مناسب تر مثال آورد.
باری این ها گفته شد تا بگوییم بهتر است با نامیدن تشکل هامان با نام سندیکا، راه باز کن این سنت های ضد بدنه نشویم.
ناگفته نماند که باز بحث صرفا مخالفت با یک نام نیست. بلکه باید به خاطر داشت وقتی از یک نوع تشکل صحبت میکنیم هشیار باشیم که تاریخچه و رویکرد و محتوا و عملکرد آنرا مد نظر داشته باشیم.
اکنون در ایران چند سندیکای کارگری تشکیل شده که مادامی که از جنبه ی سلبی برای تمایز با شوراهای اسلامی کار و خانه کار و برای دفاع مستقل از مطالبات کارگران حرکت میکنند و در جنبه ی ایجابی، تاکیدشان بر استقلال از دولت و کارفرماست میتوان آنها را مورد تایید قرار داد اما آنها نیز لازم است مد نظر داشته باشند که آن سنت سندیکایی و اتحادیه ای موجود در سطح جهان که مبتنی بر سه جانبه گرایی و سازش با سرمایه داری است بر روند کارشان اثر نگذارد.
در نتیجه باید گفت تاکید بر تشکل مستقل و تشکل یابی مستقل بسیار مهم است؛ نه تنها در عناوین و نام، بلکه در دمیدن این رویکرد به مثابه جانی در کالبد تشکل هایی که قصد دارند مطالبات بدنه را پیگیری کنند؛ از سویی تاکید اعضا و بدنه بر این رویکرد نیز متضمن شکل گیری و تثبیت این رویکرد در سطوح مختلف تشکل است.
خلاصه اینکه باید بر این مساله اهتمام ورزید که در نامیدن و بحث، خوب است دایما همزمان با آوردن اسم تشکل هامان عنوان-مفهوم ” تشکل مستقل” را نیز تکرار کرد و توضیح داد و برایش کوشید. بدین ترتیب لازم است که ما در کنار تقویت کانون و انجمن ها از آنان انتظار افزایش هر درجه بیشتر در راتای تشکل یابی مستقل داشته باشیم. ما لازم است با آنها به عنوان ” تشکل های مستقل” از دولت و کارفرما ، مواجهه داشته باشیم و برای هر درجه بیشتر این استقلال نیز بکوشیم.
۴- در پایان نوشته ی آقای ابراهیمی، ایشان به درستی اشاره میکند که دولت و مجلس از سرکوب تشکل های معلمین آگاهند و ایشان از حق تشکل یابی مستقل به عنوان یک حق بدیهی نام میبرد.
عنوان مطلب ایشان هم میگوید این حقی است که دیده نمیشود و به عبارتی این حق توسط حاکمیت برای معلمان رعایت نمیشود. من اضافه میکنم که این حق را به ما تقدیم نمیکنند و ما خود باید آنرا در مسیر تلاش جمعی مان کسب کنیم. این حق، منافعی برای ما میآورد که با منافع آنها یکی نیست.
آنها خوب میدانند که ما از این حق محرومیم، مساله این است که ما را مسلح به این حق نمیخواهند ! این حق را ما باید خودمان به نیروی خودمان کسب کنیم. به دست آوردن این حق تنها با تلاش جمعی و مبارزه ی خود ما امکان پذیر است. هیچ دولت و مجلسی منافع گروهی و طبقاتی خود را در همراهی با معلمان و تشکل های مستقل نمیبیند؛ در نتیجه صحیح تر است که از این حق(حق تشکل یابی مستقل) به عنوان حقی گرفتنی نام بریم.
۵- دولت ایران خود را پایبند به مقاوله های بنیادین سازمان جهانی کار میداند و هر ساله در اجلاس جهانی این سازمان گزارشی تهیه میکند و سوگند میخورد که مقاوله نامه های بنیادین این سازمان را زیر پا نگذاشته است و تشکل های و فعالین مستقل در ایران از آزادی فعالیت برخوردارند .
از مهم ترین این مقاوله نامه های بنیادین، دو مقاوله نامه ای است که بر حق تشکل و حق فعالیت صنفی مستقل و الزام مصونیت فعالین صنفی مستقل تاکید دارد.(مقاوله نامه های ٨٧ و ٩٨ )
نکته ی قابل ذکر این است که تشکل های صنفی معلمان اعم از کانون و یا انجمن صنفی در تمام مراحل خود باید بدون نظارت و دخالت دولت و سازمان ها و یا ادارات آموزش و پرورش و یا هر نهاد دولتی و قضایی دیگری بنا شدود، فعالیت کرده و ادامه ی حیات دهند. هر گونه تایید صلاحیت و نظارت بر انتخابات و مجمع عمومی و جلسات و هرگونه نظارت بر فعالیت و امثالهم مشخصا بر خلاف مقاوله نامه های بنیادین سازمان جهانی کار و نیز خلاف قانون اساسی است.
حال باید دید، تشکل های ما تا چه حد از این نظارت ها و اعمال فشارها چه در بعد استقرار و تاسیس و چه در بعد فعالیت، از دولت مستقلند؟ باید برای افزودن درجه ی هر چه بیشتر ِاین استقلال تلاش کرد.
البته باید گفت سازمان جهانی کار نیز در خدمت کارگران ( و تشکل های صنفی مستقل مانند تشکل های معلمان ) نیست. اما ما میتوانیم از وجود مقاوله نامه های مذکور در فعالیت هامان و در توضیح حق مان مبنی بر آزادی ایجاد تشکل مستقل بهره ببریم. نیز به همین ترتیب و منجمله از همین منظر است که میتوان بر لزوم آزادی فعالین صنفی تاکید کرد.
**************
گلهای پایداری در سرمای پاییزی شکوفه داد
بر اساس آخرین اخبار رسیده پایداری و استقامت محمود بهشتی لنگرودی بعد از بیست روز اعتصاب غذا در اعتراض به حکم صادره نتیجه بخش بود و نه تنها صدای اکثر فعالان صنفی بلکه برخی از نمایندگان مجلس را درآورد. تا جایی که فعال صنفی پیشکسوتی چون حمید رحمتی عضو کانون صنفی معلمان شهرضا نیز در حمایت از محمود بهشتی لنگرودی از بامداد امروز اعتصاب غذای نامحدود خود را در اداره آموزش و پرورش آن شهرستان آغاز نموده بود.
اما بالاخره گلهای پایداری و استقامت در سرمای پاییزی گل داد و مسئولین امر را مجبور به عقب نشینی نمود.
در خبری که هم اینک به سایت حقوق معلم و کارگر رسید محمود بهشتی لنگرودی با دریافت مرخصی و شکستن اعتصاب غذای خود در حال بازگشت به خانه است و حمید رحمتی نیز به تبعیت از ایشان تحصن و اعتصاب غذای خود را شکست.
به امید آزادی تمامی معلمان دربند
**************
گزارش حقوق معلم و کارگر از اعتراض حمید رحمتی در همبستگی با محمود بهشتی لنگرودی
حمید رحمتی، عضو کانون صنفی معلمان شهرضا و از اعضای پیشکسوت شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان کشور با ارسال پیامی به همکاران و دوستان صنفی، از تصمیم خود برای اعتصاب غذای نامحدود مقابل اداره آموزش و پرورش شهرضا در حمایت از خواسته های محمود بهشتی لنگرودی خبر داد.
تلاش همکاران و دوستان او و رایزنی های متعدد برای انصرافش از این تصمیم سودی نبخشید و ایشان از ساعت هفت صبح امروز سه شنبه 24 آذرماه 94 دست به اعتصاب غذای خشک زد.
حمید رحمتی در گفتگو با “حقوق معلم و کارگر” اظهار داشت که با آغاز تحصن و اعتصاب غذا، تعدادی از مسئولین اداری و امنیتی از وی خواسته اند که منصرف شود ولی با پافشاری او توسط نیروی انتظامی به دادستانی شهرستان منتقل گردید و پس از بازجویی با کفالت حکم کارگزینی همسرش آزاد گردید.
رحمتی پس از آزادی مجددا به آموزش و پرورش مراجعه و تحصن خود را این بار با خواهش مسئولین در داخل ساختمان اداره ادامه داده است.
لازم به ذکر است که حمید رحمتی پیش از این در 17 مهر 1386 به مدت سه سال به روستای زرین آباد در 20 کیلومتری ساری تبعید و در دهم بهمن همان سال در یک تصادف شدید به شدت مجروح شد و مدتی نیز به کما رفت. با این حال مسئولین امر با نقض تبعید او مخالفت کردند.
با توجه به اینکه ایشان به دلیل عوارض ناشی از تصادف مذکور نیاز به مصرف داروهای روزانه دارد لذا بیم آن می رود که جانش به خطر بیفتد.
**************
ایران: فعال صنفی معلمان در اعتصاب / درخواست تجدید نظر EI
ترجمه: بهزاد قوامی
آموزش بین الملل ( EI ) برای «محمود بهشتی لنگرودی» که از تاریخ ۲۶ نوامبر در اعتراض به محاکمه ناعادلانه خویش و محکومیت نه ساله ی متعاقب آن، اقدام به اعتصاب غذا کرده ، از مقامات ایران درخواست تجدید نظر کرده است و از معلمان سراسر جهان خواسته است که به این درخواست بپیوندند.
متن نامه EI به شرح زیر است:
سلامتی بهشتی لنگرودی، به تدریج بعد از این اعتصاب در حال وخیم شدن است.
در بیانیه ای که توسط محمود بهشتی در تاریخ ۲ دسامبر در زندان اوین منتشر شده ، ایشان اعلام کرده اند :
« من ، محمود بهشتی لنگرودی، کسی که ۲۵ سال از زندگی ام را وقف آموزش به کودکان این سرزمین کرده و بیش از ۱۵ سال از فعالیتهای اتحادیه ایم را صرف دفاع از معلمان محترم نموده ام، در اعتراض به حکم کاملأ ناعادلانه ی ۹ سال زندان که توسط قاضی صلواتی در یک دادگاه چند دقیقه ای صادر شده، از تاریخ ۲۶ نوامبر اقدام به اعتصاب غذا می نمایم. اینجانب امیدوام مسئولین، به ویژه مقامات قضایی، پس از شنیدن صدای اعتراض من برای اجرای عدالت، با اقدامات لازم جهت خروج من از زندان، تا زمانی که امکان تجدیدنظر قضایی در یک دادگاه صالح با حضور یک هیأت منصفه فراهم آید، موافقت نمایند.
دیگر فعالان صنفی معلمان که در زندان به سر می برند:
در تاریخ ۶ سپتامر ۲۰۱۵ بهشتی لنگرودی دوباره بازداشت شد، او یکی از اعضای شورای هماهنگی انجمن های صنفی معلمان ایران ( CCITTA ) است که به همراه اعضای دیگر ، که وابسته به EI است، در زندان به سر می برد. پنج عضو دیگر عبارتند از :
◀️. علیرضا هاشمی ، از سال ۲۰۰۷ بازداشت است.
◀️. رسول بداقی از سپتامر ۲۰۰۹ بازداشت است. علیرغم اتمام ۶ سال زندان خود، اتهامات جدیدی علیه وی مطرح شده است و او اخیرأ به ۳ سال زندان اضافی محکوم شده است.
◀️. علی اکبر باغانی از آوریل ۲۰۱۰ بازداشت است.
◀️. اسماعیل عبدی، از ۲۷ ژوئن ۲۰۱۵ در زندان است.
در ماههای اخیر، دولت ایران فشار علیه معلمان را با تلاش برای نگهداشتن اعضای ارشد تشکل های صنفی معلمان در زندان، تشدید کرده است.
تجمعات
معلمان ایرانی در اعتراض به دستمزدهای پایین، چند تجمع سراسری را در ژانویه، مارس، می و ژولای ۲۰۱۵ سازمان داده اند. معلمان ایرانی خواستار آموزش رایگان همگانی بوده اند و قاطعانه با خصوصی سازی و تجاری سازی نظام آموزشی مخالفت کرده اند و همه آنها خواهان برگزاری کلاسهایی مبتنی بر استاندارهای بین المللی پذیرفته شده، می باشند.
با این حال، آنها برای ترویج این خواسته خویش هزینه های سنگینی را پرداخت کرده اند. آخرین اقدام آنها در ۲۲ ژولای ۲۰۱۵ توسط نیروهای امنیتی سرکوب شد و بیش از معلم دستگیر شدند.
پشتیبانی سازمان EI
سازمان EI، حمایت خود از همکاران ایرانی را با قطعنامه ای که در رابطه با ایران در هفتمین کنگره جهانی این سازمان در ژولای ۲۰۱۵ ، در اتاوای کانادا به تصویب رسید، ابراز کرد. این قطعنامه اعمال فشار و ارعاب معلمان و اعضای اتحادیه های معلمی را محکوم می کند و از مقامات ایران می خواهد بطور کامل به معیارهای بین المللی کار پایبند باشند.
سازمان EI به حمایت از آزادی اعضای تشکل های صنفی معلمان در ایران که به ناحق زندانی شده اند، ادامه خواهد داد و سعی خواهد کرد از طریق کانالهای ممکن در ایران، این حمایتها ادامه یابد.
**************
بعد از بیست روز اعتصاب غذا جان محمود بهشتی در خطر جدی است
(گفتگو با محمد حبیبی عضو کانون صنفی معلمان)
محمد حبیبی عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران در گفتگویی با سایت حقوق معلم وکارگر با اشاره به وضعیت وخیم جسمی محمود بهشتی که درنتیجه بیست روز اعتصاب غذا با خطر جدی مواجه شده است ،مسئولیت هرگونه پیشامد احتمالی را متوجه مسئولین قضایی وامنیتی و مسئولین دولتی دانست.
وی با اشاره به اعتراض سخن گوی کانون صنفی معلمان نسبت به ادامه حبس نا عادلانه اش گفت:
درسال 89 اقای بهشتی در نتیجه فعالیت های صنفی که برای معلمان داشتند با حکم نا عادلانه پنج سال حبس تعزیری مواجه شدند .در دادگاهی که فقط پنج دقیقه فرصت دفاع به ایشان داده بودند ودادگاهی که بدون حضور نماینده دادستان برگزار شده بود که به لحاظ قانونی وجاهت ندارد.و باوجود اعتراضات ایشان در طول این سالها هیچ تغییری دراین حکم ناعادلانه ایجاد نشده است.
حبیبی در مورد شرایطی که منجر به اعتصاب غذای سخن گوی کانون صنفی معلمان ایران شده است چنین می گوید:
درواقع بعد از بازداشت ایشان درشهریورماه ابتدا قرار بود با قرار وثیقه ازاد شوند حتی وثیقه لازم تهیه و تایید شد که به یکباره به بهانه اجرای حکم پنج سال مانع از ازادی ایشان از زندان شدند.پس از ان ایشان دست به اعتصاب غذای خشک زدند که بعد از یک هفته با موافقت دادستانی به مرخصی یک هفته ای امدند.بعد ازان و باوجود پیگیری ها و اعتراضات ایشان وخانواده نسبت به وضعیت پرونده و حکم دادگاه درسال ٨۹ تغییری درشرایط ایشان ایجاد نشد و درنتیجه ایشان دست به اعتصاب غذای تر زدند ودرحال حاضر بیست روز است که دراعتصاب به سر می برند.
این عضو کانون صنفی معلمان در خصوص اخرین وضعیت محمود بهشتی گفت:
در حال حاضر که بیست روز از اعتصاب غذای ایشان می گذرد وضعیت جسمی بسیار بدی دارند و وزن ایشان به حداقل ممکن رسیده است.در بعضی روزها به لحاظ بدنی با افت فشار شدید مواجه شده اند و حتی چندبار هم به ایشان سرم وصل شده است که با توجه به وضعیت جسمی و شرایط سنی ایشان خطرناک است.واقعا خانواده و همه فعالین و معلمان نگران شرایط ایشان هستند و به شدت آسیب های جسمی با توجه به کهولت سن اقای بهشتی را تهدید می کند.
وی درپاسخ به این سوال که دراین مدت چه اقداماتی از سوی کانونهای صنفی و فعالین صورت گرفته است می گوید:
دراین مدت کانون صنفی معلمان تهران و شورای هماهنگی تشکلهای صنفی سراسر کشور برحسب وظیفه بیانیه ها واطلاعیه هایی صادر کرده اند و با توجه به نگرانی که درمیان فعالین ومعلمان در این مورد وجود داشته است دیدارهای مکرری از سوی معلمان و فعالین درسراسر کشور با نمایندگان مجلس صورت گرفته است.به خصوص خانواده ایشان دراین مدت دیدارهایی با نایب رییس مجلس و مقامات قضایی و دولتی داشته و نگرانی های جامعه معلمین از شرایط وخیم اقای بهشتی را به این مقامات گوشزد کرده اند.
محمد حبیبی درباره انتظارات کانونهای صنفی از مسئولان دولتی و قضایی نیز چنین می گوید:
رییس جمهور به عنوان مجری قانون اساسی موظف است که از حقوق معلمان وفعالین دفاع کند. وهمچنین مسئولیت محافظت از جان هر فرد زندانی با مسئولین قضایی و سازمان زندانهاست. یکی از خواسته اصلی معلمان و فعالین صنفی در این شرایط رسیدگی به وضعیت معلمان صنفی زندانی و به خصوص رسیدگی سریع به شرایط اقای بهشتی است.جای فعالین صنفی مثل اقای بهشتی که با میانه روی واعتدال همواره بر خط مشی های مدنی تاکید داشتند قطعا زندان نیست.من امیدوارم مجموعه دولت و نهادهای امنیتی به این مسئله توجه داشته باشند که کانونهای صنفی با توجه به رویکرد مدنی و مسالمت امیز خود نه تنها تهدیدی به حساب نمی ایند که از هرگونه تندروی و رفتارهای افراطی جلوگیری می کنند و اقای بهشتی در این زمینه سر امد والگوی همه فعالین صنفی دراین سالها بوده اند.
**************
پیاده روی دستجمعی فرهنگیان در همبستگی با محمود بهشتی لنگرودی
امروز جمعه (۲۰ آبان)، همزمان با هفدمین روز اعتصاب غذای محمود بهشتی، جامعه ی فرهنگیان در بسیاری از شهرهای کشوردر حمایت از این فعال صنفی و دیگر معلمان زندانی در پیاده روی گسترده ای شرکت کردند.
محمود بهشتی لنگرودی، سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران، در اعتراض به حکم ناعادلانه دادگاه در اعتصاب غذا به سر میبرد و بر این باور است که تا زمانی که مسئولان صدای دادخواهیش را نشنیده اند به اعتصاب ادامه خواهد داد.
**************
بیانیه شماره (۱)
درخصوص اعتصاب غذای محمود بهشتی لنگرودی
به نام خداوند جان وخرد
تمامی افرادی که محمود بهشتی را می شناسند همواره چند ویژگی بارز او را تحسین نموده اند. احترام به انسان ها، شهامت و اعتماد به نفس مثال زدنی، ظرافت در بیان، متانت، انتقاد پذیری و بارزترین آن ها عدالت طلبی و مقابله با هرگونه ظلم. به این ویژگی های پیشینی او می توان حرکت در مدار قانون که شاید به تجربیات ۱۵ ساله ی کنشگری صنفی او باز می گردد و ملایمت در رفتار را نیز افزود.
اکنون مدتی است که این انسان شریف با اتهامات و حکم محکومیتی که هرگز سنخیتی با شیوه ی زیست او نداشته اند، در بند است و از این روست که زندان را بر نمی تابد. بهشتی به تعبیر خود انسان قانعی است و توان تطبیق خود با سخت ترین شرایط را دارد، اما آن چه را تاب تحمل ندارد روا داشتن ناروایی هاست. او پس از سال ها تلاش برای رفع بی عدالتی موجود در جامعه نسبت به معلمان، تلاش هایی که به ازاء آن برای خود هیچ نخواسته است، نصیبش حکمی شده است دور از عدالت، قانون وانصاف. با این حال با صراحت اعلام می نماید اگر جرمی مرتکب شده، حاضر به تحمل سنگین ترین مجازات ها برای آن هست، تنها زمانی که دادگاهی واقعی با رعایت الزامات قانونی برگزار گردد.
او این بار به تنهایی، در مسیری بس دشوار قدم نهاده است و با اراده ای پولادین، جسم نحیف تر از همیشه ی خود را به عنوان تنها امکان در اختیار، تقدیم مبارزه با بی عدالتی نموده است. خواسته ی ناممکنی را نیز مطرح ننموده است و تنها اجرای بی کم وکاست قوانین جاری کشور را می خواهد. توقف اجرای حکمی که شرایط قانونی محاکمه ای عادلانه در آن رعایت نشده تا زمان اعاده ی دادرسی در دادگاه صالح، علنی و با حضور هیئت منصفه. بهشتی ضد امنیت نبوده و بر ضد امنیت نیز عمل نکرده است، پس جایگاه رسیدگی به اتهامات او دادگاه انقلاب نیست. بهشتی سیاسی نبوده و سیاسی عمل نکرده است، اما اگر ضابطان و قاضیان، عمل او را سیاسی عنوان می کنند، لازم است ملزومات رسیدگی به چنین اتهامی را نیز فراهم آورند. در شرایطی که برای ساده ترین و متداول ترین اتهامات، وجود نماینده ی دادستان، اسناد و مدارک کافی، فرصت کافی برای استماع دفاعیات و حتی وجود وکیل مدافع برای دفاع، از ضروریات است؛ چگونه می توان اتهامی سیاسی و بالاتر از آن - به تعبیر آقایان - امنیتی را بدون حضور نماینده ی دادستان، بدون حضور وکیل و وجود کمترین فرصت برای دفاع،بدون حضور هیئت منصفه و تنها در ظرف پنج دقیقه، رسیدگی نموده و حکمی چنین سنگین صادر نمود.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران):
نگرانی شدید خود را نسبت به در خطر بودن سلامتی و جان محمود بهشتی اعلام می دارد.
- بی تردید مسئولیت این خسارت که تاکنون نیز بیش از توان جسمی بهشتی بوده است، برعهده ی کسانی است که در حدود سه ماه اخیر، ابتدا با بازداشت و سپس با اجرایی نمودن آن حکم ناعادلانه، ورود به چنین شرایطی را به او تحمیل نموده اند.
- به رغم شیوه های گوناگونی که برای اعتراض و رفع بی توجهی به قانون در برگزاری دادگاه هایی این چنینی پیشنهاد می شود، همگان در باور به حقانیت خواسته ی محمود بهشتی، اشتراک نظر دارند.
- آنان که صدای اعتراض خاموش بهشتی در هشت روز اول اعتصاب غذای او نشنیدند و کند و گاه بی تفاوت، از کنار آن گذشتند، اکنون صدای او را که از حنجره ی صدها انسان دیگر طنینی متفاوت وگسترده یافته است؛ بشنوند و پیش از آن که بیش از این دیر شود، اجرای این حکم را متوقف نمایند. بهشتی خواسته ای غیر قانونی، غیر عقلانی یا شاق ندارد، او چیزی را می خواهد که تمامی دستگاه های قضایی کشور ظاهراً برای آن بوجود آمده اند: عدالت.
- ما شرمگین از ناتوانی خود در همراهی با اراده ی استوار محمود عزیز اعلام می داریم اگر گوش شنوایی وجود داشته است در این دوازده روز اصل خواسته ی مطرح شده را شنیده است و خود خواهانه از او می خواهیم به خاطر حفظ حضور همواره مغتنم خود در میان جامعه ی معلمان کشور، به خاطر سرگشتگی هاجر وار همسر فداکارش که هیچ روزنه ای را در این مدت برای رساندن صدای حق خواهی او فرو نمی گذارد، فرزندان عزیزی که با اعتراض و با سکوت خود، خروج از این شرایط را می طلبند، از حق شخصی خود مانند همیشه گذشت نموده، فرصت پیگیری در فضایی بدون نگرانی از خسارت های شدید جسمی به خود را برای همگان فراهم نماید.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
۹۴/۹/۱۵
**************
بیانیه ی شماره یک شورای هماهنگی تشکل های
صنفی فرهنگیان سراسر کشور در خصوص اعتصاب غذای آقای محمود بهشتی، سخنگوی کانون معلمان تهران.
به نام خداوند جان و خرد
آقای محمود بهشتی لنگرودی سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران از ۵ آذر ۱۳۹۴ در زندان اوین در اعتصاب غذا به سر می برد و زندگی او در معرض خطر جدی قرار دارد.
همچنین ایشان در شهریور و مهر ماه امسال نیز اقدام به اعتصاب غذای خشک کرده بودند که با وساطت معاون محترم دادستان و قول مساعد ایشان مبنی بر اجابت خواسته قانونی او در ظرف مدت دو هفته، موجب شد به اعتصاب غذای خود پایان دهند .
اما بی توجهی محض مسئولان قضایی ذیربط ، ایشان را مجددا وادار نمود که از پنجم آذرماه مجددا اعتصاب غذا را از سر بگیرند.
از متانت اخلاقی ، عشق به اعتلای ایران و پرهیز او از غوغاسالاری، ذکر این نکته کفایت می کند که او از شروع اعتصاب غذای اخیرش یعنی از ۹۴/۹/۵ تا کنون به خاطر ایجاد فرصت کافی برای مسئولان ، به شدت خانواده و همکارانش را از عمومی کردن خبر آن منع کرده بودند.
سه مرحله اعتصاب غذا در ظرف مدتی کمتر از سه ماه، موجب کاهش شدید وزن ، ضعف درگفتار و تحلیل شدید توان جسمی ایشان شده و فشار خون او در حد نگران کننده ای کاهش پیدا کرده و ادامه حیات او را در معرض خطر جدی قرار داده است.
محمود بهشتی در سال ۱۳۸۹ در دادگاهی که فقط ۵ دقیقه به طول انجامید و فرصت دفاع به او داده نشد ، به ۵ سال حبس محکوم شد.
با احتساب ۴ سال حبس تعلیقی ( به خاطر اعتراض او و سایر فرهنگیان در سال ۸۵ در خصوص مخالفت با عودت لایحه مدیریت خدمات کشوری به دولت ) ایشان مجموعا به ۹ سال حبس محکوم گردیده اند.
اجرای این آرا که خارج از مبانی و موازین حقوقی هستند، به مدت۴ سال متوقف شده بود ولی در تابستان امسال حکم به اجرای آنها داده شد.
ایشان که بهترین سال های زندگی خود را وقف تعلیم و تربیت فرزندان این سرزمین کرده و به هنگام جوانی ، در جبهه های جنگ حضوری داوطلبانه داشته است ، طبق همان منش حق مدارانه، از اواخر دهه هفتاد ، فعالیت صنفی خود را آغاز نمود و به عنوان نماینده فرهنگیان در هیات مدیره کانون صنفی معلمان تهران منعکس کننده صدای حق خواهی و عدالت طلبی فرهنگیان ایران زمین بوده است.
اتهاماتی چون اقدام علیه امنیت ملی ، تبانی و تبلیغ علیه نظام و…که در دادگاه به ایشان نسبت داده اند، غیرمستند و به دور از شخصیت انسان فرهیخته ای چون اوست. زیراکه با وجود امکان فعالیت سیاسی در احزاب قانونی برای هر فرد ایرانی ، ایشان در هیچ حزب سیاسی عضویت نداشته و دیدگاه ها و خواسته های صنفی فرهنگیان را در کانون معلمان پیگیری نموده است.
طبق همین رویکرد، ایشان یک روز قبل از بازداشت اخیرش نیز با معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور در خصوص تنگناها و نابسامانی های آموزش و پرورش و حقوق صنفی معلمان کشور جلسه داشته است.
اکنون او در اعتراض به روند و نحوه محاکمه خود و عدم اجازه ی دفاع و رعایت نشدن تشریفات قانونی در دادگاه و نیز در اعتراض به رای صادره ، در اعتصاب غذا به سر می برد .
ایشان در تماس با خانواده محترم خود ، اعلام کرده اند اگر تاکنون عمر خود را صرف امر مقدس خدمت به جوانان ، جامعه و کشور کرده است ، این بار تصمیم گرفته با هزینه کردن از جسم و سلامتی اش ، به تنهایی حق خود را فریاد بزند.
همه خواسته او فقط همین است:
«توقف اجرای حکم تا زمان اعاده دادرسی و محاکمه عادلانه در دادگاهی صالح و علنی با حضور وکیل و هیات منصفه» .
کانون های صنفی معلمان سراسر کشور از مسؤلان قضایی مؤکدا درخواست می کنند به خواسته قانونی آقای بهشتی ترتیب اثر دهند و معلمان کشور را از نگرانی خارج کنند.
از طرف دیگر ، جامعه فرهنگیان ، صیانت از حقوق ملت را وظیفه ذاتی نمایندگان مجلس و حفاظت از حقوق کارکنان دولت را ازجمله وظایف مهم دولت می داند و از دولت و مجلس انتظار انجام این وظایف را دارد.
طبیعی است مسؤلیت سلامت و حفظ جان سخنگوی کانون معلمان، برعهده قوه قضائیه است و نگرانی فرهنگیان کشور از وضعیت سلامتی ایشان ، فضای حساس و شکننده ای را در مدارس کشور فراهم ساخته است.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی، علاوه بر اینکه تمامی معلمان کشور را به آرامش دعوت می کند از همه همکاران بزرگوار می خواهد از انجام هرگونه اقدام شتابزده خودداری نمایند تا فرصت لازم برای مسئولان امر جهت تصمیم گیری در فضایی آرام و به دور از التهاب مهیا شود.
بدیهی است معلمان سراسر ایران ، مسئولیت عواقب ناشی از تاخیر در رسیدگی به این مهم را بر عهده دستگاه های ذیربط می دانند و بی صبرانه ، اقدام عاجل و شایسته در این زمینه را به انتظار نشسته اند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان سراسر کشور.
۱۴ آذر ۱۳۹۴
**************
اعتصاب غذای محمود بهشتی لنگرودی در زندان
محمود بهشتی لنگرودی، سخنگوی کانون صنفی معلمان، از پنج شنبه، پنجم آذر ماه، در اعتراض به حکم ناعادلانه دادگاه و با درخواست آزادی، در اعتصاب غذا به سر می برد.
این اعتصاب تا روز گذشته چهارشنبه (۱۱ آذرماه) به گفته خود بهشتی، جهت دادن فرصت به مسئولین، رسانه ای نشده است. روز گذشته، بهشتی لنگرودی در نامه ای که از زندان ارسال کرده است، اعتصاب غذای خود را اعلام نموده است. متن نامه که توسط کانون صنفی معلمان ایران منتشر شده به شرح زیر است:
به نام خداوند جان و خرد
با این وسیله اعلام می نمایم:
اینجانب محمود بهشتی لنگرودی که ۲۵ سال از عمر خود را صرف تعلیم و تربیت فرزندان این مرز و بوم کرده و بیش از ۱۵ سال نیز در قالب فعالیتهای صنفی، در خدمت فرهنگیان عزیز بوده ام، در اعتراض به حکم ناعادلانه قاضی صلواتی “مبنی بر ۹ سال حبس”، از جانب دادگاه چند دقیقه ای، از پنجشنبه، ۵ آذر ۱۳۹۴ به صورت رسمی در اعتصاب غذا به سر می برم، به این امید که مسوولان، به ویژه مسوولان قضایی با شنیدن فریاد تظلم خواهی اینجانب، نسبت به توقف اجرای حکم تا زمان اعاده دادرسی در دادگاهی صالح، علنی و با حضور هیات منصفه اقدام نمایند.
این خبر صرفا جهت ایجاد فرصت برای مسوولین جهت رسیدگی به خواسته هایم، تا این لحظه، چهارشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۴ اعلام عمومی نشد.
بدیهی است که مسوولیت هر اتفاق ناخوشایندی که طی دوران اعتصاب غذا متوجه اینجانب شود به عهده همه کسانی خواهد بود که ظلم مذکور را در حق من مرتکب شده و یا در برابر این دادخواهی سکوت و بی تفاوتی اختیار می کنند.
محمود بهشتی لنگرودی - ۱۱آذر ۱۳۹۴- اوین
**************
تجمع زنان معلم مقابل استانداری یزد در اعتراض به اخراجشان از آموزش وپرورش
صبح روز ۸ آذر تا پایان وقت اداری، جمعی از زنان معلم برای اعتراض به عمل آموزش و پرورش در رد صلاحیت واخراج معلمان، پس از دو ماه فعالیت، در جلوی درب استانداری یزد، تجمع کردند.
به گزارش ۹ آذر یزد بانو، جمعی از بانوان یزدی، برای اعتراض به عمل آموزش و پرورش در رد صلاحیت معلمان پس از دو ماه فعالیت، در جلوی درب استانداری یزد، اعتصاب کردند.
معترضین، علت تجمع خود را سلب آبروی آنها و اخراج پس از دو ماه فعالیت در این اداره عنوان کردند.
تجمع کنندگان گفتند: باتوجه به امتیاز بازنشستگی والدین آنها در این اداره و با دارا بودن مدرک معتبر تحصیلات تکمیلی، آنها را از سرکار خود، اخراج کردند.
آنان با بیان اینکه در بدو فعالیت، آموزش و پرورش پرونده ی آنها را تأیید کرده بود،افزودند: اما پس از گذشت دوماه از فعالیت کردن، به فکر اخراج کردن 25 کارمند، با بهانه ناقص بودن پرونده،افتاده بود.
تجمع کنندگان از وجود کارمندان مستقر در ادارات سراسر استان، با شرایط مشابه اخراج شده ها،اشاره کردند و گفتند متأسفانه تا کنون هیچ یک از مسئولین پاسخگوی این مسأله نبوده است.
**************
آزادی رامین زندنیا و همسرش با قید وثیقه
بر اساس اطلاعیه انجمن صنفی معلمان کردستان، رامین زندنیا از فعالان صنفی این انجمن به همراه همسرش که هنگام مسافرت بازداشت شده بودند، با قید وثیقه آزاد شده اند.
آقای رامین زندنیا معلم و فعال صنفی سنندجی به همراه همسر محترمشان خانم پروین محمدی امروز به قید وثیقه از زندان آزاد شدند. انجمن صنفی معلمان کردستان ضمن تبریک این رویداد مهم به خانواده بزرگ فرهنگیان کشور بویژه معلمان گرانقدر کردستان و همچنین خانواده محترم آقای زندنیا و خانم پروین محمدی از همه دوستان و همکارانی که به هر نحوی در این مدت جهت آزادی ایشان تلاش و همکاری نمودند و بویژه همکارانی که امروز با حضور خود درمقابل زندان از آنها استقبال نمودند کمال تشکر و قدردانی را دارد.
روابط عمومی انجمن صنفی معلمان کردستان۲٦؍۸؍۹۴
**************
رسول بداقی و جعفر عظیم زاده به سالن ٨ اندرزگاه ٨ اوین منتقل شدند
بر اساس آخرین اخبار رسیده، رسول بداقی از اعضای کانون صنفی معلمان ایران و جعفر عظیم زاده از فعالان کارگری امروز یکشنبه ۱٨ آبان به سالن ٨ اندرزگاه ٨ زندان اوین منتقل شدند.
اسماعیل عبدی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران که او نیز از پنجم تیرماه سال جاری تاکنون بدون صدور حکم در اوین بازداشت می باشد، حال عمومی رسول بداقی و روحیه او را خوب توصیف کرد.
رسول بداقی که در پایان تیرماه امسال دوران محکومیت شش ساله خود را به پایان برده بود با حکم سه ساله دیگری روبرو شد و در پنج ماه گذشته در سلول انفرادی به سر می برد. ایشان با توجه به پیگیری هایی که در خصوص حکم اخیر و پرونده اش انجام گرفته است امیدوار است به زودی آزاد شود
**************
انتقال رسول بداقی معلم زندانی به بند عمومی
رسول بداقی از اعضای کانون صنفی معلمان که به مدت پنج ماه در بازداشتگاه دو الف به صورت انفرادی در بازداشت بود امروز عصر به اندرزگاه اوین بند ٨ منتقل شد.این معلم زندانی که در تیرماه امسال حکم محکومیت شش ساله اش به پایان می رسید با پرونده ای جدید از اردیبهشت ما بند دو الف منتقل شده و در این پنج ماه در سلول انفرادی به سر می برد.
شایان ذکر است که در پرونده جدید رسول بداقی به سال حبس دیگر محکوم شده است.
علاوه بر رسول بداقی سه عضو دیگر کانون صنفی معلمان ایران نیز به اتهام فعالیت های صنفی در بازداشت به سر می برند.محمود بهشتی لنگرودی ،علی اکبر باغانی و اسماعیل عبدی از جمله این معلمان ذکر شده هستند.علاوه بر اعضای کانون صنفی ،علی رضا هاشمی دبیرکل سازمان معلمان نیز به اتهام فعالیت های صنفی در زندان است.
کمیته اطلاع رسانی کانون صنفی معلمان ایران
**************
سیدمنصور مدسوی معلم روزنامه نگار به دادگاه انقلاب احضار شد
احضار سید منصور موسوی، آموزگار فعال در عرضه رسانه و تحلیلگر مسائل آموزشی به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب
سید منصور موسوی، معلم روزنامه نگار، عضو مجمع فرهنگیان ایران اسلامی و از موسسان انجمن کارشناسان آموزش و پرورش در ادامه جریان پرونده سازی و بازداشت های کور علیه معلمان، طی هفته جاری به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب احضار شد است. وی در تاریخ ۲۶ شهریورماه ۹۴ و در ادامه فشار بر فعالان صنفی معلمان بازداشت و به رغم بیماری مدت بیست روز را در انفرادی بند ۲ الف نگاه داشته شده بود.
موسوی در صفحه شخصی خود در فیسبوک نوشته است: “هرچند قائل که این قائله با حکم برائت یا در بدترین حالت با توبیخ و تعهد و جریمه و هرنوع مجازات جایگزین به جز حبس، ختم به خیر شود اما هنوز هم ناباورانه چندین بار در طول روز این قضیه را برای خود و نزد خانواده و دوستان حلاجی می کنم که این مصائب از کجا و به دلیل کدامین کرده یا ناکرده گریبانگیرمان شد؟”
سناریوی بازداشت و پرونده سازی فعالان صنفی معلمان مدتی است که در دولت تدبیر و امید آغاز شده و همچنان ادامه دارد. دولتی که داعیه ی حمایت از تشکل های صنفی را داشته و مدعی حمایت از آنان است.
هم اکنون معلمانی چون رسول بداقی، علی اکبر باغانی، محمود بهشتی لنگرودی و اسماعیل عبدی از فعالان صنفی در زندان به سر می برند.
وضعیت اسماعیل عبدی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران(تهران) که از پنجم تیرماه سال جاری تاکنون، بدون هیچگونه صدور حکمی در زندان اوین نگهداشته شده است قابل تامل است.
**************
جمعی از معلمان بازنشسته مقابل سازمان برنامه تجمع کردند
امروز دو شنبه یازدهم آبان ماه جمعی از معلمان بازنشسته در اعتراض به وضعیت بد معیشتی خود مقابل سازمان برنامه در تهران تجمع کردند.
یکی از تجمع کنندگان به حقوق معلم و کارگر گفت: با وجود هوای نامساعد ما فرهنگیان بازنشسته گرد هم آمدیم تا اعتراض خود به تصویب برنامه پنج ساله ششم بدون توجه به مطالبات معلمان بازنشسته را نشان دهیم.
این معلم معترض افزود ما خواستار بهبود سطح معیشت بازنشستگان و احیای منزلت خود در مقام معلم هستیم.
گفتنی است این تجمع که فراخوان آن در شبکه های مجازی منتشر شده بود، از ساعت ده صبح آغاز شده است.
**************
اتحادیه معلمان انگلستان: فعالان صنفی معلمان را آزاد کنید!
ترجمه: بهزاد قوامی
جناب رئیس جمهور، آقای روحانی عزیز!
همه فعالین صنفی معلمان را آزاد کنید
اتحادیه ملی معلمان انگلستان (NUT) موج اخیر بازداشتها و آزار و اذیت مداوم فعالان صنفی معلمان را همراه با اتهامات نسبت داده شده به آنها محکوم می کند.
هرچند ما آزادی محمود باقری در تاریخ ۱٧ اوت ۲۰۱۵، پس از تحمل ۴۴ ماه زندانی، را تبریک می گوییم اما از اینکه شش نفر از اعضای تشکل های صنفی معلمان ایران هنوز در زندان هستند، متأسف و ناخرسندیم :
• علیرضا هاشمی، بازداشت از ۱۹ آوریل ۲۰۱۵.
• عبدالرضا قنبری بازداشت از ژانویه ۲۰۱۰.
• رسول بداقی، از سپتامبر سال ۲۰۰۹ در زندان است و با وجود اتمام مدت شش سال زندان خود ، اتهامات جدید علیه وی مطرح شده است و او در حال حاضر در انتظار حکم جدید به سر می برد.
• علی اکبر باغانی ، بازداشت از می ۲۰۱۵.
• اسماعیل عبدی ، بازداشت از ژوئن ۲۰۱۵.
• محمود بهشتی لنگرودی، بازداشت از ۶ سپتامر ۲۰۱۵.
همه این فعالین آموزشی بخاطر فعالیت های صلح آمیز و مشروع اتحادیه های صنفی، به شکل غیرقانونی بازداشت شده اند.
تأثیر مؤثر و مستقیم کاهش دستمزدها و پرداختها بر بخش آموزش، بارها توسط معلمان شجاع در خیابانهای تهران و دیگر شهرها، در ایران علیرغم عواقب بعدی که برای انها به دنبال داشته، مطرح شده است.
اتحادیه ملی معلمان (NUT) از دولت ایران می خواهد از تمام معیارهای بین المللی کار و حقوق کارگران و نیروی کار ایرانی در زمینه آزادی تشکل، تجمع و بیان، پیروی کند. اتحادیه های کارگری ایران باید اجازه یابند تا نقش خود را در فضایی عاری از خشونت، فشار یا تهدید ایفاء کنند .
ما از پاسخ مثبت در این زمینه استقبال خواهیم کرد و در عین حال، به نظارت بر وضعیت ایران در حال حاضر ادامه خواهیم داد.
ارادتمند شما،
کریستین بلور
دبیر کل
**************
تجمع مربیان پیش دبستانی مقابل مجلس برای چندمین بار
تعدادی از مربیان پیش دبستانی امروز سه شنبه پنجم آبان ماه، برای چندمین بار در مقابل مجلس تجمع کردند.
این تجمع برای چندمین بار است که تکرار شده است ولی شواهد نشان از عدم توجه جدی مجلس نشینان به این گروه از معلمان تحت پوشش آموزش و پرورش دارد.
خواسته ی روشن تجمع کنندگان امروز تبدیل وضعیت به حق التدریسی و پرداخت حقوق معوقه و به طور کلی عدم به اجرا درآمدن مصوبه مجلس بوده است.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در روز چهارشنبه ٢٨ مرداد سال جاری، طرح ابلاغ یک تبصره به ماده ۱۷ قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمین حق التدریسی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش را مصوب کردند که بر اساس آن وزارت آموزش و پرورش مکلف شد مربیان پیش دبستانی و نیروهای خریدخدمت آموزشی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی را به صورت حق التدریس از تاریخ اول مهر سال جاری به کار گیرند.
ولی این مصوبه تا امروز اجرا نشده و موجب نارضایتی مربیان پیش دبستانی گردیده است.
**************
بیانیه در خصوص بازداشت فعالین صنفی
به نام خداوند جان و خرد
“بازداشت فعالین صنفی را متوقف کنید”
حق به رسمیت شناختن اعتراضات و انتقادات تشکل ها و فعالان صنفی و مدنی نسبت به عملکرد دولت ها متضمن حقوق اولیه ی شهروندی است و اعتلای آموزش صحیح کودکان این سرزمین نیز در گرو تحقق مطالبات و دادخواهی های جامعه ی فرهنگیان و کنشگران صنفی این عرصه است
دستگیری ها و فشار بر فعالان صنفی از سوی دولتی که داعیه تامین امنیت و حذف فضای امنیتی دارد با تعهدات و وعده های پیشینش مغایرت تمام دارد تعهدی که برای در دست گرفتن زمام امور به ملت ایران وعده کرده است
تداوم دستگیری های فعالین صنفی در حالی ادامه دارد که اعتراضات فرهنگیان به مدنی ترین شکل ممکن و براساس اصول صریح قانون اساسی انجام می گیرد و این در حالی است که رهبر انقلاب رییس دولت کنونی بر حقوق حقه ی فرهنگیان صحه گذاشته اند.
بر نتابیدن چنین اعتراضات قانونمندی از سوی مسولان سوال های اساسی بسیاری را در پی خواهد داشت
ده روز از بازداشت رامین زندنیا همکار فرهنگی می گذرد و این در حالیست هنوز از علت و مکان بازداشت ایشان اطلاعات چندانی در دسترس نیست وضعیت این عضو انجمن صنفی معلمان کردستان و همسرش خانم پروین محمدی که به همراه ایشان دستگیر شده است به شدت جامعه ی فرهنگیان را نگران و متاثر کرده است شوربختانه تلاش های والدین پیرشان در بدست آوردن نشانی از فرزندانشان بی نتیجه مانده است این سبک بازداشت شهروندان بر نگرانی ها می افزاید و حس فقدان امنیت در مردم ایجاد می کند
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان لزوم رعایت قانون در برخورد با فعالین صنفی و مدنی را به مقامات یاداوری می کند و از مسولان کشور می خواهد که به بازداشت فعالان صنفی پایان دهند و به تلاش های عدالت خواهانه ی آن ها به دیده ی احترام بنگرند، سخن حق شان را بشنوند و به حقوق طبیعی آن ها تمکین کنند و نهادهای زیر مجموعه ی خود را به پاسخگو بودن در قبال این شیوه های دستگیری ملزم کند امید است تدبیر مسولان و تمکین آنها به قانون ، آبی بر آتش التهابات جامعه ی فرهنگیان کشور باشد.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان سراسر کشور
١٣٩۴/٨/٠٣
**************
سالهاست در انتظار آزادی رسول بداقی هستیم
حقوق معلم و کارگر- رضا مسلمی
نام رسول بداقی برایم با نام دوست عزیزم، عزیز قاسمزاده، همیشه عجین بوده و هست، چرا که اول بار بعد از دستگیری رسول در شهریور سال هشتاد و هشت با عزیز بود که در گوشه ای از دانشکده ی ادبیات در باره ی نوشته ها ی او صحبت کردیم. بارها در خصوص حکم نا عادلانه ی شش ساله ی او که به نمایندگی از معلمان کشور متحمل شده بود بحث میکردیم، در باره ایمان او به اصلاح سیستم آموزشی کشور، کودکان کار، اصلاح منزلت و معیشت فرهنگیان ، اعتراض به خصوصی سازی و….
شش سال از آن روزها گذشت ، شش سال در انتظار ، انتظاری جانفرسا برای ما و مقاومتی زینب وار از جانب همسر و فرزندان خردسالش. در آن زمان شبنم نوجوانی درمقطع راهنمایی بود و امروز جوانی دانشجو، ستایش و شکیبا دوساله بودند و امروز کودکانی دبستانی،کودکانی که به این دلخوشند که در ملاقات حضوری پدر را در آغوش کشند.
اما به راستی حضور رسول در خارج از زندان برای بازداشت کنندگان او آنقدر سنگین بود که در این مدت حتی یک ساعت مرخصی به او ندادند؟ آیا حضور رسول در جامعه برای ایشان آنقدر ثقیل است که حتی در زمانی که او در زندان بود برایش سه سال دیگر حکم صادر کنند و در انفرادیش بیندازند و خانواده ی او را وادار کنند که سالهای سخت دیگری را پشت سر گذارند تا سایه ی پدر بر سر خانواده شان باشد.
باید از بازداشت کنند گان و آمران و عاملان این بازداشت و زندان و حکم جدید پرسید که به راستی رسول بداقی با چه جرمی باید نه سال از عمرش را در پشت میله های زندان بگذراند؟ درحالیکه بر هیچ یک از اطرافیان رسول و دوستان و نزدیکانش که او را میشناسند پوشیده نیست که فعالیت های او صرفا صنفی و قانونی بوده و انتقاداتش در راستای حق طلبی و با هدف اصلاح نظام آموزشی کشور بوده است. فعالیت هایی صنفی که دولت قبل در خاموش کردن آن ازهیچ تلاشی فروگذار نکرد و فعالان را به بهانه های مختلف و جرمهای نا عادلانه هر یک را به نوعی (تبعید،انفصال، تنزیل رتبه، ممنوع التدریس، بازداشت، زندان ، و انواع و اقسام حکم های تعلیقی و تعزیری ) با چوب عدالتش! نواخت.
از اواخر سال هشتاد و پنج و اوایل هشتاد و شش که برخورد با فعالین شروع شد، در اکثر شهرهایی که کانون صنفی در آن فعالیت داشت برخورد های قهری با فعالین آغاز شد. مسؤلین این برخوردها در دولت قبل قصد خاموش کردن این ندای حق خواهی را داشتند تا به بدنه این پیام را بدهند که سزای فعالیت صنفی چیزی جز زندان و تبعید و انفصال نیست. و با عدم تمدید پروانه ی فعالیت کانون ها (نه لغو مجوز) عملا کانون های صنفی را تحت فشار قرار دادند تا فعالیت در کانونها را جرم تلقی نمایند و اعضای آن را به بهانه ی شرکت در جلسات این نهاد، بازداشت و زندانی نمایند، به گونه ای که در تمام سالهای گذشته کمتر جلسه ای برگزار میشد که با برخورد نیروهای امنیتی مواجه نشود، این در حالیست که کانونهای صنفی طی فرایند های قانونی مجوز گرفته و فعالتهایشان صرفا در چهار چوب قانون بود و هست.
از میان کانونهایی که بیشترین هزینه ها را دادند کانون تهران بود که خود به تنهایی، بیشتر از تمام کانونهای کشور زندان بازنشستگی پیش از موعد زندان تعلیقی و تعزیری و …. به دوش کشید،
دبیر کل کانون صنفی و سخنگوی کانون تهران عبدی و بهشتی ، دبیر کل پیشین کانون تهران، علی اکبرباغانی ، علیرضا هاشمی ، محمد رضا نیک نژاد مهدی بهلولی و… جملگی بار مسئولیتی را به دوش میکشند وهزینه هایی را پرداخت میکنند که در هیچ کجای دنیا هیچ کنشکر صنفی ای متحمل نمیشود. درحالیکه در ذات و ماهیت فعالیت های صنفی، هیچگاه زندان گنجانده نشده است.
این نکته که در ده سال گذشته چرا با هر نوع فعالعیت اصیل صنفی و برخاسته از اراده ی معلمان این گونه برخورد ها شده است جای تحقیق دارد و بحث درین خصوص در این مقال نمیگنجد.
اما امروز، رسول بداقی است که باری سنگین تر از دیگران بر دوش می کشد، رسولی که قرار است با این حکم جدید، نه سال از عمرش را پشت میله های زندان سپری کند. معلمی که از درون زندان هنوز نگران است که مبادا مدرسه اش دیر شود، معلمی که به خاطر اندیشه هایش میله های زندان را دوست دارد، معلمی که می گوید: تا زمانی که اندیشه ها از ترس شلاق در مغزها زندانی است، من آزادی نمی خواهم، معلمی که درس آزادگی می دهد…
این معلم به ناحق در بند است، و خانواده اش و معلمان کشور منتظر آزادی او هستند.
**************
درخواست کانون صنفی معلمان ایران از محمود بهشتی برای
به تعویق انداختن زمان آغاز دوباره ی اعتصاب غذای خود به طور موقت
کانون صنفی معلمان ایران در نامه ای از سخن گوی این تشکل محمود بهشتی درخواست کرد که اعتصاب غذای خود را به تعویق بیا ندازد.دراین نامه که از سوی این تشکل صنفی منتشر شده است امده است:
جناب آقای محمود بهشتی
سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران
ضمن آرزوی سلامتی و پایداری برای شما و تمام معلمان دربند، همه ما نیک می دانیم که اعتراض به یک روند قضایی و حکم ناعادلانه حق هر متهم است به خصوص وقتی آن متهم جز برای اعتلای وضعیت معیشت و منزلت هم صنفان خود و ارتقای کیفیت آموزش فرزندان این سرزمین، عمل دیگری انجام نداده باشد. در همین راستا شما بخاطر اعتراض به اجرای حکم خود طی هفته های گذشته دست به اعتصاب غذای خشک زدید و جمعی معلمان ایران به اشکال مختلف با شما همراهی نمودند. و شما بخاطردرخواست خانواده و همکاران خود و وعده نماینده دادستان مبنی بر پیگیری و رفع این بی عدالتی بصورت موقت به اعتصاب خود پایان دادید.اکنون آن وعده دو هفته ای رو به پایان است و شما عزم جدی دارید برای اعتراض به این روند ،اعتصاب خود را از سر بگیرید.
کانون صنفی معلمان ایران به نمایندگی از اعضا، همکاران و دوستداران شما، از شما در خواست می کند به دلایل زیر اعتصاب خود را برای مدتی به تعویق بیاندازید.
اول،ضمن تاکید بر حق اعتراض، ما نگران سلامتی شما هستیم .با توجه به اعتصاب قبلی و وضعیت جسمی شما ، ما نمی خواهیم شاهد آسیبی شدید تر از این و بروز یک فاجعه باشیم .
دوم، نماینده دادستان عنوان کرده است که دو هفته فرصت کمی است و ما فرصت بیشتری برای بررسی و رفع این بی عدالتی لازم داریم .
برمبنای دلایل فوق ما خواهان تعویق زمان شروع اعتصاب از جانب شما هستیم. از طرفی مدت زمان تعلیق را به خود شما واگذار می نماییم و امیدواریم این اعتراضات منجر به رفع بی عدالتی گردد.
لذا ضمن درخواست از شما، از مقامات دادستانی می خواهیم سریعا به وضعیت پرونده رسیدگی نمایند.
ما خواهان آزادی بی قید و شرط شما و سایر معلمان و فعالان صنفی از زندان هستیم.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
**************
وضعیت دبیر کل کانون صنفی معلمان همچنان نامشخص است
حقوق معلم و کارگر
اسماعیل عبدی ، دبیر کل کانون صنفی معلمان، از تاریخ ششم تیرماه در بازداشت به سر می برد و هنوز تکلیف پرونده او نامشخص است.
پرونده عبدی از مردادماه به دفتر قاضی صلواتی تحویل شده است، اما تا کنون، این ارجاع پرونده، هیچ بازخوردی نداشته و حتی هنوز زمان مشخصی برای دادگاه ایشان مشخص نشده است.
در حال حاضر، خانواده ، همکاران و دوستان دبیر کل کانون صنفی معلمان، در انتظار روشن شدن وضعیت این فعال صنفی هستند و با توجه به وعده های دولت، وزیر آموزش و پرورش و مسئولین مبنی بر رفع فضای امنیتی و تسهیل آزادسازی معلمان زندانی، در انتظار آزادی او هستند.
**************
اطلاعیه کانون صنفی معلمان ایران پیرامون بازداشت فعال صنفی رامین زندنیا
کانون صنفی معلمان ایران (تهران) در رابطه با بازداشت رامین زندنیا، فعال صنفی، اطلاعیه ای منتشر نموده است. در متن این اطلاعیه آمده است:
در حالیکه تعدادی از فعالین صنفی کانون صنفی معلمان تهران بدلیل فعالیت های صنفی در زندان بسر می برند ،بار دیگر یک فعال صنفی این بار از شهرستان سنندج بازداشت و روانه زندان شد.روز پنجشنبه رامین زندنیا از فعالین انجمن صنفی معلمان کردستان بنا بر اطلاعیه رسمی این تشکل از سوی نهادهای امنیتی در شهرستان سقز همراه با همسرش بازداشت شد.کانون صنفی معلمان تهران لازم می داند ضمن اعتراض به روند بازداشت فعالین صنفی از حقوق انسانی و صنفی این فعال صنفی کوشا و پرتلاش دفاع کرده و حمایت خود را از فعالین صنفی در شهرستانها اعلام نماید. کانون صنفی معلمان تهران امیدوار است که تلاش در جهت رفع مشکلات معیشتی و منزلتی معلمان و پذیرش حق فعالیت صنفی از سوی مسئولین دولتی و مقامات امنیتی جایگزین نگاه امنیتی به فعالیت های صنفی در سالهای اخیر شود.
کمیته اطلاع رسانی کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
**************
آخرین وضعیت محمود بهشتی لنگرودی سخنگوی کانون صنفی معلمان
به گزارش کمیته اطلاع رسانی کانون صنفی معلمان ایران محمود بهشتی سخنگوی کانون دقایقی پیش در پی عدم تمدید مرخصی از سوی دادستانی تهران مجددا به زندان بازگشت.
وی که درتاریخ نهم شهریورماه با حکم شعبه دوم بازپرسی اوین بازداشت شده بود با وجود تعیین قرار وثیقه از سوی این شعبه بازپرسی همچنان در زندان اوین در بازداشت بسر می برد.
سخن گوی کانون صنفی معلمان پس از آگاهی از اجرای حکم مربوط به سال ۸۹ در زندان دست به اعتصاب غذای خشک زد که این اعتصاب پس از دیدار با معاون دادستان و قول آزادی از سوی وی پس از شش روز شکسته شد. اکنون وی پس از هفت روز مرخصی کوتاه مجددا به زندان اوین بازگردانده شد.
**************
رامین زندنیا عضو انجمن صنفی معلمان کردستان به همراه خانواده اش بازداشت شد
به گزارش انجمن صنفی معلمان کردستان آقای رامین زندنیا از اعضای فعال انجمن صنفی معلمان کردستان و کشور، روز پنج شنبه مورخ بیست و سوم مهرماه همراه با همسرش هنگام مسافرت، توسط نیروهای امنیتی در شهرستان سقز بازداشت شدند.
لازم به یادآوری است که بچه خردسال ایشان که به همراه پدر ومادر در بازداشت بود، توسط نیروهای امنیتی به خانواده آقای زندنیا( پدر ومادر) تحویل داده شد.
انجمن صنفی معلمان کردستان مورخ ۲۳ مهر ۹۴
**************
محمود بهشتی لنگرودی سخنگوی کانون صنفی معلمان به مرخصی آمد
حقوق معلم و کارگر
بر اساس خبری که از سوی کمیته اطلاع رسانی و روابط عمومی کانون صنفی معلمان ایران(تهران) دریافت گردید، دقایقی پیش محمود بهشتی لنگرودی، سخنگوی کانون با سپردن وثیقه از سوی خانواده به مرخصی آمد.
در مورد میزان مرخصی و زمان بازگشت ایشان هنوز خبری منتشر نشده است.
**************
سریال ادامه دار اعتراض مربیان پیش دبستانی گلستان
حدود ۱۰۰ مربی پیش دبستانی در اعتراض به عدم استخدام آنان به عنوان معلمان حق التدریس در مقابل استانداری گلستان خواستار حذف شرط رشته مرتبط در قانون استخدام شدند.
اعتراض مربیان به طرح الحاق دو تبصره ماده ۱۷ قانون اساسی که در تاریخ ۴ شهریورماه سال جاری به تایید شورای نگهبان رسیده است که براساس آن آموزش و پرورش موظف اند تمامی مربیان پیشدبستانی و نیروهای خرید خدمات را به عنوان حق التدریسی جذب کند، می باشد.
این اعتراض در پی اعلام اسامی حدود۳۹۰ نفر نیروی حق التدریسی درهفته گذشته بود، این درحالی است که عده کمی از این تعداد هستند که دارای سابقه زیاد و آن هم رشته های آموزش ابتدایی جذب شده اند.
یک مربی گلستانی در گفتگو با خبرنگار کلاس بیست گفت: ما مربیانی هستیم که چند و چند سال با آموزش و پرورش با کمترین حقوق دریافتی کار کرده ایم آیا رواست با ۱۰ سال سابقه کاری تنها به دلیل مدرک غیر مرتبط از همکاری که حق ماست محروم شویم.
وی با بیان اینکه مسئولان باید پاسخگوی عمر ازدست رفته ما باشند،گفت: آیا خود این مدیران مدرک مرتبط با رشته کاری خود در ابتدای تصدی مسئولیت داشته اند یا به خاطر خدمات ارزشمند و سابقه درخشان مسئول شده اند.
مربی معترض دیگری به ما ملحق می شود، ظاهرا به خاطر فشارهایی که در این چند ماه به او وارد شده مشکلات جسمی نیز پیدا کرده است، می گوید: همکاران با سابقه با مدارک لیسانس و بالاتر، آموزش دیده و متخصص اند و بهترین خدمات را به فرزندان همین مسئولین ارائه می کنند، اما امروز و زمان استخدام فقط به دلیل رشته غیر مرتبط که با آموزش های ضمن خدمت، آن هم با هزینه خودمان قابل رفع است ما را از گردونه رقابت حذف می کنند.
نماینده معترضان نیز نتیجه ساعت ها مذاکره با مسئولان استانداری را درگفتگو با خبرنگار کلاس بیست، اینگونه عنوان می کند: هرچند که استاندار از صحبت کردن با امتناع کردند اما با صحبت آقای سیفی یکی از مسئولان استانی، ایشان نامه ای را برای تعیین تکلیف این مربیان ستم دیده و البته تخلفات صورت گرفته آموزش و پرورش استان ارائه شده از سوی مربیان نیز به اداره کل آموزش و پرورش ارسال نمودند.
وی افزود: دیگر از آموزش و پرورش گلستان ناامید هستیم و می بینیم کمترین اهمیتی به مربیان ما نمی دهند و فقط با ادعای اینکه از قانون تخطی نمیکنیم سعی در متقاعد کردن ما دارند هرچند که خود کارنامه چندان روشنی در استخدام حق التدریسی ها ندارند.
مربی گلستانی گفت: قانونی که در بیشتر استان ها به نفع مربیان با سابقه اجرا شده است اما در استان گلستان اجرا نمی شود.
نماینده مربیان معترض افزود: نماینده مربیان پیش دبستانی کشور امروزبا فانی جلسه داشتند و به ما اعلام کردند که چنانچه نامه ای مبنی بر استخدام مربیان ازسوی نماینده پیگیر این امور ارسال شود، قادر به استخدام مربیان خواهیم بود.
این مربی گلستانی ادامه داد: با تمام این وعده و وعید ها، امشب تمام مربیان پیش دبستانی ذی نفع به سمت تهران حرکت خواهیم کرد و فردا جلوی خانه ملت باردیگر خواستار اصلاح مصوبه نمایندگان و گرفتن حق قانونی خود می شویم و تا رسیدن به سرانجام آنجا را ترک نخواهیم کرد.
براساس این گزارش این تحصن از اوایل صبح امروز شنبه ۱۸ مهر ماه آغاز وتا پایان وقت اداری نهادهای دولتی ادامه داشت.
گفتنی است، این تحصن چهارمین تجمع مربیان گلستانی طی سه ماه اخیر است.
منبع: پایگاه تحلیلی کلاس بیست
**************
حقوق یک معلم بطور متوسط یک میلیون تومان،
خط فقر در آبان ۹۴ برابر ۳ میلیون و ۵۸۵ هزار تومان + محاسبات و جداول مربوطه
نوشته و بررسی: حمید ترابی
محاسبات بر طبق جداول زیر نشان می دهد که حداقل هزینه یک خانواده چهار نفره ماهانه ۳ میلیون و ۵۸۵ هزار تومان در آبانماه ۹۴ می باشد، این در حالی است که حقوق یک معلم بطور متوسط یک میلیون تومان است. محاسبات انجام شده بر طبق جدول زیر نشان می دهد که هزینه خوراکی ... »
ادامه مطلب
**************
قطع نامه پایانی تجمع شانزدهم مهرماه ۱۳۹۴ به مناسبت روز جهانی معلم
به نام خدا وند جان و خرد
امروز، ما فرهنگیان استان …………………همراه و هماهنگ با معلمان سراسر کشور، طبق اصل ۲٧ قانون اساسی گردهم آمده ایم تا به بی توجی های دولت و مجلس به خواسته های فرهنگیان کشور و برخورد قهری قوه قضائیه با فعالان صنفی، با سکوت خود اعتراض کنیم.
با وجود پافشاری بخشی از بدنه آموزش و پرورش مبنی بر بزرگداشت روزجهانی معلم در دوشنبه ۱۳ مهر، تشکل های صنفی فرهنگیان، تصمیم گرفتند به منظور نشان دادن حسن نیت خود و جلو گیری از تعطیلی کلاس های درس، این مناسبت را با سه روز تاخیر، در روز پنجشنبه ۱٦ مهر برگزار نمایند.
در میان مطالبات متعددگروه ها، احزاب، جمعیت ها و اصناف، خواسته های عدالت خواهانه ی صنفی، مطالبه ای بدیهی است که فلسفه حکومت ها براساس آن بنا می شود. بی توجهی به تنظیم، اجرا و نظارت بر قوانینی که نظامی عادلانه بر حقوق و مزایای عموم کارکنان دولت برقرار کند، توسط جامعه فرهنگیان کشور قابل اغماض و چشم پوشی نیست.
قوای سه گانه کشور هر کدام به شیوه ای به حاکمیت این روند تبعیض آلود و ناعادلانه کمک کرده اند، پر واضح است که این امر مسبوق به چندین دهه سابقه است و صرفا منحصر به این دولت نیست.
دولت فعلی که با شعارهایی نظیر تنش زدایی در روابط خارجی، مهار تورم، توجه به بخش آموزشی و بهداشت، میدان دادن به تشکلهای مدنی، حذف نگاه امنیتی به اعتراضات و انتقادات و… به روی کار آمد، در حوزه هایی که مربوط به جامعه فرهنگیان بود عملا ً تغییری را رقم نزد. افزایش ناچیز بودجه آموزش و پرورش، برقراری نگاه امنیتی به اعتراضات صنفی، ادامه روند محدود کردن فعالیت تشکل ها ی صنفی و فشار بر این فعلان، توسط نهادهای امنیتی وابسته به دولت و تعامل معامله گونه تیم مدیریتی وزارت متبوع با نمایندگان مجلس چهره ای مطلوب از دولت در بین فرهنگیان ترسیم نکرده است. در حالی که جامعه معلمان کشور پس از عبور از سال های سخت گذشته، به تدبیر این دولت امیدها بسته بودند.
این دولت نقشه راه و برنامه مشخصی برای برقراری عدالت در حقوق ومزایا و رفع تنگناهای فرهنگیان کشور ندارد. اجرای نظام رتبه بندی که با تبلیغات گسترده دولت همراه بود، علاوه بر اینکه درصد مهمی از فرهنگیان کشور را شامل نمی شود قابلیت رفع تبعیض در حقوق و مزایا بین سایر کارکنان دولت با فرهنگیان را ندارد.
انتظار جامعه فرهنگیان کشور از دولت این است که نظامی عادلانه برای حقوق و مزایای کلیه کارکنان دولت طراحی و اجرا کند، سپس رتبه بندی به عنوان یک امتیاز برای شغل معلمی در نظر گرفته شود تا ضمن جذب افراد توانمند به این شغل انگیزه مطالعه، تحقیق و تلاش را در بین آموزگاران تقویت نماید.
دولت یازدهم تا کنون دو لایحه بودجه به مجلس ارائه داده است که در هر دوی آنها، بر خلاف وعده های رئیس جمهور محترم، نشانه ای از توجه ویژه به بخش آموزش دیده نمی شود. دولت در سال ۹۴ با وجودی که در برخی وزارت خانه ها، بودجه افزایشی ٧۰ درصدی را رقم زد در حوزه آموزش و پرورش سیاست دولت قبل را ادامه داد، به گونه ای که رشد بودجه ی آموزش و پرورش کمتر از نرخ رشد تورم شد.
هم اینک دولت محترم در حال تدوین بودجه کشور برای سال آینده است. همچنانکه حمایت گسترده جامعه میلیونی فرهنگیان کشور در روی کار آمدن این دولت اثری تعیین کننده داشت، طبیعی است در صورت بی توجهی به حقوق مادی و معنوی ایشان، به ادامه ی این روند تبعیض آلود رای نخواهند داد.
اغلب نمایندگان مجلس در این دوره و دوره های قبل در برابر تبعیض های ناروا که امروز نایب رئیس مجلس آن را بی عدالتی شفاف در حقوق فرهنگیان میدانند، سکوت کرده اند.
آنها بارها ضرب وشتم معلمانی را دیدند که برای دادخواهی به مجلس روی آورده بودند، اما متاسفانه با سکوتشان، سیاست های تبعیض آمیز قوه مجریه و قوه قضائیه را تأیید کردند و به معلمان کشور پیام دادند که در این خانه جایی برای شما نیست.
تقریبا جایی در جهان نمی توان یافت که افرادی را که به مدنی ترین شیوه ممکن اعتراض صنفی خود را اعلام می کنند، با برچسب اتهامات امنیتی بازداشت کنند و زندان های طویل المدت برای آنها صادر نمایند.
رفتار قوه قضائیه با معلمان کشور، نه تنها در جهان بی بدیل است بلکه هیچ جایگاهی نیز در آموزه های دینی ندارد. جای بسی تاسف است که بدترین برخورد با معلمان، در کشور ی صورت می گیرد که ارزشمندترین و فاخر ترین توصیه های دینی در باب حفظ حرمت و جایگاه آنها بیان شده است.
ظاهراً در این آب و خاک، اعتراض و انتقاد به عملکردهای ناصواب، گناهی نابخشودنی است. گویا در قوه قضائیه صدای مظلومیت فرهنگیان شنیده نمی شود، هر معلمی که بنابر وظیفه ی ذاتی خود، از حقش دفاع کند،پاسخش را با آرای قضایی و زندان دریافت می کند.
قوه ی قضائیه که باید دست ما را بگیرد و در برقرار ی عدالت یاریگر ما باشد و گرد ستم از چهره ی فرهنگ و فرهنگی بزداید، دست رد بر سینه آنها میزند و در تکمیل عملکرد سایر قوا و نهاد نظامی خاص، در گوشه سلول مان می نشاند تا سزای عدالت خواهی را در این مملکت به همگان بنمایاند.
بر همین اساس و در جهت بهبود و اصلاح سیستم آموزشی کشور، اهم خواسته های جامعه ی فر هنگیان به شرح ذیل اعلام می گردد:
۱- حق تحصیل رایگان طبق اصل سی قانون اساسی و توقف خصوصی سازی مدارس
۲- رفع تبعیض های ناروا بین کارکنان آموزش و پرورش با سایر کارکنان دولت
۳-همترازی سطح حقوق باز نشستگان ( بخصوص بازنشستگان سنوات قبل ) با شاغلین
۴- ارائه بیمه درمانی و تکمیلی در شأن جامعه فرهنگیان
۵- رفع هرگونه تبعیض در اجرای دقیق و عملیاتی نظام هماهنگ پرداخت، ازجمله بند ۵ ماده ۶۸ قانون خدمات کشوری.
۶-اجرای قانون بازنشستگی پیش از موعد فرهنگیان و پرداخت سریع و کامل پاداش بازنشستگی
۷- رفع کلیه قوانین تبعیض آمیز علیه همکاران فرهنگی زن مانند حق عائله مندی
۸- حذف فضای امنیتی از آموزش و پرورش کشور
۹- پایان اعمال فشار علیه کانون های صنفی فرهنگیان و رفع موانع موجود در مسیر فعالیت کانون های صنفی معلمان و همکاری در جهت برگزاری هرچه سریعتر مجامع عمومی این تشکل ها
۱۰- آزادی هرچه سریعتر فعالان صنفی آقایان : بداقی،عبدی ، باغانی ، هاشمی و بهشتی و توقف اجرای احکام صادر شده علیه ایشان
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان
…………………………
این قطعنامه در بسیاری ازشهرها بین فرهنگیان حاضر در تجمع توزیع شده است.
**************
گزارش تجمع معلمان تهران
سارا ملک
امروز شانزدم مهر ماه تجمع فرهنگیان شاغل و بازنشسته به مناسبت روز جهانی معلم و به جهت رساندن صدای حق طلبی فرهنگیان در اداره کل آموزش و پرورش استان تهران برگزار شد.
ساعت ۹:۳۰ که رسیدم تعدادی از همکاران خانم و آقا به طور پراکنده مقابل اداره بودند ولی تعداد لباس شخصی ها بیشتر از تجمع کننده ها بود .
تا ساعت ۱۱ همکاران جمع شدند متاسفانه خلاف توقعی که داشتیم ، تعداد شرکت کنندگان چندان زیاد نبود که دلیلش هم جو امنیتی چند روز اخیر در تهران بود.
ساعت ۱۱:۳۰ جناب آقای چهاربند مدیر کل آموزش و پرورش به جمع ما آمدند و از همکاران دعوت کردند به داخل اداره بروند که همکاران امتناع کردند.
و البته باید اشاره کنم نیروی انتظامی هیچ برخوردی با همکاران نداشتند.
ساعت ۱۱:۴۵ اکثر همکاران با دعوت مجدد مدیر کل به داخل رفتند و از ایشان با آب پذیرایی شد و فرصتی برای بیان دوباره خواسته هاپیش آمد.
از میان آقایان ، همکارانی از جمله جناب علی اکبری و جناب جوانمرد صحبت کردند و از میان بانوان خانم سلیمی و بنده صحبت کردیم همه ما در وهله اول فقط آزادی همکاران دربند را خواستار شدیم و مشکلات آموزش و پرورش را یک به یک برشمردیم.
همکاران بسیار خوب مشکلات را مطرح نموده و مدیر کل نیز با صبر و حوصله و دقت تمام به سخنان ما گوش دادند.
جناب عبدی زحمت کشیده بیانیه تجمع امروز را قرائت کردند و در آخر جناب چهاربند در جمع همکاران صحبت نموده و قول همه نوع همکاری علی الخصوص در زمینه آزادی زندانیان فرهنگی را دادند. تجمع حدود ساعت ۱۳:۴۵ به پایان رسید.
حاشیه های این تجمع:
۱- حضور پر رنگ لباس شخصی ها مانند برنامه های پیش و البته عدم دخالت ایشان
۲- حضور بسیار کم رنگ همکاران عزیز به خصوص شاغلین گرامی که مایه تاثر بود که ان شاالله روز به روز همکاری ها بیشتر خواهد شد .
۳- جمله بسیار زیبایی که خانم سلیمی در انتهای تجمع فرمودند و از نیروهای لباس شخصی بابت شرکتشان در تجمع که باعث بیشتر شدن تعداد شرکت کننده ها شده بود تشکر کردند .
۴- صبر و حوصله و سعه صدر جناب چهاربند واقعا ستودنی بود و خودشان از همکاران دعوت به صحبت می کردند.
**************
گزارش تحمع سکوت معلمان کردستان-سنندج به مناسبت روز جهانی معلم
مهدی فتحی ، سنندج
از ساعت ۹ و نیم روز پنج شنبه ۱٦ مهر ماه همکاران سنندجی در محوطه اداره کل آموزش و پرورش کردستان به همدیگر می پیوستند تا اتحادشان را بار دیگر به نمایش بگذارند.جمعیت مملو بود از پیشکسوتان،جوان ها، شاغل وبازنشسته، مرد و زن.
معلمان سنندج، همراه با سایر معلمان کشور برای احقاق حقوق صنفی شان با سکوت خواسته هایشان را فریاد زدند. این خواسته ها بر روی پلاکارد هایی در دست همکاران، خودنمایی می کرد.علاوه بر این، متن تکثیر شده قطع نامه در بین همکاران توزیع شد و معلمان بصورت نمادین حلقه ای تشکیل داده و دور تا دور محوطه اداره کل آموزش و پرورش کردستان را چندین بار دور زدند.
تعدادی از مامورین ارگانهای امنیتی نیز حضور داشتند که از همه شعارها یک نسخه را تحویلشان دادیم تا شائبه غیر صنفی بودن تجمع در ذهنشان ایجاد نشود.
در پایان سخنرانی کوتاهی توسط آقای مهدی فتحی ایراد شد که در این سخنرانی به صنفی بودن حرکت و غیر سیاسی بودن آن اشاره شد و مشکلات معیشتی معلمان و بازنشستگان و همچنین مشکلات دانش آموزان نیز مطرح گشت.
در آخر با نام بردن از معلمان دربند و حمایت از آنها و با خواندن قطع نامه پایانی توسط یکی از همکاران تجمع راس ساعت ۱۲به پایان رسید.
در تجمع امروز سنندج، جمعیتی بالغ بر ٦۰۰ نفر شرکت داشتند.
**************
پاسخ مثبت معلمان همدان به فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی در تجمع سکوت روز جهانی معلم
حقوق معلم و کارگر- رضا مسلمی
شانزدهم مهر ، فرهنگیان همدان همراه با سایر معلمان کشور، به مدنی ترین شکل ممکن به تبعیض و نابرابری حاکم بر نظام آموزشی کشور با سکوتشان اعتراض کردند.
راس ساعت ۱۰ صبح با تاخیری چند دقیقه ای دروازه ی اداره کل باز شد و همکاران به محوطه ی اداره کل وارد شدند. هر لحظه جمعیت بیشتر میشد، جمعیتی بالغ بر چهار صد نفر .
در این تجمع خواسته های صنفی و مطالبات فرهنگیان بر روی پلاکاردهایی نوشته شده بود که همکاران به دست گرفته بودند. خواسته هایی انباشته شده . کاملا صنفی که تا کنون دولت به آنها توجهی شایسته و درخور نداشته است.
حدود ساعت ۱۱ حلقه اتحاد انسانی در محوطه اداره کل شکل گرفت. در پایان نیز قطعنامه پایانی در بین همکاران توزیع گردید.
گفتنی است با وجود فشار هایی که برای عدم برگزاری این تجمع اعتراضی وجود داشت و با حضور نیروهای امنیتی، تجمع بدون هیچ گونه حاشیه ای به پایان رسید.
**************
گزارش تحمع سکوت معلمان کرمانشاه به مناسبت روز جهانی معلم
بابک دولتی، کرمانشاه
از اولین ساعات پنج شنبه همکاران کرمانشاه به همدیگر می پیوستند تا اتحادشان را بار دیگر به نمایش بگذارند. حدود بیست دقیقه همکاران بیرون از اداره بودند.
به خاطر تبعیت از تصمیم شورای هماهنگی، معلمان به داخل اداره هدایت شدند. جمعیت مملو بود از پیشکسوتان صنف، تا جوان ها، شاغل وبازنشسته، مرد و زن.عده ای از بازنشستگان دلشکسته( بالغ بر ۱۵۰نفر) تا آخر بیرون از اداره ماندند ماندند و با هیچ ادله ای قانع نشدند که وارد اداره شوند.
معلمان کرمانشاه، همراه با سایر معلمان کشور برای احقاق حقوق صنفی شان با سکوت خواسته هایشان را فریاد زدند. این خواسته ها بر روی پلاکارد هایی در دست همکاران، خودنمایی می کرد.علاوه بر این، بروشوری تهیه شده بود که بین دوستان توزیع شد،بروشوری که ماحصل چندین جلسه بحث صنفی در کرمانشاه بود و خواسته های صنفی معلمان را بیان می کرد.
عکس ها که گرفته شد، مسئولین وارد جمع شدند
همکاران تصمیم گرفتند تا کار به سخنرانی نکشیده و جمعیت پراکنده نشده اند ، محل را ترک کنند.
در تجمع امروز کرمانشاه، جمعیتی بالغ بر ۷۰۰ نفر شرکت داشتند.
در کرمانشاه شانزدهم با حواشی خاص خودش روزی شد به یاد ماندنی
**************
تجمع سکوت معلمان سقز کردستان
تهیه گزارش: طاهر قادرزاده، سقزکردستان
تجمع سکوت فرهنگیان سقز امروز پنجشنبه ۱٦ مهرماه ۹۴ در پاسخ به فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، همانند سایر شهرها، ساعت ۱۰ تا ۱۲ در محوطه اداره آموزش و پرورش این شهرستان برگزار گردید.
با وجودی که از چند روز قبل، به طرق مختلف و با شایعه پراکنیهای هدفدار، سعی در ممانعت از مشارکت معلمان و حتی فعالان صنفی در این تجمع میشد، اما باز هم حدود ۲۵۰ نفر از معلمان حق طلب و عدالت خواه سقزی، با عزمی راسخ همچون همیشه، در حمایت از همکاران صنفی در بندشان و پیگیری مطالبات قبلی، با در دست داشتن پلاکاردهایی مرتبط با اهداف تجمع، بار دیگر نشان دادند که عدالتخواهی را نه در شعار که در عمل نیز باور دارند و در راه تحقق آن از هیچ تلاشی فروگذار نخواهند نمود.
از آنجایی که شایعاتی مبنی بر سوء استفاده برخی جریانات قدرت، در به منحرف کشاندن این تجمع پخش شده بود، لذا در ابتدای مراسم بیانیه فراخوان شورای هماهنگی توسط یکی از همکاران قرائت شده و تاکید بر سکوت در این تجمع بار دیگر یادآوری شد. در پایان مراسم نیز قطعنامه سراسری، با صدای رسا و قاطع یکی از همکاران برای حاضران قرائت و همچنین نسخه های از این قطعنامه در بین همکاران توزیع گردید.
لازم به ذکر است که نیروهای امنیتی در نقاط مختلف داخل محوطه اداره مستقر بوده و برخی از آنان نیز در طول مدت مراسمبه تهیه فیلم و عکس مشغول بودند.
**************
گزارش اولیه از تجمع سکوت فرهنگیان (شانزدهم مهرماه)
به دنبال صدور اطلاعیه ی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان کشور مبنی بر برگزاری تجمع معلمان در سراسر کشور به منظور اعلام خواسته های صنفی و به بهانه روز جهانی معلم، معلمان سراسر کشور از ساعت ده صبح امروز پنجشنبه شانزدهم مهرماه در مقابل ادارات کل آموزش و پرورش مراکز استان ها و ادارات آموزش و پرورش شهرستانها آغاز نمودند.
علیرغم احضارها، فشارها و تهدیدهای متعدد از سوی نیروهای امنیتی، استقبال گسترده ای از این تجمع به عمل آمد. بر اساس اخبار رسیده به حقوق معلم و کارگر این تجمع سکوت در تهران، کردستان، کرمانشاه، همدان، مازندران، خوزستان و بسیاری از شهرها و استانهای دیگر هم اکنون در حال برگزاری است. بنا بر گزارشات رسیده به حقوق معلم و کارگر در همدان، بالغ بر چهاصد تن از فرهنگیان در محوطه اداره آموزش و پرورش تجمع کرده اند. گفتنی است این تجمع با توجه به دعوت شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان کشور تا ساعت دوازده امروز ادامه خواهد داشت. گزارشات تکمیلی در این زمینه به زودی منتشر می شود.
**************
گزارشی از آخرین وضعیت محمود بهشتی لنگرودی، سخنگوی کانون صنفی معلمان
در پی درخواست های مکرر معلمان سراسر کشور، نگرانی شدید خانواده و دیدارهای مسوولان زندان،محمود بهشتی لنگرودی اعتصاب غذای خود را به حالت تعلیق در آورد.
بنا بر گزارشات روابط عمومی کانون صنفی معلمان ایران، دیروز سه شنبه در دیداری که آقای خدابخشی، معاون دادستان و دادیار ناظر زندان با محمود بهشتی لنگرودی داشت، ضمن درخواست از ایشان برای لغو اعتصاب غذای خشک، وعده داد که ظرف حداکثر دو هفته اقدامات لازم برای توقف حکم ناروا انجام خواهد شد.
آقای خدابخشی در مقابل اصرار بهشتی بر ادامه اعتصاب تا تعیین تکلیف قطعی، علت درخواست لغو اعتصاب را محدودیتهای اداری در باب پیگیری مراحل قانونی، در صورت اعتصاب غذای زندانی اعلام کرد.
بهشتی در تماس تلفتی گفت: صدای من به گوش مسئوولین رسیده است.
محمود بهشتی لنگرودی ضمن تعلیق اعتصاب غذای خود بعد از شش روز، اعلام کرد؛ در صورت عدم دستیابی به نتیجه مطلوب، پس از دو هفته اعتصاب غذا را از سر خواهد گرفت و در این صورت پیامدهای عوارض جسمی ایشان بر عهده مسوولان ذیربط خواهد بود.
محمود بهشتی لنگرودی از چهارشنبه گذشته تا پیش از این دیدار، در اعتراض به اجرای حکم خود، در اعتصاب غذای خشک به سر می برد.
**************
درخواست اسماعیل عبدی از سخنگوی کانون صنفی معلمان، محمود بهشتی لنگرودی، برای شکستن اعتصاب غذا
سیزدهم مهرماه، برابر با پنجم اکتبر، به مناسبت روز جهانی معلم، معلمان در اندرزگاه شماره هشت زندان اوین میزبان حدود چهل تن از زندانیان سیاسی و صنفی بودند.
در این مراسم اسماعیل عبدی، دبیر کل کانون صنفی معلمان و علیرضا هاشمی، دبیر کل سازمان معلمان، حضور داشتند.
اسماعیل عبدی، که از تاریخ ششم تیرماه بدون صدور هیچ حکمی، در بازداشت به سر می برد، در رابطه با روز جهانی معلم و تاریخچه آن، در این مراسم، سخنرانی کوتاهی ایراد کرد.
در این سخنان عبدی گفت:
در چهل و چهارمین اجلاس وزرای آموزش و پرورش کشورهای عضو سازمان یونسکو که در تاریخ سوم تا هشتم اکتبر سال ۱۳۹۴م. در شهر ژنو برگزار شد، از ایران نیز هیاتی به ریاست محمدعلی نجفی شرکت داشتند و در همین اجلاس، پنجم اکتبر به عنوان روز جهانی معلم انتخاب شد.
در پایان مراسم، اسماعیل عبدی در رابطه با وضعیت محمود بهشتی لنگرودی ابراز نگرانی کرد و با تاکید بر درست بودن خواسته های وی، از او درخواست کرد که به خاطر حفظ سلامتی خود و رفع نگرانی دوستان و همکاران، به اعتصاب غذای خود خاتمه دهد.
محمود بهشتی لنگرودی، از چهارشنبه گذشته در اعتراض به وضعیت خود، در اعتصاب غذا به سر می برد.
**************
کمپین حمایت از محمود بهشتی سخنگوی کانون صنفی معلمان
حقوق معلم و کارگر
نامه جمعی از فرهنگیان به دادستان عمومی تهران در دفاع از محمود بهشتی لنگرودی
دادستان محترم جناب آقای دولت ابادی
احتراما به استحضار می رساند این جانبان امضاکنندگان ذیل، از آموزگاران جمهوری اسلامی ایران به صراحت اعلام می کنیم، که آقای محمود بهشتی لنگرودی، به عنوان یک شهروند مسوول و به عنوان یک معلم، از حقوق قانونی فرهنگیان سراسر کشور دفاع کرده است. از شما انتظار داریم که با آزادی بی قید و شرط ایشان موافقت فرمایید.
فعالیت صنفی طبق قوانین کشور عزیزمان یک حق قانونی است. از قوه قضاییه انتظار داریم، با توجه به بند ۲ از اصل یکصد و پنجاه و ششم قانون اساسی، از حقوق شهروندان دفاع نماید. به خصوص که جان ایشان در خطر است. در پایان تاکید می کنیم ما امضا کنندگان این نامه خواهان آزادی محمود بهشتی از اعضای کانون صنفی معلمان هستیم .
باتشکر
**************
محمد حبیبی: جان محمود بهشتی، سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران، در خطر است.
محمد حبیبی عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران در گفتگویی با سایت حقوق معلم وکارگر با اشاره به وضعیت وخیم جسمی محمود بهشتی که درنتیجه اعتصاب غذای
خشک با خطر جدی مواجه شده است ،مسئولیت هرگونه پیشامد احتمالی را متوجه مسئولین قضایی ،امنیتی و به طور ویژه دولت روحانی و وزارت اموزش وپرورش دانست.
وی با اشاره به اعتراض سخن گوی کانون صنفی معلمان نسبت به ادامه حبس نا عادلانه اش گفت :
درسال ٨۹ اقای بهشتی در نتیجه فعالیت های صنفی که برای معلمان داشتند با حکم نا عادلانه پنج سال حبس تعزیری مواجه شدند .در دادگاهی که فقط پنج دقیقه فرصت دفاع به ایشان داده بودند.و باوجود اعتراضات ایشان در طول این سالها هیچ تغییری دراین حکم ناعادلانه ایجاد نشده است.دراین شرایط و با توجه به اینکه بازپرس شعبه دوم اوین با قرار وثیقه ایشان موافقت کرده بودند اجرای حکم سال ٨۹ به نوعی به معنای تحت فشار قرار دادن این فعال صنفی و خانواده ایشان است.وبا توجه به محبوبیت ایشان درمیان معلمان و فعالان صنفی اقدام نسنجیده ای بود.
حبیبی در مورد شرایطی که منجر به اعتصاب غذای سخن گوی کانون صنفی معلمان ایران شده است چنین می گوید:
خانواده اقای بهشتی از همان روزی که با وجود اعلام وثیقه از ازادی ایشان ممانعت شد با مقامات قضایی رایزنی وگفتگو داشتند.وقتی همه راهها بدون نتیجه باقی ماند ایشان از روز چهارشنبه دست به اعتصاب غذای خشک زده است.با این حال خانواده ایشان بنابه درخواست خود اقای بهشتی از هرگونه رسانه ای شدن این موضوع تا دیروز جلوگیری کردند وهمچنان برای حفظ ارامش در میان جامعه معلمان به خصوص دراغاز سال تحصیلی به رایزنی با مقامات قضایی و اعلام وضعیت وشرایط جسمی ایشان به این مقامات بسنده کرده بودند.در واقع اصرار دوستان فعال صنفی باعث شد که خبر اعتصاب غذا رسانه ای شود.
این عضو کانون صنفی معلمان در خصوص اخرین وضعیت محمود بهشتی گفت:
در حال حاضر که پنج روز از اعتصاب غذای خشک ایشان می گذرد وضعیت جسمی بسیار بدی دارند و درحدود هفت کیلو از وزن ایشان دراین مدت کم شده است. حتی یکبار هم به ایشان سرم وصل شده است.واقعا خانواده و همه فعالین و معلمان نگران شرایط ایشان هستند و به شدت آسیب های جسمی با توجه به کهولت سن اقای بهشتی را تهدید می کند.
محمد حبیبی با اشاره به مسئولیت دولت در قبال فرهنگیان و فعالین صنفی می گوید:
وقتی دولت فعالیت صنفی و تجمعات را حق قانونی وشهروندی می خواند ،وظیفه دارد که دراین مسائل با صراحت ورود کند و از مسئولان قضایی تقاضای رسیدگی کند.رییس جمهور به عنوان مجری قانون اساسی موظف است که از حقوق معلمان وفعالین دفاع کند. یکی از خواسته اصلی معلمان و فعالین صنفی در این شرایط رسیدگی به وضعیت معلمان صنفی زندانی و به خصوص رسیدگی سریع به شرایط اقای بهشتی است.جای فعالین صنفی مثل اقای بهشتی که با میانه روی واعتدال همواره بر خط مشی های مدنی تاکید داشتند قطعا زندان نیست.ما امیدوار بودیم با ازادی معلمان زندانی دراغاز سال تحصیلی جدید شرایط لازم برای تعامل مثبت میان مجموعه حاکمیت ودولت با کانونهای صنفی فراهم شود. اما متاسفانه با توجه به عدم تغییر درشرایط معلمان زندانی و به خصوص شرایط وخیم جسمی اقای بهشتی امکان ادامه تعامل کمرنگ می شود.من امیدوارم مجموعه دولت و نهادهای امنیتی به این مسئله توجه داشته باشند که کانونهای صنفی با توجه به رویکرد مدنی و مسالمت امیز خود نه تنها تهدیدی به حساب نمی ایند که از هرگونه تندروی و رفتارهای افراطی جلوگیری می کنند و اقای بهشتی در این زمینه سر امد والگوی همه فعالین صنفی دراین سالها بوده اند.
**************
اطلاعیه در خصوص اعتصاب غذای محمود بهشتی لنگرودی
به نام خداوند جان وخرد
حسرت نبرم به خواب آن مرداب
کآرام درون دشت شب خفته ست
دریایم و نیست باکم ازطوفان
دریا همه عمر خوابش آشفته ست
به دنبال ادامه یافتن بازداشت محمود بهشتی سخنگوی کانون صنفی معلمان واعلام اجرایی شدن احکامِ معلق مانده ی پیشین، با خبر شدیم این فعال صنفی به منظور اعتراض به اجرایی نمودن این احکام ناعادلانه، از چهارشنبه هشتم مهر ماه اقدام به اعتصاب غذای خشک ( نخوردن آب و غذا به طور مطلق ) نموده است. یاد آوری این نکته ضروری است که حکم منجر به زندانی شدن کنونی بهشتی، در سال ٨۹ در شعبه ی ۱۵ دادگاه انقلاب و طی جلسه ای که پنج دقیقه بیشتر طول نکشیده، صادر شده است. اعتراض و امتناع های بعدی از پذیرش این حکم ناعادلانه نیز، گوش شنوایی نیافته است.
خانواده ی محترم بهشتی به توصیه ی خود ایشان و به منظور جلوگیری از ملتهب شدن فضا در مدارس، از اعلام این خبر خود داری نموده و با کمال حسن نیت، تلاش نموده اند با رأی زنی مسئولان مربوطه را به اقدام در جهت روشن نمودن وضعیت ایشان و جلوگیری از اجرای چنین احکامی ترغیب نمایند. متأسفانه پس از گذشت چهار روز و در حالی که سلامتی آقای بهشتی به شدت در خطر می باشد، هیچ گونه اقدام مثبتی صورت نداده اند و خانواده ی نگران ایشان را بدون پاسخی روشن، تنها تهدید به ممنوع الملاقات شدن کرده اند.
ازاین روست که کانون صنفی معلمان، علیرغم میل خانواده محترم بهشتی، تأخیر بیش از این را جایزندانسته تصمیم به انتشار این خبر گرفت. بی تردید از دید همه ی نزدیکان و علاقمندان به بهشتی، حفظ سلامت او مهمترین مسئله است که اکنون پس از گذشت چهار روز از این اعتصاب غذای خشک، نمی تواند شرایط قابل قبولی داشته باشد.
ما در وهله ی اول به جد خواهان حضور یک تیم پزشکی برای رسیدگی دقیق به وضعیت ایشان با حضور دست کم یکی از اعضای خانواده هستیم. همزمان، خواهان توقف اجرای حکم و اعاده ی دادرسی و رسیدگی مجدد به پرونده ی ایشان توسط قضات خارج از دادگاه انقلاب می باشیم.
بدیهی است، مسئولیت سلامت محمود بهشتی با مسئولان زندان و قوه ی قضائیه به ویژه دادستان تهران می باشد که امیدواریم در این زمینه با درایت کافی، اقدامات مثبتی را انجام دهند.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
۱۲/٧/۹۴
**************
روز جهانی معلم: توانمندسازی معلمان، ساختن جوامع پایدار
پنجم اکتبر برابر با سیزدهم مهرماه، روز جهانی معلم است. “توانمندسازی معلمان راهی است برای ایجاد جوامع پایدار”، شعار روز جهانی معلم امسال است.
در این روز سازمان آموزش بین الملل (EI) از اعضای خود در سراسر جهان خواسته است که بر اهمیت قدرتمند سازی و ارتقاء شغلی معلمان درمسیر فراهم نمودن آموزش کیفی و همگانی تاکید کنند. اگر هدف، ایجاد جوامع پایدار و ارائه آموزش کیفی به همه شهروندان است، معلمان باید جایگاهی شایسته داشته باشند و توانمندی های لازم، برای آنان فراهم گردد.
توانمندسازی معلمان چه مولفه هایی دارد:
• فراهم کردن شرایط شغلی شرافتمندانه برای معلمان
• ایجاد محیط کاری ایمن، سالم و مجهز به امکانات مورد نیاز
• تامین استقلال حرفه ای
• آزادی در فعالیت صنفی
• آموزش های اولیه با کیفیت و آموزش های مستمر ضمن خدمت
هنگامی که معلمان با شرایط شغلی نامناسب دست و پنجه نرم می کنند، در حیطه مسائل صنفی آزادی عمل ندارند و از جایگاه اجتماعی مناسبی برخوردار نیستند، آموزش کیفی همگانی، یک چالش لاینحل باقی خواهد ماند.
سازمان EI معتقد است، اکنون زمان آن رسیده که آموزگاران و معلمان جهان در کنار یکدیگر بایستند و از دولت ها بخواهند که اگر به توسعه پایدار می اندیشند، معلمان را دریابند.
امسال، روز جهانی معلم، فرصتی است برای مطالبه از دولت ها تا سیاست های آموزشی جدیدی مبتنی بر سرمایه گذاری روی معلمان، تدوین نمایند.
ترجمه: نسرین هزاره مقدم
منبع: وبسایت سازمان جهانی آموزش (EI)
**************
فراخوان به مناسبت روز جهانی معلم
به نام خداوند جان و خرد
سیزدهم مهرماه برابر با پنجم اکتبر از سوی سازمان یونسکو به عنوان روز جهانی معلم انتخاب شده است. طبق توصیه نامه یونسکو، در این روز علاوه بر تکریم معلم، به اهمیت آموزش صحیح و رایگان و رفاه معلمان بیش از پیش پرداخته شده و بر آن تاکیدمی شود، زیرا این معلمان هستند که به کودکان ، عشق به زندگی را می آموزند و جامعه را به تعالی می رسانند. بنابراین سرمایه گذاری در این بخش بی شک مهمترین عامل توسعه ی جوامع خواهد بود، زیرا این باور عمیق وجود دارد که : «هیچ جامعه ای فراتر از اندیشه ی معلمانش رشد نخواهد کرد.»
کشورهای جهان در این روز برنامه هایی را برای معلمان خود تدارک دیده و معلمان را به روشهای های نوین تدریس و همچنین با حمایت های مالی به فعالیت در این زمینه تشویق می كنند. زیرا عقیده دارند معلمانی كه از لحاظ مالی و شغلی، در شرایط مناسب به سر نمی برند، یقیناً در زمینه آموزش صحیح نیز موفق نخواهند بود.
هر ساله معلمان ایران همراه با معلمان سایر کشورها این روز را پاس می دارند و خواستار حمایت اصولی دولتها از آموزش و پرورش و توجه منطقی و عدالت محور به متولیان تولید معرفت و دانایی می شوند.
امسال روز جهانی معلم با دو موضوع متفاوت ، متقارن گردیده است :
یکی تقارن با ایام گرامیداشت جان باختگان حادثه ی تلخ منا که ملت شریف ایران را در مرگ دلخراش عزیزانشان سوگوار نمود و دیگری همزمانی آن با ساعات فعال فرآیند آموزش در مدارس کشور.
لذا به منظور احترام به تألمات روحی مردم و نیز با نشان دادن حسن نیت فرهنگیان مبنی بر عدم تمایل قلبی به تعطیلی کلاس های درس و ممانعت از ایجاد خلل در امر آموزش، شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان کشور، برگزاری این مراسم را که بنابر دلایلی در قالب کنش مدنی «تجمع» برگزار می شود ، سه روز به تعویق انداخته، از معلمان سراسر کشور درخواست می نماید به همین مناسبت در روز پنج شنبه شانزدهم مهر ماه ۱۳۹۴ در این تجمع اعتراضی که در قالب سکوت برگزار می شود ، شرکت کنند.
اهم دلایلی که سبب شده است تا مراسم گرامیداشت روز جهانی معلم به صورت تجمع اعتراضی برگزار شود، به شرح زیر است :
۱. به فراموشی سپردن بازنشستگان آموزش و پرورش و بی توجهی محض به این قشر رنج کشیده ، به گونه ای که نازل بودن حقوق آنها و اختلاف فاحش آن حتی نسبت به همکاران شاغلشان در آ.پ سبب شده است در سخت ترین شرایط معیشتی ممکن به سر ببرند.
۲. ناکارآمدی آموزش و پرورش در انجام رسالت آموزشی و تربیتی خود به دلیل نگرش ناصحیح تصمیم سازان کلان کشور نسبت به این نهاد بنیادین ، به گونه ای که فرآیند تعلیم و تربیت در نازل ترین سطح ممکن قرارگرفته است.
۳. ادامه ی روند تبعیض آمیز گذشته در تعیین و تأمین حقوق و مزایای معلمان و سایر کارکنان آموزش و پرورش نسبت به سایر حقوق بگیران دولت به نحوی که سبب ایجاد فاصله ی طبقاتی کاملا ملموس در میان کارکنان دولت شده است و این امر سبب گردیده تا این قشر عظیم عموماً زیر خط فقر قرار گیرند.
۴. اقدام فراقانونی وزارت آموش و پرورش در جهت خصوصی کردن تعلیم و تربیت برخلاف اصل سی ام قانون اساسی.
۵. ادامه و تشدید روند احضار ، تهدید ، بازداشت و زندانی نمودن معلمان شریف و متعهدی که دلسوزانه در جهت رشد و تعالی همه جانبه ی کشورشان ، از سر صدق و اخلاص و تعهد قدم بر داشته اند.
لذا فرهنگیان سراسر کشور صرفاً در زمان و مکان اعلام شده ، بر اساس اصل ۲٧ قانون اساسی، به دور از هرگونه گرایش سیاسی ، در این تجمع کاملا صنفی در قالب سکوت و با در دست داشتن پلاکارد به بیان خواسته های قانونی خود می پردازند. بنابراین برگزاری هرکنش دیگری در هر زمان دیگر، مورد تأیید تشکل های صنفی فرهنگیان کشور نمی باشد.
زمان: شانزدهم مهرماه ۱۳۹۴ از ساعت ۱۰ الی ۱۲ صبح
مکان تجمع در سراسرکشور:
•همکاران مراکز استان ها و مناطق نزدیک به آنها در محوطه ادارات کل
•همکاران شهرستان ها در ادارات شهرستان
•همکاران تهران نیز در اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان سراسر کشور
**************
گزارشی از وضعیت معلمان زندانی در آستانه روز جهانی معلم
حقوق معلم و کارگر
« توانمند سازی معلمان ، ساختن جوامع پایدار » شعار امسال روزجهانی معلم است که از طرف سازمان جهانی یونسکو - نهاد فرهنگی سازمان ملل متحد- اعلام شده است. ایران و بیش از ۱۰۰ کشور جهان، در جریان تصمیمگیری برای نامگذاری روز جهانی معلم حضور داشته اند و هدف از نام گذاری این روز ( پنجم اکتبر هرسال ) توجه بیشتر دولت ها نسبت به وضعیت معاش معلمان و کیفیت تدریس است.
ما درحالی به روز جهانی معلم نزدیک میشویم که تعدادی از اعضای کانون صنفی معلمان ایران در بازداشت یا زندان به سر می برند. اسماعیل عبدی دبیرکل کانون صنفی معلمان که در ششم تیرماه ۹۴ بازداشت شد،همچنان منتظر تشکیل دادگاه است و تا کنون، وکیل وی نتوانسته است با ایشان ملاقات حضوری داشته باشد. خانواده عبدی دراین مدت در هجدهم هر ماه با وی ملاقات حضوری داشته اند و تقریبا هر روز با وی به صورت تلفنی در ارتباط هستند. اسماعیل عبدی همچون گذشته روحیه خوبی دارد و در زندان به مطالعه و یادگیری زبان می پردازد.
رسول بداقی، با این که شش سال حبس قبلی اش در سیزدهم مرداد به پایان رسیده بود با حکم جدید سه ساله هنوز در زندان است و پرونده وی درمرحله تجدید نظر خواهی است.
درخصوص محمود بهشتی لنگرودی نگرانی زیادی وجود دارد زیرا قرار بود همراه با مهدی بهلولی و محمد رضا نیک نژاد به قید وثیقه آزاد شود اما همچنان در زندان اوین و در بازداشت موقت است این وضعیت نامشخص، باعث نگرانی خانواده وی و همه معلمان شده است .علی اکبر باغانی و علیرضا هاشمی نیز درحال گذراندن دوران محکومیت قبلی خود هستند.
بی شک معلمان دلسوز ترین قشر جامعه درکشورند که در حال حاضر، در آستانه روز جهانی معلم، در نگرانی به سر می برند. فرهنگیان انتظار دارند که نمایندگان آنها هر چه سریعتر آزاد شوند تا سیزدهم مهرماه، روز جهانی معلم، به کام آنها شیرین و خوشگوار گردد.
**************
فراخوان تجمع معلمان به مناسبت روز جهانی معلم
حقوق معلم و کارگر - امروز پنجشنبه نهم مهرماه کانون صنفی معلمان همدان که ریاست شورای مرکزی تشکل های صنفی فرهنگیان سراسر کشور را بر عهده دارد اطلاعیه ای مبنی بر تصمیم شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان برای تجمع روز جهانی معلم را در وبلاگ خود منتشر نمود. در این اطلاعیه روز پنجشنبه ۱٦ مهرماه برای تجمع در نظر گرفته شده است اما جزییات آن را موکول به اطلاعیه بعدی نموده است.
۵ اکتبر هر سال از سوی سازمان یونسکو به عنوان روز جهانی معلم انتخاب شده است. این روز در سال جاری مطابق با روز دوشنبه ۱۳ مهرماه است. این که دلیل تصمیم شورای هماهنگی برای سه روز تاخیر در برگزاری تجمع یا هرگونه مراسم دیگر چیست به احتمال زیاد در اطلاعیه بعدی این شورا خواهد آمد.
**************
محمود بهشتی لنگرودی، سخنگوی کانون صنفی معلمان، آزاد نشد
در حالی محمود بهشتی لنگرودی، سخنگوی کانون صنفی معلمان، امروز از زندان آزاد نشد که انتظار می رفت وی به همراه دو معلم دیگر، مهدی بهلولی و محمد رضا نیک نژاد، آزاد گردد.
علیرغم این که باز پرس شعبه دوم اوین با تعیین قرار وثیقه برای محمود بهشتی لنگرودی سخنگوی کانون صنفی معلمان موافقت کرده است، این فعال صنفی همچنان در بند هفت زندان اوین در بازداشت موقت به سر می برد. اتهامات این فعالان صنفی حضور در تجمعات صنفی معلمان در طول یکسال گذشته ذکر شده است .
معلمان ایران چشم انتظار آزادی او و باقی معلمان دربند هستند.
کمیته اطلاع رسانی کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
**************
محمدرضا نیک نژاد و مهدی بهلولی، از اعضای کانون صنفی معلمان از زندان اوین آزاد شدند
امروز سه شنبه ، ٧ مهر، محمد رضا نیک نژاد از اعضای هیات مدیره و مهدی بهلولی از اعضای کانون صنفی معلمان ایران با قرار وثیقه ازاد شدند. این دو عضو کانون صنفی که با حکم شعبه دوم بازپرسی اوین شهریورماه گذشته بازداشت شده بودند امروز با قرار وثیقه سیصد ملیون تومانی از زندان اوین آزاد شدند. اتهامات این فعالان صنفی حضور در تجمعات صنفی معلمان در طول یکسال گذشته ذکر شده است. با شروع سال تحصیلی، فرهنگیان سراسرکشور منتظر آزادی همه ی معلمان زندانی هستند.
**************
نامه دبیر کل کنگره اتحادیه های کارگری و صنفی بریتانیا
خطاب به سفارت جمهوری اسلامی ایران در رابطه با بازداشت اسماعیل عبدی
مترجم: بهزاد قوامی
زندانی کردن «اسماعیل عبدی»، دبیر کل کانون صنفی معلمان ایران
به نمایندگی از جنبش اتحادیه های کارگری بریتانیا و ٦ میلیون اعضای آن، از شما می خواهم پیام ما را که آزادی فوری و بی قید و شرط جناب اسماعیل عبدی است، به گوش دولت ایران برسانید و می بایست تمام احکام صادر شده علیه ایشان، که بجز انجام فعالیتهای مسالمت آمیز اتحادیه ای نبوده است، تعلیق شود و همچنین اطمینان حاصل شود که او امکان انتخاب و برخورداری از یک وکیل مستقل، را در صورت آزاد نشدن، داشته باشد.
من در جریان هستم که اسماعیل عبدی، یکی از رهبران اتحادیه صنفی معلمان ایران، پس از مراجعه به دفتر دادستانی زندان اوین جهت اطلاع از ممنوع الخروج بودنش، در تاریخ ۲۷ ژوئن بازداشت شد. او از دریافت ویزا برای مسافرت به ارمنستان، جهت شرکت در هفتمین کنگره بین المللی (EI)در شهر اوتاوای کانادا در ژولای ۲۰۱۵ منع شده بود. ( EI، اتحادیه جهانی صنفی معلمان است که اتحادیه آموزش بریتانیا وابسته به آن است)
تا آنجا که من در اطلاعم، اسماعیل به بند ۲ الف زندان اوین، که تحت نظارت واحد اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب ایران است، منتقل شده و حداقل مدت ۱۷ روز بدون دسترسی به خانواده و وکیلش، تحت بازجویی بوده است. به نظر می رسد که اسماعیل عبدی ، حق دسترسی به وکیل خود را بر اساس یک تبصره جدید در قوانین دادرسی کیفری ایران که برخورداری از وکیل را در طول مدت بازجویی مقدماتی محدود کرده، محروم شده است. طبق این تبصره افرادی که اتهام آنها اقدام علیه امنیت ملی است، تنها امکان دسترسی به لیست وکلایی را دارند، که مورد تأیید رئیس قوه قضائیه است.
اسماعیل عبدی گفته است که بازجویان او را به « سازماندهی و شرکت در تجمعات غیرقانونی» متهم کرده اند در حالیکه مطابق قانون اساسی ایران این کار جرم نیست. در ماههای اخیر، یکسری تجمعات مسالمت آمیز به دعوت معلمان و اعضای کانون صنفی معلمان ایران، که یک نهاد قانونی در ایران است، در اعتراض به دستمزد پایین، بودجه کم آموزش و پرورش و زندانی شدن فعالین اتحادیه های معلمی در ایران صورت گرفت.
روند قانونی که بر علیه اسماعیل عبدی شروع شده است، با توجه به بازداشت او در سال ۲۰۱۰ و محکومیتش بعلت ارتباط با فعالیتهای سندیکایی و با توجه به حکم تعلیقی ۱۰ ساله اش می تواند او را با خطر بیش از یک دهه زندانی شدن، مواجه سازد.
این اقدام نقض پایبندی به کنوانسیون های مرکزی سازمان بین المللی کار در رابطه با آزادی تشکل و همچنین میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را نشان می دهد، که حق هر کس را برای تشکیل و پیوستن به اتحادیه های کارگری جهت ارتقاء و حفاظت از منافع اقتصادی و اجتماعی خود را به رسمیت می شناسد.
من بسیار ممنون خواهم بود، در صورتیکه بر ابراز دغدغه هایتان نسبت به دولت خویش پافشاری کنید و متشکرم خواهم بود اگر پاسختان به این امر فوری باشد.
ارادتمند شما
فرانسیس گرادی، دبیر کل TUC
منبع:
**************
در اعتراض به بازداشت های اخیر صورت می گیرد: حضور معلمان با لباس های مشكی در كلاس های درس
یك عضو كانون صنفی معلمان می گوید كه در بیانیه شورای هماهنگی كانون های صنفی سراسر كشور از معلمان خواسته شده تا در اعتراض به بازداشت همكاران شان ، هفته اول مهر ماه را با لباس مشكی در كلاس های درس حاضر شوند تا توجه جامعه ، اولیا و دانش آموزان را نسبت به این بازداشت ها جلب كنند.
محمد حبیبی در گفتگو با سایت حقوق معلم وکارگر در مورد بیانیه اخیر شورای هماهنگی كانون های صنفی سراسر كشور در خصوص كانون صنفی معلمان در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید گفت : این شورا بالاترین مرجع تصمیم گیری كانون های صنفی سراسر كشور است كه در حدود چهل نهاد كانون صنفی در كشور عضو این نهاد هستند.
وی ادامه داد : بیانیه هایی كه از سوی این شورا صادر می شود در سطح كشوری بوده و در بیانیه ای كه در اعتراض به بازداشت های معلمان صادر شده است ذكر گردیده كه جهت جلوگیری از اخلال در روند آموزشی كشور ، برپایی تجمع در ابتدای سال تحصیلی مد نظر نیست؛ بدین منظور در سال تحصیلی گذشته نیز تمامی تجمعات در روزهای تعطیل برگزار شده است تا حقوق دانش اموزان نیز درنظر گرفته شود.
حبیبی افزود : در این بیانیه از معلمان سراسر كشور خواسته شده كه در اعتراض به بازداشت همكاران شان ، هفته اول مهر ماه را با لباس مشكی در كلاس های درس حاضر شوند و از این طریق یك اعتراض مدنی برگزار كنند تا توجه جامعه ، اولیا و دانش آموزان نسبت به این بازداشت ها جلب شود.
این عضو كانون صنفی معلمان با بیان اینكه اینگونه اعتراضات مسالمت آمیز و مدنی است و برای همكاران هزینه ای ندارد و كسی نمی تواند آنان را بخاطر نوع پوشش مورد مواخذه قرار دهد، ، اظهار كرد: اگر این كار بصورت یكدست و هماهنگ انجام شود می تواند به نوعی كلیت جامعه را تحت تاثیر قرار دهد.
وی با اشاره به اینكه شورای هماهنگی كانون های صنفی سراسر كشور این بیانیه را صادر كرده است ، گفت : امیدوارم كه این حركت مورد توجه همكاران قرار بگیرد و با توجه به اینكه هزینه ای در پی ندارد بتوانیم جامعه را متوجه مشكل اساسی فعالان صنفی معلمان بكنیم و اولیا و دانش آموزان نیز آگاه باشند كه افرادی در جهت منافع آنان تلاش می كنند و در زندان هستند.
حبیبی عنوان كرد : مسئله فقط مربوط به معیشت معلمان نیست بلكه بخش مهمی از این فعالیت ها مربوط به كیفیت آموزش است كه بطور مستقیم به دانش آموز و اولیای آن ها باز می گردد.
این عضو كانون صنفی معلمان دلیل بخش عمده ای از این فعالیت ها را اعتراض به روند خصوصی سازی در كشور و همچنین روند پولی شدن آموزش ذكر كرده كه موجب شده است فشار مالی به بخش عمده ای از جامعه به خصوص اقشار ضعیف وارد شود.درنتیجه فعالان صنفی در پیگیری مطالبات خود منافع کلی جامعه وهمه خانوارهای ایرانی را مدنظر دارند وامیدوارم این بخش از فعالیت ها مورد توجه عموم افراد جامعه قرار گیرد.
وی افزود : در عین حال همكاران اعلام كرده اند كه اگر به نتیجه نرسند ، در آینده ممکن است اقدامات عملی دیگری نیز پیش بینی شود.
محمد حبیبی با اشاره به اینكه فعالیت های كانون های صنفی ، مدنی و مسالمت آمیز است ، اظهار كرد : همه راه های ممكن باید امتحان شود و پوشیدن لباس مشكی نمی تواند یك عمل خلاف قانون یا شرع باشد.
این عضو كانون صنفی معلمان ضمن بیان اینكه یك بخش از اعتراضات معلمان به معیشت آنان مربوط است ، گفت : هدف فعالین صنفی این است كه در عین پیگیری مطالبات معیشتی و آموزشی ، بتوانند دانش آموزان و اولیا را نیز با خود همراه كنند و قطعا حركت هایی كه منجر به تعطیلی كلاس ها در ابتدای سال تحصیلی بشود ممكن است كه اولیای دانش آموزان را در حالت تقابل قرار دهد.
وی در پایان خاطرنشان كرد : منافع بخش عمده آنچه كه معلمان انجام می دهند به خانواد ها بر می گردد و اگر این آگاهی در جامعه ایجاد شود آنان نیز قطعا با معلمان همراهی خواهند كرد.
**************
آخرین گزارش از وضعیت معلمان دربند
امروز سه شنبه سی و یکم شهریور ماه، اسماعیل عبدی طی تماسی از اوین اعلام داشت، آقای بهشتی به اندرزگاه شماره ۷ منتقل شده است. در ضمن اعلام نمود خود او - عبدی - به همراه مهدی بهلولی، محمدرضا نیک نژاد و هاشمی در اندرزگاه ۸ مستقر می باشند.عبدی همچنین اعلام داشت پرونده محمد و مهدی از شعبه ۲۸ به بازپرسی اوین بازگشته و به آن ها اعلام شده روز چهارشنبه آخرین دفاع از آن ها گرفته خواهد شد.
پرونده اسماعیل عبدی همچنان در شعبه ی ۱۵ به ریاست قاضی صلواتی است.به وکیل ایشان نیز اعلام شده نیازی به آمدن نیست.
کمیته اطلاع رسانی کانون صنفی معلمان ایران
**************
شورای مرکزی تشکل های صنفی فرهنگیان در اعتراض به بازداشتهای اخیر معلمان، بیانیه صادر کرد
در بخشی از این بیانیه آمده است:
“امروز معلمان بی انگیزه اند و دلسرد! دلسرد از دولتی که قرار بود امنیت فرهنگی را جایگزین فرهنگ امنیتی کند اما با تلاش معلمان برای بهبود معیشت و پیگیری مطالباتشان برخوردی امنیتی داشت. دلسرد از دولتی که با وعده ی رفع تبعیض و بهبود وضعیت اقتصادی، آرای ملت را دریافت نمود اما پس از گذشت دوسال، به دلیل همتراز نکردن افزایش حقوق با نرخ رشد تورم ، عملا فشار اقتصادی بیشتری را بر فرهنگیان تحمیل نموده است. دولتی که همواره سعی داشته است با خصوصی سازی ، افزودن بر تراکم دانش آموزان در کلاس های درس و محروم کردن فرزندان این مرز و بوم از حق تحصیل رایگان و با کیفیت ، بر مشکلات اقتصادی اش فائق آید. ما این سیاست های نادرست را عامل مشکلات خود می دانیم و مجدانه خواهان توقف آن هستیم”.
پس از آن در این بیانیه، به سریال بازداشت های معلمان ( بازداشت هاشمی، باغانی، عبدی، نیک نژاد، بهلولی و بهشتی) در ماهها و هفته های اخیر و همچنین موج احضارهای معلمان به وزارت اطلاعات اعتراض شده است و آمده است:
“سپس این سریال با بازداشت آقایان هاشمی و باغانی و پس از آن با زندانی کردن اسماعیل عبدی، دبیر کانون صنفی معلمان تهران ادامه پیدا کرد. در ادامه ی این جریان مستمر، در شهریور ماه آقایان نیک نژاد، بهلولی و بهشتی، سه تن دیگر از فعالان کانون صنفی معلمان تهران نیز بازداشت شدند تا نمکی بر زخم های ناسور جامعه ی فرهنگیان پاشیده شود.
افزون بر این موارد ، در حالی که انتظار می رفت رسول بداقی دیگر معلم زندانی در سیزدهم مرداد ۹۴ با اتمام شش سال حبس مستمر و بدون مرخصی ، آزاد شود ، بازداشت غیرقانونیِ او با تشکیل پرونده ای جدید و صدور حکم محکومیت سه ساله برای ایشان ادامه یافت تا بر آتش التهاب و خشم معلمان نسبت به وضعیت موجود افزوده شود. بر این ها بیفزایید احضارهای اخیر تعداد قابل توجهی از همکاران درشهرهای کوچک و بزرگ کشور توسط حراست های آموزش و پرورش و فشار بر آنها برای عدم پی گیری خواسته های صنفی و تهدید آنان به روش های مختلف.
حال چگونه می توان از معلمان انتظار داشت که لب به اعتراض نگشایند در حالی که هیچ نهادی پاسخگوی خواسته های برحق آنان نیست؟ ”
در این بیانیه خواسته های جامعه معلمان از مقامات و نهادهای مسئول به شرح زیر عنوان شده است:
-آزادی هرچه سریعتر همکاران زندانی آقایان بداقی، عبدی، بهشتی، باغانی ، نیک نژاد، بهلولی و هاشمی که گناهشان فقط و فقط نمایندگی معلمان در مطالبه ی خواسته های برحق و قانونیِ صنفی است.
- پاسخ به مشکلات صنفی معلمان از جمله رفع تبعیض های ناعادلانه میان حقوق و مزایای معلما ن شاغل و بازنشستگان فراموش شده با حوزه ی ستادی و سایر ادارات دولتی.
- تامین عدالت آموزشی و امکانات روزآمد برای دانش آموزان سراسر کشور و پایان دادن به خصوصی سازی مراکز آموزشی.
- پرهیز از احضارها و تهدیدهای غیرقانونی و سریالی معلمان و اجتناب از امنیتی کردن فضای کار و فعالیت ایشان توسط نهادهای امنیتی دولتی و فرادولتی.
- به رسمیت شناختن حق داشتن تشکل برای معلمان و پایان دادن به اعمال فشار بر کانون های صنفی.
و در پایان آن آمده است:
“شورای مرکزی تشکل های صنفی فرهنگیان سراسر کشور اعلام می دارد چنانچه تا پایان شهریور اقدام مثبتی در ارتباط با آزادی همکاران دربند صورت نگیرد، این شورا توان و مسئولیت پاسخگویی به جو ملتهب ایجاد شده و کنترل اعتراضات خودجوش احتمالی معلمان را ندارد.
بدیهی است توقف اعتراضات صنفی معلمان در سایه ی رفع تبعیض و آزادی همه فعالان صنفی قابل تصور است.
این شورا در اقدامی تعاملی و حداقلی برای نشان دادن حسن نیت خود و جلوگیری از آسیب به فرآیند آموزش و برای آن که شروع سال تحصیلی جدید برای دانش آموزان و اولیای آنها ناخوشایند نباشد، از همکاران خود درسراسر کشور می خواهد ضمن اهتمام بیشتر در پرداختن به وظایف شغلی خویش، در اعتراض به بازداشت و حبس همکاران عدالت خواه، در قدم اول به صورت منسجم، هماهنگ و سراسری، از تاریخ ۹۴/۷/۱ تا تاریخ ۹۴/۷/۸ با پوشش سیاه در کلاس های درس حاضر شوند و تلاش نمایند دانش آموزان را از علت اقدام خود آگاه نمایند.
امید آنکه با درایت مسئولان و آزادی همکاران دربند ، ضرورتی برای اقدامات اعتراضی دیگر وجود نداشته باشد. “
**************
در آستانه مهر ماه، یک معلم دیگر بازداشت شد
صبح روز پنجشنبه سید منصور موسوی از معلمان و فعالان عرصه رسانه، بنا به گفته خانواده اش در منزل شخصی خود بازداشت شد.
سید منصور موسوی ۳۴ساله و ساکن تهران است؛ وی همچنین دانش آموخته رشته مدیریت آموزشی در مقطع کارشناس ارشد از دانشگاه علامه طباطبایی می باشد.
.وی تا چند ماه قبل کارشناس اداره کل شهرستان های تهران بوده است
گفته می شود كه سید منصور موسوی به دلیل طی مراحل درمان بیماری چند ماهی است که در مرخصی استعلاجی به سر می برد.
**************
رسول بداقی به سه سال حبس دیگر محکوم شد
رسول بداقی که در تاریخ ۱۳ مرداد ماه، شش سال حبس بدون مرخصی اش به پایان رسیده و همچنان در بازداشت موقت در بازداشتگاه دو الف به سر می برد، روز گذشته با محکومیت جدید مواجه شد.
به گزارش کمیته اطلاع رسانی کانون صنفی معلمان ایران، روز گذشته، حکم جدید بداقی از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب صادر شده است . این حکم، سه سال حبس تعزیری است. با صدور این حکم جدید، وی همچنان با وجود پایان دوران محکومیت باید در زندان بماند.
صدور این حکم جدید بر نگرانی خانواده، دوستان و همکاران رسول که شش سال از دیدن او محروم بوده اند و اکنون چند ماهی است که در انتظار آزادی او هستند، افزوده است.
**************
گزارش دیدار جمعی از معلمان ایران با خانواده رسول بداقی
روز دوشنبه ۲۳ شهریور ۹۴، شماری از معلمان ایران با حضور در منزل معلم زندانی ، رسول بداقی ، با خانواده ایشان دیدار نمودند. در این دیدار ابتدا خانم علیزاده همسر معلم زندانی آخرین وضعیت رسول را تشریح نمودند. در این دیدار که در آستانه شروع سال تحصیلی و به منظور حمایت و اعلام همبستگی با خانواده معلمان دربند انجام گرفت. خانم علیزاده ضمن تشکر از پیگیری و حمایت معلمان گفتند که رسول بخاطر پرونده جدید هفته گذشته در دادگاه حاضر شده است و به اتفاق وکیل از خود دفاع کرده است و ما امیدواریم تا پیش از شروع سال تحصیلی با توجه به اتمام زمان حکم در ۱۳ مرداد، آقای بداقی از زندان آزاد شود. خانم بداقی همچنین با تاکید بر بی اساس بودن پرونده جدید با توجه به فعالیت های صنفی رسول در گذشته بر این نکته تاکید کردند که آقای بداقی دغدغه اش مسئله صنفی معلمان و مسایل آموزشی بود ه و هست من به عنوان مادر دو دانش آموز امروز وقتی به مدرسه دخترانم می روم با مشکلات و مسایلی روبرو می گردم که دغدغه رسول نیز بوده است و همین مسئله باعث شده است که من و دخترانم این سال های سخت را با امید به بهتر شدن شرایط تحمل نماییم در اصل ما از آقای بداقی و اهداف انسانی و صنفی اش برای بهتر شدن اوضاع و تحمل این سال ها انرژی می گیریم و الان هم به آزادی وی امیدوار هستیم چرا که ادامه بازداشت وی توجیهی ندارد. ما در دیدار با وزیر هم بر این نکته تاکید کرده ایم.
معلمان حاضر نیز با تاکید بر حقوق قانونی و انسانی رسول بداقی و خانواده وی ضمن اظهار همبستگی و حمایت از معلمان زندانی ، نسبت به ادامه بازداشت همکار خود اظهار نگرانی کردند و از صبر و استقامت همسران و فرزندان معلمان دربند تقدیر نمودند و تاکید کردند از انجایی که این فعالان بخاطر بهبود وضعیت معلمان و آموزش در زندان هستند وظیفه خود و سایر معلمان می دانند که به هر نحو ممکن پیگیر آزادی معلمان باشند.
در این دیدار شکیبا و ستایش دختران دوقلوی رسول بداقی، که در هنگام دستگیری رسول دو ساله بودند و امسال در پایه سوم ابتدایی ثبت نام کرده اند، نقاشی های زیبای خود را که برای نشان دادن به پدر خود طراحی کرده اند را به مهمانان نشان دادند و از سوی حاضران مورد تشویق قرار گرفتند.
لازم به ذکر است رسول بداقی در ۱۰ شهریور ٨٨ بازداشت شد و ۱۳ مرداد روزی بود که رسول با اتمام دوران محکومیت ٦ ساله باید آزاد می شد اما تاکنون در بند دو الف به صورت بازداشت موقت نگهداری می گردد. بجز رسول بداقی هم اکنون مهدی بهلولی، محمدرضا نیک نژاد و محمود بهشتی ، سه معلم بازداشتی در شهریور ماه در این بند امنیتی در بازداشت موقت به سر می برند.همچنین اسماعیل عبدی دبیرکل کانون صنفی معلمان در زندان اوین در انتظار تشکیل دادگاه و علی اکبر باغانی نایب رییس کانون صنفی معلمان در زندان رجایی شهر در حال طی کردن دوران محکومیت خود می باشند
معلمان ایران و فعالان صنفی امیدوارند پیش از بازگشایی مدارس معلمان زندانی آزاد گردند.
کمیته اطلاع رسانی کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
**************
گزارش دیدار جمعی از معلمان با خانواده محمود بهشتی سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
روز گذشته شماری از معلمان ایران با خانواده محمود بهشتی ، معلم زندانی، دیدار کردند. معلمان شرکت کننده در این دیدار بر این نکته تاکید کردند که معلمان دربند بخاطر مسایل صنفی و مشکلات آموزشی در زندان هستند و با حضور خود در این مراسم از آقای بهشتی و سایر معلمان زندانی حمایت می کنند.
در این دیدار آدینه بیگی معلمان را نسبت به آخرین وضعیت آقای بهشتی مطلع نمودند. همسر محمود بهشتی ضمن تشریح نحوه دستگیری و آخرین وضعیت همسرش بصورت مختصر در مورد روند پیگیری پرونده و دیدار با مسئولین برای همکاران توضیح دادند.
معلمان حاضر در این مراسم نیز با خواندن شعر و بیان خاطره با خانواده محمود بهشتی اعلام همبستگی کردند
محمود بهشتی یکی از اعضای پیشکسوت کانون صنفی معلمان تهران است که در هنگام دستگیری سمت سخنگویی کانون را بر عهده داشت. سخنگوی کانون روز یکشنبه ۱۵ شهریور توسط نیروهای امنیتی بخاطر فعالیت های صنفی در منزلش بازداشت شد و به بند دو الف منتقل گردید در تماس وی از زندان اتهام منتسب به خود را در ارتباط با فعالیت های صنفی عنوان نمودند.
پیش از محمود بهشتی، محمدرضا نیک نژاد از اعضای هیئت مدیره کانون تهران و مهدی بهلولی، کنشگر مستقل در روز ۹ شهریور بازداشت شده بودند این دو از چهره های مطبوعاتی و رسانه ای معلمان هستند که در زمینه معضلات و مسائل آموزشی یادداشت های فراوانی منتشر نموده اند.
کمیته اطلاع رسانی کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
**************
گزارش آموزش بین الملل (EI)
مترجم: بهزاد قوامی
ایران: مواجه معلمان با دور جدیدی از برخوردها ( ۱۰ سپتامبر، ۲۰۱۵)
سال تحصیلی جدید در ایران با افزایش تهدید، دستگیری و پیگرد معلمان و فعالان صنفی همراه شد، کسانی که به جرأت می توان گفت فعالیت آنها منحصرأ برای بهبود کیفیت آموزش همگانی است.
رأی نمایندگان در کنگره به قطعنامه فوری در مورد ایران :
صبح روز ٦ سپتامبر ،۲۰۱۵، آقای محمود بهشتی لنگرودی، عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان ایران (تهران) توسط نیروهای امنیتی در منزل خود بازداشت شد. کانون گزارش داد که روز قبل از بازداشت لنگرودی، یک جلسه بین کانون صنفی معلمان و آقای نوبخت، معاون رئیس جمهور ایران آقای روحانی، به بحث پیرامون مشکلات معلمان در ایران اختصاص یافته بود.
کانون صنفی معلمان نیز ضمن تأیید بازداشت اخیر معلمان و فعالان صنفی، تنها جرم این افراد را دفاع از حقوق معلمان بعنوان کارگران آموزشی، تقاضا برای بهبود آموزش کیفی و حمایت از حقوق دانش آموزان برای آموزش عمومی رایگان عنوان کرد.
آخرین وضعیت معلمان زندانی به شرح زیر است :
آقایان اسماعیل عبدی، علی اکبر باغانی ، رسول بداقی، علیرضا هاشمی، همچنان در زندان به سر می برند. آقای محمود باقری ، عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان در تاریخ ۱٧ اوت سال ۲۰۱۵ پس از تحمل۴۴ ماه حبس، از زندان آزاد شد. در تاریخ ۲۲ اوت، آقای میلاد درویش، یک فعال کارگری و فعال حقوق کودکان و عضو افتخاری کانون معلمان ایران در کانون صنفی، توسط نیروهای اطلاعاتی در خانه اش دستگیر شد.
آقای عبدی ، دبیر کل کانون صنفی معلمان ایران (تهران)، از تاریخ ۲٧ ژوئن، ۲۰۱۵ زندانی، بدون حضور وکیل محاکمه و زندانی شده است. با توجه به گزارشات منتشر شده در ایران، جرم ایشان تبلیغ علیه نظام اسلامی و توطئه برای اخلال در امنیت ملی کشور عنوان شده است.
جمهوری اسلامی ایران موج جدید دستگیری و اذیت معلمان و فعالان آموزشی را با وجود فشارهای ملی و بین المللی آغاز کرده است. از سرگیری اذیت و آزار معلمان با هدف ایجاد یک فضای ترس، وحشت و ارعاب از اواخر ماه سپتامبر و قبل از باز شدن مدارس در ایران آغاز شده است.
واکنش های بین المللی:
در ماه ژوئیه گذشته، آموزش بین الملل (EI) در کنگره جهانی اتاوا، دو قطعنامه فوری در حمایت از حقوق معلم و در همبستگی با اتحادیه های معلمان ایران، به تصویب رساند. در این قطعنامه مشکلات فعالان از جمله عبدی، که هنگام درخواست ویزا برای حضور در هفتمین کنگره جهانی، ممنوع الخروج و بازداشت شده بود، برجسته شده است.
علاوه بر اتخاذ قطعنامه فوق، کنگره جهانی طی یک درخواست محکم به رهبری EI، دستور شروع یک سازماندهی یک مرحله ای به ایران را داد. فشار برای ازادی معلمان زندانی و فعالان کارگری ادامه دارد.
**************
آخرین گزارش در خصوص پرونده رسول بداقی
روز شنبه، چهاردهم شهریور ماه، جلسه دادگاه رسول بداقی برگزار شد. در این جلسه، رسول بداقی دفاعیات خود را تقدیم دادگاه نمود.
طبق اظهارات همسر بداقی، قاضی پرونده به ایشان گفته است در هفته آتی حكم ایشان صادر خواهد شد. روز یك شنبه نیز خانم بداقی، وكیل رسول بداقی، پیمان حاج محمود عطار را در دادگاه دیده اند كه برای مطالعه پرونده در دادگاه حضور داشته اند. دوشنبه، وكیل پرونده دفاعیه ای تنظیم كرده و به دادگاه تسلیم نموده است.
رسول بداقی این روزها به طور مرتب با خانواده خود تماس تلفنی دارد و تقریبا هر هفته با خانواده ملاقات دارد و در مورد ملاقات و تماس تلفنی هیچ گونه ممنوعیتی برای ایشان وجود ندارد.
امیدواریم در هفته بعد، حكم برائت رسول بداقی صادر شود و نگرانی خانواده، فعالین و معلمان كشور در خصوص وضعیت ایشان از بین برود.
**************
اطلاعیه کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
پیرامون اطلاعیه های جعلی منتشر شده در شبکه های مجازی
طی روزهای گذشته اطلاعیه های جعلی از سوی جریانات وگروههای سیاسی خارج از کشور درشبکه های مجازی منتشر شده و در این اطلاعیه ها به نام کانون صنفی معلمان ،فراخوانهایی برای تجمعات صنفی در سیزدهم مهرماه روز جهانی معلم داده شده است.بدین وسیله کانون صنفی معلمان ایران ( تهران) ضمن تکذیب این اطلاعیه ها ،به اطلاع همگان می رساند که تا این لحظه هیچ گونه تصمیمی درباره برنامه های روزجهانی معلم از سوی کانونهای صنفی معلمان اتخاذ نشده است.قطعا هرگونه تصمیم گیری برای برنامه های این روز در جلسات اتی کانونها اتخاذ شده و از طریق سایت های معتبر به اطلاع همه فرهنگیان عزیز سراسر کشور خواهد رسید.
ضمنا به اطلاع همگان می رساند کانون صنفی معلمان ایران هیچ گونه ارتباطی با احزاب سیاسی ونهادهای صنفی ومدنی خارج از کشور نداشته و ضمن تاکید بر مطالبات معیشتی ،منزلتی و اموزشی معلمان سراسر کشور، بر پیگیری این مطالبات از طریق مجاری قانونی و روشهای مدنی تاکید دارد.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
**************
گزارش بازداشت محمود بهشتی لنگرودی سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
امروز صبح پانزدهم شهریورماه محمود بهشتی لنگرودی از اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران با مراجعه ماموران امنیتی در منزلش بازداشت شد.بنا بر اخبار رسیده از خانواده این عضو ارشد کانون های صنفی معلمان ماموران با حکم شعبه دو بازپرسی اوین اقدام به ورود وتفتیش منزل وضیط برخی وسایل موجود در خانه کرده اند.تاریخ حکم بازداشت مربوط به پنجم مردادماه بوده و هیچ اطلاعی از نهاد بازداشت کننده و محل نگهداری ایشان در دست نیست.این درحالی است که این عضو ارشد کانون دیروز درجلسه ای مشنرک میان کانون صنفی معلمان و نوبخت معاون رییس جمهور حضور یافته و گزارشاتی از مشکلات صنفی معلمان را ارائه داده بود.
شایان ذکر است درتاریخ نهم شهریور ماه نیز دوعضو دیگر کانون صنفی معلمان محمدرضا نیکنژاد و مهدی بهلولی با حکم همین شعبه بازداشت و روانه زندان شدند.درحال حاضر علاوه بر این سه نفر علی اکبر باغانی ،اسماعیل عبدی و رسول بداقی از دیگر اعضای کانون صنفی معلمان در زندان به سر می برند .
واحد اطلاع رسانی کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
**************
بیانیه کانون صنفی معلمان ایران در ارتباط با بازداشت دو تن از فعالان صنفی معلم
به نام خداوند جان و خرد
سریال بازداشت ها و زندانی نمودن معلمان فعال صنفی که از بهار سال جاری کلید خورد و ظاهراً زمان اجرای حکم پرونده پیشین برخی قدیمی تر ها فرا رسید، در تابستان متوجه کنشگران جوانتر شده که بالقوه توانایی جایگزینی با چهره های کاریزماتیک قبلی را دارند.
ابتدا اسماعیل عبدی دبیرکل جوان کانون صنفی معلمان ایران بازداشت و زندانی می شود و اکنون دو تن از فعال ترین چهره های عرصه ی فعالیت های صنفی معلمان . دو چهره ای که در چند سال اخیر با حضور پویا و مداوم خود در عرصه ی مطبوعات در دفاع از حقوق معلمان، طرح ویژگی های آموزش و پرورش نوین و نقد دوری گزینی تنگ نظرانه مسئولان آموزشی از نوآوری در آموزش، توصیه به رعایت حقوق دانش آموزان، مخالفت با تجاری سازی آموزش و همچنین تأکید بر حق برخورداری از آموزش عمومی رایگان و با کیفیت برای همه ی فرزندان این آب و خاک، به صدایی رسا برای جامعه ی آموزشی کشور تبدیل شده اند.
مشکل نیز از همین جا آغاز می شود. دولتی که همچون پیشینیان خود، به رغم شعارهای پرطمطراق، در عمل تحولی بنیادین را در هیچیک از بخش های این زیرمجموعه ی پراشکال خود دنبال نمی کند. نهادهای سیاسی و امنیتی متعددی که کماکان نهادهای مدنی و صنفی و به دنبال آن کنشگران مدنی و صنفی را با دیده ی سوء ظن می نگرند و تلاش در القاء ضد امنیتی بودن آنان در افکار عمومی می نمایند. همچون پیشینیان خویش. وزارت خانه ی مسئولی که برخلاف قانون، نهادهای صنفی را بلاتکلیف نگه داشته و با نادیده گرفتن مواد مختلف قانون اساسی و قانون احزاب، این تشکل ها را بدون هیچ دلیل موجهی غیرقانونی می خواند و … .نتیجه این سوء تدبیرها این که این مجموعه به صورت یک پارچه و هماهنگ با هم، به سراغ ساده ترین و البته غیراندیشمندانه ترین راهکار می روند: اعمال محدودیت برای تشکل ها، دستگیری فعالان آن، جوسازی رسانه ای علیه آنان با وارد نمودن اتهامات غیرواقعی و البته بزرگ نمایی اقدامات کوچک و ناچیز و گاه حتی انحرافی،برای رفع مشکلات جامعه ی معلمان به کمک صدا و سیما.
روشن است در این میان هر صدایی که اندک اختلالی در پیشبرد اهداف بسته ی طراحی شده ی بالا ایجاد نماید، محکوم به خاموشی است. و این همان جرم بزرگ محمد رضا نیک نژاد ومهدی بهلولی است.
جرم من این است که غیر از من همه ایران را دوست دارند،
همه ی باجگیران ؛
همه ی سرمایه داران؛
همه ی پیله وران حرف …
همانند موارد پیش، در انتظار وارد شدن اتهاماتی دور از ذهن و شعور متعارف نسبت به این عزیزان هستیم.لیکن اتهامات هرچه می خواهد باشد، ما یقین داریم محمد و مهدی از خالص ترین، پویاترین و سالم ترین انسان های این جامعه و جامعه ی معلمان کشورند؛ که دغدغه ای جز بهبود شرایط آموزش، معلمان، رشد و اعتلای دانش آموزان و در یک کلام توسعه و ترقی جامعه ی ایرانی ندارند. همگان بدانند جنبش برابری خواهی معلمان ریشه در عمیق ترین لایه های ذهنِ حتی غیرفعال ترینِ آنان دارد. بازداشت و زندانی نمودن افرادی این چنین خوشنام در میان معلمان، تنها حقانیت این جنبش را آشکارتر می سازد و هواداران آن را بیشتر می نماید، برخلاف میل کوتاه اندیشان.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
۱۲/٦/۹۴
**************
به محاق کشاندن جنبش عدالت خواهی ممکن نیست
(نیک نژاد، بهلولی، عبدی و باقی فعالان دربند را آزاد کنید)
نون والقلم و ما یسطرون
قسم به قلم و هر آنچه با آن می نویسند،
قسم به قلم های دربند
جامعه فرهنگی، معلمان، فعالان صنفی و همه آنها که دغدغه برابری و عدالت دارند، دل نگران دادگاهی هستند که قرار است به زودی برای اسماعیل عبدی، دبیر کل به ناحق بازداشت شده کانون صنفی معلمان برگزار شود. در این میان، به ناگهان، خبری غیرمنتظره و بس حیرت آور، فضای ملتهب را آشفته تر می سازد، نهم شهریور ماه ، مهدی بهلولی و محمدرضا نیک نژاد، دو معلم فعال و دو نویسنده ارزشمند، بازداشت می شوند، ماموران به خانه آنها می روند، وسایل شخصی آنها ضبط می شود و آن ها را برای بازپرسی و بازجویی می برند.
در ضمیر منادیان ظاهری قانون و داعیان عدالت خواهی، اسلامیت و مهرورزی چه می گذرد که دو معلم آزاده را اینگونه به بند می کشند؟ به راستی از چه در هراسند که خشاخش قلم های متعهد را لحظه ای برنمی تابند؟
محمد رضا نیک نژاد و مهدی بهلولی به جرم دغدغه های انسان دوستانه و مدنی بازداشت شده اند، به جرم دفاع از آموزش رایگان و کیفی، دفاع از معیشت و منزلت معلمان، دفاع از حقوق قانونی دانش آموزان.
نیک نژاد و بهلولی، کنش گرانی صاحب قلم و معلمانی روزنامه نگار هستند. روی سخن ما با ضابطان و عاملان و آمران است، با آنها که یورش می برند و بازداشت می کنند، اگر معلمی شغل انبیاست، اگر خداوند به شرافت قلم سوگند خورده است، شما چگونه به راحتی، حرمت قلم معلم را زیر پا می گذارید؟ به راستی از چه زمان این چنین آیین مردمی از دست بنهاده اید؟؟
از راهی که رفته اید، برگردید! پیش از آن که ناقوس ها با صدایی دلخراش شما را مجبور به عقب گرد کنند، مجاب شوید و برگردید!
با این بازداشت ها، با ایجاد رعب و وحشت در تلاشید مسیررسیدن به عدالت و برابری را مسدود کنید. اما هزار دریغ که اهدافتان ناکام خواهد ماند. خوب بدانید که جنبش عدالت خواهی و مدنی معلمان و فعالان، فرمان ایست نمی پذیرد، همچنان به پیش می تازد، چرا که این موج به این سادگی سر باز ایستادن ندارد.
آری، روی سخن ما با شماست! از عاقبت امر بهراسید، از طریق نامردمی برگردید و تدبیر بهتری بیاندیشید……..
هیات تحریریه حقوق معلم و کارگر
یازدهم شهریور ماه هزار و سیصد و نود و چهار شمسی
**************
گزارش سومین روز بازداشت فعالان صنفی معلمان محمد رضا نیکنژاد و مهدی بهلولی
محمد حبیبی عضو کانون صنفی معلمان
امروز چهارشنبه یازدهم شهریور همسران آقایان محمدرضا نیک نژاد و مهدی بهلولی برای پیگیری وضعیت این دو عزیز و آگاهی از شرایط نگهداری آنها به شعبه دو بازپرسی اوین مراجعه کرده اند.
اجازه ورود به شعبه داده نشده و هیچ گونه پاسخ روشنی از بازپرسی دریافت نکرده اند.گفته شده تا پایان زمان بازجویی ها امکان پاسخ گویی وجود نداشته و از پاسخ درباره مکان نگهداری، نهاد امنیتی بازداشت کننده و مدت زمان بازداشت خودداری کرده و خواستار ترک محل از سوی خانواده این دو فعال صنفی شده اند.
در تحولی دیگر جنابان نیک نژاد و بهلولی با منزل تماس گرفته و بافرزندانشان صحبت کرده اند.آقای بهلولی وضعیت روحی وجسمی خود را خوب توصیف کرده و خواستار عدم پیگیری خانواده شده و بیان کرده اند که احتمالا تا ده روز آینده در بازداشت خواهند بود. در این تماس تلفنی آقای بهلولی از برآورده شدن نیازهای دارویی خود در زندان نیز سخن گفته اند.
آقای نیک نژاد هم در تماس تلفنی خود وضعیت جسمی و روحی خود را بسیار خوب توصیف کرده اند . گفته اند هر روز در محیط سلول ورزش می کنند و احتمالا برای فردا تماس خواهند گرفت .
با توجه به حضور همسران این عزیزان در بازپرسی در هنگام تماس ،جنابان نیکنژاد و بهلولی فقط امکان مکالمه با فرزندان خود را داشته اند.
شایان ذکر است که این دوفعال صنفی روز دوشنبه با حکم شعبه دو بازپرسی اوین بازداشت شده و هم اکنون در مراحل بازجویی در زندان به سر می برند .
**************
گزارش بازداشت محمدرضا نیک نژاد و مهدی بهلولی از فعالان صنفی معلمان
محمد حبیبی عضو کانون صنفی معلمان
امروزصبح دوشنبه نهم شهریور ماه محمد رضا نیک نژاد از اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان تهران و مهدی بهلولی از فعالان صنفی مستقل با مراجعه ماموران امنیتی در منزلشان بازداشت شدند. بنا بر اخبار رسیده از خانواده این دو فعال صنفی ماموران با حکم شعبه دو بازپرسی اوین (مقدس اردبیلی) اقدام به ورود و تفتیش منزل و ضبط برخی وسایل موجود در خانه همچون رایانه و گوشی همراه کرده اند. این در حالی است که هنگام مراجعه ماموران به درب منزل محمدرضا نیک نژاد وی در منزل نبوده و با تماس تلفنی ماموران حاضر در منزل برای بازداشت فراخوانده می شود. از محل نگهداری این دو فعال صنفی معلمان که از فعالان عرصه رسانه و مطبوعات نیز هستند خبری در دست نیست. در تیر ماه کذشته تیز اسماعیل عبدی دبیر کل کانون صنفی معلمان با مراجعه به دادسرای اوین بازداشت پ هم اکنون در زندان اوین به سر می برد. رسول بداقی،باغانی و علیرضا هاشمی از دیگر معلمان و فعالان صنفی هستند که هم اکنون به اتهام فعالیت های صنفی در زندان به سر می برند.
**************
واپسین خبرها از پرونده دبیر کل
محمدرضا نیک نژاد، ٨ شهریور ۹۴
عصر چهار شنبه ی هفته ی پیش شماری از اعضای کانون صنفی معلمان به خانه اسماعیل عبدی رفتند. در این دیدار که مادر، همسر، پدر همسر و برادر اسماعیل عبدی هم بودند، واپسین وضعیت پرونده او بررسی شد. در این نشست گزارشی از روند پیگیری تعیین وکیل که به سفارش خودِ عبدی دنبال می شود، ارائه گردید. در این گزارش گفته شد که با توجه به رد دو وکیل پیشین عبدی از سوی قاضی، کانون به دنبال گزینه های دیگری برای وکالت اوست. با توجه به تاکید اسماعیل که وکیل غیر سیاسی بوده و توانایی پیگیری کارشناسانه ی پرونده را داشته باشد، پنج گزینه برای وکالت ایشان از سوی دوستان پیشنهاد گردیده است. البته مادر ایشان نیز گزینه ای دیگری را پیشنهاد داده و بر رایزی با او تاکید می نماید. بنا بر گفته ایشان این وکیل قدرت لابی در قوه قضاییه دارد و می تواند سودمند تر باشد. که البته با ورود ایشان به جمع گزینه های وکالت، کار کمی با تاخیر همراه گردید. اعضای کانون با راهنمایی های خودِ دبیر کل به شدت دنبال نهایی کردن یکی از گزینه های پیشنهادی هستند. پیش از این و به دنبال نشست دیگری که چند هفته پیش در خانه عبدی انجام شد، مادر دبیرکل کانون صنفی معلمان تهران با همراهی یکی از اعضای کانون روزهای بعد، سه نامه برای نایب رییس مجلس، کمیسیون اصل نود مجلس و نهاد حقوق شهروندی قوه قضاییه نوشته و با رفتن به مجلس و دادگستری تحویل دادند. شماره ی نامه حقوق شهروندی در دست است و به گفته مسئولان در حال پیگیری است. از سوی کمیسیون اصل نود به مادر عبدی پیام داده شده که پرونده از سوی آنها نیز در حال پیگیری است.
اسماعیل عبدی که ششم تیر و پس از فراخوانده شدن از سوی دادسرای اوین بازداشت شد، پس از پایان تحقیقات به بند عمومی آورده شده است و تقریبا هر روز با خانواده و دوستان تماس تلفنی دارد و تا اندازه ای خود در جریان پیگیری پرونده است. در همین حال با پیگیری های همیشگی جناب ایمان زاده، مسئولان آموزش و پرورش، برخی از دولتی ها و افرادی در حاشیه دولت در جریان پرونده های معلمان دربند به ویژه رسول بداقی و اسماعیل عبدی هستند و قول هایی برای پیگیری پرونده های آنان داده اند. در همین راستا دیدارهایی با وزیر آموزش و پرورش و یکی دو تن از معاونانش انجام شده و می شود. از سوی دیگر چهارشنبه ی هفته پیش پنج تن از اعضای کانون صنفی با یکی از نمایندگان استان خوزستان دیدار کرده و افزون بر شرح گرفتاری های معیشتی، منزلتی، آموزشی و تشکیلاتی کانون، خواستار پیگیری پرونده های دوستان زندانی گردیدند. این نماینده هم قول رایزنی با نیروهای امنیتی را داد. در رخدادی دیگر دیروز دیروز دیداری نیز با دکتر نجفی مشاور عالی رییس جمهور انجام شد و قرار شد از این کانال هم پیگیری هایی انجام گیرد. امیدواریم این تلاش ها به آزادی رسول بداقی، علی اکبر باغانی، علی رضاهاشمی و اسماعیل عبدی بینجامد.
**************
آخرین گزارش از وضعیت رسول بداقی، معلم زندانی
محمد حبیبی عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان تهران
درحالیکه بیش از بیست روز از پایان شش سال حبس رسول بداقی می گذرد این فعال صنفی معلمان و عضو کانون صنفی تهران بدون حتی یک روز مرخصی همچنان درحبس به سر می برد.در طول چهارماه گذشته این معلم زندانی درشرایط انفرادی بوده وبا وجود پایان مدت محدودیت همچنان در شرایط بلاتکلیف به سر می برد.
بنا بر اظهارات همسر ایشان درملاقات اخیر مشخص شده است که پرونده جدید وی با اتهام اخلال در امنیت نظام به شعبه بیست وهشت دادگاه انقلاب ارسال شده وزیر نظر قاضی مقیسه رسیدگی می شود.با وجود مراجعات مکرر خانواده این معلم زندانی برای تعیین تکلیف شرایط ایشان و درخواست قانونی ازادی برای وی،قاضی پرونده قول رسیدگی در ۱۵ روز اینده را داده است.
بنابر اظهارات همسر این فعال صنفی، باوجود تدوام انفرادی وضعیت روحی رسول بداقی خوب بوده و همچنان در انتظار تعیین تکلیف در زندان به سر می برد.
**************
نتایج نظرسنجی یک اتحادیه آموزشی فرانسوی از شاغلان بخش آموزش در این کشور
UNSA، یک اتحادیه آموزشی در کشور فرانسه است که در سال ۲۰۰۰ میلادی تاسیس شده. این اتحادیه برای سومین سال پیاپی از شاغلان بخش آموزش در این کشور در رابطه با سطح رضایت شغلی و مشکلات کاری آنان نظرسنجی کرده و نتایج آن را منتشر نموده است.
در این نظرسنجی بیش از بیست و یک هزار نفر از صاحبان مشاغل آموزشی ( معلمان، کارمندان بخش آموزش، مربیان پیش دبستانی و ..) شرکت کرده اند.
٨۲ درصد از پاسخ دهندگان معتقدند که دستمزدهایشان با تخصص و صلاحیت علمی آنها همخوانی ندارد و ۵۹ درصد بر این باورند که قدرت خرید آنان کاهش یافته است. در پنج سال گذشته، دستمزدها و حقوق کارکنان بخش دولتی فرانسه ثابت مانده است و همین مساله قدرت خرید معلمان را کاهش داده است. ۴۰ درصد پاسخ دهندگان نیز از حجم کاری بالا شکایت دارند.
با این وجود، مقایسه نتایج سه سال گذشته نشان می دهد که وضعیت شغلی نیروی کار در بخش آموزش فرانسه بهبود یافته است. در سال ۲۰۱۳، ۵۹ درصد حاضران در نظرسنجی اعلام کرده بودند که احساس رضایت شغلی کامل ندارند، این آمار در سال ۲۰۱۴، به ۴٨ درصد و در نظر سنجی امسال به ۴۳ درصد کاهش یافته است و این نشانه بهبود قابل ملاحظه در شرایط شغلی است.
دبیر کل UNSA می گوید نتایج این نظرسنجی ها برای ما بسیار باارزش است چرا که چالش های موجود را عیان کرده و مسیر پر پیچ و خم چانه زنی ما با مقامات دولتی را روشن می سازد. این دبیر کل در عین حال معتقد است بهبود در نتایج نشان می دهد که فعالیت سندیکایی اصلاح طلبانه و مطالبه محور آنها، نتیجه بخش بوده و تا کنون پاسخ مثبت گرفته است.
ترجمه: نسرین هزاره مقدم
منبع: وبسایت سازمان جهانی آموزش (EI)
**************
جشن آزادی: دیدار با خانواده سید محمود باقری
سید محمود باقری پس از گذراندن چهار سال حبس، بیست و ششم مرداد ماه، از زندان آزاد شد. آزادی او بارقه ای از امید بود که بر دلهای فرهنگیان کشور تابید.
باقری یکی از فعالان صنفی فرهنگیان است که به خاطر اعتراض به عملکرد دولت درخصوص آموزش پرورش کشور بازداشت و زندانی شده بود. او آخرین بار ٣٨ ماه را به طور پیوسته در زندان گذراندند و با احتساب بازداشتها و انفرایهای قبلی، جمعا ۴۴ ماه یعنی حدود ۴ سال را در زندان گذراند. در پی آزادی او، دیروز دوم شهریور ماه، همکاران او از اقصی نقاط کشوردرمنزلش جشنی ترتیب دادند تا به این وسیله مراتب قدر دانی خود، به دلیل تحمل این همه سال زندان را به او نشان بدهند. همسر ایشان سرکار خانم زمانی دبیر ریاضی مقطع متوسطه منطقه ۴ هستند و فرزند بزرگشان فاطمه ۲۱ ساله دانشجوی پزشکی است و فرزند دومش محمد رضا در سال چهارم (آخر دبیرستان) تحصیل میکند. خود وی هم در زندان تحصیل در دوره ارشد تاریخ را شروع کرده وهم اکنون ترم آخر است.
امیدواریم خیلی زود؛ در روز های آینده شاهد آزادی رسول بداقی و اسماعیل عبدی نیز باشیم.
و ما همچنان دوره می کنیم، شب را و روز را، هنوز را……….
**************
گزارشی از آخرین وضعیت اسماعیل عبدی
حقوق معلم و کارگر:
پنجاه و پنج روز از بازداشت اسماعیل عبدی دبیر کل کانون صنفی معلمان ایران (تهران) می گذرد. عبدی در تاریخ ۶ تیرماه ۹۴ باز داشت و به بند ٢ الف زندان اوین منتقل شد، به مدت ٢٠ روز در انفرادی به سر می برد، پس از آن مدتی در سلول های دو نفره بازداشت بود، اکنون نیز در اندرزگاه ٨ زندان اوین و در بند عمومی در بازداشت موقت به سر می برد. در تاریخ نوزدهم مرداد، او را برای رسیدگی به پرونده اش به شعبه ١۵ دادگاه انقلاب برده و اتهاماتی برابر مواد ۵٠٠ و ٦١٠ قانون تعزیزات به او تفهیم کرده اند. اسماعیل عبدی در این مدت به فاصله یک روز با خانواده خود تماس تلفنی داشته و چند بار هم ملاقات حضوری با همسرو فرزندانش داشته است.
تا امروز که نزدیک به دوماه از بازداشت دبیرکل کانون صنفی میگذرد وبا اینکه مرحله ی تحقیقات مقدماتی پرونده ی او به پایان رسیده است، به وکیل ایشان اجازه ی دسترسی به پرونده ی موکلش را نداده اند. خانواده ی آقای عبدی ازجمله مادر ایشان، نامه هایی به کمیسیون حقوق شهروندی دادگستری تهران و کمیسیون اصل ٩٠مجلس و نایب رئیس مجلس آقای ابو ترابی نوشته و در خصوص روند رسیدگی به پرونده ی فرزندش و اینکه در روز نوزدهم مرداد بدون حضور وکیل در دادگاه کیفر خواست ایشان قرائت شده و تفهیم اتهام گردیده، اعتراض نموده و خواستار رسیدگی به این روند شده است.
فرهنگیان کشور نیز در اعتراض به بازداشت دبیر کل کانون صنفی معلمان و اعتراض به زندانی نمودن معلمان وپیگیری خواسته های قانونی خود، در سی و یکم تیرماه، به دعوت شورای مرکزی تشکل های صنفی سراسر کشور قصد گردهمایی در مقابل مجلس شورای اسلامی داشتند که با برخورد شدید نیروهای امنیتی مواجه شدند. در این مدت تمام تلاشهای دوستان و خانواده ی عبدی درخصوص آزادی ایشان راه به جایی نبرده است. عبدی در انتظار جلسه ی رسیدگی به پرونده اش است که به گفته ی خانواده ی ایشان به زودی برگزار خواهد شد.
اسماعیل عبدی پس از اوج گیری اعتراضات معلمان کشور از اواخر سال ١٣٩٣ و انتقاداتی که نسبت به عملکرد دولت داشته اند بازداشت شد. او همواره به نمایندگی از جامعه معلمان کشور،و به قصد اصلاح روند نا مناسب آموزشی کشور، مطالبات این قشر شریف و زحمتکش جامعه را پیگیری کرده و صدای آنها را به گوش مسئولان رسانده. او سالهاست که وقت و انرژی خود را صرف دفاع از معیشت و منزلت معلمان کشور، از مجاری قانونی نموده است. برای معلمان کشور پذیرفتنی نیست که نمایندگان آنها که خواسته های قانونی شان را به گوش مسئولان رسانده اند به تنهایی بار هزینه های حق خواهی را متحمل شوند، زیرا اعتقاد دارند که این حرکت قائم به فرد نیست و این روش هرگز ابزار موثری در دست فرادستان برای به حاشیه کشاندن مطالبات جامعه ی معلمان نخواهد بود.
عبدی، بداقی و سایر معلمان زندانی را آزاد کنید تا امید به فردایی روشن در دل معلمان ایران زنده گردد.
**************
دولت مکلف به جذب مربیان پیش دبستانی به صورت حق التدریس شد
به گزارش روز چهارشنبه (٢٨مردادماه) خبرنگار پارلمانی جارپرس ،بهارستان نشینان در جلسه علنی امروز مجلس، به درخواست جمعی از نمایندگان برای بررسی اولویتدار طرحی پیرامون تعیین تکلیف مربیان پیش دبستانی رای مثبت دادند.
نمایندگان پس از تصویب تغییر دستور، کلیات طرح مذکور را با عنوان «الحاق یک تبصره به ماده ١٧ قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمین حق التدرسیی و آموزشیاران نهضت سواد آموزی در وزارت آموزش و پرورش» را بررسی و با ١٠۵ رای موافق، ۵١ رای مخالف و ٨ ممتنع از مجموع ٢٠١ نماینده حاضر در صحن علنی مجلس به تصویب رساندند.
نمایندگان همچنین پس از بحث و تبادل نظر جزییات این طرح را به تصویب رساندند که طی آن یک تبصره به شرح زیر به ماده ١٧ قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمین حق التدریسی و آموزشیاران نهضت سواد آوزی در وزارت آموزش و پروش مصوب ١۵/٧/١٣٨٨ و اصلاحات بعدی آن الحاق میگردد:
«وزارت آموزش و پرورش مکلف است مربیان پیش دبستانی و نیروهای خرید خدمت آموزشی (گروههای تصریح شده با شرایط مندرج در تبصره ٩) را که در اولویت استخدام قرار دارند بدون رعایت ماده ٨ قانون مذکور تا زمان اجرای قانون الحاق دو تبصره به ماده ١٧ قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمین حقالتدریسی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش به صورت حق التدریس به کار گیرد.
مربیان پیش دبستانی به مطالبه خود دست یافتند و با اشک شوق میدان بهارستان را ترک گفتند.
**************
تجمع مربیان پیش دبستانی مقابل مجلس همچنان ادامه دارد
به دنبال تجمع تعدادی از مربیان پیش دبستانی طی روزهای گذشته در مقابل مجلس شورای اسلامی، تعدادی از آنها امروز هم در اعتراض به اجرا نشدن طرح حق التدریس در مقابل درب ورود نمایندگان به پارلمان تجمع کرده اند.
گفتنی است این افراد كه بصورت آرام در برابر خانه ملت حضور دارند با نصب پارچه ها و زیراندازهایشان فضایی شبیه خیمه را بوجود آورده اند تا از شدت آفتاب سوزان مرداد ماه در امان بمانند!
یکی از این تجمع کنندگان به حقوق معلم و کارگر گفت، احتمالا امشب نیز در مقابل مجلس می مانیم، چرا که فردا قرار است طرح حق التدریس در مجلس به رای گذاشته شود. همکاران ما از شهرهای مختلف به تهران آمده اند و سه شب گذشته را مقابل مجلس گذارنده اند. ما بسیار امیدواریم که فردا به نتیجه مطلوب برسیم.
در عین حال، رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس با اشاره به تشکیل کمیسیون مشترک برای تعیین تکلیف وضعیت مربیان پیشدبستانی و معلمان شرکتی گفت: این افراد باید بدون در نظر گرفتن سن و برگزاری آزمون به صورت حقالتدریسی استخدام شوند و مجلس تمام تلاش خود را در این زمینه بکار میگیرد.مجلس از تمام توان خود برای بکارگیری مربیان پیش دبستانی در وزارت آموزش و پرورش استفاده میکند
عبدالرضا عزیزی دوشنبه در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت در خصوص روند پیگیری مجلس برای تعیین تکلیف مربیان پیش دبستانی به جلسه کمیسیون مشترک اجتماعی، آموزش و تحقیقات و برنامه و بودجه اشاره و تاکید کرد: این جلسه روز گذشته جهت پیگیری مشکل استخدامی مربیان پیش دبستانی برگزار و فردا نیز برای ادامه بررسیها تشکیل می شود.
**************
سید محمود باقری آزاد شد
آب زنید راه را هین که نگار می رسد
مژده دهید باغ را بوی بهار میرسد…
جناب آقای سید محمود باقری فعال صنفی و از اعضای هیات مدیره کانون معلمان ایران ( تهران) پس از طی دوران حبس خود، با احتساب سی و هفت روز مرخصی، از زندان اوین به کانون گرم خانواده ی خود برگشت . او یکی از پنج نفر فرهنگی گرانقدر است که بخاطر فعالیت صنفی چند سال را در زندان سپری کرده است.
آزادی ایشان را به خانواده و جامعه ی فرهنگیان کشور تبریک عرض می نماییم.
شورای مرکزی تشکلها ی صنفی فرهنگیان سراسر کشور
۱۳۹۴/۵/٢۶
**************
مصاحبه با آقای پیمان حاج محمود عطار، وکیل معلمان زندانی در خصوص پرونده آقایان رسول بداقی و اسماعیل عبدی
سلام مجدد خدمت شما جناب عطار و سپاس فراوان برای انجام این مصاحبه. خواهشمندیم در ابتدا در خصوص معلمان زندانی و پرونده ی آنهاتوضیحاتی را ارائه فرمایید.
نخست درباره ی آخرین وضعیت پرونده ی جناب آقای اسماعیل عبدی دبیر کل کانون صنفی معلمان مطالبی رو عرض می کنم، آنطور که آقای عبدی از زندان اوین با همسرش تلفنی درتماس بوده حکایت از آن دارد که کیفرخواست در دادسرا ابلاغ شده و اتهاماتی که به ایشان منتسب شده برابر مواد 500 و 610 قانون تعزیزات است.
ماده 500 عبارت است از فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی یا به نفع گروه های معاند ایران.
ماده 610 قانون تعزیرات، عبارت است از تبانی و همکاری دو نفر یا بیشتر، برای ارتکاب جرائمی علیه امنیت داخلی و خارجی کشور.
این طور که جناب آقای عبدی به صورت تلفنی به همسرشان گفته اند، اتهاماتی که به ایشان تفهیم شده و کیفر خواست دادسرا هم بر مبنای آنها بوده، به استناد دو ماده قانونی اعلام شده است، با این توصیف پرونده به دادگاه انقلاب اسلامی ارجاع شده است.
در جلسه ای که در پنج شنبه ی گذشته در دفتر بنده، که اعضای کانون صنفی معلمان حضور داشتند و همسر و مادر آقای عبدی نیز تشریف داشتند، در ساعت 6 بعدازظهر آقای عبدی در حضور ما به تلفن همراه همسرشان زنگ زدند و جویای احوال خانواده و فرزندانشان شدند. با توجه به این که این تماس در دفتر بنده برقرار شد از خانم عبدی خواهش کردم که برای احوال پرسی موکل، تلفن را چند ثانیه ای در اختیار بنده قرار دهند. در چند ثانیه ای که با ایشان صحبت کردم آقای عبدی عنوان کردند که روز نوزدهم مرداد ایشان را برای رسیدگی به پرونده به دادگاه شعبه 15 دادگاه انقلاب برده اند.
این موضوع باعث تعجب من شد که چگونه بدون حضور بنده به عنوان وکیل مدافع ِ معرفی شده و رسمی ِ آقای عبدی، جلسه رسیدگی به پرونده دردادگاه برگزار شده است و موکل بدون حضور وکیل مدافعش به محاکمه کشیده شده است. لذا برای رفع ابهام از همسر و مادر آقای عبدی خواهش کردم که در روز شنبه 24 مرداد به اتفاق هم به شعبه 15 دادگاه انقلاب مراجعه کنند و این موضوع را بررسی نمایند و از دفتر دادگاه سوال کنند که اگر در روز نوزدهم مرداد دادگاهی برای پرونده آقای عبدی برگزار شده است علت عدم حضور وکیل ایشان چه بوده است؟ مادر جناب آقای عبدی تلفنی به بنده اعلام نمودند که در این خصوص به دادگاه مراجعه نکردند بلکه به کمیسیون حقوق شهروندی دادگستری تهران رفته و شکایتی از روند پرونده اتهامی پسرش به آن کمیسیون تقدیم نموده است. همچنین در همان روز به کمیسیون شکایات مردمی اصل 90 قانون اساسی درمجلس شورای اسلامی نیزمراجعه کردند و در آنجا نیز شکایتی در همین رابطه تنظیم نموده و به دبیر خانه ی کمیسیون تحویل داده اند.
موضوع دوم درباره ی تبصره ای است که جدیداً به ماده 48 قانون آیین دادرسی کیفری افزوده شده است. این تبصره اجازه ی حضور وکیل ِ تعیینی متهم را در مرحله ی تحقیقات مقدماتی به وکلا نمی دهد و صرفاً وکلایی که در لیست تنظیم شده ی رئیس محترم قوه قضاییه هستند اجازه ی وکالت دارند. البته این محدودیت حق دفاع متهمین امنیتی صرفاً در مرحله تحقیقات مقدماتی هست و اگر پرونده متهم به دادگاه ارجاع شود درآن صورت، وکیل تعیین شده ی متهم می تواند درجلسات رسیدگی به پرونده حضور داشته باشد.
برداشتی که می توان کرد این است که چنانچه پرونده آقای عبدی یا سایر معلمان زندانی که بنده وکالت آنها را برعهده دارم ازجمله آقای رسول بداقی پس از مرحله ی دادسرا وتحقیقات مقدماتی به دادگاه ارسال شود وکالت ِ من خارج از شمول ماده 48 خواهد بود و در مرحله ی دادگاه بدوی و دادگاه تجدید نظر اجازه ی دفاع از موکلینم را خواهم داشت.
جناب آقای حاج محمود عطار، لطفاً بفرمایید اتهاماتی که به آقای عبدی تفهیم شده، درخصوص ایشان چه قدر وجاهت قانونی دارد و برچه اساسی این اتهامات مطرح شده است؟
نکته ای که در بالا هم عرض کردم اتهامات ایشان، یکی فعالیت تبلیغی علیه نظام اسلامی و دومی تبانی برای اخلال درامنیت داخلی و خارجی کشور است. متاسفانه اکثریت منتقدینی که به عملکرد برخی از بخشهای دولت انتقاد دارند و این انتقادشان در راستای امر به معروف و نهی ازمنکر و در راستای آزادی بیان بوده و از روی دلسوزی به نظام و ملت و کشور بیان گردیده است. این انتقاد ها را به عنوان فعالیت تبلیغی علیه نظام تلقی کرده اند و اکثرانتقاد کنندگان به برخی از رفتارهای دولت را به همین اتهام تحت تعقیب و محاکمه و مجازات قرار داده اند. این در حالی است که فعالیت تبلیغی، طبق نظر اساتید حقوق جزا و جرم شناسی بایستی به صورت گسترده صورت بگیرد. بر فرض این که این فعالیت تبلیغی باشد، صرف انتقاد، پیشنهاد یا ارائه ی نظر، فعالیت تبلیغی علیه نظام محسوب نمیشود. معلمانی هم که به نحوه ی رفتار وزارت آموزش و پرورش درمحاسبه ی تعیین حقوق و مزایای شان انتقاد داشته اند این انتقاد صرفاً در راستای تحکیم نظام و بهبود روند آموزشی و پرورشی کشور بوده است.
نکته ی دیگر در این خصوص این است که فعالیت تبلیغی بایستی علیه ارکان شاکله ی نظام جمهوری اسلامی صورت بگیرد. ارکان شاکله ی نظام عبارتند از:
1- جمهوریت نظام 2- اسلامیت نظام 3- اصل ولایت مطلقه ی فقیه
اگر شخصی با سوء نیت قبلی، علیه این سه رکن، فعالیت گسترده تبلیغی نماید، می توان عنوان مجرمانه ی فعالیت تبلیغی علیه نظام را به او منتسب کرد. در حالیکه آقای اسماعیل عبدی، آقای رسول بداقی و سایر منتقدان به عملکرد دولت اعم از معلمان،وکلا، دانشجویان و خبر نگاران هیچ یک به این سه رکن شاکله ی نظام جمهوری اسلامی ایران آسیبی نرسانده اند. انتقاد به عملکرد آموزش و پرورش، تصادفات جاده ای، آلودگی هوا یا بنزین، گوشت و مرغ آلوده . یا کیفیت نامناسب مدارس و مسائلی از این دست، هیچ کدام به ارکان نظام اسلامی خدشه ای وارد نکرده، بلکه در راستای تقویت نظام و برطرف کردن ایرادها و معایب بوده است. متاسفانه دادسرا و دادگاه انقلاب این انتقادات سازنده ی معلمان یا سایر مصلحین را فعالیت تبلیغی علیه نظام تلقی کرده و افراد را به این استناد محکوم کرده است.
اتهام بعدی هم تبانی برای اخلال در امنیت ملی هم مصداق ندارد، زیرا همانطور که من درلوایح دفاعیه ام به وکالت از معلمان زندانی بارها و بارها به مراجع قضایی اعلام کرده ام، جرائمی که در قانون مجازات اسلامی به عنوان جرم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور پیش بینی شده، مثل بمب گذاری، براندازی، جاسوسی، قاچاق مواد مخدر و مواردی شبیه به اینها، هیچ یک در مخیله و رفتار معلمان نبوده و هیچ کدام از اینها درعملکرد انتقادی خودشان قصد تبانی برای بمب گذاری، جاسوسی، براندازی، ترور، جعل اسکناس، جعل امضای مقامات عالی کشور و مواردی ازاین دست را نداشته اند بلکه تجمع این افراد مقابل مجلس شورای اسلامی و یا در ادارات آموزش و پرورش، صرفاً برای بهبود وضعیت معیشتی و حقوق و مزایای خودشان بوده و هیچ تبانی ای برای اخلال درامنیت داخلی و خارجی کشور نداشته اند. افزون براین، چنانچه ما بپذیریم که این افراد برفرض محال، خواسته اند برای ارتکاب به بمب گذاری تبانی کنند، اگر دو نفر یا بیشتربه فرض، تبانی و همکاری برای چنین جرمی را داشته باشند بایستی همه ی متهمین و افرادی که با هم دراین زمینه مشارکت و همراهی داشته اند، یک جا و دریک مرجع قضایی محاکمه و مجازات بشوند. در حالی که ما می بینیم هریک از معلمان را تک تک و منفرداً تحت محاکمه قرار داده اند و هیچ گونه محاکمه ی مشترکی برای آنان برگزار نشده است. و اصلاً عبارت مندرج در ماده 610 قانون تعزیرات که شرط احراز این جرم، تبانی و همکاری آنهاست دراین خصوص رعایت نشده است.
درمورد یکی دیگر از موکلین شما، آقای رسول بداقی لطفاً توضیحاتی ارائه بفرمایید. آقای بداقی قرار بود در تاریخ 13مرداد 1394 آزاد شوند. چرا آزادی ایشان به تاخیر افتاده است ؟
بنده در جلسات ماهها و سالهای گذشته که با اعضای هیات مدیره ی کانون صنفی معلمان برگزار میکردیم، به این نتیجه رسیده بودیم که دوره ی محکومیت آقای بداقی به حبس، درمردادماه امسال سپری شده و ایشان بایستی با تحمل شش سال حبس بدون حتی یک ساعت مرخصی از زندان رها شوند. اما از قرار معلوم اداره ی اطلاعات سپاه پرونده ی جدیدی را برای ایشان مطرح کرده و بدون هیچ گونه اطلاع رسانی به خودش و خانواده اش، ازکم و کیف اتهامات جدید، ایشان را از زندان رجایی شهر به زندان اوین منتقل کرده و در بند 2الف متعلق به اداره ی اطلاعات سپاه نگهداری می کنند. من به عنوان وکیل ایشان به بازپرسی محترم شعبه ی ششم، جناب آقای جعفری، مراجعه نموده و موضوع را با ایشان مطرح کردم ایشان اجازه دادند که متهم را از زندان آوردند و من از آقای رسول بداقی وکالت گرفتم، با وجود این که پرونده ی جدید برای ایشان تشکیل شده هیچ احضاریه و ابلاغی که مشخص شود اتهام جدید آقای بداقی چیست و چرا به رغم طی شدن حبس قبلی ایشان، به چه دلیلی آزاد نشده اند مشخص نیست.
شما به عنوان وکیل کانون صنفی معلمان، برای اعضای کانون های صنفی و فعلان صنفی و کسانی که دغدغه ی آزادی معلمان را دارند چه توصیه هایی می فرمایید؟به طورمشخص برای حمایت از آقای عبدی چه راهکارهایی را پیشنهادمیدهید؟
به نظر من باید چند کار را به صورت همزمان انجام بدهیم. یکی این که با توجه به این نکته که بسیاری از کانون های صنفی که در استانهای مختلف تشکیل شده اند دروزارت کشور به ثبت رسیده اند، ازجمله کانون صنفی معلمان همدان _ مستند عرض بنده لیستی است که درسایت وزارت کشور اخیراً منتشر شده است، به موجب این لیستِ منتشره، کانون صنفی معلمان ایران و کانون صنفی معلمان همدان و… جزو نهاد های رسمی مجوز دار از سوی وزارت کشور هستند_ با توجه به این که وزارت کشور فعالیت این کانون ها را قانونی دانسته است بایستی شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان سراسر کشور، که متشکل از کانون های صنفی فرهنگیان استان های مختلف است، سریعاً یک همایش ترتیب دهند و در آنجا ایرادات اساسی و شکلی و ماهوی ِ پرونده های معلمان زندانی را مورد بررسی قرار دهند و یک نامه ی شکوائیه گونه ای درآن جلسه به تصویب شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان سراسر کشور برسد و یک نفر از این شورا نمایندگی داشته باشد که این نامه را به مراجع قانونی، ازجمله دفتر رئیس جمهور محترم، دفتر رئیس محترم قوه ی قضاییه، سازمان بازرسی کل کشور، کمیسیون رعایت حقوق شهروندی دادگستری، کمیسیون اصل 90 قانون اساسی و وزیر آموزش وپرورش تحویل دهند. همزمان میبایست سایت های کانون های صنفی معلمان نظیر سایت کانون صنفی معلمان ایران و سایت حقوق معلم و کارگر و… با اینجانب و خانواده های معلمان زندانی مصاحبه های بیشتری ترتیب داده واطلاع رسانی گسترده ای درفضای مجازی و رسانه های نوشتاری کشور صورت دهند. همزمان میبایست با نمایندگانی که آشنا به درد معلم و مشکلات معیشیتی و زندگی معلمان هستند جلساتی از سوی هیات مدیره ی کانون ها و خانواده های معلمان زندانی صورت بگیرد. این تلاش ها مطمئناً دربهبود روند پرونده ی قضایی این عزیزان مؤثر خواهد بود.
حقوق معلم و کارگر: از جناب عالی به عنوان وکیل کانون صنفی معلمان که به طور رایگان وکالت پرونده ی این عزیزان را بر عهده دارید، از طرف همه ی کسانی که دغدغه ی آزادی معلمان زندانی را دارند و خانواده ی معلمان زندانی، کمال تشکر را داریم.
**************
مربیان پیش دبستانی باز هم تجمع کردند
صبح امروز ( بیست و پنجم مرداد ماه) جمعی از مربیان پیش دبستانی مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند. تجمع این مربیان، در حمایت از طرح یک فوریتی حق التدریس می باشد.
یکی از تجمع کنندگان به حقوق معلم و کارگر گفت:
ما از شهرهای دور و نزدیک، از خوزستان، لرستان و بسیاری از نقاط دیگر کشور به تهران آمدیم تا صدای اعتراض خود را برای چندمین بار به گوش مسئولان برسانیم. این مربی پیش دبستانی افزود، اگر کمیسیون بیست نفره در مجلس رای بدهد، ما حق التدریس می شویم و دیگر نیازی نیست در آزمون استخدامی آموزش و پرورش شرکت کنیم.
گفتنی است که مربیان پیش دبستانی در هفته گذشته، به رایزنی و مکاتبه با نمایندگان مجلس ادامه داده اند.
**************
پیگیری آخرین وضعیت پرونده آقای اسماعیل عبدی دبیرکل کانون صنفی
معلمان در مصاحبه با محمد حبیبی از اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان تهران
- آقای حبیبی درمورد اخرین وضعیت پرونده اسماعیل عبدی اگر اطلاعاتی دارید بفرمایید؟
اقای عبدی از تاریخ ٦ تیرماه که به دادسرای اوین احضار شد تا به امروز در بازداشت موقت به سر می برد. محل نگهداری ایشان هم بند دو الف سپاه است. با توجه به تماسهای مکرری که با خانواده دراین مدت داشتند، همچنین یک بار ملاقات حضوری،امید این وجود داشت که با پایان بازجویی ها ،حداقل با قرار وثیقه یا کفالت آزاد شوند. اما متاسفانه تحولات جدید نشان می دهد با وجود قول های مکرری که در این مدت از سوی مسئولین امنیتی به خانواده ایشان داده شده، ظاهراً قصدی برای ازادی ایشان وجود ندارد.
- چه تحول جدیدی درپرونده ایشون اتفاق افتاده ؟
اقای عبدی در تاریخ ۲٠ مرداد بدون اطلاع وکیل و یا خانواده ایشان به دادگاه انقلاب برده شده و تفهیم اتهام شده اند. همچنین کیفرخواست برای ایشان قرائت شده و از ایشان خواسته شده که از خود دفاع کند. دادگاه ایشان درشعبه ١۵ و زیر نظر قاضی صلواتی انجام شده و آقای عبدی در دادگاه تقاضای ملاقات با وکیل خود را کرده است. بنابر گفته های خود آقای عبدی قاضی پرونده، وکالت آقای پیمان عطار - وکیل اسماعیل عبدی_ را نپذیرفته و نهایتا فقط امکان تعیین وکیل تسخیری را برای ایشان مجاز دانسته اند.با توجه به این شرایط دادگاه تا تعیین وکیل تسخیری به زمان دیگری موکول شده است.
- مشخصا چه اتهاماتی متوجه اقای عبدی شده است ؟
اتهاماتی که متوجه ایشان شده یکی مربوط به ماده ۵٠٠ یعنی فعالیت تبلیغی علیه نظام و ماده ٦١٠ یعنی تبانی برای اخلال در امنیت کشور .
-آیا تاریخ بعدی دادگاه تعیین شده است؟
با توجه به اظهارات همسر ایشان که از قول آقای عبدی نقل کرده اند احتمالا تاریخ بعدی دادگاه بیست روز دیگر است و با این شرایط همچنان در بازداشت موقت باقی خواهند ماند.
**************
خبرهای نه چندان خوشایند درباره اسماعیل عبدی!
امروز در حالی چهل و ششم امین روز بازداشت دبیر کل کانون تهران گذشت که بر خلاف همیشه خبرهای چندان خوشی از اوین به گوش نرسید! اسماعیل عبدی روز سه شنبه باز هم با خانواده گفتگوی تلفنی داشت. اما این بار به شدت ناراحت بوده و روحیه خوبی نداشته است. در این گفتگوی چند دقیقه ای دبیر کل از همسرش می خواهد که با وکیلش یعنی پیمان حاج عطار تماس بگیرد و جزئیاتی از پرونده را که تازه در اختیارش قرار داده اند را به اطلاع او برساند. عبدی به همسرش گفته که کیفر خواست از سوی شعبه دوم بازپرسی سپاه صادر و پرونده به دادگاه فرستاده شده است. دبیر ریاضی شهرستان اسلامشهر موارد اتهامی خویش را ماده ۵٠٠ یعنی فعالیت تبلیغی علیه نظام و ماده ٦١٠ یعنی تبانی برای اخلال در امنیت کشور خوانده است. شوربختانه ماده ۵٠٠ همان اتهامی است که در پرونده پیشین او نیز وجود داشته و بیم آن می رود در دادگاه و توسط قاضی وارد دانسته شود و حکم پیشین اش یعنی ده سال زندان تعزیری به شکل خودکار اجرایی شود! این کنشگر ارشد کانون صنفی معلمان ایران همچنین می گوید که پرونده به شعبه ١۵ دادگاه انقلاب تهران فرستاده شده است و قرار است پانزده تا بیست روز آینده دادگاه برگزار گردد. به گفته وکیل کانون صنفی و اسماعیل عبدی، دو قاضی در شعبه ١۵ حضور داشته و حکم صادر می کنند. قاضی صلواتی و قاضی مقیسه. گویا تاکنون دبیر کل گمان می کرده است که با پایان تحقیقات و مراحل بازجویی، با قرار وثیقه آزاد می گردد. اما با این خبر، احتمال آزادی او تا زمان برگزاری دادگاه بسیار کم شده است. اسماعیل عبدی یکی از دوست داشتنی ترین کنشگران صنفی کشور است و در مدت دبیر کلی اش توانسته بود که گام های مثبتی را در پیگیری خواسته های صنفی فرهنگیان بر دارد. گرچه خبرهای وابسته به عبدی ناامید کننده است اما امید آن می رود که اتهام ها در دادگاه و توسط قاضی وارد دانسته نشده و پس از اعلام بی گناهی آزاد شود.
**************
چهل و شش امین روز بازداشت دبیر کل
روز یکشنبه ۱٨ مرداد اسماعیل عبدی با خانواده گفتگویی تلفنی داشت. همسرش حال عمومی او را مثبت ارزیابی نمود و روحیه اش را خوب دانست. دبیر کل کانون صنفی معلمان ایران(تهران) در پاسخ به چگونگی وضعیت پرونده اش گفته است، احتمالا در یکی دو هفته آینده وضعیت پرونده در شعبه دوم بازپرسی مشخص خواهد. در خبری دیگر و در پی سفر هفته گذشته رییس جمهوری به شهرستان اسلام شهر، برادر اسماعیل عبدی گزارشی را تهیه نموده و برای آگاهی همکاران و دوستان منتشر کرده است. در متن گزارش می خوانیم که” باسلام به تمام همکاران و همراهان آقای عبدی. در سفر روز پنج شنبه ریاست جمهور به شهرستان اسلامشهر، پدرم با تنظیم و تهیه دو نامه برای رییس دفتر ریاست جمهور و گروه همراه، توضیحاتی درباره روند دستگیری، بازجویی و اتهامات او نوشت. پدر اسماعیل عبدی در نامه ها تاکید کرده است که یکی از اتهامات پسرش عضویت در کانون صنفی معلمان است و از رییس جمهور خواسته است پیگیر وضع پسرش باشد. پدرم از رییس جمهور پرسیده است که اگر کانون صنفی معلمان غیرقانونی است، چرا جلوی فعالیتش گرفته نمی شود؟ و اگر قانونی است، چرا اعضای آن دستگیر می شوند؟
علت رفتار دوگانه دستگاهای قضایی و اطلاعاتی با اشخاص منتقد دولت و فعالان صنفی به چه دلیل است!؟ در بخش دیگری از این نامه ها به برخی از مشکلات اسماعیل و خانواده و سه فرزندش اشاره شده است. پس از تحویل نامه ها به نزدیکان رییس جمهور، روز شنبه از دفتر ریاست جمهوری با پدرم تماس گرفتند وکدملی و مشخصات کامل اسماعیل و پدرم را خواستند و گفتند شخص رییس جمهور گفته اند هیچ معلم فعال صنفی نباید در زندان بماند!
با این رویداد و سخنان رییس جمهور، امید به آزادی اسماعیل در دل پدرم زیاد شده و امیدواریم در روزهای پیش رو خبرهای خوبی به خانواده ما برسد. انشاالله”
ضمن سپاس از اطلاع رسانی محمد عبدی برادر دبیر کل ما هم امیدواریم رییس جمهور بنا به وظیفه قانونی اش پیگیر وضع اسماعیل عبدی شده و به زودی شاهد آزادی پدر مبینا،امیر حسین و ماندانا کوچولو باشیم.
**************
آخرین وضعیت پرونده ی رسول بداقی
رسول بداقی که از سیزدهم مرداد ۹۴ دوران حبس شش ساله اش به پایان رسیده است همچنان در زندان اوین تحت بازداشت سپاه پاسدارن به سر میبرد امروز نوزدهم مرداد، دونفر از فعالان صنفی برای پیگیری پرونده ایشان به دادستانی کل کشور مراجعه کردند:
امروز برادی دیدار با مسئول مربوطه ی پرونده ی رسول بداقی به دادستانی کل کشور مراجعه کردیم که متاسفانه دیدار با ایشان مقدورنشد وصلاح را در این دیدند که گفت وگو با ایشان درحضورخانواده ی آقای بداقی صورت گیرد،لذا برای دوشنبۀ آینده وقت لازم برای گفتگو و دیدارمقررشد. درادامه ازوضعیت پرونده ی آقای بداقی جویا شدیم ظاهراً، برای جناب بداقی قرارکفالت صادرشده است والبته این قرار، حتی قبل ازبازداشت مجدد ایشان توسط سپاه صادرشده و براین اساس ایشان می بایست آزادمی شد ند. وقتی که برروی این مورد انتقاد وتاکید کردیم،مشخص شد که علی الظاهر برای خود آن ها هم این رویه غیرمتعارف بوده است. ازآن هاراهکارقانونی خواستیم، گفتند بهتراست با بازپرس محترم شعبه ی ٦ که این قرارراصادرکرده صحبت کنید. تاکید کردیم که متاسفانه به خانواده ی محترم بداقی اجازه ی گفت وگوبابازپرس محترم رانمی دهند. گفتند، پس بهتراست که هفته ی آینده با آقای خدابخشی دیدارداشته باشید. به خانه که رسیدم باخانم بداقی گفت وگویی داشتیم وازوی خواستیم که مشترکاً ، فردا به اوین مراجعه کنیم وبا بازپرس محترم گفت وگوکنیم، تمایل چندانی نداشتندوهمان قراردوشنبه ی آینده راپدیرفتند. سعی کردم با آقای پیمان عطاروکیل بداقی صحبت کنم که به دلیل حضورایشان درجلسه هنوز موفق نشدم.
امیدواریم که هرچه زودتر آزادی رسول بداقی میسر گردد و خانواده ی ایشان از این نگرانی طاقت فرسا خلاصی یابند.
**************
آخرین خبر از تجمع مربیان پیش دبستانی (دوشنبه نوزدهم مرداد ماه)
تهیه گزارش: محمد دهقانی، تهران
تجمع ادامه دارد. تجمع کنندگان معتقدند سخنان مسوولان با عمل آنها تناقض دارد.
تجمع مربیان پیش دبستانی سراسر کشور برای دومین روز مقابل مجلس ادامه دارد. بر اساس اطلاعات رسیده، فضای مقابل مجلس تحت کنترل شدید است و نیروهای امنیتی اجازه گرفتن عکس و فیلم به کسی نمیدهند.
مهمترین خواسته مربیان این است که نیروهای پیش دبستانی که بالای ۵ سال سابقه دارند بدون قید و شرط در آموزش و پرورش استخدام شوند و در اولویت قرار گیرند.این در حالی است که ۱۹مهر ۹۱ مصوب شد که الویت استخدام با نیروهای پیش دبستانی در حال فعالیت باشد. انتقاد مربیان این است که فانی، وزیر آموزش و پرورش، دو سال زمان برای تعیین تکلیف این نیروها داشته، اما در این مدت هیچ اقدامی نکرده است.
همچنین “محمد دیمه ور” هم بدون در نظر گرفتن اعتراضات، در سخنانی تکرار کرد که اولویت استخدام با نیروهای پیش دبستانی در حال کار است، اما مربیان معتقدند این ادعا با برگزاری آزمون و لزوم شرکت همه حتی مربیان با سابقه بیش از 5 سال، همخوانی ندارد.
گفته می شود چند نماینده مجلس خواستار رسیدگی به وضعیت نیروهای پیش دبستان شده اند.
بر طبق اخبار دریافتی حقوق معلم و کارگر، تعدادی از این مربیان معترض، شب گذشته را با خانواده مقابل مجلس سپری کرده اند. روایت یک شاهد عینی این گونه است:
غروب که شنیدم یه تعدادی از همکارانم با بچه های کوچک وخرد سالشان برای دفاع از حقشان تجمع کرده اند وحتما تعداد زیادی از آنها از شهرستان آمده اند ومکانی برای خوابیدن و استراحت ندارند، تصمیم گرفتم هر طور شده شب بروم درب مجلس و لااقل یک یا دوتا ازخانواده ها را بیاورم خانه خودم. مقابل مجلس که رسیدم دیدم همکارا ن در ضلع شرقی مجلس در پیاده رو با بچه های کوچکشان خوابیده اند که قریب به ۳۰ الی ۴۰ نفری بودند. البته چند نفر از برادران نیروی انتظامی هم از آنها مراقبت میکردند. ……
یکی دیگر از مربیان پیش دبستانی حاضر در تجمع، در تماسی با حقوق معلم و کارگر روند اعتراضات را این طور بیان کرده است:
ما نزدیک به یک ماه است که در حال تماس با نمایندگان مجلس هستیم و تا کنون خیلی از آنها را متقاعد کرده ایم.ما برای اعتراض به آزمون آموزش و پرورش تجمع نکرده ایم، بلکه برای تصویب طرح یک فوریتی حق التدریس جمع شده ایم. تنها روزنه امید ما تصویب طرح حق التدریس است. آیا حق ما این است که بعد از سالها خدمت، همچنان بلاتکلیف باشیم؟؟؟
**************
تجمع مربیان پیش دبستانی مقابل مجلس
امروز هجدهم مرداد ماه، جمعی از مربیان پیشدبستانی با تجمع مقابل مجلس شورای اسلامی به نحوه برگزاری آزمون استخدامی وزارت آموزش و پرورش اعتراض کردند.
وزارتخانه آموزش و پرورش به همه داوطلبان استخدام در آموزش و پرورش اعلام کرده در این آزمون شرکت کنند.
معلمان پیشدبستانی با تجمع در مقابل خانه ملت خواستار پیگیری موضوع استخدامشان از سوی نمایندگان مجلس هستند.
آزمون استخدامی وزارت آموزش و پرورش قرار است در شهریورماه برگزار شود.
این درحالی است که معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش به خبرگزاری فارس گفته است: مربیان پیشدبستانی در اولویت آزمون استخدامی آموزش و پرورش قرار میگیرند. محمد دیمه ور افزوده است: مقرر شده است پذیرش در آزمون استخدامی بهصورت منطقهای برگزار شود و مناطق رشته و جنسیت مورد نیاز خود را اعلام کردهاند؛ اگر مربیان پیشدبستانی در آن رشته و جنسیت مورد نیاز باشند، در اولویت استخدام قرار میگیرند. دیمهور با اشاره به برنامههای سال تحصیلی جدید گفت: یکی از برنامهها، حضور معلم راهنما در مدارس روستایی کشور است که سالها حذف شده بود
**************
پیوند خبرنگاران ومعلمان/ گزارش دیدار با روزنامه نگاران در روز خبرنگار
محمد حبیبی
وارد که شدیم هرکدام مشغول کاری بودند. ساعتهای آخر برای بستن صفحات روزنامه و آماده کردن آن برای انتشار فردا بود.همیشه برایم جالب بود که محیط کار روزنامه نگاران از نزدیک ببینم و امروز در روزخبرنگار، این فرصت فراهم شد که به همراه آقایا ن نیکنژاد ،بهلولی وایمان زاده در دفتر روزنامه های شهروند ،قانون و جهان صنعت حاضر شویم وبا این عزیزان به گفتگو بنشینیم.
با وجود فشار کاری، با روی باز و لبهایی خندان به استقبال ما آمدند. دوستان روزنامه نگار از مشکلات وسختی های کار رسانه گفتند،از ممیزی ها و تیغ سانسور ،از فشارهای داخلی وبیرونی در انتشار مطالب و از فقدان امنیت کاری و دستمزدهای پایین.ماهم به نمایندگی از کانون های صنفی معلمان و فعالان صنفی مستقل از تلاشهای دوستان عرصه مطبوعات به خصوص در یکسال اخیرقدردانی کردیم.از آموزش وپرورش و مشکلات اموزشی کشور صحبت کردیم.از تنگناهای کار معلمی ،از کمبود امکانات اموزشی وهمچنین از مرحوم خشخاشی و فقدان امنیت وافزایش خشونت درمدارس گفتیم.دیدار جذاب و خوشایندی بود.
به باور من اغراق نیست اگر سهم مهمی از موفقیت جنبش معلمان در یکسال اخیر را مرهون بازتاب و انعکاس موثر خبرهای کنش های صنفی مان از سوی دوستان عرصه رسانه بدانیم.
این قشر زحمت کش باوجود همه فشارها یاری رسان معلمان بوده اندو تقدیر از انها کمترین کاری بود که می توانست در روزخبرنگار انجام شود.به قول یک دوست روزنامه نگار باوجود پشتیبانی همیشگی آنها از فعالان مختلف عرصه اجتماعی وسیاسی ،کمتر یادی از آنها میشود و در این یکسال اخیر و به خصوص دراین روزها هیچ گروهی به اندازه معلمان درتقدیر وستایش از آنها پیشگام نبوده است.
پیوند مبارکی است که باید درتقویت هر چه بیشتر آن کوشید،پیوند میان معلمان و خبرنگاران.
**************
چهل و دومین روز بازداشت دبیر کل و وضعیت رسول بداقی
گزارش از محمدرضا نیک نژاد، عضو کانون صنفی معلمان ایران، ۱٧ امرداد ۹۴
امروز در حالی چهل و دومین روز بازداشت اسماعیل عبدی را پشت سر گذاشته ایم که هنوز اتهام مشخصی - دست کم - به خانواده اش اعلام نشده است. دبیر کل کانون صنفی معلمان ایران (تهران) در روز ششم تیر پس از فراخوانده شدن به دادسرای اوین بازداشت و نزدیک یک ماه تحت بازجویی قرار گرفت. از زمان بازداشت تاکنون تماس های پی در پی با خانواده داشته است که واپسین آنها روز چهارشنبه ۱۴ مرداد بود. او در این گفتگو حال عمومی خود را خوب دانسته و وضعیت آزادی اش را نامشخص خوانده است! پدر مبینا، امیر حسین و ماندانا کوچولو، احتمال دیداری حضوری در این هفته را زیاد دانسته است. عبدی اکنون در بند ۲ - الف زندان اوین نگهداری می شود و گویا از دو دندانی که در مدت بازداشت آزارش می داده اند، یکی را بیرون از زندان بازسازی نموده و منتظر است که تا دیگری را نیز ترمیم نماید. خانم عبدی امیدوار است که در روزهای آینده شاهد آزادی همسرش باشد. اسماعیل عبدی نخستین معلم بازداشت شده پس از اعتراض های سال گذشته فرهنگیان بود و امید آن می رفت و می رود که با توجه به خواست عمومی فرهنگیان معترض آزاد شود. در یکی دو هفته گذشته با این که فرهنگیان چشم به راه آزادی این عضو ارشد کانون صنفی معلمان هستند اما با توجه به حساسیت شرایط بازداشت و تاکید خانواده بر آرام ماندن فضا، چندان خبری از ایشان منتشر نشده است و همه امیدواریم این آرامش زمینه ساز آزادی وی شود.
از سوی دیگر دوران محکومیت رسول بداقی عضو دیگر کانون صنفی معلمان ایران هفته پیش به پایان رسید. وی که در شهریور ٨٨ بازداشت شد بدون حتی یک روز مرخصی! دوران زندان را سپری کرد. نزدیک دو ماه پیش رسول بداقی از زندان رجایی شهر کرج به اوین آورده شد. گویا علت این انتقال، تشکیل پرونده ای تازه برای او بود! اکنون او نیز در بند ۲ - الف زندان اوین بسر می برد و خانواده اش تاکنون توانسته اند سه بار با او ملاقات داشته باشند. نا گفته نماند که پس از انتقال رسول بداقی به زندان اوین و در مراحل بازجویی اش، همسر و دختر بزرگ او نیز به دادسرای اوین احضار شده و مورد بازجویی قرار گرفتند! این روزها با این که پس از شش سال همه چشم براه آزادی رسول بداقی هستند اما به خاطر امکان به خطر افتادن آزادی این کنشگر صنفی، فضای آرامی بر خواست عمومی برای آزادی وی حاکم است. بسیاری از فرهنگیان در شبکه های اجتماعی سکوت اجباری و پنهان نمودن خواهش شدید برای آزادی او را به خاطر سه دختر رسول می دانند و اعلام نموده اند اگر او آزاد شود حتی حاضرند به استقبالش نروند و او را به دو قلوهایش، همسر و دختر بزرگش بسپارند.
امیدواریم هر چه زودتر اسماعیل عبدی و رسول بداقی آزاد شده و کانون خانواده خویش را مانند گذشته گرما بخشند و زندگی شاد و پر امیدی را به فرزندان خویش هدیه دهند.
**************
سایه آكسیونیسم بر اعتراضات معلمان
یاسر ریگی
منظور از آکسیون انجام عمل اعتراضی شامل برگزاری تجمع، تحصن، اعتصاب، جمعآوری امضا و موارد مشابه است. آکسیون یکی از ابزارهای اعتراضی حرکتهای اعتراضیِ اجتماعی و تشکیلاتی برای دستیابی به خواستههایشان است که با توجه به توان اعتراضی در سطوح و ابعاد مختلف انجام میشود. آکسیون نوعی از عملگرایی با ظاهر پرهیاهو، پر سروصدا و خبرساز ولی در اغلب مواقع سطحی، مقطعی و زودگذر است.
با اینکه آکسیون یکی از راههای اعتراضی است اما گاهی انجام آکسیون به تنها راه اعتراضی برای یک تشکل صنفی یا حتی یک حزب و سازمان تبدیل میشود و برگزاری آکسیونهای پی در پی (در حد توان و در صورت امکان) را به تنها راه اعتراض تبدیل میکنند. این روش یعنی برگزاری آکسیون برای آکسیون را آکسیونیسم مینامند. آکسیونیسم از مشخصههای بارز سبک کار خرده بورزوازی در یک حرکت اعتراضی است که با فاصله گرفتن از کارِ ادامهدار و تشکیلاتی و مبتنی بر خواستههای عینیِ جمعِ معترض نمودِ بیشتری مییابد و در چارچوب حرکتی هیجانی بازمی ماند. آکسیونیسم پوششی بر نوعی بیعملی است که به جای تکیه بر پراتیک ادامه دارِ مبتنی بر خواسته ها و مطالبات ِطبقاتی بر برگزاری آکسیون تکیه میکند.
ادامه مطلب را
اینجا مطالعه نمائید.
**************
بیانیه کانون صنفی معلمان ایران( تهران) درباره حوادث روز ۳۱ ام تیر ۹۴
به نام خداوند جان و خرد
بیش از یک دهه از اعتراض های علنی فرهنگیان در کشور می گذرد. نخستین اعتراض به دوران اصلاحات و پس از سال ها تعدیل اقتصادی دولت سازندگی باز می گردد و واپسین و شاید گسترده ترین آنها را در یک سال گذشته را در ۳۱ تیرماه شاهد بودیم. آنچه که در همه این اعتراض ها به گونه ای یکسان خودنمایی می کند نادیده گرفتن شان از سوی مسئولان و در نهایت بی پاسخ ماندن بوده است. بی گمان یکی از مهمترین دلخوری های فرهنگیان نیز همین ندیدن و نشنیدن هاست. همه دولت ها در بحرانی ترین روزهای اعتراض فرهنگیان، شتابزده و از سر نگرانی تغییرات اندکی را اعلام و سپس در بوق و کرنا می کنند و فضای اجتماعی کشور را علیه معلم و معلمی حساس و گاهی بر می آشوبند و در آخر نیز معلم می ماند و حقوق ناچیز و آموزش نا کارامد و دولت های پر ادعا و …
اما دورِ تازه اعتراض ها در دولت کنونی از میان نارضایتی های مردم سر برآورد،نارضایتی ها از دولت های نهم و دهم با درآمدهای بی سابقه نفتی و فسادها و بی تدبیری ها و سیاه کاری های بی اندازه. شعارهای پیش از انتخابات رییس دولت، امیدی را در دل فرهنگیان به وجود آورد و گفته ها نشان می داد که رییس دولت قصد فرهنگی دارد و در پی سرهنگی نیست. سال نخست دولت با بی توجهی مشابه با دولت های پیشین به آموزش و پرورش به این امید سپری شد که پیامدهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی دولت دهم آن قدر گسترده و مخرب بوده است که نمی توان آنها را در یک سال تحت کنترل درآورد. اما هنگامی که فرهنگیان دیدند که این دولت نیز همچنان آموزش و پرورش را در اولویت های آخر بودجه قرار داده است و به خواسته های آنها بی توجهی نشان می دهد، زمزمه های دلخوری از دولت، نخست از کلاس ها و در دفتر مدرسه ها آغاز شد و پس از بارها نامه نگاری و تهیه طومار و دیدارهای متعدد با مقام های دولتی و نمایندگان مجلس و … بغض چندین ساله ترکید و خود را در اعتراض های سه گانه و سراسری ١٠ اسفند، ٢٧ فروردین و ١٧ اردیبهشت نمایان کرد. با ورود به تابستان و با توجه به تعطیلات، امید آن می رفت که دولت و مجلس با همکاری یکدیگر و با تمرکز بر مطالبات معلمان راهی برای برون رفت از بن بست کنونی آموزش و پرورش بیابند و یک بار برای همیشه به دغدغه های پر شمار فرهنگ سازان این کشور پایان دهند. اما ناگهان نهادهای امنیتی فشار بر فعالین صنفی در سراسر کشور را آغاز کردند. اوج این فشارها بازداشت اسماعیل عبدی دبیر کل کانون صنفی معلمان ایران(تهران) بود. بازداشت وی که پس از اعتراض های چندین ماهه فرهنگیان صورت گرفت موجی سراسری در میان فعالان فرهنگیان کشور به راه انداخت. معترضان چنین برخوردی را در راستای مهار اعتراض های صنفی خویش ارزیابی کرده و برای دفاع از حرکت اصیل، ریشه دار و به حق خویش، پا به عرصه اعتراض دیگری نهادند. شورای مرکزی کانون های صنفی سراسر کشور در اطلاعیه ای روز ۳۱ ام تیر را برای اعتراض به بازداشت اسماعیل عبدی و معلمان زندانی دیگر و البته پیگیری خواسته های صنفی تعیین نمود. در حالی که انتظار می رفت تجمع سکوت ۳۱ ام مانند سه تجمع قبلی با آرامش و در سکوت برگزار شود، ورود نهادهای امنیتی – انتظامی شرایط را تغییر داد و نخستین برخورد شدید در دولتی که با شعار تدبیر و امید به عرصه آمده بود، رقم خورد. فشار بر فعالین صنفی در سراسر کشور، برخورد نابخردانه با فرهنگیان در محل تجمع، ضرب وشتم خانم های فرهنگی و بی حرمتی به بازنشستگان، بازداشت نزدیک ١٦٠ معلم و رفتارهای نامتعارف در زمان بازداشت با برخی از آنها و …. پیامد این روز بود و سبب شد این تاریخ به عنوان لکه ای سیاه بر پرونده نیروهای امنیتی درون و بیرون از دولت یازدهم نقش ببندد. تجمع ۳۱ ام تیر ٩۴ بنا بر اصل ٢٧ قانون اساسی کاملا قانونی بوده و نهادهای امنیتی تحت نظر دولت و خارج از محدوده اختیارات آن، حق نداشتند که از اعتراضی آرام و مدنی جلو گیری نمایند. دولت به عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور و بنا به وظیفه ی ذاتی اش باید کسانی را که بر خلاف قانون از تجمع جلو گیری کرده اند معرفی و باز خواست نماید. کانون صنفی معلمان ایران از دولت بعنوان منتخب ملت می خواهد که تعدی کنندگان به مقام معلم را شناسایی و جهت پی گیری تخلفات شان به مقامات مسئول معرفی نماید. در بازداشتگاه نیروی انتظامی چند مامور رفتاری نامتعارف و به دور از شان فرهنگ سازان این کشور داشته اند. فرهنگیان؛ از دولت انتظار دارند که هیاتی برای بررسی چنین برخوردهایی تشکیل داده و با معرفی خاطیان، در اقدامی پیشگیرانه، آینده را از چنین برخوردهایی پاک نگه دارند.
در روزهای پیش از تجمع، نهادهای امنیتی تحت امر دولت با فراخواندن فعالین صنفی و فشار بر آنها در صدد لغو اعتراضی بودند که رییس دولت آن را به رسمیت شناخته و بارها و بارها مقامات سیاسی بر حقانیت آن داد سخن داده اند. حراست ها به عنوان زیر مجموعه دولت و آموزش و پرورش در نقش بازوهای نهادهای امنیتی شدیدترین فشارهای روحی و روانی را بر فعالین عرصه صنفی وارد نمودند. آیا وزیر آموزش و پرورش قصد دارد تدابیری بیندیشید که حراست ها به وظیفه اصلی خود یعنی حراست از کیان آموزش و پرورش و فرهنگیان بازگردند و به صورت عینی و ملموس “فرهنگ امنیتی” را به “امنیت فرهنگی” تبدیل نمایند و دست از ارعاب و تهدید کسانی بردارند که ولی نعمت آنها هستند ؟
نهاد دیگری که وظیفه ی نظارت و پی گیری چنین مسائلی را دارد، مجلس شورای اسلامی است. جای تاسف دارد که پیرامون محل کار نمایندگان و در جایی که باید صدای مظلومیت مردم شنیده شود، نیروهای غیر مسئول با برخوردهایی قهری و بعضا زشت به جان معلمان می افتند و نزدیک ١٦٠ تن از آنها را، به زننده ترین شکل ممکن بازداشت می کنند. وکلای محترم دیدند و شنیدند که گروهی از موکلان آنها بیرون از محل کارشان کتک خوردند و فحش شنیدند و بی حرمتی دیدند، اما در برابر این بی عدالتی سکوت کردند! گویا ساکنان خانه ی ملت چشم و گوش خویش را بر زشتی هایی که ظاهراً زیانی برای جناح سیاسی آنان ندارد بسته اند. تاریخ معاصر شاهد است که همتایان آنان نیز در سال ١٣۴٠به همین صورت معلمان معترض را نادیده گرفتند و اکنون نام و یاد نیکی از خود به جا نگذاشته اند. کانون صنفی معلمان ایران وظیفه ی خود می داند که مراتب سپاس خویش را از آقایان مطهری و ابوترابی و یکی دو تن دیگر از نمایندگان ابراز نماید که در راستای وظایف نمایندگی خود،واکنش نشان دادند و در برابر این ظلم مسلم موضع گرفتند.
آیا پس از گذشت بیش از یک دهه از آغاز اعتراض های صنفی فرهنگیان وقت آن نرسیده است که نهادهای امنیتی به جای فشار بر معلمان و فعالان آنها، به طرف دیگر این اعتراض ها یعنی دولت و مجلس فشار آورند تا یک بار برای همیشه ریشه نابرابری و تبعیض علیه معلمان از جا کنده شود؟ از نیروهای امنیتی و انتظامی، مسئولان دولتی، نمایندگان مجلس و قوه ی قضائیه می پرسیم آیا عمل به قانون تنها وظیفه مردم عادی و نهادهای مختلف مدنی است!؟ که قدرت و ثروت و طبیعتاً پشتوانه هایی از این قبیل ندارند. آیا باید باور کنیم در این کشور هم قرار است قانون ابزاری باشد در دست قدرت مداران برای خاموش نمودن صدای گروه هایی که عدالت و حقیقتی را مطالبه می کنند؟ بی گمان بهترین رفتار امنیتی، شنیدن صدای مخالف و رسیدگی به دغدغه های مظلومان است. مگر معلمان چه می خواهند به جز سامان دادن به وضع آموزشی در کشور؟ آیا رسیدن حقوق آنها به خط فقر، زیاده خواهی است؟ آیا خواست آنها برای تخصیص بودجه ای متناسب، با توجه به اهمیت کلیدی آموزش در توسعه همه جانبه، خواستی بی جا و بی اساس است؟ آیا گفتن از ناکارآمدی سیاست های آموزشی و اقتصادی در آموزش و پرورش نیاز به بگیر و بند و توهین و بی حرمتی و بازداشت و زندان و … دارد!؟ آیا خواست آزادی معلمانی از خود گذشته مانند رسول بداقی، سید محمود باقری، علی اکبر باغانی، علی رضا هاشمی و اسماعیل عبدی، حرکتی ضد امنیت ملی است!؟
همگان بدانند چنانچه طراحان برخورد با معلمان، نهادهای امنیتی زیرمجموعه ی دولت بوده اند،بی گمان خدمتی به دولت نکرده اند. غالب معلمان و خانواده های آنان بخشی از جامعه را تشکیل می دهند که جذابیت شعارهای عدالت خواهی و قانون گرایی، آنان را به پای صندوق های رأی کشاند. به ویژه بخش نادیده گرفته شده ی قانون اساسی به نام حقوق ملت. اما اگر طراحان برخورد، نهادهای امنیتی موازی و رقیب سیاسی دولت بوده اند، نیز بدانند یأس امیدواران به این دولت در طبقات میانی جامعه، به معنای روی آوردن به گروه های رقیب نیست.
همکاران گرامی
بی شک در ٣١ ام تیر برگ زرین دیگری در حرکت های اعتراضی فرهنگیان به ثبت رسید. حضور پر شور و شعور شما در این روز تاریخی گواهی بود بر دانایی و توانایی فرهنگیان و سندی بود بر مدنیت حرکت و آگاهانه بودن اعتراض های صنفی. پاسخ به فراخوان حضور در تجمع ٣١ ام تیرماه نشانی بود از حس همدلی و همراهی و شجاعت و آگاهی همکاران در سراسر کشور. کانون صنفی معلمان ایران( تهران) به عنوان میزبان این حرکت شگفت، از حضور همکاران سراسر کشور سپاسگزار است و به خاطر این حضور مدنی و خشونت پرهیز به خود می بالد و به سهم خویش از برخوردهای بد نیروهای امنیتی و انتظامی با مهمانان سرافکنده است و شرمنده. بی گمان رفتاری چنین قبیح با مهمانانی که برخی از آنها صدها کیلومتر را پیموده بودند تا صدای حق طلبی خویش را به گوش مسئولان برسانند، زشت، زننده و نامیمون است.
در پایان کانون صنفی معلمان ایران امیدوار است که مجموعه حاکمیت در مدت باقی مانده تا مهر شرایطی را برای آزادی معلمان زندانی و پاسخگویی به خواسته های صنفی همکاران فراهم نمایند تا سال تحصیلی ٩۴ - ٩۵ سالی آرام برای دولت و معلمان باشد.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)، مرداد ٩۴
**************
دو روز دیگر منتظر آزادی رسول بداقی هستیم
سیزدهم مرداد ماه ۹۴ (دو روز دیگر) رسول بداقی بعداز تحمل شش سال زندان، دوران حبسش به پایان خواهد رسید و ما منتظر آزادیش هستیم.
رسول بداقی که در مدت شش سال گذشته حتی یک ساعت مرخصی نداشته، از شهریور ماه ۱۳٨٨ در زندان های اوین و رجایی شهر زندانی بوده است. درپی زندانی شدن، حبس او توسط مقامات غیبت غیر موجه تلقی گشته و به دلیل همین غیبت، او از آموزش و پرورش اخراج گردیده و حقوق وی نیز قطع شد.
همسر و سه دختر رسول بداقی که در این مدت تمام سختی های دوری همسر و پدر را سرافرازانه تحمل کرده اند، چند روز آینده را برای دیدن رسول ثانیه شماری میکنند.
دوقولوهای رسول (ستایش و شکیبا) که از دوسالگی طعم آغوش پدر را نچشیده اند بیش از هر کسی بیقرار دیدار پدرشان هستند.
**************
اقدام دو راننده اتوبوس شرکت واحد در تجمع ۳۱ تیر معلمان مقابل مجلس
به گزارش حقوق معلم و کارگر به نقل از روابط عمومی سندیکای کارگران فلزکار مکانیک در پیام سندیکا، در تجمع روز ۳۱ تیرماه آموزگاران در مقابل مجلس و پراکندن و دستگیری آموزگاران ، رانندگان دو دستگاه اتوبوس های شرکت واحد با سوار نمودن آموزگاران بسیاری از آنان را از دستگیری نجات دادند. این رانندگان با دور زدن بیش از دوبار در اطراف مجلس نه تنها با اعتراض مسافرین روبرو نشدند بلکه با همراهی مسافرین این آموزگاران را از مهلکه نجات دادند.
یکی از مسوولین کانون صنفی معلمان ایران ضمن سپاسگزاری از این حرکت سندیکایی از بودن چنین کارگران آگاهی اظهار خشنودی کرده و به سندیکای کارگران اتوبوسرانی شرکت واحد در آموزش چنین کارگرانی خسته نباشید گفت.
**************
اعتراض ۳۱ ام تیر، پیامدها و رویکردها!
محمدرضا نیک نژاد، عضو کانون صنفی معلمان ایران
بیش از هشت ماه است که از اعتراض های دنباله دار و صنفی معلمان می گذرد. در این مدت، سه گردهماییِ آرام و مدنی، بدون کم ترین تنش برگزار گردیده و کم ترین هزینه را برای هر دو سوی اعتراض ها در بر داشته است. اما در واپسین گردهمایی فرهنگیان در روز ۳۱ ام تیر که بی گمان می توانست یکی دیگر از مدنی ترین تجمع های صنفی این گروه گسترده از کارمندان دولت باشد به یک باره منش یک سوی اعتراض ها دگرگون شد و در کمال ناباوری، فرهنگیانی که از سراسر کشور برای برگزاری اعتراضی آرام به خانه ملت آمده بودند شاهد برخوردی متفاوت گردیدند. بی گمان این دگرگونی در روش از زاویه های گوناگون می تواند واکاویده شده و پیامدهایش بررسی گردد.
• خواسته های صنفی فرهنگیان ریشه دار و پیامد دهه ها نادیده گرفته شدن از سوی بخش های گوناگون تصمیم گیران خرد و کلان کشور بوده و تا به درستی و اندیشیده برای حل آن ها راهی یافت نشود، نمی توان به پایان این اعتراض ها و دلخوری های چندین دهه ای امیدوار بود. شاید برخوردهایی مانند ۳۱ ام تیر بتواند در کوتاه مدت آرامشی سطحی بر فضای دلخوری ها برقرار کند اما در دراز مدت گره ای از انبوه دشواری های آموزش و پرورش نخواهد گشود. گسترده ترین خواسته های فرهنگیان پیرامون نابسامانی های معیشتی و منزلتی می باشد. تاکنون چنین خواسته هایی در هیچ دولتی پاسخ درخوردی نگرفته و کاربدستان با مسکن هایی تنها درد را آرام کرده و ریشه ی آن را نادیده گرفته اند! گرچه در کمتر از یک سال گذشته تنها دلخوشی فرهنگیان دیده شدن بود و این رویداد خود را در سخنان فرادستان آموزشی و سیاسی نشان داد و امید آن می رفت و می رود که چنین سخنانی زمینه ی پاسخگویی به خواسته های انباشته شده را فراهم آورد اما برخوردهایی امنیتی و خشن مانند ۳۱ ام، افزون بر این که خواسته ها و روش ها را رادیکال می نماید، می تواند فضای حرکت های آرام و مدنی را از میانه روها گرفته و به تندروها بسپارد. گمانی نیست که چنین رویدادی می تواند برای هر دو سوی اعتراض های پیامدهای جبرانی ناپذیری پدید آورد.
• تاکنون افزون بر این که اعتراض های فرهنگیان مدنی، آرام و با شاخصه دوری از درگیری و خشونت بوده است، باهوشمندی به گونه ای رهبری شده که کمترین آسیب به فرایند آموزش و یادگیری دانش آموزان وارد شود. برای نمونه روزهای اعتراض پنجشنبه ها بوده و یا در ساعت های تعطیلی مدرسه و … برگزار شده اند. اما برخوردهایی مانند ۳۱ ام که منجر به بازداشت چندین ساعته ۱۵۵ معلم گردید، می تواند به این روند مدنی و اندیشمندانه آسیب وارد نماید. در روزهای گذشته زمزمه هایی از برخی معترضین شنیده می شود که در آن از بازگشت به مدرسه و بهره گیری از آن در آغاز مهر به عنوان ابزاری برای پیگیری خواسته های ریشه دار صنفی خبر می دهد. دوری از رویارویی و برگزاری مدنی و آرام اعتراض ها پیامد سال ها تجربه ی کنشگران صنفی و البته رفتارهای اندیشمندانه و خود- مدیریتی فرهنگیان است که می توانست و می تواند از سوی دیگرِ اعتراض ها تقویت شود. اما برخوردهای امنیتی، اعتراض ها را از جلو مجلس و اداره های آموزش و پرورش به مدرسه ها کشانده و افزون بر این که به فرایند آموزش آسیب می زند بی گمان کنترل و مهار آن دشوارتر خواهد گردید.
امید است که در دو ماه باقی مانده از تابستان، فرادستان آموزشی، امنیتی و سیاسی با هم اندیشی بتوانند راهی برای پاسخگویی به خواسته های به حق و ریشه دار فرهنگیان بیابند و فضای رادیکال شده ی اعتراض ها پس از رویداد ۳۱ ام را رو به آرامش ببرند. فرهنگیان برای نخستین بار پس از آغاز دورِ تازه اعتراض ها، برخورد۳۱ ام را از سوی دولت یا دست کم در همراهی با آن می دانند. از این رو بی گمان فرادستانی که رییس شان حق اعتراض فرهنگیان را به رسمیت شناخته بود باید این روزها پاسخگوی رفتار خویش باشند.
**************
سی و دومین روز بازداشت دبیر کل
گزارش از محمد رضا نیک نژاد
اسماعیل عبدی دبیر کل بازداشت شده ی کانون صنفی معلمان ایران ( تهران ) که از ششم تیر در بازداشت به سر می برد، روز یکشنبه و در ۳۰ امین روز بازداشت اش با خانواده تماس تلفنی داشت. این تماس پس از جلسه ی بازپرسی روز چهارشنبه ۳۱ ام تیر و تماس تلفنی پنجشنبه یکم مرداد با مادرش انجام می گرفت. به گفته همسرش اسماعیل از روحیه خوبی برخوردار بود و صدای رسایش از تندرستی او حکایت می کرد. خانم عبدی از دندان درد همسرش می پرسد و ادامه درمان آن. که دبیر کل هزینه پر کردن آن در زندان! را زیاد دانسته و به خاطر آن که فعلا دردی ندارد، ادامه درمان را به بیرون از زندان موکول کرده است. پدر مبینا،امیر حسین و ماندانا کوچلو می گوید در بند عمومی است و به خاطر آن که جلسه های بازپرسی پایان نیافته است باید در بازداشت بماند. خانم عبدی خاطر نشان کرد که گویا سه شنبه ٦ مرداد جلسه های بازپرسی ادامه می یابد و بنا بر وعده بازپرس احتمال آزادی او در هفته آینده بسیار زیاد خواهد بود. اسماعیل عبدی عضو ارشد کانون صنفی معلمان ایران و دبیر ریاضی شهرستان اسلام شهر، امروز ششم مرداد، سی و دومین روز بازداشت اش را می گذراند. به گفته او اتهامش سازماندهی تجمع غیر قانونی و شرکت در آن است. عبدی پس از آن که از سفرش به ارمنستان برای شرکت در همایش “آموزش جهانی” در کانادا جلو گیری شد به دادسرای اوین فراخوانده شد و پس از چند ساعت با قرار بازداشت در زندان اوین نگهداشته شد. فرهنگیان کشور با توجه به آن که عبدی نخستین بازداشتی پس از اعتراض های یک سال گذشته بود در ۳۱ ام تیر قصد برگزاری گردهمایی اعتراضی به این بازداشت را داشتند که نیروهای امنیتی و انتظامی از آن جلو گیری کردند و در این بین بیش از ۱۵۰ معلم بازداشت و پس از چندین ساعت آزاد شدند. امید است که بنا به وعده های داده شده به زودی شاهد آزادی این کنشگر پر توان و تلاشگر صنفی باشیم.
**************
تجمع سی و یکم تیر ماه معلمان، شکست خشونت در مقابل مدنیت
نسرین هزاره مقدم- رضا مسلمی
سی و یکم تیرماه، هزاران معلم از شهرهای دور و نزدیک به تهران آمدند، به بهارستان، مقابل خانه ملت. خانه ملت، وعده گاه معلمان پرشوری بود که دغدغه آموزش رایگان و برابر، دغدغه آزادی فعالیت های صنفی و مدنی و دغدغه آزادی همکاران دربندشان را داشتند.
چهارشنبه، سی و یکم تیرماه، از اوایل صبح، وعده گاه ملتهب بود. خانه ملت محاصره شده بود. مجلس شورا در قرق نیروهای امنیتی، لباس شخصی ها و همه ماموران به اصطلاح معذوری بود که آمده بودند با تمام قوا و امکانات، با تهدید و هتک حرمت، با دستبند و بازداشت، مقابل حق خواهی بایستند. آمده بودند به معلمان فرمان ایست بدهند: جلوتر نروید، خانه ملت محاصره است.
اما معلمان نایستادند، با سکوتشان، با جمعیت انبوهشان، صدای خود را رساتر از همیشه به سمع آنها که باید، رساندند. بازداشت شدند اما حاصل اتحادشان در بازداشتگاه، آزادی بود و البته لبخند پیروزی با چاشنی بغضی فروخورده و صدایی در گلو مانده که مگر ما چه می خواستیم، مگر ما چه می خواهیم که اینگونه بازمی دارندمان.
معلمان در ماههای گذشته زیباترین نمایش مدنیت، قانون مندی و پایبندی به اصول صنفی را به صحنه جامعه مدنی ایران آوردند، نامه ها نوشتند، طومارهای اعتراضی خطاب به بالادستان مجلس نشین و دولتی ها امضا کردند، رایزنی و مذاکره کردند، از مطبوعات یا همان رکن چهارم دموکراسی برای حق خواهی بهره بردند، بر طبق اصل 27 قانون اساسی، تجمعات سکوت قانونی ترتیب دادند، همه این کنش های مدنی و تشکیلاتی، یعنی حرکت بر مدار قانون. اما آنطور که به نظر می رسد، نامه ها بی پاسخ و مذاکرات بی نتیجه مانده است، مقامات تنها بر شمار معلمان دربند افزوده اند، در همین ماههای پشت سر، علاوه بر علیرضا هاشمی و علی اکبر باغانی، اسماعیل عبدی دبیر کل کانون صنفی معلمان نیز روانه بازداشت شده است و از ششم تیرماه، خودش زندانی و دربند است و خانواده اش مستاصل و بلاتکلیف.
تجمع 31 تیرماه، فراخوانی بود به نشانه اعتراض جمعی معلمان سراسر کشور . وقتی بیانیه ها و طومارها و درخواست ها بی حاصل است، تجمع فرصتی است برای ابراز دسته جمعی اعتراض از مجرای قانون، تجمع یک حق قانونی است و مخالفت با آن، مخالفت با قانون.
آنها که در مقابل معلمان ایستادند، شاید فراموش کرده اند نیروی کار یک جامعه محور اصلی تعادل و پایداری جامعه است. شاید نمی دانند مشارکت دادن نیروی کار و نمایندگان قانونی آنها در تصمیم گیری ها، به رسمیت شناختن تشکل های برآمده از آنها و تحمل اعتراض قانونی آنها، از ملزومات اصلی یک جامعه مدنی پیشرفته و مترقی است. وقتی نیروی کار نتواند حقوق قانونی خود را مطالبه کند، وقتی سهمی متناسب از ثروت و قدرت در جامعه نداشته باشد، وقتی سرکوب جنبش های مدنی تداوم داشته باشد، چه نتیجه ای حاصل خواهد شد؟ سیستمی که فعالیت و کنش صنفی را تجاوز به حریم امنیت خود می داند، در نهایت، راه به کجا می برد، سیستمی که دبیر کل کانون صنفی معلمان را یک متهم امنیتی می داند!
بی شک آن که به خشونت دست می یازد، همیشه مغلوب میدان است. معلمان سی و یکم تیر آمده بودند، دو ساعت، در مقابل خانه ملت، در سکوت تجمع کنند، آمده بودند تا با پلاکاردهایشان حقوق بدیهی خود را به نمایش بگدارند و مطالبه کنند، اما خشونت در مقابل مدنیت، تمام قد ایستاده بود، خشونتی که تهدید می کند، احضار می کند، بازداشت می کند، فرمان عقب گرد می دهد اما در نهایت شکست می خورد، در انتها با باتوم و دستبند و شیشه های دودی ون های مستقر در گوشه و کنار میدان ها، پای اقرارنامه شکست خود را امضا می کند.
خشونت شکست می خورد، چرا که تا چه زمان می توان جنبشی که بر محور قانون و مطالبات مدنی شکل گرفته است را سرکوب کرد، به راستی تا کی می توان به معلمان، به این قشر شریف و زحمتکش ملت، فرمان ایست داد.
خشونت در مقابل مدنیت شکست خورده است، چرا که آن چه معلمان می خواستند بگویند و بخواهند، اعتراضی بود که به خوبی شنیده شد، اعتراضی که ادامه خواهد داشت، صدایی که خاموش نمی شود، شعله ای که فروکش نمی کند، صدایی که اصلا خاموش شدنی نیست، همان صدایی که پنبه در گوش فرو بردگانی که مقابل ملت و خانه ملت صف کشیده اند نیز به خوبی شنیده اند، فریادی که نوای آن در گوش همگان پیچیده است:
“همکاران دربندمان را آزاد کنید”
“آموزش را کالایی نکنید”
“معیشت، منزلت حق مسلم ماست”
**************
آزادی علی پیروز پس از ۴٨ ساعت بازداشت با قرار کفالت
علی پیروز احمدی عضو کانون معلمان کرج که از روز شنبه در بازداشت پلیس امنیت کرج به سر می برد امروز حدود ساعت ۲ بعد از ظهر با قرار کفالت آزاد شد.
ایشان که قبل ازتجمعات ۳۱ تیرماه به پلیس امنیت استان البرز فراخوانده شده بود پس از مراجعه به این نهاد به مدت ۴٨ ساعت بازداشت گردید، در این مدت دو بار به شعبه ی ششم دادگاه عمومی کرج فرا خوانده شد و امروز پنجم مرداد با قرار کفالت آزاد شد.
**************
بازداشت علی پیروز از اعضای هیات مدیره معلمان کرج
صبح امروز، شنبه، علی پیروز احمدی از اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان کرج باز داشت شد.
وی که از قبل ازتجمعات ۳۱ تیرماه به پلیس امنیت استان البرز فراخوانده شده بود صبح امروز با مراجعه به این نهاد، مورد بازجویی قرارگرفت.
پس از اتمام بازجویی، تحت الحفظ به دادسرای عمومی و انقلاب کرج اعزام شده و پس از بازگشت به پلیس امنیت برای ۲۴ ساعت حکم بازداشت نامبرده صادر شد وهم اکنون در پلیس امنیت استان البرز در بازداشت بسر میبرد، در حالیکه از اتهامات نامبرده هیچ گونه اطلاعی دردست نیست.
**************
مصاحبه اختصاصی با پیمان حاج محمود عطار،
وکیل کانون صنفی معلمان، پیرامون وضعیت جدید پرونده آقای اسماعیل عبدی
با سلام مجدد خدمت شما آقای عطار و عرض خسته نباشید. ظاهرا شما سه شنبه جهت پیگیری پرونده آقای اسماعیل عبدی به دادسرای اوین مراجعه کردید. برای ما توضیح می دهید چه اتفاقی افتاد؟ آیا موفق به ملاقات آقای عبدی شدید؟
طبق رویه ای که متاسفانه در دادسرای ویژه امنیت مستقر در زندان اوین وجود دارد، ارباب رجوع اعم از شاکی و خانواده متهم یا وکیل مدافع، نمی توانند به آسانی مانند دادسراهای دیگر با قاضی پرونده تماس داشته باشند. بلکه رویه دادسرای اوین به این صورت است که تعدادی سرباز در سالن انتظار دادسرا مستقر هستند و افرادی که می خواهند با قاضی پرونده ملاقات نمایند، بایستی مشخصات خود و پرونده و متهم مربوطه را به یکی از آنها اعلام کنند و سرباز پس از هماهنگی تلفنی با دفتر بازپرسی، در صورت موافقت بازپرس، برای شخص برگه ورود صادر می کند. در مورد وکلا هم همینطور است و من هر بار که بابت پیگیری پرونده آقای عبدی یا بداقی یا سایر متهمین امنیتی به دادسرای امنیت مراجعه کردم، بایستی این رویه طی شود که معمولا این تشریفات چند دقیقه شاید هم یک ساعت به طول می انجامد. سه شنبه هم پیرو هماهنگی قبلی که با آقای خورشیدی، بازپرس محترم شعبه دو دادسرای اوین داشتم و ایشان فرمودند که چند روز دیگر مراجعه کن، برای پیگیری پرونده آقای عبدی به سالن انتظار دادسرا رفتم و پس از ارائه پروانه وکالت و مشخصات موکل و انتظار بسیار، سرباز سالن اعلام کرد که آقای بازپرس فرمودند تا هنگام ابلاغ لیست وکلایی که موضوع تبصره ماده ٤٨ می باشند، شما سمتی در پرونده آقای عبدی ندارید.
تبصره ماده ٤٨ چیست؟ آیا قانونی است؟ چه زمانی تصویب شده و چگونه عمل می کند؟
قانون آیین دادرسی کیفری با توجه به نوآوری هایی که در بسیاری از کشورها در رعایت حقوق شهروندی به ویژه حقوق متهم شده بود، در سال ٩٢ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و پس از تصویب شورای نگهبان، به صورت قانون منتشر شد. پس از گذشت بیش از یک سال از تصویب قانون، چند روز قبل از لازم الاجرا شدن آن، کمیسیون قضایی مجلس بدون رعایت تشریفات قانونی، اقدام به اصلاحاتی در این قانون نمود. البته بیشتر این اصلاحات، در راستای تکمیل نوآوری های مربوط به حقوق شهروندی است اما یکی از این اصلاحات که نقض کننده حقوق شهروندی مردم می باشد، اصلاح تبصره ماده ٤٨ قانون آیین دادرسی کیفری است. به موجب تبصره جدید، متهمین پرونده های امنیتی در مرحله تحقیقات مقدماتی و دادسرا نمی توانند هر وکیلی را که خودشان مایل باشند، تعیین کنند، بلکه صرفا وکلایی در مرحله دادسرا اجازه دفاع از متهمین پرونده های امنیتی را دارند که اسامی آنها قبلا در لیستی توسط رئیس قوه قضاییه درج شده باشد و به دادسراها ابلاغ شود. این تبصره مخالفت صریح با اصول قوانین اساسی جمهوری اسلامی به ویژه اصل ٣۵ این قانون و اعلامیه حقوق بشر و میثاق حقوق مدنی و سیاسی سازمان ملل که ایران نیز به آن پیوسته، دارد. به موجب میثاق فوق، قوه مقننه کشورهایی که به این میثاق پیوسته باشند، نمی توانند قوانینی تصویب کنند که با مواد میثاق در تضاد باشد. در حالی که مجلس شورای اسلامی تبصره ای را به ماده ٤٨ آیین دادرسی کیفری افزوده است که برخلاف صریح میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی است. نکته جالب اینجاست که بر فرض آن که این تبصره را قانونی بدانیم، نمی توانند تا زمانی که لیست مورد نظر توسط رئیس محترم قوه قضاییه تنظیم نشده، متهمین امنیتی را از حق بهره مندی از وکیلی که قبل از اجرای این تبصره داشته اند، محروم نمود. زیرا در این تبصره مشخص نشده است که رئیس قوه قضاییه در چه مهلتی بایستی این لیست وکلای مجاز را تهیه کند. آیا این سلب حق، شرعا و قانونا درست است که متهمی حق ملاقات با وکیل نداشته باشد، آن هم در حالی که وکیل را قبل از دستگیری تعیین نموده و وکیل وی در پرونده اعلام وکالت کرده است. تا چه زمانی باید بدون حضور وکیل بماند؟ اصولا با این تفاصیل، فلسفه وجود وکیل مدافع در مرحله دادسرا چیست؟ یکی از دلایلی که حضور وکیل مدافع را در مرحله دادسرا الزامی کرده است، جلوگیری از سوءاستفاده های احتمالی ضابطان دادگستری و مقام تحقیق از اعمال قدرت و استفاده از طرق غیر قانونی در تحصیل دلیل از متهم می باشد. در حالی که اگر وکیل مدافع، در حین تحقیقات، نظارت بر رفتار مقام تحقیق و شیوه تحصیل دلیل داشته باشد، این تحقیقات به واقعیت نزدیکتر خواهد بود. در قضیه آقای اسماعیل عبدی نیز ایشان قبل از معرفی خود به دادسرای امنیت، با رضایت و میل خود و مراجعه به دفتر وکالت اینجانب، از حق قانونی خود در اختیار نمودن وکیل مدافع استفاده کرده و پس از دستگیری و بازداشت نیز منتظر پیگیری حقوق مشروع خود توسط وکیلش بوده است. در حالی که سه شنبه دیدیم آقای بازپرس، نامبرده را از این حق قانونی خود محروم کرده و مشخص نیست که آقای عبدی و سایر متهمین امنیتی تا چه مدتی بایستی منتظر ابلاغ لیست وکلای تعیین شده از سوی ریاست قوه قضاییه باشند و در این مدت نامشخص، چه شرایطی بر این گونه متهمان و روند پرونده تحقیقات مقدماتی آنان رخ خواهد داد. بهتر بود تا هنگام تنظیم و ابلاغ لیست وکلای فوق، وکلای تعیین شده متهمین، اجازه انجام وظایف قانونی خود را داشته باشند و پس از ابلاغ لیست مزبور، وکلای مندرج در این لیست به این مهم اقدام کنند.
در رابطه با باقی معلمانی که شما وکالت آنها را بر عهده دارید، اوضاع بر چه منوال است؟ آیا این تبصره ماده ٤٨ تاثیری بر روند وکالت آنها هم دارد؟
چون این تبصره صرفا درباره متهمان امنیتی در مرحله تحقیقات مقدماتی می باشد و به جز آقای اسماعیل عبدی، یک متهم دیگر به نام رسول بداقی نیز به من وکالت داده که البته ایشان علاوه بر این پرونده جدید، یک محکومیت شش ساله حبس تعزیری هم داشته اند و بایستی طبق روال، همین مرداد از زندان آزاد شوند، اما دو باره به جهت تشکیل پرونده تازه در دادسرای امنیت، در زندان به سر می برند، قاعدتا در مورد ایشان نیز صادق خواهد بود.
آیا بعد از پایان مرحله تحقیقات مقدماتی، دوباره می توانید وکالت آقای عبدی را بر عهده بگیرید؟
قاعدتا این سلب حق، صرفا در محدوده مرحله تحقیقات مقدماتی است و پس از ارجاع پرونده به دادگاه، وکیل منتخب متهم، اجازه دفاع از وی را خواهد داشت. اما نکته مهم این است که بیشتر ادله جمع آوری شده علیه متهمین امنیتی، عموما در مرحله تحقیقات مقدماتی، توسط ضابطان و مقامات تحقیق جمع آوری می شود و دادگاهها به طور معمول، بر اساس آن دلایل تصمیم گیری می کنند و اثبات این که برخی از این دلایل در مرحله تحقیقات، مطابق قانون به دست نیامده و فاقد اعتبار شرعی و قانونی است، دشوار می باشد و عملا با این روال، فرشته عدالت به آرمان مقدس خود نمی رسد.
با تشکر از شما جناب عطار که قبول زحمت فرمودید و با آرزوی موفقیت .
ممنون از شما. زنده باشید
**************
معلمان بازداشتی امروز، دقایقی پیش آزاد شدند
بنا بر اخبار رسیده همه معلمانی که در جریان تجمع امروز میدان بهارستان، بازداشت شده بودند دقایقی پیش آزاد شدند. این معلمان چند ساعت در بازداشتگاه وزرا نگهداری شدند و پس ازسخنرانی دادستان کشور، حکم آزادی همه آنها صادر شد.
ما ضمن تاکید بر حق قانونی اعتراض و تجمع، خواستار آزادی معلمان دربندی هستیم که این تجمع با هدف حمایت از آنها شکل گرفته بود.
**************
اطلاعیه در خصوص بازداشت گستردۀ معلمان
در روز سی و یکم تیرماه ۹۴ درمقابل مجلس شورای اسلامی
به نام خداوند جان و خرد
طبق دعوت شورای مرکزی تشکل های صنفی فرهنگیان سراسر کشور، عده ی کثیری از معلمان کشور از استانهای مختلف امروز چهارشنبه ۳۱ تیرماه ۹۴از اولین ساعت صبح در مقابل مجلس شورای اسلامی حضور یافتند. هدف از این دعوت، اعتراض به قوه ی قضاییه به خاطر بازداشت دبیر کل کانون صنفی معلمان ایران (تهران) و حبس آقایان علی اکبر باغانی و علیرضا هاشمی در بهار امسال و پرونده سازی مجدد برای آقای رسول بداقی بود.
معلمانی که به منظور درخواست آزادی همکاران در بند خود به مقابل مجلس آمده بودند با حضور گسترده ی نیرو های انتظامی و لباس شخصی مواجه شدند که برای برخورد با تجمع کنندگان از ساعاتی قبل در مقابل مجلس مستقر شده بودند.
فرهنگیان فرهیخته چون همیشه با رفتاری کاملاً مدنی و منضبط و با سکوت خود اعتراض شان را فریاد می زدند، ولی گویی این سکوت نیز برای گوش مسئولان بسی سنگین و غیر قابل تحمل بود. برخوردها قبل از آغاز رسمی تجمع شروع و بیش از یکصد و سی نفر از معلمان بازداشت گردیدند. آنچه که در این بین بسیار زننده و نازیبا بود، هجوم لباس شخصی ها و توهین آنها به معلمان بود.
سکوت مجلسیان در برابر بازداشت گسترده ی معلمان و همراهی نهاد های امنیتی و حراستی وابسته به دولت نشان از همسویی سه قوه در قبال خواسته ی صنفی معلمان کشور دارد. نمایندگان مجلس که معمولاًدر مقابل مشکلات آموزش و پرورش نگاه معامله گرانه داشته اند این بار نیز با سکوت معنادار خود اجازه ی تعرض به ساحت پاک جامعه ی فرهنگیان را دادند تا آنها به صورت گسترده بازداشت و حقوق قانونی و شهروندی شان بر خلاف نص صریح قانون اساسی نقض گردد.
همچنین برخلاف شعار رئیس دولت مبنی بر به رسمیت شناختن اعتراضات مدنی و وعده های متعدد ایشان در خصوص تمکین به حقوق شهروندی، نهاد های وابسته به دولت همسو با سایر نهاد های حاکمیتی از چند روز قبل از تجمع شروع به احضار و تهدید معلمانی کردند که برای حضور در مقابل مجلس اعلام آمادگی نموده بودند.
چنین رویکردی از سوی دولت نشانگر آن است که یا این دولت بر برخی از وزارت خانه ها و نهاد های خود تسلط لازم را ندارد و سیاست های دولت قبل در آنها ساری و جاری است و یا صداقت مورد انتظار مردم در مجموعه ی دولت وجود ندارد.
برخورد امروز با معلمان، نشان داد در سطوح بالای مدیریتی، اراده ای برای حل معضلات آموزش و پرورش وجود ندارد و نگاه های غلط ِ گذشته همچنان حاکم است و حاکمان تنها راه حل را در برخورد سخت با معلمان می دانند.
بدیهی است با این نوع برخوردها فرهنگیان کشور به هیچ وجه از خواسته های خود مبنی بر آزادی همکاران دربند و نیز رفع تبعیض در نظام حقوق و مزایا بین فرهنگیان و سایر کارکنان دولت دست برنخواند داشت و بربی عدالتی ها صبری خفت بار نخواهند کرد و اجازه نخواهند داد گذر زمان غبار فراموشی بر خواسته های برحق آنها بننشاند. بی گمان آینده وفرصتهایش از آن ماست.
ریاست شورای مرکزی تشکل های صنفی فرهنگیان سراسر کشور
۳۱ تیرماه ۹۴
**************
تجمع سکوت معلمان ۳۱ تیرماه (فضای امنیتی مقابل مجلس)
صبح امروز معلمان از سراسر کشور، دسته دسته به میدان بهارستان آمدند تا صدای اعتراض جمعی خود نسبت به بازداشت معلمان و فعالان صنفی را به گوش مسئولان و بالادستان برسانند.
این تجمع در پاسخ به فراخوان شورای مرکزی تشکل های فرهنگیان سراسر کشور برگزار شده بود. در پاسخ به این فراخوان بیش از دو هزار معلم از شهرهای دور و نزدیک خود را به تهران رساندند تا بر طبق اصل ۲٧ قانون اساسی، تجمع سکوت برگزار کنند.
اما از اوایل صبح حضور نیروهای امنیتی بسیار چشمگیر بود. این نیروها از شکل گیری هر اجتماعی به شدت جلوگیری کردند و به هر شکل ممکن تلاش خود را به کار بستند تا معلمان را متفرق کنند. برخورد نیروها با یک تجمع کاملا صنفی و قانونی، بسیار امنیتی گزارش شده است، بر طبق گزارشات، بیش از صد معلم بازداشت شده و به اتومبیل های ون که در گوشه و کنار منتظر بودند، منتقل شدند.
گرچه به هر شکل تلاش کردند جمعیت را متفرق کنند و از شکل گیری تجمع جلوگیری کنند، اما معلمان با حضور گسترده، صدای خود را به گوش بالادستان رساندند: ما معترضیم……..
**************
بیست و پنجمین روز بازداشت دبیر کل
گزارش از محمدرضا نیک نژاد
امروز سه شنبه ۳۰ تیر ۹۴ اسماعیل عبدی از بازداشتگاه اوین با همسرش گفتگوی تلفنی داشت. به گفته خانم عبدی حال عمومی او خوب بوده است. دبیر کل کانون صنفی معلمان گفته که امروز قرار بازپرسی داشته اما به دلیل دندان درد و خالی کردن دندان در زندان، دیدار با بازپرس و بررسی پرونده به یکشنبه موکول شده است. در همین راستا امروز” پیمان حاج عطار” وکیل اسماعیل عبدی به بازداشتگاه اوین رفته بود. وی درخواست دیدار با بازپرس را داشت که او را راه نداند! و ماموران او را وکیل قانونی عبدی ندانسته اند. به ادعای مسئولین، بر پایه طرح تازه قوه قضاییه یعنی تبصره ماده ۴٨ قانون دادرسی کشور برای زندانیان امنیتی، چند وکیل از سوی قوه قضاییه معرفی شده و متهم مجبور است که یکی از وکیلان را بر می گزیند! از این رو هیچ اطلاعات دیگری هم درباره پرونده به حاج عطار نداده اند. اسماعیل عبدی که بیست و پنجمین روز بازداشتش را می گذراند گویا به اتهام شرکت در تجمع غیر قانونی و برگزاری آن، بازداشت شده و پرونده اش از مرحله بازجویی گذشته و تحویل بازپرس شده است. او هم اکنون در بند عمومی در زندان بازداشتگاه اوین بسر می برد و منتظر رفتن به بازپرسی است.
**************
بیست و سومین روز بازداشت دبیر کل
گزارش از محمدرضا نیک نژاد ٢۹ تیر ۹۴
اسماعیل عبدی روز یکشنبه ٢٨ تیرماه ساعت ٦ عصر یک بار دیگر با خانواده تماس گرفت. به گفته همسرش، حال عمومی اش خوب بوده و چند دقیقه ای توانسته با بچه ها گفتگو کند.
دبیر کل بازداشت شده کانون صنفی معلمان گفته است که به خاطر روز تولدش یعنی ٢٨ تیر اجازه یافته با خانه تماس تلفنی بگیرد. در پی پرسش های همیشگی همسر درباره زمان آزادیش، می گوید زمان آزادی، مشخص نیست.
اما بازجویی تمام شده و تا سه روز دیگر، یعنی سه شنبه، پرونده اش به بازپرسی شعبه ٢ سپاه اوین منتقل خواهد شد. خانم عبدی می پرسد برای انتقال پرونده مگر نباید تفهیم اتهام شده باشید!؟ و چگونه بدون تفهیم اتهام، پرونده را به بازپرسی منتقل می کنند!؟ پدر مبینا، امیر حسین و ماندانا پاسخ می دهد که تفهیم اتهام شده است. وی اتهامات خود را شرکت در تجمعات و سازماندهی آنها و برهم زدن نظم عمومی و ... می خواند. این عضو ارشد کانون صنفی معلمان ایران گفته است که تا چند روز آینده یک ملاقات حضوری دیگر ترتیب خواهند داد و تلاش می شود که باز هم تماس تلفنی داشته باشیم. اسماعیل عبدی دبیر ریاضی دبیرستان های اسلام شهر و استاد و مربی شطرنج استان تهران از شنبه ششم تیرماه با بدرقه نزدیک ٨۰ تن از کنشگران صنفی فرهنگی به اوین رفت و همچنان در بازداشت موقت به سر می برد.
**************
اطلاعیه شورای مرکزی تشکل های صنفی فرهنگیان سراسرکشور
درخصوص حبس فعالان صنفی و بازداشت آقای اسماعیل عبدی دبیرکل کانون صنفی فرهنگیان ایران (تهران)
به نام خداوند جان و خرد
فرهنگیان ایران از سال های دور تاکنون، به شیوه های قانونی و مدنی، خواهان احقاق حقوق پایمال شده ی خود بوده اند. آنها هم اینک نیز به دنبال استیفای حقوق خود براساس عقلانیت و قانون می باشند. فرهنگیان، همیشه در حرکت های صنفی خود از جهت گیری های سیاسی دوری کرده اند. همچنین هر گونه اتهام افکنی سیاسی و امنیتی توسط هر مرجعی را در مواجهه با خواسته های صنفی خود، کاملا رد می کنند.
فرهنگیان کشور به عنوان یک صنف، به دنبال برطرف شدن مشکلات خود هستند. مشکلاتی که :
- دولت ها در حوزه ی اجرایی آن را ایجاد کرده اند،
- نمایندگان مجلس با بی تفاوتی به تبعیض ها و بیعدالتی ها، ضعف در نظارت و ضعف در قانون گذاری بر آن دامن زده اند،
- و مسؤلان قضایی نیز با تبدیل خواسته ی حداقلی ما به اتهاماتی حداکثری، به نامناسب ترین شکل آن را پاسخ داده اند.
این امری آشکار است که ما به دنبال حل مشکلات خود هستیم. سودای قدرت نداریم و به جریانات سیاسی نیز گرایش نداریم تا در صدد ایجاد مشکل برای مسئولان، جایگاه ها یا نهادها باشیم. همکاران زندانی شده ی ما هم دقیقاً همین تفکر را نمایندگی کرده اند؛ ولی متاسفانه پاسخ درخواست بهبود معیشت و منزلت آنها، زندان بوده است. با همه ی این جفاها و بی رسمی ها که قوای مختلف بر جامعۀ معلمان کشور روا داشته اند، ما گفتگو را بهترین راه برای حل مشکلات و رفع سوء تفاهم ها می دانیم.
این انتظار زیادی نیست که فرهنگیان ایران از رئیس قوه ی قضائیه بخواهند ضمن دستور آزادی همه ی معلمانی که به خاطر خواسته های صنفی محبوسند، در گفتگویی بدون واسطه و چهره به چهره، سخنان آن ها را از زبان نمایندگانشان در تشکل های صنفی بشنوند. بدیهی است وقتی مسئولان کشور توانایی گفتگو و تعامل سازنده برای حل مشکلات را با کشورهای دیگر دارند، انتظارداریم چنین رویکردی را با فرهنگیان کشور خود نیز داشته باشند.
متأسفانه، سال هاست که همکاران ما آقایان رسول بداقی و محمود باقری تنها و تنها به خاطر پیگیری حقوق صنفی فرهنگیان کشور در زندان به سر می برند.آقای رسول بداقی که در اواسط مرداد امسال دوره ی شش ساله ی بدون مرخصی اش رو به اتمام است، در عین ناباوری با تشکیل پرونده ی جدید، هم اکنون در بند 2 الف زندان اوین تحت بازجویی اطلاعات سپاه پاسداران و در سلول انفرادی است. امیدواریم با آزادی به موقع ایشان در نیمه ی مرداد، نگرانی های جامعه فرهنگیان کشور در خصوص این همکار گرانقدر برطرف شود و شرایط بحرانی بر جامعه ی معلمان تحمیل نشود و زمینه ی اعتراض مجدد فرهنگیان کشور فراهم نگردد.
در ماههای گذشته نیز بر خلاف انتظار معلمان کشور، آقایان علیرضا هاشمی و علی اکبر باغانی راهی زندان شدند و اکنون در آخرین تهاجم به حقوق صنفی و شهروندی معلمان، آقای اسماعیل عبدی دبیر کل کانون معلمان ایران (تهران) بازداشت شده است.آقای اسماعیل عبدی که طبق نامه ی نیروی انتظامی برای ادای توضیحاتی در خصوص گذرنامه اش، در ٦ تیرماه ١٣٩۴ به دادسرای اوین، شعبه دوم بازپرسی مراجعه کرده بود بازداشت شده و اکنون در بند ٢ الف زندان اوین متعلق به سپاه پاسداران درسلول انفرادی و تحت بازجویی است.
این شرایطی که بر معلمان کشور تحمیل شده به هیچ وجه قابل قبول نیست. فرهنگیان ایران در سالی که به سال همدلی و هم زبانی مردم و مسئولان نامگذاری شده انتظار آزادی پیش از موعد این عزیزان را داشتند، ولی علی رغم این نامگذاری، نه تنها رویه ی قوه ی قضائیه نسبت به قبل تغییر نیافته است بلکه مسیری مخالف با رویکرد همدلی را دنبال می کند.
بر همین اساس و دراعتراض به رویکرد قوه ی قضائیه در برخورد با فرهنگیان کشور و سکوت دولت در برابر ستمی که در حق پرسنل او روا داشته می شود، فرهنگیان سراسر کشور به استناد اصل ٢٧ قانون اساسی، در روز چهارشنبه ٣١ تیرماه ١٣٩۴ از ساعت ١٠ تا ١٢ صبح در مقابل مجلس شورای اسلامی گردهم می آیند تا با اعتراض خاموش خود، مخالفت شان را با بازداشت و حبس فعالان صنفی از جمله جناب آقای عبدی اعلام نمایند و آزادی همکاران خود را از مسئولان قضایی بخواهند.
فرهنگیان فرهیخته ی کشور برای نشان دادن حسن نیت خود، در این گرد همایی اعتراضی، سکوت خواهند کرد و هیچ برنامه ای برای سخنرانی و خواندن مقاله و …. ندارند و از سر دادن هرگونه شعار و سرود، چه به صورت فردی و یا گروهی خودداری خواهند نمود و خواسته های خود را تنها از طریق پلاکارد هایی که به تایید شورای مرکزی خواهد رسید به گوش مسئولان می رسانند. طبیعی است پلاکاردهایی که به صورت خود جوش تهیه شده و حاوی مضامین غیرصنفی و افراطی باشد ، جمع آوری خواهد شد.
لازم به یادآوری است که این تجمع یک تجمع کاملا صنفی و متعلق به فرهنگیان سراسر کشور است و معلمان آگاه اجازه ی سوء استفاده از این برنامه و نیز بهره برداری از نام فرهنگیان را به گروه های داخلی و خارجی نخواهند داد. در پایان لازم به ذکر است ، برای نشان دادن حسن نیت خود، در صورت آزادی آقای اسماعیل عبدی قبل از ٣١ تیر، شورای مرکزی طی اطلاعیه ی جدیدی، از فرهنگیان خواهد خواست که این تجمع را لغو نمایند.
شورای مرکزی تشکل های صنفی فرهنگیان سراسر کشور
**************
نامۀ مبینا عبدی به باز پرس پروندۀ پدرش، قاضی خورشیدی
به نام ایزد تعالی
جناب اقای قاضی خورشیدی، رییس شعبه دوم بازپرسی
با سلام و احترام
من مبینا عبدی، دختر اسماعیل عبدی هستم که از ششم تیر در بازداشت شعبه شماست. دختری شانزده ساله ام و شاید نتوانم خوب و ادبی منظورم را به شما برسانم. زیرا احتمالا زبان ادبی من و شما باهم فرق دارد. من دختری وابسته به پدرم، مانند خیلی از دخترهای هم سن و سالم. از همان کودکی هایم دریافتم که پدرم قهرمان خانواده ی کوچکمان است. همان زمان که بابا گویان به دنبال عشق پدر بودم و تازه می آموختم که کلمات را بر زبان آورم. از همان کودکی رازهایم را با پدرم درمیان می گذاشتم و درذهنم نمی گنجید که زمانی بابا کنارم نباشد! من مبینای عبدی، من مبینای پدر و من مبینای شانزده ساله، اگر موفق هستم بی شک، بودن در کنار پدر و مادر تلاشگر و مهربانم بوده است. تابه این سن، پدرم بهترین راهنما برای من بوده است و می دانم که زندگی من بدون پدر ازهم می پاشد. پدرم دبیرکل کانون صنفی معلمان است. او برای احقاق حقوق معلمان سخت کوشیده است و می کوشد. من می دانم که، پدر سپیده دم از خواب بیدار شده و برای تدریس به مدرسه می رفت. او دو شیفت صبح و عصر کارمی کرد و شب و دیر وقت که به خانه باز می گشت فعالیت های صنفی اش را باز هم ادامه می داد. او علاوه بر این که از خود گذشته بود، بسیاری از وقت هایی که می توانست برای من و مادر و برادرم امیر حسین ۸ ساله و خواهرکوچکم ماندانا ۹ ماهه بگذارد، اختصاص به فعالیت های کانون و تلاش برای رسیدن به حق و حقوق مسلم خودش و معلمان می کرد . پدرم بیش از ۲۱ روز است که در زندان اوین بازداشت است. من و امیر حسین و ماندانا دلتنگ پدر هستیم. خلاء او در همه جای زندگی مان حس می شود. من پدرم را می خواهم، من یار و پشتیبان و همراه و مشگل گشایم را می خواهم. من از شما می خواهم در رای و نظرتان درمورد پدرم رضای خدا و خواسته های من و برادر و خواهرم را در نظرگرفته و تلاش ایشان برای احقاق حقوق معلمان را به دید مثبت بنگرید . امیدوارم طوری درمورد پرونده ی پدرم نظر بدهید که ایشان هرچه زودتر به کانون خانواده بازگردد و گرمی حضور ایشان را در بین خانواده مانند سابق حس کنیم .
**************
اسماعیل عبدی از فرهنگیان کشور سپاس گزاری کرد
اسماعیل عبدی در بیستمین روز بازداشت با خانواده اش تماس تلفنی داشت. به گفته همسرش، عبدی مانند گذشته دارای وضعیت روحی خوبی بوده است. دبیر کل کانون صنفی معلمان ایران در این گفتگوی تلفنی پیگیر وضعیت اعتراضی فرهنگیان شده و از همه تلاش های همکاران، قدردانی و سپاس گزاری نموده است. عضو ارشد کانون صنفی درباره دست نوشته اش پرسیده و تاکید نموده است که خانواده اش در هیچ حرکت اعتراضی ای که از سوی معلمان انجام می شود، دخالتی نداشته و در آن شرکت نکنند.
دبیر کل شجاع و توانای کانون صنفی معلمان پیش از بازداشت با تلاش های فراوان و بی چشم داشتش توانسته بود کارهای ارزنده ای در راستای خواسته های صنفی فرهنگیان انجام دهد و گام های موثری در این راه بردارد. پیگیری های قانونی و رایزنی او با نمایندگان مجلس و مقامات دولتی و آموزش و پرورش بر کسی پوشیده نیست. اسماعیل عبدی یکی از پر تلاش ترین کنشگران صنفی و دبیر کل های کانون بوده و هست که شبانه روز برای رساندن صدای عدالت خواهانه فرهنگیان به گوش فرادستان جامعه از هیچ کوششی فرو گذار نبود. امیدواریم با توجه به فضای ملتهب موجود در میان فرهنگیان و خواسته آشکار آنها برای آزاردی هر چه زودتر عبدی، بازپرس پرونده قرار بازداشت ایشان را به قرار وثیقه تبدیل نموده و آرامش را به فضای ملتهب فرهنگیان معترض برگرداند.
**************
گزارش جدید سازمان جهانی آموزش (EI) در حمایت از اسماعیل عبدی
سازمان جهانی آموزش (EI)، گزارشی از آخرین وضعیت اسماعیل عبدی، دبیر کل کانون صنفی معلمان ایران (تهران) منتشر کرده است.
در این گزارش که دیروز، بیست و ششم تیرماه در وبسایت رسمی این سازمان منتشر شده است، علاوه بر اعلام وضعیت آقای عبدی یعنی انتقال از انفرادی به بند عمومی در روز های گذشته و امکان ملاقات حضوری با خانواده، بر حمایت همه جانبه ای که اتحادیه های صنفی جهان در روزهای گذشته از اسماعیل عبدی داشته اند، تاکید شده است. در این رابطه آمده است: در روزهای گذشته نامه های رسمی بسیاری از جانب اتحادیه ها و تشکل های سراسر جهان برای مقامات ایران ارسال شده است که در آنها، علاوه بر درخواست آزادی سریع عبدی و باقی معلمان زندانی، از حق قانونی عبدی برای شرکت در کنفرانس EI در کانادا دفاع شده است.
در این گزارش آمده است، واضح است که دستگیری و بازداشت اسماعیل عبدی، نارضایتی معلمان سراسر کشور را برانگیخته است.
در پایان این گزارش می خوانیم:
سازمان جهانی آموزش (EI)، همانطور که قبلا هم تاکید داشته، خواستار آزادی اسماعیل عبدی و باقی معلمان دربند است. این خواسته، مصرانه توسط بزرگترین تشکل معلمان سراسر جهان، پیگیری می شود.
**************
٣١ ام تیر، روزی دیگر در اعتراض های صنفی
محمدرضا نیک نژاد،عضو کانون صنفی معلمان ایران، ٢٦ تیرماه ٩۴
اعتراض های صنفی فرهنگیان که ریشه در دهه ها تبعیض و بی عدالتی های تاریخی در میزان دستمزد و شرایط کار دارد سال گذشته با شیبی آرام به اوج رسید و این اوج خود را در سه گردهمایی ١٠ اسفند، ٢٧ فروردین و ١٧ اردیبهشت ٩۴ نشان داد. در هر سه گردهمایی اعتراضی، صدای اعتراض با ” سکوت ” به گوش فرادستان و جامعه رسید. “سکوت” و “خود مدیریتی” فرهنگیان، زمینه های اجرایی و البته همراهی و به رسمیت شناختن آن از سوی فرادستان سیاسی و آموزشی، موجب گردید که کمترین تنش ممکن در این تجمع ها پدید آید. از این رو می توان آنها را مدنی ترین گرهمایی های سال های گذشته در کشور دانست. برخورد عاقلانه دو سوی اعتراض ها سبب گردید که کنش های مدنی نه تنها در چارچوب خواسته های صنفی فرهنگیان بلکه در گستره ای وسیعتر، حرکت های مدنی را یک گام به پیش رود. اما با رخدادهای چند هفته ی گذشته، بیم آن می رود که دست آوردهای چندین ماهه و حتی بیش از یک دهه ای حرکت صنفی فرهنگیان به خطر افتد.
روز ششم تیرماه اسماعیل عبدی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) پس از فراخوانده شدن به دادسرای اوین بازداشت شد. دلخوری و البته شوک حاصل از بازداشت عبدی، در شبکه های اجتماعی زمینه ای را فراهم نمود تا کنشگران صنفی پس از رایزنی و گفتگو، خواهان برگزاری گرهمایی کشوری در اعتراض به این بازداشت شوند. پس از این خواست عمومی، شورای مرکزی کانون های صنفی سراسر کشور، روز ٣١ ام تیرماه را به عنوان روز اعتراض به بازداشت عضو ارشد خود اعلام نمود.
همواره برخی حرکت ها در جنبش های مدنی، زمینه ساز آسیب های جبران ناپذیری می گردند. آسیب هایی که ناشی از تحلیل نادرست هدف ها و شرایط و امکانات …. است. در یک حرکت مدنی نخستین عاملی که باید مورد توجه قرار گیرد هدف است. برای نمونه هدف از کار صنفی چیست؟ چون تعریف همه پذیری در این باره وجود ندارد، شاید بهتر باشد که به فراگیرترین خواسته های فرهنگیان بسنده کرده و روی آن متمرکز شد. هر چه سطح خواسته ها رادیکال تر شود، همه پذیری آن کاهش یافته و دیدگاه ها دچار چند دستگی می گردد. در شرایط کنونی جنبش صنفی فرهنگیان، مخرج مشترک خواسته ها، کمی دستمزد و تبعیض در واگذاری امکانات و مزایا، افت شدید جایگاه اقتصادی – اجتماعی حرفه معلمی و شرایط سخت محیط کار و مدیریت های از بالا به پایین و ندیدن و نشنیدن صدای معلم در لایه های مدیریت کلان آموزشی – سیاسی و … می باشد. در این راستا و همسو با دیگاه حاکم بر فرهنگیان، بازداشت عبدی آن هم پس از اعتراض ها و البته تاکید بر نقش او در برگزاری گرهمایی های اعتراضی از سوی بازداشت کنندگانش، اعتراض روز ٣١ ام را به اعتراضی صنفی و همراستا با خواسته های پایه ای تر آن یعنی معیشت و منزلت تبدیل نموده است. اما فرا رفتن از خواسته های صنفی فراگیر تر در شعارهای برخی گرایش های موجود در جنبش و در شرایط امروز آن، افزون بر ایجاد شکاف میان لایه های گوناگون معترضان، سبب بالا رفتن احتمال برخوردهای امنیتی و زمینه ساز ریزش نیروها و ضعیف شدن جنبش خواهد گردید. به باور نگارنده حرکت صنفی، “حرکتی آرام و صلح جویانه، با خواسته های حداقلی، فراگیر و تعریف شده با استراتژیِ دست آوردهای کوچک و موثر با هزینه های کم” است. وارد نمودن شعارهایی فرا تر از مخرج مشترک یاد شده افزون بر این که در توان جنبش نوپای فرهنگیان نمی باشد در هدف ها و اساسنامه کانون های صنفی معلمان – به عنوان نزدیک ترین نهاد به بدنه فرهنگیان – نیز نگنجیده است. بار کردن شعارهایی که نه در توان جنبش است و نه در هدف های آن، بی گمان می تواند پیکره ی نازک جنبش را بیازارد و زمینه ضربه به آن را فراهم نماید. امیدواریم که همه کنشگران پیشرو با در نظر گرفتن حساسیت کار، خود را به چارچوب های جنبش صنفی و توانایی آن ملزم دانسته و با حفظ گرایش های سیاسی - اجتماعی خویش، در کار صنفی به مخرج مشترک نزدیک شده و در چاچوب جنبش حرکت نمایند تا شاهد بر زمین افتادن این نهال نو پا نباشیم.
**************
هجدهمین روز بازداشت دبیرکل و دیدار حضوری با خانواده
گزارش از محمدرضا نیک نژاد
امروز اسماعیل عبدی دبیر کل بازداشت شده کانون صنفی معلمان ایران( تهران) پس از هفده روز بازجویی با خانواده اش دیدار کرد. در این دیدار همسر، سه فرزند و مادر اسماعیل عبدی حضور داشتند. این دیدار که به شکل حضوری برگزار گردید به مدت یک ساعت و پانزده دقیقه به درازا کشید و در بخشی از آن عبدی با امیر حسین، پسر هشت ساله و ماندانا، دختر ده ماهه اش به بازی و خوش و بش پرداخت. به گفته خانم عبدی، عضو ارشد کانون صنفی معلمان ایران از نظر روحی و جسمی خوب بوده و خنده های همیشگی و معروفش را داشته است. به گفته اسماعیل عبدی بازجویی ها در روزهای پایانی خود قرار دارد و از این رو به بند عمومی انتقال داده شده است. این ملاقات در فضایی بسیار عاطفی و در حضور کمک بازپرس انجام شده است. خانم عبدی با این فرد درباره پرونده شوهرش گفتگو کرده و از او خواسته درباره جریان بازپرسی توضیح دهد. به گفته خانم این شخص با احترام روند بازجویی و بازپرسی را مثبت ارزیابی کرده و تاکید کرده که بازپرس پرونده نیز از روند کار راضی است و در روزهای پایانی تکمیل پرونده قرار دارند و به زودی مراحل بازجویی به پایان خواهد رسید. البته این دیدگاه مورد پذیرش عبدی نیز بوده است. هنگامی که همسر عبدی از زمان آزادی شوهرش می پرسد! کمک بازپرس که اسماعیل او را سید خطاب می کند! می گوید تبدیل قرار بازداشت به قرار وثیقه بر عهده بازپرس است و تنها کاری که از ما بر می آمده و انجام داده ایم این بوده که گزارش مثبت به بازپرس ارائه داده ایم و تاکید کرده رشد اسماعیل در خانواده ای مذهبی در این روند بی تاثیر نبوده است. اما شما به فکر تهیه وثیقه هم باشید احتمال آزادی او هم وجود دارد. خانم عبدی که از ماجرای گفتگو و موضوعات مطرح شده در روز گذشته خود با بازجوی پرونده گلایه می کند، توسط عبدی به آرامش دعوت می شود و وعده سامان یافتن شرایط در روزهای آینده را می دهد. خانم عبدی که روز گذشته و پس از گفتگو با عبدی روحیه بسیار بدی داشت امروز و پس از دیدار با همسرش بسیار راضی و امیدوار به نظر می رسید. اسماعیل عبدی ششم تیر و پس از احضار به دادسرای اوین بازداشت و روانه انفرادی شد. این بازداشت که نخستین آن پس از اعتراض های صنفی فرهنگیان در سال آموزشی گذشته است موجب ملتهب شدن فضای اعتراض ها شده و در هفته های گذشته فرهنگیان به شدت به احضار و بازداشت این کنشگر صنفی معترض بوده اند. نوع برخورد با عبدی و خبرهایی که از روند مثبت پرونده به گوش می رسد این امید را پدید آورده است که در روزهای آینده عبدی آزاد شده و فضای ملتهب معترضین به آرامش نسبی بگراید. امیدواریم که همین روند مثبت ادامه یافته و در روزهای آینده سبب آزادی دبیر کل گردد.
۲۴ تیرماه ۱۳۹۴
**************
گزارش کنگره اتحادیه های کارگری بریتانیا (TUC- (Trade Union Congress
در مورد بازداشت و اخراج فعالان صنفی معلمان و کارگران
کنگره اتحادیه های کارگری بریتانیا با انتشار خبر بازداشت اسماعیل عبدی دبیر کانون صنفی معلمان ایران تحت عنوان “علیه سرکوب معلمان و خبرنگاران اقدام کنید” نوشته است:
بسیار نگران کننده است که در ماه گذشته نام ایران در لیست آی تی یو سی ITUC به عنوان ۱۰ تا از بدترین کشورهای دنیا برای فعالین صنفی قرار نگرفته است. ایران با دستگیری دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران که قصد شرکت در کنگره جهانی در کانادا در شهر اوتاوا را داشتند و اخراج خبرنگاران خبرگزاری ایلنا که اخبار کارگری را در وب سایت ایلنا منعکس می کردند، موقعیت خود برای قرار گرفتن در لیست ۱۰ کشور اول دنیا به عنوان بدترین کشورهایی که فعالیت صنفی در آن ها سرکوب می شود بسیار محکم تر کرده است.
در این گزارش کوتاه همچنین آمده است: پتیشن آنلاینی به عنوان اقدام فوری برای آزادی اسماعیل عبدی توسط لیبر استارت شروع شده است از همه درخواست می کنیم که این پتیشن را امضا کنند و همچنین به دوستان خود هم سفارش کنند که پتیشن را امضا کنند.
در بخش دیگری از این خبر، تی یو سی به گزارش کوتاهی از نحوه بازداشت اسماعیل عبدی پرداخته است که برای جلوگیری از تکرار مطلب در این جا به آن نمی پردازیم.
در نامه جداگانه ای که تی یو سی به اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران ارسال کرده است آقای اوئن تودر، رئیس روابط اروپایی و بین المللی کنگره اتحادیه های کارگری بریتانیا، اعلام کرده است که از دوشنبه هفته آینده نامه هایی را به مقامات دولتی ایران ارسال خواهند کرد و ضمن محکوم کردن بازداشت اسماعیل عبدی خواهان آزادی فوری و بی قید شرط ایشان خواهند شد.
۲۱ تیرماه ۱۳۹۴
**************
ضرورت اتحاد همه فعالین صنفی
حقوق معلم و کارگر - ستار رحمانی
جنبش های صنفی در ایران هر زمان که فرصتی برای اظهار وجود داشته اند پا به عرصه فعالیت های علنی گذاشته اند و تلاش کرده اند که حقوق خود را با اعتصابات و اعتراضات متعدد بگیرند. اما وجود نظام سرکوب حاکمان سرمایه در طول تاریخ مانع رشد مداوم و پیوسته جنبش مستقل کارگران صنعتی و خدماتی از جمله معلمان و پرستاران بوده است. مطالبات صنفی هم با این سرکوب ها گاه در محدوده یک صنف و محدود و موضوعی خاص محقق شده؛ اما رهبران آن جنبش ها سرکوب شده و جنبش برای دوره ای به خاموشی فرو رفته است.
تشکیلات مستقل در نیمه راه شکل یابی توسط سرکوب حاکمان و دستگیری فعالین جنبش برای دوره ای دیگر زیر زمینی شده و عملا توان هدایت جنبش را برای دستیابی به مطالباتی که سال ها انباشه شده از دست داده اند.
اما در سال های پس از ۱۳٨۴ هم کارگران صنعتی و هم خدماتی-آموزشی، که شامل معلمان و پرستاران هم می شود فارغ از تغییر ظاهری در برآمدهای سیاسی و وجود روزنه هایی برای ابراز وجود این جنبش به طور مداوم و به درجات و شیوه های مختلف سرکوب شده اند. اما اعتراضات صنفی، اگرچه پراکنده، اما مدام ادامه داشته و هر روز با تجربه تر از قبل وارد این کارزار شده است.
جنبش معلمان هم با وضعیتی مشابه بقیه روبرو بوده است. اعتراضات وسیع معلمان در ماه های آخر ۱۳۹۳ تا کنون نشانگر مقاومت و پویایی این جنبش و ادامه کاری آن است. تهدید ها و دستگیری های فعالین صنفی معلمان گرچه در ماه های اخیر در ابعاد گستره تری نسبت به قبل از شروع اعتراضات در سال ۹۳ بوده است اما این جنبش خود را تسلیم شرایط سرکوب نکرده و اکنون علاوه بر مطالبات متحقق نشده ی چندین ساله ی خود پر رنگ تر از قبل برای آزادی فعالین این جنبش تلاش می کند.
بازداشت علی اکبر باغانی و ممنوع الخروجی اسماعیل عبدی و بازداشت او در ادامه ی سیاستی است که قرار است جنبش معلمان را تا شروع مدارس در مهر ماه امسال به حاشیه بکشاند.
اما به دنبال بازداشت اسماعیل عبدی، معلمان ساکت نمانده و به هر طریق ممکن به بازداشت وی اعتراض کرده اند و دستگیری عبدی را زنگ خطری برای کل این جنبش دانسته و به دنبال راه کاری برای حفظ این جنبش و آزادی همه ی دستگیر شدگان از جمله رسول بداقی، علی اکبر باغانی، دبیر کل اسبق کانون صنفی معلمان، سیدمحمود باقری و علیرضا هاشمی دبیر کل سازمان معلمان ایران هستند.
تدارک اعتراض جمعی معلمان در روز ۳۱ تیر ماه ۱۳۹۴ هدفش نه تنها آزادی بدون قید و شرط اسماعیل عبدی است بلکه آزادی همه ی فعالین صنفی را دربر می گیرد.
اعتراض معلمان در ایران بعد از بازداشت اسماعیل عبدی گسترده تر از قبل در سطح جهانی انعکاس پیدا کرده است و از حمایت بسیاری از اتحادیه های کارگری و معلمی همراه بوده است.
آموزش جهانی، ei، بلافاصله بعد از اعلام بازداشت عبدی نسبت به این امر عکس العمل نشان داد و مصرانه خواهان آزادی بی قید شرط ایشان و شرکت او در کنگره سالانه ی این نهاد بین المللی شد. به دنبال نامه ی اعتراضی این نهاد، دو اتحادیه ی بزرگ معلمان در بریتانیا NUT و UCU اتحادیه ی سراسری معلمان و اتحادیه ی دانشگاه ها و کالج ها، با نوشتن نامه هایی به مقامات دولتی، دستگیری عبدی و همه ی فعالین صنفی را محکوم کردند و خواهان آزادی بی درنگ عبدی و شرکت او در کنگره ی ei شدند. TUC، کنگره ی اتحادیه های کارگری بریتانیا، با 6 میلیون عضو به بازداشت عبدی اعتراض کرد. اتحادیه ی سراسری کانادا هم به همین طریق عمل کرد. سندیکای معلمان فرانسوی با انتشار خبر دستگیری عبدی خواهان آزادی او شدند.
پتیشنی که از طرف ei برای جمع آوری امضا با هدف آزادی اسماعیل عبدی پیشنهاد شد از طریق سایت لیبراستارت به تمام اتحادیه های کارگری در سرتاسر دنیا ارسال شد و این کمپین هر روز گسترده تر از روز قبل به جلو می رود.
به نظر می رسد که معلمان، این بار حاکمان را نه تنها در مقابل مجلس، ادارات آموزش و پرورش و غیره بلکه در سرتاسر جهان به چالش سختی کشانده اند. پروژه ی حاکمان برای خاموشی صدای معلمان به نظر می رسد که با شکست مواجه خواهد شد.
٢۱ تیر ماه ۱۳۹۴
**************
مصاحبه اختصاصی با پیمان حاج محمود عطار وکیل کانون صنفی معلمان ایران
غروب چهارشنبه، هفدهم تیرماه،یازده روز پس از بازداشت اسماعیل عبدی، دبیر کل کانون صنفی معلمان ایران، در محل دفتر آقای پیمان حاج محمود عطار، وکیل معلمان زندانی، مصاحبه ای با ایشان ترتیب دادیم. متن مصاحبه به شرح زیر است:
جناب عطار با عرض سلام و خسته نباشید. سوال اول ما این است که در کلیت ماجرا، فعالیت صنفی در قوانین فعلی چه جایگاهی دارد؟ ممکن است مواد قانونی آن را تبیین نمایید؟
قانون اساسی در اصول ٢٦ و ٢٧ به دو حق اساسی مردم اشاره کرده است. اول، فعالیت حزبی و صنفی مجاز است و دوم، تجمع و راهپیمایی ها بدون حمل سلاح در صورتی که مخل امنیت ملی و بر خلاف موازین اسلام نباشد، مجاز است. این دو اصل هیچ تبصره و استثنایی ندارد. منظور از تبصره و استثنا به این معنی است که بعضی از اصول قانون اساسی وقتی که اساس یک موضوعی را تبیین کرده در ادامه، شرح و یا نحوه اجرای آن موضوع را قانون دیگری تعیین می کند یعنی در واقع برخی از اصول قانون اساسی ارجاع داده به قانونی بعد از قانون اساسی. اما یک سری از قوانین اساسی، هیچ ارجاعی به قوانین عادی نداده اند، از جمله همین دو اصل ٢٦ و ٢٧ قانون اساسی. یعنی برگزاری تجمعات و تحصن و راهپیمایی عادی بدون حمل سلاح نیازی به قانون عادی ندارد و همینطور، تشکیل احزاب و تجمعهای صنفی آزاد است.
به رغم این که در این دو اصل آزادی عمل صنفی تعریف شده , ولی متاسفانه قانونی در ١٣٦٠ از تصویب مجلس گذشت که به نظر من این قانون، برخلاف قانون اساسی است. این قانون که به قانون احزاب معروف است، یک سری شرایط و تشریفاتی را برای تاسیس احزاب و جمعیتها و کانونها پیش بینی کرده و متولی صدور پروانه و نظارت بر عملکرد نهادهای صنفی را وزارت کشور دانسته. در ماده ١٠ این قانون، کمیسیونی پیش بینی شده که در حال حاضر به کمیسیون ماده ١٠ احزاب معروف است. این کمیسیون مسئول شده که شهروندانی که با مشارکت هم می خواهند یک حزب یا نهاد صنفی و یا NGO و کانونی را تاسیس بکنند، صلاحیت موسسین را بررسی کند و اگر مشکلی نداشتند، به آنها پروانه فعالیت بدهد. همینطور این کمیسیون اجازه دارد که فعالیت آنها را تمدید کند یا متوقف کند. اما نکته مهم اینجاست که اگر یک حزب، جمعیت و یا کانونی پروانه فعالیت از سوی کمیسیون ماده ١٠ احزاب گرفت، انحلالش بدون تشکیل دادگاههای صالحه با حضور هیات منصفه امکان پذیر نیست.در همین راستا کانون صنفی معلمان در سال ١٣٧٨ با امضای وزیر وقت کشور آقای عبدالواحد موسوی لاری اجازه تاسیس گرفت و پروانه کانون صنفی معلمان توسط وزیر کشور صادر شد. در پی صدور مجوز فعالیت این کانون در تهران، در شهرستانها پروانه کانونهای دیگری در همین راستا به تایید وزارت کشور رسید. همه ساله این کانونها براساس اساسنامه قانونی خود فعالیت می کردند، مجمع عمومی برگزار می کردند و در این جلسات مجمع عمومی، بازرس وزارت کشور حضور داشت. متاسفانه بعد از روی کار آمدن دولت نهم یعنی محمود احمدی نژاد که همزمان شد با اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری یا به عبارتی، قانون نظام هماهنگ پرداخت حقوق و مزایا، معلمان و فرهنگیان سراسر کشور، مواجه شدند با تبعیض در خصوص اجرای این قانون، به عبارت ساده تر، این قانون در مورد فرهنگیان اعمال نشد. مکاتبات و مراجعات مختلفی ازسوی اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان با مسئولین وزارت آموزش و پرورش و شخص وزیر صورت گرفت که متاسفانه این پیگیریها و مراجعات صنفی هیچ حاصلی در بر نداشت. معلمان وقتی از دولت و قوه مجریه و به ویژه شخص وزیر ناامید شدند، راهی قوه مقننه شدند و تجمعی را در اواخر سال ١٣٨۵ مقابل مجلس شورای اسلامی در خیابان بهارستان صورت دادند. متاسفانه در آن زمان وزارت اطلاعات انطباق مردمی لازم را با شهروندان نداشت و با دستور وزیر وقت اطلاعات و نیروی انتظامی تعدادی از اعضای هیات مدیره کانون ها و معلمانی که در تجمع آرام جلوی مجلس بودند، دستگیر شدند و پرونده هایی برای این عزیزان در داد سرای انقلاب تشکیل شد و تعدادی از اینها در همان سالهای ٨۵ و ٨٦ از سوی دادگاه های انقلاب چه در تهران و چه در شهرستانها محکوم شدند که محکومیت های اینها ومتعدد و مختلف بود، زندان داشتند، تبعید داشتند، انفصال از خدمات دولتی داشتند و بسیاری احکام دیگر. نکته ی جالبی که وجود دارد این است که کانون صنفی استان یزد که همین فعالیت صنفی را مانند کانون صنفی معلمان تهران یا سایر استانها داشتند، توسط دادگاه انقلاب یزد دستگیر و محاکمه شدند، اما قضات دادگاه انقلاب یزد همه اینها را از اتهاماتشان تبرئه کردند و هبچ مرجعی نیامد این موضوع را مورد چالش و بررسی قرار دهد که یک موضوع واحد و یک فعل واحد دو رای کاملاً متضاد، یکی مجرمیت و یکی برائت به همراه داشته است .
به هر حال تعدادی ازاین معلم ها برای اجرای دوره محکومیتشان راهی زندان شدند و تعدادی هم بعد از مدتی که در زندان بودند آزاد شدند و بعضی ها نیز مجازاتشان کاهش پیدا کرد و بعضی ها هم مجازاتشان را کشیدند و آزاد شدند. مجدداً در سال ١٣٨٩، در سالگرد روز معلم، تعدادی از معلم ها و اعضای هیات مدیره کانون های صنفی تجمعاتی را از جمله بر سر مزار دکتر ابوالحسن خانعلی برگزار کردند که باز مورد دستگیری و تعقیب وزارت اطلاعات قرار گرفتند و پرونده های دیگری به جز پرونده های قبلی برایشان تشکیل شد و محکومیت های بعدی هم به همراه داشت. خوشبختانه با سپری شدن دولت آقای احمدی نژاد و روی کار آمدن آقای حسن روحانی، تیم وزارت اطلاعات یک تیم بسیار منصفانه و قانون گرایی شد و اعتقاد تیم فعلی وزارت اطلاعات این است که فعالیت کانون های صنفی معلمان به هیچ وجه جرم امنیتی نیست و اینها برای خواسته های صنفی و شغلی خودشان دارند تلاش میکنند و هیچ ارتباطی فعالیت اینها با تشکیلات امنیتی از جمله وزارت اطلاعات ندارد. کما این که در تجمعاتی که معلمان در ماه های گذشته مقابل مجلس برگزار کردند، وزارت اطلاعات هیچ گونه دخالت و جلوگیری انجام نداد. نکته مهم این است که است که امروزه ما شاهد این هستیم که به رغم این که وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات استانها هیچ گونه دخالتی در این قضیه نکرد، متاسفانه سازمان اطلاعات سپاه بدون هماهنگی با وزارت اطلاعات اقدام به تشکیل پرونده امنیتی برای اعضای هیات مدیره کانون صنفی ازجمله دبیر کل این کانون، آقای اسماعیل عبدی کرده و همینطور درمورد آقای رسول بداقی که مدت شش سال تمام را بدون حتی یک ساعت مرخصی، در زندان رجایی شهر تحمل کرده و اواسط مرداد امسال دوران حبس ایشان پایان می پذیرد و هیچ گونه دخالتی در تجمعات اخیر معلمان نداشته و حتی دسترسی به رسانه های مجازی و گفتاری و نوشتاری نداشته، اطلاعات سپاه بدون هیچ توجیه قانونی و شرعی اقدام به تشکیل یک پرونده ی جدید امنیتی برای ایشان کرده است. اکنون هم آقای عبدی و هم آقای بداقی با گزارش غیر قانونی قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران خطاب به شعبه دوم بازپرسی دادسرای امنیت مستقر در زندان اوین داری پرونده های امنیتی شده اند و در حال حاضر در سلول های انفرادی بند ٢الف سپاه در زندان اوین به سر میبرند و اجازه ی ملاقات هم ندارند و همه اینها بر خلاف قانون اساسی و مقررات قانونی کشور است.
این که کانونهای صنفی معلمان را به رسمیت نمی شناسند و در رسانه ها اعلام می کنند کانون منحله، اما اعضای کانونها را در مقام اجرایی که دارند محاکمه می کنند،براساس چه مواد قانونی می توانند این کار را انجام دهند؟
پرسش بسیار بجا و به موقعی مطرح نمودید. در پاسخ سوال قبلی عرض کردم که کانون صنفی معلمان به جهت این که براساس قانون احزاب تاسیس شده و در ماده ١٩ این قانون، چنانچه کمیسیون ماده ١٠ احزاب متوجه جرمی از این کانون شده باشد، باید محاکمه این متهمین در دادگاه جرایم سیاسی و با حضور هیات منصفه برگزار می گردید و ابطال و انحلال پروانه کانون صنفی معلمان هم صرفا از طریق این دادگاه می تواند صورت پذیرد. به این دلیل که ما متاسفانه به رغم گذشت ٣٧ سال از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز قانونی تحت عنوان قانون جرائم سیاسی نداریم. مراکز امنیتی و قضایی چون نمی توانند و نمی خواهند اعضای کانون صنفی معلمان را براساس قانون جرم سیاسی محاکمه کنند، به این افرد اتهام امنیتی می زنند و در قالب مواد قانون جرائم امنیتی محاکمه می کنند. جالب اینجاست که در تفهیم اتهام و بازجویی و محاکمه این افراد و همینطور احکام محکومیت آنها اشاره کرده اند به فعالیت این افراد در کانون منحله صنفی معلمان. همانطور که عرض کردم بایستی دادگاه صالحه با حضور هیات منصفه به این موضوع، یعنی موضوع انحلال رسیدگی می کرد و حکم انحلال را صادر می کرد. بعدا دادگاه انقلاب یا سازمان اطلاعات یا هر نهاد دیگری، به جهت این که این کانون در دادگاه صالحه منحل شده و اینها نمی توانسته اند در یک نهاد منحله فعالیت کنند، اینها را تفهیم اتهام و محکوم می کرد، ولی هیچ مرجع قضایی تا کنون این کانون را منحل نکرده. وزارت کشور نیز یک بار در دادگاه عمومی مجتمع قضایی باهنر واقع در میدان قنات کوثر تهرانپارس درخواست انحلال کانون صنفی معلمان را داد و دادگاه نیز به جهت این که این دادخواست تشریفات قانونی را رعایت نکرده بود، دعوی وزارت کشور را رد کرد و وزارت کشور هم در مهلت بیست روزه هیچ اعتراضی به این حکم نکرد و این حکم قطعی شد. به عبارت ساده تر، کانون صنفی معلمان منحل نشده و مرجع قضایی هم درخواست انحلالش را مردود اعلام کرده، پس فعالیت کانون صنفی معلمان امروز قانونی است . نمی توان عضویت در هیات مدیره این کانون را غیر قانونی محسوب کرد و این کانون را منحله خطاب کرد.
آنطور که از فرمایشات شما مشخص است، الان آقای عبدی در بازداشت سپاه به سر می برد. تا پیش از این، ضابط مساله وزارت اطلاعات بوده. چگونه است که اکنون سکان امر در دست سپاه است؟ این از نظر قانونی به چه صورت در می آید؟ یعنی این قانونی است که سپاه بخواهد برخوردی با معلمان داشته باشد و آنها را مورد بازداشت و بازجویی قرار بدهد؟
طبق قانون تشکیل وزارت اطلاعات مصوب ١٣٦٣، رسیدگی به کلیه فعالیت های جرایم امنیتی در صلاحیت وزارت اطلاعات است. متاسفانه به رغم این که قانونگذار این حق و تکلیف را به وزارت اطلاعات محول کرده و به جز این نهاد، هیچ نهاد دیگری نباید عهده دار رسیدگی به اتهامات شهروندان در موارد امنیتی باشد، ما امروز میبینیم که سازمان اطلاعات سپاه برخلاف قانون اقدام به تشکیل پرونده امنیتی و دستگیری و نگهداری معلمانی نموده که هیچ ارتباطی به شرح وظایف سپاه پاسدارن ندارند. در حالیکه اطلاعات سپاه وظیفه دارد که به جرایم امنیتی نیروهای نظامی سپاهی، اعم از وظیفه و کادر رسیدگی کند و اعضای کانون های صنفی هیچ کدام نظامی نبوده اند و هیچ ارتباطی هم با نهاد های نظامی نداشته اند.
اگر موافق باشید برگردیم سر پرونده معلمان زندانی. علی الخصوص توضیحی درباره پرونده معلمانی که شما وکالتشان را بر عهده دارید لطف بفرمایید.
در شرایط موجود، پنج معلم زندانی هستند که به علت فعالیت صنفی در کانون صنفی معلمان و سازمان معلمان ایران در زندان به سر می برند: آقایان سید محمود باقری، علی اکبر باغانی، رسول بداقی، اسماعیل عبدی و علیرضا هاشمی. این پنج نفر فعالیتشان صرفا صنفی و در راستای تامین معاش معلمان و همکاران فرهنگیشان بوده است. شخص ششم که از فعالان کانون صنفی معلمان است، آقای محمود بهشتی لنگرودی است که ایشان هم محکومیت دارد اما خوشبختانه هنوز حکمی در مورد ایشان اجرا نشده. یک موضوع دیگری هم که باید در این مورد اضافه کنم، آقای بداقی شش سال حبس را سپری کرده و باید اواسط مرداد امسال آزاد شود. متاسفانه سازمان اطلاعات سپاه پرونده جدیدی برای ایشان تشکیل داده که من به رغم اعلام وکالت از سوی ایشان هیچ اطلاعی از نوع اتهام و عملکرد و گزارشی که سپاه در مورد اتهام ایشان داده، ندارم. ایشان اکنون در بند 2 الف سپاه زندان اوین نگهداری می شود. آقای اسماعیل عبدی که یک حبس تعلیقی به مدت ده سال داشته، همین سازمان اطلاعات سپاه برایش پرونده جدیدی درست کرده و ملاقات ممنوع است. ایشان قبل از بازداشت، برای شرکت در همایش سازمان بین المللی معلمان قصد گرفتن گذرنامه داشت که متوجه شد توسط دادستانی کل کشور ممنوع الخروج شده. در دادستانی به ایشان گفتند برای رفع ممنوع الخروجی باید به دادسرای اوین مراجعه کنی. در آن شرایط، این احتمال را هم ایشان، هم سایر همکارانشان و هم من می دادیم که اگر ایشان مراجعه کنند به زندان اوین، امکان بازداشت هست. به همین دلیل، دو روز قبل از مراجعه، ایشان تشریف آوردند دفتر من و وکالت نامه ای از ایشان گرفتم. دو روز بعد یعنی شنبه ایشان خودشان را معرفی کردند و پیش بینی ما درست درآمد و الان بیش از ده روز هست که فقط تلفنی با خانواده تماس می گیرد و هیچ ملاقاتی با خانواده و وکیل نداشته.
برگردیم به موضوع پرونده آقای عبدی، همانطور که فرمودید از بازداشت ایشان بیش از ده روز می گذرد. شما روال این پرونده را چگونه می بینید؟ این بازداشت بر اساس چه اصول قانونی است؟ بازجویی های این مدت میتواند سندیت داشته باشد و موجب صدور حکمی برای ایشان گردد؟ و از همه مهمتر آیا امکان اجرای حکم تعلیقی قبلی وجود دارد؟
من هفته ی گذشته که به آقای بازپرس خورشیدی، بازپرس محترم شعبه دوم دادسرای امنیت مراجعه کردم، ایشان وکالت نامه مرا پذیرفت و برخورد بسیار مناسب و در خور توجهی داشت. ایشان گفت احتمال این وجود دارد که اتهام جدید ایشان منجر به این بشود که محکومیت تعلیقی قبلی هم به جربان بیافتد و از تعلیقی به تعزیری تبدیل شود. یعنی مجازات قبلی به مجازات احتمالی جدید افزوده شود. که من در پاسخ ضمن تشکر از نوع برخوردشان، خواهش کردم که به جهت این که آقای عبدی به عنوان دبیر کل کانون صنفی معلمان هیچ گونه دخالتی در تجمع معلمان، مقابل مجلس شورای اسلامی نداشته و این مساله را به عنوان دبیر کل کانون در رسانه های گروهی و در صفحه ی شخصی فیسبوک خودش منتشر کرده، پس اگر شما احراز بفرمایید که ایشان هیچ دخالتی در تجمعات نداشته، این میتواند برای حضرت عالی این امکان را فراهم نماید که ادامه پرونده ایشان را منتفی بدانید و قرار منع تعقیب برای ایشان صادر کنید. و با این منع تعقیب آن مجازات قبلی هم همانطور تعلیقی باقی خواهد ماند. که ایشان استقبال کرد و گفت که شاید این استدلال ها را مورد توجه قرار بدهد ولی مشروط به این که مشخص شود قرارگاه ثارالله سپاه چه گزارشی در خصوص بازجویی و تحقیق از ایشان ارائه میدهد. من احتمالا هفته ی آینده دوباره به آقای بازپرس مراجعه میکنم و به جهت قولی که آقای قاضی داده اند از ایشان تقاضای ملاقات با موکلم را خواهم داشت و همینطور پذیرش دفاعیات ما و منع تعقیب ایشان.
سوال پایانی ما در مورد پرونده آقای رسول بداقی است . همانطور که شما فرمودید پرونده جدیدی برای ایشان درست کرده اند، یعنی هیچ اطلاعی در باره پرونده ایشان وجود ندارد؟ شما احتمال آزادی ایشان را در موعد مقررکه اواسط مرداد بوده چقدر می بینید؟
متاسفانه همین میزان اندکی را که عرض کردم، اطلاع داریم. پرونده جدید آقای رسول بداقی در شعبه پنجم بازپرسی امنیت در جریان است و متاسفانه هیچ اطلاعی از جزئیات پرونده ایشان ندارم. بازپرسی که به این پرونده رسیدگی می کرد عوض شده و بازپرس جدید به نام آقای جعفری چون تازه تشریف آورده بودند در مراجعه ای که داشتم به من گفتند اجازه بدهید چند روز دیگر این پرونده را بخوانم و روی آن اشراف پیدا کنم، بعد از آن به شما در رابطه با جرئیات پرونده توضیح خواهم داد.
با تشکر از شما جناب عطار که دعوت ما را برای این مصاحبه پذیرفتید. اطلاعات بسیار مفیدی ارائه فرمودید.
با تشکر از شما که تشریف آوردید. موفق باشید.
**************
به نام خداوند جان و خرد
بیانیه ی کانون صنفی معلمان ایران(تهران) در اعتراض به بازداشت دبیرکل تشکل
چون کوه نشستم من با تاب و تب پنهان
صد زلزله برخیزد آن گاه که برخیزم
هنوز بیش از یک ماه از اجرای حکم علی اکبر باغانی نگذشته که این بار دبیرکل کانون صنفی معلمان به بهانه ی ممنوع الخروج بودن احضار و در شرایطی پرابهام بازداشت می گردد. تا همگان بدانند قرار بر آن است که در بر همان پاشنه ی پیشین بچرخد و سیاست و حکومت داری چیزی نیست جز اعمال زور و عدالت همان ظلم بالسویه است.
برای بداقی پرونده ی جدید تشکیل می شود؛ باقری مظلومانه کیفر جرم مرتکب نشده را تا آخرین لحظه باید تحمل کند؛ حکم هاشمی و باغانی برای عبرت دیگران اجرایی می شود و عبدی با فرض خاموش نمودن آتش زیر خاکستر جنبش معلمان به محاق می رود… و دیگرانی شاید…؟
به رسم معلمی برای آنان که هنوز در پشت چشم بند تئوری توطئه به خواب رفته یا خود را به خواب زده اند، تکرار می کنیم حرکت پویای معلمان ریشه در تبعیض های ناروای تحمیل شده بر آنان دارد و ناشی از بی توجهی تمامی ارکان حکومت نسبت به جایگاه موثر آموزش و پرورش در پرورش نسل آینده ی کشور است. علیه اجرای نادرست قانون مدیریت خدمات کشوری است؛ اعتراض به ادامه ی برخورد امنیتی با تشکلهای صنفی حامی حقوق معلمان است.
گویا فراموش شده که آموزش و پرورش فصل مشترک حاکمیت با جامعه است و معلمان جدای از حق انسانی و قانونی خود، به لحاظ فرهنگی سازندگان نسل آینده ی کشورند و به لحاظ اجتماعی بیشترین اتصال را با خانواده های ایرانی دارند و هرگونه نارضایتی و ناکارآمدی آنان بی واسطه به جامعه منتقل شده و بیش از هرچیز اهداف بلند مدت فرهنگی حکومت در آموزش و پرورش را تحقق ناپذیر می سازد. گویا کسانی چنان مجذوب روایت خودساخته از انقلاب ۵٧ و تاثیر گذاری یک قشر خاص در پیروزی انقلاب شده اند که به یاد نمی آورند معلمان از تاثیر گذارترین قشرهای جامعه در پیروزی انقلاب بودند، به ویژه هنگامی که همراه دانش آموزان شان به اعتراضات عمومی پیوستند.
عبدی، باغانی، بداقی، باقری و هاشمی و هر فرد دیگری که در بستر تشکل های صنفی رسمی و قانون مدار رشد نموده و درخشیده اند و درخشش شان چشمان خو گرفته با تاریکی کسانی را آزرده است؛ تنها قطره هایی از رود روان معلمان کشورند که آرامش نسبی کنونی آن ناشی از عمیق بودن آن است. همچنان که رود راه خود را می یابد و می رود پویش معلمان نیز راه خود را باز خواهد نمود. حضور این عزیزان عقلانیت و بردباری جنبش را پایدارتر خواهد نمود.
عبدی را آزاد کنید پیش از آن که بیش از این دیر شود
کانون صنفی معلمان ایران (تهران) - ۱۳۹۴/۴/۱۱
**************
اسماعیل عبدی بازداشت شد
اسماعیل عبدی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران که برای پیگیری علت ممنوع الخروج بودنش به دادسرای اوین مراجعه کرده بود پس از ساعت ها بازجویی بازداشت شد.
بیش از ٧٠ نفر یاران همراهی که در مقابل اوین منتظر بازگشت ایشان بودند همچنان در حال تحصن هستند.
امروز شنبه ششم تیرماه پیرو نامه دادسرای زندان اوین مبنی بر ممنوع الخروج بودن اسماعیل عبدی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران، ایشان به اوین مراجعه نمود.
با توجه به مراجعه آقایان علی اکبر باغانی و علیرضا هاشمی و ماندگار شدن و انتقالشان به درون زندان، مقرر شد تعدادی از فعالان صنفی سراسر کشور وی را همراهی نموده و تا بازگشت ایشان مقابل زندان اوین تحصن کنند.
با توجه آخرین اخبار رسیده از ساعت ۱۱ صبح که نامبرده به درون دادسرای اوین رفته است هنوز بیرون نیامده و یاران همراه همچنان بیرون از اوین منتظر بازگشت وی هستند.
پیرو گزارش قبلی مبنی بر ممنوع الخروج شدن اسماعیل عبدی، دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران، روز چهارشنبه سوم تیرماه، ایشان برای پیگیری موضوع به معاونت قضایی دادستانی کل کشور مراجعه کردند.
در معاونت قضایی نامه ای به شماره ٩٠٠١/١٧٣/٢۴٠ مورخه ١٣٩۴/٣/٦ از طرف دادسرا زندان اوین به وی تحویل داده و خواستند که به اوین مراجعه کند. با مشورت پیمان حاج محمود عطار، وکیل کانون صنفی معلمان ایران، قرار شد که روز شنبه آینده به دادسرا اوین مراجعه کند. به گفته ی عطار بر اساس قانون ٧٢ ساعت پس از ابلاغ نامه فرصت مراجعه وجود دارد.
لازم به ذکر است که به گفته یکی از ماموران معاونت قضایی کد ٢۴٠ پایان شماره نامه مربوط به بند سپاه پاسداران و کد ٣۵٠ مربوط به وزارت اطلاعات است.
با توجه به این که رسول بداقی نیز به بند ٢ الف اوین منتقل شده است و این بند نیز به سپاه تعلق دارد، احتمال می رود که پرونده ها به سپاه ارجاع داده شده است.
دیدار جمعی از فعالان صنفی معلمان با خانواده اسماعیل عبدی
امروز عصر پس از بازداشت اسماعیل عبدی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران در زندان اوین، جمعی از فعالان صنفی معلمان با خانواده ایشان دیدار و گفتگو کردند.
**************
قطعنامهی پایانی «تجمع سکوت» فرهنگیان سراسر ایران/ هفدهم اردیبهشت
به نام خداوند جان و خرد
امروز ما فرهنگیان استان ………….، هماهنگ با معلمان سراسر ایران، گرد هم آمدهایم تا ندای مظلومیت خود را با سکوت فریاد کنیم و بر سالهای متمادی تبعیض و بیعدالتی اعتراض نماییم و مسؤلان مملکت را به عمل به وعدههای پیشینشان دعوت کنیم.
حرکت عدالتخواهانهی ما حرکتی کاملاً صنفی و معطوف به احقاق حق و رفع تبعیض است. لذا هیچ جریان سیاسی، چه در داخل کشور و چه در خارج از مرزهای مملکت، حق مصادرهی آن و سیاسی جلوهدادنش را ندارد.
فرهنگیان کشور هیچگاه در صدد ایجاد بحران و تقابل نبودهاند و خواستههای برحقّ خود را از مسئولان عالیرتبهی کشور مطالبه میکنند.
طبیعی است اقدام عینی و عملیِ مسئولان به همگرایی و دلبستگیِ بیشتر فرهنگیان و مسئولان خواهد انجامید. در صورتی که سیاستهای کشور در حوزهی آموزش و پرورش همچنان ناکارآمد باقی بماند و رویکردها معطوف به وعدههای بیعمل و ادامهی روند تبعیضآمیز و بیعدالتی باشد، نباید انتظار آرامش از جامعهی فرهنگیان داشت.
تجربه نشان داده هیچگاه برخوردهای قهری با خواستههای برحقّ و منطقیِ فرهنگیان چارهی کار نبوده و نیست، چرا که این زخم کهنه پس از چند صباحی، بار دیگر سر باز خواهد کرد و مسأله همچنان خود را نمایان خواهد ساخت. لذا از مسئولان محترمِ اجرایی و قضایی درخواست میکنیم برای یکبار هم که شده، نه از موضع قدرت، که از موضع واقعبینی و منطق با خواستهی معلمان برخورد کنند و حضور منحوس تبعیض و بیعدالتی را از چهرهی معصوم فرهنگ این سرزمین بزدایند تا افقهای روشنِ تعالی، پیشرفت، همگرایی و همدلی نمایان گردد.
اهمّ خواستههای فرهنگیان شاغل و بازنشسته را، که کاملاً روشن، قابلِ فهم، منطقی و قانونی است و بارها اعلام گردیده، به شرح زیر اعلام میداریم:
1- بهبود معیشت و افزایش حقوق به بالاتر از خط فقر برای عموم فرهنگیان شاغل و بازنشسته با اجرای کامل و دقیق قانون مدیریت خدمات کشوری، به گونهای که فرهنگیان کشور از همهی حقوق و مزایایی که سایر کارکنان دولت برخوردارند، بی هیچ تبعیضی، برخوردار گردند.
چرا این دولت، همانند دولت قبل، از اجرای درست قانون مدیریت خدمات کشوری که قرار بود تبعیضها را از میان بردارد، طفره میرود و آشکارا حقوق مسلّم میلیونها فرهنگی و خانوادهی آنها را تضییع میکند؟ مستثنی کردن فرهنگیان از حداقلهای ممکن، مثل مصوبهی 2941ت 50071 (تاریخ 20/01/1393) هیأت محترم وزیران در موضوع فوقالعادهی شغل و اجرای ناعادلانه و ناقص آن برای فرهنگیان، همچنین پرداخت بیش از دوازده فقره بند مالی، با عناوین مختلف، در فیش و خارج از فیش حقوقیِ سایر ادارات و محروم کردن معلمان کشور از آن بندها، بر مبنای کدام منطق و قانونی قابل توجیه است؟
2- آزادی معلمان زندانی، آقایان رسول بداقی و محمود باقری، خواست مؤکّد جامعهی فرهنگیان کشور است.
این عزیزان فرهنگیان کشور را در اعتراضات صنفی نمایندگی کردهاند و زندانی نمودن آنها، که با انتقاد خود در راستای اصلاح اوضاع آموزش و پرورش قدم برداشتهاند، موجبات تألم خاطر و آزردگی معلمان کشور را فراهم ساخته است.
3- برقراری یک نوع بیمهی درمانی مؤثر، کارآمد و فراگیر، با حق بیمهی معقول و منطقی.
4- همسانسازی حقوق با سایر کارکنان دولت پیش از طرح رتبهبندی. طرح رتبهبندی زمانی مورد پذیرش و تأیید جامعهی فرهنگیان کشور قرار خواهد گرفت که ابتدا طبق قانون مدیریت خدمات کشوری، همسانسازیِ حقوق با سایر کارکنان دولت محقق شود، سپس این طرح مانند امتیازی برای فرهنگیان در مقایسه با سایر کارکنان دولت در نظر گرفته شود.
5- رویکرد صدا و سیما نسبت به جامعهی معلمان کشور، به شدت مورد انتقاد این قشر عظیم است.
رسانهی ملی با رسانهای کردن و بزرگنماییِ قلیل مطالبات معوقهی تعدادی از فرهنگیان، در صدد زیادهخواه جلوه دادن معلمان کشور است. این رسانه با وجود پوشش خبریِ کامل اعتراضات معلمان سایر کشورها، معمولاً در برابر اعتراضات صنفیِ معلمان ایران سکوتی معنادار اتّخاذ میکند تا پیام معلمان کشور، که رفع تبعیض و برقراریِ عدالت در حقوق و مزایا بین فرهنگیان و دیگر کارکنان دولت است، به گوش مخاطبان نرسد.
طبیعی است ادامهی چنین سیاستی به گریزِ بیش از پیش مخاطب از رسانهی ملی منجر خواهد شد.
6- در سالهای گذشته، بسیاری از نمایندگان مجلس که در برابر هر ستمی در حق فرهنگیان سکوت معنادار و جانبدارانه از دولت قانونگریز قبل در پیش گرفته بودند، همچنین با بیتوجهی به درخواستهای گستردهی فرهنگیان کشور، به جناب آقای نجفی رأی اعتماد نداند، هم اینک با دستاویز قرار دادن تبعیض در حقوق و مزایا بین فرهنگیان و سایر کارکنان دولت، به میدان آمده و در صدد احیای وجههی خود برای انتخابات و حاکمیت جریانات سیاسی خود در مجلس آینده هستند. البته در این میان، حساب نمایندگانی که صادقانه از حقوق فرهنگیان دفاع کردهاند، جدا و نزد معلمان کشور محفوظ است.
کانونهای صنفی معلمان، فارغ از دغدغهی جناحبندیهای سیاسیِ نمایندگان مجلس، حقوق پایمال شدهی مادی و معنوی فرهنگیان کشور را مطالبه میکنند و رویکردهای سیاسیکارانه در خصوص مشکلات جامعهی فرهنگیان را محکوم میکنند. بدیهی است که ما به هیچ وجه اجازه نخواهیم داد حق و حقوق معلمان کشور وجهالمصالحهی نمایندگان مجلس و دولت قرار گیرد.
7- فرهنگیان بازنشسته، که بهترین سالهای عمر گرانبهای خود را صرف پرورش فرزندان این سرزمین کردهاند، مورد تبعیض مضاعف قرار دارند.
با افزایش سن، هزینههای زندگی و هزینههای درمانی، افزایش، و درآمد کاهش مییابد. متأسفانه پاداش بازنشستگی فرهنگیان نیز در مقایسه با بسیاری از ادارات و سازمانهای دولتی ناچیز است و آن هم با تأخیر پرداخت میگردد.
در کشورهای دیگر، زمان بازنشستگی دورهی استراحت، آسودگی، تفریح و جهانگردی است، ولی متأسفانه در کشور ما پیشکسوتان عرصهی تعلیم و تربیت، برای تأمین حداقلهای زندگی، ناچار از دنبال کردن شغلی دیگرند که بعضاً در شأن ایشان نیست.
چنین چشماندازی از وضعیت بازنشستگان در کاهش انگیزههای فرهنگیان شاغل نقش بهسزایی دارد.
تأمین حقوقی درخور و بیمهی درمانی کارآمد برای بازنشستگان گرانقدر، خواست مؤکّد جامعهی فرهنگیان ایران است.
8- در دولت نهم و دهم، از ادامهی اجرای قانون مدیریت انتخابی مدارس، علیرغم استقبال معلمان، جلوگیری به عمل آمد.
جامعهی فرهنگیان مؤکّداً خواهان اجرای این قانون هستند که در سال 83 با پیشنهاد هیأت وزیران و در جلسهی 673 شورای عالیِ آموزش و پرورش تصویب گردید.
9- طبق وعدههای انتخاباتی رئیس محترم دولت مبنی بر حمایت از تشکلهای غیردولتی و حذف نگاه امنیتی نسبت به آنها، جامعهی معلمان ایران مصرّانه میخواهند وزارت محترم کشور، همسو با سیاستهای اعلام شده، نسبت به صدور مجوز برای برگزاری مجمع عمومی کانونهای صنفی معلمان سراسر کشور و برگزاری انتخابات هیأت مدیرهی آنها - بدون هرگونه فشار، اعمال نظر و نظارت استصوابی- اقدام نماید.
10- درخواست حضورِ دو نماینده از اعضای شورای مرکزی تشکلهای صنفی فرهنگیان سراسر کشور، در کارْگروه تشکیل شده به دستور رئیس جمهور محترم، برای رسیدگی به خواستههای معلمان.
11- اجرای اصل سی قانون اساسی، مبنی بر آموزش رایگان و پرهیز از طبقاتی کردن مدارس و خصوصیسازی آنها، همچنین برنامهریزی در جهت ارتقای کیفیت آموزشی و تربیتی در مدارس دولتی کشور.
12- تبدیلْوضعیت نیروهای قراردادی و پیمانی که از حداقل امنیت شغلی نیز برخوردار نیستند.
در پایان، از مسئولان ارشد نظام و تصمیمسازان و تصمیمگیران مملکت انتظار داریم اقدامات عینی و عملیِ لازم را برای نشان دادن عزم و ارادهی خود جهت تحقق خواستههای جامعهی میلیونی فرهنگیان کشور به عمل آورند.
طبیعی است برنامههای بعدی شورای هماهنگی کانونهای صنفی، متناسب با نوع پاسخ مسئولان به خواستههای فرهنگیان، متعاقباً اعلام خواهد شد.
بیشک، رویکردهای مدبرانه از ایجاد شکاف بین معلمان و مسؤلان خواهد کاست و امیدها را در دلها زنده خواهد نمود.
کانون صنفی معلمان - ۱٧ اردیبهشت ۱۳۹۴
**************
گزارشاتی از تجمعات اعتراضی معلمان در روز هفدهم اردیبهشت
امروز، هفدهم اردیبهشت، تجمع سکوت فرهنگیان، در سراسر کشور با حضور گسترده معلمان برگزار شده است. اخبار دریافتی حاکی از حضور گسترده معلمان در شهرها و استانهای مختلف از جمله کردستان، کرمانشاه، زنجان، دامغان، همدان، خراسان، تهران، کهکیلویه و بویر احمد، اصفهان، فارس، هرمزگان، سیستان و بلوچستان و بسیاری شهرها و استانهای دیگر دارد. معلمان در این تجمع، خواسته های خود را با پلاکاردهایی که در دست داشته اند، بیان کرده اند.
بسیاری از معلمان همراه خانواده های خود در این تجمع شرکت کرده اند. حضور بانوان معلم و بازنشستگان چشمگیر بوذه است. در این تجمعات، دو طومار جداگانه خطاب به رئیس جمهور و رئیس قوه قضاییه امضا شده است.
برخی از شعارها و درخواست ها در پلاکاردهای تجمع هفدهم:
ماخواستار آزادی فعالان صنفی معلم دربند(بداقی,باقری,هاشمی) هستیم
معلم بیدار است, از تبعیض بیزار است
تجمع ما کاملا صنفی و غیر سیاسی است
معلم فریاد میزند رسانه ها سانسور میکنند
حقوق بازنشستگان باید مطابق با نظام پرداخت هماهنگ کشوری باشد.5
حق جامعه است که معلمان با انگیزه و بدون دغدغه معیشتی داشته باشد
بی توجهی به حق معلم= بی توجهی به آینده کشور
به رسمیت شناختن اعتراضات صنفی فرهنگیان توسط رئیس جمهور ، قدم مثبتی در راه احقاق حقوق اصناف است.
برگزاری مجمع عمومی حق قانونی کانونهای صنفی معلمان است.
خصوصی سازی مدارس و کالایی شدن آموزش را متوقف کنید.
ما خواهان تبدیل وضعیت مربیان ، معلمان آزاد ،پیمانی وحق التدریسی
بیمه کارآمد حق معلمان است
به فرسودگی 65 درصد از مدارس پایان دهید
آموزش و پرورش نباید صحنه مانور گروه های مختلف سیاسی بشود
ما خواهان حقوق پایه بالای خط فقر هستیم
کنوانسیون جهانی کار تجمعات را حق اصناف می داند
کلاس های پر جمعیت یعنی فشار بر معلم و نا کارآمدی اموزشی
خط فقر 3 میلیون،حقوق ما یک میلیون
معلمان حق دارند در ساختار آموزشی مشارکت داشته باشند
ما خواهان مدارسی با کیفیت در سطح استاندارد های جهانی هستیم
هم از فرق می نالیم، هم از فرق بیزاریم
دانش آموزان مناطق محروم هم از درآمدهای نفتی سهم دارند آنها را هم دریابید.
گزارشی از تجمع معلمان تهران/ هفدهم اردیبهشت ماه
محمد حبیبی، عضو کانون صنفی معلمان
امروز در تهران به دعوت کانون صنفی معلمان و شورای هماهنگی تشکل های صنفی، از ساعت ده صبح معلمان وفرهنگیان در مقابل مجلس، دست به تجمع سکوت زدند
در این تجمع که معلمانی از تهران ،شهرستانهای استان تهران واستان البرز حضور داشتند معلمان بادر دست داشتن پلاکاردهایی نسبت به وضعیت معیشتی و آموزشی اعتراض کردند
در این تجمع در حدود پنج هزار معلم حضور داشتند که حضور بانوان بسیار چشمگیر بود. و درپایان با قرائت قطع نامه پایانی توسط یکی از بانوان معلم، تجمع در سکوت وارامش به پایان رسید.
خط فقریک میلیون حقوق ما سه میلیون ،معلمان از تبعیض بیزارند و از فرق می نالند.خصوصی سازی وکالایی کردن آموزش را متوقف کنید و معلمان زندانی را آزاد کنید، اصلی ترین شعارهای این تجمع بود.
گر چه مطالبات اصلی معلمان در این تجمع رفع تبعیض حقوقی وافزایش دستمزد و بیمه کارا بود، امامعلمان نسبت به وضعیت ناکارامد اموزشی و کمبود امکانات در مدارس و سیاستهای خصوصی سازی نیز معترض بودند.
گزارشی از تجمع معلمان همدان/ هفدهم فروردین ماه
رضا مسلمی، عضو کانون صنفی معلمان همدان
قبل از ساعت ده امروز صبح،همکارا ن از شهر همدان و شهرستان های تابعه در داخل حیاط اداره ی کل گرد هم آمده بودند تا ندای حق طلبی خود را به گوش مسئولین برسانند، رفته رفته حضور همکاران بیشتر و پررنگ تر میشد ، در این میان حضور همکاران خانم بسیار پررنگ تر از تجمع های قبل بود ، این تجمع مانند سایر نقاط کشور در سکوت کامل و با شکوه بسیار برگزار گردید. در این تجمع، پلاکارد هایی با مضمون اعتراض به پایین بودن حقوق و مزایا، تبعیض موجود در سیستم پرداخت ها و مشکلات بازنشستگان در دست معلمان به چشم میخورد. همچنین معلمان با در دست داشتن پلاکاردهایی، خواستار آزادی معلمان دربند(بداقی,باقری,هاشمی) شدند.
در این تجمع طومار هایی خطاب به رئیس محترم جمهور و رئیس محترم قوه ی قضاییه به امضای شرکت کنند گان رسید . در پایان حلقه ی اتحادی سمبلیک توسط تمامی شرکت کنندگان، بسیار تاثیر گزار و پرشور شکل گرفت.
در پایان، پس از توزیع متن قطعنامه ی پایانی ، تجمع راس ساعت دوازده به پایان رسید.
یک گزارش: تجمع و تحصن معلمان نواحی مختلف ممسنی استان فارس (هفدهم اردیبهشت)
احمد کشاورزی، ممسنی فارس
تجمع گسترده ای از معلمان نواحی مختلف ممسنی فارس در جلوی آموزش و پرورش نورآباد ممسنی امروز(هفدهم اردیبهشت) برگزار گردید این تجمع از ساعت 9 صبح شروع و تا ساعت 12 ادامه داشت شعارهائی در این تجمع داده شد. عبارت بودند از:
معیشت و منزلت حق مسلم ماست
معلم بیدار است از تبعیض بیزار است
بجای پس انداز - زندگی قسطی گشته
معلم زندانی آزاد باید گردد
بداقی- باقری- هاشمی آزاد باید گردند
در این تجمع که تا ساعت 12 ادامه داشت چند نفر از معلمان صحبت کردند از جمله آقای گودرز شفیعیان که از اعضای کانون صنفی معلمان و نیز کانون فرهنگیان فارس بود. ایشان باز از مسئله معیشت ومنزلت که از اساسی ترین مطالبات معلمان می باشد صحبت کرد،وی باز بر رفع تبعیض حقوقی بین حقوق بگیران تأکید کرد. همچنین وی به فیلتر شدن سایتهای حقوق «معلم و کارگر» و «کانون صنفی معلمان» اعتراض کرد که مورد تأئید معلمان قرار گرفت. همچنین بر حمایت از حقوق بازنشستگان و پایین بودن حقوق آنها اشاره کرد و از اینکه بازنشسته را به مشابه کسی که از رده خارج گشته و ظرف یکبار مصرف و .. پنداشته نگردد و خواستار استفاده از علم و تجربه پیشکسوتان گردید… همچنین به خصوصی سازی و به خصوص خصوصی سازی در آموزش و پرورش اشاره کرد. در آخر ایشان خواهان ایجاد فضایی مطبوع- علمی- پژوهشی و انسانی و فاصله گرفتن از فضای ایدئولوژیک در آموزش و پرورش گردید. در پایان همه معلمان بر خواسته های ذکر شده متفق القول بودند و در ساعت 12 تجمع پایان یافت.
امضای طومار خطاب به رئیس جمهور و رئیس قوه قضاییه در تجمع هفدهم اردیبهشت معلمان
در تجمعات امروز، دو طومار جداگانه توسط معلمان سراسر کشور امضا شد. این طومارها یکی خطاب به رئیس جمهور و دیگری خطاب به رئیس قوه قضاییه نوشته شده بود.
متن طومارها:
به نام خداوند جان و خرد
رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران، جناب آقای دکتر روحانی
سلام علیکم
چنان که مستحضرید، هرگونه برنامه ریزی برای پیشرفت و تعالی کشور در گرو برنامه ریزی اصولی در آموزش و پرورش و نگاه صحیح به مقوله ی تعلیم و تربیت می باشد و این امر در سایه ی توجه خاص به متولیان امر تعلیم و تربیت، یعنی معلمان رقم خواهد خورد.
هدف قوانینی چون قانون نظام هماهنگ پرداخت حقوق کارکنان دولت و قانون مدیریت خدمات کشوری، ترقی و کارامدی سیستم اداری کشور و رفع تبعیض و برقراری عدالت در پرداخت حقوق کارکنان دولت بوده است ولی تدوین و تصویب این قوانین، به اذعان دولتمردان و مجلسیان محترم، نتوانسته است هدف مورد انتظار را محقق نماید.
به باور جامعه ی فرهنگیان کشور علت این امر، عدم عزم جدی مسئولان امر، به رفع تبعیض و برقراری عدالت است .
امروز معلمان کشور در تأمین نیازهای اولیه زندگی خود در مانده اند و عموماً در زیر خط فقر به سر می برند و این امر به منزلت آنها آسیب جدی رسانده است.
این موضوع نه تنها موجب کاهش انگیزه های شغلی معلمان شده، بلکه آینده ی روشنی را برای کشور ترسیم نمی کند.
جناب آقای دکتر روحانی!
فرهنگیان بازنشسته که بهترین سالهای عمر گرانبهای خود را صرف پرورش فرزندان این سرزمین کرده اند مورد تبعیض مضاعف قرار دارند.
با افزایش سن ، هزینه های زندگی و هزینه های درمانی افزایش و درآمد کاهش می یابد.
در کشورهای دیگر ، زمان بازنشستگی، دوره ی استراحت ، آسودگی ،تفریح و جهانگردی است ولی متاسفانه در کشور ما پیش کسوتان عرضه تعلیم و تربیت ، برای تامین حداقل های زندگی ناچار از دنبال کردن شغلی دیگرند که بعضا در شان آنها نیست.
چنین چشم اندازی از وضعیت بازنشستگان در کاهش انگیزه های فرهنگیان شاغل نقش به سزایی دارد.
تامین حقوقی درخور و بیمه درمانی کارآمد خواست مواکد جامعه بازنشستگان است.
رئیس جمهور محترم !
هم چنان که جناب عالی در زمان انتخابات ریاست جمهوری فرمودید: « معلمان به این که دائم با عبارتهای ادبی و عاشقانه تقدیس شوند، احتیاجی ندارند، مشکل اقتصادی آنها را حل کنید.»
ما هم بر همین باوریم، معلمان کشور از تمجید و تعریف ِ جایگاه علم و معلم آزده اند و از برخوردهای سیاسی با مشکل معیشتی خود ناراضی اند و از دولت محترم « انتظار ِ عمل» دارند.
ما امضا کنندگان این طومار مؤکداً از جناب عالی می خواهیم به سخنان خود در هنگام انتخابات ریاست جمهوری جامه ی عمل بپوشانید و با عزمی راسخ، خواسته ی برحق جامعه ی فرهنگیان کشور، مبتنی بر رفع تبعیض بین کارکنان دولت با فرهنگیان و تأمین حقوق مکفی که نیازهای یک زندگی شرافتمندانه را پاسخ گو باشد، محقق نمایید.
رونوشت :
- رئیس محترم مجلس شورای اسلامی، جناب آقای علی لاریجانی
-رئیس محترم کمیسیون بودجه ی مجلس شورای اسلامی
- رئیس محترم کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی.
- رئیس محترم فراکسیون فرهنگیان مجلس شورای اسلامی
………………………………………….
بسمه تعالی
ریاست محترم قوه قضائیه،
سلام علیکم؛
با احترام، با استحضار می رساند سه نفر از فرهنگیان کشور به نام های آقایان رسول بداقی، محمود باقری و علیرضا هاشمی با احکام قضایی در زندان به سر می بزند. این افراد به خاطر حضور در تجمعات صنفی و اعتراض به عملکرد مسؤولان در حوزه آموزش و پرورش بازداشت، محاکمه و زندانی شده اند.
این عزیزان فرهنگیان کشور را نمایندگی کرده اند و
اعتراض و انتقاد آنها کاملا در حیطه حقوق صنفی فرهنگیان کشور بوده است و به هیچ وجه سیاسی و امنیتی نیست.
هزینه هایی که این همکاران و فرزندان معصوم آنها پرداخته اند صرفا به خاطر دلسوزی برای کشور ، آموزش و پرورش و دفاع از حقوق یک میلیون فرهنگی کشور بوده است که از تبعیض در حقوق و مزایا رنج می بزند.
زندانی نمودن این معلمان که با انتقاد خود در راستای اصلاح آموزش و پرورش قدم برداشته اند موجب تالم خاطر و آزردگی معلمان کشور را فراهم ساخته است.
ما امضا کنندگان این طومار از جنابعالی درخواست می کنیم ترتیبی اتخاذ فرمائید تا این عزیزان آزاد و جامعه میلیونی معلمان ایران خشنود گردند.
حقوق معلم و کارگر
**************
تجمع سکوت معلمان در شهرهای متعدد در مقابل ادارات آموزش و پرورش
طبق اخبار رسیده به حقوق معلم و کارگر، تجمع سکوت معلمان در شهرهای متعدد در مقابل ادارات آموزش و پرورش، با گستردگی تمام در حال برگزاری است.
گزارش های رسیده از کرمانشاه، اصفهان، کرج، ساوه،همدان، سنندج، مریوان، شیراز،خرم آباد، زنجان، یزد، الیگودرز، خدابنده ،جاجرم، شاهرود، دلیجان، قروه کردستان، قزوین،دهدشت، زرین دشت، اردبیل، بجنورد ، بروجرد،ارومیه، داراب، قم، خوی، زاهدان خدابنده، مشهد، ابهر، کرمان، اراک، پاوه،رشت، شهر قدس، هرمزگان، بندر عباس، بندر امام، کامیاران، ایوان، کاشان شهرکرد، ایلام، فامنین، خمین، نهاوند، بوشهر، شهرضا،آذر شهر،کرمه، دشتستان، نورآباد، دلفان، یاسوج جوانرود، تبریز، سردشت، ملایر، تهران و ده ها شهر دیگر بیانگر حضور پر تعداد معلمان در محل اعلام شده است.
حضور معلمان در این تجمعات بسیار چشمگیر بوده است. برای نمونه گفته می شود در استان کردستان بیش از چهار هزار نفر، در شیراز و کرمانشاه بیش از هزار و پانصد نفر در تجمع شرکت داشته اند و یا در مشهد تعداد تجمع کنندگان بسیار بیشتر از دهم اسفند بوده است. در برخی شهرها معلمان طومارهای اعتراضی امضا کرده اند. گزارش شده است شهرستاتهایی که کانون صنفی ندارند علاوه بر طوماری که برای ریاست جمهوری به امضا رسید، درخواستی نیز برای تشکیل کانون صنفی معلمان در این شهرستانها تنظیم شده و به امضا تجمع کنندگان رسیده است.
در این تجمعات، معلمان در سکوت کامل و با در دست داشتن پلاکاردهایی اعتراض خود را به شرایط موجود آموزش و پرورش نشان داده اند. بر طبق گزارشات، ماموران نیروی انتظامی در رشت با معلمانی که مقابل اداره آموزش و پرورش استان گیلان تجمع کرده بودند با خشونت برخورد کرده اند اما در بیشتر شهرها تجمع، بدون مشکل امنیتی برگزار شد. چنانچه در برخی شهرها مدیران آموزش و پرورش و حتی مدیران کل هم در مراسم حضور داشتند. حضور بانوان فرهنگی در این حرکت مدنی قابل توجه گزارش شده است.
گفتنی است هماهنگی برای این تجمعات از طریق شبکه های مجازی و از روزها قبل انجام شده بود.
گزارش دریافتی/ تجمع حدود چهار هزار نفر از معلمان مشهد ( بیست و هفتم فروردین ماه)
حضور ۴٠٠٠ نفری معلمان مشهد در تجمع روز ٣٧ فروردین نظریه بسیاری از فعالین سیاسی و صنفی و مسئولین استان خراسان که جدیت چنین اعتراضی را به هیچ می انگاشتند تحت تأثیر قرار داد .
بعد از اجتماع چشمگیر و سرتاسری معلمان در روز ١٠ اسفند ، و عدم توجه مدیران ارشد نظام جمهوری اسلامی به خواسته های این قشر زحمت کش و اندیشمند ، موجهای خودجوش دیگری فراهم شد تا عظمت خود را در روز ٢٧ فروردین طی حرکتی آرام و دموکراتیک به رخ مسئولین ناشنوا بکشاند .
این تجمع که در ساعت هشت و نیم صبح روز پنج شنبه با حضور آقای هاشم خواستار مسئول کانون صنفی معلمان مشهد و آقای جواد لعل محمدی از اعضاء کانون صنفی معلمان ایران آغاز شد در ساعت ده و نیم صبح به اوج خود رسید و سعی و تلاش معاون و مدیر روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش خراسان رضوی برای کشاندن معلمان به داخل اداره ناکام و با مخالفت شدید مواجه گشت و آقای جواد لعل محمدی با ارسال پیام و اعلام از آقای حسینی مدیر کل خواستند تا با حضور در این تجمع سکوت شانه به شانه و مانند سایرین اعتراض خود را نسبت به اوضاع و سیستم بهم ریخته آموزش و پرورش که به آن اذعان دارد نشان دهد . بعد از چند دقیقه مشاور جوان خبر آورد که آقای مدیرکل تا دقایقی دیگر در جمع فرهنگیان حضور خواهد یافت . این وعده تا یک ساعت بعد عملی نشد و وقتی معلمان با شعار خواستار استعفای حسینی گردیدند وی نه مانند سایرین ، بلکه به سان روسائی که چندین نفر او را احاطه کرده اند بر سکوی وعظ رفت و نسبت به تذکر مکرر مشکلات ایراد سخن کرد و راهی دفتر خویش شد .
آن چه در حاشیه این تحصن حائز اهمیت بود این که معلمان با حمل پلاکاردهائی که بیشتر بر تحول وضعیت نظام آموزشی ، آزادی معلمان زندانی و نهادینه شدن تشکل های صنفی تأکید داشت معیشت خود را در اولویت چهارم خواسته های خویش قرار دادند . در این میان معلمان با بالا نگه داشتن پلاکارد «رسانه میلی ، جات خالیه خیلی» به بدرقه عدم حضور صداو سیما پرداخته و تا دقایقی با کف به تکرار این شعار پرداختند .
در انتها تجمع کنندگان با شعار « نیروی انتظامی تشکر تشکر» برتجمع مجدد در روز ١٢ اردیبهشت و هم صدائی با کانون صنفی معلمان ایران در سرتاسر کشور تاکید و خواستار حضور بهتر و بیشتر همه شدند.
گزارشی از تجمع بیست و هفت فروردین سقز - طاهر قادر زاده- سقز کردستان
در پی تصمیم فرهنگیان سراسر کشور، برای تجمع در ادارات و سازمانهای آموزش و پرورش، معلمان سقزی نیز همپای همکاران دیگر شهرهای مختلف، تجمع اعتراضی خود را در اداره آموزش و پرورش این شهرستان برگزار کردند. در این تجمع که امروز ٢٧ فروردین ١٣٩۴ برگزار شد، در میان جمعیت صدها نفری معلمان، حضور تعدادی از همکاران به همراه همسر و فرزندانشان مورد توجه و تشویق سایرین قرار گرفت. حضور جمع قابل توجهی از همکاران خانم، نشان از گستردهتر شدن دامنه این اعتراضات داشت. از دیگر موارد قابل ذکر آنکه تعدادی از همکاران برای اولین بار بود که در اینگونه فعالیتها و تحصنها مشارکت میکردند. برخی از مدیران و معاونین مدارس نیز در بین معلمان متحصن حضور یافتند. همچنین تعدادی از مسئولین اداره، مانند تجمع دهم اسفند، محل کار خود را ترک و به جمعیت معترضان پیوستند. بدون شک هرکدام از این موارد آیندهی روشنی را برای ادامه فعالیتهای صنفی فرهنگیان و بلندتر شدن فریاد مظلومیت و حق طلبی آنان، نوید میدهد.
معلمان حاضر در تجمع سقز، با در دست گرفتن تراکتهای مختلف، نارضایتی شدید خود را از وضعیت موجود و عدم رسیدگی به خواستهایشان نشان دادند و تاکید کردند در صورت ادامه این وضعیت، در هفته معلم نیز تجمع خواهند نمود. رفع تبعیض در پرداختها، آزادی زندانیان صنفی، افزایش دستمزدها، افزایش بودجه آموزش و پرورش و اجرای اصل ١۵ قانون اساسی و … از خواسته های معلمان معترض بود. آنان همچنین وعده های آموزش و پرورش و نطقهای اخیر برای طرح رتبه بندی را فریبی بیش ندانسته و بررسی آن را پیش از اجرای کامل نظام پرداخت هماهنگ و رفع تبعیضهای موجود، عبث و بیهوده دانستند. این تجمع که دقایقی نیز با سکوت مطلق همراه بود، رأس ساعت ١٢ خاتمه یافت.
گزارش دریافتی/ تجمع اعتراضی معلمان ممسنی - یاسر عزیزی
صبح امروز – پنجشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۴ - جمعی از معلمان مناطق مختلف ممسنی به صورت خودجوش و در اعتراض به شرایط خود، در برابر ادارهی آموزش و پرورش این شهرستان تجمع کردند. این تجمع از ساعت ۹ و ۳۰دقیقهی صبح و به مدت یکساعت در سکوت برگزار شد و در پی آن با سخنرانی دو تن از معلمان شهرستان به نمایندگی از سایر همکاران ادامه یافت.
در ابتدا «گودرز شفیعیان» از فعالین صنفی معلمان شهرستان، ضمن درخواست از معلمان برای تشکیل هرچه سریعتر «کانون صنفی معلمان»، پس از مقایسهی سطح درآمد و کیفیت زندگی معلمانِ چندین کشور با وضعیت همتایان ایرانی آنها، موارد زیر را به عنوان مطالبات اساسی معلمان برشمرد:
- تامین شایستهی معیشت و منزلت معلمان
- رفع تبعیضهای جاری در میان کارمندان حوزههای مختلف
- حذف فضای امنیتی / پلیسی حاکم بر آموزش و پرورش در جهت احیای نشاط و شادابی محیطهای آموزشی برای معلم و دانشآموز
- بازنگری در وضعیت بیمهی معلمان که از شرایط مطلوب و شایستهای برخوردار نیست.
در ادامه نیز «گودرزی» - یکی دیگر از فرهنگیان - پشت تریبون قرار گرفت و در جهت پیگیری جدیتر و عملیتر مطالبات، از همکاران خود خواست ضمن امتناع از برگزاری امتحانات پایان سال، اعتراض خود را به وضعیت موجود رساتر کنند. وی با اشاره به سه ساله شدن زمان عدم پرداخت برخی حقالزحمههای معلمان، خطاب به مسئولان از بیانگیزهگی خود و همکارانش در اثر بیمهریها گفت.
در پایان نیز معلمان حاضر در تجمع به عدم همکاری مسئولین ادارهی آموزش و پرورش با تجمع خود اعتراض کردند و از بیتوجهی متولیان امر به دغدغههای کارمندان خود شکایت داشتند.
سایت حقوق معلم و کارگر
*************
ستار رحمانی: فوری / گزارش چهارم
سکوت معلمان در اعتراض به وضع آموزش و پرورش
خبر های رسیده حاکی از آن است که تجمع معلمان امروز پنجشنبه ٢٧ فروردین بسیار آرام برگزار شد. در هیچ جایی گزارشی از درگیری بین نیروی انتظامی و معلمان گزارش نشده است. فقط در رشت گزارش درگیری لفظی بین نیروهای انتظامی و معلمان گزارش شده است
تجمع سکوت معلمان در شهرهای متعدد در حال برگزاری است.
گزارش های رسیده از کرمانشاه، اصفهان، کرج، ساوه،همدان، سنندج، مریوان، شیراز،خرم آباد، زنجان، یزد، الیگودرز، خدابنده ،جاجرم، شاهرود، دلیجان، قروه کردستان، قزوین،بجنورد ، بروجرد، خدابنده،ابهر، پاوه، ایوان، تهران و بسیاری دیگر از شهرهای کشور بیانگر حضور پر تعداد معلمان محل اعلام شده است.
حضور معلمان در این تجمع چندین برابر تجمع ١٠اسفند گزارش شده است.
تجمع سکوت معلمان در شهرهای متعدد برگزار شد.
گزارش های رسیده از کرمانشاه، اصفهان، کرج، ساوه،همدان، سنندج، مریوان، شیراز،خرم آباد، زنجان، یزد، الیگودرز، خدابنده ،جاجرم، شاهرود، دلیجان، قروه کردستان، قزوین،دهدشت، زرین دشت، اردبیل، بجنورد ، بروجرد،ارومیه، داراب، قم، خوی، زاهدان خدابنده، ابهر،کرمان، اراک، پاوه، هرمزگان، بندر عباس، بندر امام، کامیاران، ایوان، کاشان شهرکرد، ایلام، فامنین، خمین، نهاوند، ملایر، تهران و ده ها شهر دیگر بیانگر حضور پر تعداد معلمان در محل اعلام شده است.
حضور معلمان در این تجمع چندین برابر تجمع ١٠ اسفند گزارش شده است.
در پایان این تجمع ها بیانیه ای خوانده شد و در طوماری به امضای معلمان رسید تا به وزارتخانه ارسال شود.در برخی شهرها مدیران آموزش و پرورش هم در مراسم حضور داشتند.
حضور بانوان فرهنگی در این حرکت مدنی قابل توجه گزارش شده است.
درگیلان نیروی انتظامی باهمکاران درگیرشدند (درشهررشت)
از رشت استان گیلان
امروز طبق قرار ساعت ٩.٣٠ جمعى حدودا"۵٠٠ الى٦٠٠ نفره جلوى اداره کل تجمع سکوت رو بر گذار کردیم.
از همان ابتدا نىروهاى حراست سعى در کشیدن تجمع به حیاط اداره کل بدلیل سد معبر داشتند اما با امتناع همکاران پاى نیروى انتظامى را به میدان باز کردند ونیروى انتظامى هم پس از تلاش بى فایده خود سرانجام دست به خشونت زد وبا ضرب وشتم ودادوفریاد سعى در ترساندن جمع نمود که باز هم با واکنش سریع همکاران وهو کردن مامورین دست از خشونت کشیدند
تا ساعت ١١.٣٠ همه معاونین سعى وتلاش بى فایده مبنى بر تجمع در سالن اجتماعات وبحث وحل مشکل را ادامه دادند وسرانجام مدیر کل از جلسه استاندارى سراسیمه رسید وبیانیه در حضور وى ومعاونین خوانده شد وتجمع به پایان رسید
جمع معلمان در مقابل آموزش و پرورش تهران
پنجشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۱۸مرجع : خبرگزاری فارس
تعدادی از معلمان در اعتراض به وضعیت معیشتیشان امروز در مقابل ادارهکل آموزش و پرورش تهران تجمع کردند.
به گزارش افکارنیوز، تعدادی از معلم امروز در اعتراض به وضعیت معیشتیشان با در دست داشتن پلاکاردهایی در مقابل برخی از ادارات کل آموزش و پرورش استانها تجمع کردند.
در تهران حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ معلم تجمع کننده در مقابل اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران پلاکاردهایی چون «آیا نمایندگان مجلس نیز رتبهبندی میشوند؟»، « آقای روحانی کلید آموزش و پرورش پیدا نشد؟»، «معیشت همراه با منزلت»، «بهبود سطح معیشت معلمان حق مسلم است»، «معلم بیدار است از تبعیض بیزار است»، «درد ما فقر نیست، فرق است»، نسبت به وضعیت معیشتی خود گلایه دارند.
طرح رتبهبندی معلمان در اسفند ماه سال گذشته در هیأت دولت تصویب شده است و مقرر شده که از مهر امسال اجرا شود؛ بنا بر گفته وزیر آموزش و پرورش، «با اجرای این طرح، حقوق معلمان بین ۱۶۰ تا ۶۰۰ هزار تومان افزایش مییابد».
در چنین شرایطی تجمع معلمان همچنان برگزار میشود و این گروه فرهنگیان همچنان خواستار رسیدگی به وضعیت معیشتشان هستند و برخی نیز عنوان میکنند که افزایش حقوق بیش از این میزان و بدون اجرای رتبهبندی باید اجرا شود.
ستار رحمانی مطالبات معلمان:
در این راستا ما معلمان سراسر کشور خواهان برآورده شدن مطالبات زیر هستیم:
١. ترمیم و اصلاح حقوق و و دستمزدها٬ هماهنگ با سایر کارکنان دولت از ابتدای سال ١٣٩۴
٢. ساخت بیمارستان های تخصصی فرهنگیان در مراکز استان ها و فوق تخصصی فرهنگیان در کلان شهرها تا پایان ١٣٩٨
٣. احیای بانک فرهنگیان برای گشایش مالی و اعطای تسهیلات ارزان قیمت به فرهنگیان تا خرداد ١٣٩۵
۴. ساخت و خرید هتل و مراکز اسکان قابل قبول در شان معلم و خانواده های آنان در شهرهای مشهد٬ قم٬ کرانه های دریای خزر و خلیج فارس ٬ جزایر کیش و قشم و تمام شهرهای بزرگ کشور که خود فرهنگیان می توانند با خرید سهام آنها بخشی از سرمایه و نقدینگی مورد نیاز آن را تامین نمایند ٬ این کار می تواند به تدریج تا سه سال آینده کاملا محقق شود
۵. نظارت بیشترو حسابرسی دقیق تر بر صندوق ذخیره فرهنگیان و هدایت بخشی از سرمایه فرهنگیان عضو این صندوق در پروژه هایی که نام برده شد.
٦. دخالت تشکل های مستقل معلمان در تدوین کتاب های درسی
٧.اختصاص بودجه لازم و ساخت و استاندارد کردن محیط های آموزشی مطابق با استاندارد های بین المللی
٨. اجرای ماده ۵١ برای فرهنگیان جانباز و ایثارگر
٩. اعطای مجوز فعالیت به کانون های صنفی فرهنگیان
١٠. تبدیل وضعیت نیروهای حق التدریسی و پیمانی به رسمی
١١. لغو هر نوع محکومیت فعالان صنفی فرهنگیان اعم از زندان ٬ انفصال از خدمت ٬ تبعید و ....که تنها به سبب فعالیت صنفی صادر شده است و جبران خسارت وارد شده بر این عزیزان.
١٢. پرداخت پاداش پایان خدمت بازنشستگان به طور کامل و بلافاصله بعد از بازنشستگی و پرداخت حقوق بازنشستگان عزیز هماهنگ با سایر کارکنان دولت و عدم حذف رتبه شغلی ایشان .
١٣.برخوردای ار آموزش برابر٬ رایگان وبا کیفیت و حق همه است با خصوصی سازی و واگذاری مدارس٬ این موهبت را از کودکان فقیر نگیرید.
١۴.ارایه لایحه بهبود سطح معیشت فرهنگیان در اسر ع وقت ٬ چرا که نظام رتبه بندی نظامی تکمیلی است و به هیچ وجه سطح معیشت فرهنگیان را متناسب با خط فقر و دریافت های دیگر ارگان ها افزایش نمی دهد .
از طرف فرهنگیان کل کشور
در تجمع اعتراضی امروز شرکت زنان چشم گیر بود
تا به حال فقط در گزارش شده است که در رشت بین معلمان و نیروهای انتظامی درگیری وجود داشته است
ولی/ اکنون
تجمع سکوت معلمان در شهرهای متعدد در حال برگزاری است.
گزارش های رسیده از کرمانشاه، اصفهان، کرج، ساوه،همدان، سنندج، مریوان، شیراز،خرم آباد، زنجان، یزد، الیگودرز، خدابنده ،جاجرم، شاهرود، دلیجان، قروه کردستان، قزوین،بجنورد ، بروجرد، خدابنده،ابهر، پاوه، ایوان، تهران و بسیاری دیگر از شهرهای کشور بیانگر حضور پر تعداد معلمان محل اعلام شده است.
حضور معلمان در این تجمع چندین برابر تجمع ١٠اسفند گزارش شده است.