افق روشن
www.ofros.com

كسی كودكی‌ام را پشت مخازن زباله حس نكرد

خبرگزاری کار ایران                                                                               سه شنبه ٢٦ آبان ۱٣٨٨


گزارش یك‌ روز ‌كاری كودكان

‌زباله‌گرد: كسی كودكی‌ام را پشت مخازن زباله حس نكرد

اگر تنها ده دقیقه عرض یك خیابان منتظر بمانید، حدود ٣٠ كودك زباله‌گرد در وهله‌های گوناگون به این مخازن سر می‌زنند كه نه دستكش دارند و نه دهان‌بند بسته و فرم مخصوص پوشیده‌اند/ اغلب این كودكان در معرض ایدز و هپاتیت هستند.
ایلنا: پسربچه چشم عسلی آن چنان سیاه و دودی شده كه هر كس نداند گمان می‌كند ذغال‌فروش است،شلوارش كه حداقل سه سایز بزرگ‌تر از اندازه اصلی‌اش می‌زند، چند تای بزرگ از پاچه‌ها خورده و پیراهن بلندش هم تا نزدیكی‌های زانو رسیده.
اصغر تمام روز را به تمام مخازن زباله‌ خیابان شهر سرمی‌زند، مخازن خاكستری رنگ زباله برای او حكم همان تخم‌مرغ‌های شانسی و لپ‌لپ‌های رنگارنگ را دارد كه با محتوایات كثیفی پر شده است. از دور به چند متری مخازن زباله كه نزدیك می‌شود، خدا خدا می‌كند كه جنس با ارزش از پلاستیك یا آلومینیوم گیرش بیاید. جنس هر چه سنگین‌تر باشد روزی‌اش بیشتر، چه اهمیت دارد كه چقدر وزنش زیاد باشد....
به هر پسربچه‌ای كه احساس درونی‌اش می‌گوید هم سن و سالش است، با كنجكاوی نگاه می‌كند ولی گونی سنگین بر روی شانه‌هایش، اجازه نمی‌دهد كه حس كنجكاوی و یا حسرتش بیش از اینها تحریك شود.
به هر عابری كه از كنارش رد می‌شود در دل می‌گوید: «كودكی‌ام آرزو است» او محكوم است، محكوم به كار، آن هم از كثیف‌ترین و خطرناك‌ترین اشكال كار ....
به گزارش خبرنگار ایلنا، فریدون درست در محدوده خیابان انقلاب و كوچه پس كوچه‌هایش پسماندهای باارزش زباله را از مخازن شهرداری جمع‌آوری می‌كند. همان محدوده‌ای كه شهرداری هر چند وقت یك بار طرح مبارزه با موش و طعمه‌گذاری را در جوی‌های آب اجرا كرده و اغلب جنازه موش‌ها در جوی آب‌ها و مخازن زباله یافت می‌شود.
او دست‌كش ندارد ماسكی هم به صورت ندارد و در جواب این سئوال كه چرا حداقل دستكش دست نمی‌كنی می‌گوید: «می‌دانید باید چند كیلو پلاستیك و ضایعات بفروشم تا بتوانم یك دست‌كش ١۵٠٠ تومانی بخرم؟»
فریدون مدرسه نمی‌رود، تفریحی هم ندارد، صبح را با زباله شروع می‌كند و شب را هم با كوله‌بار سنگین زباله به صبح می‌رساند.

كودكان قد كوتاه، دو پا در هوا درون مخازن پر از زباله
مریم پناهی عضو كانون فرهنگی ـ حمایتی كودكان كار در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، خواستار تغییر عنوان «كودكان زباله‌دزد و زباله‌گرد» بر روی كودكان كار شده و تاكید می‌كند باید استفاده از این عنوانین در محاوره‌های روزانه مردم حذف شود چرا كه این عناوین بار تحقیر‌آمیزی بر روی كودكانی كه از روی فقر بر سر ناچاری كار می‌كنند، دارد.
او با بیان اینكه این كودكان «بازیافتی»‌ هستند نه زباله‌گرد می‌افزاید: این كودكان گروه‌هایی هستند كه شب‌ها كار سنگین‌تری دارند و در ساعتی از روز هم به دنبال زباله‌ هستند، طبق قوانین شهرداری شهروندان باید راس ساعت ٩ شب زباله‌هایشان را به بیرون از منزل انتقال دهند. به همین دلیل قبل از جمع‌آوری زباله توسط شهرداری و با وجود چرخه ناقص و معیوب تفكیك زباله، اوج ساعت كاری كودكان بازیافتی همین ساعات است.
عضو كانون فرهنگی ـ حمایتی كودكان كار ادامه می‌دهد: اگر تنها ده دقیقه عرض یك خیابان منتظر بمانید، حدود ٣٠ كودك زباله‌گرد در وهله‌های گوناگون به این مخازن سر می‌زنند كه نه دستكش دارند و نه دهان‌بند بسته و فرم مخصوص پوشیده‌اند؛ اغلب آنها هم قدهای كوتاهی دارند كه مجبورند تا كمر داخل مخازن زباله فرو روند به طوری كه با عبور از كنار برخی از مخازن شاهد دو پا در هوا هستیم.
به اعتقاد پناهی زباله‌گردی و جمع‌آوری زباله از مخازن و امرار معاش از راه فروش آنها كثیف‌ترین و بدترین نوع كار در كودكان است كه از میان كار كودك در سر چهار‌راه‌ها، كارخانه و كارگاه‌ها، خطرناك‌تر است.

منع بدترین اشكال كار برای كودكان یك شوخی بزرگ با كودكان زباله‌گرد
به گزارش خبرنگار ایلنا، شاید به جرات بتوان گفت كه هیچ نهاد یا مسئولی مسئولیت مستقیم حمایت از این كودكان و رسیدگی به مشكلات و خطرات در كمین آنها را نپذیرفته و شغل سخت آنها را به حساب نیاورده است. به طوری كه سید حسن موسوی چلك مدیركل دفتر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی بهزیستی كشور در این ارتباط به خبرنگار ایلنا عنوان می‌كند كه اگرچه شغل زباله‌گردی از سخت‌ترین و خطرناك‌ترین انواع كار برای كودكان است اما بهزیستی در برابر آنها وظیفه‌ای ندارد و وزارت كار مسئول آنها است.
عضو كانون فرهنگی ـ حمایتی كودكان كار نیز می‌گوید: از كاندوم تا سوزن و سرنگ و انواع و اقسام كثیف‌ترین اجسام درون مخازن زباله موجود است و اغلب این كودكان در معرض بیماری‌هایی همچون ایدز، هپاتیت، وبا و غیره هستند.
او ادامه می‌دهد: حرف همیشگی انجمن‌های حمایتی كه در زمینه كودكان فعال هستند این بوده كه اگرچه نمی‌توان با كاركودك مبارزه و آن را به صفر رساند اما حال كه برخی از كودكان به علت شرایط كاری مجبور به كار هستند پس باید كاری كرد تا ضررهای ناشی از شغل به حداقل‌ رسیده و آنها را از حق كودكی محروم نكرد. تا به این وسیله به كودكان آسیب‌پذیر فرصت دهیم تا در سن اوج كودكی به نیازهای خود برسند.
پناهی اضافه می‌كند: در میان كودكان بازیافتی، كودكان و نوجوانانی وجود دارند كه استعداد بالایی در یادگیری و كسب علم دارند، بهتر است تا كودكان زباله‌گرد شناسایی و میزان توانایی آنها سنجیده شود؛ اگر شهرداری به جای استفاده از كار این كودكان مراكز خاصی را در مناطق آسیب‌پذیر تهران به این كودكان اختصاص دهد، می‌توان با آموزش و حمایت از این دسته كودكان، خطرات و آسیب‌های ناشی از این كار را به كمك انجمن‌های حمایتی و یاری مردم در كودكان به حداقل رساند.

خطر اعتیاد در كمین كودكان زباله‌گرد
عضو كانون فرهنگی ـ حمایتی كودكان كار احتمال گرایش این دسته از كودكان را بالای ١٠٠ درصد برآورد می‌كند و به ایلنا می‌گوید: كودكان بازیافتی دو روز سختی را تحمل می‌كنند، سه روز دیگر هم تحمل می‌كنند اما روز پنجم از سوی افراد سودجو یا باندهای كمین كرده مورد سوء استفاده واقع می‌شوند به طوری كه كودك بازیافتی ترجیح می‌دهد به جای حمل یك كیسه سنگین و چندش‌آور زباله و سود كم، دو مثقال هروئین را جابجا كرده و از شر كیسه بدبوی زباله خلاص شود. به گفته پناهی حتی اگر بوی نامطبوع زباله هم كودك را وسوسه نكند به طور حتم مریضی پدر، داد صاحب‌خانه و سایر فشارهای اقتصادی باعث تن دادن به هزار خطر دیگر می‌شود.
قاسم‌زاده عضو كمیته هماهنگی شبكه یاری كودكان ایران نیز درگفت‌وگو با ایلنا تاكید می‌كند: ‌اكثر زباله‌گردها حاصل خانواده‌های معتاد بوده كه متاسفانه خود آنها هم در دام اعتیاد گرفتار می‌شوند.
او ادامه می‌دهد: بر حسب مقاوله‌نامه سازمان جهانی كار در مورد منع بدترین اشكال كار برای كودكان كه به امضای ایران نیز رسیده، باید كودكان را از زباله‌گردی كه از مشاغل پرخطر و آسیب‌زا برای كودكان و نوجوانان به شمار می‌رود، منع كرد اما تعداد این كودكان در خیابان‌ها و لابلای زباله‌های معلوم بسیار زیاد شده است.
قاسم‌زاده اضافه می‌كند: هیچ مرجعی برای رسیدگی به كودكان زباله‌گرد تهرانی وجود ندارد و این دسته از كودكان میان وزارت كار، بهزیستی، شهرداری و وزارت بهداشت پاسكاری می‌شوند.
او ادامه می‌دهد: بارها برای بررسی این معضل با شهرداری تهران تماس گرفتیم اما شهرداری به راحتی این مسئله را انكار كرده و با اعلام اینكه این كودكان ارتباطی با شهرداری ندارند موضوع را پشت گوش می‌اندازند اما عكس‌ها و مداركی موجود است كه نشان می‌دهد شهرداری در این زمینه طمع كرده و اغلب كودكان و نوجوانان با برخی از شركت‌های خصوصی و پیمانكاران شهرداری در این زمینه قرارداد دارند؛ به طوری كه آرم‌های چاپ شده بر روی لباس این كودكان به خوبی گویای تخلف پیمانكاران شهرداری در این زمینه است.
كودكان زباله گرد یا به قول انجمن های حمایتی ، كودكان بازیافتی ، به بوی نامطبوع زباله عادت كرده اند اما این معضل به معنای آن نیست كه مسئولان ، حال می خواهد وزارت كار باشد یا وزارت بهداشت ، سازمان بهزیستی یا شهرداری ، با پاسكاری آن ها مهر تائیدی بر روی كار دشوار این كودكان بزنند .

گزارش: سمیه جاهد عطائیان