اعتراض شدید بازنشستگان به کاهش حقوق خود
گزارش گردهمایی بازنشستگان در سه شنبه ٩/١٢/٩٠
بر همگان آشکار است که وقتی تورم ۴٠% و قرار است حقوق ١٠% افزایش یابد مثل آنست که حقوق دریافتی به مقدار ٣٠% = ١٠- ۴٠ کاهش یافته است و اگر این کاهش را در پنج و یا ده سال دنبال کنیم معنی جز این ندارد که سطح زندگی بازنشستگان و یا شاغلان به زیر خط فقر انتقال یافته است و در مقابل آن تراکم ثروت افزایش یافته است . بعبارت دیگر:
تورم یعنی جابجایی ثروت از سمت اکثریت مردم زحمتکش اعم از بازنشستگان ؛ کارگران ؛ معلمان ؛ پرستاران ؛ کارمندان جزء و طبقات محروم به سمت اقلیت توانمند اعم از دولت ؛ سرمایه داران ؛ تجار ؛ زمینداران و ملاکان ؛ بانکداران ؛ مدیران سطح بالا که بنا به تصمیم ثروتمندان این جابجایی ثروت و امکانات صورت می گیرد دولت چون خود یک کارفرمای بزرگ است در این منافع سهیم بوده و از افزایش حقوق بازنشستگان و شاغلین جلوگیری می کند . بازنشستگان در سال های اخیر از کاهش حقوق خود رنج بسیار برده اند ؛ و می بینند که پس از عمری کارکردن و تلاش ؛ مجبور به تحمل فقر روزافزون هستند و لذا نسبت به دستبرد به حقوق خود در سال ٩١ با توجه به تورم سال ٩٠ و سال آینده بسیار نگران هستند . بجهت وجود تورم بالا و کاهش ارزش واقعی دستمزدها و حقوق ها هم اکنون هزینه یک خانوار شهری چهار برابر حداقل حقوق است در سال ٩٠ میزان هزینه یک خانوار شهری حدود یک میلیون و پانصد هزار تومان بوده است در حالیکه حداقل حوق کمتر از چهارصد هزار تومان است . این در حالی است که بر طبق اصل ۴٣ قانون اساسی و دیگر قوانین در خصوص حقوق و دستمزد و همچنین ماده ٢٣ میثاق جهانی حقوق بشر بصراحت مطرح شده که حقوق می بایست عادلانه و برای تأمین یک زندگی شرافتمندانه مکفی باشد و حقوق بتواند میزان نیازهای زندگی فرد را تأمین کرده و حقوق بگیران از تغذیه ؛ مسکن؛ بهداشت و درمان مناسب بهره مند بوده و فرد بتواند در مسیر مدارج عالی انسانی ؛ فرهنگی و هنری حرکت کند.
بعلت همین موارد است در ماههای اخیر بازنشستگان بطور هفتگی در کانون بازنشستگان و دیگر مراکز به تجمع و سخنرانی پرداخته اند و اعتراض بازنشستگان نسبت به کاهش شدید حقوق و دیگر مطالبات خود بشدت بالا است و در این فضای ملتهب؛
یکی از سخنرانان در این روز به سیر نزولی توان سازمان تأمین اجتماعی بعنوان قوی ترین سازمان بازنشستگی و تأمین اجتماعی پرداخت که طی سالها و دهه های اخیر بجهت سیاست های غلط دولت به مرز ورشکستگی رسیده است دولت بزرگترین بدهکار به سازمان تأمین اجتماعی است و علی رغم آنکه صندوق بازنشستگی یک منبع عمومی و غیر دولتی است دولت هر دخل و تصرفی در این صندوق اعمال نموده و بدون آنکه منابع سازمان را افزایش دهد مصارف آنرا بشدت افزایش داده است از جمله بیش از ٦٠ هزار روحانی ؛ همچنین خدام مساجد ؛ مداحان و قاریان ؛ برخی ورزشکاران و همچنین صندوق های بیمه ای که ورشکست شده اند از جمله صندوق بازنشستگی فولاد را به سازمان تأمین اجتماعی ملحق نمود . و این اقدامات بشدت سازمان تأمین اجتماعی را تضعیف نموده است . سخنران اضافه نمود که دولت از صندوق تأمین اجتماعی بدون داشتن حق مالکیت برداشت ها و هزینه های زیادی نموده است.
از طرف دیگر دولت از اجرای قانون نظام هماهنگ سازی بازنشستگان سازمان تأمین اجتماع خود داری نموده و از اجرای ماده ٩٦ قانون تأمین اجتماعی که افزایش حقوق را حداقل برابر تورم می داند سرباز زده است ؛ یعنی در جائی که پای منافع طبقات ثروتمند پیش می آید از اجرای قوانین مصوب سر باز می زند و هیچ مرجعی هم رسیدگی نمی کند.
یکی از سخنرانان به طرح وعده های دروغین و سرگرم کننده مسئولین پرداخت و اظهار نمود که حاکمیت نه تنها به تمامی مردم ایران بلکه به تمامی مردم جهان دروغ می گوید . وی در سخنان خود اشاره به جلسه مشترک با ۴٠ نفر از نماینده گان بخش اجتماعی در مورد طرح نظام هماهنگ حقوق پرداخت و اضافه نمود که تنها سه نماینده به آن رأی مثبت دادند و لذا طرح به تصویب نرسید . وی که بشدت ناراحت و برافروخته شده بود گفت : اگر نماینده گان به حل مشکلات و معضلات مردم اعم از بازنشستگان و کارگران نپردازند دیگر مجلس نیست ؛ خانه فساد است و بازنشستگان حاضر که از عدم تصویب لایحه ناراحت بودند با کف زدن و صلوات به تأیید سخنران پرداختند . در نهایت به کارگران توصیه شد که به نماینده های کارگری برای ورود به مجلس رأی دهند . در جلسه توافق گردید که بازنشستگان طرح مطالبات خود از جمله افزایش حقوق و حل مشکلات بیمه تکمیلی خود را پس از ١٢ اسفند بشکل راه پیمایی و تجمع در مقابل اداره کار ؛ سازمان تأمین اجتماعی و مجلس ادامه دهند و اظهار نمودند که در تحقق مطالبات خود بسیار جدی و مصرند.
ضعف عمده بازنشستگان و عدم توان مقابله با سیاست های خانمان برانداز دولت آنستکه از تشکل و سازمان سراسری خود بی بهره اند . تشکیلات و سازمانی که تمامی بدنه بازنشستگان را در بر بگیرد از بین بیش از یک و نیم میلیون بازنشسته سازمان تأمین اجتماعی ؛ و حدود هشتصد هزار در تهران ؛ تنها با حدود ٣٠٠ نفر از آنها ؛ چند نفر بعنوان نماینده که از جانب دولت هم تأیید می شوند ؛ انتخاب شده و مسلم است که اگر بخواهند قدمی بردارند کاری از دستشان ساخته نیست . خود نماینده گان اظهار می کنند که تنها کاری که از دستشان بر می آید آنستکه نامه ای برای مقامات بنویسند . واضح است که دولت نیز در برابر صدها میلیارد در آمد خود و سرمایه داران ؛ نامه را به پشیزی نخواهد گرفت .
و لذا تنها راه تحقق حق واقعی بازنشستگان برای حقوق و مطالبات خود:
ایجاد تشکیلات دائمی و سراسری است
این تشکل ها لازمست در کلیه شهرهای کوچک و بزرگ و در هر منطقه تأمین اجتماعی برقرار گردد تا بتوانند بطور متحد جهت تحقق مطالبات خود متحدانه مشارکت و حضور یابند . در آن صورت است که دولت و طبقات کلان سرمایه دار و بانکداران و تجار و کارفرمایان دیگر یکه تاز نخواهند بود و مجبور به تن دادن به مطالبات بازنشستگان ؛ کارگران و کلیه اقشار زحمتکش و تلاش گر می شوند .
جمعی از بازنشستگان سازمان تأمین اجتماعی