(تا کنون بیش از ۴٧٠ نفر از بازنشستگان تأمین اجتماعی این اصلاحات را تأیید و درخواست برگزاری مجمع عمومی فوقالعاده برای تصویب آن نمودهاند.)
هر سال و هر ماه شاهد عمیق تر شدن فاصله بین حقوق دریافتی بازنشستگان و هزینهها هستیم . امروزه خط فقر از ٢/٠٠٠/٠٠٠ تومان گذشته است ؛ فقر غذای اصلی در سر سفره هر حقوقبگیری است . میزان افزایش حقوق بازنشستگان هیچگاه بهپای تورم واقعی نمیرسد . تورم یعنی جاروب کردن امکانات و هستی حقوقبگیران و متمرکز کردن در دست سرمایهداران است . مرکز آمار ایران تورم سال ٩١ را حدود ۴١ در صد اعلام کرده است اما برای ما بهعنوان مصرفکننده کاملاً ملموس است که تورم واقعی بالاتر از آن است ؛ درحالیکه افزایش حقوق بازنشستگان ٢۵% در سال ٩٢ اعلام شده است.
اولین وظیفه نمایندگان و هیأت مدیرهها آن است که سطح حقوق و سطح زندگی بازنشستگان را حفظ کند؛ آنان باید روشهایی را اتخاذ کنند این هدف را عملاً محقق کنند یعنی نه تنها سطح حقوق و سطح معیشت و بیمه بازنشستگان کاهش نیابد بلکه بهبود هم پیدا کند و اگر قادر به این کار نبود یعنی رسالت و ضرورت حضور خود را زیر سئوال برده است.
مشکلات دیگر ؛ کاهش حمایت های بیمهای از کارگران بازنشسته و بخصوص لایحه جدید تأمین اجتماعی همگی به مشکلات کارگران بازنشسته میافزاید . یکی از پایههای تأمین اجتماعی ؛ یعنی بیمه کامل و تکمیلی از عهده سازمان تأمین اجتماعی برداشتهشده و بعهده بخش خصوصی ؛ با تحمیل هزینه به کارگران بازنشسته و پوشش اندک بیمه نسبت به آنان قرار گرفته است و هیأت مدیره نه تنها اقدام جدی در مورد حل این مسائل نداشته بلکه از این سیاست های مدیریت تأمین اجتماعی حمایت نمودهاند ؛ این در حالی است که بازنشستگان کشوری بیمه طلایی دریافت میکنند.
بخش های زیاد اساسنامه در تضاد با قوانین جاری و مفاد قوانین کار ؛ تأمین اجتماعی و قانون اساسی است . تغییرات لازم در اساسنامه برای حفظ و ارتقاء سطح معیشت بازنشستگان به شرح زیر ضروری است .
الف ) ضرورت تغییرات اساسنامه و تأکید بر سطح معیشت کارگران بازنشسته :
عمدهترین وظیفه هیأت مدیره کانون مذکور اقدام در جهت تأمین و ارتقاء سطح معیشت و بیمه کارگران بازنشسته است و لذا پیشنهاد میشود در ذیل ماده ٢١ اساسنامه در مورد وظیفه هیأت مدیره تأکید شود:
١-..وظیفه اصلی هیأت مدیره : افزایش سطح حقوق و قدرت خرید حقوق کارگران بازنشسته و افزایش دریافتی مطابق افزایش سطح زندگی و تورم سالیانه و ایجاد خط رفاه برای کارگران بازنشسته است.
٢- اضافه شدن یک تبصره به بند یک مبنی بر آنکه : هیأت مدیره موظف است اقدامات جدی برای استمرار و ارتقاء حقوق تأمین اجتماعی کارگران بازنشسته به عمل آورد و علیه کلیه قوانین ؛ مقررات و اموری که سطح معیشت ؛ بیمه و تأمین اجتماعی بازنشستگان را تضعیف کند ؛ اقدامات لازم را با مشارکت کارگران بازنشسته از جمله برگزاری مجمع فوقالعاده به عمل آورد.
٣- بند ( ج ) به ماده ١١ اساسنامه اضافه شود:
برای بررسی عملکرد هیأت مدیره و بازرسین در سال قبل و ارزیابی اثربخشی عملکرد آنان بالأخص در میزان افزایش مستمری کارگران بازنشسته ؛ میبایست در ابتدای هر سال مجمع عمومی فوقالعاده تشکیل شود و در صورت عدم تأیید اثربخشی فعالیت هیأت مدیره ؛ مجمع فوقالعاده "عدم صلاحیت" آنان را اعلام مینماید . همچنین مجمع عمومی فوقالعاده در خصوص کلیه موضوعاتی که در سطح تأمین اجتماعی و بیمهای و مستمری کارگران بازنشسته مؤثر است ؛ میبایست تشکیل شود . مجمع عمومی فوقالعاده با درخواست هیأت مدیره یا بازرسین و یا درخواست تعدادی کارگران بازنشسته که کمتر از تعداد شرکتکنندگان در آخرین مجمع عمومی نباشد تشکیل میشود.
ب ) ضرورت تغییرات در محتوای اساسنامه:
١- طبق ماده یک دستورالعمل تأسیس کانون های کارگران و مدیران بازنشسته مؤکدا" آمده است : که منظور از بازنشسته در این دستورالعمل کارگران و مدیرانی است که قبل از بازنشستگی طبق مقررات قانون کار ؛ بهکار اشتغال داشته و بر اساس مقررات جاری بازنشسته شده باشند . و لذا ضروری است تنها بازنشستگانی که مشمول قانون کار بودهاند عضو کانون بوده و در مجامع عمومی شرکت نمایند اما آنان موظف به پیگیری تمام حقوق بازماندگان و ازکارافتادگان میباشند.
٢- ماده ٧ بند سوم یکی از شرایط انتخاب شوندگان ؛ حداقل داشتن سواد "خواندن و نوشتن" ذکر شده است درصورتیکه بخشهایی از کارگران امروزه دارای تحصیلات کارشناسی و بالاتر بوده و اکثریت کارگران دارای تحصیلات "پایان متوسطه" میباشند و لذا حداقل سطح سواد برای انتخاب شوندگان لازم است حداقل "سوم متوسطه ( سوم راهنمایی)" تعیین شود.
٣- در ماده ١٧ تجدید انتخاب هیأت مدیره برای دورههای بعد را نامحدود میداند درحالیکه در " قانون تعاون" انتخاب هیأت مدیره را فقط برای دو دوره مجاز میداند و برای دور سوم میبایست فرد کاندیدا ٧۵ در صد کل آراء را کسب نماید ؛ و لذا ضروری است که حداکثر برای عضویت هیأت مدیره دو دوره متوالی مجاز و برای دور سوم مشروط گردد.
۴- با توجه به متوسط عمر انسان در ایران که ٧٠ سال است و بازنشستگی از سن حدود ۴۵ سالگی شروع و حداکثر ٦٠ ساله بازنشست میشود ضروری است که در ماده ٧ بند سوم داشتن حداکثر ٧٢ سال برای کاندیدا شدن عضویت در هیأت مدیره قید شود. این امر برای پیگیری جدی مشکلات کارگران بازنشسته ضروری است.
د ) مغایرت در مضامین اساسنامه با قوانین جاری :
.تضاد اساسنامه با مشارکت کارگران بازنشسته : علیرغم وجود حدود ٠٠٠/٤٠٠ بازنشسته در تهران ؛ اساسنامه حضور ٣۵٠ نفر بازنشسته ؛ یعنی کمتر از یک هزارم کارگران بازنشسته را برای برگزاری مجمع عمومی کافی میداند . بهعبارتدیگر با ٣۵٠ نفر میتوان سرنوشت چهارصد هزار کارگر بازنشسته به همراه خانوادههای آنان را رقم زد . لذا باید با منطقهای شدن و تشکیل کانون در هر یک از شعبات و تغییر اساسنامه زمینه را برای مشارکت کارگران بازنشسته مهیا نمود .
ج - تغییر غیرقانونی اساسنامه بدون تصویب مجمع عمومی:
١-..هیأت مدیره در اطلاعیه در ٩٠/١١/١٢ مجمع عمومی فوقالعاده برگزار نمود تا دو موضوع در اساسنامه تغییر داده شود . اما هشت مورد دیگر اساسنامه را بدون تصویب مجمع عمومی به طور غیرقانونی تغییر دادهاند که میبایست لغو شود.
ما امضاء کنندگان درخواست اعلام برگزاری مجمع عمومی فوقالعاده لغایت پایان فروردینماه ١٣٩٢ جهت اصلاح موارد مطروحه در جهت برآوردن منافع کارگران بازنشسته را مینماییم تا سطح حقوقمان افزایش یابد.
جمعی از کارگران بازنشسته
کارگران بازنشسته محترم
سالهاست که افزایش سطح زندگی و تورم حقوق ما را میبلعد . ارزش حقوق دریافتی ما دیگر نه هر سال ؛ بلکه هر روز در حال کاهش است . در سال ٩١ افزایش مواد غذایی بیش از ١٠٠ در صد ؛ خود رو بیش از ١٠٠ در صد و لوازمخانگی بیش از ٢٠٠ در صد افزایش یافته است از . در مقابل این تورم در چند سال اخیر بین ١٠تا ٢٠ در صد حقوق کارگران بازنشسته افزایش یافته است که به معنی کاهش قدرت خرید آنان و حرکت به سمت فقر و فلاکت آنان است
از طرف دیگر بازنشستگان پراکنده بوده و متحد نیستند و نمیتوانند حق مسلم خود را بهدست آورند و هیأت مدیره کانون نیز عملاً هیچ کاری انجام نمیدهد و حتی مشوق طرح های ضد کارگری از جمله لایحه جدید تأمین اجتماعی شدهاند . هیأت مدیره کانون هیچگونه تأثیرگذاری در تعیین میزان حقوق ندارند و حقوق ما توسط یک هیأت دولتی و مرکب از وزرا ؛ معاونین و مدیران دولتی تعیین میشود.
خط فقر هم اکنون حدود دو میلیون تومان در ماه است درحالیکه متوسط حقوق دریافتی ما پانصد هزار تومان یعنی چهار برابر کمتر از خط فقر است و پس از سی سال کارگران میبایست با انواع و اقسام ؛ فقر ؛ بیماری ؛ درماندگی و از دست رفتن عزت نفس زندگی کنیم.
ما کارگران بازنشسته خواستههای خود را به دولت ؛ وزارت تعاون ؛ کار و تأمین اجتماعی ؛ مدیران دولتی سازمان تأمین اجتماعی اعلام میکنیم و هیأت مدیره کانون موظف به اجرای و پیادهسازی آنهاست:
١- افزایش حقوق سال ٩٢ به میزان حداقل صد در صد
٢- اجرای نظام همسانسازی حقوق کارگران بازنشسته با بازنشستگان کشوری و لشکری
٣- لغو و پس گرفتن اصلاحیه قانون تأمین اجتماعی توسط این سازمان
۴- انجام بیمه تکمیلی توسط سازمان تأمین اجتماعی
جمعی از کارگران بازنشسته - ٩٢/٠١/٢٠
کانون مدافعان حقوق کارگر