افق روشن
www.ofros.com

سرنوشت نامعلوم کارگران اپل آلمان

کمیته هماهنگی                                                                                       شنبه ٢٣ آبان ۱٣٨٨

کارگران اپل آلمان بعد از حدود یک سال سرگردانی و بیم و امید آرزوی پایان این حالت و روشن شدن سرنوشت شان را دارند. سال ٢٠٠٨ بود که جنرال موتورز بعد از اعلام ورشکستگی و استفاده ازکمک ۵٠ میلیارد دلاری دولت آمریکا اعلام کرد که کنسرن دختر یعنی اپل در موقعیت بدی قرار دارد و امکان ورشکستگی آن می رود. در حالی که در همان زمان کارشناسان اپل این سخنان را در مورد این شرکت صادق نمی دانستند. اپل تا کنون شرکت موفقی بوده و بازار فروش خوبی در اروپا داشته و مرکز روسلهایم به عنوان قلب تکنولوژیک و پیشرفت اپل مدل های جدید را محک می زد و به تازگی می خواست خودرو برقی جدیدش را به بازار معرفی کند.
٢۵ هزار کارگر آلمانی اپل بیش از سایر کارگران اپل در مراکز اروپایی به مساله حساسیت نشان دادند. بحث اعتصاب و اعتراض به بحث روز کارگران تبدیل شد. کارگران از این که باید تاوان بدهی های کنسرن مادر را بپردازند عصبانی بودند. مساله حق امتیاز اپل که به GM ایالات متحده تعلق داشت و اپل اروپا بدون اجازه آن حق حیات نداشت مساله مهمی بود. مساله دیگر این بود که کماکان با وجود فراز و نشیب اقتصادی آمریکا، باز هم حرف اول در مورد نوآوری های تکنولوژیک در آن جا زده می شود. زیرا سرمایه های اروپایی برخلاف آمریکا چندان دست و دل بازی در سرمایه گذاری در زمینه تحقیقات و نوآوری ندارند. به همین سبب، در آلمان خواست ماندن اپل با کنسرن مادر برای استفاده ازاین امکانات همواره قوی بوده و کوشش دولت آلمان برای کمک مالی به اپل و سرپا نگهداشتن آن ازاین منظر بود. البته مساله اپل به سرعت به مساله ای سیاسی تبدیل شد و احزاب آلمانی به ویژه دو حزب بزرگ CDU و SPD ازاین مساله در مبارزات انتخاباتی بهره جستند. خانم مرکل، رئیس دولت آلمان، وزیر اقتصاد، روسای چهار دولت ایالتی که همه وابسته به حزب مرکل هستند و اشتاین مایر وزیر خارجه از حزب ائتلافی بارها به مراکز تولید اپل سفر کردند و با کارگران به گفتگو نشستند. با مسئولان اعزامی از GM نشست های متعدد برگزارکردند و بالاخره قول پرداخت ٣/٣ میلیارد کمک دولتی را دادند و متعاقب آن ٦/١ میلیارد را پرداخت کردند که بحث زیادی را در میان موافقان و مخالفان برانگیخت. اما هیچ قول مثبتی از GM منعکس نشد و بازهم همواره صحبت اعلام ورشکستگی در میان بود تا این که مساله یافتن سرمایه گذار و فروش اپل به میان آمد که در آغاز به دلیلی که در بالا ذکر گردید با نارضایتی طرف آلمانی مواجه شد اما بالاخره مورد قبول قرار گرفت. در ٢٣ آوریل فیات ایتالیا برای خرید اعلام آمادگی کرد و به دنبال آن در ٢٨ آوریل شرکت کانادایی ماگنا با شریک روسی اش اسپربانک وارد میدان مبارزه برای خرید اپل شد. سپس یک سرمایه گذار چینی با قول عدم بیکار سازی کارگران وارد میدان شد. در ١٢ ماه مه شرکت بلژیکی اعلام آمادگی کرد. مذاکرات داغ بود و هیات ها دائما برای مذاکره به برلین می آمدند. اما طرف آمریکایی دائما تغییر رای می داد. در ٢۵ اوت ٢٠٠٩ اعلام کرد که اپل را نمی فروشد و سپس در ١٠ سپتامبر اعلام شد که از بین چند سرمایه گذار موجود اپل به ماگنا فروخته خواهد شد. تدریجا در آلمان با مذاکرات انجام یافته نظر مثبت نسبت به ماگنا ایجاد می شد که در ٢٣ اکتبر بازهم GM با فروش اپل اعلام مخالفت کرد. در تمان این دوران ذره ای از هراس کارگران کاسته نشد. آن ها مشاهده می کردند که این بازی، بازی با سرنوشت آن هاست. کسی نظر آن ها را نمی پرسید. چانه زده می شد که چه تعداد کارگر بیکار خواهند شد و در کدام کارگاه. مگر فرقی می کرد که کجا باشد و چه کسانی باشند؟ آیا ازهستی ساقط شدن کارگر انگلیسی یا لهستانی یا ایتالیایی یا بلژیکی یا اتریشی با کارگر آلمانی فرقی می کند؟ ولی این گونه بود. کارگران هر کشوری سعی می کردند اختاپوس بیکاری به جایی دیگر گسیل کنند. همبستگی کارگری مرده بود. ۵٠ هزار کارگر اپل اروپا به جای همبستگی با هم، به جای طلب همبستگی از سایر هم طبقه ای های خود و نشان دادن قدرت طبقاتی خود، هرکدام می خواستند مشکل را روی دوش دیگری بیندازند و چشم امید خود را به نه به قدرت خود بلکه به لطف سرمایه داران و واسطه های بینابینی دوخته بودند.
در دنیای سرمایه داری قدرت است که تعیین می کند چه بشود و چه نشود. اکنون دیرزمانی است که در توازن قوای بین دو طبقه اصلی جامعه سرمایه داری، کفه طبقه کارگر سبک است و به بالا می پرد. طبقه سرمایه دار همه امکانات حفظ قدرت را دارد. متحد است. دولت های حامی خود را سرپا نگهداشته است و در مواقع بحران از کمک های بیدریغ این دولت ها بهره می جوید و قند سوسیالیسم دولتی که همان سرمایه داری دولتی است را در دل رفرمیست ها آب می کند و در صورت لزوم نیروهای سرکوب خود را هم دارد. علاوه براین، با قبول رسمی سازمان دهندگان موجود طبقه کارگر یعنی اتحادیه ها به عنوان شرکای مورد مذاکره در مسائل کار و تعرفه مزدی، حل مشکل خود را با طبقه کارگر را نیز تا حد امکان به آن ها سپرده است تا به عنوان معتمدین خود جلو به خطرافتادن منافع طبقه سرمایه دار را بگیرند.
دوباره GM اعلام کرد که کار توافق فروش اپل به ماگنا انجام شده و به زودی این توافق نامه که تهیه هم شده بود به امضا خواهد رسید. این خبر در آلمان با خوشحالی مواجه شد و مسئولان اتحادیه و کارگاه ها با مدیران اعزامی ماگنا به مذاکره نشستند. ماگنا قول داد که هیچ کدام از کارگاه های اپل در آلمان را تعطیل نخواهد کرد. اما بیکار سازی ١٠ هزار کارگر برای نجات و بهبود اوضاع ضروری بود که احتمالا ۴ هزار نفرشان از آلمان خواهند بود. به همین سادگی بقای سرمایه با نابودی زندگی کارگران پیوند می خورد. با قول هایی که اتحادیه و شوراهای کارگاه در زمینه کاهش مخارج با کاهش عیدی و پول ایام مرخصی داد قرارشد طی دو سال کارگران از ٢٦۵ میلیون یورو چشم بپوشند و در ازای آن ١٠ درصد سهام به کارگران تعلق گیرد. توافق هایی نیز با سایر مراکز اپل انجام شد و قول کمک های دولتی فراوانی در مقابل جلوگیری از بسته شدن کارگاه داده شد. ماگنا اعلام کرد که برای بهبود شرایط اپل نیاز به ٦ میلیارد سرمایه گذاری جدید است که آن را انجام خواهد داد و اسپربانک روسی به عنوان شریک ماگنا ازین معامله راضی بود و تغییر تکنولوژیک صنایع خودرو سازی لادای روسیه با تکنولوژی غربی را در مد نظر داشت و بازار بزرگ روسیه را برای اپل امید بهبود و پرش می دید. بعد از طی این روند و تقریبا قطعی شدن فروش اپل به ماگنا در روز سوم نوامبر ناگهان GM اعلام کرد که شورای اداری جدید تصمیم گرفته که اپل با کنسرن مادر باقی بماند. رئیس GMاعلام کرد که: "ما با دارایی خود آن گونه که هدفمند باشد برخورد می کنیم. خردمندانه نیست که کنترل خود را روی کل بازار اروپا از دست بدهیم. ضمن آن که در این جا راه ورود ما به اروپای شرقی هم هموار می شود. اپل فروخته نمی شود". چنان که می بینیم تنها سخن سرمایه، دارایی و بازار است و اهداف سرمایه یعنی بازار بزرگ تر و سود بیشتر. در این جا حرفی از منافع کارگران و زندگی و سرنوشت آن ها مطرح نیست. آن ها فقط ابزار واقعیت دهی این منافع اند. به همین سبب، باز بر بیکار سازی حداقل ١٠ هزار کارگر چون قبل تاکید می شود اما این بار نه ٤٠٠٠ کارگر در آلمان بلکه ٨٠٠٠ هزار نفر در آلمان و ٢۵٠٠ کارگر نیز در بلژیک. زیرا مسئولان اتحادیه ها و کارگاه و دولت ها در انگلیس، ایتالیا، لهستان، اسپانیا با قول کمک های دولتی و خرج کردن از کیسه کارگران قبلا با GM به توافق رسیده اند و به این ترتیب اختلاف نظر در اپل اروپا بدون حضور قدرتمند کارگران سبب لطمه زدن به همبستگی کارگری شده است. GM اعلام کرده است که مبلغ سه میلیارد دلار برای اپل در نظر گرفته و امیدوار است بقیه مخارج لازم را که کارشناسان آن را میلیارد برآورد می کنند و ماگنا برایش 6 میلیارد در نظر گرفته بود با کمک های دولت های اروپایی تامین کند. بهتر ازاین تصمیمی نمی شد گرفت!! چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. وقتی اپل این همه قابلیت دارد چرا دیگران از آن استفاده ببرند؟ گرچه در دنیای سرمایه داری امر عجیبی نیست که مرکز تولید موفقی را در یک جا با چشمداشت موفقیت بیشتر در جایی دیگر درهم بریزند و سرمایه را به جایی که بازده بیشتری داشته باشد منتقل کنند و هزاران کارگر را بدون ذره ای نگرانی به سنگفرش خیابان بریزند و شاید در زمانی دیگر این امر برای اپل اروپا نیز اتفاق بیفتد.
مدیر GM می گوید با کمک های دولتی اکنون وضعیت بهتر شده است و بدهی های کنسرن به ٤٠ میلیارد دلار کاهش یافته است. اما برای بهبود اوضاع باید مخارج را کم کنیم. باید بعضی از کارگاه های GM بسته شود که تعداد آن در آمریکا ١٣ کارگاه خواهد بود تا تعداد کارگاه ها از ۴٧ به ٣۴ کارگاه کاهش یابد. از تعداد کارگران نیز باید ٢٠٪ کاسته شود تا بتوانیم در سال ٢٠١۵ بخش مهمی از بدهی میلیاردی بدولت را پرداخت کنیم. یعنی که در این جا برخلاف شادی بعضی ها حرفی از مالکیت دولتی هم در میان نیست بلکه دولت از کیسه ملت به سرمایه های بزرگ کمک مالی خیرخواهانه می دهد در عوض از مخارج آموزش و بهداشت و غیره مردم می زند.
مدیر GM می گوید: "دیگر اعلام ورشکستگی برای اپل لازم نیست. ما نیاز به یک برنامه برای بهبود و مداوای اپل داریم. ما طرح های خوبی برای بهبود اوضاع در اپل داریم. باید تغییرات ساختاری انجام گیرد". در این طرح بسته شدن کارگاهای کوچک بوخوم تولید کننده مدل های آسترا، سفیرا و میل لنگ، کارگاه کایزرلاوترن تولید کننده موتور اپل گنجانده شده است.

واکنش ها:
کارگران اپل آلمان روز سوم نوامبر را " روز سیاه" نام گذاری کرده اند. فضای دید کارگران خاکستری است. آن ها دیگر نه اعتمادی به مدیریت اروپایی دارند و نه اطمینانی به مدیریت در دیترویت. سیاست آلمان هم کمکی به آن ها نکرد. کارگران دیدار مرکل و اشتاین مایر را هنگام مبارزه انتخاباتی به یاد می آورند که همگی پیراهن زرد اپل را پوشیده بودند و می گفتند " ما اپل هستیم". اکنون کارگران معترض و مایوس کلاه هایی برسردارند که رویشان نوشته شده است : "آزادی برای همه بردگان جنرال موتورز" و می گویند "ما هیچ چیزی نیستیم". "ما نمی دانیم آیا فردا کارمان را خواهیم داشت یا نه". اکنون تمام توجه آن ها به رادیو و تلویزیون است که هر ١۵ دقیقه اخبار اپل را پخش می کند. البته این هم چندان طول نخواهد کشید و بعد فراموش خواهد شد. این هردو بیان کارگران اشتباه است. در اولی خود را اپل می بینند و در دومی هیچ. نتیجه منطقی چنین دیدی همین بلایی است که به سر آنان آمده است. کارگران خود را در محل کار حل شده می بینند، جایی که نه به آن ها و نه به جامعه بلکه به معدودی سرمایه دار تعلق دارد. کارگران از خود بیگانه شده با سرمایه در آمیخته اند و خود را طبقه کارگر یا بخشی ازآن نمی بینند که باید به قدرت خود اتکا کند و اجازه ندهد که به عنوان سربازان پیاده نظام احزاب بورژوایی در مبارزه انتخاباتی مورد سوء استفاده سیاسی قرار گیرد.
کارگران آلمانی در ۴ ایالت که در آن ها کارگاه اپل قرار دارد روز 5 شنبه ، یک روز بعد از اعلام نظر مخالف کنسرن با فروش اپل، به دعوت شورای کارگاه علیه اخراج های توده ای کارگری که در راه است و احتمال تعطیل کارگاه ها به تظاهرات پرداختند. ١٠ هزار کارگر در روسلهایم ، ٤٠٠٠ نفر در بوخوم و ۵٠٠ نفر در ایزناخ و چند هزار نفر در کایزرلاترن در تظاهرات اعتراضی شرکت کردند.
کارگری ۵۴ ساله که ٢۵ سال در اپل کار کرده است می گوید: ما می خواهیم بفهمیم که برسرما چه خواهد آمد اما چیزی ازین حرف ها سردر نمی آوریم. یکی می گوید: "وقتی نمی دانیم در آن بالا چه می گذرد، چه می خواهند بکنند و چه چیزی درست است چگونه می توانیم بعدا بفهمیم". کارگری می گوید در اعتصابی که شورای کارگاه برای همبستگی با کارگران بوخوم اعلام کرده شرکت می کند اما می گوید این کار مبارزه جویی نیست. کارگران خسته اند و مایوس.
نماینده شورای کارگاه می گوید کارگران خواهان این هستند که سهام اپل به بورس آلمان سپرده شود. وی می گوید ما نمی خواهیم وابسته به تصمیمات دیترویت باشیم. نماینده اتحادیه متال یکی از بزرگ ترین اتحادیه های کارگری که معمولا در مورد امضای قرارداد جمعی کار و مساله مزد خیلی فعال است این جا کنار ایستاده و نظاره گر است تا موقع برای انجام وظیفه اش فرا برسد. وی می گوید: تصمیم دیترویت سیلی ای بود که برصورت ما نواخته شد. به هر حال باید صبر کنیم و بینیم که چه تصمیمی دارند و چه طرح های جدیدی را ارائه می دهند!!
دولت مرکل از این که یک سال تمام با خریداران مختلف وارد مراوده شده و وقت زیادی را برای رسیدن به توافق صرف کرده و اکنون بازی خورده و کنار گذاشته شده عصبانی است. مرکل می گوید با اوباما در این باره تلفنی صحبت خواهد کرد اما اوباما قبلا اعلام کرده است که در اقتصاد دخالت نمی کند. او گفت که هیچ نفوذی در GM ندارد و کنسرن خود تصمیماتش را می گیرد. مدیر GM اما برای سرد کردن این خشم عذرخواهی کرده و خواسته است که دولت آلمان با کمک مالی آتی به اپل یاری رساند. اما همزمان برخلاف آن چه که انتطار می رفت که رئیس جدید اروپایی اپل از آلمان انتخاب شود تا کدورت دولتی اندکی کاهش یابد یک انگلیسی برای این پست انتخاب شد و سرخوردگی آلمانی ها را بیشتر کرد.

کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری

١٢ نوامبر ٢٠٠٩

www.hamaahangi.com
khbitkzs@gmail.com