افق روشن
www.ofros.com

شروع مدرسه - و کودکان


جوانمیر مرادی                                                                                                     دوشنبه ٣ مهر ١٣٩١

مهر فرا رسید و یک سال تحصیلی جدید شروع شد. مهر نوید بخش آغاز با هم بودن بچه ها به مدت یک دوره ٩ ماهه است، مدت نسبتا طولانی ای که هم شاگردیهای کلاسهای درس در کنار هم و روبروی تخته سیاه، گوش به حرفهای معلم می نشینند و از با هم بودنشان لذت می برند. اما آیا این شانس برای همه بچه ها میسر است!؟ آیا همه بچه هائی که بخت حضور در کلاسهای درس را می یابند با لباسهای تازه و کیف و کفشهای رنگین حضور می یابند!؟ و آیا کم هستند تعداد بچه هائی که اصلا راه به مدرسه نمی برند و سر چهار راهها و محل گذرها مشغول پاک کردن شیشه ماشین، آدامس فروشی و کارهای دیگر دون شأن بچه های انسانها هستند؟ میلیونها دانش آموز با لباسهای کهنه و چروک سالهای گذشته در کلاس درس حاضر می شوند، و آثار مخرب فقر و نداری خانواده هایشان بر رخسار نحیفشان سایه انداخته است. امسال خانواده های کارگران و کم درآمدها نسبت به قیمت ارز و طلا حدودا ٣ برابر فقیر تر از سال گذشته شده اند و این یعنی محروم شدن سه برابر بیشتر از سال گذشته بچه ها و دانش آموزان از امکانات و نعمات جامعه ای که پدران و مادران آنان بوجود آورندگانشان هستند.
قیمت هر دلار سال گذشته حدود ٩۵٠ تومان بود. اما اکنون بین ٢٦٠٠ تا ٣٠٠٠ تومان است. افزایش قیمت دلار به معنای دقیق، کاهش توان خرید خانواده های کارگری و کم درآمد است. این واقعیت را به هیچ عنوان نمی شود انکار کرد که قیمتها چگونه هر روزه و حتی هر ساعته بالاتر می روند، در حالیکه درآمدها تغییری نمی کنند.میلیونها دانش آموز هستند که به جرم نداری خانواده دهایشان با رنگ پریده و چهره غمناک و با صدها حسرت به مدرسه می روند. میلیونها دانش آموز به خاطر نداشتن غذای مناسب سر کلاسها دچار ضعف و حواس پرتی می شوند. هزاران هزار کودک کار و خیابان رنگ مدرسه را به چشم نمی بینند و به جای شادی و بگو و بخند با هم شاگردیهای خود باید سنگینی کار و بی حرمتی را تحمل کنند.
برای این همه درد غیر از سود پرستی یک مشت سرمایه دار چه عامل دیگری می توان یافت!؟ چه عاملی بیرحم تر از این در حق کودکان در این دنیا وجود دارد که رونق و پیشرفت خود را به قیمت گرسنگی و لختی و افسردگی آنان تحقق بخشد!؟ این چه دنیائی است که کودکان، این بی پناه ترین انسانها را این گونه به ورطه نابودی می کشاند!
بچه ها باید شاد و خوشحال باشند و از نعمات موجود بهره ببرند. اما میلیونها کودک از این نعمات محرومند و با شادی بیگانه. چون سرمایه داری به عنوان یک نظام حاکم بر کل جوامع بشری این را می خواهد. چون این نظام هیچ چیز جز تولید سود و سرمایه جدید را نمی شناسد. بنابراین باید هر مانعی را از سر راه بردارد، حتی اگر یکی از موانع، خوشبختی کودکان باشد! بحران خود را با قربانی کردن زندگی اکثریت انسانهای جامعه که همانا کارگران و کم درآمدهای هستند، جواب می دهد و این گونه با خلق گرانی موج، موج انسانها را و به طبع آن کودکان را به فقر و گرسنگی می کشاند. اما با وجود همه این بی رحمی سرمایه داری راه حل چیست؟ چطور می شود در هر شرایطی کودکان را از تحصیل بهره مند ساخت؟
کودکان به مثابه انسان باید حقوقشان به رسمیت شناخته شود. باید بدون در نظر گرفتن وضعیت و توان مالی والدینشان شرایط تحصیل در فضائی شاد برایشان مهیا شود. تحصیل و شادی کودکان نباید متکی به وضعیت مالی والدین باشد و به نسبت خوب و بد بودن آن، درجه برخورداری از امکانات تحصیل کم و زیاد شود. کودکان متعلق به جامعه هستند و جامعه نیز متقابلا باید مسئول تأمین رفاهیات آنان باشد.

جوانمیر مرادی

١/٧/١٣٩١