افق روشن
www.ofros.com

گزارش یک اعتراض کارگری و گفتگو با یک کارگر متر


سینا                                                                                                            یکشنبه ٣٠ بهمن ماه ١٣٩٠

گزارش یک اعتراض کارگری

میدانیم که به توجه به وضعیت بد اقتصادی تعداد زیادی از کارگران تا ساعاتی از شب به اضافه کاری میپردازند واین موجب میشود که دیروقت به خانه های خود برگردند و به خاطر اینکه هزینه ی ایاب وذهاب زیادی نپردازند، مجبور هستند با اتوبوس و یا مترو رفت وآمد کنند.
ساعت ١٠ و نیم شب سه شنبه ٢۵/١١/٩٠، آخرین واگن مترو به ایستگاه وردآورد میرسد. زمانبندی حرکت اتوبوسهای شرکت واحد به گونه ای ست که باید در هر ایستگاه مترو حتماً اتوبوسهایی برای جابه جایی مسافران حضور داشته باشند. در ایستگاه یاد شده مسافران زیادی - حدود ٦٠ نفر - از واگنها پیاده شده و برای رفتن به خانه هایشان به ایستگاه اتوبوس مراجعه کردند ولی در هوای بسیار سرد زمستانی از اتوبوس خبری نبود. بیشترین مسافران این ایستگاه کارگرانی هستند که در وردآورد و به ویژه در شهر قدس (قلعه حسن خان) زندگی میکنند. هنگامی که کارگران با هم گفت وگو میکردند تا اعتراضی کنند، اتوبوسی از راه رسید و بعد از تخلیه ی مسافران اش درهای اتوبوس را بست و بدون اینکه کسی را سوار کند حرکت کرد. مسافران خشمگینانه به طرف اتوبوس حمله کردند و راننده را وادار به توقف کردند و درگیری لفظی بین آنها و راننده درگرفت. با توجه به اینکه راننده باز از سوار کردن افراد امتناع کرد، آنان پلاکهای عقب و جلوی اتوبوس را کندند و راننده با اتوبوس فرار کرد. مسافران به پلیس زنگ زدند و در عرض نیم ساعت پلیس ١١٠ و پلیس بزرگراه را به آنجا کشاندند و آنها را وادار کردند که با شهرداری، فرمانداری و نماینده ی شهرقدس در مجلس تماس بگیرند و در ضمن صورتجلسه ای را با همراه پلیس تهیه و آن را به امضای همه رساندند. به هرشکل ممکن آنشب اتوبوسی تهیه شد و مسافران را به مقصد رساند و روز بعد با پیگیری صورتجلسه ی تنظیمی، راننده ی مذکور جریمه شده و اتوبوساش یک هفته متوقف شد. از شبهای بعد تا زمان رسیدن آخرین قطار مترو، اتوبوس در این ایستگاه حاضر و آماده بهکار میایستد.
شبهای بعد مسافران اتوبوس خرسند از پیروزیشان، از چند و چون آنشب برای هم تعریف میکنند و به مسافران میگویند که بودن این اتوبوس در این ساعت شب، نتیجه ی اعتراض شبانه ی آنها بوده است. نتیجه :
١- محلات کارگری جدای از محیط های کارگری نبوده و نیست و نیازمند سازماندهی کارگران حول مسائل رفاهی و اقتصادی است.
٢- بیکاری، وضعیت بد اقتصادی، گرانی و تبعیض های حقوق شهروندی در حاشیه های شهر موجب بروز اعتراضهای کارگران و خانواده های کارگری خواهد شد. نیاز به متشکل کردن کارگران در محله های کارگری، هزینه های شورشهای کور را از دوش کارگران بر خواهد داشت.
٣- محلات کارگری نیازمند آگاهی طبقاتی از هر طریق ممکن بهویژه نشریات کارگری است.
۴- محلات کارگری در حاشیه های شهرها به لحاظ تعداد خانوارهای کارگری و امکانات رفاهی شهری، موقعیت جغرافیایی از نظر نزدیکی به کارگاهها و کارخانه جات مختلف، شناسایی و مورد بررسی آماری قرار بگیرند.
۵- گاهی اعتراضهای کارگری توسط خانواده های کارگران و موفقیت آنها اعتماد به نفس آسیب دیده ی کارگران در محیطهای کار را ترمیم و برای اعتراضهای داخل محیطهای کار میتواند انگیزه ی خوبی باشد.
٦- لزوم تداوم وایجاد کمیته های کارگری در محلات کارگری در قالب صندوقهای محلی، گروههای ورزشی و ارتباطات خانوادگی در جهت آمادگی برای ایجاد تشکلهای کارگری و بسترسازی برای هدفمند کردن اعتراضات کارگری است.

سینا - جمعه ٢٩ بهمن ماه ١٣٩٠

*******************

گفتگو با یک کارگر مترو

در یک شب بارانی زمستانی سوار متروی کرج شدم. ساعت ١٠ شب بود و مسافران کم بودند و فقط کارگرانی بودند که تا پاسیازشب کار کرده بودند وخسته از کار و تبعیض روزانه، به خانه های خود برمی گشتند. با کارگری آشنا شدم که در مترو کار میکرد؛ از آنجا که نسبت به شرایط کار در مترو و شرکتهای پیمانکاری در آن کنجکاو بودم، بهتر دیدم که از زبان کارگری بشنوم که خود برای مترو و یک شرکت پیمانکاری کار میکرد.
از او درباره ی شرکتهای پیمانکاری مستقر در شرکت مترو پرسیدم و او با اشتیاق و قیافه ای غمگین شروع به صحبت کرد: «من حدود ۵ سال است که در شرکت مترو برای یک پیمانکار کار میکنم. شرکت پیمانکاری که ما برای اش کار میکنیم به نام پیمانمرو بوده وحدود ٦٠٠٠ هزار نفر در قسمتهای مختلف برای اش کار میکنند، از کارگران خدماتی گرفته تا بلیط فروشها و بخش تعمیرات وخدمات نگهداری، کارگران کنترلچی در ایستگاههای مختلف، نگهبانان وغیره.»
از شیفت های کاریشان پرسیدم و او جواب داد: «رانندگان در ٣ شیفت متفاوت کار میکنند؛ شیفت صبح تا ٢ و نیم، ٢ و نیم تا ٧ و نیم و از ٧ و نیم تا فردا صبح! در شیفت آخر، رانندگان به خاطر اینکه نمیتوانند صبح روز بعد به موقع برسند، باید شب را در ایستگاه ها بخوابند تا بتوانند اولین قطارها را راه اندازی کرده و سری اول مسافران را جابه جا کرده و شیفت را به رانندگان بعدی بسپارند.»
از دستمزدشان پرسیدم و با تلخی جواب داد: «حداقل دستمزد! و این در صورتی است که شرکت پیمانکار دستکم به اندازه ی حقوقمان، از کار ما سود میبرد و بسیاری از مزایایی که به کارگران استخدام شده ی مترو تعلق می گیرد را به ما نمیدهند». او ادامه میدهد: «ما در شیفت بعدازظهر مجبوریم تا ١١ شب اضافه کاری بایستیم و تا بخواهیم به خانه ی خود برسیم، شب از نیمه نیز گذشته است.»
پرسیدم مگر نه اینکه مصوبه ی دولت، ادامه ی کار شرکتهای پیمانکاری در سازمانهای دولتی را منع کرده است؟
با کمی دلگرمی جواب داد: «چرا، ما نیز خبر داریم و در این مورد مشخص نیز اعتراضات زیادی داشتیم. همین شرکت پیمانمرو نیز تا به حال باید میرفت، اما نمیدونیم چرا تا به حال مانده. همه ی ما خوشحال میشویم که به استخدام شرکت مترو در بیائیم زیرا هم دستمزدمان افزایش مییابد وهم مزایای خوبی میگیریم، در ضمن امنیت شغلی مان هم بهتر از گذشته میشود. این شرکت تا عید امسال مهلت خواسته تا با همه تسویه حساب کند. تا ببیبنیم چی پیش میآید!
به هر ایستگاهی میرسیدیم با کارگران آن ایستگاه شوخی میکرد و به نظر میآمد که همه یکدیگر را خوب میشناسند. با خود آرزو میکردم که ایکاش این دوستی ها در قالب تشکلی میگنجید که نه تنها شرکتهای پیمانکاری را از بین میبردند، بلکه با بستن قراردادی ٣ ماهه با شرکت مترو خوشحال نمیشدند! قراردادهای ننگینی که با حضور و مبارزات تشکلهای کارگری باید از بین بروند.

سینا - جمعه ٢٨ بهمن ماه ١٣٩٠

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری