خبر   |   گزارش   |   اطلاعیه   |   بیانیه   |   مقاله   |   مصاحبه   |   برگزیده   |   "انتخابات"   |   صوتی   |   سایتهای دیگر   |   تماس

افق روشن
www.ofros.com

"چارۀ رنجبران، وحدت و تشکیلات است"

ابوالقاسم لاهوتی                                                                                         ١۷ آبان ۱٣٨٨


وحدت و تشکیلات

سر و روئی نتراشیده و رخساری زرد،
زرد و باریک، چو نی،
سفره ای کرده حمایل، پتوئی بر سر دوش،
ژنده ای در تن وی،
کهنه پیچیده به پا، چونکه ندارد پاپوش؛
در سر جاده ری،
چند قزاق سوار، از پیش، آلوده به گرد.
دستها، بسته ز پس، پای پیاده بیمار،
که رود اینهمه راه؟
مگر آن مرد قوی همت صاحب مسلک
که شناسد ره و چاه.
خسته بد، گرسنه بد، لیک نمی خواست کمک؛
نه ز شیخ و نه زشاه،
بجز از فعله و دهقان، نه به فکر دیار.
از سواران مسلح، یکی آمد به سخن؛

(که دلش سوخت به او):
- آخر ای شخص گنهکار، (چنین گفت به وی)
گنهت چیست؟ بگو!...
بندی، از لفظ "گنهکار" بر آشفت، به وی،
گفت: ای مرد نکو،
گنهم اینکه من از عائله رنجبرم
زاده رنجم و پروردۀ دست زحمت،
نسلم از کارگران.
حرف من اینکه چرا کوشش و زحمت از ماست،
حاصلش از دگران؟
این جهان، یکسره از فعله و دهقان بر پاست،
نه که از مفت خوران.
غیر از این، من ز گنا ه دگری بیخبرم.
دگری گفت که: - گویند تو آشوب کنی،
ضد قانون و وطن.
دشمن شاهی و بیدینی و دهری مذهب،
جنگجو، فتنه فکن،
پرده از کار برانداز و مپیچان مطلب،
راستی گوی بمن:
تو مگر عاشق حبس و کتک و تبعیدی؟

تندتر می دوی از من، اگر آگاه شوی،
(دادش اینگونه جواب)؛
- این زمان "دولت و دین" آلت اشراف بود؛
رنجبر، لخت و کباب،
سگ خان، باجل مخمل، بگو انصاف بود؟
خانه جهل خراب!
حیله است این سخنان، کاش که می فهمیدی.

این عبارات مطلا، همه موهوماتست؛
بند را ه فقرا!
چیست قانون کنونی، خبرت هست از این؟
حکم محکومی ما!
بهر آزاد شدن، در همه روی زمین
از چنین ظلم و شقا،
چارۀ رنجبران، وحدت و تشکیلات است.

ابوالقاسم لاهوتی - مسکو فوریه ۱۹۲۴
«هنر و ادبیات افق روشن»
نقل مطالب افق روشن با ذکر منبع آزاد است
بهترین تصویربا: ٧٦٨ × ١٠٢٤