گفتمت بگو
پیش از آنکه لای این واژه ها فرسوده شوم
گفتمت
دارند می رسند
فوجی از پرندگان سیاه
بگو .
[]
کسی آمد
حنجره ام را به کوچه ریخت
و صدایم در ازدحام پاها گم شد
تو محو شدی
با چشمهایی که پر از دریا
و من که از صدا تهی
با زخمی
که هر از گاه
سر باز می کند
محمد اسماعیل وندی