زندان لاکان و آخرین سهشنبهی
شهریورماه، روایت زهره دادرس از لزوم همراهی با کارزار سهشنبههای نه به اعدام
«صدای گریه از فضای زیر هشت به گوشمان میرسد. فاطمه از پشت تلفن، خبر اعدام یکی از اقوام خود در استانی دیگر را شنیده است و نمیتواند جلوی گریهاش را بگیرد. از پشت میلهها، دستهایش را در دست میگیریم و برای او و خانوادهاش طلب صبر داریم. او میداند که ما امروز در اعتصاب غذای نه به اعدام هستیم و این ابراز همدردی برایمان صرفاً عرض تسلیت نیست؛ اما میشود در چشمان پر از اشکش این پرسش را خواند که چرا نتوانستیم از اعدام او جلوگیری کنیم و از کجا معلوم که خودش هم به این سرنوشت دچار نشود؟!
یک هفته گذشته است... در اولین سهشنبه مهر ماه، فاطمه هنوز سیاهپوش بود و اعتصاب غذای ما هم ساعتهای اولیه خود را سپری میکرد که خبر اعدام جوانی دیگر و اینبار در گیلان ما را در بهت و غم فرو برد. میگویند او در یک نزاع دستهجمعی بر اساس اطلاعات اشتباه محکوم شده است. این جوان از اقوام یکی از نگهبانان بود. او هم در همین ساعات اولیه صبح از ماجرا با خبر شده و سراسیمه زندان را ترک کرده بود.
شنیدن خبر دو اعدام به فاصلهی یک هفته، در روز سهشنبه و در زندان، شکلی متناقض از احساس استیصال و همزمان عزم و جدیت مضاعف بر ادامه دادن این همراهی با کارزار سهشنبههای نه به اعدام وجودمان ایجاد کرده بود.
مدتی از خبر اعدام دوم نگذشته بود که از همشهریهای آن فرد در زندان مطلع شدیم که پدر آن جوان نیز پس از اعدام فرزندش، دوام نیاورده و فوت کرده است. این خبر، به اندازه خبر اعدام برایمان تکاندهنده بود. مجریان آن حکم غیر انسانی را نمیدانم که آیا در برابر مرگ این پدر و عزای تازه به خود لرزیدهاند یا نه؟!
در چند ماه اخیر، بارها در زندان از انتقال افراد به قرنطینه و اجرای احکامشان در زندان لاکان مطلع شدیم و به چشم خویش دیدیم که زندانیانی که زیر حکم اعدام هستند چطور با این اخبار، نگران و سراسیمه میشوند. نمیدانم این اجرای احکام است که سرعت بیشتری به خود گرفته یا همیشه همینطور بوده است و ما کمتر مطلع میشدیم. در این مدت پیگیر اخبار مربوط به صدور احکام اعدام سیاسی نیز بودهایم که بسیار نگرانکننده است.
حالا برای پایان دادن به مجازات غیرانسانی اعدام و در اعتراض به اجرای آن، در زندان با هم همدل شدهایم، با همفکرانمان در دیگر زندانهای کشور همراهیم و به خشونتپرهیزترین شکل ممکن ایستادگی میکنیم.
اعدام قتل حکومتی و مجازاتی غیرقابل بازگشت است که نه تنها در کاهش میزان وقوع جرم تاثیری نداشته، بلکه خود مصداقی از خشونت است و به افزایش کمیت و کیفیت جرم منجر شده است.»
از صفحهی اینستاگرام زهره دادرس، فعال حقوق زنان ساکن گیلان
***************
اعزام به بیمارستان شریفه محمدی، فعال کارگری محبوس در زندان لاکان رشت
به گزارش خبرگزاری هرانا: «روز یکشنبه ۹ دی ماه، شریفه محمدی، فعال کارگری محبوس در زندان لاکان رشت، به بیمارستان خارج از زندان منتقل شد.
وی مدت زیادی است که از عفونت ناخن انگشت پا رنج میبرد، به طوری که این عفونت در حال سرایت به انگشتان دیگر بوده است. نهایتا این فعال کارگری روز یکشنبه ۹ دی ماه، جهت درمان از زندان لاکان رشت به بیمارستان خارج از زندان منتقل شده است».
شریفه محمدی که از ۱۴ آذرماه ۱۴۰۲ در بازداشت بهسر میبرد، مدت کوتاهی پس از حضور در ادارهی اطلاعات رشت به ادارهی اطلاعات سنندج و زندان این شهر منتقل شد. وی در پی ضربوشتم و شکنجه ماموران امنیتی با مشکلات عدیده جسمی از جمله عفونت انگشتان مواجه شد. پس از قریب به یک سال از این زمان، او سرانجام جهت درمان پزشکی به بیمارستان منتقل شد.
***************
تداوم کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در هفته چهلونهم با همبستگی ۲۸ زندان مختلف
《سکوت در برابر چنین فجایعی نوعی همراهی با آن است》
در روزهایی که صدای دادخواهی و اعتراض مردم و فعالان علیه اعدام از هر زمان دیگری بلندتر شده است، نه تنها اعدام و سرکوب کاهش نیافته، بلکه حکومت مستبد به شکل فزایندهای بر شدت آن افزوده است. بهگونهای که قوه قضائیه در روزهای اخیر بیحس کردن اعضای بدن (دست و پا) برای متهمان سرقت و محاربه را مجاز اعلام کرده است تا جنایات وحشیانه خود را عادیسازی کند و با این روشهای سرکوبگرانه، ترس و خفقان را در جامعه گسترش دهد. بسیاری از این متهمان سرقت، قربانی فساد ساختاری، تبعیض طبقاتی، دزدی و اختلاسهای نجومی حاکمان و وابستگان به حکومت هستند.
حکومت زنستیز حاکم بر ایران، در ادامه سرکوبهای خود، تعدادی از زندانیان زن در زندان قرچک را به اتهام روابط نامشروع به مجازات قرون وسطایی سنگسار محکوم کرده است که در خوشبینانهترین حالت، ممکن است حکم آنان به جای مرگ با سنگ، به اعدام تبدیل شود. ما بر این باوریم که سکوت در برابر چنین فجایعی، همراهی با آن به حساب میآید.
و باید علیه این توحش و بربریت ایستاد.
در حکومتی که روزانه شاهد اعدامهای گسترده در زندانهای مختلف هستیم، در ده روز اول دیماه دستکم ۴۱ تن و تنها در سه روز ۲۳ تن اعدام شدهاند. و تعداد زیادی از محکومان به اعدام در زندانهای مختلف جهت اجرای حکم به انفرادی منتقل شدهاند.
زندانی سیاسی، مجاهد کورکور، که بیش از دو سال است در زندان بهسر میبرد، برای بار دوم حکم اعدامش، که پیشتر توسط دیوان نقض شده بود، در شعبه همعرض دادگاه انقلاب اهواز تأیید شده است و جان او به شدت در خطر است.
اخیراً نیز حکومت مستبد ولیفقیه، وکلای آزاده و شریفی که تلاش میکنند پرونده زندانیان سیاسی و محکومان به اعدام را بر عهده بگیرند، تحت فشار قرار داده و آنان را تهدید به بازداشت میکند. این اقدام که در سالهای اخیر بارها شاهد آن بودهایم، منجر به زندانی شدن برخی وکلا فقط به دلیل دفاع از موکلانشان شده است. باید از این وکلای شریف و آزاده دفاع کرد.
در روزهای گذشته، شاهد حمایتهای گسترده از این کارزار از سوی فعالان داخل و خارج کشور بودهایم. ما صمیمانه از همه قدردانی میکنیم و بر این باوریم که مخالفت با اعدام باید به معنای مخالفت با هر نوع اعدام و حمایت از هر فرد محکوم به اعدام باشد.
کارزار "سهشنبههای نه به اعدام"، ضمن محکوم کردن اقدامات سرکوبگرانه و ضدانسانی حکومت که نقض فاحش حقوق بشر است، از تمامی فعالان این حوزه میخواهد برای مقابله با سرکوب و اعدام در ایران اقدام کنند.
همچنین، از مردم ایران و زندانیان میخواهیم برای توقف احکام اعدام در ایران، از این کارزار حمایت کرده و به آن بپیوندند. با همبستگی و اتحاد عمل، میتوان ریشه اعدام را خشک کرده و سرزمینی عاری از خشونت و اعدام ساخت. فراموش نمیکنیم که آمران و عاملان این اعدامها، کشتارها و سرکوبها بزرگترین جنایتکاران علیه بشریت هستند که باید پاسخگوی اعمال ننگین خود در برابر دادگاه مردمی باشند. بدون شک، زمینهساز بسیاری از این جنایتها، حاکمان ستمگری هستند که قدرت و حکومت را به نفع خود مصادره کردهاند و با هر شکلی از آزادی و برابری سر ستیز دارند.
اعضای کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در روز سهشنبه، ۱۱ دی ۱۴۰۳، در هفته چهلونهم، در ۲۸ زندان زیر اعتصاب غذا خواهند کرد:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)،
زندان قزلحصار (واحد ۲ و ۴)،
زندان مرکزی کرج،
زندان تهران بزرگ،
زندان خورین ورامین،
زندان اراک،
زندان خرمآباد،
زندان اسدآباد اصفهان،
زندان دستگرد اصفهان،
زندان شیبان اهواز،
زندان نظام شیراز،
زندان بم،
زندان کهنوج،
زندان طبس،
زندان مشهد،
زندان قائمشهر،
زندان رشت (بند مردان و زنان)،
زندان رودسر،
زندان اردبیل،
زندان تبریز،
زندان ارومیه،
زندان سلماس،
زندان خوی،
زندان نقده،
زندان سقز،
زندان بانه،
زندان مریوان،
زندان کامیاران.
سهشنبه، ۱۱ دی ۱۴۰۳
کارزار سهشنبههای نه به اعدام
***************
سروناز احمدی از زندان اوین آزاد شد
مادر سروناز احمدی با انتشار مطلبی در این باره نوشته است: آزادی سروناز امروز یکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳ بعد از یک سال و ۹ ماه حبس به صورت مشروط از زندان اوین صورت گرفته است.
***************
اعتصاب غذای رضا خندان مهابادی در زندان
نسرین ستوده همسر رضا خندان مهابادی اعلام کرد: «رضا در اعتراض به شرایط بند ۸ از امروز صبح اعتصاب غذای خود را شروع کرد. این در حالی است که او در نامه ای که دیروز به مسؤلان زندان نوشته بود، خواهان بهبود شرایط بند ۸ شده بود.بند ۸ فاقد شرایط زیست و پر از ساس است. در تماسی که رضا امروز از زندان داشت گفت که او همچنین در اعتراض به شرایط بازداشتگاه های نیروی انتظامی دست به اعتصاب غذا زده است. تاثیر مخرب این بازداشتگاه ها در مرگ مهدی خدایاری، جوان ۲۸ ساله ای که دو کودک خردسال نیز داشته است و دیروز پس از انتقال از بازداشتگاه نیروی انتظامی در اوین جان باخته است، قابل مشاهده است.»
***************
چهل وهشتمین هفته در ادامه موج اعدامها در سراسر کشور
در هفته چهل و هشتم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» تعدادی از زندانیان زندان رودسر در استان گیلانع اعلام کردهاند که از این پس به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» میپیوندند و در اعتصاب غذا خواهند بود.
پیوستن زندان رودسر به کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در هفته چهل و هشتم
زندان قزلحصار قتلگاهی که ۱۷٪ از اعدامهای سراسر کشور را به خود اختصاص داده است.
در آستانه سال نو میلادی با تبریک میلاد مسیح مبشر صلح و آزادی، آرزوی سالی به دور از سرکوب و اعدام و کشتار برای همه ملتهای جهان بهویژه ایرانیانی که تحت ستم حکومت ولایت فقیه قرار دارند را داریم.
در سال ۲۰۲۴ حکومت مستبد حاکم بر ایران تا کنون دستکم ۹۵۳ تن را فقط با چوبههای دار به قتل رسانده است؛ حدود ۳۳ تن از آنها زن بوده و در مجموع ۸ زندانی سیاسی را اعدام کرده است. همچنین حدود ۹۶ تن از هموطنان کُرد و ۱۰۱ تن از هموطنان بلوچ را در این یک ساله اعدام کرده است.
زندان قزلحصار کرج به عنوان مرکز اصلی اعدامها، قتلگاهی است که با ۱۵۸ اعدام در سال ۲۰۲۴ حدود ۱۷ درصد از کل اعدامهای کشور را به خود اختصاص داده است.
کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" با افشای بخشهایی از جنایات و اعدامهایی که در زندانهای سراسر کشور صورت گرفته است، تلاش کرده تا صدای زندانیان گمنام و زیر حکم اعدام باشد؛ افشای این جنایتها توسط کارزار و دیگر نهادهای سیاسی و حقوق بشری، پس از سالها اعدام و کشتار، منجر به قرار گرفتن زندان قزلحصار در لیست تحریمهای بینالمللی شد.
در هفته گذشته حکومت اعدامی، روز چهارشنبه ۲۸ آذر ماه یک زندانی سیاسی کُرد با نام #رحیم_برین را در زندان مهاباد پس از ۱۹ سال شکنجه به دار آویخت.
همچنین یک زندانی سیاسی دیگر در زندان ارومیه با نام #رزگار_بیگزادهبابامیری که در اعتراضات ۱۴۰۱ در بوکان بازداشت شده بود، توسط شعبه ۱۰ بازپرسی دادسرای انقلاب ارومیه، متهم به محاربه و بغی شده است که خطر صدور حکم اعدام وی وجود دارد.
با توجه به موج اعدامهای گسترده که در سراسر کشور به اوج رسیده است این هفته تعدادی از زندانیان زندان رودسر در استان گیلان در نامهای اعلام کردهاند که از این پس به کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" میپیوندند و در اعتصاب غذا خواهند بود.
در این ایام که حکومت توان حل کلان بحرانهای ساختاری را ندارد و کشور را تعطیل و یا نیمه تعطیل اعلام کرده است. اما اجرای حکم اعدام بدون یک روز تعطیلی، ادامه دارد. گویی ماشین کشتار و اعدام متوقف شدنی نیست.
همانطور که بارها تاکید کردهایم بسیار واضح است که حکومت برای جلوگیری از اعتراضات مردمی دست به سرکوب و اعدام میزند و تمام اعدامها در ایران جنبه سیاسی دارد؛ لذا اعضای این کارزار مجددا از تمام ارگانها و نهادهای مردمی و حقوق بشری در داخل و خارج از کشور میخواهد برای جلوگیری از اعدامها در ایران تلاش جدی به عمل آورند. رمز پیروزی و توقف ماشین اعدام، همبستگی و اتحاد همگانی است. ما میتوانیم و وظیفه داریم علیه اعدام بایستیم تا این قتل سیستماتیک را متوقف نماییم.
اعضای کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" سهشنبه ۴ دی ۱۴۰۳ در هفته چهلوهشتم در ۲۸ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین (بند زنان ،بند ۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج ، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان اراک، زندان خرم آباد، زندان اسد آباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان نظام شیراز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران و زندان رودسر گیلان
سهشنبه ۴ دی ۱۴۰۳
کارزار سهشنبههای نه به اعدام
***************
اعتصاب غذای یک شهروند زندانی محبوس
در زندان اوین به دلیل بلاتکلیفی و عدم رسیدگی به پرونده اش
غزل مرزبان، نوکیش مسیحی گیلک و فارغالتحصیل رشته حقوق از لشتنشا، در اعتراض به بلاتکلیفی پرونده و شرایط نامشخص قضایی خود، دست به اعتصاب غذا زده است.
او که در بند زنان زندان اوین نگهداری میشود، نزدیک به ۵۰ روز است که با فشارهای روانی و جسمی ناشی از بازداشت و عدم رسیدگی مناسب به پروندهاش مواجه است.
غزل مرزبان در تاریخ پانزدهم آبانماه، در حوالی میدان ولیعصر تهران به دلیل سردادن شعارهای اعتراضی علیه حکومت بازداشت شد. او ابتدا به بازداشتگاه وزرا منتقل و پس از دو روز به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
این نوکیش مسیحی با اتهاماتی از جمله «تبلیغ علیه حکومت» و «عدم رعایت حجاب اجباری» روبهرو است و بلاتکلیفی پرونده و نبود شفافیت در رسیدگی قضایی، او را وادار به اعتصاب غذا کرده است.
دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳
___________________________
برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب پائیز ۱۴۰۳
اینجا کلیک کنید.
برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب از اول بهمن ۱۴۰۲ تا ۲٨ شهریور ۱۴۰۳
اینجا کلیک کنید.