حذف دانشجو، جذب رزمجو
[بیانیه فعالین دانشجویی دانشگاه تهران در واکنش به پذیرش نیروهای حشدالشعبی به عنوان دانشجو]
پیش از این نیز بهاصطلاح استادان وابسته و شبهنظامیان بسیج را دیده بودیم که بر صندلیهای غصبی تکیه زدهاند و دست در جیب برادر بزرگ دارند، اما انگار برای تکقطبی شدن فضای دانشگاه کفایت نمیکردند و حالا باید شاهد لشکرکشی به دانشگاه باشیم. ما باید برویم تا آنها بیایند، دانشگاه را با حذف و تعلیق و سرکوب از دانشجو خالی کردهاند و حالا نیروهای عاریتی گروههای نظامی عراقی را جایگزین ما میکنند.
بازار فروش تصاویر انسان و سرکوب آزادیخواهان بهقدری گرم شده که آقایان برادر برادر گویان مهمان بر سر سفرۀ پهن شده دعوت میکنند. بفرمایید، بنشینید، لقمه بزنید، صاحبخانه خود در حبس و اخراج و تعلیق است!
آموزش کالایی، کنکور تجاری و سهمیههای سیاسی، تهیدستان و زحمتکشان را حتی از ورود به دانشگاه ناامید و ناتوان کرده و حالا نیروهای نظامی را جایگزین دانشجویان میکنند.
بدعتِ زدوبندها و سهمیههای اینچنینی در گام اول استاندار دوگانهای را خلق میکند که عضو نظامی حشد الشعبی به سبب عضو نظامی حشدالشعبی بودنش به دانشگاه راه پیدا میکند اما طبقات پایین و نجسهای* ایدئولوژیک جامعه حتی با نخبه بودن توانایی ورود به دانشگاه را ندارند و اگر داشته باشند هم به بهانههای مختلف، از حجاب گرفته تا فعالیت دانشجویی، حق تحصیلشان خصمانه سلب میشود. نتایج فعالیتهای (ستاد اجرای فرمانِ خیابانِ ۱٦-آذر) در گام دوم طراحی الگوی مدیریتِ نظامی کشور است که ظاهراً پیشنمایشش را با حضور اطلاعات، بسیج، سپاه و حشدالشعبی در دانشگاه تهران خواهیم دید.
در گرگومیش تاریخ دانشگاه تهران از سرایندگانِ آوازِ استقلالِ آکادمی رسیدهایم به سرسپردگانی که با مدیریت آتش به اختیار مسیر استبداد نظامی را ریلگذاری میکنند. حضور این افراد در قامت مدیران دانشگاه ماحصلی ندارد جز تداوم حیاتِ چرخۀ بلایا و بحران. امروز میدانیم که در دنیای ذهنی حضرات ما نه حقی برای تحصیلداریم و نه حقی برای زندگی.
۱۰ ماه از شروع قیام ژینا میگذرد، قیامی که ما در آن حق حیات را طلب کردیم و امروز حق حیات از مسیر بازپسگیری حقوق مدنی میگذرد. امروز چارهای جز ایستادگی و پیشروی نداریم چراکه در دوراهی حذف و بقا، انفعال به معنای تلف شدن است.
ما حضور نیروهای نظامی را در دانشگاه چه در لباس رزم و چه در لباس درس نمیپذیریم و در برابر آن مقاومت میکنیم. اجازه نمیدهیم بیش از این نام دانشگاه تهران را حماقتها و بلاهتهای خودفروختگان طماع و مزدوران دربار لکهدار کند.
در این گرگومیش ما با مقاومت خود با ایستادگی و پایداری نوید فردای روشنی را میدهیم که در انتظار ماست. پس نمینشینیم دست روی دست نمیگذاریم و به شما اجازه حذف و انکار برابریطلبان و آزادیخواهان را نمیدهیم.
***********
ورود نیروهای شبهنظامی خارجی به دانشگاه تحت عنوان "دانشجو"
در تاریخ ۱۸ تیر ۱۴۰۲، مقارن با ۱۸ تیر خونین سال ۷۸، حسین موسوی بخاتی معاون تعلیم و تربیت حشدالشعبی اعلام کرد طی توافقی با دانشگاههای ایران از جمله دانشگاه تهران، نیروهای این گروه تحت عنوان دانشجو برای تحصیل به ایران اعزام خواهند شد. اظهاراتی که بعدا توسط محمد مقیمی، رئیس دانشگاه تهران تایید شد.
به گفته این مقام حشدالشعبی ۹۵ نفر از اعضای گروه قبلا به ایران اعزام شدهاند. این نخستین بار نیست که اعضای این گروه به ایران فرستاده میشوند. به گزارش خبرگزاری میدان، در تاریخ ۲۴ آذر ۱۳۹۸ هیئتی از "نخبگان" حشدالشعبی از موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران بازدید کردند و به تبادل تجربه و دانش در زمینه "جنبشهای اجتماعی به وجود آمده توسط آمریکا و متحدان منطقهای" پرداختند.
این خبر در حالی اعلام شد که حدود یک هفته پیش، دکتر محمد مرندی به دلیل آنچه اعتراض به "مدرکفروشی و بیاعتبارسازی دانشگاه تهران" عنوان شده بود، از سمت معاونت بینالملل دانشگاه تهران کنار گذاشته شد و دکتر الهام امینزاده جای او را گرفت. خانم امینزاده سه روز پیش اعلام کرد اصلاح فرایندی در معاونت بینالملل دانشگاه تهران جهت رسیدگی ویژه به امور پذیرش متقاضیان تحصیل از کشورهای مختلف به ویژه کشور عراق آغاز شده است.
حشدالشعبی مجموعهای از گروههای شبهنظامی تحت حمایت جمهوری اسلامی در عراق است که در ابتدا برای مقابله با داعش تاسیس شد. برخی از اعضای این گروه نظیر کتائب حزبالله و عصائب اهل الحق توسط آمریکا، ژاپن و امارات متحده عربی در لیست گروههای تروریستی قرار دارند.
این خبر درحالی منتشر شده که بسیاری از دانشجویان در احکامی ناعادلانه، ممنوع الورود و تعلیق شدهاند و از مسلمترین حقوقشان محروم گشتهاند. حضور شبهنظامیان در دانشگاه به معنی دخالت و نفوذ بیشتر نیروهای امنیتی در امور دانشجویان و اساتید است.
کانال دانشگاه تهران-دانشجو
***********
ارسالی دانشجویان: ۱۸ تیر؛ ردِ خون بر پیکر مقاومت دانشگاه
امروز در آستانهی سالگرد ۱۸ تیر قرار گرفتهایم؛ روزی که یادآور گسیلِ قدارهکشان و وحوشی به ساحت دانشگاه است که اکنون در قامتی دیگر پیش روی ما ایستادهاند.
۱۸ تیر اگر تا سال پیش تنها یک روز برای یادآوری واقعه کوی دانشگاه بود، امسال اسم رمزی است برای ایستادگی؛ رمزی که به ما یادآور میشود هیچگاه، عقبنشینی و کوتاه آمدن در برابر اوباش سرکوبگرِ خودفروخته، راهحل ما نبوده و نیست.
۱۸ تیرِ ما، اکنونِ ماست؛ اکنون و پس از قیام انقلابی ژینا، غاصبان دانشگاه با لباسهای اتوکشیده و کتوشلوارهایی که از فرسخها دورتر بوی جنایتشان و خوی کثیف استبدادیشان را نمایان میکند، با وقاحتی بیحدوحصرْ کمر به سرکوب تمام عیار دانشجویان و استادانی بستهاند که با همصنفان و قیام جمعی مردم ایران اعلام همبستگی کرده بودند.
۱۸ تیر هیچگاه از یاد نخواهد رفت؛ اگر دیروز اوباش حکومتی با شعارهای زمختشان وارد حریم ما شدند، امروز نیز ابایی از این کار، حتی به شکل وحشیانهترش، نخواهند داشت.
تکلیف نهایی ما در طنین "نه" بزرگی که نخست از میان دانشجویان دانشگاه هنر به گوش رسید، مشخص شده است؛ ما را کاری با این وحوش نیست؛ جز ایستادگی و تا از سر راه برداشتن این جانیانی که به اسم "حراست از حریم دانشگاه" مشغول آزار روزمره ما هستند، از پای نخواهیم نشست.
کانال دانشگاه تهران-دانشجو
***********
۲۴ سال گذشت؛ فرشته علیزاده کجاست؟
امروز ۲۴مین سالی است که فرشته پس از آن هرگز به خوابگاه فرزانگان دانشگاه الزهرا بازنگشت و آخرین خبری که از او در دست است به تماسی تلفنی از یک تلفن کارتی در میدان ولیعصر با مادرش برمیگردد که در آن خبر داده که برای بازگشت به شهرش بلیط قطار گرفته، قطاری که هیچگاه به آن نمیرسد!
فرشته علیزاده دانشجویی است که در ۱۸ تیر سال ۷۸ همگام با واقعهی تلخ کوی دانشگاه، همچون سعید زینالی مفقود شد و هیچکدام از نهادهای امنیتی مسئولیت این اتفاق را برعهده نگرفته و بعد از گذشت ۲۴ سال هنوز هم هیچ خبری از سرنوشت دقیق مسئول برد انجمن الزهرا در دست نیست غیر از آنکه نامش گذری تلخ و دردآلود را در ذهنها رقم بزند که حتما جوانی او نیز به گورهای تاریک خاوران ختم شده است و همین بیخبری سبب شد که مادرش ۶ ماه پس از گمشدن او دق کند و از دنیا برود.
فرشته علیزاده اولین هشتگ دانشگاه الزهرا است؛ آن هم در زمانی که هنوز موج تکنولوژی به جایی نرسیده بود که چشم و گوش جامعه به هشتگ شدن نام دانشجویان عادت کرده باشد و دانشگاه در آماج سرکوب و توحش حکومت قرار بگیرد؛ دانشجویی که باحضورش در جریان اعتراضات سال ۷۸ طلایهدار حضور در صحنهی ظلمستیزی و مبارزه با استبداد شد و قهرمان گمشدهی دانشگاهی است که پس از حضور درخشان دخترانش در جنبش “زن زندگی آزادی” ، نامش برای همگان تصویری از کلیدواژههای شجاعت،ایستادگی و آزادگی را زنده میکند و دیگر از آن تصویر خاکستریِ مطلوب حاکمیت که سالها در تلاش بود الزهرا را عرصهی جولان خود و دانشگاه مطیع و بابمیلش نشان بدهد چیزی باقی نمانده است.
فرشته گم شد اما در دل الزهرا هزاران هزار فرشته پیدا شد که هر یک به تنهایی برای جامعهی خود منبع الهام بودند و شکستن دیوار بلند ستم، برای رسیدن به آنسوی راه آزادی را هرروز و هرروز تمرین میکنند و امروز راهش با همت بلند و ایستادگی دانشجویانی همچون سپیده رشنو، مائده دلبری، رایحه حسینی، فاطمه رشیدی، سارینا صادقی، نیلوفر میرزایی و…در خط مقدم شکستن دیوار استبداد ادامه دارد.
ما دانشجویان دانشگاه الزهرا در ۲۴مین سالگرد واقعهی کوی دانشگاه با گرامی داشتن نام فرشته علیزاده، سعید زینالی، عزت ابراهیمنژاد و تمامی دانشجویانی که از این حادثه زخمی با خود به یادگار دارند، اعلام میداریم همگام با دیگر دانشگاههای کشور که امروز عرصهی اصلی بیداری و حقطلبی است، در راه شکستن قفس ظلم و پرگشودن در هوای آزادی همراه و همصدا خواهیم ماند.
چرا که دستی که آزادی را فهمیده است، دیگر به بازوی انسان باز نمیگردد.
برای او بال پرواز خواهد شد!
هجدهم تیر
دانشجویان دانشگاه الزهرا
***********
دانشگاه بر علیه فعالیت صنفی!
[گزارش دانشجویان دانشگاه تربیتمدرس از سرکوب شورا و فعالیت صنفی]
با توجه به اوضاع بد اقتصادی موجود و آسیبپذیر بودن اقشار مختلف جامعه، شوراهای صنفی در دانشگاهها، تنها نهادی هستند که میتوانستند به عنوان حافظ منافع صنف خود در بعضی موارد از صدمات وارده به دانشجویان بکاهند. اما با افزایش بحرانها و تنشهای سیاسی، فعالیت صنفی به کلی سرکوب شد به گونهای که هماکنون در اغلب دانشگاهها شورای صنفی تشکیل نشده است.
وضعیت در دانشگاه تربیت مدرس مانند دیگر دانشگاههای تهران بخصوص بعد از جنبش "زن، زندگی، آزادی" به سادگی قابل وصف نیست. تعهد، تهدید، توبیخ، تماسهایی با شمارههای خصوصی، پروندهسازی، افزایش تعداد دوربینهای مدار بسته، پروندههای همیشه باز، تقویت نیروهای خودسر، و افزایش تعداد نیروهای حراستی، تنها بخشی از سرکوبهای صورتگرفته در فضای دانشگاه است.
در جایی که حرف زدن از بدهیترین حقوق دانشجویی مثل غدا و خوابگاه نیز تهدید امنیت ملی تلقی میشود، تنها نهاد دانشجویی و رسمی دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس یعنی شورای صنفی، خلع ید شده و اعضای آن مطابق با میل مسئولین حراست و ریاست و معاونت دانشجویی انتخاب میشوند. در این راستا میتوان به اعلام موضع آنها در یک سال اخیر استناد کرد. موضعی که در جهت دفاع از کرامت و حقوق پایمال شده دانشجویان گرفته نشد بلکه برای خوشامد مسئولین اتخاذ میشد.
شورای صنفی که تنها نهاد موجود برای برای بهبود کیفیت زندگی دانشجویان است، در سیطرهی کامل سیاستیاست که روز به روز زندگی را چه در بیرون از دانشگاه و چه در داخل دانشگاه سخت و طاقتفرسا میکند.
در نبود شورای صنفی، این دانشگاه پاسخگوی مسائل و مشکلات دانشجویان نیست. در ادامه بخشی از مشکلات دانشجویان به اختصار عنوان شده است:
- اختصاص ندادن خوابگاه به دانشجویان ورودی ۹۶ دکتری در روزهای اخیر.
- کسر نمرهی غیر قانونی به بهانهی تاخیر در دفاع از رسالهها و پایاننامهها.
- افزایش میزان اجاره اتاقها خوابگاهی و دو برابر شدن قیمت غذا به بهانهی به پایان رسیدن سنوات (بدون در نظر گرفتن ۲ سال تعطیلی دوران کرونا) برای دانشجویان سالهای قبل از ۱۴۰۰.
- محدود شدن خوابگاههای دانشجویی متاهلی و بسته شدن امکان واگذاری خوابگاه برای دانشجویان متاهل.
- فشار برای چاپ مقالهی اجباری برای فارغ التحصیلی و گرفتن مدرک تحصیلی.
مسئولینی که کار صنفی در محدوده قوانین را هم بر نمیتابند، نه تنها اقدامی برای برگزاری انتخابات انجام نمیدهند بلکه از هر توانی برای جلوگیری از تشکیل شدن آن انجام میهند. و اکنون قانونهایی علیه قوانین قبلی خود به اجراء درآوردند.
***********
بیانیه جمعی از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی
در محکومیت خشونت علیه سرها
شکستند سرهای ما را اما اندیشه آزادی که در ذهن ما و باور به پیروزی که در قلبمان ریشه دوانده، از هم گسستنی نیست. از شهریور خونین که بر سر ژینا کوبیدند تا پژواک ضربهای که از برخورد سر رفیقمان به دیوار برخاست نشانهای است از اینکه فهمیدهاید آنجا که کسی "نه" میگوید سری است که برخلاف شما در اجارهی قدرت نیست. امروز از بازداشت و تعلیق در دانشگاه به خشونت علیه سرها روی آوردید تا امکان تخیّل و توان نهگویی را از بین ببرید و ما را آدمهای منضبطی کنید تا در تمنّای مدرک، نابینا باشیم.
سیاهی بر ما چیره نخواهد شد چرا که در این ظلمت شب، ما سپیده ظفر دیدهایم.
اکنون گوشهای ما هم بیدار شده است؛ از صدای نوید افکاری و صدای نیکا تا صدای دانشجویی که گفت: "بچهها کمک" و امروز صدای خشونت حراست در دانشکده مدیریت. ما این صداها را همچون سربدارانمان و لالههای در خون خفته از یاد نمیبریم.
ما میخواهیم زنده بمانیم.
در مقابل شما میایستیم تا روزی دانشگاهی بدون تبعیضهای جنسیتی بدون کالاییسازی آموزش و بدون حذف به بهانههای سیاسی، دینی و عقیدتی را به چنگ آوریم. دانشگاهی که زندانی چشماندازش نباشد و بیهراس از وجود حراست بتوانیم در هوای آن نفس بکشیم و فکر کنیم و رنجی بکاهیم. ما ابتدا با مردم برای زندگی میکوشیم و سپس در دانشگاه برای مدرک.
نیروی زندگیخواهی ما در تحقق "نه" هایمان بیش از وابستگیهای شما برای آریگوییهاست.
***********
سرهایی که شکسته میشوند و صداهایی که باقی خواهند ماند
[گزارشی از دانشجویان دانشکده علوماجتماعی دانشگاه علامه، در رد اطلاعیهی باطل روابط عمومی دانشگاه]
در طول یک سال گذشته، هیچ روزی در دانشگاه علامه طباطبایی جو آرام حاکم نبوده است. هر چند پیش از این نیز حراست در حیاط دانشگاه با موتور به دنبال دانشجویانی میافتاد که از حجابشان راضی نبود، اما حالا تمام اعمال دانشجویان ذیل فشار حراست قرار میگیرد. از شرکت در کلاسها گرفته تا حضور در کتابخانه و سالن غذاخوری.
◻️پیش از انتشار ویدیوی هتک حرمت محمد، دانشجوی دانشکده مدیریت، همین برخورد علیه یکی از دانشجویان در دانشکدهای دیگر تکرار شده بود و دانشجوی دختری را در یکی از اتاقها حبس کرده بودند. تیم حراست دانشگاه علامه ذیل هیچ چهارچوبی عمل نمیکند. در ایام امتحانات پایانترم گزارشهایی از دانشکدههای مختلف راجع به تفتیش بدنی دانشجویان مطرح شده بود، گویی در بندِ «مجرمین خطرناک» یک زندان امتحان میدهیم!
اعضای حراست دانشگاه از الفاظ جنسی برای خطاب قرار دادن دانشجویان دختر استفاده میکنند. کما اینکه پیشتر در یکی از دانشکدهها، رئیس حراست دانشجویان دختر را چنین خطاب قرار داده بود: «یک طور لباس میپوشند انگار فلان کارهاند». یا زمانی که کارت دانشجوی دختری را در سلف دانشگاه گرفته است اینطور گفته که «بیا اتاقم هم کارتت را میدهم هم ناهارت را». در تمام این مدت هیچکس پاسخ درستی به اعتراض دانشجویان بر علیه چنین رفتارهایی ندادهاست. تنها جوابی که دریافت کردهایم، سیلِ اسامی دانشجویان تعلیق شده بودهاست.
در ادامه اعمال وقیحانه حراست، خاموش کردن سیتسمهای گرمایشی و جمع آوری میز و صندلیهای دانشکده علوماجتماعی رخ داد. این اقدام در دی ماه ۱۴۰۱، زمانی که هوا سرد بود و برف میبارید به دستور رئیس حفاظت فیزیکی دانشگاه، پاکپور، جهت تنبیه دانشجویان این دانشکده صورت گرفت و دانشجویان سردترین ایام سال را بدون سیستم گرمایشی گذراندند.
دانشگاه علامه همان دانشگاهی است که بیهیچ واهمهای دانشجویانش را تقدیم نهادهای امنیتی میکند و نیروهای حراست آن، اساتید معترض به وضعیت دانشجویان را هل میدهند و میگویند دهانشان را ببندند.
اکنون اما لازم است که با صدای رسا اعلام کنیم؛ ما نه در دانشگاه که در پایگاه امنیتی علامه طباطبایی قرار گرفتهایم. اینجا هیچ چیز آرام نیست و تنها کاری که به نحو احسن انجام میشود، سرکوب است. اما خطاب به آنان چنان که پیش از این نیز گفتهایم تکرار میکنیم:
هیچ کس قرار نیست از شما تمکین کند.
لازم بذکر است که پس از انتشار گسترده فیلم برخورد خشن حراست با یکی از دانشجویان، روابط عمومی دانشگاه علامه طی بیانیهای ادعا کرد که «جو دانشگاه آرام است» و «چنانچه قصوری رخ داده باشد، بر اساس مقررات، اقدام لازم را انجام خواهد داد».
***********
«بیانیهی جمعی از دانشجویان دانشگاه هنر تهران»
به نام بلند آزادی
و یاد صانع ژاله
نه اجبار، نه سرکوب و نه دوشکا دیگر خراشی بر پولاد ارادهٔ ما نخواهد انداخت چراکه امروز یک ایران پشت ماست. ما جمعی از دانشجویان دانشگاه هنر روی ماه یکایک شما خواهران و برادران آزاده و شجاعدلمان را میبوسیم و بار دیگر با شما عهد میبندیم که به بندبندِ پیماننامههای پرمهرتان وفادار میمانیم. ما نیز «به مبارزهٔ خود برای ایرانی آزاد ادامه میدهیم» و در کنار شما «تا جان در بدن هست، تن به ظلم نخواهیم داد» و «ثابت خواهیم کرد که هیچچیز به عقب برنمیگردد». ما آنچه بر ما رفت را هرگز فراموش نخواهیم کرد. اخیراً مطلع شدیم که نااهلان دوست عزیزمان علیرضا برادران شرکا را از دانشگاه امیرکبیر اخراج کردهاند. میبینیم که هنوز درس نگرفتهاند! نمیدانند که ما «هیچگاه یکدیگر را تنها نمیگذاریم».
«گذشت آن زمان که بغض فروخورده باشیم»، امروز خاری در گلوی ستمگریم. ما ایستادهایم، کنار خانوادههای دادخواه، کنار زخمخوردگان این سالهای سیاه... ما پای این خاک ایستادهایم و «خاموشی را روا نمیدانیم». میدانیم که پیروزی بزرگ یکشبه اتفاق نمیافتد و تنها بهپشتوانهٔ کنشهای کوچک و بزرگ ایستادگی است که میتوان این خانه را از نو ساخت. پس دل قوی داریم که تاریکی رفتنی است. و ما پیش میرویم، دست در دست هم، به سوی آزادی.
۱۴۰۲/۰۴/۰۲
***********
تفکیک؛ استراتژی عام سرکوب
[تحلیلی از وضعیت این روزهای دانشگاه هنر]تهران
عقبنشینی نمادین حراست
در هفته گذشته و پس از تحصن دانشجویان دانشگاه هنر در اعتراض به مصوبه دانشگاه و شدتیافتن سرکوبها، بیانیههای متعددی در اعلام همبستگی با دانشجویان هنر منتشر شدند. در نتیجه این اتحاد سراسری بنظر میرسد شاهد عقبنشینی نسبی حراست دانشگاه از مواضع خود بودهایم. اما این عقبنشینی به منزله پایین آمدن از مواضع یا کاهش گستره سرکوب نیست.
سرکوب در شیوهای دیگر
موج ایجاد شده منجر شد تا حراست از روش دیگری که هزینه کمتری دارد برای سرکوب استفاده کند. بازداشت و ممنوع الورودی گسترده، شیوههایی از سرکوب هستند که نمودِ بیشتری دارند و هزینه زیادی را ایجاد میکنند.
بر اساس گزارشهای تازه دانشجویان، شیوه جدید سرکوب حراست، تفکیک دانشجویان و برخورد با آنان در مواجههای فردی است. بر این اساس حراست به برخی از دانشجویان گفتهاست که اجازه ورود بدون مقنعه را ندارند. حراست ادعا کردهاست لیستی از دانشجویان را در اختیار دارد که این افراد تنها درصورت سرکردن مقنعه میتوانند وارد دانشگاه شوند. همچنین در اجرای این شیوه اغلب از نیروهای زن حراست استفاده میشود.
در این میان راهحل دانشجویان برای ورود به دانشگاه، حمایت از این افراد و شکل دادن «جمعی» از دانشجویان در برابر حراست و در مقابل دربهای ورودی است. راهحل آنان در مقابل تفکیک و ایزولهسازی، همبستگی و اتحاد نیروها و تنها نگذاشتن افراد است. در این حالت سرکوب متوجه یک کلِ منسجم خواهد شد که یقینا نمودِ بیرونی بیشتری دارد.
تفکیک به منزله سرکوب
این شیوه سرکوب مختص این روزها و دانشگاه هنر نیست. همچنین کشف جدید سیستم هم نیست. این درست مشابه همان رفتاری است که در چند ماه گذشته با فعالشدن کمیتههای انضباطی شاهدش بودیم. در عوضِ بازداشتها و ممنوعالورودیهای گسترده(که شیوه خشنتری در سرکوب هستند و هزینه بیشتری را متوجه دانشجو میکنند)، با تفکیک و منتزعکردنِ جمعِ دانشجویان از خلال احکام کمیته(تعلیق تحصیلی، حذف خدمات رفاهی و…) و یا تعلیق مشروط و هدف قرار دادن «افراد» جهت سرکوب مواجهیم.
در این شیوه تنها بخشی از هزینهها عیان میشوند. پرواضح است که علیرغم تعدد گزارشات خبری از احکام کمیتهها، بسیاری از این احکامْ رسانهای نمیشوند چراکه در مواجهه فردی، میتوان فرد را میان وابستگیهایش معلق کرد. به عنوان مثال تهدید دانشجو مبنی بر تشدید حکمْ درصورت رسانهای شدنش. همچنین نمود خبری این گزارشات بسیار کمتر از دیگر اخبار اعتراضات است چراکه سرکوبی ظاهرا ملایمتر و در بازهی زمانی طولانیتری است که فرد به فرد متفاوت است.
درک اینکه «تفکیک» مختص افراد نیست بلکه همچنین شامل فضاها نیز میشود، اهمیت فراوانی دارد. به موازات تفکیک افراد، تفکیک فضاها(اعم از تفکیک جنسیتی و غیرجنسیتی) نیز صورت میگیرد و در فضاهای تفکیکشده، سرکوب راحتتر شکل میگیرد. در این معنای گستردهتر، تفکیکْ عامترین شیوه سرکوبِ مقاومت دانشجویان در این روزهاست.
***********
اعلام همبستگی جمعی از دانشجویان
دانشگاه آزاد تهران شمال با دانشجویان دانشگاه هنر تهران
هُنهرِ زیبای نه گفتن را از دانشجویان دانشگاه هنر تهران آموختیم و در واپسین روزهای نزدیک شدن به سالگرد مهسا و سالروز آغاز انقلاب نوین
زن زندگی آزادی ، باری دیگر شاهد همبستگی سراسری بین ما دانشجویان در برابر موج سرکوبِ دژخیمان علیهمان هستیم.
همه ما به خوبی میدانیم که در راهی پرفرازو نشیب اما سرانجام روشنی هستیم، راهی که تنها اتحاد سراسری و پیشرویِ هرچه تمامتر به تحقق آن سرعت میبخشد؛ بنابر این ما به سمتی پیش میرویم که با افزایش اتحاد و سازماندهی و مقاومت مستمر، به زودی دوباره نقشآفرینی میکنیم و برای پیروزی زن زندگی آزادی و رسیدن به ایرانی آباد، آزاد، سرشار از عدالت و آرامش برای تمام ساکنین آن، خواهیم جنگید.
از اینجا دانشگاه آزاد تهران شمال، تا دانشگاه هنر تهران، یکصدا میگوییم همه باهم هستیم:
نه.
۱ تیر ۱۴۰۲
***********
بیانیه جمعی از دانشجویان دانشگاه نوشیروانی در همبستگی با دانشجویان دانشگاه هنر تهران
دوستان آزادیخواه ما در دانشگاه هنر
«یقین داریم که آفتاب بر این سرزمین اهورایی بی دریغ خواهد تابید، در امتداد صبحی که چلچلهها و سنبلها پایان چلههای سیاهی را ندا میدهند.»
دوستان آزادی خواه
در شرایطی که هر صدایی محکوم به سکوت و هر بانگی محکوم به خاموشیست، نجوای شما به گوش ما رسید.
«نه!» شما در مدتی که دانشجو، به عنوان نیروی محرکهی اجتماع، محکوم به سکوت بود و نقش دانشجو به عنصری منفعل تقلیل داده شد، نجوایی بود که پرده های سکوت در دانشگاه را درید.
ما دانشجویان دانشگاه نوشیروانی بابل
چون شما فرزندان این مرز و بوم هستیم و شاهد تبدیل شدن فضای سیاسی به جولانگاهِ ماشین سرکوب حاکمیت بودیم که از تمامی ظلمها و رنجهایی که در این مدت به ما تحمیل شده است، به ستوه آمدهایم.
ما شاهد اعدامها بودیم، شاهد بازداشتیها بودیم، شاهد به قتل رسیدن همراهانمان در کوچه پس کوچهها و خیابانها باوجود خواسته آنها برای حداقل آزادی بودیم.
ولی مبارزه برای ما هنوز تمام نشده و استمرار ما بر سر مواضعمان، ترس را بر سیستم ظلم حاکم کرده است.
ترسی که با اعدام شدن بیگناهان، تهدید و ارعاب فعالین صنفی، اجتماعی و سیاسی و همچنین محرومیت و تبعید دانشجویان، حتی بسته شدن و پلمپ شدن مغازهها، همراه است.
ما نیز چون شما به تمامی اتفاقات و ستمهای رخ داده توسط حاکمیت متفق القول «نه» میگوییم.
دوستان آزادی خواه
همواره تاریکترین لحظات شب، نزدیکترین لحظه به طلوع خورشید است و این ما هستیم که طلوع خورشید را به جوانهها وعده میدهیم. به نام «زن، زندگی، آزادی»
***********
بیانیهی دانشجویان دیگر دانشگاهها در اعلام همبستگی با دانشجویان دانشگاه هنر
بیانیه جمعی از دانشجویان دانشگاه بجنورد
آنچه در دانشگاه هنر اتفاق افتاد تکرار سرکوب این چند ماه و این چند سال و نیز تکرار مقاومت ما در برابر این سرکوب است؛ تکرار همراهی ما و تکرار در کنار هم بودنهایمان. ما دانشجویان دانشگاه بجنورد نیز در حالی که همچنان متحمل فشارها، سرکوبها و تهدیدها هستیم، در حالی که آیندهمان برای صلحآمیزترین اعتراضات به خطر افتاده است، در کنار شما دانشجویان دانشگاه هنر میایستیم و میگوییم: "میدانیم طعم تلخ سرکوب را و نیز میدانیم طعم شیرین در کنار هم بودن و پاپس نکشیدن را؛ به شما افتخار می کنیم و با جانهای فرسودهمان میکوشیم دانشگاه را زنده نگاه داریم".آن ها مشغول گرفتن جانها در کردستان و مشغول سرکوب بدنها در دانشگاه هنرند، ما نیز مشغول یکی شدن جانهایمان با تمام ملتهای تحت ستم و مشغول ارائه بدنهای متداعی رنجمان به عنوان سمبل مبارزه در خیابان و دانشگاه هستیم؛ سرکوب را آنها شروع کردند و پس زدن سرکوب را ما ادامه میدهیم.آنها با تهدیدها و فشارهایشان ما را چنان ذرات پراکنده کردند؛ مایی که دستهایمان مبارزهای علیه بیگانگی بود؛ و آری ما ذراتی هستیم که پراکنده شدهایم، ذرات یک خاکستر، آتش درونمان باز شعله خواهد کشید و پس از آن که سوختند، دوباره دست هایمان بهم پیوند خواهد خورد؛ و آنگاه آزادی، آن رویای دیرینهمان، مهمان محفل پر غم ما خواهد شد.در نهایت حرف ما دانشجویان مستقل دانشگاه بجنورد همان است که دانشجویان دانشگاه هنر گفته اند و ما نیز تکرار میکنیم:تا سرکوب کنید، مقاومت می کنیم.
بیانیه جمعی از دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری
در دورههای متفاوت علیه تمام اقشار کشور ظلم و جنایت گسترده صورت گرفته است و دانشجو هم از این خفقان در امان نبوده؛ از کوی دانشگاه و ربوده شدن دانشجویی که مادرش همچنان میگوید پسر من کجاست(سعید زینالی) تا آن شب سیاه دانشگاه شریف و دانشگاه آزاد مشهد از فشار و تعلیق بسیار دانشجویانی در این ماهها، تا تعلیق اساتید مختلف و امروز هم هتک حرمت دانشجویان عزیز دانشگاه هنر. ما دانشجویان سراسر کشور نشان دادیم که همواره در مسائل متفاوت سیاسی و اجتماعی پویا هستیم و از هیچ سرکوب و تهدیدی هراسی نداریم؛ زیرا معتقدیم اتحاد اقشار مختلف و امتداد صدای هم بودن از استاد تا دانشجو در این جنبش بدست آمده است.این پیام را از دانشگاهی دریافت میکنید که از سرکوب در امان نبود و چه جنایاتی بر آن روا شده؛ از تعلیق دکتر حسن باقرینیا تا اجبار به بازنشستگی دکتر ابوالقاسم رحیمی از تعلیق دانشجویان گمنامی که در خفا علیه آنان چه ستمهایی شد. ما در کنار تمامی دانشجویان سراسر کشور و همدل؛ هم هدف و همبسته با عزیزانمان در دانشگاه هنر هستیم و این اتحاد را تا رسیدن به روز آزادی ادامه خواهیم داد.
بیانیهی دانشگاههای زنجان (دانشگاه علوم پزشکی زنجان، دانشگاه آزاد سایت امام، دانشگاه زنجان)
این روزها فضای دانشگاه های سراسر کشور را در چند کلمه میتوان خلاصه نمود ترس، سرکوب و عقده گشایی حاکمیت علیه دانشجویانی که از همان اول انقلاب زن زندگی آزادی سینه خود را سپر گلوله های سربی کردند و به مسالمت آمیز ترین شکل ممکن فریاد آزادی سر دادند تا دانشگاه آیینهای تمامنما از ایران باشد اما اکنون شدت فشارها بر دانشجویان روز افزون شده است. از دیوار کشی داخل دانشگاه زنجان گرفته تا مرگ مشکوک حسام فروزنده دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی زنجان تا نصب تندیس نامربوط شیخ فضلالله نوری در دانشگاه آزاد زنجان تا آییننامه جدید حجاب در دانشگاه هنر تهران تنها نمونههایی از انواع سرکوبهایی است که دانشجویان متحمل میشوند. بدین سبب ما دانشجویان دانشگاههای زنجان (شامل علوم پزشکی زنجان،دانشگاه آزاد سایت امام و دانشگاه زنجان) در کنار جمعی از دانشجویان شجاع دانشگاه هنر تهران میایستیم و دست در دست شما به مبارزه خود برای ایرانی آزاد ادامه میدهیم، به امید روزی که دانشگاه تریبون و سمبل آزادی بیان باشد. اهرمن رفتنی است چون هنرمند در میان تاریکی خورشید را نقاشی کرد.
***********
اعلام همبستگی دانشجویان دانشگاه علامه با دانشجویان دانشگاه هنر
آنچه چهارشنبهی گذشته در دانشگاه هنر رخ داد به چشم هیچکدام از ما غریب نمیآمد. ما همان کسانی هستیم که در یک سال گذشته، دستمان را بر زخم گلوی هموطنانمان فشردهایم و صدای دوستان دربندمان بودهایم. خواندهایم و نوشتهایم، سروده و نواختهایم و با فریاد خود چنان لرزهای بر پیکرتان انداختهایم که با هر نشست و تحصنمان، زره پوشیده به میدان میآیید.
ما جلادان و مستبدان را خوب میشناسیم. کوی دانشگاه تهران هنوز خونهای هجده تیر سال هفتاد و هشت را به خاطر دارد. هستند کسانی که یاد پنج دانشجوی کشتهشده در کوی دانشگاه در بیست و پنج خرداد سال هشتاد و هشت هرگز از حافظهشان پاک نمیشود. تصویر چشمهای سرخ دانشجویان شریف هنوز مقابل دیدگان ماست و جای خالی دوستان تعلیق شده از تحصیل را هر روز حس میکنیم. دیگر کسی از محاصره و تهدید و بیحرمتی شما نمیهراسد. دانشجویان همبستهتر از همیشه مقابل شما ایستادهاند، پا پس نکشیده و پیشتر خواهند آمد. ما دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی، ضمن اعلام همبستگی با دانشجویان آزادیخواه دانشگاه هنر، ایستادگیتان را گامی محکم در جهت حفظ حریم خانهی همهی ما، یعنی دانشگاه، میدانیم. دست شما را به گرمی میفشاریم و بر عهدمان خواهیم ماند. کوچکترین خراشی بر چهرهی دانشجو و دانشگاه را بر نمیتابیم و تا آخرین لحظه در مقابل هر شکل از سرکوب مقاومت میکنیم.
اینجا، در ایران، مبارزه برای آزادی و حقوق انسانی لحظهای سرِ بازایستادن ندارد. آسمانی داریم پر از ستاره و سنگرهایی روز به روز انبوهتر.
زنده باشید شما، که راز ستاره و سنگر را میدانید.
***********
بیانیه دانشجویان پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران در اعلام هبستگی با دانشجویان دانشگاه هنر
آزموده را آزمودن خطاست
ما دانشجویان پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران، به یمن پیوند دیرینهٔ دانشجویان هنر در این دو دانشگاه، ضمن اعلام حمایت کامل از دوستانمان در دانشگاه هنر، تقویم را گواه میگیریم تا این سیاست را پیشاپیش شکستخورده بدانیم.
- سال ۱۳۹۲؛ دانشگاه هنر
- اعتراضات حجاب ۱۳۹۸؛ دانشگاه تهران
- مهر ۱۴۰۰؛ دانشگاه هنر
- ۲۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲؛ دانشگاه تهران
- شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲؛ دانشگاه هنر
اقدامات تندروانه و بیپروای حراست و هر ضربت بر بدنهٔ دانشجویان هنر و دیگر اقشار دانشجویی، در مقیاسی بزرگتر آسیبی بر پیکرهٔ جامعه است که خشم و واکنش مستقیم جامعه هنری و دانشگاهی را در پی خواهد داشت.
عاقلانهتر آنکه به جای اتلاف وقت و سرمایههای انسانی و اجتماعی، تجربیات شکستخوردهٔ پیشین را بهیادآورید و آیینهٔ عبرت سازید چرا که ما دانشجویان دست در دست هم نهادهایم و سکوت نخواهیم کرد.
***********
بیانیهی دانشجویان دانشگاه صنعتی سهند تبریز در اعلام همبستگی با دانشجویان دانشگاه هنر
دانشجویان عزیز و با شهامت دانشگاه هنر با ایستادگی هنرمندانه در برابر حکومت تاریکی و نابودی باعث ترس و لرز و وحشت در تنه کثیف حکومت دیکتاتوری شده اند چرا که همه میدانیم شجاعت و شهامت تکثیر شدنی است.
همواره در حکومتهای دیکتاتوری با گذشت زمان سیستم در تلاش است تا جامعه روز به روز به خفگان بیشتر دچار شود، چرا که روحیات انسانها برای حرکت برای هر جنبشی انگیزه و امید محور هست و اگر در یک جامعه تاریک یک جنبش به وجود بیاید و پیشرفتی در مسیر آزادی و آزادگی بوجود بیآید. فضای جامعه دگرگون میگردد ، گویا جامعه دچار تزریق انگیزه در رگهای خود شده است و در این شرایط جامعه شجاعت و اشتیاق بیشتری برای حرکت و خیزش به سوی عدالت از مسیر آزادی خواهد داشت. جمهوری اسلامی نیز بدین جهت در تلاش است با تمام قوا در برابر جنبش آزادی مردم رنج دیده ایران مقاومت کند.
ما دانشجویان دانشگاه صنعتی سهند تبریز دست در دست و پا به پای دانشجویان دانشگاه هنر هستیم و خواهیم بود.
***********
بیانیهی جمعی از دانشجویان دانشگاه اصفهان در اعلام هبستگی با دانشجویان دانشگاه هنر
ما جمعی از دانشجویان مستقل دانشگاه اصفهان درود میفرستیم بر همرزمان مبارزمان در دانشگاه هنر تهران که با وجود تمام تهدیدات و خطرات، فریاد حقطلبی و دادخواهی سر دادند و هر چه بیشتر تهدید شدند صدایشان بلندتر و بلندتر شد. ما به خوبی میدانیم که این روزها دانشگاههای سراسر ایران جولانگاه نیروهای سرکوب شده و خوب میدانیم که دانشجویان مبارز در برابر این هجمه سکوت نکرده و متحمل رنج و فشارهای بسیاری شدهاند. بی شک مسیری که اینک جنبش دانشجویی در آن قرار دارد درست ترین مسیر تاریخ است و همین مساله هم باعث ترس و وحشت کسانی شده است که دانشجو را مطیع و دانشگاه را پادگان میخواهند. طی نه ماه اخیر، جنبش دانشجویی به خوبی نشان داد همچنان زنده و بالنده است و هر کجا نیاز باشد همراه و در برهههایی از زمان پیشاپیش سایر اقشار جامعه پرچم دادخواهی و حقطلبی را به دست میگیرد و هر چه مانع در برابرش قرار میدهند ثابت قدمتر میشود و با عزمی راسختر در مسیر خود قدم برمیدارد. ما به تمام کسانی هم که خیال میکنند با این آزار و اذیت ها دانشگاه و دانشجو را ساکت و منفعل و منزوی میکنند اعلام میکنیم که زهی خیال باطل که تا وقتی شما در برابر خواستههای به حق نه تنها دانشجویان بلکه تمام مردم ایستادهاید ما هم تمام قد در برابر شما میایستیم و تا رسیدن به حقوق خود از پای نمینشینیم و بی شک ما در این مسیر همراه و همگام تمام دانشجویان در سراسر ایران هستیم و هیچگاه یکدیگر را تنها نمیگذاریم و سخت بر این باور و عقیده هستیم که امروز دانشگاهها به عنوان یک نقطهی اتکا در مبارزات باید حامی و همراه هم باشند تا تاثیرگذاری دو چندانی در پیشبرد اهداف مشترکمان داشته باشند.
***********
بیانیه جمعی از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی در همبستگی با دانشجویان دانشگاه هنر
چشم امید ما
این روزها سایهیِ سنگین ترس و سرکوب بر دانشگاه افتاده است. انفعال و تفرقه از گروههایی که مقاومت را بهانهای برای منفعت شخصی خود قرار میدهند کمکم به جامعه نیز رسوخ پیدا میکند. روزگار سختی برای مقاومت است. در این میان فریادهای شما بود که بر شعله امید دمید. چشم امید همه ما به شماست. به شما که مقاومت کردید و پرچمدارِ ترویج زن، زندگی، آزادی شدید. به شما که با اطلاع از مجازاتهای ناعادلانه باز تا پایان ایستادهاید. به شما که آموختید؛ به راستی هنر رهایی بخش است. مسیری طولانی و سخت درپیش داریم اما هرگز تسلیم نخواهیم شد. تاریخ روزی از مقاومت ما روایت خواهد کرد و آن همان روزی است که درختِ آزادی ریشه دوانده…
«مقاومت زندگی است.»
شما درسِ مقاومت را آموختید، ما نیز از شما خواهیم آموخت.
***********
بیانیه دانشجویان دانشگاه تهران در اعلام همبستگی با دانشجویان دانشگاه هنر
«هرکجا قدرت هست، مقاومت هم هست»
در ادامه روند سرکوب و قدرتنمایی حاکمیت بر دانشگاه و دانشگاهیان پس از قیام ژینا، دانشگاه هنر تهران در قانونی جدید از اعلام اجباری بودن پوشش مقنعه برای دانشجویان دختر خبر داد، اقدامی که در پی آن دانشجویان این دانشگاه دست به تحصنی اعتراضی زدند که تا ساعاتی از نیمهشب ادامه یافت و با سرکوبی شدید از سوی دانشگاه با همکاری حراست و نیروهای امنیتی مواجه شد.
ما دانشجویان دانشگاه تهران، ضمن حمایت از دانشجویان دانشگاه هنر و اعلام همبستگی با آنان، اقدام مسئولان این دانشگاه را که هدفی جز قدرتنماییای پوشالی ندارند، به شدت محکوم میکنیم و اعلام میداریم سیاست سرکوب حداکثری که به صورت هماهنگ در دانشگاهها در آستانه به پایان رسیدن سال تحصیلی شدت گرفته همچون دیگر اشکال سرکوب در نهایت شکست خواهد خورد. بر ما آشکار است که هدف از اعمال فشارهای بیشتر در قالب قانون بر دانشجویان، آن هم درست در آستانه خالی شدن دانشگاه، مقدمهسازیای است برای پادگانیتر کردن دانشگاهها از آغاز سال تحصیلی پیش رو، با این گمان که پایان این سال تحصیلی به معنای پایان فعالیتهای دانشجویی و سکوت دانشجویان است. اما هشدار میدهیم همانطور که اکنون در مقابل این قوانین سکوت نمیکنیم، تا آخرین لحظه حضور در دانشگاه در مقابل تمامی این اقدامات سرکوبگرانه میایستیم، حتی در صورت عدم حضور مستقیم در دانشگاه نیز به مقاومت ادامه خواهیم داد و با بازگشت به دانشگاه در سال جدید نیز به هیچ وجه از راه آمده در این چند ماه به عقب بازنمیگردیم و جلوی سرکوب دانشگاه خواهیم ایستاد.
مقاومت ما زنده است و زنده خواهد ماند.
***********
گزارش سرکوب گسترده در دانشگاه هنر
بر اساس گزارشات ارسالی، امروز در دانشگاه هنر شاهد سرکوب گستردهی دانشجویان هستیم.
خوابگاه یا تادیبگاه دختران؟
بر مبنای این گزارشات از صبح امروز و در خوابگاههای دخترانه، نیروهای حراست مانع از خروج دانشجویان دختر بدون مقنعه شدند. حتی گفته میشود این افراد مانع از خروج دانشجویانی که نمیخواستند به دانشگاه بروند نیز شدهاند. نهایتا و پس از گفتگو با دانشجویان اجازه خروج به آنان داده شد اما حراست تهدید کرده است که در بازگشت دانشجویان به این موضوع رسیدگی خواهد کرد.
ممانعت از ورود دانشجویان؛
در ادامه گزارش شدهاست که صبح امروز حراست دانشکده موسیقی واقع در کرج مانع از ورود قریب به ۲۰ نفر از دانشحویان شده بود که با مداخله دانشجویان این افراد توانستند وارد دانشگاه شوند. حراست تهدید کردهاست که از فردا اقدامات جدیتری بر علیه دانشجویان خواهد کرد.
قانون جدید: تنها ورود با مقنعه مجاز است؛
حراست دانشکده سینما و تیاتر امروز چند مامور خانم را در ورودی مستقر کردهاست و به دانشجویانی که مقنعه ندارند، مقنعه دادهاست و تهدید کرده از فردا اگر دانشجوی دختری بدون مقنعه وارد دانشگاه شود، از امتحان محروم خواهد شد.
دانشگاه یا بازداشتگاه؟
امروز و در حول و حوش ساعت ۱۰ عدهای از دانشجویان جلوی درب دانشگاه توسط مامورین لباس شخصی بازداشت شدهاند. همچنین گزارش شدهاست که نیروهای یگان ویژه و انتظامی در محل حاضر بوده و صرفا نظارهگر این واقعه
بودهاند.
دستگیری دانشجویان در پردیس باغ ملی رخ دادهاست.
***********
ورود نهادهای امنیتی به سرکوب دانشجویان دانشگاه بهشتی
شورای صنفی دانشجویان کشور نوشت: پس از تجمع ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ دانشگاه بهشتی در اعتراض به احکام وحشیانه اعدام و سرکوب فراگیر این هفته شاهد ورود نهادهای امنیتی به فرایند سرکوب بودهایم. تعدادی از دانشجویان دانشگاه بهشتی از اواخر هفته گذشته تا امروز به صورت تلفنی به دفتر پیگیری احضار شدهاند. لازم به ذکر است که دانشجویان پس از ذکر غیرقانونی بودن احضار تلفنی، با بی اعتنایی و تهدید نهادهای امنیتی مواجه شدهاند. همچنین گزارشات حاکی از بازداشت محمد نوید بادامی، دانشجوی کارشناسی ارشد زبانشناسی دانشگاه بهشتی، از هفته گذشته توسط نیروهای امنیتی است. تا کنون اطلاعی از مکان وی و نهاد بازداشتکننده وجود ندارد.
چنین سرکوب بیقاعدهای دربرابر هر روزنهای از فعالیت دانشجویی نشان از حساسیت بالا دانشگاهها و اهمیت تجمعاتی مانند ۳۰ اردیبهشت دارد.
***********
تجمع دانشجویان دانشکدهی برق دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی در اعتراض به اقدامات توهینآمیز و سرکوبگرانهی سرپرست این دانشکده و عدم اجازه از امکانات دانشکده برای دانشجویان.
گفتنی است در این تجمع، دانشجویان توسط رییس حفاظت فیزیکی مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند. همچنین سرپرست دانشکده از پاسخگویی به دانشجویان امتناع میکند./
سه شنبه ۹ خرداد
***********
سپیده رشنو به دادسرای اوین احضار شد
سپیده رشنو، دانشجو و شهروند معترض به حجاب اجباری، بر اساس احضاریه ای که روز شنبه هفتم خردادماه، توسط شعبه یکم دادیاری دادسرای اوین صادر و به این دانشجو ابلاغ شده است، از سپیده رشنو خواسته شده تا ظرف مدت ۵ روز جهت دفاع از اتهام انتسابی در این شعبه حاضر شود.
***********
ممنوع الورودی نزدیک به ۴۰ نفر از دانشجویان دختر دانشگاه هنر
بنا بر گزارشات رسیده از دانشحویان این دانشگاه، حراست دانشگاه هنر در روندی خلاف قانون، ۴۰ نفر از دانشحویان دختر را ممنوعالورود به دانشگاه کرده است. این دانشجویان ممنوعالورود شده، از دانشکدههای مختلف هستند.
همچنین بر اساس گزارشات، حراست این دانشگاه بدون تذکر قبلی اقدام به ممنوع الورودی دانشجویان کرده است. این اقدام در حالی رخ دادهاست که حراست این دانشگاه هیچ سند و مدرکی مبنی بر تخلف دانشجو ارایه نمیکند و همچنین مشخص نیست که این ممنوعالورودی تا چه زمانی ادامه خواهد داشت.
مضاف بر این تخلف، کندیِ برگزاری کمیتههای انضباطی نیز میتواند ممنوعیت این دانشجویان را به درازا بکشاند.
لازم به ذکر است که بر اساس شیوهنامه انضباطی، ممنوعیت ورود دانشجویان تنها با دستور شخص رئیس دانشگاه ممکن است و حداکثر میتواند تا یک ماه پس از شروع رسیدگی به پرونده دانشجو در کمیته طول بکشد.
ممنوعالورودی اینتعداد دانشجو آن هم در هفتههای پایانی ترم جاری صرفا به هدف سرکوب و مظطربکردن دانشجویان صورت گرفته است. اینبار اما به وضوح، فشارهای وارده به هدف حذف دانشجو از محیط دانشگاه صورت گرفتهاست. میتوان گفت حذف دانشجویان، این صاحبان اصلی دانشگاه، از محیط دانشگاهی در حال تبدیل به یک رویه در دانشگاههای کشور شده است.
***********
تبعید و تعلیق از تحصیل ۸ دانشجوی علوم پزشکی تبریز!
۸ دانشجوی علوم پزشکی تبریز در احکامی بی سابقه با احکام ۱ الی ۲ ساله محرومیت از تحصیل و تبعید به شهرهای اهواز، سمنان، کاشان، ارومیه و اردبیل رو به رو شدند! این احکام پس از اعتراض این دانشجویان به مسمومیت گسترده مدارس برایشان صادر گردیده است!
میرمهدی موسویان دانشجوی رشته پزشکی ورودی مهر ۱۳۹۹، محمدامین سلطان زاده دانشجوی رشته پزشکی ورودی مهر ۱۳۹۹، سهیلا سپیده دم دانشجوی رشته داروسزای ورودی ۱۳۹۴، علی پروین دانشجوی رشته داروسازی ورودی ۱۳۹۸، الهه اشرف پور دانشجوی رشته پرستاری ورودی ۱۴۰۰ و رضا انصاریان دانشجوی رشته پزشکی ورودی ۱۳۹۷ از جمله این دانشجویان هستند.
***********
گزارش و بیانیهی تحصن روز ۳۰ اردیبهشت مقابل دفتر معاونت دانشجویی دانشگاه تهران
در ظهر روز ۳۰ اردیبهشت، جمعی حدودا ۶۰ نفره از دانشجویان دانشکدههای مختلف دانشگاه تهران با حضور در باشگاه دانشجویان حدود دو ساعت مقابل دفتر علیرضا وجهی، معاون دانشجویی دانشگاه تهران و از اعضای کمیته انضباطی، دست به تحصن اعتراضی زدند. پس از حضور وجهی، دانشجویان با تحویل بیانیهی خود به او به بیان مطالبات و اعتراضات خود پرداختند. سه خواستهی مطرح شده در این بیانیه عبارتاند از:
۱) ابطال تمامی احکام ظالمانه صادره از کمیتههای انضباطی طی ماههای گذشته.
۲) لغو تمامی کمیتههای انضباطیای که برای حجاب، تجمع و دیگر اتهامات امنیتی برگزار شده یا میشوند.
۳) پایان دادن به گشتزنی و آزار و اذیت حراست در صحن دانشگاه.
در این تحصن، نسبت به سرکوب هر روزه دانشگاه علیه دانشجویان و برپایی کمیتههای انضباطی اعتراض شد. دکتر وجهی که در طول مدت اعتراض دانشجویان سعی در توجیه اقدامات سرکوبگرانه دانشگاه داشت، در مقابل خواست دانشجویان برای لغو کمیتهها و توقف این رویهی سرکوبگرانه با دفاع از اجرای قانون اظهار داشت که با اقداماتی از این دست، آنها از موضع اجرای قانون کوتاه نیامده و این اقدامات اعتراضی اشتباه است و بیاثر خواهد بود. اما دانشجویان با پافشاری بر خواستههای خود تحصن را حدود دو ساعت ادامه دادند. در نهایت پس از حضور ایزدیار، رئیس حفاظت فیزیکی دانشگاه تهران و پرخاش، عصبانیت و نگرانی شدید وجهی پس از آگاهی از انتشار خبر و عکس تحصن در رسانهها، پس از گذشت دو ساعت این تحصن به عنوان اولین مرحله از اقدامات اعتراضی این گروه از دانشجویان، پایان یافت.
دانشجویان حاضر در تحصن در پایان بیانیه خود متذکر شدهاند تا زمانی که مسئولان دانشگاه، حراست و کمیته انضباطی اقدامات سرکوبگرانه و ضددانشجویی خود را متوقف نکنند به اقدامات اعتراضی خود ادامه داده و اجازه نخواهند داد تا دانشگاه در سکوت نسبت به این وقایع به روند عادی خود بازگردد.
***********
دانشگاه علیه اعدام!
حملهی حراست به دانشجویان دانشگاه بهشتی
دانشجویان دانشگاه بهشتی در اتحاد با فراخوان سایر دانشگاههای در اعتراض به اعدام ۳ شهید راه آزادی تجمع کردند.
این تجمع در فضای امنیتی و درحالی شکل گرفت که کمی قبلتر پلیس فتا طی تماسی اقدام به تهدید دستگیری یکی از دانشجویان کرد.
با این حال هستهی اولیهی تجمع از مقابل سلف مرکزی آغاز شد اما از همان ابتدا با برخورد فیزیکی حراست به خشونت کشیده شد. لباسِ چندین دانشجوی پسر در این برخوردها پاره شد و همچنین نیروهای حراست با دست به صورت دختران حملهور شدند تا ماسک آنان را به منظور شناسایی دربیاورند.
علیرغم سرکوب شدید، تجمع دانشجویان حدودا یک ساعت طول کشید و در آخر فریادِ دادخواهی دانشجویان انقلابی در دانشگاه دوباره طنینانداز شد.
شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
تجمع دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس در اعتراض به احکام اعدام!
تجمع دانشجویان در اعتراض به فشارها و محدودیتهای جدید دانشگاه و اعلام همبستگی با خانوادهی اعدام شدگان با پوشیدن لباس سیاه؛ دانشگاه زنجان.
با شعارهای:
دانشجو میمیرد ذلت نمیپذیرد
مسئول بی کفایت نمیخوایم نمیخوایم
بازرگان استعفا استعفا
میگن بودجه نداریم بجاش دیوار میسازن
دانشجو داد بزن حقتو فریاد بزن
دانشگاه علیه اعدام!
تحصن دانشجویان در اعتراض به اعدام مجید کاظمی، صالح هاشمی وسعید یعقوبی؛ دانشکدگان هنرهای زیبا دانشگاه تهران.
تحصن دانشجویان در باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به احکام و کمیته انضباطی.
تحصن دانشجویان در اعتراض به اعدام مجید کاظمی، صالح هاشمی و سعید یعقوبی و اجرای احکام ظالمانه اعدام؛ دانشگاه تربیت مدرس.
تجمع دانشجویان دانشگاه بهشتی، علیه اعدام:
امروز ۳۰ اردیبهشت ماه، تجمع دانشجویان در اعتراض به اعدام سه متهم خانهی اصفهان
از جمله شعارها:
قسم به خون یاران ایستادهایم تا پایان
***********
«سایه سرکوب و تعلیق بر فراز دانشگاه الزهرا»
پس از گذشت نزدیک به هشت ماه از شروع جنبش «زن، زندگی، آزادی» و اعتراضات پرشور در دانشگاهها، دانشجویانِ دانشگاه الزهرا نیز همانند بسیاری از دانشجویان سراسر کشور از سرکوب در امان نماندهاند. دانشجویان در این مدت با ممنوعیت ورود به دانشگاه، تماسهای مکرر و احضار به نهادهای امنیتی خارج از دانشگاه و کمیته انضباطی، احکام تعلیق از تحصیل، اجبار به دادن تعهد، اخراج از خوابگاه و... مواجه شدهاند.
مسئولان دانشگاه الزهرا، به سرپرستی «زهرا ناظم بکایی»، در پی خوشخدمتی به حاکمیت، در ماههای گذشته، از هیچگونه بیاخلاقی و بیقانونی در پروندهسازی گسترده و صدور احکام بیپایه و اساس دریغ نکردهاند. وسعت این پروندهسازیها و تعداد احضارها به کمیته انضباطی آنقدر زیاد است که بهگفتهی روزنامهٔ «هممیهن»، فقط بهدلیل تجمع در محوطهی خوابگاه، ۱۵۰ دانشجو، شبانه ممنوع الورود شدهاند.
در مواردی مأمورین حراست به کلاسهای درس یورش برده و اقدام به شناسایی دانشجویان میکردند. در میانهٔ امتحانات پایان ترم به برخی از دانشجویانی که هیچ پروندهٔ انضباطی نداشتند اجازه امتحان داده نشد و برخی از دانشجویان با فشار برای حذف ترم خودخواسته مواجه شدهبودند. پروندههای انضباطی برای دانشجویان بعضاً به دلایل واهی چون پیگیری دانشجویان بازداشتی و حتی به دلیل بازداشت شدن تشکیل میشد. اینها تنها بخشی از فشارها و برخوردهای سلیقهای و اقتدارگرایانه با دانشجویان این دانشگاه در شش ماههٔ دوم سال ۱۴۰۱ بود.
با شروع اردیبهشت ماه و پا گرفتن مقاومتی از جنس تن ندادن زنان به «حجاب اجباری» در سراسر کشور، فصل جدیدی از پروندهسازی، آزار و اذیت دانشجویان و صدور احکام سنگین آغاز شده که کمسابقه است. دانشجویان الزهرا با موجی از احضارها به کمیتهٔ انضباطی مواجه شدهاند. این احکام انضباطی بدون طی شدن روندهای قانونی به سرعت قطعی شده و برخی به فاصلهٔ چند روز بعد به اجرا درآمد. تعدادی از دانشجویانی که به کمیتهٔ انضباطی مراجعه کردهاند و از نزدیک شاهد این رویه بودند، از زبان مسئولان حراست شنیدهاند که در این چند ماه پانصد تا ششصد نفر را به کمیتهٔ انضباطی کشاندهاند.
طبق اطلاع «صدای دانشجویان الزهرا»، از آغاز اردیبهشت امسال، حداقل ۳۵ نفر از دانشجویان به دلیل مساله حجاب اجباری، بین یک تا دو ترم از تحصیل تعلیق شده و تا پایان تحصیل از خوابگاه محروم شده اند. از این تعداد، حکم هفت نفر اجرا و پنج نفر از دانشجویان نیز بلافاصله از خوابگاه اخراج شدهاند. حکم جدید دیگری که اخیرا خبری شد، دو ترم تعلیق «سپیده رشنو» دانشجوی هنر دانشگاه الزهرا به دلیل تن ندادن به پوشش اجباری بود.
از مهمترین مسائلی که با آن مواجه هستیم بیقانونیهای گسترده و عدم رعایت حقوق دانشجو به فاجعهبارترین شکل ممکن است؛ به طوریکه از اجرای اصول حاکم بر رسیدگی به تخلفات دانشجویی شیوهنامهٔ اجرایی آیین نامه انضباطی دانشجویان، علناً سر باز زده و مشخصاً اعلام میدارند نهادهای امنیتی این طور دستور دادهاند. مسئولین دانشگاه الزهرا بهجای خدمت به دانشگاه و دانشجویان و حفظ استقلال نهاد دانشگاه، شأن خود را در حد «زندانبان» پایین آوردهاند.
در بسیاری از موارد مسئولان کمیته به عکسهایی که مخفیانه در سطح دانشگاه از دانشجویان گرفته شده استناد کرده و حتی به طور ظاهری پایبندی به مطالعه دفاعیات کتبی دانشجویان از خود نشان ندادند. از طرفی فرصت تجدیدنظر نیز از این دانشجویان سلب شده و حتی تسلط برخی از دانشجویان حاضر در جلسه بر آییننامهٔ انضباطی، موجب برافروختگیشان شدهاست.
تعدادی از دانشجویانی که براساس حق و حقوق قانونی خود، براساس آییننامهٔ انضباطی، درخواست داشتهاند تا از محتوای پرونده خود مطلع شوند، با دیدن اسناد متوجه بیپشتوانه بودن شواهد شدهاند. رویهٔ کمیتهٔ انضباطی آنقدر به بیراهه رفته که در برخی موارد دانشجویان متوجه اشتباه بودن انتساب افراد داخل عکس به خود شدهاند. دروغهای پی در پی، وعدههای پیگیری و تهییج دانشجویان برای شکایت از یکدیگر نمونههای دیگری از این برخوردهاست.
مسئولان دانشگاه الزهرا در آخرین اقدام خود، در راستای سلطه و کنترل تمامی ساحتهای زندگی دانشجویان، عدهای آزارگر در محیط دانشگاه و خوابگاه گماشتهاند که روزانه در حال تذکر به دانشجویان به دلیل تن ندادن به پوشش سلیقهای آنها و روابطشان با دیگر دانشجویان دختر هستند و در مواردی نیز برخورد فیزیکی با دانشجویان گزارش شده است.
دانشجویان نقل میکنند، که به تازگی تعهدنامهای نیز در ابتدای ورود به سامانهی اینترنتی گلستان قرار دادهاند، که برای ورود به سایت، بهناچار باید آن را تأیید کرد. این آییننامه در مقایسه با دیگر دانشگاهها حتی پا را فراتر گذاشته و بر اساس آن داشتن «ناخن بلند» یا «پیرسینگ» تخلف است.
سیاستی که آنان در ارعاب، تنبیه و تسلط بر زنان پی میگیرند، منطقی تکراری دارد، زمانی که ما آزادانه و مطابق خواست خودمان رفتار کنیم، آنها حملاتشان به هستی ما را چند برابر میکنند، به خیال این که از حق خود عقب بنشینیم. اما ضروریست نشان دهیم ظلم بیوقفهٔ آنها، مفهوم مقاومت و ایستادگی ما را تقویت میکند و آگاهیبخشی دربارهٔ حقوقمان و اتحاد در برابر بندگان قدرت، تنها راه دوام آوردن در مقابل این سیاست ضد «زن، زندگی و آزادی»یست. در این راه، نیازمند همراهی و ایستادگی دیگر دانشجویان هستیم.
***********
اطلاعیه حمایتی مشترک:
ما دانشجویان از فراخوان سراسری معلمان و خواستههایشان حمایت میکنیم!
معلمان بار دیگر و دوباره پس از موج جدیدی از سرکوب علیه فعالین معلم و سایر جنبشها و همچنین انقلابیون زن زندگی آزادی، فراخوان اجتماعات سراسری صادر کردهاند. فراخوانی که برای تجمع در روز سهشنبه ۱۹ اردیبهشت و برابر مجلس، ادارات و ادارات کل آموزش و پرورش صادر شده است.
این اصرار بر حقخواهی از طرف معلمان، برای همه انسانهای آزادهای که امروز در حال مبارزه علیه وضعیت حاکم بر کشور هستند، نویدبخش است.
معلمان که زیر بار سنگینترین فشارهای امنیتی قرار داشتهاند، در آستانه روز جهانی کارگر و روز معلم (۱۲ اردیبهشت سالروز قتل معلم معترض، ابوالحسن خانعلی در سال ۱۳۴۰) با موج جدیدی از تهدید و احضار روبرو گشتند. اما این تهدیدها همانطور که پیشتر نتوانست گامهای استوار معلمان را برای حقخواهی متوقف کند، اینبار نیز تاثیر مطلوب حاکمان را نداشته و معلمان دوباره برای حقخواهی به میدان خواهند آمد.
ما به عنوان تشکلهای دانشجویی که همیشه خودمان را حامی و دوشادوش جنبشهای مبارزاتی تعریف کردهایم؛ اینبار نیز اعلام حمایت خود را از فراخوانسراسریمعلمان اعلام کرده و در اعتراض به قتل حکومتی یکی از معلمان مبارز به نام حسین مهدی پور، در شهر دشتیاری، سیستان و بلوچستان و علیه حملات شیمیایی، از دانشآموزان و خانوادههایشان، کارگران و بازنشستگان دعوت میکنیم که با دو خواست محوری به تجمعات اعتراضی بپیوندند:
«رعایت امنیت، شأن و منزلت انسانی معلمان و تمام مزدبگیران؛ با تامین آزادی، رفاه همگانی و برابری و نابودی ساختار تبعیضآمیزی که فقر و فلاکت را به عموم مردم تحمیل کرده است» و «پایان یافتن فوری حملات شیمیایی به مدارس و ناامنی شدید مدارس از طریق حملات شیمیایی سازمانیافته نیروهای نظامی و شبه نظامی حکومتی».
این فراخوان گام دیگری در انقلاب زن زندگی آزادی است و ما باید همه جانبه از این فراخوان حمایت کنیم.
نه به تبعیض و استثمار، نه به فقر و فلاکت عمومی
جمهوری اسلامی نابود باید گردد
زنده باد انقلاب زن زندگی آزادی
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
امضاکنندگان اطلاعیه فوق:
تشکل دانشجویان پیشرو
نهاد آزاداندیشان جندیشاپور
نهاد آزادیخواهان دانشگاه تهران شمال
نهاد اتحاد دانشجویان دانشگاه الزهرا
جمعیت دانشجویان آزاد (دانشگاه آزاد سنندج)
نهاد اتحاد دانشگاه صنعتی اصفهان
دانشجویان آزاد خوراسگان (دانشگاه آزاد اصفهان)
جمعی از دانشجویان و فعالین:
دانشگاه اصفهان
دانشگاه تربیت مدرس
دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
***********
گزارش درگیری و ضرب و شتم میان نیروهای حراست و دانشجویان دانشگاه تهران
امروز دوشنبه ۴ اردیبهشت، حوالی ساعت ۱۳ درگیری شدیدی میان اراذل و اوباش حراست و دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران در محوطه این دانشکده شکل گرفت.
آغاز این درگیری بر سر مسئله پوشش یکی از دانشجویان بوده است که علیرغم مشاهده کارت دانشجویی، حراست تصمیم داشته تا کیف و کارت دانشجو را تفتیش و ضبط کند.
این مسئله با مقاومت سایر دانشجویان مواجه شده و در همین اثنا حراست موبایل یکی از دانشجویانی که قصد فیلمبرداری داشته را نیز ضبط کرده و وی را به شدت مورد ضرب و شتم (پرتاب وی درون باغچه بواسطه مشت و لگد) و توهین قرارداده است.
در این درگیری خشونت حراست حتی از مرز های قبلی آن هم فراتر رفته چنانکه در جریان این اتفاق یک دانشجوی دیگر نیز به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و از سوی نیروهای حراست تهدید به اخراج شده است. این دو دانشجو برای ساعتی در اتاق حراست بازداست و تهدید شدند.
در پی این اتفاق دانشجویان جلوی درب ساختمان حراست تجمع کرده و خواستار کد نیروهای حراست دخیل در این مسئله شدهاند که دیگر مسئولان حراست از این مسئله سرباز زدند.
در این بین تعدادی از شاهدین لحظه ضرب و شتم به نمایندگی از دیگر دانشجویان به همراه مقیمی رئیس دانشگاه تهران وارد اتاق حراست شده تا پیگیر شکایت دانشجویان از مامورین حراست شوند که با تهدید و از سر باز کردن مسئله از سوی مقیمی و مسئولان حراست مواجه میشوند اما موفق میشوند دو دانشجوی بازداشت شده و تلفن و کارت دانشجوییشان را از ساختمان حراست خارج کنند.
در نهایت امر دانشجویان در جهت شکایت از این موضوع در همان محل نامه ای اعتراضی را امضا کرده و در دست پیگیری قرار دادند.
لازم به ذکر است که ثبت این شکایت به منزله پایان یافتن پیگیری دانشجویان در ارتباط با برخورد وحشیانه و موهن نیروهای حراست نیست.
دربرابر این برخوردها ما عقب نخواهیم نشست و راسخ تر از گذشته دربرابر سرکوب دانشگاه میایستیم.
***********
فراخوان دانشجویان سراسر کشور برای بیحجابی و اعتراض علیه حجاب اجباری!
(فراخوان تشکلها، گروهها و جمعهای دانشجویی مستقل از حکومت)
پس از پایان یافتن تعطیلات نوروز و بازگشایی دانشگاهها، جمهوری اسلامی با استفاده از نیروی سرکوب مستقر در دانشگاهها شروع به اجرای طرح موسوم به «تذکر لسانی» برای رعایت حجاب کرده است. جلوگیری از ورود دانشجویان زن به دانشگاه بخاطر عدم رعایت حجاب اجباری، رفتار وحشیانه و حضور نیروهای سرکوبگر در دانشگاه، تفکیک جنسیتی کردن ورودی دانشگاهها برای دانشجویان زن و مرد، نادیده گرفتن حقوق سایر جنسیتها به طور مطلق و سرانجام حضور سنگین نیروهای سرکوبگر در محیط دانشگاه و اطراف دانشگاه، به منظور زیر سوال بردن یکی از اساسیترین حقوق ما دانشجویان، دیگر قابل تحمل نیست.
از این رو، ما تشکلها، جمعها و گروههای دانشجویی مستقل از حکومت، از دانشجویان سراسر کشور میخواهیم؛ دوشادوش یکدیگر، برابر نیروهای سرکوبگر حکومت از جمله حراست و لباسشخصیها ایستادگی کرده و همچنین با بیحجابی گسترده فردی و جمعی، حجاب اجباری این خاکریز اول حکومت را که در طی انقلاب زن زندگی آزادی فتح کرده ایم حفظ آنرا تثبیت کنیم.
بنابراین روز شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ در سطح دانشگاهها:
با سازماندهی تجمعات اعتراضی و یا پرفورمنس اعتراضی، تحصن و شعارنویسی پاسخ اقدامات سرکوبگرانه حکومت را بدهیم.
نه روسری نه توسری آزادی و برابری
حکومت زن ستیز نابود باید گردد
زنده باد انقلاب زن زندگی آزادی
فراخوان دهندگان:
- تشکل دانشجویان پیشرو
- نهاد دانشجویان آزادیخواه دانشگاه خوارزمی
نهاد آزادیخواهان دانشگاه تهران شمال -
- نهاد آزاد اندیشان جندیشاپور
- نهاد اتحاد دانشجویان الزهرا
- جمعیت دانشجویان آزاد (دانشگاه آزاد سنندج)
- اتحاد دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان
- دانشجویان آزاد خوراسگان (دانشگاه آزاد اصفهان)
جمعهایی از دانشجویان و فعالین:
- دانشگاه اصفهان
- دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
- دانشگاه تربیت مدرس
- دانشگاه بهشتی
***********
صدور احکام انضباطی برای بیش از ۴۳۵ نفر
در پی اعتراضات اخیر در سراسر کشور و همراهی همهجانبهی دانشگاهیان با اعتراضات مردمی، تعداد قابل توجهی از دانشجویان طی روندی غیرقانونی، فرمایشی و امنیتی احکام تعلیق و اخراج دریافت کردهاند و بنا بر این احکام بخش قابل توجهی از دانشجویان از حق تحصیل محروم گشتهاند. از این تعداد، گزارش ۴۳۵ نفر از دانشجویان محکوم شده در کمیتهی انضباطی به دست ما رسیده است و این بخشی از احکام صادره در کمیتههای انضباطی دانشگاههای سراسر کشور است.
منبع: شورای صنفی دانشجویان کشور
سه شنبه بیست و دوم فروردین ۱۴۰۲
***********
بیانیۀ دانشجویان تربیتمدرس به مناسبت پایان سال و ۶ ماهگی جنبش ژینا
شش ماه از قتل ژینا امینی به دست حکومت جمهوری اسلامی میگذرد. قتلی که به آغاز یک جنبش در معنای انقلابی منجر شد. ژینا رمز شد و جامعه را به خیزشی بزرگ آورد. جامعهای زخمخورده از آبانِ سرخ ۹۸، جامعهای تحقیرشده توسط دو حکومت شاه و آخوند در سالهای دراز خشونت، سرکوب و نابرابری. جنبشی که در آخر شهریور ۱۴۰۱ شروع شد، در مهرماه شعلهور شد و در ماههای آبان و آذر با تمام قدرت حضور خود را ثابت کرد، جنبشی که خوانشی نو از جایگاه «زن» در جامعه و تاریخ داد و به «زندگی» در محتوا و فرمی تازه اندیشید و «آزادی» را در ساحتهای فراموششدهاش آزاد کرد و جانی تازه داد به جنبش «زن، زندگی، آزادی» معروف شد.
این جنبش بود که تمام نیروهای خفته در تاریخ معاصر ایران را بیدار کرد، نیرو داد و همه را وادار به تفکر دربارۀ سه واژه کرد: «زن، زندگی، آزادی»؛ جنبشی که توانست ادبیات، هنر و موسیقیِ خود را بسازد، به جامعه و مردم قدرت بدهد و همه را متوجه آن منزلت تاریخیِ از دست رفتۀ انسان معاصرِ ایرانی بکند. منزلتی که در تاریخ ما، مدام توسط حکومتهای فردمحور و ساز و برگهای آنها خدشهدار شده است. جنبشی که توانست تاریخ معاصر و کهن را به چالش بکشاند. این نیروی عظیم انقلابی دیگر نمیخواهد و نمیتواند هیچ یک از شکلهای استثمار و استبداد چه از نوع پادشاهی و چه از نوع دینیـولایی را بپذیرد یا تسامحی در برابرشان داشته باشد. از کارگران و کارخانه تا معلمان و مدرسه، از مدرسه و دانشآموزان تا دانشگاه و دانشجویان، از سوختبران و بلوچستان تا کولبران و کردستان، از خانه تا خیابان، همهجای ایران همه یکصدا فریاد میزنند: دیگر بس است!
ششماهگی این تولد اگرچه با خونِ دل همراه بود، اما نوید آفرینشی تازه به ما میدهد، آفرینش دنیایی بی ستمگران، دیکتاتوران، جوخههای اعدام و طناب دار. دنیایی که در آن زن بهخاطر زنبودنش، کارگر بهخاطر اعتراض به دستمزد و ساعت کارش، دگراندیش بهخاطر اندیشهاش و دیندار بهخاطر دین و آیینش پیگرد و بازخواست نشود. دنیایی که باید برایش مبارزه و مقاومت کرد. ما دانشجویان دانشگاه تربیتمدرس تا بالغ شدن این جنبش و رسیدن دو میوۀ آن یعنی «آزادی و برابری» در کنار هم و در کنار همۀ محذوفان و مطرودان و تهیدستان، با هر جنسیت و مذهب و زبانی، خواهیم ایستاد و یک سر سوزن از خواستههای انقلاب عقبنشینی نخواهیم کرد و در سال نو با تمام توان در راه رسیدن به اهدافمان گام برمیداریم.
***********
بیانیه در اعتراض به حملات شیمیایی به دانش آموزان
همانی که در خیابان به گلوله میبندد و در زندان تجاوز و شکنجه و اعدام میکند پشت این حملههای تروریستی به دانشآموزان است. راه مقابله با این تروریسمِ حکومتی مشابه قبل است: همبستگیِ جمعی و اعتراض در خیابان و دانشگاه و مدرسه. اگر امروز جلوی این حملات تروریستی نایستیم به ساحتها و فضاهای دیگر جامعه نیز کشیده خواهد شد و هیچکس و هیچجا ایمن نخواهد بود و فردای ایران را از امروز نیز تیرهتر خواهد کرد.
برونرفت از این وحشت جز به دست مردم ممکن نمیشود. هیچ نیروی اهریمنیای را توان ایستادن در مقابل قدرت مردم نیست. امروز باید همه یکصدا شویم و دستهایمان را در هم گره زنیم و این دیو دروغ و جنایت را درهم شکنیم. باید همدل شویم و به دل سیاهی بتازیم و آن را عقب برانیم و خود پیش رویم.
ما دانشجویان دانشگاه تربیتمدرس دانشآموزان را تنها نمیگذاریم و در حمایت از آنان صدای خود را بلند میکنیم و از دیگر دانشجویان و استادان دانشگاهها میخواهیم که در مقابل پیشروی تروریسم حکومتی و اسلامی سکوت نکنند و فریاد آزادیخواهی و ارتجاعستیزی و استبدادشکنی را دوباره در دانشگاهها حاکم کنند.
دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس
***********
بیانیه جمعی از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر در خصوص مسمومیتهای سریالی درمدارس
به نام فرزندان ایران...
سالیان سال در سودای آزادی هم پای هم بودیم. جامعه، دانشگاه، مدرسه... آنچه از سر گذراندیم مثنوی هفت منیست که هر بابش برای تاریخی کفایت میکند. هر بار سرکوب را چنان به ما چشاندند که گمان بردیم مگر راهی دیگر باقی مانده و آنچه از آستین در میآورد سحری دیگر است که جان باقی مانده را بازستاند تا در فضای رعب و وحشتش سرافرازانه ناقوس مرگ بنوازد. آنگاه که در خیابان ها فریاد زدیم زن زندگی آزادی آن زمان که جوابمان شد گلوله، اشک آور ک زندان. آن زمان که نعش عزیزانمان بر دار استبداد، خون بر دلمان میکرد حتی گمان نمیبردیم روزی برای بقایش هر چند کوتاه سلامت کودکانی را دستآویز کند که خندههایشان فضای غم زده را از عشق و امید پر میکرد به جای نوای پرطنین زندگی فریاد برآرد: دیگر نمیتوانم نفس بکشم.
نزدیک به چهار ماه است که این حملات گسترده در سراسر ایران امنیت و سلامت کودکان و خانوادههایشان را هدف گرفته و کسانی که ادعای حفظ امنیت در کشور را دارند در این مدت کوچکترین پاسخی به مردم ندادهاند. خانوادههای نگران در جلوی درب مدارس فرزندانشان کتک میخورند و معلمان که تنها خواهان حفظ امنیت جان دانشآموزانشان در محیط آموزش هستند سرکوب میشوند.
این بار هم حکومت قصد دارد با اعمال سرکوبهای سنگین و بایکوت خبری، فضای خفقان را بر جامعه حکم فرما کند؛ در حالی که جان و سلامت کودکان مسئلهای نیست که خانوادهها، معلمان و سایر اقشار مختلف در برابر آن سکوت کنند و بر رنج چهل و چند ساله خود ادامه دهند.
جامعه دغدغهمند دانشجویان پلیتکنیک هم دردی خود با کودکان و خانوادههایی که آسیب دیده از این حملات عامدانه هستند را اعلام میدارد و تا آخرین لحظه پای سرزمین خود ایستاده و با وجود سرکوبهای گسترده و اعمال فشار مضاعف بر دانشجویان، فریاد حقخواهی، آزادی و امنیت را سرخواهد داد.
***********
فراخوان شانزدهم اسفند دانشگاه تربیت مدرس تهران
«ما دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس دانشآموزان را تنها نمیگذاریم و همگام با معلمان روز سهشنبه، ۱۶ اسفند، در دانشگاه سرود «زن، زندگی، آزادی» سر میدهیم و فریاد میزنیم که تا آخرین نفس پای میثاق «زن، زندگی، آزادی» ایستادهایم و قدمی عقب نمیرویم.
هدف مبارزۀ ما آن بوده است که کودکانمان در جامعهای آزاد و برابر و ایمن و مرفه زندگی کنند و اکنون که تروریستهای کودککش کودکانمان را هدف گرفتهاند سکوت نخواهیم کرد.
نتوان برید نفس او را که هوای آزادی دارد.
زمان: سهشنبه، ۱۶ اسفند. ساعت ۱۲:۳۰
مکان: ابتدای بوستان فردوس
نکته: رأس ساعت ۱۲:۳۰ در محل تجمع حاضر باشید.»
***********
در مسیر روشن معلمانِ خود در مکتبخانههای خیابان ایستادهایم
در پس این تاریکی نور امید میدرخشد و ما نه تنها آن را دیدهایم که به واسطهی #قیام_ژینا و در پی تاریخ جمعی مبارزتمان، آن را چشیدهایم. در این میان اما حاکمان تاریکی در تلاشند تا بر سیاهی و تباهی بیافزایند بلکه درخشش این امیدِ جمعی را کمسو کنند.
هنوز نمیدانیم برای آنچه اتفاق میافتد از کدام واژگان استفاده کنیم! «تهاجم_شیمیایی»؟ «مسمومیت - سریالی»؟ «انتقام_شیمیایی»؟ نمیدانیم. آنچه رخ میدهد غیرقابل باور است اما در دل این فاجعه حداقل دو نکته مشخص است:
اول: هدفش زنان است!
دوم: ابعاد فاجعه آنقدر بزرگ است که امکان ندارد دور از چشم سردمداران این سیستم و بدون برنامهریزی و امکانات در حال وقوع باشد!
هدف قرارگرفتن دختران دانشآموز این سرزمین در حالی رخ میدهد که طی روزهای گذشته پای این «عقدهگشایی سمی» به تعدادی از خوابگاههای دخترانه دانشجویی نیز باز شده است.
بدون شک تلاش برای این حذف جنسیتی در تداوم سیاستهای کلی حاکمیت در راستای خانهنشین کردن زنان و حذف آنان از خیابان و دانشگاه و بازار کار و مداخلات سیاسی است.
در این میان نه تنها نقش معلمان به عنوان حلقه اتصال دانشآموزان به جامعه اهمیت دارد بلکه خاصه در مورد نقش آنان به عنوان یکی از معدود گروهایی که به صورت جمعی، تشکیلاتی و دموکراتیک، سپر بلای این جامعه در برابر سیاستگذاری و انتقامجویی حاکمیت شده است اهمیتی غیرقابل انکار و اساسی دارد. به این اعتبار حمایت معلمان و فراخوان تجمع اعتراضی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان نه فقط به معنای حمایت از تمامیت حق آموزش و صیانت از مدرسه و دانشگاه است که به معنای دفاع از نفسِ زندگی، آزادی، رفاه و آبادی در آیندهی رو به پیش ماست.
از سوی دیگر اعتراضات صنفی/معیشتی معلمان برای ما نه مطالباتی معطوف و محدود به صنف خویش که اعتراضی فراگیر در راستای درد و رنجی عمومی است که آن را نمایندگی میکنند و عرصه را برای اعتراضات جمعیتر میگشاید.
شوراهای صنفی دانشجویان از دیرباز و همواره در کنار همسرنوشتان خود در تشکلهای صنفی معلمان ایستاده است و بدین وسیله کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور ضمن اعلام حمایت از فراخوان ۱۶ اسفند شورای هماهنگی معلمان، اعلام میدارد در مسیر روشن معلمانِ خود در مکتبخانههای خیابان ایستادهایم.
شوراهای صنفی دانشجویان کشور
***********
بیانیه دانشجویان آزادیخواه گیلان
به نام خداوند رنگین کمان
«قسم به خون یاران، ایستاده ایم تا پایان»
امروز ۱۴ بهمن، ۱۳۸ روز گذشت از روزی که مهسا به قتل رسید و همگی با هم فریاد «زن، زندگی، آزادی» سر دادیم. چه جان های عزیزی که در این راه گرفته شدند و چه عزیزانی که همین حالا در زندان های جمهوری اسلامی در بند هستند، چه یارانی که با احکام انضباتی ساختگی و پرونده سازی فله ای امکان حضور در دانشگاه ها را ندارند ، غافل از این که اندیشه در قفس جا نمیگیرد.
بر این باوریم که در این برهه چشم جامعه به ماست، به عنوان قشری که آینده ایران را میسازد این ماییم که باید در این سرکوب فراگیر قفس را بشکنیم، جامعه ای که در آن فکر کردن جرم است اصلا آینده ای خواهد داشت؟ ایران، امروز به ما نیاز دارد، امروز باید آجرهای دیوار ظلم و بی عدالتی را بشکنیم تا فردا نور آزادی به ایرانمان بتابد.
سکوت مانند غده سرطانی رشد میکند، اگر امروز سکوت کنیم ذره ذره تکثیر میشود تا زمانی که ما را از پا در بیاورد، ما تنها زمانی که سکوت را انتخاب کنیم میمیریم. در این سرکوب فراگیر که خیلی ها بنا به منفعتشان سکوت را انتخاب کرده اند، نشان خواهیم داد که ما دانشجویان پشت مردم ایران هستیم و تن به ذلت نداده و نمیدهیم.
با پُتک اتحادمان، شیشه خفقان را خواهیم شکست و این را در عمل نشان خواهیم داد…
برای «زن، زندگی، آزادی»
دانشجویان آزادی خواه گیلان
۱۵ بهمن ۱۴۰۱
***********
نامه ۵۰۰ تن از دانشجویان و اساتید برای آزادی لیلا حسینزاده
بیش از ۴۸۰ تن از دانشجویان و ۲۰ تن از اساتید دانشگاه در پی اعتصاب دارویی لیلا حسینزاده در اعتراض به رویه غیر قانونی و فریبکاری پزشکی قوه قضاییه نسبت به این فعال صنفی دانشجویی محبوس، بیانیهای نوشته و خواهان آزادی او و سایر دانشجویان زندانی شدند.
در بخشی از این بیانیه آمده است: «دو هفته از آغاز اعتصاب داروی لیلا حسینزاده دانشجوی کارشناسی ارشد رشتهی انسانشناسی دانشگاه تهران میگذرد. حالا بدنِ لیلا علاوهبر بیماری لاعلاجی که حاصل دوران اولین بازداشت اوست، ناگزیر باید با آنها که او را به بند کشیدهاند نیز مبارزه کند؛ چراکه مسئولان قوهی قضاییه ابتدا از طریق پنهانکاری و عدم پذیرش حکم پزشکی قانونی و پس از آن با انکار علائم بیماری و عدم رسیدگی پزشکی و سرانجام فریبکاری پزشکی و تجویز داروی کورتون بدون اطلاع لیلا، قصد جان او را کردهاند ! بیش از چهار ماه از بازداشت غیرقانونی این فعال صنفی دانشجویی میگذرد. فرآیند تحقیقات و بازجوییها در همان هفتهی ابتدایی بازداشت به پایان رسیده و مسئولان دادگستری شیراز از ابتدا از حکمِ عدم تحمل کیفر قطعی و دائمی که توسط پزشکی قانونی، سازمان تابعه و معتمد قوهی قضاییه، صادر شده است، اطلاع داشتهاند. بااینوجود مسئولین بازپرسی شیراز با غرضورزی و برخورد سلیقهای مانع از آزادی لیلا حسینزاده شدهاند!»
آنها در بخش دیگری از این بیانیه تاکید کردهاند: «تدوام بازداشت لیلا حسینزاده و رویهی غیرقانونی قوهی قضاییه برای انکار بیماری صعبالعلاج او چیزی جز تلاش عامدانه و غیرمسئولانهی آنها برای مرگ خاموش یک دانشجوی آگاه، شریف و دغدغهمند نیست.»
***********
برای نجات جان لیلا حسینزاده
دو هفته از آغاز اعتصاب داروی لیلا حسینزاده دانشجوی کارشناسی ارشد
رشتهی انسانشناسی دانشگاه تهران میگذرد. حالا بدنِ لیلا علاوهبر بیماری
لاعلاجی که حاصل دوران اولین بازداشت اوست، ناگزیر باید با آنها که او را به بند
کشیدهاند نیز مبارزه کند؛ چراکه مسئولان قوهی قضاییه ابتدا از طریق پنهانکاری و
عدم پذیرش حکم پزشکی قانونی و پس از آن با انکار علائم بیماری و عدم رسیدگی پزشکی
و سرانجام فریبکاری پزشکی و تجویز داروی کورتون بدون اطلاع لیلا، قصد جان او را
کردهاند!
برای مطالعه متن کامل و امضاء
اینجا کلیک کنید.
***********
فراخوان به تظاهرات، اعتراض و اعتصاب در یکشنبه ۱۸ دی
سومین سالروز شلیک عمدی جمهوری اسلامی به هواپیمای مسافربری اوکراینی
وقت عزا نیست که هنگامه خشم است ...
یکشنبه ۱۸ دی، سالروز شلیک عمدی موشکی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی به پرواز PS752 است؛ جنایتی که جان ۱۷۶ انسان را گرفت.
امسال در حالی به ۱۸دی نزدیک میشویم که شعار سه سال پیش مردم، در خیابانهای شهرها و دانشگاهها، مشخصا علیه موجودیت و کلیت جمهوری اسلامی بود. در دانشگاههای امیرکبیر و شریف حتی شعار «جمهوری اسلامی نابود باید گردد» سر داده شد. شعاری که هماکنون در دانشگاهها، مدارس و خیابانهای سراسر کشور در حال عملی شدن است.
بیش از سه ماه است که یک انقلاب عظیم برای رهایی زنان و همه مردم تحت سرکوب و استثمار از قید و بند حکومت جنایتکاران، آغاز شده است. انقلابی که محور آن «زن زندگی آزادی» و یکی از اصلیترین اهداف آن نابودی جمهوری اسلامی است. در همین مدت سه ماههای که از شروع انقلابمان میگذرد، جمهوری اسلامی جنایاتهای دیگری را هم علیه انقلابیون، نوجوانان و جوانان و مردم معترض مرتکب شده است.
حالا همه ما به این باور رسیدهایم که میتوانیم جمهوری اسلامی را سرنگون کنیم و مقامات ریز و درشتش را به پای میز محاکمه بکشانیم. پس به مناسبت گرامیداشت یاد انسانهای به قتل رسیده در تمام طول عمر این حکومت، بهخصوص در جریان شلیک عمدی به هواپیمای اوکراینی، قصد داریم خشم خود از جنایت و آدمکشی جمهوری اسلامی به نیروی ادامه انقلاب تبدیل کنیم. چرا که ما دادخواهیم و مسیر دادخواهی ما قطعا از سرنگونی جمهوری اسلامی میگذرد.
بدینوسیله ما دانشجویان، دانشآموزان، کادر درمان، زنان برابریخواه و جوانان انقلابی فراخوان میدهیم: در این روزهای باقی مانده تا یکشنبه ۱۸ دی، با سازمانیابی، با آمادهسازی و تقویت و ایجاد هر چه بیشتر گروهها و جمعهای انقلابی، خود را برای برگزاری یک روز اعتراضی سراسری در شهرها، دانشگاهها و مدارس سراسر کشور آماده کنیم.
فراخوان برای یکشنبه ۱۸ دی:
- اعتصاب کسبه، اعتصاب حمایتی، هدفمند و اعتراضی اصناف مختلف از صبح تا ظهر
- پرفورمنس اعتراضی، شعارنویسی، تحصن، اعتصاب و اعتراض به فراخور وضعیت هر دانشگاه و مدرسه توسط دانشجویان و دانشآموزان
- از ساعت ۴ بعدازظهر هم راهپیمایی همه گروههای مردمی اعم از دانشجو، زن، رنگینکمانی، معلم، کارگر، کادر درمان و بخشهای مختلف جامعه در محلات شهرهای مختلف به سمت میادین و مراکز اصلی شهر و برپایی تظاهرات اعتراضی سراسری
وعده ما یکشنبه ۱۸ دی
زن زندگی آزادی
لیست فراخوان دهندگان:
▪️ تشکل دانشجویان پیشرو
▪️ اتحاد پزشکان (فراخوان سابق) - کانال صنفی پزشکان و کادر درمان
▪️ دانشجویان آزادیخواه دانشگاه نوشیروانی بابل
▪️ کمیته سراسری دانشجویان کردستان
▪️ تشکل دانشآموزان انقلابی تهران
▪️ اتحاد دانشگاه صنعتی اصفهان
▪️ جمعیت دانشجویی دانشگاه هنر شیراز
▪️ اتحاد دانشجویان تهران
▪️ نهاد دانشجویان آزاد خوراسگان
▪️ اتحاد دانشجویان شهرکرد
▪️ دانشگاه اصفهان
▪️ دانشگاه الزهرا
▪️ دانشگاه بهشتی تهران
▪️ دانشگاه پیامنور کردستان
▪️ دانشگاه تربیت مدرس
▪️ دانشگاه تهران
▪️ دانشگاه خوارزمی
▪️ دانشگاه شهرکرد
▪️ دانشگاه شیراز
▪️ دانشگاه صنعتی اصفهان
▪️ دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
▪️ دانشگاه علوم پزشکی ایران
▪️ دانشگاه فنی دخترانه سنندج
▪️ دانشگاه کردستان
▪️ دانشگاه یزدان پناه کردستان
▪️ دانشگاه آزاد تهران شمال
▪️ دانشگاه آزاد تهران غرب
▪️ دانشگاه آزاد خوراسگان
▪️ دانشگاه آزاد شهرقدس
▪️ دانشگاه آزاد فلاورجان
▪️ دانشگاه آزاد نجف آباد
▪️ دانشگاه اشرفی اصفهانی
▪️ گروه مبارزاتی زنانِ آزادیخواه تهران
▪️ مجمع مادران پیشرو
▪️ جوانان انقلابی محلات کامیاران
▪️ جوانان انقلابی محلات سنندج
▪️ جوانان انقلابی محلات پیرانشهر
▪️ کمیته جوانان انقلابی سرخ مهاباد
▪️ جوانان انقلابی ژاورود
▪️ جوانان انقلابی دزلی
▪️ کمیته انقلابی قزوین
۱۱ دیماه ۱۴۰۱
***********
فراخوان رو به دانشجویان، جوانان، زنان، دانشآموزان، کارگران صنایع مادر، کادر درمان و کسبه
در روزهای ۲۸، ۲۹ و ۳۰ آذر جای پای انقلابمان را در گام کنونی مستحکمتر خواهیم کرد!
جمهوری اسلامی بار دیگر نهایت توحش خود را با قتل عمد دو تن از مبارزینمان اثبات کرد. اعدام محسن شکاری و مجیدرضا رهنورد، پیام روشن حکومت مبنی بر این بود که پیشروی انقلابمان ریشههای جمهوری اسلامی را خشکانده و بشدت آنها را هراسان کرده که اینچنین جنایاتی را رقم میزنند و به خیال خود میخواهند انقلاب ما را متوقف کرده و ما را مرعوب جنایت خود کنند.
پیشروی انقلابمان که در فراخوان سه روزه ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر همراه بود با اعتصابات سراسری، اعتراضات محله محور و در عصر و شب شانزده آذر با خیز مردم برای تصرف خیابانها و میادین اصلی تهران، اصفهان و برخی شهرهای دیگر با جمعیت وسیعی که پیاده و یا با ماشین بار دیگر به میدان آمده بودند، گام بعدی انقلاب را برایمان روشن کرد.
این اقدام در راستای حرکت رو به جلو برای ما و عقب راندن جمهوری اسلامی به دره سقوط، پیش رفته است. بله، ما باید با حفظ سنگرهای پیشینی که فتح کردهایم، دائما آماده خیز بردن به سمت سنگر بعدی باشیم. چرا که ما فقط در صورتی پیروز خواهیم شد که این جنگ را، برنده تمام کنیم و جمهوری اسلامی را به طور کامل از بین ببریم.
برای متوقف کردن جنایات جمهوری اسلامی از قبیل اعدام، سرکوب، بازداشت و تجاوز باید بتوانیم روند سرنگونی حکومت و پیروزی انقلابمان را سرعت ببخشیم و این هدف با گسترش و تسریع روند اعتراضات و اعتصابات سراسری و عمومی میسر خواهد شد.
در همین راستا و برای تداوم و پیشروی انقلاب جاری در ایران، لازم میدانیم بار دیگر سه روز ۲۸، ۲۹ و ۳۰ آذر (دوشنبه تا چهارشنبه) را به عنوان روزهای فراخوان سراسری اعلام کنیم.
ما امضا کنندگان این فراخوان سراسری، ضمن درخواست از تمام بخشهای تحت سرکوب و تحت استثمار جامعه و همچنین افراد و جریانات تاثیرگذار برای همراهی در این فراخوان، اعلام میکنیم در روزهای نام برده؛
- صبح و ظهر اعتصاب سراسری در سطح شهرها به ویژه مراکز کسب و کار و مراکز صنعتی و ... همچنین اجرای پرفورمنس اعتراضی، شعارنویسی و راهپیمایی اعتراضی در سطح دانشگاهها و مدارس
- و عصر و شب تجمعات اعتراضی و تظاهرات و راهپیمایی شهری
برپا خواهیم کرد.
برای نابودی ظلم و تبعیض، باید از همین امروز دست در دست یکدیگر تمام توان خود را برای سازماندهی اقدامات نامبرده به کار ببریم. ما میتوانیم با گستردگی اقدامات اعتراضی و جمعیت بیشتر، گام بعدی را قدرتمندانهتر برداریم.
امضا کنندگان:
▪️تشکل دانشجویان پیشرو
▪️نهاد اتحاد دانشگاه صنعتی اصفهان
▪️تشکل دانشآموزان انقلابی تهران
▪️کمیته سراسری کردستان:
▪️دانشگاه کردستان
▪️دانشگاه آزاد کردستان
▪️دانشگاه پیام نور کردستان
▪️دانشگاه فنی و حرفهای کردستان
▪️دانشگاه فرهنگیان کردستان
▪️دانشگاه علمی کاربردی کردستان
▪️دانشگاه اصفهان
▪️دانشگاه بهشتی
▪️دانشگاه باهنر کرمان
▪️دانشگاه تربیت مدرس
▪️دانشگاه تهران
▪️دانشگاه جندی شاپور اهواز
▪️دانشگاه خوارزمی
▪️دانشگاه شهرکرد
▪️دانشگاه شیراز
▪️دانشگاه صنعتی اصفهان
▪️دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
▪️دانشگاه آزاد اصفهان
▪️دانشگاه اشرفی اصفهانی
▪️دانشگاه آزاد فلاورجان
▪️دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات
▪️دانشگاه آزاد نجف آباد
▪️زنان مبارز و انقلابی کردستان
▪️هسته جوانان انقلابی زاهدان
▪️جوانان انقلابی محلات سنندج
▪️کمیته جوانان انقلابی سرخ مهاباد
▪️جوانان انقلابی ژاورود
▪️جوانان انقلابی دزلی
▪️جوانان انقلابی پیرانشهر
▪️جوانان انقلابی محلات کامیاران
بامداد ۲۳ آذر ۱۴۰۱
***********
بیانیهی خانواده دانشجویان بازداشتی ۷ دانشگاه شهر تهران در اعتراض به روند ناتمام سرکوبگرانه
"تا آزادی فرزندانمان دست از تلاش بر نمیداریم"
قریب به چند ماه است که در پی برخوردهای قهرآمیز و امنیتی با دانشجویان، تعدادی به صورت مشروط تا دادگاهشان آزاد، بسیاری هنوز در بازداشت و برخی به تحمل احکام طولانیمدت حبس محکوم شدهاند. دانشگاه که باید بستری برای رشد و تعالی فرزندان این سرزمین و فرصتی برای پرداختن بهترینهای جامعه ما به مصائب و مشکلات ایران عزیزمان باشد، در این روزها از حضور شایستهترین فرزندانش منع شده است. ما خانواده دانشجویان بازداشتی پس از پیگیریهای هرروزه، متأسفانه عزم و ارادهای در کمک به فرزندانمان ندیدهایم و گذر ماهها را از پس روزها و ساعتها در مقابل زندانهای کشور نظاره میکنیم و میبینیم فرزندان دانشجوی ما که سرمایههای حال و آینده هر جامعهای هستند در پس این بازداشتها بهترین سالهای عمرشان را که میتوانند صرف عمران و توسعه کشور عزیزمان کنند، در پشت میلههای زندان، از دست میدهند.
ما خانواده دانشجویان بازداشتی (این دانشگاه ها) نسبت به این مهم که قطعا خسرانی فجیع برای ایران است اعتراض داریم و از هرکس که توانایی یاری دارد درخواست میکنیم کمک کند تا از ادامه این روند جلوگیری شود و این احکام سنگین زندان، شکسته شود. ما خانواده دانشجویان بازداشتی تا لحظه آزادی تمام فرزندانمان از زندان، از هیچ تلاشی دست نخواهیم کشید.
دانشگاه تهران:
خانواده محمد نوری -
خانواده محمد شکر خدا -
خانواده محمد غلامزاده -
خانواده احمدرضا اندرز
دانشگاه پلیتکنیک:
خانواده آرمین جلالی روشن -
خانواده بهراد صباغ -
خانواده علیرضا برادران مظفری -
خانواده علیرضا نوری -
خانواده امیرحسین عسکری
دانشگاه علم و صنعت:
خانواده ایلیا تابعی -
خانواده همایون سلیمانی
دانشگاه علامه طباطبایی:
خانواده ملیکا قراگوزلو -
خانواده علی اصغر توحیدی
دانیال آیتی - دانشگاه شریف -
علیرضا اسفندیار - دانشکده شمسی پور -
محمدامین شکریان - دانشگاه آزاد تهران شمال
***********
دانشجویان دانشگاه خواجهنصیر: در هیچ کلاسی شرکت نخواهیم کرد
دانشجویان دانشگاه خواجهنصیر با انتشار بیانیهای اعلام کردند «تا زمانی که دانشجویان زندانی آزاد نشوند و امنیت دانشجویان تامین نشود» دانشگاه را به طور کامل تعطیل میکنند و در هیچ کلاسی شرکت نخواهند کرد.
در این بیانیه به اتفاقات روز، ۱۶ آذر اشاره شده و آمده که در این روز، در جریان سرکوب شدید، تعدادی از دانشجویان «ربوده شدهاند» و مدیران دانشگاه در این زمینه مسئول هستند.
دانشجویان در بیانیهشان از مسئولان حراست و مدیران دانشگاه خواجهنصیر خواستهاند که دستشان را «از گلوی دانشجو» بردارند و نوشتهاند که دانشجویان هرگز سکوت نخواهند کرد.
***********
گزارشی از تجمع دانشجویان دانشگاه تهران، ۱۶ آذر ماه
این تجمع ابتدا جلوی دانشکدهی فنی با شعار "آزادی، آزادی، آزادی" شروع شد که جمعیت بسیار کثیری از مسئولین حراست و لباس شخصی با فریاد و الفاظ رکیک، و ایجاد رعب و وحشت، اقدام به پراکنده کردن دانشجویان کردند. سپس دانشجویان در سکوت به سمت دانشکده هنرهای زیبا حرکت کردند در این بین با تهدید شخص شخص ایزدیا، رییس حفاظت فیزیکی دانشگاه تهران مواجه شدند که دانشجویان را به شناسایی و دستگیری تهدید میکرد.
سپس جمعیت معترضین به سمت دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی(محل سخنرانی رئیس جمهور در صبح روز ۱۶ آذر بود و به شدت بخاطر حفاظها و داربستها مسیر تنگ شده بود) حرکت کرد. دانشجویان در نزدیکی دانشکدهی هنر شعار "زن زندگی آزادی" سر دادند که در همین حین خود را در محاصرهی جمعیت کثیری از حراستیان دیدند. حراست دانشگاه، با هل دادن ، پاره کردن ماسک روی صورت، فحش و ناسزا، فریاد کشیدن و ایجاد رعب و وحشت، باعث ایجاد درگیری و زمین خوردن چند تن از دانشجویان شدند. در همین حین ، چند تن از حراست(حدود ۵،۶ نفر) محمد شباهتی، دانشجوی انسانشناسی دانشکده علوم اجتماعی را ربوده و هنگامی که دانشجویان خواستند مانع این حرکت شوند، مأمورین حراست با ایجاد درگیری، سبب زخمی شدن و زمین خوردن و زیر دست و پا افتادن عدهای از دانشجویان شد. در این درگیری موبایل برخی دانشجویان توسط افراد لباس شخصی و حراست ربوده شد و جمعیت به سمت حیاط دانشکدهی هنرهای زیبا به حرکت درآمد که مجددا نیز با درگیری، کتک زدن، کشیدن ماسک از صورت و فحش دادن مانع از سر دادن شعار توسط دانشجویان میشدند. با این حال دانشجویان شعارهای "دانشجو میمیرد ذلت نمیپذیرد" و "دانشجوی زندانی آزاد باید گردد را سر دادند.
لازم به ذکر است که هنگام سرکوب شدید دانشجویان، وجهی معاونت دانشجویی دانشگاه تهران و مقیمی رییس این دانشگاه نیز حضور داشته و نظارهگر درگیریها و رفتار حراست با دانشجویان بودند. حال آنکه بهتر است به آنان سمت ریاست سرکوب اعطا شود تا رییس و مسئول دانشگاه.
سپس، در جلسهی انجمن اسلامی در سالن چمران واقع در دانشکدهی فنی، با وجود جو امنیتی شدید و حضور نیروهای حراست در خارج از دانشکده فنی، دانشجویان با شعارهایی نظیر قسم به خون یاران ایستادهایم تا پایان و زن زندگی آزادی و... ، پخش صدای نوید افکاری ، نشان دادن تصویر ندا آقا سلطان و بسیاری از جنایات دیگر صورت گرفته طی این سالها، اعتراض خود را اعلام کردند.
***********
بیانیهی کنشگران دانشگاه خواجهنصیر دربارهی فاجعه روز دانشجو در این دانشگاه
به نام زن، زندگی، آزادی
«روز دانشجو گرامی باد.» باز هم وجهه پوچ شعارهایتان را به ما نشان دادید. ۱۶ آذر امسال، به هیچ وجه گرامی نبود! چگونه و با چه رویی مقابل درب دانشگاه بنر تبریک میگذارید و در مقابل همان بنر، در مقابل همان در و در مقابل چشمان این همه دانشجو، اجازه میدهید دوستان ما توسط افراد ناشناس به بدترین شکل ربوده شوند و درهای کمک را به روی ما میبندید.
روز دانشجو به هیچ وجه مبارک نبود! چگونه این روز را در زبان تبریک میگویید اما در دلهایتان ذرهای احساس مسئولیت در قبال دانشجویان این دانشگاه که در زندان هستند یا هر روز که خبر ربودهشدن برخی از آنها به گوش میرسد نمیکنید؟! شما مسئول سلامت این دانشجویان هستید؛ شما مسئول امنیت این دانشجویان هستید؛ شما مسئولین این دانشگاه هستید و مسئولیت دارید!
شما مسئول حراست از این دانشگاه هستید؛ چگونه در فاصله بسیار کم مقابل چشمانتان دانشجویان را میربایند و شما حتی فریاد برنمیآرید؟ چه برسد به کمک! شما حتی درب دانشگاه را به روی دیگر دانشجویان میبندید تا کسی نیز نتواند برای کمک به آنها اقدامی کند. چگونه زبانتان در مقابل حجاب یک دختر اینگونه دراز است و دستتان برای حفاظت از دانشجویان اینگونه کوتاه!
شما مسئول مدیریت این دانشگاه هستید. چگونه اجازه میدهید نیروهای امنیتی این چنین در دانشگاه رخنه کنند که نه امنیتی برای ما بگذارند نه نیرویی؟ چگونه افرادی که با هزاران گواه میتوانستند به طور کلی از دانشگاه اخراج شوند، نه تنها در دانشکده خود بلکه در همه دانشکدهها تردد میکنند؛ اما افرادی که از همین دانشجویان آسیب دیدهاند تعلیق شدهاند؟! چگونه و با کدام قانون؟ با کدام عدالت درمقابل وحشیگری، آدم فروشی و از همه بدتر تبعیض سکوت میکنید؟
شما مسئولین این کشور هستید. ساحت آزادی و امنیت در دانشگاه را به سخره گرفتهاید؛ مزدورانتان در روز دانشجو، دانشجو ها را بر زمین کشیدند و در مقابل دوربینهای دانشگاه ربودند. لباس شخصیهایتان محوطه دانشگاه را با حضورشان خفه کردهاند و در بیرون از دانشگاه به دانشجویان پوزخند میزنند. با چه رویی در دانشگاهها حاضر میشوید و همچنان شعارهای توخالیتان را بر سرمان میکوبید؟ ما دانشجویان همچنان ایستادهایم و کاری خواهیم کرد که همان مزدورانتان را برای پر کردن دانشگاهها بر سر کلاس بفرستید.
دستتان را از گلوی دانشجو بردارید؛ دانشجو هرگز سکوت نخواهد کرد! همان روز که حکم ممنوع الورودی دادید دیدید که چگونه پشت هم ایستادیم. حال اوضاع وخیمتر است؛ از مقابل چشمانمان دوستانمان را ربودند و هیچ یک از نیروهای به اصطلاح حراستتان، ککش هم نگزید! هر لحظهای که شما تعلل میکنید امنیت دوستان ما رنگ میبازد. از ۱۵ آذر تا کنون ۷ تن از دانشجویان ربوده و دستگیر شدند. چقدر روز دانشجو را گرامی میدارید؟!
دانشجویان دیگر با چه اعتمادی به دانشگاه بیایند؟ آیا شما مسئولین دانشگاه میتوانید امنیت دانشجویان را در مسیر دانشگاه تضمین کنید؟! آیا میتوانید امنیت دانشجویان را مقابل درب دانشگاه تضمین کنید؟ در خود دانشگاه چهطور؟!
خیالتان آسوده اگر به هر دلیلی تا به امروز شجاعت و جسارت نیاموختهاید؛ امروز در کلاسی که دانشجوها استادی اش را بر عهده دارند خواهید آموخت.
حال، زمان واقعیت بخشیدن به شعارهایمان است. تا زمانی که دانشجویان زندانی آزاد نشوند و امنیت دانشجویان را تضمین نکنید ما، دانشجویان دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی، دانشگاه را به طور کامل تعطیل میکنیم و در هیچ کلاسی، چه مجازی چه حضوری شرکت نمیکنیم.
با یاد دانشجویان دربند: آراد رستمزاد، امیررضا محمدی دهکردی، علیرضا پورصفر، محمدامین افتخاری، محمدحسین رحمتی، عرفان زارعی، آرین حیدری، امیرحسین گرشاسبی، ریحانه هادیپور، سمیه دوستی
***********
بیانیهٔ جمعی از دانشجویان دانشکدهٔ روانشناسی و علوم تربیتی
دانشگاه علامه طباطبائی خطاب به اساتید دانشکده و اعضای جامعهٔ روانرشتهها
به نام خدای بیقدرتان
«پرپر کردن یک گل، ستم به همهٔ طبیعت است.»
- گوته
در روزگاری به سر میبریم که غالب نهادهای اجتماعی دچار ابتذال معنا شدهاند؛ از نهاد قانون و امنیت تا نهاد علم، تمام همّ و غمشان این است که صدای مردم و به خصوص دانشجویان این مرز و بوم را خفه کرده و همدست حاکمیت سرکوبگر در جنایاتش باشند.
اینک، در اتفاقی مؤخر، ملیکا قراگوزلو، دانشجوی روزنامهنگاری دانشگاه علامه طباطبائی، به بیمارستان روانپزشکی امینآباد منتقل شده و در طی تماسی تلفنی، از ضرب و جرح خود توسط کارکنان بیمارستان و نیز اعتصاب غذا خبر داده است. به گفتهٔ وکیل او، تاکنون دستِکم هفت متخصص روانشناسی و روانپزشکی، در طول زمان دادگاه، بر امکانناپذیری تحمل کیفر توسط وی گواهی و هشدار داده بودند. از اینرو نگهداری او در زندان و نیز در بیمارستان مصداق نقض حقوق شهروندی و شکنجه است.
جامعهٔ روانشناسی تا کجا در برابر این ظلم آشکار سکوت میکند و با پافشاری بر این خاموشی، همدست ظالمان میشود؟ در شرایطی که برای ملیکا و ملیکاها احکام سنگین صادر و سلامت جسم و نیز روان آنان توسط غاصبان به گروگان گرفته میشود، صحبت از اخلاقیات و نوعدوستی در کلاسهای درس شوخیای بیش نیست! اساتید این حوزه و جامعهٔ روانرشتهها بدانند که اگر همچنان انتخابشان سکوت باشد، باید پاسخگوی وجدان خود، مردم و خونهای به ناحق ریخته شده باشند.
ما، جمعی از دانشجویان دانشکدهٔ روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی، ضمن محکوم کردن همدستی نهاد روانشناسی با سرکوب، اعلام میکنیم که از سکوت شما استادان، روانشناسان و مشاوران بیزاریم و تا احقاق مطالبات بر حق مردم، کنار آنها خواهیم ایستاد.
***********
بیانیهی مشترک دانشگاههای تهران در آستانهی ۱۶ آذر ۱۴۰۱
«بگذارید این وطن دوباره وطن شود
بگذارید دوباره همان رویایی شود که بود.
بگذارید پیشاهنگ دشت شود
و در آن جا که آزاد است منزلگاهی بجوید.
این وطن هرگز برای من وطن نبود.»
فریادمان بیش از هشتاد روز است که در تمام کشور شنیده شده. آواز «زن زندگی آزادی» امید آیندهای دیگر را در دلهایمان زنده کرده است و حال که ۱۶ آذر فرا میرسد، باری دگر گرد هم میآییم تا نشان دهیم مقاومت جاری است. ستمهایی که در این مدت بر دانشگاهها و تمام مردم این کشور رخ داده بر هیچکس پوشیده نیست. کشتارها و سرکوبها از یادمان نرفته است. احکامی که در بیدادگاهها صادر شده تا عزیزانمان را از ما بربایند، فراموش نشدهاند. شهیدانمان را زنده میداریم! اما مگر اعتراض ما تنها به این مدت خلاصه میشود؟
یادمان نرفته است که چطور سفرههای پدران و مادرانمان را خالی کردید و هرگونه اعتراض آنها را با باتومهایتان پاسخ دادید. یادمان نرفته که چگونه هرجا علیه سیاستهای اقتصادی رذیلانهتان اعتراضی شد با وحشیگری به آنها حمله بردید. آیا زمانی که کارگران را در بند کشیدید و یا معلمان را که برای حقوق بدیهی خود اعتراض کردند ربودید و سرکوب کردید را از یاد بردهاید؟ امکان زیستن را از بین بردید و آن هنگام که برای رهایی تلاشی شد، سرکوب را بر ما نواختید. ما همچنان تاکید داریم که «فرزند کارگرانیم، کنارشان میمانیم» بوی خونهای ریختهشده در آبان ۹۸ همچنان میآید. ما از یاد نمیبریم.
برای آب اعتراض کردیم کشتید! برای نان اعتراض کردیم کشتید! ما فراموش نکردهایم. دلاوریهای عزیزان کرد و بلوچمان را نمیتوانید پاک کنید و ما متحدان آنانیم و همصدا با آنان فریاد میزنیم: «کرد و بلوچ و آذری (ترک)، آزادی و برابری.» ما دانشجویان، متحد تمام آنانی هستیم که در طی این سالها علیه زنجیرهای سلطهی شما مبارزه کردند. ما از تبار آنانی هستیم که ظلم و جور شما را نپذیرفتند. اشتباه نکنید که امسال تنها دلیل آمدنمان در روز ۱۶ آذر، ۸۰ روز اخیر است. ما برای تمام آن سالهایی میآییم که دانشجویان، کارگران، معلمان و مردممان را سرکوب کردید.
با هم کلاسیهایمان سخنی داریم: ۱۶ آذر روزیست که نماد عدالتطلبی و آزادگی دانشجویان است. البته که تاریخ جنبش دانشجویی روزهای بیشماری دارد که تبلور آزادیخواهی و برابری طلبیمان است؛ همچون اتفاقات کوی دانشگاه در سال ۷۸. اما ۱۶ آذر سالهاست که روزی نه برای دانشجویان که برای تمام کسانی است که علیه سلطه ایستادگی میکنند. برای تمام آنان که برابری و آزادی را برای آینده میخواهند. عزیزان، این روز را از آن خود کنید نه چون برای دیگرانی میآیید، نه چون دوستانمان در بندند. خیر! برای خودتان بیاید! این زندگی شماست که هر روز سلب میشود. این آیندهی خودتان است که تیره میشود. این خانهی شماست که ویران میشود. این خود شما هستید که به زنجیر کشیده شدهاید. برای خودتان به میدان بیاید. تنها با پیوستن به یکدیگر میتوانیم این زنجیرها را تماما بشکنیم.
از اساتیدمان نیز میخواهیم که ما را در این روز تنها نگذارند. شما نیز زمانی دانشجو بودید. باردیگر در کلاس درس آزادی و برابری دانشجو شوید.
ما دانشجویان در اتحاد با دیگر اقشار جامعه و تمامی مردم، در این روز به دانشگاهها میآییم و خانهیمان را از دشمنانمان پس میگیریم.
«دانشجو میمیرد، ذلت نمیپذیرد»
دانشگاههای امضاکنندهی این بیانیه:
دانشگاه تهران
دانشگاه علامه طباطبایی
دانشگاه تربیت مدرس
دانشگاه بهشتی
دانشگاه الزهرا
دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی
دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات
***********
بیانیه مشترک دانشجویان دانشگاههای کشور به مناسبت ۱۶ آذر ۱۴۰۱
انقلاب ما، انقلاب برای زن زندگی آزادی
در ۱۶ آذر امسال و جنبش دانشجویی، از همیشه به اهداف خود نزدیکتر هستیم!
ما دانشجویان، جدا از انقلاب برای حق زندگی انسانی، مرفه و سعادتمند برای همگان، برای آزادی بیقید و شرط بیان، برای نابودی آپارتاید جنسیتی و برای رفع کامل تبعیض و نابرابریها در همه سطوح نیستیم. ما در همراهی کامل انقلاب بزرگ مردم علیه جمهوری اسلامی، از همان ابتدای کار تا امروز قوی و همبسته با سایر انقلابیون کل کشور، در سنگر ایستادهایم.
گواه این همراهی، حمایت متقابل عموم مردم و دانشجویان و دخالتگری در ایجاد و پیشبرد این انقلاب است. گواه ما اینست که امسال برخلاف همیشه، روز ۱۶ آذر فقط رنگ و بوی دانشجویی ندارد! بلکه در ادامه و پیشروی انقلابمان، سه روز منتهی به شانزده آذر امسال، همراستا با اعتصاب سراسری، اعتراضات سراسری و اعتصاب عمومی در جامعه است. ۱۶ آذر امسال برای ما دادخواهی از کشتهشدگان انقلابمان، حمایت عملی و سراسری از اعتصاب کامیونداران و کارگران صنایع بزرگ، گسترش اعتصاب و اعتراض به تمام دانشگاهها و مدارس است. مدارسی که دانشآموزانش مانند نیکا و سارینا به دست حکومت جلادها و جنایتکاران به قتل رسیدند و دانشگاههایی که دانشجوهایش مانند آیلارها و حمیدرضاها کشته شدند و یا در ابعاد صدها نفره در زندان هستند.
ما دانشجویان سراسر کشور، نه تنها خود بخش بزرگی از اعتراضات و اعتصابات سراسری را به حکومت تحمیل کرده و خواهیم کرد؛ بلکه، دست در دست هر انسان آزادیخواهی که طی این انقلاب به پا خاست میگذاریم. ما برای رفع و نابودی هر قانون قرون وسطایی در این کشور عزم جزم کردهایم و اجازه نخواهیم داد هیچ شکلی از ارتجاع در این کشور ادامه یابد یا عمر دوباره بگیرد.
ما دانشجویان سراسر کشور را دعوت میکنیم تا دست در دست یکدیگر، یک مبارزه هرروزه و سراسری را علیه حکومت کودککش و ظالم و زنستیز جمهوری اسلامی که هیچ سنخیتی با زندگی ما ندارد، سازمان بدهیم. همچنین فراخوان ما رو به تمام جامعه، بهخصوص کارگران، معلمان، اساتید، کادر درمان، دانشآموزان، رانندگان، هنرمندان مردمی و بازاریان این است که همراه با ما و به کمک اعتصابات و اعتراضات سراسری، ماشین سرکوب حکومت را از کار بیاندازند.
ما وظیفه انسانی خود میدانیم با یک انقلاب عظیم، دیوار و حصار زندانها را از بین ببریم. جمع کثیری از دوستان ما و تعداد نزدیک به ۲۰ هزار تن از فعالین و معترضین نسبت به وضع موجود در زندان هستند که با توجه به مسبوق به سابقه بودن جمهوری اسلامی در زمینه اقدامات ضدبشری، جان آنان در خطر جدی قرار دارد.
در نقطهای از تاریخ قرار داریم که اگر بخوایم جامعهمان ذرهای هم بهتر از یک روز قبل باشد، فقط یک راه چاره داریم و آن «انقلاب» است.
ما برای پیروزی به این اتحاد سراسری در راستای انقلاب برای «زن زندگی آزادی» نیاز داریم!
زن زندگی آزادی
نه روسری نه توسری آزادی و برابری
امضاها:
تشکل دانشجویان پیشرو
کمیته سراسری دانشجویان کردستان
اتحاد دانشگاه صنعتی اصفهان
اتحاد دانشجویان شهرکرد
دانشگاه آزاد اصفهان واحد خوراسگان
دانشگاه آزاد نجف آباد
دانشگاه آزاد واحد فلاورجان
دانشگاه آزاد واحد لاهیجان
دانشگاه اشرفی اصفهانی
دانشگاه صنعتی اصفهان
دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل
دانشگاه اصفهان
دانشگاه بهشتی
دانشگاه تربیت مدرس
دانشگاه علامه
دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
***********
جو پادگانی و امنیتی شدید در دانشگاه علوم و تحقیقات در آستانه روز دانشجو
از شروع ترم تحصیلی و همزمانی آن با اعتراضات سراسری، جو شدید امنیتی در دانشگاه علوم و تحقیقات حاکم شده و در آستانه روز دانشجو نیز این فشارها بر دانشجویان بیشتر شدهاست.
کیف و وسایل شخصی دانشجویان هنگام ورود به دانشگاه توسط افرادی که خود را حراست دانشگاه معرفی میکنند تفتیش میشود و ورود دانشجویان به دانشگاه با کلاه و ماسک ممنوع شده است.
پس از چندین تجمع اعتراضی دانشجویان زیر سایه جو امنیتی، پارکینگهای داخلی دانشگاه به بهانه تعمیرات تعطیل شدهاند و دو دوربین امنیتی جدید در محوطه دانشگاه (بلوک ۱و ۲) نصب شده است.
این شرایط در حالی است که در تجمع ۱۰ آبان در دانشگاه لباس شخصیها با هماهنگی مسئولان دانشگاه با خودرو به تجمع ورود کردند و یکی از دانشجویان را از جمعیت بیرون کشیده و به داخل خودرو برده و ربودند.
حراست دانشگاه علوم و تحقیقات با تفتیش وسایل شخصی و نصب دوربینهای جدید حریم دانشجو و دانشگاه را نقض کردهاند.
***********
شرح وقایع امروز دانشگاه خواجه نصیر و ربوده شدن ۴ دانشجوی این دانشگاه
امروز سهشنبه ۱۵ آذرماه، دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر به صورت خودجوش تصمیم به بیان اعتراض خود نسبت به افزایش هزینه آزادسازی مدرک تحصیلی و مشکلات معیشتی کشور تجمعی شکل دادند. این دانشجویان ابتدا قصد بر حضور هماهنگ در دانشکده برق را داشتند که با ممانعت حراست دانشکده برق به سوی دانشکدههای خود بازگشتند. دانشجویان دانشکده مکانیک حدود ساعت ۱۳ تا ۱۴:۳۰ در لابی مکانیک گرد هم آمده و تحصن کردند. در این حین یکی از دانشجویان دختر ورودی ۱۴۰۱ که از جدیدالورودهای دانشگاه هستند، از دوستان خود که اجازه اینکار را هم از آنها گرفته بودند، فیلمبرداری کرد که یکی از دانشجویان بسیجی ایشان را تهدید کرده و از انجام اینکار بازداشت.
بعد از اتمام تحصن چهار نفر از دانشجویان دانشگاه خواجهنصیر، توسط نیروهای لباس شخصی توسط ماشین پژو پارس سفید در تقاطع ولیعصر و میرداماد حوالی ساعت ۵:۳۰ ربوده شدند.
***********
گزارش حضور حراست در شورای عمومی دانشکده علوم اجتماعی
روز ۱۴ آذر ماه، دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی اقدام به برگزاری شورای عمومی کردند. شورای عمومی یکی از سنتهای دیرین دانشکده علوم اجتماعی است که همواره طی سالهای متمادی با هدف گفتگوی بدنه دانشجویی و حتی اساتید با یکدیگر برگزار میشود. در ابتدا تعدادی از دانشجویان به رسم همیشه در لابی دانشکده حاضر شدند تا گفت و گو شروع شود. این در حالی بود که تعداد زیادی از نیروهای حراست نیز در نقاط مختلف دانشکده حضور داشتند، برخی دیگر مشغول گشت زنی بودند و سعی داشتند تا با ایجاد خفقان در فضای دانشکده از هرگونه تحرک دانشجویان جلوگیری کنند.
نیروهای حراست پس از نشستن تعدادی از دانشجویان در لابی به سرعت به سمت دانشجویان هجوم آورده و سعی در پراکنده کردن آنان داشتند، تعدادی از نیروهای حراست نیز تلاش در بلند کردن دانشجویان داشتند که اگر مقاومتی توسط دانشجویان شکل نمیگرفت میتوانست باعث تشنج بیشتر و التهاب فضا و حتی درگیری فیزیکی شود. این اقدام قهری حراست با تهدید دانشجویان به ضبط کارت و کمیتهای شدن همراه بود.
دانشجویان در موضع خود ایستادند و تلاشهای حراست برای پراکنده کردن و سالنی کردن بستر گفتگوی دانشجویان ناکام ماند و سنت برگزاری شورا عمومی در صحن دانشکده علوم اجتماعی پابرجا ماند.
در ادامه برخی از اساتید در گفت و گو شرکت کردند اما با این وجود نیز تا پایان جلسه نیروهای حراست در محل برگزاری شورا حضور داشتند که حتی حضور نمادین آنها محلی از اعراب برای دانشجویان نداشت!
***********
بیانیهی اعتصاب دانشجویان دانشگاههای مازندران
به نام خداوند رنگین کمان
اتحاد رمز پیروزی ماست
دانشجویان دانشگاههای استان مازندران ضمن اعلام حمایت خود از خیزش مردم ایران به صورتی هماهنگ در اعتصاب به سر میبرند.
ما دانشجویان دانشگاه مازندران با محورهای زیر روزهای ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر را با عدم حضور در کلاسهای درس و برگزاری مداوم تحصن در صحن دانشگاه اعتصاب خواهیم کرد:
- آزادی تمامی دانشجویان زندانی.
- پایان برخوردهای پلیسی و امنیتی در فضای دانشگاه.
- معرفی و تنبیه مسببین ربایش دانشجویان از صحن دانشگاه( دانشگاه مازندران)
- معرفی و تنبیه مسببین ربایش دانشجویان بین مسیر دانشگاه تا خوابگاه( دانشگاه نوشیروانی)
- عذرخواهی و پاسخگویی ریاست دانشگاه
- لغو تمام احکام کمیته انضباطی.
- شناسایی و تضمین حق دانشجویان برای برگزاری تجمع در دانشگاه.
***********
گزارشی از رخدادهای هفتهی اول آذرماه پیرو مسمومیت جمع کثیری از دانشجویان دانشگاه الزهرا
۱- از ابتدای آذر مصرف غذای سلف مرکزی دانشگاه موجب مسمومیت جمعی از دانشجویان با علائمی چون" اسهال، استفراغ، دل درد و حالت تهوع شد.
۲- دانشجویانی که به کلینیک تخصصی دانشگاه مراجعه کردند، تهدید شدند که "اگر جایی بگویند از غذای سلف مسموم شدند برایشان بد میشود و باید به حراست رجوع کنند."
۳- به هنگام معاینه توسط پزشک کلینیک، او از تشخیص مسمومیت غذایی امنتاع ورزیده و تاکید داشت بیماری تنها ویروسی گوارشی است که از خوردن غذای بیرون به آن دچار شدید.
۴-دانشجویان خوابگاهی که حداکثر جمعیت افراد مبتلا را تشکیل میدادند در صورت درخواست خروج از خوابگاه برای مراجعه به پزشک پس از ساعت ۲۱:۳۰ دقیقه( آخرین ساعت ورود به خوابگاه) با سماجت و سختگیری مسئولین مواجه میشدند.
***********
بیانیه جمعی از دانشجویان نوشیروانی بابل در تداوم اعتصابات
به نام خداوند رنگین کمان
آگاهی مهمترین اصل در پیشرفت جنبش آزادی خواهانه ماست.
تصویب شیوه نامه انضباطی جدید که نقض آشکار حریم خصوصی، نادیده گرفتن حقوق اولیه دانشجویان و در راستای کرهشمالیسازی کشور است، نشاندهنده ترس ساختار از اتحاد دانشجویان و جنبش آزادی طلبانه ما دانشجویان می باشد.
دانشگاه قصد دارد با درگیر کردن ما دانشجویان به مسائل صنفی و انتخابات شورا صنفی به شیوه پنهان ما دانشجویان را سرکوب و سکوت و خفقان را در دانشگاه حکم فرما نماید. حدود سه سال و اندی از خلا نبود شورای صنفی در دانشگاه میگذرد و مسئولان هر بار با بهانههایی مانع ایجاد این بستر دانشجوییِ پیگیر میشوند و این خلا طبق گفته معاون دانشجویی کنونی آقای عباسی باعث رانت و پولشویی داخل دانشگاه مخصوصا سلف دانشگاه در ترم گذشته شده است. حال اخبار موثق حاکی از آن هست که تعدادی از کاندیداهای شورای صنفی به دلایلی از جمله تهدید از سوی دانشگاه و نهادهای فراقانونی مجبور به انصراف شدهاند و این را نمایان ساخت که آقای عباسی هیچگونه حُسن نیتی در برگزاری انتخابات شورای صنفی ندارد و تبدیل به ماشین سرکوب در داخل دانشگاه شده است.
دانشجویان گرامی دگر درگیر مسائل خُرد دانشگاهی نشوید؛ تمرکز و اتحاد خود را بر روی مسائل کلان چون کشتار کودکان و مردم بی گناه، ظلم و جنایت رژیم غاصب ج.ا، دانشجویان ستارهدار، تعلیقی و ممنوع الورود و ... قرار دهید. دانشجویان تعلیقی چشم به کمک ما دوختهاند و با اعتصابات هفته آینده نشان میدهیم دوشادوش آنان ایستادهایم و قدرت اتحاد و همبستگی خود را نمایان میسازیم. دانشجویانی که به علت برگزاری انتخابات شورا صنفی سکوت کردهاند تا شاید با تشکیل شورا بتوانند پیگیر مطالبات دانشجویی باشند و خدمتی به این قشر فرهیخته انجام دهند، امروز باید شناخت کافی از بازیچه قرار گرفتهشدنشان توسط معاونت دانشجویی و دانشگاه شده باشند. از این دسته از دانشجویان درخواست میشود اتحاد و همراهیتان را با دانشجویان آزادیخواه نشان دهید. سکوت شما و درخواست به سکوت از دانشجویان به علت برگزاری انتخابات شورا صنفی مِن بعد خیانت به دانشجویان و جوانان کشته شده در راه آزادی و همراهی با سرکوبگران میباشد.
ما دانشجویان دانشگاه نوشیروانی بابل تا رفع کامل تعلیق و ممنوع الورودی دانشجویان به دانشگاه، خوابگاه و برای حمایت از تمام مردم ایران، کشتهشدگان راه آزادی و دانشجویانی که حق تحصیل از آنان به علت بیان عقیده و اعتراضات به حق، سلب شدهاست و در راستای اعتصابات سراسری کشور در کلاسهای درس و امتحانهای میانترم شرکت نخواهیم کرد.
نه نمرهتان به یادگار خواهد ماند و نه مدرکی که بوی خون مردمانتان را میدهد این شرافت و آزادگیست که با اتحادمان به یادگار خواهیم گذاشت.
***********
بیانیهی جمعی از دانشجویان دانشگاه هنر، به تاریخ شنبه پنجم آذر
نقل است که با سرنیزه میتوان هرکاری کرد جز تکیه بر آن
بهنام دانشجو، امروز در حالی سرود زندگی اجرا میشود که روح زندگی از ساحت دانشگاه خارج و در بند کشیده شده است. فشارها و اقدامات غرضورزانهی تحمیل شده نسبت دانشجویان از تحمل خارج شده. از لغو سکونت خوابگاه تا تماس تلفنی و ایجاد ترس و نگرانی برای خانوادههای دوستانمان. با قدرت اعلام میکنیم همراه و هممسیر دوستانمان در پردیس کاربردی و خواستار لغو تمامی احکام خودخواندهای که برایشان صادر شده هستیم.
امروز اینجاییم تا صدای اتحادی باشیم که از سیستان و بلوچستان تا کردستان کشیده شده است. کرد خود ایران است. کردستان حالا لالهزاری شدهست که غنچههایش بر بال تندبادی وحشی سیال است. روزی اما پس از آماج باران خون، رنگین کمانی به پایداری ایران زمین سر برمیآورد. شرمگینیم که شانه به شانهتان نیستیم اما بدانید قلبهامان و فکرهامان کنارتانند.
موضع و حرف ما کاملا مشخص است، مگر نه این است که ما در جایگاه دانشجو نه، در جایگاه انسانیمان خواستار برقراری عدالت و آزادی بیان باشیم، ما هم همین را میخواهیم و هرکس که این خواستهی ما را نامشروع و غیرمسالمتآمیز بخواند حقوق و قوانین اولیه را زیر پا گذاشته. اتحاد امروز ما هم به خواستهی خود و نه تکشخص شکل گرفته که خود از مهمترین اتفاقاتی بود که نیاز داشتیم. دانشگاه در دانشجویش معنا میشود و هیچکس نمیتواند منکر این مسئله شود. در این راستا مطالباتی داریم:
- لغو حکم تعلیق خوابگاه برای دانشجویان خوابگاهی در کلیهی خوابگاههای دانشگاه.
- لغو حکمهای ممنوعالورودی برای دانشجویان در کلیهی پردیسها.
- بازخواست افراد (حراست)ی که برای خانوادهی بعضی دانشجویان فضایی ناامن و نگرانی ایجاد کردند.
- از اساتید فرهیختهمان خواهشمندیم تا در این روزها کنار دانشجویان قرار گیرند نه در مقابلشان.
- در نهایت بازگشت امنیت و آرامش به محیط دانشگاه.
***********
بیانیهی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر و
اولتیماتوم یک هفتهای به مسئولین دانشگاه جهت محقق شدن مطالبات دانشجویان
به نام خدای رنگین کمان
شلیک عادی نمیشود.
تهدید عادی نمیشود.
حقکشی عادی نمیشود.
بازداشت عزیزانمان عادی نمیشود.
در این روزهای تاریک که خون در هرگوشه کشور در خیابانها جاریست، زندگی روزمره و فعالیتهای عادی دیگر معنا ندارد.
وقایع اخیر دانشگاه امیرکبیر بر کسی پوشیده نیست ، صحن دانشگاه بیشتر از آنکه جای دانشجویان باشد مکان تردد افراد بیهویتی شده است که امنیت دانشجویان را به نشانه رفتهاند. افرادی که ثابت کردهاند نه از حمل سلاح در حریم دانشگاه ابایی دارند و نه به حقوق دانشجویان و قانون خاصی پایبندند. در روز روشن دانشجویان تهدید میشوند، مورد توهین قرار میگیرند، ربوده میشوند و حراستی که مسئول تامین امنیتشان است برایشان تله پهن میکند تا مبادا نیروهای امنیتی با دست خالی از دانشگاه بروند.
ما دانشجویان دانشگاه امیرکبیر، دست در دست یکدیگر، برای حفظ حریم دانشگاه و امنیت همکلاسیانمان، تا بر قرار شدن خواسته های بر حقمان، از حضور در دانشگاه برای شرکت در کلاسها و امتحانات خودداری خواهیم کرد.
پنج خواسته اصلی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر:
۱- آزادی بیقید و شرط تمامی دانشجویان در بند دانشگاه امیرکبیر
۲- خروج تمامی نیروهای امنیتی، اطلاعاتی و لباس شخصی از دانشگاه( به ویژه نیروهای لباس شخصی که با لباس انتظامات وارد دانشگاه شدهاند.)
۳- مختومه اعلام شدن تمامی پروندههای در جریان در کمیته انضباطی دانشگاه و ابطال تمامی احکام انضباطی بیاساسی که تاکنون صادر شده است.
۴- رفع تمامی ممنوع الورودیها و باز شدن درهای دانشگاه بر تمامی دانشجویان پلیتکنیک
۵- برقراری امنیت کامل برای دانشجویان در مسیرهای منتهی به دانشگاه امیرکبیر به نحوی که امنیت تمامی دانشجویان به شکل کامل تامین شود.
ما دانشجویان دانشگاه امیرکبیر،تا بر قرار نشدن تمام و کمال پنج مورد ذکر شده، پای خود را در کلاسهای درس و جلسات امتحان پادگان امیرکبیر نمیگذاریم و بدیهی است که حضور هر عضو دانشگاه، به هر عنوان، در طول این هفته در کلاسها و امتحانات، به منزله رضایت او از وضعیت وخیم دانشجویان بازداشتی و خیانت به تمام دانشجویان خواهد بود. در کنار سرکوبگران و قاتلان نایستید!
از اساتید دانشگاه پلیتکنیک نیز خواهشمندیم که در این اعتصاب به دانشجویان ملحق شوند و از برگزاری کلاسها و امتحانات پرهیز کنند.
در پایان به روسای خیانتکار دانشگاه امیرکبیر هشدار میدهیم که در صورت عدم پذیرش خواستههای بر حق دانشجویان بعد از مهلت یک هفتهای، همراه با تمامی همدانشگاهیان ممنوع الورود، ممکن الورود، اساتید با وجدان و البته فارغ التحصیلان شریف پلیتکنیک پا به میدان خواهیم گذاشت
***********
گزارش ارسالی از تجمع اعتراضی ۲۱ آبانماه دانشگاه تهران
هنوز هم کلاسیهای ما، دانشجویان دانشگاه تهران در زندان هستند و بسیاری دیگر تعلیق و عدهای را از خوابگاه محروم ساختهاند. امروز در اعتراض به ظلمی که هر روز بر ما تحمیل میشود، جمع شده بودیم.
اما آنچه رخداد را روایت میکنیم:
قرار ساعت دوازده و نیم بود. از همان ابتدا با رژه نیروهای حراست، اجازهی شکلگیری هستهی اولیه داده نمیشد. هراس اما در رفتار نیروهای حراست عیان بود. هراسی که آن را پشت فریادها و عربدههایشان که سرشار از توهین و تهدید بود، بر سر دانشجویان پنهان میکردند. هراسی که مدام از سرکوب جمعیت دانشجویان حتی جمع های کوچک مایه میگرفت. اینگونه بگوییم، در دانشگاه تهران آنچه هست بیشباهت با حکومت نظامی نیست. حراست دانشگاه بیهیچ توجهی به حقوق دانشجویان و آگاهی به حدود خود، به تهدید و ارعاب دانشجویان اقدام میکند. این تجاوز از حدود خود تا به آنجا رسیده که در کلام بی هیچ شرم و پوششی، دانشجویان تهدید و از حقوق بدیهی خود محروم میشوند. این بیشرمی در این کلام بدین گونه نمایان است : "هر گونه تجمعی چه قانونی چه غیر قانونی ممنوع است، شما هیچ حق قانونی ندارید" و "کارتهای شما ضبط میشود" و "شناسایی میشوید" "من شا×یدم تو حق قانونی شما، برید سر کلاستون" و این در حالیست که غیر دانشجویان، آزادانه در دانشگاه تجمع میکنند، برای ما خط و نشان میکشند و علیه دانشجویان جولان میدهند. این اعمال خشونتآلود و تنشزا آشکارا علیه نص صریح قانون است. مسئولین دانشگاه و روسای امر باید بدانند که ما به حقوق خود آگاهایم و بر خلف وعدههای شما چشمپوشی نخواهیم کرد.
دیگر سخن رو به تمامی دانشجویان دانشگاه تهران است:
اگر کمیت و حضور تجمعهای پیشین را حفظ کنیم توان سرکوب آن چنان که حالا در حال شکل گیریست، از بین خواهد رفت. صد نفر از کادر حراست در مقابل جمعیت هزار نفریمان همچون هفتههای گذشته، چه حرفی برای گفتن دارد؟ حراست دانشگاه از شدت ترس و ندانمکاری، قادر به کنترل رفتار و گفتار خود نیست. این سرکوب را باید در نطفه خفه کرد. اگر همدل باشیم باز هم میتوانیم.
جمعی از دانشجویان پردیس مرکزی دانشگاه تهران
۲۱ آبان ۱۴۰۱
***********
بیانیه دانشجویان و دانش آموزان سراسر کشور رو به کارگران، معلمان و پرستاران
همراهیم، چرا که فقط با این همراهی پیروزی نهایی انقلابمان میسر میشود!
کارگران، معلمان، بازنشستگان، کشاورزان، پرستاران، پزشکان و در یک کلام؛ ای تمام آنهایی که همدرد ما هستید. زمان باشکوه یکی شدن، زمان پیوستن ما، فرا رسیده. بله همه ما درست میگفتیم، این حکومت وصله تن مردم کشورمان نیست! ما هرچه اینان گفتند بکنید، مقاومت کردیم و سر برابر ولایت، حاکم شرع و دهها عامل سرکوبشان خم نکردیم.
ما دانشجویان فریاد زدیم «فرزند کارگرانیم، کنارشان میمانیم»، گرما در وجودمان دوید وقتی که خبر اعتصابات نفت را شنیدیم، ما خواب نداشتیم وقتی معلم را وقیحانه «جاسوس» خطاب کردند، ما هم ساچمه خوردیم وقتی حقآبه کشاورز خورده شد، ما دانشجویان دانشگاههای علوم پزشکی هم کنار پزشکان و پرستاران جان دادیم وقتی که گفتند «بسیجیها و آخوندها به کادر درمان مقابله برابر کرونا را یاد دادند!»، وقتی گشت ارشاد را چماق کردند بر سر زنان، ما دانشجویان فعالانه حجاب کنار زدیم تا بگوییم «انقیاد نمیپذیریم و نابرابری نابود است!». بله ما کنار شما بوده و هستیم، چون یقین داریم که یا همه آزاد میشویم، یا هیچکس! چرا که آزادی تک تک ما به آزادی یکدیگر گره خورده.
بله ما هرجا که توانستهایم، مشت گره کرده و پیروزیهای جنبشهای تحت سرکوب و استثمار را پیروزی خود دانستیم و شکست ایشان را شکست خودمان! اما حالا هنگامه نبرد نهایی فرا رسیده. حالا وقت آن رسیده که فضای هر جنبش را در همراهی با انقلاب مردمی به مهلکهای وحشتناک برای حکومت بدل کنیم.
ما مطمئنیم که شما نیز کاملا خود را همراه با انقلاب جاری میدانید و خود از ایجاد کنندگان آن بودهاید و در میدان مبارزه هم کم نگذاشتهاید. در خیابان حضور داشته و دارید، حمایتهای متعددی از جنبش انقلابی مردم انجام داده و با اقدامات مختلف به انقلاب پیوستهاید. ما جایگاه و ارزش اعتصاب معلمان، مداوای مجروحان انقلاب توسط کادر درمان، حضور چشمگیر کارگران در میدان مبارزه و همراهیهای رانندگان، عکاسها، مغازهداران و تمام بخشهای دیگر در انقلاب مردمیمان میدانیم.
حالا زمان آن رسیده یک گام دیگر به جلو بیاییم. ما دانشجویان و دانشآموزان سراسر کشور از شما میخواهیم اقدامات تعیینکننده اعتصابی و اعتراضی در جهت همراهی با اعتراضات فعلی و این مرحله از انقلابمان را در سطوح سراسریتر، عملی کنید. انقلاب مان به حضور فعالانه و نقش تعیینکننده شما برای ایجاد اعتصاب سراسری نیاز دارد.
بدون شک، ما پیروزی این انقلاب را همه با هم جشن خواهیم گرفت. آن روز نزدیک است و ما به امید تحقق یک جامعه آزاد، برابر، مرفه برای همگان، سکولار و انسانی تا رسیدن به آمالمان ذرهای عقب نخواهیم نشست.
امضاها:
▪️ تشکل دانشجویان پیشرو
▪️ ائتلاف دانشجویان تبریز
▪️ نهاد دانشجویان پیشرو - صنعتی اصفهان
▪️ تشکل دانش آموزان انقلابی تهران
▪️ دانشگاه آزاد خوراسگان
▪️ دانشگاه آزاد علوم تحقیقات
▪️ دانشگاه آزاد یادگار امام
▪️ دانشگاه آزاد مهاباد
▪️ دانشگاه اشرفی اصفهانی
▪️ دانشگاه اصفهان
▪️ دانشگاه پیام نور شهر ری
▪️ دانشگاه تبریز
▪️ دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
▪️ دانشگاه علوم پزشکی سنندج
▪️ دانشگاه صنعتی اصفهان
▪️ دانشگاه کردستان
▪️ دانش آموزان مدارس کوی طلاب مشهد
▪️ دانش آموزان مدارس منطقه امام شهر یزد
▪️ دانش آموزان هنرستان ممسنی
۱۶ آبان ۱۴۰۱
***********
امروز، حراست دانشگاه تهران در بیشرمی و وقاحت چیزی کم نگذاشت!
گزارش روز ۱۵ آبان ماه از پردیس شمالی دانشگاه تهران
جمعی از دانشجویان پردیس شمالی دانشگاه تهران امروز در محوطه دانشکده تربیتبدنی دست به اعتراض زدند. جدا از حضور عدهای مشکوک به لباس شخصی، تمام مسئولین حراست دانشگاه تهران از جمله سجاد خاکساری، حسین ایزدیار و کوثری که در سرکوب اخیر دانشجویان عامل اصلی بودند، حضور داشتند. در ابتدای شکلگیری تجمع، برخی از عوامل حراست کل، دانشجویان را تهدید به دستگیری و ضبط کارت دانشجویی کرده و در نهایت کار به درگیری کشانده میشود. با این وجود، دانشجویان اعتراض خود را در حمایت از دانشجویان تعلیقی و اقدامات ضددانشجویی حراست آغاز کرده و مسیر خود را پیش رفتند. در پایان تجمع، حسین ایزدیار( رئیس حفاظت فیزیکی دانشگاه تهران) با عربدهکشی شدید و فحاشی اقدام به تهدید و ارعاب دانشجویان کرد.
با تکیه بر گزارشات پس از پایان تجمع، مأمورین حراست دانشگاه در جستوجوی دانشجویان، با کمال وقاحت و بیقانونی حتی دربهای سرویس بهداشتی بانوان را نیز به زور باز کردهاند و کارت برخی دانشجویان را با کمال گستاخی در آن وضعیت با خشونت شدید ضبط کردند. هنگام خروج از درب پردیس شمالی نیز، از اکثر دانشجویان عکسبرداری شده و کارت تعداد دیگری را ضبط کردند. به گفتهی دانشجویان حاضر در محل، برخی دانشجویان به هنگام خروج، در اتاقک حراست پردیس شمالی دچار ضربوشتم و فحاشی شده و سپس با ازدحام و فشار باقی دانشجویان، آزاد شدند. ضربوشتم یکی از دانشجویان به گونهای بود که این دانشجو توسط چند نفر از نیروهای حراست گرفته شده و فرد دیگری در حال کوبیدن یک صندلی بر سر دانشجو بوده است.
فضای عربدهکشی، رفتار خشونتآمیز، وارد کردن اتهامات کیلویی و بیپایه و اساس به اکثریت دانشجویان و کتک زدن آنان توسط سران حراست دانشگاه که روی کاغذ وظیفهی نگهبانی از دانشجو و مقام دانشجویی را دارند، به وفور تأیید شده است.
در انتها که دانشجویان به رفتار خشونتآمیز و کتک زدن دانشجویان اعتراض میکردند، سران حراست دانشگاه همه دانشجویان را تهدید به تحویل به نیروهای امنیتی کردهاند.
◾️اخباری مبنی بر دستگیری و مفقودی دو دانشجو نیز گزارش شده که همچنان تایید نشده است.
۱۵آبان۱۴۰۱
***********
بیانیهی دانشجویان دانشکده فیزیک دانشگاه شریف جهت آغاز اعتصاب از روز ۱۴ آبان
خزان سرسبزی باغ آرزوهایمان را زرد کرده، طراوت را از ما گرفته و فضای خاطر دانشجویان را اندوهبار و سرد کرده است.
در روزهای اخیر شاهد وقایعی ناگوار بودیم:
▫️ ممنوعالورودی روبه افزایش دانشجویان
▫️ در بازداشت به سر بردن برخی دانشجویان یا آزادسازی مشروط با قید وثیقه
▫️ عدم شفافسازی قانونی و استفاده ابزاری از آییننامههای ضددانشجویی که با استناد به آنها با دانشجویان برخورد میکنند
▫️ بیتوجهی و سرکوب درخواستهای مدنی دانشجویان
به عنوان یک انسان، انجام هر فعالیت درسی، شغلی و... را منوط به این میدانیم که وظیفهی اخلاقی خود را در آن حیطه شناخته باشیم. ما دانشجویان نیز در جایگاه خود وظایفی اخلاقی داریم که به ما حکم میکند تا هنگام احقاق حقوق خود، از حضور در کلاس خودداری کنیم. از دانشجویان دانشکده فیزیک و همچنین تمامی دانشجویان عزیز دانشگاه شریف خواستاریم که در هفته بعد به اعتصاب بپیوندند و در کنار هم کلاسهای درس مقطع کارشناسی و مشترک را بهجز دروس عمومی که شاید شرایط تحریمکردنش مهیا نباشد، به مدت حداقل یک هفته از روز شنبه تحریم کنیم. هدف اصلی اعتصاب رفع بیقید و شرط ممنوعیت ورود همکلاسیهایمان است. بدون حضور آنها در کلاس شرکت نمیکنیم.
با وجود شرکتنکردن در کلاس درس، برای همدلی با یکدیگر در زمان مقرر کلاسها در دانشگاه حاضر میشویم تا صدای یکدیگر بمانیم.
***********
متن گزارش اتفاقات اخیر دانشکدهی موسیقی و نمایش دانشگاه تهران به نقل از مرکز تئاتر تجربی دانشجویان دانشگاه تهران
بیشتر از یک ماه از اعتصابات در پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران گذشته است. مدیران دانشگاه که توان ایجاد امنیت برای دانشجویان را نداشتند و گوشهایشان را مقابل فریاد حقطلبی دانشجویان گرفته بودند، شروع به تهدید و ارعاب کرده و این تهدیدها اینبار گریبان دانشجویان رشتههای نمایش و موسیقی را گرفت. مسئولان دانشگاه که تا پیش از این سعی در عادی جلوه دادن شرایط موجود داشتند، از تاریخ سه شنبه دهم آبان کلاسهای دانشجویان این دو رشته را مجازی کرده و بدتر از آن، تمام دانشجویان این دو رشته را بجز ورودی ۱۴۰۱ به دانشگاه ممنوعالورود کردند.
هرچند اساتید به این رویه معترض بودند و اعلام کردند که حاضر به برگزاری کلاس مجازی نیستند، ارعاب ادامه داشت و دانشجویان غیربومی تهدید به اخراج از خوابگاه شدند. مدیرانی که در تأمین امنیت فضای دانشگاه شکست خورده بودند راه حلی برای خروج از این وضعیت نیافتند مگر فشار بیشتر به دانشجویان. اما بعد از این اعمال قدت، و همزمان با ممنوعالورودی قریببهاتفاق دانشجویان نمایش، عدهای از دانشجویان موفق به ورود به دانشگاه شدند و تحت تاثیر این فشارها نامهای نوشتند با بیست و هفت امضا (درحالی که گروه نمایش در مقطع کارشناسی بیش از دویست دانشجو دارد) و تصمیمشان مبنی بر عدم ادامهی اعتصاب《 تصمیم جمعی دانشجویان رشتهی نمایش》خوانده شد. نتیجه این که به ما اعلام کردند 《بنا به درخواست مکرر دانشجویان گروه هنرهای نمایشی》 کلاسهای دانشکدهی نمایش از شنبه حضوری خواهد بود، در حالی که برای دوستانمان در دانشکدهی موسیقی پیام تخلیهی خوابگاه فرستادند.
ما طرف مقابل را به خوبی میشناسیم و درگیر بازیای که دانشجو را مقابل دانشجو قرار میدهد نخواهیم شد. بازیای که در آن اقلیت برای اکثریت تعیین تکلیف میکند و شما میخواهید با تهدید و فشار دانشجو را مجبور به عقبنشینی کنید. ما بر حقمان برای ورود به فضای دانشگاه و استفاده از خوابگاه و امکانات دانشگاه پافشاری میکنیم و باید بدانیم چرا دوستان و همکلاسیهای ما در رشتهی موسیقی کماکان به دانشگاه ممنوعالورودند و میخواهید آنها را از خوابگاه اخراج کنید؟
به جای حذف کردن ما، دستتان را از روی گوشهایتان بردارید
***********
بیانیه جمعی از دانشجویان دانشکده مهندسی شیمی دانشگاه تهران
دوستان!
وقایع چند روز گذشته و بازداشت گستردهی دوستانمان بر هیچ کس پنهان نیست. همگان میدانیم که چطور وحشیانه به دانشکدهها یورش برده شد و عزیزانمان ربوده شدند. در این شرایط که عامدانه نیروهای امنیتی در دانشگاه ورود میکنند و جان تک تکمان را به خطر میاندازند، در این شرایط که هر روزه خبر دستگیری دانشجویی میآید، دستگیریهایی که وقیحانه در خود دانشگاه یا خوابگاهها صورت میگیرد، در این وضعیت واقعا چطور میتوان در کلاسها حاضر شد؟
دانشگاهها به جولانگاه نیرویهای امنیتی بدل شده است. دانشجویان را دستگیر میکنند و نظامیها را وارد دانشگاه. این خانهی ماست که تلاش دارید تصاحبش کنید! این عزیزان ما هستند که میربایید ما دانشجویان دانشکدهی مهندسی شیمی دانشگاه تهران ضمن محکوم کردن دستگیری دانشجویان و رفتارهای حراست دانشگاه از شرکت در کلاسهای درس تا زمانی که خواستههایمان پاسخ داده شوند خودداری میکنیم و از تمام دوستانمان در دانشگاه تهران و دیگر دانشگاههای کشور میخواهیم که به هم بپیوندیم.
خواستههای ما به شرح زیر است:
۱- آزادی بیقید و شرط تمامی دانشجویان بازداشتی
۲- لغو ممنوع الورودی دانشجویان
۳- خروج نیروهای لباس شخصی و امنیتی از دانشگاه و تضمین امینت دانشجویان
۴- برکناری عواملی از دانشگاه که در سرکوبهای اخیر دست داشتند
۵- لغو تفکیک سلفها و قوانین سختگیرانهی پوشش
از تمام دوستان خود میخواهیم دانشگاه، خانهی خود را خالی نکنند و ضمن اعتصاب با تحصن در دانشکدهها خواستههامان را تحقق ببخشیم.
***********
نامه سرگشاده دانشجویان آزادی خواه دانشگاه گیلان خطاب به استادان و پرسنل دانشگاه
به نام خالق زن، زندگی، آزادی
ما دانشجویان دانشگاه گیلان از هفته های اول اعتراضات مردمی، با زبان احترام و با زبان انسانیت از شما استادان علم و ادب تقاضای یاری نمودیم که چشم بر ظلمی که بر دانشجویان و مردم این خاک و بوم روا میشود نبندید و منفعت را بر شرافت ترجیح ندهید. اما چه باید کرد که نه تنها سکوت کردید بلکه برخی از شما اساتید با تهدید و اجبار دانشجوها را سر کلاسی فرمایشیتان کشاندید. این در حالی است که از حدود ۶۰۰ نفر عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان کمتر از ۵۰ نفر از اساتید حاضر به امضای بیانیه های دانشجویان در رابطه با آزادی بیان و آزادی پس از بیان دانشجویان و همینطور امضای بیانیه آزادی دانشجویان بازداشت شده شدند؛ که مایه تاسف است.
شما مگر در این کشور زندگی نمیکنید که با اینکه بیش از ۴۰ روز از اعتراضات و اعتصابات گذشته صدای فریاد این مردم که از روی حق خواهی بلند شده نشنیده اید؟ اگر در این کشور زندگی نمیکنید مگر در این دانشگاه نیستید که گوشهایتان صدای اعتراض دانشجویان را نشنیده و چشمانتان تحصن دانشجویان را ندیده؟
ما دشمن نیستیم، ما فریب خورده نیستیم، دشمنان فرضیتان ما را اجیر نکردهاند. شما که در کلاس هایتان درس آزادگی و حق خواهی میدادید و میدهید در این روزها که آنهایی که مانند شما تحصیلات آکادمیک ندارند و در این کلاسها تا به حال حضور نداشتهاند هم به راحتی حق را از باطل تشخیص میدهند کجایید؟
ما لیستی ازبرخی تخلفات و حوادثی که در اعتراضات و به حق دانشجویان دانشگاه گیلان که مسبب آن را رئیس دانشگاه «فرید نجفی» میدانیم را جمع آوری کردهایم. این تخلفات عبارتند از:
۱. امنیتی کردن فضای دانشگاه
۲. توهین به دانشجویان و تهدید آنها
۳. درگیری فیزیکی با دانشجویان (حتی در روزهایی که تجمعی نبوده)
۴. فیلم گرفتن از چهره دانشجویان و تهدید به شناسایی آنان
۵. دعوت از نیروهای امنیتی و ماموران بیگانه که پیش از این در محیط دانشگاه دیده نشدهاند جهت سرکوب اعتراضات دانشجویان
۶. شکست در محافظت از دانشجویان و سلامت آنها و دستگیری دانشجویان در سرویس ایاب و ذهاب دانشگاه
۷. ضبط کارت دانشجویی دانشجویان و تشکیل بیدلیل پرونده انضباطی برای دانشجویان و متهم کردن آنها با بهانههایی همچون رهبری و لیدری کردن تجمعات
۸. پیامک دادن به خانوادههای دانشجویان و تهدید به برخورد با دانشجوها
۹. ضبط گوشی تلفن همراه دانشجویان به بهانههای مختلف و کنترل و بررسی عکس و فیلمهای شخصی دانشجویان
هدف ما از نوشتن این نامه تکرار مکررات نیست برای آنانی که گوشی برای شنیدن ندارند؛ این نامه آخرین اقدام برای به همراهی خواندن شما است؛ واکنش شما مرزبندی نهایی بین ما دانشجویان و شما اساتید و پرسنل دانشگاه را مشخص میکند. جایگاه استادی تا پیش از این نشان از شرافت، بزرگی و چراغ راه بودن برای نسل جدید داشت است. امیدواریم که چیزی از انسانیت و شرف در وجود شما بیدار مانده باشد. شرافت را بر منفعت و حق را بر باطل ترجیح ندهید و اگر سکوت کردهاید سکوت خود راه پایان داده و ظلم ستمگر را توجیه نکنید و به ما دانشجویان آزادیخواه ملحق شوید.
در نهایت بدانید که ما چه با شما و چه بدون شما این راه را ادامه خواهیم داد.
***********
ما دانشجویان، حذفشدنی نیستیم!
بیانیۀ دانشجویان دانشکده اقتصاد علامه در تحریم کلاسها، جهت لغو تعلیق دانشجویان
جمعی از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی، در یک اقدام غیرقانونی و از طرف کمیته انضباطی یا به قول خودشان، طبقه سوم ساختمان معاونت دانشجویی، به مدت یک ماه از حضور در دانشگاه و خوابگاه منع شدهاند.
این اقدام از این جهت غیر قانونیست که بدون هیچگونه تفهیم اتهام و حق دفاعی از جانب دانشجو صورت گرفته است.
ما، جمعی از دانشجویان دانشکده اقتصاد، از روز «دوشنبه، نهم آبان» برای حمایت از دوستانمان، تا زمان حضور مجدد این عزیزان در دانشگاه و خوابگاه، در هیچ کلاس درسی حاضرنخواهیم شد و درمحوطه دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی دست به تحصن خواهیم زد.
صادرکنندگان این احکام غیرقانونی بدانند که با سرکوب و ارعاب، فریادمان بلندتر خواهد شد. آری، ما دانشجویان حذف شدنی نیستیم!
***********
توضیح نقد: نوشتهی حاضر از سوی گروهی از دانشجویان برای سایت نقد ارسال شده است و با توجه به شرایط جنبش بدون ذکر نام نویسندگان منتشر میشود.
قسم به خون یاران، ایستادهایم تا پایان!
مسیرها و چالشهای پیشِ روی جنبش دانشجویی
اوجگیری جنبش دانشجویی و کنشهای شکوهمند دانشجویان در چند هفتهی اخیر نویدبخش روزگاری نو در همگامی جنبشهای گوناگون اعتراضی در سراسر جامعه است. اشکال مختلف بروز این کنشها، از تجمع و تحصن گرفته تا اعتصاب و بیانیه، بخش مهمی از خیزش انقلابی این روزهای کشور است. اما تداوم و اثرگذاری جنبش دانشجویی مستلزم بررسی دقیقتر ویژگیهای فضای دانشگاه و شرایط خاص دانشجو در مقام سوژهای صنفی- سیاسی از یک سو، و واکاوی عمیق اقدامات فعلی و آتی رژیم برای سرکوب دانشجویان از سوی دیگر است. نکاتی که در ادامه میآید پیشنهادات و مسائلی تاکتیکی است که بحث و گفتوگوی بیشتر دربارهشان میتواند به درک عمیقتر مسیر و چالشهای پیشِ رو یاری برساند. مهمترین مسئله در نظر گرفتن این نکته است که خیزش انقلابی کنونی برآیندی است از تمامی تضادهای جنسیتی، اتنیکی، اقتصادی و اجتماعیِ جامعه با رژیم حاکم، و به همین دلیل نمیتوان هیچ بخشی از خیزش را برابر با کلیت آن قلمداد کرد. به این ترتیب، جنبش دانشجویی نه «موتور پیشران» جامعه است و نه نماینده و مظهر آن، بلکه بخشی از این جنبش گسترده و سراسری است و باید با شناخت دقیق امکانها و بالقوگیهای خود با جنبش همراهی کند. بدیهی است که هیچ بخشی از جنبش صرفاً با اتکا به نیروی خود نمیتواند به سرنگونی رژیم که خواست اصلی همهی مشارکتکنندگان است برسد. بنابراین، از آنجا که چشمانداز پیشِ روی خیزش فقطوفقط با همیاری و همراهی تمامی بخشها حاصل میشود، همهی شاخههای متنوع باید تاکتیکهایی را به خدمت بگیرند تا در مسیر بلند رسیدن به هدف بیشترین اثرگذاری و بیشترین امکان مبارزهی مداوم را داشته باشند.
تقویت همبستگی و کنش جمعی: مهمترین ضرورت
میدانیم که دور تازهی جنبش دانشجویی اغلب شامل دانشجویانی است که پیش از این کمتر در تشکلها یا کنشهای دانشجویی فعال بودهاند. از طرفی سرکوبهای همیشگی رژیم مانع از شکلگیری تشکلهای رسمی و غیررسمی دانشجویی شده است. مهمترین مسئله در شرایط فعلی تلاش برای تقویت ارتباطات و همبستگی است. میتوان از طریق فرآیندهای جمعی تصمیمگیری به تقویت این همبستگی کمک کرد. مسئولان امنیتی دانشگاه باید بدانند هر حرکتی برای حذف یکی از دانشجویان با واکنش واضح و واحد تمام فعالان روبهرو خواهد شد. این همبستگی هم درون هر واحد دانشگاهی و هم میان دانشگاههای گوناگون در سراسر کشور میتواند به تمهیدی برای اقدام هماهنگ و سراسری کمک کند. ما در این رزم مشترک فقطوفقط دوشادوش هم به پیروزی میرسیم. پس باید در کنار یکدیگر بایستیم و مبارزه کنیم. عاجلترین نکته زمینهچینی برای اقدامات هماهنگ و سراسری در جنبش دانشجویی و همچنین در کل جنبش است. نباید از یاد برد که خیزش انقلابی جاری در ابتدای مسیر بلندِ پیشِ روی خود قرار دارد و موفقیت در این مسیر مستلزم آمادگی برای کنشهای جمعی در میانمدت و بلندمدت است. مهمترین کار شکل دادن به شبکهها و تشکیلاتی است که میتواند در روزهای تعیینکننده گامی برگشتناپذیر رو به پیش بردارد. تشکیل کمیتههای اعتصاب، کمیتهی پیگیری وضعیت دانشجویان زندانی و تعلیقی، کمیتهی حقوقی برای مشاورهی حقوقی به زندانیان دانشجو و غیردانشجو، کمیتهی اسکان برای دانشجویان خوابگاهی که از حضور در خوابگاه منع شدهاند یا بنابه شرایط امنیتی امکان بازگشت به خوابگاه را ندارند، و همینطور کمک به اسکان خانوادهی زندانیانی که از شهرهای دیگر برای پیگیری وضعیت زندانیان خود میآیند و… از جمله اقداماتی است که میتوان انجام داد. همچنین باید در نظر داشت که تکیهی بیشازحد به تشکلهای علنی، برای مثال شوراهای صنفی، با این خطر روبهروست که با دستگیری فعالانِ اغلب شناختهشدهی صنفی امکان دارد بخش مهمی از ارتباطات از میان برود و روند مبارزه مخدوش شود. از همین حالا باید شروع به تشکیل کمیتهها و تشکیلات تازه کرد.
همزمان باید ارتباط ارگانیک و مداوم با دیگر شاخههای خیزش نیز در نظر گرفته شود، نخستین اقدام میتواند ارسال پیام همبستگی با زنان، دانشآموزان، کارگران، پرستاران، پزشکان و گروههای اتنیکی و ملتهای تحت ستم باشد.
شعار یا مطالبه: کجا بایستیم؟
این روزها در تجمعهای دانشجویی رادیکالترین شعارها را میشنویم و فریاد میزنیم، از شعار علیه رهبر رژیم و سازوبرگ سرکوب تا خواست علنی سرنگونی؛ شعارهایی که از یک سو تجلی پیشروی شتابان جنبش است و از سوی دیگر شکستن هالهی قداست و قدرت رژیمی که خود را حاکم بلامنازع ذهن و بدن ما میداند. اما پرسش اینجاست که طرح این شعارها غیر از اعلام همراهی با خیزش انقلابی چه دستاورد مشخصی به همراه دارد؟ آیا قرار است صرفاً با طرح شعارهای رادیکال رژیم ساقط شود یا جامعه به خیزش واداشته شود؟ نباید از یاد برد که خیزش انقلابی فعلی محصول سر باز کردن همهی تضادهای سیاسی و اجتماعی جامعه با رژیم جمهوری اسلامی است و مبارزات مداوم و قهرمانانهی زنان و ملیتها و اقشار تحت ستم از ابتدا نیز برخاسته از همین تضادهای حلناشدنی بود. بنابراین باید در نظر داشته باشیم که عقب راندن رژیم در هر بخش و هر نقطهی سرکوب و ستم میتواند دستاوردی برای کل جنبش و نه صرفاً در همان بخش خاص باشد. لغو حجاب اجباری، مطالبات اتنیکی، لغو سانسور، مطالبات ولو «صنفیِ» کارگری و غیره نه «رفرم» که قطع یکی از شاخههای «درخت تناورِ» رژیم جهل و سرکوب و در نتیجه گامی به پیش برای تحقق «زن، زندگی، آزادی» است؛ همهی ما در دانشگاهها و مدارس و خیابانها و پشتبامها و محیطهای کار، از زاهدان و چابهار تا تبریز و سقز و اردبیل و سنندج، از مشهد و قوچان تا اهواز و ایذه و خرمآباد و یزد و اصفهان خواستی جز ریشهکنیِ این درخت پوسیده و بنیان نهادن جامعهای نو و برابر نداریم. اما نباید از یاد ببریم که این مهم جز با انتخاب درست تاکتیکهای مبارزاتی و استفادهی درست از ابزارهای موجود به دست نمیآید. پیشنهاد ما نه عقبنشینی از شعارهای رادیکال و بحق، که برداشتن گامهایی محکم و سنجیده به سوی هدف است. مسلم است که برای مثال لغو حجاب اجباری برابر با سرنگونی رژیم نیست، اما خالی کردن دست رژیم از یکی از بزرگترین ابزارهای ستم بر زنان است که بخش جداییناپذیر از ایدئولوژی انسانستیزش نیز به شمار میآید. «زن، زندگی، آزادی» همهی سویههای گوناگون زندگی را در بر میگیرد، هر جا که رژیم مرگآفرین عقب رانده شود، شکوفهای از زندگی جوانه میزند و جامعه قدرت میگیرد. از همین رو معتقدیم جنبش دانشجویی باید بر طرح مطالبات مشخص پافشاری کند و در هر نقطهی سرکوب دست به مقاومت بزند: از زدودن تفکیک جنسیتی در سراسر فضاهای دانشگاهی گرفته تا لغو قوانین سرکوبگرانه و انحلال تمامی کمیتههای انضباطی و خروج نیروهای امنیتی و بازوهای «دانشگاهی»اش و البته توقف برخورد نهادهای امنیتی با دانشجویان.
بار دیگر خاطرنشان میکنیم که بحث ما کاستن از رادیکالیسم شعارها نیست، میتوان همین شعارها را تکرار کرد و آنها را در بطن مبارزه و مقاومتی هرروزه برای عقب راندن رژیم گنجاند. نکتهای که میماند یادآوری مداوم «زن، زندگی، آزادی» به مثابهی ریسمانی است که این جنبش شکوهمند سراسری را در چارگوشهی کشور به هم متصل میکند، پرسش ما اینجاست که چهطور میتوان همزمان این شعار را سر داد و از طرفی شعارهای جنسیتزده را فریاد زد؟ خشم و تلاش برای قداستزدایی از شمایلهای «مقدس» را درک میکنیم و با آن از عمق جان همدلایم، اما فراموش نکنیم که خیزش انقلابی ژینا نهفقط خواهان انقلابی سیاسی و نابودی رژیم، که انقلابی اجتماعی با هدف طرحریزی جامعهای برابر است. رفقا و همکلاسیهایمان را اندیشیدن به این پرسش فرامیخوانیم: «زن، زندگی، آزادی» چه سنخیتی با شعارهای جنسیتزده دارد؟ آیا این شعار تجلی همان فرهنگ زنستیز و انسانستیزی نیست که میخواهیم در گام اول نمود هیولاوارش، یعنی رژیم جهل و سرکوب، و در گام بعدی کل نظام سلسلهمراتبی و نابرابرش را ریشهکن کنیم؟
اعتصاب: ابزار دستیابی به مطالبات یا نخستین نمود اعتراض؟
از همان نخستین روزهای شکلگیری خیزش انقلابی ژینا، با اعتراضات گستردهی بیرون از دانشگاه همراه شدیم و دیری نگذشت که کنشهای اعتراضی درون دانشگاه از تجمع به اعتصاب و عدمحضور در کلاسهای درس رسید. اما اکنون باید به این مسئله فکر کرد که آیا روی آوردن به اعتصاب از همان روزهای نخست توانست بهترین نتیجه را به بار آورد یا باید از آن به مثابهی تهدیدی برای رسیدن به مطالبات مشخص استفاده کنیم؟ آیا در کنار یکدیگر جمع میشویم و فریاد میزنیم تا فقط اعتراض خود را بیان کنیم یا هر کنش را گامی به سوی هدف نهایی میدانیم؟ شکی نداریم که آنچه این روزها در سراسر کشور میبینیم دیگر «اعتراض» نیست، گامهای نخست انقلابی است که میخواهد کمر سرکوب و ستم را در تمامی اشکالش بشکند و نظمی نو برقرار کند. بنابراین نیروی انقلابی باید حربههایش را بشناسد و هوشمندانه آنها را به کار گیرد. سربازی را در نظر بگیرید که در همان ساعات نخست نبرد همهی گلولههایش را شلیک میکند، دیگر برای حساسترین لحظات چه در دستش میماند؟ اعتصاب و لغو کلاسهای درس مهمترین ابزار دانشجویان است، باید امکانهای آن را بشناسیم و فقط در زمانی استفاده کنیم که به دستاورهای مشخص برسد.
میدانیم که رژیم بهشدت میکوشد شرایط جامعه را عادی جلوه دهد و خیزش را پدیدهای کمدامنه و گذرا معرفی کند. این نکتهای است که میتواند بسیار مفید باشد. در شرایطی که هر روز خبر از دستگیری یا تعلیق و اخراج عدهای از دانشجویان میآید، تهدید به اعتصاب و فراتر از آن اقدام عملی برای لغو کلاسها میتواند تهدیدی باشد که از طریق آن در برابر این روند سرکوب ایستاد. سوزاندن این ابزار در همان گامهای ابتدایی آن را از اثر میاندازد. نهادهای سرکوب باید بدانند که نباید انتظار داشته باشند برخورد و تهدید دانشجویان در «شرایط عادی» پیش رود و جنبش دانشجویی در برابرش ساکت بماند. بدون حضور تمام همکلاسیهایمان هیچچیز «عادی» نیست و اجازه نخواهیم داد کسی حذفمان کند. این خط قرمز ماست و از هر راهی برای نشان دادن این خط قرمز استفاده خواهیم کرد.
تحصن، تجمع، تظاهرات، اعتصاب و حتی اشغال دانشگاه حربههایی است که میتوانیم به کار ببریم، مسئله فقط اندیشیدن به تمهیداتی است برای استفادهی درست و بهنگام از این حربهها. همهی اینها مستلزم بازاندیشی تجربهی هفتههای اخیر و انتخاب درست تاکتیکهاست. باید آماده باشیم و گامهایی استوار برداریم و مدام تکرار کنیم: «قسم به خون یاران، ایستادهایم تا پایان!»
منبع: سایت نقد
https://naghd.com