فقر و فرزندکشی در رشت
با خبر شدیم بیش از یک ماه پیش کارگر بیکاری که دارای ۵ فرزند دختر بود و در ضمن قادر به خرید نان شب هم نبود دست به اقدامی زد تأثر برانگیز و ....
این کارگر بیکار در ابتدا تصمیم به خودکشی گرفت اما پس از مدتی از این تصمیم منصرف شد و دست دختر خردسال خود راگرفت و به خیابان برد. در همین هنگام پراید شخصی ای که در حال عبور بود با دختر خردسالی که ناگهان به وسط خیابان پرت شد با ترمز برخوردکرد.
در این تصادف دخترک از ناحیه پا مصدوم شد و بشدت گریه و ناله کرد. راننده پراید با آمدن پلیس پیشنهاد می کند که با وسیله نقلیه دیگری «وانت» دخترک مصدوم را همراه پدرش به بیمارستان منتقل کند که این اتفاق می افتد.
زمانی که دخترک به بخش اورژانس بیمارستان منتقل می شود جانی در بدن نداشت. پس از معاینه پزشکان متوجه خفگی دخترک می شوند. پس از تحقیقات و تشکیل پرونده و ارجاع آن به کلانتری و سپس آگاهی رشت، پدر دخترک با گریه و زاری اعتراف می کند که در مسیر محل حادثه تا بیمارستان فرزندش را خفه کرد. پس از این اعتراف هولناک پرونده روالی را طی می کند که دخترک بر اثر حادثه تصادف دچار ضربه مغزی شده و کشته شده است تا پدر وی بتواند دیه دخترک را گرفته و خانواده خود را از فقر و گرسنگی نجات دهد. قضاوت بر عهده شماست.
آیا مجرمی آشکارتر از نظام سرمایه داری اسلامی و شرایط نکبت بارش را در این بین سراغ دارید؟
**********************
استمداد و بلاتکلیفی صفرعلی صفرپور
صفرعلی صفرپور کارگر ۵٨ ساله شرکت خدمات شهری نیل آبی زرجوب رشت که از تیرماه ٩١ از شرکت اخراج شده است همچنان بلاتکلیف است . همانطور که در گزارش های قبلی گفتیم پس از شکایت صفرعلی به اداره کار ، در تاریخ ١١/٧/٩١ در جلسه سه جانبه هیئت حل اختلاف اداره کار نسبت به قراردادی که با "اثر انگشت جعلی" ارائه شده بود اعتراض کرد. این"اثر انگشت جعلی" به اداره آگاهی رشت انتقال داده شد و ادعای صفرعلی تایید شد. اما صفرعلی نه تنها بر سرکار بازنگشت بلکه همچنان در خم و چم راهروهای اداره کار ، اداره آگاهی و دادگستری رشت سرگردان است.
چرا؟ چه کسی پاسخگو است ؟ شرکت نیل آبی زرجوب؟ اداره کار ! یا حکومت اسلامی سرمایه؟ بهرحال عسگری پاسدار بازنشسته که در ضمن مدیریت داخلی "رعب و وحشت" شرکت نیل آبی زرجوب را بر عهده دارد. صفرعلی را تهدید کرد که باید تسویه حساب کند. از سوی دیگر "بردبار" وکیل صفرعلی نیز وی را به سازش و مختومه کردن پرونده ی شکایتش تشویق می کند. شما بگویید صفرعلی با ۵ سر عایله و نزدیک به ٨ ماه بیکاری چکار باید بکند؟
وقتی شورای شهر رشت - منتخب مردم رشت؟!! - صحن عربده کشی های اعضای شورا از جمله پورفخریان - با پریدن بر روی میز شورا - می شود وای به حال شرکت های خدمات شهری که زیر مجموعه شهرداری و اعوان و انصارشان است.
کافیست بدانید دستمزد پرداختی از جانب شهرداری رشت برای هر کارگر به این شرکت های دله دزد بین ٦٠٠ هزار الی ٧٠٠ هزار تومان است و آنچه بدست کارگران میرسد حدود ٣٠٠هزار الی ۴۵٠ هزار تومان - اگر جریمه ای در کار نباشد که هست - می باشد. و ما به التفاوت توسط مدیران و کارفرمایان شرکتها به جیب زده می شود. برای نمونه در همین شرکت نیل آبی زرجوب حدود ٢١٠ کارگر مشغول به کار است.
کارگران زحمتکش و فهیم خدمات شهری همچنان با قراردا موقت یکماهه در ابتدای سال پس از گران شدن دلارهای نفتی توسط بانک مرکزی حکومت اسلامی سرمایه با گرانی و تورم ١٠٠- ١۵٠ درصدی کالاهای اساسی روبرو هستند.
راستی شما بهتر می دانید سازمان شهرداریهای هر شهر در استانها زیر مجموعه تشکیلاتی حکومت اسلامی - ولایت فقیه- می باشند.
در خاتمه باید متذکر شوم شرکت خدماتی نیل آبی زرجوب متعلق به فردی به نام رضا خاکسار برادر مرتضی خاکسار از مدیران بازنشسته سازمان شهرداری می باشد. در سایر شرکتهای خدمات شهری رشت مانند نورتابان شمال، ظریفکاران شهر باران و ... وضعیت کارگران با قراردادهای یکماهه ابتدای سال به همین وخامت است آنهم پس از اعتراضات مکرر در سال ٩٠ و ٩١ در استانداری گیلان واقع در خیابان معلم رشت که تا کنون نتیجه نداده.
فعالان کارگری ضد سرمایه داری گیلان