تظاهرات علیه جشن دولتی ٢٢ بهمن

در روز ٢٢ بهمن امسال ۱۳۹۱/۱۱/٢٢ ساعت حدود ده صبح هنگام برگزاری جشن دولتی در فومن حدود ٢٠ خانوار زن و مرد و بچه حتی پیرزن سالخورده در حالیکه ٢٠ فانوس روشن در دست داشتند با شعار مرگ بر ستمگر وارد تظاهرات دولتی ٢٢ بهمن شدند و علیه حاکمیت سرمایه داری شعار دادند که با هجوم ماموران امنیتی آنان دستگیر شده و سپس توسط نیروهای یگان ویژه در پاسگاه فومن زندانی شدند.
بر روی پلاکاردهایی که این ٢٠ خانوار حمل می کردند نوشته بودند ما، نان، آب، گاز و برق نداریم. این ٢٠ خانوار اهالی روستای کاسِی سرا ی سیاهکوه ماکلوان ماسوله و همگی طالش هستند آنان از طریق چوپانی و دامداری چند راس مال معیشت می کنند.
که با قانون منع ورود احشام به داخل جنگل خانه نشین شده و در فقر مطلق بسر می برند . در شب ٢٢ بهمن پس از ضرب و شتم شدید و گرفتن تعهد از این خانوارها بجز جلیل بهرامی که آزاد شدند البته جلیل بهرامی نیز در شب ٢٢ بهمن پس از کتک و ضرب و شتم فراوان و گرفتن تعهد از وی آزاد گردید. این خانوارها قبلاً با هفته نامه شریف مصاحبه کرده و مشکلاتشان را مطرح کرده بودند و بارها به فرمانداری فومن، شهرداری ماکلوان مراجعه کرده و نتیجه ای نگرفتند.
لازم به ذکر است "احمد صادقی" که در اثر نفوذ پدرش که از اعضای شورای شهر می باشد و شهردار ماکلوان می باشد نیز تا کنون اقدامی نسبت به ساماندهی و وضعیت معیشت این خانوارها نکرده است و صادقی از طریق اجاره نانوایی سهمیه آزاد را در بازار فروخته و برای خود ثروتی بهم زده. در این روستا خانه بهداشت وجود ندارد. از مدرسه فقط ساختمانش موجود است و کلاس درس وجود ندارد دانش آموزان فاقد سواد می باشند. از آب، برق و گاز ... خبری نیست. هر بشکه ٢٢٠ لیتری نفت ٢٠٠ هزار تومان هزینه دارد تا بدست این خانوارها برسد که البته دریغ از پول ونفت.
تو گویی اینان در شرایط قرون وسطی بسر می برند. آنچه در این منطقه وجود دارد فقر مطلق، تنگدستی و ... می باشد گفتنی ست تا لحظه انتشار خبر ۹۱/١١/٢٦ شهر فومن پر از یگان ویژه عوامل اطلاعاتی و حالت حکومت نظامی دارد.

حرف ما، فعالان کارگری ضد سرمایه داری:
دیکتاتوری سیاسی حافظ دیکتاتوری اقتصادی سرمایه داری است . استبداد بستر مناسب دیکتاتوریست.
در حالیکه دولتمردان حاکمیت اسلامی سرمایه داری میلیاردها دلار تولید ناخالص ملی را صرف هزینه های زراد خانه ها و سازمان های پلیس و نهادهای موازی دولت سرمایه داری ، هزینه های جنبش های ارتجاعی منطقه ای و فرا منطقه ای و حمایت از دولتهای ارتجاعی مانند سوریه و سودان و ... می کنند در حالیکه فقر در ایران و گیلان بیداد می کند. گرانی و تورم گریبان معیشت کارگران و مردم مزد بگیر و زحمتکش را می فشارد. هر روز به تعداد تعطیلی کارخانجات افزوده و کارگران معترض سرکوب و دستگیر می شوند جناحهای مختلف سرمایه در دولت به جان یکدیگر افتاده و از طریق باندهای فالانژیست و با لنگه کفش و مهر نماز به لاریجانی "رئیس مجلس سرمایه" حمله ور می شوند. تا به تسویه حساب های سیاسی و مالی بر سر سهم خواهی بیشتر از توبره و آخور خود بپردازند. تا احمدی نژاد جلاد همچنان به حمایت خود از سعید مرتضوی جانی و قاضی معلق و مجرم حمایت کند تا وی ریاست صندوق تامین اجتماعی را حفظ کند. شستا در واقع دارای صدها شرکت بزرگ متوسط و کوچک و میلیاردها دلار ثروت و خود تراستی عظیم ناشی از غارت دسترنج کارگران می باشد تا همچنان از طریق قمارخانه سالن بورس به غارت ارزش اضافی حاصل خون دل کارگران تسمه از گرده مزد بگیران بکشد. حجم نقدینگی افزایش یابد و تورم افسار گسیخته چهار نعل بتازد.
جالب است سعید مرتضوی رهرو سعید امامی و سعید عسگر و ... می باشد البته در حکومت اسلامی سرمایه از این سعیدهای جانی و خدمتگزار ولایت سرمایه فراوان است که جاپای تهرانی و آرش ماشااله قصاب و ... ، شکنجه گران معروف ساواک میگذارند. آری تمامی جنایات اینان بر این اساس است تا دیکتاتوری سرمایه باقی بماند و امنیت ملی بشکه های ١٠٠ دلاری نفت حفظ شود و سهم کارگران و سایر مزد بگیران صدقه ای باشد بنام یارانه و عیدانه با دلی پر از خون و گرسنگی و فقری که روزانه بیشتر می شود.