با تعطیلی كارخانه؛ ۳۰۰ کارگر بوژان بیکار شدند
دبیر اجرایی خانه کارگر خرم آباد اعلام کرد: طی هفته گذشته کارخانه یخچال سازی بوژان تعطیل و ۳۰۰ کارگر آن بیکار شدند.
پیمان نادرنیا با اعلام این خبر به ایلنا گفت: عدم وجود نقدینگی و نداشتن بازار فروش در رقابت با محصولات مشابه خارجی مشکل عمده این واحد تولیدی بوده است.
او با بیان اینکه ۳۰۰ کارگر قراردادی و رسمی این واحد تولیدی همچنان بلاتکلیف هستند اضافه کرد: پرداخت ۴ ماه حقوق وسایر مزایای قانونی این کارگران به تعویق افتاده است.
-----------------------------------
کارگران شهرداری بروجرد دو ماه حقوق دریافت نکردهاند
یک فعال کارگری در بروجرد اعلام کرد: بیش از هزار کارگر شهرداری بروجرد دو ماه حقوق دریافت نكردهاند.
محمد گودرزی با بیان اینکه اکثر این کارگران در بخشهای خدماتی و فضای سبز کار میکنند، به ایلنا گفت: شهرداری بروجرد در پرداخت حقوق کارگران خود هر چند ماه یکبار فاصله میاندازد و هم اکنون نیز این کارگران دو ماه حقوق معوقه طلب دارند.
به گفته این فعال کارگری به جهت عدم پرداخت منظم حق بیمه، دفترچههای تامین اجتماعی این کارگران تمدید نمیشود و این در شرایطی است که حق بیمه از حقوق این کارگران کسر شده ولی به حساب تامین اجتماعی واریز نمیشود.
او گفت: بدهی های شهرداری بروجرد بابت معوقات بیمهای کارگران و کارکنان شهرداری تا پایان سال ۹۰ به نه میلیارد تومان رسیده بود که به بهانه نداشتن درامد و هزینههای بالای شهرداری این بدهی هنوز پرداخت نشده است.
-----------------------------------
بیکاری ۴۰۰ کارگر زاگرس خودرو
دبیر اجرایی خانه کارگر بروجرد اعلام کرد: در پی قطع همکاری کارخانه زاگرس خودرو با ۴۰۰ کارگر خود، این کارخانه نیمه تعطیل شده است.
محمد گودرزی با اعلام این خبر به ایلنا گفت: کارخانه زاگرس خودرو واقع در بروجرد به دلیل قطع روابط کاری با کشور مالزی که طرف قرارداد این واحد تولیدی است به صورت نیمه تعطیل درآمده است.
او با اعلام اینکه هم اکنون این واحد صنعتی تولیدی ندارد، افزود: از مجموع ۵۰۰ کارگر این کارخانه، در اردیبهشت ماه سال جاری حدود ۲۰۰ نفر بیکار شدند و از آن تاریخ به بعد به تدریج ۲۰۰ کارگر دیگر تا هفتههای جاری تمدید قرار داد نشده و بیکار شدند و اکنون تنها۱۰۰ کارگر باقی ماندهاند که آنها نیز فقط حضور و غیاب میکنند.
به گفته گودرزی یکی دیگر از مشکلات این واحد صنعتی فقدان نقدینگی از سوی مدیران این کارخانه عنوان شده است.
دبیر اجرایی خانه کارگر بروجرد با تاکید بر اینکه هیچ یک از مسئولان استانی پاسخگو ی مشکلات کارگران زاگرس خودرو نیستند اظهار داشت: بسیاری از کارگران اخراجی دورههای آموزشی خود را با هزینه کارخانه در کشور مالزی گذراندهاند و بیکاری این کارگران اتلاف سرمایههای ملی است.
گفتنی است زاگرس خودرو یکی از کارخانههای خودروسازی ایران در منطقه اشترینان بروجرد است که در زمینه مونتاژ اتومبیل فعالیت دارد و از سال ۱۳۷۵ شروع به فعالیت کرده است.
-----------------------------------
مجمع عمومی اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی برگزار میشود
مجمع عمومی اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی سراسر کشور، امروز یکشنبه ۲۵تیرماه برگزار میشود.
به گزارش ایلنا، این نشست به منظور انتخاب هیات مدیره و بازرسان اتحادیه از ساعت ۱۶ الی ۱۸ عصر امروز در محل خانه کارگر برگزار میشود.
فتح الله بیات، رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی کشور در این زمینه به ایلنا گفت: طبق اساسنامه اتحادیه، هیات مدیره ۷ نفره اتحادیه و گروه ۳ نفره بازرسان برای مدت ۳ سال برای سمتهای اشاره شده انتخاب میشوند که از وظایف بازرسان میتوان به رسیدگی به امور اداری و مالی اتحادیه، نظارت بر برگزاری جلسات، نظارت بر امور هزینهای و درامدهای اتحادیه و همچنین نظارت بر نحوه عضو گیری اتحادیه اشاره کرد.
وی خاطرنشان کرد: از میان اعضای واجد شرایط، ۱۴ نفر برای حضور در هیات مدیره و همچنین ۵ نفر برای شرکت در انتخابات بازرسان اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی سراسر کشور کاندید شدند که درصورت کسب میزان آرای لازم به این سمتها انتخاب میشوند.
-----------------------------------
گفتگو با كارگران مصدوم حادثه آلیاژگستر قشم
روایت روزی كه كوره منفجر شد
روز پنجشنبه (۲۲تیرماه)، یکی از کورههای کارخانه تولید کننده آلیاژهای سربی واقع در غرب جزیره قشم، به دلیل اخلال در سیستم خنک کننده، منفجر شد که به مصدومیت ۱۵ کارگر از مجموع ۱۰۰ نفر کارگر این کارخانه انجامید كه حال دو تن از مصدومان وخیم گزارش شده است.
مصدومیت شدید ۲ نفر از کارگران
انفجار کوره کارخانه آلیاژ گستر قشم که به دلیل نرسیدن آب به سیستم خنک کننده به وقوع پیوسته است باعث زخمی شدن ۱۵ کارگر این کارگاه شده که دو نفر از این تعداد به نامهای علی کمالی و عباس حقیقی به دلیل شدت جراحات و سوختگی بالای ۴۰ درصد از ناحیه صورت و کمر به بیمارستان شهید محمدی بندر عباس منتقل شده و تحت درمان قرار دارند.
علی کمالی، یکی از کارگران مصدوم در گفتوگویی با خبرنگار ایلنا، بیاحتیاطی در نگهداری کورهای کارخانه را علت اصلی حادثه عنوان کرد و گفت: در حال حاضر از ناحیه کمر به بالا دچار سوختگی شدید شدهام و از سوی دیگر دست چپ و راستم به شدت آسیب دیدهاند که به نظر میرسد دست راستم، از ناحیه مچ شکسته باشد.
عباس حقیقی، دیگر کارگر کارخانه آلیاژ گستر قشم در تشریح آخرین وضعیت خود به ایلنا گفت: بعلت بروز حادثه موردنظر و ریزش آتش بر روی دست و صورت و به طور کلی بدنم، دچار سوختگی شدیدی شدهام و بخشهایی از کمرم به علت ریزش اسید، سوراخ شده است که کار درمان و مداوا ادامه دارد.
قرارداد کار و بیمه نداریم
عباس حقیقی ۴۰ساله یکی از دو کارگر مصدم شده درباره وضعیت قرار داد کار و بیمه خود میگوید: من تنها ۲ روز بود که وارد این محیط کار شده بودم و از زمان انجام صحبتهای اولیه تا شروع به کارم در کارخانه آلیاژ گستر قشم، صحبتهایی از درنظرگرفتن بیمه و دیگر مزایا شده بود اما در زمان حادثه این مساله به جایی نرسیده بود.
علی کمالی، ۳۸ ساله نیز تنها ۱۲ روز بود که در این کارخانه به کار مشغول شده بود که به گفته وی، او هم از داشتن قرارداد کار و بیمه تامین اجتماعی محروم بوده و تا به حال صحبتی از سوی کارفرما با وی نشده بود.
کمالی در خصوص روند پذیرش در بیمارستان گفت: مسئولین بیمارستان شهید محمدی بدون اینکه درخواست واریز وجه داشته باشند، ما را پذیرش کردند که این مساله جای تقدیر دارد اما هنوز معلوم نیست که در نهایت هزینه بیمارستان را چه کسانی میپردازند.
وی ادامه داد: شرکت آلیاژ گستر قشم تا امروز مبلغی را برای مخارج بیمارستان به ما پرداخت کرده است که البته به نظر نمیرسد برای تمامی مراحل درمان کفایت کند.
کارگران مصدوم آلیاژ گستر قشم در نهایت خواستار رسیدگی مسئولان کارخانه به وضعیت ایشان شدند و تاکید کردند که توانایی پرداخت هزینههای احتمالی بیمارستان را ندارند و کارفرما در این زمینه باید مسئولیت خود را بپذیرد.
-----------------------------------
اخراج ۲ هزار و ۱۴۳ کارگر از سوی گروه ملی و شرکت تراوس
قاضی رسیدگی کننده به پرونده فساد ۳ هزار میلیارد تومانی اعلام کرد که با بررسیها واستعلامهای صورت گرفته ادعای اشتغالزایی از سوی گروه ملی و شرکت تراوس رد شده است.
به گزارش ایلنا، قاضی ناصر سراج در ابتدای پانزدهمین جلسه رسیدگی به دادگاه متهمان فساد عظیم بانکی اظهارکرد: در جلسات گذشته دادگاه از سوی برخی متهمان ادعایی در رابطه با اشتغالزایی در گروه ملی و تراوس شده بود که کارگران این دو مجموعه نسبت به ادعا اعتراض کرده و اعلام کردند این آمارها صحت ندارد. ما نیز با استعلام از مراجع مربوطه مطلع شدیم که این دومجموعه در حدود ۲ هزار و ۱۴۳ کارگر را اخراج کردند.
قاضی رسیدگی کننده به پرونده ۳ هزار میلیاردی ادامه داد: گروه ملی در مرداد نود ۴ هزار و ۸۹۰ کارگر داشت که از زمان خصوصی سازی به ۳ هزار و ۵۳۸ نفر کاهش یافت. به عبارتی این مجموعه ۱۳۵۹ کارگر را اخراج کرد. از سوی دیگر تراوس نیز ۸ هزار و ۱۱ نفر کارگر داشت که در مرداد ماه سال ۹۰ به ۷ هزار و ۲۲۷ نفر رسید به این معنا که درمجموع نیز ۷۸۴ نفر کارگر را اخراج کردند.
قاضی سراج گفت: این درحالی است که در قبال اخراج این میزان از کارگران، مدیران این دو مجموعه نیروهای قابل اعتماد خود را جایگزین کارگران اخراجی کرده وگرنه رقم اخراجی آن بسیار بالاتر است.
-----------------------------------
تجمع کارگران کشت و صنعت شمال مقابل فرمانداری میاندرود
جمعی از کارگران کشت وصنعت غنچه به دلیل تعطیلی این کارخانه و پرداخت نشدن حقوق خود مقابل فرمانداری شهرستان تازه تاسیس تجمع کرده و خواستار رسیدگی به مشکلاتشان شدند.
برپایه این گزارش، یکی از کارگران در بیان درد دلهای خود اظهار داشت: چندماهی است که حقوق دریافت نکردهایم و بسیاری از ما کارگران با داشتن سابقه زیاد در شرف بازنشستگی هستیم. همچنین شغل ما در زمره کارهای سخت و زیان آور محسوب میشود و در برخی موارد با مشکلات جسمی و بیماری مواجه میشویم.
شنیدههای کارگران حکایت از این دارد که به دلیل سوء مدیریت و دریافت وامهای کلان توسط شخص آقای مدلل و سرمایه گذاری در بخش دیگری دارد و مدیر عامل کارخانه چندماهی است در دسترس نیست.
کارگران این کارخانه تعطیل شده گفتند: خواسته ما از مسئولان این است که کارخانه یا به کار خود ادامه دهد یا اینکه همه کارگرانش را باز خرید نمایند.
یکی ازکارگران اذعان داشت: مدیریت کارخانه مزبوردرسال گذشته درپی غفلت مسئولان شهرستانی اقدام به جداسازی قطعات اصلی کارخانه و حمل شبانه کرد که در پی هوشیاری تعدای ازبسیجیان منطقه واطلاع به مسئولین مافوق از حمل تمامی قطعات جلوگیری بعمل آمد.
-----------------------------------
عواقب بیکاری کارگر٦٠ ساله کارگاه ریخته گری وخانواده اش
خانهنشینی شوهر روزگار سختی را رقم زده است: «حدودا ٨ ماهه که بیکار شده. قبل از آن هم ٣ ماه بدون آنکه حقوق بگیرد کار میکرد. در یک کارگاه ریختهگری بزرگ حوالی اسلامشهر مشغول بود. خانه ما هم همان اطراف است. کارگاه ورشکسته شد تا چند ماه به گارگرانش حقوق نداد بعد از آن هم عذر همه را خواست. شوهرم میگوید کارخانه خودروسازی که برایش قطعه تولید میکردیم دیگر به این قطعهها احتیاج ندارد. میگوید تولید آن کارخانه هم با مشکل مواجه شده. قطعههای اصلی که از خارج میآمده، دیگر وارد نمیشود و این قطعههای داخلی هم دیگر به کارشان نمیآید.»
او رنجهای پس از بیکاری شوهرش را چنین بر زبان جاری میسازد: «از همان ٨ ماه پیش مشکلات ما شروع شد. درست است که چندماه قبل از آن هم حقوق نمیگرفت اما وضعیت خودش بهتر بود. حداقل امید داشتیم اوضاع روبراه شود. بعد از آن هم مدتی شوهرم به طور روزانه کارگری میکرد اما نتوانست در آن کارها بماند. میگوید میان جمع زیاد کارگران روزمزد، بیشتر صاحبکارها به سراغ جوانها میروند و به او که حالا نزدیک ٦٠ سال، سن دارد، کاری نمیرسد.»
این شرایط بیش از زن، مرد خانه را از نفس انداخته است:« تقریبا شبها خوابش نمیبرد. تا صبح زُل میزند به دیوار کاهگلی اتاق اجارهایمان. صبح هم بعد از نماز از خانه میزند بیرون تا کاری روزانه نصیبش شود اما کمتر موفق میشود. توان بدنی چندانی هم برای بارکشی در بازار ندارد. فقط دو روز در این کار دوام آورد. بعد دیدیم اگر ادامه دهد، خرج دوا و دکترش بیشتر از درآمد او میشود آن هم در این اوضاع که حتی بیمه هم نداریم.»
در این چند ماهی که خبری از درآمد ماهانه نبوده اجاره همان اتاق سه در چهار با آشپزخانه دو متری و دستشویی مشترک هم درنیامده است: «چند ماهی از این طرف و آن طرف اجاره را جور کردیم اما الان ٧ ماه است دیگر نتوانستهایم. دو میلیون پیش دادهایم. ماهی ١٢٠ هزار تومان. حالا هم اجاره از پول پیش کم میشود. تازه از این ماه قرار است کرایه اضافه شود که با این وضعیت پول پیش، زودتر تمام میشود. باید فکری هم به حال آن کنیم. پیغام داده که اجاره باید ماهی ٢٠٠ هزار تومان شود. باز خدا پدرش را بیامرزد که ما را آواره خیابان نکرده.»
پیر زن فقط دو دختر بزرگ دارد که دومی 4 سال پیش ازدواج کرده. اولی هم دو سال قبل از آن، خانه شوهر رفته است. می گوید شوهر دومی تو زرد از آب درآمده: «حداقل هفتهای یک بار از زیر کتکهایش فرار میکند به خانه ما میآید. هر بار با هزار دوز و کلک او را راضی میکنم که سر زندگیاش برود. در این اوضاع دیگر جایی برای او نداریم.»
او حالا در غذای روزانهاش هم مانده است. میگوید مدتی است به سطلهای زباله برای پیدا کردن غذا روی آورده: «دیگر هیچ راهی برایمان نمانده است.»
پیرزن که یافتن غذا از لابلای زبالههای شهر را به گدایی ترجیح داده باقی دردهایش را برای خود نگه میدارد. آهی میکشد و به راه خودش در سربالایی تند خیابان ادامه میدهد.
كنار پیادهرو ١۵،١٠ نفری به صف ایستادهاند. جمعیتِ به خط شده، نگاه پیر زن را به دنبال خود میكشد. ابتدای صف به داخل نانوایی بزرگی بند شده كه پارچه نوشتهای مقابل آن نصب شده است. پیر زن سر را كمی بلند كرده است. كلمات روی پلاكارد میگوید: «نان با قیمت مصوب ٦٠٠ تومانی عرضه میشود.» چهرهاش نشانی از افسوس ندارد. فقط سر را پایین میاندازد و راهش را ادامه میدهد.
حالا آفتاب هم سایهاش را از سر پیرزن كم كرده است و هوا هم نشانههایی از ظلمت را بروز میدهد. صدای اذان كه از بلندگوی گلدستههای مسجد بزرگ و مجلل كنار خیابان، پخش میشود، فضای اطراف را پر كرده است.
از پیرزن، حالا فقط نقطه سیاهی پیداست كه آن هم در لابلای سیاهی چادرِ زنانی كه خود را با عجله به مسجد میرسانند، گم میشود...