افق روشن
www.ofros.com

مرگ خاموش کارگری دیگر (افشین اسانلو) در زندان های ایران


کمیته دانشجویی - هرانا                                                                                             شنبه ۸ تیر ۱۳۹٢

افشین اسانلو با پای خود به بهداری رفت!

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: در حالی که مسئولان قضایی و مدیران سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور مدعی فوت افشین اسانلو در بیمارستان رجایی کرج می باشند، اما اطلاعات کسب شده از زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت) گویای واقعیات دیگری است.
به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، به فاصله اندکی پس از اعلام خبر فوت افشین اسانلو فعال کارگری و زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج، خبرگزاری های کشور به نقل از خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفتگوی کوتاهی را با سهراب سلیمانی مدیرکل زندان های استان البرز (کرج) منتشر کردند که این مقام قضایی مدعی فوت این زندانی سیاسی در بیمارستان شهید رجایی کرج گردیده بود.
از سوی دیگر خانواده این زندانی سیاسی طی روزهای اخیر در گفتگوی با رسانه ها، به نقل از کادر پزشکی بیمارستان شهید رجایی کرج از فوت این زندانی سیاسی پیش از انتقال به بیمارستان خبر دادند که تنها اقدام درمانی صورت گرفته برای مرحوم اسانلو را تلاشی یک ساعته برای احیای وی عنوان کرده اند.
اظهارات کذب و اطلاع رسانی خلاف واقع آقای سلیمانی به مانند سایر مقامات قضایی-امنیتی جمهوری اسلامی مسبوق به سابقه بوده و بیش از این نیز انتظاری نیست، اما نکته حائز اهمیت، اخبار اخیر دریافتی از زندان رجایی شهر و کنار هم قرار دادن این اخبار، و اطلاعات منتشره از سوی خانواده این زندانی سیاسی می باشد که گویای حوادثی نامعلوم در این زندان است.

به گفته تعدادی از هم بندیان این زندانی سیاسی، «افشین اسانلو تا زمان اعزام به بهداری زندان در وضعیت جسمانی وخیمی نبوده و حتی با پای خود به بهداری زندان رجایی شهر کرج مراجعه کرده است».

اظهارات هم بندیان آقای اسانلو، مؤید این نکته می باشد که آقای اسانلو تا پیش از مراجعه به بهداری زندان و یا حتی تا هنگام ترک زندان به مقصد بیمارستان، در وضعیت جسمانی بحرانی و یا وخیمی قرار نداشته است. و با در نظر گرفتن اظهارات کادر درمانی بیمارستان شهید رجایی، در رد ادعای فوت آقای اسانلو پس از انتقال به بیمارستان که فرضیه وخامت تدریجی وضعیت جسمانی این زندانی سیاسی را منتفی می سازد، این سوال به ذهن متبادر می گردد که چطور و به چه علتی فردی که به گفته خانواده و هم بندیانش سابقه هیچگونه ناراحتی قلبی را نداشته است، به فاصله چند ده دقیقه زمان بین انتقال به بیمارستان از زندان رجایی شهر ناگهان فوت می کند.
سوال برانگیزتر اظهارات مدیرکل زندان های استان البرز (کرج) می باشد که با طرح ادعای درگذشت آقای اسانلو در بیمارستان رجایی شهر، سعی در پنهان کردن بخشی از واقعیت دارد.
تاسف بار، حادثۀ مشابهی است که فروردین ماه سال جاری و به دور از چشم رسانه های خبری بوقوع پیوست. هفدهم فرودین ماه سال جاری نیز، علیرضا کرمی خیرآبادی زندانی امنیتی زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت) به علت بی نتیجه بودن اقدامات درمانی جان خود را از دست داد. نکه قابل توجه اینکه آقای خیرآبادی نیز به هنگام ترک زندان و اعزام به بیمارستان در شرایط جسمی وخیمی قرار نداشته و تنها چند روز پس از اعزام به بیمارستان، به ناگاه خبر درگذشت وی از سوی مقامات مسئول به خانواده وی اعلام می گردد.
لازم به ذکر است که طی دو سال گذشته، مقامات مسئول و ماموران امنیتی در زندان رجایی شهر، طی جلسات مختلف بازجویی از زندانیان این زندان مکرراً زندانیان سیاسی و امنیتی را تهدید به مرگ کرده اند که سه زندانی فوت شده در این زندان، افشین اسانلو، علیرضا کرمی خیرآبادی و منصور رادپور از این جمله می باشند.
در کنار حادثه فوت آقای اسانلو و خیرآبادی که تردیدهای جدی را در نحوه رفتار و رسیدگی پزشکی به زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت ایجاد کرده است البته می بایستی به عامل اصلی این حوادث نیز اشاره کرد.
اقدامات مسئولان زندان و بخصوص «محمد مردانی» ریاست این زندان در اعمال فشارهای غیرانسانی بر زندانیان سیاسی بی شک از جمله عوامل اصلی بروز بیماری های مختلف در این زندان می باشد که با شرایط فعلی اعطای خدمات درمانی به زندانیان این زندان، ظاهراً سرانجامی جز مرگ در انتظار ایشان نمی باشد.
فشارهای بی حد روانی با قطع تماس های تلفنی و ملاقات های حضوری، محدود کردن زمان هواخوری و مسدود کردن پنجره سلول های زندانیان، توهین و تحقیر ایشان و موارد بیشمار دیگری از این دست، تنها بخشی از اقداماتی است که مسئولان این زندان عامدانه برای تخریب روحیه زندانیان در دستور کار دارند. وضعیت اسفبار غذایی نیز که پیشتر در گزارش های دیگری مفصلاً به آن پرداخته شده است از جمله مواردی است که وضعیت جسمی زندانیان این زندان را روز به روز به تحلیل برده و زمینه را برای بروز بیماری های خطرناک و کشنده در میان ایشان فراهم می سازد.
همچنین نصب دستگاه های پارازیت انداز و تقویت آن طی هفته های اخیر در بند ویژه امنیتی این زندان که به باور زندانیان این بند از جمله عوامل اصلی و تاثیرگذار در مرگ های اخیر در این بند می باشد، باعث بروز بیماری های نادر و سردرهای شدید و سرگیجه و حالت تهوع در میان زندانیان گردیده که هشدارهای مکرر زندانیان و رسانه های خبری نسبت به این موضوع، تا به امروز تنها با بی تفاوتی مسئولان این زندان و مسئولان قوه قضائیه روبرو گردیده است.
افزایش میزان مرگ و میر در میان زندانیان سیاسی و امنیتی زندان رجایی شهر کرج طی مدت زمان پس از تشکیل بند ویژه امنیتی این زندان و تسهیل انجام اقدامات محدود کننده بر علیه زندانیان این بند، حقیقتی دردناک، و حرکتی سیستماتیک از سوی مسئولان قضایی-امنیتی و بخصوص «مردانی» ریاست این زندان است که در صورت بی توجهی مقامات بالاتر بی شک طی ماه های آینده نیز به شکل سابق ادامه خواهد یافت و باز هم شاهد مرگ خاموش دیگر زندانیان در کشتارگاه رجایی شهر خواهیم بود.

-------------------------------

مرگ خاموش کارگری دیگر (افشین اسانلو) در زندان های ایران

گفتگوی پانته‌آ بهرامی از رادیو زمانه با بهرام رحمانی

گوش کنید

زندان رجایی شهر قربانی دیگری گرفت.
پانته‌آ بهرامی: افشین اسانلو پس ازمنصور رادپور و علیرضا کرمی خیرآبادی، سومین نفری است که در زندان رجایی شهردر مدت کوتاهی به صف خاموشان این زندان پیوسته اند. علت این مرگ تدریجی و خاموشی زندانیان، عدم اجازه مقامات قضایی جمهوری اسلامی برای معالجه زندانیان است. نامه ۴۴ زندانی سیاسی اوین گواه این بی توجهی مسولین زندان به وضعیت جسمی زندانیان سیاسی است. گفت‌وگوی پیش روی با بهرام رحمانی کنشگر کارگری و عضو کانون نویسندگان در تبعید، کنکاشی است در وضعیت افشین اسانلو راننده جاده ای که بدون داشتن هیچگونه سابقه ناراحتی قلبی بر اثر سکته قلبی درسالن ۱۲ بند ۴ زندان امنیتی رجایی شهر سی خرداد به خاموشی گرایید.

-------------------------------

یک فعال کارگری: دندان‌های افشین اسانلو را در زندان شکسته بودند

رادیو فرانسه: شاپور احسانی‌راد

گوش کنید

             مراسم تدفین افشین اسانلو

رادیو فرانسه: شاپور احسانی‌راد، عضو هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران در تهران در گفت‌وگو با بخش فارسی رادیو بین‌المللی فرانسه با اشاره شکنجه فعالان کارگری در زندان گفت:" اخبار موثقی مبنی بر شکنجه زندانیان کارگری در زندان‌ها وجود دارد. افشین اسانلو هم پیش از مرگ در زندان، در اثر شکنجه دندان‌هایش شکسته شده بود."
وی همچنین اعلام کرد:" با آنکه در روز تدفین افشین اسانلو اعلام شد که مراسم ختم وی روز چهارشنبه در مسجد " الجواد" برگزارخواهد شد، اما نیروهای امنیتی نه تنها در این مسجد بلکه در مساجد دیگر هم به خانواده وی اجازه برگزاری مراسم را نداده و خانواده این فعال کارگری مراسم وی را احتمالا به طور خصوصی برگزار خواهند کرد. "
افشین اسانلو، فعال کارگری اواخر آذرماه سال ۸۹، در ترمینال جنوب تهران توسط ماموران امنیتی بازداشت شد و به مدت سه ماه و بدون اطلاع خانواده‌اش در بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین تهران نگهداری می‌شد.
وی خردادماه سال گذشته بر اساس تصمیم شورای انضباطی زندان اوین به بند ویژه امنیتی زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت) منتقل شده بود.
اسانلو روز جمعه سی‌ویک خرداد ماه پس از انتقال از زندان رجایی شهر به بیمارستان درگذشت. دلیل درگذشت افشین اسانلو سکته قلبی ذکر شده است.
شاپور احسانی‌راد با رد احتمال سکته قلبی افشین اسانلو توضیح داد:" افشین اسانلو هنگام مرگ ۴٢ سال داشته و هیچ سابقه بیماری نداشت؛ به همین دلیل موضوع سکته قلبی او بعید به نظر می‌رسد."
براساس گزارش‌ها اسانلو بارها درخواست مرخصی برای درمان خود کرده بود؛ اما مقامات دادستانی با این امر مخالفت کرده بودند.
به گفته احسانی‌راد در زندان به جز شکنجه، امکانات بهداشتی و غذایی مناسبی هم وجود ندارد و زندانیان کارگری به شدت تحت فشار هستند.
یک فعال کارگری با اشاره به شکنجه زندانیان کارگری در زندان‌ می‌گوید که دندان‌های افشین اسانلو، فعال کارگری نیز در زندان و در اثر شکنجه شکسته شده بود. از سویی به گفته وی نیروهای امنیتی با برگزاری مراسم ختم افشین اسانلو در مساجد تهران مخالفت کرده‌اند.

-------------------------------

دستگاه قضایی و سازمان زندانها؛ مسئول مرگ افشین اسانلو

دويچه له : زندانی سیاسی بند ۳۵۰ اوین در نامه‌ای مرگ افشین اسانلو زندانی سیاسی را تسلیت گفته‌اند. نویسندگان این نامه دستگاه قضایی وسازمان زندانها را مسئول مرگ این زندانی و هدی صابر دانسته‌اند.مرگ افشین اسانلو زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین در اثر سکته قلبی، یک بار دیگر نگاه‌ها را متوجه شرایط بد زندان‌های ایران و بی‌توجهی‌های مسئولان زندان به بیماری زندانیان کرده است.افشین اسانلو برادر منصور اسانلو و فعال کارگری روز شنبه اول تیرماه در اثر سکته قلبی در زندان و پس از انتقال به بیمارستان رجایی‌شهر کرج درگذشت.
۴۴ زندانی بند ۳۵۰ اوین در نامه‌ای ضمن تسلیت به خانواده اسانلو، مرگ افشین اسانلو را نیز همانند مرگ هدی صابر، زندانی دیگری که دو سال پیش در اثر اعتصاب غذا فوت کرد، حاصل "سهل‌انگاری و بی‌توجهی" مسئولین دستگاه قضایی و سازمان زندانها دانسته‌اند.این زندانیان اعلام کرده‌اند: «دستگاه قضایی و سازمان زندان‌ها مسئول جان باختن مرحوم هدی صابر و افشین اسانلو و هرگونه اتفاقات دیگری از این نوع هستند».زندانیان امضاکننده این نامه، تصریح کرده‌اند که همچنان تعداد زیادی از زندانیان از بیماری‌های شدید رنج می‌برند و علیرغم نظر پزشکان متخصص برای درمان آنها، دادستان تهران و در مواردی قاضی صلواتی از بستری شدن و معالجه آنان جلوگیری می‌کند.
در پایان این نامه به "رویه غیر مسئولانه" دستگاه قضایی در قبال زندانیان سیاسی و فعالان سندیکایی اعتراض شده است.محسن امین‌زاده، فیض‌الله عرب سرخی، حسین رونقی ملکی، عبدالفتاح سلطانی، محسن میردامادی، عبدالله مومنی، امیر خسرو دلیرثانی، عماد بهاور و سعید مدنی از جمله امضاکنندگان این نامه هستند.

-------------------------------

مرگ افشین اسانلو و نگرانی نسبت به ...

مرگ افشین اسانلو و نگرانی نسبت به وضعیت دو زندانی دیگر
دبیرخانه مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران روز گذشته با صدور بیانیه ای خواهان تشکیل کمیته‌ی مستقل حقیقت یاب از طرف دولت ایران در همکاری با گزارشگران حقوق بشری سازمان ملل متحد در مورد مرگ پر ابهام آقای افشین اسانلو و نیز سلسله مرگ‌های مشابه سال‌های اخیر، در زندان های کشور شد.
در این بیانیه هم چنین نسبت به وضعیت دو زندانی سیاسی بیمار در زندانهای اوین و ندامتگاه کرج نیز اعلام نگرانی شده است در بخشی از این بیانیه آمده است: "رسیدگی پزشکی به زندانیان جزئی از شرایط مورد نیاز آن‌ها در برخورداری از حقوق بنیادین، بخصوص حق حیات است؛ این رسیدگی نه یک امتیاز، بلکه جزئی از حقوق انسانی زندانیان است که فارق از هر تبعیضی اعم از مذهب، نژاد، رنگ، زبان و عقیده‌ی سیاسی باید به طور کامل از آن برخوردار باشند." متن این اطلاعیه مطبوعاتی که در وب سایت رسمی آن منتشر شده است به شرح زیر است:
افشین اسانلو، فعال کارگری و زندانی عقیدتی ۴۲ ساله، روز جمعه سی و یکم خرداد ماه، پس از آنکه دچار حمله‌ی قلبی شد، در حین انتقال به بیمارستان رجایی کرج جان باخت. آقای اسانلو به دلیل فعالیت صنفی خود در سال هزار و سیصد و هشتاد و هشت بازداشت و در یک روند پر ابهام قضایی به اتهام “تبلیغ علیه نظام” و “اجتماع و تبانی” به تحمل پنج سال حبس تعزیری محکوم شد. وی از تاریخ یکم مهرماه سال هزار و سیصد و هشتاد و نه، در زندان‌های اوین و رجایی شهر کرج تحمل حبس نمود. سهراب سلیمانی رئیس سازمان زندان‌ها، در گفتگو با خبرنگار ایسنا، علت مرگ این زندانی را “سکته‌ی قلبی” اعلام کرد. با این حال منصور اسانلو از فعالین کارگری شناخته شده و برادر این زندانی عقیدتی جان‌باخته به مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران گفت: “برادرم هیچ گونه سابقه‌ی بیماری نداشته است و مسئولیت مرگ وی در زندان، بر عهده‌ی حکومت و کسانی است که وی را به دلیل فعالیت صنفی در شرایط غیر بهداشتی و محیط بسته با کیفیت غذای نامناسب نگهداری کردند.”
وی که خود تجربه‌ی حمله‌ی قلبی در زندان رجایی شهر را دارد در ادامه افزود: “بوروکراسی دست و پاگیر موجود در داخل زندان برای انتقال یک زندانی به بیمارستان و هم‌چنین امکانات محدود بهداری زندان، از عوامل دخیل در مرگ برادرش و دیگر زندانیانی که در شرایط مشابه در زندان رجایی شهر کرج جان‌باخته‌اند؛ بوده است.” مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران بر این باور است، مرگ این زندانی عقیدتی را می توان با اشاره به عدم شفافیت و پاسخگویی مسئولین و نهادهای مربوطه در این رابطه و نیز با یادآوری زنجیره‌ی بی پایان مرگ زندانیان سیاسی به‌خصوص در سایه‌ی عدم رسیدگی مناسب پزشکی؛ پر ابهام یا مشکوک خواند. این تشکل مدافع حقوق بشر هم‌چنین افزایش نگرانی خود در مورد سلامت سایر زندانیان بیمار را اعلام می‌دارد.
بنا بر مستندات دریافتی، مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران تاکید می‌نماید که وضعیت پزشکی آقایان آرش صادقی و محمد رضا پورشجری دو زندانی بیمار دیگر، بخصوص با مرگ پر ابهام افشین اسانلو و در سایه‌ی بدرفتاری‌ها و بی توجهی‌های عامدانه‌ی جاری از سوی نهادهای متولی، ضروری است که مورد توجه قرار گیرد. آرش صادقی، فعال دانشجویی، بیست و پنجم دی ماه سال گذشته توسط نیروهای امنیتیِ وابسته به وزارت اطلاعات بازداشت و به سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده است. حسین صادقی، پدر وی در گفتگو با رسانه‌ها اعلام کرده است که پس از مدت طولانی‌ای بی‌خبری، در معدود ملاقات‌های صورت گرفته‌ی اخیر، شاهد این بودم که فرزندم به شکلی غیر طبیعی کاهش وزن داشته و به طرزی آشکار از ضعف قوای جسمانی رنج می‌برد و موهای سرش هم تراشیده شده است. آقای صادقی همچنان عنوان کرد که این فعال دانشجویی در سلول انفرادی و محروم از بسیاری حقوق، از قبیل امکان دسترسی به وکیل به سر می‌برد و با مشکلات عدیده‌ی جسمی، منجمله مشکلات جدی ریوی و خونریزی معده روبه‌روست.
محمدرضا پورشجری، وبلاگ نویس دربند که با نام مستعار “سیامک مهر” هم شناخته می‌شود، دیگر زندانی بیماری است که در تاریخ بیست و یک شهریور ماه سال هشتاد و نه بازداشت و هم اکنون در ندامتگاه مرکزی کرج محبوس است. این زندانی عقیدتی پنجاه و یک ساله که از بیماری‌های متعددی هم‌چون مشکلات تنفسی، ضعف بینایی، دیسک کمر، نارسایی کلیوی، درد معده و سوءتغذیه رنج می‌برد، در مهر ماه سال گذشته نیز بر اثر حمله‌ی قلبی در زندان تحت عمل آنژوگرافی قرار گرفت. به گفته‌ی آقایان دکتر امجدی و دکتر نژاد بهرام، پزشکان ندامتگاه مرکزی کرج، این زندانی بیمار دارای شرایط عدم توان تحمل کیفر و به طبع محیط زندان است؛ با این همه قاضی ناظر بر زندان از ارسال پرونده‌ی‌ وی به پزشکی قانونی ممانعت به عمل می‌آورد. میترا پورشجری فرزند این وبلاگ نویس زندانی به مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران گفته است که تلاش‌های خانواده‌ی آقای پورشجری برای گرفتن مرخصی استعلاجی یا ارسال پرونده به پزشکی قانونی، با کارشکنی مسئولان مربوطه بی‌نتیجه مانده است. خانم پورشجری وضیت پدر خود را بسیار بغرنج و نگران کننده توصیف نمود.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در رابطه با زندانیان بیمار و مرگ‌های مشکوک یا ناشی از کم توجهی‌ها یا بدرفتاری در زندان‌های ایران، با اشاره به سوابق نگران کننده و طولانی سازمان زندان‌ها و دستگاه قضایی کشور که در مورد زندانیان عقیدتی در هماهنگی و تبعیت از دستگاه اطلاعاتی و امنیتی قرار دارند؛ بدین وسیله ضمن ابراز همدردی با خانواده‌ی آقای افشین اسانلو، مرگ این زندانی عقیدتی را دلیلی واضح برای نگرانی‌های جامعه‌ی بین الملل از وضعیت و امنیت زندانیان سیاسی در ایران می‌داند و هم‌چنین نگرانی عمیق خود را از سلامت جسمی و روحی زندانیان عقیدتی نامبرده را اعلام می‌دارد.
این تشکل حقوق بشری معتقد است عدم رسیدگی پزشکی به زندانیان بیمار در مغایرت کامل با قوانین داخلی و اصول حقوق بشری به خصوص مواد ۱۰۲، ۱۰۳ و ۱۱۳ از آیین نامه‌ی اجرایی سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور و نیز بند دوم از ماده‌ی ۲۲ حداقل قواعد استاندارد برای رفتار با زندانیان تصویب شده در کنگره‌ی اول سازمان ملل متحد (۱۹۹۵) است که صراحتا عنوان می‌دارد “زندانیان بیماری که نیاز به معالجات ویژه و تخصصی دارند باید به مراکز تخصصی یا بیمارستانی غیر نظامی در خارج زندان منتقل شوند.” هم چنین این مجموعه موضوع بدرفتاری ، ضرب و شتم و شکنجه‌ی زندانیان بیمار مذکور اعم از شکنجه‌های روحی و جسمی یا ضرب و شتم‌های اعمال شده بر آقای پورشجری، به خصوص در هفت ماه اول بازداشت ایشان در سلول‌های انفرادی زندان رجایی شهر کرج و نیز شکنجه‌ها و بدرفتاری‌های اعمالی جاری بر آقای آرش صادقی که در سایه‌ی محرومیت ایشان از برخورداری از حق تماس و ملاقات‌های آزادانه و نیز عدم دسترسی به وکیل، شکل نگران کننده‌تری به خود می‌گیرد؛ متناقض با تعهدات دولت ایران در قبال مقاوله نامه‌های جاری و قوانین داخلی بخصوص بند ۳ از ماده‌ی ۷ و بند ۱ از ماده‌ی ۲ کنوانسیون منع شکنجه و دیگر رفتارها و مجازات‌های بی‌رحمانه و غیر انسانی، اصل ۳۹ قانون اساسی ، ماده‌ی ۷ و نیز بند ۱ از ماده‌ی ۱۰ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و نیز ماده‌ی ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر که صراحتا عنوان میدارد “هیچ کس نباید شکنجه شود یا تحت مجازات یا رفتارهای ظالمانه، ضد انسانی و تحقیر آمیز قرار بگیرد” اعلام می‌کند.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در این رابطه به دولت ایران یاد آوری می‌کند، رسیدگی پزشکی به زندانیان جزئی از شرایط مورد نیاز آن‌ها در برخورداری از حقوق بنیادین، بخصوص حق حیات است؛ این رسیدگی نه یک امتیاز، بلکه جزئی از حقوق انسانی زندانیان است که فارق از هر تبعیضی اعم از مذهب، نژاد، رنگ، زبان و عقیده‌ی سیاسی باید به طور کامل از آن برخوردار باشند. بدیهی ست مسئولیت مستقیم سلامت جسمی و روحی و نیز اطمینان از عدم قرار گرفتن آن‌ها در معرض بد رفتاری، شکنجه یا رفتارهای تحقیرآمیز، تنها بر عهده‌ی آن حکومت است.
این تشکل مدافع حقوق بشر هم چنین خواهان تشکیل کمیته‌ی مستقل حقیقت یاب از طرف دولت ایران در همکاری با گزارشگران حقوق بشری سازمان ملل متحد در مورد مرگ پر ابهام آقای افشین اسانلو و نیز سلسله مرگ‌های مشابه سال‌های اخیر، در زندان های کشور است. مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران هم چنین به صورت خاص خواستار واکنش گزارشگر ویژه‌ی حقوق بشر سازمان ملل متحد در مورد ایران خصوصاً، در رابطه با مرگ آقای افشین اسانلو و نیز خطرات جدی‌ای که سلامت و جان زندانیان عقیدتی و سیاسی بیمار در زندان‌های ایران را تهدید می‌کند؛ است.

دبیرخانه‌ی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران

شنبه یکم تیر ماه ۱۳۹۲ برابر با ۲۲ جون۲۰۱۳

-------------------------------

آخرین تصویر ثبت شده از افشین اسانلو پیش از درگذشت در زندان رجایی شهر

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: آخرین تصویر ثبت شده از افشین اسانلو، زندانی سیاسی بند ویژه امنیتی زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت).
افشین اسانلو در حالی به علت بی توجهی مسئولان زندان به وضعیت پزشکی و سلامت زندانیان روز گذشته جان خود را از دست داد که تنها هشت ماه تا پایان محکومیت اش باقی مانده بود.
با روند رو به وخامت رسیدگی های پزشکی و بهداشتی، و همچنین کارشکنی در درمان زندانیان سیاسی در شکنجه گاه رجایی شهر کرج و همچنین وضعیت به شدت اسفبار غذایی در این زندان که تا به حال منجر به مرگ خاموش بسیاری از زندانیان سیاسی و امنیتی این زندان گردیده است، وقوع فجایعی از این دست، همانگونه که طی ماه های گذشته به کرات شاهد آن بودیم، چندان دور از ذهن نبوده و با تداوم این روند و اعمال محدودیت های غیرانسانی بر علیه زندانیان سیاسی به طور یقین شاهد وقایع دردناک بیشتری در این زندان خواهیم بود.

-------------------------------

افشین اسانلو زندانی سیاسی زندان گوهردشت درگذشت

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: افشین اسانلو زندانی سیاسی بند ویژه امنیتی زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت)، روز گذشته جمعه سی و یک خردادماه و در حالی که تنها هشت ماه تا پایان محکومیت زندان وی باقی مانده بود به دلیل عارضه قلبی جان خود را از دست داد.
به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، این زندانی سیاسی روز پنج شنبه سی ام خرداد به علت عارض قلبی به مراکز درمانی خارج از زندان منتقل گردیده بود که نهایتاً روز گذشته جان خود را از دست داد.
در همین زمینه سهراب سلیمانی، مدیرکل زندان های استان تهران نیز صبح امروز در گفتگویی با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ضمن تائید این خبر گفت : «وی در بیمارستان شهید رجایی کرج فوت کرده است. نامبرده در سال ٨٨ بازداشت شده بود و اسفند ماه دوران محکومیتش به پایان می‌رسید که متاسفانه به دلیل سکته قلبی فوت کرد».
تاسف بار در صحبت های آقای سلیمانی، تائید انتقال غیرقانونی آقای اسانلو از زندان اوین تهران به زندان رجایی شهر می باشد. وی در ادامه این گفتگو می افزاید: «افشین اسانلو از محکومین تهران بود که اخیرا برای گذراندن باقی دوران محکومیتش به زندان رجایی شهر کرج منتقل شده بود».
ماده ٢۳٠ آئین نامه اجرایی سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی كشور در مورد محل نگهداری محکومین صراحتاً تاکید دارد که «هر متهم یا محكوم در بازداشتگاه مراكز حرفه‌آموزی و اشتغال و زندانی كه در حوزه قضایی صادركننده قرار یا حكم قرار دارد نگهداری می‌شود». همچنین تبصره یک ماده ٢۳۴ نیز در همین رابطه می گوید: «سازمان باید ترتیبی اتخاذ نماید كه محكومان با درخواست شخصی در نزدیكترین زندان محل سكونت خانواده خود تحمل كیفر نمایند».
آقای اسانلو که برادر منصور اسانلو رئیس سابق هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد تهران نیزمی باشد، پیشتر و در دادگاهی به ریاست قاضی صلواتی به اتهام «تبانی و اجتماع به قصد ارتکاب جرم» به حبس محکوم شده بود که پس از مدتی نگهداری در زندان اوین تهران، در هفدهم خردادماه سال گذشته به بند ویژه امنیتی زندان رجایی شهر کرج منتقل گردید.
اعمال محدودیت های شدید درمانی و حذف خاموش زندانیان سیاسی و امنیتی، از جمله شیوه هایی است که مسئولان امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی طی دو سال گذشته از آن بطور گسترده ای برای حذف فیزیکی زندانیان محبوس در زندان های جمهوری اسلامی استفاده می کنند.
محدودیت های درمانی و بی توجهی به سلامت زندانیان سیاسی شایع ترین علت مرگ در میان زندانیان سیاسی طی دو سال اخیر بوده که توسط مسئولان زندان رجایی شهر کرج و مشخصاً شخص «محمد مردانی» ریاست این زندان برای زندانیان سیاسی و امنیتی این زندان وضع گردیده است. اعمال اینگونه محدودیت ها و کارشکنی در درمان و انتقال به موقع به مراکز درمانی و همچنین عدم کنترل وضعیت جسمی زندانیان سیاسی، و از سوی دیگر وضعیت اسفبار تغذیه زندانیان که از عوامل مهم تاثیرگذار در سلامت زندانیان می باشد، طی دو سال اخیر منجر به فوت تعداد زیادی از زندانیان سیاسی از جمله محمد مهدی زالیه، منصور رادپور، حسن ناهید، محسن دگمه چی و در آخرین مورد علیرضا کرمی خیرآبادی گردیده است.

-------------------------------

انتقال افشین اسانلو به بیمارستان در پی حمله قلبی

خبرگزاری هرانا - افشین اسانلو پس از حمله قلبی به بیمارستان منتقل شد و تا کنون از سرنوشت وی اطلاعی در دست نیست.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، افشین اسانلو از هیئت موسس سندیکای رانندگان برون شهری (میان شهری) روز گذشته پنج‌شنبه ۳۰ خرداد ماه حدود ساعت ۱۷ دچار حمله قلبی می‌شود و به کمک سایر زندانیان سیاسی به بهداری زندان رجایی شهر و سپس بیمارستانی خارج از زندان منتقل می‌گردد.
یکی از زندانیان به گزارشگر هرانا گفت: "احتمالا وی را به بیمارستان رجایی کرج منتقل کرده اند."
گفتنی است، تا این لحظه از وضعیت وی هیچ اطلاعی در دست نست.
این زندانی سیاسی سالن ۱۲ زندان رجایی شهرکرج ۴ ماه را دربند ٢٠٩ زندان اوین و یک ماه را نیز دربازداشتگاه اطلاعات کرج بوده است و فشارهای وارده در زندان موجب بروز مشکلات جسمی برای وی شده است.
تارنمای کلمه چندی پیش گزارش داده بود، ضربات متعدد کابل که در بازداشت‌گاه وزارت اطلاعات بر بدن افشین اسانلو وارد شده باعث پارگی در کف پا و ایجاد غده در کتف او شده است.
این فعال کارگری از سوی قاضی صلواتی به ۵ سال حبس تعزیری به اتهام "اجتماع و تبانی" محکوم شد و دادگاه تجدید نظر فعال کارگری زندانی، افشین اسانلو جان باخت
بنا به گزارشات رسیده به« فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران» زندانی سیاسی افشین اسانلو بامداد جمعه ۳۱ خرداد در بیمارستان رجایی کرج جان خود را فدای راه آزادی مردم ایران نمود. بامداد جمعه ۳۱ خرداد ماه زنده یاد افشین اسانلو که گفته می شود دچار سکته قلبی شده بود در بیمارستان رجایی کرج جان خود را فدای راه آزادی مردم ایران نمود.
او در حالیکه در سالن ۱۲ بند ۴ زندان گوهردشت کرج در محیطی کاملا ایزوله شده که از داشتن ارتباط تلفنی و سایر حقوق اولیه انسانی محروم بود و دائم همانند سایر هم بندیانش تحت فشارهای روحی و غیر انسانی قرار داشت با این وجود بنا به گفته هم بندیانش روحیه ای شاد داشت و شوخ طبع بود و هیچ گاه از داشتن ناراحتی قلبی شکایتی نداشت.
افشین اسانلو ۴۲ ساله و از فعالین کارگری بود که چند سال پیش دستگیر و به سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ شکنجه گاه وزارت اطلاعات منتقل گردید. و پس از آن به زندان گوهردشت کرج تبعید گردید.
زندانیان سیاسی و فعالین کارگری بدلیل فشارهای جسمی و روحی که بازجویان وزارت اطلاعات علیه آنها بکار می برند دچار بیماریهای مرموزی می شوند و به دلیل عدم درمان به موقع ، توسط وزارت اطلاعات تدریجا به سوی مرگ سوق داده می شوند. استان تهران نیز این حکم را تایید کرد.