افق روشن
www.ofros.com

و بیکاری ۴۵٠٠ کارگر ( SAAB)تعطیل کمپانی عظیم ساب

کمیته هماهنگی                                                                                           شنبه ٢٨ آذر ۱٣٨٨

مدت زیادی بود که غول بزرگ خودروسازی سوئدی ساب در لا به لای پنجه های تیز و پرتوان بحران لحظات سقوط و احتضار خود را سر می کرد. دولت سرمایه داری سوئد میلیاردها کرون از حاصل استثمار توده های کارگر دنیا را سیلاب وار به شریان این تراست تزریق کرد تا شاید حیات دوباره ای در پیکر بیمار آن بدمد. روزهای این چالش مرگزا به پایان آمد. ساب به طور کامل برچیده می شود و همراه با آن چندین هزار کارگر سوئدی بیکار می شوند، انسان هایی که سالیان دراز استثمار شدند و می شوند و خونمایه های زندگی برده وارشان سرمایه ساب و ساب ها را برپا کرد. پیشینه ماجرای ساب به سال ها پیش از طغیان اخیر موج بحران بر می گردد. هجوم بسیار گسترده و کوبنده بحران در شروع دهه 90 سده پیش بسیاری از تراست های بزرگ صنعتی دنیا و از جمله شرکت های عظیم صنعتی اسکاندیناوی و به طور اخص سوئد را به شروع دور جدیدی از تمرکز و ادغام در غول های عظیم تر بین المللی سوق داد.
خوشه چینان واقعی روز بحران بیشتر از همه تراست های غول پیکر آمریکایی بودند. سودآورترین شرکت های خودروسازی، تولید دارو و صنایع دیگر سوئدی یکی پس از دیگری راه بقا و تداوم سودآوری های نجومی خود را در ادغام در انحصارات پرقدرت بین المللی جستجو کردند. ساب نیز در همین راستا در سال ١٩٩٠ با جنرال موتورز آمریکا شریک شد. نیمی از سهام آن به این غول خوروسازی جهان تعلق یافت و ۵٠ درصد دیگر در دست صاحبان قبلی باقی ماند. ساب از این طریق به تولید کلان خود و به استثمار هر چه گسترده و سهمگین تر توده های کارگر سوئد و سایر کشورها ادامه داد. اما با همه این ها قادر به حل مشکلات خود نشد. سرمایه های کوه پیکر دنیا برای تقسیم بازار بین المللی و برای دست اندازی به سهم هر چه بیشتری از اضافه ارزش های تولید شده توسطه طبقه کارگر جهانی مدام علیه یکدیگر رقابت می کنند. ساب به رغم شراکت با جنرال موتورز در مقابل غول های نیرومند خودروسازی های دیگر از جمله ولوو توان کسب نقش دلخواه در بازار و احراز سهم مطلوب اضافه ارزش ها را به دست نیاورد. سال های پس از مشارکت به طور متوالی نرخ سودهای نازل در کارنامه شرکت ثبت شد. در ١٩٩۴ و ١٩٩۵ سودها بیش از پیش افت کرد. صاحبان سرمایه چاره کار را در واگذاری کل سهام به جنرال موتورز دیدند. این کار در سال ٢٠٠٠ انجام یافت. اما باز هم هیچ گرهی از کوه معضلات آن باز نشد. در سال ٢٠٠٦ میزان فروش ساب تا ١٣٣٠٠٠ خودرو بالا رفت. با همه این ها وضعیت اقتصادی شرکت در تلاطم باقی ماند. طغیان اخیر موج بحران اوضاع را بسیار بدتر کرد. خودروسازی ها در همه جهان طعمه نخست بحران بودند و زودتر و سهمگین تر و شکننده تر از همه بخش های دیگر اقتصاد سرمایه تیغ تیز بحران را بر گردن خود لمس کردند. جنرال موتورز که قرار بود مشکل ساب را حل کند خود با تمامی لاشه تنومندش در کام موج فرورفت و بزرگ ترین قطب قدرت جهانی را به کمک گرفت تا حاصل استثمار سالیان دراز میلیاردها کارگر را وثیقه نجات وی گرداند. عملیات نجات ساب به دولت سوئد محول شد و این دولت به نوبه خود و در راستای ایفای نقش بنیادی و هویتی خود یکراست به سلاخی مدارس، بیمارستان ها و دار و ندار معیشتی و رفاهی توده های کارگر این کشور پرداخت تا شاید خطر را از سر ساب و صدها تراست و شرکت دیگر مانند ساب رفع کند. همه این کارها انجام گرفت اما سرمایه غوطه ور در بحران برای اعاده حیات به چنان قربانی های عظیم نیاز داشت که سلاخی های بالا با همه وسعت و شدت باز هم همه جا و در همه موارد کارساز نبود. با تعطیل ساب بیش از ۴۵٠٠ کارگر در بخش های مختلف این شرکت به طور کامل بیکار می شوند. نیمی از این کارگران در منطقه موسوم به « ترول هتان» سکونت دارند. تعطیل ساب، بیکاری عظیم ترین بخش ساکنان این ناحیه را به دنبال آورده است. شهر غرق در وحشت و هراس و دلواپسی شده است. بسیاری از کارگران در مصاحبه با رسانه های مختلف شنیدن خبر را به پتک کوبنده ای تشبیه کرده اند که بر سر زندگی آنان فرود آمده است. ۴۵٠٠ کارگر به دنبال سالیان متمادی کار کردن و استثمار شدن در اینجا اینک در بیابان برهوت بیکاری دچار سرگردانی هستند. این حادثه در شرایطی روی می دهد که در هیچ کجا هیچ نور امیدی برای یافتن کار در پیش روی توده عظیم چندین صد هزار نفری بیکاران سوئد دیده نمی شود. همه دولتمردان سرمایه و همه نهادهای رسمی دولتی با رجوع به همه پژوهش ها و سنجش ها تصریح می کنند که سال آینده نیز سال توسعه بیکاری و بیکارسازی ها خواهد بود.

کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری

دسامبر ٢٠٠٩