افق روشن
www.ofros.com

اخبار، گزارش، مصاحبه و مطالب کارگری


کمیته هماهنگی برای کمک                                                                                                         پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ - ۱٦ مارس ۲۰۲٣


در آستانه‌ی نوروز، پنجاه و دو کارگر دارای معلولیت که در

کارخانه فیروز واقع در شهرک صنعتی البرز قزوین مشغول کار بودند، اخراج شدند.

برای مشاهدۀ اطلاعیه ها و تصاویر، فیلم ها و مطالب کمیته هماهنگی برای کمک اینجا کلیک کنید.
کارگران اخراجی بین پنج تا پانزده سال سابقه کاری دارند.
یکی از این کارگران با یادآوری اینکه نزدیک به هزار کارگر در این واحد تولیدی محصولات بهداشتی کودک مشغول کار هستند، گفت: دلیل کارفرما برای بیکاری کارگرانی که خود معلول هستند، کاهش هزینه‌ها است. و این نگرانی وجود دارد که همکاران دیگری نیز به همین سرنوشت مبتلا شوند.
آن‌طور که به صدای ماهی سیاه اطلاع داده است، در برخی از بخش‌های شرکت، از کارگران معلول بعضا تا روزانه ۱۳ ساعت بدون احساب اضافه‌کاری، کار کشیده می‌شود و کارفرما بیش از حقوق مصوب اداره‌ی کار را پرداخت نمی‌کند. همین منبع می‌گوید:
همه‌‌ی تحت پوشش بهزیستی هستیم. هیچ منبع درآمدی نداریم و بدون کار، به خاک سیاه می‌نشینیم.

منبع: صدای ماهی سیاه

***********

به مناسبت درگذشت کارل مارکس

انسانِ تغییر
۱۴ مارس بود، روزی از ماه‌های آغازین سال ۱۸۸۳. و او در اتاقش در آرامشی توام با درد چشمانش را برای همیشه بست. با سال‌ها فقر، بیماری، رنجِ از دست دادن فرزندانش، سختی تبعید و زندان و رنج ناشی از مرگ همسر و هم‌رزمش وداع کرد. بیش از چند نفر از اعضای خانواده، دوستان و هم‌رزمانش بر سر قبرش گرد نیامدند، اما ۳۶ سال بعد بزرگ‌ترین انقلاب تاریخ در گوشه‌ای دیگر از جهان با درکی که او از تاریخ و جامعه و طبقه‌ی کارگر ارائه کرده بود، نام او را جهانی ساخت. از آن زمان به بعد بزرگ‌ترین رخدادهای جهان به مبارزات عملی و اندیشه‌های او پیوند خورده است.
تحول زندگی انسان‌ها آن چیزی بود که اندیشمندِ مبارز به آن توجه داشت: همه چیز در تغییر است و تنها آنچه تغییر نمی‌کند خود تغییر است. او با تمام وجود به کرامت انسان‌ها باور داشت و سرمایه‌داری را مناسباتی می‌دید که با ابزارهای مختلف این کرامت انسانی را در زیر پای "سود" له کرده و به ابتذال می‌کشد. او با از خود بیگانگی انسان و نابود شدن توانایی‌ها و استعدادهایش در زیر تیغ "قانون ارزش“، ستیزی آشتی‌ناپذیر داشت. تئوری را از زندگی عینی و مادی بیرون می‌کشید و مبارزه‌اش بر افشای ضد‌انسانی‌ترین مناسبات تاریخ بشری یعنی سرمایه‌داری متمرکز شده بود.
وی عمیقا باور داشت که منشا تغییر در جهان طبقه‌ی کارگر است و آگاهی این طبقه و خیزش آن برای تشکل و سازماندهی است که می‌تواند تمامی بشریت را رها سازد. سال‌ها تحقیق و پژوهش نمود و از دل این تحقیقات تحلیلی جدید بیرون کشید. تحلیلی که با روش و متد خاصی واقعیت را به میلیون‌ها خواننده‌ی آثارش در جهان معرفی می‌کرد. کالا چیست؟ ارزش از کجا خلق می‌گردد؟ نقش نیروی کار زنده در خلق ارزش چیست؟ سود از کجا به دست می‌آید و گرایش آن به کدام سو است؟ گردش کالا و سرمایه چه مسیری را طی می‌کند؟ تحقق ارزش اضافی چگونه در بازار ممکن می‌شود؟ رقابت از کجا منشا می‌گیرد و بحران‌ها و عدم ثبات چگونه شکل یافته؟ و . . . این‌ها همه‌ی مقولات واقعی‌ای بود که اندیشمندِ مبارز به آنها پرداخت و در آثارش مطرح کرد. او همه‌ی این مجموعه را نه در اتفاق و رخداد، بلکه در روند حرکتِ مادی‌شان می‌دید. امروز پس از گذشت ۱۵۰ سال از دوران تاریخ‌سازش هنوز می‌توان با تحلیل او جهان را شناخت و به تغییر آن دست زد. از او سخن می‌گوییم: کارل هاینریش مارکس .

گروه تئاتر اگزیت - ۲۳ اسفند ۱۴۰۱

***********

سخنرﺍﻧﯽ ﻓﺮﯾﺪﺭﯾﺶ ﺍﻧﮕﻠﺲ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﮔﻮﺭ ﻣﺎﺭﻛﺲ

١٤ مارس، يک ربع به ساعت ٣ بعدازظهر، بزرگترين انديشمند روزگار ما از انديشيدن باز ايستاد. فقط دو دقيقه او را تنها گذاشته بوديم، همينکه به اتاق آمديم، ديديم که آرام روى صندلى خوابيده است - اما اين‌بار براى هميشه. مرگ اين مرد چنان ضايعه‌اى براى پرولتارياى رزمنده اروپا و آمريکا و براى تاريخ علوم است که ابعادش غير قابل اندازه‌گيرى است. جاى خالى‌ئى که با رفتن اين روح پُر عظمت بوجود آمده است بزودىِ زود همه‌جا احساس خواهد شد.
همانطور داروين به قانون تکامل جهان ارگانيک و موجودات زنده پى بُرد، مارکس هم قانون تکامل تاريخ بشر را کشف کرد؛ اين حقيقت ساده را که تا قبل از او در زير کوهى از ايدئولوژى پنهان شده بود، اين حقيقت که بشر پيش از آنکه بتواند به سياست، دانش، هنر، دين و جز اينها بپردازد، بايد بخورد، بياشامد، سرپناه و پوشاک و غيره داشته باشد؛ اين که بنابراين توليد وسايل مبرم مادى، و نتيجتا ميزان رشد اقتصادى کسب‌شده توسط هر مردم معيّن يا در هر دوره معيّن، آن زيربنايى را تشکيل می‌دهد که بر روى آن، دولت، مفاهيم حقوقى، هنر و حتى نظرات آن مردم در مورد مذهب تکامل پيدا کرده‌اند... و در پرتو اين نور است که بايد همه اينها را تبيين کرد، نه برعکس، آنچنان تا حال شده است. اما اين همه‌اش نيست. مارکس قانون ويژه حرکت ناظر بر شيوه توليد سرمايه‌دارى عصر حاضر و آن جامعه بورژوايى که زاده اين شيوه توليد است را هم کشف کرد. کشف ارزش اضافه، ناگهان مسئله‌اى را روشن کرد که هم اقتصاددانان بورژوا و هم منتقدين سوسياليستى که در صدد حلش بودند در تمام بررسى‌هاى قبلى، در تاريکى کورمالى‌اش می‌کردند.
دو کشف اين چنينى براى يک عمر کافى است. خوشبخت آن که نائل آمدن به حتى يکى از اين کشفيات نصيبش شود. اما در هر زمينه‌اى که مارکس به تحقيق پرداخت - و او در زمينه‌هاى بسيار متعددى تحقيق کرد، که هيچکدامشان سطحى نبودند - در همه زمينه‌ها، حتى در رياضيات، به کشفيات مستقلى نائل شد.
چنين بود اين مَردِ دانش. اما اين هنوز حتى نيمى از وصف او نيست. دانش براى مارکس نيرويى بلحاظ تاريخى پويا و انقلابى بود. گرچه براى او هر کشف جديد در اين يا آن عرصه‌ از دانش تئوريک که شايد هنوز هم کاربردهايش بتمامى قابل تصور نبود خشنودى فراوانى بهمراه داشت، وقتى کشفيات تأثيرى فورى و انقلابى بر صنايع، و بر تکامل تاريخى در کل می‌گذاشتند، شعفى از نوعى کاملا متفاوت احساس می‌کرد. بعنوان مثال، او از نزديک پيشرفت‌ها و اکتشافات حاصله در زمينه الکتريسيته را دنبال می‌کرد و در اين اواخر بخصوص کارهاى مارسل دپره را.
براى اينکه مارکس بيش از هر چيز ديگر يک انقلابى بود. ماموريت واقعيش در زندگى اين بود که از هر طريق به سرنگون‌کردن جامعه سرمايه‌دارى و نهادهاى دولتى مخلوقش مدد برساند، به آزادى و رهايى پرولتاريا کمک برساند که او خود اولين بانى وقوفش بر وضعيت و نيازهايش، و آگاهی‌اش بر شرايط رهايی‌اش بود. مبارزه خوى او بود. با چنان شور، با چنان سرسختى و با چنان کاميابى مبارزه کرد که کمتر کسى با او رقابت می‌کند.
کار او در اولين «روزنامه جديد راين» در سال ١٨٤٢، روزنامه «به پيش» پاريس در ١٨٤٤، «روزنامه آلمانى بروکسل» در ١٨٤٧، «روزنامه جديد راين» در ١٨٤٨- ١٨٤٩ و بعلاوه جزوه‌هاى ميليتانت بيشمار، کار در سازمان‌هاى پاريس، بروکسل و لندن، و بالاخره تاجى بر سر همه اين‌ها، تشکيل انجمن بين‌المللى کارگران - اين خود براستى دستاوردى بود که بنيان‌گذارش می‌تواند بحق بر آن ببالد حتى اگر هيچ کار ديگرى نکرده باشد. و در نتيجه، مارکس بلحاظ مورد نفرت و تهمت و لجن‌پراکنى بودن سرآمد زمانه خودش بود. حکومت‌ها - هم مطلقه و هم جمهورى - او را از ممالک خود تبعيد کردند. بورژواها - چه محافظه کار و چه اولترا دمکرات - در بدنام کردن و لجن‌پراکنى به او گوى سبقت از هم ربودند.
همه اين‌ها را او همچون تارعنکبوت کنار می‌زد، ناديده می‌گرفت، و تنها زمانى پاسخ می‌داد که ضرورتى فوق‌العاده مجبورش می‌کرد. و او مُرد در حالى که ميليون‌ها کارگر انقلابى هم‌رزمش - از معادن سيبرى تا کاليفرنيا، در همه بخش‌هاى اروپا و آمريکا، از صميم قلب دوستش دارند، خالصانه به او احترام می‌گذارند و در فقدانش سوگوارند - و گرچه شايد مخالفان او بسيار بودند، اما من به جرئت ادعا می‌کنم که بعيد است حتى يک دشمن شخصى داشته باشد. نام او قرن‌ها دوام خواهد یافت، و کارش هم‌چنين خواهد ماند.
سخنرﺍﻧﯽ ﻓﺮﯾﺪﺭﯾﺶ ﺍﻧﮕﻠﺲ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﮔﻮﺭ ﻣﺎﺭﻛﺲ گوﺭﺳﺘﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﮔﯿﺖ لندن: ١٧ ﻣﺎﺭس ۱۸۸۳
در چنین روزی، قلب پرمهر بزرگ‌ترین فیلسوف انقلابی تاریخ، کارل مارکس، از تپیدن باز ایستاد و جهان را با دردها و امیدها و شادی‌هایش تنها گذاشت.

یاد و نام عزیزش گرامی.

***********

۵ کودک از خانواده های کارگران کشاورزی درشهر ری، زنده زنده درآتش سوختند!

پنج شنبه شب(۱۸ اسفند)، ۵ کودک (۳ دختر و۲ پسر)۳ ، ۵ ، ۶ ، ۱۶ و ۱۸ ساله از خانواده های کارگران کشاورزی اهل بلوچستان پاکستان براثر انفجار وآتش سوزی آلونک هایشان در زمین کشاورزی واقع در قلعه گبری شهرک علائین شهرری زنده زنده درآتش سوختند و ۱۱ کارگر دیگر دچارسوختگی و به دوبیمارستان یافت آباد منتقل شدند و ۳۰ نفر هم آواره شدند.
براساس گزارش های رسانه ای شده،محل اسکان(آلونک های) این قربانیان واقع در یک قطعه زمین کشاورزی به وسعت ۲۶۰متر با ۱۰ اتاق بود که در آن زندگی می‌کردند و قبل از رسیدن آتش نشانان تعدادی از حادثه خارج شده بودند، اما هفت نفر که اغلب نوجوان بودند به دلیل سوختگی تحویل عوامل اورژانس شدند.
بر اساس گزارش رسانه ای شده در خرداد ماه سال ۱۴۰۰ محل اسکان این کارگران کشاورزی پنج اتاق ۱۰، ۱۵ متری، یک سرویس بهداشتی کثیف، حمامی کوچک، آشپزخانه ای ناقص و ۲ انباری محقر داشته است.
بنا بهمین گزارش،خانوارهای زیاد دیگری نیز در این منطقه حضور دارند که هر لحظه امکان وقوع چنین حوادث تلخی در آن وجود دارد.

***********

مرگ چهار کارگر فصلی در استخر کشاورزی

چهار کارگر فصلی حین کار در حاشیه یک استخر ذخیره آب کشاورزی واقع در محدوده شهرستان «نرماشیر» استان کرمان بر اثر سقوط در آب، دچار حادثه شده و جان باختند.
بررسی‌های اولیه نشان می‌دهد که این کارگران در کناره یک حوضچه آب کشاورزی مشغول کار بودند که به دلیل لغزندگی لبه بیرونی استخر به داخل آب سقوط می‌کنند و دچار خفگی می‌شوند. جانباختگان اين حادثه دو پدر و دو دختر بودند كه در روز گذشته (۲۱ اسفند ماه) رخ داده است.

***********

تجمع کارگران و کارکنان سیمان ایلام

صبح امروز دوشنبه ۲۲ اسفندماه ١٤٠١ جمعی از کارگران و کارکنان سیمان ایلام در اعتراض به عدم رسیدگی به مشکلاتشان دست به تجمع زدند.
این کارگران به وضعیت حقوق، اضافه کار، پاداش و عدم تبدیل وضعیت معترض میباشند.
اغلب اعتراض نیروها به این خاطر است که رکورد تولید کلینکر با زحمات آنها شکسته شده است اما متأسفانه یک ریال پاداش نگرفته اند و پاداش دسترنج شان به دفتر مرکزی تهران تقدیم شده است.

***********

کشته و زخمی شدن ۱۲ نفر بر اثر آتش سوزی محل اسکان کارگران

محل اسکان کارگران کشاورزی در شهرک علایین در شهر ری آتش‌ گرفته. ۵ کارگر فوت کرده‌اند. ۷ کارگر دچار سوختگی شدید شده‌اند. فوت‌شده‌ها از خانواده‌های اتباع غیر ایرانی‌ بودند.
پاییز و زمستان امسال هر دو روز یک حادثه آتش سوزی داشته‌‌ایم و در بیست روز اول زمستان ۱۷ کارگر بر اثر آتش سوزی جان داده‌اند. آمارهای مربوط به سوختگی ها در مراکز کار در ایران چندین برابر متوسط جهانی‌ است
مرگ کارگران بر اثر سوختگی و مسمومیت، فاجعه‌یست رها‌شده که روزانه تکرار می‌شود. - شنبه بیستم اسفند ۱۴۰۱

***********

اعتصاب نیروهای پیمانکاری شبدیز

اعتصاب نیروهای پیمانکاری شبدیز صنعت و پالایشگاه جفیر در اعتراض به معوقات مزدی شنبه بیستم اسفند ۱۴۰۱

***********

ادامه اعتصاب کارگران ذوب آهن اصفهان.

ازخواست های کارگران ذوب آهن اصفهان حمایت کنیم و خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط بازداشت شدگان شویم.

روز شنبه کارگران ذوب آهن اصفهان دست به اعتصاب زدند.عوامل مزدور در این کارخانه در پاسخ به اعتصاب واعتراض برحق کارگران امروز ۷ اسفند اقدام به اعزام نیروهای مسلح یگان ویژه و بسیج به داخل کارخانه کرده اند وتلاش میکنند باایجاد رعب و وحشت و ایجاد جو خفقان، کارگران را بترسانند و اعتصاب را بشکنند.
این درحالی است که طبق قوانین خودکارخانه، ورود نیروهای مسلح به کارخانه ظاهراً ممنوع است.
اقدامات سر کوبگرانه کارفرما و نهادهای سرکوب حامی آن به همین خلاصه نشده است. شب گذشته نیروهای سرکوبگر با یورش به منازل کارگران بیش از۶۰ نفراز آنان را ربوده اند.
کارگران ذوب آهن همگی ازشهرهای اطراف هستند وازمردم شهرهای اطراف کارخانه درخواست کرده اند که آنها را تنها نگذارند.
کارگران ذوب آهن اصفهان را تنها نگذاریم! ازخواست های کارگران ذوب آهن اصفهان حمایت کنیم و خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط بازداشت شدگان شویم.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

***********

مرگ دو نفر از کارگران کارگاه المان‌سازی شهری در مشهد بر اثر برق گرفتگی

فرمانده انتظامی مشهد گفت: چهار کارگر جوان هنگام نصب المان‌های شهری در خیابان کشاورز دچار برق گرفتگی شدند که دو نفر از آن‌ها در دم جان باختند. سرهنگ احمد نگهبان افزود: در پی اعلام مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر حادثه منجر به مرگ در خیابان کشاورز، بلافاصله ماموران کلانتری ۳۰ سپاد به همراه نیرو‌های امدادی برای بررسی موضوع به محل اعزام شدند.
وی ادامه داد: با حضور ماموران در محل و در بررسی‌های اولیه مشخص شد یک دستگاه جرثقیل در حال جا به جا کردن المان شهری بوده که با کابل‌های برق برخورد کرده و چهار کارگر جوان یک شرکت خدماتی که در حال جانمایی المان شهری بودند دچار برق گرفتگی شدید شدند.
فرمانده انتظامی مشهد گفت: در این حادثه، ۲ کارگر ۲۲ و ۲۴ ساله به علت شدت جراحات جان باختند و ۲ کارگر دیگر نیز به شدت مصدوم و بلافاصله به مراکز درمانی منتقل شدند.
رییس اداره هنری سازمان فرهنگی- فرهنگی اجتماعی شهرداری مشهد نیز در این خصوص گفت: این حادثه در کارگاهی در مجاورت کارگاه شهرداری رخ داده و متعلق به شهرداری نبوده است.
علی مسافری افزود: در حاشیه شهر مشهد فضا‌های کارگاهی مشترکی وجود دارد و در این حادثه نیز پیمانکار با تعدادی کارگر روزمزد در حال کار بوده که حادثه برق گرفتگی رخ داده و ۲ کارگر روزمزد آن پیمانکار در دم جان باختند. او اضافه کرد: در این حادثه ۲ کارگر شهرداری نیز که در کارگاه مجاور مشغول فعالیت بودند دچار برق گرفتگی شدند که هم اینک بستری هستند، اما حال عمومی شان خوب است.
رییس اداره هنری سازمان فرهنگی- فرهنگی اجتماعی شهرداری مشهد گفت: تا هنگامی که شهرداری المان‌ها را از هنرمندان تحویل می‌گیرد هیچ مسوولیتی درقبال حوادث پیش آمده ندارد و شهرداری تا دوازدهم اسفند ماه هیچ المانی را تحویل نمی‌گیرد هنرمندان هر سال در آستانه نوروز در قالب برنامه‌های استقبال از بهار، المان‌های مختلفی را طراحی و برای نصب و جانمایی در اختیار شهرداری قرار می‌دهند.

***********

تجمع اعتراضی بازنشستگان تأمین اجتماعی اهواز

جمعی از بازنشستگان و مستمری‌بگیران تأمین اجتماعی اهواز در اعتراض به وضعیت نامناسب معیشتی و سطح پائین حقوق‌ها و عدم رسیدگی به دیگر مطالباتشان مقابل ساختمان تأمین اجتماعی این شهرستان دست به تجمع زدند.

چهارشنبه ۳ اسفند ۱۴۰۱

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری

***********

احضار ریحانه انصاری به دادسرای امنیت اوین

طی ابلاغیه ای ریحانه انصاری فعال کارگری برای اخذ آخرین دفاع به شعبه ۲ بازپرسی دادسرای شهید مقدس اوین احضار شده است. وی ظرف ۷ روز از تاریخ ۱۴۰۱/۱۱/۲۶ مهلت دارد که به این شعبه مراجعه نماید. لازم به ذکر است ریحانه انصاری‌نژاد در مورخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ با هجوم نیروهای امنیتی به منزلش بازداشت و به بند ۲۰۹ اوین منتقل شد. وی پس از ۸۷ روز بازداشت و حبس انفرادی سرانجام در تاریخ ۱۵ مرداد با قید وثیقه ۱/۵میلیارد آزاد گردید.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری احضار و تهدید ریحانه انصاری و دیگر فعالین جنبش کارگری را شدیدا محکوم کرده و خواستار پایان دادن به فضای تهدید، سرکوب و مختومه اعلام کردن اینگونه پرونده سازی ها می باشد.

۲۹ بهمن ۱۴۰۱

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری

***********

زن    زندگی    آزادی

منشور مطالبات حداقلی تشکل های مستقل صنفی و مدنی ایران

مردم شریف و آزاده‌ ایران!
در چهل و چهارمین سالروز انقلاب پنجاه و هفت، شیرازه اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کشور به چنان گردابی از بحران و از هم گسیختگی فرو رفته است که هیچ چشم‌انداز روشن و قابل حصولی را نمی‌توان برای پایان دادن به آن در چهارچوب روبنای سیاسی موجود متصور بود. هم ازاین رو است که مردم ستمدیده ایران _ زنان و جوانان آزادیخواه و برابری طلب _ با از جان گذشتگی کم نظیری خیابان‌های شهرها را در سراسر کشور به مرکز مصافی تاریخی و تعیین کننده برای خاتمه دادن به شرایط ضد انسانی موجود تبدیل کرده‌اند و از پنج ماه پیش _ به رغم سرکوب خونین حکومت _ لحظه‌ای آرام نگرفته‌اند.
پرچم اعتراضات بنیادینی که امروز به‌دست زنان، دانشجویان، دانش آموزان، معلمان، کارگران و دادخواهان و هنرمندان، کوئیرها، نویسندگان و عموم مردم ستمدیده ایران در جای جای کشور از کردستان تا سیستان و بلوچستان برافراشته شده و کم سابقه‌ترین حمایت‌های بین‌المللی را به خود جلب کرده، اعتراضی است علیه زن ستیزی و تبعیض جنسیتی، ناامنی پایان ناپذیر اقتصادی، بردگی نیروی کار، فقر و فلاکت و ستم طبقاتی، ستم ملی و مذهبی، و انقلابی است علیه هر شکلی از استبداد مذهبی و غیر مذهبی که در طول بیش از یک قرن گذشته، بر ما _ عموم مردم ایران _ تحمیل شده است.
این اعتراضات ِ زیر و رو کننده، برآمده از متن جنبش‌های بزرگ و مدرن اجتماعی و خیزش نسل شکست ناپذیری است که مصمم‌اند بر تاریخ یکصد سال عقب‌ماندگی و در حاشیه ماندن آرمان بر پایی جامعه ای مدرن و مرفه و آزاد در ایران، نقطه پایانی بگذارند.
برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.

***********

برگزاری جلسه رسیدگی فرزانه زیلابی وکیل دادگستری در دادسرای اهواز امروز سه شنبه ۲۵ بهمن.

با وجود اعلام وکالت دکترسیاوش شجاعپوریان در پرونده، به دلیل اینکه از وکلای تبصره ماده ۴۸ نبود ،اجازه حضور در جلسه به ایشان داده نشد.
درجلسه امروز، پنج اتهام توهین به رهبری، عضویت در گروه های معاند (بی بی سی! و هرانا!)، اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت، فعالیت تبلیغی علیه نظام،نشر اکاذیب تفهیم شد در جلسه به او فرصت دفاع کافی داده شد.
فعلا قرار کفالت دویست میلیون تومنی برای وی صادر شده که خانم لیلا خسروی از وکلای دادگستری کفیل ایشان شدند.

سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری

***********

مرگ چهار کارگر بر اثر آتش‌سوزی ساختمانی در پارک وی

آتش‌سوزی گسترده حوالی ساعت ۷:۳۸ صبح امروز سه‌شنبه ۲۵ بهمن در محل اسکان کارگران یک ساختمان در حال ساخت در خیابان ولیعصر چهار راه پارک وی تهران، جان چهار کارگر را گرفت.
طبق گزارش آتش نشانی تهران، حدودا ۱۰ کارگر در محل اسکان خود در یک ساختمان در حال ساخت ۵ طبقه مشغول استراحت بودند که بر اثر آتش سوزی ۶ نفر از آن‌ها خود را نجات می‌دهند و ۴ کارگری که محبوس شده بودند جان خود را ازدست دادند.

***********

کارانه های ما کجاست؟:

تجمع اعتراضی پرسنل بیمارستان خمینی اهواز!

امروز چهارشنبه ۵ بهمن پرسنل بیمارستان امام خمینی اهواز با برگزاری تجمعی به وضعیت نامطلوب سرویس های ایاب و ذهاب و تاخیر ده ماهه در پرداخت کارانه های خود اعتراض نمودند.
تجمع کنندگان بعد از حضور سعید آزنده معاون توسعه و علی نجفی مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی اهواز در بیمارستان خمینی ضمن «هو» کردن این افراد شعار:"مسئول بی کفایت نمی خواهیم نمی خواهیم" سر دادند!

***********

گرامی باد یاد و خاطره کارگران جانباخته معدن مس خاتون آباد.

امسال بیستمین سالگرد هجوم مدافعان سرمایه به کارگران معدن مس خاتون آباد و جان باختن ۴ تن از آنان است

۲۰ سال پیش در چنین روزی کارگران معدن مس خاتون آباد همراه با خانواده هایشان، در اعتراض به لغو قراردادهای موقت و سفید امضاء، توقف اخراج کارگران و حذف شرکتهای پیمانی و واسطه ای و نهایتا حفظ امنیت شغلی کارگران، به طرف فرمانداری شهر بابک در حال حرکت بودند که به دستور مقامات دولت وقت( دولت اصلاح طلب خاتمی)، از زمین و هوا مورد تهاجم گلوله های حامیان سرمایه قرار گرفته و چهار نفر از آنان به نام های ریاحی، مهدوی، جاویدی و مومنی و یک دانش آموز به نام پورامینی جان خود را از دست دادند و شماری از کارگران نیز مجروح شدند.
هدف حکومت حامی سرمایه از این جنایت، چیزی نبود جز جلوگیری از گسترش اعتراضات جنبش کارگری، و تلاش داشت تا با مرعوب نمودن آنان، نه تنها کارگران مس خاتون آباد بلکه طبقه کارگر ایران را از ادامه پیگیری خواست ها و مطالبات خویش باز دارد. غافل از آن که این قبیل تعرض ها و کشتارها نمیتواند کارگران و توده های مردم به جان آمده از فقر و بی حقوقی مطلق را برای مدتی طولانی به عقب رانده و برجای خود بنشاند. کارگران بعد از آن کشتار، در بسیاری از مراکز کار و تولید از جمله معادن بافق، چادرملو، تکاب و ... و کارخانه ها و مراکزی چون شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، شرکت نیشکر هفت تپه، و کارخانه هایی چون هپکو و آذرآب در اراک، فولاد اهواز، و بسیاری دیگر از مراکز کار و تولید ، پیگیر خواست ها و مطالبات خود شده وحتی توانستند در شرکت اتوبوس رانی تهران و شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه، امر سازماندهی و ایجاد تشکل های مستقل کارگری را در محیط های کار، با فداکاری فعالان و پیشروان خود تاحدی به پیش ببرند و در شرکت نیشکر هفت تپه با شعار نان، کار، آزادی، اداره شورایی، راه را ادامه داده و حمایت دیگر بخش های جنبش های پیشرو اجتماعی از جمله دانشجویان، معلمان و بازنشستگان را به دست آورند.
طبقه کارگر و خانواده های کارگران جانباخته معدن مس خاتون آباد، یاد و خاطره آن عزیزان را هرگز فراموش نخواهد کرد. ایجاد تشکل های مستقل کارگری همراه با قدرت شورایی کارگران در محیط های کار و زندگی تنها راه برون رفت از خیل عظیم مشکلات پیش روی این طبقه می باشد.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

۴ بهمن ۱۴۰۱

***********

تجمع کارکنان و بازنشستگان مخابرات در تهران، کرمانشاه و کردستان

تجمع اعتراضی کارکنان و بازنشستگان مخابرات کردستان
جمعی از بازنشستگان مخابرات استان کردستان در اعتراض به تاخیر در پرداخت مطالبات و فریز کمک هزینه‌های رفاهی مقابل ساختمان مدیریت مخابرات منطقه در سنندج تجمع برپا کردند.
این بازنشستگان همچنین در خصوص عدم اجرای آیین نامه ۸۹/۲۴ نسبت به پرداخت مطالبات و عدم پرداخت هزینه های درمانی و بخشنامه اخیر معاون جدید نیروی انسانی شرکت مخابرات نسبت به کسور ۵۰% هزینه های درمانی معترض هستند.

تجمع اعتراضی کارکنان و بازنشستگان مخابرات کرمانشاه
جمعی از بازنشستگان مخابرات استان کرمانشاه نیز در اعتراض به تاخیر در پرداخت مطالبات و فریز کمک هزینه‌های رفاهی مقابل ساختمان مدیریت مخابرات منطقه تجمع برپا کردند.

تجمع اعتراضی بازنشستگان مخابرات تهران
جمعی از بازنشستگان مخابرات تهران همزمان با سایر استان‌ها در اعتراض به عدم رسیدگی به مشکلات و مطالباتشان مقابل ساختمان وزارت ارتباطات دست به تجمع زدند.

دوشنبه سوم بهمن ۱۴۰۱

***********

دادگاه انقلاب پیمان سالم، فعال کارگری را به سه سال زندان محکوم کرد

شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران پیمان سالم را به دلیل شرکت در تجمعات اعتراضی به سه سال زندان و ضبط گوشی تلفن همراهش محکوم کرد.

***********

فقط کف خیابون به دست می‌آد حقمون

گزارشی از وضعیت نابسامان کانون بازنشستگان تامین اجتماعی تهران

برای اولین بار به کانون بازنشستگان برای عضویت مراجعه کردم . حدود شش ماه است که بازنشسته شدم. شنیده بودم که کانونی به نام کانون بازنشستگان تامین اجتماعی وجود دارد که مسائل بازنشسته ها را پیگیری می‌کند. محل کانون بازنشستگان چهارراه ولیعصر مقابل پارک دانشجو توی خیابان رازی است. پیش خودم فکر کردم که خوبه بلاخره جایی است که همه بتونیم مشکلاتمان را مطرح کنیم. حدود یازده صبح به درب کانون رسیدم. حدود شش تا هفت نفر زن و مرد بازنشسته بیرون ایستاده بودند و داشتند صحبت می کردند. داخل شدم. یک دفعه خشکم زد.
جمعیت دم باجه های پاسخگویی مشغول داد و قال بودند. صدا به صدا نمی رسید. خوش بینانه دنبال دستگاهی گشتم که بتوانم نوبت بگیرم ولی ظاهرا دستگاه خراب بود. دنبال جایی بودم که راهنمایی کند. اما من ظاهرا خیلی خوش خیال بودم. صدا به صدا نمی‌رسید. در سمت چپ سالن میزی بود که آقایی پشت آن ایستاده بود.و البته دورتادورش را صندلی چیده بودند که کسی نتواند نزدیک شود. چند تا کاغذ به پشت سرش چسبیده بود. به آن سمت رفتم شاید بتوانم راهنمایی بگیرم. آنجا هم جمعیتی جمع شده بود. یک دفعه آقای پشت میز داد زد، وام برای امسال تمام شده فعلا وام نمی دهیم. خیلی خسته و درمانده بود.
دیدم از او آبی گرم نمی‌شود. متوجه خانمی با لباس فرم اداری و تعدادی کاغذ در دستش شدم که در جلوی باجه‌های پاسخگویی مثلا در حال پاسخگویی بود مجبور بود داد بزند و مرتب از جمعیت می‌خواست که نوبت را رعایت کنند. معلوم بودکه کارمند آنجاست. به سمت او رفتم. به خانم کارمند گفتم می خوام عضو شوم. گفت حکم بازنشستگی را بده. شانس آوردم که حکم را از توی سایت پرینت گرفته بودم. به او نشان دادم. یک فرم آبی رنگ از کاغذهایی که دستش بود در آورد و گفت این را پر کن و با کپی کارت ملی بیار بده به باجه.
کدام باجه معلوم نبود. باز آقای پشت میز که این دفعه اومده بود وسط سالن، با صدای بلند اعلام کرد که بابا برای امسال وام تمام شده هر وقت دولت اعلام کرد برای سال دیگه وام می دیم.
رفتم به سمت اتاق کپی که دم در بود. توی صف ایستادم برای کپی گرفتن، کارمند گفت کپی را برای چی می خوای؟ گفتم برای عضویت. گفت پس حکمت را بده و از روی هر دو یک کپی گرفت. آقایی که توی صف بود گفت برای چی عضو میشی؟ با این کارت عضویت هیچی گیرت نمی آید. گفتم به من گفتن مسائل بازنشسته ها را اینجا پیگیری می‌کنند. اگر کارتش را داشته باشم می توانم بیام از این جا حقم را بخواهم.
گفت مگر بیکاری؟ خنده‌ای کردم و گفتم آره بیکارم چون بازنشسته شدم.
بلاخره در آن شلوغی و هیاهو موفق شدم که با دادن ۵٠ هزار تومان پول برای عضویت ثبت نام کنم و برگه‌ای بهم دادن و گفتن برو و یک ماه دیگر بیا و کارتت را بگیر. با وجودی که توی ذوقم خورده بود ولی عضو شدم. حس عجیبی داشتم با دیدن این همه شلوغی و بی‌برنامگی در کانون بازنشستگان تهران که شان و منزلت بازنشسته ها را زیر سوال می‌برد فکر کردم که این وضعیت دارد به ما بازنشسته ها اعلام می‌کند که بعد از ۳٠ سال خدمت تو دیگه به درد نمی خوری. انگار صاحبان قدرت به تو می‌گویند تو دیگه برای ما سود نداری. در همین فکرها بودم که خانم بازنشسته‌ای که سرخوردگی من را دیده بود بهم لبخندی زد و گفت:

فقط کف خیابون به دست میاد حقمون

یکشنبه ۲ بهمن ۱۴۰۱

بازنشسته تازه وارد

***********

بیانیه مزد حداقل سال ۱۴۰۲

مبارزۀ مرگ و زندگی برای افزایش مزد

کارفرمایان و دولت سرمایه داری از هم اکنون برای کاهش شدید مزدها ی واقعی و قدرت خرید کارگران در سال ۱٤٠۲ نقشه کشیده اند. دولت برای سال آینده رقم ۲٠ درصد افزایش اسمی حقوق کارمندان و کارگران بخش دولتی را اعلام کرده است در حالی که طبق داده های رسمی مرکز آمار، شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی در فاصلۀ آذر ۱۳٩٩ تا آذر ۱٤٠۱ از رقم ۲٧٧ به ۵٧٧ جهش پیدا کرده است که بیانگر ۱٠٨ درصد افزایش متوسط قیمت ها طی دو سال بوده است. با این روند و با توجه به اوضاع اقتصادی و اجتماعی در ایران و افزایش شدید نرخ تورم در جهان در سال ۱٤٠۲، نرخ افزایش قیمت ها در سال آینده اگر از ۵٠ درصد بیشتر نباشد کمتر نخواهد بود. روشن است که دولت با اعلام ۲٠ درصد افزایش رسمی مزدهای کارکنان بخش های دولتی می خواهد مزدهای واقعی یا قدرت خرید کارگران بخش دولتی را که چند برابر زیر خط فقر است باز هم بیش از ۳٠ درصد کاهش دهد و همین پیام را شورای عالی کار هم می فرستد که قرار است در هفته های آینده در مورد حداقل دستمزد و سطح عمومی مزدها تصمیم گیری کند. برای مشاهدۀ متن کامل اینجا کلیک کنید.

***********

اعتصاب و تجمع سراسری در نفت

ایلام
به دنبال فراخوان قبلی شورای هماهنگی و همبستگی کارکنان رسمی صنعت نفت، از صبح امروز اعتصاب و تجمع دربسیاری از مراکز نفت و گاز آغاز شده است. تصویر فوق اعتصاب و تجمع کارکنان رسمی شرکت بهره برداری نفت و گاز غرب منطقه عملیاتی ایلام را نشان می دهد. / سه شنبه بیست و هفتم دی ۱۴۰۱
شیراز

به دنبال فراخوان قبلی شورای هماهنگی و همبستگی کارکنان رسمی صنعت نفت، از صبح امروز اعتصاب و تجمع دربسیاری از مراکز نفت و گاز آغاز شده است. تصویر فوق اعتصاب و تجمع کارکنان رسمی شیراز، شرکت گاز استان فارس را نشان می دهد. / سه شنبه بیست و هفتم دی ۱۴۰۱
تجمع و اعتصاب کارگران نفت ۲۷ دی ۱۴۰۱

بنا بر فراخوان قبلی، کارگران رسمی در مراکز مختلف نفتی دست به اعتصاب و اعتراض زده‌اند. اسامی تعدادی از مراکز نفتی در اعتصاب:
️۱⃣ شرکت بهره برداری نفت و گاز غرب در چشمه خوش #دهلران
۲️⃣ شرکت بهره برداری نفت و گاز کارون
٣️⃣ کارکنان رسمی شرکت نفت در #شیراز
۴️⃣ شرکت بهره برداری نفت و گاز مارون در اهواز
۵️⃣ شرکت بهره‌برداری نفت‌ و گاز آغاجاری
٦️⃣ واحدهای عملیاتی در منطقه سیری
٧️⃣ شرکت پالایشگاه ایلام

***********

نامە سرگشادە پریسا خانزاد پور همسر فعال کارگری

“وریا قمری” به نهادها و سازمانها حقوق بشری و کارگری

به سازمان و نهادهای حقوق بشری و کارگری، مردم شرافتمند ایران و جهان، همسرنوشتان،
من پریسا خانزاد پور همسر فعال کارگری وریا قمری هستم.
روز یک شنبه ۱٨ دی ماه ۱۴۰۱ درحالیکه همسرم برای امرار معاش در سه راه نمکی شهر سنندج مشغول دست فروشی بود، از سوی نیروهای لباس شخصی اداره اطلاعات دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل شد.
زمانیکه من به اداره اطلاعات شهر سنندج برای پیگیری همسرم مراجعه کردم، منکر دستگیری ایشان از سوی این نهاد شدند، اما وقتی با اصرار من مبنی بر اینکه تا خبری از ایشان نگیرم از آنجا نخواهم رفت، به من گفتند که ایشان از سوی ما دستگیر و زندانی می باشد و برای پیگیری پرونده باید به دادگاه انقلاب شعبه ۲ مراجعه کنم.
همسرم درحالی مجبور بە دستفروشی شد کە کارگر ادارە اتحادیه تعمیرکاران با چندین سال سابقه و دارای قرارداد رسمی و دائمی بود و تنها به جرم دفاع از حق و حقوق خود از سوی صاحب کار بدون دریافت هیچ گونه حق و حقوقی از سرکار اخراج شد.
دستگیری وریا قمری همسر بنده در حالیست که ما در خانه اجاره ای زندگی می کنیم و تنها نان آور ما ایشان است و فرزند خردسالمان بر اثر نارسایی کلیوی چندین بار مورد عمل جراحی با هزینه هنگفت قرار گرفته و هم اکنون نیز باید هر چند وقت یکبار با صرف هزینه زیاد به تهران مراجعه کنیم و من نیز دارای بیماری رماتیسم چشمی و مفصلی هستم که علیرغم هزینه درمانی زیاد باید ماهانه تحت نظر دکتر و دارو مصرف می کنم.

دوستان گرامی،
همسر من همانند هزاران دستگیر شده اخیر هیچ جرمی مرتکب نشده و بدون هیچ دلیلی دستگیر، شکنجه و زندانی شده اند، با توجه به احکام صادر شده تاکنونی برای هزاران دستگیر شده اخیر که بدون داشتن حق وکیل یا حق دفاع از خود به احکام سنگین محکوم شده اند، نگرانی من و فرزندانم از سلامتی جمسی و روحی ایشان در زندان های اطلاعات در جای خود است.
من از طریق این نامه از شما تقاضا میکنم که صدای ما بی صدایان باشید و اجازه ندهید این چنین جان عزیزانمان در زندانها و دادگاه ها به خطر بیافتد و به بازی گرفته شود.

برای آزادی دستگیرشده گانمان با ما همراه و هم صدا شوید.

پریسا خانزاد پور مورخه ۱۴۰۱/۱۰/۱۹

***********

بخشی از سخنان مادر کاروان

پیرانشهر ۱۰ دی ۱۴۰۱
در مراسم یادبود کاروان قادرشکری در پیرانشهر مادر کاروان درباره فرزندش میگوید:
وی در بخشی از صحبت‌هایش ضمن اشاره به سن و سال کم فرزند دلبندش گفت: بچه‌های امروزی کودکانی هوشیار و آگاه هستند و میدانند که دنیایی بهتر و خوبتر هم وجود داره، برای همین نمیتونن بی‌تفاوت باشن ...
اگر تا دیروز نمیدانستم، اروز میدونم کاروان من و کاروان‌های این مملکت چرا به خیابان می‌آیند و سینه‌شان را سپر گلوله می‌کنند.
اگر تا دیروز نمیدونستم چرا زندگی میکنم و از این دنیا چه می‌خواهم، امروز میدونم که هدفی بزرگ و والا وجود دارد.
آنهم ادامه دادن راه کاروان‌ها و کسانی است که برای ساختن دنیایی بهترو بدون نابربری و ستم و ظلم و سرکوب و استبداد، برای آن خون دادند...
همه ما لیاقت بهترین زندگی در دنیایی با شعار و هدف زن زندگی آزادی و برابری انسان‌ها مزین شده است را داریم.

***********

حادثه تلخ بروجن

زنان کارگر قشقائی در آتش بی‌توجهی مسئولان سوختند

کیامرث بخشی زاده شهروند ترک قاشقایی درباره حادثه آتش سوزی مینی بوس بروجن حامل زنان کارگر نوشت.
در این حادثه تا این لحظه سه نفر جان باخته اند و بقیه دختران نیز در بیمارستان وضعیت وخیمی دارند.
مقدس میرزاخانی
میترا بخشی زاده
خاطره رضایی
سه قربانی تورک قاشقایی از تیره بلوردی طایفه دره شوری است.
کیامرث بخشی زاده نوشت:
« بنده یک قشقائی زاده هستم. طایفه ما در شهر کوچکی در چهارمحال و بختیاری، شهرستان بروجن بنام "نقنه" زندگی می کنند. مردم ما بعلت فقر صنعت و شغل و نبود درآمد کافی و همچنین تورم و گرانی به فقر مالی رسیده اند. به گونه ای که جهت گذران زندگی و تامین حداقل های زندگی، خانواده ها اعم از زن و مرد ، دختر و پسر به ناچار به مشاغلی که نامش را "بیگاری" می گذارم روی آورده اند. برای ۹ ساعت کار فقط ۲۵۰ هزار تومان حقوق می گیرند بدون بیمه و مزایا و آتیه...
در تاریخ ۲۱ آذر ماه سال جاری ساعت ۶:۲۳ صبح یک دستگاه مینی بوس مربوط به سردخانه بهار بروجن با ۱۲ سرنشین با میانگین سنی ۳۰ سال در فاصله ۳۰۰ متری آتش نشانی دچار سانحه آتش سوزی می گردد. ۸ نفر زن و دختر به دلیل قفل شدن درب ها امکان خروج به بیرون را پیدا نمی کنند و ۴۵ دقیقه در خودرو محبوس می مانند و به طرز فجیع و بسیار مظلومانه دچار سوختگی شدید و خفگی می شوند. متاسفانه بمحض شروع آتش سوزی، با آتش نشانی تماس گرفته می شود ولی بعلت عدم حضور بموقع، آن اتفاقی که نباید می افتاد، افتاد. حتی هنگام حضور آتش نشانی، به دلیل خالی بودن خودرو آتش نشانی از آب و نبود تجهیزات مناسب هیچ عمل مثبتی از طرف آنان صورت نمی گیرد.
از شروع این حادثه مردم با ابتدائی ترین وسائل مانند بیل و کلنگ نسبت به شکستن شیشه ها و دربها اقدام و با رساندن آب خانگی با شیلنگ آب مینی بوس را خاموش و مصدومان را بیرون می کشند. و با توجه به سوختگی شدید مصدومان، بیمارستان شهر از پذیرش آنان عاجز می مانند و به بیمارستان سوانح سوختگی اصفهان منتقل می کنند. اکنون با گذشت ۵ روز، سه نفر از مصدومان فوت نموده اند که با توجه به وضعیت فعلی سایر مصدومان، هیچ امیدی به زنده ماندن آنان وجود ندارد. حتی اگر زنده بمانند تا آخر عمر باید عذاب بکشند و هیچ کدام از این خانواده ها بعلت فقر مالی امکان جراحی پلاستیک را هم نخواهند داشت.
متاسفانه به دلیل سوء مدیریت و عدم آمادگی آتش نشانی و همچنین عدم تجهیز مینی بوس به سیستم گرمایشی و استفاده از سیستم غیر استاندارد، منجر به این اتفاق ناگوار گردید.
اکنون این اتفاق در سکوت خبری قرار گرفته و ما ترکان قشقائی ها خواستار این هستیم که هموطنان عزیزم صدای ما باشند تا شاید از اتفاقات مشابه آتی جلوگیری بعمل آید و مسئولین شهرستان و استان چاره ای بیندیشند و حق و حقوق بازماندگان مصدومین، ضایع نشود هر چند که هیچ مرهمی، این داغ بزرگ را تسکین نخواهد داد...»
جان باختن ۵ تن از دختران تورک قاشقایی در حادثه آتش‌سوزی مینی بوس محور نقنه-بروجن
استفاده از وسیله گرمایشی غیراستاندارد در مینی‌بوس حامل زنان کارگران در بروجن ــ نقنه و بی توجهی و اهمال بعد از حادثه فاجعه غیر قابل جبران به بار آورد.
شمار جان باختگان این حادثه تاکنون ۵ نفر گزارش شده است ، طبق گزارش خبرنگار بایداق ساعتی قبل زهرا چراغی که در بیمارستان تحت درمان بود جان باخته است.
شهری که شورا و شهردار آن متهم به اختلاس میلیاردی اند دختران قاشقایی برای نان شب به کارگری در شرایط سخت، مشغولند، شرایطی که هر آن می تواند منجر به مرگ شود.
لیست جان باختگان:
١- مقدس میرزاخانی
٢- میترا بخشی_زاده
٣- خاطره رضایی (دختر میترا بخشی زاده)
۴- شهلا فرهادی
۵- زهرا چراغی
لیست بازماندگان تحت درمان در بیمارستان اصفهان:
١- زهرا فرهادی
٢- مریم میرزاخانی
٣- مریم بخشی پور
همه ی افراد از تیره بلوردی طایفه دره شوری هستند.
به نقل از بایداق تلفن سه نفر که لحظاتی از این حادثه را فیلمبرداری و عکسبرداری کرده اند توسط کلانتری ضبط شده است.

***********

تجمع سراسری کارگران و کارکنان رسمی نفت

پیرو فراخوان قبلی، دیروز ۲۶ آذرماه، کارگران و کارکنان رسمی شاغل در بخش‌های مختلف صنعت نفت در اعتراض به عدم حصول مطالباتشان دست به تجمع زدند. از جمله‌ی مطالبات آنان، اجرای ماده ۱۰ قانون وظایف و اختیارات صنعت است که پس از گذشت ۱۰ سال هنوز اجرایی نشده است. این ماده، تعیین افزایش حقوق کارکنان عملیاتی وزارت نفت را از چارچوب قانون مدیریت خدمات کشوری مستثنی می‌کند و اجرای آن می‌تواند تأثیر چشم‌گیری بر دستمزد این کارکنان داشته باشد.
حذف مالیات فراوان از حقوق‌ها، حذف سقف حقوقی، افزایش حقوق و دستمزد، پرداخت پاداش بازنشستگی، بهبود خدمات رفاهی و وضعیت بهداشت و درمان و ابطال اساسنامه صندوق نفت، از دیگر مطالبات آنان است.
تصاویر بالا مربوط به اعتراض کارگران و کارکنان رسمی وزارت نفت در شهرها و واحدهای:
- عسلویه - اهواز - ماهشهر - شرکت نفت و گاز گچساران - آتشنشانی مناطق نفتی جزیره خارک - معاونت مطالعات شیمیایی در مناطق نفت‌خیز - شرکت بهره‌برداری نفت و گاز غرب در منطقه عملیاتی تنگ بیجار - مرکز بهره‌برداری خطوط گاز گناباد

***********

تجمع اعتراضی گروهی از کارکنان راه‌آهن تهران:

یکی بیاد به به ما جواب بده!

در کلیپی از تجمع کارکنان راه آهن تهران که سه شنبه ۲۲ آذر به فضای مجازی راه یافته، یکی از معترضان می‌گوید:
از اول مهر ماه «قطار ما را خوابانده‌اند و کسی پاسخگو نیست.» او توضیح می‌دهد که اداره کار با گفتن این که «به ما مربوط نیست» از خود رفع مسئولیت کرده است. مسئولان راه آهن هم خود را پاسخگو نمی‌دانند. صالحی مدیرعامل راه آهن، نامه ما را پاسخ نداده و پیام ما را از صفحه خود پاک کرده.

***********

اعتصاب کارگران پتروشیمی سنندج برای دومین روز متوالی

بنابر گزارش های انتشار یافته ، امروز سه‌شنبه ۱۵ آذرماه ۱۴۰۱ کارگران شاغل در شرکت پتروشیمی سنندج در اعتراض به عدم رسیدگی به خواسته‌هایشان برای دومین روز متوالی اعتصاب کرده و در محوطه مجتمع دست به تجمع زدند.
کارگران پتروشیمی سنندج خواستار افزایش دستمزد، حذف پیمانکاران و تبدیل وضعیت و دیگر مطالباتشان هستند. / سه شنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۱

***********

کارکنان سیمان سپاهان سه نفر از مدیران وابسته به سپاه را بیرون کردند

کارکنان سیمان سپاهان امروز سه نفر از مدیران فعلی کارخانه که از اعضاء هلدینگ غدیر وابسته به سپاه هستند را بیرون کردند:
‏۱- معینیان، مدیر عامل
‏۲- پیمانی، معاونت منابع انسانی
‏۳- نصر، معاونت مالی

***********

بیانیه مشترک سه تشکل مستقل کارگری به مناسبت شانزده آذر روز دانشجو

زنده باد اتحاد دانشجویان و کارگران و زحمتکشان
در آستانه ۱۶ آذر، روز دانشجو، قرار داریم. این روز بزرگ که تجلی رشادت و حق طلبی دانشجویان بوده است، در روندی طولانی، قریب به هفتاد سال به نماد مبارزه آزادی‌خواهانه دانشجویان تبدیل گشته است. روزی که به رغم سرکوبگری رژیم های مستبد و ضد آزادی، همواره پرچم مبارزه در سنگر دانشگاه و جامعه بر دوش جوانان پر شور، آگاه و مبارز برافراشته نگه داشته شده است.
۱۶ آذر، طی چندین دهه روز ویژۀ واکنش بخش وسیعی از دانشجویان و دانش آموزان آزادی‌خواه و جوانان آگاه، در عرصۀ مبارزه برای دموکراسی و استقلال در سراسر کشور بوده است. ویژگی برجستۀ این روز در رژیم گذشته، اعتراض به خودکامگی رژیم ستمگر، غارتگر و دست نشاندۀ پهلوی بود که حامی نابرابری، تبعیض، ستمگری و استثمار در جامعه بود. ادامۀ مبارزات دانشجویان در سالگرد این روز پس از سقوط سلطنت در ایران، نشانۀ ادامه و تشدید نابرابری، افزایش ستم جنسی و تحقیر زنان و شکنجه و ضرب و شتم و زندانی کردن و کشتن زنان و دختران آزادیخواه و حق طلب، تشدید تبعیض های شدید مذهبی، ملی، قومی و طبقاتی، سرکوب ابتدائی ترین خواست های مردم و استبداد دینی و نظامی در نظام جمهوری اسلامی است. متن کامل را اینجا کلیک کنید.

***********

ادامه اعتصاب و تحصن کارکنان شرکت کروز

ادامه اعتصاب و تحصن کارکنان شرکت کروز (بزرگترین قطعه ساز صنعت خودرو)

***********

بی خبری از وضعیت فعال کارگری، عباس هاشم پور

۶۵ روز است که عباس هاشم‌پور فعال کارگری در شهر اشنویه، ربوده شده و اطلاعی از سرنوشت او در دست نیست.
عباس هاشم‌پور از فعالین کارگری و محیط زیستی شناخته شده شهر اشنویه در روز پنج‌شنبه ۷ مهرماه ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی شهر اشنویه در جریان اعتراضات مردمی این شهر به کشته شدن ژینا امینی را دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل کردند.

***********

کوتاه در بارۀ رضا شهابی

رضا شهابی متولد ۱۳۵۲ در شبستر، فعال کارگری چپ‌گراست که به دلیل فعالیت‌های خستگی‌ناپذیر برای متشکل‌سازی کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران از کار اخراج شده و همراه با همسر خود ربابه رضایی از طریق تولید محصولات خانگی امرار معاش می‌کنند.
در زمستان سال ۱۳۸۳، رضا شهابی، منصور اسانلو و ابراهیم مددی با کمک «هیأت مؤسس سندیکاهای کارگری» و با استناد به مقاوله‌نامه‌های ۸۷ و ۹۸ سازمان بين‌المللی کار، با عضو‌گيری از رانندگان و كارگران، سنديكای کارگران شركت واحد تهران و حومه را بعد از گذشت ۲۷ سال بازگشایی کردند.
شهابی در ۲۲ خرداد ۱۳۸۹ برای دومین بار بازداشت و مستقیماً به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد و ۸ ماه در بازداشت و تحت بازجویی و فشار برای اعتراف اجباری به ارتباط با گروه‌های سیاسی برانداز قرار داشت اما این اتهام را نپذیرفت. او در ۴ خرداد ۱۳۹۰ در دادگاهی که به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد، به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به یک سال و به اتهام «تبانی به قصد اقدام عليه امنيت ملی» به پنج سال زندان محکوم شد.
در ۲۲ فروردین ۱۴۰۱، رضا شهابی در منزلش بازداشت و مستقیما به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. سه روز بعد از بازداشت او، قرارگاه سایبری عمار در ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ در خبری نوشت که رضا شهابی و #آنیشا_اسداللهی با اتهاماتی مرتبط با همکاری و ارتباط با گروهی در جهت براندازی نظام در حال بازجویی هستند. طبق این گزارش، رضا شهابی و آنیشا اسداللهی دو فعال کارگری معرفی شدند که با دو تبعهٔ فرانسوی به نام‌های سسیل کولر و همسرش ژاک پاری که از «اعضای فدراسیون آموزش و فرهنگ نیروی کار فرانسه» هستند، ارتباط داشته و در تلاش برای «براندازی نظام با یک‌دیگر همکاری» می‌کردند. آنها همچنین متهم به «تشکیل هسته ضدامنیتی با هدف تحریک کارگران، معلمان و مردم برای ایجاد آشوب» در کشور شدند.
در پاییز ۱۴۰۱، شعبهٔ ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، رضا شهابی و حسن سعیدی (فعال صنفی سندیکای شرکت واحد) را به اتهام تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور، مجموعا به ۶ سال حبس تعزیری محکوم کرد.
شهابی مرزبندی محکمی با مداخلات خارجی اعم از تحریم‌های اقتصادی و حمله‌ی نظامی به کشورهای جنوب دارد و معتقد است مبارزه با استبداد از راه سازش و مماشات با امپریالیسم نمی‌گذرد.
شهابی به علت چندین مورد اعتصاب غدای طولانی و نیز عوارض شکنجه‌ها در زندان از وضعیت سلامت مناسبی برخوردار نیست. به گزارش خانواده و پزشکان شرایط فیزیکی او اکنون بسیار خطرناک است.

***********

اعتصاب کارگران جوشکار مجتمع فولاد بافق در پی مرگ ۲ نفر از همکارانشان در سانحه انفجار

امروز شنبه ۵ آذرماه ۱۴۰۱ کارگران جوشکار مجتمع فولاد بافق (فولاد ابویی) دست به اعتصاب زده‌اند.
روز گذشته جمعه ۴ آذرماه، سه کارگر جوشکار شاغل در فولاد تکنیک (فولاد ابویی) واقع در مجتمع فولاد بافق که روی کمپرسور ۷۱ مشغول جوشکاری بوده‌اند به علت نشت گاز و انفجار لوله گاز تخلیه نشده در آتش می‌سوزند و متاسفانه میثم اسماعیلی همانجا جان می‌بازد و داریوش عرب‌زاده هم بعد از چند ساعت جان خود را از دست می دهد. وضعیت جسمی موسی یزدان‌پرست هم با ۷۰ درصد سوختگی چندان مناسب نیست.
کارگران این شرکت همیشه معترض بوده‌اند که هیچ مجوزی برای کار در جاهای خطرناک و ریسک پذیر نباید صادر شود و در عین حال آن‌ها را وادار به کار در نقاط خطرناک می‌کنند. کارگران جوشکار امروز شنبه ۵ آذرماه در این مجتمع فولاد در اعتراض به این وضعیت دست از کار کشیده اند و اقدام به اعتصاب کرده‌اند.

***********

کارگران شرکت صنعتی تولیدی مرتب (سیف خودرو)

امروز در اعتراض به عدم پرداخت ۹ ماه معوقات مزدی مجدداً دست به اعتصاب زدند.
امروز ۵ آذر کارگران شرکت صنعتی تولیدی مرتب (سیف خودرو) که در صنعت خودروسازی فعال است، در اعتراض به عدم دریافت ۹ ماه از حقوق خود دست به اعتصاب زده و مقابل شرکت تجمع کردند. آنان نیز پیشتر در اواخر آبان با مطالبات مشابه دست به اعتصاب و تجمع زده بودند.

***********

اعتصاب بیش از ۴۰۰۰ نفر از کارگران ذوب‌آهن اصفهان

امروز بیش از ۴۰۰۰ نفر از کارگران ذوب‌آهن اصفهان به اعتصابات پیوستند، خط های بارگیری مختل شد، واگن ها را تخليه نكردند، جرثقيلها را خاموش كردند و راننده ها نیز به اعتصاب پيوستند. / شنبه ۵ آذر ۱۴۰۱

***********

به مناسبت ۲۵ نوامبر روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان

قتل خواهران میرابل توسط ژنرال تروخیلو دیکتاتور دومینیکن، در ۲۵ نوامبر سال ۱۹٦٠ زمینه ساز پیدایش روزی به نام "روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان" گردید. خشونتی که قدمتی به درازای تاریخ جوامع طبقاتی داشته و در طی قرن ها به اشکال مختلف، با هدف انقیاد زنان به کار گرفته شده است . این خشونت البته در جوامع مختلف یکسان نبوده و متناسب با شدت استثمار و میزان مقاومت و مبارزه زنان برای نفی خشونت و به دست آوردن حقوق انسانی خود، به درجاتی فرق کرده و از سطوح مختلفی برخوردار بوده است.
امسال در شرایطی به استقبال این روز تاریخی (۴ آذر) می رویم که زنان سرزمینمان در معرض شدیدترین سرکوب ها و خشونت های سیستماتیک و حکومتی قرار دارند. زنانی که برای کسب حقوق انسانی خود به پا خواسته و پاسخی جز تهدید و سرکوب و زندان، و ساچمه و گلوله نمی گیرند. زنان سرزمین ما سال هاست که از حق انتخاب پوشش، حق کنترل بر بدن خود، حق سفر بدون اجازه همسر، حق طلاق، حق سرپرستی فرزندان خود و . . . محرومند و خصوصی ترین مسائل زندگی آن ها تحت نظارت و کنترل حکومت قرار دارد. انواع قوانین تبعیض آمیز و عقب مانده، نظیر قانون ارث و دیه، زن را نصف مرد به حساب می آورد. قتل های ناموسی که همواره جان تعدادی از زنان را میگیرد، ازحمایت قوانینی که مردان را مالک زنان می داند، برخورداراست. حال آن که زنان از هیچگونه امکانات حمایتی بازدارنده خشونت، از قبیل خانه های امن، قوانین حمایتی و دسترسی به مشاور و امکانات حقوقی رایگان، محرومند.
اما وجود قوانین تبعیض آمیز، تنها مشکل ما زنان نیست، بلکه ما در عرصه اشتغال و کار نیز با مشکلات عدیده ای رو به رو هستیم. واقعیت این است که ما زنان بخش بزرگی از نیروی کار جامعه را تشکیل می دهیم که درخانه، در کارگاه ها و کارخانه ها، در بیمارستان ها و فروشگاه ها و ... ، با دستمزدهای اندک، غالبا بدون قرارداد یا با قراردادهای موقت و سفید امضا مشغول به کار می باشیم. بار فقر و گرانی و مشکلات معیشتی بر دوش ما سنگینی می کند. کوچک شدن سفره هایمان سلامت ما و فرزندانمان را به خطر انداخته است. نداشتن بیمه های کارآمد و مکفی، ما را در مواجهه با انواع بیماریها خلع سلاح کرده است. شانس اشتغال برای ما به شدت کم است و غول بیکاری ما و فرزندان مان را تهدید می کند. با اینهمه از حق استفاده از بیمه بیکاری و یا حقوق از کارافتادگی محرومیم. ما زنان کارگر ( اعم از زنان خانه دار، زنان شاغل در کارگاه ها و کارخانه ها، زنان پرستار و معلم و ... ) همچون مردان طبقه کارگر از حق ایجاد تشکل مستقل، محرومیم.
ما زنان از هرگونه خدمات رفاه اجتماعی رایگان برای خود و خانواده و فرزندان مان، از قبیل مهدکودک ها و مدارس رایگان محرومیم. وجود این همه بی حقوقی و فقر و تبعیض چاره ای جز مقاومت و مبارزه علیه شرایط موجود برای ما باقی نگذاشته است.
ما زنان سال هاست که صدای اعتراض خود را علیه خشونت و تبعیض و بی حقوقی بلند کرده ایم. مرگ مظلومانه ژینا، نمونه کوچکی از خشونت هایی است که همواره علیه ما زنان اعمال می شود. اِعمال این خشونت این بار موجب سر گشودن بغضی فروخورده و عمیق در جامعه گردید و مردم را در همه جای ایران و اقصی نقاط کشور به اعتراض و مبارزه علیه عوامل چنین سرکوب ها و خشونت هایی واداشت. مبارزه ای که اگر چه در ابتدا به خاطر یکی از حقوق ابتدایی و انسانی زنان، یعنی حق انتخاب پوشش بوده، اما دامنه ای به مراتب وسیع تر از مسئله پوشش داشته و در واقع فریادی علیه سال ها فقر و تبعیض و محرومیت و بی حقوقی می باشد. این مبارزه همچنین اتحاد و همبستگی زنان و مردان و اقوام مختلف را باخود به ارمغان آورده و با شعار زیبای "زن، زندگی، آزادی" همسو و همراه شده است، اما به آن بسنده نکرده و نخواهد کرد.
آری مبارزه ما در اساس مبارزه ای علیه اختناق، ستم، استثمار و تبعیض و نابرابری موجود در جامعه است. مبارزه ای که تکلیف آن تنها در کف خیابان تعیین نخواهد شد. این مبارزه با شرکت و تلاش گسترده کارگران و دیگر اقشار محروم و زحمتکش مردم و با اعتصابات وسیع کارگری به نتیجه خواهد رسید. با آرزوی دستیابی به جهانی عاری از فقر و خشونت و تبعیض.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری

۱/٩/۱۴۰۱

***********

بیانیه مشترک:

حمایت از مردم تحت ستم و محکوم کردن کشتار مردم در شهرهای کردستان!

مردم شریف و آزادیخواه
بیش از هفتاد روز از دور جدید خیزش سراسری در اکثر شهرهای ایران می گذرد.
حضور گسترده زنان و مردان در کف خیابان ها، نشان از آن دارد که مردم ستمدیده و محروم در ایران تصمیم گرفته اند برای به دست آوردن مطالبات خود ایستادگی کنند.
داشتن آزادی در عرصه های مختلف، آزادی بیان، داشتن حق تشکل و تحزب، داشتن معیشت و مزدهای مناسب برای یک زندگی شایسته و انسانی، تامین رفاه اجتماعی، لغو هرگونه حجاب و پوشش اجباری برای زنان و مردان، دسترسی به آموزش مناسب و رایگان، داشتن بیمه های رفاهی و دسترسی به درمان و بهداشت مناسب و رایگان و دهها خواست و مطالبه انسانی، جزء حقوق بنیادی و خواست مسلم کسانی است که در چهار دهه گذشته تا به امروز در عرصه های مختلف مبارزاتی قدم برداشته و در این راه تلاش کرده اند. متن کامل را اینجا کلیک کنید.

***********

کارکنان و کارگران گروه بهمن موتور دست به اعتصاب زدند

مردم شریف و مبارز سنندج،
همگی می دانیم کوشش و مبارزه برای آزادی پس از کشته شدن ژینا امینی به قیامی رادیکال و فراگیر بدل شده است؛ این قیام با تداوم بیش از دو ماه و پشتیبانی قشرها و طبقات مختلف جامعه موجب شعله ور تر شدن امید به آزادی در دل ها و داشتن زندگی و جامعه‌ای انسانی شده است.
ما کارگران نیروگاه سیکل ترکیبی سنندج در رده ها و بخش های مختلف ضمن همدلی و همراهی با این جنبش آزادی خواهی با بیشترین آمادگی در محل کار به تولید برق و نیاز مردم اهتمام ورزیده ایم.
متاسفانه سیاست های ناصحیح نهادهای امنیتی موجب استقرار نیروهای نظامی و شبه نظامی در داخل نیروگاه و فراهم کردن فضایی امنیتی, ایجاد مزاحمت و تشویش برای کارکردن و نیز ایجاد شبهه و حساسیت برای روستاهای قلیان و ننله در همجواری نیروگاه شده است.
ما اعتقاد داریم نیروگاه سنندج و هر مرکز تولیدی به مثابه بخشی از ثروت مردم نیازی به حضور نیروهای غیر همکار ندارد و تامین امنیت محل کار به عهده خود کارگران آن محل کار و مردم همجوار است.
ما کارگران ضمن اعلام لزوم خروج سریع نیروهای امنیتی از نیروگاه و عادی سازی وضعیت به مدیر نیروگاه و نهادی امنیتی هشدار می دهیم نتایج زیانبار سیاست های امنیتی متوجه آنها خواهد بود.

جمعی از کارگران نیروگاه سیکل ترکیبی سنندج

سی آبان ماه هزار و چهارصد و یک

***********

اعتصاب و اعتراض کارکنان شرکت کروز

کارکنان شرکت قطعه‌سازی کروز امروز پنجشنبه ۳ آذر با تجمع در محوطه این کارخانه در جاده مخصوص کرج، به حقوق پایین دریافتی خود اعتراض کردند و خواهان رسیدگی به مشکلات شان شدند. این شرکت بزرگترین شرکت قطعه سازی در صنعت خودروسازی کشور است!
شعار کارکنان شرکت کروز: خط فقر ۲۰ تومن، پایه حقوق ۶ تومن

***********

کارکنان و کارگران گروه بهمن موتور دست به اعتصاب زدند

ویدیو دیگری از کارگران کارخانه بهمن موتور سه شنبه اول آذر ۱۴۰۱
شعارها: درآمد دلاری، کارگر ریالی / کارشناس دلاری، کارگر ریالی
کارگران کارخانه بهمن موتور در اعتراض به عدم رسیدگی به مشکلاتشان دست به اعتصاب زده و در محوطه شرکت تجمع برپا کرده‌اند.

***********

حادثه آتش سوزی چین

در حادثه آتش سوزی در کارخانه‌ای در استان هنان دست کم ۳۶ نفر کشته شدند.