روز جمعه ١٩ فروردین کارگر ساختمانی سید انور حسینی هنگامی که مشغول کار ساختمانی در شهر سقز بود، دچار حادثه میشود. بر اثر این سانحه، میخی به طول١٠ سانتیمتر که برای بند کشی در دیوار استفاده میکنند، از جای خود کنده شده و به صورت کامل به زیر چشم این کارگر فرو میرود.
بستهگان این کارگر به سرعت او را به بیمارستان سقز منتقل میکنند، اما پرسنل این مرکز درمانی میگویند که باید به سنندج اعزام شود. در آنجا نیز مسئولین بیمارستان این شهر، اعلام میکنند که ما امکانات لازم را نداریم و باید به تهران اعزام شود و همان شب او را به اورژانس بیمارستان رسول اکرم تهران، واقع در خیابان ستارخان منتقل میکنند. اما مسئولین این بیمارستان به این کارگر مصدوم میگویند که باید صبر کند چرا که موقعیت او اورژانسی نیست! در حالی که یک میخ ده سانتیمتری درست زیر چشم او فرو رفته و تنها نخ آویزان به میخ، از چشمش بیرون مانده بود!
اعتراض شدید همراهان انور حسینی به این بیتوجهی مسئولین بیمارستان، آنها را ناچار میکند که به خانواده او قول دهند که تا روز سه شنبه عصر او را عمل خواهند کرد. اما این وعده نیز عملی نمیشود. بستهگان کارگر مصدوم که دیگر از این همه سهلانگاری به تنگ آمده بودند، سه شنبه شب نزد مسئول بخش می روند و تهدید میکنند که اگر همین حالا مریض ما را عمل نکنید، دست به اعتصاب غذا خواهیم زد و صدای مظلومیتمان را به گوش همطبقهایهایمان خواهیم رساند. رئیس بخش که با این اقدام قاطع روبرو میشود، به خواستهی آنها پاسخ مثبت میدهد و در نتیجه، چهارشنبه رأس ساعت ٦ صبح، انور حسینی را به اطاق عمل میبرند. او را پس از ١۲ ساعت، از اطاق عمل، بیرون میآورند و جراحی رضایت بخش بوده و اکنون حال عمومی او خوب است.
پرسشی که در این رابطه، هر انسان آگاهی از خود می پرسد این است که اگر به جای این کارگر ساختمانی، یک کارفرما و کارخانهدار بود، آیا درمان او به همین شکل، انجام میگرفت و میخ را ٦ روز داخل چشماش نگه میداشتند؟ (البته این گونه سوانح، همواره برای ما کارگران اتفاق میافتد و سرمایهداران از چنین حوادثی مصون می باشند!) قطعا پاسخ به این سئوال منفی است. زیرا که صاحبان سرمایه با پولی که از حاصل کار ما به جیب میزنند، برای خودشان انواع و اقسام بیمارستانهای خصوصی را ساختهاند تا در کمترین زمان ممکن، از بهترین خدمات و امکانات درمانی بهره ببرند. اما ما کارگران که تمامی ثروتها و امکانات جهان را تولید میکنیم، باید روزها میخ در چشم، انتظار بکشیم!
**************
یک کارگر ساختمانی در محل کار جان باخت
بر اساس گزارش رسیده، روز سهشنبه، ۲۳ فروردین ماه یک کارگر ساختمانی در شهرستان دیواندره در محل کار جان باخت.
بر اساس این گزارش، "فایق مصطفائی" از اهالی روستای دالان دیواندره، در محل کارش بر اثر تخریب دیوار، زیر آوار قرار گرفت و جان باخت.
لازم به ذکر است که عدم مسائل ایمنی در محل کار، هر از گاهی کارگران را به کام مرگ میکشاند.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری
komite.hamahangi@gmail.com
شنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۰