افق روشن
www.ofros.com

اخبار، گزارش، مصاحبه و مطالب کارگری


کمیته هماهنگی برای کمک                                                                                                     پنجشنبه ٣۰ شهریور ۱۴۰۲ - ۲۱ سپتامبر ۲۰۲٣


ریحانه انصاری‌نژاد، فعال کارگری، باید ظرف ۵ روز آینده

جهت اجرای حکم به شعبه یک اجرای احکام مراجعه کند.

برای مشاهدۀ تصاویر و سایر مطالب کمیته هماهنگی برای کمک اینجا کلیک کنید.
طی ابلاغیه‌ای که روز چهارشنبه ۲۹ شهریورماه ۱۴۰۲، توسط شعبه یک اجرای احکام دادسرای انقلاب به ریحانه انصاری‌نژاد، ابلاغ شده است، ایشان باید ظرف پنج روز آینده به شعبه یک اجرای احکام مراجعه کند.
ریحانه انصاری‌نژاد، فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری، در دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی از بابت اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» به ۴ سال حبس تعزیری محکوم و همچنین به منع عضویت در احزاب و گروه‌های سیاسی و فعالیت در فضای مجازی، رسانه‌ها و مطبوعات و هم‌چنین منع خروج از کشور به مدت دو سال محکوم شده بود.
ریحانه انصاری‌نژاد، در آستانه اول ماه مه روز جهانی کارگر، همراه با ۸ تن دیگر از فعالین صنفی و کارگری از جمله عسل محمدی، هیراد پیربداقی، آنیشا اسدالهی، کامیار فکور، سروناز احمدی، حسن ابراهیمی، ژاله روحزاد و الدوز هاشمی، در حالی که به دیدار خانواده محمد حبیبی فعال صنفی معلمان رفته بودند، توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی این فعال صنفی زندانی، به صورت همزمان بازداشت و به زندان اوین منتقل شدند.
نهایتاً روز دوشنبه ۱۸ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۲، این فعال کارگری با تودیع وثیقه یک‌ میلیارد تومانی بصورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از بند ۲۰۹ زندان اوین آزاد شد.
ریحانه انصاری‌نژاد در تاریخ ۲۲ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۱ با هجوم ماموران وزرات اطلاعات در ساعت دو بامداد به منزل شخصی‌اش بازداشت شد. ماموران اطلاعات تا ساعت ۴ صبح منزل ایشان را تفتیش و بهم ریختند و گوشی تلفن همراه، لپ‌تاپ، لوازم الکترونیکی و برخی کتاب‌های وی را نیز ضبط کردند.
ریحانه انصاری نژاد ،بعد از گذراندن نزدیک به سه ماه در بندهای ۲۰۹ زندان اوین، از جمله در بند انفرادی، شنبه پانزدهم مردادماه ۱۴۰۱ از زندان اوین با قرار وثیقه یک و نیم میلیارد تومانی موقتاً آزاد شد.
بر اساس برگه ابلاغیه صادر شده، ایشان باید ظرف ۵ روز آینده، خود را به اجرای احکام جهت تحمل احکام صادره معرفی کند.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، احضار، تهدید و پرونده سازی برای ریحانه انصاری‌نژاد را شدیدا محکوم می کند.
ریحانه انصاری‌نژاد، این فعال کارگری سرشناس و خوش نام جنبش کارگری ایران ، به جرم دفاع از ستم دیدگان، دفاع از کارگران و زحمتکشان مورد نفرت مدافعان نظام سرمایه داری قرار گرفته است.

جای ریحانه انصاری‌نژاد زندان نیست.

کارگر زندانی، زندانی سیاسی، آزاد باید گردد.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

۳۰ شهریور ۱۴۰۲

*************

تحصن و اعتصاب سروناز احمدی زندانی سیاسی اوین

در حمایت از اعتصاب غذای زندانیان تبعیدی به قزل‌حصار

سروناز احمدی هستم، مددکار در حوزه کودکان و مترجم و در حال حاضر زندانی در زندان اوین. تقریبا سه سال است که همسرم کامیار فکور را می‌شناسم. در همین سه سال پنج بار کامیار را از من ربودند. کامیار خبرنگار در حوزه اقتصاد محیط‌زیست، ترانه‌سرا و خواننده موسیقی رپ است و از اولین لحظاتی که از او به یاد می‌آورم در‌ جنگ بوده، برای رهایی کارگران و ازمیان‌برداشتن بیگانگی‌مان با طبیعت. کامیار بیست و هشت ساله است و تاکنون شش پرونده برایش ساخته‌اند، با اتهاماتی مثل شرکت در تجمع برای اعتراض به دستمزدهای که تا روز دهم ماه هم نمی‌رسد، بازنشر گزارش‌های محیط‌زیستی در روزنامه رسمی کشور و حمایت از کارگران و معلمان و بازنشستگان، پرونده‌هایی که در مواردی با ضرب‌وشتم شدید همراه بوده است. ما تنها دو هفته از ازدواجمان گذشته بود که در جریان جنبش زن زندگی آزادی بازداشت شدیم و در نهایت من با حکم سه سال و شش ماه و کامیار با حکم دو سال و هشت ماه حبس به زندان اوین منتقل شدیم، درحالی‌که با توجه به اتهاماتمان یعنی تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی باید مشمول عفو ۱۴۰۱ می‌شدیم که البته آن را دستاورد شمار زیاد مشارکت‌کنندگان در این جنبش می‌دانم. دوازدهم شهریور کامیار را به‌همراه دوازده زندانی دیگر با دروغ در روز ملاقات به بند امن زندان قزلحصار کرج تبعید کردند، یعنی سرکوب در سرکوب. حالا در زندگی مشترکمان همان هفته‌ای یک یا دو بار ملاقات را نیز سه هفته است که نداریم و تنها سه بار برایم از زندان تماس برقرار کرده‌اند، تماس‌های سه دقیقه‌ای با حضور ماموران. هر روز هم خبری از وضعیت اسفبارشان می‌رسد، از ضرب‌وشتم تا بی‌هوشی جعفر ابراهیمی، معلمی که به‌جای تبعید به‌خاطر وضعیت وخیم سلامتی‌اش باید عدم تحمل حبس دریافت می‌کرده است. در روز این تبعید پس از اعتراضم با همراهی همبندیانم به من وعده داده شد که کامیار تا یک هفته آینده به‌خاطر حضور من در زندان اوین به این زندان بازمی‌گردد اما هنوز این اتفاق نیفتاده است. حالا این سیزده نفر در اعتصاب غذا هستند در حمایت از قیام ژینا و بار دیگر نشان داده‌اند که هر جا ستمی هست مقاومتی هم هست. من هم از امروز بیست‌وششم شهریور در همراهی با مقاومت این زندانیان در اعتصاب غذا خواهم بود و پس از پایان اعتصاب غذای این زندانیان هم اعتراضم به این تبعید و سرکوب مضاعف در زندان از طریق تبعید را با تحصن و در صورت لزوم مجددا اعتصاب غذا نشان خواهم داد، تا زمانی که همسرم به این زندان بازگردانده شود و هر دو در یک زندان باشیم.

این اعتراضی‌ست به سرکوب مضاعف زندانی از طریق تبعید در محل سرکوب یعنی زندان، این اعتراضی‌ست برای سوی چشمان جعفر ابراهیمی، اعتراضی‌ست برای عشق، عشق‌های خاموش‌نشدنی دشوار. این اعتراضی‌ست به تمام آزار و اذیت‌ها و اضطراب‌ها و نگرانی‌هایی که در عشق با آن مواجه‌مان می‌کنند. این اعتراضی‌ست کوچک برای یادآوری رنج‌ها و مقاومت‌های بزرگ، برای یادآوری پیراهن سرخ عروسی مریم همسر بکتاش آبتین، برای هم‌قطاری‌ام آنیشا اسدالهی که همان تماس سه دقیقه‌ای را هم با همسرش کیوان به جرم خواندن شعر ندارد، برای سعید سلطانپور که در شب عروسی‌اش او را ربودند تا به خیال خود از صحنه زندگی محوش کنند، برای پوری و مرتضی کیوان، برای آن‌هایی که برای عشق از آن‌ها حتی یک گور مشخص هم باقی نمانده و برای حنانه کیا. این اعتراض اگرچه پس از پایان این اعتصاب غذای جمعی، جلوه اقدامی فردی را خواهد داشت اما با ایمان به قدر جمعمان است و با امید به اینکه آنچه از من باقیمانده بسنده است تا آن خیالواره سبک وزن بر تباهی واقعیت چیره شود.

سروناز احمدی - بند زنان زندان اوین

بیست‌وشش شهریور

*************

بازداشت مجید حمیدی فعال سرشناس در سنندج

در ادامه تشدید بازداشتها در آستانه سالگردجنبش ژینا، نیروهای امنیتی سنندج روز چهارشنبه ۲۲ شهریور ماه با یورش به مغازه مجید حمیدی، فعال کارگری او را بازداشت و به اداره اطلاعات سنندج منتقل کردند.
مجید حمیدی ‌چند سال قبل نیز به دلیل فعالیتهای اجتماعی و حمایت همیشگی از کارگران و معلمان و... مورد سوء قصد قرار گرفت که در اثر آن دچار مشکلات عدیده جسمی شده است و ادامه بازداشت او می تواند سلامتی اش را به طور جدی به خطر بیاندازد.
جای هیچ کارگر و فعال کارگری زندان‌ نیست. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ضمن محکوم‌ نمودن سیاستهای سرکوبگرانه حاکمیت، خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط مجید حمیدی می با شد.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

۱۴۰۲/۶/۲٣

*************

حامد باقری امشب در گلشهر کرج با ۴ گلوله نیروهای امنیتی کشته شد.

حامد باقری، جوان کُرد اهل روستای "تجراکبر کلهر" اسلام‌آباد غرب از توابع کرمانشاه (کرماشان)، ، پس از دعوت مردم برای برپایی تجمع اعتراضی در یکی از خیابان‌های گلشهر کرج، با نیروهای حکومتی درگیر شده و در نهایت با شلیک مستقیم گلوله جنگی این نیروها به قتل رسید و پیکر او توسط نهادهای حکومتی ربوده شد.

چهار‌شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۲

*************

یکشنبه های اعتراضی بازنشستگان گیلانی

از گیلان تا خوزستان، اتحاد اتحاد
شاغل و بازنشسته، اتحاد اتحاد
- یکشنبه های اعتراضی بازنشستگان گیلانی-
۱۹ شهریور ۱۴۰۲ رشت، گلسار؛ فریاد کارگران بازنشسته تامین اجتماعی در اعتراض به بیداد گرانی و تورم و حقوق ناچیز خیابان را پر کرده است.
بیش از پنج سال است که کارگران بازنشسته زیر پوشش سازمان تامین اجتماعی در شهرهای مختلف با فرياد "معیشت، منزلت، حق مسلم ماست" به خیابان ها می‌آیند و در مقابل شعبه های سازمان ایستاده و پا به زمین میکوبند و مطالبات خود را در قالب شعارهای مشترک به گوش همگان می رسانند:
*فریاد فریاد، از این همه بیداد
*بازنشسته داد بزن، حقتو فریاد بزن
* نه مجلس، نه دولت، نیستن به فکر ملت
* هم مجلس، هم دولتِ، دروغ میگن به ملت
*رئیسی دروغگو، حاصل وعده هات کو
* یک اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه
*تورم، تورم، شکسته پشت مردم
* گرانی، تورم، دزدی از جیب مردم
* حقوق نصف نیمه، سکوت کنی همینه
* دست همه دولت ها، از صندوق سازمان کوتاه باید گردد.
کارگران بازنشسته گیلانی در پایان مطابق یکشنبه های پیشین دست در دست یکدیگر با سردادن شعار:
" کس، کسه دسته بگیریم، تا امی حقه فیگیریم"
با تاکید بر" تا یکشنبه ای دیگر" به تجمع و اعتراض خود پایان دادند. فقط کف خیابون، به دست میاد حقمون

کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

۱۹ شهریور ۱۴۰۲

*************

حمله ای دیگر به منافع کارگران

لایحه برنامه هفتم توسعه پس از دو سال تاخیر مشتمل بر ۱۱۸ ماده به مجلس رسید و پس از تصویب کلیات آن، برای بررسی و تصویب جزئیات ، در دستور کار کمیسیون تلفیق قرار گرفت.
طبق گفته سخنگوی کمیسیون مزبور قرار است ۱۹ شهریور ماه متن مصوب کمیسیون به طور رسمی منتشر و جهت طرح در صحن علنی مجلس ارائه شود.
در روز های اخیر نسخه‌هایی از گزارش شور دوم مصوب کمیسیون تلفیق در خصوص برنامه هفتم منتشر شده است. بر اساس متون منتشرشده، علاوه بر اعمال تغییرات و حذف و اضافه در متن و محتوای مواد ۱۱۸گانه لایحه دولت و ۱۲۱ ماده الحاقی جدید، با کمال تعجب در بند ۲ الحاقی به ماده ۶ لایحه و نیز ماده الحاقی۱۶ انتهای لایحه آمده است:
به منظور ترویج نظام استاد-شاگردی و ارتقای مهارت آموزی، بنگاه‌ها و اصناف دارای ۴ نفر شاغل بیمه شده، می توانند تا حد اکثر ۴ نفر را با پرداخت دستمزد توافقی و بدون الزام به پرداخت حق بیمه بیکاری و بازنشستگی صرفاً با پرداخت حق بیمه درمان و از کار افتادگی به کارگیرند!!!
به عبارت دیگر دست کارفرمایان در واحدهای دارای ۴ نفر کارگر و کم تر، باز است تا نیروی کار فعلی و دارای پوشش بیمه و دستمزدی معادل حداقل مصوب را اخراج و نیروی جدید را بدون رعایت حداقل دستمزد و بدون پوشش بیمه بازنشستگی و بیکاری و فوت (بازماندگان) تحت عنوان طرح استاد شاگردی به کار گیرند!
بیمه درمانی رایگان حق همه آحاد جامعه می باشد. همچنین همه نیروهای آماده به کار می بایست ازشغل مناسب، یا بیمه بیکاری مکفی برخوردار گردند. اما حاکمیت حامی سرمایه از هر فرصتی برای تغییر قوانین به نفع سرمایه داران و علیه کارگران استفاده می کند. در چنین شرایطی کارگران‌چاره ای جز تلاش هرچه بیش تر، جهت سازمانیابی و ایجاد تشکل های مستقل کارگری، (مستقل از دولت و کارفرمایان) و اتحاد و همبستگی میان بخش ها و لایه های مختلف طبقه کارگر، برای احقاق حقوق حقه خویش و پیگیری خواست ها و مطالبات خود در تمامی عرصه ها ندارند.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

۱۴۰۲/۱۸/۰۶

*************

"مرگ یک‌کارگر در معدن گله توت کرمان"

یک کارگر واحد استخراج معدن زغال سنگ گله توت کرمان در تاریخ ۱۳ شهریور و همزمان با حادثه معدن طرزه ، حین کار جان خود را از دست داد.از جزئیات این واقعه تا این لحظه اطلاعی به دست نیامده.
کارگران معدن در شرایط سخت و نا ایمن به کار گرفته می شوند و هر روز اخباری از حوادثی که منجر به مرگ کارگران معدن می شود به گوش می رسد.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

۱۴۰۲/۱۸/۰۶

*************

کارگر سد کارون ۴، شش ماه حقوق نگرفته‌اند

وی با بیان اینکه جدا از تاخیر شش ماهه در پرداخت حقوق؛ حدود ۱۰ سال حق سنوات و یک سال حق عیدی (سال ۱۴۰۱) از کارفرما طلبکاریم، افزود: این کارگران که به عنوان نقشه‌بردار، راننده، کارگر اداری و فنی در سد کارون ۴ فعال هستند بارها به دلیل پیگیری مطالباتشان تهدید به اخراج شده‌اند.
یکی از کارگران قراردادی «سد کارون ۴» در شهرستان لردگان از توابع استان چهارمحال و بختیاری، در تماس با خبرنگار ایلنا گفت: باوجود اتمام پروژه سد کارون ۴ در سال‌های گذشته؛ حدود ۲۳ کارگر باقیمانده که زیر نظر شرکت پیمانکاری کار می‌کنند اما از اسفندماه سال گذشته حقوق دریافت نکرده‌اند.
این کارگر ادامه داد: با گذشت بیش از شش ماه از پرداخت نشدن حقوق کارگران سد کارون ۴، معیشت من و همکارانم سخت شده است.
وی با بیان اینکه جدا از تاخیر شش ماهه در پرداخت حقوق؛ حدود ۱۰ سال حق سنوات و یک سال حق عیدی (سال ۱۴۰۱) از کارفرما طلبکاریم، افزود: این کارگران که به عنوان نقشه‌بردار، راننده، کارگر اداری و فنی در سد کارون ۴ فعال هستند بارها به دلیل پیگیری مطالباتشان تهدید به اخراج شده‌اند.
وی همچنین از کاهش تعداد کارگران این پروژه سخن گفت و افزود: در مراحل ساخت این پروژه عمرانی، بیش از ۲ هزار نیرو کار به صورت مستقیم و شبانه‌روزی و شمار زیادی نیز به صورت غیرمستقیم در مراحل ساخت این پروژه مشغول کار بوده‌اند.
سد کارون ۴ روی رودخانه کارون و در فاصله ۶۷۰ کیلومتری ریزشگاه رودخانه کارون به خلیج فارس احداث شده و به عنوان بزرگترین سد بتنی ۲ قوسی ایران و پنجمین سد مرتفع و منبع تولید انرژی برق آبی در جهان، در ۱۸۰ کیلومتری شهرکرد قرار دارد.

*************

"مرگ ‌۶ کارگر معدن طزره دامغان"

انفجار در معدن ذغال سنگ البرز شرقی طزره دامغان که براثر تجمع گاز رخ داده و منجر به محبوس شدن ۶ معدنچی در عمق ۷۰۰ متری زمین شده بود منجر به مرگ‌ این ۶ کارگر شد.
جان باختگان حادثه اخیر بهروز افروز، قربانعلی کمال، حسین غزائیان، حمید ایزدی، ابوالفضل غنایی و محمد نعیمی صفت هستند که پس از انفجار در تونل معدن محبوس شده بودند. در اردیبهشت سال ۱۴۰۰ نیز دو کارگر در این معدن در حادثه ای مشابه قربانی شدند.
روزی نیست که خبری از قربانیان حوادث کاری در ایران نشنویم. حوادثی که غالبا قابل پیشگیری هستند با اینهمه آمار دقیقی از قربانیان حوادث کاری در ایران وجود ندارد و بین آمار اعلام شده از طرف پزشکی قانونی و آمار اعلام شده از طرف روابط کار وزارت کار تفاوت زیادی وجود دارد. طبق آمار پزشکی قانونی روزانه۵/۲ نفر قربانی حوادث کاری می شوند. علت اصلی این حوادث فقدان لوازم و تجهیزات ایمنی محیط کار و یا قدیمی بودن این تجهیزات و عدم بازرسی کارشناسان از محیط های کار ، می باشد. در واقع دست کارفرمایان در به کار گیری کارگران در شرایط نا امن کاملا باز است. کارگران تنها در صورت داشتن تشکل های مستقل خود قادر خواهند بود بر ایمنی محیط کارخود نظارت مستقیم داشته و موجب کاهش چشمگیر حوادث کار شوند.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

*************

نه مجلس، نه دولت، نیستن به فکر ملت

هم مجلس، هم دولت، دروغ میگن به ملت.

یکشنبه های اعتراضی بازنشستگان کارگری گیلان: . یکشنبه ۱۲ شهریور ۱۴۰۲ رشت
اعتراض به ظلم و فقر و فساد،در خیابان ادامه دارد. در آستانه سالگشت خیزش ژینا و در سایه حضور مشهودتر از گذشته ی عوامل پلیس، کارگران بازنشسته گیلان، همزمان با دیگر همکاران بازنشسته خود در سایر استان ها، بار دیگر در مقابل ساختمان تامین اجتماعی رشت تجمع کرده و با " فریاد فریاد، از این همه بیداد" خیابان را به لرزه درآورده ضمن تاکید بر تحقق مطالبات خویش در راستای افزایش حقوق یا ترمیم قدرت خرید خود، در مقابل تورم کمر شکن و جهنده موجود، بر اجرای بی کم و کاست ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی پای فشردند. بازنشستگان همچنین با گفتن "از خوزستان تا گیلان، اتحاد اتحاد" بر ضرورت اتحاد و همبستگی کارگران شاغل و بازنشسته سراسر ایران تاکید کردند.
*حقوق نصف نیمه؛ سکوت کنی همینه.
* دست همه دولت ها، از صندوق سازمان، کوتاه باید گردد.
* گرانی، تورم، شکسته پشت مردم.
* یک اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه.
* وزیر بی کفایت، استعفا، استعفا.
* از بس دروغ شنیدیم، ما دیگه رای نمیدیم.
* دولت خیانت می کند، مجلس حمایت می کند.
بازنشستگان گیلانی همبستگی طبقاتی خود را با فریاد "کس، کسه دسته بیگیریم، تا امی حقه فیگیریم" نشان داده و با تاکید مجدد بر "تنها کف خیابون، به دست میاد حقمون" و تکرار وعده همیشگی "تا یکشنبه ای دیگر" خیابان را موقتا ترک کردند.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

"۱۲ شهریور ۱۴۰۲

*************

اتکرار سناریوی پرونده سازی علیه سپیده قلیان

آمنه ذبیح‌پور؛ بازجو خبرنگار صدا و سیما خبر داد که دادگاه رای خود را در پرونده شکایت او از سپیده قلیان فعال مدنی زندانی اعلام کرده و بر اساس این حکم، قلیان به ۱۵ ماه حبس محکوم شده است. ذبیح‌پور بعد از افشاگری قلیان درباره نقش او به عنوان بازجوخبرنگار از این فعال مدنی شکایت کرد.

*************

"ادامه بازداشت فعالین گیلان"

نیروهای امنیتی در راستای سیاست سرکوب مردم و به قول خودشان پیشگیری از اعتراضات آنان به ویژه در سالگرد مرگ دلخراش ژینا امینی، در تاریخ ۲۵ مرداد ماه ۱۳ تن از فعالین و خانواده های دادخواه را در شهرهای مختلف گیلان دستگیر کردند. هم‌اکنون بعداز گذشت بیش از دوهفته از دستگیری این فعالین، تنها سه نفر به نام های نگین رضایی، واحده خوش سیرت و شیوا شاه سیاه به قید وثیقه آزاد شده، اما بقیه همچنان در بازداشت و تحت فشار وبازجویی ها مکرر به سر می برند.
بازداشت شدگان فروغ سمیع نیا فعال زنان، متین یزدانی فعال زنان و عکاس، جلوه جواهری فعال زنان، سارا جهانی فعال زنان، هومن طاهری فعال سیاسی، شیوا شاه سیاه گرافیست، واحده خوش سیرت فعال زنان، یاسمین حشدری شاعر و فعال زنان، زهرا دادرس فعال زنان، زهره دادرس فعال زنان، نگین رضایی فعال زنان، مهسا بصیر توانا از خانواده دادخواه و آزاده چاوشیان فعال زنان می باشند.
لازم به توضیح است که فروغ سمیع نیا که به بیماری دیابت مبتلا می باشد در این مدت تنها یک تماس بسیار کوتاه تلفنی با خانواده داشته و از دسترسی به داروهایش محروم بوده است. همچنین جلوه جواهری نیز که از بیماری آرتروز و درد شدید ناشی از ان رنج می برد در بلاتکلیفی به سر برده و از دسترسی به دارو و درمان محروم‌ بوده است. هومن طاهری، از دیگر فعالین بازداشت شده نیز به شدت تحت فشار و شکنجه بوده، دندان او شکسته و آثار کبودی ناشی از ضرب و شتم بر صورت و گردنش نمایان می باشد.
ضمن این که طبق گزارشات دریافتی، تمامی فعالان بازداشتی همچنان تحت فشار و بازجویی های طولانی و شبانه روزی بوده و وضعیت آنان ناروشن است.
تهدید،بازداشت و پرونده سازی برای فعالین شناخته شده، امروزه دیگر به سیاستی نخ نما تبدیل شده و بیش از آن که به مقاصد و اهداف ضد مردمی حکومت کمک کند، نشان از ترس حکومت از یکسو و ناتوانی او در پاسخگویی به خواسته ها و مطالبات برحق مردم معترض و تحت ستم از سوی دیگر دارد.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری به نوبه خود، چنین سیاست های سرکوبگرانه ای را محکوم کرده و خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط همه فعالین در بند می باشد.

*************

تداوم پیروزمند جنبش های انقلابی در گرو اتحاد و سازمان یابی است!

از متن بیانیه مشترک:
در شهریور ماه ۱۴۰۱ حماسه بزرگی برای مردم زحمتکش ایران رقم خورد. ما آن روزهای بزرگ را گرامی می داریم. زنده می داریم یاد دختران و پسران جوان، زنان و مردانی که برای خواست ها و حقوق سرکوب شده خود، مبارزه با ستم سرمایه داری و استبداد دینی را استمرار بخشیدند. همچنین یاد و خاطره مهسا (ژینا امینی) و خیزش انقلابی زن زندگی آزادی را فراموش نمی کنیم.
برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.

*************

"تایید حکم ریحانه انصاری‌نژاد، در دادگاه تجدید نظر"

حکم ریحانه انصاری نژاد، کارگر و فعال کارگری که به دلیل پیگیری مطالبات خود و هم‌طبقه ای هایش در مرحله بدوی ( در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی ) به ۴ سال حبس محکوم شده بود، در دادگاه تجدید نظر، عیناً تایید شد.
او همچنین به ۲ سال محرومیت از عضویت در احزاب، گروهها و دستجات سیاسی و همچنین فعالیت در فضای مجازی، رسانه ها و مطبوعات و خروج از کشور، به عنوان مجازات تکمیلی محکوم شده است.
فاصله زمانی تقاضای بررسی مجدد پرونده این فعال کارگری در دادگاه تجدید نظر، تا صدور حکم، تنها ۹ روز طول کشیده است و مشخص نیست که چگونه در این دوره کوتاه، چهار جلد پرونده این فعال کارگری می تواند مورد مطالعه قرار گرفته و در این مورد حکم صادر شود ؟!!! روند رسیدگی به پرونده ریحانه انصاری نژاد چه در دادگاه بدوی و چه در دادگاه تجدید نظر، مملو از تناقضات و نادیده گرفتن قوانین بوده است. تایید حکم ریحانه انصاری نژاد در دادگاه تجدید نظر ، یکبار دیگر عدم‌ استقلال قوه قضائیه را به نمایش گذاشت.
دولت مدافع سرمایه با صدور چنین حکمی یکبار دیگر نشان داد که در مقابل مطالبات کارگران و خواست های برحق آنان شیوه ای جز سرکوب و تهدید و دستگیری و زندان نمی شناسد.
خانم انصاری نژاد، کارگر خوشنامی است که جرمی جز دفاع از منافع کارگران نداشته و در تمامی مراحل بازجویی نیز این‌ مسئله برای بازجویان به اثبات رسیده و روشن شده بود. با این همه او باید برای زهرچشم گرفتن از دیگر فعالان کارگری و اجتماعی ۴ سال از عمر و زندگی خود را در زندان سپری کند.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، این قبیل پرونده سازی ها برای فعالین کارگری، از جمله حکم چهار سال زندان برای ریحانه انصاری نژاد را محکوم‌ نموده و خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط ایشان می باشد.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

۱۴۰۲/۰۶/۰۸

*************

نان    کار    آزادی    اداره شورایی

کارگر زندانی، زندانی سیاسی، آزاد باید گردد

بازنشر

"ریحانه انصاری‌نژاد کارگر بازنشسته و فعال کارگری به ۴ سال زندان محکوم شد"

بر اساس حکم صادره توسط قاضی صلواتی - که در دادن احکام ناعادلانه، به حد کافی معرف حضور تمامی کارگران و فعالان اجتماعی می باشد - ریحانه انصاری‌نژاد به ۴ سال حبس تعزیری و به عنوان مجازات تکمیلی به مدت ۲ سال محرومیت از عضویت در احزاب، گروه‌ها، دستجات سیاسی و فعالیت در فضای مجازی، رسانه‌ها و مطبوعات و خروج از کشور محکوم شده است.
اتهام این فعال کارگری - به روال تمامی پرونده هایی که علیه کارگران آگاه و فعالین کارگری و اجتماعی در دادگاه ها علم می شوند - "اقدام علیه امنیت ملی"!! و احکام بی پایه و اساسی از این دست می باشد. ریحانه را صرفاً به اتهام ارتباط با کارگران، معلمان و دانشجویان برای پیگیری حقوق حقّه خویش و هم طبقه ای هایش به ۴ سال زندان محکوم کرده اند. معلوم نیست که دنبال نمودن حق و حقوق خود و کارگران تحت ستم و استثمار و طرح چنین مطالباتی چگونه می تواند امنیت ملی را به خطر بیندازد؟ طرح این مسئله که دستمزد کارگران و مزدبگیران - که حقوق خود خانم انصاری نژاد نیز شامل می شود - به مراتب زیر خط فقر بوده و بیش از یک هفته تا ده روز زندگی کارگران را تامین نمی کند، امنیت چه کسانی را به خطر می اندازد که نهادهای ذیربط در جمهوری اسلامی و قوه قضائیه آن را، تا این حد مضطرب و نگران کرده و به تلاش و تکاپو واداشته است؟
واقعیت این است که خانم انصاری نژاد هیچ عمل "خلاف امنیت عمومی" و منافع ملی انجام نداده و عضو هیچ گروه و دسته ای نبوده است که مستوجب چنین احکام ظالمانه ای باشد. قوه قضائیه جمهوری اسلامی در همسویی با وزارت اطلاعات، با این قبیل اقدامات و صدور چنین احکام ناعادلانه ای، بیش از پیش ماهیت ضدکارگری خود را در دفاع از سرمایه و سرمایه داران، به نمایش می گذارد و کارگران را به عنوان یک طبقه اجتماعی، در مقابل خویش قرار می دهند. کارگران هربار با مشاهده چنین اعمال و اقداماتی که آشکارا در حمایت از صاحبان سرمایه صورت می گیرد، بیش تر از پیش به ماهیت ضدکارگری چنین ارگان هایی پی برده و صف خود را در مقابله با آنان متحدتر و متشکل تر خواهند کرد.
طبق اظهارات خانم راضیه زیدی وکیل ریحانه انصاری نژاد، این حکم نه بر اساس کیفرخواست صادره، بلکه براساس گزارش وزارت اطلاعات صادر شده است. ایشان همچنین اعلام کرده اند که پرونده موکلش در تمامی مراحل رسیدگی تا صدور حکم، مملو از نقص و نقض بوده و نادیده گرفتن قوانین و آیین دادرسی در سرتاسر آن هویدا می باشد. در واقع حتی به صورت نمایشی هم که شده، روال‌مرسوم یک دادرسی عادلانه در آن رعایت نشده است.
صدور چنین حکمی بار دیگر نشان داده است که سیستم قضایی ایران مستقل نبوده و قضات در آن فقط به عنوان ماشین امضای احکام از پیش تعیین شده عمل می کنند. این قبیل قضات علیرغم عنوان و سمت های قضایی که دارند ، متاسفانه تنها احکامی را که به آن ها دیکته می شوند امضا می کند.
صدور چنین‌احکامی علیه فعالین کارگری و از جمله ریحانه انصاری نژاد، در عین حال نشان دهنده ناتوانی حاکمیت در پاسخگویی به حقوق و مطالبات کارگران و توده های مردم محروم و فرودست جامعه می باشد. این نوع اقدامات تحمیلی نشان می دهند که حکومت و ارگان های تابعۀ آن، هیچ حق و حقوقی را برای مردم کارگر و فرودست جامعه به رسمیت نمی شناسد و همواره در پی سرکوب و رو در رویی با آن هاست.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ضمن محکوم نمودن صدور چنین احکام بی ربط و غیرعادلانه ای، خواهان لغو فوری و بدون قید و شرط تمامی این قبیل احکام و آزادی تمامی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی و عقیدتی می باشد.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

۱۴۰۲/۰۵/۰۵

*************

" نه مجلس، نه دولت، نیستن به فکر ملت"

یکشنبه های اعتراضی بازنشستگان رشت

کارگران بازنشسته زیر پوشش سازمان تامین اجتماعی استان گیلان یکشنبه پنجم شهریور ۱۴۰۲ هم مانند دیگر یکشنبه ها فریاد اعتراض سردادند.
تجمع امروز بازنشستگان گیلان مقابل ساختمان تامین اجتماعی رشت با شعار " فریاد فریاد، از این همه بیداد" آغاز شد و با "فقط کف خیابان به دست میاد حقمان" ادامه یافت. حضور تعدادی کم اما فعال از عوامل نیروهای انتظامی مانع عکس و تصویر برداری بود. معترضان در این تجمع مانند یکشنبه های گذشته با فریاد ها و شعارهایی چند ضمن اعتراض به وضع موجود، تحقق مطالبات خود را خواستار شدند:
* نه مجلس، نه دولت، نیستند به فکر ملت.
* هم مجلس،هم دولت، دروغ میگن به ملت.
* گرانی، تورم، شکسته پشت مردم
* کشتی باز نشسته، چرا به گل نشسته
* دست همه دولت‌ها، از صندوق سازمان، کوتاه باید گردد
* یک اختلاس کم بشه، مشکل ما حل می شه
کارگران بازنشسته گیلانی اعتراض امروز خود را با شعارهایی که بر لزوم اجرای بی کم و کاست ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی و همچنین بر تامین خدمات بهداشتی و درمانی کامل و رایگان تاکید می‌کرد و با دعوت به اتحاد کارگران شاغل و بازنشسته سراسر ایران پایان بخشیده حضور مجدد در یکشنبه هفته آینده را به یکدیگر یاد آور شدند.

"از گیلان تا خوزستان، اتحاد اتحاد"

کمیته هماهنگی ای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

۵ شهریور ماه ۱۴۰۲

*************

تجمع اعتراضی بازنشستگان صنایع فولاد اصفهان

امروز یکشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۲ بازنشستگان صنایع فولاد اصفهان نیز در اعتراض به وضعیت نامناسب معیشتی و عدم رسیدگی به خواسته‌هایشان از جمله همسان‌سازی حقوق‌ها ‌و درمان رایگان مجدداً دست به تجمع زدند.
تعدادی از شعارهای بازنشستگان: یه اختلاس و کم کن، فوری به حال ما کن / حسین حسین شعارتون، دروغ و دزدی کارِتون اینجا کلیک کنید.

*************

کارگران نفلین سینیت کلیبر دست به اعتراض زدند

کارگران مجتمع نفلین سینیت کلیبر امروز یکشنبه ۲۹ مردادماه ۱۴۰۲ در اعتراض به عدم رسیدگی به مشکلاتشان دست به اعتراض زدند.
پس از درگیری‌های لفظی زیاد حول اختلافات با کارفرما و متشنج شدن اوضاع، تعدادی از کارگران در اثر فشار روحی دچار بدحالی شده و راهی بیمارستان شدند.
پس از این اتفاق مسئولین دولتی شهرستان وارد عمل شده و با ۸ نفر از نمایندگان کارگران و مدیران شرکت نفلین سینیت در محل فرماندهی انتظامی کلیبر وارد مذاکره شدند.
تصاویر فوق مربوط به تجمع ‌و حضور کارگران درمقابل فرماندهی انتظامی برای نتیجه مذاکرات است.

*************

تجمع بازنشستگان تامین اجتماعیاستان گیلان

فریاد، فریاد. از این همه بیداد

کارگران بازنشسته استان گیلان امروز هم در رشت اعتراض خود را نسبت به شرایط موجود فریاد کردند.
گروهی از بازنشستگان کارگری زیر پوشش سازمان تامین اجتماعی که از فشار تورم و گرانی از یک سو و عدم افزایش حقوق بازنشستگی مطابق با هزینه های زندگی و دیگر مشکلات از سوی دیگر به ستوه آمده اند امروز (یکشنبه ۲۹ مرداد) هم در اعتراض به همه شرایط و نابسامانی های موجود در مقابل سازمان تامین اجتماعی در رشت گرد آمدند و با فراخواندن همه کارگران شاغل و بازنشسته به اتحاد، با سر دادن شعارهایی خواهان تحقق مطالبات خود شدند. اجرای درست و کامل ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی، رفع تبعیض میان بازنشستگان این سازمان و بازنشستگان لشکری و کشوری و همچنین رفع تبعیض میان بازنشستگان همکار و غیر همکار سازمان تامین اجتماعی، کوتاه شدن دست دولت از صندوق این سازمان و دخالت مستقیم و موثر نمایندگان واقعی کارگران شاغل و بازنشسته در مدیریت صندوق سازمان. مهار تورم و تامین منزلت و معیشت وبهداشت و درمان رایگان و در دسترس از جمله مهمترین مطالبات این بازنشستگان بود که در شعارهای مختلف فریاد زده می شد:
تورم تورم. شکسته پشت مردم / از بس دروغ شنیدیم، ما دیگه رای نمی دیم. / شاغل و بازنشسته، اتحاد اتحاد. / از خوزستان تا گیلان،اتحاد اتحاد.

یکشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۲

*************

تجمع بازنشستگان تامین اجتماعی اهواز

یکشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۲

مجموعه تصاویر دریافتی از تجمع اعتراضی بازنشستگان تامین اجتماعی اهواز خوزستان
تجمع بازنشستگان تامین اجتماعی مقابل درب اداره کل سازمان تامین خوزستان - اهواز در اعتراض به عدم پاسخگویی و بی توجهی مسئولین حکومت اسلامی و پیگیری خواست‌های معیشتی به حق و دادخواهانه خود از تمامی ارگان های مربوطه.
شعارهای بازنشستگان اهواز در تجمع امروز:
ما اشتباه کردیم، حکومتو دو دستی تقدیم دزدا کردی / درمان رایگان حق مسلم ماست / گرانی تورم بلای جان مردم / کو مهار تورم؟، دروغ میگید به مردم / (عزا عزاست امروز، روز عزاست امروز، حقوق مردم ما زیر عزاست امروز) / /دولت خیانت می‌کند، مجلس حمایت می‌کند حاصل کار دولت، غارت جیب ملت به دزدی عادت کردند، تامینو غارت کردند / دولت انقلابی، دروغ میگه حسابی / دشمن ما همین جاست، دروغ میگن آمریکاست / حسین حسین شعارشون، دروغ و دزدی کارشون / مرتضوی حیا کن، وزارتو رها کن ما بجز حق نمی خوایم، صدقه دولت نمی خوایم / مدعی عدالت، خجالت خجالت / زیر بار ستم نمی کنیم زندگی، جان فدا میکنیم در ره آزادگی، مرگ بر این بردگی، مرگ بر این بردگی

*************

تجمع اعتراضی معلولان مقابل ساختمان شورای شهر تهران

جمعی از افراد دارای معلولیت در اعتراض به جابجایی سامانه حمل و نقل جانبازان و معلولین، مقابل ساختمان شورای شهر تجمع کردند.
جمعی از افراد دارای معلولیت، صبح امروز، ۲۹ مردادماه، در اعتراض به واگذاری سامانه حمل و نقل جانبازان و معلولان به بخش خصوصی مقابل شورای شهر تهران تجمع کردند.
پیش‌ از این افراد دارای معلولیت در اعتراض به این تصمیم شهرداری در مقابل ساختمان شورای شهر وشهرداری تجمع کرده بودند. سابقه‌ی بد واگذاری‌ها به بخش خصوصی، افراد دارای معلولیت را نگران کرده که با این کار، حداقل حقوق و امکاناتِ ناچیزی که در اختیارِ معلولان قرار گرفته از آن‌ها سلب شود.

*************

"بازداشت فعالین اجتماعی و سیاسی در گیلان"

نیروهای امنیتی در ادامه سیاست سرکوب و فشار در آستانه سالگرد" قیام ژینا"، روز چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۱ تن از فعالین را در رشت، فومن، انزلی و لاهیجان دستگیر کردند. امروز پنجشنبه ۲۶ مرداد نیز مهسا بصیر توانا از خانواده های دادخواه در فومن و آزاده چاوشیان فعال زنان در رشت بازداشت شدند و به این ترتیب تعداد بازداشت شدگان به ۱۳ نفر رسید.
اسامی بازداشت شدگان تاکنون:
فروغ سمیع نیا فعال زنان، متین یزدانی فعال زنان و عکاس، جلوه جواهری فعال زنان، سارا جهانی فعال زنان، هومن طاهری فعال سیاسی، شیوا شاه سیاه گرافیست، واحده خوش سیرت فعال زنان، یاسمین حشدری شاعر و فعال زنان، زهرا دادرس فعال زنان، زهره دادرس فعال زنان، نگین رضایی فعال زنان، مهسا بصیر توانا از خانواده دادخواه و آزاده چاوشیان فعال زنان می باشند.
خانواده عده ای ازبازداشت شدگان امروز ۲۶ مرداد جهت پیگیری وضعیت این فعالین به دادسرای عمومی و انقلاب رشت مراجعه کردند اما دادسرا از ارائه هرگونه توضیح در مورد علت دستگیری و مکان‌ نگهداری بازداشت شدگان خودداری نموده است.
افزایش فشار بر فعالین نشان از ناتوانی حاکمیت در پاسخگویی به مشکلات و نیازهای مردم و وحشت مسئولین از رشد جنبش اعتراضی دارد.
کمیته هماهنگی برای کمک‌ به ایجاد تشکل های کارگری، ضمن محکوم‌ نمودن بازداشت های اخیر، خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی بازداشت شدگان می باشد.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

۱۴۰۲/۰۵/۲۶

*************

بازداشت تعدادی از فعالین حقوق زنان در گیلان

بر اساس خبر های منتشر شده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ جمعی از مدافعان حقوق زنان در گیلان بازداشت شده اند.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری بازداشت، تهدید و زندانی کردن فعالین عرصه های مختلف اجتماعی را شدیدا محکوم کرده و خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی این عزیزان می باشد.

*************

۹ شهروند بهایی برای تحمل حبس به زندان منتقل شدند

امروز شنبه ۱۴مرداد ماه ۱۴۰۲، نه شهروند بهایی اهل استان البرز برای سپری کردن دوران حبس خود به زندان منتقل شدند. به گزارش حقوق بشر در ایران، امروز شنبه ۱۴مردادماه ۱۴۰۲، نگین رضایی، نکیسا صادقی، رامله تیرگرنژاد، کامیار حبیبی، مهسا تیرگر بهنمیری، الهام شارقی آرانی، صدف شیخ زاده، شهرزاد مستوری و سامان استوار، نه شهروند بهایی ساکن استان البرز، برای تحمل دوران حبس خود، پس از احضار به شعبه اجرای احکام دادسرای انقلاب کرج، بازداشت و به زندانهای (ندامتگاه) مرکزی کرج و زندان کچویی، منتقل شدند. این شهروندان بهایی پس از طی مراحل دادرسی در روندی پر ابهام در مجموع به تحمل ۴۰ سال و ۷ ماه حبس تعزیری محکوم شدند.
به نقل از یک منبع مطلع :”با توجه به ابلاغیه هایی که چندی قبل برای این ۹ شهروند بهایی ارسال شده بود، جملگی این افراد امروز به شعبه اجرای احکام دادسرای انقلاب کرج مراحعه کرده و پس از بازداشت نگین رضایی، نکیسا صادقی، رامله تیرگرنژاد، مهسا تیرگر بهنمیری، الهام شارقی آرانی، صدف شیخ زاده و شهرزاد مستوری، به زندان کچویی و آقایان کامیار حبیبی و سامان استوار، هم به ندامتگاه مرکزی کرج منتقل شدند.”
لازم به اشاره است، مهسا تیرگر، نگین رضایی، الهام شارقی آرانی، نکیسا صادقی، صدف شیخ زاده، شهرزاد مستوری، سامان استوار، رامله تیرگرنژاد و کامیار حبیبی، سیزده شهروند بهایی ساکن کرج مرکز استان البرز، اواسط بهمن ماه ۱۴۰۱، توسط دادگاه انقلاب این شهر به حبس تعزیری و سایر مجازاتهای تکمیلی محکوم شده بودند.
پس از اعلام اعترضا و ارجاع پرونده این ۹ شهروند بهایی، به شعبه ۱۲ دادگاه تجدیدنظر استان البرز، این شهروندان بهایی از بابت اتهامات (اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت و تشکیل گروه اداره اشخاص به قصد برهم زدن امنیت کشور از طریق تریج دیانت بهایی در میان کودکان و نوجوانان)، (تبلیغ بر علیه شرع مقدس اسلام از طریق آموزش کوچینگ)، (توهین و فعالیت تبلیغی علیه شرع مقدس اسلام) محاکمه و کامیار حبیبی و سامان استوار ـ هر یک به تحمل ۵ سال حبس تعزیری، رامله تیرگرنژاد، الهام شارقی آرانی، به تحمل ۳ سال حبس تعزیری، همچنین نکیسا صادقی، مهسا تیرگر بهنمیری، صدف شیخ زاده، نگین رضایی و شهرزاد مستوری، هر یک به تحمل ۲ سال و ۱ ماه حبس تعزیری و هر یک از این ۹ شهروند بهایی به پرداخت جزای نقدی، منع خروج از کشور و محرومیت از حق عضویت در احزاب، گروهها و دسته جات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی محکوم شدند.
مهسا تیرگر، الهام شارقی آرانی، نکیسا صادقی، صدف شیخ زاده، شهرزاد مستوری، نگین رضایی و سامان استوار، در مرداد ماه و شهریور ماه ۱۴۰۱، در پی یورش گسترده ماموران وزارت اطلاعات به منازل شهروندان بهایی در استان البرز بازداشت و پس از اتمام مراحل بازجویی و تفهیم اتهام با قید وثیقه آزاد شده بودند.

*************

مجازات این متهم تبعات خاصی ندارد!!

این جمله را چند بار بخوانید، جمله‌ای بسیار خطرناک است که روی پرونده بعضی از زندانیان و معترضان بازداشتی نوشته شده است.
سینا یوسفی، وکیل دادگستری، در توییتی می‌نویسد: «جمله تاسف برانگیز در گزارش اداره اطلاعات در خصوص پرونده بازداشت شدگان: «مجازات این متهم تبعات خاصی ندارد»
بنظرم اعدام سیدمحمدحسینی و شکنجه خیلی از بازداشتی‌های غیر معروف و ناشناس در راستای این جمله بوده…
از رسانه‌ای شدن نترسید…»
او توضیح داد «در پرونده بعضی از معترضان بازداشتی جمله‌ای به چشم می‌خورد مبنی بر اینکه مجازات این فرد با تبعات سیاسی و اجتماعی همراه نیست، به عبارت دیگر، نهادهای امنیتی، رسانه‌ای نشدن اطلاعات زندانی را فرصتی می‌بینند برای اعمال شکنجه و آزار و اذیت بیشتر.»
این وکیل تصریح می‌کند: «گمنام نگه‌داشتن زندانی از سوی خانواده‌ها به امید مجازات کمتر، فرصتی است برای ماموران اطلاعاتی تا بیشترین مجازات را بر فرد بازداشتی اعمال کنند. در حالی که با رسانه‌ای شدن همین نهادها با احتیاط بیشتری عمل می‌کنند.»/دادبان

*************

جمعی از کارگران شهرداری خاش از تاخیر در پرداخت مطالبات مزدی خود خبر دادند

گفتنی است که حدود ۳۰۰ نفر، در مجموعه شهرداری خاش مشغول به کار هستند که از ابتدای خرداد ماه سال جاری، حقوقی دریافت نکرده اند.
بر اساس همین گزارش، علی رغم هزینه های بالای زندگی در جغرافیای ایران، پیگیری‌های کارگران برای دریافت حقوق معوقه خویش، مسئولان شهرداری، هیچ پاسخی به درخواست‌های کارگران نداده اند.
لازم به ذکر است با توجه به تورم فزاینده و بالا بودن هزینه ها، حقوق و دستمزد بخش زیادی از کارگران خدماتی و فضای سبز، جوابگوی میحتاج زندگی و نیازهای اولیه آنان نیست و آنها با وجود شاغل بودن، قادر به تامین معاش خانواده‌هایشان نیستند.

پنجشنبـــــه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲

*************

زخمی شدن دستکم ٩ کولبر در نوارمرزی نوسود

شامگاه یکشنبه در نوارمرزی نوسود نیروهای رژیم به سوی کولبران آتش گشودند که در جریان آن ٩ کولبر به شدت زخمی شدند.
شامگاه یکشنبه ١۵ مردادماه ١۴٠٢، نیروهای هنگ‌مرزی در نوارمرزی نوسود به سوی گروهی از کولبران آتش گشودند که در نتیجه آن ٩ کولبر اهل شهرهای جوانرود، ثلاث‌باباجانی و پاوه به شدت زخمی شدند.
تا زمان تنظیم این گزارش هویت شش تن از این کولبران با اسامی، احسان رسولی اهل پاوه، سلام ویسی، میلاد بازانی، نیما اعظمی و هوشیار بازانی اهل جوانرود و فرشاد (فامیلی نامشخص) اهل ثلاث‌باباجانی برای کولبر نیوز احراز شده است.
اکثر این کولبران از ناحیه سر، پشت، دست و پا زخمی شده‌اند. احسان رسولی در این حادثه از ناحیه قفسه سینه زخمی و در اتاق عمل بیمارستان قدس پاوه مورد عمل جراحی قرار گرفته است.
بر اساس این گزارش، کولبران زخمی جهت مداوا به بیمارستان قدس شهر پاوه منتقل شده‌ و وضعیت عمومی چند تن از این کولبران نامساعد گزارش شده است.
با استناد به آمار ثبت شده در کولبر نیوز در ٦ ماە نخست سال ٢٠٢٣ میلادی، جمعاً ٦١ کولبر در مناطق مرزی و مسیرهای بین جاده‌ای استان‌های آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه بر اثر عواملی هم‌چون تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی رژیم، بهمن و سرمازدگی، رفتن روی مین، سقوط از کوه و ارتفاع و سایر موارد کشته و زخمی شده‌اند. از این تعداد جمعاً ١١ کولبر معادل (%۱٨) کشته و ۵٠ کولبر معادل (%۸٢) نیز زخمی شده‌اند.از مجموع ۶١ کولبری که کشته و زخمی شده‌اند ۴۲ مورد معادل (%۶۹) با تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی صورت گرفته است.

*************

یک کشته و دو مصدوم

جنگ پنهان علیه کارگران از شهرداری مشهد قربانی گرفت و این بار اول نیست

یک رفتگر شهرداری مشهد کشته و دو تن دیگر هنگام انجام کار در حادثه تصادف زخمی شدند
بنا بر گزارش‌های منتشرشده در روزهای گذشته سه کارگر رفتگر منطقه پنج شهرداری مشهد به دلیل تصادف با خودرو سواری هنگام کار به شدت مصدوم شدند و در نهایت یکی از کارگران دیروز جمعه ششم مردادماه ۱۴۰۲ جان خود را پس از دو روز در بیمارستان از دست داد.
هرچند که کشته شدن کارگران شهرداری در حین کار بار اول نیست ولی وضعیت ایمنی کارگران بهتر نشده است. ماشین‌ها هر لحظه ممکن است در حاشیه تاریک یک خیابان با آنان تصادف کنند.
تنها چند هفته پیش، هفدهم خرداد ماه سال جاری نیز (۱۴۰۲) یکی دیگر از کارگران خدماتی شاغل در شهرداری مشهد حین کار در حاشیه میدان استقلال دیده نشد، یک خودرو سواری با او برخورد کرد و جان خود را از دست داد.
بسیاری از کارگران تحت پوشش بیمه نیستند و سازمان تامین اجتماعی، مرگ آنان را جزو حوادث کاری ثبت نمی‌کند
سازمان پزشکی قانونی در سال ۱۴۰۱، ۱۹۰۰ مرگ ناشی از حوادث کار را ثبت کرده است.
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اما شمار کارگران کشته شده در حوادث کار را فقط ۷۱۱ نفر گزارش کرده است. اختلاف ۱۱۸۹ نفری آمار این دو نهاد دولتی بیانگر این است که بیشتر حوادث کاری مرگ‌بار در کارگاه‌های خارج از شمول قانون کار و تامین اجتماعی رخ داده است.
توضیح تصویر: مربوط به اخبار دی‌ماه سال ۱۴۰۰ است، هنگامی که شهردار مشهد گفته بود در آن سال ۶ پاکبان مرد و ۲ کارگر زن فضای سبز شهرداری مشهد در اثر تصادف کشته شده است.

*************

مجموعه تصاویر دریافتی از تجمع و راهپیمایی اعتراضی بازنشستگان تامین اجتماعی اهواز

تجمع و راهپیمایی اعتراضی بازنشستگان تامین اجتماعی اهواز در ادامه و پیگیری خواست های بحق پایمال شده خود
تجمع درب سازمان تامین اجتماعی و راهپیمایی تا میدان کارگر (فرهنگ-شهر) اهواز*
شعارهای بازنشستگان اهواز در تجمع و راهپیمایی یکشنبه اول مرداد ۱۴۰۲:
درمان رایگان، حق مسلم ماست / کو مهار تورم، دروغ نگین به مردم / ملتو جادو کردند، پول هارو پارو کردند / ما بجز حق نمی خوایم، صدقه دولت نمی خوایم / دولت خیانت میکند، مجلس حمایت می کند / حقوق نصف و نیمه، سکوت کنی همینه / عدالتی ندیدیم، از بس دروغ شنیدیم / مدعی عدالت، خجالت خجالت / کو مهار تورم، دروغ نگین به مردم / گرانی تورم، بلای جان مردم / قانونو کی شیکسته، دولت ورشکسته / دولت قانون شکن، شرِتو از ما بکن / رئیسی دروغگو، حاصل وعدهات کو / اجرای همسان‌سازی، حق مسلم ماست / دولت شیش کلاسه، همین روزا خلاصه / اجرای همسان سازی، بدون حقه بازی زیر بار ستم نمی کنیم زندگی، جان فدا میکنیم در ره آزادگی، مرگ بر این بردگی، مرگ بر این بردگی / دشمن ما همین جاست، دروغ میگن آمریکاست حقوق ما ریالیه، هزینه ها دلاری / درمان رایگان، حق مسلم ماست / رزمندگان دیروز، گرسنگان امروز / حسین حسین شعارشون، دروغ و دزدی کارشون / تامین غارت شده، خجالت خجالت / تامین پر درآمد، دولت بی کفایت، چه بر سر تو آورد؟ / پول تامین کجا رفت، تو جیبه دشمنا رفت

*************

گزارشی از تجمع بازنشستگان در گیلان

یکشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۰/۳۰ دقیقه طبق معمول هر هفته تجمع مطالبه گر تامین اجتماع جلو اداره کل تامین اجتماعی گیلان با حدود ۲۰۰ مطالبه گر با شعارهای صنفی شروع شد همانطور انتظار میرفت برای اولین بار پلیس و لباس شخصی ها بیش از هر هفته آنجا امده بودند و چندین بار برای فیلمبرداری وارد جمعیت شدند و با لبخند و خوشرویی از بازنشستگان مطالبه گر فیلم گرفتند. بعد از حدود ۲۰ دقیقه از تشکیل تجمع یک اتوموبیل نیروی انتظامی دیگر وارد و افسری از آن خارج شد با چند تن از دیگر عوامل حاضر در صحنه صبحت کرد ۵ نفر همراهش شدند ۲نفر لباس شخصی و ۳ نفر هم لباس فرم داشتند افسر ارشد موبایل خود را در آورد از اول صف با حالتی تحریک آمیز فقط از چهره بازنشستگان مالباخته فیلمبرداری کردند وقتی به اواخر صف رسید چند تن از بازنشستگان آخر صف انگشتان خود را به علامت پیروزی(V) بالا آوردند. این حرکت خشم و عصبانیت افسر را به دنبال داشت و به آخرین نفر از بازنشستگان بنام آقای دیانتی را گیر داد دستش را گرفت که ببرد با مقاومت بسیار عالی مطالبه گران روبرو شد بعد از حدود ۵ الی ۱۰ دقیقه فرد بازداشت شده از دستشان آزاد کردیم تا ببریم داخل جمعیت این افسر ارشد شروع به فحاشی بسیار زشت و همزمان حمله هول دادن به رفیق مطالبه گران را کرد که با عکس العمل متقابل روبرو شد و بزمین خورد افسر به طرف یکی از سربازان رفت. سپس همراه یک افسر دیگر دو اسپری گاز فلفل را به روی صورت و چشم مطالبه گران خالی کردند. ۳ تن از مطالبه گران جانباز شیمیایی بودند. در این شلوغی یکی از آقایان بازنشسته را داخل تامین بردند که با مقاومت شدید بازنشستگان روبرو شدند و شعارها صنفی تبدیل به بی شرف و مرگ بر ستمگر شد. درگیری شدید شروع شد. بازنشستگان مطالبه گر از زن و مرد شدیداً و با شجاعت بسیار به مقابله با آنها پرداختند. نکته جالب این بود که تعداد زیادی از عوامل نیروی انتظامی حاضر در صحنه با رفتار و بعضی حتی با گفتار خود عمل خشونت و اسپری زدن دو افسر نامبرده را تقبیح و بازنشستگان را دعوت به آرامش می کردند. شمار زیادی از بازنشستگان زن و مرد به حالت پرخاش به عوامل پلیس حاضر اعتراض می کردند که این چه افسر و پلیس و انسانی است که به روی بازنشستگان که همگی انسانهای شریف و زحمتکش و درعین حال سالمند و بیمار هستند فحاشی می‌کند و اسپری می‌زند. در آخر از بازنشستگان خواهش کردند اگر انجا را ترک کنند همکار اسیرشان را آزاد خواهندکرد. بعد از یک ساعت درگیری بازنشستگان حتی وجبی عقب نشینی نکردند در آخر چندین تن بازنشستگان آنجا ماندند و دیگر مطالبه گران با فاصله کمی دورتر ایستادند و آنقدر منتظر ماندند تا همکار اسیر آزاد شد.
در آخر سوالی ذهن مطالبه گران را مشغول کرد جناب افسر ارشد که نامش حافظی بود از چه کسی دستور داشت که یک تجمع مدنی و صنفی با سابقه تکرار چندین ساله با آن پاکی را به شورش تبدیل کند تاسف بسیار باید خورد افسر فرمانده تا این حد از ادبیات لمپنی و کوچه بازاری با بازنشستگان مطالبه گر برخورد کند.

*************

درد مشترک، درمان مشترک!

در پشتیبانی از خواست آزادی معلمان دربند و دیگر زندانیان سیاسی و عقیدتی

و ضرورت عمل مشترک نیروهای پیشرو برای مبارزات آینده!

به درستی گفته شده که درد مشترک به صورت جداگانه و فردی درمان نمی شود. براساس چنین درکی،راه علاج دردهای مشترک یا دردهای اجتماعیِ کارگران شاغل و بیکار، معلمان، بازنشستگان، زنان زحمتکش و آزادیخواه، دانشجویان و جوانان و روشنفکران مردمی، چیزی جز مبارزۀ مشترک برای تحقق خواست های مشترک و مطالبات برحق هر بخش از این تودۀ عظیم چندین میلیونی نیست. این خواست ها اساساً در زمینه های اقتصادی- اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نمودار می شوند.
خواست های اقتصادی بخش هائی که بر شمردیم، اساسا خواست های کارگران و مزدبگیران و یا لایه های نزدیک به آنها یعنی به طور کلی کارگران و زحمتکشان شهر و روستا در مقابل استثمار، دزدی، فساد و اجحافات سرمایه داران و زمینداران و دولت سرکوبگر و واپسگرای حاکم است که مدافع استثمارگران و خود یکی از بزرگترین استثمارگران کشور است. برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.

*************

۷۰ درصد کارگران ایران زیر خط فقر هستند!

در ایران بین ۷۰ تا ۸۰ درصد کارگران زیر خط فقر هستند که محاسبه با کمترین رقم ( ۷۰ درصد ) در سال ۹۶ از هر کارگر درهر ماه،‌ بیش از یک میلیون تومان به یغما رفته که برای ۱۲ ماه سال و ۱۰ میلیون کارگر ایرانی، می‌شود ۱۲۰ هزار میلیارد تومان که به نرخ دلار آن زمان بیش از ۳۰ میلیارد دلار.
در سال ۹۷ این عدد به یک میلیون ۶۰۰ هزار تومان رسید و برای کل سال و همة کارگران، ۲۱۰ هزار میلیارد تومان.
در سال ۹۸ این عدد به ۲۴۵ هزار میلیارد تومان بیش از ۱۸ میلیارد دلار رسید، در سال ۹۹ این عدد به یکباره سقف را شکست و به ۸۱۵ هزار میلیارد تومان که نزدیک به ۴۰ میلیارد دلار است رسید. در سال ۱۴۰۰ این عدد به ۷۹۵ هزار میلیارد تومان رسید، و در سال ۱۴۰۱ به ۹۷۵ هزار میلیارد تومان یعنی نزدیک به ۳۰ میلیارد دلار رسید.
با نگاهی به این اعداد و ارقام می‌توان مشاهده نمود که حکومت چه مبلغ هنگفتی را از کارگران به یغما می برد. یعنی فقط در ۶ سال گذشته دست کم ۱۴۰ تا ۱۵۰ میلیارد دلار از کارگران به یغما برده است.
این پول‌ها به کجا می‌روند؟ حسین راغفر اقتصاددان حکومتی البته با لکنت زبان می‌گوید:
الان یکی از دلایل این که ما با کمبود ارز روبر هستیم این است که تعهدات حکومت در قبال خارج از کشور خیلی زیاد شده، و بنابراین ارز را بایست ببرند اونجا. اونجا که دیگه نمی‌شه بهشون بگن پول نداریم فعلاً.
محمود بهمنی رئیس سابق بانک مرکزی حکومت هم در سال ۹۷ گفت: در شرایط کنونی موجودی آقازاده ها ۱۴۸ میلیارد دلاره که از ذخیرة ارزی کشور هم بیشتره. این رقم الان حتماً‌ بیشتر از ۵ سال پیش است.



_____________________________

برای مطالعه و مراجعه به اخبار بهار ۱۴۰۲ اینجا کلیک کنید.

برای مطالعه و مراجعه به اخبار سال گذشته اینجا کلیک کنید.

برای مطالعه و مراجعه به اخبار تا ۲٧ آبان ۱۴۰۱ اینجا کلیک کنید.