رسول بداقی آزاد شد
برای مشاهدۀ تصاویر و کلیپ ها و مطالب کمیته هماهنگی برای کمک
اینجا کلیک کنید.
دقایقی پیش رسول بداقی دبیر کانون صنفی معلمان اسلامشهر به قید وثیقه آزاد شد
شورای هماهنگی ضمن تاکید بر حق مطالبه گری معلمان بر آزادی بی قید و شرط معلمان زندانی تاکید دارد و خواهان آزادی همه فعالان صنفی است.
**********
کشته و زخمی شدن ۷ کارگر کارخانه پنیر زهک بر اثر انفجار مخزن
بر اثر انفجار مخزن دیگ بخار در یک واحد تولیدکننده پنیر در شهرستان زهک در شمال سیستان و بلوچستان، دو کارگر کشته و پنج نفر دیگر زخمی شدند.
غلامرضا اربابی، فرماندار شهرستان زهک، در تشریح این حادثه گفت: متاسفانه در این حادثه که شب گذشته (۲۷ آذر ماه) رخ داد، دو نفر فوت و پنج نفر دیگر مصدوم شدهاند که در حال حاضر در بیمارستان امیرالمؤمنین زابل بستری هستند.
علت حادثه توسط کارشناسان مربوطه در دست بررسی است.
**********
شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۰، پنجمین روز از اعتصاب
بیش از ۲۰۰۰ نفر از کارگران مجتمع مس سونگون ورزقان
کارگران شرکتهای پیمانکاری مجتمع مس سونگون ورزقان در پنجمین روز از اعتصاب، بیش از ۱۰ کیلومتر پیادهروی کردند تا مانع از ورود مواد به سنگشکنهای معدن شوند.
**********
باز هم یکقتل ناموسی
غروب روز جمعه ۱۲ آذر، زن جوانی به نام سحر مرادی در روستای باوهریز (باباریز) از توابع سنندج به دست برادران خود به قتل رسید. سحر مرادی که دو سال پیش همسرش را از دست داده بود و حضانت دو فرزند خود را به عهده داشت ، به دلیل ارتباط با فرد دیگری توسط دو برادرش با ضربات چاقو به قتل رسید.
سحر مرادی ،روز چهارشنبه ۱۰ اسفند به دلیل جراحات ناشی از کتک کاری برادرانش به بیمارستان کوثر سنندج منتقل شده و روز جمعه پس از ترخیص از بیمارستان به منزل مادرش بازگشته بود که همانجا توسط برادرانش با ضربات چاقو به قتل رسید. جسد سحر مرادی بدون هیچ مراسمی در روستای زادگاهش به خاک سپرده شد.
قتل دلخراش این زن جوان ، تنها به دلیل ارتباط با یکمرد ،نمونه دیگری از قتلهای ناموسی می باشد.یکی از راههای جلوگیری از وقوع چنین قتلهایی ایجاد خانه های امن در مناطق مختلف و به ویژه در مناطقی که خشونت علیه زنان بیشتر رواج دارد می باشد.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
۴۰۰/۰۹/۰۸
**********
بیانیه مشترک جمعی از تشکل های مستقل کارگری، بازنشستگان و فعالین جنبش کارگری
حذف حداقل دستمزد و جایگزینی آن با مزد منطقهای، مزد توافقی و مزد براساس بهرهوری،
یورش فزایندهی کارفرمایان و دولت به سطح معیشت کارگران
دولت سرمایهداری و کارفرمایان با طرح مزد منطقهای و اصلاحیه مجدد بر قانون کار در جهت حذف قانون تعیین دستمزد، تلاش دارند که حلقهی فشار بر گلوی کارگران را تنگتر کنند و سطح معیشت و زندگی ما را بیشتر از این تنزل دهند. اخیرا نیز حدود ۴۰ تن از نمایندگان مجلس اسلامی طرحی ارائه دادهاند که طبق آن کارگاههای روستائی از پرداخت حداقل دستمزد معاف میشوند و مزد بر اساس توافق بین کارفرما و کارگر در این کارگاهها که شامل چند میلیون کارگر هستند تعیین میشود. این به اصطلاح «توافق»، از نوع توافقی که بین راهزن مسلحی که لولۀ سلاحش را بر شقیقهی قربانی گذاشته است، میباشد!
طرح مزد منطقهای نیز تلاشی برای پایین آوردن سطح عمومی مزدها و ایجاد تفرقه در میان کارگران است. ترفند دیگر کارفرمایان و دولت مطرح ساختن مزد بر اساس بهرهوری است. تا آنجا که به کارگران مربوط است شدت کار دائما افزایش مییابد و کاهش یا رکود بارآوری تولید ربطی به کارگران ندارد. فرسودگی ماشین آلات و تجهیزات، کاهش سرمایهگذاری در آنها و کارآیی و مدرنسازی وسایل و زیرساختها، اتلافهای مختلف، پرهزینه و کند بودن اقدامات لجستیکی و غیره همه محصول سیاستهای کارفرمایان و دولت هستند و نه کارگران. از این رو مربوط کردن مزد به بهرهوری یا بارآوری کار، حیلهای پلید است و هدفی جز قانونزدایی از شرایط کار و سلب مسئولیت از کارفرما و دولت و افزایش فشار بر کارگران ندارد.
برای مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید.
**********
تجمع اعتراضی زنان کابل برای بازگشایی مدارس دخترانه
زنان معترض از طالبان خواستند به جای ارتقای کاذب دانشآموزان دختر به کلاس بالاتر، مدارس را باز کنند.
روز سهشنبه، ۹ آذر، شماری از زنان کابل مقابل مدرسه دخترانه مریم در این شهر تجمع کردند و تامین حقوق برابر در زمینه آموزش و کار برای زنان و مردان را خواستار شدند. این معترضان به دلیل هراس از سرکوب و خشونت طالبان مجبور شدند محل را ترک کنند اما با ارسال ویدیو و اعلامیه برای رسانهها، درخواستهای خود مبنی بر بازگشایی مدارس دخترانه، دادن اجازه کار به زنان و تامین حقوق بشر در افغانستان را مطرح کردند.
**********
سرکوب کشاورزان و مردم اصفهان، تعرض به آزادی و حقوق همه مردم است!
دستاورد چهار دهه پیشبرد سیاستها و مدیریت آبی نادرست چیزی جز اختصاص غیر اصولی و کارشناسی آب زاینده رود به مصارف صنعتی و مناطق دیگر و در نتیجه خشک شدن این رود، نادیده گرفتن منافع کشاورزان و دیگر ساکنان منطقه، عدم اختصاص حق آبه و تخریب محیط زیست نبوده است. کشاورزان و مردمان آسیب دیده و معترض به این وضعیت، پس از نتیجه نگرفتن از پیگیریهای طولانی از کانالهای حقوقی و قانونی و اعتراضهای مکرر خیابانی، ناگزیر در بستر خشک شدهی زاینده رود گردهم آمده و چادر زدند. این گردهمائی به صورت شبانهروزی همراه با شعارهای اعتراضی و بیان محکم و قاطع خواستههای تظاهر کنندگان ادامه یافت. نیروهای انتظامی و امنیتی این تجمع اعتراضی و بحق مردم را تحمل نکردند و از ساعت سه بامداد روز پنجشنبه تا نیمههای شب جمعه پنجم آذر با گسیل نیروهای بسیج و پلیس مردم را با سلاح گرم و گاز اشک آور سرکوب، زخمی و دستگیر کردند و پس از به آتش کشیدن چادرهای معترضین به ضرب و شتم و متفرق کردن آنان پرداختند. مردم معترض با صفوف متحد و جسارت تمام، مقاومت و ایستادگی کردند و نشان دادند که خشونت و بازداشت نمیتواند پاسخگوی خواستههای به حق مردم زحمتکش باشد.
برای مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید.
**********
باز هم فشار بر زنان افغانستان
اخیرا،نیروهای طالبان مانع ورود عده ای اززنان با وجود رعایت پوشش کامل حجاب اسلامی به شهر انجیل شدند و شرط ورود را بر سرداشتن چادر برقع اعلام کردند.
این اتفاق در حالی صورت میگیرد که چندی پیش مقامات طالبان اعلام کرده بودند با حضور زنانی که حجاب اسلامی دارند، در اجتماع هیچ مشکلی ندارند. علیرغم اینکه طالبان تلاش دارد چهره واقعی خود را بپوشاند و در حرف وعده هایی در جهت حفظ حقوق زنان می دهد اما روز به روز محدودیت های بیشتری علیه زنان افغان اعمال می شودو کار به جایی رسیده که حتی حجاب معمول زنان را نیز کافی ندانسته و شرط ورود به شهر را داشتن چادر برقع گذاشته اند.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری
۱۴۰۰/۰۹/۰۷
**********
"به مناسبت۲۵نوامبر روزجهانی مبارزه با خشونت علیه زنان"
فرودستی زنان و به دنبال آن خشونت علیه آنان، به عنوان یک پدیده اجتماعی، همزمان با پیدایش جوامع طبقاتی به وجود آمده است. تاکید بر پیشینه تاریخی این پدیده به عنوان یک عامل مهم و تعیین کننده، از آن رو ضرورت دارد که بخشهایی از مدافعین حقوق زنان، برای تبیین این مسئله، یا اساسا پیشینه تاریخی و در این رابطه، عامل طبقاتی را نادیده میگیرند و یا آن را نیز در ردیف یکی از عوامل و همسنگ با آن ها قرار می دهند.
اکنون، بعد از گذشت ۶۱ سال از قتل خواهران میرابل و ۲۲ سال از به رسمیت شناخته شدن ۲۵ نوامبر، به عنوان "روز مبارزه با خشونت علیه زنان"، چنین خشونتهایی در نظام نابرابر و طبقاتی سرمایهداری، چه از نوع پیشرفته و چه به اصطلاح "در حال توسعه" ی آن، همچنان ادامه داشته و به صور و اشکال مختلف خود را نشان می دهند.
در کشور ما ایران نیز، ما شاهد خشونتهای بسیار شدید و گسترده ای علیه زنان هستیم که انواع تبعیضهای جنسیتی از قبیل وجود قوانین نابرابر علیه زنان، قتل های ناموسی، پدیده کودک همسری، کنترل بر بدن زنان از طریق ممنوعیت سقط جنین، ممانعت از عرضه وسایل پیشگیری از بارداری و تحت نظر گرفتن زنان باردار از اولین مراحل بارداری تا به انتها از موارد بارز آن به شمار میآیند.
تا آن جا که تنها از آذرماه سال گذشته تا آذر ماه امسال، ۴۴ مورد قتل زنان و دختران در مناطق کردنشین گزارش شده است. در سایر مناطق نیز گزارشهایی از قتل زنان و دختران به دست اعضای خانواده وجود دارد. ضمن این که تعدادی از قتل های ناموسی اساسا گزارش نمیشوند.
قابل تامل این که در چنین شرایطی و با وجود معضلات فراوانی که از زوایای مختلف دامنگیر زنان جامعه است، در تاریخ ۲۴ مهرماه ۱۴۰۰ طرحی موسوم به "طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده" به تصویب مجلس رسید و اجرای آزمایشی آن برای مدت ۷ سال به تایید شورای نگهبان رسیده است که طبق ماده ۵۴ این طرح، آزمایشگاهها میبایست اطلاعات زنان باردار را جهت پیگیریهای بعدی ثبت نمایند! مطابق ماده ۵۱ این طرح، توزیع دولتی و رایگان وسایل پیشگیری از بارداری ممنوع بوده و فروش این داروها بدون دستور پزشک ممکن نخواهد بود. ضمن این که اجرای چنین قوانینی باعث می شود که از یک سو حق کنترل بر بدن زنان از آنها گرفته شود و از سوی دیگر بیماریهایی نظیر ایدز گسترش یافته و مرگ و میر بسیاری از زنان به دلیل سقط جنین های غیر بهداشتی و همزمان تولد نوزادان دارای نقص ژنتیکی افزایش یابد.
طبق آمار اعلام شده از طرف مرکز آمار ایران، تعداد ازدواج دختران ۱۰ تا ۱۴ سال در بهار امسال، در مقایسه با بهار سال قبل، ۳۲ در صد افزایش داشته است.
اکنون بعد از ۲۲ سال از به رسمیت شناخته شدن چنین روزی، شاهد از دست رفتن دوباره بسیاری از حقوق اولیه خواهران افغانخود هستیم. وضعیت آموزش دختران افغانستانی همچنان در پرده ابهام مانده و ازدواج کودکان بیش از پیش گسترش یافته است.
زنان افغانستان البته نسبت به این اجحافات ساکت ننشسته و بارها دست به تجمع و اعتراض زده اند و بابت این اعتراضات نیز هزینه های سنگینی پرداخته اند که از جمله آن ها می توان به قتل سه فعال حقوق زنان اشاره کرد که در ۲۷ اکتبر سال جاری، در مزارشریف به قتل رسیده اند. قتلی مشابه قتل خواهران میرابل که متاسفانه انعکاس چندانی نداشته است. با اینهمه زنان فعال و مبارز افعانستان همچنان شجاعانه به اعتراضات خود ادامه داده و خواهان به دست آوردن حقوق خود میباشند.
اگرچه تبعیض و خشونت علیه زنان، همچنان در جوامع سرمایه داری وجود دارند و دستیابی به برابری حقوق زنان و مردان و نفی کامل خشونت علیه زنان در چنین جوامعی اساسا ممکن نمیباشد، اما تلاش و مبارزه زنان، جهت لغو قوانین ارتجاعی، عقب مانده و ضد زن، ایجاد خانههای امن ، تصویب قوانین حمایتی به نفع زنان، امکان دسترسی به وکیل و مشاور حقوقی، روانشناس و پزشک رایگان و ... میتواند تا حدودی به کاهش خشونت علیه زنان کمک نماید.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری
۱۴۰۰/۹/۵
**********
"بیاد جوهیل کارگر، سازمانده و ترانه سرا!"
امروز ۱۰۶ سال از اعدام جوهیل ترانه سرا، سازمانده سوئدی - آمریکایی میگذرد.
۱۰۶سال پیش در چنین روزی نوزده نوامبر ۱۹۱۵، او در سن سی و شش سالگی اعدامشد.
در مراسم تشییع جنازه اش سی هزار کارگر این گفته جو هیل را تکرار میکردند "برای من عزاداری نکنید، سازماندهی کنید"
دوستداران جو جسد او را به شیکاگو بردند و سوزاندند و خاکسترش را در پاکتهای متعدد به دست تمامی دوستداران و فعالین IWW (اتحادیه بین المللی کارگری) که جو عضوی از آن بود در سراسر آمریکا، کشورهای آمریکای جنوبی، اروپا، آسیا، استرالیا و آفریقای جنوبی رساندند تا در مراسم اول ماه می ۱۹۱۶ پخش کنند.
روی پاکت ها عکسی از جو و این جمله بود:" جو هیل، کشته شده به دست طبقه سرمایه دار"
این ویدیو اجرای رال رابینسون، ستاره بزرگ سینما، خواننده و فعال آمریکایی است که سروده " دیشب خواب جو هیل را دیدم " از جوهیل را برای معدنچیان بریتانیایی میخواند...
جوهیل را دیشب در خواب دیدم
زنده مثل من و تو
به جو گفتم تو ده سال است که کشته شدی
پاسخ داد: من هرگز نمردم
صاحبان سرمایه تو را کشتند جو
آنها تن تو را با گلوله های سربی ، تیرباران کردند و کشتند
"برای کشتن یک انسان، به بیش از اسلحه نیاز است"
جو گفت " من هرگز نمیمیرم"
در حالی که کنار تختم، ایستاده بود
سرزنده و مصمم با چشمانش که میخندید
جو میگفت" آنها هرگز نمیتوانند کسی را بکشند
بلکه این عمل باعث میشود که مبارزان متشکل شوند"
از سن دیه گو تا مین
در هر معدن و کارخانه
در هر کجا که کارگران از حق خود دفاع میکنند
آنجاست که میتوانید جوهیل را پیدا کنید
آنجاست که جوهیل را زنده می یابید"
**********
احضار، بازداشت و زندانی کردن فعالان جنبشهای کارگری، اجتماعی و مدنی محکوم است!
برای مشاهدۀ تصاویر و کلیپ ها و مطالب کمیته هماهنگی برای کمک
اینجا کلیک کنید.
اکنون برای همگان مانند روز روشن است که بحران اقتصادی - اجتماعی، سیاسی و فرهنگی عمیقی بر جامعهی ایران حاکم است. همچنین بر اکثریت عظیم افراد جامعه، بویژه کارگران و زحمتکشان پوشیده نیست که حاکمان اقتصادی و سیاسی مسئول اصلی بحرانهای بزرگی هستند که سالهاست بر زندگی بیش از ٩۵ درصد مردم تحمیل گردیده است. فقر و سیهروزی و محرومیت اکثریت عظیم مردم از حداقل معیشت، مسکن، بهداشت، آموزش، فرهنگ و بیمههای اجتماعی به طور روزافزونی شدت مییابد و در همان حال سرمایه، دارائی و درآمد اقلیت حاکم سر به فلک میکشد.
اما فشار خرد کننده بر کارگران و زحمتکشان تنها در عرصهی اقتصادی نیست. هرچه بر شرایط فلاکتبار اقتصادی و اجتماعی افزوده میگردد، تهاجم قدرت سیاسی حاکم بر فعالان جنبش کارگری و دیگر جنبشهای اجتماعی و مدنی و به طور کلی به معترضان وضع موجود نیز اضافه میگردد. افزایش دستگیریها، بازداشتها و احضار به مراکز قضایی و امنیتی و زندانی کردن فعالان در یکماه گذشته حاکی از آن است که نهادهای حاکم در مقابل فقر گسترده و روزافزون، بیکاری، تورم افسار گسیخته، عدم اطمینان به آینده و در یک کلام به بحرانی که زندگی اکثریت زحمتکشان جامعه را به تباهی میکشاند، پاسخی جز سرکوب، ارعاب و بازداشت و زندان ندارند. نهادهای حاکم در مقابل اعتراض بحق و طبیعی فعالان کارگری، معلمان، بازنشستگان، فعالان اجتماعی و مدنی، در مقابل ابتدائیترین خواستهایی که برای انسان جزء بدیهیترین حقوق به شمار میرود به سلاح سرکوب و اختناق روی میآورند.
برای مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید.
**********
آزادی مریم صادقی از زندان سنندج
بنا به گزارش رسیده امروز چهارشنبه ساعت ۲ بعد از ظهر مورخ ۱۲ ابان، مریم صادقی فعال کارگری و حقوق زنان و از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای بعد از ۱۲ روز بازداشت توسط نهادهای امنیتی، با قید وثیقه ۱۵۰ میلیون تومانی از سوی شعبه دوم بازپرسی از بند نسوان سنندج آزاد، و مورد استقبال خانواده و فعالین کارگری و دوستان خود قرار گرفت.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری آزادی مریم صادقی را به خانواده و دوستان ایشان تبریک می گوید و خواهان آزادی تمامی فعالین کارگری و دیگر زندانیان سیاسی دربند می باشد.
**********
عثمان اسماعیلی آزاد شد
عصر روز پنجشنبه ششم آبانماه عثمان اسماعیلی با قرار وثیقه پنجاه میلیونی از زندان مرکزی سنندج آزاد شد.
عثمان اسماعیلی روز ۲۸ مهرماه توسط نیروهای امنیتی شهرستان سقز مقابل منزل خود بازداشت شده بود و سپس به بازداشتگاه وزارت اطلاعات در سنندج منتقل گردید.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری ضمن تبریک آزادی عثمان اسماعیلی، خواهان پایان اقدامات قضایی علیه این فعال کارگری و دیگر کارگران و فعالین میباشد.
۷ آبان ۱۴۰۰
**********
دستگیری مریم صادقی، فعال کارگری در سنندج
بامداد روز شنبه اول آبان ۱۴۰۰ نیروهای امنیتی، با یورش به منزل مریم صادقی فعال کارگری و فعال زنان و از اعضای کمیته هماهنگی، اقدام به بازداشت وی نمودند. از دلایل بازداشت این فعال کارگری و محل نگهداری وی هیچگونه اطلاعی در دسترس نیست.
کمیته هماهنگی ضمن محکوم نمودن چنین برخوردهایی با فعالین کارگری واجتماعی، خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط مریم صادقی می باشد.
**********
بیانیه در محکومیت حمله به زندانیان سیاسی زندان تهران بزرگ
طبق گزارشات دریافتی، جمعه ۱۴۰۰/۷/۱۶ تعدادی از زندانیان جرائم خشن، با ایجاد تشنج و درگیری در زندان تهران بزرگ، به زندانیان سیاسی بند ۱۰ تیپ دو این زندان همچون شاپور احسانیراد، اسماعیل گرامی، پویا قبادی، اکبر باقری، اکبر فراجی و اکبر شیرازی حمله کرده و با چاقو و شیشه و دیگر وسایل، تنی چند از آنان را مجروح و مصدوم و روانه بهداری زندان کردند.
واقعیت این است که علیرغم همهی فشارهایی که از جانب فعالان اجتماعی و سیاسی برای رعایت اصل تفکیک جرائم به حکومت مدافع سرمایه و قوه قضائیه و مقامات و مسئولین زندان وارد میشود، این حکومت نه تنها تاکنون به این امر بدیهی و مهم تن در نداده، بلکه همچنان در راستای اذیت و آزار هرچه بیش تر زندانیان سیاسی و عقیدتی و به خیال خود به شکست کشاندن آنان، به این قبیل اقدامات ضدانسانی و خلاف قانون ادامه داده و آن را گسترش داده است.
بدیهی است که مقامات و مسئولین زندان در قبال چنین تخلفات و فجایعی، که امنیت جانی و زندگی زندانیان را به خطر میاندازد و در پارهای موارد حتی منجر به مرگ دلخراش یکی از زندانیان سیاسی، علیرضا شیر محمدعلی به دست دو تن از اوباش و چاقوکشان داخل زندان شده است، مقصر بوده و میبایست پاسخگوی این قبیل موارد و فجایع باشند. ضمن این که یک سئوال بزرگ در این مورد وجود دارد که چگونه، تحت حاکمیت چنین مقامات و مسئولینی در زندان، اغلب این زندانیان، به چاقو و دیگر وسایل تهاجمی مجهز بوده! و هر زمان که بخواهند به زندانیان سیاسی و فعالین کارگری و اجتماعی حمله ور میشوند و آنان را مجروح و مصدوم میکنند.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری ضمن محکوم کردن چنین برخوردهای ضدانسانی و تاسف بار، یادآور می شود که اولا جای فعالین کارگری و اجتماعی و زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندان نیست و در ثانی، تامین امنیت جانی همه زندانیان و بخصوص زندانیان سیاسی و عقیدتی تماما بر عهده مقامات و مسئولین زندان می باشد.
کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکلهای کارگری
۱۸ مهر ۱۴۰۰
**********
پیروزی کارگران معدن سون گون
کارگر متحد همه چیز کارگر پراکنده هیچچیز!
روز گذشته کارگران معدن مس سونگون پیروز شدند و این پیروزی را جشن گرفتند.
بعد از سه روز اعتصاب متحد و یکپارچه و مداوم در معدن مس سونگون در ورزقانِ استان آذربایجان شرقی، شرکتهای پیمانکاری در مقابل کارگران عقب نشستند.
نمایندگان کارگران که برای مذاکره با کارفرما رفته بودند با خبر خوش پذیرش خواستههای اعتصاب به جمع همکارانشان بازگشتند. کارگران اعتصابی اعلام کرده اند اگر کارفرمایان توافقات را به سرعت عملی نکنند دوباره اعتصاب را آغاز خواهند کرد.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
**********
تجمع بازنشستگانتامین اجتماعی گیلان مقابل اداره کل سازمان تامیناجتماعی رشت
۱۱ مهر ماه ۱۴۰۰
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
**********
حکم زندان، شلاق و جزای نقدی علیه «اسماعیل گرامی» ظالمانه است، آزادش کنید!
مردمی که اسماعیل گرامی را میشناسند، بهخوبی میدانند که او یک بازنشسته و معترض به شرایط ناگوار و سخت زندگی بازنشستگان است که نتیجه و ناشی از سیاستهای نادرست اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است که رنج آن بر همهی مردم تحمیل شده است!
همهی مردم دریافتهاند که برای بستن دهانها و واداشتن آنها به سکوت و عدم مطالبهی خواستههای برحق، احکام ظالمانه به استناد اتهامات ساختگی و رنگباخته مانند «تبلیغ علیه نظام» و یا «اجتماع و تبانی بهقصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور»، دستگیر و محاکمه میشوند و ناروا به زندان و شکنجه محکوم میگردند.
...
برای مطالعۀ متن کامل
اینجا کلیک کنید.
**********
مصدومیت ۲۶۵ کارگر در پنج ماه اول سال در اثر حوادث ناشی از کار در استان اردبیل
آمارهای پزشکی قانونی نشان میدهد که در پنج ماه اول امسال ۲۶۵ کارگر در اثر حوادث ناشی از کار در استان اردبیل مصدوم شدهاند.
بر اساس پروندههای تشکیل شده در استان از این تعداد ۲۵۲ نفر مرد و مابقی زن هستند.
**********
محکومیت فرزانه زیلابی، وکیل کارگران هفتتپه به دلیل دفاع از کارگران!
ناصر زرافشان، حقوقدان و وکیل فرزانه زیلابی، وکیل کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه در گفتگویی با امتداد از صدور رای پرونده این وکیل دادگستری در مرحله بدوی در دادگاه انقلاب خبر داد.
وی در این رابطه، اظهار داشت: موکل من، نسبت به عناوین اتهامی؛ اجتماع و تبانی، نشر اکاذیب و توهین به رهبری در دادگاه انقلاب تبرئه و در مورد عنوان اتهامی تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس تعزیری و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده است.
این، حکمی است که در دادگاه بدوی علیه موکل من صادر شده و از طریق ایشان از آن مطلع شدهام. در دادگاه انقلاب بر خلاف سایر دادگاهها، احکام صادر شده را ابلاغ نمیکنند. تنها پیامکی برای من آمده که برای گرفتن رای به اهواز مراجعه کنم.
جالب اینکه در تهران، دادگاههای انقلاب رای را نداده و تنها، اجازه روئیت آن را میدهند. اگر هم زیر بار ارائه نسخهای از رای بروند، باید مراجعه کرده و حضورا آن را دریافت کنید.
اینجا در اهواز به گونهای که موکل من بیان میکرد، حتی رونویسی از رای با خودکار ممنوع بوده و شما تنها مجاز به رونویسی از آن با مداد بنویسید! من اصلا سر در نیاوردم که دلیل، توجه و فایده این ممنوعیت و تصمیم در چیست؟
در هر صورت ایشان به یک سال حبس تعزیری و دو سال، ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده تا عجالتا تجدیدنظرخواهی کرده و در دادگاه تجدید نظر در این باره اقدام لازم را صورت بدهیم. بدیهی اینکه این اقدام باید ظرف مدت زمان ۲۰ روز آینده صورت بگیرد.
**********
عبدالملکی در اولین جلسه خود با مدیران وزارت کار گفت: حجم فساد باید سه ماه دیگرکمتر شده باشد.
آقای عبدالملکی مگر مبارزه با فساد رژیم غذایی است که میگویید ظرف سه ماه فساد باید کمتر شده باشد. احتمالا منظورتان این است که به مدیرانتان گفتهاید که:
آقایان مدیران لطفا ظرف این سه ماه کمتر اموال کارگران را بچاپید و فساد کنید.! مدیران عزیز ! ما داریم ژست ضد فساد میگیریم!! خواهش می کنم لااقل این سه ماه را رعایت کنید. بعدا آن را جبران می کنیم.!!
آقای عبدالملکی! ممکن است بگوئید که چه گونه مدیران شما میخواهند با فساد مبارزه کنند و جلوی آن را بگیرند؟ با اتکا به خود فاسدین؟ یعنی خود آن ها که تا کنون فساد می کردند و شما در این نشست و با این دستورالعمل به آن اذعان نموده اید قرار است سردمدار مبارزه با فساد باشند و لااقل ۳ ماهی هم که شده جلوی آن را بگیرند؟؟؟!!!
درساختاری که از بالا تا پایینش فاسدند، و حتی از حقوق ناچیز و زیر خط فقر کارگران نیز نمی گذرند، چگونه امکان مبارزه با فساد وجود دارد؟ ساختار سرمایهداری اساسا بر مبنای نابرابری و بهره کشی از کارگر و فریب و فساد می چرخد.
اگر شما راست می گوئید و واقعا میخواستید با فساد مبارزه کنید، می بایست در اولین قدم موانع تشکلیابی کارگران را برطرف می نمودید و کار مبارزه با فساد را به خود کارگران و تشکل های مستقل آنان می سپردید. چرا که تنها خود کارگران با تشکل های مستقل خودشان میتوانند با فساد مبارزه کنند.
این قبیل ژست ها را برای ما کارگران نگیرید. این ژست ها سال هاست که برای کارگران آشکار شده و رنگ و لعاب خود را از دست داده است. آقای عبدالملکی! کاری که شما انجام میدهید فقط و فقط ژست مبارزه با فساد است و نه چیزی دیگر.
**********
عدم اجرای واکسیناسیون فوری، رایگان، عمومی و استاندارد جنایت است!
مردم را فورا واکسینه کنید!
اکنون ایران به یمن وجود حاکمیتی غیر مسئول و ناکارآمد به قتلگاهی تبدیل شده است که طبق آمار رسمی روزانه بیش از ٧٠٠ نفر بر اثر ابتلا به ویروس کرونا جان خود را از دست می دهند. کشتاری با چنین وسعت تنها بخش کوچکی از مصیبت های وارد شده بر خانواده ها و شهروندانی است که به سوگ عزیزان خود می نشینند. این کشتار کرونایی شهروندان در کنار ده ها معضل دیگر از جمله کمبود دارو و مراکز درمان، ضعف مالی بیماران و عدم توانایی خرید داروها، هزینه بالای تست کرونا و سی تی اسکن، گرانی ویزیت پزشکان بویژه مراکز درمانی خصوصی و ... مهم تر از آن اعمال تبعیض و شکاف طبقاتی در درمان و بهداشت و امر واکسیناسیون مردم محروم، نشان دهنده ابعاد دیگر سیاست های حاکم می باشد.
...
برای مطالعۀ متن کامل
اینجا کلیک کنید.
**********
وکالت و دفاع از حقوق کارگران جرم نیست.
محاکمه فرزانه زیلابی وکیل کارگران هفت تپه را محکوم میکنیم
مردم آزاده ایران!
چنانکه می دانید شعبه دوم دادگاه انقلاب اهواز به استناد اتهاماتی بی اساس فرزانه زیلابی را به دادگاه فراخوانده است.خانم زیلایی در مردادماه ۱۴۰۰ برای دومین باراست که محاکمه می گردد. پنجم مرداد در شعبه ۱۱۳و .-۳۱ مرداد به اتهاماتی چون «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور»، «فعالیت تبلیغی علیه نظام»، «عضویت در گروههای معاند» و «توهین به رهبری» اتهاماتی است که قوه قضایی سالهای طولانی برای خفه کردن صدای حق خواهی معترضان، مطالبه گران و کنشگران به کار بسته اند. ما حصل این اتهامات خفه کردن صدای اعتراض به فقر و بیکاری، بهره کشی، زورگویی، فساد، غارتگری و نقض آشکار حقوق شهروندی و استقلال رای وکیل می باشد. وارد کردن این اتهامات به فرزانه زیلابی با هدف هر چه دشوارتر کردن پیگیری حقوقی حق خواهی کارگران و انتقام جویی از کارگران نیشکر هفت تپه صورت می گیرد.
ما اعلام می کنیم که وکالت و دفاع از حقوق کارگران جرم نیست. اتهامات دستگاه قضایی به فرزانه زیلابی را اتهامی نخ نما و بی پایه می دانیم و همراه با کارگران هفت تپه حمایت خود را از این وکیل مردمی اعلام می داریم.
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
سندیکای کارگران شرکت واحد تهران وحومه
کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری ایران
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
گروه اتحاد بازنشستگان
اتحاد سراسری بازنشستگان ایران
اتحاد بازنشستگان
سه شنبه دوم شهریور ۱۴۰۰
**********
فردین نگهدار: عفرین، افغانستان، آمریکا
چند روزی است طالبان اشغال دوباره سرزمین افغانستان را آغاز کرده است. همگان می دانند پیشروی آنها نتیجه توافق با آمریکا، موافقت ضمنی برخی کشورها، ضعف مقاومت مردمی و... است.
اما عمل امپریالیستی آمریکا و بی عملی همه کشورها در قبال حاکمیت دوباره ارتجاع طالبانی آخرین مورد آن نیست. حدود چهار سال پیش دولت ترامپ همین عمل را در کردستان سوریه تکرار کرد؛ آن هم در حالیکه هنوز داعش و انواع گروه های ارتجاعی در سوریه مشغول قتل و غارت و اشغالگری بودند. آمریکا نیروهایش را از بخشی از کردستان خارج کرد و نفرین و سرزنش مردم و برخی از فرماندهان خود را به جان خرید. ترکیه با چراغ سبز آمریکا وارد شرق فرات شد و تا امروز برخی مناطق کردنشین از جمله شهر عفرین را در سکوت کشورهای بزرگ اشغال کرده است.
حاکمیت دوباره طالبان و بنیاد گرایی اسلامی؛ دلهره، اضطراب، خیانت دولت ها، اشغالگری و بی پناهی انسان ها موجب بی قراری و شوک همه انسان های آزاده شده است و بار دیگر این درس را یادآور شد که اتکا و خوش بینی به آمریکا و دولت ها برای رهایی، شکست آفرین است. پس مقاومت زندگی ست.
**********
گزارش دریافتی
کارگران شرکت صنعتی دهگلان از توابع سنندج سه ماه و نیم است که حقوق دریافت نکرده اند.
۹۰ نفر از کارگران شرکت صنعتی دهگلان حقوق ماه های اردیبهشت، خرداد و تیر را دریافت نکرده اند.
این کارگران در سه شیفت کاری توسط کارفرما برده وار استثما ر میشوند و
کارگران نیز بخاطر شرایط سخت زندگی وداشتن یک زندگی بخور و نمیر، به ناچار مجبور هستند به کار سخت و طاقت فرسا تن بدهند.
لازم به ذکر است که چندین بار کارگران به صورت پراکند به وضعیت شرایط بد کاری اعتراض داشته اند که از طرف کارفرمای شرکت تنها یک جواب دریافت کرده اند، معترضین اخراج خواهند شد.
**********
اخراج ۶ نفر از کارگران شرکت سقز سازی کردستان.
بر اساس گزارش دریافتی طی ماه های گذشته دونفر از کارگران این شرکت به بهانه ی واهی از کار اخراج شدند و در روزهای گذشته هم چهارنفر دیگر از کارگران این شرکت توسط کارفرما اخراج شده اند.
کارگران اخراجی عبارتند از:
۱ بهزادیاری ۲ شیوارضایی ۳ ساریار پیره ۴ شراره پیره ۵ شیوا کریمی ۶ پریا عبدالحکیمی.
شرکت سقز سازی کردستان ( آدامس ون) درشهرک حسن آباد واقع در ۵ کیلومتری سنندج قرار دارد.
این شرکت توسط افرادی اداره میشود که برای اخراج کارگران از روشهای مذهبی استفاده می کنند.
مدیران این شرکت با کمال بی شرمی با کرامت انسانی کارگران بازی میکنند. یکی از دلایل اخراج کارگران تنها به این بهانه بوده که گویا کارگران زن و مرد در محوطه کارخانه ازدحام نموده و شئونات اسلامی را رعایت نکرده اند.
این کارفرمایان برای اخراج کارگران از هر ترفندی استفاده می جویند.
**********
بیانیه جمعی از کارگران و فعالین کارگری سنندج
در حمایت از اعتراضات خوزستان، اعتصابات کارگری مراکز نفت و پتروشیمی و هفت تپه
امروزه دیگر بر کسی پوشیده نیست که تمام بحران های کثیر موجود نتیجه سیاست های سرمایه دارانه نظام حاکم و مدیریت نادرست کار به دستان جمهوری اسلامی میباشد.تامین آب و برق، تضمین سلامت عمومی و فراهم نمودن کار برای همگی آحاد جامعه از ابتدایی ترین نیازها و حقوق شهروندی بشر امروز است. حدود دو هفته از شروع خیزش مردم آزادیخواه خوزستان میگذرد. خشمی که در اعتراض به بی آبی سر باز کرد و اکنون به روشنی درد مشترک اکثریت عظیم مردم ایران را با صدایی رسا فریاد میزند. درد فقر، بیکاری، استبداد، بی عدالتی و عدم تامین معیشت، دردی که یک سرش در خیابان های خوزستان و تبریز و تهران و کردستان است و سر دیگر آن در مراکز کارگری نفت و پتروشیمی و هفت تپه و فولاد!
عکس العمل حاکمیت مثل همیشه شناخته شده است. پاسخ آنها تهدید و کوچک شمردن حق حیات و سرکوب صدای نارضایتی اعتراض برحق مردم است. غافل از اینکه کارگران، جوانان و مردم دردمند و به ستوه آمده ی خوزستان که تمامی افق های پیش رو را تیره و تار می بینند، درمان زخم های ناسور خود را در همبستگی سراسری جامعه ایران جستجو می نمایند و این صدا خاموش شدنی نیست.
ما کارگران و فعالین کارگری سنندج بدینوسیله حمایت و همبستگی بیدریغ خود را از اعتراضات گستردهی مردم خوزستان، اعتصابات بزرگ کارگران نفت و پتروشیمی و هفت تپه اعلام نموده، و سرکوب و کشتار وحشیانهی معترضینِ به وضعیت موجود را قویاً محکوم میکنیم؛ و با دلی اندوهگین یاد تمامی جانباختگان وقایع اخیر را گرامی داشته، و تسلیت و همدردی خود را نثار خانوادههای داغدار این عزیزان مینمائیم.
در پایان ضمن برحق دانستن تمامی خواستهای مردم و کارگران معترض، خواستار آزادی فوری و بیقید وشرط تمامی بازداشت شدگان رویدادهای اخیر میباشیم؛ و همراهی و حمایت قاطع خود را از مبارزات اميدبخش خوزستان و اعتصابات نیرومند و درخشان کارگری اعلام مینمائیم، و خواستار حمایت وهمبستگی سراسری مردم از این مبارزات و اعتصابات میباشیم.
جمعی از کارگران و فعالین کارگری سنندج
۴ مرداد ماه هزار و چهارصد
**********
همبستگی با خوزستان
فریادی برای آب، نان، هوا وعلیه محرومیت و تبعیض
مردم محروم و تحت ستم و استثمار خطه خوزستان هنگامی دست به اعتراض زده و به خیابان آمدند که دیگر کارد به استخوانشان رسیده و جانشان به لب رسیده، زندگی و هستیشان از فشارها و تنگناهای تحمیلی حکومت مدافع سرمایه به خطر افتاده است. بی آبی و بی برقی نیز این بار مزید بر علت شده و تحمیل ستم و بی حقوقی را به اشکال و مراحل نهایی خود در این استان رسانده است. مردم آب ندارند که بخورند و به احشام و دامهای خود بدهند تا آنها از تشنگی نمیرند. ضمن این که زمین ها و مزارع شان به کلی خشکیده و همهی کشت و زرع و دار و ندارشان به نابودی کشانده شده است.
و اما واقعیت این است که مردم این منطقه سالهاست که از بیکاری، فقر، محرومیت و تبعیض رنج میبرند.
از یک طرف جوانان این منطقه با وجود منابع سرشار نفتی و گازی و ثروت بیکران خوزستان، از بیکاری رنج میبرند و از طرف دیگرحتی آن بخش از مردم که از طریق کشاورزی و دامداری و ماهیگیری ارتزاق میکردند، از هستی ساقط شده علیرغم وجود رودهای پر آب منطقه، امروز از بی آبی و فقر و محرومیت رنج میبرند.
بی آبی موجود ریشه در سیاستهای سرمایهدارانه سودمحور دارد که طی سالها، تنها چیزی را که در نظر نداشته منافع مردم منطقه و محیط زیست آنها بوده است.
مردم ایران و جهان صدای جوانی که فریاد میزد نکش! من بیکارم! و یا زنی را که با صدای گرفته و حزن انگیز میگفت آقا ما سلمهایم (اعتراضات ما مسالمت آمیز است) راشنیدند. در حالی که پاسخ حاکمیت به این اعتراضات به حق، چیزی غیر از گلوله نبود، زحمتکشان اقصی نقاط کشور فریاد هم وطنان زحمتکش و ستمدیده خود را شنیدند و در پشتیبانی از آنها به خیابان آمدند.
اگرچه مطالبات مردم در هر منطقه از ویژگیهای خاص همان منطقه برخوردار است اما فقر و محرومیت و بیکاری، رنج مشترک کولبر کرد و سوختبر بلوچ و کشاورز و ماهیگیر و دامدار از هستی ساقط شده (خوزستان) و دیگر نقاط کشور است. بیکاران بخش بزرگی از اردوی کار و طبقه کارگر هستند و مسائل مبتلا به آنها بخش مهمی از مسائل طبقه کارگر است. بسیاری از بیکاران امروز کارگران دیروز و بسیاری از کارگران امروز بیکاران فردا هستند.
به همین دلیل است که تنها مردم زحمتکش و محروم هستند که میتوانند یکدیگر را درک کنند و به یاری هم بشتابند. وگرنه سرمایه داران چه داخلی و چه خارجی، چه خصوصی و چه دولتی، چه همزبان و چه غیر همزبان چیزی جز سود نمیشناسند و برای رسیدن به منافع آنی یا آتی خود از دست زدن به هر سیاست بیرحمانه و مردم ستیزانه ابایی ندارند. طبق اخبار منتشر شده، تاکنون ۸ نفر ازمعترضین در شهرهای مختلف کشته شدهاند. به دلیل قطع اینترنت در بسیاری از مناطقی که تحت سرکوب هستند هنوز آمار واقعی از کشتارها در دست نیست و تنها عاملی که میتواند به یاری مردم محروم خوزستان بیاید پشتیبانی همه جانبه مردم اعم از فارس و عرب و کرد و ترک و بلوچ و گیلک و خراسانی و مازندرانی و ... میباشد.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری ضمن محکوم نمودن کشتار مردم بی دفاع خوزستان، همبستگی خود را با اعتراضات به حق مردم زحمتکش و محروم خوزستان اعلام نموده و به سهم خود از تمامی کارگران و مردم محروم و زحمتکش جامعه میخواهد که در حد توان از اعتراض به حق مردم به جان آمده خوزستان حمایت و پشتیبانی نمایند.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری
۳ مرداد ۱۴۰۰
**********
برگرفته از تاریخ طبقه کارگر
۲۳ تیرماه سال ۱۳۹۹ یک کارگر ۲۳ ساله تبعه افغانستان حین کار در بالای تیر برق فشارقوی در خیابان دماوند تهران براثر برق گرفتگی در دم خشک شد وجانش را ازدست داد.
بر اساس آماری که وزیر امور مهاجران افغانستان اعلام کرده، جمعیت کارگران افغانستانی که در ایران زندگی میکنند نزدیک به دو میلیون و ۴۰۰هزار نفر است. یک میلیون و ۴۰۰هزار نفر از این افراد دارای مدارک رسمی اقامتند و بقیه هیچ مدرک قانونی برای اقامت در ایران ندارند. برخی آمار مهاجران افغان در ایران را تا سه میلیون نفر هم تخمین میزنند. اکثر کارگران افغان پرداختی معادل حداقل دستمزد یا کمتر دارند و فاقد هر گونه امکانات ایمنی کار هستند.
تبعیض کارگران افغان محدود به درون مرز کشور نمی شود. نظر به این که کارگران در افغانستان نیز از وسایل ایمنی محروم هستند، میزان رویدادهایی که منجر به آسیب دیدن کارگران شده، زیاد است. به گفتهی معروف قادری، رئیس اسبق اتحادیه ملی کارگران افغانستان ارزش جان انسان درافغانستان نادیده گرفته میشود.
**********
نگاهی به اعتصاب سراسری کارگران پروژه ای نفت و گازو پتروشیمی
اعتصاب باشکوه و گسترده کارگران پروژه ای نفت و گاز که از ۲۹ خرداد آغاز گردیده، همچنان ادامه دارد. تاکنون ۹٦ مرکزبه این اعتصاب پیوسته وهرروزتعداد بیشتری از کارگران به آن می پیوندند و یا از این حرکت حمایت می کنند.
سرمایه داری ایران با اتکا به بی حقوقی و عدم تشکلیابی کارگران، از طریق اعمال سیاستهای نئولیبرالی، به زعم خود موفق شده بود به اهداف استثمارگرایانه خود دست یابد. این کارگران سالها در گرمای طاقت فرسا، بدون کمترین امکانات بهداشتی و حداقل امکانات زندگی در شرایطی شاید بدتر از شرایط زندان مشغول به کار بودند. اما دراواخرخرداد ماه امسال شاهد بودیم که چگونه تجربه سالها کار ورنج مشترک سرانجام به مبارزه مشترک برای تغییر شرایط انجامید و کارگران پروژه ای موفق به سازماندهی اعتصابی چنین گسترده وباشکوه شدند. شورای هماهنگی سازماندهی اعتراضات کارگران نفت مطالبات کارگران را به شرح زیر اعلام نمود:
۱- مزد هیچ کارگر شاغل در نفت نباید کمتر از ۱۲ میلیون باشد.
۲- افزایش مزدها با بالا رفتن نرخ تورم وافزایش دستمزد سایر سطوح مزدی با توافق نمایندگان کارگران
۳- پرداخت به موقع مزدها .
۴- کوتاه شدن دست پیمانکاران از صنعت نفت، قراردادهای مستقیم و دائم
۵- ممنوعیت اخراج کارگران .
۶- لغو قوانین برده وار مناطق آزاد اقتصادی.
۷- رعایت استانداردهای بهداشتی، محیط زیستی و ایمنی محیط کار.
۸- بالابردن استانداردهای بهداشتی خوابگاهها و سرویسهای بهداشتی ۹
۹- پایان دادن به امنیتی سازی محیطهای کار،
۱۰- برسمیت شناختن حق تشکل، تجمع و اعتراض کارگران.
۱۱- افزایش زمان استراحت .درازای ۲۰ روز کار، ۱۰ روز استراحت.
به دنبال اخراج ۷۰۰ نفر از کارگران بازگشت به کار کارگران اخراجی به این مطالبات اضافه شد.
همانطور که مشاهده می کنیم به جز مواردی که ویژه کارگران پروژه ای صنعت نفت و گاز هست بقیه موارد مطالبات و خواسته های همه کارگران ایران است. چرا که به یمن سیاستهای نئولیبرالی و ضد کارگری سرمایه داری ایران اعم ازبخش دولتی، خصوصی ویا پیمانکاری، امروزه بیش از ۹۰ درصد کارگران ایران به صورت روز مزد یا قرارداد موقت کار می کنند. دستمزدهایشان چند مرتبه زیر خط فقر است و با تاخیر پرداخت می شود از بیمه برخوردار نیستند، حق ایجاد تشکل حق اعتصاب ندارند و...
یکی از اهداف عمده شیوه پیمان کاری،پراکنده کردن ودور کردن کارگران از یکدیگر است. تا کارگران هر بخش تنها با مشکلات بخش خود سروکله بزنند و نتوانند ازپتانسیل نیروی طبقاتی خود بهره ببرند. اما شرایط به غایت دشوارکارکارگران پروژه ای و هوشمندی کارگران آگاه و استفاده مبتکرانه از امکانات موجود موجب شد تا این کارگران به ظاهر جدا ازهم یکدیگر را پیدا کنند و درد مشترکشان رابا هم فریاد بزنند.
دولت و مسئولین و پیمانکاران در مواجهه با این اعتصاب عظیم از یک طرف سعی کردند آن را ناچیز و بی اهمیت جلوه دهند و از سوی دیگر با انواع ترفندها در تلاش هستند تا بین صفوف متحد کارگران تفرقه و انشقاق ایجاد نمایند. سیاست چماق و هویج که سیاستی از دیرباز شناخته شده هست این بار نیز به کار گرفته شده تا صفوف متحدکارگران اعتصابی را از هم بگسلد.پیمانکاران و مسئولین در تلاشند تا با تهدید، اخراج و وعده و وعیداین اعتصاب باشکوه را درهم شکنند. اما از آغاز اعتصاب تا کنون شاهد پیوستن بخشهای جدیدی از کارگران نفت و گاز و یا حمایت سایر بخشهای کارگری بوده ایم.
نقطه قوت این اعتصاب همانا گستردگی و آگاهانه بودن وتعرضی بودن بخش زیادی از مطالبات است. با اینهمه سرمایه داری در تلاش است تا با استفاده از نقطه ضعفها یی که مطمئنا در هر حرکت اعتراضی وجود دارد این اعتصاب را درهم شکند.
ترک محل کار و خارج شدن عده ای از کارگران از سایتها میدان را برای بازی حریف (پیمانکاران و مسئولین و عوامل سرمایه) خالی می گذارد. در این میان،کارگران ماهر ونیمه ماهرنسبت به کارگران غیر متخصص ،از قدرت مانوور بیشتری برخوردارند اما کارگران غیر متخصص تنها در صورت حمایت مادی و معنوی بخشهای دیگر قادر خواهند بود به اعتصاب ادامه دهند ومطمئنا سازمان دهندگان این اعتصاب برای این مسئله نیز ابتکارهایی به خرج خواهند داد. از طرف دیگر پیوستن کارگران رسمی نفت و گاز به این اعتصاب با مشکلات زیادی روبه رو می باشد که تنها با همت و ابتکارکارگران بخش رسمی ممکن می باشد.
ممکن است رسیدن به همه خواسته ها در این مرحله ممکن نباشد و لازم باشد با توجه به توازن قوا و شرایط عینی موجود برخی از مطالبات را در مرحله دیگری پیگیری نمود نکته مهم اما این است که هر تصمیمی مبنی ادامه اعتصاب ویاتوافق برروی اجرای بخشی از مطالبات می بایست مورد توافق سازمان دهندگان کل اعتصاب باشد و نباید اجازه دادعده ای با ترفند و فریب بخشهایی را از جمع اعتصابیون جدا کنند.
نتیجه این اعتصاب هرچه که باشد و کارگران اعتصابی به هر بخش از مطالبات خود در این مرحله دست پیدا کنند، باید گفت که این اعتصاب گامی بزرگ در جهت رشد و خود باوری و سازمانیابی طبقه کارگرایران بوده است.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ضمن اعلام حمایت از اعتصاب بی نظیر کارگران پروژه ای نفت و گاز و پتروشیمی از همه کارگران، فعالین و تشکلهای کارگری و همه مردم آزاده وعدالت خواه تقاضا می کند از هر طریق ممکن و البته هماهنگ با سازمان دهندگان اعتصاب به یاری کارگران اعتصابی بشتابند.
**********
از اعتصاب و همبستگی سراسری کارگران
پروژهای و پیمانکاریهای صنایع نفت، نیروگاهها و پتروشیمی حمایت میکنیم
اعتصاب سراسری، متحد و نیرومند کارگران پروژه ای و پیمانکاری صنایع نفت و پتروشیمی محصول مطالبات و ارادۀ مشترک آنها برای دستیابی به خواستهایشان، همچنین به میدان آمدن کارگران رسمی و اعلام پشتیبانی از خواستهای مشترک همدیگر، همچون سیل خروشانی به راه افتاده و پرتوان ادامه دارد.
این اعتصاب بزرگ کارگری ناشی از شرایط بسیار بد محیط های کار در صنایع نفت و گاز و همچنین حقوق و دستمزد ناچیز میباشد که شرایط را برای کارگران پروژهای و پیمانکاری نفت و پتروشیمی در سراسر کشور بسیار غیرقابل تحمل کرده است، در عین حال بیانگر اتحاد و همبستگی این کارگران و نوید بخش اتحاد وسیعتر کارگران مزدی در کارخانهها، معادن، کارگاههای ساختمانی، حمل و نقل، بندرها، کارکنان بخشهای مختلف آموزش و بهداشت، کارگران شرکتهای کشت و صنعت و غیره در دیگر مناطق است. این اتحاد و همبستگی الگوئی برای همۀ کارگران است و در این نبرد طبقاتی، همه کارگران باید از حرکت وسیع، مستقل و ارادۀ راسخ کارگران پروژهای و پیمانکاری درس بگیرند.
بخشی از خواستهای کارگران شاغل درصنایع نفت و پتروشیمی مربوط به شرایط شغلی ویژۀ آنها و همچنین اعتراض به شرکتهای پیمانکاری ای است که استثمار کارگران را در این صنایع مضاعف کرده اند اما دیگر خواسته های کارگران اعتصابی خواست مشترک همۀ کارگران در سراسر کشور است مانند اینکه حداقل دستمزد نباید از ۱۲ میلیون تومان کمتر باشد، حق ایجاد تشکل های مستقل کارگری، منع اخراج، حق اعتراض و اعتصاب ، پرداخت بموقع مزدها، بهبود شرایط کار و محیط کار، برقراری استانداردهای لازم بهداشتی، ایمنی و غیره، و.
کارگران اعتصابی پروژهای و پیمانکاری صنایع نفت و پتروشیمی!
.........
برای مطالعه متن کامل همبستگی با کارگران اعتصابی
اینجا کلیک کنید.
**********
بیانیه، کارگران و فعالین کارگری سنندج، در حمایت از
اعتصابات سراسری کارگران پیمانی شرکت نفت و پتروشیمی!
امروزه دیگر، بر کسی پوشیده نیست که جوش و خروش طبقهی کارگر ایران تابع فراز و فرودهای اقتصادی جامعه بوده، و تکانههای ریز و درشت جنبش کارگری همواره نمایانگر سطوح مختلف بحرانهای مختلف آن میباشد.
در پرتو چنین رَهیافتی و با نظر داشت این واقعیت که اعمال سیاستهای خصوصی سازی با هدف هر چه ارزانتر کردن نیروی کار کارگران تا چه اندازه ای زندگی زحمتکشان و توده های به تنگ آمده از ستم و نابرابری را با فقر و فلاکت روز افزون روبه رو کرده است، و تا جایی که ما هر روز شاهد گسترش اعتصابات و اعتراضات کارگری در جای جای این کشور پهناور می باشیم.
پیرو همین اعتراضات و اعتصابات روزافزون کارگری و اجتماعی، در روزهای اخیر شاهد بودیم که کارگران پیمانی صنایع نفت و پتروشیمی نقاط مختلف کشور در اعتراض به پایین بودن دستمزدها، نبود مرخصی متناسب با سختی کار، وضعیت قراردادهای کاری، شرایط غیراستاندارد محیطهای کار و همچنین وضعیت اَسَفناک خوابگاههایشان، دست به اعتصابات گستردهای زده، و خواستار محقق شدن فوری مطالباتشان شدند. کارگران به صراحت در بیانیه خود اعلام کردهاند که "ما خواهان تحقق حقوق پایهای و برخورداری از درمان و تحصیل رایگان برای همهی مردم هستیم". کارگران نفت، آن رهبران سرسخت دیروز در گام نخست دیوار جداسازی با سایر کارگران در بخشهای مختلف را فرو ریخته و در قامت بخش پیشرو و مبارز طبقهی کارگر ظاهر شده، و با همبستگی و اتحاد خود خواستار سراسری شدن اعتصابات و مبارزات کارگری شدند.
ما کارگران و فعالین کارگری امضای کننده این بیانیه در سنندج، ضمن اعلام حمایت گسترده از این حرکت و تلاش برای پیروزی آن، بر هم سرنوشتی یکایک اعضای طبقه کارگر در ایران تاکید میورزیم؛ و همصدا با سایر هم طبقهاییهایمان رفاه، امنیت شغلی، حق ایجاد تشکل مستقل کارگری و حق اعتصاب و اعتراض در محیط کار را جزء بدیهیترین و ابتداییترین حقوق کارگران میدانیم، و تهدید به اخراج هفتصد کارگر شاغل در پالایشگاه تهران را به شدت محکوم میکنیم.
اسامی امضا کنندگان:
۱_ یدالله قطبی
۲_خالد حسینی
۳_مظفر صالح نیا
۴_ مجید حمیدی
۵_هاشم رستمی
۶_ شیث امانی
۷_غالب حسینی
۸_ آرمین شریفه
۹-برهان سعیدی
۹_ لطف الله احمدی
۱۰_ جلیل محمدی
۱۱_صدیق محمودی
۱۲_زاهد مرادیان
۱۳_ مریم صادقی
۱۴_صدیق صبحانی
۱۵_ ایوب محمدی
۱۶_ بختیار سعیدی
۱۷_ نامق بابا خانی
۱۸_ حامد محمودی نژاد
۱۹_ عباس اندریانی
۲۰_ پروین نامداری
۲۱_ بهزاد زمانی
۲۲_ صدیق فتاحی
۲۳_ رفیق کریمی
۲۴_ احمد قمری
۲۵_ عبدالله خانی
۲۶_ سعید محمدی
۲۷_ زانیا دباغیان
۲۸_ محمد خان گویلیان
۲۹_ شادمان بنی بشر
۳۰_ حسن حسن آبادی
۳۱_ حسین قمری
۳۲_ رحمان رحیمی
۳۳_ آرام زندی
۳۴_ پیام فتحی
۳۵_ خلیل کریمی
۳۶_ شمس الدین مرادی
۳۷_ جمال کاظمی
۳۸_ حمید صادقی
۳۹_ طیب چتانی
۴۰_ خبات دهدار
۴۱_ فرهاد زندی
۴۲_ بهنام فاتحی
۴۳_جواد اسماعیلی
۴۴_ صدیق امجدی
۴۵_ محمد مرادی
۴۶_ مظفر اسدی
۴۷_مریم میره کی
۴۸_ گلباغ بهمنی
۴۹_ فواد زندی
۵۰_ ادیب سوره بومه
۵۱_ فرامرز شریعتی
۵۲_ ابولحسن کمانگر
۵۳_ جلیل دانایی
۵۴_ حسن قادری
۵۵_ ارس کریمی
۵۶_ توفیق اسدی
۵۷_ دلیر نصرالهی
۵۸_ زانیار پورعابد
۵۹_ علی سهرابی
۶۰_ اشرف پیرخضری
۶۱_ آرمان محمدی نوره
۶۲_ شریف ساعدپناه
۶۳_ هاوژین لطیفی
۶۴_ علی صالحی
۶۵_ جبار قادری
۶۷_ موسی محمدی نوره
۶۸_وریا قمری
۶۹_ عدنان فتحی
۷۰_ آرمان نوری زاد
۷۱_پیشکو فاتحی
۷۲_ غلامرضا شریفه
۷۳_ فرشاد فتحی
۷۴_ پریسا خانزاذپور
۷۵_ سید هادی احمدی
۷۶_ فرهاد چتانی
۷۷_ بهزاد عزیزی
۷۸_ هوشیار چتانی
۷۹_ رحمت محمدی نوره
۸۰_ کاوه احمدی
۸۱_ مهدی غفاری
۸۲_ عمران غفاری
۸۳_ آزاد محمدی نوره
۸۴_ حامد محمدی نوره
۸۵_ نامق نوری
۸۶_ افسر کریمی
۸۷_ کاوه کریمی
۸۸_ صفر صادقیان
۸۹_ صالح خداکریمیان
۹۰_ یونس کریمه
۹۱_ سید مهدی نقشبندی
۹۲_ جلال خدامرادی
۹۳_ عدنان قادری
۹۴_ حیدر آخته
۹۵_ ابراهیم صادقیان
۹۶_ رامین صالحی
۹۷_ صالح اورامی نژاد
۹۸_ محمد استادی
۹۹_ عزت گویلیان
۱۰۰_ محمد گویلیان
۱۰۱_ فریدون زمانی