برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری
اینجا کلیک کنید.
حسین شنبه زاده، ویراستار و مترجمی است که به سبب فعالیت اجتماعی به ویژه مخالفت با استبداد دینی حاکم در شبکه های مجازی، به بند کشیده شده است.
حسین شنبه زاده در سال ۱۳۹۸ در تهران توسط ماموران امنیتی بازداشت شد. پس از آزادی موقت با قرار وثیقه در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به اتهامات توهین به مقدسات، توهین به رهبر جمهوری اسلامی، و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی محاکمه و به تحمل ۵ سال و ۱۰ ماه حبس محکوم شد.
در ۹ تیر ۱۴۰۱ پس از دریافت ابلاغیه برای معرفی خود به زندان و ارسال اخطاریه برای وثیقه گذارش، راهی زندان اوین شد.
او در ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ به مناسبت "عفو و کاهش مجازات عمومی" از زندان آزاد شد.
حسین شنبه زاده در ۱۵ خرداد ۱۴۰۳ بار دیگر در اردبیل بازداشت شد. در پی این بازداشت، در ۱۶ مرداد ۱۴۰۳ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی ایمان افشاری به اتهام های توهین به مقدسات، توهین به رهبری، نشر اکاذیب، فعالیت تبلیغی علیه نظام به نفع اسرائیل محاکمه شد.
گفته می شود این دستگیری، اتهامات و محاکمه پس از آن صورت گرفته که حسین شنبه زاده در پایان جمله بدون نقطه ای که حساب کاربری علی خامنه ای در شبکه ایکس منتشر کرده بود، یک "." گذاشته است. این نقطه در همان زمان بیش از ۱۷ هزار لایک گرفت، در حالی که پست حساب کاربری علی خامنه ای تا زمان دستگیری شنبه زاده تنها ۸۲۰۰ لایک دریافت کرده بود. حساب ایکس شنبه زاده بلافاصله پس از بازداشت از دسترس خارج شد.
در ۱۱ شهریور ۱۴۰۳ امیر رئیسیان وکیل این زندانی سیاسی اعلام کرد که دادگاه بدوی در مجموع حسین شنبه زاده را به ۱۲ سال حبس و ۵۰ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم کرده که ۵ سال آن به عنوان مجازات اشد قابل اجراست. همچنین به گفته این وکیل دادگستری "سیاه نمایی وضع موجود، استفاده از هشتگ نه به اعدام، و حمایت از کشف حجاب" از دیگر مصادیق اتهامات شنبه زاده محسوب شده است.
در ۱۶ بهمن ۱۴۰۳ برادر این زندانی سیاسی تصویری از یک درنای کاغذی منتشر کرد که حسین شنبه زاده در زندان ساخته و در ملاقات با برادرش به او داده و گفته: "می گویند اگر هزار درنای کاغذی بسازی، به آرزویت می رسی. روزی یک درنای کاغذی می سازم تا روز هزارم به تنها آرزویم برسم: آزادی".
ما خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله حسین شنبه زاده هستیم.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
**************
امروز جمعه ۳ اسفند ۱۴۰۳ جمعی از خانواده های زندانیان اعدام شده در دهه ۶۰ برای بزرگداشت یاد عزیزان خود به خاوران رفتند، اما ماموران امنیتی با بستن در گلزار خاوران اجازه ورود به آنان ندادند. اکنون نزدیک به یک سال است که درهای خاوران را به روی خانواده ها بسته اند و مانع حضور خانواده های دادخواه بر مزار عزیزان شان و بزرگداشت یاد آنها می شوند.
خانواده های خاوران ماه گذشته با انتشار نامه خود به مقامات جمهوری اسلامی از سال ها اذیت و آزار مقام های امنیتی، ممانعت از حضور و برگزاری مراسم بزرگداشت در گلزار خاوران، و پاسخ گو نبودن مسئولان خبر دادند. در طی بیش از ۴۰ سال گذشته خانواده های خاوران بارها با نوشتن نامه های جمعی به مقامات دادخواهی کرده اند. آنان خواهان محاکمه عوامل اعدام های دهه ۶۰ و کشتار جمعی زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷، اعلام اسامی زندانیان دفن شده در گورهای دسته جمعی از جمله گورستان خاوران، ارائه و انتشار کیفرخواست محکومان و اعدام شدگان دهه ۶۰، حق حضور بر مزار عزیزان خود، گذاردن سنگ، آراستن و گل باران مزار و برگزاری مراسم بزرگداشت عزیزان خود شده اند. خانواده های خاوران همچنین به روند ادامه دار دفن درگذشتگان بهائی در مزار عزیزان خود و هر گونه تغییر و تخریب خاوران اعتراض کرده اند. آنان در آخرین نامه خود یاد آوری کرده اند که حتی ابتدایی ترین حق انسانی، یعنی حق سوگواری، نیز از خانواده های دادخواه خاوران گرفته شده است.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۳ اسفند ۱۴۰۳
**************
تفتیش عقیده، سلب ابتدایی ترین حقوق، سرکوب، و بازداشت بهائیان را محکوم می کنیم
در چند روز گذشته نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی با یورش به منازل ۱۴ تن از بهائیان در استان های البرز و قزوین ضمن تخریب و تفتیش منازل آنها و همچنین ضبط اموال این افراد دو نفر از آنان را به نام های عرفان اشراقی و بهنام ممتازی بازداشت کردند.
نزدیک به سیصد هزار نفر بهائی در ایران زندگی می کنند که به دلیل عقاید مذهبی شان نه تنها از حقوق شهروندی بلکه از ابتدایی ترین حقوق انسانی محروم اند.
نظام استبدادی و آزادی ستیز جمهوری اسلامی از زمان قدرت گرفتن تاکنون تمام اقلیت های مذهبی ساکن ایران را مورد تبعیض قرار داده است. اما تبعیض و بی حقوقی در مورد بهائیان از همه شدیدتر و سرکوبگرانه تر بوده است. در کنار برخورد سرکوبگرانه حکومت، بی تفاوتی و همراهی ضمنی بخش هایی از مردم با این سیاست ارتجاعی جمهوری اسلامی ستم روا داشته شده بر بهائیان را تشدید کرده است.
ما هرگونه تبعیض و تفتیش عقیده، حذف و سرکوب، و به طور کلی اعمال بی حقوقی بر تمام اقلیت های مذهبی به ویژه بهائیان را به شدت محکوم می کنیم و راه مبارزه و مقابله با این سیاست استبدادی و ارتجاعی جمهوری اسلامی را حمایت جنبش آزادی خواهانه مردم خاصه طبقه مزدبگیر از این اقلیت ها می دانیم.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۲ اسفند ۱۴۰۳
**************
مهربانِ من!
بگو سلاح مرا بیاورند
آن دشنهی دو دَم را بیاورند
میخواهم این نان را
بی یکذره کم وُ کاست
میانِ همسایگانم، قسمت کنم.
نترس!
من اهلِ کُشتن نیستم،
من اهل کِشت وُ کارم،
من
فقط الفبای عشق را
نمیدانم از کجا و چگونه از بَر کردم،
من
فقط بلدم بگویم:
چه میشد اگر همه
همدیگر را
دوست میداشتند!
من اهل کُشتن نیستم،
من شاعرِ تمامیِ دستهای پینهبستهام،
من شاعر شمایانم
ای کارگران و زحمتکشانِ سراسر دنیا،
متحد شوید
که من اهل کُشتن نیستم،
من
خصم خائنان به خلقهای روی زمینم،
و باید هم اینچنین باشد.
آه... شاعران جهان متحد شوید،
ور نه از گُلِ میخک
و غمزهی معشوق سرودن
آسان است!
سید علی صالحی
**************
اعتصاب و تجمع کارگران صنعتی و پنجاه و ششمین هفته از کارزار سهشنبه های نه به اعدام
امروز سهشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ کارگران بخش های صنعتی در برخی از نقاط کشور دست از کار کشیدند و تجمعاتی را در اعتراض به وضعیت بغرنج معیشتی و شرايط نابرابر شغلی خود برگزار کردند.
کارگران شرکت پتروشیمی بندر ماهشهر در اعتراض به وضعیت فلاکت بار معیشتی، شرایط بد شغلی، تبعیض در پرداخت حقوق و دستمزدها دست از کار کشیدند و تجمعی اعتراضی برگزار کردند.
در بوشهر همچنین نیروهای پیمانکاری شرکت پالایش گاز فجر جم مانند هفته های گذشته تجمع اعتراضی خود را برگزار کردند. حذف پیمانکار، تبدیل وضعیت نیروهای انسانی، افزايش مزایا و پرداخت عادلانه حقوق از مطالبات اصلی کارگران و نیروهای پیمانکاری شرکت پالایش گاز فجر جم است که همچنان با بی تفاوتی مدیران و مسئولان این پالایشگاه مواجه می شود.
در همین حال امروز کارزار "سه شنبه های نه به اعدام" وارد پنجاه و ششمین هفتهی خود شد. جمعی از زندانیان زندان دیزلآباد کرمانشاه نیز طی نامه ای از درون زندان اعلام کردند که از امروز ۳۰ بهمن به عنوان سی و ششمین زندان به این کارزار می پیوندند.
در مورد خبر اخیر باید گفت جمهوری اسلامی و دستگاه های سرکوبگر امنیتی و انتظامی و قضایی آن در میان هیاهوی خبرهای مربوط به سیاست خارجی خود و همچنین فشارهای اقتصادی روز افزون بر مردم، مدام انسان هایی را به دلیل جرائم مختلف در زندان های سراسر کشور اعدام می کند. هفته ای نیست که چند زندانی در کشور بی سر و صدا اعدام نشوند و خبر اعدام آنها در میان مسائل روزمره گم نشود. مقابله و مبارزه با صدور و اجرای احکام غیرانسانی و وحشیانه اعدام و قصاص نفس که مانند قانون حجاب اجباری از ارکان مهم فقهی-سیاسی نظام جمهوری اسلامی است، مستلزم همراهی و پافشاری سازمان یافته بخش های زیادی از مردم جامعه است. دود بی تفاوتی نسبت به الغای اعدام در طولانی مدت به چشم خود مردم خواهد رفت. اعدام ابزار سرکوب و وحشت افکنی رژیم جمهوری اسلامی از ابتدای به قدرت رسیدن آن تاکنون بوده است، ابزاری که تنها با خواست و مطالبه عمومی تمام آحاد جامعه و مبارزه مداوم با آن از کار خواهد افتاد. با انفعال و تماشاچی بودن، مجازات ضدانسانی اعدام هیچ گاه لغو نخواهد شد. مردم بیرون از زندان به ویژه مزدبگیران نیز باید از کارزار "سه شنبه های نه به اعدام" حمایت کنند و خود کارزارهای مستقل و مشابهی برای الغای مجازات اعدام راه اندازند.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۳۰ بهمن ۱۴۰۳
**************
تولدی دیگر
همهٔ هستی من آیهٔ تاریکیست
که ترا در خود تکرارکنان
به سحرگاه شکفتنها و رستنهای ابدی خواهد برد
من در این آیه ترا آه کشیدم، آه
من در این آیه ترا
به درخت و آب و آتش پیوند زدم
زندگی شاید
یک خیابان درازست که هر روز زنی با زنبیلی از آن میگذرد
زندگی شاید
ریسمانیست که مردی با آن خود را از شاخه می آویزد
زندگی شاید طفلیست که از مدرسه بر میگردد
زندگی شاید افروختن سیگاری باشد، در فاصلهٔ رخوتناک دو هم آغوشی
یا نگاه گیج رهگذری باشد
که کلاه از سر بر میدارد
و به یک رهگذر دیگر با لبخندی بیمعنی میگوید «صبح بخیر»
زندگی شاید آن لحظهٔ مسدودیست
که نگاه من، در نینی چشمان تو خود را ویران میسازد
و در این حسی است
که من آنرا با ادراک ماه و با دریافت ظلمت خواهم آمیخت
در اتاقی که به اندازهٔ یک تنهائیست
دل من
که به اندازهٔ یک عشقست
به بهانههای سادهٔ خوشبختی خود می نگرد
به زوال زیبای گلها در گلدان
به نهالی که تو در باغچهٔ خانهمان کاشتهای
و به آواز قناریها
که به اندازهٔ یک پنجره میخوانند
آه...
سهم من اینست
سهم من اینست
سهم من،
آسمانیست که آویختن پردهای آنرا از من میگیرد
سهم من پائین رفتن از یک پلهٔ متروکست
و به چیزی در پوسیدگی و غربت واصل گشتن
سهم من گردش حزن آلودی در باغ خاطرههاست
و در اندوه صدائی جان دادن که به من میگوید:
«دستهایت را
«دوست میدارم»
دستهایم را در باغچه میکارم
سبز خواهم شد، میدانم، میدانم، میدانم
و پرستوها در گودی انگشتان جوهریم
تخم خواهند گذاشت
گوشواری به دو گوشم می آویزم
از دو گیلاس سرخ همزاد
و به ناخنهایم برگ گل کوکب می چسبانم
کوچهای هست که در آنجا
پسرانی که به من عاشق بودند، هنوز
با همان موهای درهم و گردنهای باریک و پاهای لاغر
به تبسمهای معصوم دخترکی می اندیشند که یک شب او را
باد با خود برد
کوچهای هست که قلب من آنرا
از محل کودکیم دزدیده ست
سفر حجمی در خط زمان
و به حجمی خط خشک زمان را آبستن کردن
حجمی از تصویری آگاه
که ز مهمانی یک آینه بر میگردد
و بدینسانست
که کسی میمیرد
و کسی میماند
هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودالی میریزد، مرواریدی صید نخواهد کرد.
من
پری کوچک غمگینی را
میشناسم که در اقیانوسی مسکن دارد
و دلش را در یک نیلبک چوبین
مینوازد آرام، آرام
پری کوچک غمگینی
که شب از یک بوسه میمیرد
و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد
فروغ فرخزاد
**************
برگزاری تجمعات اعتراضی بازنشستگان مخابرات، کارگران صنعتی، و دانشجویان در سراسر کشور
امروز دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۴۰۳ تقریبا یک ماه مانده به آغاز سال جدید مانند تمام هفته های گذشته در سال جاری تجمعاتی در اعتراض به شرایط بحرانی معیشتی، اجتماعی، و سیاسی در کشور برگزار شد.
بازنشستگان شرکت مخابرات با برگزاری راهپیمایی و تجمعات اعتراضی در شهرهای تهران، زنجان، رشت، سنندج، اصفهان، اهواز، کرمانشاه، ایلام، تبریز، بیجار و... خشم و نارضایتی خود را از عدم اجرای آیین نامه استخدامی و رفاهی سال ۱۳۸۹، که مسئول آن دو سهامدار فاسد و رانت خوار مخابرات یعنی ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد تعاون سپاه پاسداران هستند، اعلام کردند. در تجمعات امروز شعارهایی چون "دشمن ما همین جا است، دروغ میگن امریکا است"، "عدالتی ندیدیم از بس دروغ شنیدیم" سر داده شد.
همچنین در پی قتل امیرمحمد خالقی دانشجوی ساکن تهران برای چهارمین روز پیاپی و این بار دانشجویان دانشکده ادبیات دانشگاه تهران با سر دادن شعارهایی نظیر "دروغ چرا فراجا، کیوسک نذاشتی اونجا"، "نفر نفر حجاب بان، دریغ از یک نگهبان"، و "الویت مو بوده، امنیت مغفول بوده" راهپیمایی اعتراضی خود را برگزار کردند.
در همین حال برای سومین روز متوالی کارگران کارخانه نساجی بروجرد واقع در ابتدای جاده کمربندی این شهر برای وصول مطالبات معوقه خود فعالیت تولیدی در این کارخانه را متوقف کردند و دست به اعتراض و برگزاری تجمع زدند. بیش از سه و نیم ماه معوقات مزدی و بیمهای و بیتوجهی کارفرما به پرداخت مطالبات کارگران از موارد اعتراضی کارگران است.
بدون تردید، در موقعیت کنونی که اپوزیسیون سلطنت طلب ساکن خارج از کشور با اعلام رهبری خودخوانده برای مردم ایران داعیه مدیریت و رهبری جنبش اعتراضی داخل کشور را دارد و در پی دزدیدن و مصادره جنبش اعتراضی مردم است، تنها با حضور و حمایت تمام اقشار تحت ستم طبقه مزدبگیر از یکدیگر مانند کارگران بخش های مختلف صنعتی و خدماتی، معلمان، پرستاران، بازنشستگان، دانشجویان می توان در مقابل سرمایهداریِ استبدادی جمهوری اسلامی از یک سو و خطر دزدی و مصادره جنبش توسط اپوزیسیون سلطنت طلب از سوی دیگر ایستاد. به عبارت دیگر، اکنون مردم معترض و جان به لب رسیده ایران باید در دو جبهه مبارزه کنند، از یک طرف با نظام استبدادی سرمایه و پول و اسلحه در داخل و از طرف دیگر با اپوزیسیون فرصت طلب و دغل باز و رسانه ها و بوق چی های آن در خارج از کشور. این هر دو در گرو برخورداری از قدرت است که خود در گرو سازمان یابی شورایی سراسری و سرمایه ستیز است که خود مستلزم اعتماد به نفس و اتکا به اراده خویشتن است. فقط در این صورت است که هم رژیم منحوس جمهوری اسلامی را می توان به زیر کشید و هم راه مصادره جنبش مردم توسط سلطنت طلبان خود رهبر پندار خارج نشین را مسدود کرد.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۲۹ بهمن ۱۴۰۳
**************
پژمان سلطانی
به اعدام پایان دهید!
**************
تجمع های اعتراضی بازنشستگان، کارگران صنعتی، پرستاران، و دانشجویان
امروز ۲۸ بهمن ۱۴۰۳ بازنشستگان تأمین اجتماعی و فولاد در شهرهای مختلف از جمله اهواز، شوش، کرمانشاه، اصفهان، رشت، و تهران تجمع های اعتراضی برگزار کردند. بازنشستگان در تجمع های خود با سر دادن شعارهایی اعتراض خود را به وضعیت فلاکتبار معیشتی و اوضاع ستم گرانه سیاسی بیان کردند. آنها فریاد زدند:
"این همه بی عدالتی، هرگز ندیده ملتی"، "درد ما درد شماست، مردم به ما ملحق شوید"، "مدعی عدالت، تا کی دروغ به ملت؟!"، "دولت ورشکسته، دیگه به گل نشسته"، "از کرمان تا تهران، قتل فرزندانمان"، "برق و گاز و معیشت، دزدیده شد از ملت"، "هم مجلس، هم دولت، دروغ می گن به ملت"، "ننگ ما، ننگ ما، صدا و سیمای ما".
کارگران پایانه ها و مخازن پتروشیمی ماهشهر نیز امروز تجمع اعتراضی برگزار کردند. اعتراض این کارگران به موارد زیر است:
عدم اجرای تبدیل وضعیت کارکنان مطابق با شرکت های همجوار، عدم اجرای مصوبات مجمع عمومی شرکت و پرداخت نشدن اضافه کار پرسنل، و جلوگیری از دخالت برخی مدیران سابق در امور شرکت پایانه ها و مخازن.
امروز پرستاران بیمارستان میلاد تهران نیز در اعتراض به عدم پرداخت معوقات مزدی و وضعیت معیشتی خود تجمع کردند.
امروز همچنین ضمن تداوم اعتراضات دانشجویان دانشگاه تهران در دانشکده هنرهای زیبا، دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس نیز در برابر ساختمان مرکزی این دانشگاه تجمع کردند تا یاد امیر محمد خالقی، دانشجوی جان باخته، را گرامی بدارند. دانشجویان اعلام کردند که خواست آنها تأمین امنیت مسیر دانشجویان در خیابان های اطراف دانشگاه به جای امنیتی کردن فضای داخل دانشگاه است.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۲۸ بهمن ۱۴۰۳
**************
مرگ دانشجو بر اثر ناامنی لکه ننگی است بر دامن
حکومتی که همیشه امنیت در جامعه را به رخ مردم کشیده است
**************
تهران، بیانیه دانشجویان در محکومیت قتل امیرمحمد خالقی
اینجا کلیک کنید.
جمعه ۲۶ بهمن ۱۴۰۳
**************
حمله نیروهای امنیتی به تجمع اعتراضی دانشجویان در کوی دانشگاه تهران
دیروز ۲۶ بهمن ۱۴۰۳ تا پاسی از شب دانشجویان دانشگاه تهران تجمعاتی اعتراضی در کوی دانشگاه و اطراف خوابگاه های خود برگزار کردند که با یورش وحشیانه نیروهای امنیتی، انتظامی، لباس شخصی و حراست دانشگاه به دانشجویان تعدادی مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و شماری از آنها نیز بازداشت شدند.
دانشجویان به ناامنی فضای اطراف خوابگاه معترض هستند که پس از بارها تذکر و هشدار دانشجویان و عدم رسیدگی مسئولان در نهایت منجر به کشته شدن دانشجویی به نام امیرمحمد خالقی، اهل روستای درمیان در خراسان جنوبی، به دست سارقان زورگیر در کوچه پشتی خوابگاه شد. این دانشجوی ۱۹ ساله برای پس گرفتن کوله پشتی حاوی لپ تاپ خود درحالی که با ضربات چاقوی دزدان سخت مجروح شده بود، مسافتی را به دنبال سارقان دویده و در نهایت جان خود را از دست داده است. روشن است که برای یک دانشجوی روستایی که به احتمال قوی خانواده زحمتکش اش با سختی بسیار برای او لپ تاپی چند میلیونی تهیه کرده بوده اند، حفظ لپ تاپ آن قدر اهمیت داشته که او پیش و بیش از آن که به فکر زخم کاری و مرگبار خود باشد به فکر بازپس گیری لپ تاپ اش از زورگیران بوده است. در واقع و به زبانی ساده و عریان، جان عزیز این دانشجو فدای یک لپ تاپ شده است. این در حالی است که روابط عمومی دانشگاه تهران برای فرافکنی و فرار از مسئولیت مرگ این دانشجو با وقاحت و رذالت تمام اعلام کرده که این حادثه نه در کوچه پشتی خوابگاه دانشجویان بلکه در اتوبان جلال آل احمد رخ داده است و ربطی به دانشگاه ندارد.
دانشجویان با سر دادن شعارهایی نظیر "خونی که ریخته میشه با هیچی پاک نمیشه"، "دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد"، و "نمی ذاریم جان دانشجو بی ارزش بشه" تا پاسی از شب در کوی حضور داشتند و بیانیه ای در مورد اعتراضات شب گذشته و برخوردهای سرکوبگران منتشر کرده اند، که در ویدئوی ضمیمه آمده است.
هرگونه حمله و ضرب و شتم و دستگیری و اعمال فشار از هر نوعی بر دانشجویان محکوم است و مسئولیت بروز هر گونه اتفاق ناگواری برای دانشجویان از جمله مرگ مظلومانه و جانگداز امیرمحمد خالقی با کل حاکمیت مستبد و منحوس جمهوری اسلامی است.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۲۷بهمن ۱۴۰۳
**************
سعید ماسوری
زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم
زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم
سعید ماسوری یکی از قدیمی ترین زندانیان سیاسی در ایران است که در طی ۲۵ سال گذشته بدون حتی یک روز مرخصی در زندان های مختلف به بند کشیده شده است.
سعید ماسوری که برای تحصیل در رشته پزشکی در نروژ زندکی می کرد، در بازگشت به ایران، در تاریخ ۱۹ دی سال ۱۳۷۹ در اندیمشک بازداشت شد. از زمان دستگیری مدت ۱۴ ماه را در یکی از سلولهای انفرادی اداره اطلاعات اهواز تحت بازجویی سپری کرد. خانواده وی تا اردیبهشتماه سال ۱۳۸۰ هیچ اطلاعی از دستگیری و وضعیت فرزند خود نداشتند. در تیر ماه سال ۱۳۸۱ سعید ماسوری را به سلول انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین و بعد از مدتی به بند عمومی ۲۰۹ منتقل کردند.
سعید ماسوری در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۱ در شعبه شش دادگاه انقلاب تهران در دادگاهی ده دقیقه ای محاکمه شد. او روز شنبه ۴ خرداد ماه همان سال به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» و «همکاری با سازمان مجاهدین» به اعدام محکوم شد. این حکم در شعبه ۳۱ دیوان عالی به تایید رسید و به شعبه ۶ اجرای احکام دادگاه انقلاب ارجاع داده شد. حکم اعدام در سال ۱۳۸۶ با یک درجه تخفیف به حبس ابد و تبعید به زندان رجایی شهر کرج کاهش پیدا کرد. سعید ماسوری در سال ۱۳۸۸ به زندان رجایی شهر تبعید شد. در ۲۰ خرداد ۹۲ برای مدتی از زندان رجایی شهر به زندان سپاه پاسداران منتقل شد و مورد بازجویی قرار گرفت.
سعید ماسوری و هم بندیان وی در مرداد ۹۵ پس از ضرب و شتم وحشیانه در زندان رجایی شهر به بند فوق امنیتی مجهز به دوربین و شنود منتقل شدند. وی همراه با سایر زندانیان به مدت ۴۰ روز در اعتصاب غذا بود.
سعید ماسوری در دوران حبس بارها و بارها به دلایل مختلف و در اعتراض به بی عدالتیها و ستمی که در حق زندانیان روا میشود دست به اعتصاب غذا زده و با نوشتن نامه هایی از وضعیت غیرانسانی زندان ها و برخوردهای خشونت بار با زندانیان خبر داده، به صدور و اجرای احکام اعدام اعتراض کرده، و از مبارزات آزادی خواهانه مردم علیه استبداد دینی حاکم حمایت کرده است.
ماسوری در آبان ماه ۱۴۰۱، درباره حضور زنان ایران در جنبش "زن، زندگی، آزادی" در پیامی با عنوان «تقدیم به پولاددختان ایران زمین از زندان» چنین نوشت:
"حقوق به یغما برده شده آنها، تنها در پوشش و حجاب خلاصه نمیشود و این تنها یکی از صدها حقوق به یغما برده شده آنهاست. اصلی ترین حق، حق انتخاب و آزادی است که اگر این نباشد، هیچ حق دیگری نه به دست میآید و نه به کار میآید... و زن ایرانی برای همه حقوق خود که آزادی است و آزادی و آزادی…. برخاسته است".
همچنین این زندانی سیاسی با نگارش نامهای از زندان قزل حصار کرج خطاب به نهادهای حقوق بشری بینالمللی، نسبت به تداوم اعدامهای گسترده در ایران و وضعیت اسفبار زندانیان هشدار داد: "در این ۲۵ سال چنان در غرقاب جنایات این حاکمیت جانی غرق شدهام که این همه دیگر تنها قطرهای از دریای جنایات این شرالاشقیاء بوده است. اگر زمانی هر چند هفته یا ماه با اعدام مواجه بودیم، اکنون به صورت متوسط هر چهار ساعت یک اعدام را شاهدیم".
وی با اعلام پیوستن به کارزار اعتصاب غذای سه شنبه های زندانیان در اعتراض به احکام اعدام این احکام را نشانهای از اوج خشونت و سرکوب دانسته و تاکید کرده که "این وضعیت جان هزاران نفر را تهدید میکند. به عنوان یک زندانی که ۲۴ سال را در زندان گذرانده ام، انبوه سرکوب، شکنجه، دادگاه های چند دقیقهای، احکام ظالمانه و انبوه اعدامها را از نزدیک شاهد بوده و بسیاری را در آخرین لحظات قبل از اعدامشان دیده و با تک تک آنها بارها و بارها اعدام شده ام، به خوبی میتوانم این را بفهمم که فی المثل ۸۵۰ اعدام در سال گذشته با احتساب خانواده هایشان، سالانه هزاران نفر را وادار میکند تا یک شب را در جلو زندان به انتظار اعدام و تحویل گرفتن جسد بی جان عزیزشان به صبح برسانند. اگر این ارعاب و هراس افکنی نیست، پس چیست؟ اعدام اصلیترین اهرم سرکوب است و طبعا مخالفت و اعتراض به آن هم از اهمیت ویژه برخوردار است".
سعید ماسوری از زمان بازداشت تا امروز، در طی ۲۵ سال تحمل حبس در زندان های مختلف دچار انواع بیماری ها شده، اما همواره از رسیدگی های پزشکی و مرخصی درمانی محروم بوده است. مقامات زندان و اطلاعات نامه ها، گزارشات و اقدامات اعتراضی وی از زندان را دلیل مخالفت با مرخصی او اعلام کرده اند، آنچه سعید ماسوری دلیل و شاهد "بودن" خود دانسته است.
ما، صرف نظر از هر گونه عقیده و گرایش سیاسی، خواهان آزادی
فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله سعید ماسوری هستیم.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۲۷ بهمن ۱۴۰۳
**************
شریفه محمدی
به اعدام پایان دهید!
**************
بیانیه درباره جنجال مذاکره با آمریکا
دولت آمریکا خواهان مذاکره با جمهوری اسلامی است، اما جمهوری اسلامی مذاکره با دولت آمریکا را رد میکند. اولی بمباران ایران توسط اسرائیل را چاشنی مذاکره میکند و به این ترتیب با قلدری و فشار به جمهوری اسلامی در واقع میخواهد مردم ایران را، همچون مردم غزه، بیش از پیش به خاک سیاه نشاند، و دومی طبق معمول فشار از بیرون را به درون منتقل میکند و «مقاومت» در برابر تحمیل مذاکره را به تحمیلِ هرچه بیشتر استبداد دینی بر مردم یعنی تداوم سرکوب و فقر و فلاکت در جامعه تبدیل میکند. در این میان، حرف مردم ایران چیست؟.....
متن کامل را
اینجا بخوانید.
**************
تجمع اعتراضی پرستاران و کارگران صنعتی یک روز پس از نمایش مذبوحانه حکومت در ۲۲ بهمن
امروز سهشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۳ و تنها یک روز پس از تظاهرات نمایشی جمهوری اسلامی در ۲۲ بهمن، که وابستگان سیاسی و عقیدتی به ویژه رانتی و اقتصادی مجموعه حاکمیت به خیابان آمدند تا ۴۶ سال کشتار و بدبختی و فلاکت مردم را جشن بگیرند، کارگران صنعتی و پرستاران برای خواسته های خود تجمعات اعتراضی برگزار کردند.
کارگران کارخانه ذوب آهن فولاد خزر در گیلان امروز در محوطه این کارخانه دست به تجمع زدند. اعتراض کارگران به عدم پرداخت مطالبات معوقه شان، بلاتکلیفی شغلی، تعویق در پرداخت دستمزدها، و نابسامانی در خط تولید این شرکت است.
همچنین کارگران پیمانکاری و پروژهای شرکت پالایش گاز فجر جم در استان بوشهر بار دیگر همچون هفته های گذشته در محوطه این پالایشگاه تجمع کردند و با سر دادن شعارهایی مانند "وعده وعید کافیه، سفره ما خالیه" اعتراض خود را به وضعیت بغرنج معیشتی و شرايط نابرابر شغلی خود بیان کردند. در همین حال رانندگان شرکت پالایش گاز فجر جم نیز با حضور در این تجمع و در دست داشتن پارچه نوشتهای که مطالبات خود را در آن نوشته بودند اعتراض خود را به شرایط شغلی جاری در این پالایشگاه اعلام کردند. حفظ کرامت انسانی، داشتن امنیت شغلی، گاز کارت، برخورداری از مرخصی، اعمال اضافه کاری صحیح و اصولی، و افزایش حقوق و مزایا با توجه به گرانی قطعات خودرو از خواسته های اصلی رانندگان است که در پارچه نوشته و پلاکاردهای آنان درج شده بود.
پرسنل و کادر درمان شاغل در بیمارستان رسول اکرم شهر تهران نیز به دلیل عدم پرداخت مطالبات، کارانه و اضافه کاری تجمعی اعتراضی را در این بیمارستان برگزار کردند.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۲۳ بهمن ۱۴۰۳
*************
هنگامی که پروانه
طعم پروازِ آزادانه را میچشد
هنگامی که نشئهی حرکت بالهایش را
در هوا میشناسد،
هیچکس نمیتواند
او را به پیلهاش بازگرداند،
و قانعش کند که کرم پیله بودن
برایش بهتر است.
غادة السمان
**************
انقلاب ۲۲ بهمن آینه تمام نمای جامعه ایران در سال ١٣۵۷
**************
برگزاری تجمعاعت اعتراضی بازنشستگان در آستانه ۲۲ بهمن
امروز یکشنبه ۲۱ بهمن ماه ۱۴۰۳ بازنشستگان تامین اجتماعی و آموزش و پرورش در برخی از شهرهای کشور تجمعات اعتراضی برگزار کردند.
در تهران بازنشستگان تامین اجتماعی و آموزش و پرورش به رغم سرمای هوا و ریزش برف با حضور در خیابان و تجمع در مقابل نهادهای دولتی اعتراض خود را به گرانی، تورم، افزایش روز افزون قیمت های کالاهای اساسی مردم، و وضعیت فلاکت بار معیشتی اعلام کردند. "انگل زاده آمریکاست، تورمش مال ماست" از جمله شعارهایی بود که در تجمع امروز بازنشستگان در تهران سر داده شد.
کارگران بازنشسته شوش و هفت تپه نیز با حضور در خیابانهای شهرستان شوش اعتراض خود را به دزدی و غارت و چپاول ثروت مردم - که صرف امور نظامی و مذهبی و به طور کلی تحکیم استبداد دینی حاکم می شود - بیان کردند. "کارگر زندانی آزاد باید گردد"، "نوروز ذبیحی آزاد باید گردد"، "نابود باد بندگی، زنده باد زندگی" از شعارهای سر داده شده توسط بازنشستگان تامین اجتماعی و کارگران بازنشسته شوش بود.
بازنشستگان تامین اجتماعی در اهواز نیز با راهپیمایی در خیابانهای این شهر و تجمع در مقابل استانداری خوزستان و سر دادن شعارهایی چون "نه خواری، نه ذلت، ننگ بر این عدالت"، "نوبت ما که میشه، خزانه خالی میشه"، "وزیر کار با دولته، دستش تو جیب ملته" خشم و اعتراض خود را به حاکمیت فاسد جمهوری اسلامی اعلام کردند.
در همین حال در اصفهان بازنشستگان فولاد و معدن با حضور در خیابان راهپیمایی و تجمع اعتراضی این یکشنبه خود را برگزار کردند.
همچنین در چند روز گذشته تصادف اتوبوس دانش آموزان در کرمان باعث کشته شدن چندین دانش آموز شد که خانواده های آنان با اعتراض به مسئولان دولتی خواهان رسیدگی فوری در مورد حادثه پیش آمده شده اند. یکی از والدین دانش آموزان کشته شده در این حادثه خطاب به وزیر آموزش و پرورش ریشه این فاجعه را وضع اسفبار موجود در کشور می داند و می گوید: "امتیازات در این کشور از آن آقازاده ها و ژِن های خوب است و ما ژِن بد هستیم".
از سوی دیگر، دلار یعنی ارز اصلی به بیش از ۹۲ هزار تومان و سکه به ۷۹ میلیون تومان رسیده است. قیمت اقلام خوراکی روزانه و نیازهای اساسی مردم مانند نان، سیب زمینی، برنج، گوجه، پنیر، شیر، ماست، پیاز، لوبیا و ... به صورت سرسام آور افزایش پیدا می کنند. و این در حالی است که هسته اصلی قدرت و حاکمیت سر تا پا فاسد و دزد و رانت خوار جمهوری اسلامی و وابستگان ریز و درشت آنها در حال عیش و نوش و خوشگذرانی با ثروت های مردم هستند.
آه و ناله و نفرین و گله گزاری چاره کار نیست. ریشه کن کردن غده سرطانی سرمایه داریِ استبدادی حاکم بر ایران با سازمان یابی شورایی سرمایه ستیز، حضور اعتراضی مستمر و مداوم تمام اقشار مزدبگیر و تحت ستم در کف خیابان های سراسر کشور و برگزاری اعتصابات گسترده برای زمینگیر کردن و بریدن نفس جمهوری اسلامی حاصل خواهد شد. این نظام منحوس نه در گذشته نه در حال و نه در آینده هیچ اهمیت و ارزشی برای مردم و ملت قائل نبوده، نیست، و نخواهد بود. امید به بهبود شرایط در چهارچوب این نظام فاسد و جنایتکار و مستبد و استثمارگر، که نان اش در سرکوب مردم و نگه داشتن دائمی آنان در فقر و فلاکت و سیه روزی است، سراب محض است.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۲۱ بهمن ۱۴۰۳
**************
ما نیازی به گردباد نداریم
ما نیازی به طوفان نداریم
کارهای وحشتباری که تندبادها و طوفانها میتوانند
ما خود نیز میتوانیم...
گردباد قدرتمند است
و طوفان قدرتمندتر
اما هیچ چیزی قدرتمندتر از انسان نیست...
برتولت برشت
**************
مبارزه با دولت آمریکا از موضع استبداد دینی نه تنها هیچ مشکلی از مشکالات
مردم ایران را حل نمی کند، بلکه فقط عمله اکراه این استبداد را فربه تر و عامه مردم را فقیرتر می کند.
**************
مریم اکبری منفرد
زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم
زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم
مریم اکبری منفرد، از خانواده دادخواهان زندانیان سیاسی اعدام شده در دهه ۶۰ است که از ۱۵ سال پیش بدون حتی یک روز مرخصی در زندان های مختلف به بند کشیده شده است.
مریم اکبری منفرد ۲ روز پس از اعتراضات و حوادث عاشورای سال ۱۳۸۸، ساعت سه بامداد دهم دی ماه در منزل شخصی اش در حضور همسر و سه دختر خردسال خود دستگیر شد. ۴۳ روز در انفرادی و بدون دسترسی به وکیل مورد بازجویی قرار گرفت. در خردادماه سال بعد در شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی محاکمه و به ۱۵ سال حبس محکوم شد. اتهام این زندانی سیاسی "محاربه از طریق عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران" عنوان شد، اما خود او آن را نپذیرفته است. او اعلام کرده که به سبب تماس تلفنی با اعضای خانواده خود که در کمپ اشرف عراق ساکن بوده اند این اتهام به او وارد شده است.
مریم اکبری منفرد، پس از یازده سال حبس در زندان اوين، در ۱۹ اسفندماه ۱۳۹۹، از زندان اوین به زندان سمنان تبعید شد.
این زندانی سیاسی در تیرماه ۱۴۰۳ پس از گذراندن ۱۵ سال حبس و درحالی که با پایان دروان محکومیت خود باید از زندان آزاد می شد، با گشایش دو پرونده جدید در دادسرای اوین و سمنان مواجه شد. مصادیق اتهام های جدید علیه او نامه های اعتراضی و گزارش هایی است که از زندان نوشته و در شبکه های اجتماعی منتشر شده است.
در تاریخ ۲۰ مهرماه سال جاری، وی با تشکیل پرونده جدید به ۲ سال حبس دیگر محکوم و در ۲۱ مهرماه برای گذراندن محکومیت ۲ ساله به زندان قرچک ورامین منتقل شد.
دو برادر مریم اکبری منفرد در سالهای ۱۳۶۰ و ۱۳۶۳ به اتهام ارتباط و عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران اعدام شده اند. برادر کوچک و خواهرش نیز در تابستان سال ۱۳۶۷ و همزمان با اعدام های دسته جمعی زندانیان سیاسی اعدام شدند.
در بهمن ۱۳۹۵ وی شکایتی را در گروه کاری ناپدید شدگان قهری در سازمان ملل ثبت کرد و از این نهاد خواست تا در مورد پرونده خواهر و برادرش که گفته شده در جریان اعدام های دسته جمعی تابستان ۶۷ در زندان اعدام شده اند از جمهوری اسلامی تحقیق کند.
او در نامه سرگشاده ای که در مهرماه ۱۳۹۵ از زندان اوین منتشر کرد خواهان محاکمه عوامل اعدام های دهه ۶۰ و کشتار جمعی زندانیان سیاسی در سال ۶۷، اعلام اسامی زندانیان دفن شده در گورهای دسته جمعی و گورستان خاوران، و ارائه و انتشار کیفرخواست محکومان و اعدام شدگان دهه ۶۰ شد.
در مهرماه ۱۳۹۷ در نامه ای مشترک با آتنا دائمی و گلرخ ایرایی خطاب به جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر، خواهان بازدید وی از زندان های ایران و مشاهده نقض حقوق بشر در این زندان ها شد.
مریم اکبری منفرد پس از زینب جلالیان دومین زن قدیمی زندانی سیاسی در ایران است.
ما، صرف نظر از هرگونه عقیده و گرایش سیاسی،
خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله مریم اکبری منفرد هستیم.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۲۰ بهمن ۱۴۰۳
**************
درباره سرمایهداری استبدادی ایران
به مناسبت سالگرد انقلاب بهمن ۱۳۵۷
برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری
اینجا کلیک کنید.
بخش اول
مقدمه
این نوشته را با یادآوری نکتهای آغاز میکنیم که سال پیش در همین روزها درباره انقلاب سال ۱۳۵۷ نوشتیم. موضوع آن نکته این بود که حساب انقلاب ۱۳۵۷ را باید از حساب به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی جدا کرد. نوشته بودیم: آری، روی کار آمدن جمهوری اسلامی نتیجه محتوم انقلاب ۱۳۵۷ بود، «و تا آنجا که چنین است سلطنتطلبان و ناسیونالیستها و اصلاحطلبان کذایی حق دارند انقلاب ۱۳۵۷ را معادل جمهوری اسلامی بدانند. سخن آنها تا اینجا انعکاس واقعیت تاریخ است. اما، بهقول مولوی، صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی. اگر دقت کنیم میبینیم که در این انقلاب علاوه بر به قدرت رسیدن روحانیت یک اتفاق دیگر نیز افتاده است، و آن تغییر رابطۀ مردم و روحانیت است. تا پیش از به قدرت رسیدن روحانیت، مردم و روحانیت در کنار یکدیگر بودند و با سلطنت، اعم از قاجاری و پهلوی، مبارزه میکردند، گرچه مبارزۀ آنها هرگز از یک سنخ و با یک هدف و افق مشترک نبود. .....
متن کامل را
اینجا کلیک کنید.
**************
اعتصاب در بازار تهران، راهپیمایی متحد بازنشستگان، و تجمع کارگران صنعتی در مناطق مختلف کشور
امروز سهشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳ شاهد اعتصاب برخی از مغازه داران و کسبه در بازار تهران، اعتراض بازنشستگان کرمانشاهی با برپایی تجمع و راه پیمایی متحد، و دست از کار کشیدن کارگران صنعتی بودیم.
بازنشستگان صندوق های مختلف بازنشستگی با راهپیمایی و تجمع متحد و حضور در خیابانهای کرمانشاه اعتراض خود را به شرایط کنونی حاکم بر کشور بیان کردند. بازنشستگان با تجمع در مقابل استانداری کرمانشاه و سر دادن شعارهایی نظیر "این هوای آلوده، قاتل قلب و ریه"، "سگ هار تورم، افتاده جان مردم"، "نابود باد بندگی، زنده باد زندگی"، "معلم زندانی آزاد باید گردد"، "کارگر زندانی آزاد باید گردد"، و "دشمن ما همین جاست، دروغ میگن آمریکاست" خشم و نارضایتی خود را از ستم مدیران جمهوری اسلامی و ناتوانی این حکومت از اداره کشور بیان داشتند.
بازاریان شهر تهران با تجمع و حضور در خیابانهای مولوی، خیام جنوبی، و میدان قیام، اعتراض خود را به گرانیها، بالا رفتن قیمت ارز، و نابود شدن قدرت خرید مردم اعلام کردند. مغازه داران و بازاریان این منطقه از تهران با بستن دکان های خود و تعطیلی بازار دست به اعتصاب زدند و خواهان رسیدگی فوری حکمرانان به وضعیت بحرانی بازار در آستانه شب عید شدند.
همچنین در بوشهر کارگران پیمانکاری و پروژهای شرکت پالایش گاز فجر جم واقع در شرق استان بوشهر بار دیگر همچون دفعات گذشته با حضور در محوطه این پالایشگاه تجمعی اعتراضی برپا کردند. "یک کلام، مزد بدون تبعیض، والسلام!" از شعارهای کلیدی تجمع کارگران این پالایشگاه بود.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۱۶ بهمن ۱۴۰۳
**************
مارش شورش
مارش شورش در خیابان پای میکوبد،
و کله های پرنخوت را میروبد.
ما، وزش دومین طوفانیم
که جهان را همچون
ابری غران خواهیم شست.
شعر: مایاکوفسکی
ترجمه: سعید سلطانپور
**************
تجمعات اعتراضی بازنشستگان مخابرات و اعتصاب کارگران در مناطق مختلف کشور
امروز دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۳ بازنشستگان شرکت مخابرات همچون دوشنبه های گذشته تجمعاتی را در نقاط مختلف کشور برگزار کردند. همچنین اعتصاب و اعتراض کارگران در برخی از کارخانه ها و شرکت ها در جریان است.
بازنشستگان شرکت مخابرات ایران امروز در بسیاری از مناطق کشور تجمعاتی را در اعتراض به وضعیت صندوق بازنشستگی خود برگزار کردند. عدم اجرای آیین نامه استخدامی و رفاهی سال ۱۳۸۹ و چپاول و غارت ثروت های شرکت مخابرات ایران توسط دو سهامدار اصلی این شرکت یعنی ستاد اجرایی فرمان امام و تعاون سپاه پاسداران از موارد مهم اعتراض بازنشستگان مخابرات است. زنجان، خوزستان، کردستان، فارس، تبریز، کرمانشاه، ایلام، بیجار، تهران، همدان، و لرستان از جمله مناطقی بودند که بازنشستگان امروز در آن ها تجمع کردند.
همچنین در تبریز کارگران شرکت چرخشگر دست از کار کشیدند و با برپایی اعتصاب اعتراض خود را به مدیران این شرکت اعلام کردند. لازم به ذکر است که مدیران این کارخانه اضافه کاری بعد از ظهر کارگران این مجموعه را حذف کرده و نیز هیچ پاسخ روشنی در مورد وضعیت پرداختی ها و حقوق کارگران نمی دهند.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۱۵ بهمن ۱۴۰۳
**************
منوچهر فلاح
به اعدلم پایان دهید!
**************
ادامه برگزاری تجمعات اعتراضی مزدبگیران بازنشسته در شهرهای مختلف کشور
امروز یکشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۳ بازنشستگان با برگزاری تجمعاتی اعتراض خود را به وضعیت زندگی خود، که سرمایه داری استبدادی جمهوری اسلامی به آنها تحمیل کرده است، بیان کردند.
بازنشستگان تامین اجتماعی در شهر اهواز با راهپیمایی در خیابان های این شهر و تجمع در مقابل اداره کل سازمان تامین اجتماعی خوزستان خواسته های خود را با سر دادن شعارهایی چون "جنگ افروزی کافیه، سفره ما خالیه" فریاد زدند.
بازنشستگان تامین اجتماعی در شهر شوش نیز با راهپیمایی و همچنین تجمع در مقابل ساختمان فرمانداری این شهر و سر دادن شعارهایی نظیر "نه مجلس، نه دولت، نیستن به فکر ملت"، "از خوزستان تا گیلان ننگ بر این مدیران"، و "از خوزستان تا سیستان ننگ بر این مدیران" اعتراض خود را به وضعیت نابسامان معیشتی بازنشستگان بیان کردند.
در همین حال بازنشستگان فولاد و معدن در اصفهان با حضور در مقابل صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد این استان اعتراض خود را به فساد حاکم بر دستگاه های اجرایی، وضعیت بغرنج زندگی مردم و فشارهای روز افزون معیشتی بیان کردند. شعار "صنعتگران دیروز، آوارگان امروز" در تجمع بازنشستگان فولاد اصفهان سر داده شد که از شرایط فلاکت بار معیشت این بازنشستگان نشان دارد.
سرمایه داریِ استبدادی جمهوری اسلامی، که یکی از هار ترین و وحشی ترین نظام های سرمایه داری در نوع خود است که مردم را حتی از حقوق معمول در نظام های سرمایه داری متعارف دنیا محروم کرده است، در نزدیک به ۱۵ سال اخیر افزون بر به خاک سیاه نشاندن اکثریت مردم از نظر اقتصادی بیش از ۹ هزار نفر را در کشور اعدام کرده است. سرکوب، اعدام، و کشتار معترضان پیر و جوان و زن و مرد در خیابان های کشور در دوره های مختلف، تنها ابزار سیاسی این نظام برای تداوم، ماندگاری و ادامه حیات ننگین خود بوده و همچنان هست. سیستم سیاسیِ سرمایه محور نظام جمهوری اسلامی با انباشت قدرت و ثروت در دستان معدودی از وابستگان و سرسپردگان خود و در فقر نگه داشتن اکثریت مردم جامعه این اصل اساسی را دنبال کرده و می کند که حفظ نظام همانا از طریق سرکوب و فقیر نگه داشتن مردم میسر و ممکن است. برچیدن این سیستم ارباب-رعیتی، که پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ به لباس و آرایش امام-اُمتی در آمد، تنها با اتکاء به اراده جمعی، شورایی، و سازمان یافته کل طبقه مزدبگیر امکان پذیر است. تا زمانی که مزدبگیران این جامعه، که از نگاه طبقه حاکم و سرمایه داران وابسته به آن نوکر و رعیتی بیش نیستند، به اراده خود متکی نباشند، روی پای خود نایستند، و برای رهایی از زیر بار سرمایه داری استبدادی حاکم چشم امید به این یا آن منجی داشته باشند، هیچ گونه تغییر اساسی به نفع کل مردم و جامعه رخ نخواهد داد.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۱۴ بهمن ۱۴۰۳
**************
میخواهم هر روز اندیشه هایم را سانسور کنم!
پودر رختشویی هم لازم دارم
برای شست وشوی مغزی!
مغزم را که شستم، پهن کنم روی بند
تا آرمانهایم را باد با خود ببرد به آنجایی که عرب نی انداخت.
میدانی که؟ باید واقعبین بود!
صداخفه کن هم اگر گیر آوردی، بگیر!
میخواهم وقتی به جرم عشق و انتخاب،
برچسب فاحشه میزنندم
بغضم را در گلو خفه کنم!
یک کپی از هویتم را هم میخواهم
برای وقتی که خواهران و برادران دینی به قصد ارشاد،
فحش و تحقیر تقدیمم میکنند،
به یاد بیاورم که کیستم!
ترا به خدا ... اگر جایی دیدی حقی میفروختند
برایم بخر ... تا در غذا بریزم
ترجیح میدهم خودم قبل از دیگران حقم را بخورم !.
سر آخر اگر پولی برایت ماند
برایم یک پلاکارد بخر به شکل گردنبند،
بیاویزم به گردنم ... و رویش با حروف درشت بنویسم:
من یک انسانم!
من هنوز یک انسانم
من هر روز یک انسانم!
غادة السمان
**************
زینب جلالیان
زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم
زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم
برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری
اینجا کلیک کنید.
زینب جلالیان، فعال سیاسی کرد، متولد روستای دیم قشلاق ماکو، از سال ۱۳۸۶ تا کنون در زندان های مختلف به بند کشیده شده است. این زندانی سیاسی طی ۱۷ سال گذشته بدون حتی یک روز مرخصی در حبس بوده و در میان زندانیان سیاسی زن طولانی ترین مدت حبس را گذرانده است و اکنون در زندان یزد زندانی است.
زینب جلالیان در اسفند ۱۳۸۶ در حالی که با اتوبوس بین شهری از کرمانشاه عازم کامیاران بود توسط نیروهای امنيتي دستگیر و به بازداشتگاه اطلاعات کرمانشاه منتقل شد. وی از حبس در سلول انفرادی این بازداشتگاه و شکنجه خود با شلاق، ضرب و شتم، و کوبیدن سرش به دیوار برای تن دادن به اعتراف علیه خود خبر داد. در جریان این شکنجه ها بارها بی هوش شد، سر او شکست و بینای اش دچار آسیب جدی شد.
در آذر ماه سال ۱۳۸۷ قاضی مرادی ریاست شعبه اول دادگاه انقلاب کرمانشاه زینب جلالیان را به اتهام محاربه از طریق عضویت در گروه پژاک به اعدام به صورت حلق آویز از طناب دار محکوم کرد.
دادگاه رسیدگی به پرونده این زندانی سیاسی بدون حضور وکیل برگزار شد و تنها چند دقیقه به طول انجامید. این حکم در اردیبهشت ۱۳۸۸ در شعبه چهارم دادگاه تجدید نظر کرمانشاه به ریاست علی محمد روشنی تایید شد.
زینب جلالیان در اسفند ۱۳۸۸ به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. ماه ها در سلول انفرادی و زیر شکنجه قرار گرفت تا در یک مصاحبه تلویزیونی علیه خود اعتراف کند، اما در اعتراض به این شکنجه ها دست به اعتصاب غذا زد.
در مرداد ۱۳۸۹ وی را به زندان دیزل آباد کرمانشاه منتقل کردند.
پس از مدت ها تلاش سرانجام محمد شریف، وکیل دادگستری، موفق شد موافقت قوه قضائیه برای وکالت وی را به دست آورد و برای شکستن حکم اعدام او از راه های قانونی اقدام کند. سرانجام در مهرماه ۱۳۹۰ حکم اعدام وی به حبس ابد کاهش یافت.
در آذر ۱۳۹۳ این زندانی سیاسی، در حالی که از آسیبدیدگی شدید چشم در معرض از دست دادن بینایی خود بود و بر اثر بارها اعتصاب غذا در زندان های کرمانشاه و بند ۲۰۹ اوین دچار خون ریزی روده و بیماری های گوارشی شده بود، به زندان خوی منتقل شد. وکلای این زندانی بارها اعلام کردند که مقامات اطلاعات اعطای مرخصی و رسیدگی درمانی به این زندانی سیاسی را منوط به مصاحبه تلویزیونی کرده اند. زینب جلالیان در اعتراض به این فشارها در زندان خوی نیز دست به اعتصاب غذا زد.
در اردیبهشت ۱۳۹۹ این زندانی سیاسی به زندان قرچک ورامین منتقل شد. وی در این زندان، که فاقد ابتدایی ترین امکانات بهداشتی است، دچار بیماری کرونا شد، اما همچنان از رسیدگی درمانی و پزشکی محروم ماند. او در اعتراض به وضعیت فاجعه بار بهداشتی در زندان قرچک دست به اعتصاب غذا زد و خواهان انتقال به زندان ماکو یا اوین شد. وی همچنین با انتشار نامه ای از شرایط فاجعه بار این زندان در زمان شیوع همه گیری بیماری کرونا خبر داد.
در مرداد همین سال او را به زندان کرمان منتقل و پس از گذراندران یک ماه در سلول انفرادی ابتدا به کرمانشاه و سپس به زندان یزد منتقل کردند. وی در تماس تلفنی با خانواده اش اطلاع داد که در جریان این انتقال از سوی ماموران مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. وی، که پس از ابتلا به کرونا علاوه بر بیماری چشمی، قلبی، کلیوی، و گوارشی از مشکلات تنفسی و ریوی نیز رنج می برد، همچنان از مرخصی درمانی و رسیدگی پزشکی محروم است. او در زندان یزد همچنان از سوی ماموران اطلاعات برای اعتراف اجباری تحت فشار قرار گرفته است و حق ملاقات با پدر و مادر و خانواده خود را ندارد. ماموران اطلاعات به او گفته اند تا زمانی که ابراز ندامت نکند از کلیه حقوق اولیه یک زندانی محروم خواهد ماند. در خرداد سال جاری تیمی از ماموران اطلاعات در زندان یزد توبه نامه ای جلو او گذاشتند که در صورت امضای آن به مشکلات سلامتی اش رسیدگی خواهد شد. اما زینب جلالیان دسترسی به خدمات درمانی را حق خود دانسته و از امضای توبه نامه خودداری کرده است.
زینب جلالیان در طی ۱۷ سال گذشته بارها با نوشتن نامه هایی از وضعیت غیربهداشتی و غیرانسانی زندان های مختلف و عدم دسترسی زندانیان به حقوق اولیه خود خبر داده است. وی علاوه بر اعتراض به این شرایط غیرانسانی، به صدور و اجرای احکام ظالمانه اعدام اعتراض و برای توقف آن اعتصاب غذا کرده است. از جمله در بهمن ۱۴۰۲ در همراهی با فراخوان زندانیان سیاسی علیه اعدام دست به اعتصاب غذا زد. او همچنین از اعتراضات آزادی خواهانه مردم در مبارزه با استبداد از جمله جنبش زن، زندگی، آزادی حمایت کرده است.
ما خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله زینب جلالیان هستیم.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۱۳ بهمن ۱۴۰۳
**************
**************
نامه وریشه مرادی زندانی سیاسی محکوم به اعدام از داخل زندان اوین
برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری
اینجا کلیک کنید.
وریشه مرادی، متولد سال ۱۳۶۴ اهل سنندج و زندانی سیاسی محکوم به اعدام، نامه ای را از داخل زندان منتشر کرده است.
متن کامل نامه:
حکم اعدام برای من صادر گشته برای «ما»! ما یعنی بخشی از زنان مبارز زندانی من و سایر دوستانم به نمایندگی از یک جامعه حکم گرفته ایم. این در واقع خوابی است که برای تمامی جامعه دیده اند. سرکوب بخوانید اعدام جامعه را در پیش گرفته اند و صد البته که با مقاومت روبرو خواهند شد. حمایتهای داخلی و خارجی نیز جهت لغو حكم اعدامها توسعه یافته و این پشتگرمی بزرگی برای ماست. ما در داخل تسليم تحميلها و اتهامات بی بنیان دستگاههای امنیتی نشدیم و مقاومت کردیم جامعه نیز از ما حمایت میکند و این همبستگی نمود مهمی از تداوم مبارزهی مدنی در برابر ظلم دستگاههای حکومتی در ایران است. اعتصاب اخیر مردم کردستان نیز نمود همین امر بود و جای قدردانی دارد. در داخل زندان به دلیل اینکه مبارزه گرماگرم و در جبههی مستقیم مطرح است به دلیل اینکه مسائل مبارزه به همگان ارتباط داشته و به سبب اینکه موضوع اول و در واقع موضوع و دستورکار اساسی و واقعی مبارزه است سایر مسائل همچون تعلقهای ملی و سیاسی به درجهی دوم و در واقع جایگاه واقعی خویش میافتند. این مقاومتی واقعی است جهت تقابل با به حاشیه راندن مسائل اساسی زندانیان.
در تقابل با بیحقوقی و پایمال کردن حقوق انسانی در زندانهای ایران مقاومتی بی نظیر صورت گرفته و هم اکنون نیز در حال انجام مقاومت مذکور هستیم. اینکه ما زنان این مقاومت را برعهده گرفتهایم از طرفی به ظلم مضاعف نظام مردسالار و زن ستیز کنونی برمیگردد و از طرفی به عزم جزم زنان جهت نیل به آزادی هر سهشنبه کارزار نه به اعدام در زندانهای مختلف ایران در جریان است کنشی متحدساز که جنبه ی اساسی و انسانی ما را برجسته می سازد یک خواست عمومی برای تاکید بر حق حیات و درخواست لغو حکم اعدام در ایران سهشنبههای نه به اعدام اتحاد انسانی است در برابر قتل دولتی که به هدف ايجاد رعب و وحشت در جامعه بکار گرفته میشود ظلمی برآمده از نظامی لجام گسیخته که میرود تمامی جهان را به نابودی بکشاند و ماحصلش زوال انسانیت باشد. انسانی بودنی که واقعیت وجودی تمامی ماهاست پس مبارزهی ما مبارزهای است بنام تمامی انسانیت بنام تمامی جامعه و در حمایت از اجتماعی بودن جایگاه ما به عنوان زنان مبارز زندانی» به مبارزهمان این قدرت را میبخشد که مطالبات تمامی جامعه را بر زبان بیاوریم. در پیش گرفتن موضعی صحیح چنین توان و قدرتی را به جویندگان حقیقت اجتماعی اعطا میکنی این همان حیات آزادی است که باید بجای «حیات اشتباه آمیز» جایگزین شود و جایگزین کرده ایم. نظام مردسالار حاكم بر جهان با تمامی ابعادش نظامی است در تضاد با حقیقت وجود انسان و انسانیت و در کلدر چالش با حیات ما به تفسير مجدد این نظام دست زده ایم خود را از قالبهای تفسیری جنسیتگرا و جنسیتپرست و طبقه پرست و اعتقاد پرست، رها کرده و نگاهمان به حقیقت واقعی آن است. این نظام چندین هزار سال است که با انحراف از مسیر بشریت بر ضد زنان و با توجه به مترادف بودن زن و زندگی در واقع بر ضد زندگی شکل گرفته سپس مردان را نیز به انقیاد درآورده و پس از آن طبیعت را نیز مورد حملات خویش قرار داد.
هدف این نظام چیست سود بیشینه حرص و بیش از حد مادی جهت ارضای ذهنی تحریف شده و چه باید کرد در مقابل آن؟ صد البته که باید مبارزه در پیش گرفت این وجه و بعد از مسئله محل افتراق است کسانی جزئی از آن شده و در پی سهم خواهی از آن میگردند و توجیهاتی برایش میتراشند و آزادگان و آزادی خواهان نیز در تقابل با آن قرار میگیرند و در پی تصحیح مسیر برمی آیند. این آزادگان در طول تاریخ این را شایستهی بشر دیدهاند که در همخوانی با طبیعت - مادر زندگی کنند.
این اعتقاد خویش را در تطابق با شرایط زمانه و موضع قدرتی که با آن روبرو بوده اند تنظیم کرده و با عزم و اراده در پی مبارزه جهت نیل به این غایه ی خویش برآمده اند. ما بخشی از این مسیر تاریخی هستیم. مبارزهمان تداوم همان مسیر است و یک هدف بیشتر ندارد یک زندگی انسانی حیاتی، نیک، صحیح، زیبا و آزاد اسلاف و پیشینان ما به هر کدام به وسع فکری خویش در پی تعریف مسئله و مبارزه جهت تصحیح آن برآمدهاند. گاه با یک باور داشت و گرایش به مصاف موضع قدرت و ظلم رفتهاند، گاه با توجیهی معرفتی گاه به شیوهای ادبی گاه با استدلالی طبقاتی در این بین زنان همیشه حضور داشته و بخشی از ستمدیدگان بوده و همواره از آسیب دیدگان بودهاند اما هیچگاه به موضوع بحث تبديل نشدند. تنها در حاشیه و به عنوان بخشی از ظلم مطرح گشتند و نه آسیب دیدگان اصلی امروزه این امر را پشت سر نهادهایم. معتقدیم که اصلیترین چالش حیات کنونی، چالش جنسیتی است که با آن روبهرو هستیم...
تنها هنگامی که نابرابری جنسیتی برطرف شود سایر چالشها شانس برطرف شدن خواهند داشت. تمامی نظام معرفتی حاکم در تلاش است تا صورت مسئله را از راه بدر کرده و با این انحراف از حل واقعی مسئله طفره برود. اما این قرن، قرن زنان است و زنان قدرت فکری و عملی لازمه را جهت مبارزه و کسب حقوق خویش کسب کردهاند. پیشرفتهای تکنولوژیکی و علمی نیز در این راه یاریگر تمامی مبارزان و از جمله زنان هستند. زنان با بهره گیری از سطح علمی کسب شده با ارادهای برآمده از رهایی از بردگی و نیاز به آزادی گامهای بلندی در مبارزه ی مساوات طلبی برداشتهاند. از تلاش اندیشمندان و دانشمندان و ادیبان و هنرمندان زن گرفته تا زنانی که در مسیر زندگی معمولی در تلاش بودهاند حضوری انسانی داشته و به چشم کالا به آنان نگریسته نشود، جملگی اندوختهای از دستاوردهای زنانه را گرد آوردهاند که بنیان مستحکمی است برای نیل به آزادی زنان کرد نیز در این بین از قافلهی پیکار عقب نمانده و با تکیه بر اندوختهی فرهنگی و اجتماعی قوی خویش هم در این «زندگی مبارزه» شرکت جسته و هم بر اندوختهی مبارزاتی و این هم آوردخواهی افزودهاند. امروزه زنان کرد به سمبل مبارزه و تلاش زنانه تبدیل گشتهاند.
٢٦ ماه ژانویه سالروز آزاد کردن شهر کوبانی از دست نیروهای داعش بود، امری که همگان آن را بعنوان سرآغاز پایان داعش» قبول دارند. سرآغاز این تاریکی یعنی اولین پرتوهای نور و روشنایی زنان کرد در مقابل چشم جهانیان فعالانه در این جنگ شرکت جسته و تمامی پارادایم مردسالار را به چالش کشیده و بسیار فراتر از آن رفته و در هیئت پیشاهنگان جنگ ظاهر گشتند. آنان هم به مثابه نور و روشنایی در مقابل تاریکی و خفقان مبارزه کرده و هم صورت مسئلهی چالش قرن یعنی چالش زنان را با قدرتی باورنکردنی به نمایش گذاشتند من شخصا در این دوره از جنگ کوبانی شرکت داشتم و جراحاتی برداشتم که تا امروز نیز درد گاه و بیگاه آن مرا میآزارد، دردی که لحظه به لحظه در خاطرم است که هزینهای که برای انسانیت پرداخته ام شاید هم وجدانم از این نظر اندکی راحت است که در مقابل انسانیت ادای دینی ولو اندک کردهام. من رفيق کسانی هستم که پس از عمری مبارزه و در لحظهی شهادت گفتند که بر سر سنگ مزارم بنویسید که هنوز مدیون و مقروض خلق خويش بود که از جهان رفت من و ما این فرهنگ را از آنان آموختیم که مبارزه در راه حقیقت و انسانیت دینی است که تک تک ما باید ادا کنیم، بدون هیچ نوع چشمداشتی هرگاه که پیروزی در کوبانی جشن گرفته میشود شوق و غرور ناشی از این رویکرد با کرامت مان عزم مرا دوچندان میکند اکنون یکی از جرمهایم آن است که در مقابل تاریکی ایستادگی کرده ایم رفیق کسانی بوده ام که انسانیت را نجات دادهاند. از همین گزارهی چالش آمیز پیداست که آنان که محاکمهام میکنند طبيعتا در کدام جبهه قرار میگیرند. این نظام مردسالار است که به هیچ وجه مقاومت زنان را قبول نمیکند چه رسد به پیروزی آنان و سر دادن هلهلهی شادی در مقابل نیرویی تاریک و ضدبشری ما قبل از همه متوجه خطری که متوجه بشر بود گشتیم و بدون تأمل در مقابلش ایستادیم و یک پیروزی بزرگ را برای انسانیت به ارمغان آوردیم. امروزه به اشکالی گوناگون سعی دارند تا این شکستشان را تلافی نمایند این زمان را نیز بدان جهت انتخاب کردهاند که پایان صد سالهی برنامههایی است که برای منطقهی ما طراحی شده بودند. ما زخم خوردگان از سایکس پیکو هستیم فرزندان خلقی که تا مغز استخوان ظلم «لوزان» را چشیده از طنابها آویزان گشته با هرنوع اسلحهای کشته شده مورد تعرض شیمیایی قرار گرفته انفال گشته ژنوساید را در هر بخش از میهن از هم گسیخته شان تجربه کرده و اکنون نیز با تلنباری از معضلات سیاسی و اجتماعی پا به قرن تکنولوژی وهوش مصنوعی گذاشتهایم، اما دیگر عزم مان جزم است که در این سده نه تنها مانع از ژنوساید فیزیکی گردیم بلکه نسل کشی فرهنگی را نیز تعریف کرده و با تمامی وجود در حال مبارزه با آن هستیم. «ژن ژیان آزادی زن زندگی (آزادی) شعار ما و نمودی سمبلیک از پارادایم فکری ماست؛ پارادایمی که به روشنی به مسائل اساسی جهان و انسان امروزی میپردازد.» بنابراین خویش را در مرزهای ملیتی جنسیتی و طبقاتی محدود نکرده و سعی دارد با دیدی فراخ و همه جانبه به مسائل بنگرد. مادام اکثر مسائل جهانی گشته، پس جهانی شدن مبارزه هم منطقی ترین روش است. برخی از مسائل ما انسانها مشترک است پس طبیعی است که مبارزهمان نیز بر پایهی پدیدههایی مشترک صورت گیرد.
«ژن ژیان آزادی بیانگر خواستهای مشترک اکثر مردمان کرهی زمین است حیات آزاد و دموکراتیک این نیز راز پشتیبانی جهانی از زندانیان زن است. جهانی که شاهد مبارزهی ما برای ارزشهای جهانی است از ما پشتیبانی میکند ما نیز همچنان در این مسیر پیش میرویم. اکنون منطقه در حال شکلگیری نوینی است...
نیروهای بسیاری در حال طراحی نقشه سیاسی - اجتماعی منطقه هستند جای خالی ارادهی خلقها در این شکلگیری نوین بسیار دیده میشود. اکنون که نیروهای مردمی قدرت گرفته و قادر هستند که صاحب سخن باشند باید بتوانیم این جبهه را تقویت کنیم جبههی جامعه و مردم منطقه درگیر رقابت و درگیریهای فراوانی است و در کنار آن رهیافتهای مهمی نیز مطرح هستند بجاست که این مبارزه وجه چارهیابی مسائل جامعه را نیز در برگیرد. مسئلهی ما مسئلهای شخصی نیست زندانی گشتن و روبرو شدنمان با حکم اعدام درراه و مسیر مبارزه سیاسی اجتماعی است به تبع آن نیز در جهت چارهیابی مسائل سیاسی اجتماعی انديشه و عملکردمان در همان چارچوب است. ما زندگیمان را آنگونه معنا میبخشیم از قالب فردی بیرون آمده و در جمع و اجتماع حل شده و هدفی جمعی را دنبال میکنیم. ملت دموکراتیک تز و دکترینی است که تمامی این اهداف را درخویش میپروراند، در درون این راه حل اهداف تأمین کننده زندگی همهی خلقها و اقشار تأمین میشوند راه حلی است که همه در آن سود برده و کسی از آن متضرر نمیشود این طریقی است که میتوانیم از آن طریق زندگی را معنامند نماییم. معتقدم که یا باید زندگی را نزیست و یا باید با معنا و متعالی زیست. طرحهای بسیاری در راه معنا بخشیدن به زندگی دچار حملات دشمنانه گشته و پیشاهنگان آن جان خویش را فدای اهداف خویش کردند، اما این ترسی در دلها ایجاد نکرد بلکه امید به تداوم مبارزه و زندگی را آفرید. من نیز در چنین مسیری قدم برداشتم و با وضعیت کنونی خویش روبرو گشتم. هنگام بازجویی همان بازجوی فرزاد کمانگر در برابرم نشسته و گفت ۱۵ سال پیش فرزاد نیز همین جای تونشسته بود اما نتوانست کاری کند و مرگ را برای خودش آفرید گفتم اگر امروز من اینجا نشستهام، نتیجهی تلاش و مبارزهی فرزاد است. فرزاد با مرگش راه «زیستن با معنا» را برایمان ترسیم کرد، او دوباره به ما زندگی بخشید. اگر یک فرزاد را سر به دار کردید صدها تن دیگر راه او را در پیش گرفتند. زیرا فرزاد شيرين فرهاد سوران و ما نیز ایمان داریم هر گام در راه آزادی میتواند یک آزمون باشد و ما با فدا کردن جانمان در راه آزادی از این آزمون سربلند بیرون میآییم. اکنون نیز بیشتر از فکر کردن به حکمم به مبارزه مان میاندیشم به خلقم، خلقها و روزهایی که در انتظار منطقهی ماست مبارزه مشغلهی اساسی ماست و حکم ما نیز بخشی از آن پشتیبانی از ما و مخالفت با حکم ما بخشی از پیکار ارزشمندی است که انسانیت در راه حیاتی انسانی انجام میدهد، حياتى نیک، زیبا، صحیح و آزاد. در این راه نیز سرلوحهی مبارزاتم این است میخواهم آن تقدیری را که همیشه در بازیهای تراژیک زندگی تکرار میشود به نفع آزادی بر هم زنم در این بازی که عنوانش حقیقت است و تنها از طریق مبارزه به انجام میرسد اینبار تقدیر شکست خواهد خورد.
ژن ژیان آزادی
مقاومت زندگیست
زندانی محکوم به اعدام - وريشه مرادی
بند زنان اوین
۹ بهمن ١٤٠٣ -
۲۸ ژانویه ۲۰۲۵
**************
زمسـتان گو بپـوشـد شـهـر را
در سـایههـای تیــره و ســردش
در دلهـای ما، آوازهـای ما
و پرواز پرسـتوها در آن دامـانِ ابرآلود
مهـدی اخـوان ثـالث
**************
نامه زینب جلالیان، زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد،
علیه صدور احکام اعدام برای پخشان عزیزی، وریشه مرادی
نامه زینب جلالیان، زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد، علیه صدور احکام اعدام برای پخشان عزیزی، وریشه مرادی، و دیگر زندانیان سیاسی و عقیدتی
زینب جلالیان، زاده ۲۰ اسفند ۱۳۶۰، که هفده سال از عمر خود را بدون حتی یک روز مرخصی و با حکم حبس ابد در زندان های مختلف جمهوری اسلامی گذارنده است، نامه ای سر گشاده در مخالفت با صدور احکام اعدام برای زندانیان سیاسی و عقیدتی به ویژه پخشان عزیزی و وریشه مرادی نگاشته و منتشر کرده است.
متن کامل نامه:
چگونه توانستی مهر مادری، محبت پدری و عشق به همنوع را نادیده بگیری؟
به خاطر کدام مصلحت؟ تو وجدان و انسانیت خود را به چه فروختی؟ حق زیستن و نفس کشیدن دیگران را به چه قیمتی معامله کردی؟
به چه بهایی این همه آرزو را نابود میکنی؟ چگونه میتوانی به این راحتی، جوانان سرزمین مادریات را قربانی کنی؟ خودخواهی تو به جایی رسیده که تنها چیزی که تو را راضی میکند، حکم مرگ دیگران است.
تو که دستانت به خون دیگران آلوده است، بدان هیچکس، حتی تو، صلاحیت گرفتن حق زندگی را از انسانی ندارد. چگونه توانستی وقتی قلم به دست گرفتی، احکام اعدام پخشان عزیزی، وریشه مرادی و برادران ما را صادر کنی؟ آیا جان آدمی اینقدر برایت بیارزش شده است؟ به کدام خطا؟ به کدام گناه؟ به استناد کدام حقوق بشر؟
ما را به قربانگاهی میفرستی که طناب نیمه ضخیمش از گیسوان بریده مادران قربانیانت بافته شده است. چه عاملی تو را به این وادی تاریک کشانده است؟ برایت اندوهگینم، برای تو که تمامی اصول انسانی را زیر پا گذاشتهای و همه پلهای پشت سرت را ویران کردهای. ای شکنجهگر و قاضی ناعادل!
با وجود تمام ظلمهایی که بر ما روا داشتهای، بدان که من به دنبال انتقام نخواهم بود. من از حق خود میگذرم و تو را میبخشم. این تفاوت من و توست.
وریشه گیان، پخشان گیان، دلم میگیرد…
دلم میگیرد وقتی به من میگویند که دیروز، شما قلم در دست گرفتید و علیه اعدام من و همرزمانم نوشتید، اما امروز خودتان محکوم به اعدام شدهاید. دلم میگیرد در شهری که پاداش انسانیت یا ذلت است یا مرگ با حکم حکام. دلم میگیرد از سرزمینی که حق آزادی، حق اندیشیدن و حق زیستن را از مردمانش دریغ میکنند. دلم میگیرد وقتی دیر به مادرانمان زنگ میزنیم و با ناباوری میپرسند: «روله، تویی؟» چون سایه شوم اعدام بر سر شهر و دیارمان سایه افکنده است.
من با تمام وجود حکم اعدام را محکوم میکنم. از همه زنان جهان، آزادگان دنیا، سازمانهای حقوق بشری و هر کسی که هر کاری از دستش برمیآید، میخواهم حمایت خود را از محکومان به اعدام دریغ نکنند. در برابر حکم اعدام همنوعانتان سکوت نکنید.
زینب جلالیان - زندان یزد
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۱۰ بهمن ۱۴۰۳
**************
آخر خودمانیم این چه زندگی است که آدم ششونیم صبح با زنگ شماطهدار بیدار بشود؟
از تخت بپرد بیرون، لباس بپوشد، به زور یک چیزی کوفت بکند، بشاشد، بِریند، مسواک بزند، شانه ایی بکشد به موهاش و تو ترافیک اعصاب خُردکنِ صبح، خودش را برساند جایی که اصولاً کارش این باشد که عرق بریزد و یک عالم پول درست کند برای یک بابای دیگر، و بعد هم از این که چنین فرصتی در اختیارش گذاشته اند، کمال تشکرات را ابراز کند؟
چارلز بوکوفسکی
هزار پیشه
**************
تجمعات اعتراضی بازنشستگان مخابرات و کارگران ارکان ثالث
امروز دوشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۳ بازنشستگان شرکت مخابرات مانند دوشنبه های قبل در برخی از نقاط کشور تجمعاتی را برگزار کردند. همچنین کارگران ارکان ثالث شاغل در پالایشگاه گاز فجر جم نیز با اعلام مطالبات خود در راهپیمایی امروز اعتراض خود را به وضع موجود زندگی خود بیان کردند.
در شهرهای اصفهان، تهران، تبریز، کرمانشاه، زنجان، ایلام و ... بازنشستگان شرکت مخابرات با حضور در مقابل این شرکت تجمعات اعتراضی خود را برگزار کردند. اعتراض بازنشستگان به دو سهامدار اصلی مخابرات یعنی ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد تعاون سپاه پاسداران است که در سال های گذشته با اعمال نفوذ سیاسی و نظامی و همچنین رانت و فساد، شرکت مخابرات ایران را بالا کشیدند و ثروت هنگفت منقول و غیر منقول این شرکت را غارت کردند. اجرا نشدن آیین نامه استخدامی و رفاهی سال ۱۳۸۹ نیز از مطالبات مهم این بازنشستگان است.
"سهامدار عمده، مخابرات را برده، حق ماها رو خورده"، "مدیر بی لیاقت، نمیخوایم نمیخوایم"، "بازنشسته بیدارست، از ظلم و زور بیزارست"، "امروز و فردا نکنید، مشکل ما رو حل کنید" و "نه سرما، نه گرما، نیست جلودار ما" شعارهای تجمعات امروز بازنشستگان مخابرات در سراسر کشور بود.
کارگران ارکان ثالث شرکت پالایش گاز فجر جم نیز امروز و بار دیگر راهپیمایی و تجمع اعتراضی خود را برگزار کردند و خواهان رسیدگی مدیران به وضعیت نابسامان و اسفناک شغلی و معیشتی خود شدند. "شورای عالی کار، یه مشت مفت خور بیکار"، "وعده وعید کافیه، سفره ما خالیه" و "دستمزد عادلانه حق مسلم ماست" از جمله شعارهایی بود که کارگران ارکان ثالث در تجمع و راهپیمایی امروز خود خطاب به مدیران دزد و چپاولگر وزارت نفت بیان داشتند. حذف کامل شرکت های پیمانکاری و تبدیل وضعیت استخدامی، اجرای صحیح طرح طبقه بندی مشاغل و پرداخت بک پی کامل آن، و همچنین افزایش مزد متناسب با تورم و گرانی های جاری در کشور از خواسته های اصلی کارگران پالایش گاز فجر جم است.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۸ بهمن ۱۴۰۳
**************
بازنشستگان تامین اجتماعی خوزستان - اهواز
بیانه شماره ۱۸
مورخه ۷ بهمن ماه ۱۴۰۳
ملت شریف ایران
درد ما درد شماست
از آنجاییکه ارکان نظام تا کنون به هیچ کدام از مطالبات راستین به ما بازنشستگان پاسخ مثبت ندادند، ما با شما ملت بزرگ ایران، مطالبه گران اصلی معیشت و منزلت سخن میگوییم. تا با کمک شما، در کف خیابان حقمان را طبق اصل ۲۷ قانون اساسی فریاد بزنیم.
سازمان تامین اجتماعی.با این شعار. کار خود را شروع کرد: پس انداز امـــروز پشتوانه فـــردا
از آنجایی که سرمایه اولیه سازمان ت.ا کارگران و بازنشستگان هستند لذا سرمایه آن بین النسلی محسوب میگردد. ولی با ناکار آمدی مسئولین دولتها با همکاری مجلس سازمان تامین و شستا را غارت کردند ما را بیچاره کردند. ابر بدهکار دولت به سازمان است.
اهم خواسته ها عبارتند:
۱- اجرای ماده ۹۶، ۱۱۱ و تعیین سبد معیشتی برای افزایش دستمزد سالیانه بر مبنای اصل سه جانبه گرائی (شورای عالی کار) با تعیین حضور نماینده بازنشستگان در جلسات مزدی سالیانه.
۲- الزام درمان رایگان مطابق ماده قانونی ۵۴ سازمان ت.ا. اصل ۲۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی.
۳- لغو بیمهی تکمیلی با هر بیمهایی. ساخت و تجهیز درمانگاها و بیمارستانهای ملکی. یا خرید درمان رایگان در بیمارستان های شخصی توسط سازمان تامین.
۴- بیمه تکمیلی بازنشستگان از انحصار کانون ها آزاد و زیر نظر خود سازمان تامین اجتماعی قرار گیرند.
۵- اجرای متناسب سازی بر اساس قانون مصوب مجلس شورای اسلامی بطور صحیح بدون فرمول من-درآوردی در سال های جاری و آتی اجرا گردد.
۶- پرداخت ۲۵٪ باقی مانده متناسب سازی سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ و معوقات آن از برنامه توسعه ۵ ساله ششم.
۷- عدم تأخیر در پرداخت حقوق ماهیانه بازنشستگان بدون فوت وقت حتی در روزهای تعطیلی ... و کلیه پرداختی فیش ها در یک روز متمرکز.
۸- کوتاه شدن دست دولت ها از سازمان تامین اجتماعی (آزاد شدن سازمان از انحصار دولت) سرمایه اولیه سازمان بین النسلی است.
۹- باز پس گرفتن بدهی های دولت به سازمان ت.ا. دولت ابر بدهکار می باشد.
۱۰- پرداخت عیدی بازنشستگان تامین اجتماعی مانند شاغلین مطابق ماده ۹۶.
۱۱- پرداخت حق جنگی، و بدی آب و هوا. دوران اشتغال به کار بازنشستگان در مناطق جنگی برحسب ماده ۱۱۲ برنامه ششم. با گذشت بیش از ۱۰ سال که از تصویب آن می گذرد.
۱۲- حذف کسر ۲ درصد ماهیانه از فیش های حقوقی بازنشستگان بر مبنای ماده ۸۹ درون سازمانی.
۱۳- پرداخت ۲ درصد از سود شستا به کلیه بازنشستگان.
۱۴- رفع تبعیض بین همکار و غیر همکار بر مبنای ماده ۶۹ درون سازمانی ت.ا.
۱۵- تعیین نوع بیمه تکمیلی، و انعقاد قراردادها بر عهده کارشناسان مجرب سازمان (مانند بیمه تکمیلی همکاران درون سازمان ت.ا).
۱۶- بازگشت حذف بیش از ۴۰۰ قلم دارو از دفترچه تامین اجتماعی.
جمعی از بازنشستگان تامین اجتماعی خوزستان - اهواز
**************
تجمعات اعتراضی بازنشستگان صندوق های مختلف در برخی از مناطق کشور
امروز یکشنبه ۷ بهمن ۱۴۰۳ بازنشستگان فولاد و معدن و همچنین تامین اجتماعی تجمعات اعتراضی خود را طبق روال یکشنبه های هر هفته برگزار کردند.
بازنشستگان فولاد در اصفهان با حضور در خیابان های این شهر و راهپیمایی در خیابان نشاط همچون هفته های گذشته و سر دادن شعارهایی چون "پول نداره این دولت برای بازنشسته، تمام پول ملت برای اختلاسه" و "دزدیهاتون رو کم کنید، مشکل ما رو حل کنید" اعتراض خود را به شرایط بحرانی معیشت بازنشستگان بیان کردند.
بازنشستگان فولاد و معدن البرز شرقی شهر دامغان نیز تجمعی اعتراضی را برگزار کردند و خواستار رسیدگی فوری مدیران به وضعیت خود شدند.
بازنشستگان تامین اجتماعی در اهواز نیز همچون هفته های گذشته با راهپیمایی در خیابان های اهواز و حضور و تجمع در مقابل اداره کل سازمان تامین اجتماعی خوزستان و سر دادن شعارهایی مانند "وعده وعید چه خوب بود، اما همش دروغ بود"، "تجمع، اعتراض، حق مسلم ماست" خشم و اعتراض خود را به وضعیت فلاکت بار معیشتی و اقتصادی مردم اعلام کردند. همچنین بیانیه ای از طرف بازنشستگان اهوازی منتشر شد.
حاکمان ضدمردمی و رانت خوار و فاسد جمهوری اسلامی از هر گروه، دسته، و جناح جز بی اعتنایی و بی تفاوتی نسبت به فریادهای مزدبگیران از جمله بازنشستگان هیچ واکنش دیگری را از خود نشان نداده و نخواهند داد. پاشنه آشیل این حاکمان جنایتکار و دزد و غارتگر و تنها راه مبارزه با آنها اتحاد و همبستگی تمام اقشار طبقه مزدبگیر و حمایت آنها از یکدیگر، تشکل یابی شورایی ضدسرمایه داری و حضور مداوم و پیوسته در کف خیابان ها است.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۷ بهمن ۱۴۰۳
**************
از هوش می روم
معشوقِ جان، به بهار آغشتۀ منی
که موهای خیسات را خدایان بر سینهام میریزند و مرا خواب میکنند
یک روزَمی که بوی شانۀ تو خواب میبَردم
معشوقِ جان، به بهار آغشتۀ منی تو شانه بزن
هنگامۀ منی
من دستهای تو را با بوسههایم تُک میزدم
من دستهای تو را در چینهدانم مخفی نگاه داشتهام
تو در گلوی من مخفی شدی
صبحانۀ پنهانی منی وقتی که نیستی
من چشمهای تو را هم در چینهدانم مخفی نگاه داشتهام
نَحرم کنند اگر همه میبینند که تو نگاه گلوگاه پنهانی منی
آواز من از سینهام که بر میخیزد از چینه دانم قوت میگیرد
میخوانم میخوانم میخوانم تو خواندنِ منی
باران که میوزد سوی چشمانم باران که میوزد باران که میوزد، تو شانه بزن! باران که می…
یک لحظه من خودم را گم میکنم نمیبینمَم
اگر تو مرا نبینی من کیستم که ببینم؟ من نیستم که ببینم ، نمیبیننمَم
معشوق جان به بهار آغشتۀ منی اگر تو مرا نبینی من هم نمیبینمم
آهو که عور روی سینه من میافتد آهو که عور آهو که عور آهو که او، او او که آ اواو تو شانه بزن!
و بعد شیر آب را میافشاند بر ریش من و عور روی سینۀ من او او میافتد
و شیر میخورد میگوید تو شیر بیشه بارانیِ منی منی و میافتد
افتادنی که مرا میافتد هنگامه منی هنگامه منی که مرا میافتد
آغشتۀ منی معشوق جان به بهار آغشتۀ منی تو شانه بزن
اگر تو مرا نخوابانی من هم نمیخوابانمم
میخوانم میخوانم میخوانم اگر تو مرا نخوابانی من هم نمیخوابانمم میخوانم
خونم را بلند میکنم به گلوگاهم میخوانم خونم را مثل آوازی میخوانم
نحرم کنند اگر همه میبینند که تو نگاه گلوگاه پنهانی منی
اگر تو مرا نبینی اگر تو مرا نخوابانی، من هم نمیبینمم من هم نمیخوابانمم
زانو بزن بر سینهام تو شانه بزن
پاهای تو چون فرق باز کرده از سرِ زیبایی به درون برگشته بر سینهام تو شانه بزن زانو!
من پشت پاشنههایت را چون میوه دوقلو میبوسم میبوسم
هر پایت را در رختخواب عشق جداگانه میخوابانم بیدار میشوی میخوابانم
ببین! آری ببین تو مرا تا ته ببین زیرا اگر تو مرا نبینی من هم نمیبینمم
با وسعت نگاه بر گشتۀ به دورن، به درون برگشته، تا ته ببین تو شانه بزن
اگر تو مرا نخوابانی من هم نمیخوابانمم نمیبینمم اگر تو مرا حالا بیا تو شانه بزن زانو
من هیچگاه نمیخوابم از هوش میروم
دیروز رفته بودم امروز هم از هوش میروم
افتادنی که مرا میافتد هنگامۀ منی که میافتد معشوق جان به بهار آغشتۀ منی، منی، منی که مرا میافتد
و میروم از هوش منی اگر تو مرا تو شانه بزن زانو منی از هوش می…
رضا براهنی
**************
تجمع اعتراضی گسترده کارگران ارکان ثالث در تهران
امروز شنبه ۶ بهمن ۱۴۰۳ تعداد زیادی از کارگران پیمانکاری و شرکتی صنعت نفت با تجمع در مقابل نهاد ریاست جمهوری و سر دادن شعارهایی خواسته های بر زمین مانده خود را فریاد زدند.
برای این تجمع بیش از دو هزار نفر از کارگران پیمانکاری و شرکتی شاغل در شرکت های اصلی تابعه وزارت نفت، ارکان ثالث از تمام مراکز نفت، گاز و پتروشیمی سراسر کشور خود را به تهران رساندند و در مقابل نهاد ریاست جمهوری حضور یافتند.
کارگران با سر دادن شعارهایی نظیر "وعده وعید کافیه، سفره ما خالیه"، "حقوق عادلانه حق مسلم ماست"، "اسمش وزیر کاره، حامی پیمانکاره" اعتراض و خشم خود را علیه ساختار مافیایی، فاسد، و رانت خوار سرمایه داریِ هار و استبدادی حاکم بر کشور بیان کردند، ساختاری که با تمام توان خود شیره جان کارگران را می مکد.
نیروهای امنیتی و گزمه های جیره خوار سرکوبگر با حضور در محل تجمع کارگران کوشیدند کارگران را متفرق سازند اما ناکام ماندند.
مطالبات مهم و اصلی ارکان ثالثی ها شامل موارد زیر است:
۱- اصلاح عاجل طرح طبقه بندی مشاغل
۲- برقراری نظام عادلانه در پرداخت حقوق ها، پاداش ها، و مزایا
۳- تبدیل وضعیت با حذف شرکت های تامین نیروی انسانی
همچنین نمایندگان کارگران اعلام کردند که تا تحقق کامل خواسته هایشان به تجمعات خود در شهرهای تهران، اهواز، عسلویه و گچساران ادامه خواهند داد.
در همین حال و بعد از گذشت چند روز از اعتصاب گسترده و تعطیل برخی از دو شهرهای مناطق کردنشین در حمایت از پخشان عزیزی و وریشه مرادی و علیه صدور احکام اعدام برای این دو زندانی سیاسی، نیروهای امنیتی کردستان مشغول شناسایی و دستگیری و احضار کسبه و دکاندارانی هستند که در اعتصاب شرکت داشتند.
دستیابی مزدبگیران از جمله کارگران ارکان ثالث به خواسته هایشان و نیز الغای اعدام، که اکنون به مطالبه ای عمومی تبدیل شده، در گرو اتحاد، همبستگی، و سازمان یابی شورایی تمام اقشار طبقه مزدبگیر اعم از معلمان، کارگران صنعتی و خدماتی، بازنشستگان، پرستاران و ... است. روشن است که هدف اولیه و بلاواسطه این اتحاد و همبستگی سازمان یافته به زیر کشیدن استبداد حاکم و تحقق آزادی، رفاه، و برابری است، خواسته هایی که توان مبارزه این طبقه را برای مبارزه با سرمایه داری افزایش می دهد، مبارزه ای که پس از سقوط استبداد باید بلافاصله ادامه یابد تا بازگشت استبداد در شکل های دیگر را - که در کمین جنبش آزادی خواهانه کنونی مردم ایران نشسته است - ناممکن سازد، چرا که در ایران سرمایه داری و استبداد در هم تنیده اند و بدون مبارزه توامان با آنها نمی توان جامعه را از قید هر گونه ستم طبقاتی رها ساخت. بی تردید این امر همتی هرکولی را از سوی طبقه مزدبگیر ایران می طلبد و در گرو کنارگذاشتن هر گونه انفعال و بی تفاوتی و تک روی و پراکنده کاری است.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۶ بهمن ۱۴۰۳
**************
وریشه مرادی
زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم
زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم
وریشه مرادی، اهل سنندج و فعال محیط زیست و برابری جنسیتی، با اتهام بغی و حکم اعدام در زندان اوین به بند کشیده شده است.
این زندانی سیاسی در ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات در سنندج منتقل شد. در این بازداشتگاه با نگهداری در انفرادی و ضرب و شتم وریشه مردادی را تحت فشار برای اعتراف اجباری علیه خود قرار دادند.
در اواخر مرداد این زندانی سیاسی را به بند ۲۰۹ زندان اوین فرستادند. در این بند به مدت ۵ ماه در سلول انفرادی زیر انواع فشارهای جسمی و روحی قرار گرفت. در ۵ دی ۱۴۰۳ به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
در اردیبهشت ۱۴۰۳ به دستور قاضی صلواتی برای بازجویی مجدد به بند ۲۰۹ منتقل شد. وریشه مردادی در اعتراض به انتقال خود به بند ۲۰۹ به مدت ۲۰ روز دست به اعتصاب غذا زد.
در ۲۷ خرداد ۱۴۰۳ وریشه مرادی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی به اتهام بغی محاکمه شد. در این جلسه قاضی نه به وریشه مرادی و نه به وکلای او اجازه دفاع نداد. همچنین وکلا از دسترسی به پرونده نیز محروم بودند.
جلسه بعدی دادگاه در ۱۴ مهر ۱۴۰۳ برگزار شد. وریشه مردادی در اعتراض به صدور حکم اعدام پخشان عزیزی و شریفه محمدی در این جلسه شرکت نکرد. قاضی صلواتی در این جلسه برای او حکم اعدام صادر کرد. هیچ سند و مدرکی مبنی بر قیام مسلحانه وریشه مردای علیه جمهوری اسلامی وجود ندارد و قاضی صرفا بر مبنای "علم" خود این زندانی سیاسی را متهم به بغی کرده و برای او حکم اعدام صادر کرده است. وریشه مرادی در جنگ مردم کوبانی با داعش در شمال سوریه حضور داشته است.
او در طی دوران حبس خود دو نامه منتشر کرده است. در یکی از این نامه ها می نویسد "من به جرم زن بودن، کرد بودن، و جستجوی حیات آزاد به بِغی متهم شده ام".
از شروع جنبش "زن، زندگی، آزادی" تا کنون سه زن فعال سیاسی و اجتماعی، پخشان عزیزی، وریشه مرادی، و شریفه محمدی، به اعدام محکوم شده اند.
ما خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله وریشه مرادی هستیم.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۶ بهمن ۱۴۰۳<
**************
نامه اعتراضی خانواده های خاوران به رئیس جمهوری اسلامی
هموطنان عزیز با سلام.
یازده ماه است که در گورستان خاوران را به روی ما بسته اند. ما بارها با مراجعه و نوشتن نامه به مسئولان، مراکز و نهادهای گوناگون جمهوری اسلامی ایران، خواهان بازگشایی در گورستان برای حق سوگواری و حضور بی قید و شرط بر سر مزار عزیزانمان بودیم ولی تا کنون پاسخی نگرفتهایم.
نامه دادخواهیِ اخیر ما نیز، پس از مراجعه به نهادها و مراکز نامبرده و ماهها سرگردانی، از سوی شورای تأمین استان تهران، به وزارت اطلاعات ارجاع داده شد؛ که پس از گذشت چند هفته و پیگیری دادخواهان، مسئولان وزارت اطلاعات با برخوردی اهانت آمیز و به صراحت، بر پاسخگو نبودنشان تأکید کردند!....
برای مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید.
**************
هفت (گل سرخ) پرستو احمدی
**************
امید را فراموش نکن
چراغ را بزن
پردهها را بی افکن
ما در یک شب طولانی گیر کردهایم
ولی امید را فراموش نکن
دوباره فردا خواهد آمد
خورشید بار دیگر برای ما طلوع خواهد کرد
امید را به یاد داشته باش
اگر شقایقها پرپر شدند
شمعدانیها با ما خواهند بود
یک روزی از همین روزها
سرد یا آفتابی
پردهها را کنار خواهیم زد
قاب پنجرهها باز خواهد شد
و ما به آفتاب سلامی دوباره خواهیم داد
امید را فراموش نکن
میترا ابراهیمی (شفق)
**************
اعتصاب در برخی از شهرهای کردستان علیه احکام اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی
برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری
اینجا کلیک کنید.
امروز چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ مصادف با سالروز اعدام محمد قبادلو از جوانان مبارز و آزادی خواه جنبش "زن، زندگی، آزادی" توسط حکومت جنایتکار جمهوری اسلامی، مردم چند شهر در استان کردستان با اعتصاب و تعطیل محل های کسب خود اعتراض خود را به صدور احکام اعدام برای دو مبارز و فعال سیاسی و اجتماعی، پخشان عزیزی و وریشه مرادی، اعلام کردند.
در سقز بازاریان و مغازه داران این شهر در حمایت از این دو زندانی سیاسی دست به اعتصاب زدند و محل های کسب خود را تعطیل کردند. در پی این اعتصاب، نیروهای امنیتی و انتظامی و قضایی با حضور علیرضا رضا پور، دادستان عمومی و انقلاب سقز، ورودی برخی از مغازه های تعطیل شده را شکسته و به اموال آنها آسیب جدی وارد کردند. در همین حال، گزمه های جیره خوار حکومت بسیاری از مغازه های بسته شده را پلمپ کردند. همچنین نیروهای سرکوبگر با رنگ پاشیدن به در و دیوار اماکن و مغازه های تعطیل شده این اماکن را نشانه گذاری کردند تا بعدا بتوانند صاحبان آنها را احضار کنند و زیر فشار قرار دهند.
در سنندج و دیواندره نیز بازاریان مغازه های خود را بستند و مانند مردم شهر سقز در حمایت از این دو زن زندانی دست به اعتصاب و تعطیل بازار زدند.
گفتنی است که دیروز نیز شماری از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس در تهران گرد هم آمده و با انتشار بیانیه ای احکام اعدام این دو زندانی سیاسی را محکوم کردند.
اعتصاب سیاسی در شهرهای کردستان می تواند نمونه و الگویی برای اعتصاب و توقف فعالیت در مراکز کار و تولید و توزیع در شهرهای بزرگ بویژه پایتخت باشد تا مبارزه صرفا اقتصادی و معیشتی جاری به سطح کنش سیاسی علیه کل حاکمیت جمهوری اسلامی ارتقا یابد.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۳ بهمن ۱۴۰۳
**************
محمد قبادلو
(تولد ١١ دی ١٣٧۸ - قتل ٣ بهمن ١۴٠۲)
یاد آر!
**************
برگزاری تجمعات اعتراضی در چند منطقه کشور
برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری
اینجا کلیک کنید.
امروز سهشنبه ۲ بهمن ۱۴۰۳ بازنشستگان و دیگر مزدبگیران در تعدادی از شهرهای کشور تجمعاتی را برگزار کردند.
بازنشستگان فولاد و معدن با حضور در مقابل وزارت رفاه و تعاون در تهران اعتراض خود را به وضعیت نابسامان صندوق بازنشستگی خود و همچنین ناتوانی حاکمیت در رفع فشارهای کمرشکن معیشتی بر مردم بیان کردند.
بازنشستگان زغال سنگ کرمان نیز امروز تجمعی اعتراضی را برگزار کردند و خواستار رسیدگی مدیران به وضعیت خود شدند.
همچنین در کرج پرسنل آتش نشانی در اعتراض به دستمزد و مزایای بسیار پایین تجمعی را برگزار کردند.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۲ بهمن ۱۴۰۳
**************
من نافرمانم
در برابر میله های قفس. طلایی باشد یا پلاستیکی. با شکوفه ها تزیین شده باشد یا با دندانه های اره یا پوشیده با یخ
من نافرمانم
بر دیکتاتوری که دستار اعتراض بر سر دارد و جلادی که برای آزادی سخنرانی میکند در حالی که در پی فرصتی است تا آزادی را برباید و ترور کند
من نافرمانم
در برابر آنان که مژده عشق و عدالت می دهند در حالی که خون از چکمه هاشان جاری است
غادةالسمان
**************
ادامه برگزاری تجمعات اعتراضی مزدبگیران شاغل و بازنشسته
امروز دوشنبه اول بهمن ماه ۱۴۰۳ بازنشستگان صندوق های مختلف بازنشستگی و کارگران شاغل در چندین شهر کشور تجمعاتی را در اعتراض به زندگی فلاکت بار تحمیل شده بر آنان برگزار کردند. این اعتراض ها در برخی از شهرها با حمله نیروهای سرکوبگر امنیتی و انتظامی رو به رو شد.
معلمان بازنشسته سال ۱۴۰۲ امروز در تهران با حضور در مقابل ساختمان وزارت آموزش و پرورش اعتراض خود را به عدم پرداخت شصت درصد پاداش بازنشستگی (سنوات پایان خدمت) بعد از گذشت هفده ماه بیان کردند. تجمع کنندگان با سر دادن شعارهایی چون "وزیر بی لیاقت، استعفا، استعفا"، و "اگر عدالتی بود، معلم اینجا نبود" خواسته های خود را فریاد زدند. گزمه های امنیتی با همکاری نیروی های انتظامی با اسپری فلفل به این تجمع حمله کردند و کوشیدند تجمعکنندگان را متفرق کنند. در این حمله تعدادی از معلمان از ناحیه چشم، گلو، و صورت دچار آسیب های جدی شدند.
همچنین بازنشستگان شرکت مخابرات ایران به روال دوشنبه های هر هفته در بسیاری از مناطق کشور تجمعات خود را در اعتراض به دو سهامدار مخابرات یعنی ستاد اجرایی فرمان امام و تعاون سپاه پاسداران برگزار کردند. کرمانشاه، رشت، خرم آباد، چهار محال و بختیاری، مازندران، تهران، اصفهان، بیجار، اهواز، ایلام، زنجان، همدان، سنندج، و تبریز از جمله مناطقی بودند که تجمعات بازنشستگان مخابرات در آن ها برگزار شد.
کارگران شرکت صنایع چوب و کاغذ ایران (چوکا) واقع در رضوانشهر گیلان نیز برای چندمین روز در هفته های اخیر دست به تجمع و اعتراض زدند. پرداخت نشدن حقوق ها و بی تفاوتی مدیران کارخانه نسبت به وضعیت کارگران از جمله موارد اعتراضی کارگران این کارخانه است.
حاکمیت جمهوری اسلامی که، در کنار روسیه و کره شمالی و چین، حافظ و نگهبان یکی از بدترین، عقب مانده ترین، و سرکوبگرترین انواع سرمایه داری های استبدادی برخاسته از شرق است، به روزی افتاده که جز نشان دادن چنگ و دندان به مزدبگیران معترض هیچ کار دیگری از او ساخته نیست. گزمه های هار و آدمکش خود را به جان بازنشستگان و کارگران شاغل می اندازد تا شاید برای چند صباحی دیگر روند رو به زوال و ضعف و ناتوانی خود را زیر سایه سرکوب های وحشیانه اش پنهان سازد. غافل از آن که دیر زمانی است که تشت رسوایی عجز و ناتوانی اش - حتی از تامین پیش پاافتاده ترین نیازهای جامعه - از بام افتاده و جز عده معدودی از جیره خوارانی که دل در گرو قتل و غارت های او بسته اند، اکثریت مطلق مردم جامعه به ماهیت ارتجاعی و استبدادی اش پی برده اند و بی تردید تا به خواسته ها و اهداف شان نرسند از پا نخواهند نشست.
**************
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۱ بهمن ۱۴۰۳
برگزاری تجمعات اعتراضی مزدبگیران شاغل و بازنشسته در بسیاری از مناطق کشور
ر بخش های مختلف تجمعاتی را در اعتراض به تورم افسار گسیخته، فشارهای روز افزون معیشتی بر زندگی مردم و بی تفاوتی حاکمان نسبت به وضعیت موجود برگزار کردند.
رانندگان کامیون در دروازه مرزی پرویزخان در غرب کشور امروز برای دومین روز پیاپی دست به اعتصاب زدند. اعتراض رانندگان به جریمه های سنگین و هزینه های ارزان حمل و نقل است.
اپراتورهای شرکتی ایستگاههای برق منطقهای فارس نیز با تجمع در مقابل استانداری اعتراض خود را به تبعیض فاحش و چند برابری حقوق و مزایا با تبدیل وضعیت شدهها بیان کردند.
بازنشستگان فولاد (زغال سنگ و معدن کرمان) با حضور در مقابل ساختمان امور بازنشستگی منطقه کرمان تجمع اعتراضی خود را برگزار کردند و خواهان اجرای کامل همسان سازی سال ۱۳۹۹ و اجرای کامل و صحیح همسان سازی سال ۱۴۰۳ شدند.
در اصفهان نیز بازنشستگان صندوق فولاد با سر دادن شعارهایی چون "مشکل بازنشسته تا کی باید حل نشه؟"، و "نگید بودجه نداریم، از این دروغ بیزاریم" و حضور در خیابان نشاط این شهر تجمع این هفته خود را برگزار کردند.
در شاهرود بازنشستگان فولاد و معدن با سر دادن شعار "سردار بازنشسته، تعویض باید گردد" اعتراض خود را به عملکرد سرداران سپاه که با نفوذ و اعمال قدرت نظامی و امنیتی در بسیاری از قسمت ها و بخش های کشور رخنه کرده و به غارت منابع ملی و حقوق مردم مشغول اند بیان داشتند.
در مازندران نیز بازنشستگان فولاد و معدن، البرز مرکزی با تجمع در مقابل ساختمان صندوق بازنشستگی فولاد اعتراض خود را به وضعیت جاری صندوق بازنشستگی خود بیان کردند.
همچنین در تهران بازنشستگان فولاد تجمع خود را برگزار کرده و با حضور در مقابل صندوق بازنشستگی فولاد کشور خواسته ها و مطالبات خود را بیان کردند.
در همین حال در اهواز بازنشستگان با راهپیمایی در خیابان کارگر تا استانداری و فرمانداری و تجمع در مقابل سازمان تامین اجتماعی خوزستان مطالبات خود را فریاد زدند. همچنین بازنشستگان فولاد نیز با شعار "اگر عدالتی بود، فولادی اینجا نبود" تجمع و راهپیمایی خود را در اهواز برگزار کردند.
در کرمانشاه بازنشستگان با تجمع در مقابل ساختمان سازمان تامین اجتماعی این شهر و سر دادن شعارهایی چون "غارت جیب ملت، با شعار عدالت"، "تن برود جان برود، آزادی از بین نرود"، "سگ هار تورم، افتاده جان مردم"، و "ارزش پول ملی، رفته فنا به کلی" خشم و اعتراض خود را به اوضاع اقتصادی حاکم بر جامعه و فشارهای روز افزون معیشتی بر مردم بیان داشتند.
بازنشستگان تامین اجتماعی شهرستان شوش نیز در اعتراض به فقر و گرانی، تورم افسار گسیخته، دستمزدهای ناچیز، و غارت منابع و ثروت کشور توسط مدیران دزد و فاسد راهپیمایی و تجمع اعتراضی خود را برگزار کردند.
در رشت بازنشستگان با حضور در مقابل ساختمان سازمان تامین اجتماعی استان گیلان و در دست داشتن پلاکاردهایی خواستار رسیدگی هر چه زودتر حاکمان کشور به وضعیت اسفبار معیشتی مردم شدند.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۳۰ دی ۱۴۰۳
**************
کاش میدانستم
به اندازهی خورشید
و
کاش تاریک بودم
به اندازهی شب
ولی ستارهای هستم
گرفتار در شبی
بیژن جلالی
**************
مجاهد کورکور
زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم
**************
زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم
مجاهد (عباس) کورکور، اهل ایذه، زندانی سیاسی محکوم به اعدام است که در جریان جنبش "زن، زندگی، آزادی" به اتهام قتل کیان پیرفلک با یورش ماموران نظامی و امنیتی به خانه ای در روستای پرسیلای ایذه دستگیر شد.
شامگاه ۲۵ آبان ۱۴۰۳، همزمان با اعتراضات سراسری جنبش"زن، زندگی، آزادی"، کیان پیرفلک، کودک ۹ ساله، به همراه خانواده خود و با اتومبيل شخصی در حال بازگشت به خانه بودند که در جریان سرکوب معترضان هدف شلیک مستقیم ماموران نظامی حاضر در صحنه قرار گرفتند. در جریان این تیراندازی کیان پیرفلک کشته و پدرش به شدت مجروح شد.
حکومت، که ابتدا این قتل را به داعش نسبت می داد، سپس سه تن از اهالی ایذه از جمله مجاهد کورکور را به دست داشتن در این "حمله تروریستی" متهم کرد.
در ۲۹ آذر ۱۴۰۳ نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران با حمله مسلحانه به خانه ای در روستای پرسیلا در اطراف ایذه حسن سعیدی و محمود احمدی و سبزوار (هومن) صیدالی را کشتند و مجاهد کورکور را که در جریان این حمله مسلحانه زخمی شده بود دستگیر کردند. رسانه های جمهوری اسلامی با انتشار فیلمی از لحظه دستگیری و اعتراف مجاهد کورکور خبر دادند.
از همان ابتدا، در خاک سپاری کیان، و پس از دستگیری مجاهد کورکور، مادر، پدر، و عموی کیان پیرفلک بارها اعلام کردند که ماموران نظامی ماشین آنها را به گلوله بسته اند و مجاهد کورکور هیچ نقشی در این جنایت نداشته است و هیچ شکایتی از وی ندارند. آنان خواهان شناسایی و محاکمه ماموران نظامی بودند که ماشین آنها را به گلوله بسته اند.
علاوه بر خانواده پیرفلک، مردم ایذه نیز در مراسم چهلم کیان پیرفلک در حمایت از مجاهد کورکور شعار سر دادند.
در ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ دادگاه انقلاب اهواز مجاهد کورکور را به محاربه متهم و
در ۱۸ فروردین ۱۴۰۲ به اعدام محکوم کرد.
مجاهد کورکور طی مراحل دادگاه امکان دسترسی به وکیل تعیینی نداشت. در زندان شیبان اهواز در انفرادی نگه داشته شد و رسیدگی درمانی به زخم گلوله در پای او را تا جایی به تاخیر انداختند که در خطر از دستدادن پا قرار گرفت. از ملاقات و تماس با خانواده محروم بود و بارها مورد ضرب و شتم و تحت فشارهای جسمی و روانی برای اعتراف اجباری قرار گرفت. همچنین خواهر وی نگار نیز که پیگیر پرونده برادر خود بود و در مورد وضعیت او اطلاع رسانی میکرد چند بار توسط ماموران نظامی و امنیتی دستگیر شد و تحت فشار قرار گرفت.
در دی ماه ۱۴۰۲ شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور حکم اعدام مجاهد کورکور را تایید کرد.
با درخواست خانواده مجاهد کورکور برای اعاده دادرسی در آذر ۱۴۰۳ حکم اعدام او نقض و پرونده او برای رسیدگی به شعبه هم عرض ارجاع شد. اما در بهمن ۱۴۰۳ دادگاه انقلاب اهواز این زندانی سیاسی را برای دومین بار به اعدام محکوم کرد. اکنون این زندانی سیاسی هر لحظه با خطر اجرای حکم اعدام رو به رو است.
اصرار و ابرام دستگاه سرکوبگر قضایی بر اعدام مجاهد کورکور در شرایطی صورت می گیرد که به شهادت خانواده پیرفلک ماموران نظامی حاضر در صحنه عامل قتل کیان بوده اند و مجاهد کورکور هیچ نقشی در این جنایت نداشته است. همچنین نه تنها مردم ایذه، بلکه بسیاری از مردم آزادی خواه این حکم را ظالمانه دانسته، آن را محکوم کرده و خواهان توقف آن شده اند.
ما خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله مجاهد کورکور هستیم.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۲۹ دی ۱۴۰۳
**************
نمیتوانم تاریخی را دوست بدارم
که تنها بوی سوختن تن و زلف زن بدهد
نمیتوانم آینهای را دوست بدارم
که شبانهروز آلبومهای خون و انتقامم نشان دهد
نمیتوانم پدری را دوست بدارم
که برای گذشته زندگی کند و بمیرد
نه، من نمیتوانم!
من اکنون وطنم را یافتهام
وطن تازه من دختریست که هیچ شباهتی به وطن پیر و عبوس شما ندارد
آب میخواهید؟
زلالترین آب در چشمان اوست
عطرِ درخت و گل و گیاه و بویِ کوه و کمر میخواهید؟
در گردن و شانهها و سینههای او بجوییدش
دیگر نمیخواهم این وطنِ بی رویایِ شما موطنم باشد
من میخواهم
به جهان هزاررنگ و سبزقباگونه این دختر،
این جادو
هجرت کنم
در آنجا رویا ببینم
شعر بنویسم
بخوانم
و در همانجا بر کرانههای اطمینان قدم بزنم
هم در آنجا لم دهم و به بارش برف و پروانه بنگرم
عشق را لمس کنم و ببویمش
میخواهم به قلبِ غُوزه آشتی هجرت کنم
در آنجا زندگی کنم و همانجا هم بمیرم.
شیرکو بیکس
ترجمه: کامران متین
**************
تجمع اعتراضی علیه حکم اعدام پخشان عزیزی
امروز چهارشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۳ جمعی از زنان و فعالان اجتماعی با حضور در مقابل استانداری شهر سنندج خواهان لغو حکم اعدام پخشان عزیزی، زندانی سیاسی، شدند.
تجمع کنندگان پلاکاردهایی را با مضمون "نه به اعدام، آری به زندگی"، "پخشان نماد امید است، اعدامش خیانت به انسانیت است" و "زندگی بخشیدن جرم نیست، اعدام نکنید" را در دست داشتند.
تجمع اعتراضی علیه صدور حکم اعدام پخشان عزیزی چهارشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۳
اینجا و
اینجا کلیک کنید.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۲۶ دی ۱۴۰۳
**************
مهدی حسنی
به اعدام پایان دهید!
**************
کودک بودم، بسیار کودک
قلابم را به آبها دادم
هجوم ماهیها
دریا را دیدم!
بادبادکی ساختم
با تور و رشتههای نخ
رنگینکمانی به دنبال
رهایش کردم در آبی آسمان
آسمان را دیدم!
قد کشیدم
و نیز بیکار، گرسنه و تنها
به اجبارِ معاش دچار
پس با آدمیان درآمیختم
انسان را به چشم خود دیدم!
نه از یار میگذرم
و نه از جان
نه از رویاها و نه از آبی آسمان
اما
آخرین تصویری که دیدهام هرگز رهایم نمیکند
غم نان
غم نان، هرگز رهایم نمیکند.
اورهان ولی
**************
غلامحسین ساعدی
(تولد ۲۴ آذر ۱۳١۴ - مرگ ۲ آذر ۱۳٦۴)
خلاقیت جوشانی که شکنجه ساواک از او یک جنازه نیمه جان ساخت
**************
برگزاری تجمعات اعتراضی بازنشستگان مخابرات و آموزش و پرورش
امروز دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳ بازنشستگان شرکت مخابرات به روال هر دوشنبه در برخی از شهرهای کشور تجمعاتی را در اعتراض به وضعیت نابسامان صندوق بازنشستگی خود برگزار کردند.
بازنشستگان خشم و اعتراض خود را خطاب به دو مالک و سهامدار عمده شرکت مخابرات یعنی ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد تعاون سپاه پاسداران، که در سال های گذشته با اعمال نفوذ سیاسی و قلدری نظامی شرکت ثروتمند مخابرات را تصاحب کرده اند، بیان کردند. اهواز، سنندج، اصفهان، ایلام، شیراز، کرمانشاه، تهران، تبریز، و برخی دیگر از مراکز استان ها شاهد حضور بازنشستگان معترض شرکت مخابرات بود.
همچنین بازنشستگان آموزش و پرورش سال ۱۴۰۲ در اعتراض به ۱۶ ماه تعویق ۶۰ درصد پاداش بازنشستگی خود، که همان سنوات پایان خدمت است، با فریاد "فرهنگی بیدار است از تبعیض بیزار است" در تهران تجمع کردند و خواهان رسیدگی فوری و بی قید و شرط مدیران و دولتمردان جمهوری اسلامی به وضعیت پرداختی های خود شدند.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۲۴ دی ۱۴۰۳
**************
احمد تفضلی
(تولد ١٦ آذر ۱۳١٦ - قتل ۲۴ دی ۱۳٧۵)
یاد آر!
**************
بیانیه در محکومیت اعدام
علت هرگونه اعدام در جمهوری اسلامی ناتوانی این حکومت از حل مشکلات جامعه است...
متن کامل را
اینجا کلیک کنید.
**************
برگزاری تجمعات اعتراضی زیر سایه صدور احکام اعدام برای مخالفان و معترضان
برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری
اینجا کلیک کنید.
امروز یکشنبه ۲۳ دی ماه ۱۴۰۳ بازنشستگان و کارگران صنعتی در برخی از شهرها با برگزاری تجمعاتی اعتراض خود را به وضعیت جاری کشور بیان کردند.
کارگران کارخانه چوکا واقع در رضوانشهر گیلان در اعتراض به عدم پرداخت حقوق و دستمزد دست به تجمع زدند. بازنشستگان مجموعه چوکا نیز در روزهای گذشته در اقدامی اعتراضی با حضور در مقابل اداره تامین اجتماعی رضوانشهر تجمع کردند و خواستار رسیدگی به وضعیت معیشتی خود شدند.
در کرمان کسبه و بازاریان میدان ارگ در اعتراض به نابودی قدرت خرید مردم و قفل شدن بازار دست به تجمع زدند و اعتراض خود را به وضعیت بحرانی کشور بیان کردند.
بازنشستگان تامین اجتماعی شهرستان شوش همچون هفته ها و ماه های گذشته با حضور در مقابل فرمانداری این شهرستان اعتراض خود را به فقر، تنگدستی، فلاکت، گرانی و تورم، دستمزدهای ناچیز و شبه رایگان، دزدی، فساد، و غارت ثروت و منابع کشور اعلام کردند. شعارهایی نظیر "نه پول داریم نه نونی، لعنت بر این گرونی" و "این همه بیعدالتی، هرگز ندیده ملتی" در تجمع امروز سر داده شد.
در اهواز نیز به روال یکشنبه های هر هفته بازنشستگان با راهپیمایی و تجمع در میدان کارگر و مقابل سازمان تامین اجتماعی اعتراض خود را به ناتوانی حکومت در اداره کشور و فشارهای روز افزون زندگی بر طبقه مزدبگیر اعلام کردند. "دولت انتصابی، دروغ میگه حسابی" از جمله شعارهایی بود که معترضان در تجمع امروز اهواز سر دادند.
همچنین در تهران بازنشستگان تامین اجتماعی و فولاد با تجمع در مقابل ساختمان سازمان تامین اجتماعی استان تهران خشم و اعتراض خود را به وضعیت فلاکت بار موجود بیان کردند.
کارگران کارخانه آب معدنی داماش در رودبار استان گیلان نیز که نزدیک به پنج ماه است که پرداخت حقوق و بیمه آنها به تعویق افتاده از روز گذشته برای وصول مطالبات معوقه خود دست از کار کشیدند و تولید در کارخانه را متوقف کردند. اکثر کارگران این کارخانه دارای قراردادهای یک ماهه هستند و هیچ گونه امنیت شغلی ندارند.
حاکمیت سر تا پا فاسد و جنایتکار سرمایهداریِ استبدادیِ جمهوری اسلامی که از فرط عجز و ناتوانی کشور را به حال خود رها کرده و اکثر اداره ها و مدارس را تعطیل کرده است، یک چیز را تعطیل و فراموش نکرده و آن اعدام است. در میان این همه بحران اقتصادی و اجتماعی و سیاسی، همچون گذشته ننگین اش با صدور احکام اعدام برای مخالفان و زندانیان سیاسی و عقیدتی می کوشد مردم را مرعوب سازد و بر ناتوانی عریان خود سر پوش گذارد. او نمی داند که مردم سال هاست که در پس احکام اعدام، دم خروس ناتوانی حکومت از اداره کشور را دیده اند و دیگر احکام اعدام آنان را مرعوب نمی کند. صدور احکام اعدام برای زندانیان سیاسی و عقیدتی و اعدام زندانیان جرائم غیرسیاسی در هفته های اخیر علاوه بر این که معلول ناتوانی حکومت از حل مسائل جامعه است، بیانگر ترس و وحشت این حکومت از خیزش مردم در آینده نزدیک نیز هست. نظام ناتوان و ورشکسته جمهوری اسلامی به روزی افتاده که تنها راه بقای خود را سرکوب و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم می داند، غافل از آن که سرنوشت محتوم نظام های استبدادی چیزی جز فروپاشی نیست.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۲۳ دی ۱۴۰۳
**************
بهروز احسانی اسلاملو
به اعدام پایان دهید!
**************
در قوانین اقتصاد سیاسی [سرمایه داری]، بیگانگی کارگر با شی ءِ آفریده ی دست او خود را به صورت زیر نشان می دهد:
کارگر هر چه بیشتر تولید کند، خودش باید کمتر مصرف کند، هر چه بیشتر ارزش می آفریند، خود بی ارزش تر و بی مقدار تر می شود، هر چه محصول کارش شکیل تر باشد، خودش از شکل افتاده تر می گردد، هر چه محصول کارش متمدنانه تر باشد، خودش وحشی تر می شود، هر چه کارش قدرتمندتر باشد، خودش بی قدرت تر می گردد، هر چه کارش بافرهنگ تر باشد، خودش بی فرهنگ تر و اسارت اش در مقابل طبیعت بیشتر می شود.
کارل مارکس، دستنوشته های اقتصادی و فلسفی ۱۸۴۴
ترجمه: محسن حکیمی
**************
بیانیه زندانیان سیاسی در مخالفت با حکم اعدام پخشان عزیزی، بهروز احسانی و مهدی حسنی
در حالی که نظام سیاسی حاکم بر ایران با تداوم سیاستهای بحرانزای داخلی و خارجی، وضعیت دهشتناکی را برای مردم ایران ایجاد کرده است، راه حل را در تشدید سرکوبها در حوزههای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی جستوجو میکند.
حاکمیت که نگران شکلگیری جنبشهای اعتراضی دیگری است، تلاش میکند با افزایش بیسابقه مجازات اعدام، سایه وحشت و هراس را بر جامعه نگه دارد. به گونهای که با اعدام بیش از ۱۰۰۰ نفر، حدود ۷۵ درصد اعدامهای صورت گرفته در جهان در سال ۲۰۲۴ سهم مردم ایران شده است.
در تازهترین مورد حکم اعدام سه زندانی سیاسی پخشان عزیزی، بهروز احسانی و مهدی حسنی در دیوان عالی تایید شده و بیم آن میرود که این احکام اجرا شود.
لذا ما جمعی از زندانیان سیاسی با محکومیت اصل مجازات اعدام، آن را نمونهای از قتل عمد حکومتی تلقی کرده و خواهان لغو کلی این مجازات غیر انسانی و ارتجاعی هستیم.
ضمنا با اعلام حمایت و پشتیبانی خود از سه زندانی سیاسی پخشان عزیزی، بهروز احسانی و مهدی حسنی، از مردم ایران و همچنین مجامع و سازمانهای بینالمللی به ویژه نهادهای فعال در حوزه حقوق بشر میخواهیم که در راستای نجات جان زندانیان سیاسی که با خطر حکم اعدام روبهرو هستند و همچنین لغو کلی مجازات اعدام، از تمام ظرفیت خود برای اقدامات موثر استفاده نمایند.
گلرخ ایرایی
تا دمی پیش در کنارت بود. با هم چای میخوردید و عصرهای دلگیر زندان را با هم قدم میزدید. حالا بهیکباره رفت. رفت که دیگر نیاید. این تلخترین واقعیت زندان است. میبرند و میکشند و پیکر بیجان را گاه به خانواده تحویل میدهند و گاه آن را نیز دریغ میکنند.
رنج زندان نه دیوارهاست و نه بیهودگی مدامیست که رهایت نمیکند. دستان بستهات است آنگاه که با فوجی از ماموران میرود و پشت درهایی که یک به یک قفل میشوند جا میمانی، با صدایت که گم میشود در هیاهوی بیحوصلگیهای شبی دیگر که آخرین شب زندگیاش است. آخرین شب زندگی او که کمی آنسوتر در سلولی ایستاده یا نشسته، اذان صبح را انتظار میکشد و طلوع آفتاب را که غروب بودنش خواهد شد....
متن کامل را
اینجا کلیک کنید.
**************
گلرخ ایرایی
زندانیان سیاسی و عقیدتی را به یاد آوریم
زندانیان سیاسی و عقیدتی را به یاد آوریم
گلرخ ابراهیمی ایرایی، نویسنده و فعال حقوق بشر، با حکم ۵ سال حبس در زندان اوین به بند کشیده شده است. این زندانی سیاسی مدافع حقوق زنان و از مخالفان سرسخت و پیگیر حکم اعدام طی ۱۰ سال گذشته بارها بازداشت شده و بهترین سال های جوانی خود را در زندان های مختلف در حبس بوده است.
گلرخ ایرایی نخستین بار ۱۵ شهریورماه ۱۳۹۳ از سوی قرارگاه ثارالله اطلاعات سپاه پاسداران به همراه همسرش آرش صادقی با اتهام «توهین به مقدسات» و «تبلیغ علیه نظام» بازداست شد. مصداق اتهامی او برای «توهین به مقدسات»، دستنوشته های او از داستانی منتشرنشده دربارهی سنگسار بود که نیروهای امنیتی در تفتیش منزلش پیدا کرده بودند، داستانی که در آن زنی جوان در واکنشی احساسی به فیلم سنگسار ثریا، چنان خشمگین می شود که نسخهای از قرآن را آتش میزند.
در اردیبهشتماه ۱۳۹۴ شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست ابوالقاسم صلواتی بدون شنیدن دفاعیات گلرخ ایرایی به اتهام توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام و از جمله به دلایل فعالیت هایش علیه مجازات اعدام و حجاب اجباری، حکم شش سال حبس علیه او صادر کرد. دادگاه تجدیدنظر هم این حکم را عیناً تائید کرد.
حکم گلرخ ایرایی سوم آبانماه ۱۳۹۵ و با بازداشت او در منزلش به اجرا در آمد. او طی گذراندن دوران حبس خود در زندان اوین با پروندهسازی تازهای به «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به رهبری» متهم شد و مجددا به سه سال و هفت ماه حبس تعزیری و دو سال محرومیت از عضویت در گروهها و احزاب محکوم شد.
در ۴ بهمن ۱۳۹۶ گلرخ ایرایی به همراه آتنا دائمی زندانی سیاسی هم بند خود با ضرب و شتم و به صورت تنبیهی از اوین به زندان قرچک ورامین منتقل شدند. این زندانیان سیاسی در اعتراض به ضرب و شتم خود و شرایطِ غیر انسانی زندان قرچک دست به اعتصاب غذا زدند. این اعتصاب غذا که حدود ۷۰ روز به طول انجامید و موجب وخامت حال گلرخ ایرایی و در نهایت انتقال او به بیمارستان شد با همراهی دیگر زندانیان روبه رو شد. از جمله آرش صادقی همسر گلرخ و سهیل عربی دو زندانی سیاسی دیگر در اعتراض به انتقال آنها به زندان قرچک اعتصاب غذا کردند.
آزادی گلرخ ایرایی در فروردینماه ۱۳۹۸ کمدوام بود. او بر مبنای پرونده جدیدی که در دوران حبس برای او تشکیل شده بود بازهم در آبانماه ۱۳۹۸ بازداشت و به زندان قرچک ورامین منتقل شد. در ۵ بهمن ۱۳۹۹ به زندان آمل تبعید شد و در نهایت در ۱۹ اردیبهشتماه ۱۴۰۱ با پایان دوران محکومیتش پس از سپری کردن یک دوره حبس تعزیری ۲۵ ماهه از زندان آمل آزاد شد.
اما تنها چند ماه بعد، یک هفته پس از شروع اعتراضات «زن، زندگی، آزادی»، در چهارم مهر ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی در منزل خود در تهران همراه با ضرب و شتم بازداشت و در هشتم آذر به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
جلسه دادرسی پرونده تازه او روز ۱۴ دی ماه ۱۴۰۱ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور» و «تبلیغ علیه نظام» برگزار شد. مبنای بازداشت و تشکیل پرونده تازه علیه او به فعالیت های آزادی خواهانه و حقوق بشری وی در فضای مجازی، به ویژه در مخالفت با مجازات اعدام و حجاب اجباری در پستها و مطالبی مربوط میشود.
در ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ قاضی ایمان افشاری، رئیس این شعبه، با صدور حکمی علیه گلرخ ایرایی او را به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور» به شش سال حبس و به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس محکوم کرد. این قاضی همچنین گلرخ ایریایی را به دو سال ممنوعیت خروج از کشور، دو سال ممنوعیت حضور در تهران، دو سال ممنوعیت حضور در احزاب، گروهها و دستهجات و ضبط گوشی تلفن همراه محکوم کرد.
در دادگاه تجدید نظر، قضات عباسعلی حوزان و خسرو خلیلی مهدیرجی گلرخ ایرایی را بابت اتهامات «اجتماع و تبانی، تبلیغ علیه نظام و اخلال در نظم عمومی» به پنج سال حبس محکوم کردند.
سال ها فشار سرکوبگران آزادی و تحمل شرایط سخت و غیر انسانی زندان هرگز نتوانسته است صدای آزادی خواهی گلرخ ایرایی را خاموش کند. او حتی در زندان در برابر ستم و آزادی کشی سکوت نکرده و بارها در دفاع از زندانیان سیاسی و عقیدتی و در مخالفت با احکام اعدام با نوشتن بیانیه، نامه و شرکت در کارزارها به تلاش های انسانی خود ادامه داده است. بارها مقامات قضایی و اطلاعاتی او را تحت فشار گذاشته اند که برای آزادی خود درخواست عفو دهد، اما همواره با مقاومت و پاسخ منفی او روبه رو شده اند. شرم باد بر حکومت سرکوبگر و آزادی کشی که چنین زن آزادی خواهی را به بند کشیده است.
ما خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله گلرخ ایرایی هستیم.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۲۲ دی ۱۴۰۳
**************
سانسور آواز یک زن جوان در اینستاگرام
غزل ماهور خواننده جوانی است که آثار هنری خود را در صفحه خود در اینستاگرام با حدود ۱۸۷ هزار دنبالکننده به اشتراک می گذاشت. اینستاگرام بستری برای ارائه آثار هنری، آموزش، و ارتقای سطح دانش موسیقی مخاطبانش و ارتباط با آنان بود.
صدای پرقدرت و دلنشین او بسیار مورد توجه دوستداران موسیقی قرار گرفته و مخاطبان و شنوندگان بسیاری پیدا کرده بود. استقبال مردم از هنر این خواننده جوان سرکوبگران آزادی ستیز را خوش نیامد. چنین شد که صفحه اینستاگرام وی را بستند تا صدای او را خاموش کنند. با این همه، این اقدام سرکوبگرانه و زن ستیزانه بیش از پیش توجه مردم آزادی خواه و هنردوست را به هنر او جلب کرده است و طرفداران آواز غزل ماهور صدای او را بیش از گذشته در فضای مجازی پخش می کنند.
صدای زن نباید ممنوع باشد. هر زن هنرمندی از جمله غزل ماهور حق دارد با هنر خود، با صدای آواز خود، احساس، اندیشه و اعتراض خود به تبعیض و ستم را بیان کند و به گوش همگان برساند.
اینجا کلیک کنید.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۲۱ دی ۱۴۰۳
**************
پخشان عزیزی
به اعدام پایان دهید!
**************
مرد اول: پس اوضاع فرق نکرده.
مرد دوم: فرق کرده، تو نکرده ای.
مرد اول (بغض در گلو): نکرده، اصلا نکرده! اون وقتام آدمو می گرفتن، حالام می گیرن! اون وقتام خفه می کردن، حالام می کنن! اون وقتا زور در کار بود، حالام هست!
مرد دوم: اون وقتا به خاطر یه چیز دیگه بود، حالا به خاطر یه چیز دیگه اس.
مرد اول: خفه کردن، خفه کردنه
نمایشنامه جانشین - غلامحسین ساعدی
**************
اخراج کارگران، تخریب سرپناه روستاییان، و افزایش سرسام آور قیمت دارو
برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری
اینجا کلیک کنید.
امروز چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳ روز اخراج کارگران، تخریب خانه های روستاییان و افزایش قیمت دارو بود.
کارگران معدن طلای مزرعه شادی ورزقان که هشت سال است به شرایط دشوار شغلی و مزدهای اندک و پرداخت های پایین و نامنظم اعتراض دارند، امروز به جای رسیدگی و پاسخگویی مدیران معدن، با اخراج دسته جمعی مواجه شدند.
نیروی نظامی نیز با حمله به روستای داردپ، در شهرستان چابهار، چندین منزل مسکونی متعلق به شهروندان بلوچ را با توسل به زور و ضرب و شتم ساکنان تخریب و با خاک یکسان کرد. ساکن یکی از این سرپناه ها مادر یک خانواده است که در مقابل کودکان خود مورد ضرب و شتم قرار گرفت. نیروهای نظامی و گزمه های جیره و مواجب بگیر سرمایه داریِ استبدادیِ حاکم که تعداد آنها بنا بر اظهارات ساکنان روستا به ۵۰ الی ۶۰ نفر می رسید حوالی ساعت ۲ بامداد به روستای داردپ حمله کردند و ساکنان منازل را که در خانه هایشان خوابیده بودند مورد ضرب و شتم قرار دادند.
همچنین در روزهای گذشته قیمت بسیاری از اقلام دارویی پر مصرف با افزایش ۳ الی ۲۴۰ درصدی رو به رو شده است و مابقی داروها نیز در روزهای آینده افزایش سرسام آورتری خواهند داشت. بسیاری از داروها به ویژه داروهای بیماری های خاص مانند سرطان، آسم، ام اس و ... چنان افزایش قیمتی پیدا کرده اند که برخی از بیماران مجبور به تن دادن به مرگ تدریجی شده اند.
سرمایه داری استبدادی سر تا پا فاسد و جنایتکار جمهوری اسلامی گرفتار چنان بحران اقتصادی و سیاسی عمیقی شده که اکنون و در طی نزدیک به نیم قرن یکی از کشورهای ثروتمند دنیا از نظر منابع طبیعی به یکی از ده کشور فقیر و فلاکت زده جهان تبدیل شده است. با این همه، این حکومت با وقاحت و دریدگی تمام باز هم سعی در مکیدن هرچه بیشتر خون مزدبگیران و چپاول و غارت آخرین باقیمانده سفره های آنان دارد تا شاید بتواند شکم نیروهای سر سپرده و مفت خور و گزمه های خودفروخته و آدمکش خود را سیر کند. روشن است که از میان برداشتن این فقر و فلاکت و سیه روزی و استبداد و قلدری فقط یک راه دارد و آن همبستگی و اتحاد اقشار مختلف طبقه مزدبگیر و سازمان یابی شورایی ضدسرمایه داری این طبقه است.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۱۹ دی ۱۴۰۳
**************
برگزاری پنجمین سالگرد کشته شدگان هواپیمای PS752 و چند تجمع اعتراضی دیگر
امروز سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳چند تجمع اعتراضی در برخی از نقاط کشور وهمچنین پنجمین سالگرد سرنگونی هواپیمای اوکراینی برگزار شد.
خانوادههای کشته شدگان پرواز PS752 برای برگزاری مراسم پنجمین سالگرد این جنایت در شاهد شهر، محل سرنگونی هواپیما دور هم گرد آمدند. ساعت ۶ و ۱۹ دقیقه بامداد روز ۱۸ دی ماه سال ۱۳۹۸ ۱۷۶ مسافر و خدمه هواپیمای اوکراینی با شلیک مستقیم ۲ موشک توسط نیروی هوایی سپاه پاسداران در آسمان منطقه خلج آباد واقع در بین شهریار و پرند به قتل رسیدند. خانواده های داغدیده با آوردن یادگارهایی از عزیزان کشته شده خود یاد و خاطره آنها را زنده و گرامی داشتند و به حضور نیروهای امنیتی و دوربین های مدار بسته نصب شده در محل حادثه توجهی نکردند و خواهان برقراری عدالت و اشد مجازات در حق عاملان این جنایت هولناک شدند.
همچنین کارگران میدان نفتی یادآوران افق در خرمشهر نیز پانزدهمین روز متوالی از اعتصاب و اعتراض خود را سپری کردند. دستمزدهای پایین و شرایط سخت شغلی و بی تفاوتی مدیران نسبت به وضعیت زندگی کارگران از عمده موارد مشکلات آنان است.
امروز نیروهای شهربان و حریم بان شاغل در تهران نیز با تجمع در مقابل شورای شهر تهران اعتراض خود را به شرایط فلاکت بار اقتصادی و حقوق های پایین و عدم امنیت شغلی بیان کردند.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۱۸ دی ۱۴۰۳
**************
بکتاش آبتین (تولد ٢۵ آذر ۱۳۵۳ - قتل ۱٨ دی ١۴٠٠)
یاد آر!
مرمت انسان
جهنم است بی تو زندگی
ای شعر! رویای مرمت انسان
تو را مینویسم و
در آستین تمام دنیا
دنبال دستی میگردم
که گلوله را
به پرچمی سفید تبدیل کند
شعبدهای چنین را دوست دارم
بکتاش آبتین
**************
تجمع اعتراضی بازنشستگان مخابرات و آموزش و پرورش
برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری
اینجا کلیک کنید.
امروز دوشنبه ۱۷ دی ۱۴۰۳ بازنشستگان شرکت مخابرات ایران و معلمان بازنشسته سال ۱۴۰۲ در برخی از نقاط کشور تجمعات اعتراضی برگزار کردند.
معلمان بازنشسته سال ۱۴۰۲ در تهران
در اعتراض به عدم پرداخت ۶۰ درصد پاداش بازنشستگی خود که همان سنوات پایان خدمت است و شانزده ماه از موعد پرداخت آن گذشته است دست به تجمع و اعتراض زدند. معلمان بازنشسته با حضور در مقابل وزارت آموزش و پرورش و سر دادن شعارهایی مطالبات خود را فریاد زدند.
بازنشستگان مخابرات در تهران نیز در اعتراض به فساد و چپاول و دزدی ستاد اجرایی فرمان امام و تعاون سپاه که با رانت و قلدری مالک شرکت مخابرات ایران شدند و آن را تصاحب کردند تجمعی را برگزار کردند.
بازنشستگان شرکت مخابرات همچون دوشنبه های هر هفته در دیگر شهرها و استان های کشور مانند چهار محال و بختیاری، ایلام، سنندج، بیجار، کرمانشاه، آذربایجان غربی، اصغهان و شیراز با حضور در خیابان ها اعتراض خود را به دست درازی مالکان شرکت مخابرات و غارت اندوخته های صندوق بازنشستگی مزدبگیران این شرکت اعلام کردند.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۱۷ دی ۱۴۰۳
**************
سید محمد حسینی (تولد ۲ اسفند ۱۳٦۱ - قتل ۱۷ دی ۱۴۰۱)
محمد مهدی کرمی (تولد آبان ۱۳۸۰ - قتل ۱۷ دی ۱۴۰۱)
یاد آر!
**************
قطعنامه پایانی تجمع مشترک بازنشستگان استان کرمانشاه به تاریخ ۱۶ دی ماه ۱۴۰۳
برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری
اینجا کلیک کنید.
زندگی در جامعه ای شاد، نفس کشیدن در هوای سالم، برخورداری از معیشت و مسکن مناسب، آموزش و درمان رایگان
جز بدیهی ترین حقوق شهروندی ماست.
نظر به اینکه پس از سالها فریاد حق طلبی و مراجعات مکرر به مراجع ذی صلاح چیزی در زندگی ما بازنشستگان عوض نشده و امروز نیز همچون گذشته در کنار سایر اقشار فرودست جامعه با تنگناهای معیشتی دست به گریبانیم، آمده ایم تا بار دیگر ندای حق طلبی و دادخواهی خود را با صدایی رساتر علیه فقر و فساد ویرانگر فریاد بزنیم.
به یمن اختلاسهای نجومی، رانتخواری ها و ناکارآمدی مسئولین به قله ای رسیده ایم که در راس آن با ناترازی های گوناگونی مواجه ایم: از جمله ناترازی در انرژی که با مازوت سوزی نفس هایمان را به شماره انداخته و قطع گاز و برق که زندگی مردم را مختل نموده است. همچنین ناترازی در بودجه های مرتبط با منافع عمومی که دولت میخواهد از طریق هجوم بیرحمانه به معیشت نابسامان مردم از طریق تورم و مالیاتهای نامتناسب با درامدها و پوشش دادن بودجه های کلان و بی ربط با منافع مردم، کسری هایش را جبران نماید. که حاصل همه اینها فقر کمرشکن، بیکاری، تورم و کاهش شدید قدرت خرید و کاهش ارزش پول ملی و غارت سفره های مردم است.
از همه اسفبارتر اینکه در چنین شرایط نابسامانی عده ای کماکان بر طبل تبعیض آمیز حجاب و عفاف و تداوم سانسور و فیلترینگ میکوبند و جنگ و تحریم خانمانسوز که جز رکود اقتصادی و فلاکت بیشتر مردم، حاصلی نداشته، را نعمت تلقی می کنند.
این همه بی توجهی به زندگی مردم و ستم افسارگسیخته، همراه با فشارهای امنیتی که منجر به اخراج، احضار و بازداشت ناعادلانه ی معترضین میشود، باعث گردیده که صدای اعتراضات اقشار آسیب پذیر جامعه از جمله کارگران، معلمان، پرستاران، کشاورزان، زنان، کودکان محروم مانده از تحصیل، بیکاران و کسبه خرده پا که چیزی بجز صلح، رفاه، شادی و آرامش، معیشت و درمان مناسب و حقوق متناسب با هزینه های زندگی نمی خواهند، روز به روز بلندتر شود.
اینک ما بازنشستگان صندوق های مختلف بار دگر اهم مطالبات بر زمین مانده خود را اعلام میداریم:
۱- اجرای دقیق وبه دور از هرگونه حقه بازی قانون همسان سازی معادل۹۰٪ حقوق ناخالص شاغل همتراز طبق قانون مصوب مجلس و پرداخت معوقات ماه های گذشته در اسرع وقت.
۲- اجرای بدون قید و شرط مواد ۸۵ و ۱۲۵ قانون مدیریت خدمات کشوری
- اجرای مواد ۵۴ و ۹۶ قانون تامین اجتماعی در رابطه با بیمه و درمان کارآمد و رایگان و افزایش حقوقها مطابق هزینه های زندگی و نرخ واقعی تورم.
- اجرای آیین نامه رفاهی ۸۹ مخابرات
۳- انتصاب مدیران منتخب و کارآمد تحت نظارت نمایندگان واقعی بازنشستگان صندوق ها و مشارکت در مدیریت شرکتهای تحت مالکیت صندوق های بازنشستگی بدور از دخالت های بی مورد دولت.
۴- پرداخت عیدی و پاداش پایان سال به بازنشستگان تامین اجتماعی مطابق با عیدی کارگران شاغل.
۵- تعیین حداقل حقوق مطابق با سبد معیشت خانوار و افزایش سالانه بر اساس نرخ واقعی تورم.
۶- پرداخت هرچه سریعتر معوقات چندین ساله طبق ماده ۲۲ آیین دادرسی مدنی بر اساس نرخ روز.
از قبیل:
الف: حق منطقه جنگی
ب: ۹ هزار میلیارد تومان همسان سازی سال ۱۴۰۱
ج: مابه التفاوت گروه های ایثارگری شش ماه دوم سال ۹۹
د: یک ماه پاداش مضاعف خدمت در مناطق محروم و جنگی ازسال ۶۸ تا سال ۸۸
۷- تعمیم و تسری قانون رتبه بندی معلمان به بازنشستگان سنوات قبل از سال ۱۴۰۰
- هدایای نقدی و غیرنقدی اعیاد و مناسبت ها به بازنشستگان همانند شاغلین
- پرداخت عیدی وپاداش پایان سال به حقوق بگیران کشوری حداقل معادل یک ماه حقوق
۸- پرداخت ۶۰٪ پاداش پایان خدمت بازنشستگان ۴۰۲ که با تاخیر ۱۶ ماهه ارزش ریالی آن به نصف تقلیل یافته ست.
۹- آزادی فوری و بی قید و شرط و لغو وثیقه ها و توقف پرونده سازی ها علیه تمامی فعالین اعم از کسانی که بصورت ناعادلانه محکوم به حبس شده اند و نیز آنان که تنها برای دفاع از آموزش و درمان رایگان و رفع تنگناهای درمانی و معیشتی مطابق هزینه های زندگی در مظان اتهام قرار دارند.
۱۰- در خاتمه آزادی در برگزاری تجمعات اعتراضی مطابق اصل ۲۷ قانون اساسی را حق مسلم خود می دانیم و بطور جدی خواستار خاتمه دادن به هر گونه نگاه سیاسی، قضایی، امنیتی به تجمعات صنفی و احضار، بازخواست، بازداشت و تعهد گرفتن از مطالبه گران حق طلب شاغل و بازنشسته هستیم و بر اساس حقوق شهروندی خود همچنان فریاد میزنیم:
"اعتراض علیه فقر و فساد حق مسلم ماست".
- مطالبه گران تامین اجتماعی کرمانشاه
- انجمن صنفی فرهنگیان شاغل و بازنشسته کرمانشاه
- انجمن صنفی فرهنگیان شهرستان اسلام آباد غرب
- انجمن صنفی فرهنگیان شهرستان هرسین
- مطالبه گران بهداشت و درمان و مخابرات و دیگر صنوف حق طلب
**************
برگزاری چندین تجمع اعتراضی در شهرهای مختلف کشور
امروز یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳ بازنشستگان و کارگران صنعتی در برخی از نقاط کشور تجمعاتی را علیه حاکمیت سرمایهداریِ استبدادی جمهوری اسلامی برگزار کردند.
نیروهای پیمانکاری و کارگران ارکان ثالث مناطق نفت خیز جنوب در خوزستان تجمعی اعتراضی را در مقابل ساختمان مرکزی این مجتمع کارگری برگزار کردند. مشکلات معیشتی، پایین بودن دستمزدها و شرایط سخت شغلی از مواردی است که کارگران را در معرض فشار روز افزون قرار داده است. حذف کامل شرکت های پیمانکاری، حق تشکل، تجمع و اعتراض، و پایان بخشیدن به فضای ارعاب و سرکوب از مطالبات کارگران است.
بازنشستگان فولاد و معدن در اصفهان نیز امروز همچون هفته های گذشته راهپیمایی و تجمع اعتراضی خود را برگزار کردند. تجمع کنندگان خواهان رسیدگی فوری به مطالبات معوقه چندین ساله خود شدند.
بازنشستگان فولاد خوزستان امروز با تجمع در مقابل ساختمان استانداری و فرمانداری در اهواز تجمع اعتراضی خود را برگزار کردند و خواهان رسیدگی هر چه زودتر مسئولان و مدیران به وضعیت خود شدند.
همچنین در کرمانشاه بازنشستگان کشوری، تامین اجتماعی، و مخابرات به صورت متحد با تجمع در مقابل اداره کل تعاون کار و رفاه اجتماعی این شهر خواسته های خود را فریاد زدند. در پایان قطعنامه تجمع مشرکت بازنشستگان قرائت شد. متن این قطعنامه به پیوست خبر حاضر منتشر می شود.
بازنشستگان تامین اجتماعی در اهواز نیز با حضور در مقابل اداره کل این سازمان تجمع اعتراضی این هفته خود را برگزار کردند.
کانال تلگرام منشور، آزادی، رفاه، برابری
۱۶ دی ۱۴۰۳
**************
[در سرمایه داری] کار برای ثروتمندان فرآوردههای شگفت انگیز می آفریند، اما برای کارگران فقر و تهیدستی به بار می آورد. برای ثروتمندان کاخ می آفریند، برای کارگران کوخ، برای ثروتمندان زیبایی می آفریند، اما کارگران را بدقواره و از کار افتاده می کند، ماشین را جایگزین کار می کند، اما بخشی از کارگران را به دوران توحش باز می گرداند و بخش دیگر را به ماشین تبدیل می کند. برای ثروتمندان فرهنگ تولید می کند، برای کارگران حماقت و کودنی.
کارل مارکس، دستنوشته های اقتصادی و فلسفی ۱۸۴۴
ترجمه: محسن حکیمی
**************
مجید خوش منظر
زندانیان سیاسی و عقیدتی را به یاد آوریم
زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم
برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری
اینجا کلیک کنید.
مجید خوش منظر، ۴۸ ساله، کارمند ارشد مرکز کنترل ترافیک شهرداری مشهد است که با حکم ۱۰ سال حبس در زندان وکیل آباد مشهد به بند کشیده شده است.
این زندانی سیاسی در ۴ آبان ۱۴۰۱ و در جریان اعتراضات جنبش سراسری "زن، زندگی، آزادی" به همراه بابک زرین در مشهد توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد.
امیررضا، فرزند مجید خوش منظر، ورزشکار رشته بوکس، نیز در حالی که قصد سفر به خارج از کشور را داشت توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. او نهایتا به یکی از بازداشتگاه های امنیتی در مشهد انتقال داده شد.
این معترضان در بهمن ۱۴۰۱ توسط شعبه ۹۰۴ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به ریاست علی سلیمانی مارشگ به دلیل "از کار انداختن دوربینهای مداربسته" در خیابان های مشهد برای جلوگیری از شناسایی معترضان، در پرونده ای مشترک، به "محاربه" متهم شدند.
در بهمن ۱۴۰۲ مجید خوش منظر در شعبه اول دادگاه انقلاب مشهد به ریاست قضات مومنی و حسین یزدان خواه به دلیل "از کار انداختن دوربین های مدار بسته خیابانی" در جریان اعتراضات مردمی محاکمه و با اتهام محاربه به ده سال حبس و یک سال تبعید به تایباد محکوم شد. حکم صادره توسط دادگاه تجدید نظر استان خراسان رضوی عینا تایید شد.
در جریان اعتراضات سراسری جنبش "زن، زندگی، آزادی" هزاران نفر از معترضان دستگیر شدند. برخی به حبس های طویل مدت و برخی دیگر به اعدام محکوم شدند. پاسخ سرمایه داریِ استبدادی حاکم به مردم محروم و ستمدیده که با دست خالی در اعتراض به ستم و تبعیض و فساد حاکم به خیابان آمدند چیزی جز سرکوب به وحشیانه ترین شیوه های ممکن نبود. جنبشی که گرچه سرکوب شد، اما هرگز خاموش نشده است. حمایت از زندانیانی که در جریان این اعتراضات دستگیر و در بیدادگاه ها محکوم شدند وظیفه هر انسان آزادی خواهی است.
ما خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله مجید خوش منظر هستیم.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۱۵ دی ۱۴۰۳
**************
علی مجدم
به اعدام پایان دهید!
**************
دنیای رویای من
من در رویای خود دنیایی را میبینم که در آن هیچ انسانی انسان
دیگر را خوار نمیشمارد
زمین از عشق و دوستی سرشار است
و صلح و آرامش، گذرگاههایش را میآراید.
من در رویای خود دنیایی را میبینم که در آن
همهگان راه گرامی آزادی را میشناسند
حسد جان را نمیگزد
و طمع روزگار را بر ما سیاه نمیکند.
من در رویای خود دنیایی را میبینم که در آن
سیاه یا سفید
از هر نژادی که هستی
از نعمتهای گسترهی زمین سهم میبرد.
هر انسانی آزاد است
شوربختی از شرم سر به زیر میافکند
و شادی همچون مرواریدی گران قیمت
نیازهای تمامی بشریت را برمیآورد.
چنین است دنیای رویای من!
لنگستن هیوز
ترجمه: احمد شاملو
**************
آمار نقض حقوق بشر در سرمایه داری استبدادی حاکم بر ایران
اعدام ٩٠١ نفر
بازداشت ١٢٣۴
کشتن و زخمی کردن کولبر ٣٣٩ نفر
زن کشی ۱٨٢ نفر
حکم شلاق ۴٦٧ نفر
منبع گزارش سالانه هه نگاو درباره نقض حقوق بشر در ایران
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۱٢ دی ۱۴۰۳
**************
محمدرضا مقدم
به اعدام پایان دهید!
**************
ادامه برگزاری تجمعات اعتراضی اقشار مختلف طبقه مزدبگیر در سراسر کشور
امروز سهشنبه ۱۱ دی ۱۴۰۳ در بسیاری از شهرهای کشور تجمعاتی در اعتراض به وضعیت جاری کشور برگزار شد.
معلمان بازنشسته سال ۱۴۰۲ در شیراز در اعتراض به عدم پرداخت پاداش های خود بعد از شانزده ماه با سر دادن شعار "جای مردان سیاست بنشانید درخت، تا هوا تازه شود" تجمعی اعتراضی را در مقابل استانداری این شهر برگزار کردند و خواهان رسیدگی فوری به مطالبات خود شدند.
همچنین در رشت نیز معلمان بازنشسته سال ۱۴۰۲ با تجمع در مقابل ساختمان استانداری این شهر اعتراض خود را به عدم پرداخت پاداش ها بعد از شانزده ماه اعلام کردند.
کرمانشاه نیز شاهد حضور معلمان بازنشسته سال ۱۴۰۲ در مقابل استانداری این شهر بود تا همچون همکاران خود در شهرهای دیگر اعتراض خود را به پرداخت نشدن پاداش ها در شانزده ماه اخیر بیان کنند.
در استان های گلستان و آذربایجان غربی نیز تجمع های اعتراضی مشابهی از طرف معلمان بازنشسته سال ۱۴۰۲ برگزار شد.
در بوشهر کارگران ارکان ثالث و پشتیبانی پیمانکاری شرکت پالایش گاز فجر جم واقع در شرق این استان مانند هفته های گذشته دست به اعتصاب و برگزاری تجمع اعتراضی زدند. در این تجمع که در محوطه پالایشگاه برگزار شد کارگران معترض با در دست داشتن پلاکاردهایی خواسته های خود را فریاد زدند. حذف شرکتهای پیمانکاری، اصلاح طرح طبقه بندی مشاغل، اجرای طرح اقماری تردد برای تمامی کارگران پیمانکاری، همسان سازی حقوق با کارگران رسمی و همچنین استفاده از خدمات رفاهی پالایشگاه از اصلی ترین مطالبات کارگران است.
رانندگان شرکت پالایشگاه گاز فجر جم نیز مطالبات خود را در تجمع امروز اعلام کردند. کرامت انسانی، امنیت شغلی، گاز کارت، مرخصی، اضافه کاری صحیح و اصولی، حقوق و مزایای متناسب با توجه به گرانی روز افزون قطعات خودرو از جمله خواسته های رانندگان این پالایشگاه است.
کارگران شرکت نفت و گاز گچساران نیز مانند هفته های گذشته تجمع اعتراضی خود را برگزار کردند. تبدیل وضعیت با حذف شرکت های تامین نیرو، برقراری نظام عادلانه در پرداخت حقوق و پاداش و مزایا، اصلاح طرح طبقه بندی مشاغل، اجرای رای ۳۱۸۸ دیوان عدالت اداری، و اصلاح مالیات از جمله مهم ترین خواسته های کارگران این شرکت است.
همچنین امروز کارکنان سازمان جهاد کشاورزی در استان ایلام با پهن کردن سفره خالی در مقابل ساختمان ستاد مرکزی سازمان جهاد کشاورزی این استان اعتراض خود را به وضعیت فلاکت بار معیشتی و پایین بودن حقوق ها و دستمزدها بیان کردند.
گویاتر از این مطالباتِ جاری
در خیابان-
شعری!
نشنیده-
بودم.
فلزبان
**************
برگزاری چندین تجمع اعتراضی از اقشار مختلف مزدبگیر در سراسر کشور
امروز دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ در برخی از شهرهای کشور تجمعاتی در اعتراض به وضعیت بغرنج اقتصادی، چپاول و غارت ثروت کشور و فساد سیستماتیک حاکم بر ارکان اداری و مدیریتی برگزار شد.
بازنشستگان شرکت مخابرات ایران در شهرهای کرمانشاه، ایلام، سنندج، اصفهان، اهواز، رشت، تبریز، و بیجار همچون دوشنبه های گذشته در اعتراض به دو مالک اصلی و سهامدار عمده شرکت مخابرات یعنی ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد تعاون سپاه پاسداران که با رانت و اعمال نفوذ در سال های گذشته شرکت ثروتمند مخابرات ایران را تصاحب کردند به خیابان ها آمدند.
در مشهد بازاریان و کسبه بازار اطلس این شهر در اعتراض به نابود شدن قدرت خرید مردم، افزایش روزافزون قیمت ارز و بی ثباتی بازار مغازه های خود را بسته و دست به اعتصاب زدند.
همچنین در خرمشهر کارکنان و کارگران شرکت ایران افق مستقر در میدان نفتی یادآوران ششمین روز اعتصاب خود را پی گرفتند. در چند روز اخیر و علی رغم اعتصاب پرسنل و کارگران شاغل در این شرکت مدیران فاسد و وابسته به حاکمیت هیچگونه رسیدگی به مطالبات کارگران را در دستور کار خود قرار ندادند.
در ایلام کارگران اخراجی پتروشیمی ارغوانگستر با همراهی خانواده های خود و با حضور در مقابل ساختمان استانداری ایلام تجمعی اعتراضی را برگزار کردند.
بازنشستگان آموزش و پرورش در زنجان نیز با تجمع در مقابل استانداری این شهر اعتراض خود را به وضعیت نابسامان صندوق بازنشستگی و عدم اجرای صحیح همسان سازی و تورم و گرانی افسارگسیخته در کشور بیان کردند.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۱۰ دی ۱۴۰۳
**************
عدنان غبیشاوی
به اعدام پایان دهید!
**************
برگزاری تجمعات اعتراضی پرستاران، بازنشستگان، و بازاریان در اقصی نقاط کشور
برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری
اینجا کلیک کنید.
بازنشستگان فولاد و معدن با حضور در خیابان نشاط اصفهان همچون هفته های گذشته اعتراض خود را به وضعیت نابسامان معیشتی بازنشستگان و چپاول صندوق های بازنشستگی بیان کردند. "فریاد فریاد از اینهمه بیداد" و "حقوق، سبد معیشت، حق مسلم ماست" از جمله شعارهای سر داده شده در تجمع امروز بازنشستگان اصفهان بود.
پرستاران بیمارستان های شهر طبس در اعتراض به معوقات حقوق، کارانه، اضافه کار و همچنین اجبار پرسنل به انجام اضافه کاری با حضور و تجمع در ساختمان اداری شبکه بهداشت و درمان این شهرستان اعتراض خود را اعلام کردند.
بازنشستگان تامین اجتماعی شوش نیز چون هفته های گذشته با راهپیمایی و حضور در کف خیابان های این شهر اعتراض و خشم خود را نسبت به تورم و گرانی افسارگسیخته و چپاول و حیف و میل سرمایه های کشور که متعلق به تک تک افراد جامعه است، بیان کردند.
"حقوق بازنشسته، فقط واسه یه هفته"، "ما می گیم حقوق کمه، قیمت نان گران میشه"، و "همش دروغ شنیدیم، عدالتی ندیدیم" از شعارهای معترضان در تجمع امروز در شوش بود.
بازاریان و مغازه داران خیابان سیدولی در بازار کفاشان تهران با اعتصاب و تجمع و بستن مغازه هایشان اعتراض خود را به وضعیت بغرنج افزایش ساعتی نرخ ارز و مشکلات دیگر همچون گرانی و تورم و نابود شدن قدرت خرید مردم بیان داشتند. همچنین کسبه و بازاریان باغ سپه سالار، و پارچهفروشان ساکن در پاساژ ملت بازار نیز امروز دست از کار کشیدند و با تعطیلی مغازه های خود تجمعی اعتراضی را برگزار کردند.
بازنشستگان فولاد و معادن استان مازندران، البرز مرکزی نیز در اعتراض به عدم اجرای همسان سازی مطابق با آیین نامه مهر ماه سال ۱۴۰۲ تجمعی اعتراضی را برگزار کردند.
بازنشستگان معترض تامین اجتماعی شهر اهواز در استان خوزستان مانند هفته ها و ماه های گذشته با حضور در کف خیابان های این شهر اعتراض و خشم خود را علیه فقر، تبعیض، بی عدالتی، دزدی و فساد سیستماتیک حاکم بر تمام ارکان اداری و مدیریتی کشور بیان کردند. "فقر و فساد همین جاست، آقازاده آمریکاست"، "گرانی، تورم، بلای جان مردم"، "روسری رو رها کن، تورم رو مهار کن" و "جنگ افروزی کافیه، سفره ما خالیه" از شعارهای سر داده شده در تجمع امروز اهواز بود.
پرسنل و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی ایلام در اعتراض به عدم اجرای درست و صحیح تعرفه، کارانه، اضافه کاری، حق فنی، حق مسکن، حق لباس، حق غذا و... در محوطه ستاد دانشگاه جمع شده و تجمعی را برگزار کردند.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۹ دی ۱۴۰۳
**************
مجاهد کورکور
به اعدام پایان دهید!
**************
برای حُکمتان به سکوت ِ دانایی
برای اندیشه های مغموم ِ کوچیده
و لرزانی قطره ی اشک
بر گونه ی خواهرانم
برای تحکم حماقت بر معرفت
و جولان زشت ترین زنان ِ جهنمی
که بر روی حوریان ِ زنده ی زمینی
ناخن کشیده اند
برای آخرین نگاه بی گناهی
به چشمان خونین دژخیم شادمان
و مسافران ِ انتظار و پرواز
مسافران ِ بی بازگشت
و فرو رفتن دندان ِ کفتارتان
در تن ِ کال ِ دختران ِ آرزوهای کوچک ِ زیستن
برای کودکان هراس
که در زهدان ِ زنان ِ تکیده گوری جستجو کردند
و شکست استخوان
از داغ ِ شتابان ِ سرب هایتان
از شما منزجرم!
از شما که قلب زمین را شکسته اید
قباد حیدر
**************
زارا اسماعیلی
زندانیان سیاسی و عقیدتی را به یاد آوریم
زندانیان سیاسی و عقیدتی را به یاد آوریم
زارا اسماعیلی، خواننده ۲۹ ساله، از جمله خوانندگان و هنرمندانی است که به سبب استفاده از حق خود برای ابراز آزادانه هنرش، در زندان به بند کشیده شده است.
این زن جوان هنرمند با صدای زیبا و قدرتمند خود و بدون حجاب اجباری در مناطق مختلف تهران از جمله در شهرک اکباتان، باغ فردوس، و مترو ترانههایی از خواننده های مشهور همچون هایده و ایمی واینهاوس، خواننده بریتانیایی، برای مردم بازخوانی میکرد و اجراهای او با استقبال زیاد مردم همراه میشد. چنین بود که ویدئوهای بسیاری از اجراهای خیابانی او در شبکههای اجتماعی منتشر شد و این به مذاق رژیم آزادی کش و زن ستیز خوش نیامد.
روز پنجم مرداد ۱۴۰۳ ماموران امنیتی و نظامی با یورش به منزل شخصی زارا اسماعیلی این هنرمند جوان را بازداشت کردند و با خود بردند.
خانواده زارا اسماعیلی اعلام کرده اند که پس از گذشت پنج ماه از دستگیری او هنوز هیچ اطلاعی از وی و محل بازداشتش ندارند.
صدای زن نباید ممنوع باشد. حق هر زن هنرمندی است که بتواند آزادانه برای مردم و دوستداران موسقی بخواند و با صدای خود هنر، اندیشه، احساس، و مخالفت خود را با استبداد زن ستیز حاکم بیان کند.
ما خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله زارا اسماعیلی هستیم.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۸ دی ۱۴۰۳
**************
۷ دی ۹۶، روزی که مردم زنگ زوال استبداد دینی را به صدا در آوردند
۷ دی ۹۶، آغاز دوران زوال جمهوری اسلامی
برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری
اینجا کلیک کنید.
سال گذشته نوشتیم که با جنبش دیماه ۱۳۹۶ فرایند فرود و در واقع زوال استبداد دینیِ حاکم بر ایران آغاز شده است. جنبش آبان ۱۳۹۸ و به ویژه جنبش «زن، زندگی، آزادی» در سال ۱۴۰۱ بیتردید...
برای مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید.
**************
برگزاری چند تجمع اعتراضی در برخی از نقاط کشور
امروز سهشنبه ۴ دی ۱۴۰۳ تعدادی از کارگران و مزدبگیران در برخی از شهرهای کشور تجمعاتی اعتراضی را برگزار کردند.
ناوگان اتوبوسرانی در شهر ایلام در اعتراض به چپاول و غارت بیش از ۳۱ میلیارد تومان بودجه بازسازی اتوبوس های فرسوده که بعد از واریز به حساب شهرداری این شهر حیف و میل شده است دست به اعتصاب و تجمع زدند.
در کرمانشاه معلمان بازنشسته سال ۱۴۰۲ در اعتراض به عدم تحقق وعده های وزیر آموزش و پروش و همچنین دولت و مجلس با حضور در مقابل اداره کل آموزش و پرورش این استان اعتراض خود را به وضع جاری بیان کردند.
کارگران ارکان ثالث و پشتیبانی شرکت های پیمانکاری پالایشگاه های دوازده گانه مجتمع گاز پارس جنوبی در اعتراض به اجرا نشدن وعدههای دولت با تجمع در مقابل ساختمان ستاد این مجتمع کاری تجمع اعتراضی و اعتصاب خود را برگزار کردند. اهم خواستههای کارگران مواردی را مانند اجرای صحیح طرح طبقهبندی مشاغل و نظام همسان دستمزد با نیروهای رسمی، ساماندهی وضعیت رانندگان، ساماندهی تردد اقماری کارگران اداری و پشتیبانی، عمل به توافقات قبلی در زمینه مرخصی استحقاقی، حذف کامل شرکت های پیمانکاری، حق تشکل و تجمع و اعتراض، پایان بخشیدن به فضای ارعاب و سرکوب و بازگشت به کار یاسر احمدی نژاد کارگر معترض در ملی حفاری، و پرداخت حق کمپ را شامل می شود. "یک کلام یک کلام، مزد بدون تبعیض، والسلام والسلام" و "حق و حقوق شعار ماست، عدالت انتظار ماست" از شعارهای سر داده شده کارگران در تجمع امروز بود.
کارکنان بیمارستان نفت شهر اهواز نیز در اعتراض به مالیات های سنگین امروز دست به اعتصاب زدند.
همچنین کارگران پیمانکاری واگن پارس اراک به دلیل عدم تمدید قرارداد بیش از ۵۰ نفر از کارگران این شرکت در پشت در ورودی این مجتمع تجمع اعتراضی خود را برگزار کردند. تعدادی از کارگران توسط پیمانکار در چند روز گذشته از کار اخراج شده اند و این مسئله نگرانی هایی را در مورد آینده شغلی نزدیک به ۵۰۰ کارگر دیگر بوجود آورده است.
کارکنان و کارگران عوارضی رشت - قزوین نیز که تعدادشان به ۳۰ نفر میرسد پس از الکترونیکی شدن سیستم عوارضی این واحد کاری از کار بیکار شدند و هیچگونه مسئولیتی را کارفرما در قبال آنان بر عهده نمی گیرد.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۴ دی ۱۴۰۳
**************
بارها به چشم خود دیدهام
که خدایان کهنه رفته و
خدایان نو آمدهاند
روز به روز و
سال به سال
بتها فرو افتاده و
به پا خاستهاند
من امروز
چکش را می پرستم!
کارل سندبرگ
ترجمه: بابک زمانی
**************
تجمع اعتراضی بازنشستگان مخابرات و کارگران صنعتی در دوشنبه ای دیگر
برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری
اینجا کلیک کنید.
امروز دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ برخی از بازنشستگان شرکت مخابرات ایران در تعدادی از شهرهای کشور تجمعات اعتراضی برگزار کردند.
در کرمانشاه، سنندج، ایلام، رشت، تهران، اصفهان، زنجان، تبریز، و بندرعباس بازنشستگان مخابرات اعتراض خود را به بی عدالتی و ظلم مضاعف ستاد اجرایی فرمان امام به مدیریت پرویز فتاح و بنیاد تعاون سپاه پاسداران به مدیریت سردار امامی و همچنین مدیرعامل مخابرات ایران، جعفر پور، که نماینده دولت پزشکیان است، اعلام کردند. "فقط کف خیابان، به دست میاد حقمان" و "حقوق بازنشسته، فقط برای یه هفته" از جمله شعارهای سر داده شده در تجمعات امروز بازنشستگان مخابرات بود. اجرا نشدن آیین نامه استخدامی و رفاهی سال ۱۳۸۹ و غارت اندوخته های بازنشستگان توسط مالکان فاسد آن از اصلی ترین موارد اعتراضی بازنشستگان است.
کارکنان رسمی شرکت نفت فلات قاره ایران در منطقه لاوان نیز امروز در اعتراض به سقف حقوق، عدم اجرای ماده ۱۰، محدودیت های پرداخت و تفکیک ناعادلانه مشاغل در مناطق عملیاتی تجمعی اعتراضی را برگزار کردند.
در حالی که میزان تورم در ایران بنا بر آمار صندوق بینالمللی پول از کشور جنگ زده یمن نیز بیشتر است و حاکمیت با غارت ذخایر ارزی کشور و مصرف آنها از جمله در جنگ های ارتجاعی - نیابتی خود سعی در بقا و دوام نظام استبدادی خود دارد مردم با کمبود برق و گاز، افزایش سرسام آور قیمت مواد خوراکی، و فشارهای روز افزون دیگر دست و پنجه نرم می کنند.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۳ دی ۱۴۰۳
**************
برگزاری تجمعات اعتراضی در برخی از نقاط کشور
امروز یکشنبه دوم دی ماه ۱۴۰۳ کارگران صنعتی و بازنشستگان برخی از صندوق های بازنشستگی برای دست یابی به حقوق و مطالبات خود تجمعاتی را برگزار کردند.
کارگران شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران با شعار "عزا عزا است امروز جامعه کارگری رو فناست امروز" تجمع و راهپیمایی خود را در اعتراض به دستمزدهای ناچیز، معوقه های پرداختی، و اوضاع فلاکت بار معیشتی بیان کردند.
کارمندان حریم بان، شهربان شهرداری تهران با حضور در مقابل شورای شهر اعتراض خود را به نداشتن قرار داد بعد از ۱۸ سال خدمت و کار اعلام داشتند.
بازنشستگان تامین اجتماعی در شهر شوش همچون هفته های گذشته راهپیمایی و تجمع اعتراضی خود را برگزار کردند.
همچنین در اهواز بازنشستگان تامین اجتماعی این شهر با تجمع در مقابل اداره کل این سازمان در مرکز استان خوزستان اعتراض خود را به شرایط وخیم زندگی بازنشستگان و دیگر مردم جامعه بیان داشتند.
کارکنان شرکت مخابرات شاغل در استان فارس در اعتراض به عدم پرداخت سنوات خود در شهر شیراز تجمعی اعتراضی برگزار کرده و خواهان رسیدگی فوری مدیران و مسئولان به وضعیت خود شدند.
بازنشستگان صندوق بازنشستگی فولاد و معدن نیز امروز در تهران با تجمع در مقابل ساختمان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعتراض خود را به وضعیت جاری کشور که جز فقر و فلاکت و رنج برای مردم نیست بیان کردند.
در اصفهان نیز بازنشستگان فولاد با تجمع در خیابان نشاط این شهر اعتراض خود را به وضع موجود بیان کردند. "مدیر بی لیاقت، خجالت، خجالت" و "نه سرما نه گرما، نیست جلو دار ما" از جمله شعارهایی بود که در تجمع اصفهان سر داده شد.
بازنشستگان تامین اجتماعی در کرمانشاه نیز تجمعی اعتراضی همچون هفته های گذشته برگزار کرده و خواستار رسیدگی به شرایط نابسامان کنونی شدند. شعارهای زیر از جمله شعارهای مطرح در این تجمع بود: "قطع برق کشور، میریم به عصر حجر"، "می جنگیم، می جنگیم، ذلت نمی پذیریم"، "شاغل و بازنشسته، اتحاد، اتحاد"، "دولت فرمایشی، حقوق فرسایشی"، "بیت المال و خزانه جولانگاه دزدانه" و "آقازاده آمریکاس، تورمش مال ماست".
چنان که شعارهای بالا نشان می دهند زندگی مزدبگیران روز به روز جهنمی تر می شود بی آن که هیچ کس از جانب دولت خود را مخاطب این شعارها بداند و کمترین وقعی به این اعتراض ها بگذارد. آیا همین بی اعتنایی به حرف طبقه مزدبگیر یعنی کارگران و زحمتکشان جامعه نشان نمی دهد که برای پاسخگو کردن چنین حکومتی باید به شیوه دیگری با آن سخن گفت؟
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۲ دی ۱۴۰۳
**************
اما برای شادمانی
سیاره ما
چندان آماده نیست
خوشی را باید
از چنگ روزهای آینده
بیرون کشید
در این زندگی
مردن
دشوار نیست،
ساختن زندگی
بسیار دشوارتر است
مایاکوفسکی
ترجمه: محمد مختاری
**************
اسماعیل گرامی
زندانیان سیاسی و عقیدتی را به یاد آوریم
زندانیان سیاسی و عقیدتی را به یاد آوریم
اسماعیل گرامی، فعال کارگری مستقل و بازنشسته کارخانه کارتن ایران است که هم اکنون با حکم ۵ سال حبس در زندان اوین به بند کشیده شده است.
اسماعیل گرامی طی سال های گذشته بارها دستگیر و زندانی شده است. وی نخستین بار در سال ۱۳۹۹ در تجمع اعتراضی بازنشستگان در مقابل وزارت کار بازداشت و یک روز بعد آزاد شد.
این فعال کارگری بار دیگر در فروردین ۱۴۰۰ توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت و به شعبه ۲ بازپرسی دادسرای اوین منتقل شد. بر اساس گزارش ها ماموران در جریان بازرسی منزل، گوشیهای تلفن اعضای خانواده را ضبط کردند.
اسماعیل گرامی در ۲۹ خرداد ۱۴۰۰ توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری محاکمه و بابت اتهام اجتماع و تبانی به پنج سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق و دو میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شد. در ۲۷ شهریور همان سال شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، محکومیت اسماعیل گرامی را عینا تایید کرد.
در ۱۶ شهریور ۱۴۰۰ شماری از زندانیان سیاسی محبوس در تیپ دو زندان تهران بزرگ توسط تعدادی از زندانیان متهم به جرائم عمومی مورد ضربوجرح قرار گرفتند. در جریان این حادثه اسماعیل گرامی و برخی از زندانیان سیاسی آسیب دیدند و تعدادی از آنها جهت درمان به بهداری زندان منتقل شدند. در پی بروز این درگیری، ۱۴ تن از زندانیان سیاسی این بند به بند یک تیپ دو زندان تهران بزرگ منتقل شدند که با عنوان بند دربسته شناخته میشود و دارای شرایط غیراستاندارد و بسیار نامناسب است.
در مرداد ۱۴۰۱ اسماعیل گرامی به همراه حدود ۴۰ تن از زندانیان سیاسی زندان تهران بزرگ بدون اعلام قبلی به زندان اوین منتقل شدند. این زندانی سیاسی با انتقال به زندان اوین دچار بیماری کرونا و عوارض ناشی از آن و تشدید بیماری های زمینه ای از جمله صرع شد.
در عصر روز شنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۱، بخشی از زندان اوین دچار آتشسوزی شد. در این حادثه که به درگیری ماموران سرکوب گر و زندانبانان با زندانیان انجامید، شماری از زندانیان جان خود را از دست دادند، تعدادی به دلیل اصابت گلولههای جنگی و ساچمهای و ضربوجرح توسط ماموران زندان زخمی و شماری دیگر بر اثر استنشاق گاز اشکآور و دود ناشی از آتش دچار مسمویت شدند.
در ۲۴ مهر ۱۴۰۱ پس آتشسوزی در زندان اوین اسماعیل گرامی به همراه تنی چند از زندانیان به زندان گوهردشت (رجاییشهر) منتقل شد. این زندانیان محبوس در بند ۸ زندان اوین پیش از انتقال به زندان گوهردشت مورد ضربوجرح با باتوم توسط زندانبانان قرار گرفتند، به سوی آنها گاز اشکآور پرتاب شد و پس از آسیبدیدگی از دسترسی به خدمات درمانی نیز محروم شدند.
در بهمن ۱۴۰۱ اسماعیل گرامی با آنچه به نام "عفو" برخی از زندانیان اعلام شد از زندان آزاد شد.
اسماعیل گرامی در آبان ۱۴۰۲ بار دیگر در جریان تجمع بازنشستگان مقابل ساختمان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در تهران توسط پلیس امنیت بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. او نهایتا آخر شب از زندان آزاد شد.
این زندانی سیاسی در تیر ۱۴۰۳ توسط شعبه ۱۰۲۷ دادگاه کیفری - دو تهران بابت اتهام اخلال در نظم و آسایش عمومی از طریق برپایی تجمعات بازنشستگان تامین اجتماعی به پرداخت ۲۰ میلیون تومان جزای نقدی محکوم شد.
در مرداد ۱۴۰۳ ماموران امنیتی و نظامی به محل سکونت آقای گرامی یورش بردند، خانه او را تفتیش کردند برخی از لوازم شخصی وی از جمله لپ تاپ، تلفن همراه و کارت ملی، این فعال کارگری را با خود بردند. اسماعیل گرامی خبر داد که پس از این یورش به خانه و زندگی اش به دادسرای شهید مقدس (اوین) احضار شده است. این فعال کارگری با حضور در شعبه سوم بازپرسی دادسرای اوین بازداشت به زندان اوین منتقل شد.
اسماعیل گرامی در شهریور ۱۴۰۳ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری محاکمه و بابت اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق شرکت در تجمعات بازنشستگان به یک سال حبس محکوم شد.
اسماعیل گرامی تنها به "جرم" شرکت در تجمعات بازنشستگان و دفاع از حقوق خود و هم طبقه ای هایش محکوم و به بند کشیده شده است. در حالی که انبوه ثروت تولید شده از استثمار کارگران صرف بودجه های نظامی و امنیتی و نهادهای رنگارنگ مذهبی می شود، میلیون ها کارگر از شاغل و بازنشسته و خانواده های شان زیر خط فقر زندگی می کنند. بخش های مختلف طبقه کارگر از جمله بازنشستگان با برگزاری تجمعات به این ستم و بیداد اعتراض می کنند. اما پاسخ سرمایه داری استبدادی حاکم چیزی جز سرکوب نبوده است.
ما خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله اسماعیل گرامی هستیم.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۱ دی ۱۴۰۳
___________________________
برای مطالعه و مراجعه به اخبار، گزارشات و مطالب پائیز ۱۴۰٣
اینجا کلیک کنید.
برای مطالعه و مراجعه به اخبار، گزارشات و مطالب تابستان ۱۴۰٣
اینجا کلیک کنید.
برای مطالعه و مراجعه به اخبار، گزارشات و مطالب بهار ۱۴۰٣
اینجا کلیک کنید.
برای مطالعه و مراجعه به اخبار، گزارشات و مطالب کانال از ۱ دی تا ۲٧ اسفند ۱۴۰۲
اینجا کلیک کنید.
برای مطالعه و مراجعه به اخبار، گزارشات و مطالب کانال تا ۲٨ آذر ۱۴۰۲
اینجا کلیک کنید.
برای مطالعه و مراجعه به اخبار، گزارشات و مطالب کانال تا سی شهریور ۱۴۰۲
اینجا کلیک کنید.