افق روشن
www.ofros.com

... مجموعه اخبار، گزارشات، اطلاعیه ها و


كانون مدافعان ...                                                                                                    سه شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۷ - ۲۹ مه ۲۰۱۸


دور تازه سرکوب آزادی اندیشه و بیان

در روز جمعه چهارم خرداد ماه نیروهای امنیتی به مراسم پنجاهمین سالگرد تاسیس کانون نویسندگان که در یک مکان خصوصی بر گزار می شد، حمله کردند .در این حمله که با تعداد زیادی از نیروهای امنیتی صورت گرفت، خیابان منتهی به مراسم را اشغال کرده و سپس با ایجاد رعب و وحشت به محل بر گزاری مراسم حمله کرده و پوستر ها و دیوار نوشته را از جای کنده و گوئی که به سرزمین دشمن حمله کرده‌اند.
کانون نویسندگان ایران که در پنجاه سال گذشته همواره مورد خشم و تهاجم نیروهای واپس‌گرا قرار داشته است از انواع تهاجمات همواره سربلند بیرون آمده و به مبارزات خود برای پاسداشت آزادی اندیشه و بیان ادامه داده است. کشتار، زندان و شکنجه و قتل نویسنگانی همچون سعید سلطانپور، محمد مختاری و محمد جعفر پوینده وعطائالله نوریان نتوانسته است مانع ادامه مبارزات نویسندگان دربرابر سانسور و تحکیم فرهنگ تک صدائی شود.
این بار این تهاجم در سطوح دیگری نیز صورت گرفت؛ در خبرها آمد که پلیس تهران ١٠ وانت کتاب “مسأله‌دار و زیرزمینی” را از کتابفروشی‌های پایتخت جمع آوری کرده است! جالب آن است که تعداد کتابهای جمع‌آوری شده دیگر نه با تعداد بلکه با واحد «وانت» شماره گذاری می شود!
این تهاجم در حالی اتفاق می افتد که اداره ممیزی وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی به بسیاری از کتاب‌ها مجوز نمی‌دهد و یا در بسیاری موارد دادن مجوز را به سانسور و تغییر محتوا مشروط می‌کند و به همین خاطر، شماری از نویسندگان و شاعران کتاب‌هایشان را به صورت فتوکپی در نسخه های محدود منتشر می‌کنند. همچنین کتاب‌های قدیمی که برای چاپ‌های بعد، از ارشاد مجوز نگرفته‌اند یا انتشارات آنها تعطیل شده،‌ به صورت افست تکثیر می‌شوند.
این یورش ها همزمان با گسترش فیلتر کردن فضای مجاری حاکی از آن است که نیروهای تاریک‌اندیش پس از چهل سال اختناق همچنان در جلوگیری از گسترش فرهنگ و آزادی اندیشه ناتوانند و به خیال خام خود با این روش ها به جنگ فرهنگ و اندیشه می روند. در حالی که بارها و بارها چه در این حکومت و چه در حکومت‌های سلف آنان ثابت شده است که در این نبرد پاسداران تاریکی شکست خوردگان اند!

**************

گزارش ویژه از محل نگهداری محمد حبیبی

محمد حبیبی، فعال صنفی و عضو هیات مدیره کانون تهران که روز بیستم اردیبهشت ماه در تجمع قانونی و مسالمت آمیز شورای_هماهنگی تشکل های صنفی معلمان دستگیر شد پس از انتقال از سلول های انفرادی سپاه، در زندان تهران بزرگ در قرنطینه شماره یک در حبس است.
قرنطینه یک که در بین زندانیان به قرن یک معروف است فاقد امکانات است به طوری که آب آشامیدنی نیز وجود ندارد و زندانیان مجبورند آب چاه غیرتصفیه بنوشند. همچنین در این بند در یک اتاق 9 نفره، 20 نفر زندانی هستند و بهداشت مطلوبی وجود ندارد و سلامت زندانیان در خطر است. فراتر از این مشکلات در زندان تهران بزرگ، حقوق انسانی زندانیان است که با هتک حرمت و پایمال نمودن کرامت انسانی زندانی توسط زندانبان و وکیل بندها نادیده گرفته می شود.
با توجه به شرایط فوق این بحث مطرح است که اولا هر فرد حتی یک تبهکار حق دارد در زندان و مراحل دادرسی از حقوق انسانی و امکانات طبق کنوانسیون های جهانی و قوانین داخلی برخوردار باشد چه رسد به یک معلم شریف و آزاده چون #محمد_حبیبی که دغدغه همیشگی اش اعتلای آموزش کودکان و برقراری عدالت در جامعه بوده است. معلمان بهت زده از حمله به تجمع تهران هر روز خبری از بی حرمتی و نادیده گرفتن حقوق خود و معلمان زندانی می شنوند و گویی اراده ای در نزد مسئولان برای پایان دادن به این همه بی عدالتی دیده نمی شود.

به نقل از کانال حمایت از محمد حبیبی

**************

محمد حبیبی به چه جرمی تحت فشارهای شدید قرار دارد؟

محمد حبیبی، معلم بازداشت شده، به زندان بزرگ تهران (فشافویه) منتقل شده و درحالی پای برهنه با همسرش ملاقات کرده که آثار ضرب و شتم در وی مشهود بوده است.
اعمال وحشیانه و تحقیر آمیز در هنگام دستگیری و پس از آن با معلمی که تنها جرمش بیان حقایق، دفاع از حقوق معلمان و شرکت در تجمع اعتراضی مسالمت آمیز معلمان است، تنها بیانگر دشمنی و کینه عاملان این رفتارها با زحمتکشان و معلمان است؛ آنانی که گمان می کنند با این بگیر و ببندها وآزارها، می شود مشکلات موجود را که ناشی از بی تدبیری و سودطلبی است، لاپوشانی کرد. اما تاریخ ثابت کرده که این شیوه ها و اعمال وحشیانه تنها مشکلی بر مشکلات می افزاید و هیچ گاه از ذهن مردم پاک نخواهد شد.
ما این اعمال را علیه معلمان شریف و زحمت کش و تمامی کسانی محکوم می کنیم که دفاع از حقوق مردم را لحظه ای فراموش نکرده و نمی کنند و خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط آنان هستیم.

۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۷

**************

"آری بهار آمده است اما بر آن زمستانی که گذشت نامی نیست"

و بر آن تابستانی که در پیش روست نیز نامی نخواهد بود، اگر...؟!

سفرنامه سرپل ذهاب فروردین ۱۳۹۷ هاله صفرزاده

نور طلایی خورشید، گندمزاران تازه سبز شده دو طرف جاده کرمانشاه - سرپل را گرم می کرد. به رغم آنکه بارندگی از سال های پیش کمتر بوده اما بهار رنگ زندگی را به طبیعت پاشیده بود. گندم های تازه جوانه زده، نوید زندگی می دادند. در شهر سرپل ذهاب، در نگاه اول، با شروع ساخت و سازهایی که در گوشه و کنار شهر به چشم می خورد، می شد دید که زندگی بار دیگر از سر گرفته شده است: رفت و آمد لابه لای کانکس ها و چادرها، شست و شوی ظرف و لباس در کنار خیابان و جویهای آب، بازی بچه ها، پخت و پز ، پیاده روهای شلوغ، مغازه ها و مشتری ها و بازار داغ خرید و فروش، سبزی های رنگارنگ محلی در بازار سبزی و میوه، رفت و آمدها و... امید به زندگی را می شد در همه جای شهر خراب دید. اما مدیریت نامناسب بحران نیز همه جا هنوز رخ می نماید.    برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.

**************

تلاش برای ایجاد تشکل سراسری کارگران (۱۳۵۷)

گفتگو در سالن اجتماعات سندیکاهای کارگران قندریز و شکلات سازی تهران وحومه

تاریخ مبارزات کارگران برای دفاع از حقوق خود در برابر نظام سرمایه داری ، تاریخی سراسر مبارزه و رویارویی کارگران و مزدبگیران از یک طرف و حامیان نظام سرمایه داری و خود سرمایه داران از طرف دیگر است.
از آن زمان که سرمایه ای انباشته می شود و در قطب مقابل عده ای از مردم چیزی به جز نیروی کارشان برای فروش ندارند، این کشمکش و مبارزه برای استثمار نیروی کار از یک طرف و دریافت حق و حقوق کار از طرف دیگر ادامه می یابد. این تاریخ مشهون از پیروزی ها و شکست های فراوانی است که در این مبارزات برای کارگران رقم خورده است.
در ایران نیز این مبارزات تاریخچه خاص خود را دارد که در هر زمان این مبارزات با پیروزی های خود توانسته است بخشی از حقوق کارگران و زحمتکشان را به دست آورد ودر مقابل هر بار که شکست خورده است بخشی از این حقوق را از دست داده و و سرمایه داران و نظام حامی آنان توانسته اند بار دیگر بر اریکه قدرت سوار شده و دست آوردهای کارگران را یکی پس از دیگری از آنان باز ستانند.
مقطع مبارزات سال های ۵۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰ یکی از این مقاطع درخشانی است که در آن مبارزات کارگران در بسیاری از زمینه ها به بار نشست و دست آوردهای بزرگی برای کارگران و زحمتکشان داشت و از ان جمله پیروزی هائی که در ایجاد تشکل های کارگری و تشکل های سراسری کارگران به و جود آمد که هر گام ان نتیجه فداکاری ها و گذشت و مبارزات خستگی نا پذیر این کارگران و زحمتکشان بوده است.
تجربه ذیل در یکی از آن مقاطع حساس به و جود آمده است که گزارش آن برای امروز میتواند بسیار مفید و ارزشمند باشد و در راه ایجاد تشکل های سراسری کارگران و زحمتکشان آموزنده تجاربی گرانبها باشد . اکنون که بسیاری از مبارزان کارگری به این نتیجه رسیده اند که ایجاد تشکل های سراسری کارگران و فعالان کارگری ضرورت تداوم مبارزه تا کنونی است این تجربیات میتواند ارزش زیادی برای راه گشائی اینده داشته باشد.
تجربه زیر نشان میدهد که چگونه نیروهای ضد کارگری سعی در انحراف مبارزات کارگران داشته و تمام تلاششان را برای به انحراف کشیدن مبارزات کارگران و تحمیل تشکل های بالا ساخته بر کارگران به کار می برند اما هوشیاری کارگران و فعالان کارگری از این امر جلوگیری میکند. پیش از بهمن ۱۳۵۷ سندیکاهای فرمایشی در بیشتر واحدهای تولیدی فعال بودند و در زمینه مهار مبارزات کارگران تلاش می کردند. درزمانی که کارگران اجازه ایجاد تشکلهای مستقل خود را نداشتند، عضو شدن در این سندیکاهای فرمایشی به نوعی اجباری بود. اعتصابات گسترده در واحدهای تولیدی به خصوص از شهریور ۱۳۵۷ گسترده شده بود و خواسته های این اعتراضات و اعتصابات دیگر به فقط به خواسته ای صنفی محدود نمی شد. کارگران شرکت نفت با بستن شیرهای نفت شریان اقتصادی رژیم شاهنشاهی را در دست گرفته بودند.
این تجربه به شکل کتابچه ای کوچک هم در سال ۵۷ تحت عنوان گزارشی از سندیکای قندریز و شکلات سازی تهران منتشر شده بود.
   برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.

**************

فراز هایی از جنبش کارگری ایران:

نیشکر هفت تپه ”اوج فساد مدیریت“ ۱۳۸۶

این گزارش در سال ۱۳۸۶ برای ماهنامه راه آینده تهیه شده است. گزارشی است از بازدید از کارخانه نیشکر هفت تپه و مصاحبه با کارگران آن، درست در زمانی که خصوصی سازی این واحد تولیدی کلید خورده بود. به رغم آنکه در بوق کرنا می دمیدند که خصوصی سازی سبب خواهد شد که مشکلات کارگران و کارخانه حل شود، اما به واقع خصوصی سازی نه تنها دردی از کارگران درمان نکرد که بر آن نیز افزود. هنوز هم بعد از ده سال کارگران حقوق های خود را با ماه ها تاخیر دریافت می کنند و برای دریافت آن باید دست به اعتراض و اعتصاب بزنند، هنوز هم شعار کارگران این است: کارگر هفت تپه ایم گرسنه ایم گرسنه”…    برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.

۱۰ فروردین ۱۳۹۷

**************

مبارزات کارگران بیکار در سال ۱۳۵۸

یکی از بزرگترین مشکلات بعد از بهمن ۵۷ موج بیکاری بود که به دلیل تعطیلی کارگاه‌ها و کارخانه‌ها، فرار کارفرماها و صاحبان صنایع مختلف و… بوجود آمده بود. طبق آمارهایی که در روزنامه‌ها به نقل از رییس کل بانک مرکزی منتشر شد حدود سه و نیم میلیون بیکار در جست وجوی کار بودند که ۹درصد جمعیت کشور را شامل می‌شدند. در خبری در ۲۱ اسفند ماه آمده که در کمتر از ۱۵ روز تنها ۱۵۰هزار بیکار به استانداری آذربایجان شرقی مراجعه کردند. بسیاری از این کارگران اخراج شده بودند چرا که در اعتصابات قبل از بهمن ۵۷ شرکت داشته و در محل کار خود حاضر نشده بودند. در پی شکایات زیاد کارگران مبنی بر نپرداختن دستمزدها وکمی آن، در ۲۸ اسفند ماه آقای خمینی به وزیر کار دستور داد تا حقوق عقب افتاده کارگران سراسر کشور پرداخت شود.
هر چند در ۲۷ بهمن اعلام شده بود:“هر که بگوید اعتصاب باقی است خائن است“، اما پرداخت نشدن دستمزدها، نداشتن حداقل امکانات زندگی، بیکاری و فقر و … سبب شد تا حرکت دسته جمعی، اعتصاب، تحصن و راهپیمایی‌ها برای گرفتن حقوق معوقه و اعتراض به بیکاری و درخواست کار دوباره آغاز شود. یکی از طولانی ترین تحصن‌هایی که برپا شده بود تحصن فارغ التحصیلان بیکار بود که از اواسط فرودین ماه درکاخ دادگستری بست نشسته بودند و پس از ۴۸ روز، در۶خرداد، و به طور مشروط به تحصن خود پایان دادند. این گروه که خواستار لغو قانون منع استخدام بودند، اعلام کرده بودند که حاضرند ۶ ماه بدون حقوق در دورافتاده ترین نقاط کشور خدمت کنند. آنها در پی درخواست دادن مهلت ۱۵ روزه به دولت، به تجمع خود پایان دادند و قطعنامه‌ای صادر کردند.
در لابلای ورق‌های روزنامه‌های آن سال می‌توانیم بخشی از این حرکت‌های جمعی کارگران بیکار را بیابیم . مروری کوتاه داریم بر آنچه در چند ماه اول سال ۵۸ بر کارگران بیکار ایران گذشت.    برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.

۷ فروردین ۱۳۹۷

**************

«بهار می آید و زمستان سپری می شود و شکوفه های تازه جوانه می زند و زندگی از نو آغاز می شود»

و این گردش ایام هم چنان ادامه دارد... تمام این گردش بیانگر آن است که سکون بی معنی است و روزگار در تغییر. نه ظالمان می مانند و نه مظلومان، نه ستمگران همیشه بر عرصه قدرت اند و نه ستمبران همواره در زیرِ بار. این چرخه باید تغییر کند و بارها تغییر کرده است و از این پس نیز و من تکرار می کنم شب را و روز را و هنوز را...
سالی که گذشت بر ستمبران در کل جهان و به خصوص منطقه ی پر آشوب خاورمیانه سالی پُر نشیب و فراز بود و چنین می نماید که تمامی مشکلات جهان بر گرده ی مردم این منطقه از جهان قرار گرفته است. حکومت های دیکتاتوری خودکامه همراه با امپریالیست های طمعکار شرق و غرب بر سر مردم این منطقه فرود آمده اند.
سرکوب اعتراضات مردمی از اعتراض به گرسنگی در دی ماه گذشته در ایران گرفته تا حق طلبی های مردم سوریه و خلق در زنجیر کرد همه و همه سالی سخت را برای کارگران و زحمتکشان رقم زد. اما جنبش اعتراضی مردمی در ایران از کارگران و زحمتکشان و زنان و معلمان در کنار مقاومت های قهرمانانه در عفرین و سر بر آوردن نیروهای تازه نفس مبارزان راه آزادی سر ایستادگی ندارد و این امر نویدبخش سالی پر بار تر و سرشار از مبارزات بی امان برای رهایی و عدالت و برابری انسان ها است.

«کانون مدافعان حقوق کارگر»

فروردین ۱۳۹۷

**************

شیوه ای نه چندان جدید برای ایجاد رعب و وحشت در کارگران به جان آمده از بی عدالتی

در حالی که صبح شنبه ۲٦ اسفند ماه، کارگران گروه ملی فولاد همانند روزهای گذشته در منطقه کیانپارس اهواز تجمع کرده بودند خودرویی ناشناس وحشیانه به محل تجمع کارگران گروه ملی حمله کرد و چند نفر از کارگران را زیر گرفت. گفته می شود وضعیت ۲ تن از کارگران وخیم است.
چندی قبل نیز در اعتراضات دراویش، مشابه این حادثه روی داد. در آن حادثه اتوبوس و خودرویی به میان نیروهای پلیس حمله کرد و گناه آن به گردن معترضان انداخته شد. منابع مستقل از چگونگی این حادثه اطلاعی ندارند و تحقیق در این مورد در محیطی سربسته صورت گرفت که سوالات زیادی را بی جواب گذاشته است.
این قبیل حوادث که در آن ریش و قیچی و همه تحقیقات تنها در اختیار نیرو های امنیتی است و منابع مستقل امکان تحقیق در آنها را ندارند، زنگ خطری است که باید به آن توجه شود و ساده از کنار آن عبور نکرد.
این شیوه جدید از سویی برای ایجاد رعب و وحشت انجام می شود و از سوی دیگر دلیلی برای توجیه و تشدید سرکوب و برخورد خشن با معترضان خواهد بود. تحلیل هایی از این دست که " طی روزهای گذشته رسانه های ضدایرانی و معاند جمهوری اسلامی با انتشار تصاویری از تجمع کارگران گروه ملی فولاد به دنبال پایه ریزی اقداماتی بوده اند." و نسبت دادن آن به خارج کشوری ها نیز در راستای همین مسئله است.
نمونه های تاریخی متعددی را می توان مثال آورد. زمان چندانی نگذشته است از هنگامی که رژیم سلطنتی، ساختمان ساواک شاه را به منظور تخریب مبارزان و ایجاد رعب و وحشت و برای توجیه حکومت نظامی تهران، در روز چهاردهم آبان ماه ۱۳۵۷ به آتش کشید، این نوع اعمال در اراده مبارزان آن زمان نه تنها خللی ایجاد نکرد، بلکه آنان را در آزادی خواهی و حق طلبی مصمم تر کرد. حادثه سینما رکس آبادان و یا بمب گذاری در حرم امام رضا در مشهد را نیز می توان از این دست اعمال دانست که جز رسوایی برای مجریان و طراحان آن سودی نداشت.
سرکوبگران می خواهند با ایجاد فضای هر چند خشن تر، به جای پاسخگویی به اعتراضات به حق مردم، آن را به خاک و خون بکشند و سکوتی قبرستانی را بر مردم تحمیل کنند. اما تاریخ ثابت کرده که این تلاشی عبث است و تنها پاسخگویی و توجه و اقدامات جدی در رفع بی عدالتی ها می توانند چاره ساز این اعتراضات باشد.
بر همه کارگران و زحمتکشان به جان آمده از این همه بی عدالتی است که هوشیار باشند و با هوشیاری خود این اعمال را افشا و خنثی کنند. ضمن آرزوی سلامتی برای کارگران زخمی در این حادثه تاکید می کنیم که:
"در طول تاریخ هیچ گاه ستمدیدگان خشونت را آغاز نکرده اند. آنان که خود محصول خشونت اند چگونه می‌توانند مبتکر آن نیز باشند؟ خشونت به وسیله ی کسانی پدید می‌آید که ستم می‌کنند، استثمار می‌کنند و در شناختن دیگران به عنوان انسان قصور می‌ورزند، نه به وسیله ی آنان که ستمی ‌می‌کشند و استثمار می‌شوند و ناشناخته می‌مانند."

۲٦ اسفند ۱۳۹٦

**************

سخن روز: زلزله باز هم قربانی می گیرد!

معلم جوان ساکن محله تازه آباد سرپل ذهاب خودکشی کرد.
چرا؟
هاله صفرزاده

پس از زلزله، زیر و رو شدن زندگی هزاران زن و مرد و کودک در سرپل ذهاب و روستاهای اطراف و سایر مناطق زلزله زده و تمام شدن تقریبی پس لرزه های زمین و گذشت بیش از چهار ماه از چادر نشینی و کانکس نشینی و بلاتکلیفی مردم آسیب دیده از زلزله، پس لرزه های اجتماعی آن ، همچنان قربانی می گیرد.
شرایط دشوار زندگی، بی کاری، بلاتکلیفی، قولها و وعده های عملی نشده، سرما و طوفان، باران و آبگرفتگی، نزدیک شدن سال نو و چشم انداز زندگی در فصل های گرم سال در کانکس و چادر و … زمینه ساز بروز بسیاری از مشکلات روحی و روانی است و سبب شده که میزان خودکشی در میان آسیب دیدگان از زلزله افزایش یابد. تا کنون بیش از صد مورد اقدام به خودکشی در این مناطق گزارش شده که در اکثر موارد ناموفق بوده است.
و اما آخرین مورد ، متاسفانه موفق بود. رسول قهرمان پور ، معلم ۳۱ ساله ساکن سرپل ذهاب با حلق آویز کردن به زندگی خود خاتمه داد. در اخبار منتشر شده، مسوولین به جای هر اقدام دیگری خودکشی را به عوامل دیگری مثل مشکلات خانوادگی و مالی نسبت دادند با این گمان که به این ترتیب از زیر بار مسوولیت های انجام نداده ، می توانند شانه خالی کنند. اما طبق اخبار منتشر و گفته های خانواده ایشان ، رسول قهرمان پور هیچ مشکل مالی و خانودگی نداشته است. مرگ دانش آموزان و همشهری ها و نزدیکان و همچنین تدوام اوضاع آشفته در روحیه اش تاثیر عمیقی گذاشته تا حدی که چنین تصمیمی گرفت ...
در سفر قبلی به مناطق زلزله زده، (اوایل دی ماه) در سرپل ذهاب، سری هم به محله تازه آباد زده بودیم. چادرهای بسیاری کنار هم به صف شده بودند. تراکم جمعیت در اولین نگاه قابل لمس بود. کانکس هایی هم خالی در گوشه ای دیگر به صف بودند. به گفته حاضران کسی نمی خواهد کانکس ها را تحویل بگیرد چرا که مبلغ کسر شده از وام ساخت و ساز بابت این کانکس ها، برایشان قابل قبول نیست و به هر ریال از این وام اندک نیاز دارند تا بتوانند حداقل چهاردیواری خانه هایشان را بسازند، تصور انجام ریزه کاری ها و تکمیل خانه را هم که اصلا نمی کردند.
در تازه آباد برای تقریبا ۵۰ چادر فقط یک دستشویی و حمام وجود داشت، آن هم با فاصله ای بسیار دور از چادرها. می شد تصور کرد که زندگی در چنین شرایطی و تداوم آن چه میزان صدمات و بیماریهای جسمی و روانی ایجاد می کند و ناامیدی از تغییر چنین وضعی بی شک فاجعه ای به بار خواهد آورد بزرگتر از خود زلزله؛ و اکنون این فاجعه رخ داده است و معلم جوانی دیگر سرکلاس حاضر نخواهد شد و خانواده ای بار دیگر عزادار شده است. داغ عزیز یک طرف و انتشار و شایعات و تصاویر ایشان بعد از مرگ و برخوردهای این گونه مسوولان شرایط بسیار نامناسبی را برای خانواده ایشان فراهم کرده است.
به خانواده ایشان تسلیت می گوییم و امیدواریم که مردم زحمتکش و مهربان این منطقه دیگر شاهد چنین رویدادهایی نباشند و بتوانند در کوتاه ترین زمان ممکن کمر زیر این بار سنگین راست کنند. شاید مرگ این جوان معلم تلنگری باشد بر وجدان به خواب رفته مسوولان برای پیشگیری از فاجعه بعدی.

۲۱ اسفند ۱۳۹٦

**************

بازهم دستگيري یک معلم دلسوز و فعال

سه روز پیش محمد حبيبي، یکی از معلمان مبارز و با سابقه در محل كار خود ، در مقابل چشمان نگران دانش‌آموزان و همکاران و بعد همسایگانش با ضرب و شتم بازداشت شد. این شیوه خشونت بار دستگیری، نگرانی‌هایی را در مورد تامین سلامت وی در دوران بازداشت دامن می زند.
به نظر می آید اعمال خشونت هایی این گونه و شدیدتر حربه ای براي برخورد با فعالان اجتماعي و به منظور محدود کردن و مهار اعتراضات رو به افزایش است؛ امری که برای همه قابل پیش بینی است و گریز ناپذیر به نظر می رسد.
اما روشن است که این حربه نیز دیگر کارایی ندارد چرا که دلیل گسترده شدن اعتراضات افزایش بی عدالتی ها و حق کشی هایی است که همه ی اقشار از کارگران و معلمان گرفته تا زنان و دانشجویان و... در این سالها تجربه کرده اند. بی عدالتی هایی که محمد حبیبی و سایر فعالان اجتماعی و صنفی را به عرصه حق خواهی کشانده است. هر چه دزدی ها اختلاس ها، حق کشی ها افزایش یابد، بی تردید عدالت خواهی و اعتراض به این شرایط گسترده تر خواهد شد و در مقابل هر چه خشونت علیه مردم و زحمتکشان و معترضان افزایش یابد، همدلی و همراهی مردم نیز افزایش خواهد یافت و صفوف معترضان فشرده تر و مستحکم تر.
بی شک دانش آموزانی که شاهد دستگیری معلمشان بوده اند، به جرگه معترضان خواهند پیوست، همسایگانی که صحنه های ضرب و شتم را دیده اند و از آن به پلیس ۱۱۰ (بخش دیگری از سیستم سرکوب) شکایت برده اند، همراهی و همدلی شان با خانواده این معلم بازداشت شده افزایش خواهد یافت، همکارانی که محمد حبیبی را از دور و نزدیک می شناسند و بارها و بارها صبر و متانت او را در شرایط متفاوت دیده اند، او را تنها نخواهند گذاشت و ...
ضمن آنکه خواستار آزادی بی قید و شرط محمد حبیبی و سایر زندانیان سیاسی هستیم، بار دیگر یادآور می‌شویم که تامین سلامت جسمی زندانیان و حفظ جان آنان بر عهده ی زندانبانان است و تنها راه پیش رو، توجه و برآورده کردن خواسته های به حق معلمان، کارگران، زنان و دانشجویانی است که خواهان عدالت و آزادی اند.

۱۴ اسفند ۱۳۹٦

**************

محکومیت بازداشت ده کارگر گروه ملی صنعتی اهواز

دهم اسفند، بار دیگر حق خواهی کارگران با دستگیری و بازداشت پاسخ داده شد. ده کارگر گروه ملی صنعتی اهواز با دستور دادستانی اهواز، در منازلشان به شکل خشونت باری بازداشت شدند و فرزندان این کارگران شاهد دستگیری پدرانشان بودند، پدرانی که ماه ها، بدون حقوق با دست‌های خالی از سرکار به خانه بازمی‌گشتند.
فرهاد اکبریان، مرتضی اکبریان، میثم علی قنواتی، امین مؤمن پور، حسین نیسی، باقر دلفی، تقی حسن زاده، هادی عفراوی و مهدی عادل زاده از جمله بازداشت شدگان هستند. دادستانی اهواز به جای بازداشت کارفرمای این واحد تولیدی به خاطر آنکه ماه ها حق و حقوق کارگران را پرداخت نکرده با چنین اقدامی نشان داد که مدافع سرمایه داران متخلف است و کارگران نیز که از مسوولان ناامید شده اند، همکاران خود را تنها نگذاشتند؛ جمعی از کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز به حمایت از همکارانشان در مقابل دادگستری مرکزی اهواز دست به تجمع زدند و خواست آزادی آنان نیز به سایر خواسته های آنان افزوده شد.
آزادی بی قید و شرط و فوری کارگران بازداشتی، پرداخت دستمزدهای معوقه و مجازات کسانی که دستمزد ماه ها کار کارگران را به یغما می برند، تنها راه حل پایان مشکلات کارگران گروه صنعتی اهواز است.
کانون مدافعان هرگونه نگاه امنیتی به حق خواهی کارگران و بازداشت کارگران معترض را محکوم کرده و خواستار آزادی فوری کارگران بازداشتی است.

۱۱ اسفند ۱۳۹٦

**************

اجلاسی ضد کارگری به نام حمایت و همبستگی کارگری

اجلاس هیات مدیره فدراسیون جهانی اتحادیه‌های کارگری (WFTU) در طی دیروز و امروز (هفتم و هشتم اسفندماه) در تهران در حال برگزاری است. این دومین باری است که اجلاس هیات مدیره کنفدراسیون کارگری جهان در ایران برگزار می‌شود. در این اجلاس نمایندگانی از کشورهای هندوستان، نپال، روسیه، ترینیداد و توباگو، کوبا، یونان، اندونزی، فلسطین، سوریه، ترکیه، ویتنام، دانمارک، افغانستان، برزیل، سودان، پرتغال، قبرس، آفریقای جنوبی، بنگلادش، پرو، کنگو، گابن، گویان، ایتالیا، نیجریه، سنگال، سریلانکا، اروگوئه، ونزوئلا و کره شمالی حضور دارند و به قول علیرضا محجوب نمایندگان کارگران ۲۴ کشور از پنج قاره درآن شرکت کرده‌اند.
اما به رغم آنکه جورج ماوریکوس (دبیرکل فدراسیون جهانی اتحادیه‌های کارگری) در سخنان افتتاحیه نشست اعلام کرد: “ما می‌خواهیم از دغدغه‌های کارگران حمایت کرده و بر همبستگی خود در برابر امپریایسم تاکید کنیم. ما همچنین با مردم ایران و طبقه کارگر این کشور اعلام همبستگی می‌کنیم و در برابر امپریالیسم در کنار آنها هستیم”، حتا یک نماینده مستقل از کارگران ایران در این اجلاس حضور ندارد. ایشان بارها و بارها از خانه کارگر به خصوص علیرضامحجوب و تمامی پرسنل این تشکیلات بابت برپایی این اجلاس تشکر کرده اند. آقای دبیر کل از تحقق تامین اجتماعی و تعیین دستمزدها سخن می گوید، اما آیا خبر دارد که حداقل دستمزدهای تعیین شده توسط شورای عالی کار که یکی از اعضای موثر آن، نمایندگان همین نهادهای دولتی کارگری هستند، چند برابر زیر خط فقر تعیین می شود؟ برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.

**************

فرازهایی از جنبش کارگری ایران

اعتصاب کارگران ایران خودرو اسفند ۵۸

روز شنبه چهارم اسفند، مدیریت ایران ناسیونال (ایران خودرو امروز) کل مقدار سود ویژه‌ى کارکنان را اعلام کرد: «هفتاد و پنج میلیون تومان براى یازده هزار و هشتصد نفر کارگر و کارمند، حداقل پرداختى پنج هزار و پانصد تومان و حداکثر نه هزار تومان مى‌باشد. این ضریب بر اساس‏ معیار حقوقى و با توجه به مالیات متعلق به سود ویژه و سهم شرکت تعاونى و یا در نظر گرفتن روزهاى غیبت کارگران در طول سال، کسر و پرداخت مى‌شود.» مدیریت اعلام کرد که: «ما براى پرداخت سود ویژه و اداره‌ى امور کارخانه ناچار شده‌ایم چهارصد و هفتاد میلیون تومان از وزارت نفت قرض‏ کنیم.»
در مقابل، زمزمه‌هاى مخالف و اعتراض‏ کارگران قسمت‌ها آغاز شد.
در شنبه یازدهم اسفند، با تمام اعتراضاتى که کارگران نسبت به پرداخت سود ویژه و دیگر مشکلات خود داشتند، مدیریت با عجله سود ویژه‌ى تعیین شده از طرف کارفرماى دولتى را به کارگران شیفت صبح پرداخت مى‌کند. کارگران شیفت صبح، پس‏ از گرفتن سود ویژه، در اکثر قسمت‌ها طومارى به عنوان اعتراض‏ جمع مى‌کنند و در آن مى‌گویند که: «چرا سیصد تومان بابت دفترچه‌ى شرکت تعاونى از ما کسر کرده‌اند؟ شرکت تعاونى تا به حال معلوم نیست چکار کرده و کجا هست. چرا تمام کارخانه‌هایى که امسال سود کم‌ترى از کارخانه‌ى ما داشته‌اند، کارگرانش‏ سود بیش‏ترى از ما گرفته‌اند؟ تازه آن‌ها یک ماه حقوق هم عیدى گرفته‌اند، که ما نگرفته‌ایم!» در این طومار، کارگران پیشنهاد مى‌کنند که: «اولا، سیصد تومان حق خوار و بار شرکت تعادنى هرچه زودتر به کارگران برگردانده شود. ثانیا، مثل کارخانه‌هاى بنز خاور و کفش‏ ملى یک ماه حقوق بابت عیدى به کارگران پرداخت شود و این مبلغ به طور مساوى، به همه نفرى پنج هزار تومان پرداخت شود.»
برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.

منبع : «خبر کارگر»، شماره‌ى هفتم، اسفند ۱۳۵۸

کانون مدافعان حقوق کارگر - سوم اسفند ماه هزار وسیصد و نود شش

**************

از كارگران نیشكر هفت تپه حمایت كنیم

پس ازماهها تلاش برای گرفتن حقوق عقب‌مانده،امروزحدود۴۰ تن ازکارگران نیشکرهفت تپه باخشونت بسیاربازداشت شدند.
ماهها است كه كارگران نیشكر هفت تپه درگیر با كارفرمایانی هستند كه حق و حقوق آنان را نمی‌دهند؛ كارفرمایانی كه زمین های حاصل خیز هفت تپه را با روابط خصوصی با دولتیان به مبلغی ناچیز خریده اند و بیشتر در رویای فروش زمین های حاصل خیز آن و یا ایجاد منطقه آزاد تجاری درآن هستند تا مانند دیگر غارتگران اموال مردم بهای زمینها و سود حاصل را به دلار تبدیل كرده و از كشورخارج کنند تا برای خود و نسلهای آینده شان از خون وگوشت و پوست كارگران آینده ای بسازند.
این سرمایه داران رانت خوار حكومتی نه تنها مورد پیگرد قرار نمی گیرند بلکه از حمایت کامل نیروهای نظامی و انتظامی سركوبگر برخوردارند. این دستگیری‌ها و این حمایت آشكار از دزدان وغارتگران لكه ننگی بر دامان حكومتگران است.
بر تمامی آزادی خواهان است كه با تمام وجود از این كارگران حمایت كرده و با راه اندازی تجمعات حمایتی از این كارگران به یاری آنان بشتابند.

۱۵ بهمن ۱۳۹۶

**************

چهل و پنج روز پس از زلزله

گزارشی از سرپل ذهاب، ازگله، روستاهای کوئیک سیفوری، مجید و حسن

۷ تا ده دی ۱۳۹۶ هاله صفرزاده

(این دومین گزارش کانون مدافعان حقوق کارگر از مناطق زلزله زده است. این سفر به منظور نیاز سنجی انجام شد.)
ساعت ۶ و نیم صبح به کرمانشاه رسیدیم. در گرگ و میش سپیده دم جاده سرپل ذهاب را پی گرفتیم. سر هر پیچ، آفتاب که تازه طلوع کرده بود، در پس تپه ای پنهان می شد، بعد با تلاش بسیار دوباره رخ می نمود، تاریکی را پس می زد و با سربلندی بالا می آمد اما باز پیچی ظاهر می‌شد، تپه ای سربر می آورد و خورشید بار دیگر باید طلوع می کرد و راه رفته را دوباره می رفت …
آنقدر این کار را تکرار کرد تا سرانجام بر بلندی همه ی تپه ها فائق آمد، تاریکی را پس راند و شکوه مند و مغرور از پیروزی اش خرامان به راهش ادامه داد. با دیدن این جنگ و گریز با خود زمزمه کردم:
یعنی می شود زندگی بار دیگر در “این خراب ریخته” از سرگرفته شده باشد؟
فقط سه روز فرصت داشتیم تا پاسخ این سوال را دریابیم. یک شبانه روز در سرپل ذهاب و دو روز در روستاهای ازگله، کوئیک سیفوری، مجید و حسن حضور داشتیم و آنچه در این سه روز دیدیم و شنیدیم به سنگینی آوارهای زلزله بود. با وجود اینکه مردم مهربان این خطه می دیدند که در دست‌های ما فقط چند کتاب قصه کودکان است، اما چنان مهربانانه پذیرای ما شدند و سفره های شان را در برابر ما گشودند که شرمنده شان شدیم. برایشان مهم نبود که “خیر” نیستیم و کمک جنسی و نقدی همراه نداریم و تنها به دیدنشان آمده ایم. حرفها و درددل هاشان را برایمان می‌گفتند؛ مردمی که تلاش می کردند زیر این بار کمر راست کنند و زندگی را از نو بسازند. اما بار سنگین است و کمر راست کردن بی کمک و یاری ممکن نیست.
برای مطالعه متن کامل همراه با تصاویر اینجا کلیک کنید.

**************

اعتراضات رو به گسترش و وظایف جنبش کارگری!

همانگونه که به خوبی از حوادث چند ماه گذشته قابل پیش‌بینی بود اعتراضات مردمی در حال گسترش است و سر باز ایستادن تا رسیدن به خواسته‌های به حق خود را ندارد. آن هنگام که حکومت‌گران به بن‌بست رسیده باشند و هیچ راه حلی برای برون رفت از بحران‌های خودساخته را نداشته باشند و مردمِ صبور و بردبار، دیگر حاضر نباشند همانند گذشته تن به ستم بدهند، هنگام اعتراضات گسترده‌ی اجتماعی فرا می‌رسد و از مدتها پیش طلایه‌های این اعتراضات به صورت‌های مختلف اعتراضات کارگران و زحمتکشان از یکسو وغارت شدگان اموال در موسسه‌های پولی و بانکی حکومت ساخته از سوی دیگر، همراه با اعتراضات معلمان و جاری بودن حقوق‌های نجومی در کنار فقر و سیه روزی اکثریت قاطع مردم تحت استثمار، زمینه اعتراضات سراسری را فراهم کرده است.
در چند هفته‌ی گذشته اغلب مسئولان درجه اول حکومتی از سال‌های اولیه جمهوری اسلامی تا اکنون، به صحنه آمده و ناچار شدند به این اوضاع نابه‌سامان اعتراف کنند. در این صورت تنها پاسخ مردم است که باید مشکل را حل کند. آنگاه که مسئولان در جه اول از اوضاع موجود ناراضی بوده و در نقش به اصطلاح خودشان مخالف اکنون به صحنه می‌آیند، پس بر مردم است که راه حل معضلات را بیان کنند. اکنون در اعتراضات روزهای گذشته مردم راه حل خودشان را با صدای بلند میگویند : آقایان از تخت به زیر آیید!
متاسفانه حکومتگران مقتدر هنگامی گوش شنوا می‌یابند که دیگر در قدرت نباشند. در چنین شرائطی نیروهای غیر مردمی و از جمله جناح‌های مختلف سرمایه دارای می‌توانند با سوار شدن بر اعتراضات مردمی بار دیگر کارگران و زحمتکشان و مردم تحت ستم را با ترفندی جدید به بند بکشند. هوشیاری و انجام وظایف جنبش کارگران و زحمتکشان میتواند از افتادن به دامی جدید جلو گیری کند. به ظن ما وظایف جنبش کارگری را میتوان در این شرائط به صورت زیر بر شمرد.
🔴 پیوند میان خواسته‌های کارگران و زحمتکشان با سایر اقشار به جان آمده از ظلم و ستم حاکمان با مشارکت هر چه بیشتر و با تمام توان در هر گو نه اعتراضی که جنبه مردمی دارد .
🔴 جلوگیری از گسترش شعارهای انحرافی و مرتجعانه مانند طرفداران بازگشت سلطنت و یا سینه چاکان نظام سرمایه داری از هر نوعش
🔴 مقابله با رفرمیست‌ها و اصلاح طلبانی که تا همین چند ماه پیش شعار حمایت از یکی از جناح‌های حکومتی را میدادند و مردم را به انتخاب میان بد و بدتر ترغیب میکردند و اکنون خود نمیدانند کدام بد بود و کدام بدتر!!
جنبش کارگری به خوبی میداند که خواست طبقه کارگر خواست همه مردم است و اگر به خاطر سالیان متمادی دیکتاتوری سلطنتی و غیر سلطنتی سطح آگاهی مردم تحت ستم پائین مانده است و یا بخاطر قتل عام روشنفکران مردمی در دهه ۶۰ و پس از آن گسست نسل‌های مبارز و انقلابی ره‌آوردی نامیمون برای مردم ما داشته است، اکنون وظایف آگاهان و بازماندگان این جنبش است تا با توانی هر چه بیشتر در جهت اگاهی رساندن به مردمی که این چنین تحت ستم قرار دارند مسیر مبارزات را به گونه‌ای بپیمایند که مردم مبارز ما بار دیگر از چاله‌ای در نیامده به چاهی دیگر نیافتد و با چشمانی باز و اندیشه ای آگاهانه به دنبال آن چیزی باشند که بنیان ستم و استثمار طبقاتی را هدف قرار داده و زندگی عاری از خشونت را برای محرومین و نسل‌های آینده رقم زند.

«کانون مدافعان حقوق کارگر»

۹ دی ۱۳۹۶

**************

حمله به تجمع کنندگان معترض در روز های

اخیر هیچ مشکلی از بن بست های حکومت را حل نمی‌کند

اعتراضات مردمی روز به روز گسترده تر می شود. در آخرین این اعتراضات با تجمع کارگران و فعالان کارگری و دانشجویی و اجتماعی برای آزادی رضا شهابی کارگر زندانی شر کت واحد که تحت شدید ترین فشارهای جسمی و روانی در زندان قرار دارد، به شدیدترین وجه برخورد شد، در روزهای قبل نیز با مردم به جان آمده از غارت اموالشان در موسسه های نزول خواری تحت نام بانک های اعتباری که اختراع مال اندوزان و سرمایه مداران کنونی است و هم چنین بازنشستگان لشکری و کشوری به شدت برخورد شده است. این برخوردها در حالی صورت گرفته که به نظر می آمد در یکی دو ماه اخیر با اعتراضات مردم جان به لب رسیده، مماشات می‌شد. این اعتراضات آنقدر محقانه هست که خود نیروهای نظامی و انتظامی نیز گاه با معترضین همراهی می‌کنند.
اما اکنون قدرتمداران گویا به این نتیجه رسیده اند که گسترش این اعتراضات می‌تواند آینده نامعلومی را برای تداوم حاکمیت زور به همراه داشته باشد، در نتیجه تصمیم گرفته شده که به هر ترتیب و با استفاده از قوای جبری جلو این اعتراضات گرفته شود؛ امری که با تداوم وضعیت موجود به غایت غیر معقول است زیرا خواسته های مردم اکنون به مرحله ای رسیده است که جلوگیری از آن با قوه قهریه غیر ممکن به نظر می‌رسد. این حمله ها که به منظور جلوگیری از اعتراضات مردمی است تنها می‌تواند ناتوانی حکومتگران را از حل مشکلات موجود به نمایش گذارد.
مردم خود به اعتراضات به حق در تجمعات گرد می آیند، اعتراضاتی که ناشی از ستم چند دهه بر کارگران، رنجبران و زحمتکشان است، چند دهه ای که تنها هنرش آن بوده که دزدی و رشوه و اختلاس را در بالایی ها گسترش دهد و فقر و تنگدستی و بی خانمانی را به اکثریت عظیم جامعه تحمیل کند. اکنون دیگر این تشت از بام به زیر افتاده است و حنای فریب و خدعه برای خالی کردن جیب مردم رنگی ندارد. این اعتراضات در حال گسترش است و به طور قطع و یقین مردم تحت ستم تا رسیدن به خواسته های خود از پای نخواهند نشست. بر حکومتگران است که کرسی های قدرت را ترک کنند زیرا که توانایی حل مشکلات مردم را ندارند.

۶ دی ۱۳۹۶

**************

برخورد خشونت آمیز ماموران با تجمع کنندگان مقابل وزارت کار برای آزادی رضا شهابی و دستگیری ده ها نفر

جمع اعتراضی برای رسیدگی به وضعیت رضا شهابی، فعال کارگری و از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس‌رانی تهران و حومه ساعتی پیش مقابل ساختمان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در خیابان آزادی برگزار شد.
بنا به اخبار رسیده، تجمع کنندگان مورد هجوم نیروی های انتظامی قرار گرفته و تعدادی از آن ها بازداشت شده اند. از اسامی بازداشت شدگان تاکنون این عده گزارش شده است: ربابه رضایی (همسر رضا شهابی)، احسان محمدی، امیرحسین محمدی فرد، پویا جانی پور، سیاوش امجدی، مهدی توپچی، محمد شباهتی، ریحانه انصاری، رومینا محسنی.
رضا شهابی که مدتی است به جرم فعالیت های صنفی کارگری در زندان به سر می برد طی ماه گذشته در زندان سکته کرد و وضعیت جسمانی مناسبی ندارد.

**************

مروری بر تاریخچه سندیکای کارگران شرکت اتوبوس رانی تهران

بمناسبت سالگرد اعتصاب رانندگان شرکت اتوبوس رانی تهران

تاسیس سندیكای کارگران شركت واحد به سال‌های قبل باز می‌گردد. هر چند گاهی فعالیت سندیکا متوقف شد، اما پس از چندی دوباره جان گرفت و دفاع از حقوق رانندگان شرکت اتوبوس‌رانی را در پی گرفت. اکنون نیز هنوز رضا شهابی، یکی از اعضای سندیکا، در زندان به سر می برد و یکی از اصلی‌ترین فعالیت های سندیکا تلاش برای آزادی عضو زندانی خود است. این یکی از پایه ای ترین و حیاتی ترین اصول فعالیت های متشکل کارگران است که هیچ گاه عضو زندانی و خانواده ی او را تنها نمی گذارند و تا آزادی او دست از تلاش برنمی دارند.
به امید روزی که هیچ کارگری به جرم دفاع از کارگران در زندان نباشد
، مروری کوتاه خواهیم داشت بر شکل گیری مجدد سندیکا در دهه هشتاد شمسی. برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.

**************

ولخرجی‌های دولتی در بودجه‌ی سال آینده در برابر فشار هر چه بیشتر به سفره خالیِ مردم

بودجه سال ۹۷ در حالی در مجلس فرمایشی بررسی می‌شود که صدای اعتراض خود حکومتیان را درآورده است . در این بودجه شاهد انواع فشار ها از گران شدن حامل‌های انرژی گرفته تا حقوق دولتی و عوارض خروجی و گران شدن نان تا حذف یارانه‌ی داروهای ضروری و حذف یارانه‌های عمومی و ده‌ها مورد ریز و درشت دیگر هستیم.
در مقابل افزایش مالیات‌های اقشار ضعیف و کاسب‌های جزء ؛ ما شاهد ولخرجی‌ها و افزایش بودجه‌های نظامی و نهادهای امنیتی و حوزه‌های علمیه و تبلیغاتی هستیم. هم چنین در این بودجه، افزایش جرائم راهنمائی و رانندگی به چشم می‌خورد که فشار اصلی آن بر دوش اقشار ضعیف و مسافرکش‌ها است و همچنین باری گران بر دوش اقشار تهی دستی است که با افزایش بیکاری به کار با وسیله نقلیه شخصی روی آورده اند .
انواع فشارها در حالی از طرف دولتیان بر مردم وارد می‌شود که تنها در یک مورد نهاد ریاست جمهوری ، در صدد افزایش کارکنان خودی از بودجه عمومی و جیب خالی مردم هستند که در یک قلم ناقابل! مبلغ ۸/۶۳ میلیون تومان دستمزد سالانه کارکنان قراردادی نهاد ریاست جمهوری در سال آینده تعیین شد!
در لایحه بودجه سال آینده مقرر شده معادل ۱۲۰۰ نفر به طور قراردادی در نهاد ریاست جمهوری به کار گرفته شوند که دستمزد هر یک از آنان ۶۳.۸ میلیون تومان در سال اعلام شده است. بدین ترتیب مجموع ۱۲۰۰ نفر فوق در سال آینده ۷۶.۶ میلیارد تومان حقوق خواهند گرفت! دستمزد ۶۳.۸ میلیون تومانی این افراد به معنای آن است که آنها سال آینده به طور میانگین در ماه ۵ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان دریافتی خواهند داشت که این حقوق پنج برابر حقوق کارگری با حدقل دستمزد است. در کنار این امر ، قرارگاه خاتم الانبیاء بزرگترین نهاد اقتصادی کشور با سودهای سرشار و فراوان از پرداخت مالیات معاف خواهد شد .همچنین در این بودجه سهم نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه‌ها به یکصدو چهل و دو میلیارد تومان افزایش یافت و این در حالی است که در صورت تصویب مجلس بیشترین بودجه را در این لایحه نهادهای نظامی و انتظامی دریافت می‌کنند.
دراین میان بودجه سپاه یک افزایش بیست درصدی را نشان می‌دهد. هیچنین نشانی از کنترل حقوق‌های نجومی در این بودجه به چشم نمی‌خورد .با تصویب این بودجه سالی سخت برای کارگران و زحمتکشان در پیش خواهد بود که باید با همبستگی هر چه بیشتر به مقابله با آن پرداخت.

آذر ماه ۱۳۹۶

**************

فاجعه بم هنوز تمام نشده

زلزله کرمانشاه و به دنبال آن زلزله ۶٫۱ ریشتری جمعه ده آذر در کرمان، خطری همیشگی را دوباره به یادمان آورد؛ یادآوری که به قیمت جان صدها و شاید چند هزار نفر در ، سرپل ذهاب و روستاهای اطراف قصرشیرین، کرند، اسلام آباد غرب، ازگله و ثلاث باباجانی تمام شد و امیدواریم بدون تلفات جانی در کرمان.
کمتر از یک ماه به سالگرد زلزله بم مانده است. زلزله ای که ۱۴ سال قبل جان بیشت از ۵۰ هزار نفر را گرفت.
در تمام این زلزله ها، مردم سایر نقاط ایران بی دریغ به کمک آسیب دیدگان زلزله شتافتند و تجربیات بسیاری از این کمک رسانی ها به دست آمده که متاسفانه هیچ کدام آن گونه که باید و شاید مدون نشده تا به کار امدادرسانی زلزله بعدی بخورد. انتشار مجدد این دو گزارش از کمک رسانی اعضای شورای هماهنگی تشکل های مردمی “یاری بم” که توسط خانم فرزانه راجی به نگارش در آمده شاید گامی باشد برای این امر.

۱۰ آذر ۱۳۹۶

برای مطالعه این دو گزارش روی نام مطلب کلیک کنید:

فاجعه بم تمام نشده

جو زدگی گزارشی از زلزله بم
**************

علیرضا ثقفی: از این زلزله

بار دیگر زلزله ای مهیب، گوشه ای از این مرز و بوم را ویران کرد. جان هزاران نفر را گرفت و ده‌ها هزار نفر را بی خانمان کرد در دنیای کنونی، زلزله رویدادی طبیعی است، اما به واقع سبب مرگ و ویرانی زندگی ها نمی شود، نابرابری و بی عدالتی در توزیع ثروت و منابع است که ویرانی و مرگ و نیستی جان‌های بسیاری را به دنبال می آورد. جدال غارت و چپاول با جان انسان‌ها در بحران هایی مانند زلزله فقط نمایان ترمی شود و در این جدال، آنکه سرمایه ای ندارد، اولین قربانی خواهد بود.
در پنجاه سال گذشته ۷ زلزله ویرانگر در محیط جغرافیائی ایران اتفاق افتاده است که عبارتند از:
۱- زلزله بوئین زهرا در استان قزوین
۲- ۱۳۵۱ زلزله قیر و کارزین در استان فارس
۳- ۱۳۵۷ زلزله طبس در استان خراسان
۴- ۱۳۶۹ زلزله رودبار در استان گیلان
۵- ۱۳۸۲ بم در استان کرمان
۶- ۱۳۹۰ زلزله اهر و ورزقان در تبریز
۷- ۱۳۹۶زلزله سر پل ذهاب در استان کرمانشاه
علاوه بر آن زلزله های کوچک تری نیز اتفاق افتاده است که هرچند به وحشتناکی این هفت زلزله مهم نبوده است اما در جای خود ویرانی هائی را به بار آورده است که سبب بی خانمانی و کشته و معلول شدن عده ای از مردم شده است.
برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.

**************

بیانیه كانون مدافعان حقوق كارگر در باره زلزله در منطقه غرب کشور

بار دیگر و در طی دو دهه اخیر، زلزله در ایران فاجعه ای انسانی به بار آورد. در  زلزله رودبار در سال ٦٧، زلزله بم در سال ۸۱ و زلزله اهر و ورزقان در سال ۹۱، که هر كدام در معیار پیشرفت‌های علمی و تکنولوژیکی عصر حاضر چندان هم قوی نیستند، ده ها هزار نفر از میان رفتند.
 اکنون که بار دیگر هنوز ده ها نفر در زیر آوار ناشی از زلزله در انتظار کمک هستند، صدها و هزاران نفر بر روی آوارها در تلاش برای نجات عزیزانشان هستند؛ هزاران نفر در غم از دست دادن عزیزانشان عزادارند و تمام دارایی هایشان را از دست داده اند و در سرمای بی امان منطقه بدون امکانات در جدال برای بقا هستند، امیدواریم که هر چه سریع‌تر به همت مردمی که به یاری زلزله‌زدگان میشتابند از تعمیق فاجعه جلوگیری شود .
در گیرودار این حوادث و رویدادهای طبیعی شاهدیم در حالی که کاخ‌نشینان و طبقات برخوردار از ثروت‌های عمومی جامعه هیچ گزندی از چنین حوادث طبیعی‌ای نمی‌بینند، مردم محروم و فقر زده در خانه‌های فرسوده و در موارد زیادی در خانه‌های نوساز غیر استاندارد تاوان این محرومیت و شکاف عمیق طبقاتی را به قیمت جان خود و عزیزانشان می‌پردازند؟  بیمارستان بر سر بیماران و کادر درمانی خراب می شود، مسکن مهر بر روی گسل ساخته شده بر سر ساکنان آن آوار می شود و...  در شرایطی که پرداخت رقم‌های نجومی به مدیران دولتی امری عادی شده و حساسیت‌های جامعه نسبت به آن کاهش یافته، عواقب مدیریت این مدیران را به چشم می‌بینیم! در شرایطی که ویراژ ماشین‌های چند میلیاردی در اتوبان‌های تهران و شهرهای بزرگ به تصویری آشنا و روزمره تبدیل شده است، در آن‌سوتر مردمی را میبینیم که با حداقل‌های ایمنی و استاندارد در فقر و محرومیت در مناطق زلزله خیز با حداقل امکانات زندگی می‌کنند!
کانون مدافعان حقوق کارگر، با نهایت تالم و تاثر به همه‌ی بازماندگان زلزله تسلیت گفته و وجدان‌های بیدار جامعه را به ریشه‌یابیِ علل بالا بودنِ میزان کشته‌ها و آسیب‌دیدگان در یک زلزله‌ی نه چندان قوی فرا می‌خوانَد.

**************

حكم جلب برای علیرضا ثقفی

ماموران دادستانی اوین ساعات ۱۱ صبح چهارشنبه ده آبان ماه، با در دست داشتن حكم جلب و حكم ورود، به منزل علیرضا ثقفی مراجعه كرده و خواهان ورود به منزل و جلب او شدند.
آنها حكم جلب و كارت شناسائی خود را  نشان دادند. از آنجا كه نامبرده در منزل حضور نداشت با تنظیم صورت جلسه حكم را ابلاغ كرده و خواهان آن شدند كه نامبرده روز شنبه خود را به دادسرای اوین جهت اجرای حكم سه سال زندان معرفی كند.
علیرضا ثقفی در اول ماه مه ۱۳۸۸ همراه با تعداد زیادی از فعالان كارگری در پارک لاله بازداشت شده و مدت چهل روز را در زندان گذرانده بود و در انتها با قرار وثیقه آزاد شده بود. تا كنون چندین بار به و ثیقه گذار اخطار داده شده كه وی خود را معرفی كند.

۱۰ آبان ۱۳۹۶

**************

دستگیری محمود صالحی عملی غیرانسانی است

بیماری را از درب بیمارستان و بلافاصله پس از دیالیز به بازداشتگاه می‌برند تا در آنجا حکم بازداشت و زندان او را اجرا کنند. آیا کسی از مسئولین صادرکننده یا اجراکننده این حکم می تواند بگوید که این عمل با کدام معیار انسانی، وجدانی و دینی سازگار است؟ این برخوردها نه تنها نشانه‌ی قدرت نیست بلکه اوج استیصال و ضعف مسوولان را می رساند.
جرم محمود صالحی آن است که از حقوق محرومان و ستم‌کشان و کارگران و زحمتکشان دفاع کرده است. جرم او آن است که در پی ایجاد تشکل سراسری کارگران بوده است. جرم او آن است که پرچم دفاع از حقوق کارگران را در روز کارگر بلند کرده و حاضر به فرو گذاردن آن نیست.
ما این دستگیری را که مغایر با تمامی معیارهای مورد قبول انسان ها است، محکوم می‌کنیم و یادآور می شویم که ارتکاب چنین اعمالی که یادآور روش‌های غیرانسانی مرسوم در دهه شصت است، نتیجه ای جز دامن زدن به خشم زحمتکشان نخواهد داد. محمد صالحی بدون هیچ قید و شرطی باید آزاد شود.

٧ آبان ۱۳۹۶

**************

وضعیت رو به وخامت اقتصادی و وظایف فعالین کارگری و اجتماعی

در اولین ماه‌ها از دولت یازدهم، وضعیت اقتصادی به شدت رو به وخامت است. آمارهای دولتی حاکی از آن است که بیکاری روز به روز افزایش یافته و ذخایر ارزی به علت غارت‌های پی‌درپی رو به کاهش است تا جائی که دولت دست به دامان وام‌های فاینانس (بدترین نوع وام ) شده است. در این نوع وام‌ها هیچ پولی به وام گیرنده تعلق نمی‌گیرد بلکه تنها وام گیرنده میتواند به مبلغ وام از کشور وام دهنده کالا خریداری کند و در برابر وجه آن را با سود وام که در این موارد نسبتا بیش از عرف بین‌المللی است برگرداند. این وام‌ها تا جائی گسترش یافته که هم اکنون هر ایرانی از زن و مرد و کودک و پیر و جوان بر طبق آمار دولتی ۷۰۰ دلار بدهکار است. همچنین بر طبق گفته‌های خود مسئولان از ذخائر ارزی آزاد شده‌ی ایران که ۱۲۰ ملیارد دلار بوده است، تنها بیست میلیارد دلار آن به ایران بر گشته که آن هم دیگر وجود ندارد!
گرانی نرخ ارز در چند هفته‌ی گذشته و عبور آن از مرز چهارهزار تومان حاکی از همین مسئله است که حتی سرمایه‌داران حکومتی مشغول خارج کردن سرمایه‌هایشان از ایران هستند و در نتیجه وضعیت اقتصادی روز به روز وخیم‌تر خواهد شد .
در کنار این مسئله ورشکستگی بانکها و موسسات اعتباری همراه با تحریم‌های جدید سبب شده است ایران نتوانتد برنامه‌های اقتصادی خود را که به دنبال لغو تحریم‌ها امید به کار انداختن داشت، به پیش ببرد. گرانی لجام گسیخته‌ی کالاها همراه با بیکاری سبب شده است که نماینده‌ی مجلس تعداد ایرانیان زیر خط فقر را پنجاه و دو میلیون نفر اعلام کند که رقم بی‌سابقه‌ای در اقتصاد ایران است. با این همه هیچ افق روشنی از گشایش وضعیت در آینده مشاهده نمی‌شود.
آن زمان که مسئله هسته‌ای ایران در سازمان ملل و شورای امنیت مطرح بود، با تکیه به قیمت بالای نفت چند صباحی امور اقتصادی در گردش بود و در اواخر دولت نهم وضعیت اقتصادی رو به وخامت گذارد. با مذاکرات هسته‌ای و به نتیجه رسیدن به اصطلاح برجام نقطه‌ی نه چندان روشنی در افق اقتصادی باز شد که هر چند نه برای کارگران و زحمتکشان و مزد و حقوق بگیران بلکه برای گردش اقتصادی روزنه‌هائی را باز کرده بود. اما به زودی این روزنه‌ها بسته شد و اکنون بیش از هر زمان دیگر بن‌بست‌های اقتصادی قابل مشاهده است که در کنار بن‌بست‌های سیاسی، بسیار وسیع‌تر و غیر قابل حل‌تر از قبل است. هیچ‌گونه روزنه‌ی امیدی قابل مشاهده نیست و در کنار آن دولت‌مردان نیز هر روز به یکدیگر چنگ و دندان نشان می‌دهند و هر یک دیگری را مقصر این اوضاع قلمداد می‌کند.
اگر تحریم‌های بین‌الملی بر اقتصاد کشورهایی نظیر کوبا و کره شمالی تاثیر کمی دارد و این اقتصادها می‌توانند در برابر این تحریم‌ها مقاومت بیشتری داشته باشند به خاطر ساختار متمرکز و دولتی اقتصاد و تا حدودی خوکفائی و بسته بودن این اقتصادها است. اما اقتصاد کشوری مانند ایران که اساسا بر نزول‌خواری و سودهای بادآورده‌ی رانتی استوار است از بنیان توان مقابله در برابر تحریم ها را ندارد. نه آنکه مردم این توان را نداشته باشند زیرا اگر مردمی واقعا بخواهند که در برابر تحریم‌های اقتصادی بایستند با همه‌ی مصائب آن می‌سازند. اما در اینجا ابتدا به ساکن این خود نزول‌خواران و رانت‌خواران هستند که توان هیچگونه مقاومتی را در برابر تحریم‌ها ندارند، چرا که منافع آنان بستگیِ مستقیم به بازار پولی و تجاری جهانی دارد. آنان که پول نفت را در حسابهای شخصی خودشان می‌گذارند و با آن کالاهای تجاری با انحصار دولتی وارد می‌کنند و دلار ها را به اسکناس تبدیل کرده و سودهای کلان و نزول‌های نجومی می‌گیرند، اولین ضربه‌های مالی را از تحریم‌ها دریافت می‌کنند و از آنجا که حرص و طمع‌شان تمامی ندارد، می‌خواهند همه‌ی این فشارها را بر گرده‌ی کارگران و زخمتکشان تحمیل کنند و از همین‌جاست که اعتراضات در این چند ساله‌ی اخیر گسترش یافته و سر بازایستادن ندارد. کارگران و زحمتکشان و عموم مردم هیچ انگیزه‌ای برای دفاع از چپاول‌گران اموال عمومی ندارند و هنگامی که مشاهده می‌کند در پیش چشمان گرسنه‌ی آنها هر روزه طبل اختلاس و یا غارت اموال عمومی از جانب قدرت‌مداران به صدا در می‌آید، هیچ دلیلی برای پنهان کردن اعتراضات وجود ندارد .اکنون مردم ما به این نتیجه رسیده‌اند که هیچ راه دیگری نیست جز آنکه این اعتراضات سراسری شوند و به یکدیگر می‌پیوندند تا آنکه بتوانند دستِ‌کم بخشی از حقوق از دست رفته‌شان را باز ستانند .
جنبش چپ و کارگری در این شرائط که رویاروییِ مشخصی در عرصه‌ی مبارزات کارگری پیش آمده است، از هر زمان دیگری وظایفش سنگین‌تر است و ضرورت هماهنگی و همدلی برای پیش برد خواسته‌های کارگران و زحمتکشان را بر عهده دارد. اکنون مردم تحت استثمار به نیروی خود به پاخاسته‌اند و کمترین توهمی به نیروهای استثمارگر از هر نوع ندارند. جناح‌های مختلف سرمایه‌داری که خود هر یک به نحوی در این چپاول و غارت مردم شرکت داشته‌اند، نمی‌توانند خواسته‌های مشخص مردم را پاسخ گویند. زمان آن فرارسیده است که جنبش کارگری وظایف خود را در قبال مبارزات مردمی به انجام رساند و این مهم جز در سایه‌ی هماهنگی و انسجام هر چه بیشتر این نیروها امکان‌پذیر نیست. هنگام آن است که برنامه‌ای مدون برای پیشبرد خواسته‌های کارگران و زحمتکشان و مردم تحت ستم در دستور قرار گیرد.

۲۰ مهر ۱۳۹۶

**************

همدردی و همراهی با زندانیان سیاسی و خانواده های آنان جرم نیست

واله زمانی، بهنام ابراهیم زاده و پیمان سالمی باید آزاد شوند
یک هفته از بازداشت واله زمانی، بهنام ابراهیم زاده و پیمان سالمی گذشته است و خانواده ها از وضعیت آنان بی خبرند. بی خبری از این عزیزان در حالی است که هنوز رضا شهابی، سعید شیرزاد و محمد نظری نیز در اعتصاب غذا هستند و وضعیت جسمانی آنان وخیم تر شده است.
روز چهارشنبه گذشته هنگامی که عده ای از فعالان کارگری همراه خانواده های ملاقاتی اعتصاب غذا کنندگان زندان گوهردشت، مقابل زندان بودند تا با خانواده ها همیاری و همدلی کنند، در هنگام ترک محل، ماموران انتظامی به صورت بسیار خشونت آمیزی و با ضرب و جرح و پاشیدن اسپری به صورت برخی از حاضران مبادرت به دستگیری افراد کردند.
متاسفانه تا امروز همچنان از محل نگهداری آنان اطلاعی به خانواده ها داده نشده است و به رغم اینکه دادسرای انقلاب برای آنان در روز پنجشنبه وثیقه صادر کرده است اما ماموران آنان را به نقطه نامعلومی انتقال داده و خانواده ها را در نگرانی عمیق قرار داده اند .
واله زمانی، بهنام ابراهیم زاده و پیمان سالمی باید بی قید و شرط و فوری آزاد شوند زیرا که در هیچ قانونی همدردی با خانواده زندانیان اعتصابی جرم نیست. مسوولیت حفاظت از جان و سلامت آنان تا زمان آزادی به عهده ی زندانبانان است.

۲۹ شهریور ۱۳۹۶

**************

گزارشی از وضعیت زندانیان اعتصابی و حمایت از آنان

«تجمع همبستگی در مقابل زندان و دستگیری چهار نفر»

بر طبق گزارش «کمپین دفاع از اعصابیون زندان گوهردشت» اعتصاب طولانی تعدادی از زندانیان سیاسی خاتمه یافته و تنها ۴ تن از آنان همچنان در اعتصاب به سر می برند.
چهارشنبه ها، روز ملاقات با زندانیان سیاسی گوهردشت است. اما ۲۲ شهریور ۱۳۹۶چهارشنبه ای متفاوت بود. به دعوت «کمپین دفاع از اعصابیون زندان گوهردشت» از ساعت ۹ صبح عده‌ای از فعالان کارگری و اجتماعی برای همراهی با خانوده های زندانیان و در اعتراض به شرایط تحمیل شده به زندانیان اعتصابی در کنار خانواده‌هائی که برای ملاقات آمده بودند در بیرون درب ملاقات گرد آمدند و با خانواده‌های زندانیان همدردی کردند.
به بسیاری از زندانیان اعتصابی ملاقات حضوری داده‌ شده بود. در این ملاقات مشخص شد که به‌جز ۴ نفر، اعتصاب دیگر زندانیان به اتمام رسیده است هرچند که مطالباتشان همچنان پابرجاست.
سعید شیرزاد، رضا شهابی، سعید پورحیدر و محمد نظری همچنان در اعتصاب هستند که البته مطالبات این چهار نفر به‌جز سعید شیرزاد از ابتدا متفاوت و معطوف به وضعیت پرونده هایشان بوده است. تنها سعید شیرزاد مطالباتی همچون سایر اعتصابیون داشت که اکنون نیز بر اساس همان مطالبات در اعتصاب غذا به سر می‌برد اگرچه با قطعیت نمی‌توان دراین‌باره نظر داد.
به جز ملاقات حضوری، ظاهرا نه تنها سایر مطالبات زندانیان پاسخی دریافت نکرده، بلکه معدود روزنامه‌هایی هم که وارد بند می‌شده ممنوع شده و امکان خرید از فروشگاه برای آنان وجود ندارد.
زندانیان اعتصابی از تمام افراد، شخصیت ها و فعالان کارگری، معلمان، زنان و دانشجویان و … که در این مدت آن‌ها را تنها نگذاشتند تشکر و قدردانی نمودند.
به گزارش «کمپین دفاع از اعصابیون زندان گوهردشت» حوالی ساعت ۱۲ زمانی که تجمع کنندگان در حال ترک محل بودند مورد یورش نیروهای انتظامی قرار گرفته و علاوه بر ضبط گوشی یکی از حاضران، واله زمانی،بهنام ابراهیم زاده و پیمان سالمی با فاصله زمانی کوتاهی بازداشت و به کلانتری ۱۹ باغستان و از آنجا به پلیس امنیت میدان نبوت منتقل شدند که طبق پیگیری خانواده ها قرار است امروز ۵ شنبه جهت تعیین تکلیف به دادسرا برده شوند.
از سوی دیگر، به گزارش سندیکای شرکت واحد، رانندگان شرکت واحد نیز در دفاع از همکار دربندشان (رضا شهابی) روز چهارشنبه چراغ اتوبوس ها را روشن نگه داشتند و سرعت اتوبوس ها را به ۲۰ کیلومتر تقلیل دادند. روز چهارشنبه پزشکی قانونی و رئیس زندان به ملاقات وی رفته اند؛ پزشکی قانونی پس از معاینه تأیید کرده است که وضعیت جسمانی وی مناسب نیست.
با توجه به اینکه بقیه اعتصابیون مدت زمان بیشتری است که در اعتصابند، می توان تصور کرد که وضعیت جسمانی آنان نیز وخیم باشد. «کمپین دفاع از اعصابیون زندان گوهردشت» خواستار آزادی دستگیر شدگان و رسیدگی به وضعیت و شرایط این زندانیان و خواسته های آنان شده است.

**************

سمینار بررسی «طرح‌های ضد کارگری و راه‌های مقابله با آن» برگزار شد.

این سمینار به دعوت «کانون مدافعان حقوق کارگر» و با شرکت فعالان کارگری و دانشجوئی برگزار شد .در این نشست، طرح کارورزی ، طرح تربیت پرستار بیمارستانی، طرح مهارت آموزی و هم‌چنین سایر طرح‌های ارائه شده در مورد قوانین کار و غیره به بحث و بررسی گذاشته شد. مطالب ارائه شده در این سمینار به صورت صوتی و در قالب پادکست «صدای کانون» به تدریج ارائه خواهد شد.
متاسفانه به دلیل برخی مشکلات فنی در زمینه‌ی ضبط صدا ، تعدادی از سخنرانی‌ها قابلیت پخش ندارند، ضمن پوزش از این دوستان خواهش می‌کنیم که بحث‌های ارائه‌ی شده‌ی خود را به صورت فایل صوتی مجددا برای ما ارسال کنند.

برای شنیدن فایل های صوتی به سایت کانون مراجعه کنید. http://www.kanoonm.com/2836

۱۰ شهریور ۱۳۹۶

**************

جعفر ابراهیمی: گوهردشت آزمونی برای همه

بی‌شک ادامه اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندان گوهردشت منتهی به فاجعه انسانی خواهد شد بیش از سی‌ویک روز است که جمعی از زندانیان در اعتراض به تضییع حقوق خود به‌عنوان زندانی دست به اعتصاب غذای جمعی زده‌اند آنان خواسته فردی ندارند و از مسئولین زندان می‌خواهند به حقوق صنفی زندانیان احترام بگذارند و قوانین خود را رعایت کنند و بدیهی‌ترین حقوق انسانی زندانیان را پایمال نکنند.
تا جایی که به زندانبان و دادستانی مربوط است آن‌ها این حقوق اولیه را به رسمیت نمی‌شناسند و گویی اراده‌ای برای رسیدگی به این مطالبات صنفی و قانونی نیست از سویی از نامه‌های منتشرشده از سوی زندانیان اعتصابی می‌توان عزم و اراده آنان برای ادامه اعتصاب را درک نمود و این رویارویی وضعیت بغرنجی را رقم خواهد زد.
مواجهه زندانی و زندانبان با مقوله اعتصاب غذا تنها یک وجه مسئله است وجه دیگر مسئله نحوه برخورد افراد و جریانات بیرون از زندان با این مقوله است. بی‌شک باید مسئولانه با مسئله اعتصاب غذای جمعی زندانیان برخورد نمود و از خواسته آنها دفاع کرد و صدای آن‌ها شد تا شرایط ضد انسانی زندان مرتفع گردد اما در این میان وظیفه برخی خطیر است بخصوص گروه‌های حقوق بشری ، مدعیان دفاع از حقوق شهروندی و رسانه‌های که خود را مستقل می نامند.
اعتصاب غذای گوهردشت نشان داد که به چه میزان زندانی برای برخی از این افراد و جریانات، طبقه‌بندی‌شده است عدم‌حمایت از خواسته‌های این زندانیان و حتی در مواردی بایکوت خبری آن‌ها نشان داد که در یک جامعه طبقاتی به چه میزان مسئله زندانیِ فرادست و فرودست عمده است و برخی مدعیان حقوق بشری به مدد جایگاهی که اشغال کرده‌اند چگونه قادرند با خودی و غیرخودی کردن زندانیان، بخشی از آنان را ایزوله و طرد نمایند.
اما وجه دیگری که این شرایط را بر هم می‌زند مقوله مقاومت و ایستادگی زندانی بر مطالبه انسانی و قانونی است به همان میزان که سرکوب می تواند در جامعه روحیه یاس و ناامیدی ایجاد کند مقاومت هم می تواند معادلات شرایط موجود را بر هم بزند دینامیسم نهفته در روحیه مقاومت باعث تکثیرآن می شود و راه باز می کند و افق جدید می گشاید.
اگر امروز برخی رسانه‌ها و مدعیان حقوق بشر مجبورند به مقوله گوهردشت ورود کنند ناشی از آن است که مقاومت بر خواسته ابتدایی و انسانی ، مطالبه آنان را تا سطح اجتماعی و در میان فعالان مدنی ارتقا داده است. دیگر اعتصاب گوهردشت سوژه‌ای نیست که به لحاظ رسانه‌ای و خبری و کاسبی حقوق بشری بتوان از آن چشم‌پوشی نمود.
اما در این میان برخی فعالان حقوق بشر و انسان‌های آزاده هستند که همیشه صدای بی‌صدایان بوده‌اند و فارغ از تقسیم‌بندی‌های سیاسی و عقیدتی از حقوق اساسی و پایه‌ای هر انسانی دفاع کرده‌اند اگرچه این افراد رسانه‌های قوی در اختیار ندارد ولی به مدد مقاومت و ایستادگی اعتصابیون و تلاش این انسان‌هاست که سد سانسور و بایکوت شکسته می‌شود و بیش‌ازپیش کاسبان حقوق بشر و مدعیان دفاع از حقوق شهروندی رسوا می‌شوند. بی‌شک گوهردشت آزمونی برای تمام کسانی است که دل درگرو آزادی و برابری دارند و کسانی که برای تحقق جامعه آزاد و برابر می کوشند نمی توانند نسبت به این مساله بی تفاوت باشند.

**************

هاله صفرزاده: باز هم اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در زندان

تصور این که چه بر سر یک زندانی سیاسی می آید که از این آخرین حربه اش استفاده می کند، دشوار است. باید در آن شرایط باشی تا درک کنی چگونه یک انسان خود را از ساده ترین نیازش محروم می کند و به پیشواز مرگ می رود.
سی روز از آغاز این اعتصاب غذا می‌گذرد. من بیشتر این زندانیان اعتصابی را نمی شناسم. نمی دانم به کدامین گناه ناکرده در زندانند. مهم هم نیست. نمی دانم چگونه فکر می کنند، چه عقیده ای دارند. مهم هم نیست. حتا اگر فرض کنیم گناهی هم مرتکب شده باشند باز هم مهم نیست. مهم این است که زندانی اند، به جرم اعتقاداتشان در زندانند. به جرم مخالفت با بی عدالتی ها، دزدی‌ها، اختلاس ها، حقوق های نجومی و… خلاصه به جرم حق خواهی در زندانند، در همان زمانی که اختلاس گران و دزدان قهار و مسببان این بی‌عدالتی ها آزادند.
آری مهم نیست که عقیده شان چیست. مهم این است که انسانند و هیچ انسانی نباید به دلیل اندیشه و اعتقاداتش در زندان باشد. مهم این است که این انسان در زندان هم حقوقی دارد. حقوقی که همین قوانین دست وپا شکسته موجود هم آن را به رسمیت شناخته است، از جمله حق ثبت اعتصاب در دفتر زندان و معاینه روزانه توسط پزشک. حق دارند در دستشویی و حمام امنیت داشته باشند، حق دارند از غذا و آب سالم برخوردار باشند. حق دارند از وسایل شخصی که خریداری کرده اند محروم نباشند، حق دسترسی به روزنامه و کتاب و تلویزیون و … را داشته باشند، حق تماس تلفنی با خانواده، حق ملاقات حضوری، حق مرخصی، حق تجمیع و حق استفاده از مرخصی متصل به آزادی و…این ها حقوق اولیه هر زندانی است.
از میان این زندانیان سه تن را می شناسم. رضا شهابی راننده شرکت واحد که جرمش دفاع از تشکل سندیکائی و درخواست حقوق حقه خود وسایر همکارانش است. وی که سلامتش را در زندان اولش به دلیل آویزان شدن به مدت طولانی از دست داد، با استفاده از یکی از همین حقوق قانونی به مرخصی متصل به آزادی آمد. اما به جرم فراری بودن در روزهای مرخصی ای که با اجازه مسوولان بود، باید تمام این روزها را دوباره در زندان بماند.
با دو تن دیگر در جریان کمک رسانی به زلزله زدگان آذربایجان آشنا شدم: پیام شکیبا و سعید شیرزاد. شاید یک یا دو بار آنان را دیده باشم. اما آنان را انسانهایی دیدم که درد و رنج مردم، سبب شده بود کار و زندگی شان را ول کنند و بی دریغ در پستی و بلندی های کوه های ورزقان و هریس به یاری زلزله زدگان بشتابند. تصور اینکه پیام، این کارگرجوان و دانشجوی سابق با شرم و حیا که سوءاستفاده از دانشجوی دختر هم دانشگاهی اش را تاب نیاورده، نمی تواند به هیچ عنوان بپذیرد که از دستشویی و حمامی استفاده کند که دوربین دارد، دور از ذهن نیست. تصور این که سعید شیرزاد، کارگر جوانی که برای محو کار کودکان تلاش می کرد، بتواند بی عدالتی در قبال همبندانشان را تاب بیاورد، نیز سخت نیست.
آنان تقاضای آزادی از زندان را حتا ندارند، خواسته ی آنان بسیار ابتدایی تر است. امنیت داشتن، احترام به حریم خصوصی شان و استفاده از وسایل شخصی که با پول و هزینه خود چند برابر گران تر از بیرون تهیه کرده اند و رعایت همین قوانین موجود .
این حق زندانیان است که از امکان تماس منظم و مرتب با خانواده هایشان برخوردار باشند. حتی حکومت دیکتاتوری شاه هم ملاقات های حضوری را برای زندانیان سیاسی و غیرسیاسی را به رسمیت می‌شناخت. استفاده از گوشی های همراه برای زندانیان در اغلب کشورها آزاد است، اما در زندان های ایران، برخی از زندانیانی که امکان تماس با خانواده خود را از طریق تلفن‌های زندان ندارند، مجبورند به قیمت‌های بسیارگزاف این گوشی ها را از داخل زندان تهیه کنند و زندان بانان هر از چند گاهی گوشی ها را جمع می‌کنند، به این بهانه که از این طریق اخبار زندان را به بیرون اطلاع رسانی می کنند و هیچ مسوولی نمی پرسد مگر چه اتفاقاتی در زندان می افتد که اطلاع رسانی از آن، بهایی به این سنگینی دارد؟!
تمامی این امور، ناکارآمدی زندانبانان را نشان می دهد و زندانیان برای رساندن صدای خود به وجدان‌های بیدار و بلند کردن فریاد خود از این همه بیداد، راهی به جز توسل به آخرین حربه ممکن ندارند که همان اعتصاب غذا است.
پس وظیفه ما به عنوان انسان آن است که با تمام توان از خواست های به حق آنان دفاع کنیم و نگذاریم که صدای این اعتصاب به راحتی از نوا بیافتد. در همه ی دنیا و در همه قوانین، همه ی اسرا و زندانیان حقوق مشخص و روشنی دارند.

**************

موج اعتراضات سراسری كارگران و زحمتكشان را با تشدید سركوب‌های قرون وسطایی نمی‌توان پاسخ داد

اعتراضات بی وقفه كارگران، زحمتكشان و مردم تحت ستم در سراسر شهرها و استان‌های کشور هر روزه ابعاد وسیع تری‌ می‌یابد و قدرتمداران در سردر گمی از حل‌‌ بحران‌های اجتماعی رو به سوی بیشتركردن فشارها و سركوب‌ها‌ می‌آورند تا شاید از بحران‌های خود ساخته رهایی یابند. غافل از آنكه اگر چنین شیوه‌هایی پاسخ مشكلات بود، در این چند دهه باید نتایجش آشكار‌ می‌شد. اكنون مردم ما و كارگران و زحمتكشان به حدی تحت فشار معیشت و زندگی روزمره هستند كه شیوه‌های گذشته برخورد قدرتمداران را به هیچ گرفته و همچنان به اعتراضات خود ادامه‌ می‌دهند زیرا كه قدرتمداران نیز همچنان به چپاول اموال مردم و حقوق‌ها نجومی برای اعوان انصارشان ادامه‌ می‌دهند و حاضر به پرداخت حق و حقوق مردم نیستند.
این تشدید فشارها در روزهای اخیر در کنار موج اعدام‌ها، بار دیگر به سراغ کارگران، معلمان و زندانیان سیاسی آمده است. دستگیری مجدد رضا شهابی از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد و اسماعیل‌‌ عبدی و محسن عمرانی از اعضای کانون صنفی معلمان، صدور حكم قرون وسطایی شلاق برای شاهپور احسانی راد از اعضای اتحادیه آزاد کارگران و تشدید فشار بر زندانیان سیاسی گوهردشت که به اعتصاب غذای ۱۲ تن از آنها منجر شده و ...‌‌ از جمله‌ی این فشارهاست.
این همه در حالی است که اختلاس‌گران و دزدان بزرگ آزادند و در مواردی که هم در میان تصفیه حساب‌های جناحی برای مدت کوتاهی بازداشت‌ می‌شوند با وثیقه‌های چند صد میلیاردی آزاد‌ می‌شوند. غاصبان یا به اصطلاح "صاحبان خصوصی" شرکت‌های بزرگ مانند هفت تپه و گروه ملی صنعتی فولاد اهواز و سایر واحدهای خصوصی شده که ماه‌ها حقوق کارگران را پرداخت نمی کنند، بی هراس از پیگیردهای قضایی همچنان با دریافت حقوق‌های کلان از قِبَل سود حاصل از سپرده‌‌ی‌‌ حقوق این کارگران با بهترین امکانات زندگی‌ می‌کنند اما تعدادی از‌‌ کارگران شرکت نیشکر هفته تپه به دلیل به جان آمدن از بی‌پولی و فقر و طلب حق‌شان در مقام متهم به دادگاه کشانده‌ می‌شوند و کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز همچنان در‌‌ هوای آلوده اهواز در خیابان سرگردانند و ...
دولتمردان "امنیت ملی" را تنها از زاویه تنگ‌‌ منافع سرمایه‌داران و کارفرمایان‌ می‌بینند و از کارگران‌ می‌خواهند که نسبت به خواسته‌های به اصطلاح "کارآفرینان" انعطاف داشته باشند. در یكی از نوشته‌های سردمداران حكومتی چنین آمده است:
"یکی از معضلات کارفرمایان و کارخانه‌های کشور، وجود اتحادیه‌های کارگری است. لذا کارگران باید نسبت به خواسته‌های کارآفرینان انعطاف داشته باشند. از سوی دیگر یکی از چالش‌های دیگر قانون کار است که در آن طرف صاحب سرمایه مظلوم واقع شده است. لذا برای افزایش سطح اشتغال و رشد بهر‌‌ه وری و اینکه کارفرما در آینده بتواند باز هم استخدام انجام دهد، باید در قانون "حداقل دستمزد و کف دستمزد" تغییر ایجاد کرد و به کارگر و کارفرما اجازه داده شود که در دستمزدهای پایین تر و با مزایای اجتماعی ناچیزتر برای یکدیگر کار کنند و آزادی‌های اقتصادی نباید محدود گردد... یکی از مشکلات، چانه زنی نیروی کار بر سر دستمزد است... چالش دیگر هزینه‌‌ی بالای اخراج نیروی کار برای کارفرما است". (امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران»، نوشته‌‌ی حسن روحانی، محمدباقر نوبخت، محمد نهاوندیان و اکبر ترکان، ص ۳۴۰)
در حالی که به‌‌ عینه شاهدیم با افزایش بیکاری و تورم که با افزایش نرخ ارتشا و اختلاس‌‌ همراه است، به چه میزان خودکشی،‌‌ اعتیاد، سرقت و دیگر آسیب‌های اجتماعی افزایش‌ می‌یابد؛ به هر اندازه که قیمت‌ها به بازار آزاد سپرده شود، جمعیت زیر خط فقر مطلق افزایش‌ می‌یابد و به همان میزان نیز اعتراض و اعتصاب و حق خواهی گسترده تر خواهد شد.
تاریخ چند دهه اخیر در تمام‌‌ دنیا نشان داده است که با تشدید سرکوب و فشار بر مردم، نه تنها زمینه‌های بحران‌ برطرف نمی‌شوند بلکه تشدید خواهند شد. چاره کار محاکمه و مجازات این‌‌ قربانیان تورم، بیکاری و فقر‌‌ و نگهداری آنان در زندان‌هایی با شرایط بسیار سخت و غیرانسانی نیست.
کارگران و زحمتکشان با صدای بلند فریاد‌ می‌کشند که آنچه "امنیت ملی کشور" را به مخاطره‌ می‌اندازد، اجرای سیاست‌های غارتگرانه و چپاول‌گرانه (مانند خصوصی‌سازی و... )، نبود آزادی تشکل برای نیروی کار، دستمزدهای چند برابر زیر خط فقر برای بازنشستگان، معلمان، کارگران و زحمتکشان و در کنارش حقوق‌های کلان و نجومی‌‌ برای مدیران عالی‌رتبه، پرداخت نشدن همین دستمزدهای اندک برای ماه‌هاست و تنها برقراری عدالت اجتماعی واقعی و انسانی‌‌ می‌تواند امنیت را برای همه به ارمغان آورد.

۲۳ مرداد ۱۳۹۶

**************

طرح‌های پیشنهادی دولت برای به افلاس کشیدن هر چه بیشتر کارگران و زحمتکشان

هر روز طرح جدیدی از سوی دولت‌مردان ارائه میشود که مضمون تمام آنها به افلاس کشیدن و گسترش فقر و سیه‌روزی در میان کارگران و حقوق بگیران و اقشار تحت ستم است . طرحهایی مانند کارورزی، مهارت آموزی و آموزش پرستاران در محیط بیمارستان ها که به اصطلاح برای مقابله با بیکاری قشر جوان و تحصیل کرده و اشتغال زایی اجرایی می شوند. در هیچ کدام از این طرح ها نشانه‌ای از ایجاد اشتغال جدید دیده نمیشود بلکه تنها بیگاری کشیدن از نیروی کار متخصص جویای کار است.
چند سال قبل، طراحان چنین طرحهائی برای به اصطلاح مقابله با بحران بیکاری، به گسترش موسسات آموزش عالی خصوصی دست زدند تا ضمن پنهان کردن ظاهری بیکاری، سودهای باد آورده را از طریق خصوصی سازی آموزش عالی به دست آورند! اما امروز که بیکاری در میان دارندگان تحصیلات عالی گسترده شده، باز سودای دیگری برداشته اند تا این نیروی متخصص و آموزش دیده را به بیگاری بکشانند چرا که اجرایی شدن قراردادهای نفتی عظیم با شرکت های بزرگ و غارتگری مانند توتال آن هم با چنان شرایط خفت بار و سایر طرح های مشابه، نیاز به نیروی کار تقریبا رایگان نیز دارد.
تمامی این طرح‌ها به طور اساسی سود بیشتر صاحبان سرمایه را مد نظر دارد و در راستای سیاستهای بانک جهانی و صندوق بین المللی پول برای ارزان سازی نیروی کار است. نظام اقتصادی‌ای که بنیانش بر استثمار هر چه بیشتر نیروی کار گذارده شده و تمام تلاشش برای بالا بردن سود سرمایه‌ها باشد و در آن نقش نیروی کار و مردم به وجود آورنده‌ی ثروت به هیچ انگاشته شود؛ در ذات خود با بحران‌های غیر قابل علاج مواجه است که هر روز ابعاد آن گسترده‌تر میشود.
ارائه چنین طرح هائی نه تنها داروی بحران‌های این نظام اقتصادی نخواهد بود بلکه همانند گذشته بحران با ابعادی وسیع‌تر در آینده‌ای نه چندان دور سر بر خواهد آورد. اعتراضات سراسری پرستاران، دانشجویان و کارگران و تشکلهای مستقل کارگری به این طرح های ضدکارگری، هر روزه ابعاد وسیع تری می یابد و قدرتمداران که هیچ گونه توجهی به این اعتراضات ندارند همچنان بر اجرای چنین طرح هائی پای میفشارند. تنها راه علاج ، تغییر اساس این سیستم اقتصادی است که باید با دستان توانای کارگران و زحمتکشان و با پایه گذاری یک سیستم اقتصادی صورت گیرد که مبنای آن نه سودپرستی ، بلکه انسانیت انسان‌ها باشد.

۱۸ مرداد ۱۳۹۶

**************

مهاجران افغانستان در ایران

به مناسبت ۱۵ مرداد روز همبستگی با کارگران افغانستانی مهاجر

من زنم، مَردَم، کودکم / فقیر، غیرقانونی، بدون مدرک، بدون حق و حقوق! / بدون کار/  مخفی/ طفیلی؟ / سودجو، شیاد … ؟
نه! نه! فقط مخفی
نه متعلق به جایی‌ام که از آن گریخته‌ام / که تحت تجاوز و بمباران است،
نه به کشوری که‌ آرزوی رسیدن به آن را دارم / و نه به جایی که از آن می‌گذرم…
فقط مخفی! مخفی!
هیچ جایی به من خوش‌آمد نمی‌گویند، / در همه جا غریبه هستم
حتی میان نوع بشر!
پروانه- ق

کانون مدافعان حقوق کارگر - توی آسانسور بود با فرغونی با باقیمانده کچ روی آن. هفده هجده ساله می نمود. غمی در چشمانش موج می زد. پرسید مریض دارید. گفتم بله. آرزوی شفای بیمارم را کرد. می​گفت اهل مزار شریف است و مدت زیادی نیست که به ایران امده است و از طریق یک شرکت پیمانکاری کار پیداکرده است با روزی ۶۰ هزار تومان.
برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.

**************

سرکوب اعتراضات کارگری بن بست های خودساخته نظام سرمایه داری را نمی گشاید

بار دیگر سرمایه داران خشم خود را از بست های به وجود آمده توسط سود طلبی هایشان بر سر کارگران فرود آوردند و دست به بازداشت و دستگیری کارگران معترضی زدند که چیزی جز حق مسلم خویش نمیخواهند .
کارگران نیشکر هفت تپه که چند ماه است حقوق ودستمزدی دریافت نکرده اند و سرمایه داران به اصطلاح خصوصی و در حقیقت وابستگان به قدرت که تنها به دنبال غارت و چپاول این موسسه بزرگ اقتصادی، تعطیلی و به دنبال آن تصاحب زمینهای باارزش این شرکت هستند، (همانند همه خصوصی سازی ها) به نبردی رو یا روی در آمدند و در این صحنه نیروهای نظامی و انتظامی و دستگاه قضائی به کمک غارتگران و اختلاسگران آمده دست به بازداشت و سرکوب کارگران میزنند و از سوی دیگر مدیران خصوصی شرکت سراسیمه بخشی از حقوق و دستمزد عقب افتاده فقط برخی از کارگران را پرداخت می کنند تا بین صفوف متحد کارگران تفرقه ایجاد کنند.
کارگران و زحمتکشان که در سراسر ایران از اجحاف و غارتگری سرمایه داران وابسته به قدرت و ثروت به تنگ آمده و به طور مدام برای دستیابی به حق حقوق ودستمزدها و حفظ اشتغالشان دست به اعتراضات گسترده میزنند، مدام با سرکوب و ارعاب نیروهای امنیتی و قضائی مواجه میشوند. آخرین نمونه آن یورش شبانه مامورین امنیتی به منازل کارگران شرکت نیشکر هفته تپه در روز سوم مرداد ماه، و ادامه این بازداشتها صبح روز بعد و …
اما بقیه کارگرانی که در لیست بازداشت قرار دارند به همراه سایر کارگران شرکت نیشکر هفت تپه همچنان در اعتصاب هستند و آزادی فوری و بی قید و شرط همکارانشان نیز به سایر خواسته هایشان اضافه شده است. در این اعتراض و اعتصاب، خانواده های کارگران نیز دوشادوش اعتصابیون در تلاشند.
کارگران و زحمتکشان و وجدان ها بیدار انسانی این یورش ها را محکوم میکنند. کارگران برای احقاق حقوق خود تنها به نیروی مبارزاتی و متحدان خود متکی هستند و هیچ شکی ندارند که تنها با اتکا به نیروی مبارزاتی طبقه کارگر می توانند حق وحقوق از دست رفته خود را باز ستانند. پس بار دیگر اعلام می کنیم:
– بر خورد امنیتی با مطالبات به حق کارگران راه به جایی نمی برد!
– راه حل انسانی مشکلات مزدی کارگران، پرداخت دسترنج شان است و نه باتوم و زندان!
– کارگران از زندان نیز چون مصاف شلاق و گوشت، تجربه ها آموخته اند!
– تنها راهِ ناگزیر، آزادی کارگران و رسیدگی به خواسته های آنان است!
– حق ایجاد تشکلِ کارگری که مستقل از قدرت و ثروت باشد از حقوق اولیه کارگران است که در حقوق بنیادین کار و مقاوله نامه های جهانی پذیرفته شده است.
– آزادی ایجاد تشکل / آزادی اعتصاب و اعتراض از بدیهی ترین حقوق نهادینه شده ی کارگران است!
– خصوصی سازی، واگذاری و سپردن فرصت ها، ثروت ها و امکانات عمومی جامعه به تعداد اندکی سرمایه دار است. خصوصی سازی یعنی بی نصیب کردن عموم جامعه از امکاناتی که در اصل متعلق به جامعه است و باید متوقف شود!
– پس تکرار می کنیم :

جای کارگران زندان نیست!

کارگران هفت تپه بی هیچ قید وشرطی باید آزاد شوند و خواسته های آنان باید تامین گردد.

۵ مرداد ۱۳۹۶

**************

آخرین خبرها از کارگران بازداشت شده شرکت نیشکر هفت تپه

پس از بازداشت شبانه۸ نفر از کارگران ، صبح ۴ شنبه نیز ۵ نفر دیگر در محل کارخانه بازداشت شدند. اسامی کارگران بازداشت شده عبارتنداز:
۱-احمد کثیر ۲- بهزاد نظری ۳- سیدهادی تفاح ۴- عبدالرضا سرخه ۵ و ۶- برادران عبدالله زاده (دو برادر) ۷ و ۸ - صباح سواری ( هر دو نفر آخر دارای اسم و فامیل مشابه هستند) ۹- رحیم چنانه ۱۰- کاظم چنانی ۱۱- یاسر حمیدی ۱۲- احمد مرادی ۱۳- یابر هویزه
بنا بر اظهار کارگران شرکت نیشکر هفت تپه، تعداد کارگرانی که قرار بود توسط نیروهای امنیتی بازداشت شوند ۳۱ نفر بوده است که تاکنون ۱۳ نفر از آنها دستگیر شده اند و پیگیری خانواده های آنان در مورد محل نگهداری عزیزانشان به جائی نرسیده است.
بنا بر این گزارش ها کارگران بازداشتی توسط قاضی سرخه بازجویی شدند و به رغم خواست خانواده ها، با آزادی آنها با قرار وثیقه موافقت نشد. کارگران شرکت نیشکر هفت تپه همچنان در اعتصاب هستند و یکی از خواستهای مهم آنان آزادی فوری وبی قید و شرط همکارانشان است. تشکل ها و کارگران بسیاری در ایران و جهان از کارگران نیشکر هفت تپه حمایت کرده اند. از جمله حمایت های بین المللی می توان به حمایت و اعتراض فدراسیون بین المللی کارگران صنایع غذایی ،کشاورزی و خدمات به این بازداشتها اشاره کرد.
دبیرکل فدراسیون بین‌المللی کارگران صنایع غذایی، کشاورزی و خدمات،‌ روز چهارشنبه چهارم مرداد از بازداشت تعدادی از کارگران شرکت نیشکر هفت تپه انتقاد کرد و اعلام کرد که این فدراسیون در صورت ادامه بازداشت این کارگران به سازمان بین‌المللی کار شکایت خواهد کرد.
آقای روزمن با بیان اینکه این نخستین بار نیست که با کارگران شرکت نیشکر هفت تپه برخورد می‌شود،‌ خواست به جای تهدید و بازداشت، «ابتدا دلیل اعتراض کارگران را اعلام کنند. کارگران اعتراض کرده‌اند زیرا حقوق و مزایای‌شان برای چند ماه پرداخت نشده است و در عین حال، آنان از حق فعالیت سندیکایی محرومند.»
حدود دو هفته پیش از بازداشت‌های اخیر در هفت تپه،‌ فدراسیون بین‌المللی کارگران صنایع مواد غذایی، کشاورزی و خدمات در بیانیه‌ای از اتحادیه‌های عضو خود و نهادهای کارگری در جهان خواسته بود از مطالبات کارگران و بازنشستگان شرکت نیشکر هفت تپه برای پرداخت دستمزدهای معوقه و مزایای‌شان حمایت کنند.
دبیر کل فدراسیون بین المللی کارگران صنایع غذایی، کشاورزی و خدمات اعلام کرد کمپین حمایت از کارگران شرکت نیشکر هفت تپه ادامه دارد تا اعضای فدراسیون بین‌المللی کارگران صنایع غذایی، کشاورزی و خدمات، از تحقق خواسته‌های کارگران هفت تپه اطمینان حاصل کنند. در عین حال، نشان داده شود که هزاران تن از فعالان سندیکایی در جهان وضعیت کارگران در هفت تپه را دنبال و از آنان حمایت می‌کنند.

تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۳۹۶

**************

دستگیری ۱۵ نفر از کارگران نیشکر هفت تپه به دنبال پیگیری مطالبات شان

طبق خبرهای رسیده از شوش، شب گذشته، نیروهای پلیس و امنیتی از ساعت ۲۱ سه شنبه سوم مرداد ماه با یورش به خانه های کارگران پانزده تن از آنان را بازداشت کردند. احمد کثیر، بهزاد نظری، سیدهادی تفاح، عبدالرضا سرخه، حمید عبدالله زاده و دو نفر دیگر از جمله بازداشت شدگان هستند. کارگران اعلام کرده اند در صورت عدم آزادی همکارانشان و برای پیگیری مجدانه مطالبات به حق شان اعتراضاتشان را ادامه خواهند داد.

**************

اعتصاب گسترده کارگران شاغل نیشکرهفت تپه به همراه خانواده هایشان

امروز دوم مرداد ۱۳۹٦، با اعتصاب و تجمع کارگران شاغل نیشکر هفت تپه و خانواده هایشان، جاده شهر به شرکت نیشکرهفت تپه بسته شد. به رغم فضای شدید امنیتی، پادگانی و پلیسی و حضور هر سه شیفت نیروهای حراست، (توسط مدیر دوشغله و بازنشسته حراست، عباس خنیفر، جهت خنثی کردن اعتصاب امروز کارگران)، کارگران بخشهای مختلف شرکت در اعتصاب شرکت کردند.
همسران کارگران از صبح امروز به خاطر فشارشدید اقتصادی و بی پول و فضای امنیتی که برای همسرانشان بوجود آورده اند، مقابل درب شرکت تجمع کردند و به کارگران حاضردر تجمع داخل محوطه صنعتی پیوستند. پس از مدتی کارگران از شرکت خارج شده و جاده حربه هفت تپه را بسته و مانع عبور و مرور وسایل نقلیه شدند. به دلیل گرمای زیاد، پس از مدتی کارگران به درب شرکت مراجعه کرده و درآن جا تحصن را ادامه دادند و از خانمهای حاضر در تحصن خواستند اعتصاب را ترک کرده و برای فردا که قصدبستن جاده شوش به اهواز را دارند،آماده شوند.
ازساعت۱۱ صبح حضورنیروهای انتظامی و لباس شخصی امنیتی واحتمالا استانی درمدیریت شرکت محسوس است، درحالی که کسی از مدیران شرکت حضورندارند. برخی ازسرپرستان شرکت تحت فشارمدیریت شرکت هستند تا مانع ادامه اعتصاب شوند.
در اعتصاب امروز کارگران خواهان بازگشت شرکت به دولت بعداز ۱۵ ماه واگذاری به بخش خصوصی بودند. این درحالی است که در زمان تاسیس شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه (۱۳۵۴) بسیاری از کارگران از سهامداران شرکت بودند اما برگه های سهامشان به ترفندهایی از ایشان گرفته شد و حق مالکیت کارگران زیرپا گذاشته شد. به دنبال اولین اقدام برای خصوصی سازی شرکت و اعتراض گسترده کارگران و تشکیل سندیکای کارگران هفت تپه، این اقدام عملی نشد و درسال ۱۳۹۱ پروژه بازسازی و نوسازی تجهیزات مکانیکی باهدف افزایش تولید شکر٬ بر عهده شرکت نوسازی صنایع ایران قرار گرفت و بار دیگر در زمستان سال ۱۳۹۵ بی سرو صدا این شرکت به بخش خصوصی واگذار شد.

**************

الف - پگاه: طرح تحول نظام سلامت: طرح تحول درآمد پزشکان!

دولت یازدهم طرح تحول نظام سلامت را از ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۳ با رویکردهایی از جمله : حفاظت مالی از مردم،کاهش پرداخت بیماران بستری، ارتقای کیفیت خدمات ویزیت و ایجاد عدالت در دسترسی به خدمات سلامت، حمایت مالی از بیماران صعب العلاج و نیازمند، سهولت تهیه داروو ارتقای کیفیت خدمات بیمارستانی، واقعی کردن تعرفه های پزشکی و کاهش زیرمیزی پزشکان … آغاز کرد. این طرح در ۵۴۰ بیمارستان دولتی از ۸۰۰ بیمارستان اجرا شد.
طی ۳ سال گذشته این طرح نه تنها به هیچ کدام از این اهداف نرسید بلکه به منجلابی تبدیل شد که اثرات منفی آن به سایر ساختارهای اقتصادی اجتماعی نیز گسترش یافت. طرحی که حتی بنا به اذعان برخی از مسئولین نیز طرحی ورشکسته است که با بحران شدید تامین منابع مالی مواجه گردیده است. این طرح در طی ۳ سال هزینه ای بالغ بر ۱۳۰ هزار میلیارد تومان داشته که این هزینه از محل قطع یارانه کالاهای اساسی تامین شده و از این رو بیشترین فشار به نیروهای فرودست جامعه وارد شده است. این طرح با تحمیل هزینه ای بالغ بر ۱۰۰ هزار میلیارد تومان به بیمه ها باعث ورشکستگی بیمه ها شده است. برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.

**************

سخن روز: پایان دادن به کودک آزاری

پس از تجاوز و قطعه قطعه شدن کودک خردسال آتنا اصلانی، خبر ناگوار دیگری از تجاوز ناپدری به دختری ۷ ساله در کرج منتشر شد. چندی پیش هم تجاوز به ستایش دختر شش ساله افغانستانی و یا تجاوز فلان مربی قران به شاگردان پسرش، …
و خوب میدانیم که همواره درصد بسیار کمی از این گونه جنایات افشا میشود و متاسفانه باید اقرار کرد با شرایط موجود در جامعه این نمونه ها آخرین آن هم نخواهد بود.
تجاوز و سوءاستفاده جنسی از کودکان (دختر و پسر، به خصوص دختران که گسترده تر است) یک پدیده اجتماعى است. نظام نابرابر، فشارهای اقتصادی و روانی، نبود امنیت روانی، نبود امکانات آموزشی و بهداشتی مناسب، در کنار شیوه های تبلیغ و ترویج این نوع خشونت ها به شکل مستقیم و غیرمستقیم (مانند قانونی بودن ازدواج کودکان دختر، طرح قانونی کردن ازدواج با فرزندخوانده، حکم شرعی برای چگونه لذت بردن از همسر کمتر از ۹ سال حتا شیرخوار !!؟؟، وفور و در دسترس بودن انواع و اقسام بازی های کامپیوتری با صحنه های خشن و با جاذبه های جنسی و…) در کنار محرومیت های فراوان و فرهنگ مردسالاری که زن را موجودی درجه دوم محسوب می کند، به افزایش این نوع جنایات خواهد انجامید.
اگر این شیوه ازکودک آزاری را در کنار انواع دیگر کودک آزاری چه به صورت تنبیهات بدنی در مدارس یا به دست والدین و یا زجر و آزار و تحقیر کودکان کار قرار دهیم، به بیماری روانی با ریشه های گسترده و عمیق در جامعه پی می بریم که با بگیرو ببندها و مجازات هائی مانند اعدام و شلاق قابل علاج و درمان نیست. وجود و اعمال مجازات های خشن فیزیکی قانونی (در خفا  یا در ملاء عام) خود یکی از عوامل گسترش خشونت های اجتماعی است. این امر بارها در جوامع دیگر به اثبات رسیده است . حاکمیت چهار دهه خشونت، شلاق و اعدام است که اکنون نتایج خود را در جامعه آشکار میکند و هر چه این خشونت ها تداوم یابد و متولیان اجرائی و قضائی برخورد های فیزیکی وشلاق و اعدام و سرکوب را داروی دردهای اجتماعی بدانند، نه تنها جرم و جنایت و ناهنجاری در جامعه کمتر نمیشود، بلکه باید انتظار گسترش خشونت های بیشتر را داشت.
جامعه ای که هرروزه اختلاف طبقاتی در آن عمیق تر میشود و اعتراضات اجتماعی به شدیدترین وجهی سرکوب میشود، تعرضات فردی و خشونت های فیزیکی هر روزه در آن گسترش می یابد و بهای ان را در درجه نخست کودکان و زنان و در کل تمامی جامعه میپردازد .
به راستی براى پایان بخشیدن به این چرخه تجاوز و خشونت چه باید کرد؟  گام اول چگونگی پایان دادن به این چرخه سخن روز همه باید باشد.

۲۸ تیر ۱۳۹۶

**************

میلاد جنت: گزارشی از وضعیت کارگران تهیه غذاها و رستوران ها

«کارگری رستوران شغل مزخرفیه! یعنی شما اگر کنار خیابان سیگار بفروشید؛ سگ اش شرف دارد به کارگری در رستوران! کارگر آشپزخانه ی رستوران بودن در یک صورت اشتباه نیست؛ این که از محل خانه ات سفر کرده باشی به شهری و بخواهی تازه وارد بازار کار شوی و می خواهی غذا و جای خواب داشته باشی؛ دزدی و گدایی نکنی و از گرسنگی نمیری و یک کار یاد بگیری… سه چهار سال پادویی می کنی به امید این که یک روزی شاید حدود ۱۰ سال دیگر آشپز شوی. در غیر این صورت، دستفروشی کنی خیلی بهتر از این است که کارگر رستوران شوی…*»

* کارگری ۳۲ ساله که ۸ سال از عمرش را در آشپزخانه ی رستوران ها کار کرده بود.
در رستوران های زیادی کار کرده ام. در مقطع کارشناسی زمانی که دانشجو بودم و نمی توانستم یک جای ثابت کار کنم؛ با کار در جاهای مختلف از جمله رستوران ها به محیطی پا گذاشتم که تا پیش از آن، دقت زیادی به آن نداشتم. در انواع و اقسام مراکز تهیه غذا کار کرده ام. از رستوران های کوچک و کترینگ و… گرفته تا رستوران های بزرگ و لوکس، شرایط کار در هر کدام از آن ها متفاوت است همان طور که شدت کار، میزان حقوق، دستمزد و… کارگرانِ آشپزخانه ها با هم متفاوت است. برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.

**************

تجمع صبح امروزبازنشسته های نیشکرهفت تپه

شکستن دوربین ها و شیشه های مدیریت و حسابداری

(خبر ارسالی به قلم یکی از کارگران نیشکر هفت تپه)

امروز، ۴ شنبه ۱۴ تیرماه، کارگرانی که اسفند ۹۵ بازنشسته شدند جهت پیگیری مطالباتشان دودسته شدند؛ گروهی برای گرفتن جواب پیگیری​های فرماندار شوش به آن​جا مراجعه کردند و گروهی در شرکت تجمع کردند. در فرمانداری به جای گرفتن جواب تهدید شدند که اگر آنجا را ترک نکنند دستور داده خواهد شد تا نیروی انتظامی آنها را جمع آوری کنند. این برخورد از طرف مسوولین فرمانداری سبب شد کارگران به شرکت برگشته و همراه دیگر بازنشسته ها که درب ورودی شرکت را بسته بودند به مدیریت شرکت وحسابداری حمله کرده و اقدام به شکستن دوربین ها وشیشه های مدیریت وحسابداری کنند.
متاسفانه دولت، مسئولین استان، شهرستان و شرکت به جای حل مشکل حقوق قانونی این افراد و کارگران شاغل که به ناچاراقدام به تحصن اعتراضی می​کنند، آن​ها را ارازل و اوباش خطاب می​کنند. درحالی که این افراد در دمای بالای ۵۰ درجه در این شرکت مشغول به کار بوده اند. هنوز چندگاهی از فضای انتخاباتی نگذشته است که هزاران قول و وعده برای کشاندن کارگران ومردم به پای صندوق ها داده شد، و اکنون شاهد این برخوردهای ناشایست مسئولین مربوطه با کارگران هستیم.
معنی منشور حقوق شهروندی برای کارگران این است که شرکتی را با این همه بدهی و هزاران کارگر به بخش خصوصی ناکارآمد وناتوان واگذارکرد و کارگران به جای پاسخ، تهدید می شوند.
آقای رییس جمهور، ما در زمان دولت قبل (احمدی نژاد) نیز، در دهه ۸۰، کم باتون و گازاشک​آور نخورده​ایم. کارگران بارها بازداشت زندانی و اخراج شدند. ما به شما رای نداده​ایم که نزد خانواده خود شرمنده و تحقیرشویم. ما به شما رای ندادیم که دفترچه های درمانی ما ۴ ماه بدون اعتبار باشد و وزیر کار دولت شما از تحت پوشش بیمه ای قرارگرفتن افراد مستمند حرف بزند! شما دارید با جامعه کارگری چه می​کنید؟ طرح کارورزی شما کارگران و تحصیل​کرده​های دانشگاهی را به جای اشتغال پایدار به برده تبدیل خواهد کرد! شما فقط به فکر آمار و اقدام هستید نه اشتغال پایدار. شما درجهت حمایت از سرمایه دار نیروی کار را نابود می​کنید.
کارگران چند روز و چند ماه باید برای حقوق خود دست به اعتراض بزنند؟ چرا سازمان خصوصی سازی به هفت تپه مراجعه نمی​کند تا ببیند چه دسته گلی به آب داده اند؟ چرا نیروهای امنیتی منطقه به​رغم گزارش مکرر کارگران، اقدامات لازم را انجام نمی​دهند؟ مگرما ایرانی نیستیم؟ آقای روحانی شما مگر دم از اقتصاد مقاومتی نمی​زنید؟ آیا با این نیروی کار که رمق آنها را با اقدامات غیرکارشناسانه و ناشیانه گرفتید می​خواهید اقتصاد مقاومتی را عملی کنید؟ مگرما مردم خوزستان وشوش نبودیم که زیرتوپ وگلوله هم دراین شرکت کاراقتصادی کردیم هم از وطن دفاع کردیم؟
سوال ما این است چرا وقتی به قدرت رسیدید همه چیز را فراموش کردید؟
دیگرچه بکنیم چقدر فریاد بزنیم که هرچه کنیم حق است؟؟؟

**************

حنفی رستاندی، رئیس اتحادیه کارکنان کشتیرانی اندونزی فوت کرد

حنفی روستاندی که یکی از فعالان حقوق کارگری در سطح بین المللی بود، در سال ۱۳۷۶ که اوج فعالیت های سندیکائی مستقل در ایران بود، از جانب اتحادیه های کارگری به ایران آمد و تلاش کرد تا با فعالان کارگری زندانی ملاقات کند که موفق نشد. او در جلسه با حضور فعالان کارگری و سندیکائی ایران شرکت کرد. در این جلسه مشکلات ایجاد تشکل های مستقل کارگری در ایران مورد بررسی قرار گرفت و وی به عنوان نماینده اتحادیه های بین اللملی، این مشکلات را به نهادهای بین المللی منتقل کرد. سفر او در آن شرایط قوت قلبی برای فعالان کارگری در ایران بود. فوت این فعال کارگری را به اتحادیه ها و تشکلهای کارگری مستقل در سراسر جهان تسلیت میگوئیم.

۱۳ تیر ۱۳۹۶

**************

طرح کارورزی: چیستی و چگونگی اش

مصاحبه ماهنامه خط صلح با علیرضا ثقفی

- همان طور که مستحضر هستید، طرحی تحت عنوان کارورزی از دوران تبلیغات ریاست جمهوری آغاز به کار کرده است. هدف و راهبردهای اصلی طرح کارورزی چیست و دولت به طور مشخص از تاسیس این سامانه چه هدفی را دنبال می کند؟

این طرح به مانند بسیاری از طرح های دیگر به اصطلاح فقط طرح است. اگر خاطرتان باشد در زمان احمدی نژاد هم طرح استاد-شاگردی را مطرح کردند. کارورزی هم شبیه همان طرح است. آن طرح به جایی نرسید، و این هم راه به جایی نخواهد برد و به زودی فراموش می شود. جا دارد که در همین ابتدای بحث، مقدمه ای را عرض کنم.
متن کامل مصاحبه را اینجا مطالعه کنید.

**************

توهین قائم مقام مدیریت شرکت نیشکرهفت تپه به کارگران معترض

از بدو حضور بخش خصوصی به شرکت، همواره ناتوانی مدیران درانجام تعهدات قانونی شان، با واکنش شدید کارگران مواجه شده است. این اعتراضات سبب خشم و ناراحتی کارفرما گشته است.
اخیرا به مناسبت عید فطر، قائم مقام مدیریت شرکت نیشکرهفت تپه در نمازخانه شرکت که جای نیایش وعبادت است، حرمت این مکان را حفظ نکرده و به جای معذرت خواهی از پرسنل به دلیل ناتوانی در پرداخت مطالبات آنها، کارگران معترض را اراذل واوباش خطاب کرد و اعلام نمود که بعد از این فضای شرکت را امنیتی خواهد کرد.
این چندمین باراست که یا مدیران شرکت به جای توجه به خواست کارگران، به آنان توهین می کنند و یا نیروهای انتظامی که با اجازه آنان وارد شرکت شده اند، برای ایجاد رعب و وحشت اقدام به شلیک هوایی کرده و به کارگران فحش ناموسی داده اند. چندی پیش نیز امید اسدبیگ، مدیرعامل شرکت، طی مصاحبه ای از این گونه الفاظ استفاده کرده بود.
این روزها به دلیل بی تفاوتی مسئولین، کارگران یکه و تنها برای حقوق مسلم خود، در حال مبارزه و تلاش هستند. اگر مسئولین منطقه تدبیری نیاندیشند وتکلیف شرکت و کارگران را نسبت به برگشت شرکت به شرایط دولتی فراهم نکنند، باید انتظار هر موضوع و اقدامی را در آینده داشته باشند، چون کارگران بیش ازاین نمی توانند شاهد این بی اخلاقی ها و بی حرمتی​ها باشند و سکوت اختیار کنند.
این منطقه دارای بافتی عشایری و طایفه ای است و به هیچ عنوان مردم این منطقه این اعمال را برنمی​تابند. امید است با توجه به شرایط خاص منطقه و کشور، با اقدام به موقع، به خصوص توسط مسئولین امنیتی مانع هرگونه سوءاستفاده از این گونه نارضایتی توسط بدخواهان کشور باشیم.

جمعی ازکارگران نیشکرهفت تپه

۹ تیر ۱۳۹۶

**************

اعتصاب و تجمع کارگران شرکت نیشکر هفت تپه وارد دومین روز پیاپی خود شد

در ادامه اعتصاب و تجمع مداوم کارگران نیشکر هفت تپه در طول هفته های گذشته، دور تازه این اعتصاب و تجمعات که از صبح دیروز و بدنبال خلف وعده کارفرما در پرداخت یکماه از دستمزد معوقه کارگران آغاز شد امروز نیز با شدت بیشتری ادامه پیدا کرد.
اعتصاب و تجمع امروز کارگران نیشکر هفت تپه در حالی ادامه پیدا کرد که دیشب قائم مقام کارخانه از طریق تلگرام به آنان اعلام نمود ظرف ۴۸ ساعت مطالباتشان پرداخت خواهد شد اما کارگران با توجه به خلف وعده های مکرر کارفرما، این وعده از سوی قائم مقام کارخانه را نپذیرفتند و صبح امروز اعتصاب و تجمع خود را با بستن درب کارخانه و ممانعت از ورود نیروی انتظامی به محل کارخانه و ورود و خرج به داخل آن، ادامه دادند.
امروز مامورین حراست در اقدامی برای کاستن از دامنه تجمع کارگران تلاش کردند مانع حضور کارگران بازنشسته در محل شوند اما موفق به انجام اینکار نشدند. در تجمع امروز، کارگران اعتصابی علاوه بر خواست پرداخت مطالباتشان، خواهان عودت شرکت از بخش خصوصی به دولتی شدند و همچنین نسبت به عدم اجرای بخشنامه استانداری از سوی مدیریت کارخانه مبنی بر کاهش ساعات کار بدلیل گرمای بالای ۵۰ درجه بشدت معترض شدند.
تجمع امروز کارگران اعتصابی شرکت نیشکر هفت تپه در مقابل درب ورودی کارخانه در حالی پایان گرفت که هیچیک از مسئولین شرکت حاضر به پاسخگوئی به مطالبات کارگران نشدند. این وضعیت یعنی بی تفاوتی محض کارفرما به اعتصاب و اعتراض کارگران و وضعیت بسیار مصیبت بار آنان، این شائبه را در میان کارگران دامن زده است که گویا کارفرما با هدفی که برای کارگران روشن نیست با عدم توجه به خواستهای آنان، تعمدا و بطور نقشه مندی در حال واداشتن کارگران به اعتصاب در محدوده کارخانه است.
با پایان تجمع امروز، کارگران اعتصابی نیشکر هفت تپه اعلام کردند در صورت تداوم بی توجهی کارفرما به خواستهایشان، علاوه بر ادامه اعتصاب، اقدام به بستن جاده بین المللی اندیمشک – اهواز خواهند کرد. این اولتیماتوم از سوی کارگران اعتصابی نیشکر هفت تپه و تاکید آنان بر ادامه اعتصاب برای دستیابی به مطالباتشان در حالی است که دقایقی پیش استانداری خوزستان بدلیل گرمای بالای ۵۰ درجه، کلیه ادارات دولتی و غیر دولتی استان را تا ساعت ۱۲ظهر روز چهارشنبه هفته جاری تعطیل اعلام کرد.

۲۹ خرداد ۱۳۹۶

**************

از سرگیری اعتصاب در هفت تپه در پی عدم پرداخت حقوق

اعتصاب گسترده در شرکت نیشکرهفت تپه دردمای بالای ۵۰ درجه خوزستان
ساعت ۱۰ امروز ۲۸ خرداد بیش از۷۰۰ نفر از بخشهای مختلف شرکت شامل کارگران رسمی و روزمزدی در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق بهمن و اسفندماه ۹۵ و فروردین و اردیبهشت ۹۶ روزمزدها و حقوق اردیبهشت کارگران رسمی . پاداش سالهای ۹۴ و ۹۵ معوق، تمدید و تجدید نشدن دفترچه های درمانی دست به اعتصاب درجلوی مدیریت شرکت زدند.
حدود ۲۰۰ نفر از ۳۴۰ نفر افراد بازنشسته اسفندماه شرکت نیز به دلیل پرداخت نشدن ۴ درصد سهم کارفرما به سازمان تامین و بلاتکلیفی وضعیت شغلی خود کارگران شاغل راهمراهی میکردند.
پس ازتجمع کارگران مدیریت کارخانه، مهندس مومن غریب درخواست کرد که کارگران به اعتصاب پایان دهند که با اعتراض شدید کارگران مواجه شد.
به دلیل گرمای شدی بالای ۵۰ درجه کارگران، ساعت ۱۲ محل اعتصاب را ترک کردند و مقرر شد که روز بعد نیز تا رسیدن به خواسته های قانونی خود به اعتراض ادامه دهند. نیروی های انتظامی نیزدر محل اعتصاب حضورداشتند.

**************

طرح مسایل کارگران هفت تپه در یک صد و ششمین اجلاس ای ال او

گزارش جیمز ریتچی، دستیار دبیر کل  فدراسیون کارگران بخش مواد غذایی، کشاورزی، هتل، رستوران، خدمات و تنباکو در سرتاسر جهان (آی یو اف) در جلسه عمومی نشست ۱۰۶ مین کنفرانس بین المللی کار- ژنو* ۱۴ ژوئن ۲۰۱۷

رئیس کنفرانس، مدیر کل و نمایندگان حاضر در جلسه ۱۰۶ مین کنفرانس بین المللی کار. من در اینجا می ایستم تا گزارش خود را به مدیر کل کنفرانس بدهم.
آقای رایدر (دبیرکل سازمان جهانی کار) در نطق افتتاح اش اعلام کرد، که اشاره اش به شغل شایسته برای صورت جلسه کنفرانس بود ( Decent Work Agenda) که در اعلامیه سال ۲۰۰۸ در رابطه با عدالت اجتماعی در جهانی عادلانه می خواهیم است، که شعار این سالها برای اصول بنیادین حقوق کار است. ما نیز با نظرات او موافق هستیم که “هیچ اصل دیگری، که به طور مستقیم نشانه بگیرد قلب تعهد سازمان جهانی کار که هویت اش را نشان ما دهد یا در عرصه دیگری نمایان کند وجود ندارد.”
مدیر کل، تمامی کشورهای عضو را برای پویایی دوباره تعهدات سیاسی و اقدام عملی برای پایان دادن به سوء استفاده هایی که هیچ جایی در جهان کاری ندارد فراخوانده است. من می خواهم به نقض سیستماتیک، پایمال شده کارگرانی که مکررا توسط کارفرما تکرار می شود یعنی نقض حقوق اولیه سندیکای کارگران نیشکرهفت تپه در ایران صحبت کنم. در ده سال گذشته، کارگران هفت تپه دستمزد خود را مرتب دریافت نکرده اند. این وضعیت در طی دو سال گذشته پس از واگذاری شرکت به بخش خصوصی رو به وخامت گذاشته شده است. نه تنها موارد مربوط به مشکلات کارگران رفع نمی شود بلکه دستمزده ها نیز به موقع پرداخت نمی شود، گاهی اوقات ماهها کارگران دستمزد معوقه طلبکار هستند و کارگران در اوج ناامیدی در کوچه و خیابانها و در مقابل دفتر فرمانداری اعتراض می کنند. ما از دولت ایران می خواهیم که فورا کنوانسیون ۹۵ (در حفاظت از دستمزد) سازمان بین المللی کار را اجرا کند.
بیش از ۱۰۰۰ کارگر که در حال حاضر شاغل هستند و بازنشسته های کارخانه های نیشکر هفت تپه این ماه با پشتیبانی همسران و فرزندان شان، برای گرفتن دستمزد ها و مزایای پرداخت نشده اشان چند ماه دست به اعتصاب زده اند. شرکت هفت تپه در پاسخ به اعتراض کارگران آنها را تهدید به اخراج می کند که یا کارگران باید به سر کار خود برگردند و یا اینکه مدیریت هفت تپه را تعطیل می کند و شرکت را می بندند.
کارگران هفت تپه برای گرفتن دستمزدهای عقب افتاده اشان و سایر مسائل مربوط به مزایای اشان با تظاهرات و اعتصاب متعدد طی سال های گذشته درگیر هستند. این کارگران پیش از این در مقابل دفتر فرماندار در شهرستان شوش جمع شده بودند و تهدید کرده اند که دوباره تجمع خواهند کرد، مدیریت می باید دستنزد آنها را پرداخت کند آنچه را که به کارگران بدهکار است را بپردازد.
در اکتبر سال ۲۰۱۶، بیش از ۵۰۰ نفر از کارگران این شرکت اعتصاب کردند و خواستار پرداخت حقوق شان، که سه ماه به تعویق افتاده بود شدند. گزارش شده که ۱۸۰۰ نفر ازکارگران حداقل دو ماه حقوق عقب افتاده دارند. ۸۰۰ نفر دیگر از کارگران این شرکت حداقل چهارماه حقوق پرداخت نشده طلب دارند.
با توجه به شرایط این کارگران، کارخانه از یک مجتمع صنعتی به یک فضای امنیتی تبدیل شده است و دلیل حضور ثابت و تهدید آمیز پلیس، که تیم مدیریت را در همه زمانها اسکورت می کند فضای این شرایط را نشان می دهد. دوربین های دیجیتال در همه جا در محل کار نصب شده است و ماموران امنیتی از این دوربین ها برای کنترل هر حرکت کارگران استفاده می کنند.
اخراج روزانه کارگران عادی شده و اعتراض بخشی از کارگران با دستگیری و بازداشت غیر قانونی مواجه است. ما اصرار داریم واز شما می خواهیم که از دولت ایران بخواهید که از این عمل کارفرما جلوگیری کند و دولت دست از آزار و اذیت کارگران بردارد.
فرآیندهای بهداشت و ایمنی در محل کار اجرا نشده است. دمای هوا در زمان کار پر زحمت کارگران بیش از ۵۰ درجه سانتیگراد است. کارگران قرارداد دائم که یک سیستم طبقه بندی شغلی ندارند. آنها مانند کارگران موقت کار می کنند و حداقل دستمزد انها یک چهارم آنچه که دستمزد واقعی باید باشد پرداخت می شود. ما از نمایندگان ایران می خواهیم تا کارگران با امنیت شغلی و قرارداد دائمی داشته باشند. ایران کنوانسیون ۱۳۱ حداقل دستمزد ثابت را برای ارائه عدالت دستمزد به کارگران تصویب کرده است.
اعضای هیئت اجرایی سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه قراردادهای موقت کاری دارند. این یک استراتژی حساب شده برای سرکوب آزادی تشکل و آزادی بیان است. اعضای کمیته اجرایی سندیکا را مجبور می کنند که به ارسال و ثبت و امضای تعهد نامه خود که هیچ اقدام علیه کارفرما و شرکت نمی کنند.
ما از دولت ایران می خواهیم سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه را به عنوان نماینده انحصاری کارگران هفت تپه به رسمیت بشناسد و به آنها اجازه اقدام به تمام فعالیت های مطابق با کنوانسیون های سازمان بین المللی کار در محل کار خود نمایند. اعضای سندیکا هیچ امنیت شغلی و مطلقا هیچ حقوق بشری در ایران را ندارند.
مسئول جلسه، من در این کنفرانس نیز مایلم کمی از زمان خودم را به منظور بیان مختصری از نقض وحشیانه حقوق بشر کارگری توسط دولت الجزایر مطرح کنم، زیرا که هنگامی که کارگران الجزایر به دنبال حق خود برای پیوستن و تشکیل اتحادیه های مستقل است را بیان کنم. از سال ۲۰۰۱، سندیکای عمومی کارگران الجزایر یا (اس ان ا پی ا پی ) (۱) شکایتی را به سازمان جهانی کار تسلیم کرده است. در سال ۲۰۱۲، پنج اتحادیه مستقل کارگری با (اس ان ا پی ا پی ) فعالیت می کنند که هنوز این ارتباط ادامه دارد. دولت وضعیت حقوقی اتحادیه انرژی SNATEG را لغو کرده است، با وجود این واقعیت مقامات الجزایری جرأت کردند دیروز مخالفتشان را در سازمان جهانی کار اعلام کنند، زیرا فعالیت های مسالمت آمیز با اخراج، زندان و تهدید به اقدام قانونی تعقیب روبرو می شود.
اتحادیه های الجزایر گزارش می دهند که سرکوب فعالان اتحادیه های کارگری به دنبال هر کنفرانس سازمان جهانی کار همراه است که با افزایش فشار بر اتحادیه های کارگری مستقل تشدید می شود.
سازمان جهانی کار باید به طور موثر پیگیر مذاکرات و تصمیمات خود برای اطمینان از احترام دولت الجزایر به تعهدات خود به کارگران برای اجازه استفاده از حقوق بنیادین کار باشد.
تحویل کنترل کننده جلسه هم داده شده است.

* https://www.hrw.org/news/2013/10/06/algeria-crackdown-independent-trade-unions

Address to the plenary of the 106th session of the International Labour Congress

۱٫ the Syndicat National Autonome des Personnels de l’Administration Publique (SNAPAP)

سندیکای عمومی کارگران الجزایر (اس ان ا پی ا پی) فعالترین تشکل مستقل ملی کشور الجزیره است که سال ۱۹۹۰ تشکیل شده است. این تشکل فرا اقتصادی است و کلیه کارگران در بخش های متفاوت اقتصادی عضو آن هستند و عضو اکثر کنفدراسیون های کارگران مانند کنفدراسیون بخش عمومی جهانی، آموزش بین الملل، آی یو اف و آی تی یو سی است.
این تشکل حتی جوانان و کارگران بیکار، کارگران موقت، حاشیه نشینان را نیز عضوگیری می کند. بسیاری از فعالین این تشکل در زندان هستند.

**************

اعتصاب کارگران کاغذ پارس هفت تپه در محوطه شرکت

صبح امروز (سه شنبه ۲۳ خرداد) حدود۳۰۰کارگراین شرکت به دلیل پرداخت نشدن حقوق اردیبهشت در زمان مقرر، برداشته شدن فضای امنیتی و فراهم آوردن امنیت شغلی، تغییر نوع قرارداد از ماهیانه به یک ساله با توجه به مستمربودن شغل خود، برگزار شدن انتخابات کارگری توسط کارفرما، اجراکردن طرح مشاغل بندی که سالهاست بازنگری نشده، دست به اعتصاب زدند و خواهان توجه مدیران این شرکت به خواسته های برحق خودشدند.
پس از۳ساعت تحصن، نماینده کارفرما در جمع کارگران حاضرشد و قول داد که خواسته های آنها را بررسی و ظرف یک هفته نتیجه را به آنها اعلام کند. کارگران هم به صورت مشروط به اعتصاب خود پایان دادند.
این اعتصاب در حالی صورت گرفت که مالک شرکت، سهام کارخانه کاغذ پارس را جهت واگذاری در بورس گذاشته است.

**************

گزارش کانون مدافعان حقوق کارگر به یک صدو ششمین اجلاس آی ال او

سال ۱۳۹۵، سالی دردناک برای کارگران ایران بود. در کنار حداقل دستمزد چند برابر کمتر از خط فقر، استمرار عدم پرداخت به موقع دستمزدها، قراردادهای سفید امضا و موقت، نبودن پوشش بیمه و خدمات بهداشتی مناسب، تعطیلی واحدهای تولیدی پس از واگذاری به بخش خصوصی و تعدیل نیرو و اخراج های پس از آن، نبود ایمنی کار نیز کارگران بسیاری را به کام مرگ کشاند، آتش نشانان و کارگران تولیدیهای پوشاک در ساختمان پلاسکو (که در گزارش های رسمی حتا اسمی از آنها برده نشده است)، حادثه معدن یورت که به کشته شدن ۴۳ کارگر منجر شد و صدها کارگر ساختمانی و صنعتی دیگر. وضعیت ایمنی کار در ایران چنان بحرانی شده که هر روز بیش از ۵ نفر در اثر حوادث کار در کارگاه ها و محل های کارشان در حقیقت به قتل می رسند که از جمله دلایل این قتل ها سهل انگاری های کارفرمایان، نبودن کمترین استانداردهای ایمنی، سودطلبی و واگذاری معادن و صنایع تحت عنوان خصوصی سازی به افراد غیر متخصص و بدون در نظر گرفتن منافع کارگران است.
و برای کارگران مهاجر، کودکان کار و کارگران زن این بی حقوقی ها چند باره است.
از سوی دیگر دولت در تدارک تغییر قانون کار به نفع سرمایه داران است تا همین حداقل قوانین حمایتی باقی مانده نیز از قانون حذف شود تا بی حقوقی مطلق کارگران ایران وسیله ای برای جذب سرمایه های خارجی باشد. پاسخ دولت به بیکاری گسترده نیروی جوان و متخصص، اجرایی شدن طرح کارورزی فارغ التحصیلان دانشگاهی بیکار از مقطع کاردانی تا مقطع دکتری با یک سوم حداقل حقوق تعیین شده است که در واقع نوعی به بردگی کشیدن نیروی کار متخصص و جوان است. به خصوص که پس از اتمام دوره کارورزی کارفرمایان هیچ تعهدی در قبال جذب قطعی کارورز را در واحد مربوطه ندارند. این شیوه استثمار بی حد و اندازه که سالها به شکل غیر رسمی انجام می شد اکنون با تصویب و اجرایی شدن آن شکل رسمی و قانونی به خود گرفته است.
همه ی این ها در حالی است که هیچ کدام از مقاوله نامه های سازمان جهانی کار نظیر ۹۸، ۸۷ و ۱۱۱ که توسط ایران به امضا رسیده و دولت ایران مفاهمه نامه ای برای اجرای آنها امضا کرده است (۱۳۸۳)، محلی از اعراب ندارند و اجرا نمی شوند.
عدم پرداخت به موقع دستمزد کارگران به روالی روتین در ایران تبدیل شده است و کارگران از دو تا ۲۴ ماه و حتا بیشتر حقوق معوقه دارند. این کارگران مجبورند با گرفتن قرض از نزدیکان یا وام از بانکها زندگی خود را بگذرانند، وام هایی که بابت آن باید بهره های کلان بپردازند. درحالی که هیچ جریمه دیرکردی بابت این حقوق های معوقه به آنان پرداخت نمی شود.
در مقابل کارگران ایران ساکت ننشسته و آنچه را که سرمایه داران و کارفرمایان خصوصی و دولتی برایشان رقم می زنند، نپذیرفته و با اعتراضات و اعتصاب های پی در پی به مقابله با آن پرداخته و می پردازند. هر روزه تجمع های اعتراضی و اعتصاب کارگران در واحدهای تولیدی مختلف در سراسر ایران رخ می دهد. در بسیاری از این اعتراضات خانواده های کارگران نیز حضور فعال داشته اند. نمونه ای از این اعتراضات در زیر آمده است:
اعتصاب کارگران خدماتی شهرداری شهرهای رشت، رشتخوار ، لوشان، شوشتر، بجنورد، کوزران، دزفول، فراغی، ایذه، کنگاور، زاهدان، نی ریز و…
مربیان پیش دبستانی وآموزش دهندگان نهضت سوادآموزی ( یکی از آموزش دهندگان که برای پیگیری مطالبات خود به مجلس رفته بود، در جریان حمله به مجلس کشته شده است) و اعتصاب کارگران در واحدهای فولاد البرز، فولاد زاگرس، آذریت تبریز، سیمان دهلران ، سدید ریخته گر، کارگران قرارداد موقت بندر امام خمینی، معدن ذغال سنگ طرزه، مجتمع نی شکر هفت تپه، فرنخ، ناز نخ قزوین، شرکت پیمانکاری سایبر بیرنگان در استان چهارمحال بختیاری، کارخانه روغن نباتی گلنار، پلی‌اکریل، چوکای تالش، گندله سازی اردکان ،شرکت فراپتروساز در بندرعباس، شرکتهای پیمانکاری پتروشیمی ایلام، شرکت ارسا ساختمان، (یکی از پیمانکار آزاد راه تهران شمال) ، شرکت پاکینه شوی واقع در شهرک صنعتی خرمشهر، پتروشیمی پردیس، کارخانه فولاد بویرصنعت یاسوج ، کارگران حمل بار فرودگاه مهرآباد، کارخانه آلومینیوم المهدی ،پالایشگاه ستاره خلیج فارس در بندرعباس، پیمانکاری ماشین سازی اراک، پتروشیمی پردیس، شرکت پتروشیمی اروند، پتروشیمی جم، پیمانکاری عسلویه ، کارکنان تأمین نیروی شرکت پیمانکاری نگهداشت کاران (زیرمجموعه پتروشیمی فن آوران، کارخانه قند قهستان در استان خراسان جنوبی، پروژه مرمت مجموعه ارگ قدیم بم ، شرکت هواپیمایی هما، صندوق فولاد، شرکت کشت وصنعت مغان در شهرستان پارس آباد، پروژه سد چم شیر گچساران، کارخانه رینگ سازی مشهد، کارخانه بلبرینگ سازی تبریز ، کارگزاران صندوق بیمه کشاورزی سراسر کشور، ماشین سازی هپکو اراک، کارخانه شیشه قزوین ، ریخته گری ماشین سازی تبریز ، شرکت قالب‌های صنعتی سایپا، میدان نفت وگاز تنگ بیجار در استان ایلام، مجتمع کشت‌و صنعت هفت تپه، کارخانه صنعتی بهشهر، سیمان دشتستان، سامان کاشی بروجرد، پالایشگاه ستاره خلیج فارس در بندرعباس، فرش پارس، پارس قو، کاشی نیلو، مجتمع آلومینیوم المهدی هرمزآل ، فولاد بویرصنعت یاسوج، لیفتراک سازی سهند تبریز، صندوق فولاد، معدن زغال سنگ همکار، پلی‌اکریل اصفهان، پروژه سد میمه شهرستان دهلران، پتروشیمی مارون ، کاشی سامان، کاشی بروجرد، کمپروسور سازی تبریز، گروه ملی صنعتی فولاد در اهواز، تراورس راه آهن اندیمشک، صنعت نساجی یزد، کشتارگاه پرندک ، پوشینه بافت، نیروگاه رامین اهواز ، سنگ پشم واقع در جاده مخصوص کرج، کانسرام و سیمان طبس، آونگان اراک، کاشی گیلانا، کشت و صنعت مهاباد، سیمان مسجد سلیمان شرکت گروه ملی صنعتی فولاد ا یران ، روغن نباتی جهان، ذوب آهن اردبیل، نورد لوله، شیشه قزوین، کاشی کویر یزد، فیبر ایران انزلی، صنایع کاغذسازی، کاشی نیلو نجف و … اعتراضات فقط به کارگران شاغل محدود نشده و بازنشستگان بخش های مختلف از جمله معلمان نیز به خیابان آمده و به فقر روز افزون و بی حقوقی خود بارها و بارها اعتراض کرده اند.
در مجموع بیش از دو هزار اعتراض و اعتصاب و تجمع در یک سال گذشته.
این همه اعتراض و اعتصاب در حالی صورت گرفته که کلیه رسانه های متعلق به کارگران که اخبار واقعی اعتراضات کارگری را پوشش دهند، سالهاست که تعطیل شده اند. (نظیر مجلات نقد نو و راه آینده) و برای کارگران هیچ گونه تریبون مستقلی وجود ندارد. سایت ها و فضای مجازی که تنها می توانند بخشی از مسایل کارگران ایران را به اطلاع عموم برسانند نیز بارها و بارها مورد تهدید قرار گرفته و فیلتر می شوند و مسوولین آنها مدام به مراکز امنیتی واطلاعاتی احضار می شوند. و از همه مهم تر کارگران ایران همچنان از ایجاد تشکل ها و سازمان های مستقل خود محرومند و نمایندگان و کارگران فعال به دلیل اقدام در جهت تشکل یابی کارگران و سازمان دادن اعتراضات کارگری، با احکام سنگین شلاق و حبس به اتهام اقدام علیه امنیت کشور روبرو هستند.
هم اکنون سعید شیرزاد (شاغل در پالایشگاه تبریز)، پیام شکیبا (شاغل در کارگاهی در شهرک صنعتی گلگون در سعیدآباد)، محسن عمرانی ( معلم بوشهری)، مهدی فرائی شاندیز (معلم) و خباط دهدار از فعالان تشکل سراسری و … در زندان هستند. اسماعیل عبدی از اعضای کانون صنفی معلمان بعد از روزها اعتصاب غذا از زندان به بیمارستان منتقل و بعد از چند روز به زندان بازگشت داده شد. محمود صالحی از اعضای انجمن خبازان سقز و عضو کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری، جعفرعظیم زاده عضو هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران، علی نجاتی عضو هیات مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، علی رضا ثقفی از اعضای کانون مدافعان حقوق کارگر ، رضا شهابی ، داوود رضوی و ابراهیم مددی از اعضای هیات مدیره سندیکای اتوبوس رانی تهران و حومه و بسیاری دیگر از کارگران فعال حکم داشته و تحت تعقیب قضایی هستند.
در چنین شرایطی، مانند سالهای قبل، کارگران ایران و تشکل های مستقل کارگری داخل ایران از انتخاب و فرستادن نماینده به آن اجلاس محروم مانده اند زیرا که بیشتر فعالان کارگری یا در زندان هستند یا ممنوع الخروج از کشور و یا تحت حکم های تعلیقی و انواع تهدیدها قرار دارند و کسانی به عنوان نماینده کارگران ایران در اجلاس آی ال او شرکت میکنند که یا وابسته به تشکل های دولتی هستند و مورد اعتماد دولتیان و مقام های امنیتی و یا از تشکل های دولت ساخته و نهادهای غیر مرتبط با کارگران ایران اند. هیچ یک از کسانی که به عنوان نماینده کارگران ایران در اجلاس جاری سازمان جانی کار شرکت دارند توسط کارگران و نهادهای مستقل کارگری ایران انتخاب نشده اند.
حال در غیاب نماینده واقعی کارگران ایران در یک صد و ششمین اجلاس سالانه آی ال او که اجرای مقاوله نامه‌ها، مهاجرت نیروی کار، اشتغال و کار شایسته برای صلح جزء برنامه امسال آن اجلاس است، کارگران ایران از نمایندگان کارگران حاضر در اجلاس و هم طبقه ای های خود می خواهند که صدای کارگران ایران را در سطح بین المللی به گوش همگان برسانند.

تنها همبستگی جهانی کارگران می تواند کارگران را به خواسته های خود برساند.

**************

اعتصاب کارگران نیشکرهفت تپه و توهین ناموسی نیروی انتظامی به کارگران

صبح امروزبیش از۱۰۰۰ نفرازکارگران شاغل، بازنشسته و کارگران نی بر، همراه با زن وبچه درسومین روز پیاپی به دلیل مطالبات معوق صنفی خود درمحوطه صنعتی نیشکرهفت تپه دست به اعتصاب زدند.
هنگامی که خانواده پرسنل وارد شرکت شدند، افراد نیروی انتظامی مثل همیشه درسطح شرکت حضورفعال داشتند. متاسفانه یکی از پرسنل کادر رسمی نیروی انتظامی برای کل کارگران حاضردرتحصن ودرجلوی چشم همسرانشان از فحش ناموسی رکیک استفاده کرد که باعث خشم شدید کارگران و درگیری فیزیکی کارگران با فرد مورد نظر شد. این فرد بلافاصله به داخل ماشین رفته و دست به اسلحه برد واقدام شلیک هوایی نمود که توسط پرسنل کنترل شد.
متاسفانه از بدو واگذاری شرکت به بخش خصوصی فضای شرکت بیشتر به پادگان شبیه شده است و همواره تعدادی از نیروی انتظامی به صورت ثابت درسطح شرکت حضور دارند که با کوچکترین حرکت اعتراضی کارگران برای دست یابی به حقوق قانونی شان وارد عمل می​شوند و خودسرانه بدون هیچ گونه مجوزی و برای ایجاد رعب و وحشت تعدادی ازکارگران را بازداشت می​کنند. حتی درشرایط عادی هم این نیروهای انتظامی به عنوان اسکورت مدیریت شرکت عمل می​کنند.
نیشکر هفت تپه، یک واحد تولیدی است لذا کارگران ازمسئولین امنیتی و قضایی می​خواهند برای حل این موضوع اهتمام ویژه کنند.
کارگران نی برای نامشخص بودن وضعیت بازنشستگی خود (به رغم مصوبه مجلس)، وضعیت اشتغال و معوقات مزدی، همچنین کارگران بازنشسته برای پرداخت ۴ درصد سهم کارفرمایی تامین اجتماعی ومشخص شدن تکلیف سنوات شغلی شان وکارگران رسمی برای ۲ ماه حقوق معوقه، پاداش سال۹۴ و۹۵، جیره ماه رمضان، تمدیدوتعویض نشدن ۳ ماهه دفترچه های درمانی وبرطرف شدن فضای امنیتی وپادگانی دست به اعتصاب زده اند. یکی از مهمترین خواسته های کارگران این است که شرکت به دلیل ناکارامدی بخش خصوصی دراداره شرکت، به بخش دولتی برگردانده شود.

سه شنبه ۱٦ خرداد ۱۳۹٦

**************

ادامه اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه

اعتصاب کارگران بخش صنعت نیشکرهفت تپه وارد دومین روزشد. به دنبال اعتصاب چند روزگذشته بازنشستگان شرکت که اقدام به بستن جاده بین المللی اندیمشک اهواز کردند، پرسنل شاغل نیشکرهفت تپه هم وارد دومین روز تحصن شدند..
صبح امروزپانزدهم خرداد قائم مقام مدیریت شرکت، سیامک نصیری افشار، وارد اجتماع متحصنین شد و با داد وفریاد اعلام کرد هرکس به سرکارخودبرنگردد، اخراج می​شود.
سپس گفت درب شرکت رامی​بندیم وشرکت را تعطیل خواهیم کرد. دراین لحظه کارگران شدیدا او را هو کرده و از ایشان خواستند شرکت را رها کرده وازاینجا بروند. کارگران که شدیدا عصبانی بودند به اوگفتند که از زمان ورود بخش خصوصی به شرکت، کارگران هیچ گونه دستاوردی به جزفلاکت نداشته اند. کارگران اعلام کردند اگرفورا مطالبات کارگران پرداخت نشود دراعتراض به سیاست غلط دولت در واگذاری شرکت به این بخش ناکارامد مانند گذشته اقدام به تحصن درب فرمانداری و بستن جاده اندیمشک اهوازخواهند کرد.
کارگران حقوق فروردین واردیبهشت و پاداش سال ۹۴ و ۹۵ خود را دریافت نکرده اند و به دلیل پرداخت نشدن بیمه سهم کارفرما به تامین اجتماعی ازاسفندماه سال گذشته، دفترچه های درمانی پرسنل شرکت تمدید وتجدید نمی​شوند. ازماه اسفند نیزحق بن همه پرسنل نیز برخلاف قانون قطع شده وهنوز حقوق بهمن واسفند سال ۹۴ کارگران روزمزد نیز پرداخت نشده است.
کارگران به فضای امنیتی شدیدی که مدیریت شرکت به دلیل ناکارآمدی خود بوجود آورد و هرروزشاهد اخراج تعدادی ازکارگران هستند، شدیدا معترض هستند و خواهان برچیدن دوربین​های نصب شده درسطح شرکت هستند.

**************

معلمی دیگر در بند

کانون صنفی معلمان ایران در خبری از بازداشت و زندانی شدن یکی از معلمان به خاطر فعالیت های صنفی خبر داد.
#محسن عمرانی معلمی است که برای دفاع از مطالبات صنفی معلمان از #۱۳ اردیبهشت ۹۶ برای اجرای حکم یک سال حبس تعزیری و دوسال انفصال از خدمت در زندان بوشهر به سر می برد . این در حالی است که اسماعیل عبدی به دلیل وخامت وضع جسمانی به دلیل اعتصاب غذا به بیمارستان منتقل شده است.

**************

اعتراض و اعتصاب در شرکت نیشکر هفت تپه

صبح امروز، ۵ شنبه ۲۱ اردیبهشت، ۶۰۰ کارگربخش صنعت شرکت نیشکرهفت تپه، دست به تجمع اعتراضی زدند. کارگران دلایل این اعتراض را این گونه اعلام کرده اند:
ایجاد فضای امنیتی که کارفرمای شرکت برای پرسنل بوجودآورده وحدود ۳۰ نفر از کارگران را اخراج یا ازکار تعلیق کرده است.
پرداخت نشدن پاداش بهره برداری سال‌های ۹۴ و ۹۵
تعدیل قرارداد کارگران قراردادی از یک ساله به ۶ ماهه
عدم تمدید و تعویض دفترچه های بیمه توسط سازمان تامین اجتماعی به دلیل بدهی شرکت به بیمه ومشکل بیمه تکمیلی
کارگران درمقابل کارخانه تولید شکر دست به تجمع اعتراضی زدند و اعلام کردند تا زمانی که این موضوعات حل نشوند دست از اعتصاب نخواهند کشید.

۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۶

**************

اعتصاب غذای زندانیان سیاسی

در سکوت خبری رسانه های نظام سرمایه داری همچنان ادامه دارد

در نهمین روز اعتصاب غذای اسماعیل عبدی معلم زندانی و بیست و دومین روز اعتصاب غذای آتنا دائمی فعال مدنی، همزمان با هفدهمین روز اعتصاب غذای دو هزار زندانی سیاسی در فلسطین ، رسانه های نظام سرمایه داری با سکوت خبری خود در جنایات زندان بانان مشارکت میکنند.
در هفدهمین روز اعتصاب غذای زندانیان فلسطینی در اعتراض به شرائط و حشتناک و شکنجه های مداوم زندانیان ، حکومت اسرائیل برای استهزاء اعتصاب کنندگان با راه انداختن یک باربی کیو در کنار اعتصاب کنندگان سعی در آزار و اذیت آنان کرد ودر ایران در گرماگرم بازی های انتخاباتی در باره اعتصاب غذای زندانیان سیاسی سکوتی دردناک را در رسانه ها شاهد هستیم . در چند دهه گذشته ما شاهد بوده ایم که اعتصاب غذاهای طولانی باعث مرگ زندانیان سیاسی شده است و حکومت ها برای زهرچشم گرفتن از بقیه افراد تحت ستم حاضر نشده اند به خواسته های آنان اهمیتی بدهند. نمونه های مرگ زندانیان تحت اعتصاب غذا در تر کیه و ایرلند بیان گر همین وضعیت است.
حربه اعتصاب غذا همواره هنگامی از جانب زندانیان به کار گرفته میشود که تمام راه های اعتراضی دیگر به روی زندانی بسته است و در این شرائط زندانی با مایه گذاردن از جان خود میخواهد صدای اعتراض خود را به سراسرجهان و مردمان آزاده برساند تا وجدان های بیدار را متوجه بیدادی کند که بر زندانها حاکم است. در چنین شرائطی وظیفه همه مدافعان حقوق انسانها است تا با حمایت از خواسته های بر حق زندانیان به کمک آنها بشتابند و ظلم و بیداد را افشا کنند . زندان بانان میخواهند صدای زندانی را در گلو خفه کنند و از پژواک صدای او به هر ترتیب جلوگیری کنند . این ندای وجدان انسان های آگاه و مبارز است که نباید اجازه دهد تا زندان بانان به خواسته های خود برسند و از حق خواهی زندانیان دفاع کنند.

۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۶

**************

همدردی با كارگران معدن ذغال سنگ یورت آذر شهر

بار دیگر هزاران تن آوار بر سر کارگران معدن فرو ریخت، کارگرانی که ماه ها بدون دریافت دستمزد کار می کرده اند، کارگرانی که حرص و آز سرمایه داران ، آنان را به قتل گاه فرستاده است. بر اساس گزارشات اولیه بیش از چهل نفر از كارگران معدن ذغال سنگ آذر شهر به علت ریزش در زیر آوار مدفون شده اند .
این حادثه اسفناك بعد از ریزش معدن سوما در تركیه یکی از بزرگترین حوادث معدن است. خصوصی سازی معادن، عدم آموزش نکات امینی به کارگران، نبود تجهیزات پیشرفته و ضروری، صرفه جوئی در هزینه های ایمنی و در واقع حرص و آز سرمایه داران برای کسب سود بیشتر همواره علت اصلی این گونه حوادث است و درنبود تشکل های کارگری مستقل که بتواند از حقوق کارگران دفاع کند، سرمایه داران چنین ترک تازی می کنند.
كار در معدن از سخت ترین مشاغل است. شرایط سخت کار همراه با عدم دریافت به موقع دستمزد شرایط را برای خانواده های این کارگران بسیار دشوار می​کند و هرازچند گاهی حوادث هولناك انفجار و ریزش آوار جان تعدادی از آنان را نیز می​گیرد و خانواده های آنان را برای سال های سال در غم از دست دادن عزیزانشان داغدار كرده و كودكان و زنان بی پناه آنان را در گرگ بازار سرمایه داری رها می​كند .
با آرزوی آنکه کارگران زیر آوارمانده، زنده بیرون آیند، ما از همه نیروهای مردمی و كارگران و زحمتكشان می​خواهیم به هر طریق كه می​توانند به یاری آسیب دیدگان بشتابند و با اعتراضات پیگیر مقصران و عاملان این حادثه وحشتناك را به جرم قتل عمد کارگران به محاكمه بكشانند تا بتوان از پیشامد چنین حوادثی در آینده جلوگیری كرد.

اردبیهشت ۱۳۹٦

**************

محكومیت پلمپ مركز «جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان»

در هفته‌ی گذشته مركز «جمعیت دفاع از كودكان كار و خیابان» از طرف شهرداری بسته شد . این مرکز یكی از مراكز مددرسانی به كودكان کار و خیابان هست كه سال ها در جنوبی ترین نقطه شهر با كار داوطلبانه عده ای از دانشجویان و فعالان اجتماعی و با كمك های مردمی بدون استفاده از بودجه های حكومتی به كار خود ادامه داده است. کسانی كه با كارهای این مركز آشنا هستند می​داند كه داوطلبان كار در این مركز بدون هیچ چشم‌داشتی و تنها با انگیزه های انسان دوستانه به كار می​پردازند. قبل از تعطیلی این مركز یك خبر گزاری دولتی و یكی از نهادهای وابسته به مجلس اتهاماتی به این مركز وارد كردند كه در هیچ دادگاهی به اثبات نرسیده است.
ما اقدام به بستن این مرکز را محكوم كرده و ضمن حمایت از دست اندركاران این مرکز، از همه‌ی انسان های شریف و نوع دوست می​خواهیم تا خود به كمك مددجویان و مددكاران این مركز مستقلانه اقدام كنند و پاسخی در خور به تمامی كسانی بدهند كه آنقدر لئیم‌اند كه نه خود برای برچیده شدن کار كودكان اقدامی می​كنند و نه اجازه می​دهند كه دیگران به این امر بپردازند.

اردبیهشت ۱۳۹٦

**************

دو خبر کارگری در آستانه روز جهانی کارگر

باز هم احضار و محاکمه کارگران و فعالان اجتماعی
علی نجاتی عضو هیات مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه به همراه اشرف رحیم خانی و زینب کشوری فعال در بخش زنان،و عزت جعفری ، شاپور رشنو،علی محمد جهانگیری و شاکری به اتهام تبلیغ علیه نظام در بیست و چهار اردیبهشت ۱۳۹۶به شعبه دوم دادگاه انقلاب دزفول احضار شدند . این احضار توسط پیامک به آنان ابلاغ شده است.

شیث عمانی، فعال کارگری درپی تقاضای مجوز مراسم روز کارگر احضار و تهدید شد.
اداره اطلاعات شیث امانی و سایر فعالان مستقل کارگری را تهدید کرد که برگزاری مراسم روز کارگر برایشان گران تمام خواهد شد.

**************

کانال تلگرامی کانون مدافعان حقوق کارگر

کانال تلگرامی کانون مدافعان حقوق کارگر راه اندازی شد. از طریق لینک زیر می توانید به آن بپیوندید.
https://t.me/kanoonmodafean

**************

دستگیری فعالان کارگری و اجتماعی در سال جدید

در آستانه سال نو تعدادی از فعالان كارگری و اجتماعی دستگیر شده و به زندان ها برده شدند. سعید یوزی از فعالان قدیم كارگری و عضو انجمن صنفی کارگران ساختمانی شهرستان کامیاران و شورای نمایندگان کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری ایران در ابتدای سال جدید دستگیر و به زندان سنندج منتقل شد. در اسفند ماه نیز پیام شکیبا، فعال دانشجویی از محل کارش در کارخانه به زندان منتقل شد، همچنین محمد رضا آهنگر عضو انجمن کارگران ساختمان شهرستان کامیاران نیز در اسفند ماه بازداشت شد. تا به حال هیچ​گونه اتهامی از جانب نیروهای امنیتی برای نامبردگان اعلام نشده است.
اینان به خیل زندانیان سیاسی دیگر پیوستند که برخی از آنان سالهاست عید را در زندان می گذرانند. بهنام ابراهیم زاده از اعضای کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری ایران، اسماعیل عبدی از اعضای کانون صنفی معلمان، عبدالفتاح سلطانی وکیل زندانی، سعید شیرزاد فعال حقوق کودک، خبات دهدار از فعالان تشکل سراسری، امیر امیرقلی، آرش صادقی، گلرخ ابراهیمی ایرایی، مریم اکبری منفرد و ... نیز از مرخصی عید محروم ماندند و عید را در زندان سپری کردند.
دستگیری های خودسرانه فعالان كارگری و اجتماعی به اتهام های واهی به امری عادی برای نیروهای امنیتی تبدیل شده است و آنان خود را موظف به پاسخ گوئی به هیچ​كس نمی​دانند. این دستگیری ها در آستانه سال نو همراه با تحمیل دستمزدهای چندین برابر کمتر از خط فقر به كارگران و زحمتكشان بیانگر همان بن بست بدون چاره ای است كه مقامات گمان می​كنند با ایجاد جو رعب و وحشت می​توان از اعتراضات كارگران و زحمتكشان جلوگیری كرد.
ما خواستار آزادی بی قید و شرط کارگران زندانی و سایر زندانیان سیاسی هستیم و بار دیگر هشدار می​دهیم كه این بگیرو ببندها نه تنها مشكلات اقتصادی و اجتماعی گریبان​گیر این سیستم ضد كارگری را حل نخواهد كرد، بلكه اعتراضات هر روزه كارگران و زحمتكشان را گسترده تر خواهد كرد .

۱۳ فروردین ۱۳۹٦

**************

پیام تبریك نوروزی كانون مدافعان حقوق كارگر در سال ۱۳۹٦


ای بلبل خوش‌نوا فغان كن        عید است، نوای عاشقان كن

چون سبزه زخاك سربرآورد        ترك دل و برگ بوستان كن

عطار نیشابوری

سالی نو را آغاز می​كنیم و سال گذشته را با همه خوبی​ها و بدی​هایش پشت سر می​گذاریم، با امید آن كه در سال نو موفقیت​ها و كامیابی​های بیشتری برای دفاع از حقوق كارگران و زحمتكشان در پیش رو داشته باشیم. هر چند با اعلام حقوق​های ناچیز برای كارگران و زحمتكشان، جامعه كارگری نمی​تواند نوروز را با حداقل زندگی بگذراند اما شاد از آنیم كه امیدهایمان را از دست نداده ایم و همچنان برای حقوق از دست رفته خود بر سر پا ایستاده ایم و برای روزگاری بهتر و پر نشاط تر مبارزه را با تلاشی بی​وقفه ادامه خواهیم داد.
در سال گذشته بلایائی چند را از سر گذراندیم: گسترش فقر و سیه روزی كارگران و زحمتكشان و حقوق​های نجومی مدیران و سردمداران حكومتی همراه با رشوه​ها و اختلاس​های نجومی، گسترش اعتیاد و بی خانمانی همراه با خیل دستگیری​های فعالان كارگری و اجتماعی، گسترش اعدام​ها و ... همه و همه گویای آن بود كه باید از اصلاحات دولتی و حكومتی ناامید شده و دست یاری به سوی یكدیگر دراز كنیم تا از این فلاكت بیرون آییم.
در كنار این مسائل، اعتراضات سراسری كارگران، معلمان و زحمتكشان به صورت دسته جمعی ادامه داشت و در بسیاری از موارد با موفقیت​هایی همراه بود و نوید آن را می​دهد كه مردم تحت ستم اكنون راه مبارزات را گشوده اند و از حقوق حقه خود به خوبی دفاع می​كنند. این اعتراضات و پیروزی​ها چشم انداز آینده ای امید بخش در پیش روی مردم ما می​گشاید و اثبات می​كند كه "حق گرفتنی است." با امید گسترش حق خواهی​ها و همبستگی بیشتر تشكل​ها و نهادهای مردمی در همه زمینه​ها.

كانون مدافعان حقوق كارگر - فروردین ۱۳۹٦

افق روشن: مطالب قبلی کانون مدافعان ... را اینجا کلیک کنید.