افق روشن
www.ofros.com

... اخبار، گزارشات و


کانون نویسندگان ایران                                                                                                                  جمعه ۲٦ اسفند ۱۴۰۱ - ۱٧ مارس ۲۰۲٣


یاد فریبرز رئیس‌دانا

فریبرز رئیس‌دانا اقتصاددان، استاد دانشگاه، نویسنده، مترجم، شاعر و عضو برجسته‌ی کانون نویسندگان ایران در دی ماه ۱۳۲۳ در تهران به دنیا آمد و در ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ در پی ابتلا به بیماری کرونا در تهران درگذشت.
فریبرز رئیس‌دانا رشته‌ی اقتصاد را تا رتبه کارشناسی ارشد اقتصادسنجی در دانشگاه ملی تهران گذراند و سپس در دانشگاه ملی سرگرم تدریس شد. فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی که از دوران دانشجویی آغاز کرده بود در میانه‌ی سال‌های دهه ۴۰ کار او را به بازداشت کشاندند و پس از آزادی به دلیل فشارهای ساواک با گذرنامه‌ای جعلی به ترکیه، بیروت، آلمان، بلغارستان و سرانجام به انگلستان رفت. در انگلستان، رشته‌ی اقتصاد را در دانشکده‌ی اقتصاد و علوم سیاسی لندن(LSE) با درجه‌ی دکتری به پایان برد که مهم‌ترین دانشکده‌ی حوزه اقتصاد در دنیای انگلیسی‌زبان به شمار می‌آمد و به همت دو سوسیالیست، بیاتریس و سیدنی وب، در آغاز سده بیستم بنیادگذاری شده بود. این دانشگاه یکی از مهم‌ترین پایگاه‌های دانشجویان چپ‌گرا در آن سال‌ها بود.
رئیس‌دانا از خانواده‌ای مرفه برخاسته بود اما شخصیتی آرمان‌خواه و ستم‌ستیز داشت، بی‌عدالتی و فقری را که بر اکثریت جامعه تحمیل می‌شد برنمی‌تافت و در بیان عقاید بنیادستیز خود نیز هیچ هراسی به دل راه نمی‌داد. او پس از بهمن ۱۳۵۷ به ایران بازگشت و به کارهای دانشگاهی و پژوهشی در رشته‌ی اقتصاد و کنش‌گری اجتماعی و سیاسی و فرهنگی ادامه داد. فعالیت بی‌وقفه‌ی او در کانون نویسندگان ایران در یکی از پرخطرترین دوره‌های این نهاد مستقل و آزادی‌خواه گذشت. او سه دوره به عضویت هیئت دبیران کانون انتخاب شد و حتی در دورانی که با بیماری مهلک سرطان می‌جنگید نیز در نشست‌های جمع مشورتی و مجامع عمومی سالانه حضور می‌یافت و همواره در میزبانی نشست‌های کانون پیش‌قدم بود. رئیس‌دانا در سراسر سالیان دشواری که بر کانون نویسندگان ایران گذشت هرگز از آگاهی‌بخشی و مبارزه با سانسور و دفاع از آزادی بیان و اندیشه بی‌هیچ حصر و استثنا پا پس نکشید و همواره بر پیکار بی‌امان، پیگیر و بی‌تخفیف با سانسور و آزادی‌کشی‌های حاکمیت پای فشرد. سال ۱۳۸۹ در پی انتقاد او از طرح هدف‌مندی یارانه‌ها، نیروهای امنیتی در نیمه‌شب ۲۸ آذر وحشیانه به خانه شخصی‌اش یورش بردند، او را ربودند و، پس از یک ماه بی‌خبری در بازداشتگاه ۲۰۹ زندان اوین، محاکمه و به یک‌سال زندان تعزیری محکومش کردند.
از فریبرز رئیس‌دانا گذشته از فایل‌های صوتی و تصویری فراوان در قالب سخن‌رانی و درس‌گفتار و شعرخوانی، کتاب‌هایی ارزشمند (تألیف و ترجمه‌‌) به یادگار مانده است ازجمله می‌توان‌ به این اقلام اشاره کرد: «اقتصاد سیاسی توسعه، جهانی‌سازی و جهان ما»، «رهایی بشر: عدالت، آزادی و دولت»، «جهانی‌سازی، قتل‌عام اقتصادی»، «منش روشنفکری»، «بربریت واقعا موجود»، «چند کاوش در سیاست و جامعه»، «بررسی‌های کاربردی توسعه و اقتصاد ایران»، «سوسیالیسم و آزادی»، «رویکرد و روش در اقتصاد»، «گفت‌آمدهایی در شعر معاصر ایران:‌ زمینه‌های اجتماعی و سیاسی» اشاره کرد، و‌ دفتر شعری به نام «یادی از خیالی».

یادش گرامی و راه و روش آرمان‌خواهانه‌اش پر رهرو باد!

***********

«دادگاه» تجدیدنظر حکم کیوان مهتدی را عینا تائید کرد

کیوان مهتدی، مترجم، معلم، فعال کارگری و عضو کانون نویسندگان ایران در ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ بازداشت و برای بازجویی به اوین منتقل شد.
مهتدی در دادگاه بدوی به اتهام واهی «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» به ۵ سال و «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس محکوم شد. دادگاه تجدیدنظر دیوان بلخ این حکم بی‌اساس و موهوم را عیناً تائید کرد که پنج سال از این حکم ظالمانه قابل اجراست.
ناگفته پیداست که نمایش «عفو» و آزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی مکر و فریبی بیش نیست؛ چنان‌که همین «دادگاه»‌ها طی روزهای اخیر سمانه اصغری، فعال حقوق کودکان، را به ۱۸ سال و ۳ ماه حبس محکوم کردند که ۶ سال و ۳ ماه آن قابل اجراست. هم‌چنین در دادگاه تجدیدنظر سروناز احمدی، مترجم و فعال حقوق کودکان، با ۳ سال و ۶ ماه حبس و کامیار فکور، روزنامه‌نگار و فعال کارگری، با ۸ ماه حبس مواجه شدند.
بدیهی است که این احکام ظالمانه باید بی‌درنگ و بی‌هیچ قیدوشرط لغو شود. جای آزادی‌خواهان و مدافعان مردم ستم‌زده و محروم زندان نیست. کیوان مهتدی، سمانه اصغری و کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی را بی‌درنگ آزاد کنید.

***********

در کوی دوست

نیمه‌ی دوم اسفند، سالگشت درگذشت یار کانونی ما فریبرز رئیس‌دانا است. فریبرز رئیس‌دانا در دوره‌ی سوم فعالیت‌های کانون نویسندگان ایران، دوره‌ای بس پرحادثه و چه بسا خونین‌ترین دوره فعالیت‌های پیگیر کانونیان برای دست‌یابی به آزادی بیان بی هیچ حصر و‌استثنا برای همگان، از سخت کوش‌ترین اعضای کانون نویسندگان ایران بود؛ در همه‌ی مجامع عمومی کانون و در انتخابات هیئت دبیران و ارکان، فعالیتی چشمگیر، مستمر و پایدار داشت و تا زنده بود از مبارزه در راه آزادی و ستیز با سانسور و استبداد حاکم لحظه‌ای از پای ننشست. چنان‌که در اوج بیماری مهلک خود از حضور در بزنگاه‌های خطرخیز هرگز تن نزد.
دیروز دوشنبه ۲۲ اسفند فرصتی بود تا هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران، همراه و همگام با برخی اعضا بر سر مزار « آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست» حضور یابند و ضمن تجدید پیمان آزادی‌خواهی و خواست رهایی از سلطه‌ی دوزخی سانسور و دهان بندان، چند کلمه‌ای در وصف مناقب شخصی و گردن فرازی‌های اجتماعی آن یار رفته در راه پیکار برای آزادی بر زبان همگامانش جاری شود.
حاضران بر سر مزار: قارن سواد‌کوهی، روزبه سوهانی، علی صبوری، علیرضا عباسی، آیدا عمیدی، اکبر معصوم‌بیگی، لئا منصوری، منیژه نجم عراقی و نیز علیرضا آدینه، سیامک میرزاده، حافظ موسوی، محبوبه موسوی

***********

سیمین دانشور، داستان‌نویس، مترجم و عضو برجسته کانون نویسندگان ایران

هجدهم اسفندماه یازدهمین سالگرد درگذشت سیمین دانشور نویسنده، مترجم و از بنیادگذاران اصلی کانون نویسندگان ایران است. او در اردیبهشت‌ماه ۱۳۰۰ در شیراز چشم به جهان گشود و در خانواده‌ای علمی و فرهنگی پرورش یافت. دانشور دانش‌آموخته‌ی رشته‌ زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران و زیبایی‌شناسی در دانشگاه استنفورد آمریکا بود، و از سال ۱۳۳۸ تا زمان بازنشستگی ۱۳۵۸ در دانشگاه تهران تدریس می‌کرد.
دانشور، گذشته از تدریس و ترجمه، نخستین زن ایرانی بود که پا به عرصه‌ی داستان‌نویسی حرفه‌ای گذاشت و به زبانی ساده و با نثری روان در قلمرو ادبیات رئالیستی قلم زد. پرآوازه‌ترین اثر او رمان سووشون همواره در رده‌ی پرفروش‌ترین آثار داستانی ایران قرار داشته است.
در اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۴۷ که چهل‌ونُه نویسنده‌ی آزادی‌خواه، آگاه از خفقان فراگیر و تنگنای سانسور حاکم در دوران محمد رضا شاه پهلوی و حاکمیت بلامنازع ساواک بود، در خانه‌ی جلال آل‌احمد گرد آمدند و کانون نویسندگان ایران، نخستین نهاد ناوابسته‌ی فرهنگی و صنفی جامعه‌ی ایران را با آرمان آزادی اندیشه و بیان و با هدف مبارزه با سانسور و دفاع از حقوق مادی و معنوی اهل قلم بنا نهادند، دانشور یکی از افراد مؤثر در آن جمع نویسنده بود که مرام‌نامه و اساس‌نامه‌ی آن را امضا کردند، و سپس در انتخاباتی دموکراتیک با کسب بیش‌ترین آراء به مقام رئیس کانون نویسندگان ایران برگزیده شد، عنوانی که در دوره‌های بعد هرگز برای هیچ‌یک از اعضای کانون تکرار نشد.
از دیگر رویدادهای مهم زندگی سیمین دانشور حضور در شب‌های شعر گوته در سال ۱۳۵۶ و سخن‌رانی درباره هنر معاصر در شب نخست است. این رویداد که به «ده شب» شهرت دارد و با مشارکت فعالانه‌ی کانون نويسندگان ایران برگزار شد مهم‌ترین حرکت فرهنگی انتقادی و اعتراضی برضد استبداد و سانسور نهادینه‌شده در دوران پهلوی بود و بیش از ۶۰ شاعر و نویسنده در آن شرکت جستند.
سیمین دانشور سرانجام پس از عمری فعالیت در عرصه‌ی تألیف و ترجمه و پژوهش در هجدهم اسفند ۱۳۹۰ درگذشت.

یادش گرامی و آثارش ماندگار

***********

یارعلی پورمقدم درگذشت

یارعلی پورمقدم، نویسنده و نمایشنامه‌نویس، صبح جمعه ۱۲ اسفند ۱۴۰۱ در سن ۷۱ سالگی درگذشت. او متولد ۱۳۳۰ در شهر مسجدسلیمان استان خوزستان بود.
یارعلی پورمقدم آثاری چون «آه اسفندیار مغموم» «حوالی کافه شوکا» «آینه، مینا، آینه»، «ای داغم سی رویین‌تن»، «گنه گنه‌های زرد»، و «یادداشت‌های یک قهوه‌چی» را در کارنامه‌ی نویسندگی خود دارد. او همچنین صاحب و گرداننده‌ی یکی از پاتوق‌های نویسندگان تهران موسوم به «کافه شوکا» بود.

یاد یارعلی پورمقدم گرامی باد.

***********

نظر بر خبر

زنان قربانیان همیشگی، این‌بار دختران مدارس در قربانگاه تحجر

هفته‌ی گذشته، در چندین شهر در مدارس دخترانه برخی از دانش‌آموزان دچار مسمومیت استنشاقی شده‌اند و حال شماری از آنان وخیم گزارش شده است. به‌دنبال این مسمومیت‌های فراگیر، خانواده‌های این دانش‌آموزان لب به اعتراض گشودند و خواستار روشن‌شدن موضوع و دستگیری و محاکمه‌ی عاملان این جنایت شدند. اما اعتراض‌ها به روال معمول این سال‌ها با واکنش تند، خشونت‌آمیز و تهاجمی حاکمیت روبه‌رو شد. روز گذشته تصویر و فیلم زنی که چند عامل امنیتی و حکومتی او را با خشونت وحشیانه از اعتراض باز می‌دارند نشان داد که گذشت بیش از ۵ ماه از جنبش آزادی‌خواهی مردم نه‌تنها هیچ تغییری در رفتارهای ضدانسانی جمهوری اسلامی با مخالفان، خاصه زنان، پدید نیاورده که بر شدت قساوت و خشونت و تندخویی با زنان افزوده است.
زنان این کشور در سه ‌چهار دهه‌ی گذشته در معرض خشونت و سرکوب‌هایی بوده‌اند که به‌راستی از طاقت بشری بیرون است. قتل‌های موسوم به «ناموسی» و اسیدپاشی تنها مشتی نمونه‌ی خروار از این خشونت‌های ددمنشانه است. در تمامی این موارد حاکمیت نه‌تنها تدبیری برای پایان‌دادن به این زن‌ستیزی سلطه‌جویانه نیندیشیده، که با ترویج خرافه‌پرستی، اندیشه‌های ارتجاعی و به‌کارگیری سانسور گسترده به آن دامن زده است. هر اعتراضی را به روش‌های سازمان‌یافته‌ی خشونت‌آمیز و قهری سرکوب می‌کند و به‌جای روشن‌گری و عذرخواهی در قبال آن‌چه رخ می‌دهد فرافکنی و سرکوب را در دستور کار دارد. بی‌تردید این‌بار نیز مانند همیشه کاربه‌دستان چیزی را گردن نمی‌گیرند، ماجرا را به نیروهای «خودسر» یا متحجر نسبت می‌دهند، و دست آخر قربانیان مقصر قلمداد ‌می‌شوند و مقصران با مجازاتی اندک سر به سلامت می‌برند.

***********

اعلام حمایت بیش از ٣۵ شعبه ی پن از کانون نویسندگان ایران

شبکه انجمن‌های قلم (پن) با شادباش آزادی نویسندگان ایرانی، آرش گنجی و رضا خندان‌مهابادی، خواهان آزادی دیگر اعضای کانون نویسندگان ایران است بیش از ۳۵ شعبه‌ی جهانی انجمن قلم (پن) از مقامات ایرانی خواهان توقف یورش‌های پیاپی به کانون نویسندگان ایران شدند.
انجمن جهانی قلم (پن)، پن آمریکا و ۳۵ شعبه‌ی دیگر از شبکه‌ آزادی بیان و قلم پن با انتشار بیانیه‌ای مشترک آزادی نویسندگان ایرانی، آرش گنجی و رضا خندان‌مهابادی، را شادباش گفتند از مقامات ایران خواستند با توقف یورش‌های پیاپی به کانون نویسندگان ایران، که پیشتاز مبارزه با سانسور است، دیگر اعضای زندانی این کانون را آزاد کند. در این بیانیه آمده است:
آزادی آرش گنجی و رضا خندان‌مهابادی شادباش می‌گوییم؛ هیچ‌ انسانی نباید به «جرم» نوشتن، ترجمه یک کتاب یا مخالفت با سانسور در زندان باشد. هم‌چنین مایه‌ی خرسندی است که روند قضایی برضد دیگر اعضای کانون نویسندگان ایران، ازجمله محاکمه بی‌وجه آیدا عمیدی، مقرر در ۱۹ فوریه،، متوقف شده است. کانون نویسندگان ایران چندین دهه است که به دلیل حضور در خط مقدم دفاع از آزادی بیان و مبارزه با سانسور زیر ضرب آزارواذیت و یورش‌های بی‌وقفه‌ی حاکمیت بوده است. به نظر ما این سرکوب‌های پیوسته و پیاپی نویسندگان عضو این کانون درواقع حمله به موجودیت این تشکل است تا یکی از بلند‌ترین صداهای جامعه مدنی و عرصه‌ی ادبیات ایران را خاموش کند.
«ما اعضای شبکه‌ی جهانی قلم (پن) خواستاریم که مقامات ایران به آزارواذیت و بازجویی اعضای کانون نویسندگان ایران پایان دهند، تمامی اتهاماتی را که با مقاصد سیاسی به این نویسندگان زده‌اند بی‌قیدوشرط باطل شمارند، و علی اسدالهی و کیوان مهتدی را از بند آزاد کنند. افزون بر این، هم‌بستگی خود را با تمامی نویسندگان ایران اعلام می‌کنیم و توقف جریان شدید و به‌درازاکشیده‌ی سرکوب نویسندگان و دیگر کوشندگان عرصه‌ خلاقیت را خواستاریم؛ جریانی حاکی از دستگیری‌های بازدارنده که اغلب با محرومیت از تماس با خانواده و وکیل، شیوه‌های وحشیانه‌ی بازجویی، هتک‌حرمت در بازداشتگاه و سهل‌انگاری در مراقبت‌های پزشکی همراه بوده‌اند. ما آزادی فوری و بی‌قیدوشرط تمامی نویسندگانی را خواستاریم که به‌دلیل درخواست مسالمت‌آمیز آزادی اندیشه و بیان زندانی شده‌اند، و از جامعه‌ی جهانی و نهادهای چندجانبه‌ای چون سازمان ملل متحد می‌خواهیم به وضعیت نویسندگان و دیگر کوشندگان عرصه‌ی خلاقیت که در ایران زیر سرکوب قرار گرفته‌اند توجهی ویژه نشان دهند.»
گنجی، نویسنده و مترجم و منشی پیشین کانون نویسندگان ایران، دسامبر ۲۰۱۹ دستگیر شد و یک‌ماه بازداشت بود؛ دسامبر ۲۰۲۰ به‌دلیل ترجمه کتابی درباره‌ نقش کردها در جنگ داخلی سوریه به اتهام اقدام علیه امنیت کشور به ۱۱ سال زندان محکوم شد، و با رد درخواست تجدیدنظر او، در اکتبر ۲۰۲۱ برای گذراندن دوران حبس به زندان رفت. در پی اعلام عفو عمومی به شمار گسترده‌ای از زندانیان، در ۱۱ فوریه ۲۰۲۳ شاهد آزادی بی‌قیدوشرط و غیرمنتظره‌ی او از زندان رجایی‌شهر بودیم. رضا خندان مهابادی، نویسنده و پژوهش‌گر و عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران، و یکی از برندگان جایزه‌ی آزادی نوشتنِ پن آمریکا، در سال ۲۰۱۹ به ۶ سال حبس محکوم شد و از اکتبر ۲۰۲۰ (جز دوره‌ای کوتاه برای درمان) در زندان بود تا ۱۵ فوریه ۲۰۲۳ که بی‌قیدوشرط از زندان کرج آزاد شد. پن آمریکا و مرکز حقوق‌بشر رائول والنبرگ دادخواستی برای این دو و ۲ عضو دیگر کانون نویسندگان ایران به گروه‌کاری بازداشت‌های خودسرانه‌ی سازمان ملل تسلیم کرده بودند؛ و سازمان ملل در بیانیه‌ی خود محکومیت گنجی و خندان‌مهابادی را ناعادلانه و ناقض حقوق بشر آنان و حقوق بین‌الملل شمرد و آزادی فوری آن دو را خواستار شد.
کیوان مهتدی، نویسنده و مترجم و فعال کارگری و عضو کانون نویسندگان ایران در مه ۲۰۲۲ بازداشت شد و اکنون حکم شش سال زندان دارد. علی اسدالهی، شاعر و منشی کنونی کانون نویسندگان ایران، ماه نوامبر دستگیر و پس از ۳۱ روز بازداشت انفرادی به زندان فشافویه (تهران بزرگ) منتقل شد. او از ماه دسامبر بدون تفهیم اتهام و با تمدید غیرقانونیِ بازداشت در همان‌جا بوده است و به‌تازگی پرونده‌ او را به شعبه‌‌ای ارجاع کرده‌اند که قاضی آن به صدور احکام سنگین شهرت دارد.
علیرضا آدینه، آیدا عمیدی و روزبه سوهانی در اوایل دسامبر دستگیر و در اوایل ژانویه به‌قید وثیقه آزاد شدند اما پرونده‌های آنان باز ماند. محاکمه عمیدی که بنا بود در ۱۹ فوریه باشد برگزار نشد و روند قضایی فعلا متوقف شده است. اعضای دیگری از کانون نویسندگان ایران نیز دستگیر و سپس بی‌قیدوشرط یا با تعویق اجرای حکم آزاد شدند؛ ازجمله آتفه چهارمحالیان، شاعر و عضو پیشین هیئت دبیران که در ماه اکتبر دستگیر و به ۲سال و ۸ ماه زندان محکوم شد و اکنون با تعویق اجرای حکم آزاد شده است. آنیشا اسدالهی (خواهر علی اسدالهی) همراه با همسرش کیوان مهتدی در ماه مه دستگیر و در ماه اوت به قید وثیقه آزاد شد اما هنوز از قید اتهامات رها نشده است و هفته پیش او را به دادگاه فراخواندند.
فهرست آزادی قلمِ پن آمریکا نشان می‌دهد که ایران با بالاترین شمار نویسندگان و روشنفکران زندانی در جهان رتبه‌ی چهارم را دارد. در سال ۲۰۲۲ شمار دستگیری نویسندگان و دیگر هنرمندان در این کشور به‌شدت بالا رفته است.
شعبه‌های امضاکننده‌ی بیانیه:
پن جهانی، پن افغانستان، پن آمریکا، پن آرومان، پن ارمنستان، پن بنگلادش، پن بلاروس، پن کامبوج، پن کانادا، پن شیلی، پن کورواسی، پن دانمارک، پن انگلستان، پن فرانسه، پن آلمان، پن مستقل چین، پن ایرلند، پن اردن، پن کردها، پن مالتا، پن ملبورن، پن میانمار، پن سن‌میگوئل، پن هلند، پن کبک، پن رومانی، پن صربستان، پن سیرالئون، پن اسلوونیا، پن روماندِ سوئیس، پن سوئد، پن سیدنی، پن تریسته (ایتالیا)، پن ترکیه، پن اوگاندا، پن برون‌مرزی ویتنام، پن ایالت وِلز

***********

علی اسدالهی آزاد شد.

علی اسدالهی، شاعر و منشی کانون نویسندگان ایران، امشب پس از گذراندن بیش از سه ماه بازداشت، از "زندان تهران بزرگ" آزاد شد.
اسدالهی که ۳۰ آبان با یورش نیروهای امنیتی به خانه‌اش بازداشت شده بود، پس از ۳۱ روز به زندان تهران بزرگ منتقل شد. دادگاه او پس از مدت‌ها بلاتکلیفی دیروز، ۸ اسفند ماه، در شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب برگزار شد.
از اعضای کانون نویسندگان ایران، کیوان مهتدی، مترجم و نویسنده، همچنان در زندان اوین محبوس است.
کانون نویسندگان ایران خواستار آزادی بی‌قید و شرط همه‌ی زندانیان سیاسی و بازداشت‌شدگان جنبش اخیر است.

***********

اولین جلسه ی دادگاه علی اسدالهی برگزار شد

صبح امروز ۸ اسفند ماه، جلسه‌ی دادگاه علی اسدالهی، شاعر و منشی کانون نویسندگان ایران در شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب تهران برگزار شد. علی اسدالهی پس از برگزاری جلسه‌ی دادگاه بدون تعیین قرار وثیقه مجددا به زندان «تهران بزرگ» منتقل شده است. اسدالهی از تاریخ ۳۰ آبان ماه با یورش ماموران امنیتی حاکمیت به خانه‌اش بازداشت شد و قرار بازداشت او تا کنون چند نوبت تمدید شده است.
در هفته‌های گذشته شماری از زندانیان و بازداشت‌شدگان جنبش آزادی‌خواهانه‌ی اخیر آزاد شده‌اند و رسیدگی به برخی پرونده‌های سیاسی متوقف شده‌ است. اما کماکان وضعیت بسیاری از بازداشت‌شدگان و زندانیان از جمله علی اسدالهی و کیوان مهتدی، نویسنده، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران نامشخص است.
کانون نویسندگان ایران بازداشت بلاوجه علی اسدالهی را محکوم می‌کند و خواستار آزادی بی‌ قید و شرط همه‌ی بازداشت‌شدگان و زندانیان سیاسی در بند است‌.

۸ اسفند ۱۴۰۱

***********

تسلیت

با کمال تأسف با خبر شدیم که عباس مخبر مترجم و از اعضای قدیمی کانون نویسندگان ایران به سوگ مادر نشسته است. درگذشت مادر گرامی عباس مخبر را به او و خانواده محترم ایشان تسلیت می گوییم.

۸ کانون نویسندگان ایران - ۸ اسفند ۱۴۰۱

***********

خبر

پلمپ کتابفروشی خوارزمی مصداق بارز نقض آزادی بیان

کتابفروشی خوارزمی در خیابان انقلاب تهران با بیش از نیم قرن فعالیت فرهنگی روز سه‌شنبه دوم اسفند ۱۴۰۱ به دستور محاکم قضایی پلمپ گردید و کارکنان این مجموعه‌ی فرهنگی در آستانه‌ی سال نو بیکار شدند.
پلمپ کتابفروشی خوارزمی یادآور مصادره (غارت) و غصب انتشارات امیر کبیر است که درسال ۱۳۵۸ به دستور دادگاه انقلاب اسلامی مصادره و به سازمان تبلیغات اسلامی واگذار شد.‌
پلمپ و بستن مراکز فرهنگی، فارغ از هر عذر و بهانه مصداق بارز حمله به‌ فرهنگ و نشر آثار پیشرو و میدان دادن به فرهنگ‌ستیزان واپسگرا است. ما خواهان برداشتن بی‌قیدوشرط پلمپ از کتابفروشی خوارزمی و بازگرداندن کارکنان زحمتکش این مجموعه به محل کارشان هستیم.

***********

خبر

تداوم بازداشت و حبس علی اسدالهی و کیوان مهتدی

با همبستگی مردم متعرض و پافشاری آنان بر آزادی زندانیان سیاسی، حاکمیت‌ در هفته‌های اخیر شماری از زندانیان و بازداشت‌شدگان را آزاد و روند رسیدگی به برخی پرونده‌های سیاسی را متوقف کرده است. اما به‌رغم این آزادی‌ها همچنان تکلیف بسیاری از زندانیان نامشخص است. همچنین برخی از بازداشت‌شدگان جنبش آزادی‌خواهی اخیر نیز برای امضای تعهدنامه و درخواست «عفو» تحت فشار قرار گرفته‌اند.
در این میان وضعیت علی اسدالهی و کیوان مهتدی، دو عضو کانون نویسندگان ایران نیز کماکان نامشخص است.
علی اسدالهی، شاعر و منشی کنونی کانون نویسندگان ایران که ۳۰ مهر‌ماه با یورش نیروهای امنیتی به خانه‌اش بازداشت شده بود، کماکان در «زندان تهران بزرگ» محبوس است. طی روزهای اخیر جمعی از شاعران با صدور بیانیه‌ای خواستار آزادی بی‌ قید‌وشرط این عضو کانون نویسندگان ایران شدند.
کیوان مهتدی، نویسنده، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران نیز که اردیبهشت ۱۴۰۰ با هجوم نیروهای امنیتی به خانه‌اش بازداشت و در دادگاه بدوی به ۶ سال حبس محکوم شد، همچنان در زندان اوین به سر می‌برد. در ادامه‌ی اعتراض‌ها به بازداشت مهتدی، در روزهای اخیر انجمن قلم (پن) سوئد نیز با ارسال نامه‌ای به حاکمیت خواستار آزادی بی‌قید و شرط او شد.
در یک هفته‌ی گذشته دو تن از اعضای کانون نویسندگان ایران، رضا خندان (مهابادی) و آرش گنجی، از زندان رجایی‌شهر کرج آزاد شدند و روند رسیدگی به پرونده‌ی سه عضو دیگر کانون نویسندگان ایران، علیرضا آدینه، روزبه سوهانی و آیدا عمیدی متوقف شد.
کانون نویسندگان ایران خواهان آزادی بی‌قید و شرط دو عضو در بند خود، علی اسدالهی و کیوان مهتدی، و نیز همه‌ی زندانیان سیاسی و بازداشت‌شدگان جنبش آزادی‌خواهی اخیر است.

***********

خبر

دیدار جمعی از اعضای هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران با رضا خندان مهابادی

عصر دیروز ۱ اسفند ۱۴۰۱ شماری از اعضای هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران، قارن سوادکوهی، روزبه سوهانی، علی صبوری، علیرضا عباسی، آیدا عمیدی، اکبر معصوم‌بیگی، لئا منصوری و منیژه نجم‌عراقی و یکی از اعضا میلاد جنت، به دیدار رضا خندان مهابادی، نویسنده، منتقد و عضو پیشین هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران رفتند. رضا خندان مهابادی از اعضای فعال و ثابت قدم کانون نویسندگان ایران که از مهرماه ۱۳۹۹ راهی زندان اوین شده بود و سپس در مهر‌‌ماه ۱۴۰۱ به زندان رجایی‌شهر منتقل شد، پس از تحمل ۲ سال و نیم حبس، در بهمن ماه ۱۴۰۱ از زندان رجایی‌شهر آزاد شد.
گرچه این دیدار صمیمانه و سرشار از روح رفاقت و هم نفسی در فضایی سرشار از سرور و شادمانی برگزار شد، فقدان آن روح آزادگی و تن نسپردن به ستم و آزادی کشی، آن یار ستم کشته ی زندانی ما، بکتاش آبتین، سخت احساس می شد.
کانون نویسندگان ایران با تکیه بر اصل اول منشور خود بر آزادی بی قید و شرط اندیشه و بیان تاکید دارد و خواهان آزادی تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی است که به‌‌ دلایل واهی راهی زندان‌ شده‌اند.

***********

یاد خسرو گلسرخی و کرامت دانشیان

ثقل زمین کجاست
من در کجای جهان ایستاده‌ام؟
با باری از فریادهای خفته و خونین
ای سرزمین من!
من در کجای جهان ایستاده‌ام...؟

چهل‌ونُه سال پیش در سحرگاه ۲۹ بهمن ۱۳۵۲ خسرو گلسرخی، شاعر و نویسنده و روزنامه‌نگار انقلابی، به همراه هم‌فکرش کرامت دانشیان به جوخه‌ی اعدام سپرده شدند.
گلسرخی ۲ بهمن ۱۳۲۲ در رشت زاده شد و از آغاز جوانی در روزنامه‌های اطلاعات و آیندگان و کیهان به نوشتن مقاله و نقدهایی درباره‌ی ادبیات و هنر پرداخت. در بسیاری از نوشته‌های او دغدغه‌ی عدالت‌خواهی و رهایی توده‌ها از رنجِ زنجیرهای پیدا و ناپیدای استبداد هویداست. گلسرخی که به ادبیاتی متعهد به رهاییِ مردم از قید ستم و بردگی اعتقاد داشت و قلم را سلاح مبارزه‌‌ی نویسنده با ستم‌ورزان می‌دانست، در عمر کوتاه اما پرثمرش کتاب‌هایی چون «سیاست هنر، سیاست شعر»، «نوگرایی و حقیقت خاکی» و «ادبیات توده» را به رشته‌ی تحریر درآورد و «واپسین دمِ استعمار» به‌قلم فرانتس فانون، متفکر مارتینیکی‌‌تبارِ فرانسوی، را به فارسی برگرداند. مجموعه‌شعرهای گلسرخی، که پس از مرگش به چاپ رسیدند، شعر او را محتوامحور و سرشار از مضامین انقلابی‌ نشان می‌دهند و از این رو در جریان شعر چریکی ایران در اواخر دهه‌ی ۴۰ و اوایل دهه‌ی ۵۰ می‌گنجند.
گلسرخی در اوایل سال ۵۲ به همراه ۱۱ تن دیگر دستگیر و با توطئه‌ی ساواک در قالب تشکیلاتی جعلی گنجانده شد تا قدرت ساواک را در مقابله با مخالفان به رخ مردم بکشند. اما او در بیدادگاه رژیم پهلوی، دفاعیات پرشور خود را صرف بیانِ فقر و فاقه و حرمان توده‌های فرودست جامعه کرد و با انتقاد از سیاست‌های جاه‌طلبانه‌ی شبه‌امپریالیستی شاه، به خفقان موجود و نظام سیاسی و اقتصادی حاکم تاخت. گلسرخی در بخشی از سخنان خود، که در تلویزیون سراسری پخش شد، بی‌باکانه از لزوم مبارزه برای رسیدن به آزادی و برابری سخن گفت و، برخلاف انتظار ساواک و حاکمیت، در دل جامعه شوری انقلابی برانگیخت و ادامه‌دهنده‌ی مبارزاتی شد که از خیزش سیاهکل آغاز شده بود. او و هم‌رزمش دانشیان دادگاه را عرصه‌ی نبرد با دیکتاتوری کردند و با تقدیم خون خود جان بر سر آرمان آزادی نهادند. گلسرخی هیچ‌گاه عضو هیچ گروه یا حزب سیاسی نبود اما وصیت‌نامه‌ی خود را چنین آغاز می‌کند: «من یک فدایی خلق ایران هستم و شناسنامه‌ی من جز عشق مردم چیزی دیگر نیست. من خونم را به توده‌های گرسنه و پابرهنه‌ی ایران تقدیم می‌کنم.»
در دورانی که خفقان و سانسورِ همه‌گیر چاپ آثار نویسندگان را دشوار ساخته بود و برخی نیز ممنوع‌القلم یا راهی زندان شده بودند، خسرو گلسرخی با جان‌فشانی خود به نمادی از آزادی‌خواهی مردم بدل شد.
کرامت دانشیان در دهم مهرماه ۱۳۲۵ در شیراز چشم به جهان گشود. او فیلم‌سازی با اندیشه‌های انقلابی و آزادی‌خواهانه بود که مدتی نیز، در مقام آموزگار، با تلخی‌ها و دشواری‌های زندگی مردمان فرودست آشنا شد و به فکر مبارزه افتاد. اما آن‌چه نام دانشیان را در تاریخ سیاسی معاصر ماندگار کرده دفاعیه‌ی او در دادگاه شاه است که آن را با این جمله آغاز می‌کند: «به نام خلق محروم و ستم‌کش ایران»، و در ادامه از رهایی مردم از تبعیض و سرکوب سخن می‌گوید و طبقه‌ حاکم را عامل محرومیت و بی‌عدالتی‌ها می‌داند. رئیس دادگاه در جریان دادرسی بارها سخنان او را قطع کرد و سرانجام اشد مجازات را برای او رقم زد. دانشیان در صبحگاهی خونین همراه گلسرخی به جوخه‌ی اعدام سپرده شد.

نام‌شان نامیرا و آرمان‌شان برقرار باد!

***********

رضا خندان مهابادی نویسنده و عضو پیشین هیئت دبیران کانون نویسندگان آزاد شد

نویسنده و عضو کانون نویسندگان ایران

رضا خندان مهابادی، نویسنده و منتقد ادبی و عضو پیشین هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران که از مهرماه سال ۱۳۹۹ در زندان اوین محبوس بود و در مهر‌ماه ۱۴۰۱ به زندان رجایی شهر کرج انتقال یافت، امشب ۲۶ بهمن از زندان رجایی شهر کرج آزاد شد.
اما، همچنان علی اسدالهی شاعر و منشی کانون نویسندگان ایران و کیوان مهتدی نویسنده، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران که با حمله‌ی نیروهای امنیتی به خانه‌هایشان دستگیر شدند، در زندان به سر می‌برند و وضعیت‌شان نامشخص است‌.
هم‌زمان با آزادی برخی از نویسندگان و زندانیان سیاسی، دیگر زندانیانی نیز هستند که با احکام سنگین در زندان به سر می‌برند و خبری از آزادی‌شان به گوش نمی‌رسد. کانون نویسندگان ایران همچون همیشه بر آزادی بی‌قید‌و‌شرط همه‌ی زندانیان عقیدتی سیاسی پای می‌فشارد و بر آزادی بیان و اندیشه بی هیچ حصر و استثنا تاکید دارد.

***********

منصور کوشان (۱۳۹٢ - ۱۳۳٧)

داستان نویس، روزنامه نگار و عضو کانون نویسندگان ایران

یاد
منصور کوشان نویسنده، شاعر، کارگردان تئاتر، پژوهش‌گر، روزنامه‌نگار و عضو کانون نویسندگان ایران در ۵ دی ۱۳۲۷ در اصفهان زاده شد و به‌تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۹۲ در اثر ابتلا به سرطان در نروژ چشم از جهان فروبست.
کوشان از نسل نویسندگان دگرانديش بود، و نوشتن را در کنار هوشنگ گلشیری و احمد میرعلایی در جرگه‌ی ادبیِ جُنگ اصفهان آغاز کرد. او در سال‌های جوانی بیش‌تر به نوشتن نمایش‌نامه می‌پرداخت و جوایزی نیز در این حوزه دریافت کرد. برخی از نمایش‌نامه‌های او در دهه‌ی ۵۰ به روی صحنه رفتند. اما در اواخر این دهه، به‌دلیل سانسور شدید آثارش در تلویزیون، از همکاری‌ با صداوسیما دست کشید و به روزنامه‌نگاری روی آورد و در نشریاتی چون ایران، آدینه، دنیای سخن، گردون، تکاپو و بوطیقای نو در مقام نویسنده‌ یا سردبیر به کار نوشتن و پژوهش پرداخت.
کوشان در اواخر دهه‌ ۶۰ و سال‌های آغازین دهه‌ ۷۰ از اعضای فعال کانون نویسندگان ایران در مسیر تجدید فعالیت آن بود. نقش مؤثر او در حیات دوباره‌ی کانون، حضور در جمع‌های مشورتی، پی‌گیریِ نوشتن متن و گردآوری امضاهای متن «ما نویسنده‌ایم»‌ مشهور به «متن ۱۳۴ نویسنده» و کوشش‌ در نوشتن و تنظیم منشور کانون نویسندگان ایران در کنار زنده‌یادان محمد مختاری و محمدجعفر پوینده او را در تنگنای احضارهای متعدد و تهدیدها و فشارهای امنیتی قرار داد. کوشان همه‌ی امکانات و ازجمله خانه‌ی خود را بی‌دریغ در اختیار جمع مشورتی کانون نویسندگان ایران قرار می‌داد و منشور کانون همان‌جا برای ارائه به مجمع عمومی تدوین شد و ساعتی پیش از یورش به خانه‌اش به تصویب رسید. هنگام بر پرده افتادن ماجرای قتل‌های سیاسی زنجیره‌ای در آذرماه ۱۳۷۷، کوشان که در خارج از کشور به سر می‌برد با توجه به خطرات محتمل از بازگشت به ایران امتناع کرد. اما در تبعید نیز هم‌چنان با شور و حرارت به فعالیت‌های ادبی و تئاتری خود ادامه داد، ازجمله‌ی این کوشش‌ها تدوین و انتشار کتاب «فراسوی متن، فراسوی شگرد» درباره‌ هنریک ایبسن، نمایش‌نامه‌نویس بزرگ نروژی بود. سال‌ها ستیز با سانسور و دفاع از آزادی اندیشه و بیان سرانجام در سال ۲۰۱۰ جایزه‌ی آزادی بیانِ انجمن قلم نروژ را برای او به ارمغان آورد. کوشان همواره تا واپسین دم حیات به آرمان‌های آزادی‌خواهانه‌ی کانون نویسندگان ایران وفادار ماند.
رمان‌ها، نمایش‌نامه‌ها، دفترهای شعر و پژوهش‌های پُرشماری از منصور کوشان به یادگار مانده است که بسیاری از آن‌ها زیر تیغ سانسور اجازه‌ی انتشار نیافته‌اند. از میان آن‌ها کتاب «حدیث تشنه و آب؛ روایت کاملی از سایه‌روشن‌های کانون نویسندگان ایران، قتل‌های زنجیره‌ای، اتوبوس ارمنستان و نقش کارگزاران فرهنگی و سیاسی و امنیتی‌ِ جمهوری اسلامی» مرجعی مهم و قابل استناد در بررسی و تحقیق درباره‌ی کانون نویسندگان ایران است.

یاد و نام و آثارش جاودانه باد!

***********

صادق عباسی (۱۴۰۰ - ۱۳۵۶)

نویسنده و عضو کانون نویسندگان ایران

صادق عباسی، نویسنده و عضو کانون نویسندگان ایران، سال ۱۳۵۶ در کرمانشاه به دنیا آمد و ۲۵ بهمن ۱۴۰۰ بر اثر سکته‌ قلبی درگذشت.
از صادق عباسی دو رمان «عصیان پنهان» و «خنکای آتش» منتشر شده و شماری داستان کوتاه نیز از او به جا مانده است.
این یار صدیق کانون نویسندگان ایران در سراسر دوره‌ی عضویت خود همواره به منشور آزادی‌خواهی کانون و ضدیت با همه شکل‌های سانسور وفادار بود و در بیش‌تر جلسات جمع مشورتی و تمامی مجامع عمومی فعالانه شرکت داشت. آخرین دیدار با صادق عباسی را سال پیش در مراسم خاک‌سپاری عضو مقتول کانون، زنده‌یاد بکتاش آبتین، از یاد نمی‌بریم.

یاد و خاطره‌ی صادق عباسی گرامی باد!

***********

آرش گنجی، مترجم و عضو پیشین هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران آزاد شد

آرش گنجی، مترجم و عضو پیشین هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران، که از آبان ۱۴۰۰ با پرونده‌سازی حکومت به زندان افکنده شده بود، شب گذشته، ۲۲ بهمن، از زندان رجایی‌شهر آزاد شد.
رضا خندان (مهابادی)، نویسنده، پژوهشگر و عضو پیشین هیئت دبیران کانون، از مهر ماه ۱۳۹۹ در زندان به سر می‌برد.
کیوان مهتدی، مترجم، نویسنده و عضو کانون نویسندگان ایران که اردیبهشت ۱۴۰۱ بازداشت شد همچنان در زندان به سر می‌برد. دادگاه بدوی مهتدی را به ۶ سال حبس محکوم کرده است.
علی اسدالهی، شاعر و منشی کنونی کانون نویسندگان ایران که ۳۰ آبان با یورش نیروهای امنیتی به خانه‌اش بازداشت شده بود، در زندان فشافویه محبوس است. دادگاه آیدا عمیدی، شاعر و عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران که ۱۴ آذر ماه با یورش نیروهای امنیتی به خانه‌اش بازداشت شد و ۳۱ روز در بند ۲۰۹ زندان اوین محبوس بود، ۳۰ بهمن برگزار خواهد شد.
آتفه چهارمحالیان، شاعر و عضو پیشین هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران پس از ۷۲ روز بازداشت به ۲ سال و ۸ ماه حبس همراه با «مجازات‌های تکمیلی» محکوم شد و حکمش به مدت ۵ سال به حالت تعلیق درآمد.
روزبه سوهانی، شاعر و عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران، و علیرضا آدینه، شاعر و عضو پیشین هیئت دبیران کانون نیز در انتظار تعیین تاریخ دادگاه هستند. گذشته از اعضای کانون نویسندگان ایران، برخی دیگر از نویسندگان نیز با احکام سنگین مواجه‌اند.
مهدی بهمن، نویسنده، که ۱۹ مهر با یورش نیروهای امنیتی به خانه‌اش بازداشت شد در دادگاه بدوی به اعدام محکوم شد. بهمن پس از بازداشت طولانی‌مدت در بند ۲۰۹ زندان اوین به زندان فشافویه منتقل شد و هم‌اکنون در این زندان محبوس است.
مهوش ثابت (شهریاری)، شاعر، که از مرداد ماه در بند ۲۰۹ در بازداشت به سر می‌برد، به ۱۰ سال حبس محکوم و به بند زنان زندان اوین منتقل شده است. بسیاری دیگر از زندانیان سیاسی از جمله سعید ماسوری، زینب جلالیان و مریم اکبری منفرد به ترتیب ۲۲، ۱۵ و ۱۳ سال حبس را بدون حتی یک روز مرخصی سپری کرده‌اند.
کانون نویسندگان ایران خواهان آزادی بی‌‌قید‌و‌شرط همه‌ی زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله‌ی اعضای زندانی کانون نویسندگان ایران و همه‌ی بازداشت‌شدگان اعتراض‌های چند ماهه‌ی اخیر و لغو فوری تمامی احکام اعدام است.

و باید اضافه کنیم نیلوفر بیانی و سپیده کاشانی و هومن جوکار و دیگر دوستان میحط زیست که حدود ۵ سال و زهرا زهتابچی و فاطمه مثنی حدود ۹ سال مریم حاج حسینی حدود ۴ سال و سپیده قلیان و ناهید تقوی و بهاره سلیمانی وحدود ۲ ونیم سال در اوین زندانی هستن وهنوز آزاد نشده اند چندین نفر از زنان دیگر که هنوز زندانند.

***********

به یاری مردم زلزله زده بشتابیم

در زندگی بشر سوانح طبیعی و ویرانی برخاسته از حوادث طبیعی کم نبوده‌اند و بسیاری سیل‌ها، زمین لرزه‌ها، صاعقه‌ها، گردبادها و سونامی‌ها انسان بی‌دفاع را قرن‌ها به ورطه‌ی هلاک و نیستی افکنده‌اند. و انسان درمانده در برابر فاجعه‌های طبیعی به نیروهایی متوسل می‌شد که اگر بر درد او نمی‌افزودند، از آلام او هم کم نمی‌کردند. اما اکنون یکی دو قرن است که انسان از پس انقلاب‌های صنعتی بزرگ، به تکنولوژی پیشرفته‌ای دست یافته که می‌تواند، اگر دست غارت‌گران و سرمایه‌داران و کلاشان و دزدان بگذارد، از عهده‌ی بسیاری از این مصایب برآید. در همین دنیای آکنده از ستم و نابرابری، نمونه‌ها کم نیست. اگر زندگی و جان انسان معیار ساخت‌وساز باشد، نه سود سرشار و یامفتِ سارقانِ جان مردم، آن‌گاه می‌توان به مقابله با بسیاری از سوانح طبیعی رفت و پیروز میدان بیرون آمد.
در یک ماهه‌ی اخیر زلزله بخش‌های وسیعی از خوی و مناطق اطراف آن را لرزاند و بسیاری از هم‌وطنان بی‌دفاع ما را به کام مرگ کشید و بسیارانی را گرفتار سیاه‌ سرمای طاقت‌سوز دی و بهمن کرد. چندی نگذشت که زلزله‌ای مهیب و بس گسترده‌، آن‌سوی خوی، مناطق وسیعی از دو کشور ترکیه (غازی عینتاب، دیاربکر، آدیامان) و سوریه (حلب، لاذقیه، حماه و طرطوس) را لرزاند و جان هزاران انسان بلازده را گرفت و هزاران هزار تن دیگر را راهی بیمارستان کرد. خانواده‌های بسیاری یک‌شبه از روی زمین محو شدند. زلزله‌های پیاپی این چند روز نشان از آن دارد که موج ویرانی و مرگ را به این آسانی‌ها سرباز ایستادن نیست.
در هم‌بستگی بشری مرزهای برساخته‌ی قدرت‌ها و دولت‌ها هیچ اعتباری ندارند. از یاد نمی‌بریم که مردمان خوی و ترکیه و سوریه و هر جای دیگر در این کره‌ی خاکی از یک تبارند، تبار انسان. شایسته است فارغ از دولت‌ها، با کمک‌های مردمی کاملاً مستقل در یاری مردمی درنگ نکنیم که به کمک ما نیازی حیاتی دارند. هیچ‌یک از ما از این حوادث در امان نیست.

با کمک‌های مردمی و مستقل به یاری زلزله‌زدگان خوی، ترکیه و سوریه بشتابیم.

کانون نویسندگان ایران

۲۰ بهمن ۱۴۰۱

***********

ابراهیم یونسی (۱۳٩٠ - ۱۳٠۵)

مترجم، نویسنده و عضو برجسته کانون نویسندگان ایران

یاد
ابراهیم یونسی نویسنده، مترجم و عضو برجسته‌ی کانون نویسندگان ایران، در خرداد ۱۳۰۵ در بانه به دنیا آمد و در نوزدهم بهمن ۱۳۹۰ درگذشت. او مترجمی پُرکار بود که بسیاری از بزرگ‌ترین آثار ادبی جهان را به فارسی برگرداند، و چهارده رمان نیز منتشر کرد.
یونسی از اعضای پایدار کانون نویسندگان ایران بود، بر اصل آزادی بیان و قلم و اندیشه بی هیچ حصر و استثنا پای می‌فشرد و تا سال‌های پایانی دهه‌ی ۱۳۷۰ در همه مجامع عمومی کانون شرکت فعال داشت و یکی دو نوبت نیز به سمت رئیس سنی جلسه برگزیده شد.
یونسی از افسران بازمانده‌ی شبکه نظامی حزب توده ایران در سال‌های پیش از کودتای ۲۸ مرداد بود که پس از کودتا بازداشت و سپس محکوم به اعدام شد، اما چون یک پای خود را ضمن خدمت در ارتش از دست داده بود با یک درجه تخفیف حکم حبس ابد گرفت. او ترجمه و تالیف را از همان زندان آغاز کرد. «هنر داستان‌نویسی» و ترجمه‌ی رمان «آرزوهای بزرگ» اثر چارلز دیکنز، که از دانشگاه تهران جایزه گرفت، از جمله آثار دوران زندان اوست.
از میان رمان‌هایی که از ابراهیم یونسی به یادگار مانده‌اند می‌توان به «گورستان غریبان»، «دعا برای آرمن» اشاره کرد و «زمستان بی‌بهار» که رمانی زندگی‌نامه‌ای است. و از مجموعه‌ی بزرگ ترجمه‌های او، که طیف گسترده‌ای از رمان و آثاری در زمینه‌ی هنر و ادبیات و جامعه‌شناسی را در بر می‌گیرند، می‌توان تاریخ ادبیات یونان (رز هربرت جنینگز)، جنبش ملی کرد (کریس کوچرا)، تریسترام شندی (لارنس استرن)، صهیونیسم (یوری ایوانف)، تس‌ دوربرویل (تامس هاردی) و یادداشت های روزانه (داستایوفسکی) را برشمرد.

یادش گرامی و یادگاران تابناک‌اش ماندگار!

***********

کیوان مهتدی، نویسنده و مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران به شش سال حبس محکوم شد

کیوان مهتدی، مترجم و نویسنده و عضو کانون نویسندگان ایران به اتهام‌های واهی «اجتماع و تبانی و اقدام علیه امنیت ملی» به ۵ سال حبس و «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس محکوم شده است. او در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ با هجوم نیروهای امنیتی به خانه‌اش دستگیر شد و ۲۴۵ روز است که در زندان اوین در بازداشت موقت به سر می‌برد.
در این مدت کیوان مهتدی تحت بازجویی‌های طولانی متعدد و طاقت‌فرسا قرار داشته است. گذشته از این صداوسیمای حکومتی جمهوری اسلامی با انتشار دو شبه‌مستند امنیتی اقدام به پرونده‌سازی‌های خطرناک برای او کرده است. کیوان مهتدی از نویسندگان و مترجمان صاحب‌نام و پرکار حوزه‌های فرهنگ و نظریه‌ی اجتماعی است و تا کنون آثاری چون فضاهای جدید آزادی، خطوط جدید اتحاد، اضطراب‌های نوآر و مارکس و لینکلن، انقلاب‌های ناتمام، موزه یک کارخانه است، رنگ‌هراسی، مؤلف به‌مثابه تولیدکننده از او منتشر شده است.
کانون نویسندگان ایران خواهان پایان‌بخشیدن به هرگونه جرم‌انگاریِ دفاع قلمی از حقوق پایمال‌شده‌ی کارگران و پرونده‌سازی برای فعالان این حوزه و آزادی بی قیدوشرط کیوان مهتدی، دیگر زندانیان سربلند کانون نویسندگان ایران و همه‌ی زندانیان سیاسی و عقیدتی است.

کانون نویسندگان ایران

۲۱ دی‌ماه ۱۴۰۱

***********

نظر بر خبر

هر شب ستاره‌ای به زمین می‌کشند و باز این آسمان غم‌زده غرق ستاره‌هاست

هفدهم دی‌ماه خبر اجرای حکم اعدام دو جوان معترض بازداشت‌شده، محمدمهدی کرمی و محمد حسینی، منتشر شد که گفته می‌شود به خون‌خواهی یک مأمور عضو بسیج بوده است.
سال‌هاست که بسیاری از کشورهای جهان به کارزار مخالفت با اعدام پیوسته‌اند. اما در این‌جا می‌بینیم از آغاز جنبش آزادی‌خواهی مردم که حاکمیت سرکوب‌گر صدها معترض را، اغلب، وحشیانه بازداشت و زندانی و گاه «مقتول» کرده است و دادگاه‌ها آماده‌ی صدور احکام سنگین شده‌اند، ریزه‌خواران سفره‌ی قدرت که ‌هیچ مسئولیتی در دایره‌ی قضا و جزا ندارند پی‌درپی وحشت‌زده فریاد «اعدام کنید» سر داده‌اند.
با اعدام محسن شکاری و مجید‌رضا رهنورد در آذرماه، فریادهای «اعدام بس!» در سراسر جهان طنین‌انداز شد و در پی آن هشدارها ‌آمد که «راه رفته را آزمودن خطاست». اما ادامه‌ی موج تازه‌ی اعدام‌های شتابزده نشان می‌دهد که حاکمیت به‌ستوه‌آمده از ایستادگی مردم آزادی‌خواه جز سرکوب هرچه بیش‌تر راهی پیش روی خود نمی‌بیند. برای قدرت‌نمایی و گرفتن زهرچشم، در یک روند قضایی معیوب هم‌چنان زندانیان سیاسی را پشت درهای بسته، بدون حضور وکیل یا وکلای مستقل انتخابی، در غیاب هیئت منصفه و مردم تماشاگری که بر صحت داوری شهادت دهند، محاکمه می‌کند و از میان آنان گردن‌هایی را برای طناب دار برمی‌گزیند که گاه حتی واپسین وداع با خانواده و عزیزان خود از آن‌ها دریغ می‌شود. حاشا که این دست حرکات مذبوحانه هرگز و هیچ‌کجا جز افزودن بر خشم مردم مثمر ثمر بوده باشند؛ آزادی‌خواهان در سراسر تاریخ با ایستادگی و نثار جان خود بر این حقیقت گواهی داده‌اند.

***********

بزرگداشت یاد بکتاش آبتین در بند سیاسی زندان رجایی شهر

در سالگشت قتل یار سربلند کانون نویسندگان ایران بکتاش آبتین در محافل، جرگه‌ها و انجمن‌هایی یاد این ستم‌کشته‌ی عزیز را گرامی داشتند و بار دیگر بر ادامه‌ی راه پرفروغ آزادی‌خواهی او پای فشردند، از جمله‌ی این مراسم بزرگداشت بکتاش آبتین در زندان رجایی‌شهر در میان یاران هم‌زنجیر او طی دوره‌ای که بکتاش به «جرم» آزادی‌خواهی در زندان به سر می‌برد، مشروح خبر تا جایی که به دست ما رسیده به قرار زیر است:
بزرگداشت یاد بکتاش آبتین در بند سیاسی زندان رجایی‌شهر گروهی از زندانیان سیاسی زندان رجایی‌شهر یاد بکتاش آبتین را گرامی داشتند
روز گذشته ۱۸ دی ماه به مناسبت سالروز قتل بکتاش آبتین، شاعر، مستندساز و عضو کانون نویسندگان ایران، جمعی از زندانیان سیاسی زندان رجایی‌شهر یاد او را گرامی داشتند. در این مراسم ابتدا به یاد بکتاش آبتین و دیگر جانباختگان راه آزادی یک دقیقه سکوت اعلام شد و سپس برخی حاضران از جمله رضا خندان(مهابادی)، آرش گنجی، سعید ماسوری و پیمان پورداد، پیرامون زندگی، مرگ و آثار ادبی و هنری بکتاش آبتین سخن گفتند.

***********

برگزاری مراسم سالروز قتل بکتاش آبتین

امروز یکشنبه ۱۸ دی ماه بنابر اطلاعیه‌ی خانواده و اطلاعیه‌ی کانون نویسندگان ایران، مراسم سالروز شهید راه آزادی اندیشه و بیان، بکتاش آبتین در امام‌زاده عبدالله با حضور خانواده، اعضای کانون نویسندگان ایران و طیف‌های مختلف مردم در محاصره‌ی نیروهای امنیتی، انتظامی و لباس‌شخصی برگزار شد.
اعضای کانون نویسندگان ایران برای ادای احترام و بزرگداشت یاد جاوید بکتاش آبتین در گورستان امام‌زاده‌ عبدالله واقع در شهر ری حضور یافتند اما به محض ورود با تجمعی از نیروهای ضدشورش، انتظامی، ماموران امنیتی و لباس شخصی مواجه شدند. مأموران با ایجاد درب ورود و خروج و بازرسی بدنی، رفت و آمدها را کنترل کردند و مانع از چیدن صندلی جهت اجرای مراسم توسط خانواده در گورستان شدند.
آنان حتی مانع از وجود بلندگو برای مراسم مذهبی از جمله مداحی شدند. پرواز پهپاد در آسمان گورستان به منظور تصویربرداری از حاضران نیز آلودگی صوتی ایجاد کرد و با ناامن کردن فضای مراسم مانع از سکوت و آرامش در مراسم شد. با وجود تمام موانع اعضای کانون با حضور در مراسم، مزارش را گلباران کردند و بیانیه‌ی سالگرد بکتاش آبتین یار ثابت‌قدم کانون نویسندگان ایران را برای حاضران خواندند.
پس از مراسم، مأموران هنگام خروج موبایل حاضران را بررسی و تصاویر و فیلم‌های مراسم را پاک کردند. پیداست که حاکمیت از هر نوع تجمعی، سخت در هراس است و همین گواه بر آن است که دیری نیست تا مسببان پاسخگوی جنایت خود باشند

***********

اطلاعیه

در مورد جعل و تحریف اخبار کانون نویسندگان ایران

یاران و همراهان عزیز کانون نویسندگان ایران
در ایام اخیر دیده‌ایم برخی رسانه‌ها از قول کانون نویسندگان ایران اخباری را جعل و به نام کانون در رسانه‌های خود منتشر می‌کنند یا اخبار منتشرشده در صفحات کانون را با تحریف بازتاب می‌دهند. این رسانه‌ها بی‌مسئولیتی، ماجراجویی‌های حقیر و بازاری و جعل را به جایی رسانده‌اند که حتی وقتی کانون نویسندگان ایران درباره خبری جعلی تکذیبیه‌ی کتبی می‌فرستد از انتشار آن خودداری می‌کنند.
چنان‌که بارها اعلام کرده‌ایم آگاهی‌رسانی کانون نویسندگان ایران فقط از طریق رسانه‌های خود و در ضمن بیانیه‌ها و اطلاعیه‌های رسمی صورت می‌گیرد و هرگونه جعل و تحریف‌ و اعلام فراخوان از جانب رسانه‌های نامسئول پیشاپیش تکذیب می‌شود. بدیهی است که در صورت تکرار این‌گونه حرکات ناگزیر اسم و رسم رسانه‌ی موردنظر را اعلام خواهیم کرد.

روابط عمومی کانون نویسندگان ایران

۱۶ دی‌ماه ۱۴۰۱

***********

آیدا عمیدی به قید وثیقه‌‌ی سنگین، موقتا آزاد شد.

آیداعمیدی عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران که در تاریخ ۱۴ آذرماه با یورش مأموران امنیتی و شکستن در و پیکر منزلش بازداشت شده بود پس از تحمل ۳۰ روز حبس، عصر امروز چهارشنبه چهاردهم دی‌ماه از بازداشتگاه اوین با قرار گروگانگیری حکومتی موسوم به وثیقه‌ی ۵۰۰ میلیون تومانی موقتا مرخص شد. کانون نویسندگان ایران، که خود را متعهد به دفاع از آزادی اندیشه و بیان و نشر در همه‌ی عرصه‌های فردی و اجتماعی بی هیچ حصر و استثنا برای همگان می‌داند، خواهان آزادی فوری و بی‌قید و شرط علی اسداللهی، کیوان مهتدی، رضا خندان مهابادی، آرش گنجی و همه‌ی بازداشت‌شدگان و زندانیان سیاسی و عقیدتی است.

***********

اطلاعیه ی خانواده ی بکتاش آبتین

درباره ی مراسم ۱۸ دی ۱۴۰۱

خانواده‌ی بکتاش آبتین با انتشار اطلاعیه‌ای اعلام کرد یکشنبه، ۱۸ دی ماه به مناسبت سالروز جان باختن آبتین مراسمی بر مزار او برگزار خواهد کرد. کانون نویسندگان ایران نیز در این مراسم در کنار خانواده‌ی بکتاش آبتین حضور خواهد یافت و یاد او را گرامی می‌دارد.

متن اطلاعیه‌ی خانواده‌ی بکتاش آبتین:
«و آزادی
جنون شیرینی بود
که هر روز
از ما قربانی تازه‌ای می‌گرفت...
بدینوسیله به اطلاع می‌رساند مراسم یادبود نخستین سالگرد وداعِ جاودان یاد، بکتاش آبتین در ساعت ۱۵ روز یک شنبه ۱۸ دی ماه سال ۱۴۰۱ بر مزار پاکش واقع در امامزاده عبدالله شهرری برگزار می‌گردد.
حضور خویشان، بستگان، دوستان و دوستداران ایشان، موجب تسلی خاطر خانواده سوگوار خواهد بود.

خانواده بکتاش آبتین»

***********

احضار و بازجویی دو تن از اعضای هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران

روز یازدهم دی‌ماه، نهادهای امنیتی با دو تن از اعضای هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران، اکبر معصوم‌بیگی و قارن سوادکوهی، تماس گرفتند و آنان را به یکی از ساختمان‌های وزارت اطلاعات احضار کردند. این دو عضو هیئت دبیران صبح روز دوشنبه دوازدهم دی‌ماه به نشانی اعلام‌شده رفتند و ساعت‌ها درباره‌ی مطالب منتشرشده در صفحات مجازی کانون بازجویی شدند.
این بار نیز، هم‌چون گذشته، بازجویی‌ها با تهدید و خط‌ونشان کشیدن برای دبیران کانون همراه بوده است. با‌ این‌ همه، کانون نویسندگان ایران بر اساس منشور و اساسنامه‌ی خود بنا ندارد از وظایف‌اش در مبارزه با سانسور و دفاع از آزادی بیان غفلت کند.

***********

کتابفروشی در حصر، فرهنگ در حال‌ احتضار

باخبر شدیم کتابفروشی «نشر چشمه» را با تهدید و شعار نویسی به تعطیلی کشانده‌اند. اکنون کار به جایی کشیده است که حاکمیت مستأصل از بحران های فزاینده که هر روز بر شمارشان افزوده می شود، «نشر چشمه» را که از جمله ناشران مستقل است به بهانه‌ی این که در روزهایی به هر دلیل ترجیح داده است در مغازه اش را باز نکند، به اتهام اعتصاب و «اغتشاش» مهر و موم می‌کند و عواملش را کیش می دهد که بروند و بر دیوار آن شعارهای رسوای این چهل ساله را بنویسند و جار بزنند که این هم مزد «انبارگردانی».‌
کتابفروشی «نشر چشمه» را در عصر ظفرنمونی تخته می‌کنند که تتمه‌ی عرصه‌ی فرهنگ محتضر این سال‌ها به برکت سانسور جهنمی دستگاه دوستاقبانی حکومت آخرین نفس‌ را می‌کشد.
اگر گفته شود مهروموم کردن کتابفروشی«نشر چشمه» نمایان‌ترین نشانه‌ی ورشکستگی فرهنگی حاکمیت کنونی سخنی گزافه گفته نشده است.

دست دستگاه‌های امنیتی از فرهنگ کوتاه!

***********

دیدار با خانواده ی علی اسدالهی،

شاعر و عضو زندانی کانون نویسندگان ایران

عصر امروز جمعی از اعضای هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران، علی صبوری، قارن سوادکوهی، اکبر معصوم‌بیگی، منیژه نجم عراقی به دیدار خانواده‌ی علی اسداللهی، شاعر و منشی منتخب و عضو زندانی کانون نویسندگان ایران رفتند. علی اسداللهی از روز ۳۰آبان‌ماه بازداشت شده و جز یکی دو نوبت تماس تلفنی بسیار کوتاه با همسرش، خانواده و همسرش در سراسر این مدت هیچ خبری از او ندارند. در دیدار صمیمانه‌ی امروز که در فضایی سرشار از همدلی، هم نفسی و همبستگی برگزار شد، افزون بر برخی از اعضای هیئت دبیران مونا رشیدی، همسر علی اسداللهی، آنیشا اسداللهی، خواهر او و همسر کیوان مهتدی عضو زندانی دیگر ما و فرزانه‌ی امیری مادر کیوان و خانم رشیدی مادر همسر علی اسداللهی حضور داشتند.

***********

آیدا عمیدی، روبه سوهانی، علیرضا آدینه،

رضا خندان مهابادی، کیوان مهتدی علی اسدالهی و آرش گنجی

کانون نویسندگان ایران از آغاز بنیادگذاری خود در ۱۳۴۷ همواره مورد هجوم و تعقیب و آزار حکومت‌های خودکامه و استبدادی بوده است. خواست جمیل آزادی اندیشه و بیان و نشر در همه‌ی عرصه‌های حیات فردی و اجتماعی بی هیچ حصر و استثنا برای همگان، تأکید بر ناوابستگی به قدرت و طلب بی‌تخفیف آزادی، بی ذره‌ای اعتنا به خطرهای مهلک آزادی‌خواهی در سرزمینی که در بیشتر تاریخ معاصر خود مزد گورکن افزون‌تر از جان آدمی بوده است، تاوان می‌خواهد، بهای سنگینی باید برای آزادی‌خواهی پرداخت؛ حتی، دریغا، با جان خود، چنان که تیرباران سعید سلطانپور در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰، قتل تبهکارانه‌ی محمد مختاری و محمد جعفر پوینده در آذر ماه ۱۳۷۷ و جنایت عمدی قتل بکتاش آبتین پیش چشم همگان است.
در این سال‌ها کم نبوده‌اند اعضایی از کانون نویسندگان ایران که بهای آزادی‌خواهی خود را با زندان و بند پرداخته‌اند، و اخیرترین نمونه‌های آن:
علی اسداللهی، منشی منتخب هیئت دبیران کانون که از ۳۰ آبان در بازداشت به سر می‌برد و روزهاست که خانواده و دوستان او هیچ اطلاعی از وضع او ندارند و با اضطراب و دلواپسی دم‌افزون نگران وضع او هستند،
علیرضا آدینه، عضو پیشین هیئت دبیران کانون که ۹ آذر بازداشت شده و همچنان بلاتکلیف است،
روزبه سوهانی، عضو هیئت دبیران کانون که ۱۴ آذر بازداشت شده است،
آیدا عمیدی، عضو هیئت دبیران کانون که روز ۱۴ آذر دستگیر شد و همچنان در بازداشت به سر می برد،
رضا خندان(مهابادی) عضو دیرین کانون و دبیر چندین دوره‌ی کانون نویسندگان ایران که به سبب فعالیت‌های آزادی‌خواهانه‌ی خود به شش سال زندان محکومیت یافته است و از ۵ مهر ۱۳۹۹ در زندان به سر می‌برد،
و سرانجام، آرش گنجی که به یازده سال زندان محکوم شده و از ۱۰ آبان ۱۴۰۰ در زندان به سر می‌برد.
کیوان مهتدی، عضو کانون نویسندگان ایران که ۲۱۷ روز است در بازداشت به سر می‌برد و تا همین چند روز پیش بلاتکلیف بود تا اینکه دادگاهی شد و منتظر صدور حکم از جانب دادگاه است.
آتفه چهارمحالیان، دبیر پیشین کانون نیز روز گذشته ۲۲ آذر پس از ۷۱ روز بازداشت به قید وثیقه آزاد شد.
کانون نویسندگان ایران همواره بر این اصل آزادی‌خواهانه پا فشرده است که: زندانیان کانونی و همه‌ی زندانیان سیاسی و عقیدتی باید بی هیچ اما و اگری، بی هیچ قید و شرطی، بی‌درنگ آزاد شوند.

کانون نویسندگان ایران

۲۳ آذر ۱۴۰۱

***********

خبر

گورستان در اشغال نیروهای سرکوبگر

امروز جمعه ۱۸ آذر بنابر اعلام قبلی کانون نویسندگان ایران عده‌ای از مردم و اعضای کانون نویسندگان ایران مطابق معمول هر‌ساله برای ادای احترام، تجدید پیمان و بزرگداشت یاد بلند ستم کشتگان راه آزادی بیان، محمد مختاری و محمد جعفر پوینده، به گورستان امام‌زاده‌ طاهر واقع در مهرشهر کرج رفتند اما به محض ورود با تجمعی از نیروهای ضدشورش، گارد ویژه، ماموران امنیتی و دوربین به دست‌ها مواجه شدند. نیروهای امنیتی از همان دقایق نخست مانع برگزاری هرگونه مراسم بر مزار مختاری و پوینده شدند و ضمن حمله به افراد با تهدید و پرخاش و ارعاب از مردم می‌خواستند که تجمع نکنند و محیط گورستان را هر چه زودتر ترک کنند. با این همه، حاضران در گورستان موفق شدند بر مزار کشتگان راه آزادی حضور یابند و مزار آن ها را غرق گل کنند.
حکومت آزادی‌ستیز و مردم‌گریز در تنگنای هر دم افزون جنبش آزادی خواهی مردم به جان آمده‌ حتی از اشغال و بستن گورستان هم گریزان نیست و از حاضر شدن مردم بر مزار ستم کشتگانی که خود به صراحت به قتل آن ها اعتراف کرده است سخت در هراس است. اما همه چیز گواه بر آن است که دیر نیست روزی که قاتلان پاسخگوی جنایت خود باشند.

***********

اطلاعیه

روزبه سوهانی و آیدا عمیدی دو عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران بازداشت شدند

صبح امروز ۱۴ آذر، مأموران امنیتی به خانه‌ی روزبه سوهانی، شاعر و عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران یورش بردند و با شکستن در و پیکر منزل او، روزبه را بازداشت کردند و به محل نامعلومی بردند.
به فاصله‌ی دوساعت بعد، به خانه‌ی آیدا عمیدی، شاعر و عضو دیگر هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران نیز حمله بردند و به همان شیوه‌ی شکستن در آپارتمان و ایجاد رعب و هراس در همسایگان، او را نیز بازداشت کردند. تا این ساعت هیچ‌گونه اطلاعی از وضعیت این دو عضو متعهد و آزادی‌خواه هیئت دبیران به دست ما نرسیده است.
بدیهی است مسئولیت هرگونه گزندی به جان روزبه سوهانی و آیدا عمیدی‌ بر عهده‌ی نیروهای سرکوبگر امنیتی است.
آشکار است که هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران ضمن محکوم کردن این عمل وحشیانه، بنابر میثاقی که با منشور آزادی‌خواهی و اساسنامه‌ی خود بسته همچنان به وظیفه‌ی ذاتی خود، دفاع از آزادی بیان و قلم و اندیشه بی‌ حصر و استثنا برای همگان، ادامه خواهد داد.

کانون نویسندگان ایران - ۱۴ آذر ۱۴۰۱

***********

یاد محمد مختاری (۱۳٧٧-۱۳۲۱)

شاعر، نویسنده، جستارنویس، مترجم

و از کشته شدگان قتل های سیاسی زنجیره ای

دوازدهم آذر ماه سالروز قتل سیاسیِ محمد مختاری به دست عوامل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی است. شاعر، نویسنده، جستارنویس و مترجمی که لحظه لحظه‌ی زندگی پُربارش، عرصه‌ی مبارزه با سانسور، استبداد و تک‌صدایی بود و سرانجام در مسیر تحقق آزادی، جان بر سر آرمان نهاد. مختاری در مقام نویسنده‌ای معتقد به هنر و ادبیات متعهد به آزادی و ناوابستگی به قدرت، در جستارهای ادبی خویش همواره میان شبه‌هنرمندان وابسته به قدرت، مصلحت‌اندیشان و محافظه‌کاران در یک‌سو و هنرمندان مستقل و آزادی‌خواه در سویی دیگر، مرزی روشن رسم می‌کند. او با تلاش‌های خستگی‌ناپذیرش از چهره‌های تأثيرگذار در احیای دوباره‌ی کانون نویسندگان ایران در سال‌های ابتدایی دهه‌ی ۷۰ است و تأکیدش بر وجود تنوع، تفاوت، تکثر، تضارب آراء و پایبندی به اصول دموکراتیسم در ساحت اندیشه و بیان، و اعتقاد خلل‌ناپذیرش به آزادی اندیشه، بیان و نشر بی‌هیچ حصر و استثنا برای همگان، دشمنان آزادی را بر آن داشت تا از سایه به درآیند و با بی‌رحمانه‌ترین ابزار سانسور یعنی «قتل نویسنده» جان از پیکر محمد مختاری بستانند. اما پس از مرگ مختاری آثار او چون «انسان در شعر معاصر»، «تمرین مدارا»، «چشم مرکب»، «وزن دنیا» و مجموعه‌شعرهای او بارها به چاپ رسید و اندیشه و تفکرش بیش از پیش هستی یافت و در میان جامعه تکثیر شد. چنان‌‌که امروز در عرصه‌ی آزادی‌خواهی و مبارزات مردم ایران، شکوفایی اندیشه‌های آزادی‌خواهانه و پیشرو محمد مختاری را شاهد هستیم.
آنچه مختاری در مبارزه با سانسور و تک‌صدایی، در تدوین منشور کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۷۵ به جستجوی آن بود و آن فریاد آزادی‌خواهی که در نامه‌ی «ما نویسنده‌ایم» در سال ۱۳۷۳ تبلور یافت، امروز به شکلی دیگر از حنجره‌ی خونین جوانان معترضی فریاد می‌شود که خواهان آزادی‌اند، توفانی تازنده که آن را سر بازایستادن نیست و رو به سوی فردایی شاد و آزاد، جریان ناگزیر تاریخ را رقم خواهد زد. نام مختاری با پیکار در راه آزادی و ستیز بی‌امان با سانسور گره خورده است و تاریخ و مردم آزادی‌خواه هرگز او را از یاد نخواهند برد.

یاد محمد مختاری گرامی باد.

***********

تداوم سرکوب شاعران، نویسندگان و مترجمان

از آغاز جنبش آزادی‌خواهی مردم ایران در شهریور ۱۴۰۱ هزاران نفر به دست نیروهای امنیتی بازداشت شدند. میان بازداشت‌شدگان نام ده‌ها شاعر، نویسنده و مترجم نیز به چشم می‌خورد که تعدادی از آنان هنوز در زندان‌های جمهوری اسلامی محبوس‌اند و تعدادی نیز پس از بازداشت و تحمل بازجویی با قرار وثیقه آزاد شده‌اند. علاوه بر بازداشت‌های اخیر، بسیاری نیز در سه ماه گذشته احضار، بازجویی و تهدید شده‌اند.
تعدادی از نویسندگان نیز پیش از آغاز جنبش در زندان‌های جمهوری اسلامی محبوس بودند.
امیرحسین آتش: شاعر و دانشجوی دانشگاه خیام مشهد در تاریخ ۳۰ مهر ماه بازداشت شد.
علیرضا آدینه: شاعر و عضو کانون نویسندگان ایران، ۹ آذر در خانه‌اش در تهران بازداشت شد.
سروناز احمدی: مترجم و خبرنگار، ۱۵ آبان در خانه‌اش در تهران بازداشت شد.
علی اسدالهی: شاعر و منشی کانون نویسندگان ایران، ۳۰ آبان در خانه‌اش بازداشت شد.
بهناز امانی: نویسنده و مترجم، ۲۸ مهر در تهران بازداشت و به زندان قرچک منتقل شد.
امیرحسین بریمانی: نویسنده و روزنامه‌نگار که ۷ مهرماه در تهران بازداشت و به زندان فشافویه منتقل شده بود، بدون حضور وکیل به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده است.
آتفه چهارمحالیان: شاعر و عضو کانون نویسندگان ایران که ۱۱ مهرماه بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده بود، به تازگی به بند عمومی منتقل شده است.
سجاد رحمانی: شاعر و خبرنگار، ۸ آذر در ماسال گیلان بازداشت شد.
ماندانا صادقی: شاعر و روزنامه‌نگار ۲۷ مهر ماه در آبادان بازداشت شد.
مژگان کاوسی: مترجم و‌ زندانی سیاسی سابق ۱ مهرماه در نوشهر بازداشت شد. او پس از ۳۵ روز حبس در سلول انفرادی در بازداشتگاهی در نوشهر، در تاریخ ۵ آبان ماه به زندان تنکابن منتقل شد.
بنفشه کمالی: شاعر، دوم مهرماه در یزد بازداشت شد.
یوسف گرامی‌پور: شاعر و فعال کارگری، ۶ آبان بازداشت شد.
رضا محمدی: شاعر و نویسنده ۲۷ مهر ماه در آبادان بازداشت شد.
ارغوان وثوق انصاری: شاعر، ۸ آبان بازداشت شد.
سعید هلیچی: شاعر، نویسنده و مترجم ۲۷ مهرماه در اهواز بازداشت و به زندان سپیدار منتقل شد.
بسیاری از شاعران و نویسندگان نیز به قید وثیقه آزاد شده‌اند، از جمله‌:
علیرضا ایزدی، نویسنده وکارگردان تئاتر، مونا برزویی، شاعر، همایون پناهی، شاعر و پژوهشگر، آرش رمضانی، نویسنده، محسن زهتابی، نویسنده، کرم‌الله سلیمانی، نویسنده، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر، سیدنوید سیدعلی‌اکبر، نویسنده و مترجم، محمود طراوت‌روی، شاعر و وکیل دادگستری، بیان عزیزی، شاعر و پژوهشگر حقوق بشر، شیلان کردستانی، مترجم، منصوره موسوی، نویسنده و پژوهشگر مطالعات زنان، نصیبه نامی: شاعر، بهروز یاسمی، شاعر و منتقد ادبی.

نویسندگان زندانی پیش از قتل مهسا امینی‌:
مهوش ثابت: شاعر و آموزگار، مرداد ۱۴۰۱ بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. او پیشتر نیز از ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۶ نیز در زندان بوده است.
رضا خندان (مهابادی): نویسنده، پژوهشگر و عضو کانون نویسندگان ایران، برای اجرای حکم ۵ سال حبس، مهرماه ۱۳۹۹ به زندان اوین و در مهر ۱۴۰۱ به زندان رجایی‌شهر منتقل شد.
آرش گنجی: مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران، آبان ۱۴۰۰ به زندان اوین و در شهریور سال جاری به زندان رجایی‌شهر منتقل شد. او به ۱۱ سال زندان محکوم شده که ۶ سال آن قابل اجراست.
کیوان مهتدی: نویسنده، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران، ۲۸ اردیبهشت ماه بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.
سعید مدنی: نويسنده و پژوهشگر، اردیبهشت ۱۴۰۱ بازداشت و به زندان‌‌ اوین منتقل شد.
خسرو صادقی بروجنی: نویسنده و روزنامه‌نگار، او از مرداد ۱۳۹۹ دوره‌ی حبس پنج ساله‌ی خود را در زندان اوین سپری می‌کند.

***********

علیرضا آدینه، شاعر و عضو کانون نویسندگان ایران بازداشت شد

علیرضا آدینه، شاعر و عضو پیشین هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران صبح امروز ۹ آذرماه بازداشت شد.
ماموران امنیتی حکومت حوالی ساعت ۸ صبح به خانه‌ی آدینه هجوم برده‌اند و پس از تفتیش خانه، موبایل و لپ‌تاپ او را ضبط کرده‌اند.
علیرضا آدینه در تاریخ یکم مهرماه نیز برای بازجویی به یکی از ساختمان‌های وزارت اطلاعات احضار شده و مورد تهدید قرار گرفته بود. از نهاد بازداشت‌کننده و محل نگهداری او تا کنون اطلاعی در دست نیست.

***********

یاد علی‌اکبر سعیدی سیرجانی

۲۳ اسفند ۱۳۷۲ علی‌اکبر سعیدی سیرجانی، نویسنده، پژوهشگر و شاعر، به دست ماموران امنیتی حکومت بازداشت شد. روزنامه‌ی «جمهوری اسلامی»، در ادامه‌ی پرونده‌سازی‌های حکومتی، جرم سیرجانی را «توزیع مواد مخدر و مشروبات الکلی» اعلام کرد؛ شیوه‌‌ای که به قصد بی‌اعتبار کردن مخالفان و معترضان در طول عمر چهل‌و‌چند‌ساله‌ی حکومت تکرار شده است.
اعضای کانون نویسندگان ایران که آن سال‌ها در فضای هولناک تهدید و سرکوب، مجال برگزاری مجمع عمومی کانون را نیافته بودند، در قالب «جمع مشورتی کانون نویسندگان ایران» گرد هم می‌آمدند و فعالیت جمعی خود را پی می‌گرفتند. به لطف همین نشست‌ها بود که بی‌درنگ در اعتراض به بازداشت سعیدی سیرجانی نامه‌ای نوشته شد و با ۷۱ امضا انتشار یافت.
دو هفته پس از انتشار نامه، هوشنگ گلشیری، رضا براهنی و محمود دولت‌آبادی به دادسرای انقلاب احضار شدند و به آنان گفته شد: «جمع امضا‌کننده بهتر است امضاهای خود را پس بگیرند وگرنه عواقب آن دامن‌گیرشان خواهد شد». پاسخ نویسندگان به این خط‌و‌نشان‌ کشیدن‌ها و تنگناهای حکومت‌ساخته‌ی آن‌ سال‌ها، متنی شد با عنوان «ما نویسنده‌ایم» و به نام «متن ۱۳۴ نویسنده» شهرت یافت.
حکومت که همچون همیشه بنا را بر «عواقب دامن‌گیر» و «کشتار» گذاشته بود، سرانجام سعیدی سیرجانی را به کام مرگ کشید و ۶ آذر ۱۳۷۳ اعلام کرد که او بر اثر «حمله‌ی قلبی» در زندان درگذشته است.
ایستادگی نویسندگان دوشادوش یکدیگر به آزادی سعیدی سیرجانی و پایان تبهکاری حکومت نینجامید، اما بنای استوار مبارزه‌ای را نهاد که ضرورتش در این عبارتِ «ما نویسندایم» همچنان طنین‌انداز است:

«حضورِ جمعیِ ما ضامن استقلال فردی ماست»

***********

پروانه اسکندری و داریوش فروهر

از کشته شدگان قتل های سیاسی زنجیره ای پائیز ۱۳٧٧

یکم آذرماه ۱۳۷۷ پروانه اسکندری و داریوش فروهر، به دست ماموران حکومت کاردآجین شدند. این جنایت هولناک در خانه‌ی شخصی آن‌ها رخ داد و ادامه‌ی قتل‌های سازمان‌یافته‌ی حکومت، موسوم به قتل‌های سیاسی زنجیره‌ای بود.
پرستو فروهر، نویسنده، نقاش و فرزند پروانه اسکندری و داریوش فروهر، به مناسبت پانزدهمین سالگرد قتل‌ها یادداشتی منتشر کرد و گوشه‌هایی از این جنایت هولناک‌ را شرح داد. در بخشی از این یادداشت آمده است:
«باید همیشه کسانی باشند که ببینند و بر نگاهشان مصلحت‌اندیشی و آسوده‌طلبی پرده نکشیده باشد، تا با انجام فعل دیدن، ما بازماندگان قربانیان را از نامرئی شدن نجات دهند، تا به برکت وجودشان بتوانیم خود را ما خطاب کنیم.
آن‌ها که قطعیت و فوریت دادخواهی را باور دارند، همیشه نجاتم داده‌اند. دادخواهی نه جدول زمان‌بندی می‌پذیرد که بتوان به بعدها موکولش کرد و نه در سیر حوادث از حقانیت آن کاسته می‌شود.
قربانیان جنایت‌های سیاسی، آنان که به جرم دگراندیشی کشته شده‌اند و دادخواهی‌شان به سرانجام نرسیده، مردگانی هستند که خاکسپاری‌شان ناتمام مانده است.»

دادخواهیم این بیداد را!

***********

اطلاعیه

علی اسدالهی بازداشت شد

علی اسدالهی، شاعر و منشی منتخب مجمع عمومی ۱۴۰۱ کانون نویسندگان ایران صبح امروز ۳۰ آبان‌ماه بازداشت شد. ماموران امنیتی حکومت حوالی ساعت ۱۱ به خانه‌ی علی اسدالهی هجوم برده‌اند، پس از تهدید سرایدار با اسلحه، وارد آپارتمان شده‌اند و او را بازداشت کرده‌اند.
ماموران پس از تفتیش خانه و ضبط لوازم الکترونیکی اسدالهی و همسرش او را به محل کارش برده‌اند و آن‌جا را نیز تفتیش کرده‌اند. به نقل از خانواده‌ی اسدالهی دستور بازداشت او را شعبه‌ی ۲ دادسرای اوین صادر کرده است.
کانون نویسندگان ایران بازداشت علی اسدالهی را محکوم می‌کند و چنانکه همواره در بیانیه‌های خود بر آزادی زندانیان سیاسی تاکید کرده است، علی اسدالهی و دیگر بازداشت‌شدگان جنبش آزادی‌خواهی اخیر باید بی قید و شرط آزاد گردند.

***********

یاد مجید شریف

مجید شریف (۱۳۷۷-۱۳۲۹) نویسنده و مترجم، صبح روز ۲۸ آبان ۱۳۷۷ با لباس ورزشی از منزل مادرش در محله‌ی یوسف‌آباد خارج شد و دیگر هیچ‌گاه به خانه باز نگشت. ماموران حکومت او را ربودند، به انباری پارکینگی در یوسف‌آباد منتقل کردند، با تزریق آمپول پتاسیم او را به قتل رساندند و جسدش را در خیابان رها کردند.

***********

یاد غفار حسینی

۲۰ آبان که سر می‌رسد، نویسندگان آزادی‌خواه ایران یاد نامی بلند را به دادجویی گرامی می‌دارند: غفار حسینی، متولد ۱۳۱۳: شاعر، نویسنده، منتقد، مترجم، مدرس دانشگاه و عضو هیئت مؤسس کانون نویسندگان ایران.
غفار حسینی از میانه‌ی دهه‌ی چهل خورشیدی پا به میدان فرهنگ نهاد و شعر سرود و نقد و مقاله نوشت و ترجمه کرد. در همان دوران، به دانشجویان دانشکده‌ی هنرهای زیبا، جامعه‌شناسی هنر آموخت.
از سال ۱۳۵۵ به فرانسه رفت و سال ۱۳۶۰ با دکترای جامعه‌شناسی از دانشگاه سوربن پاریس، به ایران بازگشت. با آغاز دهه‌ی شصت، مدت کوتاهی در دانشگاه‌های تهران به تدریس پرداخت و با پاک‌سازی‌های حکومتی، از دانشگاه اخراج شد.
غفار حسینی سال ۱۳۶۲ به فرانسه مهاجرت کرد و طی دوران اقامت در پاریس، پویا و پرتوان به نویسندگی و ترجمه و دفاع از آزادی بیان ادامه داد. سال ۱۳۷۰، هم‌زمان با بازگشت به ایران، بی‌درنگ به یاران خود در کانون نویسندگان ایران پیوست، و یکی از امضاکنندگان نامه‌ی ۱۳۴ نفره با عنوان «ما نویسنده‌ایم» بود. در دهه‌ی هفتاد، او بارها از سوی نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی تهدید و تعقیب شد.
نیروهای امنیتی جنایتکار و ضد آزادی بیان، در ۲۰ آبان ۱۳۷۵، به خانه‌ی غفار حسینی یورش بردند و با تزریق پتاسیم، او را کشتند.

یادش گرامی و نامش، نشان دادجویی باد.

کانون نویسندگان ایران

***********

احمد میرعلائی (۱۳۲۱ - ۱۳۷۴)

مترجم و از کشته شدگان قتل های سیاسی زنجیره ای

یاد
صبح دوم آبان ۱۳۷۴، احمد میرعلائی، مانند صبح‌های دیگر همان سال، راهی کتابفروشی‌اش شد. در حکومتی که آزادی بیان به انحاء گوناگون سرکوب می‌شود، هر اهل قلم و منتقدی آن‌گاه که از سرپناهش خارج می‌شود، ممکن است دیگر به آن‌جا بازنگردد، چنان که احمد میرعلایی رفت و دیگر بازنگشت. تن بی‌جان او را، پاسی از شب رفته، در محله‌ای دور از مسیر همیشگی‌اش یافتند.
اثر سوزن سرنگ بر دست راستش گواهی بود بر این که دژخیمان با تزریق بیش از حد انسولین، جانش را گرفته‌اند. هر چند حاکمیت ضد آزادی بیان و نویسنده‌کُش قتل میرعلائی را نیز مانند قتل «سعیدی سیرجانی»، «حمید حاجی‌زاده» و کودک خردسالش «کارون»، «ابراهیم زال‌زاده»، «پیروز دوانی» و… هیچ‌گاه به گردن نگرفت، اما، شواهد ما را به آمران و عاملان این جنایات رهنمون می‌کنند.
احمد میرعلائی، مترجمی پرکار، نویسنده‌ای متعهد، مستقل و آزادی‌خواه، روزنامه‌نگار، عضو کانون نویسندگان ایران و از امضاکنندگان متن ۱۳۴ نویسنده با عنوان «ما نویسنده‌ایم» بود.

یادش گرامی.

***********

ادامه‌ی سرکوب نویسندگان، شاعران و مترجمان

بیش از ۴۰ روز از قتل مهسا (ژینا) امینی و آغاز جنبش آزادی‌خواهی مردم ایران می‌گذرد. در این مدت زنان و مردم ایران دوشادوش هم ایستاده‌اند و هر لحظه بر دامنه‌ی این جنبش آزادی‌خواهانه افزوده‌اند. حاکمیت نیز از نخستین روز این جنبش، دست‌به‌کار سرکوب و کشتار شده است و در این میان سرکوب نویسندگان، شاعران و مترجمان نیز بی‌وقفه ادامه داشته است.
محمود طراوت‌روی، شاعر و وکیل دادگستری روز سه‌شنبه ۱۰ آبان‌ماه هنگام پیگیری وضعیت بازداشت‌شدگان در دادسرای شیراز بازداشت شد.
از بازداشت‌شدگان پیشین کماکان آتفه چهارمحالیان، شاعر و عضو کانون نویسندگان ایران، نوید سید‌علی‌اکبر، نویسنده‌ و مترجم، سعید هلیچی، شاعر و مترجم، کرم‌الله سلیمانی، نویسنده، نمایش‌نامه‌نویس و کارگردان تئاتر، امیرحسین بریمانی، نویسنده و روزنامه‌نگار، ماندانا صادقی، شاعر و روزنامه‌نگار، رضا محمدی، شاعر و نویسنده، بهروز یاسمی، شاعر و منتقد ادبی، امیرحسین آتش، شاعر، بهناز امانی، نویسنده و مترجم، آرش رمضانی، نویسنده، علیرضا ایزدی، نویسنده و کارگردان تئاتر، یوسف گرامی‌پور، شاعر و فعال کارگری، در زندان به سر می‌برند و شیلان کردستانی، مترجم اخیرا به قید وثیقه آزاد شده است.
همچنین بر اساس اخبار منتشر شده نصیبه نامی، شاعر، که روز ۲۸ مهر در گچساران بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده بود، در مدت بازداشت شکنجه شده و با وضعیت وخیم جسمی به زندان یاسوج منتقل شده است.
مژگان کاوسی، مترجم و‌ زندانی سیاسی سابق نیز پس از ۳۵ روز بازداشت در سلول انفرادی بازداشتگاهی در نوشهر، به زندان تنکابن منتقل شده است. ایرج زبر‌دست، شاعر، نیز در صفحه‌ی شخصی خود از هجوم ماموران امنیتی به خانه‌اش در شیراز، تفتیش خانه و بازجویی از او و همسرش، فرناز جعفرزادگان، شاعر، خبر داد.
پیش از بازداشت‌های اخیر، نویسندگان، شاعران و مترجمان دیگری نیز در زندان‌های حاکمیت محبوس بودند که رضا خندان (مهابادی)، نویسنده، پژوهشگر و عضو کانون نویسندگان ایران، آرش گنجی، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران، کیوان مهتدی، نویسنده، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران، سعید مدنی نویسنده و پژوهشگر، خسرو صادقی بروجنی، نویسنده و روزنامه‌نگار و مهوش ثابت، شاعر و آموزگار از آن جمله‌اند.

***********

گزارش از سرکوب گسترده‌ و بازداشت نویسندگان، شاعران و روزنامه‌نگاران

بیش از یک ماه از قتل مهسا (ژینا) امینی و آغاز جنبش آزادی‌خواهی مردم ایران می‌گذرد. حکومت همچون همیشه دست‌به‌کار سرکوب و کشتار است و مردم نیز پا پس نکشیده‌اند و تا توانسته‌اند هر روز بر دامنه‌ی جنبش آزادی‌خواهی خود افزوده‌اند.
در این میان سرکوب نویسندگان، شاعران و روزنامه‌نگاران نیز بی‌وقفه ادامه داشته است و بسیاری بازداشت شده‌اند.
سعید هلیچى شاعر، نویسنده و مترجم عرب روز چهارشنبه ۲۷ مهرماه در خانه‌اش در اهواز بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
بهروز یاسمی، شاعر و منتقد ادبی روز ۲۵ مهرماه در خانه‌اش بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
ماندانا صادقی، روزنامه‌نگار آبادانی به همراه همسرش رضا محمدی، شاعر و نویسنده، در اهواز بازداشت شدند.
فرزانه یحیی‌آبادی، خبرنگار، در آبادان بازداشت شد.
سیدنوید سید‌علی‌اکبر، نویسنده‌، در تهران بازداشت شد.
فرخنده آشوری، خبرنگار ساکن شیراز روز ۲۵ مهرماه بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
نصیبه نامی، شاعر، روز ۲۸ مهر در گچساران بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
آرش قلعه‌گلاب، شاعر و روزنامه‌نگار آبادانی نیز با انتشار ویدئویی از یورش ماموران به خانه‌ی سابق‌اش خبر داد.
از بازداشت‌شدگان پیشین کماکان آتفه چهارمحالیان، شاعر و عضو کانون نویسندگان ایران، منصوره موسوی، نویسنده و پژوهشگر مطالعات زنان، امیرحسین بریمانی، نویسنده و روزنامه‌نگار، کرم‌الله سلیمانی، نویسنده، نمایش‌نامه نویس و کارگردان تئاتر، مژگان کاوسی، مترجم و‌زندانی سیاسی سابق و بیان عزیزی، شاعر و پژوهشگر حقوق بشر، در زندان به سر می‌برند.
همچنین بر اساس اخبار منتشر شده از ۳۰ شهریور تا ۲۵ مهر، دست‌کم ۱۸ روزنامه‌نگار و عکاس خبری نیز در شهرهای مختلف بازداشت شده‌اند. اسامی این ۱۸ تن عبارت است از: یلدا معیری، نیلوفر حامدی، فاطمه رجبی، الهه محمدی، مجتبی رحیمی، علیرضا خوشبخت، روح‌الله نخعی، مسعود کردپور، علیرضا جباری دارستانی، ایمان به‌پسند، ویدا ربانی، احمدی حلبی‌ساز، سمیرا علی‌نژاد، مهرنوش طافیان، فرشید قربان‌پور، آریا جعفری، سیاوش سلیمانی و فردین کمانگر.

***********

افزایش فشار حکومت بر زندانیان سیاسی؛ انتقال رضا خندان (مهابادی) به زندان رجایی‌شهر

روز پنج‌شنبه ۲۱ مهرماه خبر رسید که رضا خندان (مهابادی)، نویسنده، منتقد ادبی، پژوهشگر و عضو کانون نویسندگان ایران به همراه چند زندانی دیگر به صورت ناگهانی و بدون اطلاع قبلی از زندان اوین به مکانی نامعلوم منتقل شده است. پس از ساعت‌ها بی‌خبری، رضا خندان در تماس با خانواده‌ از انتقالش به زندان رجایی‌شهر کرج خبر داد. به خندان فرصت جمع کردن وسایل شخصی‌اش را نیز نداده‌اند و دلیل انتقال ناگهانی او تا این لحظه روشن نیست. رضا خندان (مهابادی) که از بیماری قلبی و مشکل فشار خون رنج می‌برد، اکنون از دسترسی به داروهای خود نیز محروم مانده است. انتقال خندان به زندان شهری خارج از محل سکونت، جان او را به خطر انداخته است و فشار مضاعفی بر خانواده‌اش وارد می‌کند.
این در حالی است که خبرها حاکی از فضای ملتهب زندان اوین و واکنش و اعتراض زندانیان است. در زندان اوین جو شدید امنیتی برقرار است و فشار بر زندانیان افزوده شده است. گارد امنیتی زندان به بند زندانیان سیاسی هجوم برده‌ است و زندانیان سیاسی در پاسخ شعار سر داده‌اند و سرود خوانده‌اند.
پیش از این نیز اخبار مشابهی از زندان لاکان رشت منتشر شده بود که از وقوع فاجعه‌ای هولناک به دست ماموران حکومت در این زندان خبر می‌داد.
اکنون بیش از چهار هفته از جنبش آزادی‌خواهی مردم ایران می‌گذرد؛ جنبشی که هر روز دامنه‌ی آن گسترده‌تر شده است‌. حکومت نیز با هراس از همین تداوم و گستردگی، همچون همیشه دست‌به‌کار کشتار و سرکوب شده است؛ در زاهدان، کردستان و بسیاری از شهرهای دیگر، در دانشگاه، مدرسه و دبستان، و در بازداشتگاه‌های پیدا و پنهان و در زندان. تا کنون بسیاری، از جمله چندین کودک، به دست ماموران جمهوری اسلامی کشته شده‌اند. حکومت این‌بار نیز معترضان بیشماری را ربوده است و در این میان نام نویسندگان، هنرمندان و روزنامه‌نگاران بسیاری به چشم می‌خورد. آتفه چهارمحالیان، شاعر و عضو کانون نویسندگان ایران نیز از جمله‌ی بازداشت‌شدگان اخیر است که از روز ۱۱ مهرماه تا کنون بازداشت شده است و در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر می‌برد.
اکنون ۴ عضو کانون نویسندگان ایران، رضا خندان (مهابادی)، آرش گنجی، کیوان مهتدی و آتفه چهارمحالیان در بند حکومت هستند. بدیهی است مسئولیت هر گزندی به جان و سلامت رضا خندان (مهابادی) و دیگر زندانیان سیاسی بر گردن جمهوری اسلامی است.

***********

بیانیه‌ی اندیشمندان، نویسندگان و هنرمندان عرب در همبستگی با زنان و مردم ایران

بیش از شصت تن از اندیشمندان، نویسندگان و هنرمندان عرب با انتشار بیانیه‌ای با جنبش آزادی‌خواهی مردم ایران اعلام همبستگی کرده‌اند. آنان این جنبش را «انقلاب ملت ایران» نامیده‌اند و افزوده‌اند: «ما امضا‌کنندگان این بیانیه، همبستگی مطلق و تایید نامحدود خود را از انقلاب ملت ایران اعلام می‌داریم؛ انقلابی که زنان شعله‌اش را برافروختند». در بخش دیگری از این بیانیه که ترجمه‌ی آن نیز در شبکه‌های مجازی منتشر شده، آمده است: «ما به این انقلاب عظیم توده‌ها فقط از زاویه‌ی مبارزه علیه حاکمان ددمنش ایران نمی‌نگریم بلکه می‌بینیم که این انقلاب علیه همه‌ی وحشیگری‌هایی است که از زهدان آن، توحش در عراق و سوریه و لبنان و یمن زاده شدند. همبستگی ما با جامعه‌ی ایران برخاسته از موضعی اخلاقی و ضمیری انسانی است».
نویسندگان این بیانیه ضمن ستایش از این «انقلاب دلاوران»، «کشتار و سرکوب و همه‌ی اشکال خشونت نظام حاکم» علیه معترضان و همچنین حمله‌ی حکومت به «کردستان عراق» را محکوم کرده‌اند و از سازمان ملل متحد خواسته‌اند تا به سرکوب‌ها در ایران واکنش نشان دهد.

***********

گزارش از بازداشت نویسندگان، شاعران و روزنامه‌نگاران

پس از قتل مهسا امینی که به نقطه‌ی آغازین دور جدیدی از جنبش آزادی‌خواهی مردم ایران بدل شد، حکومت همچون همیشه همزمان با سرکوب و کشتار معترضان در خیابان‌ها، موج گسترده‌ای از احضار و بازداشت به راه انداخت و علاوه بر روزنامه‌نگاران، تعدادی از نویسندگان، شاعران و پژوهشگران را نیز بازداشت کرد.
منصوره موسوی، نویسنده و پژوهشگر مطالعات زنان، ۲۹ شهریور ماه در منزل‌اش در مشهد بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
کرم‌الله سلیمانی، نویسنده، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر، ۳۰ شهریور ما در گچساران بازداشت شد.
مژگان کاوسی، پژوهشگر، مترجم و زندانی سیاسی سابق، یکم مهر ماه در منزل‌اش در نوشهر بازداشت شد. او از اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ تا دی ماه ۱۴۰۰ نیز در زندان‌های اوین تهران و کچویی کرج زندانی بوده است.
بنفشه کمالی، شاعر، دوم مهرماه در یزد بازداشت شد.
مونا برزویی، شاعر و ترانه‌سرا، ۶ مهرماه در منزل‌اش در تهران بازداشت شد. در همین روز امیرحسین بریمانی، نویسنده و روزنامه‌نگار، نیز در تهران بازداشت شد.
بیان عزیزی، شاعر و پژوهشگر حقوق بشر، ۷ مهر ماه پس از احضار به اطلاعات سنندج بازداشت شد.
همچنین بر اساس اخبار منتشر شده از ۳۰ شهریور تا ۷ مهر ماه، دست‌کم ۱۹ روزنامه‌نگار و عکاس خبری نیز در تهران، سقز، بوکان، قزوین، اصفهان و اهواز بازداشت و عمدتاً به مکان‌های نامعلوم منتقل شده‌اند. اسامی این ۱۹ تن عبارت است از: یلدا معیری، نیلوفر حامدی، فاطمه رجبی، الهه محمدی، مجتبی رحیمی، علیرضا خوشبخت، روح‌الله نخعی، مسعود کردپور، خسرو کردپور، مرضیه طلایی، علی خطیب‌زاده، ایمان به‌پسند، ویدا ربانی، احمدی حلبی‌ساز، بتول بلالی، سمیرا علی نژاد، مهرنوش طافیان، فرشید قربان‌پور، آریا جعفری.
بر این فهرست می‌توان هنرمندان و فعالان رسانه‌ای بازداشت شده از جمله شروین حاجی‌پور و حسین رونقی را نیز افزود.
پیش از بازداشت‌های اخیر، نویسندگان، مترجمان و روزنامه‌نگاران دیگری نیز در زندان‌های جمهوری اسلامی محبوس بودند که رضا خندان (مهابادی)، نویسنده، پژوهشگر و عضو کانون نویسندگان ایران، آرش گنجی، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران، کیوان مهتدی، نویسنده، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران، علیرضا ثقفی، مترجم، نویسنده و عضو کانون نویسندگان ایران، خسرو صادقی بروجنی، نویسنده و روزنامه‌نگار، مهدی سلیمی، نویسنده و مترجم، سعید مدنی و نویسنده و پژوهشگر، کسری نوری، روزنامه‌نگار از آن جمله‌اند.
پس از موج اخیر بازداشت‌ها اکنون بیش از ۳۴ نویسنده و روزنامه‌نگار در زندان‌های جمهوری اسلامی محبوس‌اند.

***********

نظر بر خبر

موج گسترده‌ی بازداشت روزنامه‌نگاران در روزهای اخیر

با اوج‌گیری جنبش اعتراضی مردم و گسترش آن در سراسر کشور، برابر اخباری که در رسانه‌های غیرحکومتی منتشر شده است شمار زیادی از روزنامه‌نگاران در روزهای اخیر بازداشت شده‌اند. انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران در بیانیه‌ای از احضار و بازداشت نیلوفر حامدی، روح الله نخعی، فاطمه رجبی، علیرضا خوشبخت ، مجتبی رحیمی ، ویدا ربانی ، الهه محمدی و الناز محمدی خبر داده است. در بیانیه‌ی فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران افزون بر روزنامه‌نگاران فوق از از احمد حلبی‌ساز، ایمان به‌پسند، یلدا معیری، مسعود و خسرو کردپور، مرضیه طلایی و علی خطیب‌زاده نام برده شده است. فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران در بیانیه‌ خود از مقامات ایران خواسته است «به دستگیری روزنامه‌نگاران پایان داده و دسترسی آزادانه به اینترنت را فراهم کنند.» آنتونی بلانگر، دبیر کل این فدراسیون در باره‌ی این بیانیه گفته است «ما از مقامات ایرانی می خواهیم که از پوشش اعتراضات ملی به عنوان بهانه‌ای برای سرکوب رسانه‌ها استفاده نکنند. هر شهروند در ایران حق دارد بداند چه خبر است.» از مژگان کاوسی روزنامه‌نگار که به تازگی بازداشت شده‌ است نیز در خبری دیگر نام برده شده است. پیش از این، خبر بازداشت منصوره موسوی، پژوهشگر امور زنان و بازداشت و ضرب و شتم حسین رونقی وبلاگ‌نویس منتشر شده بود. به نظر می‌رسد شمار روزنامه‌نگاران بازداشت شده بیش از این‌هاست و بازداشت‌ها همچنان ادامه دارد. افزون بر این باید به ایجاد اختلال در شبکه‌ی اینترنت و حتی قطع اینترنت در بعضی از شهرهای کردستان اشاره کرد که همگی حکایت از آن دارد که جمهوری اسلامی عزم خود را جزم کرده است که مردم ایران و جهانیان را از آن‌چه در خیابان‌ها می‌گذرد در بی‌خبری نگه دارد.
اگرچه در جمهوری اسلامی هیچ یک از رسانه‌ها و هیچ روزنامه و روزنامه‌نویسی از آزادی بیانِ حقایق در محدوده‌ی خط قرمزهای حاکمیت که دائماً در حال افزایش است، برخوردار نبوده‌اند و بسیاری یا همه‌ی آن‌ها برای رعایت آن خط قرمزها مجبور بوده‌اند برای ماندن و بقای خود و رسانه‌ها و نشریات‌شان از خیر رعایت اصول حرفه‌ای خویش بگذرند، بوده‌اند و هستند روزنامه‌نگارانی که از هر فرصتی، ولو اندک و کمیاب، برای انجام رسالت حرفه‌ای خود استفاده کرده‌اند. به عنوان نمونه می‌توان از روزنامه‌نگاری که هم اکنون در زندان است یاد کرد که برای تهیه‌ی گزارش میدانی از چند و چون بازداشت و علت بستری شدن، به اغما رفتن و مرگ مهسا امینی به هر دری زد تا حقیقت ماجرا را دریابد و به اطلاع مردم برساند. او حاصل مشاهدات خود را در روزنامه‌ای که با مجوز ارشاد فعالیت می‌کند منتشر کرد و نتیجه‌اش برای او بازداشت و زندان بود.
درست است که دستگاه سانسور جمهوری اسلامی توانسته است بسیاری از حقایق را از دید مردم پنهان دارد، بسیاری از حقایق را وارونه جلوه دهد، از بلندگوهای صدا و سیمایش خروار خروار دروغ به خورد مردم بدهد، اما سرپوش گذاشتن بر حقیقت قتل مهسا (ژینا) امینی و وارونه جلوه دادن جنایتی چنین آشکار حکایت طبل و گلیم است و به قول شاعر: همی طبل کوبد به زیر گلیم.
صدای اعتراض به بازداشت روزنامه‌نگاران و درخواست آزادی فوری و بی قید و شرط آن‌ها در روزهای اخیر از سوی برخی نهادهای صنفی روزنامه‌نگاران، از جمله فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران شنیده شده است. اما این صدا هنوز چندان قوی نیست و انتظار می‌رود که در روزهای آتی شمار بیشتری از روزنامه‌نگاران و تشکل‌های صنفی آن‌ها و روزنامه‌ها و رسانه‌هایی که همکاران آن‌ها بازداشت شده‌اند به این اعتراض بپیوندند و آزادی همکاران خود را درخواست کنند.

***********

احضار و بازجویی عضو هیئت دبیران کانون

روز یکم مهر ماه، دستگاه‌های امنیتی با دو تن از دبیران کانون نویسندگان ایران تماس گرفتند تا آنها را برای بازجویی به یکی از ساختمان‌های وزارت اطلاعات احضار کنند. علیرضا آدینه، شاعر و عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران، پس از تماس‌های مکرر نیروهای امنیتی با خود و همسرش، سرانجام ظهر دوم مهر به نشانی اعلام شده از سوی نیروهای امنیتی رفت و در مورد مطالب منتشر شده در صفحه‌های مجازی‌اش و نیز فعالیت‌های کانون نویسندگان ایران تحت بازجویی ماموران وزارت اطلاعات قرار گرفت. آنچه در این بازجویی اتفاق افتاده، تهدید و خط و نشان کشیدن برای دبیران کانون و برآشفتگی نیروهای سرکوب از بیانیه‌های کانون بوده است. بدیهی است کانون نویسندگان ایران پس از این نیز بر اساس منشور و اساسنامه‌ی این کانون به وظایف ذاتی خود عمل خواهد کرد و در کنار مردم ایران خواهد ایستاد.

***********

حکم دادگاه فرامرز سه‌دهی صادر شد

حکم شعبه‌ی۴ دادگاه انقلاب اهواز علیه فرامرز سه‌دهی، شاعر و عضو کانون نویسندگان ایران صادر شد. بر اساس این حکم فرامرز سه‌دهی به اتهام «عضویت در گروه‌های معاند نظام ‌به قصد فعالیت تبلیغی علیه نظام» بامصداق «عضویت در گروه معاند وغیر قانونی کانون نویسندگان ایران» به ۲سال‌ و ۷ ماه‌ و ۱۶ روز حبس تعزیری و به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام ازطریق طبع ونشر کتاب» به ۷ ماه و ۱۶ روز حبس تعزیری محکوم شده است. با توجه به «فقدان سابقه‌ی کیفری، کهولت سن، تأهل و بیماری»، مجازات حبس سه‌دهی به ۳۲ میلیون تومان جزای نقدی تبدیل شده است. این درحالی‌است که سه‌دهی و وکیل او در جریان جلسات متعدد دادگاه همواره این اتهام‌های واهی را رد کرده‌اند.
بی‌شک پرونده‌سازی برای فرامرز سه‌دهی، احکام صادرشده علیه او و جرم‌انگاری عضویتش در کانون نویسندگان ایران، چیزی جز ادامه‌ی سرکوب گسترده‌ی آزادی بیان، نشر و اندیشه به دست حاکمیت نیست. این فشارها و آزارها در شرایطی ادامه دارد که اکنون چهار عضو دیگر کانون نویسندگان ایران، رضا خندان(مهابادی)، آرش گنجی، علیرضا ثقفی و کیوان مهتدی نیز کماکان در زندان‌ محبوس‌اند.

***********

حبس آرش گنجی در سلول انفرادی

پس از گذشت چهار روز از انتقال آرش گنجی، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران، به زندان رجایی‌شهر کرج، او همچنان در سلول انفرادی محبوس است و تنها چند تماس کوتاه با خانواده‌اش داشته است.
مسئولان زندان اعلام کرده بودند که او امروز، ۱۲ شهریور، به بند عمومی این زندان منتقل خواهد شد. حبس گنجی در سلول انفرادی، پس از انتقال بی‌دلیل و شتابزده‌ی او از زندان اوین به زندان رجایی‌شهر، فشار مضاعفی را به او و خانواده‌اش تحمیل کرده و بر نگرانی‌های پیرامون وضعیت سلامت او دامن زده است.
آرش گنجی از بیماری قلبی رنج می‌برد و ادامه‌ی حبس او در سلول انفرادی، جان او را بیش از پیش در معرض خطر قرار داده است. انتقال او به زندانی خارج از حوزه‌ی اقامت خود و خانواده‌اش نیز با توجه به بیماری مادرش، بر دشواری‌های خانوا‌ده‌ی او برای ملاقات افزوده است.
تا این لحظه پیگیری‌های مکرر خانواده و وکلای گنجی برای اطلاع از دلایل این انتقال کماکان بی‌نتیجه مانده است و مسئولان زندان هیچ پاسخ روشنی در این خصوص نداده‌اند.
صبح روز نهم شهریورماه، آرش گنجی به واحد اجرای احکام زندان اوین احضار شد و ساعاتی پس از این احضار، بدون دلیل موجه و بدون اطلاع قبلی از بند ۸ به زندانی خارج از حوزه‌ی اقامتی خود و خانواده‌اش منتقل شد. به گنجی حتی این فرصت داده نشد که برای برداشتن وسایل شخصی‌اش به بند بازگردد. این انتقال به دنبال پرونده‌سازی‌های اخير علیه آرش گنجی، به اتهام انتشار فایلی صوتی از وضعیت بند ۸ زندان اوین به خارج از زندان صورت گرفته است. اتهامی که در جلسه‌ی رسیدگی شورای انضباطی زندان اوین در تاریخ ۲۶ مردادماه، صراحتا از سوی گنجی رد شده است. او در این جلسه به رئیس زندان، رئیس بند ۸ و رابط قضایی اعلام کرده که نه تنها در انتشار این فایل نقشی نداشته‌، بلکه اساسا از وجود چنین فایلی بی‌اطلاع است.
آرش گنجی که با اتهام‌های واهی و پرونده‌سازی‌های بی‌اساس، به جرم ترجمه‌ی یک کتاب به ۱۱ سال زندان محکوم شده، اکنون با ادامه‌ی همان شیوه‌ها و پرونده‌سازی‌ها تحت فشار و آزار مضاعف قرار گرفته است. بی‌شک مسئولیت هر گزندی به جان و سلامت گنجی بر عهده‌ی حاکمیت، به ویژه زندانبانان و قوه‌ی قضاییه خواهد بود.

***********

عباس معروفی درگذشت

عباس معروفی نویسنده، نمایشنامه‌نویس و روزنامه‌نگار ایرانی در سن ۶۵ سالگی درگذشت. او در سال‌های اخیر به بیماری سرطان مبتلا شده بود. معروفی در اردیبهشت ۱۳۳۶ در تهران به دنیا آمد و تحصیلاتش را در رشته‌ی ادبیات دراماتیک دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به پایان رساند. از آثار او می‌توان به رمان‌های «سمفونی مردگان»، «سال بلوا»، «فریدون سه پسر داشت»، «پیکر فرهاد»، «ذوب شده»، «نام تمام مردگان یحیاست»، «تماما مخصوص» و مجموعه‌داستان‌های «دریاروندگان جزیره‌ی آبی‌تر»، «روبه‌روی آفتاب» و «عطر یاس» اشاره کرد. معروفی در سال ۱۳۶۹ مجله‌ی «گردون» را بنیاد نهاد اما پس از توقیف این مجله راهی آلمان شد، نشر «گردون» را دایر کرد و به کار ادبی خود در آن‌جا ادامه داد. درگذشت عباس معروفی را به خانواده، بستگان، دوستان و دوست‌دارانش تسلیت می‌گوییم.

***********

انتقال آرش گنجی به زندان رجایی‌شهر کرج

صبح امروز، ۹ شهریور ماه ۱۴۰۱، آرش گنجی، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران به واحد اجرای احکام زندان اوین احضار شد. او ساعاتی پس از این احضار، بدون دلیل موجه از بند ۸ به زندانی خارج از حوزه‌ی اقامتی خود و خانواده‌اش منتقل شد. این انتقال که به دنبال پرونده‌سازی‌های اخير علیه آرش گنجی صورت گرفته، اعتراض زندانیان بند ۸ را نیز در پی داشت.
۲۵ مرداد ماه، نماینده‌ی دادیار ناظر بر زندانیان امنیتی، گنجی را به دفتر ریاست زندان اوین احضار کرد. او در این احضار به انتشار فایلی صوتی از وضعیت بند ۸ زندان اوین به خارج از زندان متهم شد و مورد بازجویی قرار گرفت.
یک روز پس از آن، شورای انضباطی زندان با حضور رئیس زندان، رئیس بند ۸ و رابط قضایی تشکیل شد و آرش گنجی و نیز آرش جوهری، فعال کارگری، برای رسیدگی به اتهام انتسابی به این جلسه فراخوانده شدند. گنجی و جوهری در این جلسه به صراحت اعلام کردند که نه تنها در انتشار این فایل نقشی نداشته‌اند بلکه اساساً از وجود چنین فایلی بی‌خبر بوده‌اند. گنجی همچنین از مسئولان زندان خواست دلایل انتساب این اتهام را روشن کنند.
روز پنجشنبه، نماینده‌ی دادیار ناظر بر زندانیان امنیتی، جوهری را نیز به دفتر ریاست زندان اوین احضار کرد و مورد بازجویی قرار داد. تا لحظه‌ی انتقال آرش گنجی به زندان رجائی‌شهر، رأی شورای انضباطی زندان به او اعلام نشده بود. با این حال شواهد حاکی از آن است که پرونده‌سازی اخیر پیش‌زمینه‌ی انتقال گنجی به زندان رجایی‌شهر بوده است.
نخستین بار نیست که اعضای زندانی کانون نویسندگان ایران در زندان با اتهام‌های واهی و پرونده‌سازی‌های بی‌اساس زندانبانان مواجه می‌شوند. کانون نویسندگان ایران انتقال آرش گنجی و پرونده‌سازی‌هایی از این دست را در راستای افزایش فشار بر او و سایر زندانیان سیاسی می‌داند؛ زندانیانی که حتا صدور و اجرای حکم حبس‌شان نیز بر پرونده‌سازی استوار بوده است.

***********

گزارش از برگزاری نخستین جلسه‌ دادگاه سپیده رشنو

ساعاتی پیش وکیل سپیده رشنو از برگزاری جلسه‌ی اول دادگاه او خبر داد و افزود: «قرار بازداشت موقت او فک و تبدیل به قرار وثیقه شد». پیش‌تر در تاریخ ۲۹ مرداد رسانه‌های حاکمیت خبر صدور و ابلاغ کیفرخواست علیه سپیده رشنو را منتشر کرده و اتهامات وارده به او را به نقل از رئیس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران، «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور ازطریق ارتباط با افراد خارج‌نشین و فعالیت تبلیغی علیه جمهوری اسلامی و تشویق مردم به فساد و فحشا» اعلام کرده بودند.
سپیده رشنو، شاعر و نویسنده، اواخر تیر ماه پس از اعتراض به تهدید و پرخاش یک «آمر به معروف» در اتوبوس، به دست مأموران امنیتی بازداشت شد و پس از ۱۴ روز بی‌خبری، شبکه‌های خبری جمهوری اسلامی ویدئوی اعتراف‌ اجباری او را پخش کردند. همزمان اخبار منتشر شده حاکی از انتقال رشنو به بیمارستان، پیش از اعتراف‌گیری بود و از احتمال ضرب و شتم پرده بر می‌داشت.
در همین زمینه کانون نویسندگان ایران در تاریخ ۱۰ مرداد بیانیه‌ای منتشر کرد و ضمن اشاره به کارنامه‌ی سیاه حاکمیت در «اعتراف‌گیری و دستکاری افکار عمومی» به قصد «بی‌اعتبار کردن اعتراض و ارعاب معترضان» افزود: «خشم و واکنش گسترده‌ی مردم» نشان داده است که حربه‌ی «سرکوب‌شدگان را به ضرب و زور مقابل دوربین نشاندن و خفقان حاکم را به نمایش گذاشتن» بیش از پیش از کار افتاده است. در بخش پایانی این بیانیه آمده است: «کانون نویسندگان ایران ضمن دفاع از حق انتخاب پوشش، بار دیگر حمایت خود را از حق تشکل‌یابی زنان اعلام می‌کند و این بازداشت‌ها و پخش اعترافات اجباری‌ را ادامه‌ی سرکوب سازمان‌یافته‌ی زنان می‌داند. آزادی بی‌قید و شرط، حق سپیده رشنو و همه‌ی زندانیان سیاسی و عقیدتی است».

***********

احضار و تفهیم اتهام مجتبا میرتهماسب

در ادامه‌ی موج اخیر سرکوب سینماگران، صبح امروز مجتبا میرتهماسب، نیز با احضار قبلی در دادسرای اوین تفهیم اتهام شد. این مستندساز پس از ساعاتی با قرار وثیقه، تا زمان تشکیل دادگاه موقتا آزاد شد. میرتهماسب ۹ مرداد ماه نیز به دلیل امضای بیانیه‌ی موسوم به «تفنگت را زمین بگذار» احضار و بازجویی شده بود.
اقدامات تهدید‌آمیز حاکمیت علیه سینماگران امضاکننده‌ی این بیانیه به بازداشت محمد رسول‌اف و مصطفی آل‌احمد و سپس جعفر پناهی انجامید. اندکی پس از آزادی موقت آل‌احمد به قید وثیقه، دو کارگردان دیگر، مجید برزگر و محسن امیریوسفی، احضار، تفهیم اتهام و با صدور قرار وثیقه آزاد شدند.
کانون نویسندگان ایران پیشتر در گزارشی درباره‌ی افزایش فشار حاکمیت بر سینماگران، روندِ برخورد حاکمیت با سینماگران را یادآور سازوکارهای سرکوب در سال‌های سیاه دهه‌ی هفتاد دانسته بود. تهدید، بازداشت و پرونده‌سازی علیه سینماگران خبر از تنگ‌تر شدن عرصه‌ی آزادی بیان و افزایش سرکوب جامعه‌ی مستقل هنری، ادبی و فرهنگی می‌دهد.