فریاد ۶۰۰ کارگر فاز ۱۴ پارس جنوبی: سه ماه بدون حقوق
برای مشاهدۀ تصاویر، کلیپ ها و مطالب کمیته پیگیری...
اینجا کلیک کنید.
بنا بر گزارشهای منتشره در شبکه های اجتماعی، بیش از ۶۰۰ کارکر شرکت مدیریت طرحهای صنعتی ایران (IPMI) در فاز ۱۴ پارس جنوبی با تنظیم شکایتی دستهجمعی، خواهان پرداخت معوقات سهماهه حقوق و مزایا، خسارات تأخیر مطابق ماده ۲۲ قانون کار و پرداخت کلیه مطالبات خود از این شرکت شدند.
این کارگران اعلام کردهاند از ابتدای اردیبهشت ۱۴۰۴ تاکنون حقوق و مزایای قانونی خود را دریافت نکردهاند و این وضعیت، فشار شدید اقتصادی و آسیبهای روانی به خانوادههای آنان وارد کرده است.
بنا بر این گزارشها، در جلسهای که ۱۷ تیر ۱۴۰۴ با حضور مدیرعامل شرکت IPMI برگزار شد وی اعلام کرد تلاش میشود تا پایان ماه جاری بخشی از حقوق معوق پرداخت شود اما پرداخت پاداشها و مزایای مناسبتی از بهمن ۱۴۰۳ به بعد را لغو شده دانست و گفت این پرداختها موضوعیت قانونی در شرکت دولتی ندارد.
همچنین او از برنامهریزی برای اخراج بخشی از کارکنان تا پایان شهریور به منظور "چابکسازی شرکت" خبر داد. این در حالی است که بسیاری از کارکنان فعلی سابقهای بیش از ۱۴ سال همکاری با IPMI دارند.
تنها راه اجرای دقیق و بهموقع ماده ١٣ و تبصره ١ آن و ماده ٣٧ قانون کار در مورد پرداخت مزد وحقوق تعیین شده است .
***********
مرگ مهاجر افغانستانی در اردوگاه زابل به دلیل تشنگی و گرمازدگی؛ گزارشها از رفتارهای غیرانسانی
بنا بر گزارش وبسایت خبری خامهپرس، باقر رضایی، ۶۰ ساله، در حالی جان باخته که پیشتر برگه خروج از ایران را دریافت کرده بود و در مسیر حرکت به سمت مرز از کرمان به استان سیستان و بلوچستان توسط نیروهای ایرانی بازداشت و به اردوگاه منتقل شده بود. خانواده او اعلام کردند که او هیچ مشکل جسمی نداشت و علت مرگ تنها گرمازدگی و کمآبی بوده است.
یکی از پسران او در گفتوگو با رسانهها اعلام کرده که در همان اردوگاه، دستکم ۳۵ نفر بر اثر گرما و تشنگی بیهوش شدند که هشت تن از آنان جان باختند. او همچنین از کار اجباری، نبود آب آشامیدنی، غذا و مراقبتهای پزشکی به عنوان بخشی از واقعیتهای این اردوگاهها یاد کرده است.
جسد باقر رضایی روز سهشنبه ۱۰ تیر به ولسوالی مالستان در استان غزنی افغانستان منتقل شد. گواهی فوت، علت مرگ را گرمازدگی و بیآبی عنوان کرده است.
نادر یاراحمدی، رئیس مرکز امور اتباع و مهاجرین وزارت کشور ایران، روز دوشنبه ۱۶ تیر اعلام کرده بود که از آغاز سال جاری خورشیدی بیش از ۷۱۷ هزار مهاجر افغانستانی از ایران اخراج شدهاند. این در حالی است که گزارشهای متعددی از رفتارهای تحقیرآمیز، خشونتآمیز و سرقت اموال مهاجرین در هنگام بازداشت و اخراج منتشر شدهاند.
این مقام وزارت کشور با رد این گزارشها گفته بود که اگر مهاجران اخراج شده شکایتی از ماموران انتظامی و امنیتی دارند میتوانند در افغانستان وکیل بگیرند و به شکایت آنها رسیدگی خواهد شد. روندی دشوار و تقریبا ناممکن برای مهاجرانی که عموما در افغانستان نه سرپناهی دارند و نه شغل و درآمد.
در ماههای اخیر، دهها هزار مهاجر افغان از مرز اسلامقلعه در غرب افغانستان اخراج شدهاند. بسیاری از آنان روایتهایی از بدرفتاری ماموران ایرانی، بیتوجهی به شرایط سلامت، و اخاذی در اردوگاههای اخراج ارائه کردهاند. با گرمتر شدن هوا، شرایط در این اردوگاهها بحرانیتر شده و خطر مرگ برای کودکان، سالمندان و بیماران افزایش یافته است.
سازمانهای حقوق بشری خواستار نظارت بینالمللی فوری و دسترسی بشردوستانه به اردوگاههای بازداشت مهاجران در ایران شدهاند. فعالان هشدار میدهند که در غیاب پاسخگویی و اقدام بینالمللی، بحران انسانی موجود نهتنها تشدید خواهد شد، بلکه جان هزاران مهاجر بیدفاع را در معرض خطر جدی قرار خواهد داد.
***********
مرگ تلخ اسماعیل در آتش چاردیواری ضایعات؛ او پدر سه فرزند بود!
ظهردیروز، حادثهای تلخ در یکی از انبارهای دپوی ضایعات در شهر صالحیه رخ داد؛ جایی که آتشسوزی، جوانی به نام اسماعیل ـ پدر سه فرزند ـ را گرفتار شعلهها کرد. اسماعیل در حالیکه در آتش سوخته بود، با تأخیر قابل توجه اورژانس، توسط یکی از همسایهها و بدون رعایت پروتکلهای امدادی، با خودروی شخصی به بیمارستان منتقل شد.
او ساعاتی در بخش مراقبتهای ویژه با مرگ دستوپنجه نرم کرد، اما در نهایت، جان سپرد. شاهدان میگویند اسماعیل در لحظات آخر، فقط از اطرافیانش میخواست او را حلال کنند؛ گویی خودش میدانست که دیگر فرصتی نمانده است.
این اتفاق دلخراش، چند پرسش جدی را پیش روی مسئولان قرار میدهد:
🔹چرا اورژانس همچنان در رسیدن به محل حادثه تأخیر دارد؟
🔹چرا ایمنی و نظارت بر فعالیت مشاغل پرخطر همچنان به حال خود رها شدهاند؟
🔹اگر چنین حوادثی در مناطقی با تراکم مسکونی رخ دهد، چه فاجعهای در انتظار مردم است؟
حادثهای که نباید میافتاد، افتاد و خانوادهای برای همیشه داغدار شد. آیا این بار کسی پاسخگو خواهد بود؟ یا بازهم همهچیز ب فراموشی سپرده میشود؟
***********
دادگاه الکترونیکی ابوالفضل خوران، معلم زندانی و فعال صنفی، در زندان اراک برگزار شد
بر اساس گزارشهای دریافتی از منابع آگاه، جلسه رسیدگی به پروندهی ابوالفضل خوران، فعال صنفی و از معلمان زندانی، صبح امروز سهشنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ ساعت ۱۰ بهصورت الکترونیکی در زندان اراک برگزار شد.
اتهام مطرحشده در این پرونده «اخلال در نظم زندان» عنوان شده که تمرکز آن بر سردستگی در اعتصاب غذا در حمایت از پویش « سهشنبههای نه به اعدام» بوده است؛ کارزاری که در اعتراض به احکام اعدام و در دفاع از حق زندگی شکل گرفته است.
این جلسه با حضور بازپرسی شعبه ۹ برگزار شد و آقای خوران در آن به دفاع از خود پرداخت.
در پایان دادگاه، برای وی قرار کفالت به مبلغ ۱٬۵۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ ریال (یک میلیارد و پانصد میلیون ریال) صادر گردید و پرونده جهت ادامه روند قضایی به یکی از شعب دادگاه کیفری ارجاع داده شد.
***********
احضار دوباره یونس آزادبر، فعال کارگری و زندانی سیاسی سابق، به دادگاه انقلاب رشت
در ادامهی فشارهای فزاینده بر فعالان صنفی و کارگری، #یونس_آزادبر، فعال کارگری بازنشسته و از زندانیان سیاسی پیشین، با دریافت ابلاغیهای رسمی به شعبه دوم دادگاه انقلاب رشت فراخوانده شد.
بر پایهی این ابلاغیه، او باید روز چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴ در دادگاه حاضر شود تا به اتهامهای «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» و «توهین به رهبری» پاسخ دهد.
***********
گزارش کوتاه از تجمع اعتراضی در حمایت از سیسل کوهلر و ژاک پاریس
پاریس | یکشنبه ۶ ژوئیه ۲۰۲۵
با وجود بارش باران، صدها تن از شهروندان فرانسوی و ایرانیان در میدان تروکادرو پاریس گرد هم آمدند تا حمایت خود را از سیسل کوهلر، فعال صنفی فرانسوی، و ژاک پاریس، شریک زندگی او، که در ایران بازداشت شدهاند، اعلام کنند.
این تجمع به دعوت خانوادههای این دو زندانی برگزار شد و هدف آن اعتراض به ادامهی بازداشت غیرقانونی آنان و مطالبهی آزادی فوریشان بود.
در این برنامه، آن-لور پاریس (فرزند ژاک پاریس) و نوئمی کوهلر (خواهر سیسل کوهلر) از وضعیت نگرانکنندهی این دو فعال، بهویژه پس از حملهی اخیر به زندان اوین توسط ارتش اسرائیل، ابراز نگرانی کردند. آنها اتهام تازهی «جاسوسی برای موساد» را کاملاً بیپایه خواندند.
***********
یدی بهاریزر از زندان اوین آزاد شد
یدی بهاریزر، فعال کارگری که دوران محکومیت خود را در زندان اوین سپری میکرد، با مرخصی متصل به پایان محکومیت از زندان آزاد شد.
وی در تاریخ ۱ تیر ۱۴۰۴ با حکم مرخصی متصل به آزادی از اوین خارج شد.
یدی بهاریزر در ۱۲ مهر ۱۴۰۱ جهت اجرای حکم حبس بازداشت و زندانی شده بود. او پیشتر توسط دادگاه کیفری دماوند به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی»، « توهین به رهبری»، «تشکیل و اداره گروههای ضدانقلاب در فضای مجازی»، « تبلیغ علیه نظام» و «همکاری با یکی از احزاب اپوزیسیون» در مجموع به شش سال زندان محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر نیز تأیید شد.
***********
معوقات مزدی و بلاتکلیفی کارگران در ۴ واحد صنفی
کارگران شرکت کیش چوب و کارگران یک جایگاه سوخت
کارگران شرکت کیش چوب و کارگران یک جایگاه سوخت در شوش مطالبات مزدی دارند. همچنین کارگران شرکت سرجین بافت زنجان و پتروشیمی ارغوان گستر ایلام، از بلاتکلیفی وضعیت شغلی خود خبر دادند و خواستار رسیدگی به مشکلات خود شدن.
کارگران کیش چوب واقع در جزیره کیش، همچنان در انتظار دریافت معوقات مزدی خود هستند.
این کارگران، از عدم دریافت معوقات مزدی و تاخیر طولانی در پرداخت حقوق خود انتقاد کرده و اظهار داشتند: هم اکنون در کارخانه کیش چوب نزدیک به ۱۲۰ کارگر به تولید صنعتی و انبوه سیستمهای آشپزخانه، درهای ساختمانی و مبلمان خانگی مشغول هستند. در این میان پرداختِ حقوق اسفند ماه سال گذشته به همراه عیدی و حقوق فروردین، اردیبهشت و خرداد ماه سال جاری کارگران به تاخیر افتاده است.
برخی از کارگران این واحد مصنوعات چوبی، مرتبا پیگیرِ پرداخت حقوق خود هستند و از پیگیریهای بیسرانجام برای کاهش مطالبات معوقه خود انتقاد دارند. آنها بیان میکنند که اغلب کارگران این کارخانه مهاجرند. برای کارگرانی که ممکن است تا ماهها دور از محیط خانواده زندگی کنند، پرداخت کامل و به موقع دستمزد در کنار توجه به نیازهای روحی و جسمی آنها حائز اهمیت است.
مطالبات مزدی کارگران جایگاه پمپ گاز شهرک سلمان فارسی شوش از پیمانکار سابق
یکی از پیمانکاران سابق جایگاه گاز شهرک سلمان فارسی شوش، به حدود شش کارگر این مجموعه بدهکار است. این بدهی شامل سه ماه حقوق مربوط به آذر، دی و بهمن ۱۴۰۳ و عیدی سالهای ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۳ میشود.
یکی از این کارگران گفت که با وجود داشتن ۱۵ تا ۱۸ سال سابقه کار در جایگاه یادشده، آنان از مزایایی نظیر اضافهکاری، حق مسکن، عائلهمندی و تعطیلکاری محروم بودهاند و ساعات کارشان نیز از میزان مقرر در قوانین کار فراتر رفته است.
با وجود قطع همکاری پیمانکار پیشین، شهرداری به عنوان کارفرمای اصلی تاکنون مسئولیتی در قبال پرداخت این مطالبات برعهده نگرفته و این موضوع موجب آسیبهای مالی جدی به کارگران شده است.
به گفته این کارگران، در سالهای اخیر مدیریت این جایگاه چندین بار میان شرکتهای پیمانکاری مختلف تغییر کرده و هر بار بخشی از مطالبات مزدی آنان پرداخت نشده است.
کارگران شرکت سرجین بافت نگران امنیت شغلی خود هستند
اخیراً طرحی برای کاهش نیروی انسانی در کارخانه سرجین بافت زنجان اجرایی شده که موجب بیکار شدن تعدادی از کارگران این مجموعه شده است.
کارفرما علت این اقدام را کمبود منابع مالی عنوان کرده و ادامه فعالیت برخی از کارگران را متوقف کرده است.
کارگران میگویند در حالی با تصمیم کارفرما برای تعدیل نیرو مواجه شدهاند که برخی از آنان سابقه کاری بالایی دارند. این تصمیم موجب بروز نگرانیهایی در میان نیروی کار محلی شده است.
بر اساس این گزارش، کمیسیون کارگری استان زنجان در واکنش به این موضوع، جلساتی با حضور کارفرما برگزار کرده است. به گفته کارگران، کارفرما بازگشت نیروهای تعدیلشده را منوط به دریافت تسهیلات مالی دانسته است.
کارخانه سرجین بافت زنجان، یکی از بزرگترین واحدهای تولیدی نساجی و پوشاک کشور، در نیمه دوم سال ۱۴۰۲ پس از یک دهه وقفه فعالیت خود را آغاز کرده است.
کارگران بیکار شده پتروشیمی ارغوانگستر خواهان مشخص شدن وضعیت استخدامی خود هستند
شماری از کارگران بیکار شده پتروشیمی ارغوانگستر ایلام خواستار تعیین تکلیف وضعیت استخدامی خود پس از گذشت یک سال از برگزاری آزمون استخدامی این شرکت شدند.
این کارگران که پیشتر در پی تعدیل نیرو از شرکت پتروشیمی ارغوانگستر ایلام کنار گذاشته شدهاند، با شرکت در آزمون استخدامی این شرکت امیدوار به بازگشت به کار بودند، اما هنوز نتایج این آزمون اعلام نشده است.
یکی از این کارگران با ابراز نارضایتی از طولانی شدن روند بررسیها گفت: «در حالیکه ماهها از آزمون گذشته، شرکت و مسئولان استان از اعلام نتایج خودداری میکنند.» به گفته وی، شرکت ارغوانگستر اعلام کرده که نتایج را برای بررسی به شورای تأمین استان و استانداری ایلام ارسال کرده، اما پاسخ مشخصی از این نهادها دریافت نشده است.
این کارگران خواستار پاسخگویی فوری و شفاف از سوی شرکت پتروشیمی ارغوانگستر و استانداری ایلام هستند تا وضعیت استخدامی آنها مشخص شود.
بر اساس آمار سالانه مرکز آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در سال ۱۴۰۳، موارد تعویق یا عدم پرداخت حقوق کارگران به مدت دستکم ۵۹۲ ماه برای ۱۸,۱۲۱ نفر ثبت شده است. همچنین ۴,۷۶۵ مورد اخراج یا تعدیل، ۵۸۵ مورد بیکاری، و ۴۸۸ ماه نبود بیمه برای ۵۲۵,۵۹۲ کارگر گزارش شده است. علاوه بر این، ۱۱ کارخانه تعطیل شده و ۴,۸۳۵ کارگر در وضعیت بلاتکلیفی قرار دارند.
***********
بیخبری از وضعیت حسین میربهاری؛ فعال حقوق کودک
با گذشت چندین روز از بازداشت حسین میربهاری، فعال شناختهشدهی حقوق کودک، خانواده و نزدیکان وی همچنان در بیخبری کامل از محل نگهداری، نهاد مسئول بازداشت، و وضعیت جسمی و دارویی او بهسر میبرند.
براساس گزارشها، حسین میربهاری چند روز پیش توسط مأموران لباسشخصی، بدون ارائهی حکم قضایی و بدون اعلام رسمی علت بازداشت، بازداشت شده است. خانوادهی او از همان ساعات نخست بازداشت، پیگیریهای گستردهای برای اطلاع از وضعیت وی آغاز کردهاند. با این حال، مراجعه آنها به دادسرای انقلاب پردیس تنها با این پاسخ روبهرو شد که «او به تهران منتقل شده است»، بدون اشاره به محل دقیق نگهداری یا وضعیت فعلیاش.
یکی از نزدیکان خانواده که برای پیگیری به اطلاعات زندان اوین مراجعه کرده بود، پس از پیگیریهای مکرر تنها این پاسخ را دریافت کرد که حسین میربهاری در اختیار اطلاعات اوین نیست و بازداشت وی مرتبط با نهاد اطلاعات سپاه است.
نگرانیها زمانی شدت گرفت که همان فرد پیگیر، در جریان حملهی اخیر اسرائیل به اطراف زندان اوین، از ناحیهی سر بهشدت مجروح شد و از آن زمان تاکنون نیز خبری از وضعیت او در دست نیست.
کمیتهی پیگیری ضمن ابراز نگرانی شدید نسبت به تداوم بیخبری از وضعیت حسین میربهاری، بازداشت غیرقانونی و رفتارهای فراقانونی صورتگرفته را بهشدت محکوم کرده و خواستار شفافسازی نهادهای امنیتی در این خصوص است.
***********
من یک نانوا هستم
نان میپزیم، اما نانمان بریدهاند!
اینجانب، بهعنوان یک نانوا و به نمایندگی از صدها نانوا در سراسر کشور که صدایشان شنیده نمیشود، صریح و قاطع اعلام میکنم:
وضعیت معیشتی ما فاجعهبار است. صبرمان تمام شده. این وضعیت دیگر قابل تحمل نیست.
ما نان را با رنج و زحمت میپزیم، اما در کمال ناباوری، نان را از سفره خودمان ربودهاند.
پس از رخدادهای فاجعهبار اخیر در نظام بانکی کشور، بهویژه هک بانک سپه، نانوایان با بحرانی عمیق و بیسابقه روبهرو شدهاند. پرداختها یا بهطور کامل انجام نشده، یا بهصورت ناقص و پراکنده بوده، یا در مواردی به حسابهای اشتباه و بیارتباط واریز شده است. نتیجه روشن است: ما ماندهایم با حسابهای خالی، بدون درآمد، و با کوهی از هزینههای معوق.
در این میان، برخی مسئولان پیشنهاد میکنند که «آرد را بدون پرداخت هزینه دریافت کنیم»؛
این نه راهحل است، نه کمکی. این توهین به شعور و کرامت ماست.
آیا تمام زندگی یک نانوا فقط به آرد خلاصه میشود؟
خرج خانه، تأمین معیشت، اجاره، قبض، درمان، آموزش فرزندان، همه اینها چه میشود؟
امروز بسیاری از نانوایان، با چشمانی پر از شرم، قادر نیستند حتی کارت بانکیشان را به فرزند خود بدهند تا از بقالی محل خرید کند.
این فقط یک مسئله اقتصادی نیست؛ این شکستن کرامت انسانی است.
ما سالهاست در سختترین شرایط، در دوران تحریم و بحران اقتصادی، ایستادهایم؛
اما اکنون که بحران ظاهراً فروکش کرده، چرا ما همچنان باید در رنج مضاعف باشیم؟
چرا نانوایی، که رکن اصلی امنیت غذایی مردم است، باید در تأمین حداقلهای زندگی خود ناتوان باشد؟
هشدار میدهیم:
در صورت ادامه این روند، تعطیلی نانواییها قطعی خواهد بود.
امروز بسیاری از نانوایان رسماً اعلام کردهاند:
«حتی اگر آرد مجانی هم بدهند، دیگر توان ادامه نداریم.»
این یعنی فروپاشی یک صنف.
این یعنی یک بحران جدی اجتماعی و معیشتی، که در صورت بیتوجهی، تبعات گستردهای خواهد داشت.
ما دیگر وعدههای بیپایان و امروز و فردا را نمیپذیریم.
مطالبه ما کاملاً روشن و مشخص است:
پرداخت فوری، کامل و بدون تأخیر کلیه مطالبات معوق نانوایان؛
تعیین نرخ عادلانه و واقعی نان، با توجه به هزینههای جاری و تورم؛
اتخاذ اقدامات فوری و عملی برای تأمین معیشت نانوایان و حفظ کرامت آنان.
این خواستهها، لطف نیستند؛
حق قانونی، انسانی و بدیهی ماست.
ما نه توقعی بیش از حد داریم، نه خواهان امتیاز ویژهایم؛
تنها میخواهیم یک زندگی ساده، آبرومندانه و انسانی داشته باشیم.
اگر همین حداقل هم تأمین نشود، مسئولیت تمام عواقب و نارضایتیها، مستقیماً بر عهده کسانی است که امروز از وظیفه خود چشم پوشیدهاند.
ما نان میپزیم، برای مردم، برای کشور.
اما دیگر اجازه نمیدهیم رنج ما نادیده گرفته شود.
نانوا، ستون امنیت غذایی کشور است؛
با رنج نانوا بازی نکنید.
با احترام و اعتراض جدی
یک نانوا
***********
ارومیه؛ مرگ دو کارگر بر اثر فقدان ایمنی محیط کار
شهریار دیرک و نوزاد دیرک دو کارگر ساختمانی اهل ارومیه بر اثر حوادث محیط کار جانشان را از دست دادند.
روز چهارشنبه چهارم تیرماه ۱۴۰۴، دو کارگر ساختمانی اهل روستای "غزن" و ساکن ارمیه با اسامی شهریار دیرک و نوزاد دیرک که با همدیگر برادر بودند، در حین کار در پروژهای در خیابان شمالی شهرک فرهنگیان ارومیه بر اثر سقوط از ارتفاع جانشان را از دست دادند.
***********
بیانیه کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری ایران در محکومیت جنگ و ویرانی حاصل از آن
در شرایطی که سایهی جنگ و درگیری بر سر مردم منطقه سنگینی میکند، ما کارگران و زحمتکشان ایران، صدای اعتراض خود را علیه جنگ و کشتار بلند میکنیم. جنگی که از سوی قدرتهای ارتجاعی و با اهداف سلطهجویانه دامن زده میشود، تنها و تنها تلفات، فقر، و نابودی برای مردم بههمراه دارد.
کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری ایران، قاطعانه با هرگونه جنگافروزی مخالف است. این جنگها، چه در همسایگی ما و چه در داخل کشور، تنها به قیمت جان و زندگی مردم بیگناه تمام میشوند؛ مردمی که نه در تصمیمگیریها سهمی دارند و نه از پیامدهای آن سودی میبرند. در مقابل، طبقه حاکم و قدرتهای سرمایهداری با دامن زدن به این بحرانها، تنها به بقای خود میاندیشند.
جنگ نه تنها جان هزاران انسان بیگناه را میگیرد، بلکه ویرانی گستردهای در زیرساختهای کشورها بهجا میگذارد، اقتصاد را فلج میکند، بیکاری و تورم را افزایش میدهد، و زندگی را برای میلیونها نفر به کابوس تبدیل میکند. فقر، آوارگی، و از همگسیختگی خانوادهها، تنها بخشی از هزینههایی است که جنگ به طبقات فرودست تحمیل میکند.
ما تأکید میکنیم: راهحل مشکلات منطقه، نه از لوله تفنگ بلکه از مسیر گفتوگو، عدالت اجتماعی، و همبستگی بین ملتها میگذرد.
کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری ایران از همه تشکلهای کارگری، نهادهای مردمی، و فعالان اجتماعی در داخل و خارج کشور میخواهد که صدای خود را علیه جنگ و ویرانی بلند کرده و برای صلح، عدالت و همبستگی انسانی تلاش کنند.
جنگ، ابزار قدرتهاست؛ صلح، خواست کارگران و مردم است.
کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری ایران
***********
محاکمۀ دو تن از بازنشستگان تأمین اجتماعی اهواز
دو تن از بازنشستگان شریف و حقطلب تأمین اجتماعی اهواز، آقایان مراد ظهرابی و محمد زمان کامروا، به همراه جمعی دیگر از بازنشستگان، در بهمنماه ۱۴۰۰ در جریان تجمعی صنفی و قانونی برای پیگیری مطالبات معیشتی، درمانی و منزلتی خود، با برخورد شدید نیروهای امنیتی مواجه شدند.
این عزیزان، طبق اصل ۲۷ قانون اساسی و در راستای اجرای مواد قانونی ۵۴، ۹۶ و ۱۱۱ قانون تأمین اجتماعی و ماده ۴۱ قانون کار و نیز اصول ۲۹، ۳۰ و ۳۱ قانون اساسی، خواستار رسیدگی به حقوق تضییعشدهی خود بودند. با این حال، بهجای شنیده شدن صدایشان، در خیابان، کوچه و حتی منزل با خشونت بازداشت و وسایل شخصی آنان ضبط شد. آنها به مدت یک ماه در سلول انفرادی زیر نظر نهادهای امنیتی نگهداری شدند.
پس از بازجوییهای مکرر، برای این بازنشستگان شریف، پروندهسازی صورت گرفت و با اتهاماتی چون اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام، به دادگاه انقلاب اهواز معرفی شدند.
با وجود دفاعیات شجاعانه و قانونی توسط وکیل محترم، خانم فرزانه زیلابی، نهایتاً حکم ناعادلانهی ۲ سال حبس تعزیری در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴ به این عزیزان ابلاغ شده و آنها مجدداً به شعبه دوم دادگاه انقلاب اهواز فراخوانده شدهاند.
ما فعالان صنفی و بازنشستگان سراسر کشور، ضمن محکوم کردن این برخوردهای امنیتی و قضایی با کنشگران صنفی، اعلام میداریم:
دادخواهی جرم نیست.
مطالبهی حق، حقِ همهی ماست.
***********
ادامه پرپر شدن کارگران براثر حوادث کاری:
١- جان باختن ۴ کارگرومصدومیت دستکم ١۰ کارگر پتروشیمی متانول کاوه درحادثه آتش سوزی اسکله شهرستان دیّر ؛وخامت حال ۲ کارگرمصدوم
روز چهارشنبه ۲١ خرداد،براثر آتش سوزی حین جوشکاری تاسیسات کشتی حامل متانول در اسکله شهرستان دیر ۴ کارگربنام های ابوذر شیرانی از خرمآباد،محمد رحمانی از خرمآباد، رضا بویراتی از گناوه ورضا بدیعی از بندر دیّر در دم جان باختند و دستکم ١۰ کارگرمصدوم شدند.حال ۲ نفر از مصدومین بنام های مسلم رحمانی از ایذه ومهدی محمدیپور از بردستان وخیم گزارش شده است.
***********
صدور حکم زندان برای امجد گریاخیز، فعال کارگری سنندجی
۶ ماه حبس تعزیری و دو سال حبس تعلیقی برای امجد گریاخیز، عضو کمپین «نه به اعدام»
امجد گریاخیز، فعال کارگری و عضو کمپین «نه به اعدام»، از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج به ۶ ماه حبس تعزیری و دو سال حبس تعلیقی محکوم شد. این حکم در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴ صادر شده و در ارتباط با بازداشت او در جریان اعتصاب عمومی مردم کردستان بوده است.
***********
تصاویری از قربانیان انفجار کشتی پتروشیمی متانول کاوه در بندر دیر
صبح امروز، ۲۱ خرداد ۱۴۰۴، انفجار و آتشسوزی مهیبی در یک کشتی حامل متانول در اسکله پتروشیمی کاوه بندر دیر بوشهر رخ داد که منجر به جان باختن دستکم چهار کارگر و مصدومیت تعدادی دیگر شد.
تصاویر دریافتی، کارگرانی را نشان میدهد که گفته میشود اهل لرستان و خرمآباد هستند که در این فاجعه جان خود را از دست دادهاند.
***********
سپیده قلیان پس از بیش از دو سال حبس از زندان اوین آزاد شد
سپیده_قلیان زندانی سیاسی، پس از گذراندن دو سال و بیش از دو ماه حبس، سرانجام از زندان اوین آزاد شد. این در حالی است که وی پیشتر حکم دو سال زندان خود را بهطور کامل سپری کرده بود و نزدیک به سه ماه بهصورت غیرقانونی و بدون توضیح مشخص در بازداشت باقی مانده بود.
***********
بیانیه کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری
خطاب به نشست سالانه سازمان جهانی کار (ILO) ژوئن ۲۰۲۵
ما، اعضای کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای آزاد کارگری در ایران، در آستانه نشست سالانه سازمان جهانی کار (ILO)، توجه آن نهاد بینالمللی را به وضعیت وخیم و نگرانکننده کارگران در ایران جلب میکنیم. جمهوری اسلامی ایران، در حالی بهعنوان دولت عضو در این نشست شرکت میکند که نمایندگان آن به هیچوجه بیانگر اراده و منافع واقعی طبقه کارگر ایران نیستند.
کارگران ایران امروز با فقر فزاینده، دستمزدهایی زیر خط فقر، عدم امنیت شغلی، قراردادهای موقت و سفیدامضا، سرکوب تشکلیابی و عدم برخورداری از حداقلهای حقوق بنیادین کار مواجهاند. در ماههای اخیر، موجی از اعتصابات و اعتراضات کارگری در سراسر کشور، از جمله در صنایع نفت، پتروشیمی، آموزشوپرورش، فولاد و حملونقل شکل گرفته که پاسخی به شرایط ناعادلانه و غیرانسانی موجود است.
در پاسخ به این اعتراضات، نه تنها هیچگونه اقدام مؤثری برای بهبود شرایط صورت نگرفته، بلکه برخورد امنیتی با کارگران و فعالان مستقل شدت یافته است. بازداشت، احضار، تهدید، اخراج و صدور احکام سنگین قضایی برای فعالان کارگری همچنان ادامه دارد. هماکنون تعدادی از اعضای تشکلهای مستقل کارگری از جمله «سندیکای کارگران شرکت واحد»، «اتحادیه آزاد کارگران ایران» و «شورای سازماندهی اعتراضات کارگران نفت» در زندان بهسر میبرند یا تحت فشار شدید قرار دارند.
ما تأکید میکنیم که حضور نمایندگان دولتی جمهوری اسلامی در سازمان جهانی کار، فاقد هرگونه مشروعیت کارگری است و این نمایندگان، صدای واقعی کارگران ایران نیستند. جمهوری اسلامی با سرکوب سیستماتیک تشکلهای مستقل، تضییع حقوق بنیادین کار و نقض کنوانسیونهای بینالمللی از جمله کنوانسیونهای ۸۷ و ۹۸، خود ناقض اصول بنیادین سازمان جهانی کار است و نمیتواند مدعی نمایندگی کارگران باشد.
ما از سازمان جهانی کار و سایر نهادهای بینالمللی کارگری مصرانه میخواهیم:
از بهرسمیتشناسی نمایندگان دولتی جمهوری اسلامی بهعنوان نمایندگان کارگران ایران خودداری شود؛
موارد نقض حقوق کارگران و سرکوب تشکلیابی در ایران، به طور رسمی مورد بررسی قرار گیرد؛
فشارهای بینالمللی برای آزادی فوری و بدون قید و شرط فعالان کارگری زندانی اعمال شود؛
حمایت واقعی از تلاش کارگران ایران برای ایجاد تشکلهای مستقل و آزاد صورت گیرد.
کارگران ایران، شایستهی زندگی انسانی، امنیت شغلی، و حق بیان آزادانه خواستههایشاناند. صدای آنان را بشنوید.
کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری - ایران
خرداد ۱۴۰۴ / ژوئن ۲۰۲۵
***********
اعلام همبستگی اتحادیههای کارگری ایتالیا با رانندگان اعتصابی ایران
۱۴ خرداد ۱۴۰۴
دو اتحادیه بزرگ کارگری ایتالیا، CGIL و FILT CGIL، با صدور بیانیهای، حمایت کامل خود را از رانندگان کامیون اعتصابی در ایران اعلام کردند.
در بیانیه این دو اتحادیه آمده است که این اعتراضات، در کنار اعتصابها و تظاهراتی که در سالهای اخیر با خشونت و سرکوب خونین مواجه شدهاند، نشانگر رنج عمیق مردم ایران است؛ رنجی که ناشی از محرومیت از آزادیهای بنیادین، بهویژه برای زنان، و نیز وخامت فزاینده شرایط اقتصادی است.
مطالبات رانندگان شامل اعتراض به افزایش قیمت سوخت و حق بیمه، وضعیت نابسامان زیرساختها و شرایط وخیم کاری و سطح پایین دستمزدهاست که به گفته این اتحادیهها «اکنون به سطحی غیرقابل قبول رسیدهاند».
این بیانیه همچنین سرکوب خشن اعتراضات، بازداشت فعالان و رانندگان و برخوردهای قهرآمیز حکومت ایران را محکوم کرده و آن را نشانهای دیگر از «ماهیت یکی از خونبارترین رژیمهای اقتدارگرا در جهان» دانسته است.
همزمان با برگزاری صدوسیزدهمین کنفرانس بینالمللی کار در ژنو، جمهوری اسلامی بار دیگر بهدلیل نقض مقاولهنامه ۱۱۱ سازمان بینالمللی کار (ILO) مورد بررسی قرار گرفته است. افزون بر این، در شاخص جهانی حقوق کارگران که دوم ژوئن منتشر شد، ایران در میان بدترین کشورهای جهان از نظر حقوق کار معرفی شده است.
در پایان این بیانیه، CGIL و FILT CGIL بر حمایت قاطع خود از رانندگان اعتصابی و همه کارگران ایرانی تاکید کردهاند؛ کارگرانی که با وجود قوانین سرکوبگرانه، همچنان به اعتراض و اعتصاب ادامه میدهند. این دو نهاد، بار دیگر بر تعهد خود برای دفاع از حقوق بشر، حاکمیت قانون، دموکراسی و کار شایسته در ایران، ایتالیا و سراسر جهان تاکید کردهاند.
***********
احضار ۱۵ فعال صنفی معلمان کردستان به دادگاه برای ارائه آخرین دفاعیات
۱۵ نفر از فعالان صنفی معلمان استان کردستان به شعبه ۱۰۹ دادگاه کیفری دو سنندج احضار شدند. بر اساس ابلاغیهای که روز شنبه دهم خرداد ۱۴۰۴ به دست این افراد رسیده، از آنان خواسته شده است که در تاریخ نوزدهم خردادماه در دادگاه حضور یابند تا آخرین دفاعیات خود را ارائه دهند.
اتهام مطرحشده علیه این فعالان صنفی، «اخلال در نظم و آسایش عمومی» عنوان شده است. این پرونده در پی مشارکت این افراد در تجمعات اعتراضی معلمان در خردادماه ۱۴۰۱ گشوده شده و در ۲۲ اسفندماه ۱۴۰۳ کیفرخواست آن توسط دادسرای عمومی و انقلاب سنندج صادر شده است.
اسامی احضارشدگان عبارتاند از: محمدرضا مرادی، صلاحالدین حاجیمیرزایی، بهزاد قوامی، سیدغیاث نعمتی، رضا طهماسبی، شهریار نادری، آرام ابراهیمی، صادق کنعانی، مجید کریمی، مختار اسدی، فاطمه زندکریمی، نسرین کریمی، فیصل نوری، رزگار حیدری و کوروش عزتی امینی.
بخش قابلتوجهی از این افراد، از جمله محمدرضا مرادی، مختار اسدی، فاطمه زندکریمی، صلاحالدین حاجیمیرزایی، آرام ابراهیمی، رضا طهماسبی، سیدغیاث نعمتی، بهزاد قوامی، صادق کنعانی، مجید کریمی، نسرین کریمی و کوروش عزتی امینی، پیشتر نیز به دلیل فعالیتهای صنفی و مدنی، سابقه بازداشت و پیگرد قضایی داشتهاند.
پرونده این معلمان در حالی به مرحله پایانی رسیده که نهادهای صنفی و حقوق بشری، بارها بر حق اعتراض و فعالیت مدنی معلمان تأکید کرده و نسبت به برخوردهای امنیتی با فعالان صنفی هشدار دادهاند
***********
بیانیه در حمایت از اعتصاب کارگران و رانندگان
کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای آزاد کارگری، همصدا و همدوش با کارگران و رانندگان شریف و زحمتکش، حمایت کامل و بیقید و شرط خود را از اعتصاب و مبارزات برحق ایشان اعلام میدارد.
اعتصاب کارگران و رانندگان، پاسخی است به سالها بیعدالتی، استثمار، دستمزدهای ناچیز، قراردادهای موقت و نبود امنیت شغلی. این حرکت اعتراضی، نه تنها حق مسلم کارگران در دفاع از معیشت، کرامت انسانی و آیندهی خود و خانوادههایشان است، بلکه نماد آگاهی و سازمانیابی طبقهی کارگر در مقابل فشارهای روزافزون اقتصادی و سرکوبهای سیاسی است.
کارگران و رانندگان اعتصابی با ایستادگی و اتحاد خود، صدای میلیونها زحمتکشی هستند که در سایهی بیعدالتی و سیاستهای ضدکارگری، از ابتداییترین حقوق انسانی محروم ماندهاند.
کمیته پیگیری، ضمن حمایت کامل از خواستههای بهحق کارگران و رانندگان، تأکید مینماید که تنها از مسیر ایجاد تشکلهای مستقل و آزاد کارگری است که میتوان مطالبات جمعی را به قدرتی سازمانیافته و مؤثر تبدیل کرد.
ما همچنین هشدار میدهیم که هرگونه تهدید، فشار، بازداشت یا برخورد امنیتی با اعتصابیون، محکوم است و با پاسخ و واکنش گستردهی کارگران آگاه و متحد مواجه خواهد شد.
زنده باد اتحاد و همبستگی کارگران
زنده باد اعتصابات سراسری علیه استثمار و سرکوب
پیش بهسوی ایجاد تشکلهای مستقل و آزاد کارگری
کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری ایران
***********
تجمع اعتراضی پزشکان گناباد در اعتراض به ناکارآمدی مدیریت دانشگاه علومپزشکی گناباد.
***********
آتش سوزی در واحد صنعتی فاروج که ۱۷ مصدوم داشت
برای مشاهدۀ تصاویر، کلیپ ها و مطالب کمیته پیگیری...
اینجا کلیک کنید.
رییس اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت حوادث دانشگاه علوم پزشکی خراسانشمالی گفت: آتش سوزی انبار کارخانه رب فاروج بامداد امروز ۱۷ مصدوم داشت.
استانهای خبرگزاری دانشجو، تقی دولت آبادی
اظهارکرد: ۱۲ مصدوم این حادثه که هنگام جابجایی و انتقال وسایل انبار به علت استنشاق دود دچار مشکل تنفسی شده بودند سرپایی درمان و چهار مصدوم به بیمارستان فاروج و یک نفر به بیمارستان شیروان اعزام شد.
وی افزود: فراخوان لازم در ساعات اولیه شروع حادثه به نیروهای آتش نشانی شهرستانهای شیروان، قوچان و شهرک صنعتی فاروج جهت کمک داده شد.
کارخانه رب خرم فاروج که خود چند بخش تولیدی دارد بامداد امروز در بخش انبار دچار حریق شد.
شهرستان فاروج با حدود ۵۰ هزار نفر جمعیت در ۹۰ کیلومتری شرق بجنورد قرار دارد .
***********
سخنان پدر یکی از کارگران جانباخته در معدن طبس
پدر یکی از کارگران جانباخته در معدن طبس روز پنجشنبه ۱۰ آبانماه به مسئولان که برای مراسم چهلم آنها آمدهاند، میگوید:
مدیران قبلی معدن که مسببان اصلی این حادثه بودند، همچنان به کار خود ادامه میدهند. حقوق ماهیانه ۱۰ یا ۱۲ میلیون تومان برای یک خانواده کافی نیست و نمیتواند هزینههای زندگی ما را پوشش دهد.
اینجا کلیک کنید.
***********
تعدادی از کارگران معدن طبس در اثر انفجار حافظهشان را از دست دادهاند
تعدادی از کارگران معدن طبس که ۴۰ روز پیش در انفجار این معدن با گاز متان مسموم شدند، حافظهشان را از دست دادهاند.
علیرضا کدهای در اثر هشت ساعت استنشاق گاز متان، دچار آسیب مغزی شده و حافظهاش را از دست داده، همسرش به هممیهن گفته علیرضا دیگر کسی را نمیشناسد و چنان بیقرار شده که یک بار یکی از دندانهایش را درآورده و گذاشت توی دست همسرش.
کسی برای تامین هزینه ادامه مداوای همسرش که به دلیل بیقراری نمیتواند در ماشین بنشیند، پیگیر نیست.
امید سلطانیان حافظهاش را از دست داده و تامین اجتماعی استعلاجیاش را نپذیرفته است، حقوق مهرماه او را هم پرداخت نکردهاند.
مهدی راوندی تا سه روز بعد از فروریختن معدن در کما بود و او هم حافظهاش را از دست داده. همسرش که نظافتچی مدرسه است گفته هیچ چیزی یاد شوهرش نمیماند، در ۴۰ روز گذشته کسی پیگیر کارشان نبوده و حتی به آنها نگفتهاند که هزینه درمان و دارو چقدر شده
مهدی علیزاده، هوشیاری ندارد.
مجتبی حسینپور دچار سردردهای مزمن و آسیب ریه شده.
کاظم نخعی ، پنج روز پیش، به دلیل عوارض بعد از فروریختن معدن در بدنش جان باخت.
هنوز در معدن سنسور نصب نکردهاند و کارگران را مجبور کردهاند سر کار بروند
اعتصابات سراسری
کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای آزاد کارگری ایران
پنجشنبه ١۰ آبان ١۴٠٣
______________________
بخشی از اخبار و مطالب کمیته پیگیری از تاریخ جمعه چهارم تیرماه هزار و چهارصد تا شهریور ۱۴۰٣
اینجا کلیک کنید.