دیروز خبر از پا درآمدن و بستری شدن کاکه عبدالله، پیرترین رفتگر تهران در برخی رسانه منتشر شد. او ٧٦ سال سن دارد. سنندجی است. دارای همسر و ٦ فرزند است که در سنندج زندگی می کنند. کاکه عبدالله ١٧ سال است بدور از خانواده در تهران رفتگری می کند. حقوق ماهیانه اش ٢٠٠ هزار تومان است. یعنی ١٣٠ هزار تومان کمتر از حداقل دستمزد تعیین شده توسط شورای عالی کار برای سال ٩٠، کاکه عبدالله کارگر سالخورده ائی بود که تا سپیده دمان، خیابانها و زمین زیرپای اهالی "جنب آباد شهر زیبا" را زینت می بخشید، و شرچشمه پاکیزگی بود. اما اینک بی رمق و نیمه جان است. او پریروز بعلت ضعف جسمانی، سوء تغذیه، گرسنگی و بی سرپناهی از پا درآمد. پیکر نیمه جانش در حالی روانه بیمارستان شد که رئیس دولت عدالت محور اسلامی دو هفته پیش در یکی از گفتگوهای تلویزنی اش اعلام کرد که در ایران گرسنه و برهنه نداریم. و پروژه مسکن مهر را در بوق و کرنا می دمد، اما سرپناه رفتگر پیر شهرتان شبستان مساجد بود.
حسرت انگیزتر این است که او ١٧ سال تمام هزینه بیمه اش را پرداخت کرده بود، اما کارگزاران دزد و چپاولگر رژیم، و پیمانکاران از آنها دزدتر تنها ١٠ سال حق بیمه اش را بحساب آورده و ٧ سالش را بالا کشیده اند. این درحالی است که بازنشسته شدن یکی از آرزوهای کاکه عبداله بود.
رسانه ائی شدن از پادر آمدن کاکه عبدالله تنها به این بعلت بود که، سن بالا و کار سخت و زیان آورش به سوژه یکی از خبرگزاریهای داخلی تبدیل شده بود. اما نه آنها بلکه تنها کسانی می توانند تشخیص بدهند که چرا او از پا درآمد، که خود در چنین موقعیتی بوده باشند.
کار شبانه، سوء تغذیه، ضعف جسمانی و نداشتن سرپناه و خوابیدن در مدارس و مساجد و پارکها، نه تنها پیرمرد سالخورده ٧٦ ساله ائی چون او، بلکه هر کارگر جوان، ورزیده و پرانرژی را بعداز مدتی از پا در میآورد. بی دلیل نیست که یک قانون کار مترقی و دمکراتیک که انسان محور است، ممنوعیت کار شبانه در همه رشته ها به استثنای خدماتی که کارشبانه در آن ضروری باشد، را مد نظر دارد.
برای همین است که یکی از بندهای قانون کاری انسان محور و دمکراتیک باید کاهش سن بازنشستگی تا ۵۵ سالگی با حقوق مکفی را مدنظر داشته باشد، و انجام هرگونه کاری بعداز این سن باید جنبه تفننی و برای سرگرمی باشد.
برای همین است که پرداختی کارگر بابت بیمه شدن باید لغو شود، و کلیه کارگران از همان روز اول استخدام مشمول بیمه های اجتماعی از جمله بیمه بیکاری، بیماری، صدمه دیدگی در محیط کار و ایاب و ذهاب و بیمه عمر باشند.
اگر کاکه عبدالله رفتگر پیر که امروز خبرگزاریهای سود جو و فرصت طلب داخلی برایش دعا و شفایش را آرزو می کنند، سالها پیش بازنشسته و دارای حقوقی مکفی بود، چرا مجبور می شد در سن ٧٦ سالگی همچنان مشغول کار، آنهم کار سخت و طاقت فرسای رفتگری، و بدتر از آن در ساعتهای نیمه شب باشد.
رفتگر پیر شهرتان دیگر بر نمی گردد، او ستاره ائی بود که در دل تاریکی شب با پنجه های ضعیف و پینه بسته اش، پاکیزگی و طراوت را به رهگذران سحرگاهی ارزانی می بخشید، و خود با دستان خسته بر شکم خالی راهی پارکها و گوشه مساجد می شد، تا رمق از دست رفته را بازیابد. ایکاش شما قدر و منزلتش را می داشتید و هزاران راز و رمز بازنگفته اش را می شنیدید. ننگ از پادر آمدن کاکه عبدالله بر پیشانی جمهوری اسلامی ثبت شد، اما شما از این جنایت چشم نپوشید، این یکی از آرزوهای رفتگر پیر شهرتان بود.
همه ماران و موران لانه داشتند.
اما از سایه سر عدالت دولت اسلامی و مسکن مهرش
کاکه عبدالله را ویرانه نه!
فرهاد شعبانی
_______________________________________
افق روشن: خبر از پای در آمدن و جان باختن عبدالله مرحومی در زیر ملاحظه نمائید.
رفتگر سالخوردهٔ پایتخت به علت گرسنگی از پای درآمد
خبرگزاری هرانا - "عبدالله مرحومی"، رفتگر ۷۶ سالهٔ پایتخت که آرزویش بازنشسته شدن بود، به علت گرسنگی سرانجام از پای درآمد.
بدن نیمهجان عبدالله مرحومی، پیرترین رفتگر پایتخت عصر روز شنبه در پارک کودک شهر زیبا پیدا شد و پزشکان علت این عارضه را ضعف عمومی ناشی از گرسنگی اعلام کردند.
به گزارش مهر، عبدالله مرحومی عبدالله ۷۶ ساله، به تازگی در مصاحبه با رسانهها اعلام کرده بود که ماهی ۲۰۰ هزار تومان حقوق میگیرد و هر شب تا صبح محدودهٔ میدان شهر زیبا و خیابانهای اطرافش را جارو میکند. او شبها کار میکرد و روزها در مسجد میخوابید...
این رفتگر پیر میگفت جارو سبک است اما پاهایش مجال راه رفتن را ندارند. او خواستهای جز بازنشسته شدن (بازنشستگی ۱۰ ساله با وجود ۱۷ سال کار) را نداشت.
گفته میشود پس از آنکه او که سوژه خیلی از رسانهها شد، دچار مسائل حاشیهای از قبیل دلخوری پیمانکار، از دست دادن سر پناه و بیمهری خادم مسجد شده بود.
لازم به یادآوری ست که محمود احمدی نژاد، رئیس دولت دهم، چندی پیش اعلام کرده بود که در ایران یک نفر گرسنه هم نداریم.
خبرگزاری هرانا - دوشنبه ٠٩ خرداد ١٣٩٠