افق روشن
www.ofros.com

اخبار، گزارش، مصاحبه و مطالب کارگری


شورای سازماندهی اعتراضات                                                                                                 سه شنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۲ سپتامبر ۲۰۲٣


اعتصاب همکاران در شرکت جهان پارس

برای مشاهدۀ تصاویر و کلیپ ها و مطالب شورای سازماندهی اعتراضات اینجا کلیک کنید.
روز گذشته یکشنبه ۱۹ شهریور همکاران ما در شرکت جهان پارس شاغل در سایت یک پتروشیمی بوشهر در عسلویه در اعتراض به عدم پرداخت دستمزد خود دست از کار کشیدند و تجمع کردند. این در حالیست که سطح نازل حقوقها در برابر رشد نجومی قیمت ها یک موضوع اعتراض ما و ما مردم است. بعلاوه هنوز خواستهای ما پاسخ نگرفته است. شورای سازماندهی از اعتراض همکاران خود در شرکت جهان پارس حمایت میکند.

**************

در انفجار روز دوم شهریور در پالایشگاه گاز سرخس، دو نفراز همکاران ما به اسامی کاظم میری، مسوول اورهال واحد دوم تصفیه گاز و سنجرانی از کارگران بخش خدمات واحد جان خود را از دست دادند.
جانباختن این همکاران را به خانواده های گرامی آنان و به همه همکاران تسلیت میگوییم. نا امنی محیط کار مراکز نفتی را به یک بمب انفجاری تبدیل کرده و حوادثی از این قبیل و وقوع انفجار و حریق هر ساله از ما کارگران قربانی میگیرد. یک خواست فوری ما کارگران نفت رسمی و غیر رسمی و در همه بخش های صنعت نفت ایمن شدن محیط کار با بکارگیری بالاترین استانداردهای علمی است.
در اتفاق ناگوار روز دوم شهریور همچنین ۵ نفر از همکاران مصدوم شده و به بیمارستان منتقل شده اند که خطر مرگ آنها را نیز تهدید میکند. همه این همکاران قربانیان سودجویی های مشتی سرمایه دار مفتخور هستند. با اعتراضمان جلوی تکرار چنین جنایاتی را بگیریم. در همه جا بخواهیم فورا و فورا شرایط ایمنی محیط کار فراهم شود.
ما کارگران عامل اصلی چنین جنایاتی را می شناسیم و اولتیماتوم میدهیم که دیگر بس است. شما باید جوابگو باشید. محیط ایمن کاری حق مسلم ماست.

**************

بنا بر اخبار دریافتی، روز ۳۱مردادماه ۱۴۰۲ گروهی از همکاران شاغل در شرکت آی جی سی پروژه جفیر شهر حويزه در اعتراض به عدم پرداخت چندماهه حقوق خود و شرایط سخت معیشتی دست از کار كشيده و اعتصاب کرده اند.

**************

امروز یکشنبه ۸ مرداد پرسنل رسمی شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران در اعتراض به اجرای ناعادلانه ماده ۱۰ بخصوص برای همکاران دیپلم و فوق دیپلم سال ۹۳، مقابل ستاد گچساران تجمع اعتراضی برگزار کردند.

**************

تصویری از کار در جهنمی به اسم عسلویه

(متن زیر نوشته ای است که برای ما ارسال شده است)

در خبر روز یکشنبه ۲۵ تیر گفته شده که بر اساس داده های سازمان هواشناسی ملی آمریکا، شاخص گرما (میزان شرجی هوا) در فرودگاه بین‌المللی خلیج فارس در عسلویه در جنوب ایران روز یکشنبه به ۱۵۲ درجه فارنهایت (۶۶.۷ درجه سانتی‌گراد) رسید.
با این خبر به سراغ جهنمی به اسم عسلویه که در آن هزاران کارگر نفت به کار اشتغال دارند برویم.
به عنوان کارگری که سالهای بسیار در این جهنم کار کرده ام میخواهم از کار در چنین جهنمی آنهم در این گرمای کشنده که فقط و فقط قابل مقایسه با کار بردگان است به شما بدهم.

گرمی هوا در عسلویه امان کارگران را می‌برد.
بنا بر قانون اگر دمای هوا بالاتر از ۵۰ درجه باشد پتروشیمی‌ها باید آن روز را تعطیل کنند، اما عملاً هواشناسی در همیاری با پیمانکاران و پتروشیمی‌ها اخبار کاذب میدهد و به‌طور مثال دمای هوا را ۴۹ درجه اعلام می‌کنند. درصورتی‌که بارها اتفاق افتاده که خودروی کارگران دمای هوا را بالای ۵۰ درجه نشان داده است.
شاید هیچ‌گاه نبینید که یک پتروشیمی بابت گرمای هوا کار کردن را تعطیل کند.
وقتی گرمای بالای ۵۰ درجه و رطوبت با آلودگی هوا ترکیب می‌شود تاثیر سخت‌تری بر سلامت کارگران می‌گذارد.
از جمله در بسیاری از روزها وقتی ۶ صبح سوار مینی‌بوس‌ها می‌شدیم که به محل کار برویم، شدت آلودگی آنچنان زیاد بود که حتی ده بیست متری خود را هم نمی‌دیدیم، حال با وجود این گرما و رطوبت و آلودگی، کارِ ما با رنگ‌های پلی اورتان بود که به‌شدت سمی و خطرناک است، در نتیجه شرایط کاری برای ما کارگران به‌حدی سخت می‌شد که در بسیاری از روزها چند نفر از کارگران بیهوش می‌شدند و این بیهوشی‌ها می‌توانست منجر به خطرات جسمی و جانی برای کارگران شود.
ما کلمن‌های یخی داشتیم و وقتی کارگری از هوش می‌رفت روی صورتش آب می‌ریختیم تا به هوش بیاید. این اتفاق بارها نیز برای خود من افتاد. کلمن‌های یخ باید از صبح نزدیک ما می‌بود، اما گاهی یخ برایمان نمی‌آوردند یا دیر می‌رسید.
با وجود همه این مصائب و خطرات کار را تعطیل نمیکردند و ما ناگزیر به ادامه کار بودیم. چرا که اختیار ما توسط مزد آخر برج تصاحب شده بود. بعد هم بدنبال کار فشرده و سخنت در چنین شرایطی تازه وقتی به کمپ ها بر میگشتیم باید مشغول شستن تانکرها می شدیم چون مدام جلیک می بستند. و اما چند کلامی هم از شرایط بهداشتی کمپ‌ها بگویم:
در بسیاری از کمپ‌ها برای ۱۰۰ نفر، دو دستشویی و دو حمام بیشتر وجود ندارد و ممکن بود کارگران تا ساعت ۱۲ شب در صف حمام منتظر بایستند. از طرفی در کمپ‌ها ممکن است در یک اتاق ۱۰ متری ۹ کارگر بدون هیچ امکاناتی جز یک موکت و کولر گازی، کنار هم بخوابند حال تصور کنید در دوران کرونا شرایط چطور بوده است. بسیاری از کارگران به شوخی می‌گفتند، مرکز اصلی شیوع کرونا در جهان عسلویه است از طرف دیگر هیچ‌گونه ماسک، الکل و وسایل بهداشتی برای ما کارگران که غالبا از بخش پیمانی بودیم وجود نداشت به هر کمپی هم که سرمیزدیم شاهد این بودیم که چند نفر در بدترین وضعیت بیماری کرونا قرار دارند.
خیلی از کارگران در زمان کرونا دچار مشکلات ریوی شدند و آلودگی هوای عسلویه وضعیت آنها را وخیم‌تر کرد.. آنوقت توجه داشته باشید که در تمام عسلویه تنها یک بیمارستان وجود دارد و آمار مرگ و میرها نیز در عسلویه هیچ‌وقت به‌طور دقیق اعلام نشد و جزو اسرار مگو است.
هر کارگری پیش از اینکه وارد کار در یکی از پتروشیمی ها شود ابتدا به مراکز بهداشتی می‌رود، من نیز آخرین باری که برای نقاشیِ لوله‌های زیردریایی و ساختمان‌ها به عسلویه رفتم در این مراکز بهداشتی آزمایش‌های سلامتم را دادم و از لحاظ جسمی سالم بودم. پس از اینکه اخراج شدم بیماری‌هایم شروع شد. نه‌تنها من، بلکه بسیاری از همکارانم دچار مشکلات کبدی و کلیوی شدند.
در کنار سختی‌هایی که من به‌عنوان کارگر در عسلویه کشیدم، دیدن رنج کارگران و ساکنان عسلویه رنج مرا دوچندان میکرد.
زمانی که به شهر می‌آیی، سالمندان و کودکانی را می‌بینی که به‌خاطر اینکه گاز شهری وجود ندارد، در آن هوای آلوده و گرم کپسول‌ها را کشان‌کشان می‌آورند و بر سکوهای گازی می‌نشینند تا آن را پر کنند نه‌تنها گاز، بلکه آب تصفیه‌شده مناسبی هم در شبکه شهری وجود ندارد. خیلی از کارگران و مهندسان می‌دانند که یک‌سال بیشتر در این مناطق کار نمی‌کنند و بالاخره به شهرهای خودشان برمی‌گردند اما مردمی در آنجا متولد می‌شوند، رشد می‌کنند و در چنین شرایطی، زندگی سخت خود را می‌گذرانند.

اما اشاره ای هم به اعتراضاتمان داشته باشم
باید بگویم مطالبات، اعتراضات و اعتصابات ما با فراز و نشیب‌هایی در این مناطق صنعتی همراه است.
کاهش ساعات کاری، پرداخت دستمزدهای معوقه، افزایش دستمزدها مطابق ارقام درخواستی که داشتیم، افزایش روزهای مرخصی، تامین وسایل حمل‌ونقل جایگزین، مسائل رفاهی و بهداشتی ازجمله شرایط کمپ‌ها و... همواره از مسائلی بودند که ما کارگران برای آن مطالبه‌گری میکردیم و در بسیاری از موارد پاسخ کارگران با تهدید و اخراج داده میشد.
این مطالبات انباشت‌شده، برای سال‌های متمادی سرکوب شده و بی‌پاسخ ماندند اما در چند سال اخیر مبارزات کارگران در عسلویه و در کل در نفت، همچون دیگر بخش های کارگری گسترده تر و با قدرت تر جلو رفته است.
در این مبارزات کارگران با خواستهای روشنتری به میدان آمده و یک دستاورد ما شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت بوده است و همواره بر اعتراضات ما روشنایی بخشیده و راهکارهایش متحده کننده صف اعتراضات کارگران بوده است.
از جمله آگاهی بسیاری از کارگران و فعالان کارگری امروز به سطحی رسیده است که نه‌تنها تلاش می‌کنند با اتحاد و همبستگی بر مطالبات پیشین خود پافشاری کرده و مصر هستند که به خواسته‌های خود برسند، بلکه تلاش می‌کنند با آگاه‌سازی هرچه بیشتر مطالبات محیط‌زیستی را به اولویت‌های خود اضافه کنند، چراکه می‌دانند با وجود این شرایط خود قربانی تخریب محیط‌زیست خواهند شد. از جمله تعطیلی کار در روزهای سوزان و خطرناک تابستان و کاهش ساعت کار در ایام تابستان که هوا گرم است، تجهیزات سرمایشی مناسب برای کمپ و آب سالم و یخ در دسترس کارگران، ایمن شدن محیط های کار در سطح قابل قبول، بهبود وضع بهداشتی کمپها و کاهش نفرات ساکن در هر اطاق و ایجاد حمام و دستشویی به میزان کافی در تمام کمپ ها، مجهز شدن کمپ ها و محیط های کار به دستگاههای تهویه هوا همه از جمله خواستهای معیشتی و محیط کاری کارگران در مراکز نفتی است. این خواستها همراه با خواستهای معیشتی بر سر مزد و افزایش روزهای استراحت مجموعه موضوعات اعتراضات کارگران نفت در این چند سال بوده است. اکنون نیز کارگران در تدارک برپایی اعتراضات گسترده بر سر همین خواستها و علیه شرایط برده وار کاری هستند. پیشبرد و تحقق این خواستها ضربه ای بر پیمانکاران مفتخور و عقب زدن آنهاست.

بساط پیمانکاران باید از تمامی محیط های کاری برچیده شود.

این خواست همه کارگران در نفت و در سطح سراسری است.

**************

گروههایی از همکاران ما درصدد اعتصاب دوباره

بنا بر گزارشهای دریافتی، گروههایی از همکاران ما درصدد اعتصاب دوباره برای پیگیری خواستها و مطالبات پاسخ نگرفته شان هستند. خواستهای ما کارگران پروژه ای و پیمانی نفت روشن است.
شورای سازماندهی کارگران پیمان نفت بر خواستهای اعلام شده کارگران که در زیر آمده تاکید دارد:
افزایش هفتاد و نه درصدی حقوقها و در عین حال افزایش آن متناسب با رشد نرخ تورم.
اجرایی شدن کامل بیست روز کار و ده روز استراحت در همه بخشها. پیمانکارانی که قبلا وعده انجام آنرا داده اند باید فورا آن را اجرایی کنند.
کاهش ساعت کار متناسب با دمای منطقه در این فصل سوزان گرما و تعطیلی کار در شرایطی که دمای گرما بالای ۴۵ درجه باشد. ساعت کار در حالت عادی از هشت ساعت نباید تجاوز کند.
تجهیز خوابگاهها و مراکز کاری به وسایل سرمایشی مناسب و با کیفیت. از جمله اختصاص فن در محلات کار در همه بحش ها به اندازه کافی.
اختصاص یخ و آب نوشیدنی خنک به حد کافی در محل های کار و در خوابگاه ها.
بهبود فوری وضع کمپها و محل های اسکان و سرویس های بهداشتی متناسب با تعداد کارگران و استاندارد قابل قبول بهداشتی و نیز و کاهش تعداد نفرات در اطاق ها متناسب با گنجایش هر اطاق و بالابردن استاندارد آنها در حد قابل قبول.
در خاتمه تاکید میکنیم تجمع جزو مکمل اعتصاب است.
در تجمعاتمان است که میتوانیم تصمیم گیری جمعی کنیم و متحدانه اعتصاب خود را جلو ببریم.
در حالیکه همه ما کارگران به این وضعیت جهنمی اعتراض داریم، جریاناتی هستند که تحت عنوان کمپین و به اسم "نماینده نیروهای پروژه ای کمپین مرکزی نفت و گاز" خود را جلو می اندازند و با فرمان اعتصاب و تخلیه کارگاهها و با بر حذر داشتن همکاران از تجمع تلاش میکنند مثل دفعات گذشته اعتراضات ما را خاموش و کنترل شده مهار کنند.
در عین حال با امر و نهی کردن و برخورد آمرانه با همکاران و تهدید به اینکه اگر کسی همراه نشود در پیج های مخصوص خود به اشتراک گذاشته میشود، با این کار بر تفرقه افکنی دامن میزنند.
باید نسبت به همه اینها هوشیار باشیم.
فضای مجازی برای رشد و بالندگی و سازماندهی متحدانه اعتراض است.
فضای مجازی امکانی برای دخالت حداکثری همکاران است نه برای تخریب و تفرقه افکنی در میان کارگران.
و بالاخره اینکه تاکید ما بر اعتصاب با حفظ منزلت تک تک کارگران و اتحاد حداکثری، تصمیم گیری جمعی و متحدانه است.

زنده باد اعتصاب

شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت

۲۹ تیر ۱۴۰۲

**************

پیام دریافتی از همکار

«گرمای تابستان و جهنم عسلویه
اخطار ما به پیمانکاران مفتخور:
صدای اعتراض ما را بشنوید»
کارگر پیمانی نفت در جهنم عسلویه هستم.

در این گرما و هوای شرجی که زنده ماندن دشوار است، از ما مانند بردگان زمان فراعنه کار می کشند و آخر سر هم حقوقی در کار نیست. زندگی در یک اطاق کوچک با نفرات بالا، غیر بهداشتی و بدون تجهیزات لازم سرمایشی و آب خنک و از طرفی کار در زیر گرمای خورشید سوزان همه را بی طاقت کرده است.
در روزهایی که گرما شدت میگیرد ادارات را تعطیل اعلام میکنند اما ما کارگران باید از ساعت ۵ صبح تا هفت عصر درگرمای سوزان جان بکنیم و مرتب با دستمالی تر سر و صورت خود را آب بزنیم که از حال نرویم و این داستان هر ساله است.
به خاطر دارید که در سال گذشته در همین فصل گرما بیش از پانصد نفر از همکاران ما در پروژه های مختلف بخاطر گرمازدگی شدید راهی درمانگاهها شدند و متاسفانه چند نفر هم جان خود را از دست دادند. از جمله در ششم مرداد ماه بود که همکار عزیزمان " عبدالرزاق سیمریان" در آبادان بر اثر شدت گرما و کار در محیط با شرجی بالای ۹۰ درصد جان باخت. نباید بگذاریم این فجایع ادامه پیدا کند.
اینان حتی به قوانین مصوب خود عمل نمیکنند. برای مثال در ماده ۷ قانون نحوه جلوگيری از آلودگی هوا به صراحت گفته شده در شرایط اضطراری و به دلیل کیفیت خاص جوی از جمله دمای بالا که سلامت انسان را به خطر می اندازد کار باید تعطیل شود.

نباید بگذاریم این فجایع تکرار شود.
در روزهای حاد و سوزان باید کار با پرداخت حقوق تعطیل شود.
در عین حال در روزهای عادی تر ساعات کار کوتاه تر شود.
همچنین خوابگاهها باید به وسایل سرمایشی مناسب مجهز گردند و شمار کارگران ساکن در اطاق ها کاهش یابد و بهداشت کمپ ها در حد قابل قبول بهبود پیدا کند. ما این خواستها را بارها فریاد زده ایم و هر بار که سمبه پر زور بود وعده هایی داده شد و بعد عملی نشده است.
باید اولتیماتوم ما این باشد که اگر اقدامی سریع صورت نگیرد و شرایط کاری ما بهبود پیدا نکند دست از کار خواهیم کشید.
ما برده نیستیم و بر روی خواستهایمان ایستاده ایم. اخطار میدهیم به حرف و اعتراض ما گوش کنید.

**************

عباس دریس کارگری که در خطر اعدام است

عباس دریس یک کارگر زندانی است که از سال ۹۸ و در جریان اعتراضات مردمی در جراحی همراه با برادرش محسن بازداشت شد.
او در یک پرونده سازی دروغین با اتهامات "محاربه، اخلال در نظم و مشارکت در قتل یکی از نیروهای یگان ویژه نیروی انتظامی موسوم به نوپو" روبرو گشت و زیر شکنجه مجبور به اعتراف علیه خود و قبول این اتهامات کاذب شد که در نتیجه به اعدام محکوم گردید و اکنون دیوان عالی نیز این حکم را تایید کرده است. عباس دریس از جمله مردم معترضی بود که با حمله نیروهای سرکوب حکومت به نیزارهای ماهشهر پناه برده بود و در آنجا شاهد به رگبار بستن مردم توسط نیروهای سرکوب حکومت بود.
بعدا در در بیستم آذر ماه ۹۸ محمود واعظی رئیس دفتر حسن روحانی، زیر فشار اعتراضات جامعه و بازتاب جهانی، این کشتار را تایید کرد.
عباس دریس کارگر اداره برق در شهرک ممکو بود که بعد از بیست سال کار، دستفروشی هم میکرد.
او فقط یک کارگر معترض بود، مثل هر کدام از ما مردم که هر روزه بخاطر وضع بد معیشتی خود در اعتراضیم و با شعار زن زندگی آزادی به خیابان آمدیم تا به این همه بدبختی و فلاکت پایان دهیم.
آنچه بر سر عباس دریس آمده میتواند بر سر هر کدام از ما مردم که حق و حقوقمان را طلب میکنیم بیاید. نباید ساکت بمانیم.
فرزند او علی دریس طی نامه ای از همه جهانیان خواستار حمایت و پشتیبانی برای لغو حکم اعدام پدرش شده است. علی فرزند همه ما کارگران است. محکم و استوار به فراخوان او پاسخ دهیم و کنار این خانواده برای لغو حکم اعدام عباس دریس و بازگشت او به نزد فرزندانش تلاش کنیم. علی دریس در نامه اش همگان را خطاب قرار داده ومینویسد: " مردم مهربان دنیا! من علی دریس بزرگترین فرزند عباس و کفایه هستم. متاسفانه مادرم با شنیدن خبر احتمال محکوم شدن پدرم به اعدام، سکته کرد و ما را تنها گذاشت. اکنون پدرم در خطر اعدام شدن هست، من و برادرانم مهدی دوازده ساله و محمد که هشت سال دارد، می‌پرسیم آیا این دنیا آنقدر بیرحم است که نگاه کند ما پدرمان را هم از دست بدهیم؟ ما سه کودک از همه سازمانها، دولت‌ها و مردم مهربان دنیا و حتی کودکان در دنیا می‌خواهیم کمک کنند پدرم اعدام نشود. این خیلی وحشتناک است، کمک کنید پدرم به خانه برگردد. علی دریس ١٦ ساله".
علی دریس یک کودک کار است که بخاطر تامین مخارج دو برادر کوچکش ناگزیر به ترک تحصیل شده است. نامه او نفس را در سینه حبس میکند. سه فرزند عباس دریس نزد مادر بزرگشان هستند و علی دریس در نامه بعدی خود مینویسد که مادر بزرگشان نابینا است و آنها بخاطر دوری راه نتوانسته اند به مزار مادرشان در اهواز بروند و یا ملاقاتی هم با پدرشان داشته باشند. علی دریس و دو فرزند کوچکتر عباس دریس فرزندان ما کارگرانند، از آنها حمایت کنیم. حکم اعدام عباس دریس باید لغو و او فورا و بدون قید وشرط آزاد شود. وظیفه ما کارگران و ما مردم است که به نجات جان عباس دریس و همه انسانهای معترضی که در زندانند بشتابیم.

تمامی زندانیان سیاسی باید آزاد شوند.

اعدام قتل حکومتی است و باید ممنوع شود. به زندان و شکنجه و اعتراف گیری اجباری و پرونده سازی های امنیتی باید پایان داده شود.

ما همه عباس دریس هستیم.

شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت

۲۴ تیرماه ۱۴۰۲

**************

تجمع همکاران پروژه‌ ای پتروشیمی دهلران

روز سه شنبه ۲۰ تیر گروهی از همکاران پروژه‌ ای پتروشیمی دهلران در اعتراض به تعطیلی این پروژه و بیکاری حدود ۲۰۰۰ کارگر مقابل فرمانداری ویژه شهرستان دهلران دست به تجمع زدند. پذقپ همچنین همکاران شاغل در شرکت ریتون پیمانکار پروژه های پلیمر پتروشیمی آریا ساسول در عسلویه نیز در اعتراض به عدم پرداخت شش ماه حقوق خود و عملی نشدن وعده های پیمانکار، دست به اعتصاب زده و گیت های ورودی و خروجی شرکت آریاساسول را بسته و از هرگونه ورود و خروج کارکنان و ماشین آلات جلوگیری کرده و اعلام کرده اند‌ تا پرداخت نشدن کلیه حقوق معوق به اعتصاب خود پایان نخواهند داد.

**************

یادداشتی از یک همکار

اول اردیبهشت بود که با خواست ٧۹ درصد افزایش حقوق و بیست - ده و دیگر مطالباتمان اعتصاب را شروع کردیم و شرکت های مختلف نه فقط در عسلویه و پارس جنوبی بلکه در آبادان و گچساران و غیره به ما پیوستند. همانطور که خودتان گزارش کردید این اعتصاب به ۱۱۰ مرکز گاز و نفت و حتی معدن و برق هم کشیده شد. اعتصاب ما همه را نگران کرده بود. پیمانکاران از یک طرف با اعتصاب ما کارگران روبرو بودند و از طرفی با باند قرارگاه خاتم درگیری داشتند. بخاطر اوضاع و شرایط ابتدا سعی کردند اعتصاب را منکر شوند. اما بعد اینجا و آنجا با پخش خبر دستگیری تعدادی از همکاران و با تهدید به اخراج و یا پخش خبر پایان اعتصاب و غیره سعی کردند همکاران اعتصابی را متفرق کنند. ما کارگران هم بر ادامه اعتصاب تاکید میکردیم. تا اینکه طبق معمول عقب نشینی ها شروع شد. پیمانکاران در ابتدا با رقم ۲۱ درصد افزایش حقوق جلو آمده بودند. اما بعد در جاهایی با ٣۰ درصد افزایش و حتی ۴۰ درصد افزایش توافق کردند و بدین ترتیب تعدادی از همکاران به کار برگشتند و تعدادی هم مثل ما حاضر نشدیم در این هوای گرم جهنمی در جنوب با این سطح از مزد آنهم دردل این گرانی و تورم کنار بیاییم و به اعتراض خود ادامه داده و سر کار بازنگشتیم. از نظر من و همکاران این اعتصاب دستاوردهایی داشت و نقطه ضعف هایی. اینکه کارفرمایان در جاهایی از ۲۱ درصد افزایش مزد به سی درصد و چهل درصد رضایت دادند زیر فشار اعتصاب بود و قدرت ما را نشان میداد. حالا همکاران میگویند اگر متحد تر عمل میکردیم میتوانستیم عقب نشینی جدی تری به آنها تحمیل کنیم و حتی اوضاع طوری بود مجبور میشدند که تا ٧۹ درصد ها بالا بروند. بنا براین نفس همین عقب نشینی ها را باید به حساب دستاورد اعتصابات خود بگذاریم و سرمایه ای باشد برای دور بعدی اعتصاب و قدرتمند تر عمل کردن.

موضوع دیگر ضرر و زیانی است که اعتصاب ما بر پیمانکاران مفتخور و دست اند کاران وارد کرد. اینان سعی کردند کمبود نیروی خود را با استخدام کارگر جدید حل کنند و به جایی آن دسته از همکاران که سر کار نرفتند نیروی کار جدید گرفتند. ولی موفق نبود. چون این نیرو آن تخصص و مهارت لازم را نداشت. و در جاهایی باعث آسیب به دستگاهها شد و تولید هم افت شدید داشت و خیلی جاها کار خوابید. بدین طریق این مفتخوران بار دیگر قدرت اعتصاب ما کارگران را تجربه کردند. بعد هم سند منتشر شده از سوی اطلاعات اخبار دقیق از این اعتصابات را بدست داد. میخواهم بگویم که ما در این اعتصاب حقیقتا جنگیدیم. مقابل دو باند قراگاه خاتم و پیمانکااران ایستادیم و ضرب شستی نشان دادیم. اینها به ما احتیاج دارند. نتیجه اینکه اکنون در موقعیت قویتر و دست بالاتری میتوانیم برای بستن قرار داد مقابل پیمانکاران و زورگویی هایشان بایستیم.
همه حرف من به همکاران اینست که با قدرت اتحادمان و همین ضرب شستی که نشان دادیم خود را برای دور بعدی اعتصابات و پیگیری مطالباتمان آماده کنیم. باید بساط پیمانکاران از محیط کار جمع شود.

زنده باد اتحاد کارگران

**************

پیام در حمایت از دانشجویان دانشگاه هنر در برابر حجاب اجباری

شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت
ما کارگران پروژه ای نفت در کنار دانشجویان دانشگاه هنر ایستاده و به صف همبستگی و اتحاد علیه حجاب اجباری و آپارتاید جنسی می پیوندیم و همصدا میگوییم "نه". این دانشجویان، مهسا و مهسا ها که بخاطر حجاب به قتل رسیدند فرزندان ما هستند. خشونت علیه زن و فشار حکومت برای بازگرداندن حجاب بر سر زنان حمله به ما کارگران و ما مردم و حمله به خیزش زن زندگی آزادی است. ما بارها فریاد زده ایم که تا کی خشونت علیه زن و زورگویی بر سر حجاب و در لوای آن تحمیل گرسنگی و بی تامینی بر کل جامعه؟ ما همه اینها را تجربه کرده ایم و دیگر این سرکوب گریها را بر نمی تابیم. ما قاطعانه از اعتراضات دانشجویان هنر و دانشجویان در دانشگاهها حمایت کرده و با تحمیل حجاب و پوشش اجباری به زنان مخالفیم. از نظر ما اینکه زنان و همه مردم حق داشته باشند پوشش خود را هرجور میخواهند انتخاب کنند، یک حق ساده و بدیهی و حداقل همه آنهاست. ما اتحاد و همبستگی همه کارگران و مردم معترض در برابر این تحمیل ها را یک پاسخ درخور در برابر این تعرضات می دانیم. جواب این تحمیل ها همانست که تاکنون زنان انجام داده اند و آن بی حجابی سراسری است. اعتراض حق مسلم ما کارگران و ما همه مردمی است که به ستم و ظلم و بساط سرکوبگرانه ای که ۴۴ سال است بر ما روا میشود اعتراض داریم. ما دیگر حاضر به ادامه تحمل این بردگی و بی حقوقی ها نیستیم. ما کارگران نفت هشدار میدهیم که در صورتیکه سرکوب زنان تحت لوای حجاب و تعرض به دانشگاهها ادامه یابد، تا وقتی که به اذیت و آزار زنان بخاطر حجاب پایان داده نشود، تا وقتی که به بازداشت ها و سرکوبگری ها پایان داده نشود، و سرکوب مردم پایان نیابد، ساکت نخواهیم ماند و همصدا با همه مردم ما نیز دست به اعتراضات علنی و گسترده خواهیم زد و کار را تعطیل خواهیم کرد. پیام ما کارگران و ما مردم را بشنوید.

۵ تیر ۱۴۰۲

شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت


_________________________

برای مشاهده و مطالعه اخبار پائیز ۱۴۰۱ و بهار ۱۴۰۲ اینجا کلیک کنید.

برای مشاهده و مطالعه اخبار قدیمی شورا اینجا کلیک کنید.