رسول بداقی: از گوهردشت تا اوین؛ بیستوهشتمین بخش از دستنوشتههای اوین
برای مشاهدۀ تصاویر، کلیپ ها و اخبار تجمعات
اینجا کلیک کنید.
خانی در تهران دیپلم گرفته بود، داشت خودش را برای رفتن به دانشگاه آماده میکرد، او را به اتهام ارتباط با القاعده دستگیر کرده بودند، در یک دادگاه تشریفاتی او را به ۳سال زندان محکوم کرده بودند، آقای خانی هیچ تجربهای دربارهی اتهام خودش نداشت، هرگز پایش به دادگاه یا کلانتری باز نشده بود، تفاوت میان دادسرا و دادگاه، متهم و محکوم را هم نمیدانست.
زندان و بازداشتگاه را از هم تشخیص نمیداد. با دیدن او حس و حال خودم را در نخستینباری که درسال۶۲فقط ۱۶ سال سن داشتم دستگیر شده بودم بهیاد آوردم، یادم آمد که آقای خانی وقتی وارد سالن۸بند۸ اوین شده بود، مات و مبهوت فقط اطرافش را مینگریست، تختها،دیوارها،آدمهای جورواجوری که تاکنون ندیده بود. نه به فکر نان بود و نه چای، کفخواب باشد یا تخت داشته باشد، توی راهرو بخوابد یا توی نمازخانه، چه چیزی بخورد و چه چیزی بپوشد، اصلاً برایش مهم نبود، فقط به این فکر میکرد که چرا باید اینجا در میان کلاهبردارهای میلیاردی باشد؟ مگر او چه کرده است؟ با هیچکس حرفی نمیزد، حس میکردم، توان حرفزدن را هم ندارد، بهگمانم از تهران هم بیرون نزده بود، حتی در تهران فقط منطقه قیطریه و اطراف آنجا را میشناخت، من بسیار دوست داشتم با او حرف بزنم، بلکه بتوانم در روحیهاش تاثیر بگذارم مبادا دچار مشکلات روحی روانی شود، او در گوشه اتاق ۵ که من هم آنجا بودم، نشسته وسایل شخصیاش را زیر بغل چسبانده بود، خودش را مچاله کرده بود، مبادا مزاحم کسی شود، جای کسی را تنگ کند یا جلوی پای کسی بیفتد، از گردی چشمهایش پیدا بود که همه چیز برایش شگفتانگیز است. گویا به دنیای دیگری آمده است. گویا قیامت برپا شده و او از قبر بیرون آمده، مانده بود، آنچه میبیند ، خواب است یا بیداری!
در زندان معمولاً قدیمیها به زندانیان تازهوارد بسیار گیر میدهند، آنها را سوال پیچ میکنند، دربارهی پروندهی آنان، دربارهی موضوعات شخصی و هرچه پیش بیاید از آنها میپرسند؛ گاه برای خنده آنها را دست میاندازند، گاه افراد سودجو میخواهند از آنها بهرهبرداری کنند، سر آنها کلاه بگذارند و.... تا اینکه فرصتی پیدا شد، خانی را به گوشهای بردم، دربارهی خطرات ارتباط با برخی کلاهبردارها به او چیزهایی یادآوری کردم، از او خواستم هرگز در اینجا اطلاعات شخصی و خانوادگیاش را در اختیار کسی نگذارد، کارت بانکی یا پرینت حکم دادگاه خودش را به کسی نشان ندهد. نشانی خانه و شمارهی تلفن نزدیکانش رابه کسی ندهد، کلاً به هیچکس اعتماد نکند، حتی به خود من.
هنگام بازجویی، مانند برق و باد، این افکار در ذهنم زنده شد، بهیاد آوردم که آقای خانی گفته بود، چگونه بازجو او را فریب داده است و هر آنچه را که انجام نداده اعتراف کرده بود، بهیاد آوردم که آقای خانی گفته بود:
بازجو به شرف فاطمهی زهرا و همهی مقدساتش سوگند یاد کرده، که حتی اگر این کارها را انجام ندادهای اما اعتراف کنی و بنویسی که انجام دادهای و امضا کنی به زودی تو را آزاد خواهم کرد. آقای خانی این جوان خوشقلب، حرفهای بازجو را پذیرفته بود و به آنچه که نکرده بود، اعتراف کرده بود، اما در دادگاه ۳سال زندان برایش بریده بودند.
از یادآوری خاطرات آقای خانی بیرون آمدم، بازجو رحمانی برگهای را از پشت سر به من داد، روی برگه پرسشی نوشته شده بود:
پرسش: شما با سیمکارت شمارهی ..... ۷۵۰ پیامک برای کشاندن معلمان به خیابان و تحریک آنان به تجمع جلوی زندان اوین فرستادهاید، چه کسی موبایل و سیمکارت به شما داده است؟ موبایل و سیمکارت را چگونه بدست آوردهاید؟
پاسخ: من موبایل و سیمکارت نداشتهام، برای هیچکس پیامک نفرستادهام، جملهی شما «تحریک معلمان» توهین به این قشر آگاه و تحصیلکرده است، آنان خود بالغ و عاقل هستند، تحریک شدن، برای کسانی درست است که خود توانایی تجزیه و تحلیل ندارند. هیجانی هستند، یا تجربه بسندهای دربارهی ارتباطات اجتماعی ندارند.
برگه رابه پست سرم فرستادم، بازجو گرفت، برگهی دیگری به من داد، بالای آن نوشته شده بود:
پرسش: هدف شما از تبلیغ علیهنظام چیست؟
پاسخ: نظام خودبزرگترین مبلغ علیه خودش است، نیازی به تبلیغ ما ندارد، تبلیغ یعنی صدای رسا و بلندی که برای رساندن یک پیام به گوش هزاران انسان انجام میشود، ما هیچ امکاناتی برای تبلیغ نداریم، حتی هفتهنامه یا ماهنامه یا سالنامه نداریم، حتی به تشکلهای معلمان اجازهی چاپ یک بولتن داخلی را هم نمیدهند. صداوسیما یا رادیو حتی۲دقیقه به ما فرصت بیان خواستههایمان را نمیدهد، حتی خبر دستگیری، بازداشت، زندان و... ما را هم آگاهیرسانی نمیکند، حتی به گفته سردبیران جراید، هیچ روزنامهای اجازهی چاپ نوشتههای فعالان شناخته شدهی صنفی را هم ندارد.
منبع: کانال تلگرامی دستنوشتههای اوین
*************
موضع شورای هماهنگی در محکومیت وقایع تلخ و تکاندهنده در شهرری و سنندج
محمد حبیبی؛ سخنگوی شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
با نهایت تأسف و نگرانی، شورای هماهنگی وقایع تلخ و تکاندهندهی اخیر در شهرری و سنندج را که به ترتیب شامل تعرض جنسی به تعدادی دانشآموز و اعمال خشونت بدنی علیه دانشآموزی دیگر بوده است، محکوم میکند. این حوادث نه مواردی استثنایی، بلکه زنگ خطری جدی در خصوص وضعیت بحرانی ساختار آموزش عمومی در کشور هستند.
آنچه امروز شاهد آن هستیم، حاصل سالها اولویتبخشی به گزینشهای ایدئولوژیک به جای ارزیابی علمی، تخصصی و بهویژه روانشناختی معلمان در فرآیند جذب و استخدام است. فقدان سازوکارهای موثر برای سنجش سلامت روانی و صلاحیت حرفهای معلمان، و نیز ضعف نظارت پس از استخدام، نظام آموزشی را در برابر بروز چنین فجایعی بهشدت آسیبپذیر ساخته است.
ما در شورای هماهنگی بارها نسبت به دفاع از حقوق دانش آموزان در حریم مدارس و تغییر در ساختار کنونی استخدامی در این وزارتخانه هشدار داده ایم. اما فرادستان آموزش عمومی در دولت های مختلف با بی توجهی به آینده کودکان این سرزمین، همواره سعی در مخفیسازی حوادث به جای پاسخگویی داشتهاند .لذا ضمن ابراز همدردی با خانوادههای دانشآموزان آسیبدیده، خواستار پیگیری فوری، شفاف و بیطرفانه این موارد، و همچنین آغاز اصلاحات جدی در نظام منابع انسانی آموزش و پرورش هستیم. سکوت و انفعال، خیانتی است به آیندهی فرزندان این سرزمین.
*************
ضرب و شتم و شکنجه دانشآموزان توسط معلم در سنندج
معلم یک دبستان در روستای کرجو سنندج به علت گم شدن شارژ موبایلش، دانشآموزان کلاس را در کلاس حبس و مورد ضربوشتم قرار داد که بر اثر این ضربوشتم، یکی از دانشآموزان به شدت زخمی و در بیمارستان بستری شد.
رییس آموزش و پرورش ناحیه دو سنندج گفته است که این معلم مشکلات روحی و روانی داشته است و در گذشته هم مواردی از چنین برخوردهایی با دانش آموزان داشته که دستور اخراجش را دادهایم.
پ ن: سالهاست که تشکلهای صنفی معلمان و شورای هماهنگی در بیانیههای خود به دفاع از حقوق دانشآموزان و نفی هرگونه تنبیه جسمی و روانی تاکید داشتهاند. متاسفانه از آنجا که ساختار مدرن و کارآمدی در نظام آموزش و پرورش ایران وجود ندارد. یکی از مهمترین موضوعات، یعنی سنجش روانی معلمان در هنگام استخدام انجام نمیشود و به جای آن برای نظام آموزشی، تطبیق فرد استخدام شده با آموزههای ایدئولوژیک و حکومتی در اولویت قرار دارد؛ بدین ترتیب فرزندان ما قربانی چنین سیاستی میشوند.
*************
محبوبه فرحزادی: در آستانهی روز ملی معلم و روز جهانی کارگر
ما معلمان، بازنشستگان، پرستاران، کارگران؛ امروز معیشتمان، منزلتمان، سلامتیمان و زندگیمان با نوسانات بازار ارز و کاهش ارزش ریال به خطر افتاده است. ما همراه با بدنهی زحمتکش جامعه، علیه فقر و تبعیض و برای معیشت، سلامتی و زندگیمان نیازمند اتحاد و یکپارچگی هستیم.
امروز، بیش از گذشته فاصلهی حقوق ما با سبد معیشتی به بالای دهها میلیون تومان رسیده است؛ در حالیکه آمارهای دولتی از خط فقر بالای ۵۰ میلیون تومان میگویند.
حقوق ما چند ده برابر کمتر است و این در حالیست که مسئولان با فراغ خاطر، کمافیسابق فقط دکلمهدرمانی میکنند و سبکبال، مشغول زندگی خود و غافل از وضع و حال ما حقوقبگیران هستند.
بحران خاموشیهای مکرر برق، نویدِ قطعی آب، سونامی گرانی و کمبود دارو، تورم و وضعیت آشفتهی زندگی، مستلزم یکیشدن و همراهبودن است. افزایش صف کودکان خیابان و کودکان کار، و ترک مدرسهی دانشآموزان بهخاطر فقر اقتصادی خانوادهها، جامعهی ایرانی را بهشدت متأثر کرده است.
امروز در آموزشوپرورش، آپارتاید جنسیتی در آموزش بیداد میکند و عقبماندن کتابهای درسی و بهروز نبودن آنها باعث دلسردی میلیونها دانشآموز شده است؛ موضوعی که با واکنش کارشناسان آموزشی روبهرو بوده و هشدار زنگ خطر این معضل عظیم اجتماعی را دادهاند.
«آیندهی فرزندان ما، آیندهی ایران است.» کالاییشدن آموزش یکی دیگر از معضلات خانوادههای حقوقبگیر در جامعه است.
ما بازنشستگان خواهان حقمان هستیم؛ همانا یک زندگی بهدور از دغدغهی مالی، درمانی و…
ما بازنشستگان در سالهای پیش، مطالباتمان را در تجمعات همهی شهرها فریاد زدهایم؛ بدون اینکه مسئولان ما را ببینند یا حتی رویشان آورند. و دقیقاً به همین خاطر، امروز لازم است صفمان را برای مطالبات صنفیمان یکی کنیم و متحدتر و منسجمتر در خیابان، زندگی ازدسترفتهمان را فریاد زنیم.
بهخاطر داشته باشیم که اخراج، تبعید و زندانیشدن همکاران و عزیزانمان نتوانسته صف ما را از هم بگسلد.
ما امروز علیه اعدام، فریاد زندگی سر میدهیم و یکصدا علیه اعدام میگوییم:
بازنشسته، معلم، پرستار، کارگر…
اتحا اتحاد علیه فقر فساد
معیشت منزلت سلامت
*************
اصغر امیرزادگان عضو هیئت مدیره انجمن صنفی معلمان فارس دستگیر شد
اصغر امیرزادگان عصر امروز ٢٣ فروردین ماه ١۴٠۴ در جلوی درب منزلش دستگیر شد.
دلیل دستگیری این فعال صنفی معلمان و نهاد دستگیر کننده اش هنوز مشخص نیست.
ایشان قبلا طی دو حکم جداگانه توسط دادگاه کیفری فیروز آباد و با شکایت سپاه فجر به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به بنیانگذار انقلاب و مقام رهبری، به ترتیب به دوسال و یک سال حبس تعزیزی محکوم شده بودند.
که پس از پذیرفته نشدن درخواست واخواهی ایشان ، وکیل محترمشان بر روی احکام مذکور اعتراض گذاشتند.
اخبار تکمیلی متعاقبا اعلام خواهد شد
منبع: کانال تلگرامی انجمن صنفی معلمان فارس
*************
دیدار با وکیل محبوب، رامین صفرنیا
امروز جمعه ۲۲ فروردین ۱۴۰۴ گروهی از معلمان و فعالان کارگری با رامین صفر نیا دیدار کردند، رامین صفرنیا چندی پیش در راه یزد به کاشان به خاطر تصادف از ناحیه دنده ها دچار آسیب شد.
این وکیل فرهیخته که وکالت معلمان و فعالان سیاسی مدنی را پذیرفته و از آنان دفاع نموده است، در میان این اقشار محبوبیت بالایی دارد .
برای این وکیل آگاه و باشرافت آرزوی بهبودی داریم .
*************
دیدار نوروزی فعالان صنفی فرهنگیان استان قزوین با کبری طاهرخانی
روز چهارشنبه ۲۰ فروردین سال جاری, جمعی از فعالان صنفی شهرهای قزوین و تاکستان به دیدار کبری (پری) طاهرخانی رفتند.
طاهرخانی، مدیر یکی از دبیرستانهای شهر قزوین در رای بدوی دادگاه انقلاب این استان به دلیل فعالیتهای مدنی به سه سال زندان محکوم شد.
در این دیدار بر لزوم پایان دادن به فشار و پروندهسازی علیه فعالان صنفی و مدنی تاکید شد.
*************
در فساد ساختاری، همه فاسد میشوند
در جلسه علنی روز چهارشنبه ۸ اسفند ماه، طرح «تدریس ادبیات زبانهای مادری» در مدارس کشور، که بر اساس اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مطرح شده بود، در دستور کار مجلس قرار گرفت. اما در نهایت، نمایندگان مجلس با کلیات گزارش کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری درباره این طرح مخالفت کردند.
این مخالفت، تیر خلاصی بود به تمام کسانی که همواره مطالبه «آموزش زبان مادری» و نه «آموزش به زبان مادری» را در چارچوب قانون پیگیری میکردند. از زمان روی کار آمدن فاشیستیترین نیروی سیاسی پس از انقلاب - یعنی نیروهای موسوم به خط امام که بعدها با نام اصلاحطلبان شناخته شدند - اصل ۱۵ قانون اساسی به ابزاری تبلیغاتی برای برخی جناحهای حکومتی تبدیل شد. آنها با شعار «ایران برای تمام ایرانیان» تلاش کردند تصویری متفاوت از خود ارائه دهند، شعاری که در مجلس ششم و دولت خاتمی، بیمحتوا و پوشالی بودن آن کاملاً آشکار شد....
برای مطالعۀ متن کامل
اینجا کلیک کنید.
*************
اعاده دادرسی پخشان عزیزی برای بار دوم در دیوان عالی رد شد
دیوان عالی کشور برای دومینبار درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی کُرد محکوم به اعدام را رد کرد.
مازیار طاطایی، یکی از وکیل مدافعان پخشان عزیزی با اعلام این خبر گفت: شعبه رسیدگی کننده، بدون مطالبه پرونده اصلی و صرفاً بر پایه تشخیص خود، دفاعیههای وکلای پرونده را «بلا دلیل» دانسته و رد کرده است.
این دومینبار است که درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی بینتیجه میماند. پیشتر، در بهمنماه سال گذشته، امیر رئیسیان، دیگر وکیل مدافع پخشان عزیزی، از رد نخستین درخواست اعاده دادرسی توسط شعبه نهم دیوان عالی کشور خبر داده بود. در همان زمان، مازیار طاطایی اعلام کرد که دیوان عالی کشور با استناد به تبصره ماده ۴۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری، با توقف اجرای حکم اعدام موافقت کرده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن اعتراض به این رویهی غیر قانونی قوهی قضاییه و عملکرد سیاسی- امنیتی دیوان عالی کشور که باید بی طرف و مستقل باشد، خواهان ابطال حکم غیر انسانی اعدام و آزادی همهی زندانیان سیاسی و عقیدتی است.
*************
برگزاری مجامع عمومی؛ تمرین دموکراسی و پویایی تشکلها
مسعود فرهیخته؛ فعال صنفی معلمان
مجامع عمومی عادی و فوقالعاده از مهمترین ارکان تشکلهای صنفی برای تصمیمگیریهای دموکراتیک است که برگزاری بهموقع آنها، نشان از شفافیت، پاسخگویی
و احترام هیأتمدیره و بازرسان، مبتنی بر رأی دارد. برگزاری مجامع عمومی باعث پویایی و تزریق جان مجدد در کالبد تشکلهاست.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران، بهعنوان یکی از اصلیترین نمایندگان واقعی فرهنگیان سراسر کشور، سالها برای برقراری عدالت، رفع تبعیض، زدودن پیوندهای ایدئولوژیک در نظام آموزشی و بهویژه اجرایی شدن_اصل ۳۰ قانون اساسی (آموزش رایگان و باکیفیت)، رتبه بندی معلمان شاغل، متناسب سازی رتبه شاغلین برای بازنشستگان تمامی دستگاهها، حق ارزش مالکانه معلمان از صندوق ذخیره فرهنگیان، آزادی معلمان و زندانیان سیاسی و… فعالیتهای قابل قبولی انجام داده است.
فرهنگیان، خواستههای بهحق و قانونی خود را سالهاست که برای “رفع تبعیض” و “برقراری عدالت” در جامعه، در بیش از ۲۰۰ شهر ایران، با شعار “فقط کف خیابون، بهدست میآد حقمون” فریاد میکنند.
در طی نزدیک به سه دهه، دولتهای مختلف (اصلاحطلب و اصولگرا) با سرکوب و پروندهسازی علیه معلمان کنشگر صنفی، نشان دادهاند که جامعهی مدنی و نهاد صنفی را مهمترین مزاحم در مسیر قدرت متراکم و ثروت متراکم میدانند. اوج مقابله و دشمنی با آگاهی و مطالبات معلمان، در دولت رئیسی جریان پیدا کرد و با سرکوب بیسابقهی این دولت مواجه شد.
تبعید، انفصال، اخراج و زندانی کردن صدها معلم در سراسر کشور، اوج استبداد این دولت را علیه معلمان به تصویر کشید. دولت رئیسی، بدون ارائهی هیچگونه نامه یا مستندات رسمی، برخلاف اصول ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران را غیرقانونی اعلام کرد و تجمعات قانونی معلمان و مطالباتشان را، با قانونشکنی تمام و با استفاده از ماشین سرکوب، به خیال خام خود به محاق برد.
اما معلمان، با ایستادگی در مقابل بیعدالتیهای حاکمیت، خواستههای بهحق خود را نهتنها در سراسر کشور، بلکه در سطح بینالمللی به گوش همگان رساندند.
نظر به اهمیت برگزاری مجامع در آموزش فرآیند فرهنگ دموکراتیک، انتظار میرود که تشکلهای صنفی عضو شورای هماهنگی، مخصوصاً کانون صنفی معلمان تهران که اینک مسئولیت دبیرخانهی این نهاد را هم در دست دارد، بهسان تشکلهایی که اخیراً مجامع عمومی خود را برگزار کردند، کانون تهران نیز هرچه سریعتر، بهمنظور پویایی و انتخاب اعضای هیأتمدیره و بازرسان جدید، اقدام به برگزاری مجمع عمومی نماید.
*************
وخامت وضعیت سلامت ابوالفضل خوران
وخامت وضعیت سلامت ابوالفضل خوران، معلم زندانی در استان مرکزی؛ حملات قلبی مکرر پس از تزریق واکسن در زندان
ابوالفضل خوران، معلم زندانی و از فعالان صنفی استان مرکزی، که در مرخصی نوروزی به سر میبرد، با مشکلات جدی سلامتی مواجه شده است. بنا بر گزارشها، ایشان هر روز دچار افت فشارخون و حملات قلبی میشود.
خوران اعلام کرده است که در هفته نخست زندان، مقامات زندان اراک یک آمپول به او تزریق کردهاند که به گفته پزشک زندان، واکسن هپاتیت B بوده است. با این حال، از روز پس از تزریق، علائم شدید افت فشار خون و حملات قلبی در او ظاهر شده است، در حالی که پیش از این هیچ سابقه بیماری قلبی و عروقی نداشته است.
این وضعیت در طول مرخصی نیز ادامه یافته و ایشان مجبور شده است هر دو تا سه روز یکبار به بیمارستان مراجعه کند. پزشکان برای وی سرم و آمپول تجویز کردهاند، اما علت اصلی این حملات هنوز مشخص نشده است و پس از انجام آزمایشهای پزشکی و مراجعه به دو پزشک، همچنان پاسخی روشن درباره علت این عارضه دریافت نکرده است.
ابهامات پیرامون وضعیت سلامتی ابوالفضل خوران، بهویژه پس از تزریق واکسن در زندان، نگرانیها درباره سلامت و امنیت جانی زندانیان را افزایش داده است..
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*************
دیدار نوروزی جمعی از فعالان صنفی و مدنی با خانوادهی محمدنجفی وکیل شجاع و مردمی اهل شازند
روز پنجشنبه ۷ فروردین ۱۴۰۴، جمعی از فعالان صنفی و مدنی اسلامشهر، اراک، گیلان و البرز به دیدار خانوادهی محمد نجفی وکیل زندانی در زندان اوین رفتند.
محمد نجفی بیش از هفت سال است که به خاطر انتقاد به شیوهی حکومت داری حاکمان جمهوری اسلامی در زندان است و در زندان به بیماریهای گوناگونی مانند: دیابت، فشارخون و درد سخت کمر گرفتار شده است. محمد به تازگی دچار بیماری دیگری شده که هنوز ریشهی آن معلوم نیست و سبب بروز علائمی همچون سرگیجه، تهوع و بیهوشی میشود.
مسئولین زندان و وزارت اطلاعات از فرستادن وی به بیمارستان برای درمان جلوگیری کردهاند.
مسئولیت هرگونه پیشامد ناگوار بر دوش مسئولین زندان و وزارت اطلاعات است.
محمد نجفی آزاد باید گردد
زندانی سیاسی آزاد باید گردد.
*************
دیدار با خانوادۀ اسماعیل گرامی
دیدار نوروزی بازنشستگان با خانوادهی اسماعیل گرامی؛ تأکید بر آزادی زندانیان سیاسی و تداوم اعتراضات
روز چهارشنبه ۶ فروردین ۱۴۰۴، جمعی از فعالان بازنشسته کارگری و فرهنگی، در ادامهی سنت دیرینهی نوروز، به دیدار خانوادهی اسماعیل گرامی، کارگر بازنشستهی زندانی در زندان اوین، رفتند.
در این دیدار، ضمن تأکید بر آزادی بیقیدوشرط تمامی زندانیان سیاسی، عقیدتی و مطالبهگر و لغو احکام اعدام، بر تداوم یکشنبههای اعتراضی تا تحقق مطالباتشان، ازجمله افزایش حقوق بالای خط فقر، درمان رایگان و سایر خواستههای اساسی، تأکید کردند.
اسماعیل گرامی آزاد باید گردد
فقط در خیابان بهدست میآید حقمان!
جمعی از بازنشستگان تهران و شهرستانها
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
دوشنبه ٣ دی ١٤٠٣
___________________________
برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب زمستان ۱۴۰٣
اینجا کلیک کنید.
برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب پائیز ۱۴۰٣
اینجا کلیک کنید.
برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب تابستان ۱۴۰٣
اینجا کلیک کنید.
برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب بهار ۱۴۰٣
اینجا کلیک کنید.
برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب زمستان ۱۴۰۲
اینجا کلیک کنید.
برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب پائیز ۱۴۰۲
اینجا کلیک کنید.
برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب تابستان ۱۴۰۲
اینجا کلیک کنید.
برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب بهار ۱۴۰۲
اینجا کلیک کنید.
برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب سال گذشته
اینجا کلیک کنید.